▪مقدمه
✍یکی از مفاهیمی که اولین بار از صوفیه(اهل سنت) وارد ادبیات شیعه شده بحث حقیقت غیبی و نهفته در اشیاء و افعال است. صوفی با توجه به عقیده وحدت وجود، آفریده شدنِ جهان هستی و اشیاء را منکر است، بلکه تمام هستی و اشیاء را تنها ظهور و تجلّی مبدأ وجود میداند که صرفاً دارای مراتب مختلفی از وجود شده است، و قرار است صوفی با ریاضت و انجام یک سری اعمال و پرهیزهای بعضاً ساختگی و سخت یا مُضر از ظواهر(عالم شهادت) عبور کرده و بواطن(عالم غیب) را شهود کند و در نهایت به بالاترین مرتبه وجودی برسد و با منشأ وجود یکی و متحد شود. آنچه گفته شد خلاصهای از عقیده صوفیه است که خود را عارف نیز مینامند.
مشابه همین مفاهیم و عقیده را در میان غلاة شیعه هم شاهدیم. از آنجا که در آیات و احادیث از ظاهر و باطن و ملکوت سخن به میان آمده است ایشان از این کلمات سوء استفاده کرده و آنها را با به کارگیری «احادیث متشابه و منابع نامعتبر و دست چندم» یا «تفسیر برأی» بر مراد خود تطبیق داده و میگویند: در ورا یا درون همه اشیاء و اعمال و رفتارها یک باطن غیبی و سرّی و ملکوتی نهفته است و معرفت حقیقی آن است که این بواطن غیبی را بشناسیم. برخی از اینها نیز به اباحیگری میل کرده و میگویند شناخت این معرفت باطنی(که در ادبیات غلاة از نور امام استفاده میشود) ما را از انجام اعمال عبادی و ظواهر شرع بینیاز کرده و دیگر حلال و حرام اهمیتی ندارد. دقیقاً مشابه ادبیات صوفیه که میگویند: باید از «شریعت» عبور کرد و با «طریقت»(یعنی پیروی از دستورات شیخ مراد) به «شهود» و «حقیقت» دست یافت و پایبندی به ظواهر شریعت و حلال و حرام برای عوام است نه اهل معرفت!!
در ادامه با ذکر احادیث اهل بیت علیهم السلام خواهید دید که مراد از ظاهر و باطن و ملکوتی که در آیات قرآن و دین اسلام مطرح میشود با آنچه که صوفیه و غلاة میگویند متفاوت بوده و صرفاً یک اشتراک لفظی است.
#نقد_غلاة #نقد_غلو #نقد_صوفیه #نقد_تصوف #ظاهر_باطن #ملکوت #ظاهر #باطن
🆔 @ShiaOmari