پستهای تلگرام منجنیق

5,093 مشترک
958 عکس
94 ویدیو
آخرین بهروزرسانی 06.03.2025 16:29
کانالهای مشابه

4,078 مشترک
1,454 مشترک

1,190 مشترک
آخرین محتوای به اشتراک گذاشته شده توسط منجنیق در تلگرام
🔴 در ستایش خشم و عصیان و دی
این تصویری در ستایش خشم و عصیان و دی است بر دیواری در تهران که رفقای ما نقش زدهاند. جمهوری اسلامی و اپوزیسیون براندازش به یک اندازه از دستی که ماشه را در آن صبح درخشان چکانده است مضطرب شدهاند. جمهوری اسلامی از همان روز اول انواع چهرههای امنیتیاش را به صحنه فرستاد تا مصرانه ثابت کنند «آبدارچی» وابستگی به جریانهایی در مخالفان داشته یا دستکم متاثر از آنان بوده است و اکنون نیز با بازداشتهای گسترده در شهرهای مختلف تلاش میکند خط و ربطی بسازد و اعترافی بگیرد تا خیال عملهی ظلم و ستم را راحت کند که گلوله به دستور بوده است. اپوزیسیون برانداز نیز با به میدان آوردن انواع زندانی سابق و کارشناس حاذق تلاش کرد «آبدارچی» را از طبقهاش جدا کند و از او چیزی بسازد شبیه خودش. برای این حتا یک کلمه از آبدارچی بودن «آبدارچی» چیزی نگفت، از کارگر خدماتی قراردادی بودنش که او را از بساط «بچههای چرچیل» و «خنثاسازان هشتگزن» جدا میکرد و به میلیونها کارگری متصل میکرد که زیر بار قراردادهای کوتاهمدت و سفیدامضا، زیر بار اخراج و حقوقهای زیرِ زیرِ زیرِ خط فقر، زیر بار سوتغذیهی تحمیلی و بیجاشدگی اجباری و بدنهای بیمار از کمبود و نبود دارو و درمان در حال له شدن هستند. همان تودهی بیچهرهای که در سالهای اخیر بدن در بدن خودشان را از طناب آویختهاند و به آتش کشیدهاند و اکنون دستی از میان آنان سلاح برکشیده است. طنین گلولههای آبدارچیِ دیوان عالی کشور، طنین خشم و عصیان انسان ماه دی است که زمانی به میدان آمد و هرچند اکنون نادیده انگاشته میشود اما همواره مدافعان ستم، از ستمگران حاکم تا ستمگران در انتظارِ حکمرانی، از شبح خروشان آن در هراس به سر میبرند. این دست، دستی است که نشان میدهد فرودستان و هیچشدگان میتوانند لولهی سلاح را از روی پیشانی خودشان به سمتهای دیگر نیز بچرخانند و روزش که برسد چنین خواهند کرد. همین مایهی هراس مدافعان حاکم و غیرحاکم بهرهکشی است و این هراس خوش باد.
بهمن ۱۴۰۳
🚩 برای تماس با منجنیق در تلگرام میتوانید به اکانت زیر پیغام بدهید:
@ManjanighContact
#منجنیق
#اجرای_خیابانی
@ManjanighCollective
این تصویری در ستایش خشم و عصیان و دی است بر دیواری در تهران که رفقای ما نقش زدهاند. جمهوری اسلامی و اپوزیسیون براندازش به یک اندازه از دستی که ماشه را در آن صبح درخشان چکانده است مضطرب شدهاند. جمهوری اسلامی از همان روز اول انواع چهرههای امنیتیاش را به صحنه فرستاد تا مصرانه ثابت کنند «آبدارچی» وابستگی به جریانهایی در مخالفان داشته یا دستکم متاثر از آنان بوده است و اکنون نیز با بازداشتهای گسترده در شهرهای مختلف تلاش میکند خط و ربطی بسازد و اعترافی بگیرد تا خیال عملهی ظلم و ستم را راحت کند که گلوله به دستور بوده است. اپوزیسیون برانداز نیز با به میدان آوردن انواع زندانی سابق و کارشناس حاذق تلاش کرد «آبدارچی» را از طبقهاش جدا کند و از او چیزی بسازد شبیه خودش. برای این حتا یک کلمه از آبدارچی بودن «آبدارچی» چیزی نگفت، از کارگر خدماتی قراردادی بودنش که او را از بساط «بچههای چرچیل» و «خنثاسازان هشتگزن» جدا میکرد و به میلیونها کارگری متصل میکرد که زیر بار قراردادهای کوتاهمدت و سفیدامضا، زیر بار اخراج و حقوقهای زیرِ زیرِ زیرِ خط فقر، زیر بار سوتغذیهی تحمیلی و بیجاشدگی اجباری و بدنهای بیمار از کمبود و نبود دارو و درمان در حال له شدن هستند. همان تودهی بیچهرهای که در سالهای اخیر بدن در بدن خودشان را از طناب آویختهاند و به آتش کشیدهاند و اکنون دستی از میان آنان سلاح برکشیده است. طنین گلولههای آبدارچیِ دیوان عالی کشور، طنین خشم و عصیان انسان ماه دی است که زمانی به میدان آمد و هرچند اکنون نادیده انگاشته میشود اما همواره مدافعان ستم، از ستمگران حاکم تا ستمگران در انتظارِ حکمرانی، از شبح خروشان آن در هراس به سر میبرند. این دست، دستی است که نشان میدهد فرودستان و هیچشدگان میتوانند لولهی سلاح را از روی پیشانی خودشان به سمتهای دیگر نیز بچرخانند و روزش که برسد چنین خواهند کرد. همین مایهی هراس مدافعان حاکم و غیرحاکم بهرهکشی است و این هراس خوش باد.
بهمن ۱۴۰۳
🚩 برای تماس با منجنیق در تلگرام میتوانید به اکانت زیر پیغام بدهید:
@ManjanighContact
#منجنیق
#اجرای_خیابانی
@ManjanighCollective
🔴 غلامحسین ساعدی بر دیوارهای خیابان دلگشا
سالها «نیمهی پنهان»ش را در کیهان تهران افشا کردند. در برنامهی «هویت» نشان دادند چه موجود خطرناکی است. کتابها و حتا نامش را در ارشاد لاریجانی و میرسلیم علامت ممنوع زدند و سالها دندانقروچه رفتند که دستشان به بدن او نرسیده بود تا به تیرک اعدام ببندند. بعد که بخشی از همین کیهاننویسان و مستندسازان و تولیدات فرهنگی-امنیتی جمهوری اسلامی با یک دنده به دنده به برادران تاجدارشان پیوستند «نیمهی پنهان»ش را در کیهان لندن افشا کردند. در مغازله با سرشکنجهگر بازنشسته در «منوتو» سری جدید «هویت» را ساختند و به یاری فوج فوج اینفلوئنسر و اجامر و اراذل و توئیتزن اجارهای خواستند کار ناتمام اعلیحضرت و ولایت فقیه را تمام کنند که در دوران اعلیحضرت نیز او را بر تخت تمشیت بسته بودند و دژخیمان ساواک بدنش را به ضرب کابل دریده بودند. اتحاد مقدس فرقهی شاش و پاسداران تباهی اما بار دیگر نام غلامحسین ساعدی را به میان آورد.
شب گذشته در تهران، خیابان دلگشا، درست همانجایی که غلامحسین ساعدی مطبی باز کرده بود که در آن بیماران فقیر را به رایگان درمان میکرد، آنجا که اکنون ساختمان را ویران کردهاند و تنها دیواری از آن برجا مانده با رد محوی از پلهها، یاران ما، تصویر ساعدی را بر دیوار نقش زدند و در محلههای اطراف عکس و متن کوتاهی در مورد او را پخش کردند. در این متن از جمله نوشته شده است: «این روزها بلندگوهای حامی سلطنت بارها به ما گفتهاند ساعدی موجود پلیدی است چون در مورد زمان شاه گفته "هر روز در مملکت مهمانی بود" اما این را نمیگویند که ساعدی گفته هر روز در این مملکت برای آنها که حکومت را در دست داشتند مهمانی بود در حالی که بسیاری از مردم در فقر و بدبختی زندگی میکردند. امروز هم هر روز در مملکت مهمانی است. افطارهای رایگان، ساندیس و کیک راهپیماییهای حکومتی، جشنها و پارتیهای آقازادهها در ویلاهای آنچنانی، خرید سیسمونی از ترکیه، آقازادههای ساکن در کشورهای غربی که در رفاه کامل زندگی میکنند، دزدها و اختلاسگرهایی که هیچکس با آنها کاری ندارد هر روز مهمانی دارند اما بسیاری از مردم محتاج نان و بهداشت و آموزش و مسکن هستند. آن دستگاه احمقپروری که میخواهد به ما بقبولاند همه در رفاه و مهمانی زندگی میکردند همان دستگاهی است که میخواهد آنها که گرسنهاند به این فکر نکنند که چطور میشود کاری کرد که گرسنگی تمام شود. ساعدی نویسنده و پزشک گرسنهها بوده است، نویسنده و پزشک پاپتیها، دهاتیها، فقرا، آنها که صبح تا شب کار میکنند اما هیچچیزی ندارند و شکمسیرهای دربار در اروپا و آمریکا و شکمسیرهای بیت در تهران از او تنفر دارند چون به آنهایی تعلق داشت که میخواستند گرسنگی نباشد».
دی ۱۴۰۳
🚩 برای تماس با منجنیق در تلگرام میتوانید به اکانت زیر پیغام بدهید:
@ManjanighContact
#منجنیق
#اجرای_خیابانی
@ManjanighCollective
سالها «نیمهی پنهان»ش را در کیهان تهران افشا کردند. در برنامهی «هویت» نشان دادند چه موجود خطرناکی است. کتابها و حتا نامش را در ارشاد لاریجانی و میرسلیم علامت ممنوع زدند و سالها دندانقروچه رفتند که دستشان به بدن او نرسیده بود تا به تیرک اعدام ببندند. بعد که بخشی از همین کیهاننویسان و مستندسازان و تولیدات فرهنگی-امنیتی جمهوری اسلامی با یک دنده به دنده به برادران تاجدارشان پیوستند «نیمهی پنهان»ش را در کیهان لندن افشا کردند. در مغازله با سرشکنجهگر بازنشسته در «منوتو» سری جدید «هویت» را ساختند و به یاری فوج فوج اینفلوئنسر و اجامر و اراذل و توئیتزن اجارهای خواستند کار ناتمام اعلیحضرت و ولایت فقیه را تمام کنند که در دوران اعلیحضرت نیز او را بر تخت تمشیت بسته بودند و دژخیمان ساواک بدنش را به ضرب کابل دریده بودند. اتحاد مقدس فرقهی شاش و پاسداران تباهی اما بار دیگر نام غلامحسین ساعدی را به میان آورد.
شب گذشته در تهران، خیابان دلگشا، درست همانجایی که غلامحسین ساعدی مطبی باز کرده بود که در آن بیماران فقیر را به رایگان درمان میکرد، آنجا که اکنون ساختمان را ویران کردهاند و تنها دیواری از آن برجا مانده با رد محوی از پلهها، یاران ما، تصویر ساعدی را بر دیوار نقش زدند و در محلههای اطراف عکس و متن کوتاهی در مورد او را پخش کردند. در این متن از جمله نوشته شده است: «این روزها بلندگوهای حامی سلطنت بارها به ما گفتهاند ساعدی موجود پلیدی است چون در مورد زمان شاه گفته "هر روز در مملکت مهمانی بود" اما این را نمیگویند که ساعدی گفته هر روز در این مملکت برای آنها که حکومت را در دست داشتند مهمانی بود در حالی که بسیاری از مردم در فقر و بدبختی زندگی میکردند. امروز هم هر روز در مملکت مهمانی است. افطارهای رایگان، ساندیس و کیک راهپیماییهای حکومتی، جشنها و پارتیهای آقازادهها در ویلاهای آنچنانی، خرید سیسمونی از ترکیه، آقازادههای ساکن در کشورهای غربی که در رفاه کامل زندگی میکنند، دزدها و اختلاسگرهایی که هیچکس با آنها کاری ندارد هر روز مهمانی دارند اما بسیاری از مردم محتاج نان و بهداشت و آموزش و مسکن هستند. آن دستگاه احمقپروری که میخواهد به ما بقبولاند همه در رفاه و مهمانی زندگی میکردند همان دستگاهی است که میخواهد آنها که گرسنهاند به این فکر نکنند که چطور میشود کاری کرد که گرسنگی تمام شود. ساعدی نویسنده و پزشک گرسنهها بوده است، نویسنده و پزشک پاپتیها، دهاتیها، فقرا، آنها که صبح تا شب کار میکنند اما هیچچیزی ندارند و شکمسیرهای دربار در اروپا و آمریکا و شکمسیرهای بیت در تهران از او تنفر دارند چون به آنهایی تعلق داشت که میخواستند گرسنگی نباشد».
دی ۱۴۰۳
🚩 برای تماس با منجنیق در تلگرام میتوانید به اکانت زیر پیغام بدهید:
@ManjanighContact
#منجنیق
#اجرای_خیابانی
@ManjanighCollective
چگونه «سوریهای» نشویم؟
به انضمام طرح شوراهای مفقود انقلاب سوریه در ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲
@ManjanighCollective
به انضمام طرح شوراهای مفقود انقلاب سوریه در ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲
@ManjanighCollective
🔴 فلاخن شمارهی دویست و شصت و هفتم. چگونه «سوریهای» نشویم؟
به انضمام طرح شوراهای مفقود انقلاب سوریه در ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲
در دویست و شصت و هفتمین فلاخن به این میپردازیم که چگونه «سوریهای» نشویم اما پیشتر از آن به این میپردازیم که اساسن «سوریهای» نشدن از منظر چپ انقلابی چه معنایی دارد. در فلاخن دویست و شصت و هفتم در آینهی سوریه از این میخوانیم که راه «سوریهای نشدن»، اگر معنای آن ناامنی گسترده، آشوب فراگیر و مخاطرهی قدرتگیری نیروهای ارتجاعی و حامیان امپریالیست بینالمللی آنها باشد، به هیچوجه حفظ و تثبیت نظم مستبدانه و ستمگرانهی حاکم نیست. از اینکه سوریهای نشدن در وجهی برای چپ انقلابی باید همان معنایی را داشته باشد که «بنگلادشی» نشدن، «سریلانکایی» نشدن و «قزاقستانی» نشدن دارد، از اینکه چپ اگر سازمان نیابد و به انضباطی ایجابی در ایده نرسد در نهایت امکان اثرگذاری در هیچ وضعیتی را نخواهد داشت. در این فلاخن از ضرورت سازمانیابیای میخوانیم که چپ سوریه اکنون از آن سخن میگوید اما شاید امروز دیگر برای آن سازمانیابی خیلی دیر باشد و از این میخوانیم که برای مداخله در وضعیت نمیتوان به حرفهای خوب و مواضع درست تکیه کرد. برای مداخلهی موثر در وضعیت نیاز به نیرویی سازمانیافته و منسجم است که بتواند از فرصتهای تاریخی، دقیقن در همان لحظهای که باید استفاده کرد استفاده کند. در ضمیمهی این فلاخن نیز طرحهایی را میخوانیم که عمر عزیز، انقلابی شهید سوری در سالهای ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ با جمعبندی تجارب عینی و مادی شوراهای شکلگرفته در خلاء قدرت نوشته بود اما با انحلال «انقلاب سوریه» در ترکیبی از جنگ داخلی و جنگ نیابتی به تمامی نابود شد و البته به این میاندیشیم که آیا آن شوراها بدون توجه به مقولهی قدرت سیاسی امکان بقا داشتند؟ چرا که به خوبی میدانیم و اکنون با چشمهایمان میبینیم قدرت سیاسیای که تصرف نشود توسط دیگران تصرف خواهد شد.
فلاخن دویست و شصت و هفتم را بخوانید:
دی ۱۴۰۳
🚩 برای تماس با منجنیق در تلگرام میتوانید به اکانت زیر پیغام بدهید:
@ManjanighContact
#منجنیق
#فلاخن
@ManjanighCollective
به انضمام طرح شوراهای مفقود انقلاب سوریه در ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲
در دویست و شصت و هفتمین فلاخن به این میپردازیم که چگونه «سوریهای» نشویم اما پیشتر از آن به این میپردازیم که اساسن «سوریهای» نشدن از منظر چپ انقلابی چه معنایی دارد. در فلاخن دویست و شصت و هفتم در آینهی سوریه از این میخوانیم که راه «سوریهای نشدن»، اگر معنای آن ناامنی گسترده، آشوب فراگیر و مخاطرهی قدرتگیری نیروهای ارتجاعی و حامیان امپریالیست بینالمللی آنها باشد، به هیچوجه حفظ و تثبیت نظم مستبدانه و ستمگرانهی حاکم نیست. از اینکه سوریهای نشدن در وجهی برای چپ انقلابی باید همان معنایی را داشته باشد که «بنگلادشی» نشدن، «سریلانکایی» نشدن و «قزاقستانی» نشدن دارد، از اینکه چپ اگر سازمان نیابد و به انضباطی ایجابی در ایده نرسد در نهایت امکان اثرگذاری در هیچ وضعیتی را نخواهد داشت. در این فلاخن از ضرورت سازمانیابیای میخوانیم که چپ سوریه اکنون از آن سخن میگوید اما شاید امروز دیگر برای آن سازمانیابی خیلی دیر باشد و از این میخوانیم که برای مداخله در وضعیت نمیتوان به حرفهای خوب و مواضع درست تکیه کرد. برای مداخلهی موثر در وضعیت نیاز به نیرویی سازمانیافته و منسجم است که بتواند از فرصتهای تاریخی، دقیقن در همان لحظهای که باید استفاده کرد استفاده کند. در ضمیمهی این فلاخن نیز طرحهایی را میخوانیم که عمر عزیز، انقلابی شهید سوری در سالهای ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ با جمعبندی تجارب عینی و مادی شوراهای شکلگرفته در خلاء قدرت نوشته بود اما با انحلال «انقلاب سوریه» در ترکیبی از جنگ داخلی و جنگ نیابتی به تمامی نابود شد و البته به این میاندیشیم که آیا آن شوراها بدون توجه به مقولهی قدرت سیاسی امکان بقا داشتند؟ چرا که به خوبی میدانیم و اکنون با چشمهایمان میبینیم قدرت سیاسیای که تصرف نشود توسط دیگران تصرف خواهد شد.
فلاخن دویست و شصت و هفتم را بخوانید:
دی ۱۴۰۳
🚩 برای تماس با منجنیق در تلگرام میتوانید به اکانت زیر پیغام بدهید:
@ManjanighContact
#منجنیق
#فلاخن
@ManjanighCollective
شمارهی چهارم ثوره؛ شبنامهای برای روزهای تاریک
علیه زنکُشی
@ManjanighCollective
علیه زنکُشی
@ManjanighCollective
🔴 ثوره علیه زنکُشی
در چهارمین شمارهی «ثوره (انقلاب)؛ شبنامهای برای روزهای تاریک» از زنکُشی میخوانیم، از خشونت خانگی علیه زنان و از نقش قانون، آموزش و خانواده در ازدیاد زنکُشی و خشونت علیه زنان. در این شمارهی ثوره از همدستی سرمایه و مرد-پدرسالاری میخوانیم و از منافع سرمایه در تحکیم و بازتولید دوگانهی جعلی مرد/زن. در این شماره میخوانیم: «در واقع ما در یک نظام سود-محور زندگی میکنیم که نیاز به بهرهکشی از آدمها دارد و در این راستا باید جامعه را به گروههای مشخص قابلکنترل تقسیم کند. دوگانهی زن/مرد توسط نظامهای حاکم بر ما تولید و تقویت میشوند تا بهرهکشی از زنان و مردان تحتستم را ممکن کنند و بین آنها تفرقه بیندازند تا مبادا یک وقت علیه ستمگران متحد شوند. حالا حتما میپرسید این چه ربطی به خشونت مردان علیه زنان دارد؟ این سیستم برای اینکه بتواند به بیشترین سود برسد نیاز به کارگر دارد و کارگر نیاز به مراقبت دارد؛ پس وظایف مراقبتی را به زنان تحمیل میکند. در عین حال چرخ سرمایه تا زمانی میچرخد که همواره کارگرهای جدیدی در دسترس باشند. پس فرزندآوری و تولیدمثل ضروری است و خب این وظیفهی زنان است که فرزند بیاورند و آنها را بزرگ کنند تا به خیل عظیم خدمتگزاران حاکمان بپیوندند و انتخاب دیگری ندارند. آیا زنها برای انجام این کارها دستمزدی میگیرند؟ جواب منفی است.»
از رفقایی که امکان توزیع «ثوره» را در محل زندگی، کار یا تحصیل خود دارند و میتوانند برای ثوره در مورد محل زندگی، کار یا تحصیل خود بنویسند، دعوت میکنیم با ما تماس بگیرند. ما میتوانیم و میخواهیم در «ثوره» نه فقط به مسائل کلی، بلکه همچنین به مسائل محلی و جزئی بپردازیم تا به میانجی آنها فهم انضمامیای از ستمی که باید با آن پیکار کرد به دست بیاوریم و آن را آشکار کنیم؛ که این نخستین قدم برای نبرد است. بنابراین با «ثوره» تماس بگیرید تا بتوانیم شبکهی تولید و توزیعی انقلابی را فراهم آوریم چرا که به خوبی میدانیم «هر نوری هر چقدر هم ناچیز باشد، بالاخره روشنایی است.»
دی ۱۴۰۳
🚩 برای تماس با «ثوره» یا منجنیق در تلگرام میتوانید به اکانت زیر پیغام بدهید:
@ManjanighContact
#منجنیق
#ثوره
@ManjanighCollective
در چهارمین شمارهی «ثوره (انقلاب)؛ شبنامهای برای روزهای تاریک» از زنکُشی میخوانیم، از خشونت خانگی علیه زنان و از نقش قانون، آموزش و خانواده در ازدیاد زنکُشی و خشونت علیه زنان. در این شمارهی ثوره از همدستی سرمایه و مرد-پدرسالاری میخوانیم و از منافع سرمایه در تحکیم و بازتولید دوگانهی جعلی مرد/زن. در این شماره میخوانیم: «در واقع ما در یک نظام سود-محور زندگی میکنیم که نیاز به بهرهکشی از آدمها دارد و در این راستا باید جامعه را به گروههای مشخص قابلکنترل تقسیم کند. دوگانهی زن/مرد توسط نظامهای حاکم بر ما تولید و تقویت میشوند تا بهرهکشی از زنان و مردان تحتستم را ممکن کنند و بین آنها تفرقه بیندازند تا مبادا یک وقت علیه ستمگران متحد شوند. حالا حتما میپرسید این چه ربطی به خشونت مردان علیه زنان دارد؟ این سیستم برای اینکه بتواند به بیشترین سود برسد نیاز به کارگر دارد و کارگر نیاز به مراقبت دارد؛ پس وظایف مراقبتی را به زنان تحمیل میکند. در عین حال چرخ سرمایه تا زمانی میچرخد که همواره کارگرهای جدیدی در دسترس باشند. پس فرزندآوری و تولیدمثل ضروری است و خب این وظیفهی زنان است که فرزند بیاورند و آنها را بزرگ کنند تا به خیل عظیم خدمتگزاران حاکمان بپیوندند و انتخاب دیگری ندارند. آیا زنها برای انجام این کارها دستمزدی میگیرند؟ جواب منفی است.»
از رفقایی که امکان توزیع «ثوره» را در محل زندگی، کار یا تحصیل خود دارند و میتوانند برای ثوره در مورد محل زندگی، کار یا تحصیل خود بنویسند، دعوت میکنیم با ما تماس بگیرند. ما میتوانیم و میخواهیم در «ثوره» نه فقط به مسائل کلی، بلکه همچنین به مسائل محلی و جزئی بپردازیم تا به میانجی آنها فهم انضمامیای از ستمی که باید با آن پیکار کرد به دست بیاوریم و آن را آشکار کنیم؛ که این نخستین قدم برای نبرد است. بنابراین با «ثوره» تماس بگیرید تا بتوانیم شبکهی تولید و توزیعی انقلابی را فراهم آوریم چرا که به خوبی میدانیم «هر نوری هر چقدر هم ناچیز باشد، بالاخره روشنایی است.»
دی ۱۴۰۳
🚩 برای تماس با «ثوره» یا منجنیق در تلگرام میتوانید به اکانت زیر پیغام بدهید:
@ManjanighContact
#منجنیق
#ثوره
@ManjanighCollective