در مسئله قبل مطلب ناظر به زمان صدور روایات بود ،که یکی از وسیله های نقلیه الاغ بود، به نظر قاصر حقیر در عصر معصومین علیهم السلام اگر کسی ولو حاکم قادر به حج بوده حق نداشته بگوید من حاکمم باید یک اسب نامی داشته باشم . در مسئله قبل گفتیم این قبیل شأن های ظاهری را از مشی اهلبیت استفاده نکردیم ان شا الله در آینده در این خصوص بحث خواهیم کرد.
اینک در عصر ما اگر حاکم مسلمین هم میتواند فقط با ماشین پراید به حج برود باید برود.
کیفیت استفاده از نصوص خواهد آمد. قصد ما فعلا معرفی اجمالی مسائل است .در جای مناسب استدلال خواهیم کرد.
مسئله --۹۲-- سرمایه لازم برای حج در حدی باید باشد که بتواند حاجی را تا آن منطقه ای برساند که مقصد او برای زندگی است .پس لازم نیست مقدار سرمایه در آن حد باشد که حاجی را به وطنش می رساند. مثلا اگر دیپلمات ایرانی در کویت است و باید پس از حج برگردد به کویت و نه وطنش که خراسان است در این صورت آن مقدار سرمایه که او را به کویت برگرداند کافی است و لازم نیست آن مقدار باشد که به خراسان برساند. پس قید بازگشت به وطن قید غالبی است. در بعضی از فتاوا اصرار بر وجود سرمایه تا رسیدن به وطن برای چنین فردی وجهی ندارد.
مسئله --۹۳-- انسان آن وقتی به استطاعت می رسد که تمام وسائل زندگی را که در حد متعارف است داشته باشد، اعم از منزل ، ابزار تولید ، وسائل نقلیه متعارفه عندالمتشرعه و وسائل منزل مانند ظروف و ابزار دفاعی مانند تفنگ در مناطق خطر خیز .
وقتی از آن بیشتر شد و آن مقدار بیشتر به حدی رسید که می تواند شخص را به حج برساند و برگرداند آنگاه استطاعت محقق می شود . و البته مناطق و ازمنه در تحقق استطاعت دخالت دارند ، مثلا در مناطق سرد سیر وسائل گرمایشی جزء وسائل ضروری است .و در مناطق گرم وسائل مُبرّده و خنک کننده جزء وسائل ضروری است.
کانال مشکات در ایتا.............👇
https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit
کانال مشکات در تلگرام👇
https://t.me/mousavizanjany