*و وقتی*
*قرص های رنگارنگ را به ضرب آب پایین میدهیم*
.*وقتی*
*انگیزه ای، برای مسافرت رفتن نداریم*
*وقتی فرقی نمیکند* *ماشینی که برایش انقدر تلاش کردیم پراید باشد یا لکسوس،*
*وقتی*
*با کسی که عادت کرده ایم به بودنش، کنار بخاری رنگ و رو رفته ی خانه*
*مینشینیم و*
*به جای دوستت دارم،*
*از پادرد شکایت میکنیم...*
*وقتی*
*فرزندمان روز تولدمان برایمان تشک برقی و شال گردن خاکستری می آورد ،*
*متوجه خواهیم شد*
*که زندگی آنقدر ها ارزش قناعت و جنگ و دلهره را نداشت،*
*کاش*
*زندگی را زندگی کرده بودیم،*
*کاش*
*مسافرت رفته بودیم،*
*کاش*
*لباسهایی را که میخواستیم میخریدیم،*
*کاش*
*کفشهای رنگارنگ می پوشیدیم*
*کاش*
*مهمانی های دوستانه میرفتیم و*
*از ته دل میخندیدیم*
*کاش عاشق میشدیم و*
*کاش های دیگر.....*
*به زودی متوجه خواهیم شد،*
*که چه کلاه بزرگی سرمان گذاشت این زندگی!*
*که هرروز را به بهانۀ روز بهتر*
*زندگی را از ما ربود به بهانه آبروداری به بهانه حرف مردم. به بهانه .....*
*و ما چه ساده لوح بودیم که حرفش را باور کردیم!*
*زندگی ما*
*همین امروز است*
*همین ساعت*
*پس هرروزی که می آيد*
*این شمایی که باید انتخاب کنی چگونه بگذرد..*
*سعی کن بهترین وشیرین ترین ولذت بخش ترین انتخاب کنی چون هر روز که بگذرد یعنی روزی از عمرت کم شده ودیگر بازنخواهدگشت*
@pathwaystogod
@mazeye_malakoot