بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل) @paygahsher Channel on Telegram

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

@paygahsher


کانال بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک،مقتل )

http://Eitaa.com/paygahser

انتشار مطالب همراه با نام شاعر و ذکر صلوات جهت تعجیل فرج و سلامتی آقا امام زمان (عج)

🔷وقف زهراست همه گریه ما
حَسنیه است حُسینیه ما 🔷

@khademollhasan ☜خادم شما در کانال

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل) (Persian)

بیت الحسن یک پایگاه تخصصی است که به شعر سبک و مقتل اختصاص دارد. این کانال فضایی مناسب برای علاقمندان به شعر و ادبیات است که علاوه بر لذت بردن از آثار شاعران، می‌خواهند با ذکر صلوات، تعجیل فرج و سلامتی آقا امام زمان (عج) همراهی کنند. مطالب منتشر شده در این کانال همراه با نام شاعر ارائه می‌شود تا علاوه بر لذت بردن از شعر، بتوانیم به مقام شاعران احترام بگذاریم. علاوه بر این، با پیوستن به کانال، فضایی پر از عشق و احترام به ادبیات خواهید یافت. اگر علاقمند به شعر سبک و مقتل هستید، این کانال یک فضای عالی برای شماست. به کانال پایگاه شعر به آدرس http://Eitaa.com/paygahser ملحق شوید و از آثار شاعران برجسته لذت ببرید. خادم شما در این کانال منتظر حضور شماست.

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

05 Dec, 16:58


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷



💢 تنها خیالی را میانِ خانه می‌شست 💢




شب بود و از خون‌گریه‌هایش ماه می‌سوخت
عکس علی در چاه بود و  چاه می‌سوخت

تنهاست...، دارد می‌کشد آب، آب نه اشک
تا پیش زهرا آب هم در راه می‌سوخت

از بس‌که آتش داشت در سینه عرق داشت
می‌خواست تا آهی کشد که آه می‌سوخت

تنها خیالی را میانِ خانه می‌شست
طوری که پیش او رسول‌الله می‌سوخت

اسما بریز آب روان باید بشوید
آن خانمی را که در آن درگاه می‌سوخت

عمداً فرستاده حسن را سوی سلمان
از بسکه با  اُماه یا اُماه  می‌سوخت

در بینِ دندان  آستین را داشت زینب
خود را حسینش گاه می‌زد گاه می‌سوخت

دستش به پهلو زد ،سرش را زد به دیوار
از زخمهای همسری همراه می‌سوخت

دستش به بازو خورد ای لعنت به قنفذ...
می‌زد نفُس می‌گفت: یافتاح  می‌سوخت

خون می‌چکد از سنگِ غسل، از شانه، تابوت
در زیر کوهِ داغ گویا کاه می‌سوخت

* *

از علقمه هم آب را می‌بُرد عباس
در بین گهواره لبی جانکاه می‌سوخت

با مَشک، سقا در میان راه می‌ریخت
بی آب سقا  در میان راه می‌سوخت

با سر عمو اُفتاد زهرا بود و می‌دید
در شعله  زُلفِ خیمه‌های شاه می‌سوخت

آتش، حرامی، تازیانه، چنگ، سیلی
گیسوی طفلی رو به قربانگاه می‌سوخت

وقتی سرش را دید کج خورده به نیزه
زینب تمام راه  با این ماه می‌سوخت

حسن لطفی فاطمیه۱۴۰۳



#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_بعد_از_شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله
#شام_غریبان_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_فاطمی_حضرت_عباس_علیه_السلام
#مرثیه_حضرت_عباس_علیه_السلام
#شام_غریبان


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

05 Dec, 16:50


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷



💢 زهرا به زیر قبه پریشان شده بیا 💢



چشمم شبیه ابر بهاران شده بیا
آقا دوباره شام غریبان شده بیا

بی تو برای مادرتان گریه می کنیم
این نوکر تو خسته ز هجران شده بیا

این گریه ها بهانه ی تطهیر من شده
قلبم به لطف روضه پشیمان شده بیا

یک سو غم فراق تو، یک سو غم علی
امشب غمم به سینه دوچندان شده بیا

حال و هوای ما همه چون خانه ی علیست
بنگر که نوکر تو پریشان شده بیا

از داغ زخم سینه فقط سینه می زنیم
سینه زن تو بی سر و سامان شده بیا

ای کاش در بقیع روضه بخوانی برایمان
آقا به حق مرقد ویران شده بیا

آقا بنای مرقد زهرا به دست توست
بنگر که خون شیعه خروشان شده بیا

امشب شب زیارتی شاه کربلاست
زهرا به زیر قبه پریشان شده بیا

برپا شده کنار حرم روضه ی حسین
ای وای! چشم فاطمه گریان شده بیا

یک پیرهن برای حسینت نمانده است
آقا به حق پیکر عریان شده بیا


رضا تاجیک فاطمیه۱۴۰۳


#مناجات_فاطمی_با_امام_زمان_عج
#شام_غریبان_حضرت_زهرا_سلام_الله
#شب_زیارتی_اباعبدالله
#الهم_عجل_لویک_الفرج
#شام_غریبان


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

05 Dec, 07:02


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷



💢 کننده ی در خیبر به هق هق افتاده 💢


نشسته بود سر خاک و در بغل زانو
خجل ز چشم کبود و کبودیِ بازو

خودش به دست خودش گل به خاک می کرد و
درون خلوت خود سینه چاک می کرد و

علی که صبر جمیلش مثال عالم شد
ببین چه بود که دیگر تحملش کم شد

نه اینکه گریه کند..نه…ناله سر داده
کننده ی در خیبر به هق هق افتاده

به یاد کوچه و میخ و هجوم نامردان
به یاد غربت زهرا و گریه ی طفلان

به یاد سیلی و چشم کبود زهرایش
برای اینکه شده شام تار دنیایش

کنار مضجع او داد از جگر می زد
گهی به صورت و گاهی به روی سر می زد

دلیل اینکه ندارد قرار در سینه
مقابل نگه او شکست آئینه

چه استعاره ی خوبی چه وجه تشبیهی
شکست آینه و دانه های تسبیحی

رسید روضه به اینجا…علی پراکنده
حسین آمده تا قتله گاه پر کنده

صدای هلهله آمد..بیا..بیا..کشتیم
زدیم اکبر اورا..حسین را کشتیم

چگونه جمع کند او علیِ اکبر را
که گم نموده به این دشت پاره پیکر را

علی اکبر ارباب اربااربا شد
خداست شاهد من سخت در عبا جا شد

همین که خورد زمین لشکری تبسم کرد
عقاب در وسط معرکه تلاطم کرد

حسین دید علی را و دست و پا گم کرد
رسید در بر او ناله زد..تکلم کرد

علیِ اکبر من شد علیِ اکبر ها
و بعد کشتن تو خاک بر سر دنیا…


آرمان صائمی ۱۴۰۳/۰۹/۱۴


#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_بعد_از_شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#شام_غریبان_حضرت_زهرا_سلام_الله
#شام_غریبان


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

05 Dec, 04:28


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷


💢 امروز اما غم گرفته خانه ام‌ را 💢



دیروز بود انگار عشقت در گلم رفت‌
گفتی علی!غم‌های عالم از دلم رفت..

دیروز بود انگار با تو پا گرفتم
خندیدی و آرام دستت را گرفتم

دیروز بود انگار شب را کور کردیم
یک خانه کوچک به زحمت جور کردیم

دیروز بود انگار رونق داشت باغم
با بودن تو غم نمیامد سراغم

دیروز بود انگار گل با شمع بودیم
شب‌ها سر یک سفره باهم جمع بودیم

دیروز بود انگار دنیا کام من بود
در شهر عنوانم علی صف شکن بود

دیروز بود انگار دادم این خبر را
گفتم که زهرا هست بفروشم سپر را

دیروز بود انگار فکرم ماندنت بود
زیباترین اوقات من نان پختنت بود

دیروز بود انگار با شور جوانی
می ایستادی تا نماز شب بخوانی

امروز اما غم گرفته خانه ام‌ را
سر درد اذیت میکند ریحانه ام را

امروز اما هر نمازش بی قنوت است
هرچیز میگویم جواب او سکوت است

امروز اما راه من بن بست خورده
بانوی من سیلی ز مردی پست خورده

امروز اما بخت حیدر واژگون است
هرجای بستر را که میبینیم خون است

امروز اما سوخت مغز استخوانم
با من وصیت کرد بانوی جوانم

امروز اما غم دلم را زیرو رو کرد
از حال زهرایم مغیره پرس و جو کرد

امروز اما کوثر من در مدینه
زخم عمیق میخ در دارد به سینه

امروز اما خاک شسته جامه ام را
گم کرده ام در کوچه ها عمامه ام را..

امروز اما سر به زیر شهر هستم
دنیا بدان من با تو دیگر قهر هستم

امروز اما داغ زد بر روی داغم
فرمود وای از کشته ی خاک عراقم..

گفتم حسین دیدم دو چشمان ترش را
فرمود میبرند لب تشنه سرش را


شید پوریا هاشمی فاطمیه۱۴۰۳



#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_بعد_از_شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله
#شام_غریبان_حضرت_زهرا_سلام_الله
#زبانحال_مولا
#ای_روزگار_علی


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

04 Dec, 19:41


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷



💢 تلخ‌تر از تلخی امروز فردای من است 💢



این غریبی که ز دنیا رفته دنیای من است
اینکه خوابیده است زیر خاک زهرای من است

درب خانه سوخت و با بخت من همرنگ شد
بعد از او تنها سیاهی رنگ دنیای من است

بعد از این راحت بخوابید آی مردم ،پر کشید
اینکه خاموش است دیگر شمع شب‌های من است

رفت جانم، مانده‌ام!جسمم چگونه مانده است
زنده ماندن بعد زهرایم معمای من است

آرزویم خاک شد با او در این غربت فقط
رفتن از دنیای بی زهرا تمنای من است

جای من در کوچه رفت و جای من دستش شکست
خانه تاریک قبر همسرم جای من است

پیش چشمم ضربه ها چشمان او را تار کرد
روضه خوان این مصیبت چشم بینای من است

غربت من با جراحات تنش همدست شد
نیمی از قد کمان فاطمه پای من است

بعد از این من ماندم و یک خانه بی فاطمه
تلخ‌تر از تلخی امروز فردای من است



علی اکبر نازک کار- فاطمیه۱۴۰۳



#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_بعد_از_شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله
#شام_غریبان_حضرت_زهرا_سلام_الله
#شام_غریبان
#ای_روزگار_علی


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

04 Dec, 19:35


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷


💢 غسل تن حوریه ی زخمی چه سخت است💢


دیدی غمش آخر علی را خون جگر کرد
قرآن بخوان اسما که قرآنم سفر کرد

هرچند ساکت بود دلگرمی من بود
با رفتنش دیگر مرا بی بال و پر کرد

یادم نرفته بین محراب عبادت..
با آرزوی مرگ شب ها را سحر کرد

خون مردگی چشمهایش را ندیدم
از بس که پیش محرمش چادر به سر کرد

بیدار بود از درد اما دم نمیزد
با دردهای پیکرش مردانه سر کرد

غسل تن حوریه ی زخمی چه سخت است
از شرم آبم کرد من را محتضر کرد

مسماررا کج کرد تا که من بمانم
در پشت در پای علی سینه سپر کرد

دلشوره و دلواپسی آمد سراغش
هروقت که به معجر زینب نظر کرد..



سید پوریا هاشمی فاطمیه۱۴۰۳


#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#شام_غریبان_حضرت_زهرا_سلام_الله
#شام_غریبان


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

04 Dec, 19:26


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷


💢 یار علی جان دادی و کشتی علی را 💢




افتاده از پا از غم  افتادنش بود
جان داد آنکه شاهد جان دادنش بود

آتش زده بر هستی اش داغ جوانی
فریاد زد اسماء بریز آب روانی

شرمندگی را در نگاه حیدر آورد ...
این غسل ، یک فتاح را از پا در آورد

دست علی باز است، این اوج محن بود
حالا به دست فاطمه بند کفن بود


گفت ای سفرکرده ، ببین اشک یلی را
یار علی جان دادی و کشتی علی را

امشب شکسته دیدمت نخل امیدم
غسلت نفسگیر است ای گیسو سپیدم

درد و دل من مختصر باشد عزیزم
غسال دیدی محتضر باشد عزیزم ...

دیدی رسید از غصه ات دستم به زانو ....
در کندم اما دل نکندم از تو بانو ....

محروم کردی مرتضی را از وجودت ...
دق دادی ام امروز با روی کبودت ...


امشب کسی مانند من بی بال و پر نیست
مستأصلم من، دفن کار یک نفر نیست


ناصر دودانگه فاطمیه۱۴۰۳



#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_بعد_از_شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله
#شام_غریبان_حضرت_زهرا_سلام_الله
#شام_غریبان


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

04 Dec, 19:22


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷


💢 با گریه گفت این تن درهم نماندنی است 💢


با تو برای من غم عالم نماندنی است
با من بمان که با من و تو  غم نماندنی است

این غم کجا برم که برایم میان شهر
یک یار مانده است که آن هم نماندنی است

گفتم طبیب آمد و تا دید وضعِ در
برگشت و رفت و گفت مریضم نماندنی است

پهلو و سینه، صورت و بازو، عزیز من
با این همه جراحت مبهم نماندنی است

مرهم گذاشت زینب و دادت بلند شد
با گریه گفت این تن درهم نماندنی است

مثل خیال گشته‌ای و گفت بسترت
بیهوده است افاقه‌ی مرهم..‌. نماندنی است


سهمِ حسین بی کفنی شد، کفن چه سود ؟
وقتی کفن نه پیرهنی هم نماندنی است

تا فرصت است بوسه بگیر از حسین که..
از زخمِ نیزه‌های دمادم نماندنی است

بوسه بگیر از بدنش که همین بدن
 زیر هزار ضربه‌ی محکم نماندنی است

حسن لطفی ۱۴۰۳/۰۹/۱۴


*می‌سوزم از غمی كه ميان هزار خصم
يک يار مانده بهر تو ، آن هم نماندی‌است
(استاد حاج علی انسانی)



#مرثیه_ایام_بستری_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_فاطمی_امام_حسین_علیه_السلام
#زبانحال_مولا


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

04 Dec, 07:38


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶



💢 بعد تو زندگی من مرگ است 💢



دارم از هوش می‌روم دیگر
همسرت را صدا بزن زهرا
چقدر می‌روی به این خلوت؟
خب سری هم به ما بزن زهرا

خلوت تو شبیه معراج است
پله پله به سمتت آمده‌ام
فکر اینکه نباشی آزار است
قید دنیای بی تو را زده‌ام

حال تو خوب نیست، می‌دانم
اینقدَر بغض را به سینه نریز
اینقدر فکر دلخوشیم نباش
اینقدر گریه را نخند عزیز

بال تو زخم خورده بود اما
پا شدی پر زدی برای علی
من بمیرم برای تو که چقدر
این در، آن در زدی برای علی

کاش می‌شد که زودتر جان را
برساند به لب همین آهم
بعد تو زندگی من مرگ است
بعد تو زندگی نمی‌خواهم*

دوست دارم دوباره برخیزی
تا که با شور و شین گریه کنیم
پس بیا و بلند شو خانم
تا برای حسین گریه کنیم

خواهرش می‌رسد لب گودال
ما بقی را خودت که می‌دانی
او اُخیَّ اِلیَّ می‌گوید
تو بنیّ بنیّ می‌خوانی



حسن معارف وند- فاطمیه۱۴۰۳




#مرثیه_ایام_بستری_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_فاطمی_امام_حسین_علیه_السلام
#زبانحال_مولا


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

04 Dec, 07:13


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶


💢 هِق هِقَت، این آخرین ساعات زجرم می‌دهد 💢


باز دل‌های پریشان را پریشان‌تر مکن
با وصایایت، علی را این‌همه مضطر مکن

حرف از رفتن مزن، آتش به قلبِ من مزن
نا امیدم از خودت ای روحِ پیغمبر مکن

آتشِ دیوار و در، یک‌بار ما را سوخته
بارِ دیگر، شعله بر جان و دل حیدر مکن

حرفی ای بانوی اطهر، از حلالیَّت مگو
با علی، صحبت از این شرمندگی دیگر مکن

اشک می‌ریزی برایم، باز هم یارم شوی
این‌همه خود را فنای غربتِ رهبر مکن

لابد از غسلِ شبانه، هست منظوری ترا
صورت و بازوی خود را، مخفی از همسر مکن

عاقبت با من نگفتی از شکستِ بازویت
وقتِ غسلت، مبتلا بر ناله‌اَم آخر مکن

آیت‌اللهِ علی، آیاتِ تو از هم گسست
بیش از این، محروممان از سوره‌ی کوثر مکن

تو فقط، یکبار کردی از برای خود دعا
این‌همه عجل وفاتی زیر لب یکسر مکن

یک دعا بهر علی کن، تا خدا صبرم دهد
مرتضی را با عروجِ خویش، بی یاور مکن

مجتبای خویش را دریاب، جان فاطمه
محرمِ سِرّ خودت را زود، بی مادر مکن

هِق هِقَت، این آخرین ساعات زجرم می‌دهد
با صدای گریه‌ی خود، با خبر دختر مکن

هر سفارش‌ را که از بهر حسینت می‌کنی
از عطش حرفی به پیش دیده‌ی خواهر   مکن



محمود ژولیده فاطمیه۱۴۰۳



#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_ایام_بستری_حضرت_زهرا_سلام_الله
#زبانحال_مولا


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher



🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

04 Dec, 07:06


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶




💢 برای ماتم تو گریه کار هر کس نیست 💢


دلت ز پهلوی تو بیشتر ترک دارد
به زخم خویش از این غربتم نمک دارد

سقیفه باغ تو را غصب کرد و تا محشر
همیشه آرزویت را به دل ، فدک دارد

به من نگفت تو هم که نگفته ای ، اما
حسن به خواب ، نوای کمک کمک دارد

نگفت حتی یک زن میان شهر نبی
مگر خلیفه ! زن حامله کتک دارد؟

بنای نیتشان نیست بر ملاقاتی
هنوز دشمنمان حیله و کلک دارد

به یادگار برای حسین می ماند
لباس دوخته از خون دست ، حک دارد

حسین از پهلو ضربه می‌خورد بسیار
به شام هم زینب ، ارث مشترک دارد

برای ماتم تو گریه کار هر کس نیست
که دستهای علی در غمت الک دارد


حامد آقایی فاطمیه۱۴۰۳


#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

04 Dec, 07:01


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶



💢 رو به قبله مشو ای قبله ی بی سوی علی 💢


ای که با دست ورم کرده ی خود پای منی
با نفس های کمت نیز مسیحای منی

ماه ماه است عزیزم چه گرفته چه هلال ...
رو بگیری ز علی ، باز تو زهرای منی

ماندنت درد من  و رفتن تو زجر من است
غم امروز منی ،  حسرت فردای منی

آه زانو به بغل کردن من دیدنی است؟!
از پس پوشیه سرگرم تماشای منی

همه ی زندگی ام ،مرگ تمنا نکنی ...
خسته ای ، بی رمقی؟! باز تمنای منی

خواست  دنیای مرا تیره کند ، سیلی زد
دشمنم نیز  خبر داشت تو  دنیای منی

رو به قبله مشو ای قبله ی بی سوی علی
یار بی صحبت من ، همدم شبهای منی


ناصر دودانگه فاطمیه۱۴۰۳


#مرثیه_ایام_بستری_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#زبانحال_مولا

T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

04 Dec, 06:58


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶




💢 نگران دل خون حسنم بعد از اين ...💢



آنكه خسته شده از درد منم بعد از اين
نيست اميد به بهتر شدنم بعد از اين

بسكه لاغر شده ام سايه اي از من مانده ست
طلب مرگ فقط شد سخنم بعد از اين

ديگر از گريه ي من خسته شده همسايه
بنوسيد غريب وطنم بعد از اين

قبل از اين چهره ي زيباي حسن خندان بود
نگران دل خون حسنم بعد از اين

با همين دست كه سخت است از آن كار كشم
دلخوش از بافتن پيرهنم بعد از اين

تا به امروز كه گريان علي بودم و بس
سخت گريان شه بي كفنم بعد از اين...
.

محسن صرامی -فاطمیه۱۴۰۳


#مرثیه_ایام_بستری_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_فاطمی_امام_حسن_علیه_السلام
#مرثیه_فاطمی_امام_حسین_علیه_السلام
#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#زبانحال


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

04 Dec, 06:53


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶



💢 داره زهرا ذره ذره آب میشه... 💢

.
بخدا بده برا یه پهلوون
حرف خونش افتاده سر زبون
این علی ، علیِ سابق نمیشه
داره میمیره زنش جوون جوون
.
حال و حوصله نداره پا بشه
بره انگشت نمای کیا بشه ؟
جوری چشمشون زدن فک نکنم
دیگه این زندگی رو به را بشه
.
بمونه خونه ، خدا خدا کنه ؟
بره مسجد قنفذ و نگا کنه ؟
مردی که زنش تو کوچه خورد زمین
کجا سفره ی دلش رو وا کنه ؟
.
آره ! مردی که زنش جواب میشه
سقف خونش رو سرش خراب میشه
یه لباس نمونده اندازه اش باشه
داره زهرا ذره ذره آب میشه
.
گریه نه ! دلش بگیره را میره
توی کوچه بی سر و صدا میره
راه خونرم دیگه گم میکنه
خودشم نمیدونه کجا میره
.
بین روضه ، روضه اومد به سرم
بالای سر علیِ اکبرم
یه بابا با گریه گفت به خواهرش
راه خیمه گم شده ، کجا برم ؟
.
چجوری اکبرم و بلند کنم ؟
پسر پرپرم و بلند کنم ؟
پای زینبم به میدون وا شده
روم نمیشه سرم و بلند کنم

.
علیرضا وفایی(خیال) فاطمیه۱۴۰۳


#مرثیه_ایام_بستری_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#ای_روزگار_علی


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

04 Dec, 06:49


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶



💢 همه دیدند علمدار فقط فاطمه است 💢




می زنم جار که غمخوار فقط فاطمه است
تا ابد ماه شب تار فقط فاطمه است

دشمن ما همه دنیا بشود یا نشود
غم نداریم اگر یار فقط فاطمه است

بانویی که نظرش علت آرامش ما
شده در لحظه ی دشوار فقط فاطمه است

آن که وقتی ز کسی کار نیاید اصلا
وا نماید گره از کار فقط فاطمه است

آن که بر مردم عالم ، همه دم خیر رساند
چه به خلوت چه به انظار فقط فاطمه است

دست پرورده ی زهراست اباعبدالله
تا ابد مادر احرار فقط فاطمه است

محرم و مادر و عمخوار حسن نصرالله
قبله ی قاسم ِ سردار فقط فاطمه است

عشق حیدر نشود قسمت هر بی سر و پا
عاشق حیدر کرار فقط فاطمه است

همه دیدند که او یک تنه شد لشکر حق
همه دیدند علمدار فقط فاطمه است


محمد حسین رحیمیان -فاطمیه۱۴۰۳


#مناجات_با_حضرت_زهرا_سلام_الله
#سردار_دلها
#سید_حسن_نصرالله
#مقاومت


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

04 Dec, 06:45


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶



💢 خانم خانه، به حیدر خنده ای تقدیم کن 💢


رزق عالم را به سر انگشت خود تقسیم کن
نور جنت را به برق خنده ات تنظیم کن

آسمان را با قنوت اشک هایت جان بده
چشم بی باران ما را با غمت ترمیم کن

ای که دنیا مستمند گوشه ی چشمان توست
با نگاه روشنت آینده را تسلیم کن

تا نلرزد خانه ی دل از هجوم درد ها
باب میلت زندگانی مرا ترسیم کن

دل چرا تاریک باشد، نور قبل از نورها؟
با ولایت هر سیاهی را به من تحریم کن

قصد دارم جان دهم در وقت گریه بر شما
مادرانه جان من را وقف این تصمیم کن

تا دوباره جان بگیرد چشم های مرتضی
خانم خانه، به حیدر خنده ای تقدیم کن

حسن کردی فاطمیه۱۴۰۳

#مناجات_با_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_ایام_بستری_حضرت_زهرا_سلام_الله


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

04 Dec, 06:41


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶


💢 چه حواسی از علی پرت است بعد از فاطمه 💢
.



خانه ای که سوخته همراه با تولـیَّـتـش
هتک حرمت شد ز صاحب خانه و از ساحتش
.
خانه را گم می‌کند هر روز بعد از آن علی
مرد میمیرد اگر بر هم بریزد غیرتش
.
چه حواسی از علی پرت است بعد از فاطمه
حرف ها از خاطرش می رفت بین صحبتش
.
راه مسجد را برای مرتضایش باز کرد
فاطمه شد در مدینه حافظ امنیتش
.
صورت مردانه ی مقداد ثابت کرد که
صورت زهرا پس از سیلی عوض شد حالتش
.
فاطمه روزی هزاران بار مُرد و زنده شد 
درد میدادش شکنجه ، مرگ کرده راحتش
.
تن اگر آتش بگیرد جمع میگردد بدن
پس مقصر شعله بوده خم اگر شد قامتش
.
من اگر با هوشیاری بین شعله سوختم
بی هوا میسوخت در خیمه رقیه صورتش

.
علیرضا وفایی(خیال)-فاطمیه۱۴۰۳


#مرثیه_بعد_از_شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#آتش_زدن_بیت_وحی


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
.

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

04 Dec, 06:38


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶



💢 غلام فاطمه در حشر غصّه ای به سینه ندارد 💢


قیام سرخی اگر هست از قیام فاطمه داریم
که ما هرآنچه که داریم از مرام فاطمه داریم

نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق، هان چه نشستید؟
مگر نه زندگی خویش از دوام فاطمه داریم

نه، انقلاب نکردیم تا درون کوفه بپوسیم
که هست کرببلایی اگر، به نام فاطمه داریم

به فکر خانه ی همسایه ایم، نان‌ و‌ مختصری عشق
اگر به سفره ی ما هست از کلام فاطمه داریم

یقین که صبح ازل ما سلام داده ایم به نورش
که شام روز ابد چشم بر سلام فاطمه داریم

غلام فاطمه در حشر غصّه ای به سینه ندارد
که ما امید شفاعت هم از غلام فاطمه داریم


محسن ناصحی- فاطمیه۱۴۰۳


#مناجات_با_حضرت_زهرا_سلام_الله


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

04 Dec, 06:36


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶


💢 قل چماقان میزدند و مرتضی کت بسته بود 💢




حال مرد داغ همسر دیده را کمتر بپرس
دیدن داغ جوان سخت است ، از حیدر بپرس

پهلوانان را غم ناموس میکوبد به خاک
باورش سخت است اما از یل خیبر بپرس

معذرت میخواهم از سادات ، روضه باز شد
زود بار انداختن سخت است از مادر بپرس

معنی لاغر شدن از درد پهلو را فقط
از همان مادر که شد هم سطح با بستر بپرس

ظاهرا اسمش مسلمان بود اما پشت در
با لگد طوری به آن در زد که از کافر بپرس

قل چماقان میزدند و مرتضی کت بسته بود
بعد از آن دیگر نمیدانم چه شد از در بپرس

بین یک لشکر زمین خوردن دوباره پا شدن
کار مردان است این را از علی اکبر بپرس
***
دیدن داغ جوان سخت است آه از کربلا
حال بابای مصیبت دیده را کمتر بپرس

تکه هایش را اگر پیدا نکردی روی خاک
جایشان را از نوک سر نیزه‌ی لشکر بپرس


وحید عظیم پور- فاطمیه۱۴۰۳



#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#آتش_زدن_بیت_وحی


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

04 Dec, 06:25


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷



💢 ما از اول شغلمان بوده گدایی درت 💢



ای همیشه سایه ات روی سر ما فاطمه
ما نبودیم و تو بودی مادر ما فاطمه

بعد بسم الله تنها بوده اسم اعظمت
صفحه صفحه زینت هر دفتر ما فاطمه

جان مولا لحظه ای هم چشم از ما برندار
تو فقط هستی در عالم یاور ما فاطمه

زندگی ما پر از بنده نوازی های توست
ای دوای درد اول آخر ما فاطمه

ترس از روز قیامت با تو بی معنا بُوَد
ای تمامی دلخوشی محشر ما فاطمه

ما از اول شغلمان بوده گدایی درت
تو بیا در لحظه های آخر ما فاطمه

ما کجا خدمت به آقازاده های تو کجا
نوکران خانه ی تو سرور ما فاطمه

بر رضای دیگران اصلا نداریم احتیاج
تا رضای توست شاه کشور ما فاطمه

ما کجا و وصف تو وقتی که پیش حضرتت
تا کمر خم می شده پیغمبر ما فاطمه

شیعه خیلی زیر دین بازوی مجروح توست
ای دلیل ذکر حیدر ، حیدر ما فاطمه



محمد حسین رحیمیان فاطمیه۱۴۰۳


#مناجات_با_حضرت_زهرا_سلام_الله


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher



🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

28 Nov, 07:15


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶


💢 گفت مادر جان بمیرم زخم پهلو بدتر است ... 💢



بوی عصیان می دهد گرچه جسارت های من
تو کرامت می کنی وقت سماجت های من

باز هم شرمنده ام از اینهمه بار گناه
باز هم می بخشی ام قبل از ندامت های من

هیچکس گوشش به حرفم نیست جز تو ای رفیق
می نشینی نیمه شب ها پای صحبت های من

بچه ی لجبازم اما دوستم داری خدا
خاک می ریزی خودت روی لجاجت های من

آنقدر تو آبرویم را خریدی پیش خلق
که کسی اصلاً نزد حرف از فضاحت های من

تا گره بر کار من افتاد، کارم شد درست
هست محتاج کمی انگور، حاجت های من

حال ما بیچاره ها با یاعلی خوش میشود
شوق ایوان نجف دارد زیارت های من

ذکر تسبیح شب جمعه حسین است و حرم
قیمتی تر میشود با او عبادت های من

با لب خشکیده در مقتل صدا می زد حسین ....
زیر و رو شد با نوک چکمه قرائت های من

گفت مادر جان بمیرم زخم پهلو بدتر است ...
از هزار و نهصد و اندی جراحت های من

اولین بار است می دزدم نگاهم را ز تو!
فکر آن پیراهنی یا این خجالت های من؟


رضا دین پرور- فاطمیه۱۴۰۳


#مناجات_با_خدا
#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_فاطمی_امام_حسین_علیه_السلام #شب_زیارتی_اباعبدالله


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

28 Nov, 07:12


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶



💢 دیگر مگو "عَجِّل وَفاتی"جانِ زهرا 💢



شمعی و من دور سرت پروانه زهرا
سوسو مزن اینقدر در کاشانه زهرا

باشد، رخت را پشت پوشیه نهان کن
اما نرو اینگونه از این خانه زهرا

آن خانه ای را که نباشی در میانش
فرقی ندارد هیچ با ویرانه زهرا

قامت کمان گردیدنت ثابت نموده
ماندی به پای عشق من مردانه زهرا

من تازه فهمیدم چه آمد بر سر تو
وقتی نشد موی حسینم شانه زهرا

با اینکه با رفتن عجینی ، " کلّمینی "
آماده‌ی کوچی چه بی صبرانه زهرا

ای یاس پرپر گشته‌ی هجده بهارم
شد واژگون عمر تو از پیمانه زهرا

آیا خبر داری که در این چند مدت
در شهر پیغمبر شدم بیگانه زهرا ؟!

ذکر قنوتت مرتضی را پیر کرده
دیگر مگو "عَجِّل وَفاتی"جانِ زهرا


عرفان ابوالحسنی فاطمیه۱۴۰۳


#مرثیه_ایام_بستری_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#ای_روزگار_علی
#زبانحال_مولا



T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

28 Nov, 07:05


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶



💢 در، در آتش سوخت؛ مسمارش نمیدانم چه شد💢




ضربه سنگین بود؛ آثارش نمیدانم چه شد
غنچه رفت از دست؛ گلزارش نمیدانم چه شد

در میان شعله قطعاً میخ، سوزان میشود
در، در آتش سوخت؛ مسمارش نمیدانم چه شد

حرف آتش شد، میان شعله مادر گیر کرد
دست و بازو سوخت؛ رخسارش نمیدانم چه شد

شاخه وقتی خم شود یعنی که وقت چیدن است
قد او خم شد ولی بارش نمیدانم چه شد

تا نفس برگشت، پیراهن پر از خونابه شد
رفت علی از حال؛ بیمارش نمیدانم چه شد

در دم و در بازدم، خس خس علی را پیر کرد
وضع او در غسلِ دلدارش نمیدانم چه شد



علی اکبر نازک کار- فاطمیه۱۴۰۳


#آتش_زدن_بیت_وحی
#حضرت_محسن_علیه_السلام
#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

28 Nov, 07:00


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷



💢 از زبان امام حسن مجتبی علیه السلام 💢



خواستم کاری کنم در کوچه ها اما نشد
خواستم با سر بگیرم ضرب سیلی را نشد

بسته شد یک چشم مادر بعد داغ کوچه ها
آنچنان که چند ماهی جز به زحمت وا نشد

یاس هجده ساله بعد از ماجرای در خمید
اینچنین حتی به پیری قدِّ یک زن تا نشد

بعد محسن هر چه با امید می گشتم ولی
بین اهل خانه یک لبخند هم پیدا نشد

فضه مادر شد برای مادرم در پشت در
مادر اما بعد محسن دیگر از جا پا نشد

عرش از خون گریه های مادرم لرزید و حیف...
حیف اما قلب مردم باز هم احیا نشد

کوچه را فردا که می شستم ز خون مادرم
دیگر این دنیا به چشمم لحظه ای زیبا نشد


حسن کردی فاطمیه۱۴۰۳


#مرثیه_فاطمی_امام_حسن_علیه_السلام
#مرثیه_کوچه_بنی_هاشم
#زبانحال


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

28 Nov, 06:57


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷



💢 قول دادی میای و باید دم مرگ... 💢



برای کارگر روضه هات شدن
میشه لطفا منم انتخاب کنی
دست و بالم خالیه اما علی
میشه روی گریه هام حساب کنی؟

یادگرفتم از مرام فاطمه
جون بدم ولی دل از تو نکنم
تا فقط یه بار به چشم تو بیام
خیلی به این در و اون در می زنم

توی تاریخ اومده  ، اهل زمین
قدر تو نمی دونستن ، آسمون!
یه روز از قدرت شمشیر دو دم
یه روز از صبر تو بند اومد زبون

هر جوری شده اذیتت کنن
بنا رو بر این گذاشتن آقا
این که وقت دیدنت سلام کنن
لیاقت می خواست ، نداشتن آقا

یه نفر تا تو رو دید توی مسیر
روشُ چرخوند و راهش رو جدا کرد
هر کسی پشت سر غیر تو رفت
توی هر دو دنیا پشت به خدا کرد

تو صف نماز بهت جا ندادن
تا شاید وقت دعاتو بگیرن
ولی بی خبر از اینکه نمیشه
جلوی دید خدا رو بگیرن

دوست دارم یه بار ببینمت تا که
قبل هر کسی بهت سلام کنم
قول دادی میای و باید دم مرگ
برای عرض ادب قیام کنم

شهریار سنجری فاطمیه۱۴۰۳



#مدح_و_مناجات_با_امیر_المومنین_علی_علیه_السلام
#ای_روزگار_علی


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

28 Nov, 06:49


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷



💢 به قبر فاطمه نیزه نخورده/علی رو نیزه ها بیرون آوردن 💢



.
ندیده بود از ما غیر خوبی
همونی که رسید بعدش لگد زد
نه اینکه من بگم ، تو نامه گفته
جدای از لگد ، حرفای بد زد
.
چقدر آتیش آوردن پشت در که
تموم خونمون خاکستری شد
تمومه خونواده غصه دارن
چراغ زندگیمون بستری شد
.
یه دنیا خستگی رو شونه هاشه
واسه اینه نمیتونه بخوابه
دقیقا حالت خواب و بیداریش
شبیه فردای طفل ربابه
.
دوتا از برگ گل نازک تری که
یکیشون میخ یکیشون تیر خورده
به این زخم گلو و زخم سینه
میاد که انگاری شمشیر خورده
.
نوه مادر بزرگ و دوست داره
علی اصغر میمیره واسه زهرا
هزارتا هم شباهت داشته باشن
یه فرقی هست که گریه ام میره بالا
.
به قبر فاطمه نیزه نخورده
علی رو نیزه ها بیرون آوردن
لبای خشک و خونیش رو که دیدن
همه پایین نیزه اش آب خوردن

.
علیرضا وفایی (خیال) فاطمیه۱۴۰۳



#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#آتش_زدن_بیت_وحی
#حضرت_محسن_علیه_السلام
#مرثیه_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#شب_زیارتی_اباعبدالله



T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

28 Nov, 06:43


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷



💢 تو نیت داشتی در هر شرایط یاورش باشی 💢



تو را از عرش آوردند تا که همسرش باشی
زمان پر گرفتن تا خدا بال و پرش باشی

تو را از عرش آوردند وقت خطبه ی حیدر
به جای هر کسی که نیست پای منبرش باشی

تو را از عرش آوردند تا در یک زمان یکجا
نمایی از خدا و انبیاء و حیدرش باشی

تو را از عرش دستان خدا آورد اینجا که
دلیل برتری آخرین پیغمبرش باشی

نگین عرش هستی و نگین خاتم نوری
خدا از عرش آوردت که تو انگشترش باشی

عجب آب و هوایی دارد آن جا از بهشتی که
علی ساقی کوثر باشد و تو کوثرش باشی

تو را دنیا نیاوردند که پهلو بگیری و
علی یک باغبان باشد ، تو یاس پرپرش باشی

به پشت درزمین خوردی وثابت شدبه مولا که
تو نیت داشتی در هر شرایط یاورش باشی

محمد نجاری- فاطمیه۱۴۰۳


#مناجات_با_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#فقط_حیدر_امیر_المومنین_است


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

28 Nov, 06:40


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷



💢 آه ای عزیز مادر ، الجار ثم الدار 💢


دیدم که مادرم شب جمعه شب قرار
گل می‌گرفت باغ قنوتش برای یار

پیوسته در نماز و رکوع و سجود خود
کوه قیام داشت و چشمان آبشار

قدش خمیده بود ولی تا عمود صبح
از شانه‌های خسته‌ی شب می‌گرفت بار

از بس که وصل بود در آیینه‌ی خدا
جبریل را ز واسطه‌ی وحی زد کنار

از صبح سابقون به شب آخرالزمان
دست دعای مادر من بود در گذار

اما در این مناظره‌ی عشق هرچقدر
در صحن گریه‌هاش نشستم به انتظار

دیدم دمی برای خودش پر نمی‌زند
وقتی که روی بال دعا می‌شود سوار

رفتم سلام کردم و گفتم پس از سلام
ای برقرارِ بر سر سجاده بی‌قرار

از هرکسی میان قنوت اسم برده ای
الا خودت که پیش خدا داری اعتبار

از این سپاه تربت تسبیح پس چرا
یک دانه هم نگشت برای خودت نثار

اشک از کبود صورت خود پاک کرد و گفت
آه ای عزیز مادر ، الجار ثم الدار


وحید عظیم پور- فاطمیه۱۴۰۳


#مناجات_با_حضرت_زهرا_سلام_الله


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher

🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

28 Nov, 06:34


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶




💢 این علی ، علی سابق نمیشه 💢


قربونت برم چرا بلند شدی؟
چرا انقد آب و جارو میکنی
من که میدونم با چه شرایطی
خودتو پهلو به پهلو میکنی

یه ذره بیا بشین کنار من
بخدا خسته ی خسته م ، بریدم
یه ذره بخند برام دختر عمو
خیلی وقته خنده هاتو ندیدم

بیا حرف غصه و غم نزنیم
بیا از روزای خوبمون بگیم
روزی که محرم همدیگه شدیم
روزی که تو اومدی تو زندگیم

اون روزا که زنده بود پیمبر و...
مارو تو سختیا تنها نمی ذاشت
یادته حتی به ظاهرم که بود...
مدینه حرمت این خونه رو داشت

فاطمه روز غدیرو یادته...
بهترین روز علی بود بخدا
همه دیدن و شنیدن ولی باز...
هیچ کدومشون نموند کنار ما

پهلوون عرب و عجم بودم
یادته روزای فتح خیبرو
ذکر یا زهرا میگفتم زیر لب
وقتی از جا درآوردم اون درو

یکه تاز خندق و حنین بودم
ذوالفقار بود پر شالم همیشه
فاطمه گریه نکن ، قبول دارم
این علی ، علی سابق نمیشه

بیا اصلا دوتایی گریه کنیم
قربون اشک چشات دختر عمو
بیا لااقل تو این گریه هامون
غصه های دلتو بهم بگو

بگو اون روز ، با حسن ، تو کوچه مون
چی شده که از علی رو میگیری
چرا وقتی از زمین بلند میشی
دستتو همش به پهلو میگیری

دو سه ماهه شب و روز تو خونه مون
صدای گریه و آه و زاریه
گریه هات با همیشه فرق میکنه
گریه هات ، گریه ی بی قراریه

بی قراری واسه دیدن بابات
خسته ای از این زمونه می دونم
می دونم باید ازت دل بکَنَم
به جون بچه هامون نمی تونم

شنیدم گفتی به زینب که برات
بغچه ی خلعتیا رو بیاره
راستی دختر کوچولوی من و تو
از قرار بعدی مون خبر داره؟

گفتی که کجا به دادش می رسیم؟
گفتی میرسیم کنار قتلگاه؟
اونجا که حسینش و سر میبُرن
روزگار همه مون میشه سیاه

پوریا باقری - فاطمیه۱۴۰۳



#مرثیه_ایام_بستری_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_فاطمی_امام_حسن_علیه_السلام
#مرثیه_فاطمی_امام_حسین_علیه_السلام
#مرثیه_فاطمی_حضرت_زینب_سلام_الله
#شب_زیارتی_اباعبدالله
#زبانحال_مولا


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher



🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

28 Nov, 06:30


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶



💢 خانُم ! بیا جان علی ترک سفر کن 💢




بانوی پر دردم مداوا می‌شد ای کاش 
از بستر بیماری اش پا می‌شد ای کاش 

باران رحمت می‌شد از چشم تو جاری 
با عطر یاست می‌شود دنیا بهاری 

با چشم کم سویت نگاهم کردی بانو 
آشفته بودم روبه راهم کردی بانو 

تنها تو کردی اعتنا بر هر کلامم 
تنها تو می‌گفتی "علیکم" بر سلامم 

یک جای سالم پس چرا در پیکرت نیست ؟
جز دشت آلاله میان بسترت نیست؟

سرچشمه ی باغ پر از احساس هستی 
تنها پناهم در عوام الناس هستی


برخیز و برکش پرده از رازی دوباره
اعجاز کن با چادر ، اعجازی دوباره

من بی وضو نام تو را هرگز نبردم
وقتی هزاران آیه در وصفت شمردم

با این قد تا خورده ، آبم کرده ای باز
جارو نکش ، خانه خرابم کرده ای باز

دستاس را حرکت درآوردی نفهمم
هر بار پیراهن عوض کردی نفهمم

این درد بازو در قنوتت حرف دارد
طرز نگاه در سکوتت حرف دارد

برخیز و برپا کن شکوه آیه ها را
لبریز از خیر و دعا همسایه ها را

بالاتر از ادراک مردم شد مقامت 
هرگزنشد در کوچه حرف از احترامت 

قربانی دست حسودان غدیری
وقتی که رفتی حق خود را پس بگیری

بعد از گذر از کوچه هم رنگ غروبی
می خواستی اذعان کنی همواره خوبی

چون کشتی بشکسته پهلو میگرفتی
من محرمت بودم ولی رو میگرفتی

باشد نگو اما حسن دق میکند ...اه
شب ها میان خواب هق هق میکند ...اه

دیوار و درب کوچه‌ها با من سخن گفت 
آه از حسن آه از حسن آه از حسن گفت

ازضرب دست مردکی ناپاک می‌گفت 
از زیور گوشت به روی خاک می‌گفت 

عرش خدا را ضربت سیلی تکان داد 
جای سرت را روی دیواری نشان داد

سخت است در دنیا بدون یار بودن 
بی تو کنار سفره ی افطار بودن 

اصلاً نمی‌خواهم که با این سر به زیری 
حتی برایم لقمه ی نانی بگیری

روز گذشته چاره ای تدبیر کردم
لولای درب خانه را تعمییر کردم

میخی که شد دردسرت را کندم ازجا
آسیب زد بال و پرت را ‌کندم از جا

خانُم ! بیا جان علی ترک سفر کن
از یادگار مُحسنت صرف نظر کن

با داغ تو می لرزد ارکان نمازم
کز چوب این گهواره تابوتی بسازم

حس میکنم دردی که روی دوش داری 
وقتی که زینب را تو درآغوش داری

برخیز و بر احوال زینب مادری کن
فکری به حال لحظه ی بی معجری کن

باید بمانی تا رُخ ماهش ببوسی
آن دم که چادر سر کند روز عروسی

پاک و زلال و صاف تر از رود دجله
خوب است دختر را بَرد مادر به حجله

دیدم به نقش صورت خود غنچه داری
یک پیروهن ، چندین کفن در بقچه داری

فکری برای زینبت در کربلا کن
سرمایه ای در عصر عاشورا جداکن

غم نامه ای دیگر مهیا کن برایش
یک معجر و یک روسری تا کن برایش

این عهد را از روز اول با تو بستم
درقتلگه همراه زینب با تو هستم

مجید قاسمی- فاطمیه۱۴۰۳


#مرثیه_ایام_بستری_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_فاطمی_امام_حسن_علیه_السلام
#مرثیه_فاطمی_امام_حسین_علیه_السلام
#مرثیه_فاطمی_حضرت_زینب_سلام_الله
#زبانحال_مولا



T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

28 Nov, 06:26


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶




💢 در کرببلا رسم ولی جور دگر بود 💢


رسم است کسی رخت اگر بست ز دنیا
از خاک سفر کرد سوی عالم بالا ...

تا درد نگیرد دل طفلان عزیزش
از خانه ی او جمع کنند البسه اش را

مقصود، از این کار  فراموشی داغ است
تا گل نکند ، خاطره های متوفی ...

بردند .... ولی علت رنجیدن زینب
مویی ست که جامانده روی شانه زهرا

در کرببلا رسم ولی جور دگر بود
می شد بدنی دستخوش غارت اعدا ...

بردند هرآنچه به تنش بود به غارت
یک قوم نهادند پی اش پای به صحرا

بانوی علی خصلت منت نکشیده
افتاد سر کهنه لباسی به تمنا ...

ای کاش کنون که شده صد پاره تن او
بر اهل و عیالش برسد پیرهن او...



ناصر دودانگه- فاطمیه۱۴۰۳



#مرثیه_بعد_از_شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_فاطمی_امام_حسین_علیه_السلام
#مرثیه_فاطمی_حضرت_زینب_سلام_الله
#شب_زیارتی_اباعبدالله


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher



🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

28 Nov, 06:17


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶



💢 گفتم که شبی گریه کنم بی کفنی را ...💢



خاموش مکن شمع شب انجمنی را
ای زخم دگر زجر مده همچو منی را

منظور من از پلک زدن عرض سلام است
جان خسته ندارد رمق دم زدنی را ...

بگذار نفس تازه کنم،  درد  حیا کن
آزار مده شب به شب  آزرده تنی را  


گفتم به مزاری که ندارم بنویسند
چل مرد گرفتند نفس های زنی را

بعد از غم پیغمبر و محسن ، شب آخر
گفتم که شبی گریه کنم بی کفنی را ...

ای کاش نلرزی سحر آخرم، ای دست
تا هدیه کنم بر پسرم  پیرهنی را ...

درد است که با چشم کبودت ته گودال
در زیر سم اسب ببینی بدنی را ...



ناصر دودانگه- فاطمیه۱۴۰۳


#مرثیه_ایام_بستری_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_فاطمی_امام_حسین_علیه_السلام
#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#زبانحال
#شب_زیارتی_اباعبدالله


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

28 Nov, 06:14


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷




💢 این سعادت قسمتم شد که به شکل آسیاب 💢


تخته سنگی بوده ام یک روز بین کوهها
در دل یک معدن تاریک با اندوهها

زندگی میکردم اما آه ، از این زندگی
سنگها هم داشتند اکراه ، از این زندگی

ساکت و بی فایده ، افتاده بودم یک‌ طرف
نه عقیق سرخ بودم نه چنان دُرّ نجف

ناگهان با اتفاقی خانه ام تغییر کرد
تیشه ای خورد و مرا هم راهی تقدیر کرد

این سعادت قسمتم شد که به شکل آسیاب
با جهاز فاطمه رفتم به بیت بوتراب

گرچه کم بود آن جهاز اما پر از اخلاص بود
بار سنگین جهاز فاطمه دستاس بود

شب سر سجاده اش پروانه میشد فاطمه
روز هم مشغول کار خانه میشد فاطمه

بین کار خانه دائم دل به دریا میزدم
بوسه ها بر پینه های دست زهرا میزدم

مثل آن حال نماز و تیر پای بوتراب
خون ز دست فاطمه میریخت پای آسیاب

هر کجا که طاقت اشک حسینش را نداشت
گاه سلمان و گهی جبریل را پایم گذاشت

آسیابم چرخ وقتی زد به دست فاطمه
دیدم عالم نیز میچرخد به دست فاطمه

در تمام سالها سنگ صبورش بوده ام
شاهد هق هق زدن پای تنورش بوده ام

گندمش را آرد میکردم برای بچه هاش
نان که میشد سائلش میخورد جای بچه هاش

من در این خانه کرامتها ز بانو دیده ام
پخت چندین قرص نان با درد پهلو دیده ام

دیدم آن دستی که نان میداد دست سائلین
ضربه های محکمی خورد از غلاف قاتلین

دیده بودم بت پرستی پشت در با تیشه بود
این طرف هم مادر توحید و بار شیشه بود

دست مادر شد کبود از کار افتاد آسیاب
تا ابد اما نمی‌افتد که آب از آسیاب

آسیاب آری به نوبت ، میرسد روز تقاص
پاسخ آن سیلی محکم که زد بر روی یاس

وحید عظیم پور- پاییز ۱۴۰۳



#مناجات_با_حضرت_زهرا_سلام_الله
#آتش_زدن_بیت_وحی



T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

18 Nov, 06:50


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷



💢 اندازه ی یک مرد جنگی زخم دیدی 💢




غم داری و با مرتضی چیزی نگفتی

از آنهمه رنج و بلا چیزی نگفتی


همسایه ها مرگ تو را می خواستند و

در حقشان غیر از دعا چیزی نگفتی


من محرمت بودم ولی شرمنده کردی

کردی مراعات مرا چیزی نگفتی


اندازه ی یک مرد جنگی زخم دیدی

اما جلوی بچه ها چیزی نگفتی


خسته نباشی،نان نپز،راضی نبودم

زحمت ندادی فضه را چیزی نگفتی


دستاس را شستی که چشم من نیوفتد

از زحمت زخمت چرا چیزی نگفتی


شانه ز درد شانه ات بالا نیامد

با زینب از این ماجرا چیزی نگفتی


دیدی که قلبم سوخته شکوه نکردی

سیلی که خوردی بی هوا چیزی نگفتی


حیدر فدای غیرتت بانوی حیدر

افتاده بودی زیر با پا چیزی نگفتی


این زد تو را،آن زد تورا، اما عزیزم

تو مادری کردی به ما چیزی نگفتی


زانوی حیدر با تن تابوت لرزید

جز رفتنت این روزها چیزی نگفتی


کابوس تو پیراهن خونیست ،درخواب

جز یا حسین و کربلا چیزی نگفتی


مجید احدزاده آبان ۱۴۰۳



#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_ایام_بستری_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_بعد_از_شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله
#زبانحال_مولا


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

18 Nov, 06:18


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷



💢 بعد از این جانی ندارد مرتضی  زهرا که نیست 💢



زود ما را می‌خرند اهل کرم  زهرا که هست
می‌رسد از دست خوبان دَم‌به‌َدم  زهرا که هست

این و آن گفتند روی ما حسابی باز کن
گفتم آنان را: چه غم از بیش و کم  زهرا که هست

راهِ ما را فاطمه ترسیم کرده، بعد از این
برنمی‌گردیم حتی یک قدم  زهرا که هست

عاقبت دنیا به زیر بیرق ما می‌رود
تاکه می‌سازیم نقش هر علم  زهرا که هست

آنکه دارد بیم، همخون من و تو نیست نیست
شیعه پیروز است، بر شامِ ستم  زهرا که هست

مستحق یک زیارت نیستیم اصلاً، ولی
نه، نمی‌گردیم دلتنگِ حرم  زهرا که هست

سفره‌ی ما نیست خالی، مادریش را ببین
می‌رسد پشت هم از آلِ کرم  زهرا که هست

یک مدینه دشمنِ نام علی بود و علی..
..روز و شب می‌گفت ای دنیای غم  زهرا که هست

بعد زهرا مادرِ این خانه دیگر زینب است
دشمنش فریاد می‌زد پشت هم  زهرا که هست

بعد از این جانی ندارد مرتضی  زهرا که نیست
رفت و ای دنیا ندانستی تو هم  زهرا که هست

حسن لطفی - آبان ماه۱۴۰۳



#مناجات_با_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_بعد_از_شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

18 Nov, 06:16


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷



💢 زهرا اراده کرد که پیر علی شود ... 💢



عشق خداست عاشق زهرا خدای اوست
این شعر اگر قبول کند در ثنای اوست


تطهیر واژه ، شرط شروع قصیده است
در مدح بانویی که حسن خاک پای اوست

نور دل محمد و تاج سر علی ست
خاک درش ابوذر و سلمان گدای اوست

بالله علی و فاطمه یک روح واحدند
زهرا فدای حیدر و حیدر فدای اوست

فرزند او به سن کمش هم بزرگ ماست 
در هر دل شکسته در عالم هوای اوست

زهرا دلش شکست ، پدید آمد انکسار
این اشک ما نواده ای از اشکهای اوست

زهراست مستند ، به سند احتیاج نیست
باغ فدک کم است ، دوعالم برای اوست


این در ،چه سالم و چه شکسته  امید ماست
اکسیر جاودانه ، غبار سرای اوست


در انتظار خوردن پایی به در مباش
ای اهل گریه روضه ی زهرا  دعای اوست

گویا به خانه آمدنش هم نشسته بود
یک طفل پیر ، باخبر از ماجرای اوست

زهرا اراده کرد که پیر علی شود ...
تابوت شرمسار  غم انحنای اوست


ناصر دودانگه ۱۴۰۳

#مناجات_با_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

18 Nov, 06:12


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷



💢 حیدر ندارد جز تو هم صحبت عزیزم 💢



از چه نداری جز اجل حاجت عزیزم
گشتی چرا این قدر بی طاقت عزیزم

حرفی بزن جانم به لبهایم رسیده
حیدر ندارد جز تو هم صحبت عزیزم

اصلا نمی آید ،  نمی آید به قرآن
این سن و سال کم  ، به این قامت عزیزم

در این محل خیلی تو دیدی بی محلی
با تو چه کرد این شهر بی غیرت عزیزم

آه ای پناه امن ِ این عالم نداری
حتی میان خانه امنيت عزیزم

سیلی ، لگد ، آتش ، غلاف و تازیانه
چه خوب داد اجر تو را امت عزیزم

طوری کتک خوردی که می گردد اضافه
یک درد بر درد تو هر ساعت عزیزم

تو زنده هستی و زن همسایه امروز
بر زینبت گفته است تسلیت عزیزم

زهرا برو خیلی کشیدی درد ، خیلی ....
راحت بخوابی بعد از این راحت عزیزم

می بینمت در کربلا وقتی حسینم
افتاده مانند تو با صورت عزیزم
.......

تو گشته ای محروم از ارث و حسینت
محروم می گردد ز مهریه ات عزیزم ...



محمد حسین رحیمیان آبان ۱۴۰۳


#مرثیه_ایام_بستری_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#زبانحال_مولا


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

18 Nov, 05:56


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶



💢 دست بالا بردنش سخت است حتي در قنوت 💢



بعد از آن آتش زدن در آن در سابق نشد
نه فقط در بلكه منبر منبر سابق نشد

محضر قرآن ناطق كوثرش را مي زدند
پس اين ترتيب كوثر كوثر سابق نشد

فاطمه شد يك تنه لشگر ولي،رد ميشوم
لشگر حيدر دگر آن لشگر سابق نشد

حضرت صديقه ي كبري دوچندان شد غم اش
دست او وقتي كه يار و ياور سابق نشد

دست بالا بردنش سخت است حتي در قنوت
حضرت ام ابيها مادر سابق نشد

تا قيامت مرتضي شد داغدار فاطمه
حال و روزش حال و روز حيدر سابق نشد...




محسن صرامی ۱۴۰۳


#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_ایام_بستری_حضرت_زهرا_سلام_الله
#آتش_زدن_بیت_وحی


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

18 Nov, 05:50


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷


💢 عشق زهرا و علی حبل المتین عالم است 💢



از دعای فاطمه عیسی مسیحا دم شده است
زیر پای هاجر و طفلش زمین زمزم شده است

از دعای فاطمه برگشت نور دیده اش
پیرُهن بر چشم یعقوب نبی مرهم شده است

با دعای فاطمه بخشید آدم را خدا
از دعای فاطمه است آدم اگر آدم شده است

نوح عمر خویش را از حضرت زهرا گرفت
عمر زهرا مصلحت بوده است اگر که کم شده است

انتخاب حضرت زهرای اطهر بوده است
حضرت عباس اگر که صاحب پرچم شده است

راست قامت می‌شود در پیش مخلوق خدا
آن کسی که قد او در پیش زهرا خم شده است

فاطمه نوری که در صلب پیمبر جا گرفت
نوری از نور خدا که دختر خاتم شده است

از غم دنیا و عقبی تر نگشته دیده اش
هر کسی که گوشه ی چشمش برایش نم شده است

ارزش اشک بر او را ما چه میدانیم چیست
ظاهرا یک قطره اما در حقیقت یم شده است

عشق زهرا و علی حبل المتین عالم است
دین ما با رشته های پنج تن محکم شده است

اشک او را غیر سجاده ندیده کس ولی
بعد پیغمبر گل او غرق در شبنم شده است



بهمن ترکمانی ۱۴۰۳



#مناجات_با_حضرت_زهرا_سلام_الله

T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

14 Nov, 18:42


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷


💢 هر شب حسین تشنه لب از خواب می پرد💢



زهرا مگیر از حرمم آفتاب را
بر چهره ات مبند عزیزم نقاب را

شرمنده ام که پای غریبیِ مرتضی
کردی تحمل این همه رنج و عذاب را

در روزهای صبر علی، با خطابه ات
دادی جواب دشمن حاضر جواب را

دیدی فراریان اُحد با چه کینه ای
بستند دور گردن و دستم طناب را

لعنت بر آن که با لگدی فتح باب کرد
با که بگویم آخرِ این فتح باب را

در خانه ام زدند زنم را مقابلم
زهرا حلال کن، منِ خانه خراب را

سوزاند آن که غنچه ی نشکفته ی مرا
خواهد چشید آتش یوم الحساب را

زینب کنار بسترت از حال رفته است
از بس که خوانده سوره ی اُم الکتاب را

فهمیدم از نفس زدنت، درد پهلویت...
از پلک تار و بی رمقت برده خواب را

ریحانه ی مجلله و سرو قامتم
بیچاره کرده قد خمت، بوتراب را

حالا دگر سفارش تابوت می دهی؟!
بغضم شکسته، فاطمه کم کن شتاب را

هر شب حسین تشنه لب از خواب می پرد
بگذار بازهم به برش ظرف آب را



محمد جواد شیرازی- آبان ماه ۱۴۰۳



#مرثیه_ایام_بستری_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#زبانحال_مولا


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

14 Nov, 18:24


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷





💢 زود از پیش علی‌جانت نرو ، جان حسین💢


پُشت غم پنهان شدم ، شاید مرا پیدا کنی
کاش مثل قبل در را تو به رویم وا کنی

چاه‌ها آرامش من را تمنّا می کنند
نخل‌ها تنهایی من را تماشا می کنند

هیچکس با حیدرت حرفی نمی زد در مسیر
شهر تحویلم نمی گیرد ، تو تحویلم بگیر

کَلِّمینی! دارم از این درد ، هق هق می کنم
از تو هم دیگر جوابی نشنوم ، دق می‌کنم

آسمان خانه ی من ، ماه را گم کرده است
چشم کم‌سویت دوباره راه را گم کرده است

پُشت چادر چهره‌ی خورشید را مخفی مکن
ردِّ دستِ زیر پلکت را بیا مخفی مکن

ای وضوح روشن شادیِ من! مُبهم شدی
چند وقتی می شود که آب رفتی ، کم شدی

قامت مانند سروت این اواخر دال شد
این سه ماه آخرت ولله ، سیصد سال شد

پر نداری که..، سبک‌بالی نمی آید به تو !
سن نداری که..، کهنسالی نمی آید به تو !

مثل سابق چند گامی با همان شوکت ، بیا
لااقل پیش حسن راحت برو راحت بیا

ول کن این دستاس را ، آئینه‌گردان علی!
از تنور گرم دوری کن ، تو را جانِ علی

درس سختی را علی از رنج تو آموخته
طاقت گرما ندارد صورتی که سوخته

دیده ام خود را درون آینه ، این مرد کیست؟!
فاطمه ! این مرتضی آن مرتضای قبل نیست

صحنه ای که پشت در دیدم..،علی را پیر کرد
چادر تو زیر پای چل حرامی گیر کرد

شیشه‌ی عمر علی بین در و دیوار رفت
فضه می داند فقط که تا کجا مسمار رفت

از بلورم دوده ی آتش ، تَبَلور را گرفت
دومی وقتی لگد زد..،از صدف ، دُر را گرفت

بعدِ کوچه هیچکس مانند من ‌کم‌رو نشد
دست قنفذ بشکند! بازوی تو بازو نشد

گیر افتادی میان همهمه! من را ببخش
کاری از من برنیامد فاطمه! من را ببخش

باغ خود را نذر بهبودیِ یاست می کنم
می شود قدری بمانی ، التماست می کنم

زود از پیش علی‌جانت نرو ، جان حسین
رحم کن بر خشکی لب‌های عطشان حسین

تشنه‌ای که بی صفت‌ها منع آبش می کنند
آن لبی که با نوک چکمه خرابش می کنند

دور این بی‌کس به غیر از لشکر ابلیس نیست
پیکر پاشیده ی او قابل تشخیص نیست

راهِ مــادر گفتنش را نیزه ای سد می کند
سمِّ مرکب روی جسمش رفت و آمد می کند


بردیا محمدی



#مرثیه_ایام_بستری_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_فاطمی_امام_حسین_علیه_السلام
#شب_زیارتی_اباعبدالله
#زبانحال_مولا


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

14 Nov, 18:19


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷



💢 که گفته بود که تو رفتنی شدی خانم؟ 💢



بهار زندگی ام را خزان مکن باشد؟
مرا به سوگ خودت امتحان مکن باشد؟

بمان و خانه ی مان را به نور روشن کن
بمان و خون به دل کودکان مکن..باشد؟

غذا که خواست عزیزم؟تو استراحت کن
تو کار با بدن ناتوان مکن…باشد؟

مگیر روی خودت را..علی دلش تنگ است
خراب بر سر من آسمان مکن…باشد؟

که گفته بود که تو رفتنی شدی خانم؟
نگاه بر دهن این و آن مکن..باشد؟
-
آرمان صائمی- آبان ۱۴۰۳



#مرثیه_ایام_بستری_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#زبانحال_مولا


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

14 Nov, 18:03


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷




💢 نوبت عجل وفاتی گفتنِ من آمده 💢


گفتمت برخیز از بستر ، نگفتم پر بزن
دستمال اشک را بر این دو چشم تر بزن

نوبت عجل وفاتی گفتنِ من آمده
به اجل باید بگویم خانه ام را در بزن

آتش دشمن تو را سوزاند ، من را بیشتر
باشد ای زهرا برو بر سینه ام آذر بزن

از کفن حالا که دستان تو بیرون آمده
آخرین بار است شانه بر موی دختر بزن

از کفن گفتم به یاد بی کفن افتاده ام
می روی ، گودال اما به حسینت سر بزن


حامد آقایی- پاییز ۱۴۰۳



#مرثیه_ایام_بستری_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#زبانحال_مولا
#شب_زیارتی_اباعبدالله


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher



🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

14 Nov, 17:59


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷




💢 تقدیم به امام حسین با گریز به مصیبت های امیرالمؤمنین 💢



السلام ای زاده ی زهرا حسین
ای شهید عصر عاشورا حسین

ای عزیز کوثر ای خشکیده لب
وای از آن لحظه که ابن وهب *

نیزه زد بر پهلویت پرپر شدی
گوشه ای از روضه ی مادر شدی

چهره رویِ خاک بنهادی حسین
از زمین بر عرش افتادی حسین

با تن مجروح و جسم چاک چاک
میزدی تو دست و پا در خون و خاک

خون تو  فواره زد از حنجرت
خاک گرم کربلا شد بسترت

هر نفس از سینه ات برخواست آه
چشم تو مضطر به سمت خیمه گاه

چشم خونین را که بگشودی حسین
فکر ناموس و حرم بودی حسین

غیرت الله از دلت دارد خبر
آنکه دیده همسرش را پشت در

تو ندیدی آنچه حیدر دیده است
بر زمین آیات کوثر دیده است

باب مظلوم تو در  پیش همه
با عبا پوشاند جسم فاطمه

دید حیدر جان طاها را زدند
با غلاف تیغ زهرا را زدند

آه ای مظلوم در خون غوطه ور
هست بابایت ز تو مظلوم تر


* صالح بن وهب نیزه‌ای به پهلوی آن‌حضرت زد و در نتیجه ایشان با گونه راست خود از اسب به زمین افتاد.
صالح بن وهب، از جمله ده نفری است که به دستور عمر بن سعد با اسب بر بدن امام حسین تاختند.


میثم مومنی نژاد- ۱۴۰۳


#مناجات_امام_حسین_علیه_السلام
#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#فقط_حیدر_امیر_المومنین_است
#ای_روزگار_علی
#شب_زیارتی_اباعبدالله


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

14 Nov, 17:04


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶


💢 نام ما خط خورده بود و مادرت ما را نوشت 💢



مستجاب ربنا هستیم با زهرا فقط
ما هم از اهل کِساء هستیم با زهرا فقط

زائر آن قبر خلوت  کاش می‌دیدم نهان
یک شب آنجا با شما هستیم با زهرا فقط

جان ما، بر وصله‌های چادر مادر قسم
ما به تو وصلیم تا هستیم با زهرا  فقط

نام ما خط خورده بود و مادرت ما را نوشت
پیش چشمت آشنا هستیم با زهرا فقط

خانه‌ی ما هیات است و بیت ما دارالعزاست
ساکن دارالشفاء هستیم با زهرا فقط

اهل عالم  غرق غلفت، گرم سرگرمی  ولی
ما در این دنیا کجا هستیم با زهرا فقط

قلب ما گرم است با نام بلند فاطمه
بیرقی در اعتلا هستیم با زهرا فقط

با دو تیغ غیرت و همت به خیبر می‌زنیم
ذوالفقار مرتضی هستیم با زهرا فقط

بارها رفتیم دوزخ، برد ما را تا بهشت
با خدا هستیم تا هستیم با زهرا فقط

زائر هر پنج تن هستیم و زوار خدا
موقعی که کربلا هستیم با زهرا فقط

سهم فرزندان بد را هم کناری می‌نهد
با خیال جمع ما هستیم با زهرا فقط

مادر است مادر است و مادر است مادر است
حال فهمیدم چرا هستیم با زهرا فقط

حسن لطفی ۱۴۰۳/۰۸/۲۴


#مناجات_فاطمی_با_امام_زمان_عج
#مناجات_با_حضرت_زهرا_سلام_الله


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

14 Nov, 16:47


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶




💢 زبانحال حضرت زهرا(س) با پیامبر(ص) 💢



اسیرِ بسترم بابا...ندارم قوّتی دیگر
پُر از دردم! به این دنیا ندارم رغبتی دیگر

پس از تو میروم از حال؛ لحظه لحظه با سردرد
سه ماهی میشود پایم ندارد قدرتی دیگر

سرم پایین بود و بیهوا خوردم چنان سیلی
که در چشمَم ندارم هیچ خوابِ راحتی دیگر

لگد زد بیهوا، خوردم زمین، شش ماهه ام را کشت
ندیدم محسنم(ع) را و ندارم حاجتی دیگر

نفسگیر است وقتِ سجده بازویِ ورم کرده
برای دخترت بابا!...نمانده طاقتی دیگر

از این پهلو به آن پهلو شدن با درد؛ دشوار است
ببَر پیش ِ خودت امشب مرا تا ساعتی دیگر

حسن(ع) با ذکرِ "یا شافی"* شبانه اشک می‌ریزد
ندیدم با خدا زیباتر از این خلوتی دیگر

کجایی تا ببینی بی رمق افتاده پهلویم
همان دستی که بوسیدی ندارد حرکتی دیگر

برایم ساخت تابوت و دعایش کردم و گفتم
علی(ع)جانم حلالم کن اگر شد زحمتی دیگر

پدر! تنهاییِ حیدر برایم بدترین درد است
سلام ِ بی جوابش شد برایم غربتی دیگر!


* از اسماء الهی: ای شفا دهنده




مرضیه عاطفی آبان ماه۱۴۰۳



#مرثیه_ایام_بستری_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#زبانحال


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher



🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

14 Nov, 16:45


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷



💢 بقچه را باز مکن  باز کفن را مشمار 💢



خانه‌ را بر سرم از داغِ خود آوار مکن
جارو از فضه مگیر آب شدی کار مکن

تب مکن  لرزه مکن  خوب شو و  خواب برو
لب مگز  حرف بزن  دردِ خود انکار مکن

نان نپز  خاک مگیر  آرد مکن  راه مرو
بسترت جمع مکن  کار به اصرار مکن

به خود از درد مپیچ  آب مشو  چهره نگیر
بغلی باز کن و  حالِ حسن زار مکن
 
نفسی آب بنوش  آه مکش  سرفه مکن
زخمِ خود تازه مکن  مقنعه خونبار مکن

نفسم حبس نمان  آینه‌ام خورد مشو
قسمتم خنده‌ی  نا‌مردمِ بی‌عار مکن

حرفِ تابوت نزن  باز وصیت ننویس
یاد محسن نکن و بر جگرم خار مکن

گفتمت فاصله‌گیر  آتش و بغض و لگد است
حرفی از من نزن و  تکیه به دیوار مکن

گفتم ای در مشکن  شعله نزن  سینه مسوز
زخم،  مسمار مزن  آه که مسمار مکن

بقچه را باز مکن  باز کفن را مشمار
صحبت از غسلِ تن و نیمه‌شبِ تار مکن

دست لرزان و نخ و سوزن و چشمِ تارت
آه ای یار مکن  یار مکن  یار مکن


پیراهن را بسپار و غم گودال نخور
زینبت را نشکن  صحبت دیدار مکن

زینبت زار زند دشنه‌نزن تیغ مَبُر
پیراهن را مکش و زخم تلنبار مکن

جرعه‌ای آب، لبش خشک تنش پامال است
نیزه‌ها را مشکن  این‌همه نیزار مکن

شمر برگرد، گلو را سه نفر بوسیدند
خنجرت بی‌اثر است  اینهمه اصرار مکن

حسن لطفی ۱۴۰۳/۰۸/۲۳



#مرثیه_ایام_بستری_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_فاطمی_امام_حسین_علیه_السلام
#مرثیه_فاطمی_حضرت_زینب_سلام_الله
#شب_زیارتی_اباعبدالله


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

12 Nov, 14:16


👇👇👇👇👇
@paygahsher

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

12 Nov, 14:15


💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠



💢 سبک زمینه  مدح حضرت زهرا سلام الله علیها  💢



مادر / نفسش اعجازه
چادر خاکی شو / رو سرم می ندازه
مادر / دوای هر درده
قیامت دنبالِ / نوکراش می گرده
حضرت مادر
زیر پر چادرتن این همه نوکر
با تو تماشایی تره صحنه ی محشر
حضرت مادر
بارون رحمتی - من مثل یک کویر
ای مادر حسن - دست من رو بگیر
امنا فاطمه ۴

♦️♦️

مادر / ضربان حیدر
سوامون کن توی / شلوغیِ محشر
شأنت / فوق هر ادراکه
پسرت ارباب / همه ی افلاکه
دل بی قراره
حاجت اگه داری بیا رد خور نداره
جز تو کدوم عشقی برا من موندگاره
دل بی قراره
بارون رحمتی - من مثل یک کویر
ای مادر حسن - دست من رو بگیر
امنا فاطمه ۴

♦️♦️
مادر / چرا چشمات تاره
چش زینب سمتِ / خونِ رو دیواره
مادر / چِقَدِ دلتنگی
با چهل تا مردِ / بی حیا می جنگی
افتادی از پا
آخرشم با لگدش کَنْدْ درو از جا
افتادی توی کوچه ها یکه و تنها
افتادی از پا
هیزم  آوردن و - در رو آتیش زدن
افتادی رو زمین - پیش چشم حسن
امنا فاطمه ۴
.

احسان نرگسی ۱۴۰۳



#سبک_مناجات_با_حضرت_زهرا_سلام_الله
#سبک_مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#زمینه



T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

12 Nov, 14:06


👇👇👇👇👇
@paygahsher

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

12 Nov, 14:06


💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠



💢سبک واحد سنگین یا زمزمه زبانحال حضرت زهرا سلام الله علیها 💢


می بینی علی جان دارم میرم از حال
اگه حرف رفتن زدم بعد نه سال
حلالم کن حیدر
اگه من شبیه یه یاس کبودم
اگه یار خوبی برا تو نبودم
حلالم کن حیدر

از غمت درد من دو چندانه
زندگی ما رو به پایانه
میگم ای مرد من خداحافظ
مرد شب گرد من خداحافظ

بعد پیغمبر حقتو خوردن
اشکتو این مردم در آوردن
نور این خونه دیگه کم سو شد
قاتل زهرا درد پهلو شد

ای مرد زهرا
فکری بکن برای پهلو درد زهرا
سه ماهه زینبو بغل نکرده زهرا
ای مرد زهرا
♦️♦️

می بینم علی جان که تنهات گذاشتن
هوای تو رو بعد بابام نداشتن
حلالم کن حیدر
تو این خونه باغ بهشتو سوزوندن
تو‌کوچه می دیدم تو رو میکشوندن
حلالم کن حیدر

بعد اون کوچه صد دفه م‌ُردم
یا علی گفتم تا زمین خوردم
اون‌کسی که قلبت رو سوزونده
جای دستش رو صورتم مونده

همسرت بین دشمنا رفتو
چادرش زیر دست و پا رفتو
خیلی تو کوچه با تو بد کردن
چون گل یاست رو لگد کردن

گفتن نداره
یه زن پا به ماه دیگه زدن نداره
زمین که میفته دیگه دیدن نداره
گفتن نداره

♦️♦️
علی جان حواست به این خونه باشه
حسینم که میخوابه تشنه نباشه
حسینم غریبه
علی جان بمیرم برا سوز و آهش
قرار منو تو دم قتلگاهش
حسینم غریبه

قتلگاهی که نیزه بارونه
از غمش قلب آسمون خونه
داره زینب می بینه حیرونه
شمر تنش رو هی بر میگردونه

چن نفر با پا رو تنش میرن
آه به قصد پیراهنش میرن
سمت اون گودال خواهرش میره
وقتی خنجر رو‌حنجرش میره

بی کس حسینم
سنان تو رو میزنه یه نفس حسینم
نزن پر و بالتو به قفس حسینم
بی کس حسینم



میلاد قبایی ۱۴۰۳


#سبک_مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_ایام_بستری_حضرت_زهرا_سلام_الله
#زبانحال_مولا
#واحد
#زمزمه


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher



💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

12 Nov, 14:02


👇👇👇👇👇
@paygahsher

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

12 Nov, 14:02


💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠


💢 سبک شور مناجات با حضرت زهرا سلام الله علیها 💢



ای پناه عالمین من سلام
نور ماه مشرقین من سلام
میگم از ته دلم اسم تو رو
مادر امام حسین من سلام

سلام مادر
تویی صاحب کتاب حیدر
سلام مادر
تویی بهترین ثواب حیدر
سلام مادر
تویی حجت خدا به حیدر

خدا تورو از همه بهتر آفرید
به عشق تو سوره ی کوثر آفرید
بهشتو زیر پای مادر آفرید
خدا تورو برای حیدر آفرید

مدد یازهرا

♦️♦️
عمریه که تحت امداد توام
بیشتر از همه فقط یاد توام
دنیا جای خود تو روز محشرم
شک نکن نوکر اولاد توام

سلام مادر
تویی نور جانماز حیدر
سلام مادر
همه خواهش و نیاز حیدر
سلام مادر
آره با تو سرفراز حیدر

بهشت آرزوی سینه زن‌ تویی
خدا میدونه زندگی من تویی
زیر کسا قبله ی پنج تن تویی
مادر زینب و امام حسن تویی

مدد یازهرا…


میلاد قبایی ۱۴۰۳


#سبک_مناجات_با_حضرت_زهرا_سلام_الله
#شور

T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher



💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

12 Nov, 13:59


👇👇👇👇👇
@paygahsher

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

12 Nov, 13:59


💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠





💢 سبک زمزمه روضه کوچه- زبانحال امام حسن علیه السلام 💢



تو کوچه‌ها خدا خدا کردم
من التماسِ بی‌حیا کردم
مادر من زیر کتک‌هاش بود
مادرمو ازش جدا کردم

نشد نذارم بزنه بد زد
وقتی شنید علی ، مجدد زد
خودم رو روی مادر انداختم
با گریه بابا رو صدا کردم

چشاش سیاهی رفت و اُفتادش
چشام سیاهی رفت و اُفتادم
میون گرد و خاکای کوچه
تا نفسش بیاد دعا کردم

فایده نداشت که قد کشیدم آه
چه حرفایی نگم شنیدم آخ
چادرشو از زیر پاهای
مغیره وقتی که رها کردم


چشام دیگه دو کاسه‌ی خونه
دلم خوشه بابا نمی‌دونه
داغی نشسته روی این شونه
شونمو تا براش عصا کردم

روضه‌ی کوچه درد ِسر داره
کی از دل حسن خبرداره
مادر دلش خوشه پسر داره
روضه‌مو تو سینه به پا کردم

حسن لطفی ۱۴۰۳/۰۸/۲۲


#سبک_مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_کوچه_بنی_هاشم
#مرثیه_فاطمی_امام_حسن_علیه_السلام
#زمزمه


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

12 Nov, 13:56


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶



💢 آنکه پیشش می‌کشد از او  خجالت مجتبی‌ست 💢



اصل اسماء خدا از قبل خلقت  فاطمه است
فصل پیوند نبوت با امامت فاطمه است

هر کمالی از امامان از تجلی‌های اوست
لطف‌ها زهرا، کرم زهرا، محبت فاطمه است

فیض می‌بُرد از حضورش ، جبریل و می‌نوشت
عِلم زهرا، معرفت زهرا و حکمت فاطمه است

شیعه اینک امتداد همت دیروز اوست
فتح زهرا ، رزم زهرا ، استقامت فاطمه است

فاطمه در صبر  در غیرت  در اندیشه علیست
مرتضی در عشق  در حق  بی‌نهایت فاطمه

تا که پرسیدند پشتت کیست مَردِ بی‌ زره
پاسخش می‌داد مولا _غرق حیرت_ فاطمه است

گرچه  مسکین و فقیریم و اسیر اما چه غم
ای خیال ما همیشه باش راحت، فاطمه است

ظاهراً بر چادر خود آنکه می‌زد وصله و...
باطناً می‌دوخت ما را بر ولایت فاطمه است

هر قدر هم زخم باشد عاقبت ما می‌بریم
اعتبار جبهه‌ی ما تا قیامت فاطمه است

آنکه دارد آب می‌گردد نفَس پشت نفس
اینکه می‌گوید علی ساعت به ساعت فاطمه است

آنکه پیشش می‌کشد از او  خجالت مجتبی‌ست
اینکه اما از علی دارد خجالت فاطمه است

زیر لب می‌گفت نامرد اینکه داری میزنی
بین این کوچه به شدت  بی مروت فاطمه است

کار این خانه ولی یک روز هم تعطیل نیست
با همین زخم کبود روی صورت فاطمه است


حسن لطفی ۱۴۰۳/۰۸/۲۲


#مناجات_با_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_فاطمی_امام_حسن_علیه_السلام
#مرثیه_کوچه_بنی_هاشم


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

12 Nov, 12:09


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶


💢 عمرم گره خورده به چشمان تو زهرا 💢



این بار را فکر خودت باش و دعا کن
لب وا کن و زخم کبودت را دوا کن

فکر خودت گر نیستی ریحانه ی من
فکری برای بی کسی مرتضی کن

با یک نگاه نیلی ات ای جان خانه
این کلبه ی تاریک را از نو بنا کن

یادش به خیر آن خنده های آسمانی
با خنده هایت عرش را مهمان ما کن

عمرم گره خورده به چشمان تو زهرا
فکر جدایی از مرا از خود جدا کن

با دست های زخمی از دستاس خانه
از زندگی من گره ها را تو وا کن



حسن کردی پاییز ۱۴۰۳



#مرثیه_ایام_بستری_حضرت_زهرا_سلام_الله
#زبانحال_مولا


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

12 Nov, 12:06


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶


💢 گفتم هزاران بار: یازهرا(س) أغیثیني 💢




بیچاره ام بسیار؛ یازهرا(س) أغیثیني
از دستِ روزگار؛ یازهرا(س) أغیثیني

برگشته ام با توبه مثلِ آدم و حوّا
ای رمزِ استغفار؛ یازهرا(س) أغیثیني

شرمنده ام از اینکه فاطمیه می آیم
هر بار عصیانکار...یازهرا(س) أغیثیني

ذکرِ توسّل بر تو مرهم داده بر دردم
گفتم هزاران بار: یازهرا(س) أغیثیني

این "دو عبارت" رویِ دربِ خانه ام حک شد
"ألجّار ثُمّ الدّار"، "یازهرا(س) أغیثیني"

حاجتروا شد بی برو برگرد هر کس گفت:
در سجده با اصرار؛ یازهرا(س) أغیثیني

لبریز کن اشک مرا بسیار! حالا که
داغت شده سرشار...یازهرا(س) أغیثیني

لعنت به شورایی که در آن حق، به غارت رفت
آماده شد آزار... یازهرا(س) أغیثیني

هر کوچه در خود داشت چندین منکرِ حیدر
شهری پُر از مکّار؛ یازهرا(س) أغیثیني

آشوبم و ای وای... با خشم و تشر آمد
ابلیس پایِ کار؛ یازهرا(س) أغیثیني

از هیزمی که داشت فکر آتش افروزی
از قوم ِ لاکردار؛ یازهرا(س) أغیثیني

همراهِ "در" شد شعله ور! آهی کشید و شد-
ذکرِ لبِ دیوار؛ یازهرا(س) أغیثیني

وارد نمیشد بیهوا هرگز به پهلویَت
میگفت اگر مسمار: یازهرا(س) أغیثیني

جانِ حسن(ع) "عجّل وفاتي" را نگو دیگر
ای مادرِ بیمار؛ یازهرا(س) أغیثیني

زل میزنم با گریه بر تابوت...میگویم-
با حیدرِ کرّار: یازهرا(س) أغیثیني

جانش به لب آمد علی(ع) هنگام ِ غسلِ تو
غم از دلش بردار؛ یازهرا(س) أغیثیني!




مرضیه عاطفی- پاییز ۱۴۰۳


#مناجات_با_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#آتش_زدن_بیت_وحی



T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

12 Nov, 12:01


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶




💢 یا صاحب الزمان، چقدَر گریه می‌کنی 💢





یا صاحب الزمان، چقدَر گریه می‌کنی
شب زنده دار، تا به سحر گریه می‌کنی

حق داری ای عزیز دلِ آل فاطمه 
بر پهلوی شکسته‌ اگر گریه می‌کنی

بر بازویی که دادِ علی را بلند کرد
زیرِ غلاف و ضربه‌ی در گریه می‌کنی

وقتی نشد عمو حسنَت، بینِ کوچه‌ها
دستش رسد به دفعِ خطر گریه می‌کنی

بر آن مصیبتی که چهل سال مجتبی
گرئید بی‌صدا به سحر گریه می‌کنی

بر غنچه‌ای که سقط شد از کفوِ مرتضی
حتی ندید روی پسر گریه می‌کنی

بر قطره‌ای که از نوکِ مسمار می‌چکد
بر زخمِ سینه، خونِ جگر گریه می‌کنی

پرسی ز دربِ خانه و دیوارِ کوچه نیز
این در چه سخت دیده اثر گریه می‌کنی

از دردهای مادرِ مظلومه روز و شب
وز دستمالِ بسته به سر گریه می‌کنی
  
بر خطبه‌ای که هیچکس آنرا نکرد درک
جز از خواص، چند نفر گریه می‌کنی

گاهی به کعبه، گاه نجف، گاه کربلا
بر مادرِ خمیده کمر گریه می‌کنی

عمری برای خانه نشینیِ جدّ خویش
بر حیدرِ بدونِ سپر گریه می‌کنی

تقدیر بود غسلِ شبانه برای او
تا صبح زین قضا و قدَر گریه می‌کنی

هر روز و شب، به یاسِ کبودِ مدینه ات
تا علقمه به اشکِ قمر گریه می‌کنی


محمود ژولیده -پاییز ۱۴۰۳


#مناجات_فاطمی_با_امام_زمان_عج
#مرثیه_کوچه_بنی_هاشم
#آتش_زدن_بیت_وحی
#الهم_عجل_لویک_الفرج


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher



🔶🔷🔶🔷🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

12 Nov, 11:58


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶



💢 دوباره فاطمیه آمد ای آقا ، بیا برگرد 💢



چرا ای ماهِ زیبا رویِ بی همتا ، نمی آیی؟

چرا ای یوسف گم گشته زهرا ، نمی آیی؟

بیا از پشت ابرِ غیبت ای خورشیدِ حق بیرون

بگو با من تو ای پنهان ترین پیدا ، نمی آیی؟

دوباره فاطمیه آمد ای آقا ، بیا برگرد

طناب افتاده دور گردنِ مولا ، نمی آیی؟

عزا برپا نمودیم و به در چشمانمان خشکید

مگر در مجلس انسیه الحورا ، نمی آیی؟

بیا از چادر مادر ، غبار کوچه را بردار

ببین بر روی چادر مانده رد پا ، نمی آیی؟


یونس وصالی ۱۴۰۳



#مناجات_فاطمی_با_امام_زمان_عج
#الهم_عجل_لویک_الفرج
#مرثیه_کوچه_بنی_هاشم


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher



🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

12 Nov, 11:54


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶


💢 پشت درآتیش گرفت کم نیاورد 💢




دوباره زارو زمین گیر اومدم
روسیاهم که باتأخیر اومدم
مثه هرشب تو معطلم شدی
دوباره سرقرار دیر اومدم

حرف خوبی برا گفتن ندارم
گوشیم برا شنیدن ندارم
شبونه زدم به جاده،می دونی
که پایی برا رسیدن ندارم

می خوام اشک نم نمو درست کنم
وسیله توبه مو درست کنم
خراب اومدم در خونه تو
می خوام از نو خودمو درست کنم

بعد از عمری گیر نیتم هنوز
تو دلم دنبال خلوتم هنوز
همه آماده مهمونی شدن
ولی من تو خواب غفلتم هنوز

بدجوری داد میزنه قیافه ام
که من از دست خودم کلافه ام
بعضی وقتا واقعافکر میکنم
بین این مهمونا من اضافه ام

باید آتیش تودلم درست کنم
حال و روزمو یه کم درست کنم
ازدلم پل بزنم تامدینه
برا مادرم حرم درست کنم...

...نا نجیب دست روی باورم گذاشت
قصه تلخی تودفترم گذاشت
جلوی چشم همه تو کوچه ها
پا روی چادرمادرم گذاشت

پشت درآتیش گرفت کم نیاورد
یه ذره به ابروهاش خم نیاورد
سرتاپاغصه بود اما توخونه
روغمای شوهرش غم نیاورد

هی لگدمی خورد می گفت علی علی
تو آتیش می سوخت می گفت حسین حسین
شبا با دست ورم کرده همش
پیروهن می دوخت میگفت حسین حسین...


محمد نجاری ۱۴۰۳



#مناجات_با_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#آتش_زدن_بیت_وحی


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher



🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

12 Nov, 11:50


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶



💢 حیف پهلویش به میخی خوردهِ بر در گیر کرد 💢



خبر پیچید در شهر و جماعت را صدا می‌کرد
چه غوغایی به پا می‌کرد
خبر پیچید در بینِ مدینه کینه‌ها را زیر و رو می‌کرد
دست‌ها را خوب رو می‌کرد

خبر می‌گفت امروز است روز آن
زمان کینه‌هایمان
تمام بغض‌ها و غیظ‌های ما
زمان انتقام کشته‌هایمان

خبر می‌گفت فرصت هست
زمان بردن اسب خلافت است

خبر می‌گفت باید که به تهدید و به اجبار از علی بیعت گرفت و راه بر عترت گرفت و این چنین دولت گرفت و ... تا که با ما این جماعت هست

خبر پیچید در شهر و جماعت جمع شد از هر کسی که تیغ مولا باعث اسلام او می‌شد

منافق‌ها یهودی‌ها‌ی پنهان
زَر پرستان زورگویان
دستهاشان خوب رو می‌شد

خبر می‌گفت جای حق شناسی نیست ترسی نیست می‌ریزیم راحت که هراسی نیست

خیالِ ما همه جمع است مامور است بر صبر و سکوت این مَرد
تسلیم است بی‌کس مانده ، یاری نیست با او
و غیر از صبر کاری نیست با او

ولیکن او علی هست و علی هم که علی باشد
در آندم نانجیبی گفت :
باید که همه با یک دگر  باشیم
دست کم همه سیصد نفر باشیم

همه رفتند پشت در همه جمع‌اند پشت در

تمام ناجوانمردان، اراذل، بی‌مروت‌ها
خدایا جمع بی غیرت‌ها

 همه جمع‌اند و می‌گویند او تنهاست
اینک سخت کاری نیست
 زیرا که علی را هیچ یاری نیست

علی را هیچ یاری نیست اما...
صدایی آمد از خانه صدایی که جماعت را به هم می‌ریخت
به هم،ظلم و ستم می‌ریخت
صدا می‌گفت :
تنها نیست تا وقتی که من باشم
اگرچه مَرد نه اما هزاران شیرزن باشم

صدا می‌گفت برگردید تنها پیش مرگِ بوترابم
جان فدای بوالحسن باشم

صدا می‌گفت اگر وقتش رسد
رزمنده‌‌ی او در مصافی تن به تن باشم

صدای فاطمه اما نفس‌های رسول‌الله می‌آمد آه می‌آمد
صدایی که جماعت را به هم می‌ریخت
جماعت خواست برگردد که شیطان ناله‌ای زد جمع دزدان خواست تا پاشد

که فریادی رسید از غیظ از کینه  پُر از نفرت در آن سینه:

که هیزم کو که مشعل آی مردم کو
که آتش می‌کشم امروز با این خانه صاحبخانه را ...

با آتش و با هیزم و تیغ و تبر هستیم
راحت دست کم سیصد نفر هستیم
 برگردید

فقط یک یار دارد هرچه پیش آید مُهیا من
فقط یک یار دارد یک نفر، آن یک نفر با من

فقط یک یار سد مانده
تمام فاصله تا خرقه غصب خلافت این در است و یک قدم نه یک لگد مانده...

***

خواست تا سمتی رود تا در نیفتد روی او
حیف پهلویش به میخی خوردهِ بر در گیر کرد

پشت در هِی زد نفَس اما به سینه حبس شد
ناله‌ی یا فضه‌اش در بین حنجر گیر کرد

آی در پیش حسینش چادر او گُر گرفت
وای بین دست‌های شعله معجر گیر کرد

رفت در کوچه به دنبال علی، از هر دو سو
لااقل بین چهل نامرد مادر گیر کرد

او زمین می‌خورد و آنجا آسمان می‌زد به سر
هرچه شد دستان او بر شال حیدر گیر کرد

تازیانه پیش رو ضربِ غلاف از پشت سر
در میان ضربه‌ها بالِ کبوتر گیر کرد

**

خبر در کربلا پیچید
خبر با تیغ‌ها با نیزه‌ها تا خیمه‌ها پیچید

خبر پیچید در لشکر
خبر می‌گفت جان فاطمه در بین گودال است
پامال است

خبر پیچید لشکر تا بریزد بر سرش آنجا
خبر می‌گفت یاری نیست غیر از خواهرش آنجا

خبر می‌گفت او تنهاست
ما دست کم صدها نفر هستیم....

حسن لطفی ۱۴۰۳/۰۸/۲۱



#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#آتش_زدن_بیت_وحی
#ای_روزگار_علی



T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher



🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

12 Nov, 11:46


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶


💢 همیشه وقت تنهایی تو را حس می کنم مادر! 💢



به رغم گُم شدن در بیکرانِ عشق ، پیدایی
برای رودهای تشنه‌ی دیدار ، دریایی

جهان قبل حضورت غرقِ تاریکی مطلق بود
تو آن سرچشمه‌ی نوری ، تو خورشیدی ، تو زهرایی!

خدا ، خُلق تو را سرلوحه‌ی خَلقِ عوالم کرد
برای خِلقَت باقیِ مخلوقات ، مبنایی

خلاصه می شود ذات تو در دیروزها ؟! هرگز!
تمام روزها بی‌تو نخواهد داشت فردایی

کمالات تو شرح کاملِ آیات کوثر شد
بشر دیگر نمی بیند چُنین تفسیر گیرایی

یتیم مکّه روحِ مادری را در وجودت دید
به این ترتیب ثابت شد که تو اُمِّ اَبیهایی!

به لطف قصّه‌ی " اَلْجّار ثُمَّ الدّار" ...،فهمیدیم
که قبل از سفره ات اوّل به فکر سفره ی مایی

فقیران را ، یتیمان را ، اسیران را...، پناهی تو
تو در اوج سخاوت ، هر نداری را پذیرایی!

همیشه وقت تنهایی تو را حس می کنم مادر!
همین‌جایی ، همین‌جایی ، همین‌جایی ، همین‌جایی

بگو که دوستم داری تو را جان حـسـن جانت
عجب نام دل آرایی! چه مولایی! چه آقایی!

...

برای یک پسر سخت است ، گیر افتادن مادر
ببین! کاری ز دستش برنمی آید به تنهایی

حسن هرچه تقلّا کرد ، دست دومی رد شد...
گمانم مادرش دیگر نخواهد داشت بینایی




بردیا محمدی ۱۴۰۳



#مناجات_با_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_فاطمی_امام_حسن_علیه_السلام
#مرثیه_کوچه_بنی_هاشم


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

12 Nov, 11:43


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷



💢 از دعایت ابر غفران، اشک‌ریز 💢



ای بهشت از نور رویت، دل‌پذیر
خوبی‌ات در هر دو عالم بی‌نظیر..

از دعایت ابر غفران، اشک‌ریز
از دعایت، بحر رحمت، موج‌خیز

کن دعا، تا مردمان، یک‌‌رو شوند
تا ملائک، جمله آمین‌گو شوند

کن دعا، ای عرش اعلیٰ پایه‌ات
پیش از اهل خویش، بر همسایه‌ات..

گر نمی‌گفت از تو همسر یا پدر
کس نبود از حَسب حالت، با خبر..

چون پیمبر را به رو، در، وا کنی
شرم از مهمان نابینا کنی

تاول دستان کاری، پند تو
خطِّ بند مشک، گردنبند تو

روح ایمان دیدۀ بیدار توست
با یتیمان‌ مهربانی کار توست...

در جهان، تسبیحت ای نیکوسرشت
خلق را یک در، ز درهای بهشت

از غمت ای پیش حق، با آبرو
ابر بغضی تلخ، دارم در گلو

بغضم آیا از حدیث کربلاست
یا ز یادِ دردِ پهلوی شماست؟

در دلم این بغض غوغا می‌کند
آخرِ این شعر، سر، وا می‌کند

محمدجواد محبت ۱۴۰۳



#مناجات_با_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher



🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

12 Nov, 11:41


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷



💢 من سپر بودم که نامردی به بختم زد لگد 💢




روضه‌خوان استغفرالله از عذاب‌َالنّار گفت
از بهشتی که در آتش سوخت، از اَسرار گفت

واژه‌ها از روضه‌ها گفتند جای روضه‌خوان
تا "زبانم لالِ" او از عجز در گفتار گفت

باغ را آتش زدم، باید بسوزم تا ابد
هیزم از شرمِ نمک‌نشناسی‌اش هر بار گفت

من سپر بودم که نامردی به بختم زد لگد
در، به خون آغشته، زیرِ چکمه‌ی کفار گفت

گِل شدم با اشک‌هایش، تا مبادا صورتش ...
باز خِشتم شعله خورد و سنگ شد ...، دیوار گفت

کاشکی سرنیزه‌ای بودم کنارِ ذوالفقار
تا سلاحِ قاتلانِ همسرش ...، مسمار گفت

مردِ خیبر دست بسته! کار دنیا را ببین
یک جُهود از روزگارِ حیدر کرار گفت

کاش می‌کوبیدم آن را روی تابوت خودم
یا که بی‌مسمار، در می‌ساختم ...، نجّار گفت

آن‌طرف همسایه‌ها گفتند کمتر گریه کن
مادر اما این طرف "اَلجار ثُمَّ الدّار" گفت



رضا قاسمی- آبان ماه ۱۴۰۳


#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#آتش_زدن_بیت_وحی

T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher



🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

10 Nov, 14:44


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶



💢 آتش به هیزم گفت چوب از تو شرار از من💢


با سنّ و سال کم به فضه کار می‌آموخت
زهرا به خدمتکار مادروار می‌آموخت

او بی معلم بود اما از زکات علم
به مریم و به آسیه بسیار می‌آموخت

پیراهنی را پیش زینب دوخت و هر رج
یک مرتبه میدوخت و یک بار می‌آموخت

خرمای بیت او وفا را یاد سلمان داد
بخشش ز گردنبند او عمار می‌آموخت

می‌گفت مولانا علی ، طوری که میثم هم
از لحن زهرا تا به روی دار می‌آموخت

زهرا مع الفارغ شبیه تیغ حیدر بود
چون ذوالفقار از فاطمه پیکار می‌آموخت

هرلاله در باغ علی گل کردن خود را
از زخم بسترهای این بیمار می‌آموخت

فرمود پیغمبر که زهرا بضعة منی
ای کاش این را نیز یار غار می‌آموخت

آتش به هیزم گفت چوب از تو شرار از من
پس اولی از دومی آزار می‌آموخت

پروانه هی می‌سوخت و می‌گشت دور شمع
پروانه درس معرفت به نار می‌آموخت

در هی تکان خورد و به روی فاطمه افتاد
ای کاش آن لحظه در از دیوار می‌آموخت

میخ در این خانه بودن هم سعادت داشت
ای کاش یک ذره وفا مسمار می‌آموخت

زهرا شجاعت را که یاد زینبش میداد
آتش جسارت کردن از اشرار می‌آموخت

زینب به سن خردسالی کربلا را دید
زینب که صبر از حیدر کرار می‌آموخت

زهرا به زینب هیبت گفتار می‌آموخت
رفتن میان کوچه و بازار می‌آموخت


وحید عظیم پور ۱۴۰۳


#مناجات_با_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_فاطمی_حضرت_زینب_سلام_الله
#آتش_زدن_بیت_وحی

T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

10 Nov, 14:37


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶



💢 پیش من ابالحسن گریه نکن 💢



نبینم اشکُ تو یِ چشات علی
دیدی عاقبت شدم فدات علی
روزی که سپر فروختی یادته
من بجاش سپر شدم برات علی

خنده ها و خوشی هامون یادته
از رو هم ، شرم و حیامون یادته
پدرم دستامونو به هم سپُرد
زیر لب میکرد دعامون یادته

دعا میکرد بمونیم برای هم
همدم و همدل و هم صدای هم
تازه فهمیدم چی میدید که میگفت
الهی که پیر بشید بپای هم

منکه پیر شدم علی به پای تو
مثل محسنم شدم فدای تو
اگه صد بارِ دیگه زنده بشم
باز دو باره میمیرم برای تو

پیش من ابالحسن گریه نکن
پیش تو منو زدن گریه نکن
با نَوَد زخم  اُحُد دم نزدی
حالا با یه زخم من گریه نکن

حلالم کن که من از پیشت میرم
حلالم کن  تو خونه ات سر به زیرم
رو مو بر می‌میگردونم غصه نخور
بخدا که  مجبورم رو بگیرم

تو خودت میبینی دست به دیوارم
با سوالِ تو جوابی ندارم
این یه رازیه  برا من و حسن
مجبورم تو خونه چادر بزارم....




میثم مؤمن نژاد


#مرثیه_ایام_بستری_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#زبانحال


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

06 Nov, 16:25


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷



💢 شبِ میلادِ دلدارِ حسین(ع) است 💢




خدا عیدیِ محشر داده امشب
به دستِ پنج تن؛ زر داده امشب
به حیدر(ع) باز کوثر داده امشب
به کوثر؛ باز حیدر(ع) داده امشب

تمام ِ عرش و فرش و جزر و مد را...
علی(ع) فورا به نامش زد سند را

به پایان رفت شام ِ تیره؛ مردم
سپیدی شد به ظلمت چیره؛ مردم
نگاهش شد به خواهر خیره؛ مردم
حسن(ع) شد صاحبِ همشیره؛ مردم

وجودش نذرِ شاهِ عالمین است
وَ نام دیگرش ذُخرُالحسین(ع) است

کنارش شرم؛ با حیرت رسیده
وقارش از خودِ غیرت رسیده
بیا که اسوهٔ جرأت رسیده
برای بانوان زینت رسیده

حجابش راه را بر هرزگان بست
نخی از چادرش مرز بهشت است

جهادِ فوقِ عارفانه را داشت
میانِ خانه؛ مکتب-خانه را داشت
مقام ِ عالم ِ فرزانه را داشت
ولایتمندیِ جانانه را داشت

فراوان و فراوان گفت: حیدر(ع)
پس از تفسیرِ قران گفت: حیدر(ع)

دمادم دوری از عصیان و پرهیز-
برای توبه کاران کرده تجویز
وجودت شد به یادش معرفت-خیز
بخوانش با لقب هایِ دل انگیز

شفیقه، کامله، حِلما، جلیله
عطیّه، سیّده زینب(س)، عقیله

گرفت از کفر؛ در کوفه عنان را
نگه میداشت با لحنش؛ زمان را
کشید آنگاه که خط و نشان را-
نشان میداد یک رزم ِ عیان را

نشسته با حیا در صدر، زینب‌(س)
علی(ع)منسَب، جَلیلُ القَدر، زینب(س)

شبِ میلادِ دلدارِ حسین(ع) است
همانکه عشقِ بسیارِ حسین(ع) است
لبش مشغولِ تکرارِ حسین(ع) است
فقط مشتاقِ دیدارِ حسین(ع) است

پس از عباس(ع) هم آرام ِ جان بود
علمدارِ جدیدِ کاروان بود

بخوان والعصر و أعطینا و أسرا
به دُورِ حضرتِ آیاتِ عُظمی
چنان دل کَند از لذّاتِ دنیا
که در چشمش بلایا شد"جمیلا"

پرستارانه می آورد مرهم
ندید از نینوا هر چند جز غم
*
غروبِ کربلا یادش نمیرفت
فرودِ نیزه ها یادش نمیرفت
تقلّایِ قفا یادش نمیرفت
تنِ بر بوریا یادش نمیرفت

حسينش(ع) غرق در دریایِ غم بود
نگاهِ آخرش سمتِ حرم بود

دلش را بُرد؛ بابایِ رقیه(س)
چه غمگین بود دنیایِ رقیه(س)
هجوم و آتش و پایِ رقیه(س)
امان از حالِ نجوایِ رقیه(س)

سرِ بابا... خرابه... تازیانه...
شبیه فاطمه(س)...غسلِ شبانه...





مرضیه عاطفی آبان ماه ۱۴۰۳



#ولادت_حضرت_زینب_سلام_الله
#مدح_و_مناجات_با_حضرت_زینب_سلام_الله


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher



🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

06 Nov, 16:23


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶



💢 زینب رسیده است که وقت تنزلش 💢




زینب رسیده پای پیمبر بایستد
از شوق روی فاطمه حیدر بایستد
زینب رسیده باز که قرآن بخواند و
چشمش به روی سوره کوثر بایستد
زینب رسیده است که وقت تنزلش
قلب فرشته در صف محشر بایستد
زینب رسیده زینت اسم علی شود
اسمش کنار واژه ی مادر بایستد

زینب که جمعِ پنج تن از نور داور است
باید قبول کرد که زهرای دیگر است

قرآن یکی، حساب یکی و خدا یکی
زهرا یکی، علی یکی و مصطفی یکی
در ازدحام ِ دور و بر خانه ی علی
این دستِ خالی است یکی و گدا یکی
زنجیره های عشق حسینیم و زینبیم
"ما عاشقیم غالباً از هر دو تا یکی"
تنها قنوت فاطمه خیرش به ما رسید
می گیرد از هزار دم ربنا یکی

با او یکی یکی به خدا می رسیم ما
دور ضریح کرببلا می رسیم ما

باید دلیل، آیه ی قرآن بیاورند
یعنی به پای مردی ات ایمان بیاورند
از سر گذشته آب، اگر حرف غیر توست
سر را برای چه؟ تو بگو جان بیاورند
موران کنار بارگهت صف کشیده اند
بانو اشاره کن که سلیمان بیاورند
وقتی تویی مدافع حرم آل فاطمه
اصلا" چرا که زیره به کرمان بیاورند
دوران غربت تو گذشته اشاره کن
عباس های لشکر دوران بیاورند

ما را هنوز این دم و این نوحه برلب است
بعد از حسین، قافله سالار زینب است




رضا دین پرور ۱۴۰۳



#ولادت_حضرت_زینب_سلام_الله
#مدح_و_مناجات_با_حضرت_زینب_سلام_الله


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher



🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔶🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

06 Nov, 16:19


💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸



💢 ولادت حضرت زینب سلام الله علیها-گریه جبرییل 💢



روايت شده است كه پس از ولادت حضرت زينب (س)، حسين (ع) كه در آن هنگام كودك سه چهار ساله بود، به محضر رسول خدا (ص) آمد و عرض كرد:

((خداوند به من خواهرى عطا كرده است )). پيامبر(ص) با شنيدن اين سخن ، منقلب و اندوهگين شد و اشك از ديده فرو ريخت . حسين (ع) پرسيد:
((براى چه اندوهگين و گريان شدى ؟)). پيامبر(ص) فرمود: ((اى نور چشمم ، راز آن به زودى برايت آشكار شود.))تا اينكه روزى جبرئيل نزد رسول خدا (ص) آمد، در حالى كه گريه مى كرد، رسول خدا (ص) از علت گريه او پرسيد، جبرئيل عرض ‍ كرد:

((اين دختر (زينب ) از آغاز زندگى تا پايان عمر همواره با بلا و رنج و اندوه دست به گريبان خواهد بود؛ گاهى به درد مصيبت فراق تو مبتلا شود، زمانى دستخوش ماتم مادرش و سپس ماتم مصيبت جانسوز برادرش امام حسن (ع) گردد و از اين مصايب دردناك تر و افزون تر اينكه به مصايب جانسوز كربلا گرفتار شود، به طورى كه قامتش خميده شود و موى سرش سفيد گردد.))

پيامبر (ص) گريان شد و صورت پر اشكش را بر صورت زينب (س) نهاد و گريه سختى كرد، زهرا (س) از علت آن پرسيد.
پيامبر (ص) بخشى از بلاها و مصايبى را كه بر زينب (س) وارد مى شود، براى زهرا(س) بيان كرد.
حضرت زهرا (س) پرسيد:
((اى پدر! پاداش كسى كه بر مصايب دخترم زينب (س) گريه كند كيست ؟

پيامبر اكرم (ص) فرمود:

((پاداش او همچون پاداش كسى است كه براى مصايب حسن و حسين (ع) گريه مى كند))(3)



3- الخصائص الزينبيه ، ص 155 ناسخ التواريخ زينب (س) ص 47



#مقتل
#روایت
#زندگینامه_حضرت_زینب_سلام_الله 
#ولادت_حضرت_زینب_سلام_الله

T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

06 Nov, 16:17


💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸



💢 تغذیه زینب سلام اللَّه علیها از زبان پیغمبر اسلام ص 💢


حضرت زينب (س) مانند دو برادرش حسن و حسين (ع) از زبان رسول الله (ص) تغذى مى كرد.
همان طور كه در بسيارى از اخبار آمده است ، پيغمبر (ص) زبان خود را در دهان حسنين مى گذاشت ، آنان با مكيدن زبان پيغمبر تغذيه مى شدند و از همين طريق گوشت و پوست بدنشان مى روييد و رشد مى كرد، در مورد حضرت زينب (س) نيز همين عمل را انجام مى داد.

در جلد اول از كتاب خرايج راوندى (صفحه 94) معجزه يكصد و پنجاه و پنج (155) از حضرت صادق (ع) چنين روايت كرده است :

امام صادق (ع) فرمود: پيغمبر (ص) پيوسته نزد فرزندان شير خوار فاطمه مى آمد، از آب دهان خود آنان را تغذيه مى كرد و سپس به فاطمه (س) مى فرمود به آنان شير ندهيد))(7)

7- پيام آور كربلا، ص 17

#روایت
#مقتل
#زندگینامه_حضرت_زینب_سلام_الله
#ولادت_حضرت_زینب_سلام_الله

T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

06 Nov, 16:17


💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸


💢علت نام گذاری حضرت زینب (س) به زینِ أب  (زینب ، پدر)💢


♦️زينب في اللغة: و کيف کان: فان اسمها المبارک مما اتفق علي أنه هو: زينب، و زينب لغة: اسم شجر حسن المنظر، طيب الرائحة، و به سميت المرأة

لسان العرب ج 6 / ص 88.


🔹زینب (س) در کتاب لغت:

بنا بر تواتر در روایات اسم شریف دختر امیر المومنین (ع) ، زینب (س)است و زینب در لغت نام درخت بسیار زیبایی است که دارای عطر و بوی خوشی است و به این سبب در زبان عربی، نام زن را زینب می گویند.


#مقتل
#روایت
#زندگینامه_حضرت_زینب_سلام_الله
#ولادت_حضرت_زینب_سلام_الله

T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher

💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

06 Nov, 16:17


💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸



💢 نامگذاری زینب سلام اللَّه علیها از طرف خداوند 💢


هنگامى كه زينب (س) متولد شد، مادرش حضرت زهرا (س) او را نزد پدرش اميرالمؤ منين (ع) آورده و گفت :
اين نوزاد را نامگذارى كنيد!
حضرت فرمود: من از رسول خدا جلو نمى افتم .در اين ايام حضرت رسول اكرم (ص) در مسافرت بود.
پس از مراجعت از سفر، اميرالمؤ منين على (ع) به آن حضرت عرض كرد:
نامى را براى نوزاد انتخاب كنيد. رسول خدا (ص) فرمود: من بر پروردگارم سبقت نمى گيرم .
در اين هنگام جبرئيل (ع) فرود آمده و سلام خداوند را به پيامبر(ص) ابلاغ كرده و گفت :

نام اين نوزاد را ((زينب )) بگذاريد!

خداوند بزرگ اين نام را براى او بر برگزيده است .بعد مصايب و مشكلاتى را كه بر آن حضرت وارد خواهد شد، بازگو كرد.

پيامبر اكرم (ص) گريست و فرمود: هر كس بر اين دختر بگريد، همانند كسى است كه بر برادرانش حسن و حسين گريسته باشد.(5)


5- فاطمه زهرا (س) دل پيامبر، ص 854


#مقتل
#روایت
#زندگینامه_حضرت_زینب_سلام_الله 
#ولادت_حضرت_زینب_سلام_الله


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

06 Nov, 16:16


💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸



💢 بشارت تولد زينب سلام‌الله علیها و گريه على (ع) 💢


هر پدرى را كه بشارت به ولادت فرزند دادند، شاد و حرم گرديد، جز على بن ابى طالب (ع) كه ولادت هر يك از اولاد او سبب حزن او گرديد.

در روايت است كه چون حضرت زينب متولد شد، اميرالمؤ منين (ع) متوجه به حجره طاهره گرديد، در آن وقت حسين (ع) به استقبال پدر شتافت و عرض كرد: اى پدر بزرگوار! همانا خداى كردگار خواهرى به من عطا فرموده اميرالمؤ منين (ع) از شنيدن اين سخن بى اختيار اشك از ديده هاى مبارك به رخسار همايونش جارى شد.
چون حسين (ع) اين حال را از پدر بزرگوارش مشاهده نمود افسرده خاطر گشت . چه ، آمد پدر را بشارت دهد، بشارت مبدل به مصيبت و سبب حزن و اندوه پدر گرديد، دل مباركش به درد آمد و اشك از ديده مباركش بر رخسارش جارى گشت و عرض كرد:

((بابا فدايت شوم ، من شما را بشارت آوردم شما گريه مى كنيد، سبب چيست و اين گريه بر كيست ؟))

على (ع) حسينش را در برگرفت و نوازش نمود و فرمود:
((نور ديده ! زود باشد كه سر اين گريه آشكار و اثرش نمودار شود.))

كه اشاره به واقعه كربلا مى كند. همين بشارت را سلمان به پيغمبر داد و آن حضرت هم منقلب گرديد.
چنان كه در بعض كتب است كه حضرت رسالت در مسجد تشريف داشت آن وقت سلمان شرفياب خدمت گرديد و آن سرور را به ولادت آن مظلومه بشارت داد و تهنيت گفت .

آن حضرت بگريست و فرمود:

((اى سلمان جبرييل از جانب خداوند جليل خبر آورد كه اين مولود گرامى مصيبتش غير معدود باشد تا به آلام كربلا مبتلا شود، الخ ))(4)


4- ناسخ التواريخ حضرت زينب كبرى (س)، ج 1، ص 45 و 46.


#مقتل
#روایت
#زندگینامه_حضرت_زینب_سلام_الله
#ولادت_حضرت_زینب_سلام_الله


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

06 Nov, 16:14


🔷🔶🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷


💢 آمدی جلوه کنی نام علی زنده شود... 💢



گوش کن از دل افلاک خبر می آید
به سرِ اهل زمین دُرّ و گهر می آید
چه خبر هست؟ فرشته چقدر می آید
سوره صبر در آغوش سحر می آید

شد اجابت ز خدا باز دعای حیدر
فاطمه دختری آورده برای حیدر

دختری آمده تا همدم مادر باشد
دختری آمده تا حیدر حیدر باشد
خواهری آمده عشق دو برادر باشد
گوییا آمده یک برهه پیمبر باشد

عصمت و عفت و تقواش همه مادری است
به خداوند قسم لایق پیغمبری است


فاطمه محو گل روی درخشانش بود
مرتضی زمزمه میکرد و غزلخوانت بود
گرم بوسیدن پیشانی و چشمانت بود
احمد آنروز چه می دید که گریانت بود

احمد آنروز تجلی رسالت را دید
یا که ظرفیت تحویل امامت را دید؟

قلمی نیست که املا کند اوصاف تو را
دهنی نیست که انشاء کند الطاف تو را
یا که توصیف کند وسعت انصاف تو را
یا که تشریح کند قلهء اهداف تو را

عقل عاجز شد و از درک وجودت شد مات
به گل روی بهشتی تو بانو  صلوات


بعد زهرا احدی مثل تو اکرام نشد
زنی اینگونه پیام آور اسلام نشد
طائر عقل کسی مَحرَمِ این بام نشد
دست در دست شدی گریه ات آرام نشد

دیدی از دور و برت عطر کسی می آید
مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید


چشم بر  هم زدی و عشق مجسم آمد
بَه که بالای سرت خیر دو عالم آمد
اشک از گوشهء چشم همه آن دم آمد
کودکی سوی تو با دیدهء پر نَم آمد

گفت خوش آمدی ای نور دو عینم زینب
کمی آرام عزیزم که حسینم زینب

بانوی مُلک وجودی و وجودت خیر است
قلب تو وقف حسین است و جدا از غیر است
پیش تو عشق حسین ،اصل سلوک و سِیر است
سِیر تو کرب و بلا، کوفه و شام و دِیر است

آمدی تا که بفهمیم خدا یعنی چه
صابره بودن در کرب و بلا یعنی چه


ای که در عشق حسینی به دو عالم عَلَمی
کعبهء عشق برادر شدی و محترمی
مریم از جام حیای تو چشیده است نمی
نائب فاطمه، صدیقهء ثابت قدمی

کوفه و شام اسیر دَمِ زهرایی توست
مات و مبهوت سخنرانیِ مولایی توست


جای امثال شما در کُره خاکی نیست
چون زمین قابل این گوهر افلاکی نیست
گفتی ای درد بیا از تو مرا باکی نیست
داغها دیده ای اما لب تو شاکی نیست

چه عبارات عجیبی روی آن تَل گفتی
پیش آن پیکر صد چاک تَقَبَّل گفتی


آمدی جلوه کنی نام علی زنده شود
زن ندیده است کسی مثل تو رزمنده شود
در دل جهل زمان شمسهء تابنده شود
با زبان وقت بیان خنجر بُرّنده شود

روی نی گفت برادر همه جا در هر راه
طَیِّب الله به غوغای تو ماشاءالله


ای تمنای دل خون خدا یا زینب
در تو دیدند همه فاطمه را یا زینب
مرحمت کن به منِ بی سر و پا یا زینب
نشوم از سرِ کوی تو جدا یا زینب

نظری کن که در این خانه بمانم یک عمر
تا نفس هست فقط از تو بخوانم یک عمر


مجتبی شکریان


#ولادت_حضرت_زینب_سلام_الله
#مدح_و_مناجات_با_حضرت_زینب_سلام_الله


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔷🔶🔷🔶🔶🔷🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

06 Nov, 16:14


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷



💢میلاد او هم مثل میلاد حسین است 💢



امشب شب میلاد امّید حسین است
عیدحسین عید حسین عیدحسین است

گویی خدا کوثر به کوثر داده امشب
یک حیدر دیگر به حیدر داده امشب

کوثر به روی دامن کوثر ببینید
قرآن به روی دست پیغمبر ببینید

امشب دوباره پنج تن را آفریدند
احمد، علی، زهرا، حسن را آفریدند

در پنج مهر آمد به دنیا ماه دیگر
یا آمده میلاد ثارالله دیگر؟

بر زینت دین خدا زین اب آمد
الله اکبر! زینب آمد زینب آمد

در خلق و خو زهرا و ختم‌المرسلین است
هنگام خطبه یک امیرالمؤمنین است

این شیردخت شیر حی کردگار است
فریاد، نه! حتی سکوتش ذوالفقار است

هر صبحدم با یاد او یک یادواره
هر روز دازد عید میلادی دوباره

چشم علی بر چهرۀ زهرایی اوست
در چشم شیعه اشک عاشورایی اوست

با گریه می‌جوید امام کربلا را
انگار می‌بیند قیام کربلا را

اُم و اَب و جان و سرم گردد فدایش
انگار آوای علی دارد صدایش

این عمۀ سادات این، زهرای زهراست
این مثل زهرا مادرش ام‌ابیهاست

این انبیا و پنج تن را نور عین است
زین اَب و زین اُم و زین حسین است

سرتاقدم جان است وجانانش حسین است
می‌گرید و گهواره‌ جنبانش حسین است

در خواب و در بیداری خود با حسین است
در هر گل لبخند او یک یا حسین است

الله اکبر! از کمال و از جلالش
الحق که شیر فاطمه بادا حلالش

گر شیرحق شیر حقش گوید،عجب نیست
عطربهشت ازسینه‌اش بوید،عجب نیست

کرب‌ و بلا بی‌ نام او معنا ندارد
لوح رضا بی‌ صبر او امضا ندارد

هر خطبه‌اش یک سورۀ آمال نهضت
هر جمله‌اش یک آیۀ اکمال نهضت

پیوسته بوده جا در آغوش الهش
از گاهواره تا کنار قتلگاهش

وقتی سخن مثل امیرالمؤمنین گفت
بر او سر بالای نیزه آفرین گفت

با احمد و زهرا و حیدر هم‌ صدا بود
الحق که او  پیغمبر خون خدا بود

چشم حسین از خطبۀ او گشت روشن
احمد، علی، زهرا، حسن، گفتند احسن!

وقتی که شد با خنجر خونین لبش جفت
هم بوسه می‌زدهم خدا راشکر می‌گفت

با سیل اشکش عقده از دل باز می‌کرد
اول سفر را بی حسین آغاز می‌کرد

انگار می‌بینم تن در خون تپیتده
بر او اذان گویند رگ‌های بریده

در گریۀ او ناقه‌ها امداد کردند
گویی فرات دیگری ایجاد کردند

آتش به سوز سینۀ او باد می‌زد
تنها برای او جرس فریاد می‌زد

لب‌ها ترک‌خوردۀ فضا در چشم‌ها دود
آب فرات از خجلت زینب گِل‌آلود

صحرا‌ به‌ صحرا کو به‌کو منزل‌ به‌ منزل
زینب، سوار و فاطمه دنبال محمل

زینب، همیشه یاد او هم گریه دارد
حتی شب میلاد او هم گریه دارد

در هر مقامی یاد او یاد حسین است
میلاد او هم مثل میلاد حسین است

«میثم»! از آن روزی که پیغمبر نبی بود
زینب حسینی و حسینش زینبی بود


استاد سازگار


#ولادت_حضرت_زینب_سلام_الله
#مدح_و_مناجات_با_حضرت_زینب_سلام_الله


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

06 Nov, 16:13


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷



💢 سائلان مژده که حاجات همه امشب رواست... 💢



در زمین و آسمان ها خیمه ی شادی به پاست
مٱذنه تا مٱذنه لبریز عطر ربناست
ذکر تعجیل قنوت استجابت آمده
سائلان مژده که حاجات همه امشب رواست
زینت گلخانه ی مولا شکوفا گشته و...
بیت حیدر با شمیم بنت زهرا آشناست
کهنه زخمی که میان سینه ها مانده هنوز
با صدور نسخه ی تکمیلی زینب دواست
معجزه در بین چشمانش تلاطم می کند
خاک با فیض نگاه دختر زهرا طلاست
نام زینب پنج نقطه نور ساطع می کند
یعنی ابن بانو خودش تلفیقی از آل عباست
در شب میلاد غرق رحمت اخت الحسین
بانی عیدی ما قطعا خود خون خداست


بانویی که سفره ی الطاف خود را پهن کرد
خانه ی دل را برای عشق پاکش رهن کرد


با وجود او غم و غصه به آخر می رسد
لطف مادر بیشتر از سوی دختر می رسد
ماهمه از سایلان فیض عام زینبیم
رزق ما از سفره ی بانو مکرر می رسد
دم به دم مشمول لطف دختر زهرا شود
سایلی که خاضعانه پشت این در می رسد
زودتر با دست پر از پیش زینب می رود
محضر او هر کسی با دیده ای تر می رسد
هیبت والای رفتارش به زهرا رفته است
واژه واژه از کلامش عطر مادر می رسد
ذوالفقار خطبه هایش باز قلع و قمع کرد
تا به میدان می رسد انگار حیدر می رسد
مطمینم در شلوغی های روز واقعه
چادر بانو به داد اهل محشر می رسد


مایه ی آرامش جان و دل بی تاب ماست
آسمان ها خاک پای خواهر ارباب ماست


از ازل دستان این سایل دخیل زینب است
تا ابد محتاج لطف بی بدیل زینب است
هر کسی که شد حسینی مطمینا شاکرِ
نغمه ی انا هدیناه السبیل زینب است
اولین گلبانوی دامان زهرا و علی
دومین زهرای این قوم و قبیله زینب است
هرکسی با نام زیبای کسی مٱنوس شد
بر لبان ما فقط ذکر اصیل زینب است
انتظام شعر های دفتر اشعار من
متشکل از همان فرم شکیل زینب است
کوثر کوثر کویر عشق را سیراب کرد
ساغر ما جرعه ای از سلسبیل زینب است
در میان روضه های جانگداز کربلا
گریه هایم نذر آقای قتیل زینب است


هرشب جمعه به یاد روضه های خواهری
گریه می بارم به یاد لحظه های آخری....


که برادر جان من افتاده ای از پا چرا؟؟
مانده ای تنها میان دشتی از غم ها چرا؟؟
تکیه بر نیزه مزن ای تکیه گاه زینبین
روی خاک افتاده ای اینگونه بی سقا چرا؟؟
می روی و خیمه ها می ماند و لشکرکشی...
بی تو من می مانم و این قوم بی پروا چرا؟!
بعد از این پنجاه سالی که کنارم بوده ای
می زنی حرف از جدایی با منِ تنها چرا؟؟
از سر تلّ با دوچشم خیسِ دریا دیده ام
بین گودال عطش..از خون تو...دریاچه را
آنقدر با چشم های نیمه باز خود مگو
"آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟؟"
زینت دوش نبی روی زمین جان می دهی
پاره پاره پیکرت پاشیده در صحرا چرا؟؟


وای اگر در روزهای پر خطر زینب نبود
"کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود"


اسماعیل شبرنگ



#ولادت_حضرت_زینب_سلام_الله
#مدح_و_مناجات_با_حضرت_زینب_سلام_الله

T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

06 Nov, 16:12


🔶🔷🔶🔷🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶



💢 همچو زینب باش، در بندِ حسین 💢





آنکه راهش راه و رسم داور است
بی‌گمان شوقِ وصالش بر سر است
سالکِ سیر و سلوک ِکوی یار
در حقیقت سالکِ پیغمبر است
سر به فرمانِ ولایت می‌نهد
آنکه گوید خاکِ پای حیدر است
هر برائت از مسیرِ دشمنان
هم‌صدای آیه‌های کوثر است
یارِ ساداتِ جوانانِ بهشت
شیعه و دلداده‌ی یک خواهر است
همچو زینب باش، در بندِ حسین
با عقیله، بندگی زیباتر است

کیست این ممسوسِ فی ذاتُ الحسین
زینبِ کبراست، مِرآتُ الحسین


عاشق و معشوق شیدایی شدند
هر دو هم آغوشِ همتایی شدند
از ازل در انتظارِ یکدِگر
ای عجب در عشق، رؤیایی شدند
بی‌قرار از دیرباز، آمد وصال
در سکوتی محض، غوغایی شدند
چشم‌ها غرقِ نگاهِ یکدِگر
هر دوتا، تفسیرِ یکتایی شدند
اشک‌ها تبدیل بر لبخند شد
بانیِ لبخندِ زهرایی شدند
زینتِ بابا که آمد در حرم
خاندانِ وحی، مولایی شدند

کیست این ممسوسِ فی ذاتُ الحسین
زینبِ کبراست، مِرآتُ الحسین


هر نگاهش از نبی دل می‌برد
از علی صدها خصائل می‌برد
از بزرگی، هم‌چنان مادر بزرگ
دل ز جدّش، زان شمایل می‌برد
ارث از زهرای اطهر، در سرشت
با هزار و یک فضائل می‌برد

این همان بانوست، کز طوفانِ غم
ناقه را منزل به منزل می‌برد
ناخدای دین پس از خونِ خداست
کشتیِ دین را به ساحل می‌برد
حجتِ حق را برون از اضطرار
بِینِ زنجیر و سلاسل می‌برد

کیست این ممسوسِ فی ذاتُ الحسین
زینبِ کبراست، مِرآتُ الحسین


کیست زینب، آنکه خلقت را مَطاف
پنج تن، گِردِ وجودش در طواف
کاف، ها، یا، عین، صاد، آئینه‌ایست
از وجودش، یک به یک در اعتراف
مریمِ کرب و بلا نه، فاطمه
رفته در گودالِ خون، زیرِ غلاف
شاهدِ تشتِ سَر و تشتِ جگر
ناظرِ جسمی پر از زخم و شکاف
با وجودِ سنگباران‌های سخت
پاسدارِ عصمت و دین و عفاف
یک‌تنه حق را حمایتگر، ولی
بِینِ انبوهِ مصائب، در مصاف

کیست این ممسوسِ فی ذاتُ الحسین
زینبِ کبراست، مِرآتُ الحسین


از حرم تا قتلگه، میدانِ اوست
دیده‌ی سلطانِ دین، گریانِ اوست
پاسدارِ قافله، بعد از حسین
چشم‌های دشمنان، حیرانِ اوست
ناطقِ قرآن بروی نیزه‌ها
پاره پاره بر زمین، قرآنِ اوست
کوفه شد با خطبه‌اش کرب و بلا
حیدرِ کرار پشتیبانِ اوست
شام اما تاقتش را تاق کرد
شاهدم بارانیِ چشمانِ اوست
قاتلش بزمِ شراب و خیزران
کاخِ دشمن، لاجرم ویرانِ اوست

کیست این ممسوسِ فی ذاتُ الحسین
زینبِ کبراست، مِرآتُ الحسین


شرحِ غم، آموزگارش زینب است
دفترِ غم، اعتبارش زینب است 
هر که داند قدرِ غیرت، زینبی است
غیرتِ دینی، مدارش زینب است
هر چه در عالم خدایی دارد و
روضه هم، پرودگارش زینب است
آگه از اسرار مقتل، قلبِ اوست
جنگِ تبیین ذوالفقارش زینب است
صبر و حلم از او به حیرت آمده
صبر هم، صبر و قرارش زینب است
روزِ عالَم، تیره تا صبحِ فرج
صبح، نام مستعارش زینب است

کیست این ممسوسِ فی ذاتُ الحسین
زینب کبراست، مرآتُ الحسین



محمود ژولیده آبان ماه ۱۴۰۳



#ولادت_حضرت_زینب_سلام‌الله
#مدح_و_مناجات_با_حضرت_زینب_سلام_الله


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher



🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

06 Nov, 16:08


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶



💢 تلفیق زهرا و علی امشب تولد یافت 💢




گل خانه ی خیرالنسا را عطر و بو دادند
وقتی گلی مانند زینب را به او دادند

تلفیق زهرا و علی امشب تولد یافت
فخر امیرالمومنین زینب تولد یافت

زینب نگو حوریه ی انسیه الحوراست
زینب همان سیب دو نیم حضرت زهراست

مادر نزاید تا قیامت این چنین دختر
عالم به زهرا نازد و زهرا به این دختر

در جان خود دارد شمیم پنج تن قطعا
او دست و دلباز است مانند حسن قطعا

روح دو پهلوی علمدار حنین است او
بهتر بگویم قره العین حسین است او

در باطن خود نوری از جدش محمد داشت
زینب یگانه ست المثنایی نخواهد داشت

در جشن میلاد عقیله مثل من امشب
نذر قدم هایش مکرر کف بزن امشب

با جان و دل دار و ندارت را فدایش کن
هر جا گره افتاد در کارت صدایش کن

پیچیده در گوش فلک فریاد یا زینب
گلبانگ هر مرد و زن آزاده یا زینب

ذکر عقیله معجزه ساز است ای مردم
می پروراند لشگری آماده یا زینب

قصد زیارت کن بگو از راه دور امشب
مانند مرحوم موذن زاده یا زینب

با یاری اش سمت فلسطین راه می افتیم
ذکر بسیجی ها میان جاده یا زینب

تبیین تو یعنی جهاد اکبر ای بانو
جانم  به ان تحلیل فوق العاده یا زینب

ای دختر مشکل گشا مشکل گشایی کن
در کار مان کلی گره افتاده یا زینب

از ظلم بیزار است و قطعا یار مظلوم است
هر کس به آیین شما دل داده یا زینب

عمری به راه راست دعوت کرده ای ما را
با فعل و تقریرت هدایت کرده ای ما را

الصبر مفتاح الفرج در گوش مان خواندی
دعوت به صبر و استقامت کرده ای ما را

از اجر جانبازی برای حفظ دین گفتی
هر روز مشتاق شهادت کرده ای ما را

حریت و آزادگی مان یادگار توست
مانند کوهی با صلابت کرده ای ما را

منزل به منزل رفتی از حق ولی گفتی
اینگونه سرباز ولایت کرده ای ما را

"والله لا تمحو..." ی تو ما را مصمم کرد
حرف دلم را باز هم تکرار خواهم کرد

نقش لوای ما به جز الله اکبر نیست
مانند زینب هیچ کس مغنیه پرور نیست

از جمع بسیار مجاهدهای لبنانی
تا زاهدی ؛ سیدرضی؛ قاسم سلیمانی

تسبیح شیعه ما رایت الاجمیلا بود
آیین زینب راه و رسم لشگر ما بود

نسل بهشتی وارثانی باهنر دارد
فریاد ما در جبهه ی تبیین اثر دارد

پیچیده است اوازه ی ایمان نصرالله
قربان خاک زینبیه جان نصرالله

سید که خار چشم دشمن های غاصب بود
شاگرد درس مکتب ام المصائب بود

سید اشداء علی الکفار را فهمید
آموزه های حیدر کرار را فهمید

غیر از خدا از هیچ کس اصلا نمی ترسید
از زوزه های گله ی دشمن نمی ترسید

مانند شیر شرزه ای همواره غران بود
از روز اول ذوالفقار شیعه بران بود

میراث سید لشگری در اوج باورهاست
الگوی حزب الله لبنان زینب کبری ست

فتح الفتوح زینبیون دیدنی باشد
احوال اسرائیل اکنون دیدنی باشد

امروزه احوالی شبیه محتضر دارد
گفتیم با ایران در افتادن خطر دارد

وقتی به فکر هتک شان مرجعیت بود
قصد تعرض کردنش اوج خریّت بود

سید علیِ سیستانی را هواداریم
ما وارثان مالک و مقداد و عماریم

ما در مصاف دشمن بیگانه می مانیم
زیر زمین نه پشت بام خانه می مانیم

سیدعلی لب تر کند هنگام طوفان است
طوفان مان از جنس طوفان های چمران است

کوری چشم شور عمال یهود آن روز
خاورمیانه زیر پای نسل سلمان است

نامی از اسرائیل در جایی نمی بینید
آن روز روز شادی اطفال لبنان است

آن روزها با چشم خود زوار می بینند
از سوریه تا مسجدالاقصی اتوبان است

بی شک مسیر کوه پیمایی آقامان
آن روزها دیگر بلندی های جولان است


علیرضا خاکساری آبان ماه ۱۴۰۳


#ولادت_حضرت_زینب_سلام‌الله
#مدح_و_مناجات_با_حضرت_زینب_سلام_الله
#مقاومت
#سید_حسن_نصرالله
#فلسطین
#مرگ_بر_اسرائیل


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

06 Nov, 16:02


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶



💢 از جمل تا کربلا میدان به دست زینب است💢



ما همیشه ریزه خوار خوان مولاییم و بس
از عناوین جهان مجنون و شیداییم و بس
تا خدا باشد خدا ممنون زهراییم و بس
بنده ی زینب سلام الله علیهاییم و بس

بانوی آزادگان ، آزادمان کرد از جهان
بیشتر مدیون او هستیم در این دودمان

ای مسلمانان مسلمانی ما از زینب است
هم قرار و هم‌ پریشانی ما از زینب است
بین میدان ها رجز خوانی ما از زینب است
نام جاوید سلیمانی ما از زینب است

زینبی ها پای حق تا پای جان می ایستند
مانده عالم تا بفهمد زینبی ها کیستند

هر که دارد در دلش شوق شهادت زینبی است
هر که در عمرش نداده تن به ذلت زینبی است
در جهان هر زن که باشد اهل عفت زینبی است
مرد اگر شد فاتح میدان غیرت زینبی است

آی مردم هر چه آید پیش ، میزان زینب است
چون خداوند اشتراک کل ادیان ، زینب است

افتخار دین و قرآن است بانوی دمشق
چون خدا پیدا و پنهان است بانوی دمشق
تکیه گاه شیرمردان است بانوی دمشق
جان و جانان حسن جان است بانوی دمشق

از جمل تا کربلا میدان به دست زینب است
آرزوی باطل دشمن شکست زینب است


زینب آزاده است مردم ، در عمل نه در شعار
او قیامت آفریده با حیا و با وقار
خطبه هایش بود برّان مثل تیغ ذوالفقار
زن به این مردی ندیده است و نبیند روزگار

هر چه از خوبان شنیدی هست در او جلوه گر
اوست زهرا یا علی یا که خدا یا که بشر ؟

او پیامش را به گوش کل این دنیا رساند
او اگر مظلوم واقع شد ولی ساکت نماند
ایستاد و دشمن حق را سر جایش نشاند
بی جهت او را خدایش زینت مولا نخواند

حیدری که زینت ِ از عرش تا فرش ِ خداست
زینتش تنها در عالم بانوی کرببلاست

زینب آمد راه را بر ما نمایان کرد و رفت
زینب آمد عاشقی ها را دو چندان کرد و رفت
زینب آمد کربلا را شهر شیران کرد و رفت
"زینب آمد شام را یکباره ویران کرد و رفت"

زینب آمد عشق را جور دگر تفسیر کرد
زینب آمد راه و رسم عاشقی تغییر کرد

زینب کبراست فخر عترت و قرآن و دین
زینب کبراست بانوی رقیه آفرین
در مقامات جنابش بس بُوَد تنها همین
در رهش عباس قربان می کند ام البنین

هر کسی گشته حسینی ، هست زینب مرجعش
ملجاء اهل حرم عباس و زینب ملجأش

گریه کن ای شیعه بر او ، گریه کن با مادرش
بی حسینش ماند ... این اصلا نمی شد باورش
بر سرش آمد چه ها ، نشناخت او را همسرش
بود باران ، دم به دم ، یکسال و نیم آخرش

آمدم دنیا که بر زینب عزاداری کنم
مانده ام که بر کدامین غصه اش زاری کنم


محمد حسین رحیمیان آبان‌۱۴۰۳


#ولادت_حضرت_زینب_سلام‌الله
#مدح_و_مناجات_با_حضرت_زینب_سلام_الله


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

06 Nov, 15:55


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷



💢 یک شیرزن از بیشه‌ی احرار رسیده 💢



یارب برسان بر سر او شاه نجف را
آن کس که نشان داد به ما راه نجف را
ای عشق بدم نفحه‌ی درگاه نجف را
ای شوق ببین شعله‌ی جانکاه نجف را

باید دم ایوان نجف گفت که زینب
تبریک به سلطان نجف گفت که زینب


زینب بنویسید و بخوانید حسین است
زینب همه‌ی عمر بدانید حسین است
این محمل عشق است بمانید حسین است
این نقش مبارک بنشانید حسین است

تکرارِ حسن یا که به تکرار، حسین است
می‌گفت علی: فاطمه، انگار حسین است


آنقدر در اوج است به کس کار ندارد
همسایه‌ی دیوار به دیوار ندارد
جز لطف و عنایات حسن‌وار ندارد
پیغمبر عشق است که انکار ندارد

یک شیرزن از بیشه‌ی احرار رسیده
ای کرببلا حیدر کرار رسیده


وقتی که قرار است تو باشی همه هستند
با تو همه سوگند که با فاطمه هستند
آری همه حیران چنین عالمه هستند
عشاق به دنبال تو در زمزمه هستند

ای حضرت زهرای علی جان سَنَ قوربان
ای اُمِّ ابیهای علی جان سن قوربان


ای خطبه‌ی تو کوه شکن سیل دمادم
این نعره‌ی تو بر سرشان مرگ مجسم
عظمایی و اعلایی و علامه و اعلم
ای کعبه  و ای قبله و ای قلب معظم

قلب تو تپش‌های قبیله است مگر نه
عالم همه در دست عقیله است مگر نه


گیرم که یزید است کنار تو قلیل است
یا ابن زیاد است ! فقط ابن علیل است
گیرم که بُوَد شام به پای تو ذلیل است
هرچند که در چشم تو هر زخم جمیل است

باید که تو تکمیل کنی کرببلا را
رفتی که تو تعطیل کنی شام بلا را


باید که ببینیم علی‌وار رسیدن
از کاخ ستم ریشه‌ی صد ظلم کشیدن
تا یاد بگیریم مبارز طلبیدن
آن حجم بلا دیدن و انگار ندیدن

باید که فقط از دمِ تو یاد بگیریم
حقِ علی از اینهمه بیداد بگیریم


نه وقت تعلل، وَ نه هنگام شتاب است
این صبر علی صبر نه، آیات عذاب است
بازیچه‌ی ما فاتح و سجیل و شهاب است
تا چشم گشایند تل آویو خراب است

امضاء زده  آرامش ما مرگ شما را
ای ظلم بچش وعده‌ی شمشیر خدا را


میراث حرم چادری از جنس بهشت است
هر رشته‌ی این روسری از نور سرشته است
آری حرمت  از دل ما خشت به خشت است
در کرببلا نامِ تو را عشق نوشته است

تلفیق حسین و علی و فاطمه از توست
بین‌الحرمین آنچه که دارد همه از توست


ما خیس‌ترین زائر باران شماییم
مدیون نفس‌های شهیدان شماییم
در زینبیه بر در ایوان شماییم
بیهوده نبوده است پریشان شماییم

وقتی که پریشان تو شد خون خدا هم
شرمنده‌ی تنهایی تو کرببلا هم


ای ابر بباران به پریشانی زینب
ای باد بسوز از دل طوفانی زینب
خونآبه شو ای اشک زِ حیرانی زینب
از بی‌کسی و بی سر و سامانی زینب

از تیغ  نه... از داغ جوان بود  که اُفتاد
ای وای عزیزت نگران بود که اُفتاد

حسن لطفی ۱۴۰۳/۰۸/۱۶



#ولادت_حضرت_زینب_سلام‌الله
#مدح_و_مناجات_با_حضرت_زینب_سلام_الله
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher




🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

06 Nov, 15:50


♦️ اشعار و مطالب ولادت حضرت زینب سلام الله علیها♦️


⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

31 Oct, 14:01


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷



💢 سلام حسین ، رفیق روز سختی 💢



من کی بودم یه آس و پاس بی کس
یه از همه رونده شده تو‌ دنیا
تو کی بودی حسین دلتنگیام
هوامو داشتی شبیه یه بابا

از رگ گردنم تو‌ نزدیکتری
قد گناهام ولی از تو دورم
برا تو گریه میکنم تا بلکه
لکه های گناهمو بشورم

دنبال زرق و برق دنیا نیستم
میخوام که تنها تو‌ رو داشته باشم
بذار تا روز مردنم حسین جان
سمت حرم پامو گذاشته باشم

راه رسیدن به خدا کربلاس
راهو به روی ما نبندی کاشکی
با اون نگاهای پر از سلامت
رو‌کنی سمت ما بخندی کاشکی

سلام حسین بی کسای عالم
سلام حسین ، رفیق روز سختی
فاتحه‌ی زندگیمو میخونم
اگه که از تو دور بشم یه وختی

از پس دوری از تو‌ بر نمیام
مشکلمو خودت یه جوری حل کن
دارم بدو‌بدو‌ میام به سمتت
دستاتو وا کن و منم بغل کن

تو اون حسینی که میون گودال
بغل وا کردی واسه نیزه ها هم
ما نیزه نیستیم ما تو رو دوس داریم
اگه میشه محل بده به ما هم

حسینی که دلت برا شمر سوخت
ولی سر تو رو برید چه راحت
حسینی که پیرهنتم بخشیدی
تو قتلگاه با اون همه جراحت

حسین مهربون شنیدم تو‌رو
طعنه ها و زخم زبونا کشتن
میگن تو اون نزاع دسته جمعی
پیرا گرفتنت جوونا کشتن


وحید عظیم پور - آبان ۱۴۰۳



#مناجات_امام_حسین_علیه_السلام
#شب_زیارتی_اباعبدالله


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher



🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

31 Oct, 13:08


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶



💢 شمر(لع) آمد و به هم ریخت با گریه حالِ شعرم 💢



دیگر مهارِ بغضِ جانکاه؛ کارِ من نیست
ماندن میانِ طوفانِ آه؛ کارِ من نیست

در چاهِ نفْس درگیر با ظلمتم شب و روز
دیگر نفس کشیدن در چاه؛ کارِ من نیست

یک عمر از رفیقِ ناباب ضربه خوردم
دیگر رفاقتِ با گمراه؛ کارِ من نیست

از توبه گفته ام به، هر عاصیِ پشیمان
تفسیرِ آیهٔ یأس...که راهکارِ من نیست

با هر إلهي العفو چون رویِ خوش نشان داد
پس ناامیدی از این درگاه؛ کارِ من نیست

دل کندن از بهشتی که وعده داده شاید...
دل کندن از خدایِ دلخواه؛ کارِ من نیست
*
شمر(لع) آمد و به هم ریخت با گریه حالِ شعرم
توصیفِ وضعِ گودال؛ والله کارِ من نیست

خنجر کشید و میگفت استادِ قتلِ صبرم
کُشتن که در زمانِ کوتاه؛ کارِ من نیست

آقایِ ما عطش داشت! شمشیر خورد و شرحِ
بارانِ نیزه هایِ ناگاه؛ کارِ من نیست!



مرضیه عاطفی آبان ماه ۱۴۰۳


#مناجات_امام_حسین_علیه_السلام
#گودال_قتلگاه
#شب_زیارتی_اباعبدالله



T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

24 Oct, 14:54


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷




💢 ناله ی مادرت شب جمعه زیر و رو می کند دل همه را 💢



السلام ای ضریح شش گوشه
تشنه هستم برای دیدارت
اشک چشمم ببین شده جاری
دل من تا ابد گرفتارت

بنده چون نوح اگر که عمر کند
گر نبیند تو را شود ناکام
کربلا دیده می کند تایید
هر که بیند تو را شود آرام

ومن الماء کل شی ء حی
گریه ها کرده ام ز دوریتان
ای بهشت خدا به روی زمین
از فراقت رسیده بر لب جان

پرچمت در میان هر دو جهان
هست بالاترین بیرق ها
موج پرچم به روی گنبد تو
زیر و رو کرد حال و روزم را

چشم من مثل ابر پاییزی
در فراق تو گشته بارانی
جعل الله فیکمُ الرحمه
بی سبب نیست برتر از جانی

سهم من از تو شد فراق، فراق
سهم برخی ز تو وصال، وصال
من بیچاره زائرت هستم
هر شب جمعه در خیال ، خیال

آرزویم شده است سجده ی شکر
روی خاک زمین کربُ وبلا
عمر من قد دهد خدا، آیا؟
که ببینم زمین آن جا را

طی شده چند سالی از عمرم
دور از صحن کربلای حسین
کاش گویم که اول این قرن
رفته ام بارها سرای حسین

تشنه بودی و گشته ام تشنه
از برای زیارت حرمت
بطلب این گدای بی کس را
تا که افتد به ساحت کرمت

ناله ی مادرت شب جمعه
زیر و رو می کند دل همه را
با قدی خم صدا زند پسرم
پیر کرده غم تو فاطمه را

در کنار فرات مهریه ام
تشنه... سر از تنت جدا کردند
دست و پا می زدی و من دیدم
با تن زخمی ات چِها کردند


مجتبی قاسمی ۱۴۰۳



#مناجات_امام_حسین_علیه_السلام
#مرثیه_امام_حسین_علیه_السلام
#شب_زیارتی_اباعبدالله
#دلتنگ_زیارت
#کربلا


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

24 Oct, 14:50


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷


💢 او انتخابم کرده که گریه کن هستم 💢




زهرا مرا دعوت نموده تا بیایم
پایین نشستم گفت که بالا بیایم

در عالم ذر گریه می کردم دلش سوخت
من را دعایم کرد تا دنیا بیایم

او انتخابم کرده که گریه کن هستم
بی دعوتش کی میشود اینجا بیایم

من را خرید و دوستانم را هم آورد
راضی نشد به روضه ها تنها بیایم

اشک مرا امروز دید و نامه ام را
امضا زد و فرمود که فردا بیایم

من را که غرق معصیت بودم کمک کرد
تا زودتر بر ساحل دریا بیایم

فردا که هر کس دست بر دامان چیزی است
باید به پای ناقه ی زهرا بیایم


بهمن ترکمانی ۱۴۰۳



#مناجات_با_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مناجات_امام_حسین_علیه_السلام
#شب_زیارتی_اباعبدالله



T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

24 Oct, 14:45


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶


💢 پای گمراه مرا زهرا به هیئت ها کشاند 💢




عشق وقتی نام خود را اوّل دفتر گذاشت
کار هر دلداده را بر عهده‌ی دلبر گذاشت

صبح خِلقَت هرکسی از خالِقَش نقشی گرفت
در کنار نام ما هم واژه ی "نوکر" گذاشت

در گرفتاری به دادم می رسد تنها حسین
تا به بُن‌بستی رسیدم ، پیش پایم در گذاشت

آبرویش خرج شد تا آبرودارم کند
من نکردم هیچ کاری ، او برایم سر گذاشت

پای گمراه مرا زهرا به هیئت ها کشاند
پرچمش را در مسیر چشم من ، مادر گذاشت

استکان چای روضه ، جامِ حوض کوثر است
سور و ساتِ بعد مجلس را خود حیدر گذاشت

فرش‌ها را جمع کردم ، سفره اش را پهن کرد
بهترین ظرف غذا را پیشِ این قنبر گذاشت

شستشوی دیگ نذری شستشوی باطن است
زندگی اش را پدر پای همین باور گذاشت

قبر ما با دستمال اشک روشن می شود
گریه‌کُن آن را برای لحظه ی آخر گذاشت

در قیامت کوچه‌ی سینه‌زنی وا می کنیم
این قرارِ روضه را باید دمِ محشر گذاشت

خواست تا آینده ی عُشّاق را تضمین کند
دست ما را شاه در دست علی اکبر گذاشت
▪️
قاب لبخند نبی افتاد و تکّه‌تکّه شد
سُمِّ مرکب پا روی تصویر پیغمبر گذاشت

داشت بالای سر شهزاده جان می داد شاه...
زینب آمد بین لشگر ، دست بر معجر گذاشت


بردیا محمدی ۱۴۰۳


#مناجات_امام_حسین_علیه_السلام
#مرثیه_امام_حسین_علیه_السلام
#مرثیه_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#شب_زیارتی_اباعبدالله


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher



🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

2,273

subscribers

1,496

photos

117

videos