بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل) @paygahsher Channel on Telegram

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

@paygahsher


کانال بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک،مقتل )

http://Eitaa.com/paygahser

انتشار مطالب همراه با نام شاعر و ذکر صلوات جهت تعجیل فرج و سلامتی آقا امام زمان (عج)

🔷وقف زهراست همه گریه ما
حَسنیه است حُسینیه ما 🔷

@khademollhasan ☜خادم شما در کانال

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل) (Persian)

بیت الحسن یک پایگاه تخصصی است که به شعر سبک و مقتل اختصاص دارد. این کانال فضایی مناسب برای علاقمندان به شعر و ادبیات است که علاوه بر لذت بردن از آثار شاعران، می‌خواهند با ذکر صلوات، تعجیل فرج و سلامتی آقا امام زمان (عج) همراهی کنند. مطالب منتشر شده در این کانال همراه با نام شاعر ارائه می‌شود تا علاوه بر لذت بردن از شعر، بتوانیم به مقام شاعران احترام بگذاریم. علاوه بر این، با پیوستن به کانال، فضایی پر از عشق و احترام به ادبیات خواهید یافت. اگر علاقمند به شعر سبک و مقتل هستید، این کانال یک فضای عالی برای شماست. به کانال پایگاه شعر به آدرس http://Eitaa.com/paygahser ملحق شوید و از آثار شاعران برجسته لذت ببرید. خادم شما در این کانال منتظر حضور شماست.

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

16 Jan, 15:59


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷



💢 کنارت حسرتِ مُردن برام موند 💢



کنارت حسرتِ مُردن برام موند
پس از تو خنده‌ی دشمن برام موند
حسین، انصافه که از شش برادر
فقط یک تکه پیراهن برام موند

تنور خونه‌ی خولی که دوره
پس از تو دیرِ راهب سوت و کوره
به من هم سر بزن  اینجا بیا که
دل من گرمتر از هر تنوره

سرت بر نیزه بود و محملم سوخت
شبیه حال و روزت حاصلم سوخت
دمِ آخر همینکه بی کسم دید
دل خورشید بر حال دلم سوخت

بزار از درد تنهایی بخونه
از این پهلوی زهرایی بخونه
دلش وامیشه عمه وقتی پیشت
برا اصغر که لالایی بخونه

دلم تنگه دلم تنگه دلم تنگ
غم آهنگه تپش‌هایم غم آهنگ
دلم تنگِ تو بود و رو تنِ من
نوشتند اسم تو  با ضربه‌ی سنگ

همه از کینه‌ها آکنده بودند
به دورِ قافله با خنده بودند
کتک خوردم ولیکن پس گرفتم
همون پیراهنی که کنده بودند

از اون دستی که گیسوتو بهم ریخت
از اون سنگی که ابروتو بهم ریخت
پس از تو بارها خوردیم ما هم
از اون نیزه که پهلوتو بهم ریخت

میون تشت دیدم آفتاب و
شنیدی بینِ ما داد رباب  و
بزن ما رو ولی روی حسینم
دوباره کج نکن ظرف شراب و

حسن لطفی ۱۴۰۳/۱۰/۲۷

در روز شهادت حضرت زینب سلام‌الله در نجف اشرف نوشته شد.



#شهادت_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#مرثیه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

16 Jan, 11:20


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔶🔶🔷🔶🔷




💢 مناجات با زبان عامیانه «ویژه اعتکاف دانش آموزی» 💢



لحظات آخره ، دلم گرفته بخدا
حالا امشبو کجا حرف بزنم باهات آقا

توی روزگاری که نارفیقی شده زیاد
مهربونیات همیشه توی خاطرم میاد

مادرم از روز اول منو دستو سپرد
پدرم با عشق تو ، نون سر سفرمون آورد

پدرم اگر چه خیلی وقتا حسرت می کشید
اما از هیچ کسی جز ، خودتو منت نکشید

منم حالا اومدم فقط به تو رو بزنم
گناها رو از دلم ، با گریه جارو بزنم

میدونم خیلی جاها به حرفتو گوش ندادم
آخرش هم چوب‌ میخوردم توو گناه میفتادم

حالا امروزو میخوام ، یه قولایی بهت بدم
قید هر چی که تو رو ازم جدا کنه ، زدم

قول میدم همیشه خادم تو هیات بمونم
قول میدم قدر زیارتا رو بیشتر بدونم

قول میدم تو روضه هات ، شبیه بارون ببارم
هرجا کارم گیر کنه اسم حسینو میارم

قول میدم شبای جمعه ، رو به کربلا بشم
یه سلام بدم به آقا ، جزو زائرا بشم

قول میدم تو روضه ها همیشه ناله بزنم
وقتی کربلا می‌خوام ، رو به سه ساله بزنم

به فدای دختری که تنش از تبش میسوخت
توی خیمه ها کنار عمه زینبش می‌سوخت

فدای یتیمی که گم شده توو بیابوونا
کتکش میزدن هر موقع صدا میزد بابا


حسین روشنا زاده ۱۴۰۳


#مناجات_با_خدا
#مناجات_امام_حسین_علیه_السلام
#شب_زیارتی_اباعبدالله
#اعمال_ماه_رجب
#اعتکاف
#ماه_رجب

T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

16 Jan, 11:17


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷



    💢 رفته از یادتان کیست زینب؟ 💢



گر چه صحبت از او کار ما نیست
شاعرش نا امید از خدا نیست

لال بودم زبان باز کردم
یاعلی گفتم آغاز کردم

هر بیان مؤدب عزیز است
شعر در وصف زینب عزیز است

او که آیینه دار علی شد
وارث اقتدار علی شد

بین زن هاست بالاترین او
بعد زهراست زهراترین او

روی لب های جبریل نامش
نیست در فهم عالم مقامش

ماه شرمنده نور رویش
روز و شب سجده آرد به سویش

عزت و رفعتش بی نظیر است
آسمان پیش او سر به زیر است

از ازل عشق دیوانه اوست
جود هم سایل خانه اوست

کوه حیران و سرمست او بود
صبر بازیچه دست او بود

تازه روز دهم نوبتش شد
صحنه آماده غیرتش شد

بار دیگر قیامی به پا کرد
کوفه و شام را کربلا کرد

دست حق بود همواره یارش
ذره ای کم نشد از وقارش

آنکه سیری در افلاک دارد
کی ز اهل زمین باک دارد

خطبه اش کوفه را زیر و روکرد
شام را خار و بی آبرو کرد

شهر را از هیاهو درآورد
مرد و زن را به زانو درآورد

پرچم کفر را بر زمین زد
مهر خفت به آن سرزمین زد

گفت در بندتان نیست زینب
رفته از یادتان کیست زینب؟

از خودم بارها نان گرفتید
پیش من درس قرآن گرفتید

گیرم اصلا بدون نقابیم
ما درخشان تر از آفتابیم

عرش روشن ز تابیدن ماست
چشمتان کور از دیدن ماست

یک نفر از شما با خدا نیست؟
این سر روی نی آشنا نیست؟

یادتان هست قحطی که آمد
آسمان دست رد بر شما زد

این سر روی نی با خدایش
درد دل کرد در ربنایش

ابر رحمت به گریه که افتاد
سوی این خاک باران فرستاد

آن همه لطف ها یادتان رفت؟
عزت و شأن ما یادتان رفت؟

مردمی که همیشه حقیرید!
شأن ما را به بازی مگیرید

ما در این شهر سختی کشیدیم
حرف های بدی را شنیدیم

بین بازار که جای ما نیست
خارجی خواندن ما روا نیست

سخت تا کرد این شهر با ما
چشمتان تا ابد خیس بادا

علی ذوالقدر ۱۴۰۳



#مدح_و_مناجات_با_حضرت_زینب_سلام_الله
#مرثیه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شهادت_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

16 Jan, 11:09


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷



     💢 بی معلم عالمه تنها تویی 💢



السلام ای سرو سر افکنده ات
ای حیا شرمنده ی روبنده ت

ای تفاخر کرده از چشمت وقار
ای کلامت تیز تر از ذوالفقار

فارغ التحصیل درست صبر شد
پایبند اختیارت جبر شد

بی معلم عالمه تنها تویی
رونوشت حیدر و زهرا تویی

ای زده پهلو به جنت خاک پات
ای طنین خطبه ی حیدر صدات

ای حیا زانو زده در محضرت
داده معنا بر نجابت معجرت

ای در اوج موجِ طوفانِ فرات
لنگر و سکان کشتی نجات

یک نگاهت روح، در جسم حسین
خط پیشانی تو اسم حسین

ای به اسلامِ تو از احمد سلام
پله های صبر را رفته تمام

زینبت نام و به معنا حیدری
بر خدایِ عرشِ نی پیغمبری

سائلان را ساحل آرامشی
تو امید صاحبان خواهشی

قدری از قدر تو متن صد کتاب
چون شب قدری و قدرت در حجاب

آشکار از خطبه ات قاموس وحی
وحی را معنا تویی ناموس وحی

تا رود روبنده از رویت کنار
می شود پیدا جمال کردگار

ای نشسته ابرها در چشم تو
مادرت را یادآور چشم تو

از دو چشمت کرده ای جاری دو نیل
نیلِ جاری تر از آب سلسبیل

اشک تو افتد اگر روی زمین
خاک ریزد بر سرش ماء معین

آسمان دارد به یاد آن اشک را
چشم تو بر خاک داد آن اشک را

خاک گل شد بسکه اشکت را چشید
صد دهان شد آه از دل برکشید

دید بیدل سوی دلبر می روی
سوی بی سر خفته با سر می روی

یوسفت بی پیرهن بر روی خاک
گرگ ها کردند جسمش چاک چاک

تن به خاک افتاده، بر نیزه سرش
دشت را پر کرده بوی مادرش

جسم عریان پوششی از سنگ داشت
پیرهن را ظالمی در چنگ داشت



محمد رضا مسعودی ۱۴۰۳


#مدح_و_مناجات_با_حضرت_زینب_سلام_الله
#مرثیه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شهادت_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

16 Jan, 11:09


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔷🔶🔷🔶🔷🔶



💢 یک سال و نیم، ناله زدم از جگر حسین 💢



باید فراق را به وصالش بدل کنم
در زیر آفتاب، به قولم عمل کنم
پیراهن عزیز دلم را بغل کنم
یاد هر آنچه دیده ام از روی تل کنم

وقتی حسین در ته گودال اسیر بود
آن قدر تشنه بود، لبش چون کویر بود

یادم نرفته خنجرِ کُند و گلوی یار
یادم نرفته پشت و رویش کرد نیزه دار
یادم نرفته پیکر او ماند و ده سوار
یادم نرفته حکم "عَلیکُنَّ بِالفرار"

آهِ غریبی ام ز گلویم بلند شد
تا دست نیزه دار به رویم بلند شد

بی کس شدیم، ناله زدم از جگر حسین
دور از حریم، ناله زدم از جگر حسین
با هر یتیم، ناله زدم از جگر حسین
یک سال و نیم، ناله زدم از جگر حسین

ارکان قامت من ازین غم شکسته شد
بعد از حسین نافله هایم نشسته شد

وای از اسیرِ خولی و شمر لعین شدن
با دست بسته راهی هر سرزمین شدن
از کعب نیزه، خسته و زخمی ترین شدن
در بین شهر شام، خرابه نشین شدن

دیدم هر آنچه را که خیالش عذاب بود
کِی باورم به دیدنِ بزم شراب بود؟!

آزرده از مصیبت دارالخلافه ام
درمانده از بیان غمی در لفافه ام
ناراحتِ سکینه و حرفی گزافه ام
از یاد چوب دستِ حرامی کلافه ام

خیلی غرور ما سرِ آن طعنه ها شکست
آن قدر زد یزید که چوب از سه جا شکست

با زخم های مانده به هر جای پیکرم
در زیر آفتابم و در بین بسترم
ساعات آخر است که دلتنگ دلبرم
خیره شدم به کهنه لباس برادرم

از بوی خون پیرهنش جان به لب شدم
با یاد دست و پا زدنش جان به لب شدم


محمد جواد شیرازی


#شهادت_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#مرثیه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

15 Jan, 14:41


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷



💢 قیامش پرچمِ دین را نگهبان تا قیامت شد 💢



خدا را شکر ما عبدِ خدا گشتیم با زینب
شدیم عاشق حسینش را بِاذنِ الله تا زینب

اگر چه معرفت داریم بر آن بانوی عظما
ولیکن مُعترف هستیم، ما اَدراکَ ما زینب

خدا فرمود نامش را، نبی واکرد کامش را
که ناموسِ خدا هست و حیاتُ المصطفا زینب

تمام ریشه اَش مولا، همه اندیشه اَش زهرا
چو پرسی کیست این بانو، همان خیرُالنّسا زینب

صدایش ناطقِ حیدر، صفای سوره ی کوثر
صبورِ آل پیغمبر، شبیهِ مجتبا زینب

ز احمد تا حسین از هر یکی صدها صفت دارد
شکوهِ عصمت و آئینه ی آل عبا زینب

نخوانش مضطرِ مقتل، بخوان پیغمبرِ مقتل
شهیدِ نینوا را جان، سفیرِ کربلا زینب

تمامِ منطقش قرآن، خطابش خطبه اَش ایمان
نفیرِ حنجرِ سرخِ شهیدِ سرجدا زینب

پس از سالارِ مظلومش، حرم را قافله سالار
ز کوفه نایبِ معصوم، تا شام بلا زینب

هدایت را همه معنا، ولایت را یدِ بَیضا
امامت را بقا زیرا، که شد کنزُالوِلا زینب

درایت کرد چون مادر، امامت کرد چون حیدر
امامش را چو بی سر دید زیرِ دست و پا زینب

دو دستش بُرد زیرِ پیکرِ صد پاره در مقتل
و شد در قلّه ی عرفان، پیِ شکر خدا زینب

از آن گودال تا کوفه، بلا را دید مکشوفه
هزاران بار مضروبه شد از جور و جفا زینب

به خون هفتاد پیکر دید و بر نِی هیجده سر دید و
غم را تا به آخر دید و زیبا دید، وا زینب

گهی در گوشه ی زندان، گهی در گوشه ی ویران
یتیمان را نوازش کرد با اشک و دعا زینب

میانِ مجلسِ دشمن، سرِ خونِ خدا را دید...
به چوبِ خیزران، مضروب در تشتِ طلا زینب

در آن بزمِ شراب آری، بپا شد انقلاب آری
ز عنوانِ کنیزی! چون یتیمی گفت یا زینب

سه ساله دختری را در خرابه جانِ خود خواند و...
در آن ویرانه مدفون ساخت جانِ خویش را زینب

قیامش پرچمِ دین را نگهبان تا قیامت شد
غمش در جانِ ما جاوید، مکتب را بقا زینب

هزاران چون سلیمانی، فدای یک نخِ معجر
همان معجر که عفت را نمایش داد با زینب

ظهورِ مهدی آل علی بسته به نجوایش
بخوان همراهِ او "یا منتقم اَلغوث" با زینب


محمود ژولیده ۱۴۰۳



#مدح_و_مناجات_با_حضرت_زینب_سلام_الله
#مرثیه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شهادت_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

15 Jan, 14:38


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶



💢 آب سردی از گلویم بعد تو پایین نرفت 💢




چشم گیتی کشته ای چون تو ندیده یا اَخا
آه از گودال و رگ های بریده یا اَخا

چشم هایم سوی خیمه دل ته گودال بود
روی تل دیدم درون قتلگه جنجال بود

سنگ از شیخان و طعنه خورده ای از قاریان
غارت پیراهن کهنه ؛ امان از کوفیان

بعد تو شد سهم زینب درد و غم هایت حسین
نعل اسبان بود و جسم ارباً اربایت حسین

ناله میزد از سر شب تا سحرگه دخترت
کی رود از خاطرم تشت طلا بود و سرت

مثل مخموری که میزد بوسه بر لبهای جام
بوسه میزد خیزران بر کنج لبهایت مدام

تا سحر کابوس می بینم ز داغت یا اَخا
ناله هایم غرق ماتم کرده کل شهر را

ماجرای تلخ گودال از دل غمگین نرفت
آب سردی از گلویم بعد تو پایین نرفت

مثل مجنون انتظار مرگ را هر شب کشم
می شمارم لحظه ها را در فراقت دم به دم

سجاد احمدیان ۱۴۰۳



#مرثیه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شهادت_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

15 Jan, 14:36


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶



💢 صدایت مانده در گوشم لباس تو در آغوشم 💢



بیا که خواهرت با دیده گریان معطل شد
عزیزت بین بستر از غم هجران معطل شد

صدایت مانده در گوشم لباس تو در آغوشم
ببین زینب به زیر آفتاب ای جان معطل شد

به یادم مانده که شد ارباً اربا پیکر اکبر
حسینم بهر جمع پیکر بی‌جان معطل شد

به یادم مانده وقتی حنجره شش ماهه شد پاره
که از خجلت به خیمه شاه در میدان معطل شد

خودم قربانیِ آل رسول الله را دیدم
تن بی جان به زیر دست قصابان معطل شد

به پیش دیده زهرا تنش پاشید در صحرا
تن پامال در زیر سم اسبان معطل شد

تو زیر چکمه‌ها بودی معطل خواهرت اما
به کوچه در میان جمع رقاصان معطل شد

محمود اسدی_شائق ۱۴۰۳


#مرثیه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شهادت_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

15 Jan, 14:29


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶



💢 نیمه ی ماه رجب هم بوی عاشورا گرفت 💢


تا که کهنه پیرهن در دستهایم جا گرفت
نیمه ی ماه رجب هم بوی عاشورا گرفت

روضه خوانت بوده ام یک سال و نیم ای بی کفن
از صدای ناله ی زینب دل دنیا گرفت

گودیِ زیر دو چشمم! یادگار گودی است
تا که شمر آمد به مقتل کار دل بالا گرفت

جای سالم در تنت پیدا نکردم، لا جرم
خواهر غمدیده ی تو بوسه از رگ ها گرفت

هر کسی در کربلا از هر کجایی کینه داشت
انتقام خویش را از ما بنی الزهرا گرفت

دست نامحرم به روی خواهرت تا شد بلند
بر فراز نیزه خون چشمان سقا را گرفت

تا که بر گهواره ی نیزه بخوابد اصغرت
مادر بی شیرخواره نغمه لالا گرفت…


محمدحسین مهدی پناه


#شهادت_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#مرثیه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher



🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

15 Jan, 14:26


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷



💢 بهرم آماده کن امشب کفن ، ای بی کفنم 💢


روز وشب از غم تو اشک فشانم چه کنم
روح من پر زده ،ای روح و روانم چه کنم

کوه صبرم ولی از غصه تو آب شدم
کربلا برده همه تاب و توانم چه کنم

من گل گلشن زهرا و علی بودم لیک
دست بیداد چنین کرده خزانم چه کنم

داغ عباس و علی اکبر و قاسم یک سو
از غم کودک شش ماهه ندانم چه کنم

از همان لحظه که گفتی جگرم می سوزد
گشته پیوسته دگر آه و فغانم چه کنم

تا قیامت خجل از مادر خود فاطمه ام
نشد آخر به لبت آب رسانم چه کنم

کاش می شد که به یاد بدن عریانت
زیر این تابش خورشید بمانم چه کنم

نگهت از ته گودال مرا کشت حسین
از نگاه تو هنوزم نگرانم چه کنم

کاش می شد به سر خاک تو مانند رباب
بهر تو روضه گودال بخوانم چه کنم

بین غمهای دلم هیچ کجا شام نشد
رقص پای سر تو برده امانم چه کنم

داغ زهرای سه ساله به خدا پیرم کرد
شاهدم گشته همین قد کمانم چه کنم

سر تو ، طشت طلا، چوب جفا، بزم شراب
این همه داغ نشسته است به جانم چه کنم

یک زن و این همه غم، چشم فلک حیران است
چه کنم مادر غمهای جهانم چه کنم

بهرم آماده کن امشب کفن ، ای بی کفنم
که دگر رهسپر باغ جنانم چه کنم

علی سلطانی


#شهادت_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#مرثیه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

15 Jan, 14:22


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶



💢 او نمازش را نشسته خواند، اما خم نشد 💢


قله ی توحید ما آتشفشان زینب است
کهکشان ها نقطه ای از آسمان زینب است

قبل خلقت امتحان پس داده مثل مادرش
امتحان فاطمه در امتحان زینب است

آنهمه جود حسن شد باعث ایثار او
روزی اجداد ما از آب و نان زینب است

بانی هر کاروان در اربعین ها فاطمه است
سفره های اربعینی چیدمان زینب است

جان ما قابل ندارد در دفاعِ مکتبش
تا قیامت جان شیعه در امان زینب است

شد جسارت ها به او، بی خانمان شد بی حسین
پس رقیه تا ابد بی خانمان زینب است

او نمازش را نشسته خواند، اما خم نشد
یاحسینِ سینه زنهایش اذان زینب است

جای پوشیه گرفته آستین بر صورتش
گیسوی عباس بر نی، سایه بان زینب است

بی علمدارش به سوی کاخ دشمن می رود
لرزه بر آن کاخ، تنها در توان زینب است

آنچه دیده از جفای شمر و خولی یکطرف
سر میان تشت، پیش دیدگان زینب است

گفت ای که بر حسینم، چوبدستی می زنی
بر لب زخمش نزن! صاحب زمان زینب است



رضا دین پرور ۱۴۰۳



#مدح_و_مناجات_با_حضرت_زینب_سلام_الله
#مرثیه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شهادت_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher



🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

15 Jan, 14:12


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷




💢 دلم برای تو لک زد، مرا نمی بری ام ؟! 💢



پر از تو ام دم آخر ، ز غیر تو بری ام 
دلم برای تو لک زد، مرا نمی بری ام ؟!

به شوق اینکه بگیری مرا در آغوشت
من از حیات گذشتم به مرگ مشتری ام

به زیر تابش خورشید رنگ عوض کردم
بعید باشد عزیزم به جا بیاوری ام

حباب زیر قدم های من نمی شکند
نمانده هیچ اثری از شکوه حیدری ام

سه چهار مرتبه با شمر همکلام شدن
چقدر لطمه زده بر غرور خواهری ام

حسین چشم تو روشن به شام برگشتم
هنوز خانه به دوش مصیبت سری ام ....

که شمر آمد و از تن برید و بر نی زد
بریده مثل همان ضجه های آخری ام ...

مقطعه شده بودی تو را بغل کردم
به قتلگاه تو گل کرد حس مادری ام ...


حسین ،  کشته مرا حکمت نفس زدنت
هنوز عطر تو جامانده روی پیرهنت



ناصر دودانگه ۱۴۰۳



#شهادت_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#مرثیه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔶🔷🔶🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

15 Jan, 14:08


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷



💢 جان کندنم چه سخت شد این روز آخری 💢


نه همدمی نه مونسی و یار و یاوری
جان کندنم چه سخت شد این روز آخری

یک سال و نیم هست که هی می‌خورم زمین
مثل کبوتری که ندارد دگر پری

گرچه جلال و شوکت من ارث مرتضاست
ارثیه قد خم من هست مادری

عبداله این تن و بدن خسته مرا
تا زیر نور شعله خورشید می‌بری؟

پاشو حسینم آمده رد و بدل کنیم
درد دل و گلایه خواهر برادری

در گنجه لای بقچه لباسیست رنگ خون
برخیز تا که مونس من را بیاوری

می‌خواهم از فراق شکایت کنم به او
در سینه‌ام غمی ست که او هست مشتری

من را زدند خب به فدای سرت حسین
هر کس رسید در تو فرو کرد خنجری

سرنیزه‌ای که بر کمرت خورد روی اسب
بعداً کمانه کرد به کتف کبوتری

عباس اگر که بود غصه‌ای نبود
دیگر نمی‌ دوید کسی پشت دختری

در شام و کوفه پا قدم ما الهه‌ها
رونق گرفت کاسبی شال و روسری

خوشحال باش موی مرا هیچکس ندید
خوشحال باش دست نخورده است معجری



حسین قربانچه


#شهادت_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#مرثیه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher



🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

15 Jan, 14:05


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔷🔶




💢 دیگر کنار بستر بیماری ام بیا 💢



وقت وصال ما شده، ای شاه سرجدا
دیگر کنار بستر بیماری ام بیا

یک سال و نیم منتظر دیدن توأم
شکر خدا که حاجت مرگم شده روا

یک سال و نیم بر لب من خنده شد حرام
از بعد کربلا شده ام دائم البکاء

تو در کنار علقمه قامت کمان شدی
من هم به وقت دیدن رأست به نیزه ها

مویت کنار پیکر اکبر سپید شد
در وقت چیدن تن صدپاره بر عبا

بنگر که موی خواهر تو هم سپید شد
در وقت جا به جا شدنت زیر دست و پا

یادم نرفته با هدف قرب کردگار
یک پیرمرد بر سر پاک تو زد عصا

دیدم که دفن شد تن نحس حرامیان
اما تن تو شد وسط خاک و خون رها

از بعد رفتن تو و عباس و لاله هام
شد خواهر تو همسفر شمر بی حیا

از یاد من نرفته غم کوچه های شام
ما رد شدیم از وسط رقص و ناسزا

یک سو شکست رأس من از سنگ شامیان
یک سو شکست قلب مرا سبّ ِ مرتضی

شد قاتل حقیقی من چوب خیزران
میزد یزید روی لبت رو به روی ما

علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)


#شهادت_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#مرثیه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

15 Jan, 14:02


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶



💢 نبض اسلام دست این بانوست 💢



فیضِ محض است رحمت زینب
چشم ما و عنایت زینب

مشرقِ عالَم است صبحِ دمشق
صحن نور است ساحتِ زینب

بس که آئینه‌ی صفات خداست
صبر آمد به صورت زینب

هر سحر جبرئیل می آید
پا برهنه..، زیارت زینب

از ازل حاکم است تا به ابد
پای‌برجاست دولت زینب

دفترِ زُهد اگر خلاصه شود
می شود یک عبادتِ زینب

هر زمان صحبت از شجاعت شد
گفته ایم از شهامت زینب

دخترِ شیر باطناً شیر است
به علی رفته قدرت زینب

نبض اسلام دست این بانوست
زنده شد دین به برکت زینب

جَرَیان‌سازِ مکتبِ سرخ است
رنگ عشق است نهضت زینب

عِلم پرسید : کوه عرفان کیست؟!
عشق فرمود: حضرت زینب

او چه دیده است غیر زیبایی
عقل ماند از بصیرت زینب

پرچم کُفر را به زیر کشید
تا فلک رفت رایَت زینب

اُسکُتوا گفت..، لال شد دنیا
تو ببین چیست هیبت زینب!

فتنه را ذبح کرد با کلمات
ماتم از طرز صحبت زینب

سلسله هم دخیل دامن اوست
فرق دارد اسارت زینب

دور ناقه فرشته ها جمع‌اند...
عرش آمد عیادت زینب

عرقِ شرمِ چوبِ مَحمِل ریخت
سُرخ شد از خجالت زینب

سرِ بر نیزه ، سایه ای انداخت...
آه! از استراحت زینب

خواهشش روسریِ سالم بود
سوخت در شعله حاجت زینب

گذرِ کوفه پُر شد از اوباش
سخت طِی شد مسافت زینب

سِرِّ مَستور رفت در بازار
شُد لگدمال حُرمت زینب

حرمله با رباب هم‌قدم است...
آب شد کوهِ غیرت زینب!

" دَخَلَتْ زِینَبُ عَلَی بْنِ زیاد "
کُشت ما را مصیبت زینب


بردیا محمدی ۱۴۰۳



#مدح_و_مناجات_با_حضرت_زینب_سلام_الله
#مرثیه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شهادت_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher



🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

15 Jan, 13:59


♦️اشعار و مطالب شهادت حضرت زینب سلام الله علیها ♦️

⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

14 Jan, 07:43


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷



💢 ترجیع بند ولادت حضرت امیرالمومنین علیه السلام 💢



عید شه لافتی مبارک
آیینه‌ی حق نما مبارک

بشکافت حرم به مقدم او
یعنی به حرم بیا مبارک

مرآت خدای احد آمد
تبریک خدا، خدا مبارک

آمد به جهان، علیّ عمران
این عید به مصطفی مبارک

او روح دعاست به حقیقت
بر ذکر و به هر دعا مبارک

بر حِجر و حَجر، رکن و مقام‌و
بر مشعر و بر منا مبارک

میلادِ علی به سعی و میقات
بر زمزم و بر صفا مبارک

قدسی نفسان، محضرِ مولا
گفتند چو انبیا مبارک

خواندن صدو ده بار، زبعدِ
یا حضرتِ مرتضی مبارک

یک بیت که گر به کعبه باشد
کعبه بزند صدا مبارک

(در مذهب عارفانِ آگاه
الله علی، علی ست الله)*

****
ماه فلک آفرین دمیده
مانند علی کسی ندیده

ای بنت اسد خوشا به حالت
از ره اسداللهت رسیده

خلّاق برای روی حیدر
در پرده جمال خود کشیده

از عرش ملائک پی تبریک
با شاخه ی گل سویش دویده

برخاک نجف به مقدم او
چون قطره‌ی اشک،دُر چکیده

هرگز نشود دچار غصه
هر دل که به عشق او تپیده

نازل نشده هنوز قرآن
بر ختم رسل،شهِ گزیده

آیاتی از آن نبیّ اکرم
از لعل لب علی شنیده

دیدند همه که بعد قرآن
لبهای ورا نبی مکیده

در وصف علی ملائک از عرش
خواندند همه به اشک دیده

(در مذهب عارفانِ آگاه
الله علی، علی ست الله)*



محمود اسدی (شائق) ۱۴۰۳



#ولادت_حضرت_علی_علیه_السلام
#فقط_حیدر_امیر_المومنین_است


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

14 Jan, 07:40


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷




💢 پناهگاه جهان است شهر شیر خدا 💢



نشسته ام به دعا گر علی قبول کند
مرا غبار کف شارع الرسول کند

تمام روز به او فکر میکنم ای شیخ
که هر خیال به جز این مرا ملول کند

علی نبوت و عدل و معاد و توحید است
اکر بناست کسی صحبت از اصول کند

علی ستاره و خورشید و ماه هرگز نیست
که دیده است خداوندگار افول کند

پناهگاه جهان است شهر شیر خدا
و شوقش اهوی تصویر را عجول کند

در عمق سینه‌ی من جا گرفته مهر علی
طبیعی است کتاب خدا نزول کند

دوباره مثل علی در جهان نمی آید
خدا به صورت انسان مگر حلول کند

در احتضار توام ای فمن یمت یرنی
مباد عادلی از وعده اش عدول کند

سید محمد حسینی(زخم حسینی) ۱۴۰۳



#ولادت_حضرت_علی_علیه_السلام
#مدح_و_مناجات_با_امیر_المومنین_علی_علیه_السلام
#فقط_حیدر_امیر_المومنین_است


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

14 Jan, 07:35


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷



💢 توکه آمدی خدا گفت: که جهان کجا  کجا تو 💢



لبِ چاک چاکم امشب عطش شراب دارد
چه‌کنم که گفت ساقی همه جا حساب دارد
من و برکه‌ای که در خود  رخ آفتاب دارد
ببر امشبم از اینجا به نجف ، ثواب دارد

نجف است و شاه‌مردان به حرم علی علی جان
من و روبروی ایوان همه دَم علی علی جان


بخدا که دیده حق را به جمالِ لَن‌تَرانی
نظری که دیده او را به شکوه آسمانی
به کنار رُکنِ کعبه  به تجلی یمانی
شده‌ام اویس و گفتم  به زبانِ بی زبانی

علی از پیمبران هم  بری از قیاس  باشد
و سزد فقط به زهرا  که علی شناس باشد


نرسد به حد فهمش به کجا توانمش خواند
نه خدا توانمش خواند نه جدا توانمش خواند
همه‌جاست جلوه‌اش پس، همه‌جا توانمش خواند
علی آنقدر بزرگ است که خدا توانمش خواند

زِ شکاف کعبه آمد برود به دوش احمد
که کجاست جای پایش  سرِ شانه‌ی محمد


توکه آمدی خدا گفت: که جهان کجا  کجا تو
تو هزار انتخابم که فقط تو ... یا تو یا تو
بخدا رسیده هرکس  که رسیده است تا تو
که حرام‌زاده بی تو  که حلال‌زاده باتو

همه‌ی وجود زهرا به نگاه تو همه اوست
بخدا علی است زهرا  بخدا که فاطمه اوست


دَمِ گرم لای تیغت  سر کافران بپیچد
به مدار ذوالفقارت همه‌ی جهان بپیچد
پیِ وصف توست الکن  بخودش زبان بپیچد
رسد آن‌زمان که نامت همه با اذان بپیچد

که تمام اهل عالم فقط این صفیر باشد
که فقط علی امام است و علی امیر باشد


به‌فدای بازویت که  درِ قلعه را زِ جا کند
نه فقط  که درب خیبر  که تمام قلعه را کند
دَمِ جبرئیل آمد: «که علی است مرحبا... کند»
پس از آن تمام شرک را هم  دم تیغِ لافتی کند

به تبسم است احمد به دعاست یا احد را
که خدا از او نگیرد دَمِ یا علی مدد را


زده‌ای به قلب لشکر همه ماتِ تار و مارت
عرق زمین درآمد به غبارِ کارزارت
همه‌ی سپاه پیچیده شده به ذوالفقارت
شده هریکی دو تا و  شده هردوتا  چهارت

دوسه تا نموده‌ای تو  به دو ضربه عَمرووَد را
و خدا زِ ما نگیرد دَمِ یا علی مدد را


نفست همه نجات و قدمت پل صراط و 
نظری به تو صلواة و نظر تو نورِ ذات و
همه نفْس کائنات و همه جان ممکنات و
حرم  علی  حیات و نجف علی نبات و


به جز از علی علی جان به وجود جزر و مد نیست
چه‌کند کسی که ذکرش  نفسش علی مدد نیست


همه عُمر برندارم سر از این خمار مستی
که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی
چه‌کند بهشت بی تو که دلش به زلف بستی
به زمین قدم نهادی دل آسمان شکستی

دل ما که هست از چه  غم خود به چاه گفتی
چه شده غریبی‌ات را همه شب به آه گفتی


دلِ شب بزن غریبه  درِ خانه‌ی گدا را
به جزامیان غذا ده و فقیر و بی نوا را
بنشین و بشنو آقا دل سیر ناسزا را
بنشان به پشت خود در دل کوچه بچه هارا

در درک حضرتت را زِ چه بستی ای علی جان
تو که بوده ای علی جان تو که هستی ای علی جان


حسن لطفی ۱۴۰۳


#ولادت_حضرت_علی_علیه_السلام
#مدح_و_مناجات_با_امیر_المومنین_علی_علیه_السلام
#فقط_حیدر_امیر_المومنین_است


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

13 Jan, 13:38


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷



💢 مادر  گیتی نزاید مثل تو دیگر ولد 💢



از پس پرده برون آمد تمام راز هو
کعبه زد زانو به پیشت غرق تو شد مو به مو
بوسه زد بر دست و پایت کعبه آنجا با وضو
کعبه پیدا کرده در عالم ز یمنت آبرو
مثل مخموران بگیرد از کف تو صد سبو
کعبه شد با خود در آیینه گمانم رو به رو

ریزه خوار سفره ی فضلت تمام ماسواست

مادر  گیتی نزاید مثل تو دیگر ولد
آمدی  تا  من  بگویم قل  هو  الله  احد
بی  نیاز  مطلقی  ای  جان  الله  و صمد
بی خود از خود گشته و دائم بگوید بی عدد
سوره ی توحید از شوقت دمادم هو کشد
صاحب تیغ دو دم یا حضرت حیدر  مدد

طاق  ابروی  تو  محراب  نماز  انبیاست


پا برهنه آمده موسی درِ میخانه ات
روزی عیسی شده ته مانده ی پیمانه ات
صاحب ملک وجودی کل عالم خانه ات
کعبه می نازد به عالم چون شده کاشانه ات
پاره کرده سینه را از هیبت شاهانه ات
شمعی و کعبه شده چون حاجیان پروانه ات

در فضیلت لا شریکی ذات تو ذات خداست

یکصد و ده بار  ذکر کیمیا هستی علی
شک ندارم خالق هر دو سرا هستی علی
قبله ی حاجات و جان مصطفی هستی علی
باطنِ حق حاجبِ ذات خدا هستی علی
مرشد روح الامین و انبیا هستی علی
در قنوت من یقیناً ربنا هستی علی

خاک‌نعلین تو بر هر درد بی درمان دواست

از تبسم های تو خالق بهشتش را سرشت
روی هر شی ای خدا اسم تو را با خود نوشت
هر چه تو تدبیر کردی پیش ما شد سرنوشت
با علی فرقی ندارد کعبه باشم یا کنشت
یا علی گوید دمادم حلقه ی درب بهشت
خاک آدم را خدا از خاک پای تو سرشت

ذکر تو تسبیح واجب بر لب آل عباست

لمس خُلق و خوی خالق خوی تو باشد علی
رحمت باران نَمی از جوی تو باشد علی
هر کجا باشم نمازم سوی تو باشد علی
مقصد و مقصود عالم کوی تو باشد علی
وجه باقی ، صورت هو ، روی تو باشد علی
بازگشت کل مردم سوی تو باشد علی

هر محبت در دلم غیر از ولای تو بلاست

سجاد احمدیان۱۴۰۳



#ولادت_حضرت_علی_علیه_السلام
#فقط_حیدر_امیر_المومنین_است



T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

13 Jan, 13:37


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷




💢 تنها برای بنت اسد کعبه باز شد 💢



بِسم‌اللَه است و وِردِ زبان یاعلی مدد
ذکرِ نفوسِ جان و جهان یاعلی مدد

در آیه‌ای که "اَنفُسَنا" جانِ مصطفاست
یعنی به او علی است، امان یاعلی مدد

رحمت به هر نبیِ اولوالعزم، تا ابد
کز دل سرود، نغمه‌ی جان یاعلی مدد

پیغمبری نبود، نبی بی علی شود
این است رمز و رازِ گِران یاعلی مدد

نشناخت کس، علی و نبی را بجز خدا
تبیین نشد، به شعر و بیان یاعلی مدد

وقتی شکافت کعبه، ندا از درون رسید
داخل شو آشکارِ نهان! یاعلی مدد

تنها برای بنت اسد کعبه باز شد
بشنید چون صدا ز میان یاعلی مدد

بعد از سه روز، رکن یمانی دوباره زد
نعره ز عمقِ پرده‌ی جان یاعلی مدد

وقتی علی قدم به جهان زد، شنیده شد
از عرش تا زمین و زمان یاعلی مدد

آیاتِ وحی، قبلِ نزول عاشقانه خواند
فریادِ مؤمنان همگان یاعلی مدد

چون پاره کرد، رشته‌ی قُنداقِ خویش را
حیدر گرفت نام، ز آن یاعلی مدد

از کودکی به دامنِ احمد بزرگ شد
استادِ اوست، شاهِ شهان یاعلی مدد

نازل نشد بدونِ علی، وحی بر نبی
تنها علی است، کاتبِ آن یاعلی مدد

از نوجوانی‌اَش، همه جا یار مصطفی
تا آنکه شد، رشید و جوان یاعلی مدد

در لَیلةُ المَبیت، فِدای محمد است
یعنی به اوست، روح و روان یاعلی مدد

شیرِ خدا علی، اسداللهِ غالب است
مغلوبِ او، تمامِ یلان یاعلی مدد

از مَرحَب است، تا سرِ عَمرُبنِ عَبدَوُد
در زیرِ تیغِ حضرتشان یاعلی مدد

بر کفر و شرک و زَندقه، حتی منافقین
می‌تاخت در عیان و نهان یاعلی مدد

بر ذوالفقارِ اوست، که آمد به "لافتی"
از آسمان، سرودِ عیان یاعلی مدد

هُوهُوی ذوالفقار، که پیچید در اُحد
می‌ریخت سر، ز جسمِ سَران یاعلی مدد

هر غزوه و سَریّه، علی فاتح است و بس
از بدر تا تبوک، بخوان یاعلی مدد

چون پای، دیگران به هَزیمت گذاشتند
خطِّ نفاق، شد به خزان یاعلی مدد

صفّین و نهروان و جمل، فاتحش علی است
شد فتنه کور، در صفِ آن یاعلی مدد

ظالم بزیرِ قبضه‌ی تیغِ عدالتش
مظلوم زیرِ سایه‌ی آن یاعلی مدد

بابای زینب است و حسین و حسن، علی
زهراست، کفوِ شاهِ جهان یاعلی مدد

عباسِ او، که حیدر کرارِ کربلاست
بودش هَماره وِردِ زبان یاعلی مدد

هر پنج نوبت است، فراخوانِ عرشیان
وقتِ نمازها، به اَذان یاعلی مدد

دربِ بهشت را چو بکوبی، به عشقِ او
ذکرِ کلونِ بابِ جنان یاعلی مدد

گفتارِ اوست، ترجمه‌ی وحیِ سرمدی
ای در جهان، امیرِ بیان یاعلی مدد

هر کس کشید نعره به ایوان طلای او
پیچید تا کُرات، فغان یاعلی مدد

□  □  □

تا راهِ حیدر است همان یاعلی مدد
شیعه از او گرفته نشان یاعلی مدد

این رمز و رازِ عشق و علی دوستیِ ماست
ایدل به راهِ دوست بمان یاعلی مدد

حبِ علی و فاطمه دارد هزینه‌ها
خود را شهیدِ یار بدان یاعلی مدد

آل علی، فدای علی گشته‌اند و ما
بی ارزشیم در بَرِشان یاعلی مدد

شاهی که هر زمین و زمان، تحتِ اَمرِ اوست
شد بسته دستِ او، چه زمان؟ یاعلی مدد

وقتی شکست پهلوی زهرای اَطهرش
وقتی که داد فاطمه جان یاعلی مدد

سیلیِ کوچه، بانیِ سیلیِ کربلاست
از این‌همه عزاست فغان یاعلی مدد

مهدی بیا که سخت شد ایامِ روزگار
ای بر فراقِ شیعه امان یاعلی مدد


محمود ژولیده ۱۴۰۳



#ولادت_حضرت_علی_علیه_السلام
#مدح_و_مناجات_با_امیر_المومنین_علی_علیه_السلام
#فقط_حیدر_امیر_المومنین_است



T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

13 Jan, 13:37


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷



💢 لافتی الّا علی(ع) لا سیف الّا ذوالفقار 💢


حکمتش را، قدرتش را، بر جهان ابراز کرد
یاعلی(ع) گفت و خدا هم عشق را آغاز کرد
دربِ رحمت را به روی کلّ عالَم باز کرد
ریخت از ذاتِ خودش در حیدر و اعجاز کرد

با ملائک خوانده وقتِ خلقتش پروردگار
لافتی الّا علی(ع) لا سیف الّا ذوالفقار

آفریدَش عالی و أعلا؛ به خود احسنت گفت
رنگ و رویی داد دنیا را؛ به خود احسنت گفت
زیر پایش ریخت تا دریا؛ به خود احسنت گفت
آن به آن از خلقتِ مولا؛ به خود احسنت گفت

گفت در گوشِ زمین این است عشقِ ماندگار
لافتی الّا علی(ع) لا سیف الّا ذوالفقار

محض ِ میلادِ علی(ع) تدبیرِ فوق العاده کرد
جبرئیل آمد به عشقش سنگ را دلداده کرد
آب و جارو کرد! قلبِ کعبه را آماده کرد
باز هم حرفِ دلِ خود را مروری ساده کرد

ناگهان از ناودانِ کعبه آمد این شعار
لافتی الّا علی(ع) لا سیف الّا ذوالفقار

آمده...در وادیِ دل انعطاف انداخته
منکران را در مصافِ اعتراف انداخته
حاجیان را سخت در فکرِ طواف انداخته
با ورودش آنکه بر کعبه شکاف انداخته

رونمایی کرد و شد سرّ الهی آشکار
لافتی الّا علی(ع) لا سیف الّا ذوالفقار

آمد آن علم ِ لدنّی آن امام ِ ایده آل
آنکه دنیا را "دنی" دانسته و رو به زوال
بود اهلِ بندگی هایِ بدونِ قیل و قال
در عبادت، در شجاعت، در کرَم شد بی مثال

عاشق ِ نامش شدن والله دارد افتخار
لافتی الّا علی(ع) لا سیف الّا ذوالفقار

أشهدش زیباترین تفسیرِ "إلا الله" بود
در سراپایِ نمازش جذبه ای دلخواه بود
خاک؛ زیراندازَش و مُهرِ نمازش ماه بود
چون ولی الله بود از ذاتِ حق آگاه بود

میرسد بر گوش از گلدسته هایِ بیقرار
لافتی الّا علی(ع) لا سیف الّا ذوالفقار

وصفِ بی پایانِ زر را از خودِ زرگر بپرس
در مقاماتِ علی(ع) از شخص ِ پیغمبر(ص) بپرس
تا ابد آقاست! این را از منِ نوکر بپرس
ضربِ شصتش را ولی از قلعه خیبر بپرس

دشمنش میگفت در حالِ فرار از کارزار
لافتی الّا علی(ع) لا سیف الّا ذوالفقار

دستگیر مستمندان است مولانا علی(ع)
رسم ِ انفاقش دو چندان است مولانا علی(ع)
آب و نانش بابِ دندان است مولانا علی(ع)
سرورِ غیرت-پسندان است مولانا علی(ع)

مانده از تیغ دو دم تنها فقط این یادگار
لافتی الّا علی(ع) لا سیف الّا ذوالفقار!




مرضیه عاطفی ۱۴۰۳


#ولادت_حضرت_علی_علیه_السلام
#فقط_حیدر_امیر_المومنین_است


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

13 Jan, 13:36


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔶🔶🔷🔷🔶🔷🔶🔷


💢 اذن دخول مرقد تو مست بودن است 💢



سرمستِ سایهٔ شرف الشمس در نجف
خورشید می‌خورد دم ایوان تلو تلو
فانوسِ ماه، دست شبی سالخورده است؟
یا می‌خورد به شوق تو این‌سان تلو تلو؟

آن شعله‌ای که سوخته از اشتیاق شد
چله‌نشین صحن تو شد، چلچراغ شد
وقتی نسیم زائر صحن و رواق شد
می‌خورد زیر سقف شبستان تلو تلو

اذن دخول مرقد تو مست بودن است
با بوسه از ضریح تو انگور چیدن است
مست‌ند در طواف ضریحت که می‌خورند
چون موج، زائران تو حیران تلو تلو

وقتی خدا به غیر تو همسایه‌ای نداشت
جز مدح تو به دفتر خود آیه‌ای نداشت
قاری به شوق توست که هر آیه می‌خورد
مستانه در تلاوت قرآن تلو تلو

جویندگان علم یقین ابوعلی
ایمان بیاورید به دین ابوعلی
وقتی خمار‌های دِهین ابوعلی
هی می‌خورند در صف دکان تلو‌تلو

رندان تشنه، نیمهٔ شب نیز میخورند
از نخل‌های باده، رطب نیز می‌خورند
از ابتدای ماه رجب نیز می‌خورند
تا انتهای نیمهٔ شعبان تلو تلو

چون تاک‌ها به دور قدومت تنیده اند
از خاک پای تو خم مِی آفریده اند
ثابت قدم شده‌ست ولی خلق دیده اند
می‌خورد در مسیر تو سلمان تلو تلو

گاهِ نبرد بود که گل از گلش شکفت
تا عَبدِوُد "یَمُتْ یَرَنِی" را شنید، گفت:
"رقصی چنین میانهٔ میدانم آرزوست"
می‌خورد در میانهٔ میدان تلو تلو

ای پهلوان واقعی شاهنامه‌ها
مضمون لای‌لای همه مادرانه‌ها
صدها هزار و یک شب شمسی‌ست می‌خورند
گهواره‌ها به ذکر علی جان تلو تلو

تا بیت بیتِ نام تو بیت المقدس است
یک یا علی به صفحهٔ دیوان ما بس است
مفهوم شیشه در بغل ما مشخص است
تا می‌خوریم شاعر و دیوان تلو تلو

احمد ایرانی نسب ۱۴۰۳



#ولادت_حضرت_علی_علیه_السلام
#مدح_و_مناجات_با_امیر_المومنین_علی_علیه_السلام
#فقط_حیدر_امیر_المومنین_است



T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

13 Jan, 13:35


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔷🔶🔷🔶🔷



💢 مناجات انتظار خاص ولادت حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام 💢



روز پدر شده، پدر شیعیان کجاست؟
از چه غریب، بین بیابان  ِذی طُواست؟
در شهر ما به دور پدرها شلوغی است
اما به بی کسی، پدر شیعه مبتلاست
با دسته گل به دیدن بابای خود رویم
امّا میان خار، گل باغ هل أتاست
از خانه و دیار خودش دور مانده است
یارب چرا ولیّ تو از حقّ خود جداست
جشن ولادتی که بدونش گرفته ایم
بی روح و سرد، از غم صد فتنه و بلاست
آخر چگونه مجلس شادی به پا کنیم
وقتی همیشه در دل مولای ما عزاست
شیعه بیا برای ظهورش دعا کنیم
زیرا کلید قفل فرج دست مرتضاست
یا مرتضی دعای پدر رد نمی شود
بنگر ظهور مهدی تو،چاره اش دعاست
بر زخم لاعلاج  ِفرج،مرهمی گذار
وقتی دوای منتقمت نسخه ی شماست
فکری برای قلب حسین غریب کن
تنها فرج، قرار  ِ دل شاه کربلاست
فکری برای زینب و بازار شام کن
در انتظار منتقمش بین کوچه هاست
در مجلس شراب عدو لطمه می زند
پیش یزید، ناله ی او: منتقم بیاست

علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) ۱۴۰۳


#مناجات_با_امام_زمان_عج
#ولادت_حضرت_علی_علیه_السلام
#الهم_عجل_لولیک_الفرج
#روز_پدر


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

13 Jan, 13:35


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷




💢  تقدیم به همه ی پدران آسمانی 💢




امروز قبول زیره برکرمان کن
خشکیده ام و اراده بر باران کن
منت بگذار و خویش رامنان کن
مدنظرت هر آنچه باشد آن کن
جای صله شعربه من احسان کن
روح پدرم را به نجف مهمان کن
###
فضلی کن و بر زبان من نازل شو
با یک دو سه موج راهی ساحل شو
آقای کریم سفره سائل شو
ای قبله کمی به جانبم مایل شو
لطفی به منِ شاعر سرگردان کن
روح پدرم را به نجف مهمان کن
###
لکنت شده ام تا که زبانم بدهی
یک عمرگرسنه ام که نانم بدهی
بایدکه تو راه رانشانم بدهی
وقتش شده است آسمانم بدهی
آواز کلاغ راتو خوش الحان کن
روح پدرم را به نجف مهمان کن
###
تو دیکته کن هر آنچه می خواهی را
در بحر کرم روانه کن ماهی را
از بنده نگیر شوق همراهی را
کافر مشمار این علی اللهی را
مدنظرت هر آنچه باشد آن کن
روح پدرم را به نجف مهمان کن
###
از بسکه وجود تو پر از اسرار است
کرّار شدن خلقت بی تکراراست
این سفتن ما چوسایه بردیواراست
گفتن ز تو چون مدح خدا دشواراست
پس لطف کن و کارمرا آسان کن
روح پدرم را به نجف مهمان کن
###

در روی ترازویید و کفّین همید
یااینکه چو آیینه مابین همید
هردو شرف یکدگر و زِین همید
اللهُ صمد؛تو و خدا عین همید
یا حق بده یا کفر مراایمان کن
روح پدرم را به نجف مهمان کن
##

عقلم به تو قدندادو سرمست توشد
ازهرطرفی دچار بن بست توشد
هرچیز که گشته هست از هست تو شد
شک نیست که خلق خلق بادست توشد
خلّاق تویی بس است کم کتمان کن
روح پدرم را به نجف مهمان کن
###

دریای کرم کنار دارد؟هرگز
این بازی ما قمار دارد؟هرگز
دل در نجفت قرار دارد؟هرگز
یااینکه خدامزار دارد؟هرگز
بااین همه باز روزی ام ایوان
کن
روح پدرم را به نجف مهمان کن
###

تادورسرت تیغ ز حجّاج توبود
میدان نبرد راه معراج تو بود
سر بود که در معرکه حرّاج توبود
آنگونه که ذوالفقارمحتاج تو بود
باتیغه دست؛تیغ را برّان کن
روح پدرم را به نجف مهمان کن
###

آندم که تو  تیغ  می کشی از کمرت
چون صاقه هر کجابپیچد خبرت
صد پشته ز کشته پر شود دور و برت
مثل ملک الموت شلوغ است سرت
پس نیت برگشتن از میدان کن
روح پدرم را به نجف مهمان کن
###

جنگیدن تو اگرچه تفسیرنداشت
یا چون تو کسی شیوه شمشیر نداشت
با این که دل شیر تو راشیرنداشت
در پیش یتیم زانویت گیرنداشت
چون بچه یتیم ها به من احسان کن
روح پدرم را به نجف مهمان کن
###
درشعله خلیل باتو آقایی کرد
عیسی به علی علی مسیحایی کرد
موسی روی نیل باتو موسایی کرد
احمد  ز دم تو عرش پیمایی کرد
کم این همه آشکار را پنهان کن
روح پدرم را به نجف مهمان کن
###
در روز ازل که خلق انسان می شد
گر جلوه ای ازشمانمایان  می شد
ابلیس هم از علی پرستان می شد
هر آنچه که بود تحت فرمان می شد
پس قصد نجات هر چه نافرمان کن
روح پدرم را به نجف مهمان کن
###
گه لطف تو آشکار و گه پنهان است
شک نیست که حب تو خود ایمان است
وقتی مدد تو شامل انسان است
پس باتو اولوالعزم شدن آسان است
اعجاز نبی ساختن از انسان کن
روح پدرم را به نجف مهمان کن
###
از اینکه به کفر گه می افتیم ببخش
از لغو زبان خودنرفتیم ببخش
آنگونه که بایدت نسفتیم ببخش
گر شعرشکسته بسته گفتیم ببخش
ازکیسه یاجابر خود جبران کن
روح پدرم را به نجف مهمان کن
###
کردم گنه و شدی مکدر ازمن
دیدی عوض خیر فقط شر ازمن
هرچند نبوده بنده بدتر ازمن
غفارتویی بیا و بگذر  ازمن

از خویش برایم  طلب غفران کن
روح پدرم را به نجف مهمان کن
###

خلقت همه بابهانه توست علی
دریا نمی از کرانه توست علی
رزق همه از خزانه توست علی
اللهی و کعبه خانه توست علی
خواهیش بریز و خواستی بنیان کن
روح پدرم را به نجف مهمان کن
###

یک حلقه ززنجیره لولاکی تو
مافوق کلام؛فوق ادراکی تو
گه عرش نشین ؛گه پدرخاکی تو
مستی شراب  کهنه تاکی تو
نیزار نجف را تو شرابستان کن
روح پدرم را به نجف مهمان کن
###

اشتقَّ مِن َالعلی از او قرض شدی
از دید جماعتی خدافرض شدی
از لعل رسول باوضوعرض شدی
تفسیراذا زلزلت الارض شدی
هوهو کن و با هر نفست طوفان کن
روح پدرم را به نجف مهمان کن
###
حک شد به دلم به خط خوانا ؛حیدر
یک ذره ز حب تو کَفانا ؛حیدر
ای خالق  قادر توانا ؛حیدر
در عید غدیر یا اَبانا ؛حیدر
یاداز نوه ات که خفته در ویران کن
روح پدرم را به نجف مهمان کن



سعید توفیقی ۱۴۰۳



#ولادت_حضرت_علی_علیه_السلام
#مدح_و_مناجات_با_امیر_المومنین_علی_علیه_السلام
#فقط_حیدر_امیر_المومنین_است

T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

10 Jan, 13:07


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷


💢 به شادباش ولادت دو امامزادهٔ عشق 💢




دید عالَم عاقبت این لحظهٔ دلخواه را
حضرتِ خورشید در آغوش دارد ماه را

ماهِ گندمگون! که پیدا کرده امشب نُه فلَک
از میانِ عرش؛ سمتِ چشم هایش راه را

ضامن آهو گرفته حاجت و بابا شده...
از دلِ هر کس که غم دارد؛ گرفته آه را

آمده "بخشنده" و خیلِ ملائک با شعف
با خبر کردند هر چه عاصیِ گمراه را

آنکه شد وردِ لبش هر لحظه ذکرِ  "یاجواد(ع)"
میدهد تشخیص در بیراهه؛ راه از چاه را

کاش بودیم و تمام ِ روز بوسه میزدیم
دستهای مهربانِ از کرَم آگاه را

حضرتِ إبنُ الرئوف است و ببین حتی چقدر
راه داده سائلِ از عشق؛ ناآگاه را

بد ضرر کرده ست آنکه در گدایی از جواد(ع)
با خودش آورده امشب حاجتی کوتاه را

آنچنان بخشیده بیش از حد که در وصفش مدام-
حاتم طایی گرفته ذکرِ "ایوالله" را

تا شوَد حاجتروا خیلِ گدا در کاظمین
با همین نیّت بنا کرده زیارتگاه را

در کنارش امشب آمد حضرتِ حیدر نسب
دومین مولودِ زیبایِ دهِ ماهِ رجب

آنکه در گهواره می‌بینی علیِ اصغر(ع) است
باب حاجات است! در مشکل گشایی محشر است

یک‌ نخ از قنداقه اش صدها گره را باز کرد
خنده هایش التیام ِ قلبهایِ مضطر است

پُر شد از خیلِ ملائک دورِ نوزادِ رباب(س)
"قُل هوَالله أحد" ذکرِ مدام ِ مادر است

گونه هایش را به آرامی نوازش میکند
شوق در چشم ِ حسین بن علی(ع) شعله ور است

جایِ لالایی اذان میخوانَد و می بوسَدَش
لحظه هایی که در آغوش ِ علیِ اکبر(ع) است

خوش نسَب، دارالشفا، به به! مدارِج را ببین...
روی دستان پدر؛ باب الحوائج را ببین!




مرضیه عاطفی ۱۴۰۳

#ولادت_امام_جواد_علیه_السلام
#ولادت_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

10 Jan, 13:04


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶



💢 مدال سینه‌ی بابا خوش آمد 💢



به دریای ولا گوهر مبارک
به اهل آسمان، اختر مبارک
به زهرا،احمد وحیدر مبارک
که میلاد علی اصغر مبارک
حسین بن علی می‌خندد امشب
که راه غم به دل می‌بندد امشب

سپهر معرفت قرص قمر زاد
جمال بی مثال دادگر زاد
عروس فاطمه یک گل پسر زاد
برای کربلا شیری دگر زاد
علی اصغر، به معنا اکبر است این
تمام آرزوی مادر است این

سلام الله بر قدر و جلالش
تعالی الله بر حسن و خصالش
کتاب الله روی بی مثالش
عزیز فاطمه محو جمالش
دمادم دل ز خیرالناس برده
نگاه او دل از عباس برده

حسین بن علی خیره به رویش
کند مانند باغ یاس بویش
زند شب تا سحر شانه به مویش
بوَد مست سفیدی گلویش
عزیز حیدر و زهرا خوش آمد
مدال سینه‌ی بابا خوش آمد

گل سرخ پیمبر آمد از راه
چراغ و چشم حیدر آمد از راه
صدف را دُرّ انور آمد از راه
شفیع روز محشر آمد از راه
بوَد قنداقه اش فردای محشر
به روی دست زهرای مطهر

چه طفلی! روی دامان رباب است
چه طفلی! نور چشمان رباب است
تمام هستی و جان رباب است
یقینا ماه کنعان رباب است
از او بزم ولا را شور وحالی ست
که جای حضرت صدیقه خالی ست

الهی بخت مادر بر نگردد
گل نشکفته اش پرپر نگردد
کبوتر بچه اش بی سر نگردد
ز داغش چشم بابا تر نگردد
ولی آنجا تب و تابش ندادند
پدر رو زد ولی آبش ندادند



محمود اسدی ۱۴۰۳


#ولادت_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام



T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher

🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

10 Jan, 12:57


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶


💢 امامِ مُفترَضُ الطّاعۀ جهان آمد 💢



ز حمد و شکرِ خدا، شَهد و شِکَّرَم بر لب
که ابرِ رحمتِ حق، نازل است در دل شب
جهان جوان شده باز از، بهارِ ماه رجب
بشارتِ ازلی می‌رسد به گوشِ طلب

جواد آل علی زد قدم در این دنیا
نهم امام مبین آمده ز بیتِ رضا


خدا به کوری چشم تمام بدخواهان
دمید در حرم فاطمه سحرگاهان
رسید تاج سرِ برترین شهنشاهان
فرشتگانِ بهشتی شدند همراهان

ز شور و شوق و شعف، حضرت رضا خرسند
خدا بخاطر لبخندِ او زنَد لبخند


گلی که بعدِ چهل سال، عِدلِ کوثر شد
ز بیتِ وحی، شکوفا شد و معطر شد
چقدر باعث خشنودیِ پیمبر شد
به حلم و علم و عمل، جانشین حیدر شد

امامِ مُفترَضُ الطّاعۀ جهان آمد
میِ جوادالائمه به کامِ جان آمد


میِ جواد بنوشید، جامِ سرشار است
که میلِ جانِ جهانی به جامِ دلدار است
جهان و هر چه در آن است، مستِ این یار است
بهشتِ جود و کرامات و بحرِ اَسرار است

ولایتِ علوی را به سینه‌اش دادند
رضا نوشت که ماه مدینه‌اش دادند


کسی که نام خوشش سومین محمد شد
ز روز آمدنش، احمدی مجدد شد
به علمِ غیب، ز میلادِ خود موید شد
ز ابتدای ظهورش، مطیعِ سرمد شد

شهادتین به لب داشت از ولادتِ خود
و عبدِ صالحِ حق بود، تا شهادت خود


ز کودکی چو به کامش میِ فراتش بود
به روز حَرب سلاحش، مناظراتش بود
معارفِ علوی، چشمه‌ی حیاتش بود
علومِ فاطمی اَش، کشتی نجاتش بود

مبارزان، ز حدیث علومِ او سیراب
مخالفان، ز شگِرد هجومِ او بی‌تاب


همه قیافه شناسان، بکارِ خود ناکام
منافقانِ ز سعایت علیهِ او بدنام
خواص، ننگ خریدند و عده‌ای ز عوام
فقط جوانِ رضا ماند و عشق و حسنِ ختام

به امتحانِ ولایت، بصیر باید بود
و طوقِ بندگی اَش را، اسیر باید بود


جوان و پیر ندارد، جهاد باید کرد
به وَعده‌های ولی، اعتماد باید کرد
هَماره اَرزشِ خود را، زیاد باید کرد
چنان جواد، کرم بر عِباد باید کرد

جوادِ آل علی، با فقیر بنشیند
گهی کنارِ یتیم و اسیر بنشیند


جوادِ آل علی، چون علی وفا دارد
به عاشقانِ علی، روز و شب عطا دارد
ببین هوای گرفتار، تا کجا دارد
که دردِ غربتِ زخم مدینه را دارد

به گریه گفت که حق را تمام میگیرم
ز خصمِ فاطمه من انتقام میگیرم


میان کوچه، که سیلی بروی زهرا زد؟
غلاف تیغ، به او پیشِ چشم مولا زد
چرا به پهلوی مظلومه ضربه، با پا زد؟
ز کوچه بود، که تا کربلا حرم را زد

اگر شراره به دربِ حرم، نمی‌افروخت
کجا خیامِ حسینی، به شعله‌ها می‌سوخت؟



محمود ژولیده ۱۴۰۳


#ولادت_امام_جواد_علیه_السلام


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher



🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

10 Jan, 12:54


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶



💢 نوری از حضرت ارباب نمایان شده است 💢


آمد از راه علّیِ دگری مثلِ علی

گوهرِ نازتر از هر گُهَری مثلِ علی

نوری از حضرت ارباب نمایان شده است

به گُمانم که رسیده قمری مثلِ علی

نامش «اصغر» ولی انگار بزرگ ست به خلق

ها علیٌ بَشَرٌ چه بشری مثل ِ علی

آخرین عشق ِ حسین ست در این چرخ‌ وفلک

از لبش ریخته شهدِ شکری مثلِ علی

به یدک می کِشد او بابُ الحوائج شدنش

کیست این طفل؟که دارد هنری مثل ِ علی

پدرش سیّد و سالار ِ شهیدانِ غریب

وَ حسین داشته جانم پدری مثل ِ علی

چه مبارک‌ سحری آمده از نسلِ کَرَم

نَمک‌ آلِ عبا را پسری مثل ِ علی

می خرد نازِ گلو‌ را دو‌لبِ اُمّ رُباب

این گلِ فاطمه دارد جگری مثل ِ علی

محسن راحت حق



#ولادت_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher



🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

10 Jan, 12:49


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔶🔷🔶🔷🔶🔷


💢  بر کرب و بلا و طوس یکجا صلوات 💢



بر شادی پیغمبر و زهرا صلوات
بر آینه ی علی اعلی صلوات

هم مولد اصغر است و هم روز جواد
بر کرب و بلا و طوس یکجا صلوات

♦️♦️♦️


معشوق، به باد داده گیسو صلوات
بر نوگل کربلا ز هر سو صلوات

نقّاره زدند، ماه پیدا شده است
بر جلوه ی آن هلال ابرو صلوات

♦️♦️♦️


بر دلخوشی ضامن آهو صلوات
جانم! بفرست باز بر او صلوات

آمد دو علی دو جلوه از پیغمبر
بر هر دل مشتاق علی گو صلوات

♦️♦️

بر روی جواد، باز بهتر صلوات
بر ناز نگاه علی اصغر صلوات

این نیست صدای این همه جمعیت!
بفرست بلندتر به حیدر صلوات


حامد اهور


#ولادت_امام_جواد_علیه_السلام
#ولادت_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#صلوات


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

10 Jan, 12:45


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶



💢 روزی ماه رجب هم ز جواد ابن رضاست 💢


از سرم دور کن این نفس ملال آور را
وا مکن از سرت این سائل پشت در را

کار من فخر فروشی است به تو یا الله
پس بخر بنده ی بیچاره و رسواتر را

میوه ی چشم ترم خشک شده، کاری کن
هیچکس دوست ندارد شجر بی بر را

من فراری و خجالت زده ام درکم کن!
ننشان جای من پست، کس دیگر را

خواب غفلت، همه ی عمر مرا ویران کرد
کاش میشد که دگر جمع کنم بستر را

هر که محتاج شده، از همه کس طرد شده
من شدم سائل زهرا .... کرم مادر را!

آنقدر چرخ زدم دور علی که آخر
می زنم دور ضریحش نفس آخر را

مرگ، شیرینی لبخندِ علی جانِ من است
وقت تشییع جنازه، برسان حیدر را

روزی ماه رجب هم ز جواد ابن رضاست
کاش آقا بخرد آبروی نوکر را

وسط خانه زمین خورد و صدا کرد حسین
او که مجبور نشد دور کند خواهر را

جان به قربان لبش، تشنه شد و آب نخواست
با همان تشنگی اش خواند علی اکبر را

عمه ی محترمش را کسی آزار نداد
باز هم شکر، نمی خورد غم لشکر را

شب جمعه نروم کرببلا می میرم
مادری دید غم صورت و خاکستر را



رضا دین پرور ۱۴۰۳


#ولادت_امام_جواد_علیه_السلام #مناجات_با_امام_جواد_علیه_السلام
#مناجات_با_خدا


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

10 Jan, 12:41


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶



💢 به جوانان عنایتت ویژه است 💢


زائرم اشتیاق می‌خواهم
خلوتی در رواق می‌خواهم
رفتم از قم به مشهد و این بار
از خراسان عراق می‌خواهم

دل پر شور و شین را عشق است
کربلای حسین را عشق است
با سلامی مسافر حرمم
زائر کاظمین را عشق است

من اگر اعتقاد می‌جویم
دم باب الجواد می‌جویم
چه کنم بی‌سوادم و عامی
من از این در سواد می‌جویم

شاعر تو قلم کم آورده است
واژه این محتشم کم آورده است
به حریمت اگر نشد برسم
زائر تو قدم کم آورده است

کم کمک زائران زیاد شدند
که مریدان پی مراد شدند
هرچه حاتم در این جهان دیدم
جملگی سائل جواد شدند

میهمانیم میهمان رضا
اهل ایران آستان رضا
به جوانان عنایتت ویژه است
ما جوانیم ای جوان رضا

عرفا زائران کوی تواند
حکما گرم گفتگوی تواند
ما که دیوانه ایم می‌دانیم
عقلا مست از سبوی تواند

در بیابان نسیم معروف است
در بخیلان کریم معروف است
حرف امروز و بحث فردا نیست
جود تو از قدیم معروف است

بین ما عشق تو محک شده است
از تو خیلی به ما کمک شده است
روی انگشتری که ما داریم
یا جواد الائمه حک شده است

محسن ناصحی ۱۴۰۳



#ولادت_امام_جواد_علیه_السلام


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher



🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

10 Jan, 12:37


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷



💢 امشب علی اکبر سلطان رسیده 💢




خیرش قبول آنکه به ما رزق سحر داد
مارا گذر بر خانه ی اهل نظر داد
از معصیت بر دور خود پیله تنیدیم
عشق آمد و بر جسم خسته بال و پر داد
صحرا نشین گشتیم ما مانند یعقوب
شاید نسیم از یوسف ماهم خبر داد
هرکس پریشان نیست میگردد پشیمان
قربان دستش آنکه بر ما دردسر داد
مال و منالم که فدای تار مویش
گاهی برای عشق میبایست سر داد
من سائل آن خانه ام که کم ندارد
کم هم طلب کردیم رزق بیشتر داد
من جنس بنجل بودم و او شد خریدار
من سود ها کردم ولی یارم ضرر داد
سمت پدر بردیم در مشهد حوائج
از کاظمین اما جوابش را پسر داد

جان ها فدای آنکه شاه عالمین است
دلهای ما امشب مقیم کاظمین است....


ماها مریدیم و یقینا او مراد ست
شاه کرامت اهل خیر فوق العاده ست
ما سائل معصومه و عبد رضائیم
لطفش به ما ایرانیان خیلی زیاد ست
باکی نباشد از زیادی حوائج
مولود این خانه جواد خانواده ست
قطعا سرافراز است در روز قیامت
هرکس که گردن زیر پاهایش نهاده ست
خیرالعمل یعنی برای او بمیرم
سجده به سوی چشم او خیرالعباد ست
من دوستداران توراهم دوست دارم
حسم  به دشمن های تو حس عناد ست
بی معرفت باشم اگر جنت بخواهم
وقتی بهشت ما دم باب الجواد است

مژده،کویر تشنه را باران رسیده
امشب علی اکبر سلطان رسیده


نسبت به ما داری شما لطف مدامی
ما که ندیدیم از تو غیر از خوش مرامی
کارتو و اجداد تو شاهیِ عالم
کار من و اجدادمن باشد غلامی
جبریل زد دست توسل بر مقامت
حالا اگر نزد خدا دارد مقامی
این لطف تو بوده کنار ما نشستی
شانت کجا با مثل ماها هم کلامی
باید که دیوان ها همه مدح تو باشد
کم گفته از تو حافظ و سعدی و جامی
این خانواده کودکانش هم امیرند
تو از همان بدو تولد هم امامی
گفتی تو لعن قاتلان مادرت را
یعنی تو هم مشتاق صبح انتقامی
دنیا و عقبا چوب خواهد خورد قطعا
هر کس کند  بر ساحتت بی احترامی
نطفه ش حلال آنکه شمارو دوست دارد
دشمن نخواهد شد به تو غیر از حرامی

در فصل هجرانیم حرف از وصل گفتیم
امشب به عشقت لعن ام فضل گفتیم

دست شما داده خدا سنگ محک را
باید بخواهم از شما نان و نمک را
تا چرخ هستی بستگی دارد به چشمت
داده خدا دست تو افسار فلک را
هرکس که بی روبند دیده چهره ات را
مانده ست دیده یک بشر یا یک ملک را
می خواند عمه وان یکادی سوی چشمت
تا که می اندازی شما تحت الحنک را
ما سائلان ماندیم عبدی یا که ربی
بگذار تا باور کنیم اینگونه شک را
امشب بخر درهم و از دم جمع ما را
شاه کرم امشب نزن حرف الک را
ما در قیامت سخت محتاج شماییم
آقا نکن از ما دریغ آنجا کمک را
جنت برای دوستانت شد محیا
بدخواه تو خواهد برای خود درک را
تو با پیمبر و امام مجتبی مان
دارید هر سه غصه های مشترک را
در خانه ی خود هم غریب عالمینی
باید بخوانم لیتنا کنا معک را

ای کاش یک عباس در دور و برت بود
ای کاش مانند ربابی همسرت بود


سید حسین صمدی ۱۴۰۲


#ولادت_امام_جواد_علیه_السلام

T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher



🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

10 Jan, 12:34


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷



💢 هنرِ خلقت است امام جواد 💢



آسمان عرش در بغل دارد
نَسَبش ریشه در ازل دارد
قلمم بر لبش غزل دارد
شعر او مزّه‌ی عسل دارد
شهد نامش ملیح بوده و هست
شوق مستی به جانِ باده نشست

وقتِ شرعیِ  مدح و تسبیح است
ماه آمد، زمانِ تشبیه است
شب شأنِ نزولِ تلمیح است
چه نیازی به حرف و توضیح است
سوره‌ی کوثر رضا آمد
علیِ اکبرِ رضا آمد

سر سجاده ربّنا گفتم
چه غریبانه بی صدا گفتم
حاجتم را به آشنا گفتم
یا جواد الائمه تا گفتم
روزیِ من نگاهِ آقا شد
گره کور کار من واشد

جبر یا اختیار یعنی چه
تلخیِ روزگار یعنی چه
قِصه‌ی غُصه‌دار یعنی چه
با سَحَر ، شام تار یعنی چه
او طلوعِ تمامِ عاشقی است
او شروعِ سلامِ عاشقی است

اوست باب المرادِ عرش‌نشین
حلقه‌ی وصل آسمان و زمین
قسمش با اجابت است عجین
نذرِ مرسوم سوره‌ی یاسین
این توسل به اوست رایجِ ما
اینچنین شد روا حوائجِ ما

تا که یَحییَ‌بن‌اَکثَم اورا دید
حرف‌هایی که گفته بود و شنید
در جوابِ هرآنچه که پرسید!
دهنش واشده بلاتردید
پاسخی که گرفت معلوم است
معجزاتِ امامِ معصوم است

هنرِ خلقت است امام جواد
نام بابرکت است امام جواد
جودِ بی‌منت است امام جواد
فاطمی سیرت است امام جواد
آینه‌دارِ مادر سادات
هدیه‌ بر او و جدّه‌اش صلوات

کاظمین، آفتاب خاک عراق
آستانِ دو گنبد بَرّاق
ای حریم تلاقی عشّاق
عرش بیتوته کرده کنج رواق
در شلوغیِ لحظه های اذان
جا نداری برای یک مهمان؟

امیر طاهری ۱۴۰۳



#ولادت_امام_جواد_علیه_السلام


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

10 Jan, 12:29


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶




💢 مناجات با امام زمان (عج) ولادت حضرت علی اصغر و حضرت جواد علیهماالسلام 💢




یااباصالح مبارک بر تو میلاد  ِدو ماه
کاش گردد سینه ات خالی دگر از درد و آه

هم به دنیا آمده جدّت جواد ابن الرّضا
هم عموجانت علی اصغر؛گل کربوبلا

کاش در این روزها گردد غم از قلب تو دور
با ندایی شاد گردی که شده وقت ظهور

تا به کی باشیم در اعیاد از تو بی خبر
شیعه ات گرددمیان جشن شادی؛خون جگر

اصلاً آقا در کجا هستی در این لحظه بگو؟
کاش می شد لحظه ای گردیم با تو روبرو

حاضری آیا به زیر قبّه ی جدّت حسین؟
یا که هستی زائر جدّت، امیر کاظمین؟

روز میلاد است و قلب شیعیانت بی قرار
حق بده بر ما اگر دلخسته ایم از انتظار

عمرمان بگذشت ودیدارت شده حسرت، بیا
تا به کی اعیاد ما باشد پر از محنت، بیا

زیر قبّه می روی، آقا دعا کن جای ما
حضرت حق را دگر کن بر ظهور خود رضا

ای خدا دیگر به حقّ خنده ی بی بی رباب
کن دعا بهر ظهور منتقم را مستجاب

ای خدا دیگر به حقّ شادی قلب رضا
با ظهور منتقم کن حاجت ما را روا

ای خدا دیگر به حقّ خون شاه کربلا
از کرم، پایان بده بر غیبت آقای ما


علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) ۱۴۰۳


#ولادت_امام_جواد_علیه_السلام
#ولادت_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#مناجات_با_امام_زمان_عج
#الهم_عجل_لولیک_الفرج


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

10 Jan, 12:25


♦️ اشعار ولادت و مطالب حضرت جوادالائمه و حضرت علی اصغر علیهم السلام♦️

⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

04 Jan, 10:10


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷



💢 کُنج شش‌گوشه ی تو را عشق است 💢



کوچِ شب های تار نزدیک است
طِی شود دِی ، بهار نزدیک است
فصلِ وصلِ نگار نزدیک است
دستبوسیِ یار نزدیک است

نوکری را تو یادمان دادی
السَّلامُ عَلَیکَ یا هـــادی

تن ما فرش زیر پای تو شد
بال ما طالب هوای تو شد
دل ما ساکن سرای تو شد
عاشق سُرَّ مَن رَآیِ تو شد

به ضریحت قسم ، گرفتاریم
از تو یک سامرا طلب داریم

سایه‌ی عرش کبریا هستی
سرپناه فرشته ها هستی
آینه‌دارِ شاهِ ما هستی
ای حسینی که سامرا هستی!

این شباهت به کربلا ، عشق است
کُنج شش‌گوشه ی تو را عشق است

غصه را تا عدم بِکِش گاهی
دور غم ها قلم بکش گاهی
پیش چشمم حرم بکش گاهی
دست روی دلَم بکش گاهی

شیر نَفْسَم کنار تو رام است
با وجودت همیشه آرام است

ریشه ی اِنَّما تویی قطعاً
شاخه ی رَبَّنا تویی قطعاً
میوه ی هر دعا تویی قطعاً
" مَن اَتاکُمْ نَجا " تویی قطعاً

نُطق تو شرح داده واقعه را
"جامعه" رُشد داده جامعه را

زلف در دست باد داری تو
کشته_مُرده زیاد داری تو
در کَرَم اجتهاد داری تو
جود را از جواد داری تو

با تو نرخِ کرم چه بالا رفت
دست و دلبازی ات به بابا رفت!

ماه بودی ، مُحاق را دیدی
خانه ای بی چراغ را دیدی
رفته‌رفته فراق را دیدی
غربتِ در عراق را دیدی

اُف به هر ناکِسی که پیرت کرد
وسط پادگان اسیرت کرد

کاش از غم دلت کباب نبود
سهم تو داغ بی حساب نبود
حق تو این همه عذاب نبود
جای تو مجلس شراب نبود

بشکند کاش دست آن نامرد
بی حیا مِی به تو تعارف کرد

وسط هُرم غم ، جهانت سوخت
گُر گرفتی ، دل جوانت سوخت
تا خودِ مغز استخوانت سوخت
گرچه از سوز زهر جانت سوخت

دست‌ِکم پیکر تو عریان نیست
اهل بیت تو بی نگهبان نیست

شمر تیغی به پیکرت نکشید
آن همه داد بر سرت نکشید
خنجرش را به حنجرت نکشید
زیور از گوش دخترت نکشید

هیچ‌کس روی سینه ات ننشست
حرمت خانواده ات نشکست


بردیا محمدی ۱۴۰۳

#مناجات_با_امام_هادی_علیه_السلام
#مرثیه_امام_هادی_علیه_السلام


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

04 Jan, 09:41


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷



💢 میانِ کوچه امامم نفس نفس می‌زد 💢




از این حرم نفسِ مستجاب را ببرید
هزار فیض، هزاران جواب را ببرید

دعای گوشه نشینان بلا بگرداند
دعای حضرت عالیجناب را ببرید

نگاه سامره‌ایِ امامِ ما کافی است
اگر به حشر بگویند  عذاب را ببرید

قسم به نورِ جبینش که در حضورِ امام
نیاز نیست به غیر، آفتاب را ببرید

برای هر گره‌ی خود  برای هر بن‌بست
هزار چاره‌‌ی دور از حساب را ببرید

من آن خسم که به دستان سیل می‌گردم
به آن حرم منِ خانه خراب را ببرید

 
میانِ کوچه امامم نفس نفس می‌زد
حیا کنید  زِ دستش طناب را ببرید

امام و بزم حرام و چرا نمی‌گویند
که از مقابل آقا شراب را ببرید

حکیمه خواهر او دید دست و پا زدنش
کنار او پسری دل کباب را ببرید

صدا زدند برای تنِ مبارک او
گل و گلاب و کفنهای ناب را ببرید

میان کرببلا خواهری صدا می‌زد
که هلهله نکنید، اضطراب را ببرید

اگر به مرکب خود می‌دهید حرفی نیست
دو جرعه هم سوی گودال آب را ببرید

از آنطرف سرِ اصغر به نیزه می‌آید
از این طرف روی ناقه رُباب را ببرید

حسن لطفی ۱۴۰۳/۱۰/۱۵


#مرثیه_امام_هادی_علیه_السلام


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher



🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

03 Jan, 16:25


ةَ آلَ

افِ دِینَارٍ ثُمَّ رَدَّهُ إِلَى مَنْزِلِهِ مُكَرَّماً . 
أَقُولُ رَوَى الْكَرَاجُكِیُّ فِی كَنْزِ الْفَوَائِدِ، وَ قَالَ فَضَرَبَ الْمُتَوَكِّلُ بِالْكَأْسِ‏الْأَرْضَ وَ تَنَغَّصَ عَیْشُهُ فِی ذَلِكَ الْیَوْمِ.(1)

اما دلها بسوزد...راوى گوید: بعد از آن ، سر نازنین امام حسین علیه السّلام را با زنان و كودكان آن امام مبین ، به مجلس یزید بى دین بردند به هیئتى كه همه ایشان را به یك ریسمان بسته بودند...

در این بین یزید لعین چوب خیزران طلبید مكرر با آن چوب به دندان مبارك فرزند رسول الله صلى الله علیه و آله مى زد.

♦️متن عربی:♦️

قَالَ الرّاوى :

ثُمَّ اءُدْخِلَ ثَقَلُ الْحُسَیْنِ ع وَ نِساؤُهُ وَ مَنْ تَخَلَّفَ مِنْ اءَهْلِهِ عَلى یَزیدَ، وَ هُمْ مُقَرَّنُونَ فى الْحِبالِ... قالَ: ثُمَّ دَعا یَزیدُ بِقَضیبِ خَیْزُرانَ، فَجَعَلَ یَنْكُتْ بِهِ ثَنَایَا الْحُسَیْنِ ع(2)

.منبع:
🔹1.مروج الذهب مسعودی-کنز الفوائد-

🔹بحارالأنوار ج : 50 ص : 2132.       

🔹لهوف ابن طاووس- المسلك الثالث فى الاُمُورِ الْمُتَاءَخَّرَةِ عَنْ قَتْلِهِ ع وَ هِىَ تَمامُ ما اءَشَرْنا اِلَیْهِ.


#مقتل
#روایت
#مرثیه_امام_هادی_علیه_السلام
#مقتل_امام_هادی_علیه_السلام

T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

03 Jan, 16:25


💠🔸🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠


💢امام هادی(ع) - بر هم زننده بزم شراب 💢


هنگامى كه بدخواهان در نزد متوكل، از امام هادى‏علیه السلام سعایت و بدگویى كرده و گفتند: در منزل او سلاح و نوشته‏ها و اشیاى دیگرى است كه از طرف شیعیان به وى رسیده و او قصد قیام بر ضد دولت تو را دارد، متوكل گروهى را به منزل آن حضرت فرستاد، آنان شبانه به خانه امام‏ علیه السلام هجوم بردند، ولى چیزى به دست نیاوردند، آنها دیدند كه حضرت تنها در اطاقى دربسته نشسته و در حالى كه جامه پشمین بر تن دارد و بر زمین خاكى روى شن و ماسه نشسته، به عبادت خدا و تلاوت قرآن مشغول است.
امام را با همان حال دستگیر كرده و نزد متوكل بردند و به او گزارش دادند كه در خانه‏اش چیزى نیافتیم و او را رو به قبله دیدیم كه قرآن مى‏خواند. متوكل چون امام را دید، از عظمت و هیبت امام بى‏اختیار ایشان را احترام نموده و در كنار خود نشانید و با كمال گستاخى جام شرابى را كه در دست داشت‏به امام علیه السلام تعارف نمود.
امام سوگند یاد كرده و فرمود: «گوشت و خون من با چنین چیزى آمیخته نشده است، مرا معاف دار!» متوكل حضرت را معاف نمود و گفت: شعرى بخوان! حضرت فرمود: «من شعر كم مى‏خوانم‏». متوكل گفت: «باید بخوانى!» امام هادى علیه السلام آن گاه كه اصرار وى را دید اشعارى را قرائت نمود كه تمام اهل مجلس متاثر شده و به گریه افتادند و بزم شراب و عیش به سوگ و عزا تبدیل شده و آنان جامهاى شراب را بر زمین كوبیدند. اشعار امام چنین بود:

بَاتُوا عَلَى قُلَلِ الْأَجْبَالِ تَحْرُسُهُمْ          
غُلْبُ الرِّجَالِ فَلَمْ تَنْفَعْهُمُ الْقُلَلُ

[گردنكشان] بر قله كوهساران شب را به روز آوردند در حالى كه مردان نیرومند از آنان پاسدارى مى‏كردند، ولى قله‏ها نتوانستند آنان را از خطر مرگ برهانند.

وَ اسْتَنْزَلُوا بَعْدَ عِزٍّ مِنْ مَعَاقِلِهِمْ 
وَاسْكِنُوا حُفَراً یَا بِئْسَمَا نَزَلُوا

آنان پس از مدتها عزت از جایگاه‏هاى امن به زیر كشیده شدند و در گودال‏ها جایشان دادند. چه منزل و آرامگاه ناپسندى!

نَادَاهُمْ صَارِخٌ مِنْ بَعْدِ دَفْنِهِمْ         
أَیْنَ الْأَسَاوِرُ وَ التِّیجَانُ وَ الْحُلَلُ

پس از آن كه به خاك سپرده شدند، فریادگرى فریاد برآورد: كجاست آن دست‏بندها، تاجها و لباسهاى فاخر؟
أَیْنَ الْوُجُوهُ الَّتِی كَانَتْ مُنْعِمَةً           
مِنْ دُونِهَا تُضْرَبُ الْأَسْتَارُ وَ الْكِلَلُ‏
كجاست آن چهره‏هاى در ناز كه به احترامشان پرده‏ها مى‏آویختند؟

فَأَفْصَحَ الْقَبْرُ عَنْهُمْ حِینَ سَاءَلَهُمْ           
تِلْكَ الْوُجُوهُ عَلَیْهَا الدُّودُ تَقْتَتِلُ‏
گور به جاى آنان پاسخ داد:
اكنون كرمها بر سر خوردن آن چهره‏ها با هم مى‏ستیزند!

قَدْ طَالَ مَا أَكَلُوا دَهْراً وَ قَدْ شَرِبُوا           
وَ أَصْبَحُوا الْیَوْمَ بَعْدَ الْأَكْلِ قَدْ أُكِلُوا

آنان مدت درازى در دنیا خوردند و آشامیدند ولى بعد از خوردن طولانى، خود خورده شدند!

🔹🔹🔹

پس از خواندن این اشعار متوکل و هر که در مجلس بود گریستند تا انجا که اشک محاسن متوکل را تر کرد.
سپس چهار هزار دینار به امام هادی(ع) داد و ایشان را با احترام روانه منزل کرد.
کراجکب در کنز الفوائد نقل کرده که متوکل (پس از شنیدن این اشعار) جام شرابش را بر زمین کوفت و در آن روز عیششان منقّض گردید.

♦️متن عربی روایت:♦️

أَقُولُ قَالَ الْمَسْعُودِیُّ فِی مُرُوجِ الذَّهَبِ، سُعِیَ إِلَى الْمُتَوَكِّلِ بِعَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْجَوَادِ ع أَنَّ فِی مَنْزِلِهِ كُتُباً وَ سِلَاحاً مِنْ شِیعَتِهِ مِنْ أَهْلِ قُمَّ وَ أَنَّهُ عَازِمٌ عَلَى الْوُثُوبِ بِالدَّوْلَةِ فَبَعَثَ إِلَیْهِ جَمَاعَةً مِنَ الْأَتْرَاكِ فَهَجَمُوا دَارَهُ لَیْلًا فَلَمْ یَجِدُوا فِیهَا شَیْئاً وَ وَجَدُوهُ فِی بَیْتٍ مُغْلَقٍ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِ مِدْرَعَةٌ مِنْ صُوفٍ وَ هُوَ جَالِسٌ عَلَى الرَّمْلِ وَ الْحَصَى وَ هُوَ مُتَوَجِّهٌ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى یَتْلُو آیَاتٍ مِنَ الْقُرْآنِ فَحُمِلَ عَلَى حَالِهِ تِلْكَ إِلَى الْمُتَوَكِّلِ وَ قَالُوا لَهُ لَمْ نَجِدْ فِی بَیْتِهِ شَیْئاً وَ وَجَدْنَاهُ یَقْرَأُ الْقُرْآنَ مُسْتَقْبِلَ الْقِبْلَةِ وَ كَانَ الْمُتَوَكِّلُ جَالِساً فِی مَجْلِسِ الشُّرْبِ فَدَخَلَ عَلَیْهِ وَ الْكَأْسُ فِی یَدِ الْمُتَوَكِّلِ فَلَمَّا رَآهُ هَابَهُ وَ عَظَّمَهُ وَ أَجْلَسَهُ إِلَى جَانِبِهِ وَ نَاوَلَهُ الْكَأْسَ الَّتِی كَانَتْ فِی یَدِهِ فَقَالَ وَ اللَّهِ مَا یُخَامِرُ لَحْمِی وَ دَمِی قَطُّ فَأَعْفِنِی فَأَعْفَاهُ فَقَالَ أَنْشِدْنِی شِعْراً فَقَالَ ع إِنِّی قَلِیلُ الرِّوَایَةِ لِلشِّعْرِ فَقَالَ لَا بُدَّ فَأَنْشَدَهُ ع وَ هُوَ جَالِسٌ عِنْدَهُ ....

قَالَ فَبَكَى الْمُتَوَكِّلُ حَتَّى بَلَّتْ لِحْیَتَهُ دُمُوعُ عَیْنَیْهِ وَ بَكَى الْحَاضِرُونَ وَ دَفَعَ إِلَى عَلِیٍّ ع أَرْبَعَ

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

03 Jan, 16:25


💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸


💢 مقتل امام هادی(ع)-گریبان چاک نمودن امام عسکری(ع) 💢




امام حسن عسکری(ع) در تشییع پیکر پاک پدرشان گریبان چاک نمودندامام حسن عسگری علیه السلام در مراسم تشییع پیکر مطهر پدرش، امام هادی علیه السلام، گریبان چاک کرد.
کسی به نام ابو عون برای او نامه نوشت که:
«چه کسی از اولیای خدا را دیده‌ یا شنیده‌ای که در عزای کسی گریبان چاک کرده باشد؟»

امام حسن عسگری علیه السلام در پاسخش نوشت: «ای نادان! تو چه می‌فهمی؟ بدان که موسی علیه‌السلام در عزای برادرش هارون گریبان چاک کرد.

🔹متن عربی

روایت:  [رجال الكشی‏] أَحْمَدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ كُلْثُومٍ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ شَمُّونٍ وَ غَیْرِهِ قَالَ خَرَجَ أَبُو مُحَمَّدٍ ع فِی جَنَازَةِ أَبِی الْحَسَنِ ع وَ قَمِیصُهُ مَشْقُوقٌ فَكَتَبَ إِلَیْهِ أَبُو عَوْنٍ الْأَبْرَشُ قَرَابَةُ نَجَاحِ بْنِ سَلَمَةَ مَنْ رَأَیْتَ أَوْ بَلَغَكَ مِنَ الْأَئِمَّةِ شَقَّ ثَوْبَهُ فِی مِثْلِ هَذَا فَكَتَبَ إِلَیْهِ أَبُو مُحَمَّدٍ ع یَا أَحْمَقُ وَ مَا یُدْرِیكَ مَا هَذَا قَدْ شَقَّ مُوسَى عَلَى هَارُونَ.(1)

اما دلها بسوزد...زینب(س) در مجلس یزید با دیدن سر نورانی برادر گریبان چاک زد


 و اما زینب (س) چون سر مبارك برادر خود را بدید از شدت ناراحتى گریبان را چاك زد .
سپس به آواز غمناك فریاد یا حُسَیْناهُ، یا حَبیبَ رَسُولِ اللّهِ، یَابْنَ مَكَّةَ وَ مِنى ، یَابْنَ فَاطِمَةَ الزَّهْراءِ سَیِّدَةِ النِّساءِ، یَابْنَ بِنْتِ الْمُصْطَفى  برآورد به گونه ای كه ناله اش دلها را خراشید.
راوى گوید: به خدا سوگند كه همه آن كسانى كه در مجلس یزید حضور داشتند از ناله جانسوز او به گریه و افغان افتادند و در آن حال خود آن پلید لب از گفتار فرو بست و ساكت بود.


🔹متن عربی:

وَ اءَمّا زَیْنَبُ، فَانَّها لَمّا رَاءَتْهُ اءَهْوَتْ الى جَیْبِها فَشَقَّتْهُ، ثُمَّ نادَتْ بِصَوْتٍ حَزینٍ یَفْزَعُ الْقُلُوبَ: یا حُسَیْناهُ، یا حَبیبَ رَسُولِ اللّهِ، یَابْنَ مَكَّةَ وَ مِنى ، یَابْنَ فَاطِمَةَ الزَّهْراءِ سَیِّدَةِ النِّساءِ، یَابْنَ بِنْتِ الْمُصْطَفى .قَالَ الرّاوى : فَاءَبْكَتْ وَاللّهِ كُلُّ مَنْ كانَ حاضِرا فى الْمَجْلِسِ، وَ یَزیدُ ساكِتُ.(2)

منبع:

🔹1.  رجال كشى 2/842.
🔹بحارالأنوار ج : 50 ص : 1912. 
🔹لهوف ابن طاووس- المسلك الثالث فى الاُمُورِ الْمُتَاءَخَّرَةِ عَنْ قَتْلِهِ ع وَ هِىَ تَمامُ ما اءَشَرْنا اِلَیْهِ.


#مقتل_امام_هادی_علیه_السلام
#مرثیه_امام_هادی_علیه_السلام
#مجلس_یزید
#گریز
#مقتل

T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

03 Jan, 16:24


💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸


💢مقتل امام هادی(ع)-پسر بر بالین پدر 💢



در وقت شهادت فقط امام حسن عسکری(ع) بر بالین پدر حاضر بودبنابر قول شیخ صدوق و بعضى دیگر، معتمد عباسى برادر معتز آن حضرت را مـسـمـوم كـرد(1)و در وقت شهادت آن امام غریب غیر از امام حسن عسكرى علیه السـلام كـسـى نـزد بـالیـن آن جـنـاب نـبـود و چـون حضرت از دنیا رحلت فرمود جمیع امرا و اشـراف حـاضـر شـدنـد.

و امام حسن علیه السلام در جنازه پدر شهید خود گریبان چاك زد و خـود مـتـوجـه غـسـل و كـفـن و دفـن والد بـزرگـوار خـود شـد و آن جـنـاب را در حـجـره اى كه محل عبادت آن حضرت بود دفن كرد(2)

منابع:

🔹1.مناقب ابن شهر آشوب     
🔹منتهی الامال-زندگانی امام هادی(ع)



#مقتل_امام_هادی_علیه_السلام
#مرثیه_امام_هادی_علیه_السلام
#مقتل
#روایت

T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

03 Jan, 16:24


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷



💢 سلام شمع خرابه نشین سامرا 💢




وشمع سوخت و دورش به جای پروانه
شراب‌خوار و یهودی نشست و بیگانه

وشمع سوخت و رقاصه های بی وجدان
به باده‌ی متوکل زدند پیمانه

و شمع سوخت و بر گریه‌هاش خندیدند
و گریه کرد ، از آن گریه های طفلانه

یکی نبود بگوید به امت سلفی
که کعبه را نبریدش میان بتخانه

یکی نبود بگوید امام جامعه را
اذیتش نکنید اینقدر غریبانه

یکی نبود بگوید به خانه اش ببرید
ولی دگر نبریدش به سوی ویرانه

سلام شمع خرابه نشین سامرا
که با سه ساله‌ی زهرا شدید هم‌خانه

سؤال دارمت آقا ، دمی کشیدی آه
در آن خرابه به مویت اگر زدی شانه ؟

تو هم خرابه نشینی ولی زبانم لال
به روی قیمت تو هیچ کس نزد چانه

وحید عظیم پور ۱۴۰۳


#مرثیه_امام_هادی_علیه_السلام


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

03 Jan, 16:22


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷



💢 باز در ماه رجب مهمان هادی گشته ایم 💢


ما غلام و شاهمان هادی سلام الله علیه
دلبر دلخواهمان هادی سلام الله علیه
در شب غم ماهمان هادی سلام الله علیه
شد چراغ راهمان هادی سلام الله علیه

تا ابد ممنون الطاف خدا هستیم ما
بنده ی ابن الرضای سامرا هستیم ما

صاحب این روضه من را اهل ایمان کرده است
آتش عشقش جهانم را گلستان کرده است
اعتقادم را غدیریه * دو چندان کرده است
جمع ما را جامعه خوانی مسلمان کرده است

در هجوم خشکسالی ، ابر باران می شویم
هر زمان که دسته جمعی ، جامعه خوان می شویم

باز در ماه رجب مهمان هادی گشته ایم
بی قرار از دوری ایوان هادی گشته ایم
همچو عرشی ها ، سیهپوشان هادی گشته ایم
با امام عسکری ، گریان هادی گشته ایم

آسمانی پر ستاره ، آسمان را خاک کرد
زد گریبان چاک و قلب آسمان را چاک کرد

باز هم روز دوشنبه ، مادری ها شعله ور
باز هم روز دوشنبه ، فاطمه،  داغ پسر
باز هم روز دوشنبه ، تازه شد داغ جگر
عسکری گوید گهی مادر ، گهی گوید پدر

این حسن ها را دوشنبه ها ، فلک دلگیر کرد
این حسن ها را دوشنبه ها ، تحیر پیر کرد

سامرا ! کو مهربانی ، کو ادب ای وای وای
میهمان و دست بسته ، نیمه شب ، ای وای وای
باده و سلطان دین ، یا للعجب ای وای وای
زنده غم های صفر  ، شد در رجب ، ای وای وای

گمرهان با حضرت هادی چه ها کردند آه
کعبه را با زور در بت خانه آوردند آه

باز هم با نام دین ، از دین تخلف می کنند
باز دنیا را پر از شرم و تاسف می کنند
دور از کنعان ، چه توهین ها به یوسف می کنند
بر ولی الله ِ ما ، باده تعارف می کنند

مِی تعارف کرد اما مِی به روی سر نریخت
هر چه شد دیگر در اینجا حرمت خواهر نریخت


* زیارت غدیریه امام هادی علیه السلام



محمد حسین رحیمیان- دی ماه ۱۴۰۳


#مناجات_با_امام_هادی_علیه_السلام
#مرثیه_امام_هادی_علیه_السلام


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔷🔶🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

03 Jan, 16:13


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷



💢 دم ِ جان دادنش ذکرِ علی-موسی الرضا(ع) دارد 💢



اگر که این دلِ سائل هوای سامرا دارد
امام ِ خفته در خاکش؛ عنایت بر گدا دارد

امامی که پناه خستگان و بیقراران است
برای دردمندان در حرم دارالشفا دارد

هرآنکس که کشیده بر ضریحش دست؛ میداند
که دستِ مهربانش نان برایِ بینوا دارد

کلام ِ جامعش در "جامعه" میگوید این را که
جهانِ بی "ولایت" آن به آن رنج و بلا دارد

بخوان تفسیرِ "بابُ المبتلی"* را از همین مَنظر
که "بنده" در سلکوش قلبِ بی چون و چرا دارد

همان قلبی که تفسیرِ دقیقِ "مَهبطُ الوَحی"* است
همان قلبی که با نور هدایت وعده ها دارد

به عشقِ هادیَ الأُمّه(ع) شود تقدیرمان ایکاش
دلی را که در اوجِ رنج؛ پروا از خدا دارد

فدای آن امامی که زمینش زد هجوم ِ زهر
دم ِ جان دادنش ذکرِ علی-موسی الرضا(ع) دارد

عطش انداخته در جسم بیتابش حرارت را
گلویش زخمی از زهر است و لرزش در صدا دارد

دم ِ آخر پریشانِ مصیبت های جدّش شد
امام ِ سامرا داغِ غریبِ نینوا دارد

به روی خاک حجره صورتش را رو به قبله کرد
به لبهایش سلامی بر شهیدِ کربلا دارد

سلام آخرش را داد با اشک روانی که
خبر از نیزه و از خنجر و از بوریا دارد!


*فرازهایی از زیارت جامعه کبیره



مرضیه عاطفی دی ماه ۱۴۰۳



#مرثیه_امام_هادی_علیه_السلام
#مناجات_با_امام_هادی_علیه_السلام


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

05 Dec, 16:58


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷



💢 تنها خیالی را میانِ خانه می‌شست 💢




شب بود و از خون‌گریه‌هایش ماه می‌سوخت
عکس علی در چاه بود و  چاه می‌سوخت

تنهاست...، دارد می‌کشد آب، آب نه اشک
تا پیش زهرا آب هم در راه می‌سوخت

از بس‌که آتش داشت در سینه عرق داشت
می‌خواست تا آهی کشد که آه می‌سوخت

تنها خیالی را میانِ خانه می‌شست
طوری که پیش او رسول‌الله می‌سوخت

اسما بریز آب روان باید بشوید
آن خانمی را که در آن درگاه می‌سوخت

عمداً فرستاده حسن را سوی سلمان
از بسکه با  اُماه یا اُماه  می‌سوخت

در بینِ دندان  آستین را داشت زینب
خود را حسینش گاه می‌زد گاه می‌سوخت

دستش به پهلو زد ،سرش را زد به دیوار
از زخمهای همسری همراه می‌سوخت

دستش به بازو خورد ای لعنت به قنفذ...
می‌زد نفُس می‌گفت: یافتاح  می‌سوخت

خون می‌چکد از سنگِ غسل، از شانه، تابوت
در زیر کوهِ داغ گویا کاه می‌سوخت

* *

از علقمه هم آب را می‌بُرد عباس
در بین گهواره لبی جانکاه می‌سوخت

با مَشک، سقا در میان راه می‌ریخت
بی آب سقا  در میان راه می‌سوخت

با سر عمو اُفتاد زهرا بود و می‌دید
در شعله  زُلفِ خیمه‌های شاه می‌سوخت

آتش، حرامی، تازیانه، چنگ، سیلی
گیسوی طفلی رو به قربانگاه می‌سوخت

وقتی سرش را دید کج خورده به نیزه
زینب تمام راه  با این ماه می‌سوخت

حسن لطفی فاطمیه۱۴۰۳



#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_بعد_از_شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله
#شام_غریبان_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_فاطمی_حضرت_عباس_علیه_السلام
#مرثیه_حضرت_عباس_علیه_السلام
#شام_غریبان


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

05 Dec, 16:50


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷



💢 زهرا به زیر قبه پریشان شده بیا 💢



چشمم شبیه ابر بهاران شده بیا
آقا دوباره شام غریبان شده بیا

بی تو برای مادرتان گریه می کنیم
این نوکر تو خسته ز هجران شده بیا

این گریه ها بهانه ی تطهیر من شده
قلبم به لطف روضه پشیمان شده بیا

یک سو غم فراق تو، یک سو غم علی
امشب غمم به سینه دوچندان شده بیا

حال و هوای ما همه چون خانه ی علیست
بنگر که نوکر تو پریشان شده بیا

از داغ زخم سینه فقط سینه می زنیم
سینه زن تو بی سر و سامان شده بیا

ای کاش در بقیع روضه بخوانی برایمان
آقا به حق مرقد ویران شده بیا

آقا بنای مرقد زهرا به دست توست
بنگر که خون شیعه خروشان شده بیا

امشب شب زیارتی شاه کربلاست
زهرا به زیر قبه پریشان شده بیا

برپا شده کنار حرم روضه ی حسین
ای وای! چشم فاطمه گریان شده بیا

یک پیرهن برای حسینت نمانده است
آقا به حق پیکر عریان شده بیا


رضا تاجیک فاطمیه۱۴۰۳


#مناجات_فاطمی_با_امام_زمان_عج
#شام_غریبان_حضرت_زهرا_سلام_الله
#شب_زیارتی_اباعبدالله
#الهم_عجل_لویک_الفرج
#شام_غریبان


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

05 Dec, 07:02


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷



💢 کننده ی در خیبر به هق هق افتاده 💢


نشسته بود سر خاک و در بغل زانو
خجل ز چشم کبود و کبودیِ بازو

خودش به دست خودش گل به خاک می کرد و
درون خلوت خود سینه چاک می کرد و

علی که صبر جمیلش مثال عالم شد
ببین چه بود که دیگر تحملش کم شد

نه اینکه گریه کند..نه…ناله سر داده
کننده ی در خیبر به هق هق افتاده

به یاد کوچه و میخ و هجوم نامردان
به یاد غربت زهرا و گریه ی طفلان

به یاد سیلی و چشم کبود زهرایش
برای اینکه شده شام تار دنیایش

کنار مضجع او داد از جگر می زد
گهی به صورت و گاهی به روی سر می زد

دلیل اینکه ندارد قرار در سینه
مقابل نگه او شکست آئینه

چه استعاره ی خوبی چه وجه تشبیهی
شکست آینه و دانه های تسبیحی

رسید روضه به اینجا…علی پراکنده
حسین آمده تا قتله گاه پر کنده

صدای هلهله آمد..بیا..بیا..کشتیم
زدیم اکبر اورا..حسین را کشتیم

چگونه جمع کند او علیِ اکبر را
که گم نموده به این دشت پاره پیکر را

علی اکبر ارباب اربااربا شد
خداست شاهد من سخت در عبا جا شد

همین که خورد زمین لشکری تبسم کرد
عقاب در وسط معرکه تلاطم کرد

حسین دید علی را و دست و پا گم کرد
رسید در بر او ناله زد..تکلم کرد

علیِ اکبر من شد علیِ اکبر ها
و بعد کشتن تو خاک بر سر دنیا…


آرمان صائمی ۱۴۰۳/۰۹/۱۴


#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_بعد_از_شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#شام_غریبان_حضرت_زهرا_سلام_الله
#شام_غریبان


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

05 Dec, 04:28


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷


💢 امروز اما غم گرفته خانه ام‌ را 💢



دیروز بود انگار عشقت در گلم رفت‌
گفتی علی!غم‌های عالم از دلم رفت..

دیروز بود انگار با تو پا گرفتم
خندیدی و آرام دستت را گرفتم

دیروز بود انگار شب را کور کردیم
یک خانه کوچک به زحمت جور کردیم

دیروز بود انگار رونق داشت باغم
با بودن تو غم نمیامد سراغم

دیروز بود انگار گل با شمع بودیم
شب‌ها سر یک سفره باهم جمع بودیم

دیروز بود انگار دنیا کام من بود
در شهر عنوانم علی صف شکن بود

دیروز بود انگار دادم این خبر را
گفتم که زهرا هست بفروشم سپر را

دیروز بود انگار فکرم ماندنت بود
زیباترین اوقات من نان پختنت بود

دیروز بود انگار با شور جوانی
می ایستادی تا نماز شب بخوانی

امروز اما غم گرفته خانه ام‌ را
سر درد اذیت میکند ریحانه ام را

امروز اما هر نمازش بی قنوت است
هرچیز میگویم جواب او سکوت است

امروز اما راه من بن بست خورده
بانوی من سیلی ز مردی پست خورده

امروز اما بخت حیدر واژگون است
هرجای بستر را که میبینیم خون است

امروز اما سوخت مغز استخوانم
با من وصیت کرد بانوی جوانم

امروز اما غم دلم را زیرو رو کرد
از حال زهرایم مغیره پرس و جو کرد

امروز اما کوثر من در مدینه
زخم عمیق میخ در دارد به سینه

امروز اما خاک شسته جامه ام را
گم کرده ام در کوچه ها عمامه ام را..

امروز اما سر به زیر شهر هستم
دنیا بدان من با تو دیگر قهر هستم

امروز اما داغ زد بر روی داغم
فرمود وای از کشته ی خاک عراقم..

گفتم حسین دیدم دو چشمان ترش را
فرمود میبرند لب تشنه سرش را


شید پوریا هاشمی فاطمیه۱۴۰۳



#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_بعد_از_شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله
#شام_غریبان_حضرت_زهرا_سلام_الله
#زبانحال_مولا
#ای_روزگار_علی


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

04 Dec, 19:41


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷



💢 تلخ‌تر از تلخی امروز فردای من است 💢



این غریبی که ز دنیا رفته دنیای من است
اینکه خوابیده است زیر خاک زهرای من است

درب خانه سوخت و با بخت من همرنگ شد
بعد از او تنها سیاهی رنگ دنیای من است

بعد از این راحت بخوابید آی مردم ،پر کشید
اینکه خاموش است دیگر شمع شب‌های من است

رفت جانم، مانده‌ام!جسمم چگونه مانده است
زنده ماندن بعد زهرایم معمای من است

آرزویم خاک شد با او در این غربت فقط
رفتن از دنیای بی زهرا تمنای من است

جای من در کوچه رفت و جای من دستش شکست
خانه تاریک قبر همسرم جای من است

پیش چشمم ضربه ها چشمان او را تار کرد
روضه خوان این مصیبت چشم بینای من است

غربت من با جراحات تنش همدست شد
نیمی از قد کمان فاطمه پای من است

بعد از این من ماندم و یک خانه بی فاطمه
تلخ‌تر از تلخی امروز فردای من است



علی اکبر نازک کار- فاطمیه۱۴۰۳



#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_بعد_از_شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله
#شام_غریبان_حضرت_زهرا_سلام_الله
#شام_غریبان
#ای_روزگار_علی


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

04 Dec, 19:35


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷


💢 غسل تن حوریه ی زخمی چه سخت است💢


دیدی غمش آخر علی را خون جگر کرد
قرآن بخوان اسما که قرآنم سفر کرد

هرچند ساکت بود دلگرمی من بود
با رفتنش دیگر مرا بی بال و پر کرد

یادم نرفته بین محراب عبادت..
با آرزوی مرگ شب ها را سحر کرد

خون مردگی چشمهایش را ندیدم
از بس که پیش محرمش چادر به سر کرد

بیدار بود از درد اما دم نمیزد
با دردهای پیکرش مردانه سر کرد

غسل تن حوریه ی زخمی چه سخت است
از شرم آبم کرد من را محتضر کرد

مسماررا کج کرد تا که من بمانم
در پشت در پای علی سینه سپر کرد

دلشوره و دلواپسی آمد سراغش
هروقت که به معجر زینب نظر کرد..



سید پوریا هاشمی فاطمیه۱۴۰۳


#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#شام_غریبان_حضرت_زهرا_سلام_الله
#شام_غریبان


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

04 Dec, 19:26


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷


💢 یار علی جان دادی و کشتی علی را 💢




افتاده از پا از غم  افتادنش بود
جان داد آنکه شاهد جان دادنش بود

آتش زده بر هستی اش داغ جوانی
فریاد زد اسماء بریز آب روانی

شرمندگی را در نگاه حیدر آورد ...
این غسل ، یک فتاح را از پا در آورد

دست علی باز است، این اوج محن بود
حالا به دست فاطمه بند کفن بود


گفت ای سفرکرده ، ببین اشک یلی را
یار علی جان دادی و کشتی علی را

امشب شکسته دیدمت نخل امیدم
غسلت نفسگیر است ای گیسو سپیدم

درد و دل من مختصر باشد عزیزم
غسال دیدی محتضر باشد عزیزم ...

دیدی رسید از غصه ات دستم به زانو ....
در کندم اما دل نکندم از تو بانو ....

محروم کردی مرتضی را از وجودت ...
دق دادی ام امروز با روی کبودت ...


امشب کسی مانند من بی بال و پر نیست
مستأصلم من، دفن کار یک نفر نیست


ناصر دودانگه فاطمیه۱۴۰۳



#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_بعد_از_شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله
#شام_غریبان_حضرت_زهرا_سلام_الله
#شام_غریبان


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

04 Dec, 19:22


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷


💢 با گریه گفت این تن درهم نماندنی است 💢


با تو برای من غم عالم نماندنی است
با من بمان که با من و تو  غم نماندنی است

این غم کجا برم که برایم میان شهر
یک یار مانده است که آن هم نماندنی است

گفتم طبیب آمد و تا دید وضعِ در
برگشت و رفت و گفت مریضم نماندنی است

پهلو و سینه، صورت و بازو، عزیز من
با این همه جراحت مبهم نماندنی است

مرهم گذاشت زینب و دادت بلند شد
با گریه گفت این تن درهم نماندنی است

مثل خیال گشته‌ای و گفت بسترت
بیهوده است افاقه‌ی مرهم..‌. نماندنی است


سهمِ حسین بی کفنی شد، کفن چه سود ؟
وقتی کفن نه پیرهنی هم نماندنی است

تا فرصت است بوسه بگیر از حسین که..
از زخمِ نیزه‌های دمادم نماندنی است

بوسه بگیر از بدنش که همین بدن
 زیر هزار ضربه‌ی محکم نماندنی است

حسن لطفی ۱۴۰۳/۰۹/۱۴


*می‌سوزم از غمی كه ميان هزار خصم
يک يار مانده بهر تو ، آن هم نماندی‌است
(استاد حاج علی انسانی)



#مرثیه_ایام_بستری_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_فاطمی_امام_حسین_علیه_السلام
#زبانحال_مولا


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

04 Dec, 07:38


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶



💢 بعد تو زندگی من مرگ است 💢



دارم از هوش می‌روم دیگر
همسرت را صدا بزن زهرا
چقدر می‌روی به این خلوت؟
خب سری هم به ما بزن زهرا

خلوت تو شبیه معراج است
پله پله به سمتت آمده‌ام
فکر اینکه نباشی آزار است
قید دنیای بی تو را زده‌ام

حال تو خوب نیست، می‌دانم
اینقدَر بغض را به سینه نریز
اینقدر فکر دلخوشیم نباش
اینقدر گریه را نخند عزیز

بال تو زخم خورده بود اما
پا شدی پر زدی برای علی
من بمیرم برای تو که چقدر
این در، آن در زدی برای علی

کاش می‌شد که زودتر جان را
برساند به لب همین آهم
بعد تو زندگی من مرگ است
بعد تو زندگی نمی‌خواهم*

دوست دارم دوباره برخیزی
تا که با شور و شین گریه کنیم
پس بیا و بلند شو خانم
تا برای حسین گریه کنیم

خواهرش می‌رسد لب گودال
ما بقی را خودت که می‌دانی
او اُخیَّ اِلیَّ می‌گوید
تو بنیّ بنیّ می‌خوانی



حسن معارف وند- فاطمیه۱۴۰۳




#مرثیه_ایام_بستری_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_فاطمی_امام_حسین_علیه_السلام
#زبانحال_مولا


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

04 Dec, 07:13


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶


💢 هِق هِقَت، این آخرین ساعات زجرم می‌دهد 💢


باز دل‌های پریشان را پریشان‌تر مکن
با وصایایت، علی را این‌همه مضطر مکن

حرف از رفتن مزن، آتش به قلبِ من مزن
نا امیدم از خودت ای روحِ پیغمبر مکن

آتشِ دیوار و در، یک‌بار ما را سوخته
بارِ دیگر، شعله بر جان و دل حیدر مکن

حرفی ای بانوی اطهر، از حلالیَّت مگو
با علی، صحبت از این شرمندگی دیگر مکن

اشک می‌ریزی برایم، باز هم یارم شوی
این‌همه خود را فنای غربتِ رهبر مکن

لابد از غسلِ شبانه، هست منظوری ترا
صورت و بازوی خود را، مخفی از همسر مکن

عاقبت با من نگفتی از شکستِ بازویت
وقتِ غسلت، مبتلا بر ناله‌اَم آخر مکن

آیت‌اللهِ علی، آیاتِ تو از هم گسست
بیش از این، محروممان از سوره‌ی کوثر مکن

تو فقط، یکبار کردی از برای خود دعا
این‌همه عجل وفاتی زیر لب یکسر مکن

یک دعا بهر علی کن، تا خدا صبرم دهد
مرتضی را با عروجِ خویش، بی یاور مکن

مجتبای خویش را دریاب، جان فاطمه
محرمِ سِرّ خودت را زود، بی مادر مکن

هِق هِقَت، این آخرین ساعات زجرم می‌دهد
با صدای گریه‌ی خود، با خبر دختر مکن

هر سفارش‌ را که از بهر حسینت می‌کنی
از عطش حرفی به پیش دیده‌ی خواهر   مکن



محمود ژولیده فاطمیه۱۴۰۳



#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_ایام_بستری_حضرت_زهرا_سلام_الله
#زبانحال_مولا


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher



🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

04 Dec, 07:06


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶




💢 برای ماتم تو گریه کار هر کس نیست 💢


دلت ز پهلوی تو بیشتر ترک دارد
به زخم خویش از این غربتم نمک دارد

سقیفه باغ تو را غصب کرد و تا محشر
همیشه آرزویت را به دل ، فدک دارد

به من نگفت تو هم که نگفته ای ، اما
حسن به خواب ، نوای کمک کمک دارد

نگفت حتی یک زن میان شهر نبی
مگر خلیفه ! زن حامله کتک دارد؟

بنای نیتشان نیست بر ملاقاتی
هنوز دشمنمان حیله و کلک دارد

به یادگار برای حسین می ماند
لباس دوخته از خون دست ، حک دارد

حسین از پهلو ضربه می‌خورد بسیار
به شام هم زینب ، ارث مشترک دارد

برای ماتم تو گریه کار هر کس نیست
که دستهای علی در غمت الک دارد


حامد آقایی فاطمیه۱۴۰۳


#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

04 Dec, 07:01


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶



💢 رو به قبله مشو ای قبله ی بی سوی علی 💢


ای که با دست ورم کرده ی خود پای منی
با نفس های کمت نیز مسیحای منی

ماه ماه است عزیزم چه گرفته چه هلال ...
رو بگیری ز علی ، باز تو زهرای منی

ماندنت درد من  و رفتن تو زجر من است
غم امروز منی ،  حسرت فردای منی

آه زانو به بغل کردن من دیدنی است؟!
از پس پوشیه سرگرم تماشای منی

همه ی زندگی ام ،مرگ تمنا نکنی ...
خسته ای ، بی رمقی؟! باز تمنای منی

خواست  دنیای مرا تیره کند ، سیلی زد
دشمنم نیز  خبر داشت تو  دنیای منی

رو به قبله مشو ای قبله ی بی سوی علی
یار بی صحبت من ، همدم شبهای منی


ناصر دودانگه فاطمیه۱۴۰۳


#مرثیه_ایام_بستری_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#زبانحال_مولا

T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

04 Dec, 06:58


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶




💢 نگران دل خون حسنم بعد از اين ...💢



آنكه خسته شده از درد منم بعد از اين
نيست اميد به بهتر شدنم بعد از اين

بسكه لاغر شده ام سايه اي از من مانده ست
طلب مرگ فقط شد سخنم بعد از اين

ديگر از گريه ي من خسته شده همسايه
بنوسيد غريب وطنم بعد از اين

قبل از اين چهره ي زيباي حسن خندان بود
نگران دل خون حسنم بعد از اين

با همين دست كه سخت است از آن كار كشم
دلخوش از بافتن پيرهنم بعد از اين

تا به امروز كه گريان علي بودم و بس
سخت گريان شه بي كفنم بعد از اين...
.

محسن صرامی -فاطمیه۱۴۰۳


#مرثیه_ایام_بستری_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_فاطمی_امام_حسن_علیه_السلام
#مرثیه_فاطمی_امام_حسین_علیه_السلام
#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#زبانحال


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

04 Dec, 06:53


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶



💢 داره زهرا ذره ذره آب میشه... 💢

.
بخدا بده برا یه پهلوون
حرف خونش افتاده سر زبون
این علی ، علیِ سابق نمیشه
داره میمیره زنش جوون جوون
.
حال و حوصله نداره پا بشه
بره انگشت نمای کیا بشه ؟
جوری چشمشون زدن فک نکنم
دیگه این زندگی رو به را بشه
.
بمونه خونه ، خدا خدا کنه ؟
بره مسجد قنفذ و نگا کنه ؟
مردی که زنش تو کوچه خورد زمین
کجا سفره ی دلش رو وا کنه ؟
.
آره ! مردی که زنش جواب میشه
سقف خونش رو سرش خراب میشه
یه لباس نمونده اندازه اش باشه
داره زهرا ذره ذره آب میشه
.
گریه نه ! دلش بگیره را میره
توی کوچه بی سر و صدا میره
راه خونرم دیگه گم میکنه
خودشم نمیدونه کجا میره
.
بین روضه ، روضه اومد به سرم
بالای سر علیِ اکبرم
یه بابا با گریه گفت به خواهرش
راه خیمه گم شده ، کجا برم ؟
.
چجوری اکبرم و بلند کنم ؟
پسر پرپرم و بلند کنم ؟
پای زینبم به میدون وا شده
روم نمیشه سرم و بلند کنم

.
علیرضا وفایی(خیال) فاطمیه۱۴۰۳


#مرثیه_ایام_بستری_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#ای_روزگار_علی


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

04 Dec, 06:49


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶



💢 همه دیدند علمدار فقط فاطمه است 💢




می زنم جار که غمخوار فقط فاطمه است
تا ابد ماه شب تار فقط فاطمه است

دشمن ما همه دنیا بشود یا نشود
غم نداریم اگر یار فقط فاطمه است

بانویی که نظرش علت آرامش ما
شده در لحظه ی دشوار فقط فاطمه است

آن که وقتی ز کسی کار نیاید اصلا
وا نماید گره از کار فقط فاطمه است

آن که بر مردم عالم ، همه دم خیر رساند
چه به خلوت چه به انظار فقط فاطمه است

دست پرورده ی زهراست اباعبدالله
تا ابد مادر احرار فقط فاطمه است

محرم و مادر و عمخوار حسن نصرالله
قبله ی قاسم ِ سردار فقط فاطمه است

عشق حیدر نشود قسمت هر بی سر و پا
عاشق حیدر کرار فقط فاطمه است

همه دیدند که او یک تنه شد لشکر حق
همه دیدند علمدار فقط فاطمه است


محمد حسین رحیمیان -فاطمیه۱۴۰۳


#مناجات_با_حضرت_زهرا_سلام_الله
#سردار_دلها
#سید_حسن_نصرالله
#مقاومت


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

04 Dec, 06:45


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶



💢 خانم خانه، به حیدر خنده ای تقدیم کن 💢


رزق عالم را به سر انگشت خود تقسیم کن
نور جنت را به برق خنده ات تنظیم کن

آسمان را با قنوت اشک هایت جان بده
چشم بی باران ما را با غمت ترمیم کن

ای که دنیا مستمند گوشه ی چشمان توست
با نگاه روشنت آینده را تسلیم کن

تا نلرزد خانه ی دل از هجوم درد ها
باب میلت زندگانی مرا ترسیم کن

دل چرا تاریک باشد، نور قبل از نورها؟
با ولایت هر سیاهی را به من تحریم کن

قصد دارم جان دهم در وقت گریه بر شما
مادرانه جان من را وقف این تصمیم کن

تا دوباره جان بگیرد چشم های مرتضی
خانم خانه، به حیدر خنده ای تقدیم کن

حسن کردی فاطمیه۱۴۰۳

#مناجات_با_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_ایام_بستری_حضرت_زهرا_سلام_الله


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

04 Dec, 06:41


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶


💢 چه حواسی از علی پرت است بعد از فاطمه 💢
.



خانه ای که سوخته همراه با تولـیَّـتـش
هتک حرمت شد ز صاحب خانه و از ساحتش
.
خانه را گم می‌کند هر روز بعد از آن علی
مرد میمیرد اگر بر هم بریزد غیرتش
.
چه حواسی از علی پرت است بعد از فاطمه
حرف ها از خاطرش می رفت بین صحبتش
.
راه مسجد را برای مرتضایش باز کرد
فاطمه شد در مدینه حافظ امنیتش
.
صورت مردانه ی مقداد ثابت کرد که
صورت زهرا پس از سیلی عوض شد حالتش
.
فاطمه روزی هزاران بار مُرد و زنده شد 
درد میدادش شکنجه ، مرگ کرده راحتش
.
تن اگر آتش بگیرد جمع میگردد بدن
پس مقصر شعله بوده خم اگر شد قامتش
.
من اگر با هوشیاری بین شعله سوختم
بی هوا میسوخت در خیمه رقیه صورتش

.
علیرضا وفایی(خیال)-فاطمیه۱۴۰۳


#مرثیه_بعد_از_شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#آتش_زدن_بیت_وحی


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷
.

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

04 Dec, 06:38


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶



💢 غلام فاطمه در حشر غصّه ای به سینه ندارد 💢


قیام سرخی اگر هست از قیام فاطمه داریم
که ما هرآنچه که داریم از مرام فاطمه داریم

نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق، هان چه نشستید؟
مگر نه زندگی خویش از دوام فاطمه داریم

نه، انقلاب نکردیم تا درون کوفه بپوسیم
که هست کرببلایی اگر، به نام فاطمه داریم

به فکر خانه ی همسایه ایم، نان‌ و‌ مختصری عشق
اگر به سفره ی ما هست از کلام فاطمه داریم

یقین که صبح ازل ما سلام داده ایم به نورش
که شام روز ابد چشم بر سلام فاطمه داریم

غلام فاطمه در حشر غصّه ای به سینه ندارد
که ما امید شفاعت هم از غلام فاطمه داریم


محسن ناصحی- فاطمیه۱۴۰۳


#مناجات_با_حضرت_زهرا_سلام_الله


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

04 Dec, 06:36


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶


💢 قل چماقان میزدند و مرتضی کت بسته بود 💢




حال مرد داغ همسر دیده را کمتر بپرس
دیدن داغ جوان سخت است ، از حیدر بپرس

پهلوانان را غم ناموس میکوبد به خاک
باورش سخت است اما از یل خیبر بپرس

معذرت میخواهم از سادات ، روضه باز شد
زود بار انداختن سخت است از مادر بپرس

معنی لاغر شدن از درد پهلو را فقط
از همان مادر که شد هم سطح با بستر بپرس

ظاهرا اسمش مسلمان بود اما پشت در
با لگد طوری به آن در زد که از کافر بپرس

قل چماقان میزدند و مرتضی کت بسته بود
بعد از آن دیگر نمیدانم چه شد از در بپرس

بین یک لشکر زمین خوردن دوباره پا شدن
کار مردان است این را از علی اکبر بپرس
***
دیدن داغ جوان سخت است آه از کربلا
حال بابای مصیبت دیده را کمتر بپرس

تکه هایش را اگر پیدا نکردی روی خاک
جایشان را از نوک سر نیزه‌ی لشکر بپرس


وحید عظیم پور- فاطمیه۱۴۰۳



#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#آتش_زدن_بیت_وحی


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

04 Dec, 06:25


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷



💢 ما از اول شغلمان بوده گدایی درت 💢



ای همیشه سایه ات روی سر ما فاطمه
ما نبودیم و تو بودی مادر ما فاطمه

بعد بسم الله تنها بوده اسم اعظمت
صفحه صفحه زینت هر دفتر ما فاطمه

جان مولا لحظه ای هم چشم از ما برندار
تو فقط هستی در عالم یاور ما فاطمه

زندگی ما پر از بنده نوازی های توست
ای دوای درد اول آخر ما فاطمه

ترس از روز قیامت با تو بی معنا بُوَد
ای تمامی دلخوشی محشر ما فاطمه

ما از اول شغلمان بوده گدایی درت
تو بیا در لحظه های آخر ما فاطمه

ما کجا خدمت به آقازاده های تو کجا
نوکران خانه ی تو سرور ما فاطمه

بر رضای دیگران اصلا نداریم احتیاج
تا رضای توست شاه کشور ما فاطمه

ما کجا و وصف تو وقتی که پیش حضرتت
تا کمر خم می شده پیغمبر ما فاطمه

شیعه خیلی زیر دین بازوی مجروح توست
ای دلیل ذکر حیدر ، حیدر ما فاطمه



محمد حسین رحیمیان فاطمیه۱۴۰۳


#مناجات_با_حضرت_زهرا_سلام_الله


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher



🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

28 Nov, 07:15


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶


💢 گفت مادر جان بمیرم زخم پهلو بدتر است ... 💢



بوی عصیان می دهد گرچه جسارت های من
تو کرامت می کنی وقت سماجت های من

باز هم شرمنده ام از اینهمه بار گناه
باز هم می بخشی ام قبل از ندامت های من

هیچکس گوشش به حرفم نیست جز تو ای رفیق
می نشینی نیمه شب ها پای صحبت های من

بچه ی لجبازم اما دوستم داری خدا
خاک می ریزی خودت روی لجاجت های من

آنقدر تو آبرویم را خریدی پیش خلق
که کسی اصلاً نزد حرف از فضاحت های من

تا گره بر کار من افتاد، کارم شد درست
هست محتاج کمی انگور، حاجت های من

حال ما بیچاره ها با یاعلی خوش میشود
شوق ایوان نجف دارد زیارت های من

ذکر تسبیح شب جمعه حسین است و حرم
قیمتی تر میشود با او عبادت های من

با لب خشکیده در مقتل صدا می زد حسین ....
زیر و رو شد با نوک چکمه قرائت های من

گفت مادر جان بمیرم زخم پهلو بدتر است ...
از هزار و نهصد و اندی جراحت های من

اولین بار است می دزدم نگاهم را ز تو!
فکر آن پیراهنی یا این خجالت های من؟


رضا دین پرور- فاطمیه۱۴۰۳


#مناجات_با_خدا
#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_فاطمی_امام_حسین_علیه_السلام #شب_زیارتی_اباعبدالله


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

28 Nov, 07:12


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶



💢 دیگر مگو "عَجِّل وَفاتی"جانِ زهرا 💢



شمعی و من دور سرت پروانه زهرا
سوسو مزن اینقدر در کاشانه زهرا

باشد، رخت را پشت پوشیه نهان کن
اما نرو اینگونه از این خانه زهرا

آن خانه ای را که نباشی در میانش
فرقی ندارد هیچ با ویرانه زهرا

قامت کمان گردیدنت ثابت نموده
ماندی به پای عشق من مردانه زهرا

من تازه فهمیدم چه آمد بر سر تو
وقتی نشد موی حسینم شانه زهرا

با اینکه با رفتن عجینی ، " کلّمینی "
آماده‌ی کوچی چه بی صبرانه زهرا

ای یاس پرپر گشته‌ی هجده بهارم
شد واژگون عمر تو از پیمانه زهرا

آیا خبر داری که در این چند مدت
در شهر پیغمبر شدم بیگانه زهرا ؟!

ذکر قنوتت مرتضی را پیر کرده
دیگر مگو "عَجِّل وَفاتی"جانِ زهرا


عرفان ابوالحسنی فاطمیه۱۴۰۳


#مرثیه_ایام_بستری_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#ای_روزگار_علی
#زبانحال_مولا



T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

28 Nov, 07:05


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶



💢 در، در آتش سوخت؛ مسمارش نمیدانم چه شد💢




ضربه سنگین بود؛ آثارش نمیدانم چه شد
غنچه رفت از دست؛ گلزارش نمیدانم چه شد

در میان شعله قطعاً میخ، سوزان میشود
در، در آتش سوخت؛ مسمارش نمیدانم چه شد

حرف آتش شد، میان شعله مادر گیر کرد
دست و بازو سوخت؛ رخسارش نمیدانم چه شد

شاخه وقتی خم شود یعنی که وقت چیدن است
قد او خم شد ولی بارش نمیدانم چه شد

تا نفس برگشت، پیراهن پر از خونابه شد
رفت علی از حال؛ بیمارش نمیدانم چه شد

در دم و در بازدم، خس خس علی را پیر کرد
وضع او در غسلِ دلدارش نمیدانم چه شد



علی اکبر نازک کار- فاطمیه۱۴۰۳


#آتش_زدن_بیت_وحی
#حضرت_محسن_علیه_السلام
#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

28 Nov, 07:00


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷



💢 از زبان امام حسن مجتبی علیه السلام 💢



خواستم کاری کنم در کوچه ها اما نشد
خواستم با سر بگیرم ضرب سیلی را نشد

بسته شد یک چشم مادر بعد داغ کوچه ها
آنچنان که چند ماهی جز به زحمت وا نشد

یاس هجده ساله بعد از ماجرای در خمید
اینچنین حتی به پیری قدِّ یک زن تا نشد

بعد محسن هر چه با امید می گشتم ولی
بین اهل خانه یک لبخند هم پیدا نشد

فضه مادر شد برای مادرم در پشت در
مادر اما بعد محسن دیگر از جا پا نشد

عرش از خون گریه های مادرم لرزید و حیف...
حیف اما قلب مردم باز هم احیا نشد

کوچه را فردا که می شستم ز خون مادرم
دیگر این دنیا به چشمم لحظه ای زیبا نشد


حسن کردی فاطمیه۱۴۰۳


#مرثیه_فاطمی_امام_حسن_علیه_السلام
#مرثیه_کوچه_بنی_هاشم
#زبانحال


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

28 Nov, 06:57


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷



💢 قول دادی میای و باید دم مرگ... 💢



برای کارگر روضه هات شدن
میشه لطفا منم انتخاب کنی
دست و بالم خالیه اما علی
میشه روی گریه هام حساب کنی؟

یادگرفتم از مرام فاطمه
جون بدم ولی دل از تو نکنم
تا فقط یه بار به چشم تو بیام
خیلی به این در و اون در می زنم

توی تاریخ اومده  ، اهل زمین
قدر تو نمی دونستن ، آسمون!
یه روز از قدرت شمشیر دو دم
یه روز از صبر تو بند اومد زبون

هر جوری شده اذیتت کنن
بنا رو بر این گذاشتن آقا
این که وقت دیدنت سلام کنن
لیاقت می خواست ، نداشتن آقا

یه نفر تا تو رو دید توی مسیر
روشُ چرخوند و راهش رو جدا کرد
هر کسی پشت سر غیر تو رفت
توی هر دو دنیا پشت به خدا کرد

تو صف نماز بهت جا ندادن
تا شاید وقت دعاتو بگیرن
ولی بی خبر از اینکه نمیشه
جلوی دید خدا رو بگیرن

دوست دارم یه بار ببینمت تا که
قبل هر کسی بهت سلام کنم
قول دادی میای و باید دم مرگ
برای عرض ادب قیام کنم

شهریار سنجری فاطمیه۱۴۰۳



#مدح_و_مناجات_با_امیر_المومنین_علی_علیه_السلام
#ای_روزگار_علی


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

28 Nov, 06:49


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷



💢 به قبر فاطمه نیزه نخورده/علی رو نیزه ها بیرون آوردن 💢



.
ندیده بود از ما غیر خوبی
همونی که رسید بعدش لگد زد
نه اینکه من بگم ، تو نامه گفته
جدای از لگد ، حرفای بد زد
.
چقدر آتیش آوردن پشت در که
تموم خونمون خاکستری شد
تمومه خونواده غصه دارن
چراغ زندگیمون بستری شد
.
یه دنیا خستگی رو شونه هاشه
واسه اینه نمیتونه بخوابه
دقیقا حالت خواب و بیداریش
شبیه فردای طفل ربابه
.
دوتا از برگ گل نازک تری که
یکیشون میخ یکیشون تیر خورده
به این زخم گلو و زخم سینه
میاد که انگاری شمشیر خورده
.
نوه مادر بزرگ و دوست داره
علی اصغر میمیره واسه زهرا
هزارتا هم شباهت داشته باشن
یه فرقی هست که گریه ام میره بالا
.
به قبر فاطمه نیزه نخورده
علی رو نیزه ها بیرون آوردن
لبای خشک و خونیش رو که دیدن
همه پایین نیزه اش آب خوردن

.
علیرضا وفایی (خیال) فاطمیه۱۴۰۳



#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#آتش_زدن_بیت_وحی
#حضرت_محسن_علیه_السلام
#مرثیه_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#شب_زیارتی_اباعبدالله



T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

28 Nov, 06:43


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷



💢 تو نیت داشتی در هر شرایط یاورش باشی 💢



تو را از عرش آوردند تا که همسرش باشی
زمان پر گرفتن تا خدا بال و پرش باشی

تو را از عرش آوردند وقت خطبه ی حیدر
به جای هر کسی که نیست پای منبرش باشی

تو را از عرش آوردند تا در یک زمان یکجا
نمایی از خدا و انبیاء و حیدرش باشی

تو را از عرش دستان خدا آورد اینجا که
دلیل برتری آخرین پیغمبرش باشی

نگین عرش هستی و نگین خاتم نوری
خدا از عرش آوردت که تو انگشترش باشی

عجب آب و هوایی دارد آن جا از بهشتی که
علی ساقی کوثر باشد و تو کوثرش باشی

تو را دنیا نیاوردند که پهلو بگیری و
علی یک باغبان باشد ، تو یاس پرپرش باشی

به پشت درزمین خوردی وثابت شدبه مولا که
تو نیت داشتی در هر شرایط یاورش باشی

محمد نجاری- فاطمیه۱۴۰۳


#مناجات_با_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#فقط_حیدر_امیر_المومنین_است


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

28 Nov, 06:40


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷



💢 آه ای عزیز مادر ، الجار ثم الدار 💢


دیدم که مادرم شب جمعه شب قرار
گل می‌گرفت باغ قنوتش برای یار

پیوسته در نماز و رکوع و سجود خود
کوه قیام داشت و چشمان آبشار

قدش خمیده بود ولی تا عمود صبح
از شانه‌های خسته‌ی شب می‌گرفت بار

از بس که وصل بود در آیینه‌ی خدا
جبریل را ز واسطه‌ی وحی زد کنار

از صبح سابقون به شب آخرالزمان
دست دعای مادر من بود در گذار

اما در این مناظره‌ی عشق هرچقدر
در صحن گریه‌هاش نشستم به انتظار

دیدم دمی برای خودش پر نمی‌زند
وقتی که روی بال دعا می‌شود سوار

رفتم سلام کردم و گفتم پس از سلام
ای برقرارِ بر سر سجاده بی‌قرار

از هرکسی میان قنوت اسم برده ای
الا خودت که پیش خدا داری اعتبار

از این سپاه تربت تسبیح پس چرا
یک دانه هم نگشت برای خودت نثار

اشک از کبود صورت خود پاک کرد و گفت
آه ای عزیز مادر ، الجار ثم الدار


وحید عظیم پور- فاطمیه۱۴۰۳


#مناجات_با_حضرت_زهرا_سلام_الله


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher

🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

28 Nov, 06:34


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶




💢 این علی ، علی سابق نمیشه 💢


قربونت برم چرا بلند شدی؟
چرا انقد آب و جارو میکنی
من که میدونم با چه شرایطی
خودتو پهلو به پهلو میکنی

یه ذره بیا بشین کنار من
بخدا خسته ی خسته م ، بریدم
یه ذره بخند برام دختر عمو
خیلی وقته خنده هاتو ندیدم

بیا حرف غصه و غم نزنیم
بیا از روزای خوبمون بگیم
روزی که محرم همدیگه شدیم
روزی که تو اومدی تو زندگیم

اون روزا که زنده بود پیمبر و...
مارو تو سختیا تنها نمی ذاشت
یادته حتی به ظاهرم که بود...
مدینه حرمت این خونه رو داشت

فاطمه روز غدیرو یادته...
بهترین روز علی بود بخدا
همه دیدن و شنیدن ولی باز...
هیچ کدومشون نموند کنار ما

پهلوون عرب و عجم بودم
یادته روزای فتح خیبرو
ذکر یا زهرا میگفتم زیر لب
وقتی از جا درآوردم اون درو

یکه تاز خندق و حنین بودم
ذوالفقار بود پر شالم همیشه
فاطمه گریه نکن ، قبول دارم
این علی ، علی سابق نمیشه

بیا اصلا دوتایی گریه کنیم
قربون اشک چشات دختر عمو
بیا لااقل تو این گریه هامون
غصه های دلتو بهم بگو

بگو اون روز ، با حسن ، تو کوچه مون
چی شده که از علی رو میگیری
چرا وقتی از زمین بلند میشی
دستتو همش به پهلو میگیری

دو سه ماهه شب و روز تو خونه مون
صدای گریه و آه و زاریه
گریه هات با همیشه فرق میکنه
گریه هات ، گریه ی بی قراریه

بی قراری واسه دیدن بابات
خسته ای از این زمونه می دونم
می دونم باید ازت دل بکَنَم
به جون بچه هامون نمی تونم

شنیدم گفتی به زینب که برات
بغچه ی خلعتیا رو بیاره
راستی دختر کوچولوی من و تو
از قرار بعدی مون خبر داره؟

گفتی که کجا به دادش می رسیم؟
گفتی میرسیم کنار قتلگاه؟
اونجا که حسینش و سر میبُرن
روزگار همه مون میشه سیاه

پوریا باقری - فاطمیه۱۴۰۳



#مرثیه_ایام_بستری_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_فاطمی_امام_حسن_علیه_السلام
#مرثیه_فاطمی_امام_حسین_علیه_السلام
#مرثیه_فاطمی_حضرت_زینب_سلام_الله
#شب_زیارتی_اباعبدالله
#زبانحال_مولا


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher



🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

28 Nov, 06:30


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶



💢 خانُم ! بیا جان علی ترک سفر کن 💢




بانوی پر دردم مداوا می‌شد ای کاش 
از بستر بیماری اش پا می‌شد ای کاش 

باران رحمت می‌شد از چشم تو جاری 
با عطر یاست می‌شود دنیا بهاری 

با چشم کم سویت نگاهم کردی بانو 
آشفته بودم روبه راهم کردی بانو 

تنها تو کردی اعتنا بر هر کلامم 
تنها تو می‌گفتی "علیکم" بر سلامم 

یک جای سالم پس چرا در پیکرت نیست ؟
جز دشت آلاله میان بسترت نیست؟

سرچشمه ی باغ پر از احساس هستی 
تنها پناهم در عوام الناس هستی


برخیز و برکش پرده از رازی دوباره
اعجاز کن با چادر ، اعجازی دوباره

من بی وضو نام تو را هرگز نبردم
وقتی هزاران آیه در وصفت شمردم

با این قد تا خورده ، آبم کرده ای باز
جارو نکش ، خانه خرابم کرده ای باز

دستاس را حرکت درآوردی نفهمم
هر بار پیراهن عوض کردی نفهمم

این درد بازو در قنوتت حرف دارد
طرز نگاه در سکوتت حرف دارد

برخیز و برپا کن شکوه آیه ها را
لبریز از خیر و دعا همسایه ها را

بالاتر از ادراک مردم شد مقامت 
هرگزنشد در کوچه حرف از احترامت 

قربانی دست حسودان غدیری
وقتی که رفتی حق خود را پس بگیری

بعد از گذر از کوچه هم رنگ غروبی
می خواستی اذعان کنی همواره خوبی

چون کشتی بشکسته پهلو میگرفتی
من محرمت بودم ولی رو میگرفتی

باشد نگو اما حسن دق میکند ...اه
شب ها میان خواب هق هق میکند ...اه

دیوار و درب کوچه‌ها با من سخن گفت 
آه از حسن آه از حسن آه از حسن گفت

ازضرب دست مردکی ناپاک می‌گفت 
از زیور گوشت به روی خاک می‌گفت 

عرش خدا را ضربت سیلی تکان داد 
جای سرت را روی دیواری نشان داد

سخت است در دنیا بدون یار بودن 
بی تو کنار سفره ی افطار بودن 

اصلاً نمی‌خواهم که با این سر به زیری 
حتی برایم لقمه ی نانی بگیری

روز گذشته چاره ای تدبیر کردم
لولای درب خانه را تعمییر کردم

میخی که شد دردسرت را کندم ازجا
آسیب زد بال و پرت را ‌کندم از جا

خانُم ! بیا جان علی ترک سفر کن
از یادگار مُحسنت صرف نظر کن

با داغ تو می لرزد ارکان نمازم
کز چوب این گهواره تابوتی بسازم

حس میکنم دردی که روی دوش داری 
وقتی که زینب را تو درآغوش داری

برخیز و بر احوال زینب مادری کن
فکری به حال لحظه ی بی معجری کن

باید بمانی تا رُخ ماهش ببوسی
آن دم که چادر سر کند روز عروسی

پاک و زلال و صاف تر از رود دجله
خوب است دختر را بَرد مادر به حجله

دیدم به نقش صورت خود غنچه داری
یک پیروهن ، چندین کفن در بقچه داری

فکری برای زینبت در کربلا کن
سرمایه ای در عصر عاشورا جداکن

غم نامه ای دیگر مهیا کن برایش
یک معجر و یک روسری تا کن برایش

این عهد را از روز اول با تو بستم
درقتلگه همراه زینب با تو هستم

مجید قاسمی- فاطمیه۱۴۰۳


#مرثیه_ایام_بستری_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_فاطمی_امام_حسن_علیه_السلام
#مرثیه_فاطمی_امام_حسین_علیه_السلام
#مرثیه_فاطمی_حضرت_زینب_سلام_الله
#زبانحال_مولا



T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

28 Nov, 06:26


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶




💢 در کرببلا رسم ولی جور دگر بود 💢


رسم است کسی رخت اگر بست ز دنیا
از خاک سفر کرد سوی عالم بالا ...

تا درد نگیرد دل طفلان عزیزش
از خانه ی او جمع کنند البسه اش را

مقصود، از این کار  فراموشی داغ است
تا گل نکند ، خاطره های متوفی ...

بردند .... ولی علت رنجیدن زینب
مویی ست که جامانده روی شانه زهرا

در کرببلا رسم ولی جور دگر بود
می شد بدنی دستخوش غارت اعدا ...

بردند هرآنچه به تنش بود به غارت
یک قوم نهادند پی اش پای به صحرا

بانوی علی خصلت منت نکشیده
افتاد سر کهنه لباسی به تمنا ...

ای کاش کنون که شده صد پاره تن او
بر اهل و عیالش برسد پیرهن او...



ناصر دودانگه- فاطمیه۱۴۰۳



#مرثیه_بعد_از_شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_فاطمی_امام_حسین_علیه_السلام
#مرثیه_فاطمی_حضرت_زینب_سلام_الله
#شب_زیارتی_اباعبدالله


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher



🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

28 Nov, 06:17


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶



💢 گفتم که شبی گریه کنم بی کفنی را ...💢



خاموش مکن شمع شب انجمنی را
ای زخم دگر زجر مده همچو منی را

منظور من از پلک زدن عرض سلام است
جان خسته ندارد رمق دم زدنی را ...

بگذار نفس تازه کنم،  درد  حیا کن
آزار مده شب به شب  آزرده تنی را  


گفتم به مزاری که ندارم بنویسند
چل مرد گرفتند نفس های زنی را

بعد از غم پیغمبر و محسن ، شب آخر
گفتم که شبی گریه کنم بی کفنی را ...

ای کاش نلرزی سحر آخرم، ای دست
تا هدیه کنم بر پسرم  پیرهنی را ...

درد است که با چشم کبودت ته گودال
در زیر سم اسب ببینی بدنی را ...



ناصر دودانگه- فاطمیه۱۴۰۳


#مرثیه_ایام_بستری_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_فاطمی_امام_حسین_علیه_السلام
#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#زبانحال
#شب_زیارتی_اباعبدالله


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

28 Nov, 06:14


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷




💢 این سعادت قسمتم شد که به شکل آسیاب 💢


تخته سنگی بوده ام یک روز بین کوهها
در دل یک معدن تاریک با اندوهها

زندگی میکردم اما آه ، از این زندگی
سنگها هم داشتند اکراه ، از این زندگی

ساکت و بی فایده ، افتاده بودم یک‌ طرف
نه عقیق سرخ بودم نه چنان دُرّ نجف

ناگهان با اتفاقی خانه ام تغییر کرد
تیشه ای خورد و مرا هم راهی تقدیر کرد

این سعادت قسمتم شد که به شکل آسیاب
با جهاز فاطمه رفتم به بیت بوتراب

گرچه کم بود آن جهاز اما پر از اخلاص بود
بار سنگین جهاز فاطمه دستاس بود

شب سر سجاده اش پروانه میشد فاطمه
روز هم مشغول کار خانه میشد فاطمه

بین کار خانه دائم دل به دریا میزدم
بوسه ها بر پینه های دست زهرا میزدم

مثل آن حال نماز و تیر پای بوتراب
خون ز دست فاطمه میریخت پای آسیاب

هر کجا که طاقت اشک حسینش را نداشت
گاه سلمان و گهی جبریل را پایم گذاشت

آسیابم چرخ وقتی زد به دست فاطمه
دیدم عالم نیز میچرخد به دست فاطمه

در تمام سالها سنگ صبورش بوده ام
شاهد هق هق زدن پای تنورش بوده ام

گندمش را آرد میکردم برای بچه هاش
نان که میشد سائلش میخورد جای بچه هاش

من در این خانه کرامتها ز بانو دیده ام
پخت چندین قرص نان با درد پهلو دیده ام

دیدم آن دستی که نان میداد دست سائلین
ضربه های محکمی خورد از غلاف قاتلین

دیده بودم بت پرستی پشت در با تیشه بود
این طرف هم مادر توحید و بار شیشه بود

دست مادر شد کبود از کار افتاد آسیاب
تا ابد اما نمی‌افتد که آب از آسیاب

آسیاب آری به نوبت ، میرسد روز تقاص
پاسخ آن سیلی محکم که زد بر روی یاس

وحید عظیم پور- پاییز ۱۴۰۳



#مناجات_با_حضرت_زهرا_سلام_الله
#آتش_زدن_بیت_وحی



T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

18 Nov, 06:50


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷



💢 اندازه ی یک مرد جنگی زخم دیدی 💢




غم داری و با مرتضی چیزی نگفتی

از آنهمه رنج و بلا چیزی نگفتی


همسایه ها مرگ تو را می خواستند و

در حقشان غیر از دعا چیزی نگفتی


من محرمت بودم ولی شرمنده کردی

کردی مراعات مرا چیزی نگفتی


اندازه ی یک مرد جنگی زخم دیدی

اما جلوی بچه ها چیزی نگفتی


خسته نباشی،نان نپز،راضی نبودم

زحمت ندادی فضه را چیزی نگفتی


دستاس را شستی که چشم من نیوفتد

از زحمت زخمت چرا چیزی نگفتی


شانه ز درد شانه ات بالا نیامد

با زینب از این ماجرا چیزی نگفتی


دیدی که قلبم سوخته شکوه نکردی

سیلی که خوردی بی هوا چیزی نگفتی


حیدر فدای غیرتت بانوی حیدر

افتاده بودی زیر با پا چیزی نگفتی


این زد تو را،آن زد تورا، اما عزیزم

تو مادری کردی به ما چیزی نگفتی


زانوی حیدر با تن تابوت لرزید

جز رفتنت این روزها چیزی نگفتی


کابوس تو پیراهن خونیست ،درخواب

جز یا حسین و کربلا چیزی نگفتی


مجید احدزاده آبان ۱۴۰۳



#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_ایام_بستری_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_بعد_از_شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله
#زبانحال_مولا


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

18 Nov, 06:18


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷



💢 بعد از این جانی ندارد مرتضی  زهرا که نیست 💢



زود ما را می‌خرند اهل کرم  زهرا که هست
می‌رسد از دست خوبان دَم‌به‌َدم  زهرا که هست

این و آن گفتند روی ما حسابی باز کن
گفتم آنان را: چه غم از بیش و کم  زهرا که هست

راهِ ما را فاطمه ترسیم کرده، بعد از این
برنمی‌گردیم حتی یک قدم  زهرا که هست

عاقبت دنیا به زیر بیرق ما می‌رود
تاکه می‌سازیم نقش هر علم  زهرا که هست

آنکه دارد بیم، همخون من و تو نیست نیست
شیعه پیروز است، بر شامِ ستم  زهرا که هست

مستحق یک زیارت نیستیم اصلاً، ولی
نه، نمی‌گردیم دلتنگِ حرم  زهرا که هست

سفره‌ی ما نیست خالی، مادریش را ببین
می‌رسد پشت هم از آلِ کرم  زهرا که هست

یک مدینه دشمنِ نام علی بود و علی..
..روز و شب می‌گفت ای دنیای غم  زهرا که هست

بعد زهرا مادرِ این خانه دیگر زینب است
دشمنش فریاد می‌زد پشت هم  زهرا که هست

بعد از این جانی ندارد مرتضی  زهرا که نیست
رفت و ای دنیا ندانستی تو هم  زهرا که هست

حسن لطفی - آبان ماه۱۴۰۳



#مناجات_با_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_بعد_از_شهادت_حضرت_زهرا_سلام_الله


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

18 Nov, 06:16


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷



💢 زهرا اراده کرد که پیر علی شود ... 💢



عشق خداست عاشق زهرا خدای اوست
این شعر اگر قبول کند در ثنای اوست


تطهیر واژه ، شرط شروع قصیده است
در مدح بانویی که حسن خاک پای اوست

نور دل محمد و تاج سر علی ست
خاک درش ابوذر و سلمان گدای اوست

بالله علی و فاطمه یک روح واحدند
زهرا فدای حیدر و حیدر فدای اوست

فرزند او به سن کمش هم بزرگ ماست 
در هر دل شکسته در عالم هوای اوست

زهرا دلش شکست ، پدید آمد انکسار
این اشک ما نواده ای از اشکهای اوست

زهراست مستند ، به سند احتیاج نیست
باغ فدک کم است ، دوعالم برای اوست


این در ،چه سالم و چه شکسته  امید ماست
اکسیر جاودانه ، غبار سرای اوست


در انتظار خوردن پایی به در مباش
ای اهل گریه روضه ی زهرا  دعای اوست

گویا به خانه آمدنش هم نشسته بود
یک طفل پیر ، باخبر از ماجرای اوست

زهرا اراده کرد که پیر علی شود ...
تابوت شرمسار  غم انحنای اوست


ناصر دودانگه ۱۴۰۳

#مناجات_با_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

18 Nov, 06:12


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷



💢 حیدر ندارد جز تو هم صحبت عزیزم 💢



از چه نداری جز اجل حاجت عزیزم
گشتی چرا این قدر بی طاقت عزیزم

حرفی بزن جانم به لبهایم رسیده
حیدر ندارد جز تو هم صحبت عزیزم

اصلا نمی آید ،  نمی آید به قرآن
این سن و سال کم  ، به این قامت عزیزم

در این محل خیلی تو دیدی بی محلی
با تو چه کرد این شهر بی غیرت عزیزم

آه ای پناه امن ِ این عالم نداری
حتی میان خانه امنيت عزیزم

سیلی ، لگد ، آتش ، غلاف و تازیانه
چه خوب داد اجر تو را امت عزیزم

طوری کتک خوردی که می گردد اضافه
یک درد بر درد تو هر ساعت عزیزم

تو زنده هستی و زن همسایه امروز
بر زینبت گفته است تسلیت عزیزم

زهرا برو خیلی کشیدی درد ، خیلی ....
راحت بخوابی بعد از این راحت عزیزم

می بینمت در کربلا وقتی حسینم
افتاده مانند تو با صورت عزیزم
.......

تو گشته ای محروم از ارث و حسینت
محروم می گردد ز مهریه ات عزیزم ...



محمد حسین رحیمیان آبان ۱۴۰۳


#مرثیه_ایام_بستری_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#زبانحال_مولا


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

18 Nov, 05:56


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶



💢 دست بالا بردنش سخت است حتي در قنوت 💢



بعد از آن آتش زدن در آن در سابق نشد
نه فقط در بلكه منبر منبر سابق نشد

محضر قرآن ناطق كوثرش را مي زدند
پس اين ترتيب كوثر كوثر سابق نشد

فاطمه شد يك تنه لشگر ولي،رد ميشوم
لشگر حيدر دگر آن لشگر سابق نشد

حضرت صديقه ي كبري دوچندان شد غم اش
دست او وقتي كه يار و ياور سابق نشد

دست بالا بردنش سخت است حتي در قنوت
حضرت ام ابيها مادر سابق نشد

تا قيامت مرتضي شد داغدار فاطمه
حال و روزش حال و روز حيدر سابق نشد...




محسن صرامی ۱۴۰۳


#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_ایام_بستری_حضرت_زهرا_سلام_الله
#آتش_زدن_بیت_وحی


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

18 Nov, 05:50


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷


💢 عشق زهرا و علی حبل المتین عالم است 💢



از دعای فاطمه عیسی مسیحا دم شده است
زیر پای هاجر و طفلش زمین زمزم شده است

از دعای فاطمه برگشت نور دیده اش
پیرُهن بر چشم یعقوب نبی مرهم شده است

با دعای فاطمه بخشید آدم را خدا
از دعای فاطمه است آدم اگر آدم شده است

نوح عمر خویش را از حضرت زهرا گرفت
عمر زهرا مصلحت بوده است اگر که کم شده است

انتخاب حضرت زهرای اطهر بوده است
حضرت عباس اگر که صاحب پرچم شده است

راست قامت می‌شود در پیش مخلوق خدا
آن کسی که قد او در پیش زهرا خم شده است

فاطمه نوری که در صلب پیمبر جا گرفت
نوری از نور خدا که دختر خاتم شده است

از غم دنیا و عقبی تر نگشته دیده اش
هر کسی که گوشه ی چشمش برایش نم شده است

ارزش اشک بر او را ما چه میدانیم چیست
ظاهرا یک قطره اما در حقیقت یم شده است

عشق زهرا و علی حبل المتین عالم است
دین ما با رشته های پنج تن محکم شده است

اشک او را غیر سجاده ندیده کس ولی
بعد پیغمبر گل او غرق در شبنم شده است



بهمن ترکمانی ۱۴۰۳



#مناجات_با_حضرت_زهرا_سلام_الله

T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

14 Nov, 18:42


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷


💢 هر شب حسین تشنه لب از خواب می پرد💢



زهرا مگیر از حرمم آفتاب را
بر چهره ات مبند عزیزم نقاب را

شرمنده ام که پای غریبیِ مرتضی
کردی تحمل این همه رنج و عذاب را

در روزهای صبر علی، با خطابه ات
دادی جواب دشمن حاضر جواب را

دیدی فراریان اُحد با چه کینه ای
بستند دور گردن و دستم طناب را

لعنت بر آن که با لگدی فتح باب کرد
با که بگویم آخرِ این فتح باب را

در خانه ام زدند زنم را مقابلم
زهرا حلال کن، منِ خانه خراب را

سوزاند آن که غنچه ی نشکفته ی مرا
خواهد چشید آتش یوم الحساب را

زینب کنار بسترت از حال رفته است
از بس که خوانده سوره ی اُم الکتاب را

فهمیدم از نفس زدنت، درد پهلویت...
از پلک تار و بی رمقت برده خواب را

ریحانه ی مجلله و سرو قامتم
بیچاره کرده قد خمت، بوتراب را

حالا دگر سفارش تابوت می دهی؟!
بغضم شکسته، فاطمه کم کن شتاب را

هر شب حسین تشنه لب از خواب می پرد
بگذار بازهم به برش ظرف آب را



محمد جواد شیرازی- آبان ماه ۱۴۰۳



#مرثیه_ایام_بستری_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#زبانحال_مولا


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

14 Nov, 18:24


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷





💢 زود از پیش علی‌جانت نرو ، جان حسین💢


پُشت غم پنهان شدم ، شاید مرا پیدا کنی
کاش مثل قبل در را تو به رویم وا کنی

چاه‌ها آرامش من را تمنّا می کنند
نخل‌ها تنهایی من را تماشا می کنند

هیچکس با حیدرت حرفی نمی زد در مسیر
شهر تحویلم نمی گیرد ، تو تحویلم بگیر

کَلِّمینی! دارم از این درد ، هق هق می کنم
از تو هم دیگر جوابی نشنوم ، دق می‌کنم

آسمان خانه ی من ، ماه را گم کرده است
چشم کم‌سویت دوباره راه را گم کرده است

پُشت چادر چهره‌ی خورشید را مخفی مکن
ردِّ دستِ زیر پلکت را بیا مخفی مکن

ای وضوح روشن شادیِ من! مُبهم شدی
چند وقتی می شود که آب رفتی ، کم شدی

قامت مانند سروت این اواخر دال شد
این سه ماه آخرت ولله ، سیصد سال شد

پر نداری که..، سبک‌بالی نمی آید به تو !
سن نداری که..، کهنسالی نمی آید به تو !

مثل سابق چند گامی با همان شوکت ، بیا
لااقل پیش حسن راحت برو راحت بیا

ول کن این دستاس را ، آئینه‌گردان علی!
از تنور گرم دوری کن ، تو را جانِ علی

درس سختی را علی از رنج تو آموخته
طاقت گرما ندارد صورتی که سوخته

دیده ام خود را درون آینه ، این مرد کیست؟!
فاطمه ! این مرتضی آن مرتضای قبل نیست

صحنه ای که پشت در دیدم..،علی را پیر کرد
چادر تو زیر پای چل حرامی گیر کرد

شیشه‌ی عمر علی بین در و دیوار رفت
فضه می داند فقط که تا کجا مسمار رفت

از بلورم دوده ی آتش ، تَبَلور را گرفت
دومی وقتی لگد زد..،از صدف ، دُر را گرفت

بعدِ کوچه هیچکس مانند من ‌کم‌رو نشد
دست قنفذ بشکند! بازوی تو بازو نشد

گیر افتادی میان همهمه! من را ببخش
کاری از من برنیامد فاطمه! من را ببخش

باغ خود را نذر بهبودیِ یاست می کنم
می شود قدری بمانی ، التماست می کنم

زود از پیش علی‌جانت نرو ، جان حسین
رحم کن بر خشکی لب‌های عطشان حسین

تشنه‌ای که بی صفت‌ها منع آبش می کنند
آن لبی که با نوک چکمه خرابش می کنند

دور این بی‌کس به غیر از لشکر ابلیس نیست
پیکر پاشیده ی او قابل تشخیص نیست

راهِ مــادر گفتنش را نیزه ای سد می کند
سمِّ مرکب روی جسمش رفت و آمد می کند


بردیا محمدی



#مرثیه_ایام_بستری_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_فاطمی_امام_حسین_علیه_السلام
#شب_زیارتی_اباعبدالله
#زبانحال_مولا


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

14 Nov, 18:19


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷



💢 که گفته بود که تو رفتنی شدی خانم؟ 💢



بهار زندگی ام را خزان مکن باشد؟
مرا به سوگ خودت امتحان مکن باشد؟

بمان و خانه ی مان را به نور روشن کن
بمان و خون به دل کودکان مکن..باشد؟

غذا که خواست عزیزم؟تو استراحت کن
تو کار با بدن ناتوان مکن…باشد؟

مگیر روی خودت را..علی دلش تنگ است
خراب بر سر من آسمان مکن…باشد؟

که گفته بود که تو رفتنی شدی خانم؟
نگاه بر دهن این و آن مکن..باشد؟
-
آرمان صائمی- آبان ۱۴۰۳



#مرثیه_ایام_بستری_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#زبانحال_مولا


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

14 Nov, 18:03


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷




💢 نوبت عجل وفاتی گفتنِ من آمده 💢


گفتمت برخیز از بستر ، نگفتم پر بزن
دستمال اشک را بر این دو چشم تر بزن

نوبت عجل وفاتی گفتنِ من آمده
به اجل باید بگویم خانه ام را در بزن

آتش دشمن تو را سوزاند ، من را بیشتر
باشد ای زهرا برو بر سینه ام آذر بزن

از کفن حالا که دستان تو بیرون آمده
آخرین بار است شانه بر موی دختر بزن

از کفن گفتم به یاد بی کفن افتاده ام
می روی ، گودال اما به حسینت سر بزن


حامد آقایی- پاییز ۱۴۰۳



#مرثیه_ایام_بستری_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#زبانحال_مولا
#شب_زیارتی_اباعبدالله


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher



🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

14 Nov, 17:59


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷




💢 تقدیم به امام حسین با گریز به مصیبت های امیرالمؤمنین 💢



السلام ای زاده ی زهرا حسین
ای شهید عصر عاشورا حسین

ای عزیز کوثر ای خشکیده لب
وای از آن لحظه که ابن وهب *

نیزه زد بر پهلویت پرپر شدی
گوشه ای از روضه ی مادر شدی

چهره رویِ خاک بنهادی حسین
از زمین بر عرش افتادی حسین

با تن مجروح و جسم چاک چاک
میزدی تو دست و پا در خون و خاک

خون تو  فواره زد از حنجرت
خاک گرم کربلا شد بسترت

هر نفس از سینه ات برخواست آه
چشم تو مضطر به سمت خیمه گاه

چشم خونین را که بگشودی حسین
فکر ناموس و حرم بودی حسین

غیرت الله از دلت دارد خبر
آنکه دیده همسرش را پشت در

تو ندیدی آنچه حیدر دیده است
بر زمین آیات کوثر دیده است

باب مظلوم تو در  پیش همه
با عبا پوشاند جسم فاطمه

دید حیدر جان طاها را زدند
با غلاف تیغ زهرا را زدند

آه ای مظلوم در خون غوطه ور
هست بابایت ز تو مظلوم تر


* صالح بن وهب نیزه‌ای به پهلوی آن‌حضرت زد و در نتیجه ایشان با گونه راست خود از اسب به زمین افتاد.
صالح بن وهب، از جمله ده نفری است که به دستور عمر بن سعد با اسب بر بدن امام حسین تاختند.


میثم مومنی نژاد- ۱۴۰۳


#مناجات_امام_حسین_علیه_السلام
#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#فقط_حیدر_امیر_المومنین_است
#ای_روزگار_علی
#شب_زیارتی_اباعبدالله


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

14 Nov, 17:04


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶


💢 نام ما خط خورده بود و مادرت ما را نوشت 💢



مستجاب ربنا هستیم با زهرا فقط
ما هم از اهل کِساء هستیم با زهرا فقط

زائر آن قبر خلوت  کاش می‌دیدم نهان
یک شب آنجا با شما هستیم با زهرا فقط

جان ما، بر وصله‌های چادر مادر قسم
ما به تو وصلیم تا هستیم با زهرا  فقط

نام ما خط خورده بود و مادرت ما را نوشت
پیش چشمت آشنا هستیم با زهرا فقط

خانه‌ی ما هیات است و بیت ما دارالعزاست
ساکن دارالشفاء هستیم با زهرا فقط

اهل عالم  غرق غلفت، گرم سرگرمی  ولی
ما در این دنیا کجا هستیم با زهرا فقط

قلب ما گرم است با نام بلند فاطمه
بیرقی در اعتلا هستیم با زهرا فقط

با دو تیغ غیرت و همت به خیبر می‌زنیم
ذوالفقار مرتضی هستیم با زهرا فقط

بارها رفتیم دوزخ، برد ما را تا بهشت
با خدا هستیم تا هستیم با زهرا فقط

زائر هر پنج تن هستیم و زوار خدا
موقعی که کربلا هستیم با زهرا فقط

سهم فرزندان بد را هم کناری می‌نهد
با خیال جمع ما هستیم با زهرا فقط

مادر است مادر است و مادر است مادر است
حال فهمیدم چرا هستیم با زهرا فقط

حسن لطفی ۱۴۰۳/۰۸/۲۴


#مناجات_فاطمی_با_امام_زمان_عج
#مناجات_با_حضرت_زهرا_سلام_الله


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

14 Nov, 16:47


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶




💢 زبانحال حضرت زهرا(س) با پیامبر(ص) 💢



اسیرِ بسترم بابا...ندارم قوّتی دیگر
پُر از دردم! به این دنیا ندارم رغبتی دیگر

پس از تو میروم از حال؛ لحظه لحظه با سردرد
سه ماهی میشود پایم ندارد قدرتی دیگر

سرم پایین بود و بیهوا خوردم چنان سیلی
که در چشمَم ندارم هیچ خوابِ راحتی دیگر

لگد زد بیهوا، خوردم زمین، شش ماهه ام را کشت
ندیدم محسنم(ع) را و ندارم حاجتی دیگر

نفسگیر است وقتِ سجده بازویِ ورم کرده
برای دخترت بابا!...نمانده طاقتی دیگر

از این پهلو به آن پهلو شدن با درد؛ دشوار است
ببَر پیش ِ خودت امشب مرا تا ساعتی دیگر

حسن(ع) با ذکرِ "یا شافی"* شبانه اشک می‌ریزد
ندیدم با خدا زیباتر از این خلوتی دیگر

کجایی تا ببینی بی رمق افتاده پهلویم
همان دستی که بوسیدی ندارد حرکتی دیگر

برایم ساخت تابوت و دعایش کردم و گفتم
علی(ع)جانم حلالم کن اگر شد زحمتی دیگر

پدر! تنهاییِ حیدر برایم بدترین درد است
سلام ِ بی جوابش شد برایم غربتی دیگر!


* از اسماء الهی: ای شفا دهنده




مرضیه عاطفی آبان ماه۱۴۰۳



#مرثیه_ایام_بستری_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#زبانحال


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher



🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

14 Nov, 16:45


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷



💢 بقچه را باز مکن  باز کفن را مشمار 💢



خانه‌ را بر سرم از داغِ خود آوار مکن
جارو از فضه مگیر آب شدی کار مکن

تب مکن  لرزه مکن  خوب شو و  خواب برو
لب مگز  حرف بزن  دردِ خود انکار مکن

نان نپز  خاک مگیر  آرد مکن  راه مرو
بسترت جمع مکن  کار به اصرار مکن

به خود از درد مپیچ  آب مشو  چهره نگیر
بغلی باز کن و  حالِ حسن زار مکن
 
نفسی آب بنوش  آه مکش  سرفه مکن
زخمِ خود تازه مکن  مقنعه خونبار مکن

نفسم حبس نمان  آینه‌ام خورد مشو
قسمتم خنده‌ی  نا‌مردمِ بی‌عار مکن

حرفِ تابوت نزن  باز وصیت ننویس
یاد محسن نکن و بر جگرم خار مکن

گفتمت فاصله‌گیر  آتش و بغض و لگد است
حرفی از من نزن و  تکیه به دیوار مکن

گفتم ای در مشکن  شعله نزن  سینه مسوز
زخم،  مسمار مزن  آه که مسمار مکن

بقچه را باز مکن  باز کفن را مشمار
صحبت از غسلِ تن و نیمه‌شبِ تار مکن

دست لرزان و نخ و سوزن و چشمِ تارت
آه ای یار مکن  یار مکن  یار مکن


پیراهن را بسپار و غم گودال نخور
زینبت را نشکن  صحبت دیدار مکن

زینبت زار زند دشنه‌نزن تیغ مَبُر
پیراهن را مکش و زخم تلنبار مکن

جرعه‌ای آب، لبش خشک تنش پامال است
نیزه‌ها را مشکن  این‌همه نیزار مکن

شمر برگرد، گلو را سه نفر بوسیدند
خنجرت بی‌اثر است  اینهمه اصرار مکن

حسن لطفی ۱۴۰۳/۰۸/۲۳



#مرثیه_ایام_بستری_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_فاطمی_امام_حسین_علیه_السلام
#مرثیه_فاطمی_حضرت_زینب_سلام_الله
#شب_زیارتی_اباعبدالله


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

12 Nov, 14:16


👇👇👇👇👇
@paygahsher

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

12 Nov, 14:15


💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠



💢 سبک زمینه  مدح حضرت زهرا سلام الله علیها  💢



مادر / نفسش اعجازه
چادر خاکی شو / رو سرم می ندازه
مادر / دوای هر درده
قیامت دنبالِ / نوکراش می گرده
حضرت مادر
زیر پر چادرتن این همه نوکر
با تو تماشایی تره صحنه ی محشر
حضرت مادر
بارون رحمتی - من مثل یک کویر
ای مادر حسن - دست من رو بگیر
امنا فاطمه ۴

♦️♦️

مادر / ضربان حیدر
سوامون کن توی / شلوغیِ محشر
شأنت / فوق هر ادراکه
پسرت ارباب / همه ی افلاکه
دل بی قراره
حاجت اگه داری بیا رد خور نداره
جز تو کدوم عشقی برا من موندگاره
دل بی قراره
بارون رحمتی - من مثل یک کویر
ای مادر حسن - دست من رو بگیر
امنا فاطمه ۴

♦️♦️
مادر / چرا چشمات تاره
چش زینب سمتِ / خونِ رو دیواره
مادر / چِقَدِ دلتنگی
با چهل تا مردِ / بی حیا می جنگی
افتادی از پا
آخرشم با لگدش کَنْدْ درو از جا
افتادی توی کوچه ها یکه و تنها
افتادی از پا
هیزم  آوردن و - در رو آتیش زدن
افتادی رو زمین - پیش چشم حسن
امنا فاطمه ۴
.

احسان نرگسی ۱۴۰۳



#سبک_مناجات_با_حضرت_زهرا_سلام_الله
#سبک_مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#زمینه



T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

12 Nov, 14:06


👇👇👇👇👇
@paygahsher

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

12 Nov, 14:06


💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠



💢سبک واحد سنگین یا زمزمه زبانحال حضرت زهرا سلام الله علیها 💢


می بینی علی جان دارم میرم از حال
اگه حرف رفتن زدم بعد نه سال
حلالم کن حیدر
اگه من شبیه یه یاس کبودم
اگه یار خوبی برا تو نبودم
حلالم کن حیدر

از غمت درد من دو چندانه
زندگی ما رو به پایانه
میگم ای مرد من خداحافظ
مرد شب گرد من خداحافظ

بعد پیغمبر حقتو خوردن
اشکتو این مردم در آوردن
نور این خونه دیگه کم سو شد
قاتل زهرا درد پهلو شد

ای مرد زهرا
فکری بکن برای پهلو درد زهرا
سه ماهه زینبو بغل نکرده زهرا
ای مرد زهرا
♦️♦️

می بینم علی جان که تنهات گذاشتن
هوای تو رو بعد بابام نداشتن
حلالم کن حیدر
تو این خونه باغ بهشتو سوزوندن
تو‌کوچه می دیدم تو رو میکشوندن
حلالم کن حیدر

بعد اون کوچه صد دفه م‌ُردم
یا علی گفتم تا زمین خوردم
اون‌کسی که قلبت رو سوزونده
جای دستش رو صورتم مونده

همسرت بین دشمنا رفتو
چادرش زیر دست و پا رفتو
خیلی تو کوچه با تو بد کردن
چون گل یاست رو لگد کردن

گفتن نداره
یه زن پا به ماه دیگه زدن نداره
زمین که میفته دیگه دیدن نداره
گفتن نداره

♦️♦️
علی جان حواست به این خونه باشه
حسینم که میخوابه تشنه نباشه
حسینم غریبه
علی جان بمیرم برا سوز و آهش
قرار منو تو دم قتلگاهش
حسینم غریبه

قتلگاهی که نیزه بارونه
از غمش قلب آسمون خونه
داره زینب می بینه حیرونه
شمر تنش رو هی بر میگردونه

چن نفر با پا رو تنش میرن
آه به قصد پیراهنش میرن
سمت اون گودال خواهرش میره
وقتی خنجر رو‌حنجرش میره

بی کس حسینم
سنان تو رو میزنه یه نفس حسینم
نزن پر و بالتو به قفس حسینم
بی کس حسینم



میلاد قبایی ۱۴۰۳


#سبک_مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_ایام_بستری_حضرت_زهرا_سلام_الله
#زبانحال_مولا
#واحد
#زمزمه


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher



💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

12 Nov, 14:02


👇👇👇👇👇
@paygahsher

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

12 Nov, 14:02


💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠


💢 سبک شور مناجات با حضرت زهرا سلام الله علیها 💢



ای پناه عالمین من سلام
نور ماه مشرقین من سلام
میگم از ته دلم اسم تو رو
مادر امام حسین من سلام

سلام مادر
تویی صاحب کتاب حیدر
سلام مادر
تویی بهترین ثواب حیدر
سلام مادر
تویی حجت خدا به حیدر

خدا تورو از همه بهتر آفرید
به عشق تو سوره ی کوثر آفرید
بهشتو زیر پای مادر آفرید
خدا تورو برای حیدر آفرید

مدد یازهرا

♦️♦️
عمریه که تحت امداد توام
بیشتر از همه فقط یاد توام
دنیا جای خود تو روز محشرم
شک نکن نوکر اولاد توام

سلام مادر
تویی نور جانماز حیدر
سلام مادر
همه خواهش و نیاز حیدر
سلام مادر
آره با تو سرفراز حیدر

بهشت آرزوی سینه زن‌ تویی
خدا میدونه زندگی من تویی
زیر کسا قبله ی پنج تن تویی
مادر زینب و امام حسن تویی

مدد یازهرا…


میلاد قبایی ۱۴۰۳


#سبک_مناجات_با_حضرت_زهرا_سلام_الله
#شور

T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher



💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

12 Nov, 13:59


👇👇👇👇👇
@paygahsher

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

12 Nov, 13:59


💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠





💢 سبک زمزمه روضه کوچه- زبانحال امام حسن علیه السلام 💢



تو کوچه‌ها خدا خدا کردم
من التماسِ بی‌حیا کردم
مادر من زیر کتک‌هاش بود
مادرمو ازش جدا کردم

نشد نذارم بزنه بد زد
وقتی شنید علی ، مجدد زد
خودم رو روی مادر انداختم
با گریه بابا رو صدا کردم

چشاش سیاهی رفت و اُفتادش
چشام سیاهی رفت و اُفتادم
میون گرد و خاکای کوچه
تا نفسش بیاد دعا کردم

فایده نداشت که قد کشیدم آه
چه حرفایی نگم شنیدم آخ
چادرشو از زیر پاهای
مغیره وقتی که رها کردم


چشام دیگه دو کاسه‌ی خونه
دلم خوشه بابا نمی‌دونه
داغی نشسته روی این شونه
شونمو تا براش عصا کردم

روضه‌ی کوچه درد ِسر داره
کی از دل حسن خبرداره
مادر دلش خوشه پسر داره
روضه‌مو تو سینه به پا کردم

حسن لطفی ۱۴۰۳/۰۸/۲۲


#سبک_مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_کوچه_بنی_هاشم
#مرثیه_فاطمی_امام_حسن_علیه_السلام
#زمزمه


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

12 Nov, 13:56


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶



💢 آنکه پیشش می‌کشد از او  خجالت مجتبی‌ست 💢



اصل اسماء خدا از قبل خلقت  فاطمه است
فصل پیوند نبوت با امامت فاطمه است

هر کمالی از امامان از تجلی‌های اوست
لطف‌ها زهرا، کرم زهرا، محبت فاطمه است

فیض می‌بُرد از حضورش ، جبریل و می‌نوشت
عِلم زهرا، معرفت زهرا و حکمت فاطمه است

شیعه اینک امتداد همت دیروز اوست
فتح زهرا ، رزم زهرا ، استقامت فاطمه است

فاطمه در صبر  در غیرت  در اندیشه علیست
مرتضی در عشق  در حق  بی‌نهایت فاطمه

تا که پرسیدند پشتت کیست مَردِ بی‌ زره
پاسخش می‌داد مولا _غرق حیرت_ فاطمه است

گرچه  مسکین و فقیریم و اسیر اما چه غم
ای خیال ما همیشه باش راحت، فاطمه است

ظاهراً بر چادر خود آنکه می‌زد وصله و...
باطناً می‌دوخت ما را بر ولایت فاطمه است

هر قدر هم زخم باشد عاقبت ما می‌بریم
اعتبار جبهه‌ی ما تا قیامت فاطمه است

آنکه دارد آب می‌گردد نفَس پشت نفس
اینکه می‌گوید علی ساعت به ساعت فاطمه است

آنکه پیشش می‌کشد از او  خجالت مجتبی‌ست
اینکه اما از علی دارد خجالت فاطمه است

زیر لب می‌گفت نامرد اینکه داری میزنی
بین این کوچه به شدت  بی مروت فاطمه است

کار این خانه ولی یک روز هم تعطیل نیست
با همین زخم کبود روی صورت فاطمه است


حسن لطفی ۱۴۰۳/۰۸/۲۲


#مناجات_با_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_فاطمی_امام_حسن_علیه_السلام
#مرثیه_کوچه_بنی_هاشم


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

12 Nov, 12:09


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶


💢 عمرم گره خورده به چشمان تو زهرا 💢



این بار را فکر خودت باش و دعا کن
لب وا کن و زخم کبودت را دوا کن

فکر خودت گر نیستی ریحانه ی من
فکری برای بی کسی مرتضی کن

با یک نگاه نیلی ات ای جان خانه
این کلبه ی تاریک را از نو بنا کن

یادش به خیر آن خنده های آسمانی
با خنده هایت عرش را مهمان ما کن

عمرم گره خورده به چشمان تو زهرا
فکر جدایی از مرا از خود جدا کن

با دست های زخمی از دستاس خانه
از زندگی من گره ها را تو وا کن



حسن کردی پاییز ۱۴۰۳



#مرثیه_ایام_بستری_حضرت_زهرا_سلام_الله
#زبانحال_مولا


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

12 Nov, 12:06


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶


💢 گفتم هزاران بار: یازهرا(س) أغیثیني 💢




بیچاره ام بسیار؛ یازهرا(س) أغیثیني
از دستِ روزگار؛ یازهرا(س) أغیثیني

برگشته ام با توبه مثلِ آدم و حوّا
ای رمزِ استغفار؛ یازهرا(س) أغیثیني

شرمنده ام از اینکه فاطمیه می آیم
هر بار عصیانکار...یازهرا(س) أغیثیني

ذکرِ توسّل بر تو مرهم داده بر دردم
گفتم هزاران بار: یازهرا(س) أغیثیني

این "دو عبارت" رویِ دربِ خانه ام حک شد
"ألجّار ثُمّ الدّار"، "یازهرا(س) أغیثیني"

حاجتروا شد بی برو برگرد هر کس گفت:
در سجده با اصرار؛ یازهرا(س) أغیثیني

لبریز کن اشک مرا بسیار! حالا که
داغت شده سرشار...یازهرا(س) أغیثیني

لعنت به شورایی که در آن حق، به غارت رفت
آماده شد آزار... یازهرا(س) أغیثیني

هر کوچه در خود داشت چندین منکرِ حیدر
شهری پُر از مکّار؛ یازهرا(س) أغیثیني

آشوبم و ای وای... با خشم و تشر آمد
ابلیس پایِ کار؛ یازهرا(س) أغیثیني

از هیزمی که داشت فکر آتش افروزی
از قوم ِ لاکردار؛ یازهرا(س) أغیثیني

همراهِ "در" شد شعله ور! آهی کشید و شد-
ذکرِ لبِ دیوار؛ یازهرا(س) أغیثیني

وارد نمیشد بیهوا هرگز به پهلویَت
میگفت اگر مسمار: یازهرا(س) أغیثیني

جانِ حسن(ع) "عجّل وفاتي" را نگو دیگر
ای مادرِ بیمار؛ یازهرا(س) أغیثیني

زل میزنم با گریه بر تابوت...میگویم-
با حیدرِ کرّار: یازهرا(س) أغیثیني

جانش به لب آمد علی(ع) هنگام ِ غسلِ تو
غم از دلش بردار؛ یازهرا(س) أغیثیني!




مرضیه عاطفی- پاییز ۱۴۰۳


#مناجات_با_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#آتش_زدن_بیت_وحی



T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

12 Nov, 12:01


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶




💢 یا صاحب الزمان، چقدَر گریه می‌کنی 💢





یا صاحب الزمان، چقدَر گریه می‌کنی
شب زنده دار، تا به سحر گریه می‌کنی

حق داری ای عزیز دلِ آل فاطمه 
بر پهلوی شکسته‌ اگر گریه می‌کنی

بر بازویی که دادِ علی را بلند کرد
زیرِ غلاف و ضربه‌ی در گریه می‌کنی

وقتی نشد عمو حسنَت، بینِ کوچه‌ها
دستش رسد به دفعِ خطر گریه می‌کنی

بر آن مصیبتی که چهل سال مجتبی
گرئید بی‌صدا به سحر گریه می‌کنی

بر غنچه‌ای که سقط شد از کفوِ مرتضی
حتی ندید روی پسر گریه می‌کنی

بر قطره‌ای که از نوکِ مسمار می‌چکد
بر زخمِ سینه، خونِ جگر گریه می‌کنی

پرسی ز دربِ خانه و دیوارِ کوچه نیز
این در چه سخت دیده اثر گریه می‌کنی

از دردهای مادرِ مظلومه روز و شب
وز دستمالِ بسته به سر گریه می‌کنی
  
بر خطبه‌ای که هیچکس آنرا نکرد درک
جز از خواص، چند نفر گریه می‌کنی

گاهی به کعبه، گاه نجف، گاه کربلا
بر مادرِ خمیده کمر گریه می‌کنی

عمری برای خانه نشینیِ جدّ خویش
بر حیدرِ بدونِ سپر گریه می‌کنی

تقدیر بود غسلِ شبانه برای او
تا صبح زین قضا و قدَر گریه می‌کنی

هر روز و شب، به یاسِ کبودِ مدینه ات
تا علقمه به اشکِ قمر گریه می‌کنی


محمود ژولیده -پاییز ۱۴۰۳


#مناجات_فاطمی_با_امام_زمان_عج
#مرثیه_کوچه_بنی_هاشم
#آتش_زدن_بیت_وحی
#الهم_عجل_لویک_الفرج


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher



🔶🔷🔶🔷🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

12 Nov, 11:58


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶



💢 دوباره فاطمیه آمد ای آقا ، بیا برگرد 💢



چرا ای ماهِ زیبا رویِ بی همتا ، نمی آیی؟

چرا ای یوسف گم گشته زهرا ، نمی آیی؟

بیا از پشت ابرِ غیبت ای خورشیدِ حق بیرون

بگو با من تو ای پنهان ترین پیدا ، نمی آیی؟

دوباره فاطمیه آمد ای آقا ، بیا برگرد

طناب افتاده دور گردنِ مولا ، نمی آیی؟

عزا برپا نمودیم و به در چشمانمان خشکید

مگر در مجلس انسیه الحورا ، نمی آیی؟

بیا از چادر مادر ، غبار کوچه را بردار

ببین بر روی چادر مانده رد پا ، نمی آیی؟


یونس وصالی ۱۴۰۳



#مناجات_فاطمی_با_امام_زمان_عج
#الهم_عجل_لویک_الفرج
#مرثیه_کوچه_بنی_هاشم


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher



🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

12 Nov, 11:54


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶


💢 پشت درآتیش گرفت کم نیاورد 💢




دوباره زارو زمین گیر اومدم
روسیاهم که باتأخیر اومدم
مثه هرشب تو معطلم شدی
دوباره سرقرار دیر اومدم

حرف خوبی برا گفتن ندارم
گوشیم برا شنیدن ندارم
شبونه زدم به جاده،می دونی
که پایی برا رسیدن ندارم

می خوام اشک نم نمو درست کنم
وسیله توبه مو درست کنم
خراب اومدم در خونه تو
می خوام از نو خودمو درست کنم

بعد از عمری گیر نیتم هنوز
تو دلم دنبال خلوتم هنوز
همه آماده مهمونی شدن
ولی من تو خواب غفلتم هنوز

بدجوری داد میزنه قیافه ام
که من از دست خودم کلافه ام
بعضی وقتا واقعافکر میکنم
بین این مهمونا من اضافه ام

باید آتیش تودلم درست کنم
حال و روزمو یه کم درست کنم
ازدلم پل بزنم تامدینه
برا مادرم حرم درست کنم...

...نا نجیب دست روی باورم گذاشت
قصه تلخی تودفترم گذاشت
جلوی چشم همه تو کوچه ها
پا روی چادرمادرم گذاشت

پشت درآتیش گرفت کم نیاورد
یه ذره به ابروهاش خم نیاورد
سرتاپاغصه بود اما توخونه
روغمای شوهرش غم نیاورد

هی لگدمی خورد می گفت علی علی
تو آتیش می سوخت می گفت حسین حسین
شبا با دست ورم کرده همش
پیروهن می دوخت میگفت حسین حسین...


محمد نجاری ۱۴۰۳



#مناجات_با_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#آتش_زدن_بیت_وحی


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher



🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

12 Nov, 11:50


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶



💢 حیف پهلویش به میخی خوردهِ بر در گیر کرد 💢



خبر پیچید در شهر و جماعت را صدا می‌کرد
چه غوغایی به پا می‌کرد
خبر پیچید در بینِ مدینه کینه‌ها را زیر و رو می‌کرد
دست‌ها را خوب رو می‌کرد

خبر می‌گفت امروز است روز آن
زمان کینه‌هایمان
تمام بغض‌ها و غیظ‌های ما
زمان انتقام کشته‌هایمان

خبر می‌گفت فرصت هست
زمان بردن اسب خلافت است

خبر می‌گفت باید که به تهدید و به اجبار از علی بیعت گرفت و راه بر عترت گرفت و این چنین دولت گرفت و ... تا که با ما این جماعت هست

خبر پیچید در شهر و جماعت جمع شد از هر کسی که تیغ مولا باعث اسلام او می‌شد

منافق‌ها یهودی‌ها‌ی پنهان
زَر پرستان زورگویان
دستهاشان خوب رو می‌شد

خبر می‌گفت جای حق شناسی نیست ترسی نیست می‌ریزیم راحت که هراسی نیست

خیالِ ما همه جمع است مامور است بر صبر و سکوت این مَرد
تسلیم است بی‌کس مانده ، یاری نیست با او
و غیر از صبر کاری نیست با او

ولیکن او علی هست و علی هم که علی باشد
در آندم نانجیبی گفت :
باید که همه با یک دگر  باشیم
دست کم همه سیصد نفر باشیم

همه رفتند پشت در همه جمع‌اند پشت در

تمام ناجوانمردان، اراذل، بی‌مروت‌ها
خدایا جمع بی غیرت‌ها

 همه جمع‌اند و می‌گویند او تنهاست
اینک سخت کاری نیست
 زیرا که علی را هیچ یاری نیست

علی را هیچ یاری نیست اما...
صدایی آمد از خانه صدایی که جماعت را به هم می‌ریخت
به هم،ظلم و ستم می‌ریخت
صدا می‌گفت :
تنها نیست تا وقتی که من باشم
اگرچه مَرد نه اما هزاران شیرزن باشم

صدا می‌گفت برگردید تنها پیش مرگِ بوترابم
جان فدای بوالحسن باشم

صدا می‌گفت اگر وقتش رسد
رزمنده‌‌ی او در مصافی تن به تن باشم

صدای فاطمه اما نفس‌های رسول‌الله می‌آمد آه می‌آمد
صدایی که جماعت را به هم می‌ریخت
جماعت خواست برگردد که شیطان ناله‌ای زد جمع دزدان خواست تا پاشد

که فریادی رسید از غیظ از کینه  پُر از نفرت در آن سینه:

که هیزم کو که مشعل آی مردم کو
که آتش می‌کشم امروز با این خانه صاحبخانه را ...

با آتش و با هیزم و تیغ و تبر هستیم
راحت دست کم سیصد نفر هستیم
 برگردید

فقط یک یار دارد هرچه پیش آید مُهیا من
فقط یک یار دارد یک نفر، آن یک نفر با من

فقط یک یار سد مانده
تمام فاصله تا خرقه غصب خلافت این در است و یک قدم نه یک لگد مانده...

***

خواست تا سمتی رود تا در نیفتد روی او
حیف پهلویش به میخی خوردهِ بر در گیر کرد

پشت در هِی زد نفَس اما به سینه حبس شد
ناله‌ی یا فضه‌اش در بین حنجر گیر کرد

آی در پیش حسینش چادر او گُر گرفت
وای بین دست‌های شعله معجر گیر کرد

رفت در کوچه به دنبال علی، از هر دو سو
لااقل بین چهل نامرد مادر گیر کرد

او زمین می‌خورد و آنجا آسمان می‌زد به سر
هرچه شد دستان او بر شال حیدر گیر کرد

تازیانه پیش رو ضربِ غلاف از پشت سر
در میان ضربه‌ها بالِ کبوتر گیر کرد

**

خبر در کربلا پیچید
خبر با تیغ‌ها با نیزه‌ها تا خیمه‌ها پیچید

خبر پیچید در لشکر
خبر می‌گفت جان فاطمه در بین گودال است
پامال است

خبر پیچید لشکر تا بریزد بر سرش آنجا
خبر می‌گفت یاری نیست غیر از خواهرش آنجا

خبر می‌گفت او تنهاست
ما دست کم صدها نفر هستیم....

حسن لطفی ۱۴۰۳/۰۸/۲۱



#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#آتش_زدن_بیت_وحی
#ای_روزگار_علی



T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher



🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

12 Nov, 11:46


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶


💢 همیشه وقت تنهایی تو را حس می کنم مادر! 💢



به رغم گُم شدن در بیکرانِ عشق ، پیدایی
برای رودهای تشنه‌ی دیدار ، دریایی

جهان قبل حضورت غرقِ تاریکی مطلق بود
تو آن سرچشمه‌ی نوری ، تو خورشیدی ، تو زهرایی!

خدا ، خُلق تو را سرلوحه‌ی خَلقِ عوالم کرد
برای خِلقَت باقیِ مخلوقات ، مبنایی

خلاصه می شود ذات تو در دیروزها ؟! هرگز!
تمام روزها بی‌تو نخواهد داشت فردایی

کمالات تو شرح کاملِ آیات کوثر شد
بشر دیگر نمی بیند چُنین تفسیر گیرایی

یتیم مکّه روحِ مادری را در وجودت دید
به این ترتیب ثابت شد که تو اُمِّ اَبیهایی!

به لطف قصّه‌ی " اَلْجّار ثُمَّ الدّار" ...،فهمیدیم
که قبل از سفره ات اوّل به فکر سفره ی مایی

فقیران را ، یتیمان را ، اسیران را...، پناهی تو
تو در اوج سخاوت ، هر نداری را پذیرایی!

همیشه وقت تنهایی تو را حس می کنم مادر!
همین‌جایی ، همین‌جایی ، همین‌جایی ، همین‌جایی

بگو که دوستم داری تو را جان حـسـن جانت
عجب نام دل آرایی! چه مولایی! چه آقایی!

...

برای یک پسر سخت است ، گیر افتادن مادر
ببین! کاری ز دستش برنمی آید به تنهایی

حسن هرچه تقلّا کرد ، دست دومی رد شد...
گمانم مادرش دیگر نخواهد داشت بینایی




بردیا محمدی ۱۴۰۳



#مناجات_با_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_فاطمی_امام_حسن_علیه_السلام
#مرثیه_کوچه_بنی_هاشم


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

12 Nov, 11:43


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷



💢 از دعایت ابر غفران، اشک‌ریز 💢



ای بهشت از نور رویت، دل‌پذیر
خوبی‌ات در هر دو عالم بی‌نظیر..

از دعایت ابر غفران، اشک‌ریز
از دعایت، بحر رحمت، موج‌خیز

کن دعا، تا مردمان، یک‌‌رو شوند
تا ملائک، جمله آمین‌گو شوند

کن دعا، ای عرش اعلیٰ پایه‌ات
پیش از اهل خویش، بر همسایه‌ات..

گر نمی‌گفت از تو همسر یا پدر
کس نبود از حَسب حالت، با خبر..

چون پیمبر را به رو، در، وا کنی
شرم از مهمان نابینا کنی

تاول دستان کاری، پند تو
خطِّ بند مشک، گردنبند تو

روح ایمان دیدۀ بیدار توست
با یتیمان‌ مهربانی کار توست...

در جهان، تسبیحت ای نیکوسرشت
خلق را یک در، ز درهای بهشت

از غمت ای پیش حق، با آبرو
ابر بغضی تلخ، دارم در گلو

بغضم آیا از حدیث کربلاست
یا ز یادِ دردِ پهلوی شماست؟

در دلم این بغض غوغا می‌کند
آخرِ این شعر، سر، وا می‌کند

محمدجواد محبت ۱۴۰۳



#مناجات_با_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher



🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

12 Nov, 11:41


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷



💢 من سپر بودم که نامردی به بختم زد لگد 💢




روضه‌خوان استغفرالله از عذاب‌َالنّار گفت
از بهشتی که در آتش سوخت، از اَسرار گفت

واژه‌ها از روضه‌ها گفتند جای روضه‌خوان
تا "زبانم لالِ" او از عجز در گفتار گفت

باغ را آتش زدم، باید بسوزم تا ابد
هیزم از شرمِ نمک‌نشناسی‌اش هر بار گفت

من سپر بودم که نامردی به بختم زد لگد
در، به خون آغشته، زیرِ چکمه‌ی کفار گفت

گِل شدم با اشک‌هایش، تا مبادا صورتش ...
باز خِشتم شعله خورد و سنگ شد ...، دیوار گفت

کاشکی سرنیزه‌ای بودم کنارِ ذوالفقار
تا سلاحِ قاتلانِ همسرش ...، مسمار گفت

مردِ خیبر دست بسته! کار دنیا را ببین
یک جُهود از روزگارِ حیدر کرار گفت

کاش می‌کوبیدم آن را روی تابوت خودم
یا که بی‌مسمار، در می‌ساختم ...، نجّار گفت

آن‌طرف همسایه‌ها گفتند کمتر گریه کن
مادر اما این طرف "اَلجار ثُمَّ الدّار" گفت



رضا قاسمی- آبان ماه ۱۴۰۳


#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#آتش_زدن_بیت_وحی

T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher



🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

10 Nov, 14:44


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶



💢 آتش به هیزم گفت چوب از تو شرار از من💢


با سنّ و سال کم به فضه کار می‌آموخت
زهرا به خدمتکار مادروار می‌آموخت

او بی معلم بود اما از زکات علم
به مریم و به آسیه بسیار می‌آموخت

پیراهنی را پیش زینب دوخت و هر رج
یک مرتبه میدوخت و یک بار می‌آموخت

خرمای بیت او وفا را یاد سلمان داد
بخشش ز گردنبند او عمار می‌آموخت

می‌گفت مولانا علی ، طوری که میثم هم
از لحن زهرا تا به روی دار می‌آموخت

زهرا مع الفارغ شبیه تیغ حیدر بود
چون ذوالفقار از فاطمه پیکار می‌آموخت

هرلاله در باغ علی گل کردن خود را
از زخم بسترهای این بیمار می‌آموخت

فرمود پیغمبر که زهرا بضعة منی
ای کاش این را نیز یار غار می‌آموخت

آتش به هیزم گفت چوب از تو شرار از من
پس اولی از دومی آزار می‌آموخت

پروانه هی می‌سوخت و می‌گشت دور شمع
پروانه درس معرفت به نار می‌آموخت

در هی تکان خورد و به روی فاطمه افتاد
ای کاش آن لحظه در از دیوار می‌آموخت

میخ در این خانه بودن هم سعادت داشت
ای کاش یک ذره وفا مسمار می‌آموخت

زهرا شجاعت را که یاد زینبش میداد
آتش جسارت کردن از اشرار می‌آموخت

زینب به سن خردسالی کربلا را دید
زینب که صبر از حیدر کرار می‌آموخت

زهرا به زینب هیبت گفتار می‌آموخت
رفتن میان کوچه و بازار می‌آموخت


وحید عظیم پور ۱۴۰۳


#مناجات_با_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_فاطمی_حضرت_زینب_سلام_الله
#آتش_زدن_بیت_وحی

T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

10 Nov, 14:37


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶



💢 پیش من ابالحسن گریه نکن 💢



نبینم اشکُ تو یِ چشات علی
دیدی عاقبت شدم فدات علی
روزی که سپر فروختی یادته
من بجاش سپر شدم برات علی

خنده ها و خوشی هامون یادته
از رو هم ، شرم و حیامون یادته
پدرم دستامونو به هم سپُرد
زیر لب میکرد دعامون یادته

دعا میکرد بمونیم برای هم
همدم و همدل و هم صدای هم
تازه فهمیدم چی میدید که میگفت
الهی که پیر بشید بپای هم

منکه پیر شدم علی به پای تو
مثل محسنم شدم فدای تو
اگه صد بارِ دیگه زنده بشم
باز دو باره میمیرم برای تو

پیش من ابالحسن گریه نکن
پیش تو منو زدن گریه نکن
با نَوَد زخم  اُحُد دم نزدی
حالا با یه زخم من گریه نکن

حلالم کن که من از پیشت میرم
حلالم کن  تو خونه ات سر به زیرم
رو مو بر می‌میگردونم غصه نخور
بخدا که  مجبورم رو بگیرم

تو خودت میبینی دست به دیوارم
با سوالِ تو جوابی ندارم
این یه رازیه  برا من و حسن
مجبورم تو خونه چادر بزارم....




میثم مؤمن نژاد


#مرثیه_ایام_بستری_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مرثیه_حضرت_زهرا_سلام_الله
#زبانحال


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

06 Nov, 16:25


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷



💢 شبِ میلادِ دلدارِ حسین(ع) است 💢




خدا عیدیِ محشر داده امشب
به دستِ پنج تن؛ زر داده امشب
به حیدر(ع) باز کوثر داده امشب
به کوثر؛ باز حیدر(ع) داده امشب

تمام ِ عرش و فرش و جزر و مد را...
علی(ع) فورا به نامش زد سند را

به پایان رفت شام ِ تیره؛ مردم
سپیدی شد به ظلمت چیره؛ مردم
نگاهش شد به خواهر خیره؛ مردم
حسن(ع) شد صاحبِ همشیره؛ مردم

وجودش نذرِ شاهِ عالمین است
وَ نام دیگرش ذُخرُالحسین(ع) است

کنارش شرم؛ با حیرت رسیده
وقارش از خودِ غیرت رسیده
بیا که اسوهٔ جرأت رسیده
برای بانوان زینت رسیده

حجابش راه را بر هرزگان بست
نخی از چادرش مرز بهشت است

جهادِ فوقِ عارفانه را داشت
میانِ خانه؛ مکتب-خانه را داشت
مقام ِ عالم ِ فرزانه را داشت
ولایتمندیِ جانانه را داشت

فراوان و فراوان گفت: حیدر(ع)
پس از تفسیرِ قران گفت: حیدر(ع)

دمادم دوری از عصیان و پرهیز-
برای توبه کاران کرده تجویز
وجودت شد به یادش معرفت-خیز
بخوانش با لقب هایِ دل انگیز

شفیقه، کامله، حِلما، جلیله
عطیّه، سیّده زینب(س)، عقیله

گرفت از کفر؛ در کوفه عنان را
نگه میداشت با لحنش؛ زمان را
کشید آنگاه که خط و نشان را-
نشان میداد یک رزم ِ عیان را

نشسته با حیا در صدر، زینب‌(س)
علی(ع)منسَب، جَلیلُ القَدر، زینب(س)

شبِ میلادِ دلدارِ حسین(ع) است
همانکه عشقِ بسیارِ حسین(ع) است
لبش مشغولِ تکرارِ حسین(ع) است
فقط مشتاقِ دیدارِ حسین(ع) است

پس از عباس(ع) هم آرام ِ جان بود
علمدارِ جدیدِ کاروان بود

بخوان والعصر و أعطینا و أسرا
به دُورِ حضرتِ آیاتِ عُظمی
چنان دل کَند از لذّاتِ دنیا
که در چشمش بلایا شد"جمیلا"

پرستارانه می آورد مرهم
ندید از نینوا هر چند جز غم
*
غروبِ کربلا یادش نمیرفت
فرودِ نیزه ها یادش نمیرفت
تقلّایِ قفا یادش نمیرفت
تنِ بر بوریا یادش نمیرفت

حسينش(ع) غرق در دریایِ غم بود
نگاهِ آخرش سمتِ حرم بود

دلش را بُرد؛ بابایِ رقیه(س)
چه غمگین بود دنیایِ رقیه(س)
هجوم و آتش و پایِ رقیه(س)
امان از حالِ نجوایِ رقیه(س)

سرِ بابا... خرابه... تازیانه...
شبیه فاطمه(س)...غسلِ شبانه...





مرضیه عاطفی آبان ماه ۱۴۰۳



#ولادت_حضرت_زینب_سلام_الله
#مدح_و_مناجات_با_حضرت_زینب_سلام_الله


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher



🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

06 Nov, 16:23


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶



💢 زینب رسیده است که وقت تنزلش 💢




زینب رسیده پای پیمبر بایستد
از شوق روی فاطمه حیدر بایستد
زینب رسیده باز که قرآن بخواند و
چشمش به روی سوره کوثر بایستد
زینب رسیده است که وقت تنزلش
قلب فرشته در صف محشر بایستد
زینب رسیده زینت اسم علی شود
اسمش کنار واژه ی مادر بایستد

زینب که جمعِ پنج تن از نور داور است
باید قبول کرد که زهرای دیگر است

قرآن یکی، حساب یکی و خدا یکی
زهرا یکی، علی یکی و مصطفی یکی
در ازدحام ِ دور و بر خانه ی علی
این دستِ خالی است یکی و گدا یکی
زنجیره های عشق حسینیم و زینبیم
"ما عاشقیم غالباً از هر دو تا یکی"
تنها قنوت فاطمه خیرش به ما رسید
می گیرد از هزار دم ربنا یکی

با او یکی یکی به خدا می رسیم ما
دور ضریح کرببلا می رسیم ما

باید دلیل، آیه ی قرآن بیاورند
یعنی به پای مردی ات ایمان بیاورند
از سر گذشته آب، اگر حرف غیر توست
سر را برای چه؟ تو بگو جان بیاورند
موران کنار بارگهت صف کشیده اند
بانو اشاره کن که سلیمان بیاورند
وقتی تویی مدافع حرم آل فاطمه
اصلا" چرا که زیره به کرمان بیاورند
دوران غربت تو گذشته اشاره کن
عباس های لشکر دوران بیاورند

ما را هنوز این دم و این نوحه برلب است
بعد از حسین، قافله سالار زینب است




رضا دین پرور ۱۴۰۳



#ولادت_حضرت_زینب_سلام_الله
#مدح_و_مناجات_با_حضرت_زینب_سلام_الله


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher



🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔶🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

06 Nov, 16:19


💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸



💢 ولادت حضرت زینب سلام الله علیها-گریه جبرییل 💢



روايت شده است كه پس از ولادت حضرت زينب (س)، حسين (ع) كه در آن هنگام كودك سه چهار ساله بود، به محضر رسول خدا (ص) آمد و عرض كرد:

((خداوند به من خواهرى عطا كرده است )). پيامبر(ص) با شنيدن اين سخن ، منقلب و اندوهگين شد و اشك از ديده فرو ريخت . حسين (ع) پرسيد:
((براى چه اندوهگين و گريان شدى ؟)). پيامبر(ص) فرمود: ((اى نور چشمم ، راز آن به زودى برايت آشكار شود.))تا اينكه روزى جبرئيل نزد رسول خدا (ص) آمد، در حالى كه گريه مى كرد، رسول خدا (ص) از علت گريه او پرسيد، جبرئيل عرض ‍ كرد:

((اين دختر (زينب ) از آغاز زندگى تا پايان عمر همواره با بلا و رنج و اندوه دست به گريبان خواهد بود؛ گاهى به درد مصيبت فراق تو مبتلا شود، زمانى دستخوش ماتم مادرش و سپس ماتم مصيبت جانسوز برادرش امام حسن (ع) گردد و از اين مصايب دردناك تر و افزون تر اينكه به مصايب جانسوز كربلا گرفتار شود، به طورى كه قامتش خميده شود و موى سرش سفيد گردد.))

پيامبر (ص) گريان شد و صورت پر اشكش را بر صورت زينب (س) نهاد و گريه سختى كرد، زهرا (س) از علت آن پرسيد.
پيامبر (ص) بخشى از بلاها و مصايبى را كه بر زينب (س) وارد مى شود، براى زهرا(س) بيان كرد.
حضرت زهرا (س) پرسيد:
((اى پدر! پاداش كسى كه بر مصايب دخترم زينب (س) گريه كند كيست ؟

پيامبر اكرم (ص) فرمود:

((پاداش او همچون پاداش كسى است كه براى مصايب حسن و حسين (ع) گريه مى كند))(3)



3- الخصائص الزينبيه ، ص 155 ناسخ التواريخ زينب (س) ص 47



#مقتل
#روایت
#زندگینامه_حضرت_زینب_سلام_الله 
#ولادت_حضرت_زینب_سلام_الله

T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

06 Nov, 16:17


💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸



💢 تغذیه زینب سلام اللَّه علیها از زبان پیغمبر اسلام ص 💢


حضرت زينب (س) مانند دو برادرش حسن و حسين (ع) از زبان رسول الله (ص) تغذى مى كرد.
همان طور كه در بسيارى از اخبار آمده است ، پيغمبر (ص) زبان خود را در دهان حسنين مى گذاشت ، آنان با مكيدن زبان پيغمبر تغذيه مى شدند و از همين طريق گوشت و پوست بدنشان مى روييد و رشد مى كرد، در مورد حضرت زينب (س) نيز همين عمل را انجام مى داد.

در جلد اول از كتاب خرايج راوندى (صفحه 94) معجزه يكصد و پنجاه و پنج (155) از حضرت صادق (ع) چنين روايت كرده است :

امام صادق (ع) فرمود: پيغمبر (ص) پيوسته نزد فرزندان شير خوار فاطمه مى آمد، از آب دهان خود آنان را تغذيه مى كرد و سپس به فاطمه (س) مى فرمود به آنان شير ندهيد))(7)

7- پيام آور كربلا، ص 17

#روایت
#مقتل
#زندگینامه_حضرت_زینب_سلام_الله
#ولادت_حضرت_زینب_سلام_الله

T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

06 Nov, 16:17


💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸


💢علت نام گذاری حضرت زینب (س) به زینِ أب  (زینب ، پدر)💢


♦️زينب في اللغة: و کيف کان: فان اسمها المبارک مما اتفق علي أنه هو: زينب، و زينب لغة: اسم شجر حسن المنظر، طيب الرائحة، و به سميت المرأة

لسان العرب ج 6 / ص 88.


🔹زینب (س) در کتاب لغت:

بنا بر تواتر در روایات اسم شریف دختر امیر المومنین (ع) ، زینب (س)است و زینب در لغت نام درخت بسیار زیبایی است که دارای عطر و بوی خوشی است و به این سبب در زبان عربی، نام زن را زینب می گویند.


#مقتل
#روایت
#زندگینامه_حضرت_زینب_سلام_الله
#ولادت_حضرت_زینب_سلام_الله

T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher

💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

06 Nov, 16:17


💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸



💢 نامگذاری زینب سلام اللَّه علیها از طرف خداوند 💢


هنگامى كه زينب (س) متولد شد، مادرش حضرت زهرا (س) او را نزد پدرش اميرالمؤ منين (ع) آورده و گفت :
اين نوزاد را نامگذارى كنيد!
حضرت فرمود: من از رسول خدا جلو نمى افتم .در اين ايام حضرت رسول اكرم (ص) در مسافرت بود.
پس از مراجعت از سفر، اميرالمؤ منين على (ع) به آن حضرت عرض كرد:
نامى را براى نوزاد انتخاب كنيد. رسول خدا (ص) فرمود: من بر پروردگارم سبقت نمى گيرم .
در اين هنگام جبرئيل (ع) فرود آمده و سلام خداوند را به پيامبر(ص) ابلاغ كرده و گفت :

نام اين نوزاد را ((زينب )) بگذاريد!

خداوند بزرگ اين نام را براى او بر برگزيده است .بعد مصايب و مشكلاتى را كه بر آن حضرت وارد خواهد شد، بازگو كرد.

پيامبر اكرم (ص) گريست و فرمود: هر كس بر اين دختر بگريد، همانند كسى است كه بر برادرانش حسن و حسين گريسته باشد.(5)


5- فاطمه زهرا (س) دل پيامبر، ص 854


#مقتل
#روایت
#زندگینامه_حضرت_زینب_سلام_الله 
#ولادت_حضرت_زینب_سلام_الله


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

06 Nov, 16:16


💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸



💢 بشارت تولد زينب سلام‌الله علیها و گريه على (ع) 💢


هر پدرى را كه بشارت به ولادت فرزند دادند، شاد و حرم گرديد، جز على بن ابى طالب (ع) كه ولادت هر يك از اولاد او سبب حزن او گرديد.

در روايت است كه چون حضرت زينب متولد شد، اميرالمؤ منين (ع) متوجه به حجره طاهره گرديد، در آن وقت حسين (ع) به استقبال پدر شتافت و عرض كرد: اى پدر بزرگوار! همانا خداى كردگار خواهرى به من عطا فرموده اميرالمؤ منين (ع) از شنيدن اين سخن بى اختيار اشك از ديده هاى مبارك به رخسار همايونش جارى شد.
چون حسين (ع) اين حال را از پدر بزرگوارش مشاهده نمود افسرده خاطر گشت . چه ، آمد پدر را بشارت دهد، بشارت مبدل به مصيبت و سبب حزن و اندوه پدر گرديد، دل مباركش به درد آمد و اشك از ديده مباركش بر رخسارش جارى گشت و عرض كرد:

((بابا فدايت شوم ، من شما را بشارت آوردم شما گريه مى كنيد، سبب چيست و اين گريه بر كيست ؟))

على (ع) حسينش را در برگرفت و نوازش نمود و فرمود:
((نور ديده ! زود باشد كه سر اين گريه آشكار و اثرش نمودار شود.))

كه اشاره به واقعه كربلا مى كند. همين بشارت را سلمان به پيغمبر داد و آن حضرت هم منقلب گرديد.
چنان كه در بعض كتب است كه حضرت رسالت در مسجد تشريف داشت آن وقت سلمان شرفياب خدمت گرديد و آن سرور را به ولادت آن مظلومه بشارت داد و تهنيت گفت .

آن حضرت بگريست و فرمود:

((اى سلمان جبرييل از جانب خداوند جليل خبر آورد كه اين مولود گرامى مصيبتش غير معدود باشد تا به آلام كربلا مبتلا شود، الخ ))(4)


4- ناسخ التواريخ حضرت زينب كبرى (س)، ج 1، ص 45 و 46.


#مقتل
#روایت
#زندگینامه_حضرت_زینب_سلام_الله
#ولادت_حضرت_زینب_سلام_الله


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸💠🔸

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

06 Nov, 16:14


🔷🔶🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷


💢 آمدی جلوه کنی نام علی زنده شود... 💢



گوش کن از دل افلاک خبر می آید
به سرِ اهل زمین دُرّ و گهر می آید
چه خبر هست؟ فرشته چقدر می آید
سوره صبر در آغوش سحر می آید

شد اجابت ز خدا باز دعای حیدر
فاطمه دختری آورده برای حیدر

دختری آمده تا همدم مادر باشد
دختری آمده تا حیدر حیدر باشد
خواهری آمده عشق دو برادر باشد
گوییا آمده یک برهه پیمبر باشد

عصمت و عفت و تقواش همه مادری است
به خداوند قسم لایق پیغمبری است


فاطمه محو گل روی درخشانش بود
مرتضی زمزمه میکرد و غزلخوانت بود
گرم بوسیدن پیشانی و چشمانت بود
احمد آنروز چه می دید که گریانت بود

احمد آنروز تجلی رسالت را دید
یا که ظرفیت تحویل امامت را دید؟

قلمی نیست که املا کند اوصاف تو را
دهنی نیست که انشاء کند الطاف تو را
یا که توصیف کند وسعت انصاف تو را
یا که تشریح کند قلهء اهداف تو را

عقل عاجز شد و از درک وجودت شد مات
به گل روی بهشتی تو بانو  صلوات


بعد زهرا احدی مثل تو اکرام نشد
زنی اینگونه پیام آور اسلام نشد
طائر عقل کسی مَحرَمِ این بام نشد
دست در دست شدی گریه ات آرام نشد

دیدی از دور و برت عطر کسی می آید
مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید


چشم بر  هم زدی و عشق مجسم آمد
بَه که بالای سرت خیر دو عالم آمد
اشک از گوشهء چشم همه آن دم آمد
کودکی سوی تو با دیدهء پر نَم آمد

گفت خوش آمدی ای نور دو عینم زینب
کمی آرام عزیزم که حسینم زینب

بانوی مُلک وجودی و وجودت خیر است
قلب تو وقف حسین است و جدا از غیر است
پیش تو عشق حسین ،اصل سلوک و سِیر است
سِیر تو کرب و بلا، کوفه و شام و دِیر است

آمدی تا که بفهمیم خدا یعنی چه
صابره بودن در کرب و بلا یعنی چه


ای که در عشق حسینی به دو عالم عَلَمی
کعبهء عشق برادر شدی و محترمی
مریم از جام حیای تو چشیده است نمی
نائب فاطمه، صدیقهء ثابت قدمی

کوفه و شام اسیر دَمِ زهرایی توست
مات و مبهوت سخنرانیِ مولایی توست


جای امثال شما در کُره خاکی نیست
چون زمین قابل این گوهر افلاکی نیست
گفتی ای درد بیا از تو مرا باکی نیست
داغها دیده ای اما لب تو شاکی نیست

چه عبارات عجیبی روی آن تَل گفتی
پیش آن پیکر صد چاک تَقَبَّل گفتی


آمدی جلوه کنی نام علی زنده شود
زن ندیده است کسی مثل تو رزمنده شود
در دل جهل زمان شمسهء تابنده شود
با زبان وقت بیان خنجر بُرّنده شود

روی نی گفت برادر همه جا در هر راه
طَیِّب الله به غوغای تو ماشاءالله


ای تمنای دل خون خدا یا زینب
در تو دیدند همه فاطمه را یا زینب
مرحمت کن به منِ بی سر و پا یا زینب
نشوم از سرِ کوی تو جدا یا زینب

نظری کن که در این خانه بمانم یک عمر
تا نفس هست فقط از تو بخوانم یک عمر


مجتبی شکریان


#ولادت_حضرت_زینب_سلام_الله
#مدح_و_مناجات_با_حضرت_زینب_سلام_الله


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔷🔶🔷🔶🔶🔷🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

06 Nov, 16:14


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷



💢میلاد او هم مثل میلاد حسین است 💢



امشب شب میلاد امّید حسین است
عیدحسین عید حسین عیدحسین است

گویی خدا کوثر به کوثر داده امشب
یک حیدر دیگر به حیدر داده امشب

کوثر به روی دامن کوثر ببینید
قرآن به روی دست پیغمبر ببینید

امشب دوباره پنج تن را آفریدند
احمد، علی، زهرا، حسن را آفریدند

در پنج مهر آمد به دنیا ماه دیگر
یا آمده میلاد ثارالله دیگر؟

بر زینت دین خدا زین اب آمد
الله اکبر! زینب آمد زینب آمد

در خلق و خو زهرا و ختم‌المرسلین است
هنگام خطبه یک امیرالمؤمنین است

این شیردخت شیر حی کردگار است
فریاد، نه! حتی سکوتش ذوالفقار است

هر صبحدم با یاد او یک یادواره
هر روز دازد عید میلادی دوباره

چشم علی بر چهرۀ زهرایی اوست
در چشم شیعه اشک عاشورایی اوست

با گریه می‌جوید امام کربلا را
انگار می‌بیند قیام کربلا را

اُم و اَب و جان و سرم گردد فدایش
انگار آوای علی دارد صدایش

این عمۀ سادات این، زهرای زهراست
این مثل زهرا مادرش ام‌ابیهاست

این انبیا و پنج تن را نور عین است
زین اَب و زین اُم و زین حسین است

سرتاقدم جان است وجانانش حسین است
می‌گرید و گهواره‌ جنبانش حسین است

در خواب و در بیداری خود با حسین است
در هر گل لبخند او یک یا حسین است

الله اکبر! از کمال و از جلالش
الحق که شیر فاطمه بادا حلالش

گر شیرحق شیر حقش گوید،عجب نیست
عطربهشت ازسینه‌اش بوید،عجب نیست

کرب‌ و بلا بی‌ نام او معنا ندارد
لوح رضا بی‌ صبر او امضا ندارد

هر خطبه‌اش یک سورۀ آمال نهضت
هر جمله‌اش یک آیۀ اکمال نهضت

پیوسته بوده جا در آغوش الهش
از گاهواره تا کنار قتلگاهش

وقتی سخن مثل امیرالمؤمنین گفت
بر او سر بالای نیزه آفرین گفت

با احمد و زهرا و حیدر هم‌ صدا بود
الحق که او  پیغمبر خون خدا بود

چشم حسین از خطبۀ او گشت روشن
احمد، علی، زهرا، حسن، گفتند احسن!

وقتی که شد با خنجر خونین لبش جفت
هم بوسه می‌زدهم خدا راشکر می‌گفت

با سیل اشکش عقده از دل باز می‌کرد
اول سفر را بی حسین آغاز می‌کرد

انگار می‌بینم تن در خون تپیتده
بر او اذان گویند رگ‌های بریده

در گریۀ او ناقه‌ها امداد کردند
گویی فرات دیگری ایجاد کردند

آتش به سوز سینۀ او باد می‌زد
تنها برای او جرس فریاد می‌زد

لب‌ها ترک‌خوردۀ فضا در چشم‌ها دود
آب فرات از خجلت زینب گِل‌آلود

صحرا‌ به‌ صحرا کو به‌کو منزل‌ به‌ منزل
زینب، سوار و فاطمه دنبال محمل

زینب، همیشه یاد او هم گریه دارد
حتی شب میلاد او هم گریه دارد

در هر مقامی یاد او یاد حسین است
میلاد او هم مثل میلاد حسین است

«میثم»! از آن روزی که پیغمبر نبی بود
زینب حسینی و حسینش زینبی بود


استاد سازگار


#ولادت_حضرت_زینب_سلام_الله
#مدح_و_مناجات_با_حضرت_زینب_سلام_الله


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

06 Nov, 16:13


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷



💢 سائلان مژده که حاجات همه امشب رواست... 💢



در زمین و آسمان ها خیمه ی شادی به پاست
مٱذنه تا مٱذنه لبریز عطر ربناست
ذکر تعجیل قنوت استجابت آمده
سائلان مژده که حاجات همه امشب رواست
زینت گلخانه ی مولا شکوفا گشته و...
بیت حیدر با شمیم بنت زهرا آشناست
کهنه زخمی که میان سینه ها مانده هنوز
با صدور نسخه ی تکمیلی زینب دواست
معجزه در بین چشمانش تلاطم می کند
خاک با فیض نگاه دختر زهرا طلاست
نام زینب پنج نقطه نور ساطع می کند
یعنی ابن بانو خودش تلفیقی از آل عباست
در شب میلاد غرق رحمت اخت الحسین
بانی عیدی ما قطعا خود خون خداست


بانویی که سفره ی الطاف خود را پهن کرد
خانه ی دل را برای عشق پاکش رهن کرد


با وجود او غم و غصه به آخر می رسد
لطف مادر بیشتر از سوی دختر می رسد
ماهمه از سایلان فیض عام زینبیم
رزق ما از سفره ی بانو مکرر می رسد
دم به دم مشمول لطف دختر زهرا شود
سایلی که خاضعانه پشت این در می رسد
زودتر با دست پر از پیش زینب می رود
محضر او هر کسی با دیده ای تر می رسد
هیبت والای رفتارش به زهرا رفته است
واژه واژه از کلامش عطر مادر می رسد
ذوالفقار خطبه هایش باز قلع و قمع کرد
تا به میدان می رسد انگار حیدر می رسد
مطمینم در شلوغی های روز واقعه
چادر بانو به داد اهل محشر می رسد


مایه ی آرامش جان و دل بی تاب ماست
آسمان ها خاک پای خواهر ارباب ماست


از ازل دستان این سایل دخیل زینب است
تا ابد محتاج لطف بی بدیل زینب است
هر کسی که شد حسینی مطمینا شاکرِ
نغمه ی انا هدیناه السبیل زینب است
اولین گلبانوی دامان زهرا و علی
دومین زهرای این قوم و قبیله زینب است
هرکسی با نام زیبای کسی مٱنوس شد
بر لبان ما فقط ذکر اصیل زینب است
انتظام شعر های دفتر اشعار من
متشکل از همان فرم شکیل زینب است
کوثر کوثر کویر عشق را سیراب کرد
ساغر ما جرعه ای از سلسبیل زینب است
در میان روضه های جانگداز کربلا
گریه هایم نذر آقای قتیل زینب است


هرشب جمعه به یاد روضه های خواهری
گریه می بارم به یاد لحظه های آخری....


که برادر جان من افتاده ای از پا چرا؟؟
مانده ای تنها میان دشتی از غم ها چرا؟؟
تکیه بر نیزه مزن ای تکیه گاه زینبین
روی خاک افتاده ای اینگونه بی سقا چرا؟؟
می روی و خیمه ها می ماند و لشکرکشی...
بی تو من می مانم و این قوم بی پروا چرا؟!
بعد از این پنجاه سالی که کنارم بوده ای
می زنی حرف از جدایی با منِ تنها چرا؟؟
از سر تلّ با دوچشم خیسِ دریا دیده ام
بین گودال عطش..از خون تو...دریاچه را
آنقدر با چشم های نیمه باز خود مگو
"آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟؟"
زینت دوش نبی روی زمین جان می دهی
پاره پاره پیکرت پاشیده در صحرا چرا؟؟


وای اگر در روزهای پر خطر زینب نبود
"کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود"


اسماعیل شبرنگ



#ولادت_حضرت_زینب_سلام_الله
#مدح_و_مناجات_با_حضرت_زینب_سلام_الله

T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

06 Nov, 16:12


🔶🔷🔶🔷🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶



💢 همچو زینب باش، در بندِ حسین 💢





آنکه راهش راه و رسم داور است
بی‌گمان شوقِ وصالش بر سر است
سالکِ سیر و سلوک ِکوی یار
در حقیقت سالکِ پیغمبر است
سر به فرمانِ ولایت می‌نهد
آنکه گوید خاکِ پای حیدر است
هر برائت از مسیرِ دشمنان
هم‌صدای آیه‌های کوثر است
یارِ ساداتِ جوانانِ بهشت
شیعه و دلداده‌ی یک خواهر است
همچو زینب باش، در بندِ حسین
با عقیله، بندگی زیباتر است

کیست این ممسوسِ فی ذاتُ الحسین
زینبِ کبراست، مِرآتُ الحسین


عاشق و معشوق شیدایی شدند
هر دو هم آغوشِ همتایی شدند
از ازل در انتظارِ یکدِگر
ای عجب در عشق، رؤیایی شدند
بی‌قرار از دیرباز، آمد وصال
در سکوتی محض، غوغایی شدند
چشم‌ها غرقِ نگاهِ یکدِگر
هر دوتا، تفسیرِ یکتایی شدند
اشک‌ها تبدیل بر لبخند شد
بانیِ لبخندِ زهرایی شدند
زینتِ بابا که آمد در حرم
خاندانِ وحی، مولایی شدند

کیست این ممسوسِ فی ذاتُ الحسین
زینبِ کبراست، مِرآتُ الحسین


هر نگاهش از نبی دل می‌برد
از علی صدها خصائل می‌برد
از بزرگی، هم‌چنان مادر بزرگ
دل ز جدّش، زان شمایل می‌برد
ارث از زهرای اطهر، در سرشت
با هزار و یک فضائل می‌برد

این همان بانوست، کز طوفانِ غم
ناقه را منزل به منزل می‌برد
ناخدای دین پس از خونِ خداست
کشتیِ دین را به ساحل می‌برد
حجتِ حق را برون از اضطرار
بِینِ زنجیر و سلاسل می‌برد

کیست این ممسوسِ فی ذاتُ الحسین
زینبِ کبراست، مِرآتُ الحسین


کیست زینب، آنکه خلقت را مَطاف
پنج تن، گِردِ وجودش در طواف
کاف، ها، یا، عین، صاد، آئینه‌ایست
از وجودش، یک به یک در اعتراف
مریمِ کرب و بلا نه، فاطمه
رفته در گودالِ خون، زیرِ غلاف
شاهدِ تشتِ سَر و تشتِ جگر
ناظرِ جسمی پر از زخم و شکاف
با وجودِ سنگباران‌های سخت
پاسدارِ عصمت و دین و عفاف
یک‌تنه حق را حمایتگر، ولی
بِینِ انبوهِ مصائب، در مصاف

کیست این ممسوسِ فی ذاتُ الحسین
زینبِ کبراست، مِرآتُ الحسین


از حرم تا قتلگه، میدانِ اوست
دیده‌ی سلطانِ دین، گریانِ اوست
پاسدارِ قافله، بعد از حسین
چشم‌های دشمنان، حیرانِ اوست
ناطقِ قرآن بروی نیزه‌ها
پاره پاره بر زمین، قرآنِ اوست
کوفه شد با خطبه‌اش کرب و بلا
حیدرِ کرار پشتیبانِ اوست
شام اما تاقتش را تاق کرد
شاهدم بارانیِ چشمانِ اوست
قاتلش بزمِ شراب و خیزران
کاخِ دشمن، لاجرم ویرانِ اوست

کیست این ممسوسِ فی ذاتُ الحسین
زینبِ کبراست، مِرآتُ الحسین


شرحِ غم، آموزگارش زینب است
دفترِ غم، اعتبارش زینب است 
هر که داند قدرِ غیرت، زینبی است
غیرتِ دینی، مدارش زینب است
هر چه در عالم خدایی دارد و
روضه هم، پرودگارش زینب است
آگه از اسرار مقتل، قلبِ اوست
جنگِ تبیین ذوالفقارش زینب است
صبر و حلم از او به حیرت آمده
صبر هم، صبر و قرارش زینب است
روزِ عالَم، تیره تا صبحِ فرج
صبح، نام مستعارش زینب است

کیست این ممسوسِ فی ذاتُ الحسین
زینب کبراست، مرآتُ الحسین



محمود ژولیده آبان ماه ۱۴۰۳



#ولادت_حضرت_زینب_سلام‌الله
#مدح_و_مناجات_با_حضرت_زینب_سلام_الله


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher



🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

06 Nov, 16:08


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶



💢 تلفیق زهرا و علی امشب تولد یافت 💢




گل خانه ی خیرالنسا را عطر و بو دادند
وقتی گلی مانند زینب را به او دادند

تلفیق زهرا و علی امشب تولد یافت
فخر امیرالمومنین زینب تولد یافت

زینب نگو حوریه ی انسیه الحوراست
زینب همان سیب دو نیم حضرت زهراست

مادر نزاید تا قیامت این چنین دختر
عالم به زهرا نازد و زهرا به این دختر

در جان خود دارد شمیم پنج تن قطعا
او دست و دلباز است مانند حسن قطعا

روح دو پهلوی علمدار حنین است او
بهتر بگویم قره العین حسین است او

در باطن خود نوری از جدش محمد داشت
زینب یگانه ست المثنایی نخواهد داشت

در جشن میلاد عقیله مثل من امشب
نذر قدم هایش مکرر کف بزن امشب

با جان و دل دار و ندارت را فدایش کن
هر جا گره افتاد در کارت صدایش کن

پیچیده در گوش فلک فریاد یا زینب
گلبانگ هر مرد و زن آزاده یا زینب

ذکر عقیله معجزه ساز است ای مردم
می پروراند لشگری آماده یا زینب

قصد زیارت کن بگو از راه دور امشب
مانند مرحوم موذن زاده یا زینب

با یاری اش سمت فلسطین راه می افتیم
ذکر بسیجی ها میان جاده یا زینب

تبیین تو یعنی جهاد اکبر ای بانو
جانم  به ان تحلیل فوق العاده یا زینب

ای دختر مشکل گشا مشکل گشایی کن
در کار مان کلی گره افتاده یا زینب

از ظلم بیزار است و قطعا یار مظلوم است
هر کس به آیین شما دل داده یا زینب

عمری به راه راست دعوت کرده ای ما را
با فعل و تقریرت هدایت کرده ای ما را

الصبر مفتاح الفرج در گوش مان خواندی
دعوت به صبر و استقامت کرده ای ما را

از اجر جانبازی برای حفظ دین گفتی
هر روز مشتاق شهادت کرده ای ما را

حریت و آزادگی مان یادگار توست
مانند کوهی با صلابت کرده ای ما را

منزل به منزل رفتی از حق ولی گفتی
اینگونه سرباز ولایت کرده ای ما را

"والله لا تمحو..." ی تو ما را مصمم کرد
حرف دلم را باز هم تکرار خواهم کرد

نقش لوای ما به جز الله اکبر نیست
مانند زینب هیچ کس مغنیه پرور نیست

از جمع بسیار مجاهدهای لبنانی
تا زاهدی ؛ سیدرضی؛ قاسم سلیمانی

تسبیح شیعه ما رایت الاجمیلا بود
آیین زینب راه و رسم لشگر ما بود

نسل بهشتی وارثانی باهنر دارد
فریاد ما در جبهه ی تبیین اثر دارد

پیچیده است اوازه ی ایمان نصرالله
قربان خاک زینبیه جان نصرالله

سید که خار چشم دشمن های غاصب بود
شاگرد درس مکتب ام المصائب بود

سید اشداء علی الکفار را فهمید
آموزه های حیدر کرار را فهمید

غیر از خدا از هیچ کس اصلا نمی ترسید
از زوزه های گله ی دشمن نمی ترسید

مانند شیر شرزه ای همواره غران بود
از روز اول ذوالفقار شیعه بران بود

میراث سید لشگری در اوج باورهاست
الگوی حزب الله لبنان زینب کبری ست

فتح الفتوح زینبیون دیدنی باشد
احوال اسرائیل اکنون دیدنی باشد

امروزه احوالی شبیه محتضر دارد
گفتیم با ایران در افتادن خطر دارد

وقتی به فکر هتک شان مرجعیت بود
قصد تعرض کردنش اوج خریّت بود

سید علیِ سیستانی را هواداریم
ما وارثان مالک و مقداد و عماریم

ما در مصاف دشمن بیگانه می مانیم
زیر زمین نه پشت بام خانه می مانیم

سیدعلی لب تر کند هنگام طوفان است
طوفان مان از جنس طوفان های چمران است

کوری چشم شور عمال یهود آن روز
خاورمیانه زیر پای نسل سلمان است

نامی از اسرائیل در جایی نمی بینید
آن روز روز شادی اطفال لبنان است

آن روزها با چشم خود زوار می بینند
از سوریه تا مسجدالاقصی اتوبان است

بی شک مسیر کوه پیمایی آقامان
آن روزها دیگر بلندی های جولان است


علیرضا خاکساری آبان ماه ۱۴۰۳


#ولادت_حضرت_زینب_سلام‌الله
#مدح_و_مناجات_با_حضرت_زینب_سلام_الله
#مقاومت
#سید_حسن_نصرالله
#فلسطین
#مرگ_بر_اسرائیل


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

06 Nov, 16:02


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶



💢 از جمل تا کربلا میدان به دست زینب است💢



ما همیشه ریزه خوار خوان مولاییم و بس
از عناوین جهان مجنون و شیداییم و بس
تا خدا باشد خدا ممنون زهراییم و بس
بنده ی زینب سلام الله علیهاییم و بس

بانوی آزادگان ، آزادمان کرد از جهان
بیشتر مدیون او هستیم در این دودمان

ای مسلمانان مسلمانی ما از زینب است
هم قرار و هم‌ پریشانی ما از زینب است
بین میدان ها رجز خوانی ما از زینب است
نام جاوید سلیمانی ما از زینب است

زینبی ها پای حق تا پای جان می ایستند
مانده عالم تا بفهمد زینبی ها کیستند

هر که دارد در دلش شوق شهادت زینبی است
هر که در عمرش نداده تن به ذلت زینبی است
در جهان هر زن که باشد اهل عفت زینبی است
مرد اگر شد فاتح میدان غیرت زینبی است

آی مردم هر چه آید پیش ، میزان زینب است
چون خداوند اشتراک کل ادیان ، زینب است

افتخار دین و قرآن است بانوی دمشق
چون خدا پیدا و پنهان است بانوی دمشق
تکیه گاه شیرمردان است بانوی دمشق
جان و جانان حسن جان است بانوی دمشق

از جمل تا کربلا میدان به دست زینب است
آرزوی باطل دشمن شکست زینب است


زینب آزاده است مردم ، در عمل نه در شعار
او قیامت آفریده با حیا و با وقار
خطبه هایش بود برّان مثل تیغ ذوالفقار
زن به این مردی ندیده است و نبیند روزگار

هر چه از خوبان شنیدی هست در او جلوه گر
اوست زهرا یا علی یا که خدا یا که بشر ؟

او پیامش را به گوش کل این دنیا رساند
او اگر مظلوم واقع شد ولی ساکت نماند
ایستاد و دشمن حق را سر جایش نشاند
بی جهت او را خدایش زینت مولا نخواند

حیدری که زینت ِ از عرش تا فرش ِ خداست
زینتش تنها در عالم بانوی کرببلاست

زینب آمد راه را بر ما نمایان کرد و رفت
زینب آمد عاشقی ها را دو چندان کرد و رفت
زینب آمد کربلا را شهر شیران کرد و رفت
"زینب آمد شام را یکباره ویران کرد و رفت"

زینب آمد عشق را جور دگر تفسیر کرد
زینب آمد راه و رسم عاشقی تغییر کرد

زینب کبراست فخر عترت و قرآن و دین
زینب کبراست بانوی رقیه آفرین
در مقامات جنابش بس بُوَد تنها همین
در رهش عباس قربان می کند ام البنین

هر کسی گشته حسینی ، هست زینب مرجعش
ملجاء اهل حرم عباس و زینب ملجأش

گریه کن ای شیعه بر او ، گریه کن با مادرش
بی حسینش ماند ... این اصلا نمی شد باورش
بر سرش آمد چه ها ، نشناخت او را همسرش
بود باران ، دم به دم ، یکسال و نیم آخرش

آمدم دنیا که بر زینب عزاداری کنم
مانده ام که بر کدامین غصه اش زاری کنم


محمد حسین رحیمیان آبان‌۱۴۰۳


#ولادت_حضرت_زینب_سلام‌الله
#مدح_و_مناجات_با_حضرت_زینب_سلام_الله


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

06 Nov, 15:55


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷



💢 یک شیرزن از بیشه‌ی احرار رسیده 💢



یارب برسان بر سر او شاه نجف را
آن کس که نشان داد به ما راه نجف را
ای عشق بدم نفحه‌ی درگاه نجف را
ای شوق ببین شعله‌ی جانکاه نجف را

باید دم ایوان نجف گفت که زینب
تبریک به سلطان نجف گفت که زینب


زینب بنویسید و بخوانید حسین است
زینب همه‌ی عمر بدانید حسین است
این محمل عشق است بمانید حسین است
این نقش مبارک بنشانید حسین است

تکرارِ حسن یا که به تکرار، حسین است
می‌گفت علی: فاطمه، انگار حسین است


آنقدر در اوج است به کس کار ندارد
همسایه‌ی دیوار به دیوار ندارد
جز لطف و عنایات حسن‌وار ندارد
پیغمبر عشق است که انکار ندارد

یک شیرزن از بیشه‌ی احرار رسیده
ای کرببلا حیدر کرار رسیده


وقتی که قرار است تو باشی همه هستند
با تو همه سوگند که با فاطمه هستند
آری همه حیران چنین عالمه هستند
عشاق به دنبال تو در زمزمه هستند

ای حضرت زهرای علی جان سَنَ قوربان
ای اُمِّ ابیهای علی جان سن قوربان


ای خطبه‌ی تو کوه شکن سیل دمادم
این نعره‌ی تو بر سرشان مرگ مجسم
عظمایی و اعلایی و علامه و اعلم
ای کعبه  و ای قبله و ای قلب معظم

قلب تو تپش‌های قبیله است مگر نه
عالم همه در دست عقیله است مگر نه


گیرم که یزید است کنار تو قلیل است
یا ابن زیاد است ! فقط ابن علیل است
گیرم که بُوَد شام به پای تو ذلیل است
هرچند که در چشم تو هر زخم جمیل است

باید که تو تکمیل کنی کرببلا را
رفتی که تو تعطیل کنی شام بلا را


باید که ببینیم علی‌وار رسیدن
از کاخ ستم ریشه‌ی صد ظلم کشیدن
تا یاد بگیریم مبارز طلبیدن
آن حجم بلا دیدن و انگار ندیدن

باید که فقط از دمِ تو یاد بگیریم
حقِ علی از اینهمه بیداد بگیریم


نه وقت تعلل، وَ نه هنگام شتاب است
این صبر علی صبر نه، آیات عذاب است
بازیچه‌ی ما فاتح و سجیل و شهاب است
تا چشم گشایند تل آویو خراب است

امضاء زده  آرامش ما مرگ شما را
ای ظلم بچش وعده‌ی شمشیر خدا را


میراث حرم چادری از جنس بهشت است
هر رشته‌ی این روسری از نور سرشته است
آری حرمت  از دل ما خشت به خشت است
در کرببلا نامِ تو را عشق نوشته است

تلفیق حسین و علی و فاطمه از توست
بین‌الحرمین آنچه که دارد همه از توست


ما خیس‌ترین زائر باران شماییم
مدیون نفس‌های شهیدان شماییم
در زینبیه بر در ایوان شماییم
بیهوده نبوده است پریشان شماییم

وقتی که پریشان تو شد خون خدا هم
شرمنده‌ی تنهایی تو کرببلا هم


ای ابر بباران به پریشانی زینب
ای باد بسوز از دل طوفانی زینب
خونآبه شو ای اشک زِ حیرانی زینب
از بی‌کسی و بی سر و سامانی زینب

از تیغ  نه... از داغ جوان بود  که اُفتاد
ای وای عزیزت نگران بود که اُفتاد

حسن لطفی ۱۴۰۳/۰۸/۱۶



#ولادت_حضرت_زینب_سلام‌الله
#مدح_و_مناجات_با_حضرت_زینب_سلام_الله
T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher




🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

06 Nov, 15:50


♦️ اشعار و مطالب ولادت حضرت زینب سلام الله علیها♦️


⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

31 Oct, 14:01


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷



💢 سلام حسین ، رفیق روز سختی 💢



من کی بودم یه آس و پاس بی کس
یه از همه رونده شده تو‌ دنیا
تو کی بودی حسین دلتنگیام
هوامو داشتی شبیه یه بابا

از رگ گردنم تو‌ نزدیکتری
قد گناهام ولی از تو دورم
برا تو گریه میکنم تا بلکه
لکه های گناهمو بشورم

دنبال زرق و برق دنیا نیستم
میخوام که تنها تو‌ رو داشته باشم
بذار تا روز مردنم حسین جان
سمت حرم پامو گذاشته باشم

راه رسیدن به خدا کربلاس
راهو به روی ما نبندی کاشکی
با اون نگاهای پر از سلامت
رو‌کنی سمت ما بخندی کاشکی

سلام حسین بی کسای عالم
سلام حسین ، رفیق روز سختی
فاتحه‌ی زندگیمو میخونم
اگه که از تو دور بشم یه وختی

از پس دوری از تو‌ بر نمیام
مشکلمو خودت یه جوری حل کن
دارم بدو‌بدو‌ میام به سمتت
دستاتو وا کن و منم بغل کن

تو اون حسینی که میون گودال
بغل وا کردی واسه نیزه ها هم
ما نیزه نیستیم ما تو رو دوس داریم
اگه میشه محل بده به ما هم

حسینی که دلت برا شمر سوخت
ولی سر تو رو برید چه راحت
حسینی که پیرهنتم بخشیدی
تو قتلگاه با اون همه جراحت

حسین مهربون شنیدم تو‌رو
طعنه ها و زخم زبونا کشتن
میگن تو اون نزاع دسته جمعی
پیرا گرفتنت جوونا کشتن


وحید عظیم پور - آبان ۱۴۰۳



#مناجات_امام_حسین_علیه_السلام
#شب_زیارتی_اباعبدالله


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher



🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

31 Oct, 13:08


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶



💢 شمر(لع) آمد و به هم ریخت با گریه حالِ شعرم 💢



دیگر مهارِ بغضِ جانکاه؛ کارِ من نیست
ماندن میانِ طوفانِ آه؛ کارِ من نیست

در چاهِ نفْس درگیر با ظلمتم شب و روز
دیگر نفس کشیدن در چاه؛ کارِ من نیست

یک عمر از رفیقِ ناباب ضربه خوردم
دیگر رفاقتِ با گمراه؛ کارِ من نیست

از توبه گفته ام به، هر عاصیِ پشیمان
تفسیرِ آیهٔ یأس...که راهکارِ من نیست

با هر إلهي العفو چون رویِ خوش نشان داد
پس ناامیدی از این درگاه؛ کارِ من نیست

دل کندن از بهشتی که وعده داده شاید...
دل کندن از خدایِ دلخواه؛ کارِ من نیست
*
شمر(لع) آمد و به هم ریخت با گریه حالِ شعرم
توصیفِ وضعِ گودال؛ والله کارِ من نیست

خنجر کشید و میگفت استادِ قتلِ صبرم
کُشتن که در زمانِ کوتاه؛ کارِ من نیست

آقایِ ما عطش داشت! شمشیر خورد و شرحِ
بارانِ نیزه هایِ ناگاه؛ کارِ من نیست!



مرضیه عاطفی آبان ماه ۱۴۰۳


#مناجات_امام_حسین_علیه_السلام
#گودال_قتلگاه
#شب_زیارتی_اباعبدالله



T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

24 Oct, 14:54


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷




💢 ناله ی مادرت شب جمعه زیر و رو می کند دل همه را 💢



السلام ای ضریح شش گوشه
تشنه هستم برای دیدارت
اشک چشمم ببین شده جاری
دل من تا ابد گرفتارت

بنده چون نوح اگر که عمر کند
گر نبیند تو را شود ناکام
کربلا دیده می کند تایید
هر که بیند تو را شود آرام

ومن الماء کل شی ء حی
گریه ها کرده ام ز دوریتان
ای بهشت خدا به روی زمین
از فراقت رسیده بر لب جان

پرچمت در میان هر دو جهان
هست بالاترین بیرق ها
موج پرچم به روی گنبد تو
زیر و رو کرد حال و روزم را

چشم من مثل ابر پاییزی
در فراق تو گشته بارانی
جعل الله فیکمُ الرحمه
بی سبب نیست برتر از جانی

سهم من از تو شد فراق، فراق
سهم برخی ز تو وصال، وصال
من بیچاره زائرت هستم
هر شب جمعه در خیال ، خیال

آرزویم شده است سجده ی شکر
روی خاک زمین کربُ وبلا
عمر من قد دهد خدا، آیا؟
که ببینم زمین آن جا را

طی شده چند سالی از عمرم
دور از صحن کربلای حسین
کاش گویم که اول این قرن
رفته ام بارها سرای حسین

تشنه بودی و گشته ام تشنه
از برای زیارت حرمت
بطلب این گدای بی کس را
تا که افتد به ساحت کرمت

ناله ی مادرت شب جمعه
زیر و رو می کند دل همه را
با قدی خم صدا زند پسرم
پیر کرده غم تو فاطمه را

در کنار فرات مهریه ام
تشنه... سر از تنت جدا کردند
دست و پا می زدی و من دیدم
با تن زخمی ات چِها کردند


مجتبی قاسمی ۱۴۰۳



#مناجات_امام_حسین_علیه_السلام
#مرثیه_امام_حسین_علیه_السلام
#شب_زیارتی_اباعبدالله
#دلتنگ_زیارت
#کربلا


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

24 Oct, 14:50


🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷


💢 او انتخابم کرده که گریه کن هستم 💢




زهرا مرا دعوت نموده تا بیایم
پایین نشستم گفت که بالا بیایم

در عالم ذر گریه می کردم دلش سوخت
من را دعایم کرد تا دنیا بیایم

او انتخابم کرده که گریه کن هستم
بی دعوتش کی میشود اینجا بیایم

من را خرید و دوستانم را هم آورد
راضی نشد به روضه ها تنها بیایم

اشک مرا امروز دید و نامه ام را
امضا زد و فرمود که فردا بیایم

من را که غرق معصیت بودم کمک کرد
تا زودتر بر ساحل دریا بیایم

فردا که هر کس دست بر دامان چیزی است
باید به پای ناقه ی زهرا بیایم


بهمن ترکمانی ۱۴۰۳



#مناجات_با_حضرت_زهرا_سلام_الله
#مناجات_امام_حسین_علیه_السلام
#شب_زیارتی_اباعبدالله



T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

بیت الحسن (پایگاه تخصصی شعر سبک مقتل)

24 Oct, 14:45


🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶


💢 پای گمراه مرا زهرا به هیئت ها کشاند 💢




عشق وقتی نام خود را اوّل دفتر گذاشت
کار هر دلداده را بر عهده‌ی دلبر گذاشت

صبح خِلقَت هرکسی از خالِقَش نقشی گرفت
در کنار نام ما هم واژه ی "نوکر" گذاشت

در گرفتاری به دادم می رسد تنها حسین
تا به بُن‌بستی رسیدم ، پیش پایم در گذاشت

آبرویش خرج شد تا آبرودارم کند
من نکردم هیچ کاری ، او برایم سر گذاشت

پای گمراه مرا زهرا به هیئت ها کشاند
پرچمش را در مسیر چشم من ، مادر گذاشت

استکان چای روضه ، جامِ حوض کوثر است
سور و ساتِ بعد مجلس را خود حیدر گذاشت

فرش‌ها را جمع کردم ، سفره اش را پهن کرد
بهترین ظرف غذا را پیشِ این قنبر گذاشت

شستشوی دیگ نذری شستشوی باطن است
زندگی اش را پدر پای همین باور گذاشت

قبر ما با دستمال اشک روشن می شود
گریه‌کُن آن را برای لحظه ی آخر گذاشت

در قیامت کوچه‌ی سینه‌زنی وا می کنیم
این قرارِ روضه را باید دمِ محشر گذاشت

خواست تا آینده ی عُشّاق را تضمین کند
دست ما را شاه در دست علی اکبر گذاشت
▪️
قاب لبخند نبی افتاد و تکّه‌تکّه شد
سُمِّ مرکب پا روی تصویر پیغمبر گذاشت

داشت بالای سر شهزاده جان می داد شاه...
زینب آمد بین لشگر ، دست بر معجر گذاشت


بردیا محمدی ۱۴۰۳


#مناجات_امام_حسین_علیه_السلام
#مرثیه_امام_حسین_علیه_السلام
#مرثیه_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#شب_زیارتی_اباعبدالله


T.me/paygahsher
Eitaa.com/paygahsher



🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶🔷🔶

2,308

subscribers

1,502

photos

117

videos