کانال اشعار اصغراروجی @oroujiasghar Channel on Telegram

کانال اشعار اصغراروجی

@oroujiasghar


ارتباط با ادمین:
@Asgharorouji

کانال اشعار اصغر اروجی (Persian)

با خوش آمدگویی به کانال اشعار اصغر اروجی، شاعر و نویسنده معاصر ایرانی! این کانال، جایی است که شاعری توانمند و بومی از آثار خود به اشتراک می‌گذارد و علاقمندان به شعر و ادبیات، فرصتی برای آشنایی با آثار ارزشمند اصغر اروجی دارند. اگر به دنبال خواندن واژه‌های زیبا و عمیق، و باورهای شخصی شاعر محبوب هستید، این کانال بهترین مکان برای شماست!
اصغر اروجی، با استفاده از زبان شعر، واژه‌هایی که درون او می‌پرورند را به تصویر می‌کشد. آثار او معمولاً با توجه به موضوعات اجتماعی و فلسفی، عمیق و شناور هستند. از تندرستی تا عشق و دلنوشته‌هایی پر از احساسات، همه در آثار اصغر اروجی یافت می‌شوند

با عضویت در این کانال، شما فرصت دارید تا از آخرین اشعار و آثار منتشر شده اصغر اروجی مطلع شوید. همچنین، می‌توانید با ادمین کانال ارتباط برقرار کرده و انتقادات و پیشنهادات خود را به او منتقل کنید

چنانچه به دنبال یک تجربه ادبی فراگیر و شگفت‌انگیز هستید، کانال اشعار اصغر اروجی گزینه‌ای عالی برای شماست! به خاطر داشته باشید که شعر اروجی همچون نوری است که دل شما را روشن می‌کند و ذهن شما را به دنبال خود می‌کشاند. به امید اینکه این تجربه روحی برای شما لذت‌بخش باشد!

کانال اشعار اصغراروجی

25 Jan, 15:31


               شعردربند است

به شاعران برسانید که شعر دربند است
قلم شکسته وجوهر به اشک مانند است

چگونه دل بسپارم به خنده ای گاهی
غزل که شاد نباشد غروبِ لبخند است

پرانده خواب مرا چشم های بارانی
اگرکه شیخ ازاین گریه شاد وخرسند است

قبیله ای که نفهمد  سرود شادی را
هنوز ماتم وسوگ وغم خوشایند است

چقدر  ریشه اندیشه را تبر زده اند
چقدر درد نهان در دل خردمند است

دراین زمان که دل اماج اتش وسنگ است
شکسته شیشه دل را چه جای پیوند است

اگردمیده  بهار وزمین غزلخوان است
 برای شاعر غمگین هنوز اسفند است

هنوز خاطرسبزم به یاد تهران است
هنوز دره دربند سبزودلبند است

مپرس حال غریبم که سخت رنجورم 
به شاعران برسانیدکه شعر دربند است
اصغراروجی( غریب)
فروردین ۱۴۰۱
@oroujiasghar

کانال اشعار اصغراروجی

22 Jan, 08:55


 

            دریا گریست
اسمان ابری نبود اما گریست
سنگ وکوه وصخره ودریا گریست

تاشکست آن شب دل وپروازمان
ماه دلخون شدبه حال ماگریست

د اغ را بس روی داغ انباشتیم
بامسلمان کافروترسا گریست

جهل درافکارمومن ریشه کرد
عقل وهوش ودیده ی داناگریست

تا حقیقت با ریا درگیرشد
هرصداقت پیشه از حاشاگریست

چنگ می زدبرگلوی عشق بغض
ناله سرداد عاشقی تنها گریست

لاله رویید ازبیابان وغریب
مثل چشمه دردل صحرا گریست
اصغراروجی(غریب)
@oroujiasghar

کانال اشعار اصغراروجی

19 Jan, 10:32


شراب شوق دارد چشمهایت
دل من مست اهنگ صدایت

فریبم داده انچه  ازتودیدم
ندیدم لحظه ای مهرو وفایت
اصغراروجی (غر یب)
@oroujiasghar

کانال اشعار اصغراروجی

19 Jan, 10:31


دل خون شده ودیده پراب است بیا
جان ازغم عشقت به عذاب است بیا

دردوری تو چه خون دل ها خوردم
اواره دلم در تب وتاب  است بیا
اصغراروجی(غریب)
@oroujiasghar

کانال اشعار اصغراروجی

17 Jan, 07:38


        خزان وجدایی 
خزان وجدایی به هم ساختند
به اردیبهشت دلم تاختند

همان ها که باعشق بیگانه اند
به باغ دلم آتش افراختند

کجا گیرد آرامش والتیام
دلی را که اینگونه بگداختند

دل عاشقان زخمی وخسته است
به تاوان عشقی که پرداختند

ازعشقت دلم غرق درخون شدو
مراشاعرعشق نشناختند

من آن خشک چوبم به نام غریب
که با بغض آن  تارها ساختند
مجموعه غریبانه اصغراروجی(غریب)
@oroujiasghar

کانال اشعار اصغراروجی

16 Jan, 08:09


 انتظاری جانفرساست
 تومرا شکستی ومن بغضم را
نه توامدی
نه مهرت ازدل رفت!
اصغراروجی (غریب)
@oroujiasghar

کانال اشعار اصغراروجی

13 Jan, 18:25


                گلواژ ه ی خلقت
بیا با ما سرودی خوش در این جشن تماشایی
بخوان؛ ازمکه روییده بهار عالم آرایی

کویر تشنه را دیگر نباشد منت از باران
که هر صحرای سوزانی دراین شب گشته دریایی

علی نوراست و ماظلمت علی گل واژه ی خلقت
علي آیینه فطرت ؛امیرعشق و دانایی

علی سردفتر عشق است وخون حق دراوجاری
به جای گل سرافشان گرتوهم هم دفترمایی

بگیرد ساغی کوثربه دست از مصطفی ساغر
گوارایش بود ازخاتم اورا حکم مولایی

عدالت خواه بی همتا شهابی دردل شبها
جهانی مهر می ورزد به اوباشور و شیدایی

تو خواهی نورحق بینی به رخسار علی بنگر
که او تفسیر قران است بامعناي والایی

گهی بر جای پیغمبر گهی کوبنده خیبر
پذیرای خطر اما به دور ازهیچ پروایی

ملک خاک ره کویت فلک‌نقشی ازابرویت
بیا ای کعبه جانها که آذین بخش دلهایی
  
بیا که باغبان امشب پر از شیدایی و شور است
که باغ از بوی تو مست و تو دردلها شکوفایی

سپهرمکه ازشوق ورودت پرتو افشان شد
و سرشاراز گل است امشب ازآن راهی که می آیی

حدیث گریه ی شب را تواز ان چاه غم بشنو
هزاران درد دلها دارد ازمولا وتنهایی

غریب امشب توهم چنگی بزن بر دامن مولا
که شاید برگی از باغش بچینی با تمنایی
اصغراروجی( غریب)
@oroujiasghar

کانال اشعار اصغراروجی

09 Jan, 06:16


                 پدر

پدریعنی سرودی عاشقانه
پدرقلب وغروراهل خانه

پدرابری که می بارد شب وروز
پدریعنی همه رنج  وهمه سوز

پدر اوج تلاش وجانفشانی
به حدی که بمیردتابمانی

پدردرعشق توازخودگسستن
توراپروردن وخودراشکستن

پدر یعنی صفا و ومهربانی
امیدونورورمز زندگانی

پدرزیباترین باغ نیایش
که سبز است وسزاوار ستایش

پدر یعنی نبودش درد واندوه
وجودش تکیه گاهی همچنان کوه

پدردرداشنا وهمدم دل
چراغ بیکسی وشمع محفل

پدرانکه وجودش افتخار است
اگردورازتوباشدبیقراراست

پدر لبریزازدلبستگی ها
پدرسرشارِدرد ازخستگی ها

پدر درخون ودرجان توجاری
پدردریای عشق وجان نثاری

پدریعنی تورا عقل ودل وهوش
چراغی که نشد یک لحظه خاموش

پدریعنی که بغض واشک پنهان
پدریعنی توباشی شادوخندان

پدرخوشبوتراز یاس وشقایق
پدریعنی تورا همواره عاشق

پدر دست دعا دست نوازش
کندباخوب وبدهای توسازش

پدر اشکی که از مژگان چکیده
پدر ازرنجها رنگش پریده

پدرتنهاولی عاشق به فرزند
پدرگنجی گران یک مثنوی پند

پدریعنی فدای خانواده
فداکاری ویاری فوق العاده

پدریعنی پناه بیکسی ها
پدرلبریزازدلواپسی ها

پدرعاشق ترین دلدار دختر
پدرچون مادر وازجنس دیگر

پدر، غمگین تر از شعرت اگرنیست
ولی با بودنت از غم اثرنیست

پدر پردرداما سبزوخاموش
نشدیک لحظه از یادم فراموش
مجموعه غریبانه
 اصغراروجی( غریب)
@oroujiasghar

کانال اشعار اصغراروجی

05 Jan, 06:00


          بيقرار
#باز امشب دل هواي ياركرد
ديده ياد دیده بیمار كرد

باز امشب دفتر دل وا شده
باز امشب دیده ام دریا شده

در نگاهم چهره ی غم راببین
بر لبم آه دمادم را ببین

اشگ می بارد به روی دامنم
بوی باران می دهد پیراهنم

ياد چشمان توخوايم ميکند
سر خوش از جام شرابم می كند

تا به کی درسوز وصبر وانتظار
تا به کی در حسرت دیدار یار

در فراق یک شب مهتابی ام
شاعر صدها غزل بیتابی ام

تاتوبودي عشق وشوری داشتم
باخودم سنگ صبوری داشتم

رفتی ومن همجنان جا مانده ام
بیكس وبيمار و تنها مانده ام

جای توخالیست درهرکوچه باغ
داغها بی تونهادم روی داغ

شكوه ها دارم زدست روزگار
در نبودت بيقرارم بيقرار

سينه را با يادتو افروختم
درسپهرت چون شهابي سوختم

سازها باسو ز دل هم پرده اند
آتشي درسينه برپا كرده اند

نيست مارامونسي دراين ديار
دوست ناياب است ودشمن بيشمار

باكه بايد گفت درد خويش را
خاطرات تلخ وپر تشويش را

با کژي اندیشه را آمیختند
مهربانی را به دار آومیختند

در پی آبم سرابم میدهند
مهر می ورزم عذابم می دهند

کيستم من خانه بر دوشي غريب
ازجهان جز غم نشد مارا نصیب

قلب من از مهر تو آکنده است
یاد تو درخاطراتم زنده است

مثل باران اي نگار ماندگار
بر كوير انتظار من ببار

تا بیایی بر غمم پايان دهم
زیر رگبار نگاهت جان دهم

تا تو باشي آبها آبي ترند
رودها با نام تو جار ي ترند

دروجودت هستی ام گل می کند
از نگاهت مستی ام گل م یکند

با نفسهایت بهاری می شوم
برزبان عشق جاری می شوم

کیستم من خانه بردوشی غریب
ازجهان ما رانشد جز غم نصیب

مجموعه شاعرشدن برای تو
اصغراروجی(غریب

کانال اشعار اصغراروجی

31 Dec, 11:26


بمان با من که تنهایی نماند
بمان تا بیکسی تنها بماند

شبی مهمان وشمع خانه ام باش
که چشم ازدوری ات خون می چکاند
اصغراروجی
@oroujiasghar

کانال اشعار اصغراروجی

27 Dec, 13:55


باگریه بی صدا صدا کردمرا
تادر غم فقر خودرها کرد مرا

دردست نیاز اوکه دستم حس شد
دستی به هوابردودعاکرد مرا
اصغراروجی(غریب)
@oroujiasghar

کانال اشعار اصغراروجی

23 Dec, 14:45


             آهودل غریبم
عمریست ازشراب چشم توبی نصیبم
بایادگونه هایت سرمست بوی سیبم

یک شب گذرنکردی ازکوچه نیازم
صدکوچه طی نمودی هرشب پی رقیبم

صدباردل شکست وگفتم توخواهی امد
فهمیده دل که اورا هربارمی فریبم

برگردوباورم کن این بارفرصتی نیست
طوفان انتظارم بی یاروبی شکیبم

زخمی ترین غزل را ازدوری ات سرودم
صدسینه التهابم تنها تویی طبببم

از آتش نگاهی صیدی به خون تپیده
صیادچشم مستت آهودل غریبم
اصغراروجی(غریب)

@oroujiasghar

کانال اشعار اصغراروجی

22 Dec, 09:40


   میلاد زهرا(س)

فروغی   پر تو  افکنده  سراسر  بام  دنیارا
 در آغوش صبا   بینی دمِ  پاک ِ مسیحارا

فرشته خوی  می آید زنسل آب  وآیینه
 که بگشاید به روی ما در امید فردا را

نسیمی خوش وزان گشته به یاد فاطمه امشب                      
که باعطر دل انگبرش بیاراید دل ما را

بهار   عالم  ارایی رسدامشب جهانی را
خیال دیدنش سازد گلستان دشت دلها را

دمیده موسم شادی کجایی ساقیا برخیر 
 شراب تازه می شوید زدل زنگارغم هارا

سپهر ازشوق می گریدزمین پرشورمی خندد
کویرتشنه می نوشد شراب ناب  دریا  را

وضو سازنداز کوثر همه کروبیان امشب
  بهشتی بوی مشگینش صفا بخشد مصلارا

به تعظیم امده مریم گل افشان درپی اش هاجر
 زشوقش درفشان بینی دراین شب چشم سارا را

فلک  را  فخرها باید بدان اسطوره ی تقوا
  ملک مشتاق می گردد زجان ام ابیها  را

علی را  می شود یاور زنان را رهبر و سرور
  هم اوفردا شود مادرحسین ان عشق والا را

بزن مطرب توآن چنگی که دروجد اورد  گیتی
 جهانی جشن می گیرد شب میلاد زهرا را

غریب ازباغ سر سبز نیایش مژده می اید
دل زخمی طلب کرده به نام او مداوا را
مجموعه غریبانه
اصغراروجی(غریب)

@oroujiasghar
آذر۷۱

کانال اشعار اصغراروجی

21 Dec, 14:08


             مادر
با تواز نام توهم جاری ترم
نورتو جاری شده درپیکرم

با تو تا خورشید هجرت میکنم
جلوه نور خدایی مادرم

با گل اشکت شکوفا گشته ام
چترسبز نوبهاری برسرم

مادر ای آبی ترین دریای مهر
با تواز هفت آسمان آبی ترم

اي که هنگام سفر با جام چشم
آب می پاشیدی ازپشت سرم
 
بوی گندم بوی باران میدهی
بوی نان و بوی آبی مادرم

باغزل هايت قلم خون گريه كرد
ازغمت اتش گرفته دفترم
 
خود سزاواراست اگربعدازخدا
سجده بر دامان پاکت آورم

بی تو خاری در کویر انتظار
با تو باغ نرگس و نیلوفرم

بی تو مادر در سکوتی تلخ وتار
خون دل می باردازچشم ترم
 
بی تو همرنگ سیاهی میشوم
ای که سبزی تا ابددرباورم

بی تو مادر در دیار خود غریب
داغ ودردم آتشم خاکسترم
مجموعه شاعرشدن برای تو
اصغراروجی (غریب)

@oroujiasghar

کانال اشعار اصغراروجی

17 Dec, 15:23


        یلدا

رسیداز راه یلدای غزل خیز
شب پایان پاییزغم انگیز

شب سرما پیام برف وباران
شب میلاد پربار زمستان

شب فال وانارست و  وترانه
شب اجیل وسیب وهندوانه

شب ایران عهدباستان است
به ما این هدیه ازپیشینیان است

مشو راضی زوالش رابخواهند
ویاازعشق شور آن بکاهند

دراین دوران بدعهدی دولت
غم و دلواپسی وفقرِ ملت

هم اکنون که ترحم رفته در گور
پریشان حال وبیکاریم و رنجور

بلوچ وکردوترک واصفهانی
جنوبی ولر و مازندرانی

اگربرموج فقروغم سوارند
به سنت های یلدا پایدارند

اگرهمراه باجهل وخرافه
گرانی  کرده مردم را کلافه

اگرچه سفره ها از نان خالیست
ازاین غم قامت بابا هلالیست

اگرفکری به حال بینوا نیست
صدایی جز نوای ناله ها نیست

گرانی لحظه لحظه در خروش است
ازاین غم چشم چله  گریه پوش است
 
اگرکه دی پریشان است وخسته
غمی بر چهره ی آذر نشسته

اگرکه گرگها درجلدمیش اند
ومردم ازگرفتاری پریش اند

اگرفرق عدالت را شکستند
به روی پیکرملت نشستند

اگرهمراه فقروآه وناله
فرورفتند سرها در زباله

اگربرزخم فقرودل دوا نیست
دل از چله بریدن کارما نیست

درایران نام  چله پایدار  است
گرامی وبه دل ها ماندگار است

بکش دستی به گیسوی بلندش
گرامی دار و محفوظ از گزندش

شب چله شب شادی وشوراست
سراسرمیهن امشب در سرور است

دراین دلواپسی های غم انگیر
تهی از گریه وازخنده لبریز

به همراه غریب از باغ احساس
توهم سرشار عطرسوسن ویاس

بساط شادمانی کن مهیا
بیا با ما به استقبال یلدا

دراین روزی که آذر باربسته
شب یلدایتان باشد خجسته
اصغراروجی(غریب)

کانال اشعار اصغراروجی

14 Dec, 08:08


زندگانی جز سرابی نیست وقتی نیستی
اسمانم افتابی نیست وقتی نیستی
 
روزهایم زخمی از تنهایی و دلگیریست
شب به چشمانم که خوابی نیست وقتی نیستی

شعرمی باردبه یادت آسمان شهردل
درنگاهم ماهتابی نیست وقتی نیستی

بیتهایم زخمی اند و واژه ها اندوهناک
چون غزل را آب وتابی نیست وقتی نیستی

شورشی برپاست در من از تپش های دلم
سینه  راجز انغلابی نیست وقتی نیستی

حالم من بدبود اما هیچکس باور نکرد
آه جز درد وعذابی نیست وقتی نیستی

گفتگویی داشت چشمان تو با بغض غریب
گریه هایم را جوابی نیست وقتی نیستی
اصغراروجی(غریب)
@oroujiasghar

کانال اشعار اصغراروجی

10 Dec, 10:53


             صدایت می کنم

باوجودت هرزمان شکرخد ایت می کنم
درغم تنهایی ام هردم صدایت می کنم

در نگاه حسرتم جز نقش جذاب تو نیست
هرزمان لازم شود جان را فدایت می کنم

هرزمان تنهاشوم تنها تویادم می کنی
بودنم را وقف یاد وچشمهایت می کنم

با تماشای رخت دردم مداوا می شود
دل فدای چهره ی مشگل گشایت می کنم

درقدمهایت نمیریزم ازاین پس هرگلی
جان ودل راچون که فرش زیرپایت می کنم

نیست جز یاددل انگیز تودر یاد غریب
باوجودت هرزمان شکرخد ایت می کنم
اصغراروجی (غریب)
@oroujiasghar

کانال اشعار اصغراروجی

07 Dec, 05:57


                   بیت آخرم
درعشق توهنوز هم غزل غزل شناورم
تویی که سبز می شوی به لابه لای دفترم

غزال خوش سرشتی و به شهر شعرهای من
توبیت اولی ومن همیشه بیت آخرم

مرورمیکنم تورابه یادخاطرات خوش
پراز نشاط می شوم اگر توباشی همسرم

چه می شود به کوچه ی دلم شبی سفرکنی
که درهوای حسرتت هنوز غوطه می خورم

نروکه بی تو می شودبه رنگ زرد باغ دل
نگارماندگار وسروسبزباغ باورم

چکیده پای عشق توتمام عمرراغریب
هنوز می سرایمت به وزن دیده ی ترم
مجموعه غریبانه اصغراروجی(غریب)

@oroujiasghar

کانال اشعار اصغراروجی

04 Dec, 15:29


        در سوگ زهرا
آن شب علی درسوگ زهرا گریه می کرد
  هردیده تاپهــــــنای دریا  گریـــه  می کرد

مهرِ  فروزانِ به تشـــــتِ خون نشسته
 درماتــــم ام ابیــها گریـــه  می کرد
 
درســــــاحل چشــــمان آدم موج غم بود
  با ناله وافســــوس حــــواگریه می کرد

دلها پریشان سینه ها  آتشـفشان بود
 از داغ زهرا سنگ خارا گریه می کرد

جاری شدآن دم کوثرازچشمان خاتم
 مربم به همراه مسیحا گریـه می کرد

باکـــوچ سبـزروح بانـوی بهشـتی
  هاجرپریشـان بودوساراگریه می کرد

یاس سـفیدی درشقـایق ها نـهان بـود
 نرگس به باغ زرد دلهـاگریه  می کرد

سـررابه تابوتـش نهاده زینب آن شـب 
 چون چشـمه دردامان صحراگریه می كرد

تابـوت می لرزید و روی شانـه مـی رفت 
  زهرا به تنـهایـی مــولا گریه  می کرد!

دیدم  غریب افسـرده با نجوای تاری      
 بشکسته چون پهلوی زهرا  گریه می کرد

اصغراروجی (غریب)

@oroujiasghar

کانال اشعار اصغراروجی

01 Dec, 18:38


          اهل همین ابادیم
لبخندهای نرگس چشمت چه زیباست
در بین چشمان من و تو گفتگوهاست

امشب نگاهم رابه باران هدیه کردم
در دامنم طوفانی از امواج دریاست

بشکفته رنگ چشمهایت درنگاهم
تندیس شب درچشم من هرلحظه پیداست

ازعطر عشق وآرزو لبریزم امشب
ِ امروز ِ من سرشا ر از امید فرداست

وحشی ترین آهوبه چشمت خوگرفته
انجاکه عشق ازدیده میروید همین جاست

گل میکند عشق تو د ر باغ نگاهم
باغی که درصحرای چشمان توپیداست

ِ درکشتن ِ ما حاجت تیرو وکمان نیست
رگباری از مژگان خون ریز تو برپاست

اهل همین آبادی ام اما غریبم
شیواترین شعرترم مال شماهاست

مجموعه شاعرشدن برای تو
اصغراروجی (غریب)

کانال اشعار اصغراروجی

28 Nov, 05:25


       یک شعرناب آورده ام

مژده ازقصرغزل یک شعرناب آورده ام
سایه ساری از غزل درآفتاب اورده ام

لحظه ای برخیزوبااحساس آغوشم بگیر
بوسه ها شیرین تر از لوزوقطاب اورده ا م

یادلبهایت اگر مست وخرابم می کند
جام ها لبریز ازشهدوشراب اورده ا م

صدسبد ریحان وسوسن یاس ومریم نسترن
غنچه نشکفته با عطرگلاب اورده ام

خواب در آغوش گرمت حسرت دیرینه ام
چشم های عاشق ولبریزخواب آورده ام

ازهمه دل می بردباوصف تو شعر غریب
واژه های عشق را با آب وتاب آورده ام
مجموعه غریبانه اصغراروجی (غریب)
@oroujiasghar

کانال اشعار اصغراروجی

25 Nov, 09:52


    چهره ی زیبای تو

هرچه باریدقلم از غم وغوغای توبود
دل واحساس وقلم غرق تمنای توبود

قوم چنگیزنگاه تووشهردل من
شهرغارت زده هرلحظه پذیرای توبود

هرکه از اتش چشمان توپرهیز نکرد
عاقبت زخمی مژگان دل ارای توبود

اهل شوقی وهمان لحظه خودت فهمیدی
دردل عاشق من شوق تماشای توبود

نیست جز صحبت تودردل واحساس غریب
 دل دیوانه من غرق تمنای توبود
اصغراروجی (غریب)
@oroujiasghar

کانال اشعار اصغراروجی

20 Nov, 17:58


.         اندوه نبودت
همگام قدمهای تو دل در ضربان است
چون عشق تودر جان ورگم درجریان است

او که غزلش  هم ازعشق توجدا نیست
اواره ترین شاعر بی نام ونشان است

بردار از دوش من این بار نبودت
این قامت سرواز غم عشق توکمان است

رفتی وگرفتی همه ی دلخوشی ام را
در هر غزلم حسرت دیدار عیان است

اواره ام ودلهره افتاده به جانم
رسوایی واوارگی ام ورد زبان است

بگذار که بی پرده بگویم سخنم را
اندوه نبود تو مرا چون سرطان است

وقتی مژه آغوش کشد مردمکی را
یعنی که بسی اشک از ان در فوران است

سوگند به نام توکه سرسبزی عشقی
رفتی وبهار دلِ افسرده خزان است

با هیچ نگاهی به کسی خونگرفته
ان چشم غریبی که به راهت نگران است

مجموعه غریبانه اصغراروجی (غریب)
ابان ۴۳
@oroujiasghar

کانال اشعار اصغراروجی

17 Nov, 14:46


دلم تنگ است ودر عشقت شناور
که نه احساس کردی ونه باور

نشستم درنبودت تا شکستم
امان ازدوری ات الله اکبر
@oroujiasghar

کانال اشعار اصغراروجی

14 Nov, 09:12


تورفته ای وبرسرپیمان خود هستم
قسم به اشگ جدایی که عهدنشکستم

چه اتفاق قشنگی که دیدمت ان روز
چه عاشقانه نگاهی ؛هنوز از آن مستم

برغم انکه شکستی مرا وکوچیدی
اگرکه دست شویم ازتو؛بشکنددستم

ضریح چشم تورا عاشقانه می بوسم
برای این که بمانی دخیل ها بستم

 مرا قبیله غم درسکوت خواهد برد
مروکه بی  توباهیچ کس نپیوستم

چقدر رنج کشیدم که مال من باشی
چقدردرمقابل توغروربشکستم

به پای عشق تو عمری غریب می مانم
اگرچه بی بهانه گسستی ونگسستم
اصغراروجی(غریب)
اسفند۱۴۰۰
@oroujiasghar

کانال اشعار اصغراروجی

11 Nov, 08:19


هرشام و نهارمان سرسفره غم است
ازبارگرانی کمر‌ خلق خم است

گرزیرسئوال است مسلمانی ما
دزدی وریا زیادوانصاف کم است
اصغراروجی ( غریب)

کانال اشعار اصغراروجی

07 Nov, 08:33


              دشوارها
درعشق توپیموده ام دشوارهارا
هموارسازم سختی دیدارهارا

یک واحدازاوارگی راپاس کردم
باورنکردی برسرم اوارهارا

این بار گفتم با غزل درد دلم را
ازمن گرفتی فرصت گفتارهارا

درلشگر مژگان خون ریز تودیدم
شب تازی ویران گر تاتارهارا

شاعرشدن پایان غمگینانه دارد
وقتی بخوانی قصه عطارهارا

دلدادگی وشاعری جرم است این جا
هرگز نبرازیادت این هشدارهارا

رنگ خلیج فارس دارد اشگهایم
وقتی شنیدم شروه ی دلوارهارا

اندیشه های عاشقی راسربریدند
درسینه پنهان کرده ام پندارها را

برگرداینجا بی تو غمگینم غریبم
درسینه دارم حسرت غمخوارها را
مجموعه غریبانه اصغراروجی (غریب)
@oroujiasghar

کانال اشعار اصغراروجی

05 Nov, 05:46


      بوی باران
بوي بارانی وبوی خیس خاک
بوی باغ و بوی مستی بوی تاک

بوی عشق و مهربانی میدهی
ِ بوی نرگس های مست خوابناک

چیست ان رازی که درلبهای توست ؟
کین چنین با تاک دارد اشتراک

گر زعشقت دل به دریا میزنم
ازپیامدهای طوفان نیست باک

صد غزل گل کرده در شعرترم
هر یکی صد مثنوی. اندوهناک

در نگاه من شکوفا شد غریب
زندگی جاری شده از عشق پاک
مجموعه شاعرشدن برای تو
اصغراروجی( غریب)
@oroujiasghar

کانال اشعار اصغراروجی

02 Nov, 10:29


صدایت می کنم با آه سردم
به دیدارم بیاسرشاردردم

که دردیدار آخرعاشقانه
شوم پروانه ودورت  بگردم
اصغراروجی (غریب)
@oroujiasghar

کانال اشعار اصغراروجی

02 Nov, 10:27


لبت شیرینی شعروترانه
نگاهت دل نشین وشاعرانه

برایت گفته ام صدهابداهه
دوبیتی های ناب عاشقانه
اصغر اروجی(غریب)
@oroujiasghar

کانال اشعار اصغراروجی

28 Oct, 10:43


شکسته از فقریم
دلم گرفته از این روزگار رنج افزا
ازاین همه نیرنگ و ظلم ورنگ وریا

میان این همه ثروت شکسته از فقریم
نبود این همه سختی روا به مردم ما

به جستجوی غذا در زباله می گردد
زنی که بیکس وبی یار مانده وتنها

اسیرجنگ وجنایت شدیم وفرسودیم
دریغ ودرد ازاین عمرهای جان فرسا

برای سبزه زدایی بهار را کشتند
نمانده دیگر امیدی به سبزی فردا

تمام باغ دل از کویر تشنه تر است
ببار حضرت باران دریچه ای بگشا

چقدر خوشه گریه به پلک آویز است
چقدر گرد فقیری نشسته برسرها

سپیده را بفروشند وشب خریداراند
چه کس ستانده کویری وداده باران را؟

درون کشور ثروت چه بینوا شده ایم
نه دولت است ونه مجلس به فکر ما وشما

ستاره ای که از آنِ سپهرِایران است
از آسمان عراق ویمن دمیده چرا؟

خداکند که دوباره وطن شود شاداب
به بند و فقر وگرانی نبینم ایران را

ببین که شعر غریبم چقدر غمگین است
که سینه ام همه درد است ودیده ام دریا
اصغراروجی(غریب)

کانال اشعار اصغراروجی

25 Oct, 16:07


پدربالب خشگیده ودست خالی وارد خانه شد
مادر آهی کشیدویک لیوان اب یخ به دستش داد
که برادرم گفت باباخریدی؟
یخ تولیوان‌ماند وبابا اب شد!!
اصغراروجی( غریب)
دکلمه یاسین اروجی

کانال اشعار اصغراروجی

23 Oct, 14:41


  تمنای دل

نتابیدنوری به پهنای دل
نرویید برگی به صحرای دل

دل ازمن بنالد من از کار دل
که ‌هرگز نشدحل معمای دل

به حد جنون می کشاند تورا
غمی که بپیچدسراپای دل

به هرجاسخن از پریشانیست
بود پای ان مهروامضای دل

تمام دلم غرق درخون شده
که می سوزم از اه وغوغای دل

نشدزندگی بی توبرکام ما
خزان گشته باغ شکوفای دل

نگویم که هرگز چه کرده ؛ غریب
غم عشق اوبا تمنای دل
اصغراروجی(غریب)
@oroujiasghar

کانال اشعار اصغراروجی

21 Oct, 03:59


جایت ببارم
مزن باران هوای گریه دارم
مزن باران که تا جایت ببارم

مزن باران دلم درخون نشسته
که تلخ است وغم آگین روزگارم

مپرس ازسیل وویرانی دراین شهر
که طغیان کردچشم وجویبارم

مزن باران که آه وناله خیزد
از آهنگ غزل هاوسه تارم

سکوت کوچه های تار جانم
پرازبغض است ابری؛ بیقرارم

نزن اینجا به خون خفته شقایق
که از داغش غریب وسوگوارم
اصغراروجی(غریب)
@oroujiasghar

کانال اشعار اصغراروجی

19 Oct, 05:05


بمیرم

ترسم که به دورازتووناکام بمیرم
 با حلقه چشمان تودردام بمیرم

بردست شفایت نرسد دست دعایم           
دراتش عشق تو  سرانجام بمیرم

 بادلهره  وبی خبری درغم عشقت
درحسرت یک نامه  وپیغام  بمیرم

ازشوق طواف حرمت ترسم ازان است
باسعی  وصفای تو در احرام  بمیرم
 
ایکاش که ازجام لبت عشق بنوشم
 مستانه درآغوش توآرام بمیرم

مگذارکه درعشق توپوشیده بمانم
تا اینکه غریبانه و گمنام بمیرم
اصغراروجی(غریب)
@oroujiasghar

کانال اشعار اصغراروجی

16 Oct, 04:35


    تابيد ورفت
بغض کردم از برم ناليد و رفت
بر شبستان دلم تابيد و رفت

شكو ه ها كردم زتنهايي خويش
بر نگاهم لخظه اي خنديد و رفت

آسمان ديده را بغضي گرفت
در بيابان دلم باريد و رفت

کلبه تنگ دلم را غم گرفت
خنده بر لبهای من خشکید ورفت

سيل خون از ديده جاري كن غريب
باربست از جمع ما خورشيد و رفت
مجموعه شاعرشدن برای تو
اصغراروجی(غریب)

@oroujiasghar

کانال اشعار اصغراروجی

13 Oct, 12:16


      عشق جاری میکنم
عمریست برمن نازوعشوه می فروشی
من عشق جاری می کنم توپرده پوشی

می ترسم از احساس من اتش بگیری
وقتی که ازجام غزلهایم بنوشی

همراه زجراورترین غمهای خویشم
 درمن نه شوری مانده ونه جنب وجوشی

دارد به زردی می گرایدباغ عمرم
اما توبانوسربه سر سبزی ونوشی

درعشق تومانندمن دیوانه ای نیست
دیگرنه تابی دارم ونه عقل وهوشی

تا کی غریبانه درعشق تو بسوزم
تاکی برای اتش افروزی بکوشی
اصغراروجی(غریب)
@oroujiasghar

کانال اشعار اصغراروجی

10 Oct, 19:44


رَواقِ منظرِ چشمِ من آشیانهٔ توست

کَرَم نما و فرود آ که خانه، خانهٔ توست

به لطفِ خال و خط از عارفان ربودی دل

لطیفه‌های عَجَب زیرِ دام و دانهٔ توست

دلت به وصلِ گل ای بلبلِ صبا خوش باد

که در چمن همه گلبانگِ عاشقانهٔ توست

عِلاجِ ضعفِ دلِ ما به لب حوالت کن

که این مُفَرّح یاقوت در خزانهٔ توست

به تن مُقصرم از دولتِ ملازمتت

ولی خلاصهٔ جان، خاکِ آستانهٔ توست

من آن نیَم که دَهَم نقدِ دل به هر شوخی

دَرِ خزانه، به مُهر تو و نشانهٔ توست

تو خود چه لعبتی ای شهسوارِ شیرین کار

که توسَنی چو فلک، رامِ تازیانهٔ توست

چه جای من، که بِلَغزَد سپهرِ شعبده‌باز

از این حیَل که در انبانهٔ بهانهٔ توست

سرودِ مجلست اکنون فلک به رقص آرَد

که شعرِ حافظِ شیرین سخن ترانهٔ توست


درود به روان بلند وپاکت چشمه جوشان عشق.
ازتو گفتن سخت است وکسی را باتوبرابرکردن درسرایش دیوانگیست کشتی را چه سنجشیست با تخته پاره
ای همیشه زنده در دل کهن نگاری .
تودرجای جای فرهنگم می درخشی ؛درشب یلدا وفال ونوروز همه باتو زیبا وبه یاد ماندنی هستند.

هرگز نميرد ان که دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جريده عالم دوام ما

اگرچه گستاخی پیدا کرده ام تا خودرا پیرو  توبدانم .
 اما شایسته گام نهادن  درجاده ای را ندارم که تو ان را پیموده ای ولی  به خود می بالم در سرزمینی زندگی می کنم که تودر آن روزگار سپری کرده ای ومهرمی ورزم به هنری که  تودر قله ان نشسته ای.
وقتی دیوانت را می گشایم اینده زندگی را دربیت بیت سخن توجستجو می کنم وبی یاد تو نه تنها در سرایش در خویشتن نیز غریبم  وهمه خلوتم سرشار ازسخن زیرلب غزلهای توست سخن پایانی ام را با سرفرازی میهنی پیوند می زنم‌به سخن گوته که گفت:ایکاش من کوچکترین شاگرد کلاس حافظ می بودم.
مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید
که ز انفاس خوشش بوی کسی می آید

از غم هجر مکن ناله و فریاد که من
زده ام فالی و فریادرسی می آید
بیستم مهربزرگداشت سراینده پراواز ایران وجهان حافظ بزرگ گرامی باد
اصغر اروجی(غریب)
@oroujiasghar

کانال اشعار اصغراروجی

07 Oct, 15:47


دل از سوگ توتنگ وچاک چاک است
هوای خانه ام اندوهناک است

همیشه یاروغمخوارم توبودی
که بی تو برسرم انبوه خاک است
اصغراروجی(غریب)

@oroujiasghar

کانال اشعار اصغراروجی

07 Oct, 15:46


نگاهم ابری وازگریه لبریز
هوای خانه ام سردوغم انگیز

گرفت از باغ دل امیدمن را
فلک امشب دراین اندوه پاییز
اصغراروجی(غریب)
@oroujiasghar

کانال اشعار اصغراروجی

05 Oct, 13:19


        بیابانهای دلتنگی

به دل دارم همیشه حسرت دیدار باران را
بیا پاسخ بده یک شب تمنای بیابان رات

دلم تنگ است وبانی ناله هایم کرده ام خلوت
بیا بشنو تو از اشعارم اوای نیستان را

مرا یک شب به آغوشت به نوش عشق دعوت کن
تحمل کن کنارت یک شب این اواره  مهمان را

رهایم کن که در برگیرم ان گیسوی رویایی
پریشان حال می داند احوال پریشان را

بهاران را تماشایی کنم درباغ چشمانت
ودرمژگان خون ریزت نمای نیزه زاران را

همه گلهای احساسم چه پرپرمی شود بی تو
نکن پژمرده تر بادوری خود این گلستان را

به دنبال توهستم در بیابانهای دلتنگی
سراب الوده می داندحال تشنه کامان را

غریب از بی توبودن ازخود ودنیا گریزان است
مرنجان بیشتراین شاعر از خود گریزان را
اصغراروجی(غریب)
بهمن ماه۱۴۰۰اصفهان
@oroujiasghar

کانال اشعار اصغراروجی

03 Oct, 19:49


درحسرتت از آه لبم لبریزاست
انگارتمام فصل هاپاییزاست

ازآن همه خاطرات باتوبودن تنها
یک دفتر شعروعکس روی میز است

اصغراروجی (غریب)
@oroujiasghar

کانال اشعار اصغراروجی

03 Oct, 19:47


سراغت را ز دُرناها گرفتم
ز دشت وساحل ودریا گرفتم

دران ساعت كه دستم راگرفتي
زپا افتاده بودم پا گرفتم
مجموعه شاعرشدن برای تو
اصغراروجی (غریب)
@oroujiasghar

کانال اشعار اصغراروجی

01 Oct, 18:20


من  ان ابردلگیروبارانی ام
که در اسمان توزندانی ام

هواگربهاریست اما هنوز
گرفتارسوز زمستانی ام

من از شهرعشقم به روی گسل
که هرلحظه ای روبه ویرانی ام

ندارم به دل ارزویی جز این
که عشق ازلبانت بنوشانی ام

دلم غرق دریای چشمان توست
گرفتارامواج طوفانی ام

توعاشق ترین شاه بیت منی
تویی شوروحال غزل خوانی ام

غریبم پرازبغضم ودرد عشق
روانیست عمری بگریانی ام
اصغراروجی (غریب)
@oroujiasghar

کانال اشعار اصغراروجی

29 Sep, 17:09


اوای توبا صدای سنتور خوش است
باچهچه در سه گاه وماهور خوش است

باخوشه ی مژگان تومستی ابدیست
 ازچشم تونوش آب انگور خوش است
مجموعه غریبانه اصغراروجی (غریب)
@oroujiasghar

کانال اشعار اصغراروجی

29 Sep, 17:07


سازخوش کوچه های باران هستی
اوای دل انگیز هزاران هستی

دردشت کویردل من انگاری
چون باغ بهاردرزمستان هستی
اصغراروجی (غریب)

کانال اشعار اصغراروجی

27 Sep, 04:10


          بيقرار
باز امشب دل هواي ياركرد
ديده ياد دیده بیمار كرد

باز امشب دفتر دل وا شده
باز امشب دیده ام دریا شده

در نگاهم چهره ی غم راببین
بر لبم آه دمادم را ببین

اشگ می بارد به روی دامنم
بوی باران می دهد پیراهنم

ياد چشمان توخوايم ميکند
سر خوش از جام شرابم می كند

تا به کی درسوز وصبر وانتظار
تا به کی در حسرت دیدار یار

در فراق یک شب مهتابی ام
شاعر صدها غزل بیتابی ام

تاتوبودي عشق وشوری داشتم
باخودم سنگ صبوری داشتم

رفتی ومن همجنان جا مانده ام
بیكس وبيمار و تنها مانده ام

جای توخالیست درهرکوچه باغ
داغها بی تونهادم روی داغ

شكوه ها دارم زدست روزگار
در فراقت بيقرارم بيقرار

سينه را با يادتو افروختم
درسپهرت چون شهابي سوختم

سازها باسو ز دل هم پرده اند
آتشي درسينه برپا كرده اند

نيست مارا مونسي دراين ديار
دوست ناياب است ودشمن بيشمار

باكه بايد گفت درد خويش را
خاطرات تلخ وپر تشويش را

با کژي اندیشه را آمیختند
مهربانی را به دار آویختند

در پی آبم سرابم میدهند
مهر می ورزم عذابم می دهند

کيستم من خانه بر دوشي غريب
ازجهان جز غم نشد مارا نصیب

قلب من از مهر تو آکنده است
یاد تو درخاطراتم زنده است

مثل باران اي نگار ماندگار
بر كوير انتظار من ببار

تا بیایی بر غمم پايان دهم
زیر رگبار نگاهت جان دهم

تا تو باشي آبها آبي ترند
رودها با نام تو جار ي ترند

با وجودت هستی ام گل می کند
از نگاهت مستی ام گل م یکند

با نفسهایت بهاری می شوم
برزبان عشق جاری می شوم
مجموعه شاعرشدن برای تو
اصغراروجی(غریب)

@oroujiasghar

کانال اشعار اصغراروجی

25 Sep, 05:08


شعر بی نامی به قلم استاد علیرضاآذر
با صدای یاسین اروجی

کانال اشعار اصغراروجی

23 Sep, 08:51


نشستی بانگاهی درکمینم
به غارت بردی عقل وهوش ودینم

چه دردنیا چه در شعرغریبم
تویی داروندارم نازنینم
اصغراروجی(غریب)
@oroujiasghar

کانال اشعار اصغراروجی

23 Sep, 08:51


بهاراطلسی هایم توهستی
پناه بیکسی هابم توهستی

دلم یک لحظه از یادت جدا نیست
همه دلواپسی هابم توهستی
مچموعه شاعرشدن برای تو
اصغراروجی (غربب)
@oroujiasghar

کانال اشعار اصغراروجی

22 Sep, 05:27


           هنگامه بدرود

آه از باغ وطن کوچید اما زود بود
این چه وقت رفتن و هنگامه بدرود بود

چامه های دلنشینش رونق اوازه ی
خشک سیم وخشک چوب و عود بود

خسرو آواز ایران بود وبا مهر وطن
عاشقانه حضرت عشق آنچه می فرمود بود

زخم های کهنه بردل داشت از نامردمان
او که بر چشمان نفرت زایشان چون دود بود

جمعی از او هم چنان نالان وخشم اگین ولی
خسروازخشنودی هم میهنان خشنود بود

هرنماهنگ خیالی هم نوا با ربنا
ربنایش از نگاه ناکسان مطرود بود

خواب دیدم که مخالف می نوازد تار را
اه از این کوه غم شهناز بغض آلود  بود

کو نکیسا تا نوازد ساز را با سوز دل
کوچ غمگین سپه سالار نغمه زود بود

من نمی دانم چه باید گفت در وصفش غریب
بلبلش خواندیم اما نغمه ی داوود بود
اصغراروجی(غریب)

دکلمه :یاسین اروجی

@oroujiasghar

1,487

subscribers

59

photos

15

videos