كانال سوئز

مبارک باشد ،کلینیک بزنید و شما هم کلینیسین بشوید...
اما یادتان باشد که با درمانگرانش ،کاری که با پزشکان جوان کشورتان کردید ،نکنید.
مبادا انقدر در رسانه ها تهمت بارانشان بکنید...مبادا به جای فرهنگ قدر دانی و احترام متقابل ،تخم کینه بکارید...
حد اقل دست جانیان و بی خردان را بر جانشان باز نگذارید تا اگر بی حجابی را بستری کردید و"بیماری" اش درمان نشد،همراهانش به قلب درمانگر شلیک نکنند‌.
# مسعود_داوودی
@suezcanal2

روز پرستار مبارک .حرفه ارزشمندی که حتی از مرحله انتخاب نام مورد بی‌توجهی‌ قرار گرفته.کلمه پرستار در ادبیات فارسی یک بار معنایی بسیار توقع برانگیز داره. کلمه ای که اینو به ذهن متبادر میکنه که پرستار وظیفه داره با شمعی در دست در تمام ساعت شبانه روز آسایش خودش رو فدای خواسته های منطقی و غیرمنطقی بیماران و همراهان بکنه... سنگ صبور پرخاشگری و همپای تحمل مرارت بیمار باشه...و اگر نکنه پررو ،از خود راضی،ولنگار هست.
مقايسه کنید مثلا با" کارشناس بالینی" شما همونقدر از یک کارشناس بالینی انتظار جانفشانی دارید که مثلا از کارشناس توربینهای ابی.
ولی پرستار، "پرستار" هست دیگه.قراره مثل توی شعر و غزلها جور وناز وقهر بکشه...
واقعیت اینه که پرستار فقط کارشناسی هست که درس خونده تا خدماتی تخصصی انجام بده،وظیفه اش نیست که خشم و درد و ترس ما رو به جای ما تحمل کنه .البته که لازم هست صبورتر و دلجوتر از مثلا یک کارمند بیمه عمل کنه.ولی هیچ وظیفه ای بابت جانفشانی ،فداکاری ،سکوت در برابر توهین.... نداره.
#روز_پرستار
@suezcanal2

" پا به پای کرشمه هات اومدم از اون سر شیراز/جون ما این دفعه پنهون نشو زیر چارقدت باز"
امید حاجیلی میخونه و از پنجره دختر بچه های دبستانی رو میبینم که با اهنگ قر میدن.امید حاجیلی تو بیت بعدی باز هم از بیخود بودن روسری میگه و دختر بچه ها علی رغم اینکه هنوز هم مقنعه سرشون هست باز هم قر میدن .
از خودم میپرسم چه مناسبتی میتونه باشه؟ تولد یکی از بچه ها؟ تولد مدیر؟ یهو یادم میاد که امروز سیزده ابان روز دانش اموز هست.
باحجاب کامل از دیوار سفارت بالا میریم و تو حیاطش نماز میخونیم چهل و پنج سال بعد برای جشن گرفتن این مناسبت دختر بچه ها توی حیاط مدرسه با اهنگ مذمت کننده روسری قر میدن ،در حالیکه روسری روی سرشون و سایه جنگ با کشور صاحب سفارت بالای سرشون هست وتو حیاط دانشگاه یک دختر هیچ چیز نه روی سرش ونه روی تنش هست.
آلیس ،آلیس عزیزم‌هنوز هم فکر میکنی سرزمین عجایب اونجایی هست که تو رفته بودی؟!!!
@suezcanal2

لختی این دختر،لختی اسیب پذیر یک نوزاد رو به یادم میاره....همونقدر نگرانشم.
@suezcanal2

"پار یار" "دی یار" واژه های پیشنهادی به جای اکس.
از کی اینقدر برکت از رابطه ها رفت که نیاز شد همچین واژه ای به زبان فارسی اضافه بشه؟ فکر کنم از وقتی که پارتنر وارد زبان فارسی شد. پارتنر خیلی زیر مجموعه داره زمان ما فقط شوور بود .شوور هم فقط دوجور بود: زنده یا مرده.
@suezcanal2

ممد اقا.
ساکن نگون بخت کنج فراموشی.گاهی وقتها مینشینم وچیزهایی که تو هیچ وقت نداشته ای را فهرست میکنم.
چشم،خانه،پدر و مادری که تو را بخواهند ،خواهر، ...برادر ،شغل ،پول‌
حتی یک روز به این فکر کردم که جالب است،تو هیچ وقت " خرید" هم نکرده ای‌. "خریدن" یعنی اینکه یک قسمت از قدرت دنیا را به اسم " پول" در جیبت داشته باشی و در بیاوری و بدهی و بعدش یک چیزی به انتخاب خودت مال تو باشد‌.
"بلد بودن" میدانی ممد اقا ،تو هیچ چیز بلد نبودی.دربیرون از اسایشگاهی که از دوسالگی اسیرش بودی تمام مردهای دنیا اچار وچکش و خودکار ..‌داشتند و کاری بلد بودند.چیزی میدانستند که از انها بپرسند وکاری بلد بودند که از انها بخواهند و "کسی " بودند.

هیچ کدام از این نداشتن ها انقدر تو را سرشکسته نکرد که به دروغ گفتن بیفتی،مگر نداشتن "عشق"
پیر شده بودی و از خجالت دروغ میگفتی.
میدانی ممد اقا ان چند دفعه ای که من پیشت نشستم _نه پیشت ننشستم همیشه حواسم بود با کمی فاصله از تو بنشینم،چون دستان تشنه و زن ندیده تو جوری که بیشتر رقت انگیز بود تا ازاردهنده ،همیشه در جستجو بود_ و به خیالبافیهایت گوش دادم میدانستم دروغ میگویی و فاطمه خانمی هیچ وقت وجود نداشته.تو ساعتها از فاطمه خانم میگفتی و من میپرسیدم که باز هم بیشتر بگویی.و همراهت نفرین میکردم به انهایی که نگذاشتند به هم برسید‌
میدانی ممد اقا ،من از توفهمیدم که ادمها ممکن است بتوانند بدون چشم،گوش ،مادر،پول،شغل .... خجالت نکشند و زندگی کنند، ولی بدون قصه عاشقانه ای که مال خودشان باشد نه.فرق نمیکند قصه راست باشد یا دروغ . شاد باشد یا غمگین ،ازفراق باشد یا وصال.
یک مرد بی چیز، بدون همه چیز میتواند زندگی کند ،میتواند بمیرد ولی بدون قصه یک عشق که مال خودش باشد حتی نمیتواند بمیرد. وقت مردن که برسد ، یکی مثل تو میبافدش ،یکی دیگر میآفریندش.
#کیک_محبوب_من
@suezcanal2

از وقتی اسم باشگاه شد جیم و مراقبت از پوست شد روتین پوستی مردم بیشتر ورزش کردن ،بیشتر بهداشت اشعه رو رعایت کردن ...
ولی این سه دهه که سر من تو دهن مردم هست ،تغییری در سطح بهداشت دهانی ندیدم‌.
جا داره به پلنگهای لامینیت کرده بگیم میشه به مسواک زدن و نخ دندون کشیدن هم گفت براشینگ و فلاسینگ.
@suezcanal2

"دروغ و خشکسالی" با بازی محمد رضا گلزار
سه بلای موحش تاریخی در یک جمله.
@suezcanal2

قاشق ؟ نه ممنون من یک سیخ کباب دارم،باهمون سوپ میخورم.
برقکار؟ نه ممنون.من یک لوله کش اشنا دارم،همون رو میارم برق ساختمان رو درست کنه‌.
سیخ کباب وسیله مفیدی هست ولی نمیشه باهاش سوپ خورد.
ماساژ گرفتن ، خوردن ترشی لیته مامان بزرگتون ،دیدن گلهای بهاری....کارهای مفیدی هستن ولی ربط دادنشون به تراپی ،مثل سوپ خوردن با سیخ کباب هست.
@suezcanal2

🔺امپراطور ژاپن در کنگره پریو

فلسفه نظام طبقه‌بندی در کنگره‌های دندانپزشکی چیست؟
دکتر یلدا صادقی

🔹سالن پذیرایی: (اینجا همه چیز کاملا طبقه بندی شده است)
- یک اب معدنی لطفا میخوام قرصمو بخورم
- عمومی هستین یا متخصص؟ ایمپلنت کار میکنید یا نه؟ فارغ التحصیل داخلید یا خارج؟ این میز پذیرایی فقط مربوط به متخصصین عضو انجمن هست
- متخصص هستم ولی عضو انجمن نشدم، چشم میرم از میز بعدی اب میگیرم...
- اون آب رو بذارین سر جاش!!!!شما مگر متخصص نیستین؟ این میز مربوط به عمومی ها هست.
- من باید قرصم رو بخورم!
- شرمنده،برای متخصصین اب معدنی شرکت "پاک اب" در نظر گرفته شده.این اب معدنی که شما برداشتین مال شرکت "آب پاک" هست. شما باید برید سالن A و از میز سوم اب معدنی مخصوص متخصصین بردارید
- چه فرقی میکنه؟!
- شرکت پاک اب درصد کلسیم اب معدنیش سه مول در لیتر هست، اون یکی فقط دو ونیم مول
- اون اب رو بذارید سر جاش! کارتتون رو لطفا ببینم هیئت علمی کجا هستین؟ISIمقالاتتون چند هست؟تا دانشیار میتونن اب معمولی بردارن، دانشیار به بعد از اون ور میز آب خنک
_من اصلا هیئت علمی نیستم
_ به شما فقط اب دهن خودتون تعلق میگیره‌تشریف ببرید با تف خودتون قرص بخورید
_اقا تو رو خدا بذارید من از اینجا رد بشم قرصم رو بدون اب قورت دادم توی حلقم گیر کرده دارم خفه میشم...بذارید برم تو حیاط از شلنگ اب کوفت کنم‌...
_ شرمنده شما نمیتونید از این منطقه عبور کنید اینجا منطقه پذیرایی vip محسوب میشه...اون خط رو میبینید؟ از مرز تایلند و کامبوج خطرناکتر هست! سازمان ملل در طول سه روز کنگره سه تا بازرس نظامی فرستاده برای کنترلش! پیشنهاد میکنم ریسک نکنید! اون ماده اسفنجی سفید رنگ رو میبینید به دیوار هتل چسبیده؟ مغز اخرین شرکت کننده معمولی بود که سعی کرد از مرز vip رد بشه!
_ مگه اون ور مرز چه اتفاق خارق العاده و فوق سری علمی در حال رخ دادن هست؟!
_ اون ور مرز باقالی پلو با ژله سلف سرویسی هست، این ور مرز زرشک پلو اون هم پرسی! شوخی نیست که.
- چرا درها اینطور شش قفله است؟ چرا نگهبان وایستاده؟ مگه اون ور مرز کیا نشستن که مثل امپراطور ژاپن نباید در ملاعام دیده بشن یا غذا بخورن؟! امپراطور هیرو هیتو مگه داره باقالی پلو میخوره؟
فلسفه این جداسازی چی هست؟ اینا که تا یک دقیقه پیش وسط جمع داشتن سخنرانی میکردن؟ مگه خدای ناکرده مساله ناموسی چیزی پیش اومده که یهو دیگه نباید چشم نامحرم بهشون بیفته؟
_ خانم جان من از این چیزاش دیگه خبر ندارم.اون وسیله فلزی دیدی که از پشت دیوار یک آن برق زد؟ اون نوک یک نیمه اتوماتیک تمیز و مامانی هست که برای تک تیرانداز های لب مرز vip سفارش دادیم‌‌.دیگه خود دانی.دوست داری یک قدم پات رو بذار تو خاک vip.

🔹سالن سخنرانی: اینجا همه چیز در هم است،هیچ سطح بندی علمی در کار نیست‌ شما فقط یک عنوان کلی از هر سخنرانی یا کارگاه میدانید؛ مثلا : ملاحظات زیبایی در ایمپلنت.
شما ممکن است دندانپزشک جوانی باشید که اولین کیسهای خود را تجربه میکنید و احتیاج به اموزش مفاهیم اولیه و کاربردی دارید اما ناگهان با سخنرانی اکادمیک استاد مجربی که چندین مقاله راجع به جزییات پیچیده و پیشرفته
در این مبحث دارد مواجه شده و در کل یک ساعت اعداد و امار و جزییات کسل کننده ای میشنوید که برای شما فایده ای بیشتر از شنیدن یک سخنرانی با زبان مریخی ندارد.و یا بر عکس، ممکن است متخصص با سابقه ای باشید که به دنبال سوالات ریزتر و کشف تکنیکهای جدیدتر راجع به پروسیجری که خودتان چند دهه در حال انجامشان بوده اید ،امده باشید اما با ارائه ای مواجه شوید که به شما توضیح میدهد،لثه بافتیست صورتی و ملوس در داخل دهان‌.
و در اینجاست که با خود فکر میکنید،کاش به جای این همه تقسیم بندی و مرز بین باقالی پلو و زرشک پلو ،تفکیک و طبقه بندی در مورد ارایه ها و کارگاه ها بود‌.تا هر کس تکلیف کار خود را بداند‌.چیزی شبیه برچسب انرژی روی وسایل که نشان میداد فلان ارایه در سطح مبتدی،معمولی یا پیشرفته است.

🔹اخر :تا همین صد سال قبل متمکنین مجالس عروسی فرزندان خود را در هفت شبانه روز برگزار میکردند و فلسفه این هفت مجلس تفکیک و طبقه بندی هدفمند بود‌‌؛ شبی برای متدینین و علما، شبی برای کسبه و بازاریان، شبی برای داش مشتی‌ها. برای طبقه ای مولودی خوان و برای دسته ای دیگر مزقانچی خبر میکردند. متدینین را با اب دعا خوانده و داش مشتی ها را با آب انگور پذیرایی میکردند‌. طبقه بندی و نظم چیز خوبی است به شرط آنکه فلسفه داشته باشد. ما دندانپزشکان هم در کنگره های علمی خودمان طبقه بندی داریم منتها فقط موقع تقسیم روغن حیوانی و پیازداغ روی باقالی پلو اختلاف طبقاتی در حد کشتی تایتانیک است ولی موقع ارایه علمی در هتل المپيک همه چیز درهم است‌
درست مثل این میماند جلوی جاهل محل چای بگذاری و به دست پیش نماز چیز ناجور و مرد افکنی بدهی‌

وقتی اینو نمایش میدادین،کلثوم اکبری حدود سی سالش بود،نشسته بود جلو تلویزیون و راجع به اینکه در اینده چطور مادربزرگی بشه،اموزش میدید.کلثومها میبنند،کلثومها میاموزند
@suezcanal2

عنایت بخشی هم موجود جالبیه ها.
قبل از انقلاب عرق میخورد وتو فیلم فارسی ها دخترای محل رو بی سیرت میکرد.
بعد انقلاب تو سایه همسایه تسبیح مینداخت و جوونها رو نصیحت میکرد که چشم پاک باشن و جبهه برن.
البته منطقی تر اینه که ادم بگه انقلاب
هم پدیده جالبیه ها.
@suezcanal2

هنر گریم واقعا هنر حساسی هست...
یک خط چشم زامبی طور کار رو به جایی رسونده که بچه پنج ساله بعد از دیدن نوید محمدزاده در نقش فردوسی گریه کرده: "چرا مغولها ایران رو نابود نکردن ..‌
کاش ادم خوبها حکیم ابوالقاسم فردوسی رو کشته بودن...‌
من دوست نداشتم ایرانیا پیروز بشن....
طفلی چنگیز خان مغول ....من دلم براش میسوزه..
چرا شاهنامه نابود نشد.. من دوست داشتم اخرش ادم بدها شکست بخورن ....".
#سیصد
@suezcanal2

" معدن جایگاهی برتر از یک موجود زنده دارد،خدایواره سیری که انجا کمین کرده بود و ده هزار نفر گرسنگی زده بی آنکه او را ببینند ،گوشت تن خود را نثارش میکردند"
ژرمینال
اقای زولا،مطمین هستم به خواب شب شما هم نمیآمد که یک قرن و اندی بعد در کشور ثروتمندی معدنکاران تیره بخت با تجهیزاتی که چندان تفاوتی با واگنتهای توصیف شده در رمان شما ندارند،در مغاک بلعیده بشوند....
#طبس_تسلیت
@suezcanal2

در من عزاییست که نزاییدمش هنوز
نه ماه کامل است،زهدان بغض من

مباحث دیگه یک پله از مهاجر پذیر بودن و نبودن رد شده ...
الان دیگه بحث اینه که خود ایرانیا حق دارن برن یک استان دیگه مسافرت یا باید سر رشته کوه البرز تک تیر انداز گذاشت و با تیر زد کشتشون چون پول مسافرت خارج ندارن.
@suezcanal2

روایت دوم از من.

☘️ اپیزود ۶۰ پادکست بیستوری| خودکشی کادر درمان (۱)

آیا امار خودکشی کادر درمانی در ایران طی سال‌های اخیر واقعا افزایش یافته یا به مدد ضریب نفوذ شبکه‌های اجتماعی بیشتر به چشم می‌آید؟ آیا میزان خودکشی پزشکان بیشتر از میانگین جامعه است؟ تا چه حد باید نسبت به این رخداد شوم نگران باشیم؟ اصلا دانشجویان پزشکی و رزیدنت‌ها و پزشکان و دندان‌پزشکان و باقی اعضای کادر درمان چرا خودکشی می کنند؟ فشار کاری و پرداختی کم و سیستم لولینگ حاکم بر مراکز آموزشی و درمانی یا ناامیدی نسبت به شرایط اجتماعی و اقتصادی؟

در اپیزودهای ۶۰ و ۶۱ پادکست بیستوری بنا نیست به هیچ کدام از این پرسش‌ها پاسخ دهیم. تحلیل و پی‌جویی برای پاسخ به هر یک از این پرسش‌ها نه در دانش و صلاحیت ما می‌گنجد و نه زمان این پادکست اجازه پرداختن به آن را می‌دهد.


🔹بیستوری را در اینجا بشنوید

🔹 وب‌سایت بیستوری
♦️کست‌باکس
🔹گوگل‌پادکست
🔹اسپاتیفای
🔹اپل پادکست

@bistoori |پادکست بیستوری

شاید باورتون نشه،ولی ما از جایی میشناسیمتون که خودتون فکرش رو نمیکنید...
شماها یک "ی" اضافی بعد از هر "شین" میذارید.
شیلنگ،شیکم ،شیکست....
شیما بچه تهرونها مشیکلتون با " ش" خالی چی هست؟
@suezcanal2

پهلوانانی از ایران زور بازو و مردانگی را بر تشکهای کشتی و صخره های سخت المپیک نشان‌ میدهند
و در همین روزها پهلوان پنبه هایی زانو بر حلقوم کودک ناشنوای هم زبان میفشارند تا بنالد از همسایه وهمزبانی که "عمو" میپنداشتش.
#عمو_ول_کن_مرا
برای دیدن کودکانی که چشمی بر انها نیست نیازی به نگریستن به دور دستها نیست،زیر زانوهای خود و کف آسفالتها را نگاه کنید.
@suezcanal2