📰 بنده در سال ۱۳۴۵ شمسی به دانشکده الهیات رفتم. دانشکده الهیات آن زمان پائینتر از میدان انقلاب، اوایل خیابان کارگر فعلی سمت راست، ساختمانی مفصل بود. آنجا نام آقای حائری را میشنیدیم و خودشان را کم و بیش زیارت میکردیم ولی من هیچ گاه جرأت نمیکردم خدمت ایشان مشرف بشوم. یکی اینکه ما دانشجویی صفر کیلومتر جدیدالتأسیس بودیم و ایشان استادی بزرگوار بودند، دوم اینکه آقای حائری مرحوم، قیافه بسیار محتشمی داشتند تا جائی که برخی که با شخصیت ایشان آشنایی نداشتند، من جمله خود بنده حمل بر مغروریت میکردیم. قد بسیار رشیدی داشتند، گمان میکنم قامت ایشان نزدیک به دو متر بود و بسیار جدی بودند. به تعبیر بعضیها قیافهای مغرور و به تعبیر من، قیافهای محتشم داشتند و این هم مانع از این بود که به خدمت ایشان برسم و استفاده کنم. تا اینکه یک روز در میدان بهارستان به طرف میدان مخبرالدوله میرفتم. از روبهرو دیدم که ایشان تنها تشریف میآورند و بالأخره به اغتنام فرصت به خدمت ایشان رسیدم و از روی نادانی حرفی زدم که هنوز که هنوز است وقتی به یادم میآید واقعا منفعل میشوم...
@sadooghisoha
@goftemaann