Últimas publicaciones de شعر آیینی (@religious_poems) en Telegram

Publicaciones de Telegram de شعر آیینی

شعر آیینی
هر روز یک شعر آیینی

ارتباط با ادمین👇
@hosi_kalan
949 Suscriptores
8 Fotos
18 Videos
Última Actualización 10.03.2025 11:34

Canales Similares

رادیو توحید
2,859 Suscriptores
بر پا
1,616 Suscriptores

El contenido más reciente compartido por شعر آیینی en Telegram

شعر آیینی

22 Sep, 19:41

338

#۲۱۶۱
1403/7/1


در عزای رقیه محزون
طبق رسم محرّم هر سال

شب سوم شب جنون من است
وسط روضه می‌روم از حال

راستی دختر سه ساله بگو
راز این گنبد سپید تو چیست؟

نکند رنگ گیسوان تو را
دیده باشد کسی زبانم لال؟

#شایان_مصلح

@religious_poems
شعر آیینی

21 Sep, 08:38

313

#۲۱۶۰
1403/6/31


صاحب حوض کوثر و آب بقا محمد است
آینه در آینه تکرار خدا محمد است

خدا هر آن‌چه بخشد از طفیلی وجود اوست
خالق بی چون و چرای ماسوا محمد است

علی روایتش کند اوّلنا محمد و
اوسطنا محمد و آخرنا محمد است

قبله به سوی مرتضی سجود می‌کند ولی
قبله به وقت هر نماز مرتضی محمد است

کعبه طواف می‌کند پای برهنه گرد او
صفای سنگ وا نهم سعی و صفا محمد است

تربت کربلا اگر شفا دهد به اذن اوست
راز شفای تربت خون خدا محمد است

اگر چه اژدها شود عصای موسای نبی
معجزه کار او بود ذکر عصا محمد است

اقامه نماز ما سوی مدینةالنبی‌ست
قبله‌نمای شیعیان در همه جا محمد است

تربت او مدینه و در همه جا حضور  اوست
مثل خداست ذات او نگو کجا محمد است

ظاهر لوح و قلم و کرسی و عرش جسم اوست
سرّ احد در دل اسرار دعا محمد است

میم میان اسم او تمام راز خلقت است
ذات درون ذات‌ها یقین نما محمد است

فرق میان عابد و شکوه معبود کجاست؟
تمایزش نقطه بود نقطه با محمد است

نبی و صدیق و ولی عاصی و فرزانه و مست
چشم امید همگان روز جزا محمد است

طبیب نوح و آدم و دوای موسی و مسیح
بخوان تو یا من اسمه چون که دوا محمد است

تو را رها نمی‌کند گر چه رهایش بکنی
رفیق روز بی‌کسی در دو سرا محمد است

#سجاد_احمدیان

@religious_poems
شعر آیینی

20 Sep, 16:20

265

#۲۱۵۹
1403/6/30


خبر آمد که ز معشوق خبر می‌آید
ره گشایید که یارم ز سفر می‌آید

کاش می‌شد که ببافند کمی مویم را
آب و آیینه بیارید پدر می‌آید

نه تو از عهده این سوخته برمی‌آیی
نه دگر موی سرم تا به کمر می‌آید

جگرت بودم و درد تو گرفتارم کرد
غالباً درد به دنبال جگر می‌آید

راستی! گم شده سنجاق سرم دست تو نیست؟
سر که آشفته شود حوصله سر می‌آید

هست پیراهنی از غارت آن شب به تنم
نیم‌عمامه از آن بهر تو در می‌آید

به کسی ربط ندارد که تو را می‌بوسم
که به جز من ز پس کار تو بر می‌آید؟

راستی! هیچ خبردار شدی تب کردم؟
راستی! لاغری من به نظر می‌آید

راستی! هست به یادت دم چادر گفتی
دختر من! به تو چادر چقدر می‌آید

سرمه‌ای را که تو از مکه خریدی بردند
جای آن لخته خونم ز بصر می‌آید

#محمد_سهرابی

@religious_poems
شعر آیینی

19 Sep, 18:32

270

#۲۱۵۸
1403/6/29


پا پس کشیده‌ایم و دم از جنگ می‌زنیم
از دور دشمنان تو را سنگ می‌زنیم

وقتی که نیستی غم‌مان نیست بیخودی
حرف از غم فراق و دل تنگ می‌زنیم

ما وقت حرف پشت تو با سر دویده‌ایم
اما همیشه وقت عمل لنگ می‌زنیم

یک عمر گریه ندبه دعا اهل کوفه‌ایم
روز ظهور ما به تو نیرنگ می‌زنیم

#شایان_مصلح

@religious_poems
شعر آیینی

17 Sep, 20:09

361

#۲۱۵۷
1403/6/27


جرمم آن‌جا که لنگر اندازد
گردش از چرخ اخگر اندازد

با چنین جرم خوش‌دلم که خدای
کار محشر به حیدر اندازد

یا علی گر به حشر قنبر تو
کبر را سایه بر سر اندازد

جای دارد که ابر رحمت تو
سایه بر اهل محشر اندازد

این نه وصف تو شد که می‌گویم
در ز افلاک برتر اندازد

قنبرت را همی سزد به خدای
طرح افلاک دیگر اندازد

#ناشناس

@religious_poems
شعر آیینی

15 Sep, 08:53

480

#۲۱۵۶
1403/6/25


برائت را بخر لعن عمر کن
نماز شب سحر لعن عمر کن

به روی دامن مادر بنه سر
به همراه پدر لعن عمر کن

درون روضه زهرای اطهر
چو می‌سوزد جگر لعن عمر کن

به تعداد تمام ریگ صحرا
به جای هر بشر لعن عمر کن

ندارد گر ثمر سیر و سلوکت
چو می‌خواهی ثمر لعن عمر کن

به هر جا روضه عباس و مشک است
به یاد آن قمر لعن عمر کن

درون جنّتم رفتی کمی بغض
به همراهت ببر لعن عمر کن

به فرزندت وصیت کن دم مرگ
دمادم ای پسر لعن عمر کن

نصیحت کن به هر آشفته‌دل که
شود کامت شکر لعن عمر کن

#سجاد_احمدیان

@religious_poems
شعر آیینی

13 Sep, 19:34

333

#۲۱۵۵
1403/6/23


رفتم غبار مرقد مولا علی شوم
گفتند قبل تو مه و خورشید در صف‌اند

#نوید_افتاده

@religious_poems
شعر آیینی

12 Sep, 07:15

408

#۲۱۵۴
1403/6/22


مثل دشتی که ترک خورده و عطشان باشد
از خراسان طلب بارش باران داریم

از سر کفر نگفتیم: شفا دست شماست
ما به دستان شفابخش تو ایمان داریم

یک نجف قسمت ما کن به خدا یک عمر است
غصه جامعه‌خواندن دم ایوان داریم

شک ندارم که پس از مرگ ملائک گویند:
از دل مقبره برخیز که مهمان داریم

ما سراسیمه بپرسیم که آن مهمان کیست؟
و بگویند که مهمان ز خراسان داریم

در بهشت ابدی حبّ وطن چون داریم
خانه‌ای پیش ولی نعمت ایران داریم

#مهدی_وزیری

@religious_poems