مادر بزرگ همیشه میگفت:
الهی آرزوهات با مصلحت خدا
یکی باشند🌱
صبح بخیر
@Lanatii_nevesht
الهی آرزوهات با مصلحت خدا
یکی باشند🌱
صبح بخیر
@Lanatii_nevesht
دلنوشته های یک لعنتی
@lanatii_nevesht
بر دل نشیند هر آنچه از دل بر آید
احساس همیشه زنده است
عشق پابرجا
جدایی کتمان ناپذیر
وصال دست نیافتنی
به دنیایِ " #لعنتیـها " خوش آمدید...
https://instagram.com/_u/Lanatii_nevesht
دلنوشته های یک لعنتی (Persian)
در کانال تلگرام"دلنوشته های یک لعنتی" با نام کاربری"lanatii_nevesht" به خواندن دلنوشته هایی از عشق، جدایی، احساسات و لحظات زندگی پرداخته می شود. این کانال مکانی است که افراد می توانند با خواندن دلنوشته های متنوع و احساسی، به دنیای عمیق احساسات و افکار خود فرار کنند. "دلنوشته های یک لعنتی" باعث می شود که هر آنچه از دل بر آید، در دل نشیند و احساس همیشه زنده بماند. این کانال جایی است که عشق پابرجاست، جدایی کتمان ناپذیر و وصال دست نیافتنی. به دنیایِ "#لعنتیـها" خوش آمدید. برای دنبال کردن دلنوشته های بی نظیر این کانال، می توانید به اینستاگرام آن نیز مراجعه نمایید: https://instagram.com/_u/Lanatii_nevesht
دلنوشته های یک لعنتی
11 Jan, 19:04
در نهایت شدنی میشه، موندنی میمونه، اومدنی میاد، رفتنی میره، واسه هر چیزی زیاد اصرار نکن.
@Lanatii_nevesht
@Lanatii_nevesht
دلنوشته های یک لعنتی
11 Jan, 17:59
🔸
بیو گرافی تلگرام یا اینستگرامت کامنت کن بهترینش پست میشه
@Lanatii_nevesht
Comment
بیو گرافی تلگرام یا اینستگرامت کامنت کن بهترینش پست میشه
@Lanatii_nevesht
Comment
دلنوشته های یک لعنتی
11 Jan, 16:59
فکت هشدار دهنده : شما هیچ وقت نباید انگشت خود را اینجا بگذارید
@Lanatii_nevesht
@Lanatii_nevesht
دلنوشته های یک لعنتی
11 Jan, 16:23
لس‌انجلس به اون زیبایی سوخت من کی باشم برا زیبایی شما نسوزم خانمی😁
ری اکشن بزا دلمون خوش بشه نفری یه دونه😁
@Lanatii_nevesht
@Lanatii_nevesht
دلنوشته های یک لعنتی
11 Jan, 15:47
اگه وقتتو صرف دنبال کردن پروانه ها کنی
اونا فرار می‌کنن؛
اما اگه وقتتو صرف ساختن یه باغ زیبا کنی،
پروانه خودشون به سمتت میان.
و اگه نیومدن تو حداقل یه باغ قشنگ داری.
@Lanatii_nevesht
اونا فرار می‌کنن؛
اما اگه وقتتو صرف ساختن یه باغ زیبا کنی،
پروانه خودشون به سمتت میان.
و اگه نیومدن تو حداقل یه باغ قشنگ داری.
@Lanatii_nevesht
دلنوشته های یک لعنتی
11 Jan, 15:33
میدونی کی کنسله؟
اونی که فهمید تو ناراحتی ولی هیچ تلاشی نکرد.
@Lanatii_nevesht
اونی که فهمید تو ناراحتی ولی هیچ تلاشی نکرد.
@Lanatii_nevesht
دلنوشته های یک لعنتی
11 Jan, 15:07
شاید خوشبختی؛
داشتنِ دوست داشتنی‌ها نیست
دوست داشتنِ داشته هاست.
@Lanatii_nevesht
داشتنِ دوست داشتنی‌ها نیست
دوست داشتنِ داشته هاست.
@Lanatii_nevesht
دلنوشته های یک لعنتی
11 Jan, 14:30
جناب علی سلطانی خیلی قشنگ گفته
فکر کنم حرف دلِ خیلی از جوانهاست :
_توام که همه پولاتو یا لباس می‌خری یا خرج قیافه‌ت می‌کنی، یا هدیه میگیری واسه این وُ اون. یا کافه وُ رستوران میری یا مسافرت وُ این چیزا.
یه عالمه هم خرت وُ پرت خریدی که به دردت نمی‌خوره. پس اندازی چیزی داری اصلا دست و بالت که دلت بهش خوش باشه؟
_چی بگم، راست میگی. چیز زیادی ندارم. یعنی زندگیِ منو بچلونی یه سری لحظه‌های باحال ازش چکه میکنه که هزینه کردم براشون. من پول سیو نکردم اما تا دلت بخواد، اندازه‌ی خودم زندگی کردم.
نخواستم حساب بانکیم بوی عُقده‌هامو بده.
آخه هر چقدر گشتم، مغازه‌ی خاطره فروشی ندیدم!
@Lanatii_nevesht
فکر کنم حرف دلِ خیلی از جوانهاست :
_توام که همه پولاتو یا لباس می‌خری یا خرج قیافه‌ت می‌کنی، یا هدیه میگیری واسه این وُ اون. یا کافه وُ رستوران میری یا مسافرت وُ این چیزا.
یه عالمه هم خرت وُ پرت خریدی که به دردت نمی‌خوره. پس اندازی چیزی داری اصلا دست و بالت که دلت بهش خوش باشه؟
_چی بگم، راست میگی. چیز زیادی ندارم. یعنی زندگیِ منو بچلونی یه سری لحظه‌های باحال ازش چکه میکنه که هزینه کردم براشون. من پول سیو نکردم اما تا دلت بخواد، اندازه‌ی خودم زندگی کردم.
نخواستم حساب بانکیم بوی عُقده‌هامو بده.
آخه هر چقدر گشتم، مغازه‌ی خاطره فروشی ندیدم!
@Lanatii_nevesht
دلنوشته های یک لعنتی
11 Jan, 14:17
به مناسبت روز جهانی تشکر کردن خواستم از دوستانی که دیگه توی زندگیم نیستن تشکر کنم.😁🙏
@Lanatii_nevesht
@Lanatii_nevesht
دلنوشته های یک لعنتی
11 Jan, 13:18
انگار منو از همه‌ی ادما جدا کردی بردی یه جای خیلی دور، و بعدش گفتی من نمیام، خودت بقیه راه رو برگرد...
@Lanatii_nevesht
@Lanatii_nevesht
دلنوشته های یک لعنتی
11 Jan, 12:25
یه مغازه‌دار به صورت رندوم از مشتریاش پرسیده اگه همسرتون نیاز به کلیه داشته باشه، تو کلیه خودتو بهش میدی؟
جواب مردها و زن‌ها جالب بود:
@Lanatii_nevesht
جواب مردها و زن‌ها جالب بود:
@Lanatii_nevesht
دلنوشته های یک لعنتی
06 Jan, 04:34
برای من زمستانی را آرزو کن
که کوچه هایش پربرف باشد
مردمانش ساده
و خانه هایش گرم و بی ریا...
صبح بخیر زندگی
@Lanatii_nevesht
که کوچه هایش پربرف باشد
مردمانش ساده
و خانه هایش گرم و بی ریا...
صبح بخیر زندگی
@Lanatii_nevesht
دلنوشته های یک لعنتی
05 Jan, 20:15
وضعیت پاهام از الان تا اخر زمستون🫠
من تنهام یا شماهم همینید؟
@Lanatii_nevesht
من تنهام یا شماهم همینید؟
@Lanatii_nevesht
دلنوشته های یک لعنتی
05 Jan, 19:53
ته ته هر زنی، یه دخترک با دامن گل‌دار نشسته که دلش محبت، ذوق، و علاقه میخواد.
ته ته هر مردی، یه پسرک با شلوارک کوتاه نشسته که دلش توجه، شنیده‌شدن، و تحسین میخواد.
با آدما هر غلطی که می‌کنین، حواستون به بچه‌های درونشون باشه.
@Lanatii_nevesht
ته ته هر مردی، یه پسرک با شلوارک کوتاه نشسته که دلش توجه، شنیده‌شدن، و تحسین میخواد.
با آدما هر غلطی که می‌کنین، حواستون به بچه‌های درونشون باشه.
@Lanatii_nevesht
دلنوشته های یک لعنتی
05 Jan, 19:18
نوشته بود:
و ما یه شانس برای زندگی داشتیم
و شدیم "زنی در خاورمیانه"
سعادتمندانه نبود ولی جسورانه بود...
@Lanatii_nevesht
و ما یه شانس برای زندگی داشتیم
و شدیم "زنی در خاورمیانه"
سعادتمندانه نبود ولی جسورانه بود...
@Lanatii_nevesht
دلنوشته های یک لعنتی
05 Jan, 18:43
کاش ناشناخته باقی می ماندند آدم های که فکر میکردیم بهترین‌اند :)
@Lanatii_nevesht
@Lanatii_nevesht
دلنوشته های یک لعنتی
05 Jan, 15:07
🔸
ازدواج تو سن پایین مثل این میمونه که از یه مهمونی ساعت هفت بیای بیرون.
@Lanatii_nevesht
ازدواج تو سن پایین مثل این میمونه که از یه مهمونی ساعت هفت بیای بیرون.
@Lanatii_nevesht
دلنوشته های یک لعنتی
05 Jan, 14:17
از امروز تا ۴هفته :
- ماسک بزنید، همه جا
- مایعات گرم بیشتر مصرف کنید
- بدن را گرم نگه دارید
- دستان خود را تمیز نگهدارید
- دستمال تمیز همراه داشته باشید
- ضدعفونی کننده دست همراه داشته باشید
- روبوسی نکنید خصوصا بچه‌ها
- در دستشویی عمومی خیلی دقت کنید
@Lanatii_nevesht
- ماسک بزنید، همه جا
- مایعات گرم بیشتر مصرف کنید
- بدن را گرم نگه دارید
- دستان خود را تمیز نگهدارید
- دستمال تمیز همراه داشته باشید
- ضدعفونی کننده دست همراه داشته باشید
- روبوسی نکنید خصوصا بچه‌ها
- در دستشویی عمومی خیلی دقت کنید
@Lanatii_nevesht
دلنوشته های یک لعنتی
05 Jan, 13:59
پژوهش جدید: سینگل بودن خطر بیماری قلبی و سکته مغزی را افزایش می‌دهد.
🙂🙄😐😔
@Lanatii_nevesht
🙂🙄😐😔
@Lanatii_nevesht
دلنوشته های یک لعنتی
05 Jan, 09:11
🔸
یکی از دلایلی که می‌خوام لاغر شم اینه که شوهرم در آینده راحت بتونه بگه «در تن نازکت خدا پیداست»
الان زیاد نازک نیستم، ممکنه معذب شه.
@Lanatii_nevesht
یکی از دلایلی که می‌خوام لاغر شم اینه که شوهرم در آینده راحت بتونه بگه «در تن نازکت خدا پیداست»
الان زیاد نازک نیستم، ممکنه معذب شه.
@Lanatii_nevesht
دلنوشته های یک لعنتی
05 Jan, 08:27
🔸
از آقایون بالای ۴۰ سال خواستن به اقایونی که اوایل ۳۰ سالگی هستند درس زندگی بدن. اینا چندتاشن:
-یکی از مهم ترین تصمیماتی که تو زندگی میگیری اینه که با کی بچه دار بشی.
اگه خونه‌ات رو دوس نداشته باشی، میتونی بفروشیش.
اگه همسرت رو دوس نداشتی میتونی ازش جدا شی، ولی بچه دار شدن
دکمه “پشیمون شدم” نداره و تا آخر عمر زندگی خودت، بچه‌ات و مادر بچه‌ات به هم گره خواهد خورد.
پس سعی کن انتخابت درست باشه.
(پ.ن.بله، این نصیحت رو به خانم ها هم میشه کرد و کاملا دو طرفه‌اس).
-اگه پارتنر دارید سعی کنید تا جایی که میتونید از زندگی کنارش لذت ببرید.
سفر برید،کارای مختلف انجام بدین و… . سلامتی آدما ممکنه یهو و به طور ناگهانی تغییر کنه و اگه پارتنرتون درگیر بیماری بشه همه اش افسوس گذشته رو خواهید خورد.
-وقتی فرزندتون ۱۰ ساله شد، تقریبا نصف زمانی که قراره با هم و کنار هم باشید سپری شده.
بچه ها که بزرگ میشن کمتر و کمتر به شما نیاز خواهند داشت
و در نهایت گروه‌های دوستی خودشون رو پیدا می‌کنند. سعی کنید تا وقتی کنار شما هستند از حضورشون لذت ببرید.
@Lanatii_nevesht
از آقایون بالای ۴۰ سال خواستن به اقایونی که اوایل ۳۰ سالگی هستند درس زندگی بدن. اینا چندتاشن:
-یکی از مهم ترین تصمیماتی که تو زندگی میگیری اینه که با کی بچه دار بشی.
اگه خونه‌ات رو دوس نداشته باشی، میتونی بفروشیش.
اگه همسرت رو دوس نداشتی میتونی ازش جدا شی، ولی بچه دار شدن
دکمه “پشیمون شدم” نداره و تا آخر عمر زندگی خودت، بچه‌ات و مادر بچه‌ات به هم گره خواهد خورد.
پس سعی کن انتخابت درست باشه.
(پ.ن.بله، این نصیحت رو به خانم ها هم میشه کرد و کاملا دو طرفه‌اس).
-اگه پارتنر دارید سعی کنید تا جایی که میتونید از زندگی کنارش لذت ببرید.
سفر برید،کارای مختلف انجام بدین و… . سلامتی آدما ممکنه یهو و به طور ناگهانی تغییر کنه و اگه پارتنرتون درگیر بیماری بشه همه اش افسوس گذشته رو خواهید خورد.
-وقتی فرزندتون ۱۰ ساله شد، تقریبا نصف زمانی که قراره با هم و کنار هم باشید سپری شده.
بچه ها که بزرگ میشن کمتر و کمتر به شما نیاز خواهند داشت
و در نهایت گروه‌های دوستی خودشون رو پیدا می‌کنند. سعی کنید تا وقتی کنار شما هستند از حضورشون لذت ببرید.
@Lanatii_nevesht
دلنوشته های یک لعنتی
23 Nov, 19:59
«رود یارد کیپلینگ» تو یکی از نوشته‌هاش میگه:
"حدس یک زن
بسیار دقیق‌تر از
یقین یک مرد است."
همین‌قدر حق...!
@Lanatii_nevesht
"حدس یک زن
بسیار دقیق‌تر از
یقین یک مرد است."
همین‌قدر حق...!
@Lanatii_nevesht
دلنوشته های یک لعنتی
23 Nov, 19:31
سلام بر کسانی که وجودشون از غم این دنیا میکاهد....🤍
@Lanatii_nevesht
@Lanatii_nevesht
دلنوشته های یک لعنتی
23 Nov, 19:16
یجوری میگید پاییز غم و افسردگی داره انگار تابستون خوشحال بودیم.
@Lanatii_nevesht
@Lanatii_nevesht
دلنوشته های یک لعنتی
23 Nov, 18:55
این نوشته ها رو خریدار ها داخل کتابفروشی حوض نقره شعبه باغ فردوس چسبونده بودن
به نظرم جالب و قشنگ اومد
@Lanatii_nevesht
به نظرم جالب و قشنگ اومد
@Lanatii_nevesht
دلنوشته های یک لعنتی
23 Nov, 17:33
آهنگ زیبای «رز قرمز - Red Rose»
با صدای سارن 🥀
@Lanatii_nevesht
با صدای سارن 🥀
@Lanatii_nevesht
دلنوشته های یک لعنتی
23 Nov, 16:02
بغل کن مرا
چنان تنگ که هیچکس نفهمد
زخم، روی تن من بود
یا تو..
#حسن_آذری
@Lanatii_nevesht
چنان تنگ که هیچکس نفهمد
زخم، روی تن من بود
یا تو..
#حسن_آذری
@Lanatii_nevesht
دلنوشته های یک لعنتی
23 Nov, 14:30
مهمترین عامل ریزش مو :
فکر کردن به حرفاییه که باید تو دعوا میزدی و نزدی🙄
@Lanatii_nevesht
فکر کردن به حرفاییه که باید تو دعوا میزدی و نزدی🙄
@Lanatii_nevesht
دلنوشته های یک لعنتی
23 Nov, 13:18
عمیقاً، قلباً، حضرت عباسی، دلم دوست داشته شدن میخواد.
🚶♂️🚶♂️🚶♂️🚶♂️🚶♂️🚶♂️🚶♂️
@Lanatii_nevesht
🚶♂️🚶♂️🚶♂️🚶♂️🚶♂️🚶♂️🚶♂️
@Lanatii_nevesht
دلنوشته های یک لعنتی
23 Nov, 12:46
تفاوت برخورد ما و این انگلیسیا با انار خیلی جالبه :) اینا وقتی میخوان غذا خیلی فنسی بنظر بیاد ۴ تا دونه انار برای تزئین میریزن روی غذا. اونوقت ما یه پاتیل میذاریم جلومون و تا مرز خفگی میخوریم
درود برفرهنگ غذاییمون
@Lanatii_nevesht
درود برفرهنگ غذاییمون
@Lanatii_nevesht
دلنوشته های یک لعنتی
23 Nov, 11:01
شما که لیسانس داری،
سواد داری، روزنامه خونی
با بزرگون می شینی حرف می زنی،
همه چی می دونی
بگو از چیه که من دلم گرفته؟!
👤 محمد صالح علا
@Lanatii_nevesht
سواد داری، روزنامه خونی
با بزرگون می شینی حرف می زنی،
همه چی می دونی
بگو از چیه که من دلم گرفته؟!
👤 محمد صالح علا
@Lanatii_nevesht
دلنوشته های یک لعنتی
23 Nov, 09:57
به زودی برای رقابت با شکلات دبی شکلات چهارمحال رو اختراع میکنم که وسط شکلات یه تیکه چنجه اس
@Lanatii_nevesht
@Lanatii_nevesht
دلنوشته های یک لعنتی
23 Nov, 08:40
عزیز من، آنچه به من گفتی و از شنیدنش رنج بسیار کشیدم را روزی از کسی که دوستش داشته‌ای خواهی شنید. احتمالا سوختن ناگهانی قلبت، لحظه‌ای مرا یاد تو خواهد انداخت.
@Lanatii_nevesht
@Lanatii_nevesht
دلنوشته های یک لعنتی
14 Nov, 20:30
اما شب سخت میگذرد
کاش شب‌ها روز بودند..!
- محمد صالح علاء
- شب بخیر
@Lanatii_nevesht
کاش شب‌ها روز بودند..!
- محمد صالح علاء
- شب بخیر
@Lanatii_nevesht
دلنوشته های یک لعنتی
14 Nov, 20:05
باز شب جمعه شد
سینگلا غیب شدن😂
منم ببرین خب 😂
دارم براتون😂🚶♂️
@Lanatii_nevesht
سینگلا غیب شدن😂
دارم براتون😂🚶♂️
@Lanatii_nevesht
دلنوشته های یک لعنتی
14 Nov, 20:00
از شب جمعه هم فقط فاتحه برا امواتش به ما رسید.☹️😂
@Lanatii_nevesht
@Lanatii_nevesht
دلنوشته های یک لعنتی
14 Nov, 19:58
یه نسخه‌ی پرشور از خودم داشتم که نمیدونم چطور؛ ولی از دستش دادم…
@Lanatii_nevesht
@Lanatii_nevesht
دلنوشته های یک لعنتی
14 Nov, 19:14
«وَ لِرَبِّکَ فَاصبِر»
این بار هم بخاطر من، صبوری کن.🍂
@Lanatii_nevesht
این بار هم بخاطر من، صبوری کن.🍂
@Lanatii_nevesht
دلنوشته های یک لعنتی
14 Nov, 18:52
🔸
پسربچه‌ای که خانه‌‌ی پُر اش نه یا ده سال سن داشت وارد مغازه شد و بدون معطلی با یک صدای آرام پرسید سیگار بلوبری دارید؟
فروشنده:آره
پسرک با صدایی عجیب و غریب پرسید چند است؟
فروشنده: «ده تومن.»
شک که نه،مطمئن بودم پسرک سیگار را برای خودش میخواهد.
پرسیدم سیگار را برای چه کسی می‌خواهی؟ گفت برای خواهرم، کمی تپق زد و ادامه داد نه برای پدرم.
گفتم خب پس چطور پدرت قیمت سیگار را به تو نگفته؟
سکوت کرد، لبخندی زدم و گفتم سیگار را بگیر تا باهم برویم خانه و پاکت سیگار را تحویل پدرت بدهیم.
هنوز حرفم را تمام نکرده بودم که پسرک به تاخت دوید سمت دوچرخه‌اش و مثل لانس آرمسترانگ در مسابقات جهانی شروع به رکاب زدن کرد، و از من دور و دورتر شد.
با صدای فروشنده به خودم آمدم که میگفت این درست نیست که مشتری یک مغازه را فراری بدهی.
گفتم این پسربچه که مشتری نبود، سیگار را برای خودش می‌خواست.
فروشنده گفت هر چی. پدر و مادر دارد، صاحاب دارد و به ما ربطی ندارد.
موقع حساب و کتاب خریدهایم ده تومن آن پاکت سیگار را هم حساب کردم و فرو رفته در خود از مغازه بیرون آمدم.
من این عبارت «به ما ربطی ندارد» را میلیون‌ها بار شنیده‌ام و هر بار از دفعه قبل سعی بیشتری برای فهمیدن معنایش کرده‌ام.
چطور میشود وقتی در جلوی چشمانمان اشتباهی دارد اتفاق می‌افتد ما پای خودمان را کنار بکشیم و بگوییم به ما ربطی ندارد؟
چطور میشود که ما تا این حد به کبکی که سرش را در برف فرو کرده است شباهت پیدا کنیم؟
چقدر دیگر باید چوب این بی‌تفاوتی را بخوریم تا آخ‌مان در بیاید؟
چرا وقتی می‌توانستیم با یک حرف کوچک؛ تغییراتی بزرگ به وجود بی‌آوردیم، لال مردیم و تماشاچی بودیم؟
چطور توانستیم مسئولیت‌های اجتماعی‌مان را بگذاریم لب طاقچه‌ی عادت که خاک بخورند و خاک.
همه‌ی بدبختی‌ها و کمبود‌ها را که نمیشود انداخت گردن قانون و جهان سوم و این و آن. یک جایی از این ماجرا هم به گردن خودمان است.
جایی که روزی چند میلیون فروش دخل‌ات باشد و باز هم چشم‌ات در ده هزار تومان پولی است که ممکن است شروع بدبختی یک پسربچه نه ساله باشد. باغ‌ات آباد!
ما در قبال اجتماعی که در آن زندگی می‌کنیم مسئولیم، این مهم را باید توی سرمان فرو کنیم که همه چیز از همین «من» شروع میشود.
خراب کردن نه استعداد میخواهد و نه زمان؛ اما درست کردن در نقطه مقابل‌اش هم تلاش و استعداد میخواهد و هم زمان بسیار زیاد. بگذار بذرهایمان را در خاک بکاریم ، شاید یک روزی در آینده وقتی که ما نیستیم ، آیندگان با ثمره‌اش از زندگی لذت بیشتری ببرند.
#پویان_اوحدی
@Lanatii_nevesht
پسربچه‌ای که خانه‌‌ی پُر اش نه یا ده سال سن داشت وارد مغازه شد و بدون معطلی با یک صدای آرام پرسید سیگار بلوبری دارید؟
فروشنده:آره
پسرک با صدایی عجیب و غریب پرسید چند است؟
فروشنده: «ده تومن.»
شک که نه،مطمئن بودم پسرک سیگار را برای خودش میخواهد.
پرسیدم سیگار را برای چه کسی می‌خواهی؟ گفت برای خواهرم، کمی تپق زد و ادامه داد نه برای پدرم.
گفتم خب پس چطور پدرت قیمت سیگار را به تو نگفته؟
سکوت کرد، لبخندی زدم و گفتم سیگار را بگیر تا باهم برویم خانه و پاکت سیگار را تحویل پدرت بدهیم.
هنوز حرفم را تمام نکرده بودم که پسرک به تاخت دوید سمت دوچرخه‌اش و مثل لانس آرمسترانگ در مسابقات جهانی شروع به رکاب زدن کرد، و از من دور و دورتر شد.
با صدای فروشنده به خودم آمدم که میگفت این درست نیست که مشتری یک مغازه را فراری بدهی.
گفتم این پسربچه که مشتری نبود، سیگار را برای خودش می‌خواست.
فروشنده گفت هر چی. پدر و مادر دارد، صاحاب دارد و به ما ربطی ندارد.
موقع حساب و کتاب خریدهایم ده تومن آن پاکت سیگار را هم حساب کردم و فرو رفته در خود از مغازه بیرون آمدم.
من این عبارت «به ما ربطی ندارد» را میلیون‌ها بار شنیده‌ام و هر بار از دفعه قبل سعی بیشتری برای فهمیدن معنایش کرده‌ام.
چطور میشود وقتی در جلوی چشمانمان اشتباهی دارد اتفاق می‌افتد ما پای خودمان را کنار بکشیم و بگوییم به ما ربطی ندارد؟
چطور میشود که ما تا این حد به کبکی که سرش را در برف فرو کرده است شباهت پیدا کنیم؟
چقدر دیگر باید چوب این بی‌تفاوتی را بخوریم تا آخ‌مان در بیاید؟
چرا وقتی می‌توانستیم با یک حرف کوچک؛ تغییراتی بزرگ به وجود بی‌آوردیم، لال مردیم و تماشاچی بودیم؟
چطور توانستیم مسئولیت‌های اجتماعی‌مان را بگذاریم لب طاقچه‌ی عادت که خاک بخورند و خاک.
همه‌ی بدبختی‌ها و کمبود‌ها را که نمیشود انداخت گردن قانون و جهان سوم و این و آن. یک جایی از این ماجرا هم به گردن خودمان است.
جایی که روزی چند میلیون فروش دخل‌ات باشد و باز هم چشم‌ات در ده هزار تومان پولی است که ممکن است شروع بدبختی یک پسربچه نه ساله باشد. باغ‌ات آباد!
ما در قبال اجتماعی که در آن زندگی می‌کنیم مسئولیم، این مهم را باید توی سرمان فرو کنیم که همه چیز از همین «من» شروع میشود.
خراب کردن نه استعداد میخواهد و نه زمان؛ اما درست کردن در نقطه مقابل‌اش هم تلاش و استعداد میخواهد و هم زمان بسیار زیاد. بگذار بذرهایمان را در خاک بکاریم ، شاید یک روزی در آینده وقتی که ما نیستیم ، آیندگان با ثمره‌اش از زندگی لذت بیشتری ببرند.
#پویان_اوحدی
@Lanatii_nevesht
دلنوشته های یک لعنتی
14 Nov, 18:11
"بریم بیرون؟" از طرف کسی که دوسش داری تنها راهیه که میتونه برای برطرف کردن غمِ عصرِ پاییز کمکتون کنه
@Lanatii_nevesht
@Lanatii_nevesht
دلنوشته های یک لعنتی
14 Nov, 17:20
دیدی دنیا چقد قشنگه
بارون چقد قشنگه
هوا چه بوی خوبی میده
سگ سیاه افسردگی، پررررر
@Lanatii_nevesht
بارون چقد قشنگه
هوا چه بوی خوبی میده
سگ سیاه افسردگی، پررررر
@Lanatii_nevesht
دلنوشته های یک لعنتی
14 Nov, 15:00
آهنگ عاشقانه «بارون دلم خواست» از شادمهر عقیلی
@Lanatii_nevesht
@Lanatii_nevesht
دلنوشته های یک لعنتی
14 Nov, 13:33
رابطه ی عاشقانه داشتن تو فامیل اینجوریه که؛
یه مدت عاشق همید;از ترس فامیل جدا میشید;
بعد هی جلو چشمته;میبینیش;ساکت میشی;دیگه مثل قبل نمیتونی باهاش حرف بزنی;روش حساسی;غیرتیی;ته دلت هنوز حست زندس;یهو میشنوی داره ازدواج میکنه;باید لباس بخری;بری تبریک بگی;بشینی یه گوشه و...هیچی :)))
@Lanatii_nevesht
یه مدت عاشق همید;از ترس فامیل جدا میشید;
بعد هی جلو چشمته;میبینیش;ساکت میشی;دیگه مثل قبل نمیتونی باهاش حرف بزنی;روش حساسی;غیرتیی;ته دلت هنوز حست زندس;یهو میشنوی داره ازدواج میکنه;باید لباس بخری;بری تبریک بگی;بشینی یه گوشه و...هیچی :)))
@Lanatii_nevesht
دلنوشته های یک لعنتی
14 Nov, 13:14
بعضی وقتا یه سری از آدما واقعاً زیبان
در مورد صورت و هیکلشون حرف نمی‌زنم
یا حتی روی صحبتم با حرف‌هاشون و صداشون نیست
همونجوری خیلی بی دلیل و هیچ منطقی خوبن🤍
@Lanatii_nevesht
در مورد صورت و هیکلشون حرف نمی‌زنم
یا حتی روی صحبتم با حرف‌هاشون و صداشون نیست
همونجوری خیلی بی دلیل و هیچ منطقی خوبن🤍
@Lanatii_nevesht
دلنوشته های یک لعنتی
14 Nov, 12:23
به عشقمان قســم مرا، پــیرم کردی
از عشق و عاشقی مرا، ســیرم کردی
جواب خوبی مرا، با بدی دادی
برای عصر پنجشنبمون
@Lanatii_nevesht
از عشق و عاشقی مرا، ســیرم کردی
جواب خوبی مرا، با بدی دادی
@Lanatii_nevesht
دلنوشته های یک لعنتی
14 Nov, 09:00
محبوبم اگه بودی اینجوری پاییز و زمستونو سر میکردیم
خاک تو سرت
@Lanatii_nevesht
@Lanatii_nevesht
دلنوشته های یک لعنتی
14 Nov, 07:22
دفتر نقاشی خدا همیشه زیباست اما فصل پاییز را برای دل خودت،
آرام تر ورق بزن؛ و تمامی رنگ ها را به خاطر بسپار؛ که عشق لابلای همین رنگ های زیباست.🍁🍂🌿
___
• camera: samsung S22ultra
• video : Alirezamoghimi 📷
• Location : iran.khansar
• music : farid farjad
@Lanatii_nevesht
آرام تر ورق بزن؛ و تمامی رنگ ها را به خاطر بسپار؛ که عشق لابلای همین رنگ های زیباست.🍁🍂🌿
___
• camera: samsung S22ultra
• video : Alirezamoghimi 📷
• Location : iran.khansar
• music : farid farjad
@Lanatii_nevesht
دلنوشته های یک لعنتی
14 Nov, 05:25
یکی از نگرانیام اینه که تا آخر عمرم کسی رو پیدا نکنم که لایق آهنگای داریوش باشه.
مثلاً "ای به داد من رسیده، تو روزای خود شکستن..."
@Lanatii_nevesht
مثلاً "ای به داد من رسیده، تو روزای خود شکستن..."
@Lanatii_nevesht
دلنوشته های یک لعنتی
14 Nov, 04:31
و حتما یک روز بعد از بیدار شدن، تمام رویاهایمان را یکی‌یکی زندگی خواهیم کرد ...
صبح بخیر
@Lanatii_nevesht
صبح بخیر
@Lanatii_nevesht
دلنوشته های یک لعنتی
02 Nov, 06:30
نکنید رفقا
بدی هیچوقت فراموش نمیشه میدونی حتی خودتم بخوای فراموش کنی یه چیزی انگار یادت
میندازه که کِی کجا در حقت بدی شده
Mahsa.ahmadpur
@Lanatii_nevesht
بدی هیچوقت فراموش نمیشه میدونی حتی خودتم بخوای فراموش کنی یه چیزی انگار یادت
میندازه که کِی کجا در حقت بدی شده
Mahsa.ahmadpur
@Lanatii_nevesht
دلنوشته های یک لعنتی
01 Nov, 20:31
اگر چه خواب نیاید به چشمِ کم سویم
ولی به خاطرِ تو، شب بخیر می‌گویم
من از هجومِ خیالِ تو باز بیدارم
بخواب راحت و خوش، ای نگارِ مَه‌رویم...
- امیر خسرو دهلوی
- شب بخیر
@Lanatii_nevesht
ولی به خاطرِ تو، شب بخیر می‌گویم
من از هجومِ خیالِ تو باز بیدارم
بخواب راحت و خوش، ای نگارِ مَه‌رویم...
- امیر خسرو دهلوی
- شب بخیر
@Lanatii_nevesht
دلنوشته های یک لعنتی
01 Nov, 20:03
طرف وارد طویله که میشد به خرش سلام میکرد ..
ویدئو رو ببین
@Lanatii_nevesht
@Lanatii_nevesht
دلنوشته های یک لعنتی
01 Nov, 19:48
بعضی‌ها هم هستند که به نظر فراموشِشان کرده‌ایم اما وقتی حرفشان به میان می‌آید، دیگر نمی‌توانیم لبخند بزنیم.
@Lanatii_nevesht
@Lanatii_nevesht
دلنوشته های یک لعنتی
01 Nov, 19:01
حقیقت اینه که بعضی از دوستات
نه تنها بهت حسودیشون میشه
بلکه مخفیانه ام ازت متنفرن .
@Lanatii_nevesht
نه تنها بهت حسودیشون میشه
بلکه مخفیانه ام ازت متنفرن .
@Lanatii_nevesht
دلنوشته های یک لعنتی
01 Nov, 18:46
🔶
تنها شکل خشونت خانگی خشونت علیه زنان نیست. خشونت علیه مردان هم شکل دیگری از آن است.
یک نمونه؟ گذاشتنِ تمام فشار اقتصاد خانواده بر دوش مردان و تحقیر آنها در صورت بیکاری یا داشتنِ درآمد اندک.
کاش این روزا بیشتر همدیگرو درک کنیم...
@Lanatii_nevesht
تنها شکل خشونت خانگی خشونت علیه زنان نیست. خشونت علیه مردان هم شکل دیگری از آن است.
یک نمونه؟ گذاشتنِ تمام فشار اقتصاد خانواده بر دوش مردان و تحقیر آنها در صورت بیکاری یا داشتنِ درآمد اندک.
کاش این روزا بیشتر همدیگرو درک کنیم...
@Lanatii_nevesht
دلنوشته های یک لعنتی
01 Nov, 18:23
پسر خوشگله وجود خارجی نداره، همه ما هیولاهای پشمالو، شکم گنده و کچل هستیم.
😂😂😂
@Lanatii_nevesht
😂😂😂
@Lanatii_nevesht
دلنوشته های یک لعنتی
01 Nov, 17:47
پاییز تنها فصلیه که هواش بستگی به دل آدم داره...
@Lanatii_nevesht
@Lanatii_nevesht
دلنوشته های یک لعنتی
01 Nov, 17:12
دلشکستگی هم اونجا که #داستایوفسکی می‌نویسه:
من داشتم می‌سوختم که تو آمدی
و مرا بابت بویِ خاکستر مقصر دانستی..
@Lanatii_nevesht
من داشتم می‌سوختم که تو آمدی
و مرا بابت بویِ خاکستر مقصر دانستی..
@Lanatii_nevesht
دلنوشته های یک لعنتی
01 Nov, 13:39
شروع کن،حتی اگه:
ماه نوامبر باشه
۳۱ ام ماه باشه
ساعت ۵ عصر باشه
روز جمعه باشه
۴۰ ساله باشی
دیر باشه.
فقط شروع کن!!
@Lanatii_nevesht
ماه نوامبر باشه
۳۱ ام ماه باشه
ساعت ۵ عصر باشه
روز جمعه باشه
۴۰ ساله باشی
دیر باشه.
فقط شروع کن!!
@Lanatii_nevesht
دلنوشته های یک لعنتی
01 Nov, 13:01
پاییز بود
آبان هم بود
هوا کمی تا قسمتی دلگیر بود !!
تو هم نبودی ؟!
همه چیز اماده بود برای یک عصرتلخ جمعه!!
#مهران_فایضی
@Lanatii_nevesht
آبان هم بود
هوا کمی تا قسمتی دلگیر بود !!
تو هم نبودی ؟!
همه چیز اماده بود برای یک عصرتلخ جمعه!!
#مهران_فایضی
@Lanatii_nevesht
دلنوشته های یک لعنتی
30 Oct, 09:01
🔶
لاس باید فی‌البداهه و در لحظه باشه، این چیزای تکراری که حفظ کردین خیلی یخ و بی‌مزه‌س.
@Lanatii_nevesht
لاس باید فی‌البداهه و در لحظه باشه، این چیزای تکراری که حفظ کردین خیلی یخ و بی‌مزه‌س.
@Lanatii_nevesht
دلنوشته های یک لعنتی
30 Oct, 08:27
🔶
طبقه بالای دفتر یکی از دوستانم یک مرکز ترک اعتیاد هست.
هربار که می‌روم به دوستم سر بزنم، یکی را توی پله‌ها، آسانسور، جلوی در، توی پاگرد می‌بینم. اغلب سربه‌زیر و درخود فرورفته‌اند.
تو را که می‌بینند، خودشان را کنار می‌کشند، جلوی در اگر باشید در را برایت نگه می‌دارند، جلوی آسانسور می‌ایستند تا اول تو سوار یا پیاده شوی، و معمولا وانمود می‌کنند سرشان به گوشی گرم است، در سکوت.
چند روز پیش جلوی ساختمان زنگ زدم، تا در را از بالا برایم بزنند، یکی‌شان در را باز کرد و خواست بیاید بیرون. یک قدم رفتم عقب. گفت: "نترس"
لبخند زدم: "نترسیدم"
گفت: "مرسی"
و با من برگشت توی ساختمان: "یه چیزی جا گذاشتم" لبخند زد.
با هم رفتیم توی آسانسور و سربه‌زیر ایستادیم. تی‌شرت سفید پوشیده بود، با شلوار جین خسته.
سینه‌اش وقت نفس کشیدن، غم‌انگیز صدا می‌داد.
وقت پیاده شدن گفتم:
"موفق باشی." و به طبقه بالا اشاره کردم.
زد روی سینه‌اش و گفت: "داداش..."
خندیدیم.
و راستش دلم گرفت.
از اینکه خودشان را بدهکار، در حاشیه، نفر دومِ سوار و پیاده شدن‌ها، رسوا و ترسیدنی می‌بینند دلم گرفت.
من آدم معتقدی نیستم، ولی یک نذر دارم.
نذر دارم یک روز برای این مرکز یک ظرف بزرگ میوه‌ی پوست‌کنده و خردشده ببرم.
می‌خواهم خلعت ببرم برای کسانی که در مسیر بازگشت از جهنم گلویشان خشک شده.
راستش می‌فهمم که بعضی از ما از بعضی از آنها آسیب دیده‌ایم، ولی لطفا اگر خواستند برگردند آغوش باشید، نه دیوار.
این روزها همه‌ی آدم‌ها بی‌پناه و طفلکی‌اند، هرکس به نوعی.
#سودابه_فرضی_پور
@Lanatii_nevesht
طبقه بالای دفتر یکی از دوستانم یک مرکز ترک اعتیاد هست.
هربار که می‌روم به دوستم سر بزنم، یکی را توی پله‌ها، آسانسور، جلوی در، توی پاگرد می‌بینم. اغلب سربه‌زیر و درخود فرورفته‌اند.
تو را که می‌بینند، خودشان را کنار می‌کشند، جلوی در اگر باشید در را برایت نگه می‌دارند، جلوی آسانسور می‌ایستند تا اول تو سوار یا پیاده شوی، و معمولا وانمود می‌کنند سرشان به گوشی گرم است، در سکوت.
چند روز پیش جلوی ساختمان زنگ زدم، تا در را از بالا برایم بزنند، یکی‌شان در را باز کرد و خواست بیاید بیرون. یک قدم رفتم عقب. گفت: "نترس"
لبخند زدم: "نترسیدم"
گفت: "مرسی"
و با من برگشت توی ساختمان: "یه چیزی جا گذاشتم" لبخند زد.
با هم رفتیم توی آسانسور و سربه‌زیر ایستادیم. تی‌شرت سفید پوشیده بود، با شلوار جین خسته.
سینه‌اش وقت نفس کشیدن، غم‌انگیز صدا می‌داد.
وقت پیاده شدن گفتم:
"موفق باشی." و به طبقه بالا اشاره کردم.
زد روی سینه‌اش و گفت: "داداش..."
خندیدیم.
و راستش دلم گرفت.
از اینکه خودشان را بدهکار، در حاشیه، نفر دومِ سوار و پیاده شدن‌ها، رسوا و ترسیدنی می‌بینند دلم گرفت.
من آدم معتقدی نیستم، ولی یک نذر دارم.
نذر دارم یک روز برای این مرکز یک ظرف بزرگ میوه‌ی پوست‌کنده و خردشده ببرم.
می‌خواهم خلعت ببرم برای کسانی که در مسیر بازگشت از جهنم گلویشان خشک شده.
راستش می‌فهمم که بعضی از ما از بعضی از آنها آسیب دیده‌ایم، ولی لطفا اگر خواستند برگردند آغوش باشید، نه دیوار.
این روزها همه‌ی آدم‌ها بی‌پناه و طفلکی‌اند، هرکس به نوعی.
#سودابه_فرضی_پور
@Lanatii_nevesht
دلنوشته های یک لعنتی
30 Oct, 06:10
هرچه عمیق‌تر به زندگی بنگری؛
به همان مقدار هم عمیق‌تر رنج می‌بری....
@Lanatii_nevesht
به همان مقدار هم عمیق‌تر رنج می‌بری....
@Lanatii_nevesht
دلنوشته های یک لعنتی
30 Oct, 04:31
🍂🍁
در این روزهای رو به پایان پاییز ،
اگر هوای خیابان‌های خلوتِ نارنجی
و قدم زدن‌هایش به سرت زد،
بی‌درنگ مرا خبر کن!
نمی‌خواهم صفحات دفتر پاییز امسال هم بی خاطره، مُهر انقضا بخورند!!
روز نو مبارک
@Lanatii_nevesht
در این روزهای رو به پایان پاییز ،
اگر هوای خیابان‌های خلوتِ نارنجی
و قدم زدن‌هایش به سرت زد،
بی‌درنگ مرا خبر کن!
نمی‌خواهم صفحات دفتر پاییز امسال هم بی خاطره، مُهر انقضا بخورند!!
روز نو مبارک
@Lanatii_nevesht
دلنوشته های یک لعنتی
29 Oct, 20:31
🌙
شب ها را نمی دانم چگونه تعریف کنم!
آخر شب هایی که تو هستی؛ یک جور اند
و شب هایی که نیستی ،جور دیگر!!
اصلا شب ها از یک ساعتی به بعد اگر خوابت نبرد دیگر باید فاتحه ی آن شب و دلت را بخوانی!
نمیدانم چه رازی درون شب نهفته است که تمام دلتنگی ها و خاطره ها
یکدفعه هوار میشود روی آدم!
این شب ها بسیار بی رحم اند!
چه کسی شب های مهربان را دیده است؟
اصلا شب هایی که تو در آن نباشی
با ماه هم قشنگ نمیشود!
#محسن_دعاوی
#شب_بخیر
@Lanatii_nevesht
شب ها را نمی دانم چگونه تعریف کنم!
آخر شب هایی که تو هستی؛ یک جور اند
و شب هایی که نیستی ،جور دیگر!!
اصلا شب ها از یک ساعتی به بعد اگر خوابت نبرد دیگر باید فاتحه ی آن شب و دلت را بخوانی!
نمیدانم چه رازی درون شب نهفته است که تمام دلتنگی ها و خاطره ها
یکدفعه هوار میشود روی آدم!
این شب ها بسیار بی رحم اند!
چه کسی شب های مهربان را دیده است؟
اصلا شب هایی که تو در آن نباشی
با ماه هم قشنگ نمیشود!
#محسن_دعاوی
#شب_بخیر
@Lanatii_nevesht
دلنوشته های یک لعنتی
29 Oct, 20:16
پدربزرگم حرف قشنگی میزد
میگفت: وقتی با یکی وارد رابطه شدی هرچقدرم باهاش مشکل داشتی، یادت باشه هیچوقت جلوی دیگران بهش بی احترامی نکنی؛ اون بی احترام بشه، تو بی ارزش میشی!
@Lanatii_nevesht
میگفت: وقتی با یکی وارد رابطه شدی هرچقدرم باهاش مشکل داشتی، یادت باشه هیچوقت جلوی دیگران بهش بی احترامی نکنی؛ اون بی احترام بشه، تو بی ارزش میشی!
@Lanatii_nevesht
دلنوشته های یک لعنتی
29 Oct, 19:47
آدما شاید نتونن حال همو خوب کنن ولی همیشه میتونن حال همو بدتر نکنن !
@Lanatii_nevesht
@Lanatii_nevesht
دلنوشته های یک لعنتی
29 Oct, 17:24
باز شب شد
همه مثل هم شدیم
همه به یاد دوست داشتن‌هایی که هیچوقت
داشتن نشد
#فرید_صارمی
@Lanatii_nevesht
همه مثل هم شدیم
همه به یاد دوست داشتن‌هایی که هیچوقت
داشتن نشد
#فرید_صارمی
@Lanatii_nevesht
دلنوشته های یک لعنتی
29 Oct, 16:09
جدی من چرا باید اینقدر اضطراب داشته باشم؟
سفر بزرگی پیش رومه؟ پروژه‌ی عظیمی دستمه؟ در مجامع بین‌المللی باید سخنرانی کنم؟ سرنوشت صدها نفر به من بستس؟ آخر هفته بعله برونمه؟ ته پیاز این زندگی‌ام یا سرش؟ چه مرگمه دقیقا؟
@Lanatii_nevesht💫
سفر بزرگی پیش رومه؟ پروژه‌ی عظیمی دستمه؟ در مجامع بین‌المللی باید سخنرانی کنم؟ سرنوشت صدها نفر به من بستس؟ آخر هفته بعله برونمه؟ ته پیاز این زندگی‌ام یا سرش؟ چه مرگمه دقیقا؟
@Lanatii_nevesht💫
دلنوشته های یک لعنتی
29 Oct, 15:51
دلِ آدم خر که نیست؛ میفهمه!
مثلاً هیچوقت از بابام نپرسیدم دوستم داری بابا؟!
یا تا حالا از مامانم نپرسیدم، مامان واقعا دوستم داری؟!
وقتی ازت میپرسم دوستم داری؟
میپرسم واقعنی دوستم داری؟
میپرسم هنوزم مثل قبل دوستم داری؟!
یعنی یه جای کار دوست داشتنت میلنگه،
یعنی پای عاشقیت میلنگه؛ بدم میلنگههه.
دل آدم که خر نیست شعور داره حالیشه میفهمه..!
@Lanatii_nevesht💫
مثلاً هیچوقت از بابام نپرسیدم دوستم داری بابا؟!
یا تا حالا از مامانم نپرسیدم، مامان واقعا دوستم داری؟!
وقتی ازت میپرسم دوستم داری؟
میپرسم واقعنی دوستم داری؟
میپرسم هنوزم مثل قبل دوستم داری؟!
یعنی یه جای کار دوست داشتنت میلنگه،
یعنی پای عاشقیت میلنگه؛ بدم میلنگههه.
دل آدم که خر نیست شعور داره حالیشه میفهمه..!
@Lanatii_nevesht💫
دلنوشته های یک لعنتی
29 Oct, 15:24
اقا چرا ری‌اکشناتون زیر پستا کم شده؟
زشته هم واسه شما و هم واسه ما کانال ری‌اکشن نداشته باشه.
چه نظرتون موافق هست یا مخالف. حتما با ری‌اکشن به ما نشون بدید و فعال باشید.
ری‌اکشن ها باید جوری باشه هر کس اومد کانال رو چک کرد کیف کنه.
اینجوری نباشید که پستارو بخونید و سرسری رد شید
مخلص❤️
@Lanatii_nevesht
زشته هم واسه شما و هم واسه ما کانال ری‌اکشن نداشته باشه.
چه نظرتون موافق هست یا مخالف. حتما با ری‌اکشن به ما نشون بدید و فعال باشید.
ری‌اکشن ها باید جوری باشه هر کس اومد کانال رو چک کرد کیف کنه.
اینجوری نباشید که پستارو بخونید و سرسری رد شید
مخلص❤️
@Lanatii_nevesht
دلنوشته های یک لعنتی
29 Oct, 14:00
الان نیاز دارم با دوست صمیمیم تو انگلیس تو همچین جایی، قهوه بخورم
@Lanatii_nevesht
@Lanatii_nevesht
دلنوشته های یک لعنتی
29 Oct, 13:17
اگر استادیومها رو بر اساس سریالهای معروف طراحی میکردند
@Lanatii_nevesht
@Lanatii_nevesht
2,848
subscribers
3,927
photos
7,719
videos
