Ramin Mazhar رامین مظهر @raminmazhar Channel on Telegram

Ramin Mazhar رامین مظهر

@raminmazhar


Ramin Mazhar رامین مظهر (Persian)

با خوش آمدید به کانال تلگرام رامین مظهر رامین مظهر. این کانال برای علاقه‌مندان به هنر و زندگی هنرمندان ایرانی مناسب است. رامین مظهر هنرمند و طراح معروف ایرانی است که آثارش در سراسر جهان شناخته شده است. او با استفاده از تصاویر، عکس‌ها و ویدیوها، زندگی و آثار خود را با دیگران به اشتراک می‌گذارد. اگر به دنبال آشنایی بیشتر با هنر و زندگی هنرمندان ایرانی هستید، این کانال مناسب برای شماست. پس عجله کنید و به کانال تلگرام رامین مظهر بپیوندید تا از محتوای جذاب و الهام‌بخش این هنرمند لذت ببرید.

Ramin Mazhar رامین مظهر

16 Nov, 10:13


چراغ‌دست بینداز کوچه تاریک است
تو چشم‌هایی داری که جای تبریک است

به انعکاس تن خود در آب می‌نگری
چقدر دریا با عکس تو اروتیک است

مرا نبوس که از دست دادنت سخت است
در این اواخر قلبم زیاد باریک است

همان‌قدر که نگاهت به عشق پست مدرن
عواطف تو و زیبایی‌ات کلاسیک است

بیار پایین آهنگ «ساربان» را که
صدایی آمد از کوچه... باز شلیک است...

دگر نه حوصله‌ای به قدم زدن مانده
دگر نه حال و هوای گپ رمانتیک است

به جای گپ زدن از عشق، می‌روم سر کار
و عمر کارگران گرد و خاک فابریکه است

رامین مظهر

Ramin Mazhar رامین مظهر

10 Nov, 17:12


اگر که خاک شود خشت خشت گنبد چه؟
اگر فرو برود لاله زیر مرقد چه؟

شراب ریخته باشم اگر به حلق زمان
اگر که ساعت در سمت چپ بچرخد چه؟

اگر که علت دیوانگیم رفتن توست
حساب الکل هشتاد و چند درصد چه؟

حساب مصرف برق و حساب نان و شراب
حساب سگرت ارزان و دود ممتد چه؟

بد است حالت ما، بیش از آنکه فکر کنی
اگر که حال جهان بیش از این شود بد چه؟

مرا قسم به کلام خدای خود دادی
کلام پاک خداوند را به مرتد چه؟

بمان که ماه بمیرد، زمین دو پاره شود
ولی تو باید باشی!
اگر نباید چه؟

سوال کردم که: دوستم نداری نه؟
جواب دادی: شاید. بگو که شاید چه؟

رامین مظهر

https://t.me/raminmazhar

Ramin Mazhar رامین مظهر

04 Nov, 19:25


هوای تازه و ساز سه‌تار در باران
و رقص وحشی موهای یار در باران

نگاه سردم و گوشم که زل زده با ترس
به ایستگاه و به سوت قطار در باران

قرار اول ما در غروب اول ماه
قرار آخر ما پای دار در باران

تو آمدی که بگویی عروسی‌ات کردند
تو آمدی که بگویی ببار در باران

هزار صاعقه در من شکسته شد امشب
بمان که گریه کنم زار زار در باران

لباس‌های تو خیس و از آن برون زده است
دو تا پرنده، دو دانه انار در باران

تو می‌روی و اجل می‌رسد خداحافظ!
به گورم از لب خود گل بکار در باران

رامین مظهر

https://t.me/raminmazhar

Ramin Mazhar رامین مظهر

31 Oct, 19:46


در بامداد این هفته به شعر معاصر #افغانستان پرداختیم

با شعرها و ترانه‌هایی از واصف باختری، امیرجان صبوری، قهار عاصی، شایان فریور، سخی راهی، سهراب سیرت، رامین مظهر و...

اگر برنامه را به‌طور زنده از تلویزیون ندیده‌اید، تکرارش را در یوتیوب تماشا کنید:
https://youtu.be/bN-BRiaDmxc?si=Fy80qMbH-edhJlsR

Ramin Mazhar رامین مظهر

17 Oct, 10:31


بیک کوچک



https://youtu.be/7-1nQ80EFTY?si=l7GLy7yFwc3MJB1m

Ramin Mazhar رامین مظهر

15 Oct, 12:06


یک شاخهٔ گندم
غزلی از رامین مظهر
به آواز شبنم ادیبان عزیز

https://t.me/raminmazhar

Ramin Mazhar رامین مظهر

10 Oct, 11:46


#Ahun
#Photography
25 Sep 2024
© RaminMazhar

Ramin Mazhar رامین مظهر

08 Oct, 17:30


#Ahun
#Photography
25 Sep 2024
© RaminMazhar

Ramin Mazhar رامین مظهر

07 Oct, 19:18


زیبا

غزلی از رامین مظهر
به آواز شکیب مصدق

Ramin Mazhar رامین مظهر

06 Oct, 07:34


یکدسته رز دادی برایم روز آخر که
بین جدال ایدیولوژیک گم کردم
مثل چراغ دست که میراث مادر بود
و نیمه‌شب در کوچه‌ی تاریک گم کردم
دست ترا در بین اجسادی که انبارند
دهلیز در دهلیز کلینیک گم کردم
من کودکی‌های خودم را لابلای دود
در لابلای آتش و شلیک گم کردم

...

غرق هراس از خاطری هستم که آینده
قربان آیات کتاب مندرس باشد
پاکند آنها که سر ما بمب می‌ریزند
عیبی ندارد پس اگر دستم نجس باشد
بنشینم از بهر نوازش کردن نعشت
ای‌کاش در دستان تو یک ذره حس باشد
دنیا برای تو جوانی‌ای بدهکار است
که دستکم یک روز آن بی‌استرس باشد

...

یک آلبوم عکس کهنه زیر مشتی خاک
تنها گواه مهربانی‌های ما بوده
در رادیو گفتند از قتل جوانانی
که جزئیات‌شان، نشانی‌های ما بوده
شلیک‌ها در بر گرفتند آسمان‌ها را
این آخر کاغذپرانی‌های ما بوده
آنچه که ساده ساده می‌دادند بر بادش
با چشم می‌دیدم جوانی‌های ما بوده
...

یکبار در روز گریز از کمپ آوشویتس
در روزهای سرخ برلین عاشقت بودم
یکبار در روزی که می‌کوچیدی از بیروت
با خواندن آهنگ غمگین عاشقت بودم
یکبار مُردم از جدایی تو در تهران
یکبار زیر چکمه‌ی دین... عاشقت بودم
در هر خیابان ریخت خونت، گریه‌ات کردم
از دشت برچی تا فلسطین عاشقت بودم


...

اکنون محل زندگی‌ات شهر کابل هست
عاشق کند یک شهر دیگر را طواف از چه؟
جلاد می‌گوید مرا چندیست بخشیده
خیلی بزرگی کرده است اما معاف از چه؟
در روبروی دوربینی می‌نشینم تا
ریکورد باشد اعترافم، اعتراف از چه؟
این شهر را آزاد خواهم کرد... تنهایی
می‌خواستی که می‌زدم بیهوده لاف از چه؟

...

آبی نمی‌ریزد کسی روز سفر پشتم
مانده است بی‌پاسخ در این کوچه سلامم یار
هویت همنسل‌هایم بی‌کسی بوده
کس برنخواهد خاست بهر انتقامم یار
لطفا کنارم باش تا پایان این مشروب
حس می‌کنم تا آخر امشب تمامم یار
ما و تو مجرم بوده‌ایم از زادروزمان
من هم نمی‌دانم چه بوده اتهامم یار

رامین مظهر

Ramin Mazhar رامین مظهر

30 Sep, 19:04


#Ahun
#Photography
Sep 2024
© RaminMazhar

Ramin Mazhar رامین مظهر

29 Sep, 07:31


#Ahun
#Photography
Sep 2024
© RaminMazhar

Ramin Mazhar رامین مظهر

26 Sep, 11:32


#Ahun
#Photography
25 Sep 2021
© RaminMazhar

Ramin Mazhar رامین مظهر

19 Sep, 19:09


#Ahun
#Photography
19 Sep 2021
© RaminMazhar

Ramin Mazhar رامین مظهر

18 Sep, 12:55


#Ahun
#Photography
© RaminMazhar
18 Sep 2024

Ramin Mazhar رامین مظهر

18 Sep, 06:49


آنگونه که با سنگ خواهد یافت تکوین کوه
این سرزمین آغاز می‌شد با نخستین کوه
سنگردی‌ای ای کاش می‌خواندی برای ما
تا ماتم ما اندکی می‌یافت تسکین کوه
بر روی قبر هر چریکی لاله روییده
خون جوان کرده ترا اینگونه تزئین کوه
من گردنه در گردنه دیوانه‌ات هستم
ای پشت چندین کوه دیگر باز چندین کوه
وقتی که پای عشق در بین است، در پایش
چون برف‌کوچی می‌شوی از خویش پایین کوه
مهتاب امشب به زنی خوابیده می‌ماند
وقتی لحافش مه شده، وقتی که بالین کوه
تنهایی تو جای خالی کی است ای دشت؟
درد چه کس کرده ترا اینقدر سنگین کوه؟
شیهه کشیده اسب‌ها در جیگر دره
پرواز کرده در افق یکدست شاهین کوه
زن‌ها ببین آواز می‌خوانند آزادی
آزاد خواهی شد از این درد سهمگین کوه!
فرزندهایت دشمن وحشی‌ت را کافیست
در سنگرت با خاطر آرام بنشین کوه

رامین مظهر

Ramin Mazhar رامین مظهر

17 Sep, 19:14


#Photography
#Ahun
17 Sep 2024

Ramin Mazhar رامین مظهر

17 Sep, 19:13


#Photography
#Ahun
17 Sep 2024

Ramin Mazhar رامین مظهر

31 Aug, 11:04


شب و کوه و درختان زیر باران
و باران زیر باران زیر باران

خیابان در خیابان راه می‌رفت
زنی با پای عریان زیر باران

رامین مظهر

Ramin Mazhar رامین مظهر

29 Aug, 19:26


او آرزوی کوچکی دارد
حسِ همین که خانه، زندان نیست
حسِ سقوط طالبان یعنی
بخت پرنده، تیرباران نیست

او آرزوی کوچکی دارد
باریده است از آسمان‌‌ها گل
کوچه پر از زن‌های پیروز است
تیتر خبر: آزادی کابل

او آرزوی کوچکی دارد
با گریه برگشتن به مکتب‌ها
با گریه برگشتن به دانشگاه
آزادی از زنجیر مذهب‌ها

او آرزوی کوچکی دارد
چون شاخه‌ی یاسی سر گیسو
زن‌ها گرفتند ارگ را امصبح
آوازه پیچیده است در هر سو

او آرزوی کوچکی دارد
پایان قطعی سیاهی‌ها
من چهل شب از فرط خوشحالی
رقصیده‌ام در چارراهی‌ها

او آرزوی کوچکی دارد
آواز خواندن در خیابان‌ها
وقتی از آوازش نمی‌لرزد
بنیاد ایمان مسلمان‌ها

او آرزوی کوچکی دارد
چون جای بوسه، مانده در گردن
حس کن که روزی صفر خواهد شد
آمارهای خودکشی کردن

امید اینکه کودکی دیگر
آینده‌ی خونی نخواهد داشت
دیگر زبان مادری ما
پیگرد قانونی نخواهد داشت

موزیسین انگشت‌هایش را
زیر تبر تاوان نخواهد داد
آموزگار قریه‌ی پایین
زیر شکنجه جان نخواهد داد

پنهان نشو زیرِ زمین دیگر
دیگر دلیلی نیست بعد از این
بر صورت مردان این کشور
آثار سیلی نیست بعد از این

مغرور و محنت‌دیده و محکم
عاصی و خشم‌آگنده و سرکش
زن‌های کابل چادری‌ها را
در چارراهی‌ها زدند آتش

هر جا که دیدی دختر کابل
یک نام دارد؛ نامش «آزادی»ست
نامش اگر بر فرض هندوکوه
نامش اگر ذکیه خدادادی است

او آرزوی کوچکی دارد
باریده است از آسمان‌‌ها گل
کوچه پر از زن‌های پیروز است
تیتر خبر: آزادی کابل

بغضش چرا ناگاه می‌ترکد
در لابلای گفت‌وگوهایش؟
من قول دادم می‌رسد روزی
او به تمام آرزوهایش

رامین مظهر