مولانا میگوید لوطی با مخنثی لواط میکرد!
دید خنجری در کمر بسته است، پرسید این خنجر چیست ؟
گفت برای آن است که اگر کسی به من بد نگاه کرد، شکمش را پاره کنم!
لوطی در حال لواط گفت: شکر که من نظرم بد نیست....
ملت به ...اک فنا رفته، دشمن سفره مردم را بالا کشیده و آقایان خنجر شهر موشکی به کمر...شعار میدهند!
کوندهای را لوطیی در خانه برد
سرنگون افکندش و در وی فشرد
بر میانش خنجری دید آن لعین
پس بگفتش بر میانت چیست این
گفت آنک با من ار یک بدمنش
بد بیندیشد بدرم اشکمش
گفت لوطی حمد لله را که من
بد نه اندیشیدهام با تو به فن
@metalman1