شاهد علوی/ روزنامه‌نگار @alavishahed Channel on Telegram

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

@alavishahed


برای به اشتراک گذاشتن خبر، یادداشت و گزارش‌هایی که به نظرم ارزش خواندن و دیدن دارند.
از طریق ایمیل ([email protected]) و یا ای‌دی تلگرامی @ShahedAlawi می‌توانید با من تماس بگیرید.

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار (Persian)

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار یک کانال تلگرامی است که توسط روزنامه‌نگاری با تجربه به نام شاهد علوی راه‌اندازی شده است. در این کانال، شما می‌توانید مقالات، یادداشت‌ها و گزارش‌های متنوعی را در مورد موضوعات مختلف مطالعه کنید. اگر به خبرهای جدید و مهم علاقه‌مند هستید و دنبال مطالب ارزشمندی هستید، این کانال مناسب برای شماست. برای ارتباط با این روزنامه‌نگار حرفه‌ای، می‌توانید از طریق ایمیل [email protected] یا ایدی تلگرامی @ShahedAlawi با وی تماس بگیرید. فرصتی را از دست ندهید و این کانال را دنبال کنید تا از آخرین مطالب منتشرشده بهره‌مند شوید.

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

22 Jan, 22:28


در گفتگویی کوتاه با کامبیز عزیز، گفتم آن‌چه امروز چهارشنبه در اعتصاب کُردستان دیدیم ادامه سنت مقاومتی است که از فردای ۵۷ آغاز شد چون کُردستان تصمیم گرفته بود مقابل تبهکاری جمهوری اسلامی تسلیم نشود و مقاومت کند.

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

22 Jan, 22:20


در اعتصاب امروز چهارشنبه در کُردستان، در سقز، شهر ژینا، به استثنای داروخانه‌ها تقریبا هیچ مغازه و کسب‌وکاری باز نبود. از آن روزهایی که آدم آرزو می‌کند در شهر خودش باشد که افتخاری است بزرگ همشهری بودن با این مردمی که با اراده‌ای بالا برای مقاومت، چشم در چشم تباهی ایستاده‌اند.

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

22 Jan, 19:58


استقبال گسترده در کردستان از فراخوان احزاب سیاسی کرد برای اعتصاب سراسری در اعتراض به صدور احکام اعدام برای وریشه مرادی و پخشان عزیزی، می‌تواند الگویی برای دیگر مناطق ایران باشد. کُردها می‌دانند تحول با مقاومت در داخل کشور رقم می‌خورد.

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

22 Jan, 19:58


مغازه‌داران و بازاریان چندین شهر کردنشین ایران، چهارشنبه سوم بهمن در پی فراخوان احزاب کرد برای اعتراض به صدور احکام اعدام وریشه مرادی و پخشان عزیزی، اعتصاب کردند و کسبه، مغازه‌های خود را بسته نگه داشتند.

گفت‌‌وگو با شاهد علوی، خبرنگار ایران‌اینترنشنال
@iranintltv

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

22 Jan, 05:04


جدای از سنت سیاسی سابقه‌دار کُردستان و احزاب سیاسی دارای پایگاه اجتماعی قوی که در زمان‌خای لازم با یکدیگر ائتلاف و همکاری می کنند، دلیل موفقیت اعتصاب‌ها در کردستان به این دلیل است که کُردها درک مشترکی از رنج‌هایی دارند که به آن‌ها تحمیل می‌شود.

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

22 Jan, 05:04


امروز چهارشنبه، ۳ بهمن، با فراخوان احزاب کردستان ایران در اعتراض به صدور حکم اعدام برای وریشه مرادی و پخشان عزیزی، اعتصاب سراسری برگزار می‌شود.


شاهد علوی، خبرنگار ایران اینترنشنال: در کردستان، اعتصاب‌ها نماد درک یک درد مشترک است
@iranintltv

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

21 Jan, 04:34


۶ حزب سیاسی کُردستان ایران با درخواست اعتصاب در چهارشنبه سوم بهمن، برای اعتراض به احکام اعدام وریشه مرادی و پخشان عزیزی، بار دیگر به وظیفه نمایندگی سیاسی خود عمل کرده‌اند و خود را به شکلی در معرض رای کُردها در ایران قرار داده‌اند.

فارغ از این‌که فشارهای امنیتی و عدم همراهی جدی رسانه‌‌های جریان اصلی برای انتشار خبر بیانیه این احزاب، چه تاثیری بر میزان موفقیت و گستردگی این اعتصاب خواهد گذاشت، آن‌چه مهم است رفتار سیاسی درست این احزاب در همراهی با خواست مردم و واکنش سیاسی به دستگاه سرکوب از طریق بسیج مردمی از راه‌های مسالمت‌آمیز اما موثر است.

جریان‌های سیاسی و احزاب دیگر ایران، چه زمانی قرار است از این شیوه مبارزه کم‌هزینه اما موثر احزاب کُردستان بیاموزند؟ چرا احزاب و جریان‌های سیاسی ایران برای شروع یادگیری چیزی که یا بلد نیستند یا توان انجامش را در خود نمی‌بینند، از همین اعتصاب در کُردستان حمایت نمی‌کنند؟

از زمان ترور دکتر عبدالرحمن قاسملو، دبیرکل وقت حزب دمکرات کُردستان ایران در ۲۲ تیر ۱۳۶۸، هر زمان احزاب کُردستان ایران، چه در سالگرد آن ترور و چه بعدها در مناسبت‌های مختلف سیاسی، از مرم کُردستان دعوت به اعتصاب کرده‌اند، اعتصاب با استقبال چشمگیر انجام شده است. این بار هم گمان می‌کنم اعتصاب با استقبال گسترده‌ای مواجه شود.

نکته مثبت این‌که به جز ۶ حزبی که در هماهنگی با هم بیانیه دعوت به اعتصاب را امضا کرده‌اند، شماری حزب و جریان سیاسی دیگر کُردستان هم در بیانیه‌های مستقل از آن درخواست اعتصاب حمایت کرده و مردم را به پیوستن به اعتصاب یک روزه دعوت کرده‌اند.

خوب است جریان‌های سیاسی در ایران این را هم یاد بگیرند: این ۶ حزب و چند جریان و حزب سیاسی دیگر حامی اعتصاب، اختلافات جدی ایدئولوژیک و سیاسی با هم دارند، اما یاد گرفته‌اند در موارد مشخصی، در کنار هم و با هم برای پیشبرد اهداف سیاسی، همصدایی، ائتلاف و همراهی داشته باشند.

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

19 Jan, 18:48


در توجیه توسل به خشونت و ترور در #شرایط_اضطراری و آن‌چه اقدام علیه حکومت ستمگر یا حاکم ستمگر خوانده می‌شود، در ۱۲ قرن اخیر، ده‌ها هزار صفحه، کار فکری، نظریه‌پردازی و کار فلسفی انجام شده است.

در فلسفه سیاسی، متفکران گوناگونی، حق مقاومت خشونت‌آمیز یا توسل به خشونت را به‌عنوان «آخرین راه» موجه و حتی لازم دانسته‌اند.

جان سالزبری / قرن دوازده. در کتاب پولیکراتیکس استدلال می‌کند وقتی حاکم پا را از قانون فراتر گذاشت، مردم می‌توانند همچون دشمن با او برخورد کنند و برای کنارگذاشتنش به خشوت متوسل شوند.

توماس آکویناس/قرن سیزده. در کتاب سوما تئولوژیا می‌گوید مردم از نظر اخلاقی می‌توانند برای رهایی جامعه از شرّ حاکم ستمگر اقدام کنند.

فرانسیسکو سوآرز / قرن شانزده. حذف فیزیکی حاکم را در مواردی که فساد او دامنگیر کل جامعه شده، اخلاقا موجه می‌داند.

جان کالون / قرن شانزده. می‌گوید خلع یا حتی کشتن حاکم ستمگر می‌تواند مجاز باشد.

جان لاک / قرن هفده. در رساله دوم درباره حکومت مدنی می‌گوید وقتی یک حکومت، حقوق طبیعی و قرارداد اجتماعی را نقض کند، مردم حق دارند سرنگونش کنند و به‌طور ضمنی راه را برای مقاومت خشونت‌آمیز به‌عنوان آخرین ابزار باز می‌گذارد.

فرانتس فانون /قرن بیستم. در کتاب دوزخیان روی زمین از حق استفادهٔ خشونت علیه ساختار ظالمانه‌ٔ مسلط دفاع می‌کند.

مایکل والزر/ فیلسوف معاصر. در کتاب جنگ‌های عادلانه و ناعادلانه می‌گوید اگر حاکمی توده‌ها را به نابودی بکشاند و دیگر راهی جز حذفش نباشد، می‌توان به خشونت متوسل شد.

جف مک‌ماهان/ فیلسوف معاصر در نوشته‌های خود استدلال می‌کند که خشونت یا حتی ترورِ هدفمند ممکن است در شرایطی محدود و به‌عنوان دفاع از جان بی‌گناهان موجه باشد.

هانا آرِنت/ فیلسوف معاصر در رساله درباره خشونت، گاه به شکلی ضمنی می‌پذیرد که خشونت ممکن است در مواردی اجتناب‌ناپذیر شود و معتقد است هرچند خشونت توان خلق مشروعیت پایدار را ندارد، ولی در شرایط بسته‌شدن کامل فضای سیاسی ممکن است تنها راه باشد.

و اما بحث شیرین ترور هیتلر که مشابه بحث اخیر ماست.
در هشت دهه برخی متفکران این اقدام را صریحا تایید یا توجیه کرده و گروهی دیگر آن را از مصادیقِ بارز دفاع در برابر شر مطلق دانسته‌اند.

دیتریش بونهوفر / الهی‌دان معاصر می‌گوید در مواجهه با «شر رادیکال»، گاه ارتکاب «گناهی» نظیر قتل، تنها راه جلوگیری از گناهی به‌مراتب عظیم‌تر است. او این را یک «ضرورت تراژیک» می‌داند: انتخابی دردناک اما گریزناپذیر برای نجات جان بی‌گناهان و پایان‌دادن به جنایت گسترده.

کارل یاسپرس/ فیلسوف آلمانی از چشم‌انداز «اخلاق در وضعیت اضطراری» دفاع می‌کند و اقدام به حذف هیتلر را تلاشی مشروع وقابل فهم برای جلوگیری از ادامه جنایت عظیم می‌شمارد.

راینولد نیبور / الهی‌دان و فیلسوف سیاسی می‌گوید برای مقابله با شرارت سیستماتیک نازی‌ها، توسل به قوه قهریه می‌تواند اخلاقا موجه باشد و اقدامات مقاومت آلمان علیه هیتلر را «دفاع از انسانیت در برابر شر مطلق» می‌دانست.

هانا آرنت/ اقدام برای ترور هیتلر را یک «وظیفهٔ اخلاقی» ولو دیرهنگام برای نخبگان آلمانی توصیف کرد و معتقد است وقتی ساختار قدرت تمام روزنه‌ها را بسته، حذف فیزیکی رهبر توتالیتر هم می‌تواند بخشی از عمل مسئولانه باشد.

جوآخیم فِست / مورخ می‌گوید تلاش‌ها برای کشتن هیتلر «از لحاظ اخلاقی، وظیفه‌ای ناگزیر» به‌شمار می‌رفت و وجاهت اخلاقی داشت.

کارل بارت /الهی‌دان سوئیسی در گفتارهایی اشاره کرد که پروژه کشتن هیتلر مصداقِ دفاع از ارزش‌های مسیحی در برابر ویرانگری مطلق بوده است.

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

19 Jan, 18:47


تفاوت ترور حاکم ستمگر با ترویسم به مثابه یک رویه

تیرانیساید یا «ترور حاکم ستمگر» در معنای خاص، اقدامی متمرکز و استثنایی است که با هدف محدود و با قصد دفاع جمعی از مردم از رهگذر کشتن ستمگر و با رعایت اصل خدشه‌ناپذیر آسیب نزدن به افراد بی‌گناه جامعه انجام می‌شود.

در مقابل، تروریسم در معنای متعارف امروز یک روش عام برای پیشبرد اهداف سیاسی از طریق ایجاد ترس فراگیر در جامعه است که معمولا بی‌رحمانه و کور صورت می‌گیرد و اهمیتی به جان افار بی‌گناه نمی‌دهد. ترور دولتی منتقدان و مخالفان سیاسی یا ترور چهره‌های سیاسی در رقابت‌های سیاسی و یا بمب‌گذاری با هدف کشتن جمعی از مردم یا رقبای سیاسی از جمله این موارد هستند.

در ترور حاکم ستمگر، نیت اصلی، ممانعت یا پایان‌دادن به ظلم نظام‌مند از طریق حذف فردی خاص است که قدرت و اعمال ستم به او وابسته است.

در مقابل در تروریسم، خشونت معمولا به شکل گسترده و کور یا نیمه‌هدفمند اعمال می‌شود و قربانیان اغلب بی‌گناه یا تصادفی‌اند تا به واسطهٔ ایجاد رعب و وحشت در جامعه، و نه صرفا حکومت، یک خواستهٔ سیاسی یا ایدئولوژیک تحمیل شود.

قصد و انگیزه در اقدام برای کشتن دیکتاتور، عموما انگیزه «بازگرداندن نظم عادلانه» یا دست‌کم توقف ظلم گسترده است.

در مقابل در تروریسم، انگیزه عموما تحمیل اراده گروه خشونت‌ورز بر حاکمیت یا مردم از طریق ارعاب است؛ ممکن است این خواسته، ایدئولوژیک، سیاسی، مذهبی یا قومی باشد، اما در هر حال، مکانیزم رسیدن به هدف، گسترش وحشت در جامعه است.

نتیجه و پیامد اجتماعی ترور حاکم ستمگر، ممکن است ظلم را کاهش دهد یا نظام سرکوبگر را تضعیف کند و اقدامی عمدتا دفاعی است.

اما در تروریسم، شهروندان عادی دچار رعب و وحشت شده و نهادهای اجتماعی مختل می‌گردند، بی‌آنکه لزوما موجب اصلاح سیاسی شود و در بیشتر موارد، موج خشونت و سرکوب متقابل نیز برمی‌خیزد و پیامدهای بسیار منفی در پی دارد.

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

18 Jan, 22:47


شاهد علوی می‌گوید کسانی که با شادی به استقبال خبر کشته‌شدن علی رازینی و محمد مقیسه رفتند، لزوما موافق خشونت نیستند. آن‌ها معتقدند تا زمانی که امکان برگزاری دادگاه عادلانه برای این افراد وجود ندارد، این شیوه برخورد مصداق دفاع مشروع در مقابل خشونت بی‌‌رویه و سرکوب خونین مردم است.
@iranintltv

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

18 Jan, 17:13


دو‌ نفر با تیراندازی از یک بلندی (دیوان عالی) در حال کشتن افرادی در خیابان هستند که نمی‌پسندند، هدف گرفتن این دو قاتل حرفه‌ای برای نجات جان مردم، حتی با این‌که می‌دانیم دو نفر دیگر (با ترس بیشتر) جای آن‌ها را می‌گیرند، واقعا مصداق دفاع مشروع و رفتار اخلاقی نیست؟

از دوستانی که نگران بازتولید خشونت هستند باید پرسید مگر یکی از اولین گام‌ها برای کاهش خشونت در جامعه، متوقف‌کردن کسانی نیست که خشونت (این‌جا آمران شکنجه و قتل دولتی) را اعمال می‌کنند؟ وقتی بازداشت و محاکمه آن‌ها ممکن نباشد، برای توقف خشونت آن‌ها چکار باید کرد؟

طبیعتا، اخلاقی‌ترین و انسانی‌ترین روش ممکن و مطلوب، دادگاهی کردن جانیان با رعایت کامل موازین آئین دادرسی منصفانه و بدون حکم اعدام است.
پرسش این است که در فقدان کامل این امکان در چشم‌انداز نزدیک، چقدر می‌توان این اقدام را از مصادیق دفاع مشروع دانست؟ پرسشی که باید به ان فکر کنیم.

‏⁧ #مقیسه⁩
‏⁧ #رازینی⁩

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

18 Jan, 14:58


خوشحالی از مرگ کسانی که کشتن کسب‌‌و‌کارشان است، یک شادی اخلاقی و عمیقا انسانی است.
امیدوارم تلف‌شدن مقیسه و رازینی، لبخندی کوچک بر لب خانواده‌هایی آورده باشد که عزیزان‌شان به حکم این دو جلاد، اعدام شدند و دل زندانیان سابق و فعلی این دو‌نفر را هم شاد کرده باشد.

البته حیف که تلف شد، کاش زنده‌گیری می‌شد تا با محاکمه‌اش بخشی مهم از اسرار جنایت کشتار ۶۷ و جنایاتی که در سال‌های طولانی قضاوت در دادگاه‌های انقلاب مرتکب شد، آشکار می‌شد.
‏امیدوارم روان ضارب محمد مقیسه (ناصریان) و علی رازینی در آرامش باشد و خانواده‌اش هم سلامت باشند.

و این سوال که چرا وقتی هیچ راه دیگری نیست، ترور کسانی که تا آخرین لحظه زندگی‌شان با آگاهی کامل به بی‌گناهی آدم‌ها، حکم قتل دولتی آن‌ها را می‌دهند کار بدی است؟
‏جایی که مکانیسم قانونی وجود ندارد، کشتن قاتلان حرفه‌ای بی‌رحم که برای قتل و اعدام تو خیز برداشته‌اند، دفاع مشروع نیست؟

‏⁧ #مقیسه⁩
‏⁧ #رازینی⁩

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

18 Jan, 13:07


علی رازینی، دادستان انقلاب تهران در دهه شصت:
منتظری گفت رازینی آمده وضع زندان‌ها از زمان لاجوردی هم بدتر شده. در همین دوران کوتاه ۲ ماهه ۳۰۰ تا فک شکسته شده
@hafezeye_tarikhi

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

17 Jan, 22:48


شاهد علوی می‌گوید ادامه ارسال سلاح به حزب‌الله از سوی جمهوری‌اسلامی، به این معناست که این حکومت از یک سو هیچ درکی از شکست و ضرورت تغییر سیاست‌هایش ندارد و از سوی دیگر در شرایط بحران اقتصادی هم، حاضر است به قیمت گرسنگی دادن به مردم ایران، به حمایت از گروه‌های نیابتی‌اش ادامه دهد.
@iranintltv

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

15 Jan, 01:09


با ادامه کارزار «نه به اعدام» و اعتراض به حکم اعدام پخشان عزیزی، کارشناسان سازمان ملل هم خواستار لغو حکم این فعال سیاسی شده و آن را ناقض حقوق بشر دانسته‌اند.

گفت‌وگو با شاهد علوی، ایران اینترنشنال
@iranintltv

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

13 Jan, 11:12


بنابر آمار سایت IQAir که به بررسی کیفیت هوا در شهرهای جهان می‌پردازد، هوای تهران در ساعت ۴:۳۰ دقیقه بامداد روز دوشنبه ۲۴ دی ماه بیش از چهاربرابر آلوده‌تر از لس‌آنجلس در حال سوختن است.

بر اساس آمار این سایت، شاخص آلودگی هوای تهران در این ساعت ۱۶۹ و هوای پایتخت ایران ناسالم است. این درحالی است که همزمان شاخص هوای لس‌آنجلس ۳۹ و کیفیت هوای این شهر که بخش‌هایی از آن در حال سوختن است، خوب است.
@VahidOOnLine

📡 @VahidOnline

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

12 Jan, 18:24


زنده‌باد سیاست گروگان‌گیری!

«طبق توافق، آن‌طور که خواسته‌اید پس از آزادی چچیلیا سالا از زندان اوین؛ کارلو نوردیو، وزیر دادگستری ما بر اساس بند دوم ماده ۷۱۸ قانون آیین دادرسی کیفری ایتالیا، از اختیارات خود استفاده می‌کند و دستور آزادی محمد عابدینی را صادر می‌کند تا به ایران بازگردد.»

این تعهد کتبی ایتالیا به جمهوری‌اسلامی که از طریق سفیر این کشور در ایران تحویل مقامات تهران شد موجب شد سالا ۱۹ دی‌ از ایران آزاد شود و به ایتالیا بازگردد و عابدینی هم طبق تعهد ایتالیا امروز ۲۳ دی از زندان آزاد شود و به ایران بازگردد.

من ۱۵ دی‌ماه در گزارشی (https://shorturl.at/9IZYh)به نقل از یک منبع آگاه از گفت‌وگوها میان دولت ایتالیا و خانواده چچیلیا سالا، خبر دادم که ایران شرط خود برای آزادی سالا را روشن و صریح بیان کرده است: «جمهوری اسلامی به مقامات ایتالیایی اعلام کرده‌ تنها در صورت آزادی محمد عابدینی نجف‌آبادی، شهروند ایرانی بازداشت شده در میلان، روزنامه‌نگار ایتالیایی بازداشت‌شده در تهران را آزاد می‌کند.»

به این ترتیب هم درستی صحبت‌های منبع و اعتبار گزارش من تائید شد و هم این‌که جمهوری‌اسلامی می‌داند غرب به سیاست کروگان‌گیری تن می‌دهد، پس بار دیگر به یادمان بیاید:
به ایران سفر نکنید، ممکن است گروگان بعدی شما باشید!

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

12 Jan, 14:30


مبارزه بردگان، برای پاره کردن زنجیرهایشان، دست آخر آنجایی به نتیجه رسید که برده‌داران به تغییر نظمی که از آن سود می‌بردند تن دادند. دیگر غذای اضافه برای برده‌ها،‌ محبت به برده‌ها یا توجه به برده‌ها معنایی نداشت. آنها باید از جایی که بودند برمی‌خاستند تا جا برای آدم‌های دیگری که پیش از آن «آدم» نبودند باز شود.
در مبارزات زنان برای رهایی و برابری، ایده‌ی مادر فدارکار، زن خوب، ملکه‌ی زیبا، دختر شاه‌پریون و ناز خرکی کشیدن هم چاره‌ی تبعیض نبود. دستاوردهای نسبی زمانی به دست آمدند که در نهایت مردان حاضر شدند کمی تکان بخورند تا جایی برای مشارکت اقتصادی و اجتماعی زنان باز شود.
بحران‌های اجتماعی،‌سیاسی و اقتصادی نتیجه‌ی استعمار هم زمانی وارد پروسه تغییر و بهبود شدند که استعمارگران مستعمره‌ها را ترک کردند، وقتی اجازه دادند مردم جایی به جز زیر سایه‌ی ایشان نفس بکشند، نه وقتی بر سر مردم هند یا الجزایر دست محبت می‌کشیدند.

ستم و تبعیض نظام‌مند علیه کردها در ایران هم زمانی مرتفع خواهد شد که مدافعان وضع موجود، ارزش‌های مقدس‌شان را زیر سوال ببرند و «مسئله‌ی کرد» را به رسمیت بشناسند.
جمهوری اسلامی راه‌های گفتگو با کردستان را همان اول کار بست. نیروی هوایی معترض به حمله به کردستان را اعدام یا به حبس طولانی محکوم کرد. دکتر قاسملو دبیرکل حزب دموکرات را جریان مذاکره ترور کرد. قصه‌ی «کردها» سر می‌برند و «کوموله»ی تجزیه طلب را بر سر زبان‌ها انداخت؛ این قصه‌ها اما بر سر زبان نمی‌افتادند اگر دهانی باز نمی‌بود تا با بلعیدن این یاوه‌ها چهار دهه آن را نشخوار کند و تبعیض و سرکوب نظام‌مند در کردستان را نادیده بگیرد.

#پخشان_عزیزی اولین قربانی این وضعیت نیست. او اولین بار در سال ۸۸ در اعتراض به اعدام #احسان_فتاحیان زندانی شد. پیش از احسان هم خواهران کعبی امدادگر و پرستار بودند به جرم تیمار مجروحان جنگی اعدام شدند. #فرزاد_کمانگر معلم بود و اعدام شد. #فاروق_حسن_خیاط در اردوگاه حزب دموکرات معلم بود که با حمله موشکی سپاه کشته شد.
«#تجزیه_طلبی» اسم رمز سرکوب است. تلاش برای زرورق کشیدن دور مسئله از طریق سانتیمانتالیسم آریایی راه به جایی نمی‌برد. الفاظی همچون «بانوی مهابادی» و «شیردخت ایران‌زمین» مصداق به صحرای کربلا زدن است.

مدافعان نظم موجود لزوما صاحبان قدرت در جمهوری اسلامی نیستند. همه‌ی آنهایی هستند که در شرایط فعلی زندگی می‌کنند و از دگرگون شدن وضعیت می‌ترسند. آنها که فکر می‌کنند «#حق_تعیین_سرنوشت» یعنی به باد دادن دودمان آریایی، در صورتی که حتی خود هم سر سوزنی در سرنوشتی که به آن زنجیر شده‌اند دخالتی ندارند.


حالا که پخشان و #وریشه_مرادی، حکم اعدام‌شان را به درستی به کرد بودنشان نسبت داده‌اند و صدای آنها شنیده شده، و صدای #نه_به_اعدام هم در ایران بلندتر از همیشه است، شاید بهترین زمان ممکن باشد تا یادآوری کنیم یا همه، کردها، بلوچ‌ها، عرب‌ها و تمام کسانی که به واسطه ملیت،‌ طبقه یا جنسیت در اقلیت هستند، سعادتمند خواهند شد یا اسارت در زنجیره‌ی فلاکت و استبداد ادامه خواهد یافت.


@LifeBeforeUs

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

12 Jan, 00:32


سپیده قلیان، زندانی سیاسی، در نامه‌ای از بند زنان زندان اوین، با تاکید بر خیزش «زن، زندگی، آزادی»، به حمایت از وریشه مرادی و پخشان عزیزی، دو زن کرد محکوم به اعدام، پرداخت. او این شعار را «نه یک کلمه، بلکه نقشه‌ای برای زنده ماندن در سرزمینی که مرگ را به قانون بدل کرده» توصیف کرد.

قلیان در این نامه نوشت: «مرگ‌اندیشان می‌خواهند طناب‌های دار را به گلوی این سه واژه بیندازند؛ نه فقط برای کشتن دو زن، بلکه برای بریدن ریشه‌های آزادی.»

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

11 Jan, 19:24


سپیده قُلیان: «ژن، ژیان، ئازادی»، نقشه‌ای است برای زنده ماندن در سرزمینی که مرگ را به قانون بدل کرده است

سپیده قُلیان در نامه دومش برای پخشان عزیزی و وریشه مرادی با یادآوری خیزش «ژن، ژیان، ئازادی»، نوشته است این نه یک شعار که نقشه راه زنده ماندن در سرزمینی که مرگ را به قانون بدل کرده است.

متن کامل نامه سپیده قُلیان

«ژن، ژیان، ئازادی» نه یک شعار، بلکه یک زخم باز است؛ زخمی که بر تن این سرزمین مانده، اما هر بار از دل همان زخم، زندگی روییده است. این سه واژه، از کُردستان برخاست و به خیابان‌ها، به دهان‌ها، و به قلب‌ها رسید، نه به‌عنوان کلمه، که به‌عنوان ضربان. این شعار، نقشه‌ای است برای زنده ماندن در سرزمینی که مرگ را به قانون بدل کرده است.

مرگ‌اندیشان می‌خواهند طناب‌های دار را به گلوی این سه واژه بیندازد؛ نه فقط برای کشتن دو زن، بلکه برای بریدن ریشه‌های آزادی. وریشه مرادی و پخشان عزیزی، دو زن کُرد، امروز مبارزان آشکاری هستند که نامشان بر لب‌های ماست، اما سایه‌ اعدام‌، بر سر همه ما سنگینی می‌کند.

آمران و ماموران مرگ، به جنگ خورشید و نور رفته‌اند. می‌خواهند کوه‌ها را خم کنند و آب‌ها را از جاری شدن بازدارند. غافل از آن‌که ریشه‌های بلوط همیشه زیر خاک زنده‌اند و از خاک‌های خون‌خورده این سرزمین نیرو می‌گیرد.

آن‌ها از صدای این زنان می‌ترسند، چون می‌دانند صدایی که از یک قرن ستم برخاسته، پژواکش در خیابان‌ها شنیده شده است. آن‌ها می‌دانند «ژن، ژیان، ئازادی» یک شعار نیست؛ زنجیری‌ست که به هم گره خورده، دست‌ها را به دست‌ها، و صداها را به صداها وصل کرده است.

مرگ‌آفرینان تلاش می‌کنند چهره‌ کریه خود را پشت صورتک‌های ساختگی پنهان کند. خط می‌دهند، ترس می‌پاشند، تا صدای این زنجیره را بشکنند. اما ما می‌دانیم که فاصله گرفتن از خط حکومت کافی نیست. ما باید صدای خود را به فریاد بدل کنیم. باید کاری کنیم تا همه بشنوند که ما مرگ را نمی‌پذیریم.

وریشه و پخشان باید زنده بمانند. آن‌‌ها شریان‌های این زنجیره‌اند. این جنگ برای زندگی‌ست که از کوهستان‌های کُردستان تا دشت‌های بلوچستان، از خیابان‌های آذربایجان تا روستاهای خوزستان، دست‌ها را به هم وصل کرده است.

سپیده قلیان
بند زنان زندان اوین
۲۲ دی‌ماه ۱۴۰۳

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

11 Jan, 08:00


سپیده قُلیان: ما نمی‌توانیم و نمی‌خواهیم ساکت بمانیم و با زندگی به جنگ مرگ می‌رویم

سپیده قُلیان، زندانی سیاسی محبوس در بند زنان زندان اوین، با انتشار نامه‌ای به تائید حکم اعدام پخشان عزیزی، یکی از همبندی‌هایش در اوین، واکنش نشان داد و از مردم خواسته با ساختن زنجیره‌ای از زندگی به جنگ مرگ‌آفرینی حکومت بروند.

متن کامل نامه سپیده قُلیان از زندان اوین

وضعیت جنگی است. پشت دیوارهای بلند و سیم‌های خاردار این جبهه، ما زنانی هستیم که هر روز اسامی اعدامیان را زمزمه می‌کنیم و به آینده نگاه می‌کنیم. حکم اعدام پخشان عزیزی، زنی که روزگاری پناه کودکان جنگ‌زده بود، تایید شده است. از این پس، بند ما زنی دارد که هر لحظه ممکن است نبودنش به قصه‌ای تلخ و زخمی عمیق بر وجدان ما و شما بدل شود.

پخشان، نماد عشق به انسانیت است. اما اکنون او در برابر مرگی ایستاده که نه از عدالت که از کینه و انتقام سرچشمه گرفته است. همان مرگی که جمهوری اسلامی به کمک بشار اسد، برای هزاران انسان بی‌گناه در سوریه رقم زد و حالا همان داس خونین را دوباره به جان فرزندان این خاک انداخته است.

اما این‌جا تنها قصه یک فرد نیست. این‌جا داستان ما همه است. قصه‌ی پخشان با قصه همه ما گره خورده است، با قصه‌ی مادران چشم‌انتظاری که رد خون فرزندان‌شان در خیابان است، با قصه مردمانی که «زندگی» آرزویشان شده است.

جمهوری اسلامی می‌خواهد ما را از هم جدا کند، قصه‌های ما را پراکنده کند و ما را به گوشه‌های انزوا براند. اما ما می‌دانیم که امید، در گره خوردن همین قصه‌هاست، در بافتن یک زنجیره محکم از دردها و مقاومت‌ها، از اشک‌ها و ایستادگی‌ها.

ما نمی‌توانیم و نمی‌خواهیم ساکت بمانیم. اگر امروز صدایمان را بلند نکنیم، فردا نوبت قصه دیگری خواهد بود. می‌خواهیم که این زنجیره را قوی‌تر کنید. نگذارید قصه پخشان، قصه‌ای بی‌پایان از حسرت و سکوت باشد. صدای او باشید، قصه او باشید.

باید با «زندگی» به جنگ «مرگ» رفت. از زندگی زنجیری بسازیم، در مقابل هر حلقه از طناب‌دار. دست من را می‌گیری که حلقه‌ی بعدی زنجیر باشی؟
#زنجیره_حق_زندگی

سپیده قُلیان
بند زنان زندان اوین
۲۲ دی‌ماه ۱۴۰۳

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

10 Jan, 20:09


شاهد علوی، ایران اینترنشنال: درخواست‌هایی مانند درخواست دولت سوئیس در مورد مرگ شهروندش در زتدان ایران می‌تواند جواب بگیرد اگر اراده‌ای برای پاسخ‌گویی وجود داشته باشد و یا دریافت پاسخ از جمهوری اسلامی به این کشور تحمیل شود.
@iranintltv

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

10 Jan, 20:09


شاهد علوی، ایران اینترنشنال، مرگ شهروند سوئیسی در زندان سمنان و بازتاب آن در رسانه‌های جمهوری اسلامی را بررسی و تحلیل می‌کند.
@iranintltv

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

09 Jan, 15:58


هزار بار باید گفت خاک بر سر دولت سوئیس که درباره تبعه زندانی خود در ایران اطلاع‌رسانی نکرده است. دولت‌های غربی به ایران که می‌رسد از فقدان شعور و تشخیص و پرنسیب رنج می‌برند.

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

09 Jan, 15:58


دادگستری استان سمنان اعلام کرد: «شهروند سوئیسی که به اتهام جاسوسی بازداشت شده بود در زندان سمنان دست به خودکشی زده و تلاش برای نجات او به نتیجه نرسیده است.»
دادگستری سمنان از هویت این شهروند سوئیسی، زمان بازداشت و شرایط مرگ او اطلاعاتی منتشر نکرده است.
@VahidOOnLine

📡 @VahidOnline

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

08 Jan, 17:19


جمهوری اسلامی می‌خواهد یک مددکار اجتماعی کُرد را اعدام کند.
‏مددکار اجتماعی کُرد در سرزمینی که صرف کُرد بودن می‌تواند بالقوه جرم باشد …

‏می‌دانم چند میلیون کُرد در ایران داریم و ببخشید جمهوری اعدام فرصت و امکان و شرایط زندانی کردن و کشتن همه ما را پیدا نکرده است …
‏⁧ #پخشان_عزیزی⁩

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

05 Jan, 17:51


ادامه نامه گلرخ ایرایی (۲)
سال ۱۴۰۰ در زندان آمل «معصومه زارعی» را بعد از حدود یک‌سال که هم‌اتاقم بود بردند برای اجرای حکم. چند روز قبل به معصومه ملاقات آخر دادند. با دختر ۱۷ ساله‌اش. بعد از حدود دو سال دخترش را دید و قرار بود دیگر نبیندش. معصومه روزهای آخر به بچه‌های بند که دور از چشمش اشک می‌ریختند دل‌داری می‌داد. به خواست خودش مهمانی‌ای راه انداخت. بند زنان زندان آمل دو اتاق بود. بندی محقر و بدون امکانات. با مجوز حفاظت زندان آهنگ‌های شاد توسط فرهنگی زندان روی فلش آماده و با نظارت زندان‌بان در اختیار زندانیان قرار می‌گرفت. روزی یک ساعت مجاز بودند فلش را از زندان‌بان بگیرند. آن روز بعد از ملاقاتِ معصومه با دخترش کسی سراغ فلش را نگرفت تا خودِ معصومه با فلش وارد اتاق شد. چند روز بعد قرار بود اعدامش کنند. اما با شوری وصف‌ناشدنی بچه‌ها را که پنهانی اشک می‌ریختند از تخت‌ها بیرون کشید. چند دقیقه بعد همه وسط اتاق بودند. برخی با اشک و برخی هم برای دقایقی همه چیز را فراموش کرده بودند. آهنگ مازندرانی پخش می‌شد. معصومه شمالی نبود اما مثل بقیه «دریم» می رقصید. می‌گفت در زندان و از بچه‌ها یاد گرفته. آن روز بیشتر از حد معمول فلش دست‌مان بود. در اوج اندوه همه شاد بودند.

غروبِ چند روز بعد معصومه را از بند خارج کردند. با «ماریا» و «سولماز» تا صبح بیدار بودیم. صبح به جایگاه اعدام زندان آمل برده شد. کمی دورتر از ما در برابر چشمان دخترش به دار آویخته شد. صدای نعره‌های دختر نوجوان معصومه را از پشت دیوارها می‌شنیدیم که می‌خواست مادرش را از طناب جدا کند. معصومه رفت و محکم بودنش در روزهای آخرِ زندگی درس بزرگی برای همه‌مان بود.
درحالی‌که امیدی به بخششِ نداشت، در روزهای آخر، پس از هفت سال حبسِ در تبعید و دور از فرزندش، هر روز بزمی به راه انداخت. روزهای آخر بود که شوکه‌ام کرد وقتی گفت «گلرخ مطمئنم منو اعدام می‌کنن. ماریا و ثریا هم مثل من قصاص (اعدام) دارن. نذار بعد رفتنم بترسن یا غصه بخورن. بهشون بگو می‌ری بیرون و براشون رضایت می‌گیری.» سپرده بودشون به من. بعد با لحنی شیطنت‌آمیز گفت «فقط سه روز. بعدش روال همیشگی.»

بند زنان اوین بعد از «شیرین علم‌هولی» اولین باری‌ست که دو محکوم به اعدام دارد. «پخشان عزیزی» و «وریشه مردای» که احکام‌شان صادر شده و «نسیمه اسلام‌زهی» با نوزادی در زندان و کودکی که بعد از یک سال و نیم از بهزیستی به خانواده تحویل داده شد، در خطر ابلاغ حکمی نگران‌کننده.

پخشان و وریشه سال گذشته بعد از ماه‌ها از انفرادی به بند عمومی آمدند. با چند روز فاصله از هم وارد بند شدند و حال و هوای بند را عوض کردند. برای بچه‌ها دستمال سر کوردی درست کردند و کلاس رقص کوردی برگزار کردند. مناسبت‌ها را جشن گرفتند و از مقاومت در مناطقی گفتند که مبارزه رسم و آیین زندگیِ مردمانش است. از زندگی در کوهستان گفتند و از کار در کمپ آوارگان. از کودکانِ جنگ‌زده گفتند و از زنانی که از حمله‌های داعش جان به‌در برده بودند. از طوفان و چادرهایی که از شدت باد کنده می‌شدند و از مواجهه با نیروهای داعش و هر بار از تجربه‌ی مرگی پر هراس گفتند و از جان دادنِ رفقای‌شان که شاید تلخ‌ترین بخش روایات‌شان بود.

چند ماه پیش بود که احکام‌شان صادر شد. اشدِ مجازات. ولی احکام صادر شده خللی در برنامه‌های روزانه‌ی بچه‌ها و روابط و معاشرت‌شان با همبندیان ایجاد نکرد. در همه‌ی برنامه‌های جمعیِ بند حضور دارند. روتین روزانه‌شان را مثل قبل دارند و با کیفیتِ حبس کشیدن‌شان مقاومت را در بند معنایی دوباره دادند. روز اعدام «رضا رسایی» در کنار هم علیه اعدام به پا خواستیم و بعد از آن، روزهای متوالی با هم در هواخوری زندان شعار دادیم و خواستار توقف احکام اعدام شدیم.

هر بار که رنجی بود دست در دست هم ایستادیم و هر بار اعتراضی بود با هم گام برداشتیم. سفره‌ی بزم را با هم گستردیم و راه رزم را در کنار هم هموار کردیم.

در زندان‌های امنیتی فضای اختناق را می‌توان شکست. اگرچه سخت، اما بر هر آن‌چه نباید باشد ولی هست، غلبه می‌شود و تلاش می‌شود تا هر آنچه باید باشد و نیست فراهم شود. البته زندانیان این کار را با شیوه‌ی خودشان انجام می‌دهند، نه با نرم کردنِ موضع در برابر نیروی امنیتی.
بسیاری‌مان، ماه ها یا سال‌ها در زندان‌های مختلف و در سخت‌ترین شرایط و در تبعید زندانی بودیم.

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

05 Jan, 17:51


گلرخ ایرایی از زندان اوین: حال خوب ما نقطه‌ی مرگ ستمگر است (۱)

گلرخ ایرایی، زندانی سیاسی، با نگارش نامه‌ای تجربه زیسته خود با شماری از زنان زندانی در ایران را روایت کرد. او با تاکید بر اینکه شرایط زندان‌ها و بازداشتگاه‌ها با هم متفاوت است، نوشت طی سال‌ها زیستن در فضای امنیتی زندان‌ها به این باور رسیده که حال خوب زندانیان نقطه مرگ ستمگر است.
ایرایی در این نامه که یک‌شنبه ۱۶ دی‌ماه در اینستاگرام او منتشر شد، به برخی صحبت‌های مطرح شده پس از انتشار ویدیویی از رقص زنان زندانی سیاسی هم‌بندش در زندان اوین واکنش نشان داد.
این زندانی سیاسی در این نامه تجربه‌ها و مشاهدات خود از زیستن همراه با رنج، مقاومت، امید و شادی هم‌بندی‌هایش، از جمله زنان محکوم به اعدام، در زندان‌های اوین، فرچک ورامین و آمل را روایت کرد.
او با روایت بخشی از ایام حبس خود در زندان‌های قرچک و آمل نوشت شماری از زنان هم‌بندی محکوم به اعدامش تا آخرین ساعت‌های مانده به اجرای حکمشان نیز با وجود رنج بسیاری که بر دوش می‌کشیدند، شاد بودند.
متن کامل نامه گلرخ ایرایی
تا دمی پیش در کنارت بود. با هم چای می‌خوردید و عصرهای دلگیر زندان را با هم قدم می‌زدید. حالا به‌یک‌باره رفت. رفت که دیگر نیاید. این تلخ‌ترین واقعیت زندان است. می‌برند و می‌کشند و پیکر بی‌جان را گاه به خانواده تحویل می‌دهند و گاه آن را نیز دریغ می‌کنند.
رنج زندان نه دیوارهاست و نه بیهودگی مدامی‌ست که رهایت نمی‌کند. دستان بسته‌ات است آن‌گاه که با فوجی از ماموران می‌رود و پشت درهایی که یک به یک قفل می‌شوند جا می‌مانی، با صدایت که گم می‌شود در هیاهوی بی‌حوصلگی‌های شبی دیگر که آخرین شب زندگی‌اش است. آخرین شب زندگی او که کمی آن‌سوتر در سلولی ایستاده یا نشسته، اذان صبح را انتظار می‌کشد و طلوع آفتاب را که غروب بودنش خواهد شد.
رنجِ زندان با اولین باری که همبندی‌ات را پای چوبه‌ی دار می‌برند، معنای دیگری می‌یابد. جنس رنجی که می‌بری عوض می‌شود و به دیگری‌ای بدل می‌شوی با خلأیی بزرگ در جانت. سخت می‌شوی آن سان که دیگر نه از چیزی به ستوه می‌آیی و نه چیزی پایِ رفتنت را سست می‌کند. راضی نمی‌شوی به هیچ و غایت می‌شود رهایی. به قول رفقا حلقه‌ای می شوی در زنجیر آزادگان. در زنجیری که بافته شد از مقاومتِ یاران و استبدادِ چکمه و نعلین و دیکتاتوریِ شیخ و شاه را پشت سر گذاشت و آزادی را فریاد می‌کند همچنان.
جمهوری اسلامی از ابتدا خواست که مخالفانِ خود را عقیم کند. فعالیت احزاب را ممنوع و روزنامه‌ها را به انحصار خود درآورد. جامعه را بی ستون فقرات رها و نبض حیاتش را خاموش کرد. جو اختناق سنگین و مسیر انقلاب به خاوران خم شد و گسلی که امروز بر آن ایستاده‌ایم ایجاد شد.
اما مبارزه امتداد یافت و مقاومت شد زندگی.

دو هفته بعد از ورودم به زندان قرچک در سال ۱۳۹۸ «فاطمه قزل» و «نرگس طباطبایی» را هم‌زمان برای اجرای حکم مرگ از بند خارج کردند و به سلول انفرادی بردند. از بند ۹۰ نفره‌مان دو نفر کم شدند. دو نفری که زیاد نمی‌شناختم‌شان.
قزل را مخفیانه از بند خارج کردند. وقتی نرگس را می‌بردند رسیدم. اشک می‌ریخت و به بچه‌ها دل‌داری می‌داد. در حالِ رفتن به سوی مرگ می‌خواست بچه‌ها را آرام کند. می‌گفت شرایط را پذیرفته و از چیزی نمی‌ترسد. می‌گفت بعد از رفتنش گریه نکنند و شاد باشند و مثل روزهای دیگر عصرها رادیو آوا گوش کنند. نرگس را هم بردند. تا صبح بیدار بودیم. درِ انفرادی را به سختی و از دریچه‌ای کوچک می‌دیدیم. چند ساعت بعد، از درِ پشتیِ انفرادی خارج شدند و به زندان گوهردشت کرج منتقل شدند و صبح خبر اجرای حکم‌شان را دادند.

آن‌زمان روزی یک ساعت بچه‌های بند اجازه داشتند از رادیو آوا آهنگ گوش کنند. آخر هفته‌ها یک ساعت صبح و یک ساعت عصر. رقصیدن در زندان قرچک ممنوع بود و سریعا اسامی را با لحنی آمرانه و تهدیدآمیز پیج می‌کردند. اما فضا را شکسته بودیم و بچه‌ها از دستور ماموران سرپیچی می‌کردند. قزل و نرگس رفته بودند اما لحظات شادی که کنارمان بودند تا مدت‌ها مرور می‌شد. حتا کمی بعد یکی از بچه‌ها رقص قزل را هم‌زمان با آهنگ مورد علاقه‌اش تقلید می‌کرد. برخی اشک می‌ریختند و برخی می‌خواستند ادامه بدهد. ما در بندی با بیش از ۲۰ اعدامی، با سختی‌های زندان قرچک که بسیاری‌مان تجربه‌اش کرده‌ایم، در کنار بچه‌هایی که بسیاری‌شان محکوم به مرگ بودند، لحظات به یاد ماندنی‌ای را تجربه کرده‌ایم. با سمیرا سبزیان‌ها که با سایه‌ی مرگ بر سرشان و با ترسی که در سینه داشتند فراموش نکردند این روزها که در زندان سپری می‌شود نیز بخشی از زندگی‌مان است. پس باید به بهترین شکل زیستش.

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

05 Jan, 17:51


بخش سوم و پایانی نامه گلرخ ایرایی

زینب جلالیان با گذشت ۱۷ سال بی وقفه در زندان است و در تبعید. سال‌هاست به سبب دوری از خانواده امکان ملاقات نداشت. به سختی برای درمان اعزام می‌شود و از بسیاری از حقوق یک زندانی محروم است.
مریم اکبری‌منفرد حدود پنج سال پیش، از بند زنان اوین به زندان سمنان تبعید و سه ماه پیش، به قرچک ورامین منتقل شد. مریم ۱۵ سال قبل و در بدو بازداشت در زندان های گوهردشت کرج و قرچک ورامین بود و از آن‌جا به اوین منتقل شد. دخترانش درحالی‌که مریم در تبعید بود بزرگ شدند و خاطره‌شان از بودنِ مادر در خانه، به سال‌های دور بر می‌گردد.
نرگس محمدی سال‌ها در زندان‌های قرچک، زنجان و در بازداشتگاه‌های مختلف زندانی بود. از زیستن با فرزندانش محروم شد و در زندان سلامتش با خطر مواجه شد.
آتنا دائمی نیز به جز بازداشت در شرایط سخت، سال‌ها در زندان قرچک و لاکان رشت زندانی و حبسِ در تبعید را تجربه کرد.
شرایط زندان‌ها و بازداشتگاه‌ها با هم متفاوت است. در زندان قرچک با اعتراضی ساده بچه‌ها را با ضرب‌وشتم به انفرادی می‌بردند. کیفیت غذا نامناسب بود و میوه و سبزیجات جز در دوره‌هایی خاص، به قدر کافی یافت نمی‌شد. پوشیدن برخی لباس‌ها ممنوع بود و امکانات رفاهی در حد صفر بود. اما راه عبور از محدودیت‌ها را پیدا می‌کردیم و به هم یاد می‌دادیم.

در زندان آمل برای تنبیه در بند زنان، افراد را با دستانی افراشته به میله‌ای دست‌بند می‌کردند و ساعت‌ها در معرض سرما یا آفتاب داغ و سوزان قرار می‌دادند.
در زندان‌های شهرستان کتابخانه‌ی مناسبی وجود نداشت و تغذیه با مشکل مواجه بود. در برخی بازداشتگاه‌ها تلویزیون در ساعاتی محدود موجود بود و برخی جاها هیچ چیزی برای گذراندن وقت نبود. جز دیوارها و چند پتو، چیزی در سلول نبود و گاه روزهای متوالی بدون بازجویی سپری می‌شد. برخی بازداشتگاه‌ها مثل «وزرا» و «شاپور»، حتا لیوان آب هم باید بیرون از سلول می‌بود و در صورت لزوم از آن استفاده می‌شد.
در همین بازداشتگاه‌ها بود که بسیاری شکنجه شدند و مورد تجاوز قرار گرفتند و بسیاری به قتل رسیدند. حال نیز روزانه ده‌ها نفر را با اتهامات مختلف (قتل، مواد، سرقت، سیاسی، عقیدتی و ..) پای چوبه‌های مرگ می‌برند. برخی پس از تحمل سال‌ها انفرادی و برخی پس از مدت کوتاهی از بازداشت‌شان.
شرایط زندان‌ها با هم متفاوت است. اما آن‌چه مهم است مقاومت بچه‌هاست که در همه حال، در نبودِ امکانات و با وجودِ سختی‌های زیاد همواره ادامه دارد و در صورت مهیا شدنِ شرایط، از آن به بهترین شکل بهره می‌برند و این را خوب آموخته‌اند که نباید به هیچ امکان و شرایطی در زندان و در فضای مبارزه عادت کرد و خوب می‌دانند در اوج سختی‌ها و در فضایی که مدام رنج و اندوه بر سر آوار می‌شود، می‌توان وجه مثبتِ داشته‌ها را دید و آن را به همبستگیِ بیشتر، تمرینِ مقاومت و به رمز ایستادگی در برابر آنکه جز تباهی نبود، بدل کرد. طی سال‌ها زیستن در فضای امنیتیِ زندان‌ها و هم‌زیستیِ اجباری با خدمه‌ی چرخه‌ی ستم به این باور رسیدم که حالِ خوبِ ما نقطه‌ی مرگِ ستمگر است. چیزی که امروز در استیصالِ خدمت‌گذارانِ استبدادِ دینی و شاهی به اثبات رسیده است.

شرایطِ مبارزه همیشه و برای همه‌مان یکسان نیست. اما مهم این است که ایستادگی‌مان از یک جنس است. از جنسِ گلسرخی‌ها که سر خم نکردند و در بیدادگاه های رژیم، دفاع از مردم را مقدم بر دفاع از خود دانستند.

گلرخ ایرایی
دی ۱۴۰۳
زندان اوین

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

05 Jan, 07:29


مهناز طراح: ما در زندان با هر گرایش و تفکری در مناسبت‌های مختلف با هم می‌رقصیم

مهناز طراح، فعال سیاسی محبوس در بند زنان زندان اوین، با نوشتن نامه‌ای در واکنش به برخی از انتقادها به ویدیویی از رقص شماری از زنان این زندان، نوشته است: «ما را قضاوت می‌کنید و نمی‌دانید پیش از شما توسط قضات جمهوری اسلامی همین طور ناعادلانه قضاوت شده‌ایم.»

این زندانی سیاسی که پیشتر در یکی از نامه‌هایش از زندان خود را «یک زندانی مشروطه‌خواه» معرفی کرده است، در ادامه نامه خود با اشاره به دشواری‌های زندان و رنجی که بر زنان محبوس در زندان اوین تحمیل می‌شود، نوشته است «ما می‌رقصیم، ما در زندان می‌خوانیم و می‌رقصیم ولی در همان زندان که شما هتل می‌خوانید دلتنگی عزیزانمان را تاب می‌آوریم، بیمار از بیمار پرستاری می‌کند و برای یک اعزام درمانی، و نه حتی مرخصی درمانی، باید ماه‌ها دوندگی کنیم.»

متن کامل نامه مهناز طراح

«ما را قضاوت می‌کنید و نمی‌دانید پیش از شما توسط قضات جمهوری اسلامی همین طور ناعادلانه قضاوت شده‌ایم. ما می‌رقصیم، ما در زندان می‌خوانیم و می‌رقصیم، ولی در همان زندان که شما هتل می‌خوانید دلتنگی عزیزان‌مان را تاب می‌آوریم، بیمار از بیمار پرستاری می‌کند و برای یک اعزام درمانی، و نه حتی مرخصی درمانی، باید ماه‌ها دوندگی کنیم.

ما تنها زندانیانی هستیم که مشمول هیچکدام از مفاد قانونی مانند مرخصی و آزادی مشروط نمی‌شویم و تنها بند در سراسر ایران هستیم که آخر هفته‌ها تلفن قطع است و و دور روز متوالی از دنیای بیرون بی‌خبریم. ولی با هر گرایش و تفکری در مناسبت‌های مختلف با هم می‌رقصیم زیرا در این گوشه از خاک فقط خودمان را داریم و بس. چپ‌هایی که بر خلاف تفکر عده‌ای تندرو، می‌توانستند بروند ولی ماندند و زندان خاک خود را به غربت ترجیج دادند، مشروطه‌خواهانی که همیشه متهم به دیکتاتوری هستند و هیچ کس هرگز نپرسید دردشان چیست. حتی اصلاح‌طلبانی که شاید از ویرانی‌های بیشتر میهن بیم دارند اگرچه دیگر چیزی برای ویران‌شدن وجود ندارد.

با هم می‌رقصیم و با هم گریه می‌کنیم ولی شما همان گوشه از رقص ما را ببینید و اگر توانستید یک روز و شب از انفرادی همراه با بازجویی‌های طولانی‌مدت به شیوه جمهوری اسلامی را تاب بیاورید و آن‌گاه ما را قضاوت می‌کنید.»

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

04 Jan, 17:15


نامه محبوبه رضایی از زندان اوین: همچنان با شادی بیشتری دست در دست خواهرانم خواهم رقصید.

محبوبه رضایی، فعال سیاسی پادشاهی‌خواه محبوس در زندان اوین، در نامه‌ای با اشاره به برخی از واکنش‌ها به انتشار ویدیویی از رقص زنان این زندان، نوشته «از زندان اوین و با صدای بلند فریاد می‌زنم حکومتی که مجیدرضاها و نیکاها را به قتل رسانده با هیچ رقصی سفیدرو نخواهد شد.»

متن کامل نامه محبوبه رضائی

«دوست ندارم گریه کنن، قرآن نخونن، نماز نخونن، شادی کنن!»
این جمله از مجیدرضا سنت ما برای مبارزه علیه ستم است. زندان به من آموخت که برای دستیابی به عدالت و آزادی پیش از هرچیزی می‌بایست متحد شد و نشکست، متحد شد و برخاست، برخاستن با جمع متکثری که با وجود اختلاف نظرهای متعدد همه بر سر یک چیز اجماع داریم: اینها باید بروند!
اگر رقصیدن در زندان برای عده‌ای حکم سفیدشویی جمهوری اسلامی را دارد باید از زندان اوین و با صدای بلند فریاد بزنم حکومتی که مجیدرضاها و نیکاها را به قتل رسانده با هیچ رقصی سفیدرو نخواهد شد. این گزاره‌ای برای به بیراهه بردن مبارزه ما علیه حاکمیت است و هرکس به آن دامن بزند همدست حکمرانان.
من از دیار رقص و پایکوبی‌ام!
قریب به دوسال است هزاران کیلومتر از خانواده‌ام دور هستم و از حق دیدار مادرم که تنها دارایی‌ام است محروم مانده‌ام اما این محرومیتها ما را خسته نخواهد کرد، همچنان با شادی بیشتری دست در دست خواهرانم خواهم رقصید.
نامه‌ام را با یادآوری شبی که حکم اعدام پخشان عزیزی صادر گردید به اتمام می‌رسانم؛ پخشان کل می‌کشید و با رقص فریاد میزدیم: سر برود، جان برود، آزادی از بین نرود.
پاینده ایران
محبوبه رضایی، زندان اوین.»

https://iranintl.com/202501047405

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

04 Jan, 01:38


جمهوری اسلامی با احضار کاردار سفارت ایتالیا در تهران به او اعلام کرد که آزادی چچیلیا سالا، خبرنگار ایتالیایی زندانی در اوین، مشروط به آزادی محمد عابدینی است. چنین شرطی چه تصویری از سیاست جمهوری اسلامی در عرصه بین‌المللی ارائه می‌دهد؟

گفت‌وگو با شاهد علوی، ایران اینترنشنال
@iranintltv

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

03 Jan, 21:07


یک منبع آگاه به ایران‌اینترنشنال اعلام کرده است که جمهوری اسلامی به مقامات ایتالیایی اطلاع داده تنها در صورت آزادی محمد عابدینی، شهروند ایرانی بازداشت‌شده در میلان، چچیلیا سالا را آزاد خواهد کرد.

گفت‌وگو با کامبیز غفوری، روزنامه‌نگار و تحلیلگر سیاسی
@iranintltv

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

03 Jan, 17:01


یک منبع آگاه از گفت‌وگوها میان دولت ایتالیا و خانواده چچیلیا سالا، به ایران‌اینترنشنال گفت جمهوری اسلامی به مقامات ایتالیایی اعلام کرده‌ تنها در صورت آزادی محمد عابدینی نجف‌آبادی، شهروند ایرانی بازداشت شده در میلان، روزنامه‌نگار ایتالیایی بازداشت‌شده در تهران را آزاد می‌کند.

درباره این درخواست جمهوری اسلامی پیش‌تر گزارشی منتشر نشده و مقامات ارشد ایتالیایی، از جمله جورجیا ملونی، نخست‌وزیر این کشور که مایل به پایان سریع این بحران هستند، تاکنون از بیان صریح آن خودداری کرده‌اند.

در تازه‌ترین تحول، خانواده این روزنامه‌نگار بازداشت شده در پیامی به رسانه‌ها ضمن اشاره به این‌که تصمیم گرفته‌اند از اظهار نظر و اعلام موضع خودداری کنند و با گفتن این‌که معتقدند بحث و جدل گسترده رسانه‌ای درباره این موضوع ممکن است حل مسئله را پیچیده‌تر و دورتر کند، از رسانه‌ها خواسته‌اند سکوت کنند.

به گفته منبعی که با ایران اینترنشنال گفتگو کرد این درخواست سکوت در واقع خواسته وزارت خارجه ایتالیا از خانواده است و به نظر می‌رسد بازتاب خواست ایران از دولت ایتالیاست و نتیجه تهدید آن‌هاست که از خبررسانی درباره درخواست ایران برای مبادله سالا با عابدینی خشمگین هستند.

چچیلیا سالا، ۲۹ ساله، روزنامه‌نگار و پادکست‌ساز که با ویزای خبرنگاری به ایران سفر کرده بود، ۲۹ آذر در تهران بازداشت شد و از آن زمان در سلولی انفرادی در زندان اوین نگهداری می‌شود.

محمد عابدینی نجف‌آبادی، ۳۸ ساله، ۲۶ آذر به درخواست ایالات متحده در فرودگاه میلان بازداشت شد و از سوی این کشور متهم شده است در فراهم کردن فن‌آوری‌‌ای نقش داشته که در حمله پهپادی در اردن، باعث کشته شدن سه سرباز آمریکایی شده است.

دادگاه تجدیدنظر میلان جمعه ۱۴ دی، جلسه رسیدگی به درخواست حبس خانگی محمد عابدینی را برای ۲۶ دی‌ ماه تعیین کرد.

منبع آگاه از گفت‌وگوهای بین دولت ایتالیا و خانواده سالا که به شرط ناشناس ماندن با ایران‌اینترنشنال صحبت کرد، گفت مقامات جمهوری اسلامی در جریان آخرین پیگیری سفیر ایتالیا در تهران، به او گفته‌اند تنها در صورتی که روند رسیدگی به پرونده استرداد محمد عابدینی به آمریکا در ایتالیا متوقف شود و او از زندان لااوپرا آزاد شود تا این کشور را ترک کند، ایران رسیدگی قضایی به اتهامات سالا را «به دلایل بشردوستانه» متوقف می‌کند و او را بلافاصله آزاد می‌کند تا به ایتالیا بازگردد.
https://www.iranintl.com/202501028822

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

28 Dec, 00:15


ده‌ روز پیش، ۲۷ آذر، هشدار دادم با توجه به بازداشت یک مامور ایرانی در ایتالیا، جمهوری اسلامی طبق رویه، قطعا شهروندی ایتالیایی یا دوتابعیتی ایتالیایی/ایرانی را برای مبادله با مامورش به گروگان می‌گیرد، الان اعلام شد که سیسیلیا سالا، روزنامه‌نگار ۲۹ ساله ایتالیایی، ۲۹ آذر در تهران به گروگان گرفته شده است.

‏دولت‌های غربی، بسیار بهتر از امثال ما، از سازوکار سیاست دستگاه گروگان‌گیری جمهوری اسلامی آگاه هستند، اما به شکلی غیرمسئولانه با عدم صدور هشدارهای جدی سفر در این موارد، به ادامه سیاست گروگان‌گیری تهران یاری می‌رسانند.

‏برای هزارمین بار؛ مهم نیست شغل شما شهروند کشورهای غربی (اروپا، آمریکا، کانادا، استرالیا، نیوزلند) یا دوتابعیتی ایرانی شهروند آن کشورها چیست، شما هزار بار هم ایران سفر کرده باشید، بار هزار و یکم ممکن است، سوژه مناسب گروگان‌گیری باشید. با این سفرها هم جان و آزادی خود را به خطر می‌اندازید و هم به جمهوری اسلامی خدمت می‌کنید.

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

28 Dec, 00:10


شاهد علوی، ایران اینترنشنال: خانم چچیلیا سالا قبلا هم به ایران سفر کرده است. ایشان یک چهره شناخته شده در ایتالیا است و یک پادکست به نام «قصه‌ها» تولید می‌کند و به خاطر سه بار حضورش در اوکراین، افغانستان و ایران و روایت اخبار به شکل قصه بسیار معروف شده است.
@iranintltv

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

27 Dec, 22:00


رفع فیلتر واتس‌اپ و گوگل پلی در ایران، به شرط حمایت از پیام‌رسان‌های داخلی اتخاذ شده است.


جزئیات بیشتر در گفت‌وگو با شاهد علوی، ایران اینترنشنال
@iranintltv

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

27 Dec, 21:53


شبه‌نظامیان کرد سوری در شمال، نگران تهدیدهای ترکیه هستند و در داخل سوریه هم دولت جدید از آنها خواسته که خلع سلاح و به وزارت دفاع ملحق شوند. در این شرایط این گروه‌ها چه اهرام‌های فشاری برای حفظ منافع خود دارند؟

گفت‌وگو با شاهد علوی، ایران اینترنشنال و رضا طالبی، روزنامه‌نگار
@iranintltv

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

27 Dec, 05:14


کتاب‌های غلامحسین ساعدی را در این لینک می‌توانید به رایگان دانلود کنید. با تشکر از امیر عزتی که واقعا مانند یک لشکر تک‌نفره چراغ این باشگاه را برای کتابخوانان روشن نگه داشت.
دست‌مریزاد!

‏https://www.bashgaheadabiyat.com/product-author/gholamhossein-saedi/
کانال تلگرامی باشگاه

https://t.me/BashgaheAdabiyat

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

26 Dec, 02:29


در نقد اوباشی‌گری در عالم سیاست

‏رهبر یک جریان سیاسی نمی‌تواند به هر رفتاری که هوادارانش (واقعی یا ظاهری) انجام می‌دهند واکنش نشان دهد، اما می‌تواند به شیوه‌ای رفتار کند و در موارد ضروری به گونه‌ای موضع‌گیری کند که امکان هواداری لمپن‌ها، اراذل و اوباش، نژادپرست‌ها، اقلیت‌ستیزها و زن‌ستیزها و احمق‌ها را از خود سلب کند یا طرفداری آن‌ها از خودش را غیرقابل باور سازد.

‏چند نمونه جریان پادشاهی‌خواه برای مثال:

‏یک) زمانی که آهنگ‌ کوثر، چهره بسیار شناخته‌شده‌ی حوزه آب در ایران فوت کرد، شماری از طرفداران جریان پادشاهی‌خواهی چه اکانت‌هایی با نام‌های واقعی و چه مستعار (طرفدار واقعی یا پروژه تهران) علیه او به شکلی وسیع لجن‌پراکنی کردند.

‏رضا پهلوی می‌توانست پیش از شروع حملات یا دست‌کم به محض شروع حملات، برای نیک‌آهنگ، که پیشتر مشاور خودش هم بوده و فرزند شناخته شده مرحوم کوثر است، پیام تسلیت پابلیک بفرستد و از زحمات ارزنده پدرش برای ایران قدردانی کند. با این کار هم حملات طرفداران واقعی متوقف می‌شد و هم مرز ایشان با اوباش پررنگ می‌شد.

‏دو) در چند سال گذشته، شماری از طرفداران جریان پادشاهی‌خواه، به چهره‌های مختلف حقوق‌بشری، دادخواه یا سیاسی از نرگس محمدی و حامد اسماعیلیون گرفته تا مسیح علی‌نژاد با غیراخلاقی‌ترین و غیرسیاسی‌ترین روش‌ها حمله کرده‌اند، (طبعا نقد هرچند رادیکال و تند مدنظرم نیست.)

‏رضا پهلوی می‌توانست و هنوز می‌تواند با موضع‌گیری صریح در مورد اهمیت پرهیز از اوباشی‌گری و پایبندبودن به پرنسیب‌های رفتار سیاسی و دادن پیام مناسبتی به چهره‌های مورد حمله، (مثلا به نرگس محمدی زمان مرخصی درمانی او یا به حامد اسماعیلیون در سالگرد ساقط‌کردن پرواز اوکراینی یا به مسیح علی‌نژاد زمان بیانیه وزارت دادگستری آمریکا در مورد برنامه ترور او) عملا ادامه این حملات را از سمت طرفداران واقعی خودش غیرممکن سازد و باردیگر با اراذل و اوباش مرزبندی کند.

‏سه) در چند سال گذشته، از جانب شماری از طرفداران جریان پادشاهی‌خواهی، حملات بی‌وقفه‌ی غیرسیاسی و غیراخلاقی به تمام چهره‌های جریان روشنفکری، هنری، ادبی و فرهنگی ایرانی (به استثنای چهره‌های انگشت‌شماری که به طور صریح به رضا پهلوی اظهار وفاداری کرده‌اند) انجام می‌شود. این حملات در مواردی از لجن‌پراکنی و دروغ‌بستن به آن‌ها هم فراتر رفته و شامل تهدید به سرکوب و قتل هم شده و اخیرا کار به ادرار کردن به مزار علامحسین ساعدی، روشنفکر و نویسنده شهیر درگذشته هم رسیده است.

‏رضا پهلوی می‌توانست ومی‌تواند در این مورد موضع‌گیری کرده و روشن کند تاریخ و فرهنگ ایران، مدیون روشنفکران، ادبا و هنرمندان آن است و با همه اختلافات سیاسی و یا حتی دشمنی‌ها، او مخالف صریح روشنفکری‌ستیزی است و ایران آینده‌ای که او می‌خواهد، ایرانی آزاد است که ساواک و اطلاعات و دستگاه سرکوب ندارد.
‏او باید به طور صریح از روشنفکران و شعرا و نویسندگان منتقد و مخالفی که مورد حمله هوادارانش هستند نام ببرد و روشن بگوید حق آزادی بیان بی‌حد و مرز برای همه مردم، نویسنده‌ها، روشنفکران و هنرمندان، حتی تندترین مخالفانش (مثلا توکا نیستانی)، در دستگاه فکری او و نظام موردنظرش به طور مطلق پذیرفته شده است و از آن دفاع می‌کند.

‏این‌ مثال‌ها در مورد جریان پادشاهی‌خواهی بود، اما طبعا شامل هر جریانی می‌شود که شماری از طرفدارنش می‌کوشند با اوباشی‌گری در برابر مخالفانش از آن دفاع کنند.

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

20 Dec, 17:30


✍🏻دیاکو علوی

یک بازوی بزرگ دیگر جمهوری اسلامی از تن جدا شده است. سرنگونی اسد،‌ فارغ از پیامدهای آینده،‌ فرصتی برای ایجاد یک ساز و کار جدید اجتماعی در سوریه است که در آن مردم، جریان‌های سیاسی و مذهبی آن قدر توی هم بلولند،‌ همدیگر را تکه پاره کنند، زخم‌های تازه و جراحت‌های جدید بردارند تا از دل آن چیز دیگری دربیاید.

این فضای جدید ترسناک است،‌ به خاطر این که جراحت‌های آن ممکن است ناشناخته باشد. اما بدون آن،‌ بدون چیزی که مردم دست‌کم تصور نکنند بخشی از آن بوده‌اند، سعادت و تحولی به نفع ایشان ممکن نخواهد بود.

چه اتفاقی برای زنان خواهد افتاد؟ اقلیت‌های مذهبی چه جایگاهی خواهند داشت؟ سرنوشت کردها و ترکمن‌ها چه خواهد بود؟ در این ساز و کار جدید بعد از اسد، جریان‌های اجتماعی هم ناگزیرند خود را دوباره تعریف کنند. اسد دیگر وجود ندارد که در تلاش برای تعامل با او کسی سهم بگیرد. اگر سرنگونی اسد قسمتی از انقلاب سوریه باشد که در ۲۰۱۱ آغاز شده، وقت آن است که همه‌ی بخش‌های جامعه دگرگون شوند و نسبت خودشان را با مردم،‌ با دولت‌‌های خارجی و با خودشان از نو تعریف کنند. سعادت مردم سوریه در گرو ایجاد مناسبات جدید و تعاریف جدید است. سعادتی که با وجود اسد «هرگز» محقق نمی‌شد. اما حالا «احتمال» دارد، محقق شود.

سرنوشت مردم ایران اما برخلاف سوریه، «تنها» در دستان علی ‌خامنه‌ای یا در گرو حضور یا عدم حضور او نیست. بدون تردید مرگ او خیلی‌ها را خوشحال می‌کند،‌ او مانعی برای ایجاد تغییر و تحول است. اما تغییر و تحول بزرگ‌تر نیازمند چیزهایی بزرگ‌تر از مرگ خامنه‌ای است.

جمهوری اسلامی بر خلاف سوریه چیزی بزرگ‌تر است از یک فرد است. مرگ خامنه‌ای پایان جمهوری اسلامی نیست. خامنه‌ای بخشی از آن است. بخش بزرگی از آنچه حکومت امروز را در ایران به چیزی تبدیل کرد که امروز هست، توسط رفسنجانی ساخته شد. کمکی که هاشمی رفسنجانی به استحکام ساختار کرد در توان علی خامنه‌ای نبود.

بخش دیگری توسط خاتمی ساخته شد. آنجا که هشت سال دولت او به اسم «گفتگوی تمدن‌ها» این شائبه را به وجود آورد که در میان دسته‌ی آدم‌خوارها همان طور که در زندان‌ها به تجاوز مشغولند و در اقصی نقاط جهان مخالفان را ترور می‌کنند،‌ می‌توان ظرفیتی برای «گفتگو» یافت.

بخش دیگری از جمهوری اسلامی توسط احمدی‌نژاد و روحانی ساخته شد. آنجا که می‌توانست به جهان نشان بدهد چقدر می‌تواند خطرناک باشد و به طرفه‌العینی بگوید خودش می‌تواند خطراتش را رفع یا کنترل کند.

جامعه البته در هیچ کدام از آن مراحل بیکار ننشست. رشد کرد، فرونشست، دوباره برخاست، خودش را از نو تعریف کرد، جامعه مدنی ساخت، جهان را دید،‌ زخم‌های متفاوت خورد، خود را تیمار کرد و بعد از چهار دهه خود را در خیابان دوباره تعریف کرد.

مرگ خامنه‌ای یا کناره‌گیری او ریشه‌هایی را که جریان‌های مختلف در طول ۴۵ سال در ساختار سیاسی و اقتصادی دوانده‌اند قطع نمی‌کند. به زبان ساده یک عده دارند آنجا نان می‌خورند و تمایل دارند حالا حالاها بخورند. تقلیل جمهوری اسلامی به خامنه‌ای،‌ و نگرانی از قدرت گرفتن پسرش،‌ بیراهه رفتن است.

جمهوری اسلامی یعنی همه‌ی آنچه در نسبت با اقتصاد و جامعه در ساختار قدرت آن از بالا به پایین تعریف شده است: «سد بسازیم، کارخانه بسازیم، روزنامه دربیاوریم، در خیابان جشن بگیریم؛ اما خودمان،‌ فقط خودمان، برای خودمان.»

سال‌ها جمهوری اسلامی مردم را از «سوریه شدن ایران» ترساند. این همیشه یک دروغ بزرگ بود. حالا در طرف مقابل «ایران شدن سوریه»، به معنای سرنگونی خامنه‌ای و ایجاد تغییر بزرگ و تحقق آزادی و برابری نیز رویایی دلچسب اما دروغ است. جمهوری اسلامی را علی‌ خامنه‌ای به تنهایی نساخت.

اگر قرار است «اتفاقاتی» بیفتد، آن طور که همه می‌گویند، تلاش برای تعریف دوباره مناسبات، زیرسوال بردن روایاتی که چهار دهه تکرار شده‌اند، ضروری است. مثلا روایتی که از کردها، عرب‌ها، ترک‌ها و بلوچ‌ها در نسبت با اقتصاد، سیاست و ایران وجود دارد باید زیر سوال برود و از نو تعریف شود.برخی سوالات را باید هزاران بار پرسید؛ جامعه از چه چیزی رنج می‌کشد؟ نابرابری،‌ تبعیض نظام‌مند و بی‌عدالتی چطور بر گوشه گوشه‌ی زندگی ما سایه انداخت؟

بزرگ‌ترین تحول به زعم من،‌ آنجایی به وجود خواهد آمد که افراد به درک درستی از مزایایی که داشته‌اند برسند، مزایایی که مناسبات اجتماعی متاثر از ساختار قدرت به ایشان داد. تحلیل تبعیض باید از آنجا شروع شود.

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

20 Dec, 17:26


سرکوب، کشتار، جنایت جنگی، جنایت علیه بشریت، پاکسازی قومی و نسل‌کشی فقط وقتی بد است که دشمن ما انجام دهد. برای دوستان ما همه چیز مجاز است و قابل توجیه. دنیای تباهی است ...

روز پنج‌شنبه، سازمان بین‌المللی پزشکان بدون مرز گزارشی منتشر کرد و هشدار داد با توجه به این‌که فلسطینیان به زور آواره شده و زیر بمباران قرار دارند، نشانه‌های آشکاری وجود دارد که تائید می‌کند حمله اسرائیل به نوار غزه منجر به پاکسازی قومی شده است.

پزشکان بدون مرز: «فلسطینی‌ها در خانه‌هایشان و حتی روی تخت بیمارستان‌ها کشته شده‌اند... مردم حتی نمی‌توانند ابتدایی‌ترین نیازها مانند غذا، آب پاک، دارو و صابون را زیر محاصره وحشتناک و ممنوعیت ارسال کمک‌های بشردوستانه پیدا کنند.»

رئیس سازمان پزشکان بدون مرز: «نشانه‌های پاکسازی قومی و ویرانی‌های مداوم، از جمله کشتارهای جمعی، آسیب‌های شدید جسمی و روانی، جابه‌جایی اجباری و شرایط زندگی غیرممکن برای فلسطینیان تحت محاصره و بمباران مداوم در نوار غزه، انکارناپذیر است.»

روز پنج‌شنبه، سازمان دیده‌بان حقوق‌بشر هم اعلام کرد اسرائیل هزاران فلسطینی را در غزه از طریق محرومیت از آب تمیز کشته است، که از نظر حقوق بین‌الملل جز رفتارهای مصداقی نسل‌کشی و نابودی جمعی تلقی می‌شود.

تا این لحظه تقریبا تمام سازمان‌های بین‌المللی امدادی و یا فعال در حوزه حقوق‌بشر و کارشناسان و نهادهای سازمان ملل در ابعاد و اشکال مختلفی وقوع جنایت جنگی و جنایت علیه بشریت و یا پاکسازی قومی و نسل‌کشی اسرائیل در نوار غزه را راستی‌آزمایی و تائید کرده‌اند.
واکنش موثر جهانی برای پایان دادن به این جنایات؟ نزدیک به صفر!

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

19 Dec, 10:29


گزارش رسیده به ایران اینترنشنال نشان می‌دهد زندانیان سیاسی مرد محبوس در زندان لاکان رشت، که در بندی موسوم به بند میثاق نگهداری می‌شوند از حداقل امکانات لازم محروم هستند و سلامتی آن‌ها با شروع فصل سرما و محرومیت از آب گرم به خطر افتاده است

گفت‌وگو با شاهد علوی، ایران‌اینترنشنال
@iranintltv

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

19 Dec, 01:08


📣📣📣 دانشگاه سنت‌آنا ایتالیا، مورد تایید وزارت علوم، دوره آموزشی رایگان و آنلاین «چالش‌ها و راهکارهای معاصر در تدوین قانون اساسی» را برای شما فارسی‌زبانان جهان در دو نوبت و به طور رایگان برگزار خواهد کرد. 📣📣📣

در این دوره با مدیریت پروفسور آندریا دی گوتری، تیمی مجرب از استادان برجسته فارسی‌زبان و انگلیسی‌زبان از جمله پروفسور جوزپه مارتینیکو پروفسور استاد عمومی حقوق تطبیقی و جیاکومو دِلِدُنه، دانشیار حقوق اساسی محورهای زیر را ارائه خواهند داد:

▪️مبانی قانون اساسی و سیر تحول تاریخی آن
▪️وظایف و مسئولیت‌ها در فرایند تدوین قانون اساسی
▪️مفاهیم اساسی و ساختارها در قانون اساسی
▪️چالش‌ها و راهکارهای تدوین قانون اساسی دموکراتیک

این دوره رایگان فرصتی برای شما فراهم می‌کند تا با افزایش دانش و تجربه خود در زمینه حقوق اساسی، گواهی معتبر بین‌المللی از دانشگاه سنت آنا نیز دریافت کنید.

🎥 در این ویدیو ، جوزپه مارتینیکو از دانشگاه سنت‌آنا درباره این دوره بیشتر توضیح ‌می‌دهد.
https://www.youtube.com/watch?v=3hOdD2_5ZJQ

همچنین این دوره با حضور مترجم همزمان زبان انگلیسی و مترجم زبان اشاره برگزار خواهد شد.

ساعت و 📆 تاریخ برگزاری:
🔸• نوبت اول: چهار‌شنبه‌ها از ۱۹ دی تا ۱۰ بهمن ۱۴۰۳ (January 8-29 2025)
🔸• نوبت دوم: سه شنبه‌ها از ۲۶ بهمن تا ۷ اسفند۱۴۰۳ (February 4-25 2025)

. همه کلاس‌ها از ساعت ۸:۳۰ تا ۱۰:۳۰ شب به وقت تهران و ۶ تا ۸ شب به وقت اروپای مرکزی برگزار خواهد شد.

🔴توجه: مهلت ثبت‌نام
🔺دوره اول: جمعه ۳۰ آذر ۱۴۰۳ (۲۰ دسامبر ۲۰۲۴)
🔺دوره دوم: جمعه ۵ بهمن ۱۴۰۳ (۲۴ ژانویه ۲۰۲۵)

🔷**لطفا دوستانتان را از این دوره ارزشمند آگاه کنید و این پیام را در گروه‌های دیگر به اشتراک بگذارید.**🔷

🔗لینک ثبت‌نام دوره وبسایت دانشگاه سنت آنا
https://www.santannapisa.it/it/alta-formazione/comparative-constitutional-law-online-course

🔗لینک ثبت‌نام از طریق گوگل فرم
🔹لینک بلند:
https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLSdUozKocgwwr1a8tnrSiJveRlHLX3pi88PgxovEPTSynvLAxg/viewform?usp=sf_link
🔹لینک کوتاه:
https://forms.gle/9txvbuW4EpTegz6p7

📧 ایمیل برای دریافت اطلاعات بیشتر
[email protected]

📧 ایمیل ارتباط با پروفسور آندریا ام. تی. دگوتری مدیر این دوره
[email protected]

با احترام

تیم دانشگاه سنت‌آنا ایتالیا

https://www.santannapisa.it/en

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

17 Dec, 05:42


Urgent Important Advisory
Italian citizens and dual Iranian-Italian nationals are strongly advised against traveling to Iran.

In light of the arrest in Italy of Mohammad Abedini, Iranian collaborator of IRGC, at the request of the United States, Tehran may retaliate by taking Italian nationals hostage to impede his extradition.

For your own safety, Do not travel to Iran, as you could become a potential target of the regime’s hostage-taking tactics.

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

17 Dec, 05:42


هشدار سفر ایتالیایی‌ها به ایران

‏شهروندان ایتالیایی و شهروندان دوتابعیتی ایرانی-ایتالیایی، به هیچ عنوان به ایران سفر نکنید.

‏با توجه به بازداشت محمد عابدینی، یک همکار ایرانی سپاه در ایتالیا به درخواست آمریکا و برنامه استرداد او به این کشور، جمهوری اسلامی طبق رویه خود خواهد کوشید با گروگان‌گیری از ایتالیایی‌ها، مانع استرداد عابدینی به آمریکا شود.

‏برای همین، به هیچ عنوان به ایران سفر نکنید چون همه شما کاندیدای بالقوه گروگان‌گیری حکومت ایران هستید.

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

21 Nov, 13:46


کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل با ۷۷ رای موافق، قطعنامه‌ای علیه نقض گسترده حقوق بشر در ایران تصویب کرد که در آن نسبت به افزایش اجرای مجازات اعدام از سوی جمهوری اسلامی هشدار داده شده است

گفت‌وگو با شاهد علوی، ایران‌اینترنشنال
@iranintltv

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

18 Nov, 14:38


دو سالگی یک قتل حکومتی

نگذاشتند در دومین سالروز جاودانه شدنت در کنار آرامگاهت حضور داشته باشیم و منتظر شب موندیم که لحظاتی را در کنارت باشیم و یاد و خاطراتت را بازگو کنیم. اما هیچ اندوهی و هیچ تاریکی تا ابد ماندگار نیست و در نهایت صبح امید طلوع می‌کنه. این روزهای تلخ و سیاه ما هم تموم میشه و به امید روزی هستیم که ثمره خون پاک ریخته شده‌ات را ببینیم که جز این برایم آرزویی نمانده.

🔸️این‌ها گفته‌های همسر جواد رضایی در دومین سالگرد قتل حکومتی اوست. جواد رضایی در لاهیجان با شلیک ساچمه از فاصله‌ی نزدیک زخمی شد، پس از مدت زیادی خونریزی به بیمارستان منتقل و در نهایت کشته شد. جواد، کارگر و پدر دو فرزند بود.

#نه_می‌بخشیم_نه_فراموش_می‌کنیم


@ShirinEbadiofficial

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

14 Nov, 01:37


#کیانوش_سنجری⁩ جوان بود و سرشار از شور زندگی، او فعال بود، آرمان داشت و برای مبارزه در راه آرمانش هزینه داده بود.

مسئول مرگ کیانوش، حکومت علی خامنه‌ای است. جمهوری اسلامی، کیانوش را در جریان بازداشت و زندان پس از بازگشت به ایران، با فرستادن به امین‌آباد به شدت شکنجه کردند و روح و روان و جان و جسمش را رنجور کردند.

کیانوش امروز در حرکتی اعتراضی به ادامه سرکوب و عدم آزادی زندانیان سیاسی، به زندگی‌اش پایان داد. اما مسئول اصلی و نهایی آن‌چه برای کیانوش اتفاق افتاد، جمهوری اسلامی است.

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

14 Nov, 01:30


کیانوش سنجری، روزنامه‌نگار و فعال سیاسی به طور خود‌خواسته به زندگی‌اش پایان داد. جزئیات بیشتر در گفت‌وگو با شاهد علوی، ایران اینترنشنال
@iranintltv

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

12 Nov, 15:31


تاریخ کشتار ما ...

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

12 Nov, 13:57


انتخاب نوع پوشش، جز حقوق طبیعی انسان است و پوشش اختیاری یکی از نمادهای آزادی و اعمال اراده انسان بر بدنش است.
با این اوصاف، در مقابل این اختیار بر پوشش، اصرار بر حجاب اسلامی که پوشش اجباری ایدئولوژی اسلام برای زنان است را شاید بتوان اعتیاد به ایدئولوژی سرکوب خواند.

البته یک جامعه متمدن با زنان معتاد به پوشش اجباری ایدئولوژیک کاری ندارد و همان را هم با مسامحه در چارچوب حق پوشش اختیاری تعبیر می‌کند و برای آن کلینیک برپا نمی‌کند.

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

11 Nov, 22:16


جمعی از زندانیان سیاسی زن در اوین، در اعتراض به صدور حکم اعدام برای وریشه مرادی تجمع کردند و علیه حکومت شعار دادند و سرود خواندند.

جزئیات بیشتر در گفت‌وگو با رضا اکوانیان، روزنامه‌نگار و فعال حقوق بشر
@iranintltv

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

11 Nov, 11:28


🔸️وریشه مرادی، زندانی سیاسی از سوی دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی صلواتی به اتهام "بغی" به اعدام محکوم شد. این حکم در شرایطی صادر شد که خانم مرادی و وکلای او در جلسات دادگاه اجازه دفاع نداشتند.

🔸️شکی نیست که صدور این حکم بی‌اساس در ادامه‌ی کینه‌توزی حکومت نسبت به زنان مبارز ایران بوده است. حکومتی که تنها راه بقایش را در سرکوب، تهدید و ایجاد رعب و وحشت میان شهروندان می‌بیند. همچنین نباید فراموش کرد عداوت جمهوری اسلامی با زنان، از یک سو برگرفته از ایدئولوژی زن‌ستیز آن و از سویی دیگر نتیجه‌ی ضربات جنبش زن زندگی آزادی است که در این دو سال پایه‌های مشروعیت نظام را برای همیشه از بین برد.

🔸️حکم وریشه مرادی، پخشان عزیزی و تمام زنانی که به جرم آزادی‌خواهی و عدالت‌طلبی در زندان هستند باید لغو شود. مطالبه‌ی آزادی فوری و بدون قید و شرط ایشان، مطالبه‌ای ملی است که هیچ گرایش سیاسی و مذهبی و تعلقات ایدئولوژیکی نمی‌تواند آن را تحت‌الشعاع خود قرار دهد.


@ShirinEbadiofficial

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

10 Nov, 16:12


وریشه مرادی، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، با حکم قاضی ابوالقاسم صلواتی، رئیس شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران با اتهام «بغی» به اعدام محکوم شد.

گفت‌وگو با رضا اکوانیان، روزنامه‌نگار و فعال حقوق‌بشر
@iranintltv

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

10 Nov, 15:01


وریشه مرادی (جوانا سنه)، زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، با حکم قاضی ابوالقاسم صلواتی، رییس شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران با اتهام «بغی» به اعدام محکوم شد.
او ۱۰ مرداد ۱۴۰۲ همراه با ضرب و جرح شدید در حوالی سنندج بازداشت و پس از پنج ماه با پایان بازجویی‌ها به زندان اوین منتقل شد.
@VahidOOnLine

📡 @VahidOnline

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

10 Nov, 14:58


ترانه ققنوس منتشر شد!
ترانه-ویدئویی برای #دختر_علوم_و_تحقیقات ( #آهو_دریایی یا با هر نام دیگری) و به همه مبارزان راه #آزادی_برابری و به یاد و خاطره همه جانباختگان آزادی.

شعر و ویدئو: مزدک آذر - موسیقی و صدا: سانو
بازنشر و استفاده از این کلیپ و از موزیک تولید شده با ذکر نام صاحب اثر بلامانع است.
تماس: Instagram, X: @mazdak5555

خیابون و سُکوتیْ تَلخ، جَسَدهای تَماشاچی
گِرِفتی پشت تن، سنگر، با دست خالی میجنگی
حالا یک گله ی وحشی، کشیده چنگ در گیسوت
نبردی تن به تن با تو، که خشمت، مخزن باروت
...
مزدک آذر - نوامبر 2024

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

09 Nov, 21:38


هر بار از کودکان فلسطینی و آن‌چه سازمان ملل به عنوان «جنایت جنگی اسرائیل در نوار غزه» توصیف کرده، می‌نویسیم، می‌پرسند پس بچه‌های ایران چه؟
برای من، برای امثال ما؛ جنایت، جنایت است چه علی خامنه‌ای و جمهوری اسلامی در حق کودکان ایران مرتکب شوند، چه نتانیاهو و حکومت اسرائیل در حق کودکان فلسطینی انجام دهد، چه حماس هم در حق مردم فلسطین و هم غیرنظامیان اسرائیل مرتکب شود و چه دولت ترکیه و گروه‌های افراطی تحت فرمانش در حق کُردها در سوریه مرتکب شوند.

من سال‌ها درباره کارزار جنایت خامنه‌ای و بشار در سوریه نوشتم، کارزاری که منجر به کشته شدن ۵۰۰ هزار شهروند غیرنظامی سوری و از جمله ده‌ها هزار کودک شد. بارها درباره جنایات عربستان در جریان جنگ یمن و کشته‌شدن کودکان و زنان یمنی هم نوشتم. درباره جنگ در سومالی و جنایات طالبان در افغانستان و دموکراسی بمبارانی صادراتی آمریکا هم نوشته‌ام.

جنایت، عملی نیست که اگر ما در حق دشمنان خود مرتکب شویم خوب باشد و قابل دفاع و توجیه و اگر دیگری مرتکب شود بد باشد و مضموم. جنایت، جنایت است.

انسان‌ می‌تواند همیشه در جبهه مقابل تباهی و ستمکاری و جنایت بایستد و همزمان که کیان پیرفلک را به یاد دارد، از کشتن کودکان فلسطینی هم خشمگین شود. ذهنیتی که نمی‌تواند این بدیهیات را درک کند و بفهمد، ذهنیتی نابالغ است و اگر دستش به قدرت برسد و فرصت دشمنی فراهم شود، می‌تواند آدم بسیار خطرناکی باشد به خطرناکی همان‌ها که این روزها دستور کشتن می‌دهند ...

**عکس کودک آواره سوری از صلاح درویش

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

09 Nov, 18:15


بر اساس مستندسازی دفتر حقوق بشر سازمان ملل، تنها در یک بازه زمانی ۶ ماهه از آبان ۱۴۰۲ تا اردیبهشت ۱۴۰۳، بیش از ۸ هزار فلسطینی در نتیجه بمباران و حمله اسرائیل به نوار غزه کشته شده‌اند که دست‌کم ۵۶۰۰ نفر یعنی ۷۰ درصد آن‌ها زن و کودک بوده‌اند و بیشتر کشته‌ها کودکان ۵ تا ۹ ساله.

با توجه به عدم رعایت سه اصل تناسب، تمایز و احتیاط در این حملات و کشتن شمار بالای غیرنظامی‌ها، آن‌چه دولت و ارتش اسرائیل در نوار غزه و در حق مردم آن‌جا انجام داده‌اند، بر اساس قوانین بین‌الملل و قوانین بشردوستانه جنگ، و بنا بر اعلام دفتر حقوق‌بشر سازمان ملل و سازمان‌های حقوق‌بشری معتبر دنیا از حمله سازمان عفو بین‌الملل، مصداق جنایت جنگی و در مواردی جنایت علیه بشریت است.

البته از یاد نبریم که از ۳۰ درصد مردان کشته‌ شده هم، طبعا شمار زیادی مردان بالای ۱۸ سال غیرنظامی هستند که برادر و پسر و همسر و پدر همین زنان و کودکان جان‌باخته هستند و بی‌ارتباط با حماس.

اسرائیل در ۱۳ ماه جنگ غزه بیش از ۴۳ هزار فلسطینی را در حملات هوایی و تهاجم زمینی به غزه کشته است و با توجه تناسب بالا، می‌توان برآورد کرد دست‌کم ۳۰ هزار نفر از آن‌ها کودک و زن هستند. این البته تنها آمار کسانی است که پیکر آن‌ها شناسایی شده است چرا که هنوز شمار نامعلومی از جان‌باختگان زیر آوار هستند و تا زمانی که جنگ تمام نشود و آواربرداری انجام نشود، شمار واقعی کشته‌ها مشخص نمی‌شود.

در جنگ‌ها، معمولا در جریان بمباران و کشتن نظامی‌ها و گروه‌های مسلح در مناطق شهری، ممکن است درصد اندکی از غیرنظامیان جان‌شان را از دست بدهند. به این می‌گویند تلفات ناخواسته و عوارض کثیف جنگ.

اما آن‌چه در نوار غزه اتفاق می‌افتد به کلی متفاوت است. اکنون آمار و بررسی‌های سازمان ملل نشان می‌‌دهد، آن‌چه رُخ داده است بمباران گسترده و بی‌ضابطه و بی‌رحمانه نوار غزه است تا در عین کشتن ۷۰ درصد زن و کودک و شمار نامعلومی مردان پیر و جوان غیرنظامی، درصد اندکی از اعضا حماس هم کنار آن‌ها کشته شوند.

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

09 Nov, 17:59


دفتر حقوق بشر سازمان ملل: در جنگ غزه، حدود ۷۰ درصد از قربانیان تایید شده در طی یک دوره شش‌ماهه، زنان و کودکان بودند

جزییات بیشتر با شاهد علوی، ایران اینترنشنال

@iranintltv

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

04 Nov, 13:29


مصطفی نیلی، وکیل دادگستری، در رسانه اجتماعی ایکس گزارشی از اعزام نرگس محمدی به بیمارستان و انجام معاینات ارائه کرد و گفت یک ضایعه استخوانی در ساق پای راست محمدی وجود دارد که «مشکوک به سرطان است.»

گفت‌وگو با شاهد علوی، ایران‌اینترنشنال
@iranintltv

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

04 Nov, 02:01


برهنه خواندن ⁧ #دختر_علوم_تحقیقات⁩ در ویدیوها و عکس‌های اصلی منتشر شده از او، اشتباه است و تار کردن تصاویر او در رسانه‌های جریان اصلی، خطای ادیتوریال‌ِ ناشی از نگرانی برای امنیت او بود.

‏می‌گویم خطا، چون هویت این زن معترض که گفته شده آهو دریایی نام دارد و آگاهانه تصمیم گرفته بود در واکنش به سرکوب دستگاه سرکوب به این شکل مقاومت کند برای سرکوب‌گران شناخته شده است و او کنشش را مقابل دوربین‌ها و چشم‌های دستگاه سرکوب انجام داد.

‏توضیح این‌که، زنی یا مردی را که زیرپوش/شورت به پا دارد و اندام جنسی و تناسلی‌اش پوشیده است را نمی‌توان برهنه یا عریان خواند. او را شاید بتوان نیمه برهنه و در مورد زنان می‌توان بیکینی پوش خواند.

‏و بعدی هم این‌که در رسانه‌های تصویری جریان اصلی هم بر اساس پروتکل‌ها، نمی‌توان اندام جنسی و تناسلی مردان و زنان و البته نوک پستان زنان (نیپل) را نشان داد و این موارد اصولا تار می‌شود، اما در تصاویر و ویدیوهای زن معترض دانشجو، این اندام‌ها پوشیده بود.

برای رفع سو‌‌‌تفاهم؛
‏نخست، برهنه شدن زنان در مقام اعتراض به سرکوب بدن‌ آن‌ها و حق انتخاب نوع پوشش‌شان، یک کنش سیاسی تاریخی و بسیار پرقدرت است و در چند کلمه بالا با چنین کنشی مخالفت نشده است.

دوم، گفتن این‌که به یک انسان معترض نیمه برهنه نگوئیم برهنه، به معنای کاستن از ارزش کنش اعتراضی او نیست و به این معنا هم نیست که نگوئیم برهنه، گویی برهنگی را زشت می‌دانیم.

مساله در کار من این است که خبرها درست منتقل شوند و به رویدادها باید با اسم درست‌شان، اشاره شود.

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

04 Nov, 02:00


موزیک-ویدئوی "سرود خاورمیانه- خاور میان خون" منتشر شد. لطفا بشنوید و با دیگران اشتراک کنید.
اشتراک کردن شما باعث حمایت از هنر مستقل و اجتماعی میشود. در این کار، هیچ گونه نفع معنوی برای خالق این اثر وجود ندارد و صرفا به عنوان دغدغه ای اجتماعی/انسانی/هنری این اثر ساخته شده است.

شعر: مزدک آذر، موزیک/صدا: سانو
فایل کامل این موزیک-ویدئو برای اشتراک و دانلود

#موزیک #شعر #هنر #هارد_راک #خاورمیانه
#هنر_مستقل

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

29 Oct, 00:24


جمشید شارمهد، شهروند ایرانی-آلمانی به اتهام «افساد فی‌الارض» اعدام شد
ماموران جمهوری اسلامی شارمهد را در سال ۱۳۹۹ از دبی ربودند و به ایران منتقل کردند

جزئیات بیشتر در گزارش شاهد علوی، ایران اینترنشنال
@iranintltv

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

28 Oct, 03:50


گزارش‌هایی منتشر شده که بیش از ۱۰۰ زن در روستای السریحه سودان برای جلوگیری از تجاوز نیروهای پشتیبانی سریع (RSF) به صورت دسته‌جمعی خودکشی کرده‌اند.

این فاجعه در روزهای اخیر اتفاق افتاده است و مشخص نیست شورای امنیت و سازمان ملل و کشورهای مدعی حقوق‌بشر دارای قدرت مداخله و اینجا البته اتحادیه آفریقا، اگر نتوانند جلوی چنین فجایعی را بگیرند، به چه دردی می‌خورند؟

آر‌اس‌اف که مورد حمایت مالی و نظامی امارات متحده عربی هستند، پیشتر در جریان جنگ دارفور مرتکب جنایت جنگی شده‌اند و در جنگ فعلی هم که از ۲۶ فروردین ۱۴۰۲ شروع شده‌اند به شکلی بی‌رحمانه، غیرنظامیان را در شهرها و روستاهای این کشور، سلاخی کرده‌اند.

به نظر می‌رسد امارات هم به لیگ قطر، ایران و عربستان پیوسته که از طریق حمایت از گروه‌های شبه‌نظامی افراطی در تلاش هستند دیپلماسی منطقه‌ای خود را به قیمت جان و زندگی شهروندان بی‌گناه کشورهای درگیر جنگ، پیش ببرند.

در ماه‌های اخیر، من کمتر دیده‌ام جز در صحبت‌های دبیرکل سازمان ملل، در گفتگوهای مقامات کشورهای غربی و رسانه‌های جریان اصلی توجه چندانی به بحران انسانی و کشتار در سودان شده باشد و تا این بی‌توجهی ادامه یابد، زنان و مردان و کودکان بی‌گناه و بی‌پناه قربانی جنگ قدرت کشورهای منطقه خواهند شد.

سودان و فلسطین و لبنان و روژئاوای سوریه فرقی ندارد. همیشه بهانه‌ای برای کشتار و منفعتی برای حمایت و توجیه و تشویق آن پیدا می‌شود.

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

25 Oct, 13:13


شاهد علوی، ایران اینترنشنال، واکنش مردم را در صورت هدف قرارگرفتن مقامات ارشد جمهوری اسلامی در حمله احتمالی اسرائیل ارزیابی می‌کند.
@iranintltv

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

25 Oct, 13:13


دو سناریوی احتمالی حمله هوایی اسرائیل به مقامات جمهوری اسلامی یا حمله به زیرساخت‌های انرژی و نفتی ایران و واکنش و ورویکرد احتمالی مردمی که مخالف حکومت هستند.

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

21 Oct, 13:10


🔸️روز سوم بازداشتی که تمام مدت، دستبند و پابند داشتم و ضرب‌وشتم با تأیید بازپرس پرونده، محسن سلطانی‌فر انجام می‌شد:

🔸️دستبند را از پشت به پابند زنجیر کرده‌بودند و چون توانایی نشستن نداشتم، به صندلی عقب ماشین پرتاب شدم. به محض خروج ماشین از اداره اطلاعات، ضرب‌و‌شتم و توهین و تعرض شروع شد و با منحرف شدن در جاده‌های روستایی تا یک ساعت بعد ادامه یافت.

🔸️با ورود به زندان، به اتاق انفرادی که در کنار تعدادی اتاق چند نفره قرار داشت منتقل شدم. اینجا که تازه از شوک بیرون آمده و متوجه کبودی گردن و شکستگی دندان نیش راستم شدم، دو نفر از زندانیان که در حال پیاده‌روی در راهرو مشترک بودند توجهم را جلب کردند. در اولین ارتباط چشمی، یکیشان می‌پرسد جرمت چیست؟ و همین زندانی در مسیر برگشت، یک بسته پیچیده در دستمال کاغذی به داخل پرتاب می‌کند. داخل دستمال، یک بسته سیگار بیستون و فندک است. 

🔸️حتی همین اتفاق هم می‌توانست خاطره‌ی منوچهر را برایم ابدی کند. مواجهات بعدی در بند عمومی و آشنایی بیشتر با او، به این ابدیت عمق بیشتری بخشید.

🔸️منوچهر از آن دست دهه‌شصتی‌هایی است - البته مانند اغلب آنها - که کودکی‌اش در سال‌های وحشت دهه‌ی شصت سپری شد؛ در کلاس‌های بی امکانات چهل پنجاه نفره پایین شهر درس خواند، وقتی به سن دانشگاه رسید با خیل عظیم داوطلبان و ظرفیت پایین دانشگاه‌ها و امکانات پایین‌تر خود نسبت به همسالانش مواجه شد و از تحصیل باز ماند و بدون پشتوانه‌ی خانوادگی و بهره‌مندی از رانت حکومتی که اغلب شرط کافی هر ترقی است، سال‌ها کارگری کرد و جبر جغرافیایی زمانه و این سیر مداوم دویدن و نرسیدن بر تمام زندگی‌اش سایه انداخت.

🔸️منوچهر فلاح شاید نتواند ساعت‌ها درباره شکل مطلوب حکومت و یا مزایای دموکراسی، عدالت و آزادی سخنرانی کند؛ اما شرایط پرپیچ و خم زندگی و آگاهی به هم‌سرنوشتی با میلیون‌ها نفری که از آموزش، بهداشت، کار و زندگی آبرومندانه محروم بوده‌اند به او بهتر از خیلی از ماها - در درجه اول خودم - آموخته است که رهایی فردی ممکن نیست.

🔸️این تجربه زیسته‌ی غنی به منوچهر یاد داده که برای تغییر سرنوشت تنها دخترش، صرفاً تلاش فردی برای فرزندش نه امکان پذیر و نه مطلوب است و از پی آن دست به عمل برای تغییر سرنوشت جامعه زده است.

🔸️منوچهر کارگر زندانی‌ای که محروم از پدر و مادر و بیش از ۱۵ ماه بی ملاقات و بلاتکلیف در زندان به سر می‌برد، در زندان هم به این شکل به زندگی متعهدانه خود ادامه داده است.
با توجه به اینکه بخش بزرگی از زندانیان جنبش ژینا افراد کم سن و سالی بودند که اغلب تجربه‌ی زندگی مستقل کمی داشتند، منوچهر با سخت گرفتن بر خودش سعی در آسایش این زندانیان داشت. قبول مسئولیت آشپزی، خیاطی، اصلاح مو و... در کنار پشتیبانی‌ روحی و روانی آن‌ها، تنها بخش کوچکی از کارهایی است که باعث ماندگاری تصویر منوچهر در ذهن هم بندی‌هایش شده است.

🔸️اگر اینجا هم حکومت سعی می‌‌کرد با محرومیت منوچهر از مهر پدری نسبت به هم دخترش او را مجازات کند، او همین مهر را با ابراز بی دریغ به هم‌بندی‌هایش تبدیل به سلاح موثری علیه وضعیت می‌کرد.

🔹️بند میثاق زندان لاکان رشت

🔸️این یادداشت در زمان اعتصاب غذای منوچهر نوشته شده و اکنون در حالی انتشار می‌یابد که این کارگر زندانی همچنان بلاتکلیف در زندان لاکان رشت به سر می‌برد.


@ShirinEbadiofficial

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

17 Oct, 00:28


تکذیب درگیری با مهاجران افغان از سوی ایران.

در اثر انفجار مین و تیراندازی دست‌کم یک نفر کشته و ده‌ها مهاجر زخمی شدند.

بررسی بیشتر در گفت‌وگو با شاهد علوی، ایران اینترنشنال
@iranintltv

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

15 Oct, 11:41


هدف‌گرفتن آوارگان فلسطینی در حیاط بیمارستان الاقصی و کشتن و زنده سوزاندن انسان‌های بی‌گناه در آتش، جنایتی هولناک بود که ارتش اسرائیل قادر به انجامش است، چون جهان نمی‌خواهد در این باره کاری بکند.

‏پیام جامعه بین‌الملل و جهان به اسرائیل روشن است: کشتن انسان فلسطینی مجاز است، بکش!

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

13 Oct, 20:18


حکم ۵ سال زندان نیلوفر حامدی و الهه محمدی، دو روزنامه‌نگار بازداشتی در جنبش مهسا تایید و برای اجرای حکم ارسال شده
سایه صیدال، فعال مدنی پس از احضار به زندان اوین منتقل شد. اتهامات صیدال کشف حجاب، تبلیغ علیه نظام و نشر اکاذیب است

گفت‌وگو با شاهد علوی، ایران اینترنشنال
@iranintltv

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

13 Oct, 01:44


سی‌ان‌ان: تهران به واشینگتن و چند کشور دیگر خبر داد هرگونه حمله جدید اسرائیل را تلافی می‌کند.

شاهد علوی، ایران اینترنشنال از جزئیات این گزارش می‌گوید
@iranintltv

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

10 Oct, 06:59


افشین سهراب‌خان، بازرس کل استان تهران گفته است، تولیدکنندگان مواد غذایی، اجازه استفاده از اتباع خارجی چه مجاز و چه غیرمجاز را ندارند و در صورت بکارگیری چنین افرادی، کالاهای تولیدشده، «غیراستاندارد» و «غیربهداشتی» اعلام می‌شوند.

ارزیابی شاهد علوی، ایران اینترنشنال
@iranintltv

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

09 Oct, 15:09


سال‌هاست آدم‌هایی که «توان مالی» مراجعه به #روانشناس دارند با بحران‌های روانی مختلف به درمان‌گران متخصص و غیرمتخصص مراجعه می‌کنند. بخش قابل توجهی از مشکلات ایشان نتیجه‌ی «#وضع_موجود» است و بخش قابل توجهی از «وضع موجود» نتیجه‌ی تصمیم‌ها، سیاست‌ها و نحوه مدیریت مملکت توسط طبقه حاکم در کشور است.

مشاهدات ما برای نتیجه‌گیری‌های کلی کافی نیست. من کسی را می‌شناسم که زمان #زلزله #کرمانشاه از خانه‌اش بیرون نمی‌آمد. آدم‌های زیادی را می‌شناسم که قبل از بحران و هیاهوی فعلی، متأثر از اوضاع و احوال اجتماعی، مرگ را به زندگی ترجیح می‌دادند.هنوز هم می‌دهند. اگر مادر «من» از #جنگ می‌ترسد، یا فلان فامیل «من» منتظر است اسرائیل با موشک بزند ایران را بترکاند،نمی‌تواند منتج به این نتیجه شود که «اکثریت ساکنین ایران» مخالف جنگ هستند و بقیه احمق، یا بالعکس؛ به ویژه اگر توجیه من عزیز بودن یا نبودن ایران باشد. بدیهی است که موضع «من» متاثر از علاقه‌ی «من» است.

کشوری که تعداد جان‌باختگان سوانح جادگی‌اش نیمی از کل جان‌باختگان #جنگ_غزه و آسیب‌دیدگانش بیش از آن است، فی‌نفسه در شرایط جنگی است. کشوری که روزانه به طور میانگین دو تا سه نفر را می‌کشد بالای دار، و احکام اعدامش در دادگاه‌هایی صادر می‌شوند که اعتراض به حضور حشرات در زندان‌های آن جرم تلقی می‌شود همین الان در #شرایط_جنگی است. کشوری که ۱۳۰ هزار میلیارد تومان موشک‌های بالستیکش فقط یک نفر را می‌کشد، و یک بار #مشروبات_الکلی، احتمالا به ارزش کمتر از یک میلیارد تومان، بیش از ۲۰۰ نفر را روانه بیمارستان و دست‌کم ۴۰ نفر را در یک هفته می‌کشد، در شرایط جنگی است. این وضعیت همین حالا هم بحرانی است. عادی نیست. «جنگ» چیز بدی نیست، چون کلمه‌ای دارای دو نقطه و خطی پلید روی سرکش کاف است.جنگ بد است چون آدم‌های بی‌گناه در آن کشته می‌شوند و نکبت زندگی آدم‌ها را در جریان آن زیر و رو می‌کند.

صلحی که در آن #جنایتکاران مورد مرحمت قرار گیرند و #قربانیان فراموش شوند،‌ از هر جنگی کثیف‌تر است. این قاعده هم شامل #جمهوری_اسلامی است و هم #اسرائیل و هر جریان سیاسی که هر کدام را حمایت می‌کند و چشم بر جنایات آنها به هر اسمی می‌بندد. احکام کلی،‌ یا خطاب قرار دادن‌های کلی مثل ای «#خارج_نشین»ها یا ای «داخل نشین»ها، بیشتر با هدف یارکشی، و کرکری خواندن صادر می‌شوند ربطی به رنج مردم ندارند.

فقط در تنها یک شهر کوچک #فرانسه، #استراسبورگ از #هفت_اکتبر سال گذشته دست‌کم ۵۲ تظاهرات ضد جنگ انجام شده. اسرائیل اگر به دنبال نظر مخالف یا موافق برای اقداماتش بود تا حالا ۵۲ بار جنگ را متوقف کرده بود. گوش اسرائیل به اندازه ج ا برای شنیدن صدای مخالف ناشنواست.

خوشحالی بابت مرگ #حسن_نصرالله یا امید به مرگ #اسماعيل_قاني ربطی به #جنگ_طلبی ندارد. جنگ واقعی در سطحی دیگر آنجا آغاز می‌شود که خوشحالی بابت مرگ جنایت‌کاران جنگی از #خامنه‌ای و #بشاراسد گرفته تا ضربه خوردن #حزب‌اللّه و #حماس به جنگ طلبی تعبیر می‌شود. دیکتاتورها، جنایت‌کارها و جلادها به بازی خودشان مشغولند. مردم فلسطین و ساکنین ایران ابزار این بازی هستند. یک عمر مردم بی‌گناه را کشتند و آواره کردند، حالا همدیگر را می‌کشند.

احساسات و موضع‌گیری آدم‌ها تابع تجربه زیسته‌شان است، نتیجه حماقت نیست. این سوال ساده است؛ چرا فرزند من، عزیز من باید گرسنه باشد؟ چر نباید بتوانم داروهای مورد نیاز عزیزانم را تامین کنم؟ چرا نمی‌توانم آزادانه به هر جا که می‌خواهم بروم، به کشورم برگردم یا از آن خارج شوم؟ چرا سرنوشت من در یک کشور این اندازه وابسته است به این که کجایش متولد شوم؟ پاسخ به این سوال‌ها الویت‌ها را در ذهن آدم‌ها جا به جا می‌کند. اگر غلط است، نتیجه مکانیزم مغز بشر است. اگر نابخردانه به نظر می‌رسد، واکنش به آن از جانب روشنفکر، مبارز، چپ یا هر چه که اسمش هست، نمی‌تواند دسته دسته کردن مردم و یک کاسه کردن طرفین دعوا باشد.

سعادت هیچ مردمی به تنهایی ممکن نیست. اما برای رسیدن به این بدیهی‌ترین باور بنیادی در ابتدا باید مردم تصویری ملموس از سعادت داشته باشند. چه چیزی باعث می‌شود آدم‌ها همان‌قدر که باید سعادت همدیگر را بخواهند، فلاکت هم را می‌خواهند؟ پاسخش ساده نیست، اما راه رسیدن به آن مشخص است.

@LifeBeforeUs

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

07 Oct, 20:48


گفت‌وگو با شاعد علوی، ایران اینترنشنال درباره وضعیت مبهم اسماعیل قاآنی و پنهان‌کاری جمهوری اسلامی در ارتباط با او
@iranintltv

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

02 Oct, 11:24


پیام دریافتی درباره ویدیوی پست قبلی:
شاید همین موشکی باشه که در این ویدیو از "خمینی‌شهر" میگن: یکی‌اش همین‌جا داره می‌افته روی خونه‌ها!
iranwire
و این توییت‌ها:
اصفهان کسی موج و صدای انفجار حس کرده؟
MrFreeirani
طرفا خمینی شهر در و پنجره ها لرزیده.
alinobodyir
الان بچه‌ها تو کوچه می‌گفتن خمینی شهر را زدن
shahin4596
عزیزان اصفهانی شمام صدا رو شنیدین؟
75_atish
از نجف آباد اصفهان هم شلیک کرده بودن
۱۰ ،۱۲ تا که زدن یکیش تو خود پایگاه منفجر شده بود چون یه صدای وحشتناک اومد و بعد صدای امبولانس خیلی زیاد.
sokhangoosh

📡 @VahidOnline

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

25 Sep, 00:27


شاهد علوی، ایران اینترنشنال: پزشکیان در ابتدای صحبت‌هایش گفت آمده است که ایران را وارد عصر جدیدی بکند. این صحبت‌های او دارای ایراد و اشکال است به این دلیل که او نگفت انتخاب او به عنوان رئیس‌جمهور با عدم مشارکت گسترده مردم در انتخابات همراه بوده است و بدون مشارکت مردم نمی‌توان کشور را وارد دوره جدیدی کرد.
@iranintltv

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

21 Sep, 05:47


مجری یک میزگرد امنیتی نزدیک به سپاه به عملیات موفق اسرائيل در داخل ایران اذعان کرد مجری این برنامه مدعی شد این عملیات طی هفته‌های گذشته انجام شده است و «اسرائیل علاوه‌بر کشتن نیروهای نظامی، ربایش سند نیز داشته است.»

جزئیات بیشتر در گفت‌وگو با شاهد علوی، ایران اینترنشنال
@iranintltv

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

17 Sep, 04:45


پزشکیان: مشکل مهدی کروبی حل شده و برای آن یکی هم داریم کار می‌کنیم؛ نباید با نظام درافتاد
پزشکیان: درباره گشت ارشاد به ما فشار می‌آورند، از طرفی نباید اجازه بدهیم این اتفاقات بیافتد

ارزیابی شاهد علوی، ایران اینترنشنال، از نشست خبری مسعود پزشکیان
@iranintltv

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

15 Sep, 18:03


امروز هم در سقز، سنندج، بوکان، مهاباد، دیواندره، سنندج، مریوان، اشنویه، پیرانشهر و بخش‌هایی از قروه و کرمانشاه، شاهد اعتصاب چشمگیر بازاریان و کسب‌‌و‌کارها بودیم. در میدان مادر دیواندره هم اعتراضات خیابانی شکل گرفت.

در زبان کُردی به اعتراضات می‌گویند خۆپیشاندان و معنی لفظی این کلمه یعنی «خود را نشان دادن». کُردها بارها خود را نشان داده‌اند. چرا دیگر مناطق ایران شاهد این سبک از اعتراضات پربسامد در عین‌حال نسبتا کم‌هزینه (اعتصاب/مان‌گرتن) نیستیم؟

فاجعه‌ی فقدان حزب و تشکیلات و سازماندهی این‌جا خود را نشان می‌دهد. آن‌چه کمک می‌کند و موجب می‌شود کُردها و کُردستان بتوانند در چنین لحظاتی همبسته عمل کنند، وجود احزاب موثر بر کُردستان و سطح قابل‌توجهی از سازماندهی سیاسی در میان کُردها است.

جمهوری اسلامی دشمن سازماندهی و کار تشکیلاتی است و شماری از جریان‌ها و چهره‌های شناخته‌شده‌ی اپوزیسیون هم متاسفانه از سر ناآگاهی، همین نگاه را به احزاب و کار سندیکایی و تشکیلاتی دارند و تمام توان خود را هم برای تضعیف هر نوع کار جمعی به کار برده‌اند. حملات به تشکل‌های صنفی معلمان و کارگران و یا انجمن پرواز، از نمونه این حملات است.

کُردستان به تنهایی نمی‌تواند جمهوری اسلامی را سرنگون کرده و تغییری انقلابی رقم بزند و این وضعیت هم تغییری نخواهد کرد تا زمانی که جریان پر سروصدا و هزینه‌ساز اپوزیسیون و سلبریتی‌های سیاسی وابسته یا همسو به آن نپذیرند که پیش از سرنگونی جمهوری اسلامی نمی‌توان غنایم «جنگی پایان‌نیافته» را تقسیم کرد.

این وضعیت تغییر خواهد کرد اگر فعالان جریان‌های مختلف در داخل و خارج از کشور در حد مقدورات و محدودیت‌های خود، به سمت کار جمعی و تشکیلاتی بروند.

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

13 Sep, 15:18


🟣‌ نقدی بر یادداشت اخیر فائزه رفسنجانی

نویسنده: دینا قالیباف

(متن ارسالی به بیدارزنی)


از متن: «شاید برای افرادی که ۳ نفر از هم‌بندی‌هایشان در خطر اعدام هستند و زندگی کردن برایشان به معنای مبارزه کردن تفسیر می‌شود، چنین جملاتی برایشان به معنای نقض کردن معنای زندگی به مثابه مبارزه کردن باشد: «با ایجاد هیاهو و فحاشی و شعار مانع رای دادن برخی از زندانیان در انتخابات ریاست‌جمهوری اخیر شدند.»
از این موارد که گذر کنیم، وقتی یادداشت را می‌خواندم؛ چشمانم روی بخشی از نوشته‌های فائزه هاشمی خشک شد: «در فرهنگ لغات آن‌ها، عدم دسترسی به پزشک، یعنی ویزیت شدن زندانی دو هفته یکبار توسط پزشک زنان، دو نوبت یا بیشتر سونوگرافی در دوران حاملگی، چک شدن فشار و قند و ... چندبار در هفته و حضور پرستار در موارد ضروری.»
فکر میکنم فائزه هاشمی، که از رسیدگی پزشکی به زندانیان در یادداشتش تعریف و تمجید میکند، احتمالا آن روز در خاطرش نمانده باشد که یکی از زندانیان که از بیماری صرع رنج میبرد و چند روز مهمان بیمارستان روانی بود و چند روز را مهمان بند عمومی؛ گوشه حیاط دچار حمله صرع شده بود اما نه تنها خبری از پزشک نبود بلکه برانکاردی به دست زندانیان داده شد تا دختر را جابجا کنند! »


ادامه‌ی متن را در لینک زیر بخوانید:

https://shorturl.at/eouPD


#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتراضات_سراسری


@bidarzani

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

13 Sep, 15:12


روایت احمد مهبد از نحوهٔ تأسیس شرکت ملی نفتکش و مصادرهٔ آن توسط شاه

موقعی که کشتی‌های آمریکایی Liberty Ship به آن‎ها می‌گفتند اسم‌شان، کشتی‌های کوچک ۱۵ هزارتنی، ۱۲ هزارتنی، ۲۰ هزار تنی این‌ها بود کشتی‌های کوچکی بود که اگر گرفتار زیردریایی بشوند و غرق بشوند یک‌دفعه خسارت زیادی وارد نیاید. تعداد این‌ها خیلی زیاد بود خیلی ساخته بودند آمریکایی‌ها از این کشتی‌ها. کشتی‌ها را مثل تمام surplusای که داشتند یعنی تمام آلات و ادوات جنگی که داشتند یا مستقیم یا غیرمستقیم برای جنگ به کار می‌بردند این‌ها را به قیمت ثمن بخس، به قیمت ۱۰ درصد هر دلاری ده سنت می‌فروختند و من از آن‌موقع دلم می‌خواست که ایران بحریه داشته باشد و ما از این فرصت استفاده کنیم. خوب نیویورک هم یکی از بنادری بود که از این کشتی‌ها زیاد آن‌جا صف کشیده بودند و حاضر بودند برای فروش. با مرحوم محمد نمازی صحبت کردم، او پول داشت.

[...] من پیش خودم فکر کردم ما صاحب نفتیم حالا هم موقعی است که قرارداد می‌خواهیم ببندیم با این حضرات. ما باید به این‌ها بگوییم جزو قراردادمان باشد که اگر با شرایط مساوی به قیمت روز ما به شما کشتی بدهیم کشتی ما حق تقدم داشته باشد نسبت به آن‎هایی که کشتی ایرانی ندارند برای حمل نفت خودمان نه خارج از ایران. خیلی ساده است [...] من با قرض و قوله و زحمت و گرفتاری در حدود ده میلیون سفته و برادر و فامیل و همه... این شرکت را تشکیل دادم. باشد حالا این باشد. مؤسس بحریۀ ایران من بودم.

علا یک‌روز به من گفت، «اعلی‎حضرت در نظر دارند که شما مشاور عالی دربار شاه بشوید.» اولین دفعه بود که کلمۀ «مشاور عالی دربار» اول و آخر بود بعد از آن نبود [...] یک‌ روز دو روز بعد [شاه] گفتند، «من می‌خواهم شما مقام مشاور عالی دربار شاهنشاهی داشته باشید. من میل دارم شما موضوع نفت را در دست بگیرید و در قرارداد کنسرسیوم تجدیدنظر کنید. این‌ها خیلی به ما تعدی کردند.» [...] گفتم که قربان منتهای آرزوی چاکر بود دلم می‌خواهد دل پردردی دارم ولی این خیلی مهم است می‌ترسم وسط میدان ولم کنید... گفت، «نه، مطمئن باش تصمیم قطعی است، بکنید من پشت‌تان ایستادم.» اقبال هم نخست‌وزیر بود، علا وزیر دربار بود. گفتم چشم از جان‎ودل حاضرم گفتم فقط اگر اتفاقی برای من افتاد سرپرستی بچه‌هایم را به اعلی‎حضرت واگذار می‌کنم.

روز بعدش این دم خروس بیرون آمد. آقای علا تلفن کرد که «اعلی‎حضرت با شما صحبت کردند مثل این‌که... تشریف بیاورید که راجع به کارها و این‌ها صحبت بکنیم حالا.» تعجب کردم گفتم علا وارد این صحبت‌ها نیست... گفت، «خوب، به شما تبریک می‌گویم و خیلی اعلی‎حضرت امیدوار هستند و خیلی به شما علاقه دارند و معتقدند که شما تنها کسی هستید که می‌توانید این‌کار بزرگ را بکنید... ولی می‌بایستی از کلیۀ فعالیت‌های اقتصادی و تجارتی خودتان صرف‌نظر کنید. از یک طرف با این‌ها می‌جنگید و از یک طرف هم با این‌ها معامله می‌کنید مشتری‌تان هستند این درست نیست.»

گفتم شرکت ملی نفت بارها به من بعد از تأسیس این شرکت مخصوصاً شرکت ملی نفت‎کش بارها صحبت کردند که این به طور منطقی باید مال شرکت ملی نفت ایران باشد همین‌طور هم باید باشد و حاضرند می‌خرند. «ابداً، ابداً نکنید این‌کار را.» چطور شده؟ گفتند، «اعلی‎حضرت میل دارند خودشان بخرند.» قسمتی از سهام را من قبلاً به شاه تقدیم کرده بودم. «چون اعلی‎حضرت خودشان هم شریک هستند میل دارند که اکثریت سهام به دست اعلی‎حضرت باشد.» [...] من تقدیم کرده بودم موقع تأسیس شرکت. البته نه اکثریت. یک مقدار هم به دست خارجی‌ها بود که با زحمت زیاد من از دست آن‎ها درآوردم خریدم که صددرصد به دست ایرانی باشد. گفتم خوب اعلی‎حضرت میل دارند اعلی‎حضرت باشد چه فرق می‌کند.

گفت، «به چه قیمت؟» گفتم «به قیمتی که شرکت ملی نفت می‌خرد قیمت روز.» گفت، «نه آقا، به قیمت روزی که شما تأسیس کردید پولی که سرمایه گذاشتید.» گفتم آقا ... روز اول یک تخم مرغ بوده این بعد جوجه شده مرغ شده حالا یک مرغ چله شده بزرگ شده می‌گویید بیا یک مرغ بزرگ را به قیمت تخم‌مرغ بفروش. این تمام زحمت و تلاش من و زندگی من است. من که حقوقی از کسی نگرفتم، حقوقی از کسی نمی‌خواهم. گفت، «نه، شما می‌خواهید از طریق شاه استفاده ببرید؟» گفتم نه من نمی‌خواهم از طریق شاه استفاده ببرم. شما می‌فرمایید شاه می‌خواهد این را، علاقه دارند بخرند من هم تقدیم می‌کنم یک تخفیف هم به ایشان می‌دهم...

لاجوردی- این بلاعوض است دیگر، روشن است که بلاعوض است تقدیم کردید.

مهبد- بله، تقدیم... [شاه] بلافاصله این سهام را ۱۲ میلیون دلار …به شرکت ملی نفت ایران [فروخت].

بخشی از مصاحبه احمد مهبد (۱۲۹۴-؟) با پروژه تاریخ شفاهی ایران در دانشگاه هاروارد، گزیده‌ای از نوارهای ۵، ۶ و ۷
تاریخ مصاحبه: ۸ اردیبهشت ۱۳۶۴
مصاحبه‌کننده: حبیب لاجوردی
#تکه_مصاحبه

https://t.me/tarikh_shafahi_iran_project

شاهد علوی/ روزنامه‌نگار

13 Sep, 15:07


🔸چیزی تا دومین سالگرد قتل ژینا مهسا امینی باقی نمانده است. دختری که به دقیق‌ترین معنا چنان که گفته‌اند :«زندگی‌اش هدیه، مرگش فاجعه و میراثش معجزه» بود. این میراث ارزشمند، که جامعه‌ی ایران را از کردستان تا بلوچستان و از خوزستان تا خراسان را به لرزه درآورد و طنینش در سراسر جهان شنیده شد، نیازمند پاسداری و مراقبت است.

🔸هزاران جان‌باخته‌ی استبداد، در دهه‌های گذشته، که در زندان‌ها، خیابان‌ها، در تبعید و حتی در گوشه‌‌ی خلوت خود، قربانی ستم نظام‌مند جمهوری اسلامی شدند، بیهوده جان عزیزشان را از دست نداده‌اند. مجموعه‌ی مبارزات، جنبش‌های اجتماعی و مدنی، با هزینه‌های بسیار سنگین، ما را امروز به اینجا رسانده است. امروز چگونه می‌توانیم از این میراث ارزشمند، که با اسم رمز «ژینا» وارد عصر دیگری شده، مراقبت کنیم؟

🔸فراموش نکنیم که تمام جان‌های عزیزی که در دهه‌های گذشته توسط حکومت جهل و استبداد روانه خاک شده‌اند، می‌توانستند یکی از عزیزان ما، فرزندان، خواهران یا برادرانمان باشند. جان‌باختگاهی همچون ژینا مهسا امینی، و صدها جوان نازنین دیگر، با خاموش شدن شمع زندگی‌شان، چراغ راهی دیگر را برافروختند، که مقصد آن، سعادت، آزادی و برابری برای همگان است.

🔸گروه‌های مختلف و تشکل‌های گوناگون، احزاب مخالف کرد و جامعه مدنی در کردستان خواستار برگزاری اعتصاب سراسری در روز ۲۵ شهریور، سالگرد قتل ژینا مهسا امینی شده‌اند. کردستان پیش از این نیز نشان داده که توانایی برگزاری اعتصاب‌ را با قدرت داراست. وقت آن است که با اعتصاب سراسری، در سراسر کشور، قدمی در راستای آن «میراث» معجزه‌گونه برداریم.

🔸از سراسر مردم کشور، از تبریز تا تهران، از شیراز تا مشهد و اصفهان، از اهواز تا زاهدان و شهرکرد، از رشت و ساری تا بیرجند و چابهار، و تمام شهرهای کشور، صمیمانه می‌خواهم با همراهی در اعتصاب سراسری در روز ۲۵ شهریور به خانواده‌های دادخواه نشان دهند که تنها نیستند. امثال انسان‌های آزاده‌ای همچون ماشالله کرمی، ناهید شیرپیشه و منوچهر بختیاری، تنها نیستند. همراهی با اعتصاب سراسری، مصداق فشردن دست مادرانی است که هرگز سزاوار تحمل داغ فرزند نبودند.

@ShirinEbadiofficial