مجلهٔ فیلم نگار @filmnegarmag Channel on Telegram

مجلهٔ فیلم نگار

@filmnegarmag


@Mohamadrezanemati ارتباط با ادمین

مجلهٔ فیلم نگار (Persian)

مجلهٔ فیلم نگار یک کانال تلگرامی پربیننده است که به عشق و علاقه به هنر سینما و فیلم می‌پردازد. این کانال منحصر به فرد برای علاقمندان به هنر سیاه و سفید، سینمای بی‌کلام، و ژانرهای مختلف فیلمی است که تماشای آثار هنرمندانه و داستان‌های پرمعنای آنها را دوست دارند. با دنبال کردن این کانال، شما به آخرین اخبار و مقالات مرتبط با دنیای سینما دسترسی خواهید داشت و می‌توانید در نقد و بررسی‌های فیلمی شرکت کنید. n آیا تا به حال عاشق دیدن فیلم‌های کلاسیک و هنری بوده‌اید؟ آیا خواندن درباره زندگی و آثار بزرگان سینما برایتان جذاب است؟ اگر پاسخ شما بله است، کانال تلگرامی مجلهٔ فیلم نگار بهترین مکان برای شماست. اینجا قلمرویی است که عاشقان هنر سینما با هم به اشتراک گذاشتن دیدگاه‌ها، نقدها و تحلیل‌های خود، با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کنند. از جدیدترین اخبار فیلم تا معرفی آثار برجسته سینمای جهان، همه چیز در این کانال پر از اطلاعات قابل یادگیری و هیجان انگیز است. n نام‌های بزرگ هنر سینما، تحلیل فیلم‌های معروف، مصاحبه با بازیگران و کارگردانان مشهور، و گزیده‌های جذاب از تاریخ فیلمسازی جهان، همه این موارد در مجلهٔ فیلم نگار به شما ارائه می‌شود. همچنین شما می‌توانید در این کانال با سایر اعضا گفتگو کرده و نظراتتان را با دیگر اعضا به اشتراک بگذارید. اگر دنبال یک جامعه متشکل از علاقه‌مندان به سینما هستید، بهترین انتخاب شما کانال تلگرامی مجلهٔ فیلم نگار است. n پس از عضویت در این کانال، شما به یک دنیای جدید و جذاب از هنر سینما و فیلم خواهید پیوست. از آخرین مطالب تازه و جذاب گرفته تا بررسی‌های عمیق و تحلیل‌های شیرین، همه چیز در اینجاست. فراموش نکنید که برای برقراری ارتباط با ادمین کانال، می‌توانید با شماره تلفن @Mohamadrezanemati در ارتباط باشید. پس دیر نکنید و همین حالا به ما بپیوندید تا از جذابیت‌های دنیای هنر سینما لذت ببرید.

مجلهٔ فیلم نگار

20 Nov, 13:59


نگاهی به فیلمنامه های کلود سوته


صوفیا نصراللهی: میان فیلمسازان فرانسوی، #کلودسوته جزء قدرنادیده ترین هاست. در سالهایی که موج نوی فرانسه جهان را درنوردیده بود، سوته فیلمهایی می ساخت که شخصیت هایش بورژواهای فرانسوی یا گنگسترهای تنها و در خطر بودند و شیوه رئالیست درام های او، در فرم و داستان و شخصیت، کاملا متفاوت با مدل واقع نگری تروفو و شابرول و گدار بود. کایه دو سینما به عنوان مهمترین نشریه سینمایی آن سالها، هوادار سوته نبود و او زیر سایه بقیه فیلمسازان بزرگ فرانسوی قرار گرفت.
به جز فیلمسازی اما کارنامه سوته در جایگاه فیلمنامه نویس، خیلی مفصل تر و متنوع تر از اینهاست. به گمانم می شود حداقل آثار شاخصش را در دو دسته طبقه بندی کرد. اما پیش از آن، می خواهم از مهجورترهایش هم بگویم. راستش خودم شگفت زده شدم وقتی فهمیدم فیلمنامه یكی از فیلمهای ترسناک محبوبم را کلود سوته نوشته! فیلمنامه فیلم "چشمهای بدون چهره" ساخته ژرژ فرانژو کار سوته است و اگر فیلم را دیده باشید، لابد موافقید که شبیه هیچکدام از کارهای دیگرش نیست. قصه پروفسور جراح پلاستیک که برای ترمیم صورت دخترش دست به جنایتهای مخوفی می زند.
شش سال بعد از این درام ترسناک سیاه، سوته با یک فیلمنامه به سینما برمی گردد. اینبار یک کمدی جنگی می نویسد به نام مسئله مقاومت که کاترین دونوو و فیلیپ نوآره در آن بازی می کنند. اینها دو نمونه از آثاری هستند که امضای سوته در تیتراژشان به چشم می خورد و بااین حال، هیچکدام، حتی فیلم مشهور تحسین شده فرانژو، آثاری نیستند که سوته را با آنها به خاطر بیاورند. اما به نظرم لااقل نشان می دهند که او چه فیلمنامه نویس قدر همه فن حریفی است.
اگر بخواهیم سوته را در مقام یک مؤلف بررسی کنیم، منطقی تر است که فیلمنامه هایش به دو دسته داستانهای جنایی و گنگستری و فیلمهایی درباره طبقه متوسط و بورژوای فرانسوی محدود شوند. فیلمنامه هایی که خودش آنقدر دوستشان داشته که سراغ ساختن شان برود و آنها را به کارگردان دیگری نسپارد. وگرنه که او مورد جالبی است که بعد از کارگردان شدن و راه یافتن به جشنواره کن همچنان به نوشتن فیلمنامه و به قول فرانسوا تروفو "دکتری فیلمنامه" برای دیگران ادامه داد....

🔹 متن کامل را در صفحه 63 شماره 261 #مجله_فیلم_نگار در www.filmnegar.ir بخوانید.

مجلهٔ فیلم نگار

18 Nov, 15:09


بررسی ساختار داستان در فیلم "دیدی"


تکتم نوبخت: فیلم دیدی کمدی درام دلگرم کننده ای است که برشی از زندگی یک خانواده مهاجر تایوانی را با تمرکز بر پسر کوچک خانواده که در بحران بلوغ و گذر از دوره نوجوانی است، به تصویر می کشد. این فیلم اولین تجربه فیلمساز تایوانی، شان وانگ، است که علاوه بر کارگردانی، نویسندگی فیلم را هم خودش با الهام از تجربیات زندگی شخصی اش انجام داده. مكان روایت در فرمونت کالیفرنیاست.
کریس نوجوانی 13 ساله است که با تنشهای خانوادگی، ناهنجاریهای جامعه ای که در آن به نوعی غریبه محسوب می شود، احساس گناه به خاطر شرارت هایش و احساس ناامنی و تنهایی در میان همسن وسالانش دست و پنجه نرم می کند. در همان زمان، توأم با این بحرانهای درونی و خانوادگی، او دوستیها و روابطی را امتحان می کند که در تمام آنها شكست می خورد و در همین حین، علاقه زیادش به فیلمبرداری و اسكیت بورد را کشف می کند؛ چالش هایی که کریس را تبدیل به مبارزی می کند که باید بتواند خودش را از وضعیت موجود نجات دهد و همه اینها در روایت فیلم بدل به استعاره ای از هویت بخشی در سن بلوغ است.
فیلمهایی از این دست را زیاده دیده ایم، اما تفاوت عمده #فیلم_دیدی با #فیلمهای_بلوغ در این است که روابط میان خانواده، یعنی رابطه بین کریس و خواهرش و به ویژه کریس با مادر را در مرکز داستان قرار می دهد و مهمتر اینکه تمام اینها در یک خانواده مهاجر اتفاق می افتد. نگرانی های دوران بلوغ و کسب هویت در کنار احساس خلا ناشی از پیشینه مهاجرت این خانواده تایوانی و مهمتر از همه، تکوالدی بودن کریس ترسها و واپسماندگی ها و در کلیت داستان زندگی او را واقعی تر و جدی تر می کند...

🔹 متن کامل را در صفحه 45 شماره 261 #مجله_فیلم_نگار در www.filmnegar.ir بخوانید.

مجلهٔ فیلم نگار

16 Nov, 16:43


معرفی بخش فیلمنامه کامل شماره 261 فیلم نگار


فیلمنامه کامل این شماره به "غلاف تمام فلزی" نوشته استنلی کوبریک، مایکل هر و گوستاو هسفورد اختصاص دارد که توسط اشکان راد به فارسی برگردانده شده است.
داستان این فیلم به کارگردانی استنلی کوبریک که محصول 1987 آمریکاست درباره تعدادی از نیروهای نظامی استخدام شده است که تحت فرمان یک فرمانده بی‌رحم به نام هارتمن، در کمپین نظامی، آموزش می‌بینند. پس از گذراندن دوره‌های آموزشی عده‌ای از آن‌ها به عنوان نظامی و سربازی به نام جوکر نیز به عنوان خبرنگار عازم میدان جنگ ویتنام شده و داستان از انجا به اوج خود می رسد...
متیو موداین، آدام بالدوین، وینسنت دن آفریو، آر. لی ارمی، دوریان هاروود، آرلیس هاوارد، کوین ماجور هاوارد و اد اوراس از بازیگران این فیلم هستند.
فیلم #غلاف_تمام_فلزی پس از حضور در جشنواره‌های بین‌المللی متعدد موفق شد برنده 8 جایزه از جمله جایزه بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و جایزه 10 فیلم برتر سال شده و نامزد دریافت 15 جایزه دیگر نیز شود که از میان آن‌ها می‌توان به نامزدی یک جایزه اسکار برای بهترین فیلمنامه اقتباسی اشاره کرد؛ غلاف تمام فلزی هم‌ اکنون با رتبه 105 در میان 250 فیلم برتر سایت معتبر IMDB قرار دارد.
یادداشت مترجم، سکانس برگزیده ، یک نقد از مهران صفرخانی و گفت وگوی احسان آجورلو با امیرحسین بهروز درباره فیلمنامه "غلاف تمام فلزی" دیگر عناوین این بخش از مجله هستند.

مجلهٔ فیلم نگار

14 Nov, 15:40


نگاهی به سریالهای منتخب ژانر ملودرام در تلویزیون و شبکه نمایش خانگی

نرگس بنای شاهانی: ...سریال همگناه محصول مشترک فیلیمو و نماوا، به کارگردانی مصطفی کیایی ساخته می شود. داستانک های سریال متعدد هستند و هر کدام از سه عضو خاندان صبوری و خانواده هایشان داستانی دارند که حول محور داستان فریبرز و لیلا در گذشته و حال می چرخد. باز هم گذشته در سریال دارای اهمیت است و اصلا نیروی محرکه داستان اکنون، همان اتفاقی است که در گذشته رخ داده است. عشق نقش مهمی در سریال دارد.
در سال 1401 شهرام شاه حسینی سریالی دیگر را با تم ملودرام کارگردانی می کند؛ رهایم کن، ماجرای عشق دو برادر، حاتم و هاتف را به دختری به نام مارال روایت می کند. . رقابت عشقی همیشه برای نویسندگان آثار ملودرام جذابیت داشته، حال سینا شفیعی و سجاد ابوالحسنی این رقابت را بین دو برادر روایت کرده اند و به جذابیت کار افزوده اند. چون مخاطب در این اثر چیزهایی را می داند که اگر افشا شود، یک ضلع مثلث حذف خواهد شد و عاشق واقعی معلوم می شود و همراهی او با اثر تا پایان کار ادامه پیدا می کند.
حامد عنقا در ادامه نگارش کارهایی مثل آقازاده و پدر، در سال 140۲ سومین حامد تهرانی سریال هایش را خلق می کند و سریال گناه فرشته را می نویسد و کارگردانی می کند. سریالی که با قواعد ژانر ملودرام کاملا تطابق دارد.
باید در تعاریف مربوط به ژانر ملودرام، به زیرگونه ای جدید نیز اشاره کنیم که برخلاف نوع کلاسیک، به نحوی مدرن محسوب می شود. افتراق اصلی ملودرام کالسیک و ملودرام مدرن در نقطه ای وضوح می یابد که در نوع مدرن، نوعی جو احساساتی که از سوی قدرتی بیرونی و شكست ناپذیر برانگیخته شده است، کارکرد و نقشی اساسی در کنش کاراکترها ایفا می کند. این روند غیرمنتظره و غیرقابل پیشگیری که گاهی معنای خود را با مفاهیمی از پیش برای مخاطبان نیز قابل حدس و گمان است، عموما مانند عدم رضایت کاراکتر از زندگی و چیستی زیستن در این جهان نمایش می دهد. تنها اثری که در سالهای اخیر به این بخش از آثار ملودرام نزدیک شده و اتفاقا مورد اقبال منتقدان و مخاطبان به صورت توأمان قرار گرفته، سریال در انتهای شب است...

🔹 متن کامل را در صفحه 40 شماره 261 #مجله_فیلم_نگار در www.filmnegar.ir بخوانید.

مجلهٔ فیلم نگار

12 Nov, 18:45


ملودرام و چگونگی استفاده از آن در فیلمنامه


*ملودرام چیست؟
ملودرام اغلب سبک بدنامی است و برای بیشتر منتقدان حكم ملعبه ای را دارد که با استفاده از آن می توانند آثاری را که دوست ندارند، به باد توهین بگیرند. بگذریم. بیایید به تعریف بدوی این سبک بپردازیم. تعریف اصلی و اولیه ملودرام به شرح زیر است: #ملودرام داستانی است که در آن احساسات اغراق آمیز، شخصیتهای کلیشه ای و فیلمنامه هایی مملو از عواطف در هم تنیده می شوند تا با خلق گره و مشكلات غیرواقعی، نهایت بازخورد احساسی را از جانب مخاطب دریافت کنند. کلمه کلیدی در این پاراگراف "غیرواقعی بودن" است. حال، نوبت به ارائه تعریفی از سبک درام می رسد: ژانر درام از روایتی حكایت می کند که شخصیتها و داستان آن در بستر واقعیت شكل می گیرند و با رویكردی واقع گرایانه با مشكلات واقعی خود روبه رو می شوند. در تعریفی دیگر از ژانر ملودرام نیز می توان گفت این مهم، برگرفته از شخصیتهای کلیشه ای است که در قالب داستانی اغراق آمیز، به پیشواز سلسله ای از مناقشات فرا احساسی می روند و با آنها رودررو می شوند.

*خطری در کمین ژانر ملودرام؛ پدیده باتوس

پدیده افت کیفیت هنگام نوشتن صحنه های احساسی فیلمنامه، شاید از جدی ترین خطراتی باشد که در آثار ملودرام وجود دارد. اما خطر افت کیفیت یا باتوس، دقیقا به چه معناست و چرا اینقدر مشكل ساز است؟ باتوس زمانی رخ می دهد که نویسنده سعی دارد واکنش احساسی شدیدی را خلق کند، اما در حین انجام این کار به طور تصادفی، به جای ایجاد این مهم، واکنشی کمدی و ضد اقلیم را پدید می آورد. به بیان دیگر، باید گفت این اتفاقی است که پیرو شكست نویسنده در خلق احساساتی چون غم، اندوه، همدردی و ترحم رخ می دهد و رویدادی کاملا ناخواسته است.

🔹 نویسنده: گرایم شیمین /مترجم: علیرضا کیانپور
🔹 متن کامل را در صفحه 32 شماره 261 #مجله_فیلم_نگار در www.filmnegar.ir بخوانید.

مجلهٔ فیلم نگار

10 Nov, 17:02


بررسی تأثیر حادثه محرک بر نقاط عطف در فیلمنامه “آغوش باز”

محمد قربانی: فیلمنامه #آغوش_باز به دلیل ضعف در تعبیه این نقاط محوری، سست و بی روح به نظر می رسد و نقص های اساسی فیلمنامه از حادثه محرک آغاز می شوند. شخصیت اصلی در مقدمه خواننده ای مغرور (پیام) معرفی می شود که یک روز مانده به کنسرت، در تمرین سر همه غر می زند و از همه همکارانش ایراد می گیرد. روز کنسرت، تهیه کننده و مدیر اجرایی متوجه می شوند که چند ساعت مانده به اجرا، دکور برنامه سوخته است. آنها تصمیم می گیرند این مسئله را از پیام پنهان کرده و تا آخرین دقیقه قبل از کنسرت برای برگزاری کنسرت تلاش کنند. این ماجرا تا دقیقه ۶۰ از پیام مخفی می شود و او در آستانه پرده سوم تازه متوجه حادثه محرک می شود! این در حالی است که پیام شخصیت اصلی است و مهمترین شخصی است که باید به حادثه محرک واکنش نشان دهد و این واکنش علت وقایعی شود که به نقطه عطف اول منتهی خواهد شد.
جدا از این، وقتی تحول و تنبه پیام مسئله اصلی فیلمنامه است، لزوم واکنش نشان دادن او به حادثه محرک بدیهی است. پس از پنهان ماندن ماجرای سوختن دکور از پیام، او در خانه گرفتار بچه هایش می شود، چراکه همسرش او را تنها گذاشته و رفته و تماشاگر- و البته پیام- تا مدتها متوجه نمی شوند همسر او به چه دلیلی ناگهان غیب شده است. این ترک شدن پیام از سوی همسرش هم می توانست حادثه محرک خوبی باشد، اما اولا این اتفاق خیلی دیر رخ می دهد و دوم اینکه پیام به این اتفاق واکنش آگاهانه ای نشان نمی دهد. او تا مدتها نمی فهمد چرا همسرش ترکش کرده و به همین دلیل اصلا نمی تواند مسیری را طی کند که منجر به تحول معنادار او شود.
حادثه محرک اولین ضربه را به نظم اولیه ای که در مقدمه ترسیم می شود، وارد می کند. حوادث پس از حادثه محرک به نقطه عطف اول می رسند که اصلی ترین ویژگی اش »غیرقابل بازگشت» بودن است. البته این ویژگی اساسی همه نقاط عطف فیلمنامه است، اما در نقطه عطف به این دلیل این مسئله برجسته است که فیلمنامه از مرحله »تز» عبور می کند و با از بین رفتن نظم اولیه، وارد مرحله »آنتی تز« و بی نظمی فزاینده پرده دوم می شود. اما در فیلمنامه آغوش باز تا پایان هیچ نقطه غیرقابل بازگشتی وجود ندارد...

🔹 متن کامل را در صفحه 12 شماره 261 #مجله_فیلم_نگار در www.filmnegar.ir بخوانید.

مجلهٔ فیلم نگار

07 Nov, 17:02


گفت وگوی احسان آجورلو با اشکان راد درباره فیلمنامه نویسی برای ملودرام


آجورلو: نکته‌ای که وجود دارد این است که ملودرام به شدت دست پایین گرفته می‌شود. به نظر می‌رسد منتقدان و سینه فیل‌هایی که جریان فیلم‌های هنری را به دقت دنبال می‌کنند و به آن علاقه دارند #فیلم_ملودرام را سطح پایین‌تری از سینما می‌دانند و برای همین فیلم‌های این ژانر معمولاً با اقبال چندانی مواجه نمی‌شوند . این اتفاق در حالی رخ می‌دهد که بسیاری از فیلم‌هایی که خیلی از ما با آنها خاطره داریم و حالمان را خوب کرده‌اند ملودرام بوده‌اند مثلاً کازابلانکا به وضوح ملودرام است که داستانی عاشقانه را در جریان جنگ دوم جهانی و درباره بحران پناهجویان به تصویر می‌کشد .
اشکان راد: در فاصله سال‌های ۱۹۱۰ تا ۱۹۷۰ ملودرام به آثاری گفته می‌شد که پر از اتفاقات، حادثه و تغییر ناگهانی موقعیت‌ها بودند. بیشتر این فیلم‌ها نیز پایان کاملا خوشی داشتند و شخصیت‌ها در لحظه آخر نجات پیدا می‌کردند یا رستگار می‌شدند. در سال ۱۹۸۰ توماس شاتز کتابی در زمینه ژانرهای سینمای آمریکا منتشر کردکه در آن ملودرام خانوادگی را در کنار ژانرهایی مثل گنگستری و وسترن قرارداد و به عنوان گونه‌ای مجزا به رسمیت شناخت. خود این مسئله جای بررسی و سوال دارد چرا بعد از دهه ۷۰ بود که ملودرام‌ها به طور ویژه‌ای مورد توجه قرار گرفتند در حالی که پیش از آن دوران منتقدان به خود زحمت نوشتن درباره این گونه سینمایی را نمی‌دانند...

🔹 متن کامل را در صفحه های 18 تا 23 شماره 261 #مجله_فیلم_نگار در www.filmnegar.ir بخوانید.

مجلهٔ فیلم نگار

05 Nov, 16:10


بررسی اقتباس فیلمنامه "استاد" از نمایشنامه دیوید ممت


سمیه خاتونی: در پرده اول فیلمنامه #استاد، ادریس به صورت واضح از گلنوش تقاضای رابطه نزدیکتر و صمیمانه دارد که با مخالفت دختر مواجه می شود. پرده اول با پنهان کاری صریح نویسنده به اتمام می رسد و تنها مزیت آن نسبت به استفاده از همین سندروم در فیلمنامه های دیگر این است که به مخاطب آدرس اشتباه نمی دهد تا در پیشروی روایت با رونمایی از حقیقت پنهان شده غافلگیرش کند. دستکم در همان پرده اول برای مخاطب واضح و آشكار است که ادریس قصد سوءاستفاده از گلنوش را دارد. در مقایسه کلی دو اثر، دیوید ممت نمایشنامه خود را بدون هیچ ابهامی پیش می برد، یعنی در پرده اول هیچ نكته حذف شده ای وجود ندارد که با پنهان کاری نویسنده قرار باشد مخاطب را به مكاشفه جدیدی در پرده دوم برساند. چیزی که عملا در فیلمنامه استاد به عنوان تعلیقی بی بن و ریشه استفاده شده است. این پنهان کاری نیاز مخاطب را تنزل می دهد به مكاشفه اینکه در صحنه حذف شده میان ادریس و گلنوش چه گذشت؟ آیا ادریس به گلنوش دست درازی کرد؟ و اگر این گونه بود، این دست درازی به چه نسبت و در چه اندازه ای بود!
درواقع، محوریت موضوع در فیلمنامه همین است؛ اتفاقی که در موقعیت های دیگری همچون فیلمهای فارسی دهه 50 بارها گفته شده و در این فیلمنامه تنها در بسته ای عاریتی از یک نمایشنامه و اثر فاخر عرضه شده است. پرده دوم فیلمنامه دو روز بعد از ماجراست که با ورود علیرضا، نامزد گلنوش، آغاز می شود. شخصیتی ساختگی و به شدت منفورتر از ادریس که در درام هیچ کارکردی ندارد، جز اینکه کنش مندی و موجودیت گلنوش و ادریس را بی اعتبار و بی مقدار جلوه دهد.
در اقتباس از نمایشنامه، علیرضا کارکرد فشار نظام حاکمیتی و قانون را دارد. یعنی همانطور که کارول در پرده دوم نمایشنامه با یک سند اتهام و شكایت روبه روی جان نشسته، حالا گلنوش مانند کودکی کتک خورده با بزرگترش آمده تا حق زورگو را کف دستش بگذارد...

🔹 متن کامل را در صفحه 15 شماره 261 #مجله_فیلم_نگار در www.filmnegar.ir بخوانید.

مجلهٔ فیلم نگار

03 Nov, 14:41


بایدها و نبایدهای نگارش فیلمنامه ملودرام


ملودرام ژانری داستانی است که با احساسات و عواطف اغراق آمیز، شخصیت های مبالغه آمیز و تمرکز بر عشق و روابط شخصی شناخته می شود. اگر به نوشتن ملودرام علاقه مندید، اینها نكاتی کلیدی اند که به شما کمک می کنند داستانی باورپذیر خلق کنید:
*بر عواطف تأکید کنید: ملودرام با عواطف سروکار دارد، پس اطمینان حاصل کنید بر احساسات و تجربه های شخصیتها تمرکز می کنید. از زبان توصیفی و جزئیات حسی استفاده کنید تا به خواننده کمک کنید دامنه متفاوت عواطفی را که شخصیتها تجربه می کنند، احساس کنند.
* شخصیت ها را بسط دهید: ملودرام ها اغلب شخصیت هایی خارق العاده را به تصویر می کشند، پس مطمئن شوید برای بسط کامل شخصیت ها به اندازه لازم وقت می گذارید. انگیزه ها، خواسته ها و خطاهای شخصیتی آنها را مدنظر قرار دهید تا آنها را باورپذیرتر کنید تا بتوانیم با آنها ارتباط برقرار کنیم.
* تنش و کشمکش ایجاد کنید: تنش و کشمكش برای هر داستان خوب ضروری اند، و ملودرام از این قاعده مستثنا نیست. موانع و کشمكش هایی به وجود بیاورید که شخصیت ها باید بر آنها چیره شوند. به این ترتیب، حسی از درام و تعلیق ایجاد خواهید کرد.
* برای فاش کردن شخصیتها از دیالوگ استفاده کنید: در ملودرام، شیوه صحبت شخصیتها می تواند چیزهای زیادی را درباره انگیزه ها و ویژگی هایشان فاش کند. به کلمه هایی که به کار می برند و چگونگی بیان کردن شان دقت کنید تا شخصیت آنها را شكل دهید و بتوانید ایجاد تنش کنید.
* به ضرباهنگ دقت کنید: ملودرام اغلب به سرعت پیش می رود، و شامل چرخش ها و فراز و فرودهای فراوان است. به ضرباهنگ داستانتان توجه کنید تا مخاطب را درگیر قصه و بیقرار کنید.

🔹 نویسنده: ماری کول / مترجم: احمد فاضلی شوشی

🔹 متن کامل را در صفحه 30 شماره 261 #مجله_فیلم_نگار در www.filmnegar.ir بخوانید.

مجلهٔ فیلم نگار

31 Oct, 16:33


نگاهی زیرچشمی به زیرگونه های تاریخی فیلم ملودرام

احسان آجورلو: هالیوود در دهه ۱۹۳۰ و بعد از آن، فیلمهای زنان را با شور و حرارت احساسی مفرط و در تعداد زیاد تولید می کرد. تهیه کننده ها معتقد بودند زنان بیشتر از مردان به روابط، عشق، ازدواج و درنتیجه فرار از مشکلات خودشان و همذات پنداری و گریه کردن با مصیبت های پروتاگونیست زن قدرتمند روی پرده نمایش علاقه دارند. مخاطبان زن ، جذب خط داستانهایی می شدند که عشقهای محکوم به فنا، خیانت، عشق یکطرفه، بحرانهای خانوادگی گوناگون، یا طلاق را در بر می گرفتند.
پروتاگونیستهای فیلمهای زنان، اغلب بر نقشهای جنسیتی کلیشه ای غلبه می کنند و این فیلمها موفقیتهای چشمگیر این شخصیتها را نشان می دهند. از بازیگران زنی که برای تعریف مجدد نقش زنها در دهه ۱۹۳۰ (هم قبل و هم بعد از سانسور) شناخته می شوند، می توان به باربارا استانویک، مارلنه دیتریش، گرتا گاربو، جوآن کراوفورد و جین هارلو اشاره کرد.
*ملودرام های مادرانه
ملودرام های مادرانه داستانهایی بودند حول مادرهای فداکار و ازخودگذشته ای که سختیهای زیادی را متحمل می شدند. این فیلمها زیرژانر گریه آور محبوبی بودند که دستمال های فراوانی را برای رسیدن به پایان احساسی می طلبیدند. شخصیتهای مادر به طرز بی رحمانه ای از سوی فرزندانشان نادیده گرفته یا تحقیر شده بودند، یا به هر دلیلی )فشارهای اجتماع برای دست کشیدن از بچه، تهیدستی، بدنامی، لغزش اخلاقی و...) از فرزندانشان جدا شده بودند.
این شخصیتها، با وجود قربانی شدن، اغلب با فدا کردن خود برای فرزندانشان، تبدیل به قهرمان می شدند. از ملودرامهای مادرانه می توان گناه مادلن کلوده، تقلید زندگی، استال دالاس، پیردختر، دروغ بزرگ، هر کس سوی خودش و میلدرد پیرس را مثال زد.

🔹 متن کامل را در صفحه 25 شماره 261 #مجله_فیلم_نگار در www.filmnegar.ir بخوانید.