أحدث المحتوى الذي تم مشاركته بواسطة منجنیق على Telegram
منجنیق
26 Feb, 13:57
913
کوئیرها و افغانستانیها؛ طرد مشترک از بدن واحدِ ملت کمیتهی کوئیرهای کمونیست
@ManjanighCollective
منجنیق
26 Feb, 13:56
897
@ManjanighCollective
منجنیق
26 Feb, 13:56
702
🔴 فلاخن شمارهی دویست و شصت و هشتم. کوئیرها و افغانستانیها؛ طرد مشترک از بدن واحدِ ملت
در فلاخن دویست و شصت و هشتم رفقای «کمیتهی کوئیرهای کمونیست» از وجه مشترک کوئیرها و افغانستانیها در ایران مینویسند که به میانجی طرد آنها خلل و فرجهای بدن «ملتِ واحد» پوشانده میشود. در این فلاخن از تاریخ شکلگیری دولت-ملت به عنوان بدنی واحد در ایران میخوانیم و از طرد و حذفی که همواره ملازم آن بوده است. از طرد ملتهای غیرفارس، هم در اشکال خشونتآمیزِ کشتار و بیجاسازی و هم در ابعاد فرهنگی و اجتماعی و از تداوم آن تا به امروز در گرایشات پیدا و پنهان ایرانشهری در بخشهای گوناگونی از اپوزیسیون جمهوری اسلامی. در فلاخن دویست و شصت و سوم در مورد دیگریسازی از افغانستانیها در ایران امروز میخوانیم، از ریشههای تاریخی این دیگریسازی در سطح جهانی و نامهای مطرودان را به یاد میآوریم: کمونیستها، همجنسگرایان، سیاهپوستان، بومیها، یهودیها و امروز در ایران افغانستانیها، کوئیرها. از همدستی جناحهای گوناگون حکومت و جریانهای مختلف اپوزیسیون در افغانستانیستیزی و از نقش دولت در سازماندهی و اجرای دیگریستیزی در دورههای گوناگونی از تاریخ بشریت. در این فلاخن از منافع مشترک سرمایهداری و دیگریستیزی مرکزمحور میخوانیم و از پیوند وثیق آلودهانگاری، ناسیونالیسم و کوئیرستیزی. و سرانجام از وجه مشترک سرگذشت و وضعیت افغانستانیها و کوئیرها در ایران میخوانیم، از وجه مشترکی که میتواند و باید به نبردی مشترک منجر شود و البته نبردی که همراهی و همسنگری با بخشهای گوناگون نیروهای چپ را انتظار میکشد. فلاخن دویست و شصت و سوم را بخوانید: اسفند ۱۴۰۳
🚩 برای تماس با «منجنیق» یا «کمیتهی کوئیرهای کمونیست» در تلگرام میتوانید به اکانت زیر پیغام بدهید: @ManjanighContact
امروز، دوم اسفند، دومین سالگرد روزی است که بدن شکنجهشده و کبود صادق فولادیوندا، کارگر و مبارز کمونیست گچسارانی را در این شهر، در کانال آبی پشت بازار کپریها یافتند. رفقای ما به یاد او و برای گرامیداشت راهی که در آن قدم گذاشت و سرفراز و سربلند به خاک افتاد، اعلامیههایی را پخش کردند و پوسترهایی را به دیوارها و معابر چسباندند. در متن این اعلامیه آمده است: «"شهید" یعنی آن کسی که بازمیگردد تا به دقیقهای تاریخی شهادت دهد و صادق فولادیوندا همان شهیدی است که پیکر شکنجهشدهاش به آخرین رمقهای قیام در بهمن ۱۴۰۱ شهادت خواهد داد. او که در روزهای قیام، در شهری تحت محاصره و حکومت نظامی، در گچساران به خیابان رفت و روی دیوارها پیام آزادی و سوسیالیسم را نوشت. او که کفاش گلهای رنج بود و برای کودکان کار، برای دستهای کارگران گچساران و برای تمامی آنهایی که حذف شدهاند و محروم شدهاند، شعر نوشت و شعر خواند. او را در صبحی سرد از خیابانهای بهمن ماه گچساران ربودند، در بازداشتگاه اطلاعات سپاه به قتل رساندند و پیکرش را در کانال آبی پشت بازار کپریها انداختند. او در روزهای انقلاب و آزادی شهادت خواهد داد که جان زیبای جوانی در شهر کوچک گچساران بود که بر دیوارها تصویر آینده و آرمان را نوشت و در این راه جان داد. هرچند رسانههای بزرگ و فاندبگیرهای خودرهبرخوانده نه نامی از او بردند و نه تصویری از شعارهایی که بر دیوار نوشته بود منتشر کردند اما او شهیدی است که سَر داد و سِر نداد.» در حالی که جنازهفروشهای مقیم غرب، کاسبان «آسیبدیدگی» و تاجران رنج، حتا نام صادق فولادیوندا را به زبان نمیآورند. در حالی که تمام جناحهای منحط برانداز، بیعتکنندگان با تاج و پاندازان تحریم و سوپرمارکتهای مبارزنمای کاسهبهدست میخواهند نام و یاد و راه صادق فولادیوندا فراموش شود، ما یاد رفیق مبارزمان را در آنجایی گرامی میداریم که به آن تعلق داشت، در خیابان که خودش به نقل از چهگوارا بر دیوارهای گچساران نوشته بود: میخواستند ما را دفن کنند غافل از آنکه ما بذر بودیم. اسفند ۱۴۰۳
🚩برای تماس با منجنیق در تلگرام میتوانید به اکانت زیر پیغام بدهید: @ManjanighContact
خیزشهای منطقهای و سراسری سالیان اخیر، بیش از پیش ضرورت شکلگیری ارگانی سیاسی را در پیکرهی انقلابی، برای دوام و بقا و همچنین یافتن افقی استراتژیک پیش کشیدهاند. هستهها و کمیتههایی نیز شکل گرفتند، مسیری را در نخستین تجربههایشان طی کردند و هرچند غالبن ناتوان از بقا و استحکامیابی رفته رفته منحل شدند اما همواره درسهایی دارند از امکانات و ساخت امکاناتِ شکلگیریشان، همچنین از موانع و دلایل برقراری یا انحلالشان. آن ضرورت محتوم انقلابی که همچنان بر جای و باقیست و سرنوشت اعتراضات خلقهای مختلف در قامتهای مختلفِ مبارزهی طبقاتی را رقم خواهد زد سازمانیابی و سازماندهیست در افقی استراتژیک. اهمیت خیزش بهمن دهدشت در این است که همهنگام با فتح شهرهای بزرگ توسط هیولای ناچاری و دستبستگی، درست همان زمان که اعمال فردی تکثیرناپذیر و اغلب عمیقن نهیلیستی مورد ستایش قرار میگیرند، بار دیگر این مردمی از بهحاشیهراندهشدهترین نقاط تلاقی ستم ملی و ستم طبقاتی هستند که به خیابان میآیند و کلمهی «شروع» را بر دیوار مینویسند. با این وجود دقیقن باید رو همین خیابانها هشدار داد که وقتی از «دهدشت» به سوی «تهران» خواهان اتحاد بشویم و روشن نکنیم این «تهران» دقیقن کدام تهران است، پاسخ را صدایی خواهد داد که از شهرک اکباتان و پشت پنجرههای امن روح رضاشاهی را به مدد میخواند که خون مردم لر از دستان او میچکد و منحطترین لایههای اپوزیسیون جمهوری اسلامی، لابهلای پوشش دقیقه به دقیقهی سیرک رضا پهلوی و کنفرانس امنیتی مونیخ، به میانجی رسانهی پربینندهی خودشان تلاش میکنند طنین صدای خیابانهای دهدشت را در شادی روح رضا شاه ادغام کنند تا صدا به گوش آن تهرانی که میتواند طنین صدای فقر و گرانی را در زندگی خودش هم بشنود نرسد. بهمن ۱۴۰۳
#یادداشت_سیاسی #منجنیق متن کامل را در لینک زیر بخوانید: https://bit.ly/4b2BFCK
@ManjanighCollective
منجنیق
16 Feb, 12:22
1,143
@ManjanighCollective
منجنیق
09 Feb, 15:44
2,831
از ضدانقلاب بهمن ۵۷ بیاموزیم جلد دومِ تاریخ مفقود شوراهای ۵۷
@ManjanighCollective
منجنیق
09 Feb, 15:43
1,870
@ManjanighCollective
منجنیق
09 Feb, 15:43
2,012
🔴 از ضدانقلاب بهمن ۵۷ بیاموزیم جلد دومِ تاریخ مفقود شوراهای ۵۷
اگر در جلد اول کتاب تاریخ مفقود شوراهای ۵۷ کوشیده بودیم با مستندسازی شوراها و کمیتههایی که در کارخانهها، دانشگاهها، مدارس، روستاها، ادارات، پادگانها، محلهها و مناطقی از ایران شکل گرفته بود، امکاناتی را نشان دهیم که رویکردی ایجابی و رهاییبخش به آنها میتوانست سرنوشت انقلاب ۵۷ را به شکل بنیادین تغییر دهد؛ در این کتاب سرگذشت انقلاب ۵۷ را از منظر ضدانقلابی مستند خواهیم کرد که شعارها و فرمهای خود انقلاب را به چنگ گرفت و علیه انقلاب به کار بست. و نشان خواهیم داد که چرا انقلاب نه دزدیده شد و نه شکست خورد، بلکه به معنای دقیق کلمه سرکوب شد. در این کتاب تلاش میکنیم روایتهای تکراری از تضاد میان «لیبرالها» و «مکتبیها» را کنار بزنیم تا سیمای حقیقی کسب قدرت سیاسی توسط «سازمان خمینی» آشکار شود، روندی که پیمود، تنشهایی که از آنها به سلامت عبور کرد، تقسیم کاری که انجام داد، سازماندهی سراسریای که آن را نه از پیش بلکه از درون انقلاب بیرون کشید، شیوههایی که برای انسجام به کار بست و افقی مبهم و رازآلود اما ایجابی که به آن امکان داد تمامی نیروهای پراکنده و متخالف خودش را متحد و منسجم کند. در فصلهای این کتاب با عناوین «قراول رو به آینده از پایگاه بهمن ۵۷»، «از آوردگاه انقلاب و ضدانقلاب»، «خیز بلند با قدمهای کوتاه برای افتتاح جهنم»، «ارگانهای تجمیع و سازش ارتجاع»، «حکمرانی از روی صندلی»، «وهمهای دموکراتیک و پرچمهای سرخ»، «عصر تثبیت جمهوری و پایان انقلاب» و «گذشتهی رستگارنشده و آیندهی منتظر»، قدم به قدم همراه با ضدانقلاب در روند انقلاب حرکت خواهیم کرد و بارها از حقیقتی که با کنار هم گذاشتن وقایعی به ظاهر منفصل پدیدار میشود شگفتزده خواهیم شد. در این کتاب ستاد مرکزی ضدانقلاب را خواهیم شناخت، دلیل اصلی سپردن دولت موقت به لیبرالها را خواهیم فهمید، با جزئیات تشکیل «سازمان خمینی» آشنا خواهیم شد، با برخی تحریفات سهوی یا عمدی تاریخ انقلاب برخورد خواهیم کرد و از گروه فرقان اعادهی حیثیت خواهیم نمود. سرانجام با این کتاب به آینده خواهیم اندیشید، به مسئلهی قدرت سیاسی که در فردای هر دگرگونی انقلابی مبرمترین مسئله خواهد بود و به آوردگاهی میان انقلاب و ضدانقلاب که در پیش است. بهمن ۱۴۰۳
🚩برای تماس با منجنیق در تلگرام میتوانید به اکانت زیر پیغام بدهید: @ManjanighContact