来自 رمان‌خوان (@romamkhan) 的最新 Telegram 贴文

رمان‌خوان Telegram 帖子

رمان‌خوان
همیشه می‌دانستم خطر واژه‌ها از خطر اسلحه‌ها هم بیشتر است...
لینک صفحه اینستاگرام کانال:
https://www.instagram.com/romamkhan8265/
ارتباط با ادمین:
@roland_barthes
2,892 订阅者
1,236 张照片
14 个视频
最后更新于 10.03.2025 00:07

رمان‌خوان 在 Telegram 上分享的最新内容

رمان‌خوان

06 Nov, 13:13

20,263

پیگینو مدعی بود «که نه جهنمی وجود دارد و نه برزخی. جهنم و برزخ را کشیشان و راهبان محض خاطر پول ابداع کرده‌اند.»... منکیو گفت: «وعظ در این باب که آدمیان بایستی در صلح زندگی کنند، مرا خوشحال می‌کند. اما در موعظه کردن در باب جهنم، پولس یک چیزی می‌گوید و پطروس چیزی دیگر. از این روی گمان می‌کنم که این کسب‌وکار است، اختراع آن‌هایی است که بیشتر از دیگران می‌دانند...»

🖋️ #کارلو_گینزبرگ 📚 پنیر و کرم‌ها؛ جهان یک آسیابان قرن شانزدهمی. ترجمۀ ابوذر فتاحی‌زاده و محمدجواد عبدالهی (۱۴۰۱). چاپ اول. تهران: فرهنگ نشر نو. صفحۀ ۲۴۰.
کانال رمان‌خوان.
رمان‌خوان

03 Nov, 14:06

18,949

زمانی که دستور ننگ‌آور است، نافرمانی وظیفه است.

🖋 #آرتور_آداموف 📚 بهار ۷۱. ترجمهٔ مهسا خیراللهی (۱۳۹۶). چاپ اول. تهران: نشر نی. صفحهٔ ۲۶۸.
کانال رمان‌خوان.
رمان‌خوان

24 Oct, 16:13

18,460

رژیم‌های اقتدارگرایی وجود دارند که به اتکای زور حکم می‌رانند، اما حتی این رژیم‌ها نیز برای تداوم کارکرد خود، بر نیرو گذاری روانی اتباعشان متکی هستند. حتی یک دولت فاشیست نمی‌تواند صرفاً به اتکای زورِ سبعانه حکم براند، و محتاج تعهد روانی آن‌هایی است که هیچ دلیل موجهی برای متعهد ساختن خویش ندارند. این نیرو گذاری شرط لازم هستی اجتماعی است، و مانع اساسی بر سرِ راه تغییر اجتماعی را مشخص می‌کند.

🖋️ #تاد_مک_گوان 📚 نظریۀ روانکاوانۀ فیلم و قاعدۀ بازی. ترجمۀ علی قاسمی (۱۴۰۱). چاپ اول. تهران: فرهنگ نشر نو. صفحۀ ۱۳۰.
کانال رمان‌خوان.
رمان‌خوان

12 Oct, 15:42

17,114

#ششم_ابتدایی

«می‌گفتن روشنفکری. حیف تو نیست؟ من هیچ‌دلم نمی‌خواد بدونم چه کاری علیه حکومت کرده‌یی، ولی این رو مثل یه برادر بهت می‌گم: این‌کارها آخر و عاقبت نداره. من رو ببین، نه خوندن بلدم، نه نوشتن. به‌زور می‌تونم اسم خودم رو خرچنگ‌قورباغه بنویسم. ولی هیچ‌وقت هیچ کاری علیه حکومت نکرده‌م. برای همینه که تونستم این پست رو گیر بیارم.»

🖋 #ماتئی_ویسنی_یک 🎭 ریچارد سوم اجرا نمی‌شود. ترجمهٔ اصغر نوری (۱۳۹۷). چاپ سوم. تهران: نشر نی. صفحهٔ ۸۷.
کانال رمان‌خوان.
رمان‌خوان

24 Sep, 15:16

19,391

«موقعیت ستیز میان دیکتاتوری و ستیزندگان، سبب می‌شود که هیچ امکان دیگری در میانه نماند. یا به اردوی استبداد باید پیوست، یا به اردوی آزادی. یا با قهرمان باید بود، یا با دژخیمان. ستایش قهرمان، ستایش ستیز است. و ستایش ستیز ستایش ارزش‌ها و عظمت‌های انسانی است. و این خود به‌معنی انکار دشمن، نکوهش انفعال و بی‌عملی، و نفی ابتذال است.»

🖋 #محمد_مختاری (۱۳۹۹). 📚 انسان در شعر معاصر. چاپ اول. تهران: فرهنگ نشر نو. صفحهٔ ۲۲۸.
کانال رمان‌خوان.
رمان‌خوان

23 Sep, 13:58

16,028

«آبادی فدای آزادی. هر وقت آزادی‌مان را به دست آوردیم، دوباره می‌سازیم‌اش.»

✍️ احمدشاه مسعود
به‌نقل از:
🖋️ #محمدفهیم_دشتی (۱۴۰۱) 📚 دور و نزدیکِ «آمر صاحب»؛ خاطراتی از بودن در کنار قهرمان ملی، احمدشاه مسعود. چاپ اول. تهران: نشر نی. صفحۀ ۱۰۸.
کانال رمان‌خوان.
رمان‌خوان

21 Sep, 13:38

14,746

«حکومت استبدادی حاصل شخصی شدن مناسبات قدرت است و یکی از مناسبات به‌شدت شخصی شده در این حکومت، رابطهٔ حکومت و مزدوران‌اش است. در چنین رابطه‌ای، مزدور، مطیع تامّ سرورِ مستقیم خویش است و هم‌چون ماشینی در خدمت او قرار می‌گیرد. نیروی مزدوران چون مأمور تهاجم و سرکوب مخالفین حکومت شود و با این مخالفین هم‌چون شئ برخورد می‌کند؛ اشیایی که فقط باید حذف شوند. از این منظر رابطهٔ مزدوری حامل ناانسانی‌ترین برخوردها با انسان است.»

🖋 #حسن_قاضی_مرادی (۱۳۹۵). 📚 استبداد در ایران. چاپ هفتم (اول ناشر). تهران: نشر اختران. صفحهٔ ۱۸۷.
کانال رمان‌خوان.
رمان‌خوان

18 Sep, 15:43

13,889

سیارۀ کوچکی که هرگزِ هرگزِ هرگز نمی‌تواند روشن شود، چقدر خورشید را نومید می‌کند! و حالا اگر قرار است جایی گلوله‌ای به شکمم بخورد و از پا دربیایم، چیز زیادی در چنته ندارم که از خواب ابدی‌ام مسرور باشم... می‌دانی که کرم‌های شبتاب زن‌اند و شوهرهایی دارند که پرواز می‌کنند. از سفرهای طولانی‌شان به خاطر نورهای مختصری به آغوش صنوبرها برمی‌گردند. اگر به من گفته بودید که «من خوشبخت بوده‌ام...» شاید من هم می‌توانستم برگردم.

🖋️ آنتوان و کنسوئلو دو سنت اگزوپری 📚 از آسمان به گل سرخ؛ نامه‌های عاشقانه. ترجمۀ ابوالفضل الله‌دادی (۱۴۰۱). چاپ اول. تهران: فرهنگ نشر نو. صفحۀ ۲۰۵.
کانال رمان‌خوان.
رمان‌خوان

17 Sep, 13:16

13,372

شب‌نهادانی از قعرِ قرون آمده‌اند
آری
که دلِ پُرتپشِ نوراندیشان را
وصلهٔ چکمه‌ی خود می‌خواهند،
و چو بر خاک در افکندندت باور دارند
که سعادت با ایشان به جهان آمده است.

من هراسم نیست
چون سرانجامِ پُر از نکبتِ هر تیره‌روانی را
که جنایت را چون مذهبِِ حق، موعظه فرماید، می‌دانم چیست
خوب می‌دانم چیست.
 
🖋️ #احمد_شاملو
📚 دفتر شعر مدایح بی‌صله.
بخشی از شعر پیغام.
کانال رمان‌خوان.
رمان‌خوان

16 Sep, 10:05

13,181

زندگی را نمی‌توان در زنده‌بودن محض خلاصه کرد. در کل حیات چیزی هست که مازاد بر حیات محض است؛ چیزی که [والتر] بنیامین «جان موجودات زنده» می‌خواند و جلوه‌ای است از زندگی عادلانه. زندگی انسان را نمی‌توان در خون خلاصه کرد: این سازوکار دولت‌های امنیت‌مدار مدرن است. اگر نیروهای پلیس امنیت حیات صرف افراد را تأمین می‌کنند، سیاست باید به چیزی ارجاع دهد که مازاد بر حیات صرف است: حق زندگی عادلانه.

🖋️ #ماسیمیلیانو_تومبا و دیگران 📚 قانون و خشونت؛ گزیدۀ مقالات. ترجمۀ صالح نجفی و دیگران. زیر نظر مراد فرهادپور (۱۴۰۱). چاپ اول. تهران: نشر نی. صفحۀ ۱۹۴.
کانال رمان‌خوان.