اݪتَحقِیقآت ــــــ📕 @rodoud_elmi Channel on Telegram

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

@rodoud_elmi


{اݪتَحقِیقآت ــــــ📕} @rodoud_elmi
{علوم الحديث 📙} @eulumhadith

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕 (Arabic)

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕 هو قناة تيليجرام تهتم بالبحوث العلمية والدراسات الأكاديمية في مجالات متنوعة. إذا كنت تبحث عن مصادر موثوقة للمعلومات والأبحاث على الإنترنت، فإن هذه القناة هي المكان المناسب لك. تقدم اݪتَحقِیقآت ــــــ📕 محتوى غني ومتنوع يشمل العديد من المواضيع الهامة والمثيرة للاهتمام. سواء كنت طالبًا جامعيًا أو باحثًا أو مجرد شخص يهوى الاطلاع على البحوث العلمية، فإن هذه القناة ستلبي كل احتياجاتك. انضم اليوم إلى اݪتَحقِیقآت ــــــ📕 واستمتع بالاستفادة من المحتوى القيم الذي تقدمه.

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

12 Jan, 11:47


باء تبعیض اصلاً نداریم
اکثراً منکر شدند
و فقط عده‌ای اون رو پذیرفتند. که اونم در اصل، باء الصاق است ولکن متضمن تبعیض.
یعنی إلصاق ازش نفي نمیشه
بلکه صرفاً متضمن معنای تبعیض میشه


این رو هم در نظر بگیرید.
که حتی اگر برفرض، أرجُلَکم متعلق به «امسحوا» می‌بود؛ و حتی اگه باء برای تبعیض هم می‌بود، باز هم نظر اهل‌سنت تأیید میشه. و شیعه رد میشه.

چون [طبق ادعای شیعه] أرجُلَکم که منصوب است، عطف به محل رؤوس شده و باء تبعیض بر سر أرجُل نیامده و نتیجةً باید تمام پاها را تا دو قوزک، با دست خیس مسح کرد و آب را به کل پاها رسانْد!

بازم شد نظر اهل‌سنت!

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

12 Jan, 11:22


لذا «باء» برای إلصاق است :

{وَامْسَحُوا أَيْدِيَكُمْ بِرُءُوسِكُمْ} = {بکِشید دست‌هایتان را به روی سرهایتان}

اینجا مفعولِ فعلِ {امْسَحُوا} ، کلمه‌ی {أَيْدِيَكُمْ} است که حذف شده و درتقدیر می‌باشد. و واژه‌ی {رُءُوسِكُمْ}، توسط «باء إلصاق»، مجرور شده است.

طبق این (که باء را برای إلصاق بگیریم) دیگر نمی‌توان {أَرْجُلَكُمْ} را عطف بر {رُءُوسِكُمْ} کرد. زیرا {رُءُوس} در جایگاه مُلصَقٌ عَلَیه ولذا مجرور است. و {أَرْجُل} اگر بخواهد به معمولِ {امْسَحُوا} عطف شود، باید به {أَيْدِيَكُمْ} که منصوب و در تقدیر است، عطف شود. لکن اینگونه، معنا به هم می‌ریزد. چون تابع باید بتواند به‌جای متبوع بنشیند. یعنی {أَرْجُل} بتواند جای {أَيْدِي} بنشیند. که اینگونه می‌شود :
{وَامْسَحُوا أَرْجُلَكُمْ بِرُءُوسِكُمْ} = {بکِشید پاهایتان را به روی سرهایتان} !!!!

نمی‌شود هم که بعد از {أَرْجُل}، دوباره {أَيْدِيَكُمْ} در تقدیر بگیریم که به منصوبِ مقدَّرِ قبلی برگردد. چون اینگونه، دو منصوب برای فعلِ مسح، قرار داده‌ایم. یعنی :
{وَامْسَحُوا أَرْجُلَكُمْ أَيْدِيَكُمْ} = {بکِشید پاهایتان را دست‌هایتان را} !!!!

همچنین نمی‌شود که «باء» بر سرِ {أَيْدِيَكُمْ} بیاوریم. چون اینگونه می‌شود :
{وَامْسَحُوا أَرْجُلَكُمْ بِأَيْدِيكُمْ} = {بکِشید پاهایتان را به روی دست‌هایتان} !!!

همچنین نمی‌شود که جای {أَرْجُل} و {أَيْدِي} را عوض کرد. چون در این صورت، {أَرْجُل} مجرور می‌شود. درحالی که خدای تعالی، منصوب فرموده.

👈🏻 بنابر آنچه که توضیح دادیم، باء (در این آیه) برای إلصاق است. و لذا {أَرْجُلَكُمْ} به هیچ شکلی نمی‌تواند عطف بر {بِرُءُوسِكُمْ} شود. و ناچار است که به منصوبِ قبلی (یعنی : وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ) عطف شود. که به این ترتیب، پاها نیز باید مثل صورت‌ها و دست‌ها، شسته شوند.

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

12 Jan, 11:22


⭕️ و اگر بگویید که «باء» برای استعانت است، جمله چنین می‌شود :
{وَامْسَحُوا أَيْدِيَكُمْ بِرُءُوسِكُمْ}
{مسح کنید دست‌هایتان را به‌وسیله‌ی سرهایتان}

که در اینجا قلب شده. (یعنی جای دو معمول، عوض شده و مُلصَق و مُلصَقٌ عَلَیه، مَجازاً جابه‌جا شده‌اند). البته ایرادی هم ندارد. چون در مسح (= إلصاق الشيئين) هردو شيء، باهم تماس دارند؛ لذا جابه جا کردنِ مُلصَق و مُلصَقٌ عَلَیه، مَجازاً به کار می‌رود.
چنانکه اشاره کردیم که ابن هشام فرمود : {وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ} وَالظَّاهِرُ أَنَّ الْبَاءَ فِيهِنَّ (في الآية ونحوها) لِلإلصَاقِ وَقِيلَ هِيَ فِي آيَةِ الْوُضُوءِ لِلإِستِعَانَةِ وَإِنَّ فِي الْكَلَامِ حَذفاً وَقَلْباً... (مُغني ص107)
پس قلب (جابه‌جایی) صورت گرفته.

اما باید دانست که طبق این تقدیر نیز نمی‌توان {أَرْجُلَكُمْ} را بر {بِرُءُوسِكُمْ} عطف کرد. زیرا دوباره همان اشکال پیش می‌آید (و این بار فقط معنا مَجازاً تغییر می‌کند) :

وَامْسَحُوا (أَيْدِيَكُمْ) بِرُءُوسِكُم وَ أَرْجُلَكُمْ (بِرُءُوسِكُمْ)!!
مسح کنید (دست‌هایتان را) با سرهایتان. ونیز پاهایتان را (با سرهایتان)!!

و نمی‌توان در دوّمی، {أَيْدِيكُمْ} در تقدیر گرفت، که بشود : {وَأَرْجُلَكُمْ بِأَيْدِيكُمْ}!
زیرا آن‌وقت می‌پرسیم : این {أَيْدِيكُمْ} از کجا آمده؟ اگر معطوف به همان {أَيْدِيَكُمْ} در قبل است؛ پس اوّلاً که آن {أَيْدِيَكُمْ}، منصوب بود. و در جایگاهِ مُلصَق! پس نمی‌توان یک مجرور و در جایگاهِ مُلصَقٌ عَلَیه را به‌آن عطف کرد. ثانیاً اگر عطف کنید، مجدّداً نیاز به یک مجرور دیگر می‌شود.
(زیرا واژه‌ی مسح، نیاز به یک معمولِ منصوب و نیز یک معمولِ مجرور داشت. ولو در قدیر!) که اینگونه، دوباره جمله غلط می شود : {وَأَرْجُلَكُمْ أَيْدِيَكُمْ بِأَيْدِيكُمْ}!

بنابر تمام آنچه که توضیح دادیم، حرف «باء» در این آیه، برای إلصاق است و یا برای استعانت. (گرچه قول صحیح، إلصاق بود. امّا) در هر دو حالت، هرگز نمی‌توانستیم {أَرْجُلَكُمْ} را بر {رُءُوسِكُمْ} عطف کنیم.

{أَرْجُلَكُمْ} چنانکه گفتیم، فقط وفقط می‌تواند بر {وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ} عطف شود. نه بر {رُءُوسِكُمْ}! چون فقط با آنها هم‌إعراب است. و نزدیک‌ترین متبوعِ منصوب، همان‌ها هستند.

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

12 Jan, 11:18


🔷🔹باء در آیه‌ی «برؤوسکم»، قطعاً برای سببیت و مصاحبت و ظرفیه و بدل و مقابله و مجاوزه (به‌معنای عَنْ) و استعلاء و قسم و غایت نیست.

کاملاً واضحه

برای تعدیه نیز، نیست.
چون فعل «مسح» ، متعدي بنفسه است.

برای تبعیض و تأکید هم نیست.
چون اینها مشروط به این‌ست که بدون باء، باز هم صحیح باشد.

مسحتُ يدي رأسي!!

ناچاراً یکی، باء می‌خواهد.
(ضمن اینکه باء تبعیض، إجماعی نیست. اغلب، قبولش ندارند)

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

12 Jan, 11:14


#مباحث_وضوء ( ٤ )

معاني باء :

الْبَاءُ المفردةُ حَرفُ جَرٍّ لأربعة عشر معنىً : أَوَّلُهَا الإلصاق قيل وَهُوَ معنى لَا يفارقها. الثَّانِي التَّعْدِيَة وَتسَمى بَاء النَّقْل أَيْضا وَهِي المعاقبة للهمزة فِي تصيير الْفَاعِل مَفْعُولا وَأكْثر مَا تعدِي الْفِعْل الْقَاصِر. الثَّالِث الِاسْتِعَانَة وَهِي الدَّاخِلَة على آلَة الْفِعْل نَحْو كتبت بالقلم. الرَّابِع السَّبَبِيَّة نَحْو {فَكُلاًّ أَخَذْنَا بِذَنبِهِ}. الْخَامِس المصاحبة نَحْو {اهْبِطْ بِسَلاَمٍ}. وَالسَّادِس الظَّرْفِيَّة نَحْو {وَلَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ}. وَالسَّابِع الْبَدَل كَقَوْل الحماسي : فليت لي بهم قوما إِذا ركبُوا. وَالثَّامِن الْمُقَابلَة وَهِي الدَّاخِلَة على الأعواض نَحْو {ادخُلُوا الْجنَّة بِمَا كُنْتُم تَعْمَلُونَ}. وَالتَّاسِع الْمُجَاوزَة كـ«عن». فَقيل تخْتَص بالسؤال نَحْو {فاسأل بِهِ خَبِيرا}. الْعَاشِر الإستعلاء نَحْو {من إِن تأمنه بقنطار}. الْحَادِي عشر التَّبْعِيض أثبتَ ذَلِك الْأَصْمَعِيُ والفارسي والقتبي وَابْن مَالك. الثَّانِي عشر الْقسم. الثَّالِث عشر الْغَايَة نَحْو {وَقد أحسن بِي} أَي إِلَيّ. الرَّابِع عشر التوكيد وَهِي الزَّائِدَة.

📚 مغني ابن‌هشام

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

12 Jan, 09:58


بنابراین

نخستین دلیل ما، منصوب‌بودنِ واژه‌ی «أرجلَکم» بود. که طبق اصل نحوی و ادبی، باید عطف بر وجوهَکم بشود.

🔹دومین دلیل ما این‌ست که :

چون هر دست، یک آرنج دارد، لذا خدا همه‌را به‌صورت جمع آورده : آرنج‌های‌تان.

اما چون هر پا، دو قوزک دارد، لذا خدا به‌صورت تثنیه آورده : تا دو قوزک


مثال :

گاهی هرکس در دستش یک لیوان است.
اینجا من می‌گویم : لیوان‌های‌تان را بیاورید تا پر کنم.

اما گاهی در دست‌شان دو لیوان است.
اینجا می‌گویم : دو لیوان‌تان را بیاورید.

خدا نیز در مورد دست‌ها، تصریح کرده که تا آرنج‌ها بشویید. اما درمورد پاها، اشاره فرموده که هر پا، دو قوزک دارد

چنانکه ما اهل‌سنت، تا دو قوزکِ هر پا، می‌شوییم.
اما شیعه قائل است که هر پا، یک «کعب» دارد. و آن، برآمدگی روی پاست!!

سؤال!
اگر هر پا، یک قوزک داشته باشد، چرا جمع مکسر نشد؟ مثل آرنج‌های دست؟!

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

و جهت آنکه معنای «کعبین» مشخص‌تر شود (که به‌معنای دو قوزک است، نه برآمدگی روی پا) به کتب لغت، اشاره می‌کنیم :

🔅امام خلیل بن أحمد :
وكَعْبُ الإِنسان : مَا أَشْرَفَ فَوْقَ رُسْغِه عِنْدَ قَدَمِه. [العین 207/1]

🔅أَبُوعبيد عَن الْأَصْمَعِي :
الكعبان : الناشزان من جَانِبي الْقَدَمَيْنِ. وَأنكر قَول النَّاس إنّه فِي ظهر الْقدَم.[ تهذیب اللغة 211/1]

🔅قَالَ ابْنُ الأَثير :
الكَعْبانِ العظمانِ الناتئانِ، عِنْدَ مَفْصِلِ الساقِ والقَدم، عَنِ الْجَنْبَيْنِ [لسان العرب ص718/الصحاح تاج اللغة ص213 ]

🔅ابن فارس :
(كَعَبَ) الْكَافُ وَالْعَيْنُ وَالْبَاءُ أَصْلٌ صَحِيحٌ، يَدُلُّ عَلَى نُتُوٍّ وَارْتِفَاعٍ فِي الشَّيْءِ. مِنْ ذَلِكَ الْكَعْبُ : كَعْبُ الرَّجُلِ، وَهُوَ عَظْمُ طَرَفَيِ السَّاقِ عِنْدَ مُلْتَقَى الْقَدَمِ وَالسَّاقِ. [مقاييس اللغة ص186]

لذا «کعب»، استخوان برآمده است که بر روی مفصل و مچ پا قرار دارد.

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

12 Jan, 09:53


#مباحث_وضوء ( ۳ )

برآمدگی روی پا (که شیعیان، آن‌را کعب می‌پندارند) اصلاً بر بالای مفصل پا نیست. وبلکه در پای بسیاری از افراد، حتی برآمدگیِ مشهودی ندارد!
واگر بگویند تا ابتدای ساق، مسح می‌کنیم؛ باز باید دانست که آنجا مفصل است. نه کعب! و اصلاً برآمدگی‌ای ندارد.

لذا آن استخوانی که بر روی مفصل مچ پا واقع شده، و برآمدگیِ جلي و مشهود دارد؛ دو قوزک است.

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

12 Jan, 09:40


چنانکه از مفسّر صحابه، حضرت ابن‌ عباس (رضي‌الله‌عنه) با سند صحیح، نقل است که «أرجلَکم» را به نصب خوانْد و فرمود : به شستن، برمی‌گردد.

حَدَّثَنَا هُشَيْمٌ قَالَ : أَخْبَرَنَا خَالِدٌ عَنْ عِكْرِمَةَ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ أَنَّهُ قَرَأَهَا {فَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ} بِالنَّصْبِ وَقَالَ : عَادَ إِلَى الْغُسْلِ.

📚 الطهور للقاسم بن سلام ٣٥٨
و رواه الإمام الطبري في تفسیره


امام جعفر صادق [رضي الله عنه] نیز (از قول پدرش امام باقر) فرمود : حضرت علی اینگونه قرائت می‌کرد : {وأرجلـَـکم}
سپس امام فرمود : هرکس اینگونه قرائت کرد، پاها را می‌شویَد.

أخبرنا محمد حدثني موسی حدثنا أبي عن أبيه عن جده جعغر بن محمد عن أبيه : أَنَّ عَلِيّاً كَانَ يَقْرَأُ {وَامْسَحُوا بِرُؤُسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ}. قال أبو عبدالله جعفر بن محمد :
فَمَنْ ثَقَّلَ فَهُوَ غَسَلَ الْقَدَمَيْنِ
، وَ مَنْ خَفَّفَ فَقَرَأَ {وَأَرْجُلِكُمْ} فَإِنَّمَا هُوَ مَسْحٌ عَلَى الْقَدَمَيْنِ‌.
📚 الجعفریات ص١٨

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

12 Jan, 09:39


در این آیه، اسم‌های انبیاء بر یکدیگر عطف شده‌اند. و هم‌إعراب اند.
اما بین دو معطوف، جمله‌ای فاصله شده :

وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ كُلاًّ هَدَيْنَا وَنُوحاً هَدَيْنَا مِن قَبْلُ وَمِن ذُرِّيَّتِهِ دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ وَأَيُّوبَ وَيُوسُفَ وَمُوسَىٰ وَهَارُونَ 👈🏻وَكَذَلِكَ نَجْزِي ٱلْمُحْسِنِينَ👉🏻 {٨٤} وَزَكَرِيَّا وَيَحْيَىٰ وَعِيسَىٰ وَإِلْيَاسَ 👈🏻كُلٌّ مِّنَ ٱلصَّالِحِينَ👉🏻 {٨٥} وَإِسْمَاعِيلَ وَٱلْيَسَعَ وَيُونُسَ وَلُوطاً وَكُلاًّ فَضَّلْنَا عَلَى ٱلْعَالَمِينَ {٨٦}


شیخ طوسی :
وقوله {ومن ذريته داود وسليمان} تقديره وهدينا داود وسليمان نسقا على نوح...
وأسماء الانبياء التي جاءت بعد قوله {ونوحا هدينا من قبل} نسق على (نوح) نصب كلها، ولو رفعت على الابتداء كان صوابا...
ثم قال {وإسماعيل واليسع ويونس ولوطاً} فعطفهم على قوله {ونوحا هدينا}...

📚 التبیان للشیخ الطوسي

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

12 Jan, 09:39


در این آیات نیز، واژه‌ی «حین» بر قبلی عطف شده. اما بین دو معطوف، جمله‌ای فاصله است :

فَسُبْحَانَ ٱللَّهِ حِينَ تُمْسُونَ وَحِينَ تُصْبِحُونَ 👈🏻 وَلَهُ ٱلْحَمْدُ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلأَرْضِ وَعَشِيّاً وَ #حینَ تُظْهِرُونَ

منزه است خدا #زمانی‌که شب می‌کنید و زمانی‌که صبح می‌کنید. 👈🏻و هر حمد و ستایشی در آسمان‌ها و زمین، مخصوص اوست. و نیز در هنگام عصر و #زمانی‌که ظهر می‌کنید.


مَن لَّعَنَهُ ٱللَّهُ وَغَضِبَ عَلَیۡهِ وَجَعَلَ مِنۡهُمُ ٱلۡقِرَدَةَ وَٱلۡخَنَازِیرَ 👈🏻وَعَبَدَ ٱلطَّـٰغُوتَۚ أُو۟لَـٰۤىِٕكَ شَرࣱّ مَّكَانࣰا وَأَضَلُّ عَن سَوَاۤءِ ٱلسَّبِیلِ
(فعل «عَبَدَ» عطف بر «لَعَنَهُ» شده. و میان‌شان دو جمله فاصله شده)

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

12 Jan, 09:39


در این آیه نیز «محصنات» بر «طیبات» عطف شده. اما بین این دو معطوف، جمله‌ای فاصله است.

الْيَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّبَاتُ 👈🏻وَطَعَامُ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حِلٌّ لَّكُمْ وَطَعَامُكُمْ حِلٌّ لَّهُمْ👉🏻 وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِن قَبْلِكُمْ...

امروز، #پاکی‌ها بر شما حلال شد. 👈🏻و غذای اهل‌کتاب برای شما حلال است. و غذای آنان برای شما حلال است👉🏻 و #پاکان از مؤمنات و پاکان از اهل‌کتاب...

مائده ۵

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

12 Jan, 09:39


شاید بپرسند «پس چرا بین دو کلمه‌ای که به فعل شستن برمی‌گردد، جمله‌ی مسح آمده؟! و فاصله شده»

در پاسخ می‌گوییم که این قضیه، در جاهای دیگرِ قرآن نیز آمده. اما قبل آن ڪلامی از نحوییون ذڪر میکنم :

قال أبوالبقاء : «أرجلکم» وهو معطوفٌ على الوجوه... 👈🏻وذلك جائزٌ في العربية بلا خلاف👉🏻
📚 الدر المصون للحلبي

امام ابوالبقاء عکبری (از نحویون معروف) تصریح می‌کند که : أرجلکم، عطف بر وجوهکم شده. و این مسأله در عربی، جائز است. و در آن، (بین نحوی‌ها) هیچ اختلافی وجود ندارد.

همچنین امام فرّاء (١٤٤_٢٠٧) از بزرگان نحویون و شاگرد امام کسائی، می‌گوید :
وقوله ﴿وَأَرْجُلَكُمْ﴾ مردودة على الوجوه.

و امام اخفش (م ٢١٥) شاگرد سیبویه و الخلیل و فراء، می‌گوید :
وقال ﴿وَأَرْجُلَكُمْ﴾ فرده إلى "الغَسْل".

امام زجّاج (٢٤١_٣١١) از بزرگترین نحویون، و شاگرد مبرّد و ثعلب، می‌گوید :
وقوله ﴿وَأرْجُلَكم إلى الكَعْبَيْنِ﴾ فالمعنی : «فاغسلوا وجوهَکم وأیدیَکم إلی المرافق، وأرجلَکم إلی الکعبین، وامسحوا برؤوسِکم»، علی التقدیم والتأخیر، والواو جائز فیها ذلك. كما قال جل وعز : ﴿يا مَرْيَمُ اقْنُتِي لِرَبِّكِ واسْجُدِي وارْكَعِي مَعَ الرّاكِعِينَ﴾ والمعنى : «وارْكَعِي واسْجُدِي»، لأن الركوع قبل السجود.

و امام نحّاس (م ٣٣٨) از نحویون مصر و شاگرد اخفش و مبرد و زجّاج، می‌گوید :
﴿وَٱمْسَحُواْ بِرُؤُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى ٱلْكَعْبَينِ﴾ والمعنى : فاغلسوا وجوهكم وأيديكم وأرجلكم على التقديم والتأخير.
و.. و.. و..

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

12 Jan, 09:34


به عبارت ساده‌تر!

«بِـ» در عربی، به‌معنای «بر روی» است.
و نصب، به‌معنای «را» است در فارسی.


اغسلوا وجوهــَـکم
(بشویید پاهایتان #را)

و أیدیــَــکم إلی المرافق
(و دست‌های‌تان #را تا آرنج‌ها)

و امسحوا برؤوســِـکم
(و مسح‌کنید #بر_روی سرهایتان)

و أرجلــَــکم إلی الکعبین
(و پاهایتان #را تا دو قوزک)

دقت کنید. در کلماتی که «#را» گرفته؛ متعلق به شستن است. و آنکه «#بر_روی» گرفته؛ متعلق به مسح.
و در عربی نیز، آن کلمه که فتحه گرفت، متعلق به شستن است. و آنکه کسره گرفت، متعلق به مسح.


مثال!
من میگویم :
نیمی از غذایت #را بخور
سپس #به آینه نگاه کن
و سپس باقی غذایت #را

اینجا واژه‌ی «باقی غذایت»، به کدام فعل برمیگردد؟! به فعل «بخور» یا «نگاه کن»؟
قطعاً به خوردن برمیگردد.
ولو اینکه بعد از «نگاه کن» قرار گرفته. اما چون با «#را» آمده؛ معلوم میشود که متعلق به فعل قبلی‌ست.

دوباره به آیه بازگردیم :

اغسلوا وجوهــَـکم
(بشویید صورتهایتان #را)

و أیدیــَــکم إلی المرافق
(و دست‌های‌تان #را تا آرنج‌ها)

و امسحوا برؤوســِـکم
(و مسح‌کنید #بر_روی سرهایتان)

و أرجلــَــکم إلی الکعبین
(و پاهایتان #را تا دو قوزک)

اگر مقصود، مسح پا بود؛ باید می‌گفت :
و أرجلــِـکم إلی الکعبین
(و #بر_روی پاهایتان تا دو قوزک)
چنانکه درباره مسح سر آمده.

اما وقتی إعرابش را مانند «صورت و دست‌ها» قرار داده؛ مشخص کرده که باید شسته شود

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

12 Jan, 09:34


اینجا اهل‌سنت می‌گویند که «أرجلــَــکم»، عطف بر «وجوهــَــکم و أیدیــَــکم» شده. چون منصوب است. و عطف به منصوب باید بشود.
لذا وقتی عطف به آنها شد، حکمش میز مثل آنها می‌شود و باید شسته شود.

اما شیعیان میگویند که «أرجلــَــکم»، عطف بر «رؤوســِـکم» شده. و اعرابش محلی است. نه لفظی.


ببینیم امام ابن‌هشام (از بزرگترین علمای ادبیات عرب) در کتاب «مُغني» چه فرموده :

أقسام العطف : وهى ثلاثة :
أحدها : العطف على اللفظ، 👈🏻وهو الأصل👉🏻 نحو «ليس زيد بقائم ولا قاعد» بالخفض... والثانى : العطف على المحل... والثالث : العطف على التوهم...

📚 مغنى اللبيب / لابن هشام الأنصاري / الجزء : 2 / صفحة : 137

عطف بر سه قسمت است :
1. عطف بر لفظ. 👈🏻که اصل، همین است👉🏻
2. عطف بر محل
3. عطف بر توهم


دقت کنید! 👈🏻اصل، عطف بر لفظ است👉🏻

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

12 Jan, 09:32


#مباحث_وضوء ( ٢ )

بِسۡمِ‌اللّٰهِ‌الرَّحۡمٰنِ‌الرَّحٖيمِ

{يَا أَيُّهَا ٱلَّذِينَ آمَنُواْ إِذَا قُمْتُمْ إِلَى ٱلصَّلاةِ فٱغْسِلُواْ وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى ٱلْمَرَافِقِ وَٱمْسَحُواْ بِرُؤُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى ٱلْكَعْبَينِ}

ای مؤمنان! هرگاه برای نماز برخواستید؛ صورت‌های‌تان را بشویید. و دست‌های‌تان را تا آرنج‌ها (بشویید).
و بر روی سرهایتان مسح کنید؛ و نیز پاهایتان را تا دو قوزک، (بشویید)

آیه 6 سوره مائده
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔹در این آیه، در شرح آداب وضو؛ دو فعل آمده :

«اغسلوا» بشویید
«امسحوا» مسح کنید

که اینها عامل هستند.
فعل اوّل، عامل نصب است. اما فعل دوم، متعدی بحرف جر است.
لذا معمول فعل اول، منصوب می‌شود و معمول فعل دوم، مجرور.

دقت بفرمایید :

فاغسلوا وجوهــَــکم
وامسحوا برؤوســِــکم


آنچه که متعلق به «اغسلوا = بشویید» بود؛ منصوب شد. و فتحه گرفت.
و آنچه که متعلق به «امسحوا = مسح کنید» بود؛ کسره گرفت.

تا اینجا بحثی بین اهل‌سنت و شیعه نیست. و اصل بحث، با کلمه‌ی «وَأَرْجُلَكُمْ» شروع میشود.

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

10 Jan, 17:36


#مباحث_وضوء ( ۱ )

🔷🔹 شیعیان ادعا دارند در آیه وضوء، أرجلَكم به #محل رؤوسِكم عطف شده است.

▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬


پاســـــــــــــــــــــــــــــــخ ↓↓

🔶🔸 توجیه شیعه برای قرائت نصب، غلط است. زیرا گفته‌اند که عطف به‌محل است، درحالی که اولاً که عطف بر محل، خلاف اصل است. ثانیاً رؤوس اصلاً در محل نصب نیست.



توضیح داده میشود [https://t.me/rodoud_elmi/3427 ]

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

09 Jan, 08:40


🛑من أهم النصوص العتيقة التي وقعت عليها

قال ابن قبة الرازي الإمامي الاثنا عشري : (إنّ اختلاف الإماميّة إنما هو من قبل كذابين، دلّسوا أنفسهم فيهم في الوقت بعد الوقت ، والزمان بعد الزمان ، حتى عظم البلاء ، وكان أسلافهم قومٌ يرجعون إلى ورعٍ واجتهاد وسلامة ناحية ، ولم يكونوا أصحاب نظر وتميّز ، فكانوا إذا رأوا رجلًا مستوراً يروي خبراً أحسنوا به الظنّ وقبلوه ، فلما كثر هذا وظهر ، شكوا إلى أئمتهم ، فأمرهم الأئمّة عليهم السلام بأن يأخذوا بما يجمع عليه فلم يفعلوا وجروا على عادتهم ، فكانت الخيانة من قبلهم لا من قبل أئمّتهم ، والإمام أيضاً لم يقف على كلّ هذه التخاليط التي رُويت ؛ لأنّه لا يعلم الغيب ، وإنّما هو عبدٌ صالح يعلم الكتاب والسنّة ، ويعلم من أخبار شيعته ما ينهى إليه)

نقله عنه الصدوق في كمال الدين

نص من عالم متقدم من الإمامية يشهد أنه لا يوجد أي حركة نقدية للأخبار عند الشيعة الإمامية ظاهرة، لا كما يشيع بسبب عبارة الطوسي المحلوبة كثيرة في عدة الاصول.

👈وفق تحليل معين وصلت أن ابن قبة متوفى بين 305ه- 317ه

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

01 Jan, 21:33


روى الترمذي: ”حدثنا محمد بن بشار، قال: حدثنا عبد الرحمن بن مهدي، قال: حدثنا سفيان، عن أبي إسحاق، عن عمرو بن غالب " أن رجلا نال من عائشة عند عمار بن ياسر قال: أغرب مقبوحا منبوحا، أتؤذي حبيبة رسول ﷺ". قال الترمذي: هذا حديث حسن صحيح“ (١)، وفي رواية الحاكم والبلاذري أن الحادثة بحضور علي: ”..أن رجلًا نال من عائشة رضي الله عنها عند علي رضي الله عنه“ (٢).

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(١) سنن الترمذي ١٨٥/٦، دار الغرب الإسلامي.
(٢) المستدرك على الصحيحين، ٤٤٤/٣، ط العلمية. أنساب الأشراف ٤٢/٢ ط الف

https://t.me/albattar_s

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

01 Jan, 09:32


🔹حقيقة مفاجئة للشيعة: قبر زينب بنت علي في سوريا مُزوّر‼️

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

28 Dec, 20:37


❇️ نتیجه ❇️

🔆 ما ابتدا آمین را از جهت لغت، بررسی نمودیم.

🔆 سپس اثبات کردیم که آمین در نماز، قطعاً و یقیناً و به‌صورت متواتر، سنّت پیامبر ﷺ است. و خود آنحضرت ﷺ نسبت به‌آن، دستور داده‌اند.

🔆 سپس همین مطلب را بر اساس احادیث صحیح شیعه، از اهل‌بیت پیامبر ﷺ اثبات نمودیم. که در نهایتِ صحّت و صراحت بود.

🔆 همچنین از باب اداء امانت، توجیهات شیعه نسبت به این روایات را متذکّر شدیم و ایرادات هریک را ذکر نمودیم.

🔆 سپس سایر روایات معتبر شیعه از اهل‌بیت در اثبات آمین را آوردیم.

🔆 آنگاه احادیث ضعیف شیعیان در ردّ آمین را همراه با ادله‌ی تضعیف حدیث، یادآور شدیم.

🔆 بعد نیز سایر ادله‌ی شیعه در ردّ آمین را مختصراً به‌همراه پاسخ‌اش قرار دادیم.

🔆 و در نهایت، فتاوای عده‌ای از فقهای شیعه، مبنی بر جواز آمین را ذکر کردیم.

✍🏻 امید که موجب تذکّر برادران‌مان به‌سوی حق باشد.
📖 ﴿إِنَّكَ لَا تَهۡدِي مَنۡ أَحۡبَبۡتَ وَلَـٰكِنَّ ٱللَّهَ یَهۡدِي مَن یَشَاۤءُۚ وَهُوَ أَعۡلَمُ بِٱلۡمُهۡتَدِینَ﴾


🕌 ثواب کنفرانس، هدیه به پیشگاه باعظمت نخستین خلیفه‌ی بر حقّ پیغمبر خاتم ﷺ، سیّدنا و مولانا امیرالمؤمنین حضرت ابوبکر صدّيق {رَضِيَ اللهُ تَعَالَی عَنْه} که در این ماه، به دیدار معبود ﷻ شتافت.

📆 شنبه ٢٧ جمادی‌الثانی ١٤٤٦
✋🏻 والسلام عليكم ورحمة الله

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

28 Dec, 20:37


⭕️ کنفرانس ⭕️

پیرامون :
🕌 «آمین» بعد از حمد در نماز
✍🏻 بر اساس منابع شیعه

📆 شنبه ٨ دی‌ماه ١٤٠٣
🕰 ساعت ٩ شب‌‌

🏳 ابرگروه مدافعان سنّت 🏳

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

28 Dec, 20:37


بِسۡمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحۡمَـٰنِ ٱلرَّحِیمِ
إِنَّ الْحَمْدَ لِلَّهِ، نَحْمَدُهُ وَنَسْتَعِينُهُ، مَنْ يَهْدِهِ اللَّهُ فَلَا مُضِلَّ لَهُ، وَمَنْ يُضْلِلْ فَلَا هَادِيَ لَهُ، وَأَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ، وَأَنَّ مُحَمَّدًا عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ، اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَعَلَى آلِ مُحَمَّدٍ، كَمَا صَلَّيْتَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ وَعَلَى آلِ إِبْرَاهِيمَ، إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ

السلام عليڪم إخوةَ الإیمانِ ورحمةُ الله

گفتنِ «آمیـــن» بعد از سوره‌ی حمد در نماز، یکی از اختلافات دو مذهب {اهل‌سنت و شیعیان} می‌باشد.
شیعیان می‌گویند این‌کار بدعت است و اهل‌سنت آن‌را از حضرت عمر {رَضِيَ اللهُ عَنْه} گرفته‌اند. چنانکه شیخ‌شان آيت‌الله شیرازی می‌گوید :

👳🏽‍♂ العجب كل العجب من أهل السنة، أنهم تركوا شريعة نبيهم وأخذوا بشريعة عمر، وزادوا آمين فيها.

✍🏻 بسیار تعجب است از اهل‌سنت که شریعت پیامبر را رها کرده‌اند و شریعت عُمَر را گرفته‌اند و آمین را در نماز، اضافه نموده‌اند!

📚 كتاب الأربعين/ محمد الشيرازي/ ص ٥٦٥


در طول کنفرانس به مسائلی پیرامون «آمین» خواهیم پرداخت که عبارت اند از :

1⃣ ریشه‌ی #آمین در لغت
2⃣
#آمین سنّت پیامبر خدا ﷺ
3⃣ احادیث صحیح شیعه در باب
#آمین
4⃣ توجیهات شیعه نسبت به این روایات
5⃣ سایر احادیث شیعه در باب
#آمین
6⃣ احادیث ضعیف شیعه در باب
#آمين
7⃣ ادلّه‌ی شیعیان بر ردّ
#آمین
8⃣ اقوال فقهای شیعه درباره‌ی
#آمین
9⃣ نتیجه

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

28 Dec, 20:37


❇️ ریشه‌ی #آمین در لغت ❇️

درباره‌ی ریشه‌ی آمین، دو قول است :

1⃣ قول اول :

عده‌ای گفته‌اند که در واقع «أَ أَمین» بوده. و متشکل از {حرف نداء + أمين} است. و أمین، نام خداست. مثل ﴿آللهُ خَیۡرٌ أَمَّا یُشۡرِكُونَ﴾ که «أ الله» بوده.

و لذا کلمه‌ی {آمین} مجموعاً یعنی :
✍🏻 ای بهترین امین و مورد وثوق و اطمینان، درخواست خود را به‌تو واگذار می‌کنيم، برای اجابت کن.

به دو دلیل :

اوّلاً : از امام مجاهد و هلال بن یساف و حکیم بن جابر، سه‌تن از بزرگان تابعین، همین معنا روایت شده است.

حَدَّثَنَا ابْنُ عُلَيَّةَ عَنْ لَيْثٍ عَنْ مُجَاهِدٍ قَالَ : «آمِينَ» اسْمٌ مِنْ أَسْمَاءِ اللَّهِ.
📚 مصنف ابن أبي شيبة ٢/‏١٨٨

عَبْدُ الرَّزَّاقِ عَنِ الثَّوْرِيِّ عَنْ مَنْصُورٍ عَنْ هِلَالِ بْنِ يَسَافٍ قَالَ : «آمِينَ» اسْمٌ مِنْ أَسْمَاءِ اللَّهِ.
📚 مصنف عبدالرزاق الصنعاني ٢/‏٩٨

حَدَّثَنَا ابْنُ نُمَيْرٍ عَنْ سُفْيَانَ عَنْ طَارِقٍ عَنْ حَكِيمِ بْنِ جَابِرٍ قَالَ : «آمِينَ» اسْمٌ مِنْ أَسْمَاءِ اللَّهِ تَعَالَى.
📚 مصنف ابن أبي شيبة ٢/‏١٨٨

این قول [که آمین از اسماء خداست] از بزرگان لغت عربی، مانند امام خلیل بن احمد و ثعلب و ابن قتیبه و صاحب بن عبّاد و دیگران نیز رسیده است :

📚 العين ٨/‏٣٨٩
📚 مجالس ثعلب ١/‏٣٠
📚 المحيط في اللغة ١٠/‏٤١٤
📚 غريب القرآن ١/‏١٢


❷ ثانیاً : «آمین» به‌صورت مقصور و ممدود، استعمال شده. و هردو استعمال، صحیح است.
یعنی «أَمِينَ» نیز به‌کار رفته. که در این‌صورت قاعدتاً حرف‌نداء، حذف شده و در تقدیر است.

وَيُقَالُ : هُوَ اسْمٌ مِنْ أَسْمَاءِ اللَّهِ تَعَالَى. قَالَ :
تَبَاعَدَ مِنِّي فُطْحُلٌ وَابْنُ أُمِّهِ ... أَمِينَ فَزَادَ اللَّهُ مَا بَيْنَنَا بُعْدَا
وَرُبَّمَا مَدُّوا، وَحُجَّتُهُ قَوْلُهُ :
يَا رَبِّ لَا تَسْلِبَنِّي حُبَّهَا أَبَدًا ... وَيَرْحَمُ اللَّهُ عَبْدًا قَالَ آمِينَا
📚 مقاييس اللغة لابن فارس ١/‏١٣٥

تاجایی که برخی از اهل‌لغت گفته‌اند که آمین، اصل‌اش «أمین» بوده است!

✍🏻 {آمين}، كأنه قال : يا الله. وأضمر «استجب لي».
وهكذا يختار أصحاب اللغة في آمين القصر، وأنشدوا : أمين فزاد الله ما بيننا بعدا
ويفتحونها لانقطاعها وانفرادها عما يضمرون فيها من معنى النداء حتى صارت عندهم بمعنى : كذلك فعل الله. وقد أجازوا أيضا : أمين مطولا وحكوها عن قوم، وأصلها : يا أمين بمعنى الله ثم تحذف همزة آمين استخفافا لكثرة ما تجري هذه الكلمة على ألسنة الناس ويخرجونها مخرج من يقول : أزَيدُ يريد : يا زيد. و أراكب يريد : يا راكب وسمعنا من فصحاء العرب : أخبيث يريدون : يا خبيث.
📚 التقفية في اللغة للبندنيجي ١/‏٦٥٩

✍🏻 قولنا «آمين» والأصل أمين، فأشبعت الفتحة فتولدت من إشباعها ألف. يدلك عليه أنه ليس في كلام العرب اسم جاء على فاعيل، وهذه اللفظة عربية بالإجماع.
📚 شرح المعلقات السبع للزوزني ١/‏٢٥٤

✍🏻 والأصلُ في آمين القَصْر، وإنما مُدَّ لترفيع الصوت بالدُّعاء، كما قالوا : آوَّه، والأصل : أوَّه.
وآمين بمعنى استجب يا رب.
📚 الإبانة في اللغة العربية للصحاري ٢/‏١٥٨

▬▭▬▭▬

2⃣ قول دوم :
عده‌ای هم گفته‌اند که «آمین» اسم‌فعل است به‌معنای «خداوندا، مستجاب کن»

✍🏻 معناه : اسْتَجِبْ، فهو اسمٌ لهذا الفعل.
📚 شرح المفصل لابن يعيش ٣/‏١٧

✍🏻 تفسير آمين : اللهمّ استجب.
📚 الأضداد لابن الأنباري ١/‏٦٣

✍🏻 معنى آمين : استجب.
📚 معاني القرآن للنحاس ٣/‏٣١٢

✍🏻 «أمين» فمعناه : استجب يا ربنا، كما وقع : «صه» و«مه» في معنى اسكت، وكف. فلما كان «أمين» على ما وصفنا كان من حقه أن يبنى على السكون، فالتقى في آخره ساكنان، ففتح ولم يكسر من قبل الياء التي قبلها، استثقالا للكسر مع الياء، كما قالوا: «مسلمين» وكما قالوا: «أين» و«كيف» حين كان قبل آخره ياء.
📚 شرح كتاب سيبويه للسيرافي ١/‏١١٧

▬▭▬▭▬▭▬▭▬

طبق هر دو قول، «آمین» یک کلمه‌ی عربي می‌باشد.

✍🏻 قال أبوعلي : فأما {آمين} فبمنزلة ما ذكرنا من الأسماء المصوغة للأمر في المواجهة، نحو : {افعل}. فكما أن تلك الأسماء الأخر عربية فكذلك {آمين}.
📚 سفر السعادة وسفير الإفادة ١/‏١٥١

✍🏻 قولنا «آمين».. وهذه اللفظة عربية بالإجماع.
📚 شرح المعلقات السبع للزوزني ١/‏٢٥٤


برخی هم آن را از ریشه‌ی عبرانی و سپس معرَّب به عربي دانسته‌اند :

✍🏻 ومعنى آمين : اسمع واستجب. ويقال : اللهم افعل ذلك. وهي كلمة عبرانية معربة، مبنية على الفتح للياء التي قبل نونها.
📚 تصحيح الفصيح وشرحه، لابن درستويه ١/‏٤٦٧

▬▭▬▭▬▭▬▭▬

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

28 Dec, 20:37


❇️ #آمین سنّت پیامبر خدا ﷺ ❇️

قبل‌تر عرض شد که برخی علمای شیعه می‌گویند که اهل‌سنت «آمین» را از حضرت عمر {رَضِيَ اللهُ عَنْه} گرفته‌اند.

🔺 درحالی که این ادعا کاملاً غلط و دروغ است.
گفتنِ «آمین» بعد از سوره‌ی حمد در نماز، سنّت پیغمبر خدا ﷺ است و خود آنحضرت ﷺ به‌آن دستور دادند. که به سه روایت از صحیح بخاري و مسلم و سنن ابوداود، اکتفا می‌کنم :

🌴 از حضرت ابوموسی اشعري {رَضِيَ اللهُ عَنْه} روایت است که رسول خدا ﷺ فرمود : هرگاه امام‌جماعت گفت ﴿غَیۡرِ ٱلۡمَغۡضُوبِ عَلَیۡهِمۡ وَلَا ٱلضَّاۤلِّینَ﴾، همگی بگویید «آمین». تا خدا مستجاب کند.

🌴 و نیز از حضرت ابوهریره {رَضِيَ اللهُ عَنْه} روایت است که رسول خدا ﷺ فرمود : آنگاه که امام‌جماعت «آمین» گفت، شما نیز «آمین» بگویید. زیرا هرکس آمین‌گفتنش با آمينِ ملائکه تلاقي کند، تمام گناهان گذشته‌اش آمرزیده می‌شود.

🌴 همچنین از حضرت ابوزهیر نمیري {رَضِيَ اللهُ عَنْه} روایت است که پیغمبر خدا ﷺ فرمود : شخص اگر دعای خود را با «آمین» ختم کند، اجابت‌شدنِ آن دعا را حتمی کرده است.

▬▭▬▭▬

🕌 حَدَّثَنَا سَعِيدُ بْنُ مَنْصُورٍ وَقُتَيْبَةُ بْنُ سَعِيدٍ وَأَبُو كَامِلٍ الْجَحْدَرِيُّ وَمُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ الْمَلِكِ الْأُمَوِيُّ [وَاللَّفْظُ لِأَبِي كَامِلٍ] قَالُوا : حَدَّثَنَا أَبُو عَوَانَةَ عَنْ قَتَادَةَ عَنْ يُونُسَ بْنِ جُبَيْرٍ عَنْ حِطَّانَ بْنِ عَبْدِ اللهِ الرَّقَاشِيِّ قَالَ : قَالَ أَبُو مُوسَى الْأَشْعَرِيُّ : إِنَّ رَسُولَ اللهِ ﷺ خَطَبَنَا فَبَيَّنَ لَنَا سُنَّتَنَا وَعَلَّمَنَا صَلَاتَنَا، فَقَالَ : إِذَا صَلَّيْتُمْ فَأَقِيمُوا صُفُوفَكُمْ، ثُمَّ لِيَؤُمَّكُمْ أَحَدُكُمْ فَإِذَا كَبَّرَ فَكَبِّرُوا. وَإِذْ قَالَ : ﴿غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلا الضَّالِّينَ﴾ فَقُولُوا : آمِينَ، يُجِبْكُمُ اللهُ.

📚 صحيح مسلم ٢/‏١٤

🕌 حَدَّثَنَا عَبْدُ اللهِ بْنُ يُوسُفَ قَالَ : أَخْبَرَنَا مَالِكٌ عَنِ ابْنِ شِهَابٍ عَنْ سَعِيدِ بْنِ الْمُسَيِّبِ وَأَبِي سَلَمَةَ بْنِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ : أَنَّهُمَا أَخْبَرَاهُ عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ رَضِيَ اللهُ عَنْهُ : أَنَّ النَّبِيَّ ﷺ قَالَ : «إِذَا أَمَّنَ الْإِمَامُ فَأَمِّنُوا، فَإِنَّهُ مَنْ وَافَقَ تَأْمِينُهُ تَأْمِينَ الْمَلَائِكَةِ، غُفِرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ.»

📚 صحيح البخاري ١/‏١٥٦

🕌 حَدَّثَنَا الْوَلِيدُ بْنُ عُتْبَةَ الدِّمَشْقِيُّ وَمَحْمُودُ بْنُ خَالِدٍ، قَالَا : حَدَّثَنَا الْفِرْيَابِيُّ عَنْ صُبَيْحِ بْنِ مُحْرِزٍ الْحِمْصِيِّ، حَدَّثَنِي أَبُو مُصَبِّحٍ الْمَقْرَائِيُّ، قَالَ : كُنَّا نَجْلِسُ إِلَى أَبِي زُهَيْرٍ النُّمَيْرِيِّ، وَكَانَ مِنَ الصَّحَابَةِ، فَيَتَحَدَّثُ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ، فَإِذَا دَعَا الرَّجُلُ مِنَّا بِدُعَاءٍ قَالَ : اخْتِمْهُ بِآمِينَ، فَإِنَّ آمِينَ مِثْلُ الطَّابَعِ عَلَى الصَّحِيفَةِ، قَالَ أَبُو زُهَيْرٍ : أُخْبِرُكُمْ عَنْ ذَلِكَ؟ خَرَجْنَا مَعَ رَسُولِ اللَّهِ ﷺ ذَاتَ لَيْلَةٍ، فَأَتَيْنَا عَلَى رَجُلٍ قَدْ أَلَحَّ فِي الْمَسْأَلَةِ، فَوَقَفَ النَّبِيُّ ﷺ، يَسْتَمِعُ مِنْهُ، فَقَالَ النَّبِيُّ ﷺ : «أَوْجَبَ إِنْ خَتَمَ»، فَقَالَ رَجُلٌ مِنَ الْقَوْمِ : بِأَيِّ شَيْءٍ يَخْتِمُ؟ قَالَ : «بِآمِينَ، فَإِنَّهُ إِنْ خَتَمَ بِآمِينَ فَقَدْ أَوْجَبَ»

📚 سنن أبي داود ١/‏٢٤٧

▬▭▬▭▬▭▬▭▬

♻️ آمين بعد از حمد در نماز، به همین چند حدیث خلاصه نمی‌شود. بلکه به‌صورت #متواتر با احادیث صحیح و صریح فراوان، از سنّت پیغمبر خدا ﷺ ثابت می‌باشد.

چنانکه امام ابن الهمام حنفي فرمود :
بدان که آمین بعد از حمد، سنّت صحیح و صریح نبوي ﷺ است که به‌صورت متواتر، ثابت می‌باشد.

✍🏻 مشروعية التأمين بعد قراءة الفاتحة. اعلم أن السنة الصحيحة الصريحة الثابتة تواتراً قد دلّت على ذلك.
📚 فتح القدير ١/٢٥

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

28 Dec, 20:37


❇️ احادیث صحیح شیعه در باب #آمین ❇️


1⃣ به‌عنوان اولین و مهم‌ترین حدیث از مذهب شیعه :
♻️ حدیثی‌ست که شیخ طوسی در هردو کتاب تهذیب و استبصار با سند صحيح و به‌صورت کاملاً صریح روایت می‌کند که :

✍🏻 الْحُسَيْنُ بْنُ سَعِيدٍ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ جَمِيلٍ قَالَ : سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ {عَلَيْهِ السَّلَامُ} عَنْ قَوْلِ النَّاسِ فِي الصَّلَاةِ جَمَاعَةً حِينَ تُقْرَأُ فَاتِحَةُ الْكِتَابِ آمِينَ، قَالَ «مَا أَحْسَنَهَا، وَاخْفِضِ الصَّوْتَ بِهَا»

✳️ جميل بن درّاج می‌گوید : از امام جعفر صادق درباره‌ی {گفتنِ «آمين» توسط مردم در نماز جماعت و بعد از سوره‌ی حمد} پرسیدم.
امام صادق فرمود : به به! بسیار نیکوست. و با صدای پایین بگو.


📚 تهذيب الأحکام ٧٥/٢
📚 الإستبصار ٣١٨/١

✍🏻 علّامه مجلسی ذیل این حدیث می‌گوید : این حدیث کاملاً #صحيح است و دلالت بر آن دارد که گفتنِ آمین، بسیار پسندیده است و با صدای بلند گفته نمی‌شود.

الحديث صحيح. قوله «ما أحسنها» على صيغة التعجب «واخفض» على صيغة الأمر. أي : قول آمين حسن لكن لا تجهر بها، فيكون محمولا على التقية!!

📚 ملاذ الأخیار ٥٢٥/٣

▬▭▬▭▬▭▬▭▬


2⃣ حدیث دوّم :
باز هم شیخ طوسی با سند کاملاً صحيح روایت می‌کند که :

✍🏻 الْحُسَيْنُ بْنُ سَعِيدٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ وَهْبٍ قَالَ : قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ : أَقُولُ آمِينَ إِذَا قَالَ الْإِمَامُ «غَيْرِ اَلْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَ لاَ اَلضّٰالِّينَ». قَالَ «هُمُ الْيَهُودُ وَالنَّصَارَى». وَلَمْ يُجِبْ فِي هَذَا.

✳️ ابن‌وهب [از یاران ویژه‌ی امام صادق] می‌گوید : به امام جعفر صادق عرض کردم : هرگاه امام‌جماعت بگوید ﴿غَیۡرِ ٱلۡمَغۡضُوبِ عَلَیۡهِمۡ وَلَا ٱلضَّاۤلِّینَ﴾ من می‌گویم «آمین».
امام فرمود : مغضوبین، یهودیان اند و گمراهان، مسیحی‌ها.
و درباره‌ی آمین‌گفتنِ من، چیزی نفرمود.


📚 تهذیب الأحکام ٧٥/٢
علّامه مجلسی می‌گوید این روایت نیز کاملاً #صحيح است. [ملاذ الأخیار ٥٢٦/٣]

این حدیث، بیانگر سنّت تقريري امام است.
⚠️ تقریر یعنی : کاری یا سخنی در حضور امام گفته شود، و امام نیز سکوت کند و نهی نکند.
که این تقریر، دلالت بر تأیید آن کار یا سخن است.
زیرا اگر ناپسند می‌بود، بر امام هم واجب بود که نهی کند و سکوت ننماید.

این تقرير است. که به‌اتّفاق شیعیان در حق چهارده معصوم، و بر نظر اهل‌سنت وجماعت در حق پیغمبر خدا ﷺ حجیّت دارد.

✍🏻 بل بيان الحكم من شخص واحد بمرأى ومسمع من المعصوم مع امكان ردعه وسكوته عنه يكون سكوته تقريرا كاشفاً عن موافقته.

📚 اصول الفقه، مظفّر، 2/97

⚠️ باید دقت داشت که در حدیث فوق، «أَقُولُ» به‌صورت مضارع و نیز إخباري آمده.
گرچه قصدِ سؤال نیز در آن نهفته است. اما ذاتاً إخبار است و صِرف سؤال نیست و لذا صراحتاً دلالت دارد که شاگرد امام، آمين می‌گفته. و متتظر تأیید امام بوده و امام نیز سکوت و تقرير نموده است.

▬▭▬▭▬▭▬▭▬

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

28 Dec, 20:37


❇️ توجیهات نسبت به این روایات ❇️

1⃣ نسبت به حدیث اول، دو توجیه آورده‌اند :

❶ عده‌ای گفتند که در این روایت، همزه مضموم است نه مفتوح. و متکلم است نه غائب.
درستش «ما أُحَسِّنُها» است. نه «ما أحسَنَها»!
یعنی : من آمین را نیکو نمی‌شمارم!

🔺 لکن این توجیه، کاملاً غلط و نادرست است :

اولاً که این یک ادعای بی‌دلیل است. و با آن إعراب که در حدیث ذکر شده، منافات دارد. و اگر اینگونه باشد، هرکس می‌تواند إعراب روایات را تغییر دهد و مقصود خود را ادعا کند.

ثانياً این ادعا با ادامه‌ی روایت، منافات دارد.
زیرا در ادامه فرموده آمین را با صدای پایین بگو.
اگر امام، آمین را حرام و مبطل می‌دانست، پس چرا در ادامه فرموده که با صدای آهسته بخوانید!؟
مثل آنکه کسی بگوید : آب نوشیدن، نماز را باطل می‌کند. پس آهسته آب بنوش!!

⭕️ این توجیه اول، آن‌قدر بی‌پایه و مضحک و حتی جسارت در حق و شأن ائمه است، که صدای علمای شیعه را نیز در آورده.

آیت‌الله لنکرانی می‌گوید :

✍🏻 لو كانت كلمة «ما» فيها نافية، سواء كان الفعل المنفيّ من باب التفعيل أو من باب الإفعال مع كونه بصيغة المتكلّم وحده كما احتمل الأمرين في المصباح، لأمكن الفتوى بالكراهة استناداً إلى الرواية، ولكنّه بعيد، فإنّ معنى قول الرجل : إنّي ما أحسن ذلك نظير قوله : فلان لا يحسن الفاتحة أي لا يعرفها بالوجه الحسن، وهذا لا يناسب شأن الإمام. مضافاً إلى أنّ ذلك لا يلائم مع ذيل الرواية الدالّ على وجوب خفض الصوت بها كما لايخفى.
📚 نهاية التقرير في مباحث الصلاة ٣٤٥/٢

همچنین آیت‌الله حکیم می‌گوید :

✍🏻 لكنه يتوقف على قراءة "ما أحسنها" بصيغة التعجب، لا بصيغة النفي، ولا بصيغة الاستفهام.
وإن كان قد ينفي الأخيرين الأمر في الذيل بخفض الصوت بها.
📚 مستمسك العروة الوثقى ٥٩٠/٦


⚠️ عده‌ای هم گفتند که همزه‌ی «واخفض» همزه‌ی قطع است، نه وصل. و سخن راوی می‌باشد.

لکن این توجیه، از قبلی غلط‌تر است و دلالت بر بی‌سوادی شخص، نسبت به زبان عربی دارد.

آيت‌الله حکیم می‌گوید :
✍🏻 واحتمال كونه من كلام الراوي [يعني : أنه (ع) حين قال : "ما أحسنه" خفض صوته] بعيد؛ لأن خفض الصوت ثلاثي، وما في النسخة رباعي.

📚 مستمسك العروة الوثقى ٥٩٠/٦

▬▭▬

❷ دومین توجیه که برای این روایت گفته‌اند، [طبق معمول] بهانه‌ی تقیه است.

مدعی شدند که امام صادق تقیه کرده و آمين را نیکو خوانده. این توجیه نیز مثل قبلی‌ها غلط و بی‌اساس است.

¹. اولاً
: شخص سؤال کننده، جمیل بن درّاج است که شیعه اثناعشري و از یاران خاص امام صادق و امام کاظم بوده است.
امام چگونه برای مهمترین یاران شیعه‌ی خود، تقیه کند؟

². ثانیاً :
طبق حدیث صحیح، تقیه فقط برای حفظ جان است.

✍🏻 عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ قَالَ : إِنَّمَا جُعِلَتِ التَّقِيَّةُ لِيُحْقَنَ بِهَا الدَّمُ.
امام باقر فرمود : تقیه فقط برای حفظ جان قرار داده شده.
📚 کافی ٢٢٠/٢
صحيح [مرآة العقول ١٨٢/٩]

«آمین» یک مسأله‌ی فقهی و مستحبی است و در طول تاریخ، جان هیچکس به‌خاطر آن به‌خطر نیفتاده است.

³. ثالثاً
: شیعه زمانی روایت را حمل بر تقیّه می‌کند، که با روایت صحیح و صریح دیگری، کاملاً در تناقض باشد.
در حالی که [چنانکه بعدتر اشاره می‌شود] هیچ حدیث صحیحی مبني بر ردّ آمین و نهی از آن، وجود ندارد.

⁴. رابعاً
: قسمت دوم حدیث، صراحتاً با «تقیه» منافات دارد.
امام فرموده : آمين را با صدای بلند نگویید.
درحالی که جمهور اهل‌سنت وجماعت، قائل‌اند که آمین را بلند بگویند.

امام اگر تقیه می‌کرد، قاعدتاً باید بر طبق نظر فقهای اهل‌سنت و خصوصاً اهل‌مدینه، فتوا می‌داد که در آنجا می‌زیست، نه کوفه!

🕌 درحالی که در فقه اهل‌مدینه و فتوای امام دارالهجره حضرت مالک بن انس به‌روایت مَدَنِيّون، آمین با صدای بلند گفته می‌شود.
امام شافعی و احمد و داود ظاهری و بسیاری دیگر از فقهای اهل‌سنت نیز همین را فرموده‌اند.

این قضیه، مورد اذعان علمای شیعه هم هست :

👳🏽‍♂ علّامه مجلسی می‌گوید :
شیخ طوسی گفته که این روایت، حمل بر تقیه می‌شود. اما ادامه‌ی روایت که فرمود {آهسته بگو} کاملاً با تقیه‌بودنش منافات دارد. زیرا اهل‌سنت آمین‌را آهسته نمی‌گویند.

✍🏻 قوله «لَكَانَ مَحْمُولًا عَلَى التَّقِيَّةِ» ربما يقال : قوله "اخفض" كما قرأه الشيخ ينافي الحمل على التقية، نظراً إلى أنهم لا يخفضون الصوت بها.
📚 ملاذ الأخیار ٥٢٥/٣

👳🏽‍♂ همچنین آيت‌الله وحید بهبهانی می‌گوید :
این حدیث، خودش کاملاً مخالف تقیه است. زیرا چگونه امام دستور به آهسته‌گفتن آمين داده، درحالی که اهل‌سنت آن‌را با صدای بلند می‌گویند!

✍🏻 وفيه خلاف التقيّة، فكيف يأمره بذلك؟ والعامّة يجهرون غاية الإجهار.
📚 مصابيح الظلام ٢٤٦/٧

▬▭▬▭▬

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

28 Dec, 20:37


2️⃣ برای حدیث دوّم نیز اینگونه توجیه کرده‌اند که امام، پاسخی نفرموده. نه نفی و نه اثبات.

لکن در جواب، گفته شد که امام صادق از نظر شیعیان معصوم است. سکوت او در برابر یک فعل یا سخن، «تقریر» و تأیید و امضا به‌حساب می‌آید. زیرا امر به‌معروف و نهی از منکر و هدایت شیعیان بر او واجب است.
لذا سکوت او، تقریر و تأیید اوست.

✍🏻 بل بيان الحكم من شخص واحد بمرأى ومسمع من المعصوم مع امكان ردعه وسكوته عنه يكون سكوته تقريرا كاشفاً عن موافقته.

📚 اصول الفقه، مظفّر، 2/97

👈🏻 بهانه‌ی تقیّه را نیز در قسمت پیشین، نفی کردیم.
زیرا راوی، شیعه اثناعشري است. و آمین، فقهی و مستحبی بوده و جان کسی در خطر نمی‌باشد تا لزومی در تقیّه پیش آید.

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

28 Dec, 20:37


❇️ سایر احادیث شیعه در باب #آمین ❇️

«آمین» در نگاه اهل‌بیت، نه فقط در نماز بلکه در سایر احوال نیز نیکو شمرده شده و اهل‌بیت به‌آن التزام داشتند. که برای نمونه، به چند حدیث اشاره می‌شود :

▬▭▬

عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ : يُسْتَحَبُّ أَنْ تَقُولَ بَيْنَ الرُّكْنِ وَالْحَجَرِ {اللَّهُمَّ آتِنٰا فِي اَلدُّنْيٰا حَسَنَةً وَ فِي اَلْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنٰا عَذٰابَ اَلنّٰارِ} وَقَالَ : إِنَّ مَلَكاً مُوَكَّلاً يَقُولُ آمِينَ.

✍🏻 ابن‌سنان می‌گويد : امام صادق فرمود : مستحب است بين ركن و حجر این دعا را بخوانی : «اللّهمّ‌ آتنا في الدّنيا حسنة وفي الآخرة حسنة وقنا عذاب النّار». سپس فرشته‌ای گماشته شده و مى‌گويد : آمين.

📚 کافی ٤٠٨/٤
صحيح [مرآة العقول ٢٣/١٨]

▬▭▬

عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ سَيَابَةَ قَالَ : أَعْطَانِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ هَذَا الدُّعَاءَ : الْحَمْدُ لِلَّهِ وَلِيِّ الْحَمْدِ وَأَهْلِهِ وَمُنْتَهَاهُ وَمَحَلِّهِ..
ابْنُ مَحْبُوبٍ عَنْ جَمِيلِ بْنِ صَالِحٍ : أَنَّهُ ذَكَرَ أَيْضاً مِثْلَهُ وَذَكَرَ أَنَّهُ دُعَاءُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ صَلَوَاتُ اَللَّهِ عَلَيْهِ وَزَادَ فِي آخِرِهِ : آمِينَ رَبَّ اَلْعَالَمِينَ.

✍🏻 جمیل بن صالح روایت می‌کند که امام زین‌العابدین دعایی کرد و سپس آمین گفت.

📚 کافی ٥٩٠/٢
السند الآخر حسن. [مرآة العقول ٤٦٩/١٢]

▬▭▬

فَقَالَ عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ : رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ. فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ﷺ : آمِينَ.

✍🏻 شیخ صدوق روایت می‌کند که حضرت علی دعا کرد و پیغمبر ﷺ گفت : آمین.

📚 عيون أخبار الرضا ٢٢٢/١
معجم الأحاديث المعتبرة ٢٠٥/٢ و ٢٠٦/٢

▬▭▬

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ رِئَابٍ عَنْ عَبْدٍ صَالِحٍ قَالَ : ادْعُ بِهَذَا الدُّعَاءِ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ‌.. اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ الَّذِي دَانَ لَهُ كُلُّ شَيْ‌ءٍ وَ بِرَحْمَتِكَ الَّتِي‌ وَسِعَتْ كُلَّ شَيْ‌ءٍوَ بِعَظَمَتِكَ‌.. وَانْصُرْنَا عَلَى عَدُوِّكَ وَ عَدُوِّنَا إِلَهَ الْحَقِّ آمِينَ.. عَنِّي أَمَانَتِي وَدَيْنِي آمِينَ رَبَّ الْعَالَمِينَ..

✍🏻 علی بن رئاب از امام کاظم، دعایی برای ماه رمضان روایت می‌کند که امام در آخر دعا «آمین» گفت.

📚 تهذیب الأحکام ١١٣/٣
حسن. [ملاذ الأخیار ١١٦/٥]

و روایات دیگری از این قبیل
▬▭▬

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

28 Dec, 20:37


❇️ احادیث ضعیف شیعه در باب #آمين ❇️


1⃣ الْحُسَيْنُ بْنُ سَعِيدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنْ مُحَمَّدٍ الْحَلَبِيِّ قَالَ : سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ : أَقُولُ إِذَا فَرَغْتُ مِنْ فَاتِحَةِ الْكِتَابِ آمِينَ؟ قَالَ «لَا»

📚 تهذیب الأحکام ٧٤/٢
🛑 این حدیث به‌دلیل «محمد بن سنان» ضعیف است. چنانکه علّامه مجلسی نیز تصریح کرده :

✍🏻 الحديث الرابع والأربعون : ضعیف علی المشهور.
📚 ملاذ الأخیار ٥٢٤/٣

ضمن آنکه دلالتی ندارد که مقصود، «آمین» در نماز است. و چه‌بسا مقصود، آن است که همیشه بعد از حمد، لازم است که آمین بگویم؟ و امام فرموده که خیر.
و در هرحال، حدیث ضعیف است و غیر قابل استناد.

▬▭▬▭▬

2⃣ عَلِيٌّ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِيرَةِ عَنْ جَمِيلٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ {عَلَيْهِ السَّلَامُ} قَالَ : إِذَا كُنْتَ خَلْفَ إِمَامٍ فَقَرَأَ الْحَمْدَ وَفَرَغَ مِنْ قِرَاءَتِهَا فَقُلْ أَنْتَ «الْحَمْدُ لِله رَبِّ اَلْعٰالَمِينَ» وَلاَ تَقُلْ آمِينَ.

📚 کافی ٣١٣/٣
🛑 این حدیث نیز ضعیف است.

اولاً عبدالله بن مغیره، شخصیتی مشترک میان دو فرد «ثقه» و دیگری «مهمل و مجهول» است. و حمل او بر فرد ثقه، صرفاً احتمال است.

چنانکه کمال‌الدین علوی عاملی می‌گوید :

✍🏻 أما السند ففيه عبدالله بن المغيره وإن كان مشتركا بين الثّقة و بين مهمل في رجال الرّضا (ع) من كتاب الشّيخ.
📚 مناهج الأخبار في شرح الإستبصار ٤٣٣/١

ثانیاً : ابراهیم بن هاشم، توثیق صریحی خصوصاً از متقدّمان ندارد.
https://t.me/eulumhadith/403

ثالثاً : با احادیث صحیحی که آمین را تأیید می‌کرد و دقیقاً هم از «جمیل بن درّاج، از امام جعفر صادق» بود، منافات دارد و در تضاد است. لذا مُنکَر می‌باشد.

▬▭▬▭▬

3⃣ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ مَاجِيلَوَيْهِ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِيزٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ : لاَ تَقُولَنَّ إِذَا فَرَغْتَ مِنْ قِرَاءَتِكَ آمِينَ. فَإِنْ شِئْتَ قُلْتَ الْحَمْدُ لِلّٰهِ رَبِّ الْعٰالَمِينَ.

📚 علل الشرائع ٣٥٨/٢
🛑 این حدیث هم ضعیف است.

اولاً : محمد بن علي ماجیلویه، مشترک میان دو نفر است :
۱. محمد بن علي بن محمد بن أبي‌القاسم
٢. محمد بن علي بن أبي‌القاسم

که هیچیک توثیق ندارند و هردو مجهول می‌باشند. چنانکه آيت‌الله خوئی اشاره کرده است.

ثانیاً : ابراهیم بن هاشم نیز توثیق صریحی خصوصاً از متقدّمان ندارد.
https://t.me/eulumhadith/403

▬▭▬▭▬

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

28 Dec, 20:37


❇️ ادلّه‌ی شیعیان بر ردّ #آمین ❇️


⭕️ شیعیان برای رد آمین در نماز، دلایلی ذکر کرده‌اند. از جمله :

❶ : احادیثی که از «آمين گفتن» نهی می‌کند.

👈🏻 لکن پاسخ داده شد که این سه روایت، ضعیف اند. و قابل استناد نمی‌باشند.

▬▭▬

❷ : آمین، یک کلمه‌ی غیر عربی است.

👈🏻 اما پاسخ داده شد که این کلمه اتفاقاً عربی است. و بر فرض که ریشه‌اش عبراني باشد، اکنون معرَّب شده و قرآن هم کلمات با ریشه غیر عربی بسیار دارد.

▬▭▬

❸ : سوره‌ی حمد در نماز، به‌قصد حکایت خوانده می‌شود، نه قصد دعا. لذا آمين در آن راه ندارد.

👈🏻 درست است که قرائت سوره‌ی حمد در نماز، به‌قصد تلاوت است. لکن معنای آن نیز قطعاً مقصود و مورد عنایت است. [که دعائي است]

سوره‌ی توحید نیز به‌قصد تلاوت خوانده می‌شود. نه إخبار.
اما احادیث صحیح شیعه، ترغیب کرده‌اند که بعد از قرائت توحید، گفته شود : «كذلك الله ربي»

✍🏻 الْحُسَيْنُ بْنُ سَعِيدٍ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ : كَانَ أَبِي يَقْرَأُ «قُلْ هُوَ اللّٰهُ أَحَدٌ» فَإِذَا فَرَغَ مِنْهَا قَالَ «كَذَلِكَ اللَّهُ رَبِّي».

📚 تهذیب الأحکام ١٢٦/٢
صحيح. [ملاذ الأخیار ٦٦٤/٣]

▬▭▬

❹ : اجماع شیعه بر تحریم آمین است.

👈🏻 باید دانست که اولاً هیچ إجماعی حتی در نزد شیعه، بر تحریم «آمین» واقع نشده. و برخی از فقهای این مذهب، آمین را صحيح می‌دانند.
چنانکه در ادامه ذکر خواهد شد.
ثانیاً اجماع اصلاً مورد قبول شیعه نیست، إلّا زمانی‌که کاشف از قول معصوم باشد :

https://t.me/shahadatefatemeh/894

▬▭▬▭▬

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

28 Dec, 20:37


❇️ اقوال فقهای شیعه درباره‌ی #آمین ❇️

عده‌ای از فقهای شیعه به استناد روایات صحیح اهل‌بیت، «آمین» در نماز را جائز دانسته‌اند، از جمله :


1⃣ ابن‌جنید إسکافي :

از فقهای متقدّم شیعه و استاد شیخ مفید بود که در حدود سال 290 به‌دنیا آمده است.

شیخ نجاشی درباره‌ی او می‌گوید :
«او در میان اصحاب ما با منزلت، ثقه و جلیل‌القدر است»

همچنین علّامه حلی می‌گوید :
«او شیخ امامیه و دارای تالیفات نیکوست و در میان اصحاب ما دارای منزلت، موثق و جلیل‌القدر است وآثار فراوان دارد»

سید بحرالعلوم می‌گوید : «او وکیل امام‌زمان بود.»

شیخ ابن‌جنید إسکافي، قائل به جواز آمين در نماز بود. چنانکه میرزای قمی می‌گوید :

✍🏻 ونقل عن ابن الجنيد، الجواز عقيب الحمد وغيرها، وقوّاه بعض المتأخّرين، لصحيحة جميل، قال : سألت أبا عبد الله عن قول الناس في الصلاة جماعة حين يقرأ فاتحة الكتاب آمين، قال: «ما أحسنها»
📚 غنائم الأيّام في مسائل الحلال والحرام، ٥٠٧/٢

👳🏽‍♂ همچنین علّامه بحراني می‌گوید :

✍🏻 ونقل عن ابن الجنيد أنه يجوز التأمين عقيب الحمد وغيرها، ومال إليه المحقق في (المعتبر)، ونقله في المدارك عن شيخه المعاصر والظاهر أنه المحقق الأردبيلي كما عبر عنه في غير موضع من الكتاب بذلك.
📚 الحدائق الناضرة ١٩٦/٨

علّامه مجلسی نیز می‌گوید :

✍🏻 ونقل عن ابن الجنيد أنه جوز التأمين عقيب
الحمد و کغيرها. ومال إليه المحقق في المعتبر وبعض المتأخرين.
📚 ملاذ الأخیار

علامه بحرالعلوم و علّامه مجلسی، تمایل به این قول [جواز آمين در نماز] را از محقّق حلّی و محقّق اردبیلی نیز نقل می‌نماید.

▬▭▬▭▬

2⃣ محقّق حلّی :

👳🏽‍♂ شاگرد او علامه حلی درباره‌اش می‌گوید :
«محقق حلّی بزرگ‌ترین فقیه زمانش بود.»

👳🏽‍♂ شیخ حسن فرزند شهید ثانی، مشهور به صاحب‌معالم نیز می‌گوید :
«اگر علامه حلّی، «محقق» را فقیه و بزرگ همه زمان‌ها می‌شمرد، بهتر بود؛ چرا که محقق، سرآمد فقیهان شیعه است و در میان آنان نظیری ندارد.»

👳🏽‍♂ علامه نوری دربارهٔ او می‌گوید:
«کشف‌کننده حقایق شریعت با ظریف‌ترین نکته‌هایی که تاکنون هیچ انس و جنی با آنها انس و آشنایی نداشته‌است. او رئیس علما و فقیه حکما، آفتاب درخشان فضلا است.»

سخن محقّق حلّی درباره‌ی جواز آمين، قبل‌تر از قول علّامه بحراني و علّامه مجلسی ذکر شد.

▬▭▬▭▬

3⃣ مقدّس اردبیلی :

سید مصطفی تفرشی درباره‌ی او می‌گوید :
✍🏻 «امرش در جلالت و اطمینان و امانت مشهورتر از آن است که ذکر شود و بالاتر از آن است که عبارتی بتواند آن را وصف کند. او متکلمی فقیه و عظیم‌الشأن و جلیل‌القدر و بلند منزلت و با ورع‌ترین شخص زمانش و عابدترین و با تقواترین آنها بود.»

همچنین شیخ حر عاملی می‌نویسد :
✍🏻 «احمد بن محمد اردبیلی عالمی فاضل، محققی عابد، مورد اطمینان و پارسا، عظیم‌الشأن و جلیل‌القدر و معاصر شیخ بهایی بود»

سخن محقّق اردبیلی درباره‌ی حواز آمين، قبل‌تر از قول علّامه بحراني و علّامه مجلسی ذکر شد.

▬▭▬▭▬

4⃣ آیت‌الله فیض کاشانی :

ایشان شاگرد محمدتقی مجلسی و شیخ بهائی و ملاصدرا و میرداماد بود. و استاد علامه مجلسی و نعمت‌الله جزائری به‌شمار می‌آید.

👈🏻 ایشان در کتاب وافي، صراحتاً آمین را جائز [وصرفاً مکروه] می‌شمارد :

📘 تتمة كتاب الصلاة / أبواب صفة الصلاة و أذكارها و تعقيبها و آدابها و عللها.
باب كراهة قول آمين بعد الفاتحة

📚 الوافي ٦٥٧/٨

▬▭▬▭▬

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

16 Dec, 08:27


أحمد منصور يكشف أسراراً لأول مرة عن أحمد الشرع #بث_مباشر #الجزيرة360

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

09 Dec, 20:24


💚 بازگشت سیرت نبوي ﷺ
بعد از سال‌ها سیرت صفوی ⭕️

✍🏻 قَالَ نَبِيُّ الرَّحْمَةِ ﷺ [حين فتح مكة] :
مَا تَرَوْنَ أَنِّي صَانِعٌ بِكُمْ؟ قَالُوا : خَيْرًا، أَخٌ كَرِيمٌ وَابْنُ أَخٍ كَرِيمٍ. قَالَ ﷺ : اذْهَبُوا فَأَنْتُمْ الطُّلَقَاءُ.

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

08 Dec, 09:18


فرحة اليوم للتاريخ [ چیزی نیست که از خوشحالی ما تعبیر کند ]

تبریک و تهنیت فراوان
بابت فتح شام 💚

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

08 Dec, 05:11


َ

هذا يوم من أيام الله تعالى، يُعـزُّ فيه من يشاء، ويذِلُّ فيه من يشاء

https://t.me/duyuf1 ...🌿

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

04 Dec, 06:24


اللهُمَّ أعِزَّ جباهاً لا تَركَـۦـعُ إلا لك
وسدِّد رصـۦـاصاً لا يُرمىٰ إلا فِي سَبـۦـيلك

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

30 Nov, 12:12


#الكيان_الصهيوني
🔻 قناة معاريف العبرية: المعارضة السورية هي حماس وضعف النظام السوري ليس في مصلحة "إسرائيل".

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

29 Nov, 21:58


(ومتى جاهدت الأمة عدوها ألّف الله بين قلوبها، وإن تركت الجهاد شغل بعضها ببعض)

شيخ الإسلام ابن تيمية رحمه الله

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

24 Nov, 21:13


اهل علم گفته اند در این متن حدیث #لفظی منکر و غریب وجود دارد اما رافضی میگوید کل متن حدیث از دیدگاه بزرگان اهلسنت مشکل دارد !!

جالب این است که لفظ منکر راجع به قسمت [ بل أهله ] است كه هيچ ربطی به استدلالی که بنده داشتم ندارد.

این رافضے از امام ابن ڪثیر نقل ڪرده اما با ✂️ :

فَفِي لَفْظِ هَذَا الْحَدِيثِ غَرَابَةٌ وَنَكَارَةٌ ... وَأَحْسَنُ مَا فِيهِ قَوْلُهَا: أَنْتَ وَمَا سَمِعْتَ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ. وَهَذَا هُوَ الْمَظْنُونُ بِهَا، وَاللَّائِقُ بِأَمْرِهَا وَسِيَادَتِهَا وَعِلْمِهَا وَدِينِهَا، رَضِيَ اللَّهُ عَنْهَا "

📚البداية والنهاية ت التركي ٨/‏١٩٥ — ابن كثير (ت ٧٧٤)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ضمناً راجع به لفظ مشڪل که وجود دارد امام طبری پاسخ آن را داده است :

فَإِنْ قِيلَ مَا مَعْنَى قَوْلِ أَبِي بَكْرٍ لِفَاطِمَةَ بَلْ وَرِثَهُ أَهْلُهُ .. قِيلَ (لَهُ) مَعْنَاهُ عَلَى تَصْحِيحِ الحديثين أنه لو تَخَلَّفَ رَسُولِ اللَّهِ شَيْئًا يُورَثُ لَوَرِثَهُ أَهْلُهُ ..... .

📚التمهيد - ابن عبد البر - ط المغربية ٨/‏١٦٨ — ابن عبد البر (ت ٤٦٣)

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

24 Nov, 20:31


رافضے دستپاچه !!

یه جا میگه ازواج پیغمبر از حڪم ارث انبیاء مطلع نیستند.

وقتی برای او اثبات ڪردم که ام المؤمنین عائشه - رضوان الله علیها - دیگر همسران را در این مسئله گوشزد کرده، آمده میگه نه شهادتش مقبول نیست چون به نفع پدر خود شهادت داده اند !!

آخه ساده، بحث در اینجا بر سر رفع تهمت نیست بلکه علم ازواج به حدیث است، زیرا اگر چنین میبود که مثال دیگر اصحاب را برای شما میزدم.

ڪلا رافضے گیج شده
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بسیار خوب، الآن فرضاً حدیث حضرت عایشه قابل پذیرش نیست، اما نظرتان راجع به اقرار سیدنا عباس و سیدنا علی - رضي الله عنهما - به صحت این حدیث چیست !؟

حضرت عمر از هر دو می‌پرسد : آیا قبول دارید حدیث رسول‌الله ﷺ و صحتِ عمل ما را؟!
و آن‌دو میگویند : بله.

ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَى الْعَبَّاسِ، وَعَلِيٍّ، فَقَالَ : أَنْشُدُكُمَا بِاللهِ الَّذِي بِإِذْنِهِ تَقُومُ السَّمَاءُ وَالْأَرْضُ، أَتَعْلَمَانِ أَنَّ رَسُولَ اللهِ ﷺ قَالَ: «لَا نُورَثُ مَا تَرَكْنَاهُ صَدَقَةٌ»، قَالَا : نَعَمْ [ صحيح مسلم ]

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

24 Nov, 20:18


تا با ڪودڪ حوزه بحث میڪنیم بهتر از این نمیشود !!

آخه رافضے شما بگویید آحاد است اما 10 صحابي جز ابوبكر الصديق هم نقل كرده باشند، چه خدشه ای به استدلال ما وارد میکند !؟

بنده یک ساعت دارم به او گوشزد میکنم که صحابی های متعدد این روایت را نقل کرده اند و از مفارید سیدنا ابوبکر نیست. این بنده خدا آمده میگه که نه به حد تواتر نمیرسد !!
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
الآن این بنده خدا برای ما بگوید که بر اساس قواعد حدیثی چرا این حدیث متواتر نیست، با یڪ دلیل قول این علما را رد ڪنید.

قال ﷺ في الحديث المتواتر: (نحن معاشر الأنبياء لا نورث، ما تركناه صدقة).

📚تفسير المنتصر الكتاني ١٣٢/‏٥ — الكتاني، محمد المنتصر (ت ١٤١٩)

قول النبي (لَا نُورَثُ، مَا تَرَكْنَا صَدَقَةٌ) صحيح متواتر.

📚نيل الأماني من فتاوى القاضي محمد بن اسماعيل العمراني ٢/‏٨٦٠ — إسماعيل العمراني (ت ١٤٤٢)

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

24 Nov, 20:08


رافضے و استدݪال آب دوغ خیاری

- ما میگوییم که چطور نام دوازده امام که در ملأ عام توسط پیامبر تبلیغ شده اما خواص اصحاب ائمه و اولاد آنان از این نصوص مطلع نیستند و بلکه حتی امام بعد هم نمیشناسند، اما ادعا دارید به شڪل تواتر به دست شماها رسیده است !؟

این بنده خدا که همچون سابق از مفهوم متواتر آگاهی ندارد، الآن هم متوجه نیست. پسرم؛ آنچه بنده در صدد آن هستم این است که پیغمبر تنها این حکم را به ابوبڪر الصدیق نگفته است، بلکه صحابی های متعدد از سخنان پیغمبر مطلع بودند( بیش از ۱۰ صحابے ) فلذا اتهام رافضے = جهݪ است.

اما در قضیه امامت که اصول دین شما شیعیان است و عار است که رافضے این قیاس را میڪند، اصلا در زمان خود پیامبر تواتری اثبات نمیشود که بخواد یڪ مدت بعد حتی خاندان و واصحاب اهلبیت از آن بی اطلاع باشند !

آخه رافضے اون اصول دین است که نبایست هیچ مسلمانی از آن بی اطلاع باشد، چطور با فروعات دین که فهمیدن اولیه آن جزو واجبات هم نیست را باهاش قیاس گرفته اید!؟

ما میگوییم در حدیث صدقه بودن ترڪه پیامبران #اطلاق_عام صورت گرفته است و حضرت فاطمه توسط بقیه از این حدیث باخبر شده است. اما در بحث اسم امامان نه اطلاق عامی صورت گرفته و نه هم تا آخرش فهمیده اند که پیامبر نام این دوازده امام را برده باشد. تا جایی که زراره میمیرد و نمیداند امام خود چه ڪسیست !!

الآن همین ســؤال را به خودت بر میگردونم به امید اینکه بدانید چه گاف وحشتناڪی داده اید ؛

📌 با چه رویی ندانستن علم به حدیث ارث انبیاء توسط حضرت فاطمه را مساوی با رد این حدیث میدانید، حال که جهل بزرگان اصحاب و نزدیکان امامان معصوم از نصوص امامت را این اصل مزعوم نفی نمیڪنید !؟
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چند شب که اصرار میڪند حضرت فاطمه این حدیث رو نشنیده پس حتماً ابوبڪر صدیق دروغ بسته است.
حال خودش گاف داد که بزرگان و خیشاوندان امامان هم از اصول دین بی خبر بودند و روایات نام ائمه را نمیدانند !

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

24 Nov, 20:08


گاف وحشتناڪ رافضے

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

24 Nov, 18:19


هر چند رافضے از مطرح ڪردن موارد بیهوده و تڪراری شرم و حیا ندارد، اما از ایشان مطالبه میڪنیم که تنها یڪ روایت صحیح از منابع شیعه بیارید ڪه حضرت فاطمه، حضرت ابوبڪر الصدیق را ڪاذب دانسته است.

موقف اهلسنت را در این باره بیان ڪردم که حضرت فاطمه و اهلبیت نظر مثبتی راجع به حڪم حضرت ابوبڪر در مورد فدڪ داشته اند.

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

24 Nov, 10:08


لا نورث، ماترڪناه صدقة [ متواتــــــر ]

قطف الأزهار المتناثرة في الأحاديث المتواترة للسيوطي ٢٧٣

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

24 Nov, 04:44


🔶 حضـرت فاطمه ﴿رُضْوان اللهِ ؏َـلَیْها﴾ با جمݪـہ "یا خلیفة رسوݪ الله" حضرت ابوبڪر الصدیق را خطاب میڪند و راجع به میراث از ایشان میپرسد، و در آخر میگوید : تو به آنچه رسول الله ﷺ گفته است آگاه‌تر هستی !

٦٧٥٢ - حَدَّثَنَا عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ صَالِحٍ، حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ فُضَيْلٍ،، عَنِ الْوَلِيدِ بْنِ جَمِيعٍ، عَنْ أَبِي الطُّفَيْلِ قَالَ: جَاءَتْ فَاطِمَةُ إِلَى أَبِي بَكْرٍ، فَقَالَتْ: يَا خَلِيفَةَ رَسُولِ اللَّهِ أَنْتَ وَرِثْتَ رَسُولَ اللَّهِ ﷺ أُمْ أَهْلُهُ؟ قَالَ: بَلْ أَهْلُهُ، قَالَتْ: فَمَا بَالُ سَهْمِ رَسُولِ اللَّهِ؟ قَالَ: إِنِّي سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ﷺ يَقُولُ: «إِذَا أَطْعَمَ اللَّهُ نَبِيًّا طُعْمَةً ثُمَّ قَبَضَهُ، جَعَلَهُ لِلَّذِي يَقُومُ بَعْدَهُ». فَرَأَيْتُ أَنْ أَرُدَّهُ عَلَى الْمُسْلِمِينَ، فَقَالَتْ: أَنْتَ وَرَسُولُ اللَّهِ أَعْلَمُ.

📌 رجاله رجال الصحيح
📚مسند أبي يعلى - ت حسين أسد ١٢/‏١١٩ — أبو يعلى الموصلي (ت ٣٠٧)

📌 إسناده صحيح
📚مسند أحمد - ت شاكر - ط دار الحديث ١/‏١٧٢ — أحمد بن حنبل (ت ٢٤١)

📌 إسناده حسن، رجاله ثقات رجال
📚مسند أحمد - ط الرسالة ١/‏١٩٢ — أحمد بن حنبل (ت ٢٤١)

📌 إسناده صحيح
📚الفتح الرباني لترتيب مسند الإمام أحمد بن حنبل الشيباني ٢٣/‏٦٣ — الساعاتي، أحمد بن عبد الرحمن (ت ١٣٧٨)

🔆 بازهم تأكيد ميكنم كه اگر اشتباهی در وسط بوده، بلا شک از جانب حضرت فاطمه - رضي الله عنها - خواهد بود، و الا اهلبيت دقيقاً فهم و عملكرد سيدنا ابوبكر الصديق را تأييد نموده اند :

🔷حضرت زید بن علي ﴿ رحمــہ الݪه ﴾ ميگوید :
اگر هم جاۍ حضرت ابوبڪر بودم، همانگونه ڪه او حڪم ڪرد، راجع به فدڪ حڪم میڪردم


١٢٧٤٤ - أَخْبَرَنَا أَبُو عَبْدِ اللهِ الْحَافِظُ، أنا أَبُو عَبْدِ اللهِ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللهِ الصَّفَّارُ، ثنا إِسْمَاعِيلُ بْنُ إِسْحَاقَ الْقَاضِي، ثنا نَصْرُ بْنُ عَلِيٍّ، ثنا ابْنُ دَاوُدَ، عَنْ فُضَيْلِ بْنِ مَرْزُوقٍ قَالَ: قَالَ زَيْدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ: «أَمَّا أَنَا فَلَوْ كُنْتُ مَكَانَ أَبِي بَكْرٍ لَحَكَمْتُ بِمِثْلِ مَا حَكَمَ بِهِ أَبُو بَكْرٍ فِي فَدَكٍ»
📚 السنن الكبرى للبيهقي ط العلمية ٦/‏٤٩٣
إسناده حسن.
📚موسوعة محاسن الإسلام ورد شبهات اللئام ٩/‏٥٩٥

در خطبه فدكيه چنین آمده است :

پس از رسیدن حضرت علی رضی الله عنه به خلافت؛ به او گفته شد که فدک را بگیرد؛ اما ایشان در پاسخ فرمودند: پناه به خدا، من حیاء دارم چیزی رو که حضرت ابوبکر و عمر انجام داده اند رو تغییر دهم !

قالوا: ولما أفضى الأمر إلى علي (عليه السلام) تكلم معه أن يرد فدكا، فقال: " معاذ الله، إني لأستحيي أن أرد شيئا منع منه أبو بكر وأمضاه عمر "، وأبى أن يردها.

📚 الشافي في الإمامة ج ۴ ص ۷۶

🛑 نکته مهم این است که اگر حق حضرت فاطمه و اولاد ایشان بوده، حتماً حضرت علی - حداقل - در زمان خلافت خود آن را متعلق به فرزندانش میکردند و الا از دیدگاه شیعی باید سیدنا علی هم شریک جرم میبود !!

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔻در ڪل این مسئله رو بنا به ڪج فهم رافضے از برداشت از آیات #بلاغ_مبین بود، و الا این آیات هیچ دخلی در خصوص چنین مسائل را ندارد و حتی ڪثیری از احادیث و احڪام که مرتبط به مردم حاضر در شهر بوده را پیغمبر روی منبر و قله ڪوه بیان نمیکردند و بلکه به چند صحابه حاضر بازگو میڪردند و بقیه هم گوش فرا میدادند.

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

24 Nov, 04:44


📌 میگوید مخاطبین اولیه حدیث [ نحن معاشر الأنبياء لا نورث، ما تركناه صدقة ] وارثان پیامبر بوده اند !

🎙 پاسخ : عرض شد که هیچ لزومی وجود ندارد که لابد به ورثه خود مطلع کند، زیرا کافی است که ابلاغ عام صورت بگیرد، که به شكل متواتر از رسول خدا نقل شده است.
[ تواتر = يقين ]

ضمناً بیان شد که مفهوم بلاغ مبین این نیست که #مستقیماً و #بدون_واسطه رسالت خود را به افراد برساند. [ هیچ خلافی در این مسئله بین انس و جن وجود ندارد❗️ ]

- جالب است كه بدون اينكه استدلالات بنده را بداند، بدون در نظر گرفتن عواقب آن برای خود فقط حرف میزند!!

دقت کنید، بنده مثال زدم که بنا به منطق خود رافضے، پیامبر به اهل یمن بلاغ مبین نڪرده اند، زیرا #مستقیماً آنان را دعوت نداد، بلکه حضرت معاذ را فرستاد !!

❗️رافضے پاسخ داده که من نگفتم پیامبر همه جا میتواند برود !
آقا حالیت است دقیقاً بحث سر چی است !؟ شما دارید اقرار میڪنید که پیامبر بلاغ مبین برای عده ای مردم نداشته است، اما معذوره و عذر ایشان عدم توان حضور در یمن است !!

اگر بلاغ مبین آنچه هست ڪه توی بنده خدا فهمیدی، پس دیگر فرقی ندارد مخاطب در کجا زندگی میڪند، امیدوارم متوجه پوچی خود و استدلال دست و پا شڪسته ات را شده باشید
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📌 بازم میگوید چرا پیامبر این حدیث را به دختر خود بیان نڪرده اما به سیدنا ابوبڪر گفته است !

🎙پاسخ داده شد ڪه اولویتی برای حضرت فاطمه در ڪار نیست، و ڪاملاً شرح داده شد.

الآن که متوجه پاسخ غیر متوقعانه بنده شده، میگه خب باشد سیدنا ابوبڪر حق دارد از این حدیث مطلع شود، اما بازم حضرت فاطمه لازم بوده که این حدیث رو از زبان پیامبر بشنود.

پاسخ واضح است، زیرا بازهم اولویتی بین حضرت فاطمه و خواهران ایشان و همسران پیغمبر که تا همان سال های اخیر پیامبر در قید حیات بوده اند، لازم است ڪلام پیغمبر از زبان ایشان بشنوند، زیرا اینان هم جزو ورثه پیغمبر اڪرم هستند.

اگر بگویید خبر دادن به یڪی از ورثه ها ڪافی است، پس باید بدانید ڪه حضرت عائشه، ام المؤمنین و زوجه پیامبر که جزء ورثه های او هستند، از این حکم مطلع بوده اند.

ضمناً نزد شیعیان مغز معیوب اگر پیامبر این حدیث را تنها به امام علی بیان نموده بودند، هیچ یک از این لاطائلات بی اساس را نمیگفتند، اما تا مغرضانه نگاه میکنند، حاضر هستند حتى حضرت فاطمه را طمع كار و مال دوست معرفی نمایند.

اما دیدگاه اهلسنت در این مسئله خارج از دو مورد نیست، یا اینکه یک ناراحتی ساده در این مسئله از جانب حضرت فاطمه صورت گرفته و یا اینکه در همان ابتدا که حدیث پیغمبر را از زبان سیدنا ابوبکر شنیدند، تسلیم امر شرع شدند و فدک را به خلیفه مسلمین واگذار کردند که این هم لایق اخلاق حضرت فاطمه است. و إن رغمت انوفكم

در مطالب سابق عرض شد که اصلاً چه انگیزه ظلم و غصب وجود دارد که خود حضرت ابوبڪر فدک را نگیرد و بلکه حتی اداره فدڪ را به اهلبیت واگذار ڪند!؟ گر رافضے اندڪی تعقل میڪرد دیگر رافضے نمیبود!

ادامــــــــہ دارد ....

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

24 Nov, 04:38


پاســـــــــــــــــــــــخ به بچه شیعیان حوزه (۲)↓↓

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

24 Nov, 04:30


مناظرة سيد مازن مع الباحث الشيعي (حسين جبر) عن أدلة وجوب تقليد المراجع

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

22 Nov, 15:21


💎وقتی بچـــه شیعه به مغـــ~ــز خود فـشار مــــــــے آورد !!


📌 میگوید چون وظیفه پیامبر #ابلاغ_مبین است، لازم است به حضرت فاطمه - رضي الله عنها - هم از حكم ارث انبياء مطلع كند !!

- معلوم نيست خود شيعی متوجه اشتباه استدلال خود هست یا خیر، اما واضح است که دلیل کوتاه تر از مدعا است و چنین استدلالات غلط جز از سر افراد بیسواد سر نمیزند.

🔹 به مضامین آیات [بلاغ مبین] دقت کنید؛ خداوند فرموده :

👈🏻 ای پیامـــــبر ؛ اگر کافران دعوت شما را اجابت نکردند، چیزی بر گردن شما نیست، زیرا شما تنها وظیفه دارید که آشکارا و واضح رسالت خدا را برای آنان بیان کنید.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔹هر چند سیاق آیات هیچ ربطی به بیان احڪام خانواده و فروعات شریعت ندارد، اما این استدلالی که شیعه کرده جز عنوان #دستپاچگی نمیتوان داشته باشد، زیرا آیات [بلاغ مبین] بیانگر وظیفه پیامبر است که تنها بیان و ابلاغشان لازم است آشکار باشد.نه اینکه مستقیم و به تک تک مخاطبین بیان کند !!

❗️نه تنها هیچ مفسرین، بلکه هیچ عاقلی هم جز این مفهوم را از این عبارت قرآنی نگرفته است.

🔆 بعدش هم شما فرض ڪنید که مقصود [و ما عݪیڪ إلا اݪبݪاغ اݪمبین] آنچه که رافضے با مغز معیوب خود برداشت ڪرده است، اما چه ڪسی گفته که لازم است مستقیم آن را به مخاطب بیان ڪند!؟
سیدنا ابوبڪر الصدیق تنها به عنوان راوی حدیث، ڪلام پیغمبر را به مخاطبان نقل نموده است.
نه اینکه شریعت گذار باشد !!
همانطور ڪه در آیات بسیار به پیامبر فرض شده ڪه مشرکین و کفار را به دین اسلام دعوت ڪند، اما می‌بینیم که پیغمبر سیدنا معاذ را به یمن میفرستد که آنان را دعوت نماید.

بنا به منطق رافضے، لازم بوده ڪفار اعتراض ڪنند که چرا خود پیامبر تشریف نیاورده !!

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

⚠️ ســــــؤاݪ ؛ به چه حقۍ میگویید نبایستی پیامبر این حڪم را ابتداءً به سیدنا ابوبڪر الصدیق بیان نمایـــد !؟

- اولاً لازم است بدانید اولیٰ ترین فرد ڪه لازم است حدیث صدقه بودن تَرڪه پیامبران به او تبلیغ شود، سیدنا ابوبڪر است.

زیرا بنا به احادیث صحیح و متفق عݪیه [صحيح البخاري و مسلم] ، رسول الله - صلی الله علیه و اله و سلم - شڪ نداشته اند که مردم بعد ایشان جز ابوبڪر الصدیق رو به عنوان خلیفه انتخاب نمیڪنند.

از آنجا ڪه این احڪام ارث؛ همچون عدم به ارث بردن قاتل، ڪافر و برده از خویشاوندان خود، وظیفه خلیفه است که آنها را اداره کند، فلذا بحث عدم ارث بردن خیشاوندان انبیاء از آن و اداره آن تَرڪه هم جزء وظايف خليفه است.

ثانیاً حديث صدقه بودن تَرڪه پیامبران هم تنها جنبه خانوادگی ندارد، بلکه جزء وظایف حاکم است. همانگونه که حاکم مأمور به اعطای خمس زکات و غنایم جنگی به نزدیکان پیامبر است، وظیفه دارد تَرڪه پیامبر را در جای خود قرار دهد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
💡بیشتر بدانید ؛
- آیا فدک غصب شد!؟ راستی اداره فدڪ به دست چه ڪسانی قرار داده شد !؟
پاســــــــــخ : [ اینجـــــــــــــا ]

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

22 Nov, 15:20


پاســـــــــــــــــــــــخ به بچه شیعیان حوزه ↓↓
🪡https://t.me/rodoud_elmi/3380

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

20 Nov, 20:34


#فدک_غصب_شد !؟

- این سؤالی است که حتی آخوند های شیعه هم - متأسفانه - جهلشان در پاسخ به آن شدید است.

- دوستان عزیز؛ اداره فدک از همان موقع که سیدنا ابوبکر الصدیق - رضوان الله علیه - خلیفه شد؛ در عهده خود اهلبیت و آل علی قرار داده شد :


٣٩٣٤ - قَالَ: فَحَدَّثْتُ هَذَا الْحَدِيثَ عُرْوَةَ بْنَ الزُّبَيْرِ فَقَالَ: صَدَقَ مَالِكُ بْنُ أَوْسٍ، أَنَا سَمِعْتُ عَائِشَةَ، زَوْجَ النَّبِيِّ ﷺ تَقُولُ: أَرْسَلَ أَزْوَاجُ النَّبِيِّ ﷺ عُثْمَانَ إِلَى أَبِي بَكْرٍ، يَسْأَلْنَهُ ثُمُنَهُنَّ مِمَّا أَفَاءَ اللهُ عَلَى رَسُولِهِ ﷺ فَكُنْتُ أَنَا أَرُدُّهُنَّ، فَقُلْتُ لَهُنَّ: أَلَا تَتَّقِينَ اللهَ، أَلَمْ تَعْلَمْنَ أَنَّ النَّبِيَّ ﷺ كَانَ يَقُولُ: لَا نُورَثُ مَا تَرَكْنَا صَدَقَةٌ يُرِيدُ بِذَلِكَ نَفْسَهُ إِنَّمَا يَأْكُلُ آلُ مُحَمَّدٍ ﷺ فِي هَذَا الْمَالِ. فَانْتَهَى أَزْوَاجُ النَّبِيِّ ﷺ إِلَى مَا أَخْبَرَتْهُنَّ، قَالَ: فَكَانَتْ هَذِهِ الصَّدَقَةُ بِيَدِ عَلِيٍّ، مَنَعَهَا عَلِيٌّ عَبَّاسًا فَغَلَبَهُ عَلَيْهَا، ثُمَّ كَانَ بِيَدِ حَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ، ثُمَّ بِيَدِ حُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ، ثُمَّ بِيَدِ عَلِيِّ بْنِ حُسَيْنٍ، وَحَسَنِ بْنِ حَسَنٍ، كِلَاهُمَا كَانَا يَتَدَاوَلَانِهَا، ثُمَّ بِيَدِ زَيْدِ بْنِ حَسَنٍ، وَهِيَ صَدَقَةُ رَسُولِ اللهِ ﷺ حَقًّا.

📚صحيح البخاري - ط السلطانية ٥/‏٨٩ — البخاري (ت ٢٥٦)

︎شیعیان منصف، احمقانه نیست که باز هم بگویید حضرت ابوبکر و عمر - رضي الله عنهما - دنبال مال دنيا بوده اند و فدک را غارت کرده اند !؟

︎اگر بحث ارث و مــیراث باشد، که دو نفر از میراث‌بَران هم دختر حضرت ابوبکر [ أم المؤمنين عائشه ] و دختر حضرت عمر [ أم المؤمنين حفصه ] بوده اند !! يعنی حق دختران خود را هم غصب کردند!؟

#فدک

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

17 Nov, 09:30


#متفرقاتــــ_غدیرۍ
#غدیـــــــــــر

از موارد عجیب و خنده دار شیعه این است که برای اینکه به مدعای خود از حدیث غدیر استدلال کنند، میگویند که چطور پیامبر - صلی الله علیه وسلم - در شدت گرمای سوزان ظهر، دستور به توقف داده اند و این حدیث " من کنت مولاه .. " را ایراد فرموده اند.
فلذا حتماً برای بیان امری مهم [خلافت بلافصل سیدنا علي] به مردم دستور داده شد كه اتراق كنند !

كسی نيست به اين شيعيان بگوید که به اتفاق عقلاء بشر اصلا توقف موقعی باید باشد که گرما شدت پیدا کرده باشد خاصتاً در لنگ ظهر !

یعنی در قدیم کسی که پیاده به سفر میرود، از صبح زود شروع به حرکت می‌کند و وقت استراحت، نماز ظهر و غذا و غیره را موقعی برای آن توقف می‌کند که حرکت کردن در آن طاقت فرسا باشد.

اما شیعیانِ مغز معیوب، این را وارونه می‌فهمند و تعجب میکنند که چرا پیامبر در گرمای سوزان از حركت كردن، خودداری کرده و دستور داده است كه کاروان توقف كند !!

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

14 Nov, 08:12


▪️آیا حضرت فاطمه - رضي الله عنها - تنها دختر پیامبر اکرم - صلى الله عليه وسلم - بودند؟
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

📌استاد یوسفی غروی:

🔹یکی از مطالبی که امروزه در محافل و مجالس ما رایج شده این است که حضرت زهرا (س) تنها دختر پیامبر (ص) بوده است. عده‌ای می‌گویند خواهران دیگر ایشان (زینب، ام‌کلثوم و رقیه) در واقع خواهر حضرت نبودند بلکه ربائب پیامبر (ص) بودند، یعنی دخترانی که در دامان پیامبر (س) پرورش یافتند. حال باز اختلاف است که اینها دختران خود حضرت خدیجه (س) از شوهر سابقش بودند و همراه با حضرت خدیجه به خانۀ پیامبر آمدند یا اصلاً ارتباطی با حضرت خدیجه نداشتند و حضرت آنها را از باب رحمت و مهربانی پذیرفته بود و پرورش می‌داد. لذا وقتی به همسری پیامبر (ص) درآمد آنها را به خانۀ پیامبر آورد و در آن خانه بزرگ شدند.

🔹کهن‌ترین نوشتۀ تاریخی‌ای که این مطلب را بیان کرده کتابی است به زبان عربی به نام «الاستغاثة فی بدع الثلاثة» یعنی داد و فریاد از بدعت‌های سه تن (خلفای نخستین). نویسندۀ این کتاب شخصی است به نام «ابوالقاسم کوفی زیدی». در این کتاب در بحث از اینکه آیا خلیفۀ سوم داماد پیامبر (ص) بوده یا خیر در مقام پاسخ گفته شده خلیفۀ سوم داماد پیامبر (ص) نبوده زیرا باید ثابت شود که آن دختران، دختران پیامبر بودند در حالی که چنین نیست.

🔹اما به این حرف نمی‌شود اعتنا کرد. اولاً در هیچ کتاب شرح حالی یا نام این شخص (ابوالقاسم کوفی زیدی) اصلاً ذکر نشده یا اگر ذکر شده همه با کلمه‌ای واحد از او تعبیر کرده‌اند و او را کوفی غالی فاسد المذهب معرفی کرده‌اند. ابوالقاسم کوفی زیدی در سال 370 هجری در راه شیراز فوت شده است.

🔹پس اولین ضعف این باور (که حضرت زهرا (س) تنها دختر پیامبر (ص) بوده) غالی بودن کهن‌ترین قائل آن است. اما همچنین اخبار متعددی از امام باقر و صادق (ع) در کتاب «قرب الاسناد» و «بصائر الدرجات» درباره فرزندان پیامبر (ص) از خدیجه (س) داریم که نام آن سه دختر آمده است. در تعبیری آمده «هن بنات رسول الله من خدیجه» و در تعبیر دیگر آمده «هن بنات خدیجه من رسول الله». همچنین در کتاب خصال مرحوم شیخ صدوق نیز آنها جزو دختران پیامبر شمرده شده‌اند.

🔹در نتیجه، حضرت زهرا (س) چهارمین دختر پیامبر (ص) است. فاطمه (س) چهارمین و کوچک‌ترین دختر حضرت خدیجه (س) است. سه دختر دیگر پیش از بعثت به اسلام و چهارمی پس از بعثت به اسلام به دنیا آمده‌اند.

🔹لذا کسانی که می‌گویند حضرت زهرا (س) تنها دختر پیامبر (ص) بوده اخبار معتبر ائمه (ع) را رها کرده‌اند و سراغ ابوالقاسم کوفی زیدی غالی المذهب رفته‌اند.

برگرفته از مصاحبۀ استاد با سایت شفقنا

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

13 Nov, 14:31


¤ قال شيخ الإسلام ابن تيمية رحمه الله تعالى: «من لم يعرف أسباب المقالات -وإن كانت باطلة-؛ لم يتمكن من مداواة أصحابها وإزالة شبهاتهم».
[ تلخيص كتاب الاستغاثة المعروف بالرد على البكري (ص: ١٨٢) ]

*(محمد): برای طالب علم شناخت اصول ادله و اسباب مقالات بسیار لازم و ضروری است.

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

11 Nov, 12:55


الفرق بين كلمة (الأبوين) و (الوالدين) في القرآن الكريم

إذا رأيت كلمة (الأبوين)؛ فاعلم أن الآية قصدت الأب والأم ، مع الميل لجهة الأب، لأن الكلمة مشتقة من الأبوة، التي هي للأب وليست للأم.


أما إذا رأيت كلمة (الوالدين)، فاعلم أن الآية قصدت الأب والأم ، مع الميل لجهة الأم ، فالكلمة مشتقة من الولادة ، والتي هي من صفات المرأة دون الرجل .

لذا كل آيات المواريث ، وتحمل المسؤولية ، والتبعات الجسام ، إلا وتكون الكلمة (الأبوين) ليناسب ذلك الرجل ،

فالرجل هو المسؤول عن الإنفاق ، فميراثه مصروف ، وميراثها محفوظ .

قال تعالى :﴿ولأبويه لكل واحد منهما السدس مما ترك﴾.

وقوله تعالى :﴿ورفع أبويه على العرش﴾.

أما في كل توصية، ومغفرة، ودعاء، وإحسان، إلا وتكون الكلمة (الوالدين) ، ليتناسب ذلك مع فضل الأم.


قال تعالى: ﴿ووصينا الإنسان بوالديه إحسانا﴾ .


وقوله تعالى: ﴿وقضى ربك ألا تعبدوا إلا إياه وبالوالدين إحسانا﴾

فسبحان الله العظيم ، على دقة اللفظ ، وروعة البلاغة في القران الكريم.

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

11 Nov, 12:46


🎙 آیا میدانید که مقصود از احسان و بر به والدین که در قرآن به کار رفته است، مادر نَسبی شما مقصود نیست !؟
بله تعجب نکنید، زيرا شيعيان معترف هستند كه منظور از #والدين [ پدر و مادر ] در آن آیات پیامبر و امام علی هست :

📌 ابن شهر آشوب و ديگران در تفسیر این آیات چنین آورده اند :

أبَانُ بْنُ تَغْلِبَ عَنِ الصَّادِقِ ع‌ وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً قَالَ الْوَالِدَانِ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ عَلِيٌّ ع.
سَالِمٌ الْجُعْفِيُّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع وَ أَبَانُ بْنُ تَغْلِبَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ‌ نَزَلَتْ فِي رَسُولِ اللَّهِ وَ فِي عَلِيٍ‌ وَ رُوِيَ مِثْلُ ذَلِكَ فِي حَدِيثِ ابْنِ جَبَلَةَ
وَ رَوَى أَبُو الْمَضَا صَبِيحٌ عَنِ الرِّضَا قَالَ النَّبِيُ‌ أَنَا وَ عَلِيٌّ الْوَالِدَانِ.
وَ رُوِيَ عَنْ بَعْضِ الْأَئِمَّةِ ع‌ فِي قَوْلِهِ‌ أَنِ اشْكُرْ لِي وَ لِوالِدَيْكَ‌ أَنَّهُ نَزَلَ فِيهِمَا.
النَّبِيُّ ص‌ أَنَا وَ عَلِيٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّةِ أَنَا وَ عَلِيٌّ مَوْلَيَا هَذِهِ الْأُمَّةِ. [مناقب آل أبي طالب ج ۳ ص ۱۰۵]

‼️همانطور که میبینید با اسانید متعدد روایت شده که مقصود از پدر و مادر که در قرآن به احترام آنان توصیه شده، شيعيان مادر را به امام علي تفسير كرده اند.

🔹جالب است بدانيد محمد جواد بلاغى در خصوص این روایات با اشاره به اشکال زیر مى نویسد :

بعضى از معاصران، رساله اى در ردّ شیخیّه نوشته و خرافات شیخیه را در این که على(ع) در قیامت، همسر رسول خداست یادآور شده اند. این خرافه را بعضى از شیخیه در تأویل حدیث پیامبر(ص) (أنا و على أبوا هذه الامّة) گفته اند.
مردم براین خرافه مى خندیدند، ولى این تفسیر، کار آنان را آسان کرد. هرگاه این تفسیر، کار رابه جایى رساند که امیرالمؤمنین(ع) را مادر بنامد، براى رسیدن به این خرافه یک گام بیش باقى نخواهد بود. [ بلاغى، محمد جواد، مجله نور علم، دوره دوّم، سال 1406، ش 1 / 150 ]

¤ الـحق که این آخوند مجازی ها مورد شرمندگی حسینی قزوینی هم شده اند که میگوید :

شبهاتی که در این فضاهای مجازی دارد مطرح می شود، واقعاً خیلی تأسف بار است. بعضاً هم بچه شیعه هایی که وارد این فضاها می شوند، متأسفانه توانایی پاسخگوئی به این شبهات را ندارند!! [ خارج کلام مقارن ۲۹۳ ]

جوانان ما از مبانی اعتقادی شیعه بی‌اطلاع هستند، طلبه‌های ما از مبانی اعتقادی شیعه .. بی‌اطلاع هستند!! [ خارج کلام مقارن ۹۳/۱]

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

11 Nov, 12:45


جهالت آخوند های حوزه علميـــه

🪡این بنده خدا [ بلا نسبت نادان ] تا الآن نمیداند که واژه #أبوين /#أبوان به پدر و مادر به كار ميرود؛ همانطور كه در استعمال #والدين چنین است كه در قرآن هم جاهای متعدد به کار رفته است.

﴿ وَإِن كانَت واحِدَةً فَلَهَا النِّصفُ وَلِأَبَوَيهِ لِكُلِّ واحِدٍ مِنهُمَا السُّدُسُ مِمّا تَرَكَ إِن كانَ لَهُ وَلَدٌ فَإِن لَم يَكُن لَهُ وَلَدٌ وَوَرِثَهُ أَبَواهُ فَلِأُمِّهِ الثُّلُثُ ﴾
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
︎علماء شيعه هم همين مفهوم را گرفته اند و امام علی را مادر شیعیان معرفی نموده اند
أنا وعلي أبوا هذه الامة " أي أنا أبو الامة وعلي امها [لمعة البيضاء 81]

مثنای این کلمه «تغلیبی» است به معنی پدر و مادر؛ «أبوان - أبوين»:

{ یَـٰبَنِیۤ ءَادَمَ لَا یَفۡتِنَنَّكُمُ ٱلشَّیۡطَـٰنُ كَمَاۤ أَخۡرَجَ أَبَوَیۡكُم مِّنَ ٱلۡجَنَّةِ...}
[سُورَةُ الأَعۡرَافِ: ٢٧]

• اصل کلمه، «أبو» است. چنان‌که ملاحظه شد هنگام تثنیه «واو» برمی‌گردد.

البته رافضي بيسواد ميگوید این اشتباه است، در حالی که نه تنها صحیح است بلکه موافق دیگر روایاتشان است ‼️

ادامه دارد ...

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

10 Nov, 08:10


❁ قال شيخ الإسلام ابن تيمية (ت: ٧٢٨ هـ) رحمه الله تعالی: «يُقَدِّر الفقهاءُ مسائلَ كثيرة لِطرد القياس مع إعراضهم عن وقوع ذلك في الوجود، بل يقدرون ما يعلمون أنه لا يقع عادة».
[ الرد على المنطقيين (ص: ٣١٧) ]

✿ (قال محمد): روش فقهاء بر این است که بسیاری از مسائل را جهت اطراد اقیسه و علل احکام و مقاصد آن بیان می‌کنند و عدم اطراد را نشانه‌ای بر عدم صحت اصل می‌دانند؛ زیرا اگر اصل صحیح بود در تمامی احوال و صورت‌ها مطرد می‌بود و نقض نمی‌شد.

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

10 Nov, 06:51


قال يحيى بن الحسين [ من أئمة الشيعة الزيدية ] :

هؤلاء الإمامية الذين عطلوا الجهاد وأظهروا المنكر في البلاد والعباد، وأمنوا الظالمين من التغيير عليهم، ومكنوهم من الحكم فيهم وصاروا لهم خولا وجعلوا أموال الله بينهم دولا، وكفروا من جاهدهم، وعلى ارتكاب المنكر ناصبهم، وقول هذا الحزب الضال، مما لا يلتفت إليه من المقال لما هم عليه من الكفر والايغال، والقول بالكذب والفسوق والمحال، فهم على الله ورسوله في كل أمر كاذبون ولهما في كل أفعالهم مخالفون، قد جاهروهما بالعصيان وتمردوا عليهما بالبغي والطغيان وأظهروا المنكر والفجور، وأباحوا علانية الفواحش والشرور، وناصبوا الآمرين بالحسنات المنكرين للمنكر والشرارات الأئمة الهادين من أهل بيت الرسول المطهرين، وهتكوا يالهم الويل الحرمات وأماطوا الصالحات وحرضوا على أمانة الحق وإظهار البغي والفسق، وضادوا الكتاب وجانبوا الصواب وأباحوا الفروج، وولدوا الكذب والهروج .. .

📕الأحكام - الإمام يحيى بن الحسين - ج ١ - الصفحة ٤٥٥

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

09 Nov, 19:08


پاسخ به شبهه‌ی شیعیان و اهل‌بدعت، در باب استغاثه به غیرالله.
که می‌پرسند «چرا وقتی از کسی آب می‌طلبیم، شرک نیست؟ اما شفا می‌طلبیم، شرک است»
ــــــــــــــــــــــــــــــ
📖 ﴿إِیَّاكَ نَعۡبُدُ وَإِیَّاكَ نَسۡتَعِینُ﴾ [الفاتحة ٥]
✍🏻 فقط تو را می‌پرستیم و فقط از تو یاری می‌طلبیم.

آیه‌ی شریفه، صراحتاً «استغاثه و استمداد از غیر خدا» را نهی می‌کند. و طبق عقیده‌ی اهل‌سنت وجماعت، استعانت را مختص پروردگار می‌داند.
برخلاف این آیه، شیعیان استمداد و استغاثه از امام‌ها و امام‌زاده‌های خود را جایز وبلکه نیکو می‌شمارند.

دو نکته :

اوّلاً : دو جمله‌ی ﴿إِیَّاكَ نَعۡبُدُ﴾ و ﴿إِیَّاكَ نَسۡتَعِینُ﴾ هردو در یک آیه و کنار هم، و دقیقاً با یک سیاق، به‌کار رفته. لذا دارای یک حُکم هستند.

🔺 همانگونه که عبادت غیر خدا، مطلقاً جایز نیست؛ استعانت از غیر خدا نیز مطلقاً ممنوع است.

🔺 همانگونه که عبادت غیر خدا، تأویل و توجیه‌پذیر نیست، و با بهانه‌های «واسطه و إذن و..» نمی‌توان غیر خدا را عبادت کرد؛ استعانت از غیر خدا نیز بدون هیچ توجیه و بهانه‌ای، ممنوع است.

🔺 همانگونه که عبادت غیر خدا، شرک است؛ استعانت از غیر خدا نیز شرک است.


ثانیاً : مقصود از عبادت و استعانت در این آیه، آن نوعِ طبیعی و دنیوی آن، نیست.
چراکه عبادت و استعانت، یک بُعد طبیعی و عادی دارند و نیز یک بُعد ماوراء و غیبی و الهی.

🟢 در امور دنیا و طبیعی، انسان از شخص دیگری یک لیوان آب می‌طلبد. از طبیب، مداوا می‌خواهد. از صاحب‌کار، پول و رزق خود را طلب می‌کند.
اینها استعانت‌های دنیوی و طبیعی و عادي است. و از هرکسی، قابل درخواست است.

عبادت نیز همینطور.
🟢 شخصی، غلام و بَرده [و عَبد] یک ارباب است. و اوامر او را انجام می‌دهد. اینگونه عَبْد بودن، و غلام و بَرده بودن، مانعی ندارد و شرک نیست. و در حقّ هرکسی، صادق است.

بنابراین، هم عبادت و هم استعانت، زمانی که در امور طبیعی و عادي و دنیوی باشند؛ مانعی ندارند.

اما آنچه که ممنوع است، زمانی‌ست که فراتر از این باشد. در آن صورت، هردو [عبادت و استعانت] ممنوع و شرک است.

🔴 عبادت و اطاعتِ بی‌قید و شرط از یک شخص، و در حد فراتر از یک انسان و معبود دانستنِ او؛ ممنوع و شرک در عبادت است.

🔴 همچنین استغاثه و استمداد از یک شخص، در حد فراتر از اسباب عادي و طبيعي؛ ممنوع و شرک در استعانت است.

رفع نیاز افراد از طریق عادی و طبیعی و اسباب دنیوی، کار بشر است.
اما رفع حوائج افراد، به‌صِرف اراده کردن؛ کاری مختص پروردگار است :

﴿إِنَّمَاۤ أَمۡرُهُۥۤ إِذَاۤ أَرَادَ شَیۡـًٔا أَن یَقُولَ لَهُۥ كُن فَیَكُونُ﴾
📖 فقط امر پروردگار متعال به‌این صورت است که هرگاه چیزی را اراده کند، می‌فرماید «باش». پس آن چیز خواهد بود.

#توحید_عبادت + #توحید_استعانت

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

08 Nov, 10:54


︎جاء في كتاب الفتوح لابن أعثم الشيعي :

كان جعفر بن محمد يقول لأبي: علي بن أبي طالب عليه السلام هو الذي غسل عمر رضي الله عنه بيده وحنّطه وكفّنه ثم وضعه على سريره وأقبل على الناس بوجهه فقال: أيها الناس! هذا عمر بن الخطاب رضي [الله] عنه قد قضى نحبه ولحق بربّه، وهو الفاروق، وقرن من حديد وركن شديد، كان لا تأخذه في الله لومة لائم، عقل من الله أمره ونهيه، فكان لا يتقدم ولا يتأخر إلا وهو على بينة من ربه حتى كأنّ ملكا يسدّده ويوفقه، كان شفيقا على المسلمين، رؤوفا بالمؤمنين، شديدا على الكافرين، كهفا للفقراء والمساكين والأيتام والأرامل والمستضعفين، كان يجيع نفسه ويطعمهم، ويعري نفسه ويكسيهم، كان زاهدا في الدنيا راغبا في الآخرة، فرحمه الله حيا وميتا! والله ما من أحد من عباد الله عزّ وجلّ أحب إليّ من أن ألقى الله عزّ وجلّ بمثل عمله من هذا المجيء بين أظهركم.

📕الفتوح لابن أعثم ج ٢ ص ٣٣٠

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

02 Nov, 23:54


جدل النصب والنواصب.. وأشياء أخرى
مناظرة الوسطية بين د. بندر الشويقي وا. حسن المالكي

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

02 Nov, 23:54


جدل النصب والنواصب.. وأشياء أخرى١.pdf

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

02 Nov, 23:54


جدل النصب والنواصب.. وأشياء أخرى٢.pdf

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

02 Nov, 21:21


قال التابعي عامر الشَّعبي رحمه الله: يأتي على الناس زمان يصلون فيه على الحجَّاج.
[السنة للخلّال، ج٣ ص٥٢٥، إسناده صحيح].

يصلون: يترحمون.

#النواصب_الجدد

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

02 Nov, 20:04


❀ قَالَ القَاضِي الْحُسَيْن: «كَانَ (عبد الله بن أَحْمد بن عبد الله) الْقفال (الصَّغِير الْمروزِي) فِي كثير من الْأَوْقَات فِي الدَّرْس يَقع عَلَيْهِ الْبكاء، ثمَّ يرفع رَأسه، وَيَقُول: مَا أَغْفَلنَا عَمَّا يُرَاد بِنَا»، رَضِي الله عَنهُ.
[ طبقات الشافعية الكبرى (٥ / ٥٥) ]

✿ (قال الأخ محمد) مجالس اهل علم مشتمل بر علم، ایمان، تزکیه، تربیت و اخلاق است، و این از اسباب خير و بركت دروس و مجالس علمى است.
❖ یکی از اسباب بی برکتی مجالس و دروس علمی، خالی بودن آن از وعظ و ارشاد و تزکیه است.
❖ علمی که با تزکیه و اخلاق همراه نباشد موجب تعالی و پیشرفت و رشد نمی‌شود.

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

31 Oct, 07:14


يا غرب اعتبروا بماضينا || 🍃
فكم دُسنا رؤوس أعادينا
فسنمضي اليوم كماضينا

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

19 Oct, 20:48


اسمع لسؤال الشيخ صالح آل الشيخ للأستاذ #محمود_شاكر محمود شاكر عن أي شيء يقرأ في كتب اللغة ؟

جهود و همّت علما را ببینید

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

19 Oct, 07:39


انتقاد آیت الله شب‌زنده‌دار از اعتناء به #تاریخ_جعلی برای رحلت فاطمه معصومه بنت موسی کاظم

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

07 Oct, 11:20


https://youtube.com/shorts/CTZ88QsBVzo?si=BGyzTQhySMgS_tpT

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

04 Oct, 11:38


https://t.me/eulumhadith/32

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

04 Oct, 11:38


https://t.me/rodoud_elmi/3111

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

03 Oct, 21:43


https://t.me/menhaj_sunna12/5636

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

03 Oct, 20:45


~ هناك نقطة؛ أن الشهيد الثاني ذكر 36 مسألة مما خالف الطوسي ادعاءه في وجود الإجماع، لكن و مع ذلك قال محقق الكتاب أن التستري ذكر مايزيد على 70 مسألة مما ادعى فيها الطوسي الإجماع ‼️

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

03 Oct, 19:43


🔺 زين الدين العاملي "الشهيد الثاني" ألف رسالة بعنوان: مخالفات الطوسي لإجماعات نفسه‼️

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

03 Oct, 17:06


┄┅━✺𖣐💖﴾﷽﴿💖𖣐✺━┅┄

🔰 تحقیقاتـــــ [ حدیثۍ ] ڪاناݪ :

نــقد هاۍ علمۍ @rodoud_elmi
عݪــوم الـحديث @eulumhadith


💠منهج مطالعه و تخصص در علم حدیث [ ویژه اهل سنت ] !

💠الصَمْـصَامْ اݪـدائـر عݪۍ مُثبِـتْ حَدِیث الطٰائِرْ
« نقد حدیث طیر ورد شبهات»

💠إرشادُ اݪحیارۍٰ إلۍٰ أن أبابڪرٍ اݪـصدِّیـق أفضل الأمة بعد رسـولِ الله ﷺ
«اثبات متواتر بودن گواه حضرت علۍ: "خَيْرُ هَذِهِ الْأُمَّةِ بَعْدَ نَبِيِّهَا أَبُو بَكْرٍ" »

💠إرشادُ اݪحیارۍٰ علۍٰ أن أبابڪرٍ اݪـصدِّیـق أحــبُّ اݪخلقِ إلۍٰ رسـولِ الله ﷺ
«اثبات متواتر بودن حدیث "وَلَوْ كُنْتُ مُتَّخِذًا مِنَ النَّاسِ خَلِيلًا لَاتَّخَذْتُ أَبَابَكْرٍ خَلِيلًا"»

💠إرشادُ اݪحیارۍٰ علۍٰ أن أبابڪرٍ اݪـصدِّیـق أحــبُّ اݪخلقِ إلۍٰ رسـولِ الله ﷺ
«اثبات متواتر بودن حدیث " ابوبكر أحب الرجال إلى رسول الله "»

💠جمع الـجيوش والدساڪر لبيان جهالة الجرثومة؛ إبـراهـيم بـن هـاشم.

💠نقد و رد ڪتابـــ سݪیم بن قیس؛ توسط عݪما و بزرگان شیعـہ

💠آیا حضرت علي، حضرت عائشه را از همسریِ پیغمبر خدا ﷺ طلاق داد !؟
« نقد روایات شیعه »

💠تحـلیلۍ راجـع بـہ روایات افسـانہ شــہــادت از ڪتب شيعه !

💠تحلیلۍ، راجع به اسانید حدیث [فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّی ‏فَمَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِي..] در ڪتب شیعــہ !

💠تحـلیل و نقد روایات حدیث ثقلین در ڪتب شيعه !

💠اصحاب و فرزندان ائمه، از نصوص امامت بی خبر اند !

💠 نقد قزوینۍ در خصوص روایات شیعه راجـع به تنصیص بر 12 امام !

💠 نقد یزدانۍ در رد احمد الڪاتب راجع به روایات وصیت !

💠نقـد روایاتــ شیعـہ در تنصیص بر خلافت حضرت عݪۍ ﴿رُضْوان اللهِ ؏َـلَیْه﴾

💠شبـــــہـات الرافضة و الملحدين لصحیح البخاري و المحدثین.

💠دفع تهمت از محدّثين اهـݪ سنت و ردی بر احمد غماری !

💠نقد روایات دعاء جــوشن الصــغـير و الکــبـير ! ( در شب های قدر خوانده میشود )

💠بدعت قرار دادن قرآن بر سر در شب های قدر ماه مبارک رمضان !

💠وقت إفطار، از منظر اسلام و ردّی بر بدعتِ حُمــره‌ی مشرقیّه !

💠 نقد روایت های شیعه در ذم سیدنا معاویه رضی الله عنه [ 6 روایت ] !

💠نقد روایاتــ ادݪه ایمانـــ و ممدوح بودن ابو ݪـؤݪـؤ مجوسۍ از ڪتب شیعــہ !

💠سن عائشه رضي الله عنها در هنگام ازدواج با رسول اکرم ﷺ !

💠نڪاح مؤقـت و تحلیـل روایات آن !

💠تحقیقۍ راجع به مسجـد جمڪران !

💠نقد روایات زیارت اربعین حسینۍ !

💠رد شبـہاتـــ راجع حفص بن سݪیمان !

💠نقـد طـرق و اسانید خطبـــہ فدکیه !

💠 بررسۍ طـرق خطبـــہ شقشقیــہ !

💠عبقریة اݪبخارۍ دوّخت الشیعــة !

💠زرارة بن أعين ؛ ملعونـــ ڪذّابــــــ !

💠محمــد بن بابویه؛ ڪذوبــــــــــــ !

https://t.me/+WxOOkhIjK5o2NjRh
•┈┈••۰❀🌿❀۰••┈┈•
░꯭⃟@𝐒𝐀𝐋𝐀𝐇 𝐄𝐃𝐃𝐈𝐍𝐄
   ┗━ꦿ᭄✿

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

03 Oct, 10:14


🔴 إشكال في الإمامة
غيبة المهدي مصيبة ولغز تصدّعت عنده ثوابت الدين الشيعي ‼️

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

03 Oct, 05:36


¤ شيخنا د.عبدالله بن صالح العبيد حفظه الله تعالى مى گوید: «در حقیقت فراگیری علم عقیده نیازمند خواندن کتب نیست، بلکه نیازمند تلقی (و گرفتن از مشایخ) و طول ملازمت است؛ بدین خاطر است که برخی از برادران سلفی در مسائل عقیده به اشتباه میروند و سبب آن این است که کتب رو خوانده اند اما آن رو نفهمیده اند.»
[ القراءة والتعليق على كتاب الأدب المفرد / المجلس الأول: ٢ / ٠٠:۰۶:۲۱ ]
* گفتند: «در حقیقت فراگیری علم عقیده نیازمند خواندن کتب نیست.»: یعنی به مجرد خواندن کتب، شخص به فهم مذاهب و فرق عقدی دست نمی یابد، و آنگونه که باید درک نمی کند، و نمی تواند به روش صحیح بیان کند و تطبیق دهد.

¤ شیخ د.صالح بن عبدالله بن حمد عصیمی حفظه الله تعالی می گوید: «فهم كلام السلف في أبواب الاعتقاد خاصة، والعلم عامة، يحتاج إلى آلة أعظمها كمال المعرفة بطرائقهم رحمهم الله تعالى، وهذه لا تتأتى في مبتدأ الطلب ولا توسطه ولا انتهائه أيضا، بل مع حصول ملكة راسخة في العلم، فإذا حصلت تلك الملكة الراسخة قدر المتكلم في العلم أن يؤلف بين كلام السلف، ولم يمكنه حينئذ أن ينسب على السلف أنهم يقولون بهذا وهذا»
[ أصول السنة للحميدي / ٠٠:٣٣:٢۵ ]

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

01 Oct, 21:38


‼️ چرا !؟ لماذا !؟

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

30 Sep, 17:28


¤ الـقِدم

يُخْبَرُ عن الله عزَّ وجلَّ بأنه قديم، لا صفةً له، والقديم ليس اسماً له.

- قال الحافظ ابن القيم في بدائع الفوائد (١ / ٢٨٥): (... ما يطلق عليه في باب الأسماء والصفات توقيفي، وما يطلق عليه من الأخبار لا يجب أن يكون توقيفيّا؛ كالقديم، والشيء، والموجود، والقائم بنفسه)

[ *زيادت؛
- وقال ابن القيم في بدائع الفوائد (١ / ٢٨٤): (إن ما يدخل في باب الإخبار عنه تعالى أوسع مما يدخل في باب أسمائه وصفاته كالشيء والموجود والقائم بنفسه فإنه يخبر به عنه ولا يدخل في أسمائه الحسنى وصفاته العليا) ]

- وقال قوَّام السُّنَّة في الحجة في بيان المحجة (١ / ٩٣): (... فبيَّن (أي: النبي صلى الله عليه وسلم) مراد الله تعالى فيما أخبر عن نفسه، وبيَّن أن نفسه قديم غير فانٍ، وأن ذاته لا يوصف إلا بما وصف، ووصفه النبي صلى الله عليه وسلم...)

- وفي الحديث الصحيح: ((أَعُوذُ بِاللَّهِ الْعَظِيمِ، وَبِوَجْهِهِ الْكَرِيمِ، وَسُلْطَانِهِ الْقَدِيمِ؛ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ)). رواه أبو داود (رقم: ٤٦٦)، وقال النووي في الأذكار (ص: ٧٨): (حديث حسن، رواه أبو داود بإسناد جيد).

وفيه وصف سلطان الله عزَّ وجلَّ بالقِدَم.

[ *زيادت؛
- در حديثى كه ابن ماجه (رقم: ٣٨٦١) و حاكم در المستدرك (١ / ١٧) روايت كردند: لفظ (القديم) در اسماء الله متعال ذكر شده است. ]

- وقـد وصـف شيخُ الإسلام ابـن تيمية عِلْمَ الله بالقِدَم في الواسطية (ص: ٥٩)، فقال: (والإيمان بالقدر على درجتين، كل درجة تتضمن شيئين، فالدرجة الأولى: الإيمان بأن الله عليمٌ بالخلق وهم عاملون بعلمه القديم الذي هو موصوفٌ به أزلاً وأبداً...).

- وقال في مجموع الفتاوى (٩ / ٣٠٠ - ٣٠١): (والناس متنازعون؛ هل يسمى الله بما صح معناه في اللغة والعقل والشرع، وإن لم يرد بإطلاقه نصٌ ولا إجماعٌ، أم لا يطلق إلا ما أطلق نص أو إجماع؟ على قولين مشهورين، وعامة النظار يطلقون ما لا نص في إطلاقه ولا إجماع؛ كلفظ (القديم) و(الذات)... ونحو ذلك، ومن الناس من يفصل بين الأسماء التي يدعى بها، وبين ما يخبر به عند الحاجة؛ فهو سبحانه إنما يدعى بالأسماء الحسنى؛ كما قال: وَلِلَّهِ الأَسْمَاءُ الْحُسْنَى، وأما إذا احتيج إلى الإخبار عنه؛ مثل أن يُقال: ليس هو بقديم، ولا موجود، ولا ذات قائمة بنفسها... ونحو ذلك؛ فقيل في تحقيق الإثبات: بل هو سبحانه قديم، موجود، وهو ذات قائمة بنفسها، وقيل: ليس بشيء، فقيل: بل هو شيء؛ فهذا سائغ...).

- وقال البيهقي في الاعتقاد (ص: ٦٨): (القديم هو الموجود لم يزل، وهذه صفة يستحقها بذاته).

- وقد عَدَّه السفاريني في لوامع الأنوار (١ / ٣٨) صفة لله تعالى، بل اسماً له، وعلق عليه الشيخ عبدالله أبابطين بقولـه: (لا يصح إطلاق القديم على الله باعتبار أنه من أسمائه، وإن كان يصح الإخبار به عنه؛ كما قلنا: إنَّ باب الإخبار أوسع من باب الإنشاء، والله أعلم)

[ مراجع؛
- درء تعارض العقل والنقل (١ / ٣٧٤ و ٥ / ٤٩ - ٥٠)
- مجموع الفتاوى (١ / ٢٤٥ و ٣ / ٧٠ و ١٢ / ١٠٥)
- الجواب الصحيح لمن بدل دين المسيح (٣ / ٢٦٨ - ٢٦٩ و ٤ / ٤٨٣)
- منهاج السنة النبوية (٢ / ١٢٣)
- معجم المناهي اللفظية (ص: ٤٣٦)
- المجلى في شرح القواعد المثلى (ص: ١٥٥)
- معتقد أهل السنة والجماعة في أسماء الله الحسنى - محمد بن خليفة (ص: ٢٩٨)
- منهج الشيخ عبد الرزاق عفيفي وجهوده في تقرير العقيدة والرد على المخالفين (ص: ١٠٠) ]

¤ تنبيه؛
- ابوالفضل عبدالواحد بن عبدالعزیز بن حارث تمیمی در بیان اعتقاد امام احمد می گوید: (وكان يقول (أي الإمام أحمد): إن الله تعالى قديم بصفاته التي هي مضافة إليه في نفسه)
[ اعتقاد الإمام المنبل أحمد بن حنبل (ص: ۵۳) ]

* اين اعتقاد که ابوالفضل تمیمی از امام احمد نقل کرده است، الفاظ امام احمد نیست بلکه اعتقاد امام احمد رو به معنا و با الفاظ خود (ابوالفضل تمیمی) نقل کرده اند.

- قال شيخ الإسلام ابن تيمية: (وله في هذا الباب مصنف ذكر فيه من اعتقاد احمد ما فهمه، ولم يذكر فيه ألفاظه، وإنما ذكر جمل الاعتقاد بلفظ نفسه، وجعل يقول: وكان أبو عبد الله)
[ مجموع الفتاوى (٤ / ١٦٧ - ١٦٨) ؛ نگاه کنید: الأشاعرة فی میزان أهل السنة (ص: ۳۹۸) ]

- قال حماد الأنصاري: (إن عقيدة التميمي المنسوبة إلى الإمام أحمد فاسدة أنكرها شيخ الإسلام ابن تيمية)
[ المجموع في ترجمة الأنصاري (٢ / ٧٢١ / رقم: ٩٤) ]
---------

* خلاصه بحث؛
- در استعمال لفظ قديم براى الله متعال اختلاف شده است؛

- گفته شده: از باب اسماء و صفات است؛ این رأی حليمى در المنهاج في شعب الإيمان (١ / ١٨٨) و سفارینی است.

- گفته شده: از باب صفات است؛ این رأی بیهقی است.

- گفته شده: از باب اخبار است؛ این رأی ابن قیم است.

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

30 Sep, 11:00


تنبیهـے برای طلاب عݪم

اگر روزانه ۵۰ صفحه مطالعه کنید، در ماه ۴ جلد که هر جلد بین ۳۰۰ تا ۳۵۰ صفحه باشد رو مطالعه می کنید.

و مجموع کتبی که در طول یک سال مطالعه کردید به ۴۸ جلد میرسد.

اما اگر مطالعه منظمی نداری و مقداری رو برای مطالعه روزانه خود تعیین نکردی، سزاوار است که این رو اصلاح کنید و هوشیار باشید (که فرصت ها رو از دست ندهید.)

مطالعه بر سه قانون بنا شده است:
۱ : قسمت بندی کردن [یعنی: مقدار مطالعه روزانه خود رو تعیین کردن]
۲ : ملتزم بودن به قسمت بندی [بر برنامه مداومت داشتن]
۳ : نوشتن فوائد و مسائل مهم کتاب [در ابتدا کتاب یا در دفتر جدا]

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

30 Sep, 10:57


🍃برنامه ای برای حفظ قرآن؛ متناسب با تمام افراد🍃

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

30 Sep, 10:50


¤ « الإمام أحمد» در کتب امام بیهقی (ت: ۴۵۸ هـ) رحمه الله تعالی خود امام بیهقی است.

مراد از عبارت «الإمام أحمد»، امام سنت احمد بن محمد بن حنبل رحمه الله تعالی نیست، و اگر بخواهد از امام سنت احمد ابن حنبل رحمه الله تعالی یاد کند ایشان رو منسوب به جد می کند و می گویند: «أحمد ابن حنبل».

برخی در این مسأله به اشتباه مى افتند، و اقوال امام بيهقى را به امام احمد ابن حنبل نسبت مى دهند؛ این است که شناخت مناهج کتب و آشنايى با اصطلاحات علوم و كتب برای طلاب ضروری و لازم است.

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

28 Sep, 14:13


📌قال أحد الإخوة :
أحس الشيعي يستشعر في مثل هذه الأحداث #عدم وجود صاحب الزمان !

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

22 Sep, 06:44


آیا اینکه در روایات شیعه آمده [هكذا نزلت]، دلالت بر این دارد که تأویل آیه چنین بوده یا تنزیل آیه ؟


پاسخ از ملا باقر مجلسی 👇🏻

٢٣ ـ الحسين بن محمد ، عن معلى بن محمد ، عن جعفر بن محمد بن عبيد الله ، عن محمد بن عيسى القمي ، عن محمد بن سليمان ، عن عبد الله بن سنان ، عن أبي عبد الله عليه‌السلام في قوله « وَلَقَدْ عَهِدْنا إِلى آدَمَ مِنْ قَبْلُ » كلمات في محمد وعلي وفاطمة والحسن والحسين والأئمة عليهم‌السلام من ذريتهم « فَنَسِيَ » هكذا والله نزلت على محمد صلى‌الله‌عليه‌وآله.

الحديث الثالث والعشرون ضعيف.

« هكذا والله نزلت » ظاهر بل صريح في التنزيل ، وتأويله بالتأويل بأن يكون المعنى قال جبرئيل عليه‌السلام عند نزوله أن معناه هذا في غاية البعد.

📚مرآة العقول ٥/٢٦


٤٧ ـ علي بن إبراهيم ، عن أحمد بن محمد ، عن محمد بن خالد ، عن محمد بن سليمان ، عن أبيه ، عن أبي بصير ، عن أبي عبد الله عليه‌السلام في قول الله تعالى : « سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ. لِلْكافِرينَ » بولاية علي « لَيْسَ لَهُ دافِعٌ » [٢] ثم قال هكذا والله نزل بها جبرئيل عليه‌السلام على محمد صلى‌الله‌عليه‌وآله.

الحديث السابع والأربعون : ضعيف.

« بولاية علي » تنزيلا كما هو #الظاهر ، أو تأويلا على #احتمال_بعيد ، وقد مر في شرح الحديث السابع والثلاثين ما يؤيد ذلك.

📚مرآة العقول ٥/٦٠

@rodoud_elmi

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

09 Sep, 19:32


📌رشيد إيلال ملحد [ برادر شيعـہ ] :
جا دارد به مناسبت مرگ استیون هاوکینگ، تسلیت گرم بڪنیم، ڪه جزو أنبیاء جدید و حامݪ رسالات خداوند هستند و خدمات مفیدی به بشریت ڪردند، و از علماء مسلمین ( تابع تراث اسلام ) میپرسم که بشریت چه بهره ای از شما بردند !؟
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
- از تحقیقات جدید این مݪحد؛
پیامبر سید المرسݪین و امام المتقین و افضݪ بشریت نیست، و هیچ گاه بر پیامبر صلوات نمیفرستم و نخواهم فرستاد !!

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

29 Aug, 20:22


رافضـ🦄ــۍ: رضاع یعنی اینکه فردی دهن خودش را روی سینه ای خانومی قرار بده و از آن بمَکد؛ خود این رافضی میپرسد؛
این را کی گفته!؟
همه فقهای مسلمین و اهل لغت بر این اجماع دارند!

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

29 Aug, 20:21


🛑 برخی می‌گویند رضاع تنها به وسیله مکیدن از سینه حاصل می‌شود و نوشیدن شیر در ظرف رضاع محسوب نمی‌گردد !

◾️پاسخ :

هنگامی که به کتب لغوی و فقهی رجوع میکنیم، میبینیم که #رضاع، مطلقِ رساندن شیر به طفل است. و در آن قید نشده که حتما باید با مکیدن پستان صورت بگیرد. ↓↓

📌امام ابن فارس :

(رَضَعَ) الرّاءُ والضّادُ والعَيْنُ أصْلٌ واحِدٌ، وهُوَ شُرْبُ اللَّبَنِ مِنَ الضَّرْعِ أوِ الثَّدْيِ

📚مقاييس اللغة ٢/‏٤٠٠ — ابن فارس (ت ٣٩٥)

📌امام ابن سيده :

رَضَعَ الصبيُّ: شَرِبَ اللَّبن

📚المخصص ٤/‏٣٧٠ — ابن سيده (ت ٤٥٨)

📌امام خلیل بن احمد:

وأرضعته أمّه، أي: سقته

📚العين ١/‏٢٧٠ — الخليل بن أحمد الفراهيدي (ت ١٧٠)

📌امام الکاسانی :

واسْمُ الرَّضاعِ لا يَقِفُ عَلى الِارْتِضاعِ مِن الثَّدْيِ فَإنَّ العَرَبَ تَقُولُ يَتِيمٌ راضِعٌ وإنْ كانَ يَرْضَعُ بِلَبَنِ الشّاةِ والبَقَرِ ولا عَلى فِعْلِ الِارْتِضاعِ

📚بدائع الصنائع في ترتيب الشرائع ٤/‏٨ — الكاساني (ت ٥٨٧)

📌امام ابن عبدالبر مالکی:

وقَدْ أجْمَعَ فُقَهاءُ الأمْصارِ عَلى التَّحْرِيمِ بِما يَشْرَبُهُ الغُلامُ الرَّضِيعُ مِن (لَبَنِ) المَرْأةِ وإنْ لَمْ يَمُصَّهُ مِن ثَدْيِها

📚التمهيد لما في الموطأ من المعاني والأسانيد ٨/‏٢٥٧ — ابن عبد البر (ت ٤٦٣)

📌امام عبد الرحمن المقدسي :

ولَنا، أنّ الاعْتِبارَ بِشُرْبِ الصبيِّ له؛ لأنّه المُحَرِّمُ، ولهذا يَثْبُتُ التَّحْريمُ به مِن غيرِ رَضاعٍ، ولو ارْتَضَعَ بحيثُ يَصِلُ إلى فِيهِ، ثم مَجَّه، لم يَثْبُتِ التَّحْريمُ، فكان الاعْتِبارُ به

📚الشرح الكبير على المقنع ت التركي ٢٤/‏٢٣٨ — المقدسي، عبد الرحمن (ت ٦٨٢)

📌علامه علي الصعيدي العدوي :

وظَهَرَ أنَّ الرَّضاعَ وُصُولُ اللَّبَنِ لِجَوْفِ الرَّضِيعِ عَلى أيِّ وجْهٍ لا ضَمُّ الشَّفَتَيْنِ عَلى مَحِلِّ خُرُوجِ اللَّبَنِ مِن ثَدْيٍ لِطَلَبِ خُرُوجِهِ.

📚حاشية العدوي على كفاية الطالب الرباني ٢/‏١١٦ — علي الصعيدي العدوي (ت ١١٨٩)

📌امام ابن نجیم حنفی :

وأمّا فِي الشَّرِيعَةِ فَما أفادَهُ (قَوْلُهُ: هُوَ مَصُّ الرَّضِيعِ مِن ثَدْيِ الآدَمِيَّةِ فِي وقْتٍ مَخْصُوصٍ) أيْ وُصُولُ اللَّبَنِ مِن ثَدْيِ المَرْأةِ إلى جَوْفِ الصَّغِيرِ مِن فَمِهِ أوْ أنْفِهِ فِي مُدَّةِ الرَّضاعِ الآتِيَةِ فَشَمِلَ ما إذا حَلَبَتْ لَبَنَها فِي قارُورَةٍ فَإنَّ الحُرْمَةَ تَثْبُتُ بِإيجارِ هَذا اللَّبَنِ صَبِيًّا، وإنْ لَمْ يُوجَدْ المَصُّ وإنَّما ذَكَرَهُ لِأنَّهُ سَبَبٌ لِلْوُصُولِ فَأطْلَقَ السَّبَبَ وأرادَ المُسَبَّبَ فَلا فَرْقَ بَيْنَ المَصِّ، والصَّبِّ، والسَّعُوطِ، والوَجُورِ

📚البحر الرائق شرح كنز الدقائق ومنحة الخالق وتكملة الطوري ٣/‏٢٣٨ — ابن نجيم (ت ٩٧٠)

📌علامه ابن عثیمین :

قوله: «الرضاع» الرضاع لغة: مص الثدي لاستخراج اللبن منه.

أما في الشرع فهو أعم من هذا، فهو إيصال اللبن إلى الطفل، سواء عن طريق الثدي أو عن طريق الأنبوب، أو عن طريق الإناء العادي، المهم هو وصول اللبن إلى الطفل بأي وسيلة، وهذا من النوادر أن يكون المعنى الشرعي أعم من المعنى اللغوي؛ لأن العادة أن المعنى اللغوي أعم من المعنى الشرعي، ولكن أحيانًا يكون المعنى الشرعي أوسع من المعنى اللغوي

📚الشرح الممتع على زاد المستقنع ١٣/‏٤٢١ — ابن عثيمين (ت ١٤٢١)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✍🏻فلذا رضاع هم با مکیدن سینه حاصل می‌شود وهم با نوشیدن از ظرف یا هر روشی که باعث شود شیر به معده برسد.

اݪتَحقِیقآت ــــــ📕

27 Aug, 13:03


📌آیا بین اهݪ عݪم در نسبت دادن فتوای رضاع ڪبیر به أم اݪــمؤمنین عایشه - رضي الله عنها - اتفاق وجود دارد !؟

🔹 قاݪ الإمام ماݪڪ ؛ رضاع ڪبیر رخصتی از جانب رسول اڪرم [به سالم] بوده, و بعد ایشان هیچ ڪسی از مردم به آن عمݪ نڪردند.


قالَ مالِكٌ: إنَّما كانَ ذَلِكَ رُخْصَةً مِن رَسُولِ اللَّهِ ﷺ، ولَمْ يَعْمَلِ النّاسُ مِن بَعْدِهِ، ولَوْ كانَ عَلَيْهِ العَمَلُ لَعَمِلَ بِهِ النّاسُ بَعْدَهُ.

📕📚مسند الموطأ للجوهري ١/‏١٧٢ — الجوهري، أبو القاسم (ت ٣٨١)

محݪ شاهد : اگر ام المؤمنین عایشه به آن فتوی میداده، حداقل امام مالڪ او را استثناء می‌نـمود، ایشان هم امام دار الهجره؛ مدینه منوره بوده اند و به عمݪ و فتوای مردم شهر خود آگاه است.


🔹قاݪ ابوبڪر الجصاص؛ از حضرت عایشه - رضي الله عنها - روایاتی نقݪ شده که رضاع اݪڪبیر محرمیت ایجاد نمیڪند و این دݪالت بر رجــوع ایشان از این فتوی دارد فلذا اتفاق حاصل شد که رضاع ڪبیر محرمیت ایجاد نمیڪند.

وَلَا نَعْلَمُ أَحَدًا مِنْ الْفُقَهَاءِ قَالَ بِرَضَاعِ الْكَبِيرِ إلَّا شَيْءٌ يُرْوَى عَنْ اللَّيْثِ بْنِ سَعْدٍ يَرْوِيهِ عَنْهُ أَبُو صَالِحٍ أَنَّ رَضَاعَ الْكَبِيرِ يُحَرِّمُ وَهُوَ قَوْلٌ شَاذٌّ لِأَنَّهُ قَدْ رُوِيَ عَنْ عَائِشَةَ مَا يَدُلُّ عَلَى أَنَّهُ لَا يُحَرِّمُ وَهُوَ مَا رَوَى الْحَجَّاجُ عَنْ الْحَكَمِ عَنْ أَبِي الشَّعْثَاءِ عَنْ عَائِشَةَ قَالَتْ يَحْرُمُ مِنْ الرَّضَاعِ مَا أَنْبَتَ اللَّحْمَ وَالدَّمَ ... .
وَرُوِيَ عَنْ النَّبِيِّ ﷺ في حديث عائشة الذي قدمنا إنَّمَا الرَّضَاعَةُ مِنْ الْمَجَاعَةِ وَفِي حَدِيثٍ آخَرَ مَا أَنْبَتَ اللَّحْمَ وَأَنْشَزَ الْعَظْمَ وَهَذَا يَنْفِي كَوْنَ الرَّضَاعِ فِي الْكَبِيرِ وَقَدْ رُوِيَ حَدِيثُ عَائِشَةَ الَّذِي قَدَّمْنَاهُ فِي رَضَاعِ الْكَبِيرِ عَلَى وَجْهٍ آخَرَ وَهُوَ مَا رَوَى عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ الْقَاسِمِ عَنْ أَبِيهِ أَنَّ عَائِشَةَ كَانَتْ تَأْمُرُ بِنْتَ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي بَكْرٍ أَنْ تُرْضِعَ الصِّبْيَانَ حَتَّى يَدْخُلُوا عَلَيْهَا إذَا صَارُوا رِجَالًا فَإِذَا ثَبَتَ شُذُوذُ قَوْلِ مَنْ أَوْجَبَ رَضَاعَ الْكَبِيرِ فَحَصَلَ الِاتِّفَاقُ عَلَى أَنَّ رضاع الكبير غير محرم وبالله التوفيق.

📕📚أحكام القرآن للجصاص ت قمحاوي ٢/‏١١٤ — أبو بكر الرازي الجصاص (ت ٣٧٠)

🔹 قاݪ اݪڪاسانۍ ؛ روایاتی نقل شده ڪه دݪاݪت بر رجوع أم اݪمؤمنین از این فتوی دارد، و روایتی هست ڪه حضرت عایشه میگوید ؛ رضاعی محرمیت ایجاد میڪند ڪه در ڪودڪی رخ داده باشد.

وَأَمَّا عَمَلُ عَائِشَةَ - رَضِيَ اللَّهُ عَنْهَا - فَقَدْ رُوِيَ عَنْهَا مَا يَدُلُّ عَلَى رُجُوعِهَا فَإِنَّهُ رُوِيَ عَنْهَا أَنَّهَا قَالَتْ: لَا يُحَرِّمُ مِنْ الرَّضَاعِ إلَّا مَا أَنْبَتَ اللَّحْمَ وَالدَّمَ.

📕📚بدائع الصنائع في ترتيب الشرائع ٤/‏٦ — الكاساني (ت ٥٨٧)

1,278

subscribers

924

photos

70

videos