مكتوب @maktuob Channel on Telegram

مكتوب

@maktuob


کانال تلگرام جمیله کدیور و سید عطاالله مهاجرانی

مكتوب (Arabic)

مكتوب هو تطبيق تلغرام رائع يقدم محتوى مميز من قبل الكتّاب الإيرانيين جميله كدیور وسید عطاالله مهاجرانی. تحتوي القناة على قصص قصيرة، مقالات، وأفكار تتناول مواضيع مختلفة مثل الحب، الرومانسية، الفلسفة، والثقافة. الهدف من القناة هو تشجيع القراءة والكتابة وتوفير بيئة إبداعية للكتّاب الموهوبين. إذا كنت تبحث عن محتوى ثري وملهم، فإن مكتوب هو القناة المثالية لك. انضم إلينا اليوم واستمتع بأعمال من أفضل الكتّاب في إيران.

مكتوب

23 Nov, 16:33


جام و شراب هر دو در منتهای زلالی اند. گویی شرابی ست بی جام و گویی جامی ست بی شراب! و به روایت عراقی: «در همامیخت رنگ جام و مدام!» این تمثیل در مورد معرفت و شناخت انسان نیز مصداق دارد. جسم و جان ما در زندگانی و یا زیست این جهانی آمیخته در یکدیگرند. عالم تکوین نیز همین است. خداوند جان جهان است. صدرالمتالهین شیرازی در تفسیر سوره واقعه بحثی به غایت جذاب و پرنکته در باره قرآن دارند. به روشنی می توان نظریه نزول دفعی و تدریحی و دو حیثیت متفاوت و متناسب و آمیخته قرآن و فرقان را در تفسیر ایشان دید. می خواهم بگویم مطابق نظریه صدرالمتالهین دو نزول دفعی و تدریجی فقط یک نظریه قرآن شناسانه نیست. نظریه هستی شناسانه و انسان شناسانه است. نظریه ای است که بر بنیاد آن نه تنها شناخت ما از قرآن کریم معنی و جهت و ژرفا و افقی الهی پیدا می کند. بلکه از هستی و خودمان هم شناخت دیگری پیدا می کنیم. در حقیقت این نظریه تفسیر و تصویر دیگری از قرآن مجید به عنوان «کتاب مثانی» است. شاید برای روشنگری بیشتر این تمثیل قرآنی که در سوره واقعه در باره واقعیت و حقیقت کشت و زرع مطرح شده است؛‌به عنوان نشانه ای به کار ما بیاید. ظاهر کار این است که کشاورز در زمین خود دانه می افشاند. مزرعه را آبیاری می کند. دانه ها به بار می نشیند. درختان سر به آسمان می کشد. بوته های گل می درخشد. اما قرآن مجید بین دو امر «‌حَرْث» و « زَرْع » تفاوت قائل است. می گوید کار شما کشاورزان کشت است؛ اما پرورش دانه ها و زرع کار خداوند است. شما بذر را می افشانید و نهال یا بوته گل را در باغ می نشانید؛ اما چه کسی رنگین کمان هزار رنگ و امواج پیاپی عطر را در سیب سرخ و گل محمدی می افروزد و روانه می کند؟ همان تفاوت صورت و معنی.
أَفَرَأَيْتُم مَّا تَحْرُثُونَ * أَأَنتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ
(واقعة /۶۳ و ۶۴)
آیا آنچه را کشت می‌کنید، ملاحظه کرده‌اید؟ آیا شما آن را [بی‌یاری ما] زراعت می‌کنید، یا ماییم که زراعت می‌کنیم؟ ( فولادوند)
فولادند در ترجمه خود بین حرث و زرع تمییزی قائل نشده است. در ترجمه آیت الله ناصر مکارم شیرازی هم این نارسایی وجود دارد: « آیا شما آن را می‌رویانید یا ما می‌رویانیم؟!» همین تعبیر در دیگر ترجمه ها تکرار شده است. واژه های حرث و زرع تکراری نیستند. ابوهلال عسکری در فروق اللغات حرث را به معنی افشاندن بذر در زمین و زرع را به معنای رویانیدن بذر تفسیر کرده است. (۹)
تفاوتی که در جمله فعلیّه « أَأَنتُمْ تَزْرَعُونَهُ» و جمله اسمیه «أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ» در آیه دیده می شود. از این جهت شایسته تامل است که امر زرع امری پیوسته است. در حالی که امر حرث مثل دانه افشاندن موردی و مقطعی و موقتی است. مرادم از تآمل در باره آیه استفاده از همین نکته بود که مثانی کلید شناخت است و دو نزول دفعی و تدریجی با این نظریه سازگار است. و جلوه های نظریه را می توان در همین آیات با تامل در واژگان حرث و زرع شناسایی کرد.
.


پی نوشت:

*
(۱) صحیفه امام خمینی، جلد ۲۱ ص ۳۹۵

(۲) امام روح الله خمینی، تفسیر سوره حمد، قم، انتشارات جامعه مدرسین، ص ۴۳ تا ۴۵
(۳) دلیل المیزان فی تفسیر القرآن، علامه سید محمد حسین طباطبایی، تالیف الیاس کلانتری ، ترجمه عباس ترجمان. قم، دارالکتاب الاسلامی بی تا، ص ۲۲۲ تا ۲۲۹
(۴) ایت الله شیخ نعمت الله صالحی نجف ابادی، حدیث های خیالی در تفسیر مجمع البیان به همراه چهار مقاله تفسیری، ویراستار احمد کوشا، تهران، انتشارات کویر، ۱۳۹۰ ص ۳۰۹ تا ۳۴۸
(۵) صدرالمتالّهین شیرازی، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، الجزء الثانی من السفر الاول، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۹۸۱ ص ۲ تا ۵۴
(۶) صدرالدین محمد به ابراهیم الشیرازی، اسرارالآیات، با مقدمه و تصحیح محمد خواجوی، تهران، انجمن حکمت و فلسفه ایران، ۱۳۹۰ ص ۱۲ تا ۲۰
(۷) محمد هادی معرفت، التمهید فی علوم القرآن، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، ۱۴۳۲/۲۰۱۱. الجزء الاول، ص ۱۴۰ تا ۱۵۵
(۸) صدرالمتالّهین محمد بن ابراهیم الشیرازی، تفسیر القرآن الکریم، تصحیح محمد خواجوی، قم، انتشارات بیدار، ۱۳۶۶ جلد ۶ ص ۲۴
(۹) ابوهلال العسکری، الفروق اللغویة ، ص ۱۸۱
Shiaonlinelibrary.com

*
روزنامه اطلاعات شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳
Https://t.me/maktuob

مكتوب

23 Nov, 16:33


علامه طباطبایی که به روایت شهید آیت الله مرتضی مطهری تفسیر المیزان را در حالتی الهام گونه نوشته است. نظریه نزول دفعی و تدریجی را به صورت های مختلف تبیین کرده است. پاسخ برخی از نقد ها هم در مطالب ایشان به روشنی دیده می شود. علامه طباطبائي در تفسیر المیزان ۱۱۵ مبحث متمایز قرآنی را مطرح کرده اند. (۳)
این مباحث در یک ذهن منسجم و هماهنگ سامان داده شده است. انسجام و هماهنگی و هارمونی که در حقیقت جلوه ای از قرآن مجید است که در آینه ذهن مصفّا و قلب مطهّر علامه تجلی کرده و بر قلم ایشان جاری شده است.
بحث مقدم بر نزول دفعی و تدریجی قرآن کریم، سخن از دو روایت و یا دیدگاه و یا تفسیر از قرآن و فرقان است. منتقدان نظریه علامه طباطبایی به این موضوع بسیار مهم و دقیق که در واقع بنیاد نظریه دو نزول یر آن مبتنی و متکی است، عنایت لازم را نداشته اند. به عنوان نمونه نعمت الله صالحی نجف آبادی در مقاله مفصل« دو نزول یا یک نزول برای قرآن!؟» (۴) توجهی و اشاره ای به این موضوع ندارند. می توان گفت که علامه طباطبایی در حقیقت نظریَه صدرالمتالّهین را شرح و بسط داده اند. نظریه صدرالمتالّهین شیرازی به تفصیل در موقف هفتم از بخش دوم از سِفْر سوم اسفار در پانزده فصل تبیین شده است. (۵)
افزون بر این بحث بسیار لطیف و جامع در اسفار، صدرالمتالهین در تفسیر قرآن خود و به ویژه در کتاب « اسرارالآیات» به این موضوع پرداخته و سخن را تمام کرده است. (۶)
البته نمی توان بر فضل تقدم امام فخر رازی چشم پوشید. او درواقع در باره دو نزول نظر داده است. اما در کارگاه معماری ذهن درخشنده و روشنگر صدرالمتالّهین، آن «نظر» به «نظریه» تبدیل شده است. نقد آیت الله نعمت الله صالحی نجف آبادی و نیز آیت الله محمد هادی معرفت در دامنه نقد و ردّ «نظر» محدود مانده و نشانی از نقد «نظریّه» را نمی توان مشاهده کرد.(۷) در نقدِ نقد به این موارد بیشتر تامل می کنم.
اگر این نظریه را بپذیریم که می توان برای قرآن مجید دو شآن و یا حیثیت از لحاظ کیفیت نزول قائل بود؛ «قرآن » اشاره به حیثیت اول یعنی مرتبت «روح قرآن» که به منزله عقل بسیط و عالم امر است. با مرتبت «فرقان » که به منزله عقل نفسانی و تفصیل و جداکننده است. در این صورت این پرسش بسیار مهم باقی می ماند که آیا قرآن در نزول دفعی بر قلب پیامبر نازل شده است یا اینکه این نزول به بیت المعمور( در معنای مکانی آن جایی در آسمان چهارم و یا کعبه بیت الله الحرام به روایت نعمت الله صالحی نجف آبادی) بوده است. بدون توجه به این بحث دقیق و لطیف نمی توان از نزول دفعی سخن گفت و یا آن را مردود شمرد.
به نظرم وجه تمایز میان قرآن و فرقان توسط صدرالمتالهین شیرازی به روشنی تبیین شده است. نکته بسیار جذاب در بحث ایشان مبتنی بودن بحث بر نظریه تلائم یا پیوستاری «قرآن ،برهان،عرفان» است. نظریه هم مبنای روشن برهانی و فلسفی دارد. هم بیان روشن عرفانی و نیز متکی بر آیات قرآن است. پیش از بررسی نظریه صدرالمتالهین شیرازی مناسب است به این نکته اشاره کنم. او کتاب هایش را در حالتی از سرمستی و الهام و شور ربانی خرد ناب نوشته است. شبیه حالتی که خواجه حافظ شیرازی غزل های عرشی را سروده است و:
کس ندیدست ز مشک ختن و نافه چین
آنچه من هر سحر از باد صبا می بینم!
یا مولانا جلال الدین بلخی قیومی غزلیات شمس و برخی فرازهای ربانی مثنوی را سروده است.
قطره دانش که بخشیدی ز پیش
متصل گردان به دریاهای خویش!
در جلد ششم تفسیر صدرالمتالّهین شیرازی در نقد کسانی که به ظواهر و قشر قرآن دلبسته اند، نوشته است: « المحرومین من شراب المعرفة من کآس قرآن المبین!»
کسانی که از نوشیدن شراب معرفت از جام قرآن تابنده محروم مانده اند!(۸) شراب معرفت همان روح قرآن و قرآن در مقام حقیقت بسیط و عقل الله است. همان برقی که از منزل لیلی می درخشد! همان دریافت آهی که در آبان سال ۱۳۶۳، درست چهل سال پیش بر سر در رواق مرقد داتا گنج بخش علی هجویری در لاهور دیدم. گنج همین بیت بود:
راهی که زاهدان به هزار اربعین رسند
مست شراب عشق به یک آه می رسد!
هزار اربعین می تواند نماد صورت گرایی باشد و مست شدن از قدح های صُوَر، و آن «آه»‌ که فاصله ها را می سوزاند نشانی از ورود به جهان راز و تماشای تماشاگه راز. قرآن جام شراب است، یعنی انسان را از مرتبت ظاهر پرواز می دهد. او را از خویش برون می برد. به عالم معنی و باطن سیر می دهد و: « معنی ان باشد که بستاند تو را!» البته نسبت شراب قرآن با الفاظ آن شاید شبیه همان تمثیل درخشنده شهید منصور حلاج يا صاحب بن عبّاد و یا شیخ شهید سهروردی باشد. این شعر به هر سه آنان نسبت داده شده است:
رقَّ الزجاجُ وَرَقَّت الخمرُ
وَتشابها فَتَشاكل الأَمرُ
فَكَأَنَّما خمرٌ وَلا قَدحٌ
وَكَأَنَّما قَدحٌ وَلا خمرُ

مكتوب

23 Nov, 16:33


میناگری قرآنی
(۲۸)
مقدمه دهم:
(۱)
نظریه صدرالمتالّهین شیرازی
سید عطاء الله مهاجرانی

تعبير مولی محسن فيض كاشانی در باره نزول قرآن مجید بر قلب پیامبر اکرم (ص) شایسته تآمل بیشتری است. انزال قرآن مجید بر این دل پاک ممکن است به «نزول دفعی» تفسیر شود. از این نزول به « کشف تامّ محمدی» نیز تعبیر شده است. واژه «کشف» آن هم با صفت «تامّ» حاکی از حالت و مقامی متفاوت از شنیدن با گوش و یا دیدن با چشم و یا درک عقلانی این جهانی است. بارقه ای الهی بر جان پیامبر می تابد. این بارقه رنگ زمان و مکان و لفظ و معنای ظاهری ندارد. حافظ این معنا و مفهوم را تفسیر و تصویر کرده است:
بی خود از شعشعه پرتو ذاتم کردند
باده از جام تجلی صفاتم دادند
چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی
آن شب قدر که این تازه براتم دادند
مقام بی خودی از پرتو شعشعه ذات، فراتر از جهان صورت و ظاهر است. می توان گفت در بیان حافظ مرتبت نزول دفعی، «بی خودی از شعشعه پرتو ذات» و نزول تدریجی، «با خودی از نوشیدن باده از جام تجلی صفات» است.

ابن عربی در تفسیر آیات ابتدای سوره الاعراف به این موضوع پرداخته و تفسیر روشنی از مقام قلب رسول اکرم (ص) و نزول قرآن مجید بیان کرده است. به روایت او « عرش الرحمان» قلب پیامبر است.امام خمینی از این مقام اینگونه روایت کرده است: « قرآن کریم از مقام شامخ احدیت به کشف تامّ محمدی تنزل کرد.» (۱) در تفسیر سوره حمد امام خمینی این موضوع را با بیانی روشن تر مطرح کرده اند:

« قضیه قضیه ادراک عقلی نیست. قضیه برهان نیست. قضیه مشاهده است. آن هم مشاهده غیبیه… قرآن الفاظ نیست. از مقوله اعراض نیست.» (۲)
وقتی قرآن در این منزلت از مقوله اعراض و زبان و الفاظ فراتر می رود؛ نزول آن بر قلب به معنای نزول حقیقت قرآن و یا روح قرآن است. این مفهوم یا تمیز دوگانه روح و حقیقت قرآن و نیز الفاظ قرآن و صورت بندی ظاهر آن از دید منتقدان نظریه نزول دفعی و تدریجی مغفول مانده و یا انکار شده است.

مكتوب

23 Nov, 10:52


یسرائیل کاتز، وزیر دفاع جدید هم متعهد شده که ارتش تا دستیابی به تمام اهداف اسرائیل به جنگ ادامه خواهد داد. کاتز گفته: «ما هیچ آتش‌بسی برقرار نخواهیم کرد، پای خود را از روی گاز برنخواهیم داشت و به هیچ ترتیبی که شامل دستیابی به اهداف جنگ نباشد، اجازه نخواهیم داد.» او این اهداف را «خلع سلاح حزب‌الله، بیرون راندن آن از رودخانه لیطانی و مهم‌تر از همه، ایجاد شرایط برای ساکنان شمال اسرائیل برای بازگشت سالم به خانه‌های خود» برشمرد. این اظهارات تنها چند روز پس از آن بیان شد که کاتز ادعا کرد که «اسرائیل حزب الله را در میدان نبرد شکست داده است»!
برخی رسانه های عبری هم از اقدامات رژیم صهیونیستی برای خالی سازی جنوب لبنان از سکنه و ایجاد منطقه حائل در آن خبر دادند.
به این ترتیب، تکلیف برخی نکات مهم اختلافی مربوط به پیشنهاد آمریکا برای آتش‌بس، همچون آزادی دفاع از خود (اسرائیل) و آزادی عمل و حق حمله به حزب‌الله حتی پس از توافق آتش‌بس و ترسیم مرزها و اعضای کمیته نظارت بر اجرای آتش بس همچنان محل مناقشه است. لبنان با رد موارد فوق، تاکید کرده مرزها اساسا ترسیم شده است. خواسته طرف لبنانی حفظ حاکمیت لبنان، حفظ مرزهای بین‌المللی آن و بازگردادن آوارگان به روستاهای محل سکونت خود، و اجرای قطعنامه‌ ۱۷۰۱ بدون شروط و مفاد جدید است. لبنان با حضور آلمان و بریتانیا در کمیته نظارت مخالف است، در حالی که اسرائیل نسبت به حضور فرانسه ابراز مخالفت کرده است.
شیخ «نعیم قاسم» دبیرکل حزب‌الله لبنان هم در آخرین سخنانش در ۲۰ نوامبر (۳۰ آبان) تأکید کرده که «آتش‌بس به پاسخ اسرائیل به توافق پیشنهادی بستگی دارد. ما تحت دو سقف مذاکره می‌کنیم: توقف جنگ و حفظ حاکمیت لبنان. به این معنا که دشمن اسرائیلی حق ندارد حقی را نقض کرده، بجنگد و حتی یک ساعت تحت هر عنوانی وارد خاک لبنان شود.» شیخ نعیم قاسم با تاکید بر اینکه «حزب‌الله در میدان باقی خواهد ماند، چه مذاکرات موفقیت‌آمیز باشند، چه نه»، اعلام کرد: «ما دو نبرد را پشت سر گذاشتیم؛ نخست حمایت از غزه و دوم مقابله با تجاوز اسرائیل علیه لبنان؛ تلاش کردیم ضمن پشتیبانی از غزه، شرایط لبنان را نیز مدنظر قرار دهیم.» 
با توجه به اظهارنظرهای طرف لبنانی، ملاحظات حزب‌الله و دولت لبنان درباره توافق پیشنهادی، هماهنگ شده و مقامات لبنانی و حزب‌الله صریحا مخالفت خود را با هرگونه شرطی که حاکمیت لبنان را نقض کند، اعلام کرده‌اند.
حزب‌الله حاضر نیست بند مرتبط با «آزادی عمل اشغالگران» در لبنان و «نظارت رژیم صهیونیستی و آمریکا در جنوب لبنان» را وارد هرگونه توافق حل و فصل کند. حزب‌الله حاضر به اضافه شدن اصلاحیه‌ای به قطعنامه ۱۷۰۱ نیست و خواهان اجرای فوری توافق بعد از موافقت طرفین است. رئیس پارلمان لبنان هم گفته در پیشنهاد توافق آتش‌بس هیچ بندی در مورد آزادی تردد ارتش این رژیم در لبنان و استقرار نیروهای چند ملیتی یا غیر آنها در این کشور مطرح نشده است.
قابل ذکر است که اسرائیل اززمــان صدورقطعنامــه۱۷۰۱درســال۲۰۰۶، چهل هزار بار این قطعنامه را نقض و به حریم زمینی و هوایی و دریایی لبنان تجاوز کرده اســت. برای همین نمی شود نسبت به تعهد اسرائیل نسبت به اجرای قطعنامه یا عدم نقض آن بعد از امضای توافق آتش بس بین طرفین هم امیدی داشت.
در حالی که فرستاده ویژه آمریکا از حصول پیشرفت در مذاکرات آتش‌بس صحبت کرده، نسبت به موفقیت این مذاکرات، تردید است و شواهد حکایت از آن دارد که آتش بس در لبنان همچنان دور از دسترس است. به رغم اظهارات خوش بینانه مقامات لبنانی و فرستاده ویژه رئیس جمهور آمریکا، اظهارنظری از سوی نخست وزیر اسرائیل پس از ملاقات او با فرستاده ویژه بایدن نشده و هوخشتاین بدون دستیابی به توافقی منطقه را به سمت واشنگتن ترک کرده است.
با صدورحکم بازداشت نتانیاهو در دادگاه کیفری بین المللی به اتهام ارتکاب جنایت های جنگی و جنایت علیه بشریت در غزه و سلب مشروعیت از او برای امضا و اجرای یک توافق آتش بس، از یک سو و پایان ریاست جمهوری بایدن تا کمتر از دو ماه دیگر، بسیار بعید است که آتش بسی در این نزدیکی ها در دوران ریاست بایدن و با طرفیت نتانیاهو تحقق یابد.
روزنامه اطلاعات، سوم آذر ۱۴۰۳.

https://www.ettelaat.com/news/72627
Https://t.me/maktuob

مكتوب

23 Nov, 10:52


آتش بس لبنان؛ قریب یا بعید؟
جمیله کدیور
در حالی که با سفر آموس هوخشتاین، فرستاده ویژه جو بایدن، به بیروت و تل آویو و گفتگو با مقامات دو طرف پیرامون آتش‌بسی مبتنی بر پیشنهاد آمریکا، تلاش‌ها برای برقراری آتش‌بس میان حزب‌الله و اسرائیل به جریان افتاد، آمریکا در ۲۰ نوامبر (۳۰ آبان) قطعنامه پیشنهادی ۱۰ عضوغیر دائم شورای امنیت برای برقراری «آتش‌بس فوری، بدون قید و شرط و دائمی» در غزه را وتو کرد. این چهارمین مرتبه بود که آمریکا با استفاده از حق وتو، مانع تصویب قطعنامه آتش‌بس در غزه می شد. به موازات این دو اتفاق، سنای آمریکا هم در ۲۱ نوامبر (اول آذر) سه پیشنهادی را که توسط برنی سندرز، سناتور مستقل، و تعدادی از دموکرات های منتقد در مورد جلوگیری از فروش گلوله‌های تانک، عدم فروش خمپاره و کاربرد تسلیحات آمریکایی از سوی اسرائیل به سنا ارائه شد، رد کرد. دولت بایدن که با جلوگیری از فروش تسلیحات به اسرائیل به شدت مخالف است، به نمایندگان دموکرات مجلس سنا علیه این پیشنهادات فشار وارد آورده بود. همه این اقدامات پس از آن صورت گرفت که با پایان مهلت سی روزه دولت بایدن به نتانیاهو برای بهبود وضعیت غیرنظامیان در غزه، اعلام شد اسرائیل قوانین آمریکا را در زمینه کمک های بشردوستانه به غزه نقض نکرده است. وزارت دفاع و وزارت امور خارجه ایالات متحده در۱۶ اکتبر(۲۵ مهر) به اسرائیل هشدار داده‌ بودند که اگر وضعیت انسانی در غزه طی ۳۰ روز بهبود نیابد، ممکن است ارسال کمک‌های نظامی به این کشور متوقف شود، که این اتفاق هم نیافتاد.
هوخشتاین که بارها به لبنان و اسرائیل سفر کرده و طرح‌هایی هم برای حل اختلافات دو طرف قبل از آغاز عملیات چند لایه اسرائیل در ۱۷ سپتامبر و بعد از آن پیشنهاد کرده بود، بعد از شروع عملیات چند مرحله ای اسرائیل و انفجار پیجرها و حمله به وسایل ارتباطی و فرماندهان نظامی و رهبران سیاسی و کادرهای عادی حزب الله، سفرهایش به لبنان متوقف شد. انگار آمریکا، مترصد فرصت بود تا اسرائیل تا جایی که امکان دارد، لبنان و حزب‌الله را هدف قرار دهد و تضعیف کند. با فرسایشی شدن جنگ و احیای دوباره قدرت حزب الله و حملات متقابل حزب الله به قلب اسرائیل و نه فقط مناطق مرزی، فرستاده ویژه آمریکا مجدد راهی منطقه شد و به گفته سازمان رادیو و تلویزیون اسرائیل، هوخشتاین، اسرائیلی‌ها و لبنانی‌ها را تحت فشار قرار داده و به آنها گفته بود زمان دستیابی به توافق فرا رسیده است. در چنین بستری، هوخشتاین، با پیشنهاد جدیدی از سوی آمریکا برای برقراری آتش بس بین لبنان و اسرائیل وارد منطقه شد تا در آخرین هفته های ریاست جمهوری بایدن بتواند دستاوردی برای او کسب کند.
بر اساس رسانه های اسرائیل، پیشنهاد مزبور شامل تعهد هر دو طرف (اسرائیل و حزب الله) به قطعنامه ۱۷۰۱ شورای امنیت و در عین حال تضمین حق دفاع از خود (برای اسرائیل)، عقب‌نشینی حزب‌الله به سمت شمال رودخانه لیطانی، استقرار ارتش لبنان و نیروهای حافظ صلح سازمان ملل در جنوب آن جهت کنترل این منطقه، ممانعت از ایجاد مجدد مواضع حزب‌الله و منع انتقال تسلیحات از سوریه برای حزب‌الله است.
در این پیشنهاد آمده است که پس از توافق آتش‌بس، ارتش اسرائیل ظرف ۷ روز از جنوب لبنان خارج و ارتش لبنان جایگزین آن می‌شود و آمریکا و کشور دیگری بر این روند خروج نظارت خواهند کرد. براساس این پیشنهاد، هرگونه فروش سلاح به لبنان یا تولید آن در داخل، تحت نظارت دولت لبنان خواهد بود و ظرف ۶۰ روز پس از امضای توافق آتش بس‌، لبنان باید هر گروه نظامی غیر رسمی در جنوب لبنان را خلع سلاح کند و بر از بین بردن تأسیسات غیر رسمی تولید سلاح نظارت داشته باشد.
هوخشتاین پس از دیدار با مقامات لبنان و اسرائیل تاکید کرده که مذاکراتش سازنده بوده و در مذاکرات آتش‌بس پیشرفت حاصل شده است. البته مشابه این خوش بینی کاذب، در دورهای مکرر قبلی مذاکرات آتش بس غزه هم بین طرف های گفتگو کننده در قاهره و دوحه وجود داشت و از سوی آمریکا به افکار عمومی تزریق می شد.
با توجه به فرسایشی شدن جنگ، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی برای کاهش فشارزیادی که بر سربازان ذخیره ارتش وارد شده، در ظاهر، با پایان جنگ لبنان موافقت کرده بود؛ البته با شروط خودش برای حفظ حق آزادی عمل در لبنان. نتانیاهو اخیرا گفته بود: «مهمترین چیز، معامله‌ای که روی کاغذ نوشته می‌شود، نیست. حتی اگر سندی وجود داشته باشد، هر چند درخور و معتبر، باید امنیت ما در شمال تضمین شود. تا آن زمان به طور سیستماتیک عملیات علیه حملات حزب‌الله ادامه خواهد داشت. حتی اگر آتش بسی وجود داشته باشد، هیچ کس نمی‌تواند آن را تضمین کند. واکنش ما، یک واکنش پیشگیرانه، یک واکنش در پی حمله و تلاش برای ممانعت از تقویت حزب‌الله در آینده است. ما اجازه نخواهیم داد حزب‌الله به وضعیتی که در ۶ اکتبر ۲۰۲۳ داشت، بازگردد.»

مكتوب

22 Nov, 23:01


درنگ
فروپاشی جهان!؟
سید عطاءالله مهاجرانی
این عنوان ممکن است مبالغه آمیز به نظر برسد: فروپاشی جهان! اما می توان برای آن تفسیری دست کم از دیدگاهی جستجو کرد. چهارشبه شب ۳۰ آبان ماه برغم موافقت ۱۴ عضو دائم و موقت شورای امنیت سازمان ملل، از جمله هم پیمانان آمریکا یعنی انگلستان و فرانسه، آمریکا پیش نویس قطعنامه آتش بس بدون شرط و دائمی در غزه را ( برای چهارمین بار در یک سال اخیر) وتو کرد. گویی این همه بمباران که با حجم تخریب بمب های اتمی امریکا در هیروشیما و ناکازاکی قابل سنجش است. کشته شدن نزدیک به پنجاه هزار نفر به ویژه کودکان که روی به زندگی داشتند؛ هنوز بسنده نیست. چون اسرائیل به اهدافش نرسیده است. اگر نام این رخداد فروپاشی نیست چیست؟
سال ها پیش در سال ۱۳۸۸ کتابی از امین معلوف نویسنده ممتاز لبنانی- مسیحی با عنوان: « اختلال العالم» منتشر شد. از حسن اتفاق این کتاب را من در بیروت در همان سال ها از کتابفروشی انطونی خریده بودم. امین معلوف گرچه رمان نویس است. اما همواره نگاهی ویژه به جهان و نیز منطقه غرب آسیا داشته و دارد. این نگاه ویژه هم در رمان های او پیداست مثا رمان « التائهون» که روایت انسان های سرگشته نه تنها در لبنان بلکه در حقیقت جهان را روایت کرده است. قهرمان داستان نامش «آدم » است و همه ما می توانیم تصویری یا مصداقی از همان آدم باشیم! با همان تجربه جنگ و برهم خوردن نظام ارزشها و بر باد رفتن سنت هایی که به عنوان چفت و بست قوام جامعه به شمار می آمد. و البته تجربه جنگ. جنگ های محلی و داخلی، مثل جنگ داخلی ۱۵ ساله در لبنان از سال ۱۹۷۵ تا ۱۹۹۰ و نیز تجربه مهاجرت و اوارگی. آوارگی جسم و مهمتر از آن آوارگی روح. اسماعیل خویی شاعر ایرانی واژه ترکیبی تلخی ساخته بود برای بیان محل زندگی اش: «بیدرکجا»
در این جهان مختلّ و فروپاشیده، نه دموکراسی وجود دارد و نه حقوق بشری و نه منشوری و نه اخلاقی و ارزش های انسانی و نه تعهدی و وجدانی. منظورم مردم جهان نیست که ما هر روز و ساعت شاهد حمایت آنان از فلسطین و مردم لبنانیم. مرادم «نظم جهانی» است. این نظم با یک جهان فروپاشیده معنی پیدا می کند. هرجا هم که سخن از سازش و آتش بس به شکل رسمی از سوی امریکا مطرح می شود. یقیناً طرح فریب است. مگر آمریکا و فرانسه در عالیترین سطح به ایران وعده ندادند که اگر در باره شهادت اسماعیل هنیه دست نکهدارد و اقدامی صورت ندهد؛ آنها در باره آتش بس در غزّه اقدام می کنند. طرح فریب بود. مگر هوکشتاین نماینده آمریکا که در واقع نماینده اسرائيل و حافظ منافع اسرائیل است به لبنان نمی رود و از آتش بس سخن نمی گوید؟ آتش بس یعنی اعمال و دیکته شرایط اسرائیل که دیکر به صراحت می گوید که به قطعنامه ۱۷۰۱ هم پای بند نیست. می گوید در جنوب لبنان که آن را شمال اسرائیل می خوانند! تا نهر لیطانی اصلا لبنانی ها نبایست حضور داشته باشند. نوار کمربندی سیاه! می گویند هر وقت و در هر جای لبنان به هر نحوی اسرائیل احساس خطر امنیتی کند می تواند اقدام کند و این اقدام قانونی است. مثل هم اکنون که آسمان لبنان در اختیار ارتش اسرائیل است و هر شهری و هر جایی را بخواهند بمباران می کنند. در چنین جهانی تنها پناه ملت ها و کشورهای مستقل و آزاده « قدرت نظامی و امنیتی» و البته ساماندهی قدرت اقتصادی است. اگر کشور ما توانایی های نظامی کسب نکرده بود. تردید نکنید که سرنوشتی مثل اشغال افغانستان و یا اشغال عراق و یا دست کم اشغال بخشی از سرزمین و غارت منابع ملی همانند سوریه سرنوشتمان شده بود. از هماهنگی دیپلماسی و میدان بسیار سخن گفته شده است. در این شرایط فروپاشی جهانی و درندگی آمریکا و اسرائیل به نظرم مرکزیت با میدان است.
*
روزنامه اعتماد، شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳
Https://t.me/maktuob

مكتوب

19 Nov, 21:23


کتاب در همین یک سال از زمان نشر به دیگر زبان ها از جمله ایتالیایی و یونانی ترجمه شده است. رمان جهانی است! اقتباسی بسیار هوشمندانه و موفق از سبک و معماری دقیق و فنی رمان مرشد و مارگریتا نوشته میخائیل بولگاکف است. بعد از رمان امیل حبیبی «المتشائل» که آن را با عنوان «خوش خیال بد اقبال» ترجمه کرده ام. توسط انتشارات امید ایرانیان منتشر شده است؛ رمان باسم خندفجی موضوع هویت فلسطینی و هویت جعلی که صهیونیسم می خواهد القاء و یا دیکته کند. هنرمندانه و عمیق و پیچیده در این رمان روایت شده است. باسم خندفجی این رمان را در زندان نوشته است. امضای پایان نگارش رمان در زندان جلبوع الکولونیالی ۹ تشرین(اکتبر) ۲۰۲۱ است. این رمان را در همین شب های بیروت می خوانم و گزارشی از آن را برایتان می نویسم. امیدوارم رمان توسط مترجم زبان دانِ دانایی به فارسی ترجمه شود. نه مترجمانی که هرگاه جمله ای را یا عبارتی را یا واژه ای را یا اصطلاحی را نمی فهمند،‌از آن صرف نظر می کنند. شاهد!؟ کشته از بس که فزون است کفن نتوان کرد!
۳-اولاد الغیتو، اسمی آدم ، نوشته الیاس خوری. انتشارات دارالاداب چاپ سوم ۲۰۲۳، چاپ نخست رمان در سال ۲۰۱۶ منتشر شده است. الیاس خوری یک ماه پیش در گذشت. او یکی از بزرگترین رمان نویسان لبنان و جهان عرب و جهان بود. رمان « باب الشمس » او که به بیش از پنجاه زبان ترجمه شده است. به تمام معنی یک رمان جهانی است.
۴- موت سریر رقم ۱۲ نوشته غسان کنفانی، ناشر الاهلیة ۲۰۲۲
۵- رجال فی الشمس. نوشته غسان کنفانی، ناشر الاهلیة ۲۰۲۴
این رمان کوتاه غسان کنفانی که موساد در سال ۱۹۷۲ هنگامی که غسان کنفانی ۳۶ ساله بود او را در بيروت ترور کرد، اگر نگویم از رمان بیگانه آلبرکامو بهتر است. چیزی کم ندارد. درد و حسرتی در رمان موج می زند که بی نظیر است. این رمان را که ۱۰۸ صفحه است ۰صفخات بیست سطری و فونت درشت!) امشب می خوانم. فردا برایتان می نویسم!
در بخش کتاب های سیاسی و خاطرات:
۱- النکبةُ المُسْتَمَرّة، نوشته الیاس خوری، دارالآداب ۲۰۲۴. کتاب مجموعه ای از مقالات و سخنرانی های الیاس خوری با مرکزیت موضوع فلسطین است. عالی است!
۲-مذکرات انیس نقاش، اطفال و اقدار، ناشر بیسان، ۲۰۲۲ کتاب ۷۵۱ صفحه است. با انیس نقاش دوست بودم. آخرین دیدارمان بعد از استیضاح در رستوران گردان برج سپید در خیابان پاسداران بود. دیدار خانوادگی بود. مهمان انیس بودیم. غذا هم خوراک بلدرچین! اولین و آخرین باری بود که بلدرچین خوردم. وقتی کتاب استیضاح منتشر شد و کاکای عزیز سید محمود دعایی هر چند روز یک بار چک حق التالیف کتاب را که با تیراژ پنج هزار و ده هزار هر هفته تجدید چاپ می شد. با خنده و شوخی به من می داد و می گفت: «خدا جد و آباد استیضاح کنندگان را بیامرزد. کتابفروشا میان جلو روزنامه کتاب استیضاح می خواهند و می برند!» به صرافت افتادم که دور از مروت و انصاف است استیضاح کنندگان عزیز را به خوراک بلدرچین در رستوران گردان برج سفید دعوت نکنم! روزی به شوخی- نیمه جدی پیشنهاد را با مرحوم سید علی اکبر موسوی حسینی اخلاق در خانواده ( ۱۳۹۷- ۱۳۱۸ خورشیدی) مطرح کردم. نسخه ای از کتاب را به ایشان تقدیم کردم. گفت: «می خواهی چند نفر از ما را سکته بدهی!»
۳-سمیر القتطار قصتی، روایة وثائقیة، حسان الزین، دارالساقی ۲۰۱۱
دنبال کتاب «من جمر الی جمر» نوشته منیر شفیق بودم. تمام شده بود. گفت دفتر ناشر کتاب در الحمراء، یکی از خیابان های فرعی الحمراء است. نشانی داد. رفتیم. دفتر نشر «مرکز الدراسات الوحدة العربیة» در حال اسباب کشی بودند. کارتن های نیمه باز کتاب و فایل ها گوشه و کنار دیده می شود. در همان حال و هوا نسخه ای از کتاب منیر شفیق را با پوشش پلاستیک برایم آوردند. پوشش سفت و سخت بود. باز کردم. صفحات را چک کردم. افتادگی نداشت!
پی نوشت:
*
(۱) سید عطاءالله مهاجرانی. داستان انسان، سبک زندکی و سلوک سید محمود دعایی، تهران، انتشارات اطلاعات، ۱۴۰۳ ص۲۴۰-۲۴۱
*
روزنامه اعتماد، چهارشنبه ۳۰ آبان ۱۴۰۳
Https://t.me/maktuob

مكتوب

19 Nov, 21:23


برای فلسطینی ها آن ترانه همانند ربنای شجریان برای ماست!
اکنون فیروز دارد ترانه پر لطف «سلونی عنی الناس» را می خواند. این ترانه را او بیش از پنجاه سال پیش خوانده است. داستان ترانه بماند! گوش می کنم. چشمم به عیون است! اصلا اشتهاء ندارم. بر خلاف همان درویشی که به روایت عبید زاکانی، وقتی از او پرسیدند از مال دنیا چه داری؟ گفته بود : «فقط اشتهاء! » حالا در این حال و هوای بیروت همین اشتهاء را ندارم. تصویر کودک کنار خیابان ساحلی، نوازش موهایش توسط مادر و بوسه مادر بر موی افشان دخترک، مثل تابلو زنده در برابرم ایستاده است. طبیعت بی جان نیست. آوای فیروز فضا را پر کرده است.:
لا فانی اللیل و طفی قنادیلی
و لا تسآلینی کیف استهدیت؟
کان قلبی لعندک دلیلی!
شب تمام نمی شود. فانوس هایم خاموش شدند. از من مپرس چگونه به سوی تو خواهم آمد. قلبم راهم را به سوی تو نشان می دهد…
خبرنگار ژاپنی می خواهد برود. تاکو او جی از من پنجسال کوچکتر است. اما بیست سالی بزرگتر می زند. پای راستش را روی زمین می کشد. عصا به دست دارد. با تکیه بر عصا آهسته گام بر می دارد. گویی جای پا را می سنجد و گام بر می دارد. جلیقه نیلی- لاجوردی رنگ شش جیب خبرنگاری دارد. دور بین فوجی ایکس ام فایو به گردنش آویخته، بند دور بین و عینک در هم شده اند. می گویم موافقی با هم قهوه ای بنوشیم. در همین لابی هتل یا کافی شاپ های همین نزدیکی ها ، گفتگویی؟ اسم و عنوان و شماره تلفن مرا می گیرد. می گوید صبحها تا ساعت چهار بعد از ظهر در بیروت گشت و گذار می کند. بعد از ناهار مقاله روزانه اش را برای روزنامه اش می نویسد و شب هم چند ساعتی می رود کافی شاپ های دور و بر هتل پلازا کرون در همین خیابان الحمراء، برایش از سفرم به کیوتو می گویم و دوستی با راهب موریموتو و زیارت معبد دائوجی و مهمانی چای در خانه موریموتو که دخترش و عروسش با کیمونوی ژاپنی رقص سنتی چای را ساعتی نمایش دادند. گویی بهشت بود و آن چای هم ختامه مسک! در تمام طول مراسم چای راهب موریموتو در حالت نیایش بود. القصه این داستان ها در دل تنگ تاکی او جی اثر نکرد. دل همچو سنگش به روایت سعدی نگردید که بگردد آسیابی! فرصت نشد با او بنشینم و از تجربه اش بپرسم و از دید او به لبنان نگاه کنم. اما دو هفته دیگر که به لندن بر می گردم، گیرش می آورم! پوسته سفتش را که مثل نارگیل پشمالو و فولادین است با مدارا و محبت سوراخ می کنم! تلفنی بار ها با هم صحبت می کنیم. از تجربه اش برایم می گوید!
بعد از صبحانه ساعتی در خیابان الحمراء، قدم می زنم. قهوه خانه ها رونق گرفته اند. بیشتر مردان هستند. گاه خانمی هم یا دختران جوانی تک و توک در قهوه خانه ها نشسته اند. همچنان الحمراء، آکنده از اتوموبیل است. به زحمت می شود از خیابان عبور کرد. یا از لابه لای خودرو ها که به پیاده رو تجاوز مدام کرده اند، راهی به رهایی یافت. کتابفروشی آنطونی! این نام را می شناسم. در سفر هفت سال پیش به بیروت از شعبه دیگری از همین کتابفروشی در پاساژ بسیار شیک و بزرگی تعدادی کتاب خریده بودم. این بار شعبه انطونی درست کنار خیابان و نزدیک هتل ماست. طبقه اول بیشتر کیف مدرسه و لوازم التحریر است. زیرزمین، سالن بزرگ کتابفروشی است به زبان عربی و نیز انگلیسی. کتاب ها بسیار خوب سامان داده شده است. اول به سراغ بخش ادبیات و رمان می روم. به قیمت کتاب ها نیم نگاهی می اندازم. برچسب ها به دلار است! به نظرم قیمت ها مثل لندن است. البته در لندن هم من به ضرورت از آمازون کتاب را دست دوم خرید می کنم. رمان سه جلدی: « بیروت مدینة العالم» نوشته ربیع الجابر را بر می دارم. در ذهنم می زند که همین عنوان برای یادداشت های سفرم به بیروت مناسب است. در بخش رمان این کتاب ها را بر می دارم:
۱- بیروت مدینة العالم، نوشته ربیع الجابر. انتشارات دارالتنویر. سه جلد. چاپ چهارم ۲۰۲۴، اشاره ای به تاریخ چاپ اول کتاب در شناسنامه نشده است.
۲-قناع بلون السماء، نوشته نویسنده و شاعر و اسیر فلسطینی باسم خندقجی. برنده جایزه بوکر عربی، انتشارات دارآلاداب، چاپ هفتم سال ۲۰۲۴و چاپ اول ۲۰۲۳. خندقجی ( متولد ۱۹۸۳) از سال ۲۰۰۴ که ۲۱ ساله بود، تا کنون در زندان اسرائیل است. اما رمان انفجار امید و آرمان است! روایتی از: با دل خونین لب خندان بیاور همچو جام! وقتی به انتهای رمان می رسید و نور قهرمان داستان به سماء دختر زیبا و دانای فلسطینی می گوید: «تو هویت و امید و آرمان من هستی!» شمای خواننده که از درد و حسرت و تلخی رمان سرگیجه گرفته بودید ناگاه از شدت شور و شوق و شادی پرواز می کنید!

مكتوب

19 Nov, 21:23


بیروت، جهانی دیگر
بازار کتاب بیروت !
(۶)
سیدعطاءالله مهاجرانی
صلاح که برایم نیمرو درست کرده بود. خندان آمد کنار میزم و گفت: « سید عیونت سرد شد. اجازه هست ببرم برایت گرم کنم!» یادم رفته بود. داشتم و دارم شعر لیالی بیروت سروده خلیل الحاوی را می خوانم. تشکر می کنم. نیمروی سرد را می برد و گرم می آورد. احوال انسان همین است! به قول سعدی:
بگفت احوال ما برق جهان است
گهی پیدا و دیگر دم نهانست
در رستوران هر روز صبح آواز فیروز پخش می شود. من هم صدای تک خوانی فیروز و امّ کلثوم و پریسا را مثل شیر مادر حلال می دانم! به نظرم شیخ لبنانی هم نظرش مثل من است!اگر حلال نمی دانست لابد به متصدیان رستوران تذکر می داد. و یا می گفت کلینیکی باز کنند. «کلینیک ترک استماع صوت نسوان!» هر که به صدای فیروز و ام کلثوم گوش می کند؛ برود تا برایش نسخه بپیچند! برای ناهار و یا شام به رستوران نمی آیم. شام نمی خورم. می توان با ساندویچ خوش مزه نسبتا ارزانی داستان ناهار را تمام کرد. دوستان تدارک می کنند. به نحو احسن! صبحانه هتل مجانی است یعنی سر قیمت اتاق است. با صدای فیروز صبحانه انگار در کنار نهر شراب طهور بهشت است! فیروز اکنون در آستانه نود سالگی است. به دوستی گفتم کاش می شد با فیروز دیداری داشته باشم. خاطره امام موسی صدر با فیروز و تیم موسیقایی همراهش در قاهره ماورای تصور، بلکه خیال انگیزست! امام موسی صدر در قاهره بوده است. با خبر می شود که فیروز و گروهش، عاصی رحبانی ( همسر فیروز) و منصور رحبانی برای اجرای موسیقی در قاهره اند. برنامه تمام شده بود. امام موسی نامه ای برای فیروز می نویسد.« اگر زودتر با خبر شده بودم؛ در برنامه شما شرکت می کردم!» فیروز هم با گروهش به هتل محل اقامت امام موسی صدر می روند و در همان سالن لابی هتل برای امام موسی و دیگر مسافران و کارکنان هتل برنامه اجرا می کند. بدون شک ترانه «یا قدس، زهرة المدائن » فیروز که روانشاد سید محمود دعایی همواره بخش هایی از آن ترانه را با بغض و اشک از حفظ می خواند و از فیروز به عنوان خواننده ای اصیل و عفیف یاد می کرد. (۱) آن ترانه حماسی جزو میراث فرهنگی موسیقی مشرق زمین است.
الطفل في المغارة و أمه مريم وجهان يبكيان
لأجل من تشردوا
لأجل أطفال بلا منازل

«کودک (مسیح) در غار و مادرش مریم گریانند. برای آنانی که آواره شده اند. برای کودکانی که خانه ندارند…»

مكتوب

17 Nov, 11:29


https://www.instagram.com/p/DCeHDxwIbCt/?igsh=MWN4M3Axd2ZncXo4NA==

Https://t.me/maktuob

مكتوب

17 Nov, 11:29


جمیله کدیور

کتاب انتفاضه حماسه مقاومت فلسطين حاصل سفر ۳۳ سال قبل من به جنوب لبنان، زمانی که ۴۱۳ نفر از رهبران فلسطینی به مرج الزهور در جنوب لبنان تبعید شدند.
زمانی که به‌ عنوان‌ خبرنگار حوزه فلسطین به مرحوم حاج آقا دعایی پیشنهاد سفر به جنوب لبنان را دادم، با مخالفت ایشان مواجه شدم. بالاخره با مقاومت و درخواست مجدد ایشان موافقت کردند و راهی سفر شدم.
با نامه ای که از شهید فتحي شقاقی، رهبر جهاد اسلامی فلسطين تهيه کردم، جواز ورود به اردوگاه و دیدار و گفتگو با تبعید شدگان فلسطینی را پیدا کردم.
در این کتاب با تعداد زیادی از تبعید شدگان صحبت کردم. برخی در قالب مصاحبه در انتهای کتاب آمده و برخی در متن کتاب. اکثر قریب به اتفاق رهبران تبعیدی الان شهید شده اند.
این سفر بهترین سفر ی است که در میان سفرهای مختلفم به نقاط گوناگون داشته ام. چاپ اول کتاب۳۲ سال قبل در سال ۱۳۷۱ و چاپ دوم در سال ۱۳۷۵ منتشر شد. سال ها کتاب به دلیل فضای موجود چاپ مجدد نشد.
خوشحالم که چاپ سوم کتاب توسط انتشارات اطلاعات مجددا منتشر شده است.
دوستانی که علاقمند به درک مقاومت به طور عام، حماس و جهاد اسلامی فلسطین و حزب الله لبنان هستند، این کتاب روایت درجه اولي است که حاصل گفتگوهایم هم با رهبران و هم مردم عادی اردوگاه های فلسطینی در لبنان و سوریه است.
آن زمان ها تلفن همراه نبود که بشود فراوان عکس و فیلم گرفت. با دوربین کوچک همراهم تصاویری از زندگی تبعید شدگان گرفتم که تعدادی از آنها در کتاب استفاده شد.
در هفته کتاب و کتاب خوانی، این کتاب را از طريق توزيع انتشارات اطلاعات در سراسر کشور می توانید تهيه کنید.
https://www.instagram.com/p/DCeHDxwIbCt/?igsh=MWN4M3Axd2ZncXo4NA==

Https://t.me/maktuob

مكتوب

16 Nov, 16:32


نعمت‌الله صالحی نجف‌آبادی شرح مفصلی درباره بیت‌المعمور و نقد نظریه نزول دفعی نوشته‌اند. نهایتاً بیت‌المعمور را به خانه کعبه تطبیق داده‌اند؛ اما نگفته‌اند که نزول قرآن بر خانه کعبه چه معنای روشن و محصلی می‌تواند داشته باشد؟! بیت‌المعمور (خانة آباد) را «معمور» از حیث حج و طواف حاجیان خانه کعبه تفسیر کرده‌اند؛ اما سخن بر سر وحی و انزال قرآن به بیت‌المعمور است. چنان‌که بیت‌الحرام (خانه محترم) یا بیت العتیق (خانه کهن) معنای روشنی دارد؛ اما تطبیق بیت‌المعمور بر خانه کعبه از حیث نزول وحی، مفهوم نیست. اگر تفسیر فیض کاشانی را بپذیریم که بیت‌المعمور «قلب پیامبر(ص)» است، معنای روشنی می‌یابیم. چنان‌که در روایاتی از قلب پیامبر به «عرش رحمان» و از قلب مؤمن به عنوان «خانه خداوند» تعبیر شده است.                              ادامه دارد
پی‌نوشت‌ها:
۱. قرآن عقل الله، گفتگوهایی با استاد دکتر غلامحسین دینانی پیرامون قرآن کریم، کریم فیضی، تهران، انتشارات اطلاعات، ۱۳۹۶، ص۱۴۱  ۲. میر سیدشریف جرجانی، کتاب التعریفات، تصحیح ابراهیم الابیاری ،بیروت، دارالدیان للتراث، بی تا، ص ۲۱۲ و ۲۲۳
۳. نعمت‌الله صالحی نجف‌آبادی، حدیث‌های خیالی در تفسیر مجمع البیان، تهران، انتشارات کویر، ۱۳۹۰، ص۳۴۶
۴. امام فخر رازی، تفسیر مفاتیح الغیب، سورة البقرة، آیه ۱۸۵ (سایت التفسیر)
*
روزنامه اطلاعات، شنبه ۲۶ آبان ۱۴۰۳
Https://t.me/maktuob

مكتوب

16 Nov, 16:32


سوم: تمایز نزول به شکل «جملۀ واحده» و «نجوم» در تفسیر فخر بیان شده است. افزون بر این سه نکته بسیار مهم، نکته دیگری نیز با تأملی که درباره مفهوم «هدایت» در بخش دیگر آیه داشته است می‌توان از نکته چهارمی سخن گفت. «هُدًی لّلنَّاسِ و بَیِّنَاتٍ مِنَ ٱلهُدَی و ٱلفُرقان» از دو گونه هدایت سخن گفته شده است: هدایت نخست به شکل کلی است. هدایت دوم (بیّنات) مبتنی بر هدایت نخست است که «فرقان» روایتی از همین بینات است. به عبارت دیگر: «قرآن» هدایت کلی به سوی حق؛ و «فرقان» هدایت مبتنی بر بینات است. هدایت اول ارائه طریق است و بینات مبتنی بر ارائه طریق و در واقع ایصال الی المطلوب است. بدیهی است که نسبت قرآن و فرقان و نسبت هدایت به حق و هدایت مبتنی بر بینات همانند نسبت روح و عقل انسانی با اعضا و جوارح اوست. نسبت روح با حواس پنجگانه ظاهری و نیز باطنی انسانی. 
در صورت بندی دقیق فخر رازی این تمایز را این‌گونه بیان شده است: «القرآن هُدی فی نفسه، و مع کونه کذلک فهو أیضاً بینات من الهدی والفرقان»: یک جلوه قرآن همان هدایت کلی و فی نفسه است. جلوه دیگر بینات هدایت و فرقان است. خورشید که می‌تابد، نور کلی است؛ اما هر مکانی متناسب با ظرفیت و قابلیت خود از آن نور بهره می‌برد. به روایت جلال‌الدین بلخی:
چون به صورت آمد آن نور سره
شد عدد چون سایه‌های کنگره
از مهمترین و زیباترین نامهای قرآن مجید «نور » است. نام خداوند هم نور است. قرآن در نزول دفعی، همان نور است که بر قلب پیامبر(ص) می‌تابد و وجود او را تسخیر می‌کند. در مرتبه بعدی جلوه‌های همان نور است که در قالب آیات و سوره‌ها و متناسب با زمان و مکان و شأن نزول بر زبان پیامبر روایت می‌شود. در منزلت نور و نزول دفعی دیگر سخن از الفاظ و موارد جزئی مثل مجادله همان فرد با همسرش که در نقد شیخ مفید آمده است، مطرح نیست.
 در تفسیر «النکت و العیون» نوشتة ماوردی به همین تمایز اشاره شده است. ماوردی «هُدًی لِلنَّاس» را به معنای «رَشادً لِلنّاس» و «بَیِّنَاتٍ منَ الهُدَی و الفُرقان» به معنای احکام حلال و حرام و تمایز بین حق و  باطل تفسیر کرده است. «رَشاد» و «رُشد» از کلیدواژه‌های بسیار دقیق قرآن مجید است. گویی تبیین قله‌ای است که قرار است انسان کامل به چنان منزلتی دست یابد. حضرت موسی کلیم الله(ع) هنگامی که با بنده برگزیده خداوند که از علم لدنّی و رحمت الهی بهره مند بود، مواجه شد. از او خواست که وی را به مقام و منزلت «رُشد» برساند: «قال لَهُ موسی هَل أتَّبِعُکَ عَلَی أن تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمتَ رُشدا: موسی به او گفت:  آیا تو را ـ به شرط اینکه از بینشی که آموخته شده‌ای به من یاد دهی ـ پیروی کنم؟» (الکهف، ٦٦، ترجمه فولادوند).
موسی(ع) می‌خواست از خضر(ع) بینش بیاموزد و نه دانش! قرآن بینش است و فرقان دانش. «اُحکمت آیاته» بینش است و «تفصیل آیات» دانش. «وصل» بینش است و «فصل» دانش! نزول دفعی القای بینش به رسول‌الله(ص) است و نزول تدریجی آیات همان دانش متکی بر بینش. اصحاب کهف از خداوند بینش طلب کرده بودند. آنان با بر بال بینش خود پرواز کردند( سوره کهف، آیات ۱۰ و ۱۷ و ۲۴). ابراهیم خلیل (صلوات الله علیه) نخست به «رُشد» رسیده بود: «و لَقَد آتَینا ابراهیمَ رُشدَهُ مِن قَبلُ و کُنَّا بِهِ عالِمِین: در حقیقت پیش از آن، به ابراهیم رشد [فکری‌]اش را دادیم و ما به [شایستگی‌] او دانا بودیم» (الأنبیاء: ٥١؛ ترجمه فولادند). بهتر بود در همین آیه نیز «رشد» به بینش ترجمه می‌شد. 
در ترجمه انگلیسی یوسف علی «رشد» به «حقیقت برین» ترجمه شده است. این حقیقت برین وقتی جامه زبان و لفظ می‌پوشد و متناسب با واقعیت جلوه می‌کند، می‌شود آیات و سوره‌ها و فرقان. بر بنیاد دریافت چنین حقیقت برین و چنین بینشی، ملکوت آسمان‌ها و زمین بر ابرهیم مکشوف می‌شود. (رک: الانعام، ۷۵).
قرآن «ملکوت» است و فرقان «مُلک»! خداوند متعال نخست ملکوت کتاب تکوین و کتاب تدوین را بر پیامبر خود آشکار کرد و حقیقت برین را به او نمایاند. به او بینش الهی بخشید. سپس همان بینش و دید ملکوتی به مقتضای زمان و مکان و حوادث جلوه کرد.
مولی محسن فیض کاشانی (درگذشتة ۱۰۹۱ق) در مقدمه نُهم «تفسیر صافی» بر اساس همین نظریه نزول دفعی و تدریجی، آیه را تفسیر کرده است: «ان القرآن نزل کله جملۀ واحدۀ فی لیلۀ ثلاث و عشرین من شهر رمضان الی البیت‌المعمور و کأنّه ارید به نزول معناه عَلی قلب النبی(ص) کما قال الله نزل به الروح الامین علی قلبک ثم نزل فی طول عشرین سنۀ نجوما من باطن قلبه الی ظاهر لسانه»: قرآن به صورت یگانه در شب بیست و سوم ماه رمضان بر بیت معمور نازل شد. به نظر می‌رسد، مراد این است که معنای قرآن بر قلب پیامبر نازل شد، چنان‌که خداوند فرمود: روح‌الامین آن را بر قلب تو نازل کرد. سپس در طول بیست سال قرآن مجید از باطن قلب پیامبر(ص) بر ظاهر زبان او جاری شد.»

مكتوب

16 Nov, 16:32


(۲۷)
مقدمه نهم:
قرآن و فرقان (۵)
آیا واژه‌های «قرآن» و «فرقان» که مکرر در قرآن مجید  ذکر شده اند، با هم مترادف اند یا متفاوت؟ می‌توان واژه قرآن را به عنوان اشاره به همان یگانگی و روح قرآن و یا به روایت صدرالمتألهین « عقل قرآن» و به روایت دکتر غلامحسین دینانی «عقل الله» دانست. البته دینانی با  اقتباس از ابن عربی و صدرالمتالهین گفته است: «قرآن عقل الهی است، یعنی عقل الله است» 1 و از سوی دیگر واژه فرقان را اشاره به ظواهر آیات و صورت بندی سوره‌ها تلقی کنیم؛ چنان که میر سید شریف جرجانی ( ۷۱۶ـ۷۴۰ق) در رسالة تعریفات به این تمایز توجه بلیغ داشته است:
فرقان « علم تفصیلی فارق بین حق و باطل است» و قرآن از دید اهل حق،« علم لدنی اجمالی است که جامع حقائق است».2 قرآن مرتبت بسیط و اجمال است و فرقان منزلت جامع و تفصیل. هر دو تعریف میر سیدشریف جرجانی استاد تفسیر قرآن خواجه حافظ شیرازی به‌رغم اقتصاد کلمه، عمیق و جذاب است. البته این همه آوازها از شه بود! جرجانی این تعریف را از ابن‌عربی اقتباس کرده است. 
ابن‌عربی در تفسیر آیه ۱۸۵ سوره بقره درباره «قرآن» گفته است: «العلم الجامع الإجمالی، المسمّی بالعقل القرآنیّ الموصل إلی مقام الجمع». ترکیب «علم جامع اجمالی» و «مقام جمع» و «عقل قرآنی» در سخن ابن‌عربی لطافت دیگری دارد.
این تمایز را می‌توانیم با توجه به آیه شماره ۱۸۵ سوره بقره که هر دو واژه قرآن و فرقان در این آیه ذکر شده است؛ بهتر دریابیم: «شَهرُ رَمَضانَ الذِی اُنزِلَ فِیهِ القرآن هُدًی للنَّاسِ و بَیِّنَاتٍ منَ الهُدَی و الفُرقان: ماه رمضان [همان ماهی‌] است که در آن، قرآن فرو فرستاده شده است، [کتابی] که مردم را راهبر، و [متضمّن‌] دلایل آشکار هدایت، و [میزان‌] تشخیص حق از باطل است. فَمَن شَهِدَ مِنکُمُ الشَّهرَ فَلیَصُمهُ:پس هر کس از شما این ماه را درک کند، باید آن را روزه بدارد، و مَن کَانَ مَرِیضًا أو عَلَی سَفَرٍ فَعِدۀٌ مِن أیّامٍ اُخَر :و کسی که بیمار یا در سفر است [باید به شماره آن،] تعدادی از روزهای دیگر [را روزه بدارد].  یُرِیدُ الله بکُمُ الیُسرَ و لَا یُرِیدُ بِکُمُ العُسرَ:خدا برای شما آسانی می‌خواهد و برایتان دشواری نمی‌خواهد؛ و لِتُکمِلُوا العِدَّۀَ:تا شماره [مقرر ]را تکمیل کنید؛ و لِتُکَبِّرُوا الله عَلَی مَا هَدَاکُم:و خدا را به پاس آنکه رهنمونتان کرده است، به بزرگی بستایید. و لَعَلَّکُم تَشکُرون:  باشد که شکرگزاری کنید» (البقره،  ١٨٥). 
امام فخر رازی در تفسیر پرنکته و اندیشه برانگیز «مفاتیح الغیب» به دو مقولة نزول دفعی و تدریجی و نیز تفاوت انزال و تنزیل اشاره کرده است. البته شیوه نامگذاری تفسیر او گویی بیان هر دو وجه کلی و تفصیلی قرآن است. «مفاتیح» به ظاهر آیات و سوره‌ها اشاره می‌کند و فهمِ آن. «غیب» به منزلت حقیقت قرآن و مقام غیب قرآن یا عقل الله ناظر است.سخن فخر رازی از این جهت اعتبار ویژه‌ای دارد که منتقدان نظریه دوگانه نزول دفعی و تدریجی این نظریه را به عنوان نظریه مبتنی بر «ذوق و استحسان» علامه طباطبایی تقلیل داده و نقد و رد کرده‌اند.3  افزون بر عدم توجه به نظریه فخر رازی، به تبیین این نظریه در کتاب «اسفار» و تفسیر قرآن، به ویژه به کتاب «اسرارالآیات» صدرالمتألهین نیز توجه نداشته اند. 
فخر رازی در تفسیر آیه شماره ۱۸۵ سوره بقره می‌نویسد: «أن التنزیل مختص بالنزول علی سبیل التدریج، و الإنزال مختص بما یکون النزول فیه دفعۀ واحده، و لهذا قال الله تعالی: [نَزَّلَ عَلَیکَ ٱلکِتَابَ بِٱلحَقّ مُصَدّقاً لمَا بَینَ یَدَیهِ و أنزَلَ ٱلتَّورَاۀَ و ٱلإِنجیل‌] إنّـما أنزل فـی رمضان فـی لـیـلۀ القدر و لـیـلۀ مبـارکۀ جملۀ واحده، ثم أنزل علـی مواقع النـجوم رُسُلاً فـی الشهور و الأیام»:4 تنزیل به نزول در شیوه تدریجی اختصاص دارد. و انزال مراد نزول به شکل دفعی است. نزول قرآن در شب قدر و لیله مبارکه به صورت «جملۀٌ واحده» نازل شده است. سپس قرآن به شکل جداگانه (سوره‌ها و آیات) در طول ماهها و روزها نازل شده است. 
چنان که مشهود است، سه مقوله: 
یکم: نزول دفعی و تدریجی 
 دوم: تمایز بین انزال و تنزیل.

مكتوب

16 Nov, 16:32


میناگری قرآنی

مكتوب

16 Nov, 10:58


هرچند ترکیه اقدامات فوق را انجام نداد، به جز اظهارات تند علیه اسرائیل، اقداماتی برای حفظ حیثیت خود در بین افکار عمومی داخل و خارج انجام داد. ازجمله، در ۷ اوت ۲۰۲۴ درخواست پیوستن آنکارا به پرونده شکایت آفریقای جنوبی علیه اسرائیل در دیوان بین المللی دادگستری در لاهه را ثبت و اوایل نوامبر ۲۰۲۴ با طرح ابتکار نامه مشترک چند کشور و سازمان بین المللی، خواستار تحریم تسلیحاتی اسرائیل شد.
اردوغان برای ایفای نقش «روز بعد از جنگ» غزه، مشتاق مشارکت در پروژه بازسازی آن و تنظیم سیاست های آینده فلسطین است. بنابراین، اگر نشانه ای بر امکان ایفای نقش ترکیه در شکل‌دهی آینده غزه باشد، اردوغان خود را با آن تنظیم می کند.

روزنامه اطلاعات، ۲۶ آبان ۱۴۰۳.
https://www.ettelaat.com/news/71670

Https://t.me/maktuob

مكتوب

16 Nov, 10:58


در این انتخابات، اردوغان سخت ترین شکست خود را در دو دهه اخیر متحمل شد و بسیاری از رای دهندگان مذهبی از حزب رفاه نو حمایت کردند که خواستار اقدامات شدید علیه اسرائیل بودند. این شکست موجب مجموعه‌ای از اقدامات از جمله اعلام تحریم‌های تجاری علیه اسرائیل شد. ترکیه در ماه آوریل ۲۰۲۴ برخی از صادرات به اسرائیل را محدود کرد و گفت که در اوایل ماه مه تجارت خود را با اسرائیل به طور کلی متوقف می کند.
علیرغم اعمال تحریم تجاری علیه اسرائیل در دوم ماه مه، آنکارا به حفظ روابط دیپلماتیک خود با رژیم صهیونیستی ادامه داد. اگرچه دولت ترکیه سال گذشته به طور موقت سفیر خود را برای رایزنی فراخواند، اما نمایندگی های دیپلماتیک ترکیه در تل آویو همچنان باز بود. اسرائیل هم سفارت خود را در آنکارا به دلیل تهدیدات امنیتی منطقه تخلیه کرده بود.
به موازات اظهارات ضد اسرائیلی شدید اردوغان و دیگر مقامات ترکیه و علیرغم تصمیم بر تعلیق روابط تجاری در اعتراض به اقدامات اسرائیل، اخبار حاکی از آن بود که تجارت جاری ترکیه با اسرائیل کامل متوقف نشده و همچنان از طریق کشورهای ثالث و فلسطین انجام می شود. مشخص شد که کالاهای ترکیه اغلب به بهانه مقصد فلسطین، به اسرائیل می رسد یا شرکت های ترک از کشورهای ثالث مانند یونان برای ارسال کالا به اسرائیل استفاده می کنند. برخی کسب و کارهای اسرائیلی هم تحت نام دولت خودگردان ثبت شدند. بر اساس داده های مجمع صادرکنندگان ترکیه (TIM)، صادرات ترکیه به فلسطین در۱۰ ماهه اول سال جاری ۵۴۲.۵ درصد افزایش یافت و از ۱۰۲ میلیون دلار به ۶۶۱ میلیون دلار رسید. شرکت‌ها حتی می‌توانستند اسنادی را برای صادرات به مقصد شرق آسیا آماده کنند، اما مسیر کالاها را به اسرائیل تغییر دهند. ادعاهایی هم مبنی بر تجارت پسر اردوغان با اسرائیل پس از ۷ اکتبر مطرح شد. افزایش قابل توجه ورود کالاهای ارسالی به فلسطین، به معنی این بود که صادرات ترکیه همچنان به اسرائیل می رسد . آنکارا البته می‌توانست تحریم‌های دوم ماه مه را به گونه ای تنظیم کند که جلو راههایی که به شرکت‌های ترک اجازه داده از کشورهای ثالث برای ادامه تجارت با اسرائیل استفاده کنند، ببندد. گرچه ترکیه با رد اتهامات، گفت از۲مه ۲۰۲۴، هرگونه صادرات یا واردات با اسرائیل را به طور کامل متوقف کرده، فعالان و روزنامه‌نگاران محلی با مستندسازی این معاملات، تجارت موازی بین ترکیه و اسرائیل را افشا کردند. بعدا، دولت ترکیه یک فرآیند سه مرحله ای جدید را برای شرکت های صادراتی در ماه ژوئن اعلام کرد که اجرا نشد. افشاگری ها موجب شد که از ۲۳ اکتبر ۲۰۲۴ ، یعنی بیشتر از یک سال بعد از جنگ غزه، این فرایند اجرا شده و تجارت را موقتاً مختل کند.
خط لوله نفتی باکو-تفلیس-جیهان که نفت را از آذربایجان از طریق ترکیه تنها برای ارسال به اسرائیل حمل می کند، تقریباً ۴۰ درصد از مصرف سالانه نفت خام اسرائیل را تأمین می کند. این خط لوله می توانست توسط ترکیه قطع شود و هزینه سوخت و انرژی اسرائیل را به میزان قابل توجهی افزایش دهد. این کار انجام نشد. چرا؟
اردوغان که در طول جنگ اسرائیل در غزه به طور مداوم اظهارات شدیدی علیه اسرائیل بیان کرده، در سخنرانی ۲۸ ژوئیه (۷ مرداد) خود در شاخه حزب عدالت و توسعه در استان ریزه هم گفت «ما باید بسیار قدرتمند باشیم تا اسرائیل نتواند این کارهای مزخرف را با فلسطین انجام دهد. همان گونه که وارد قره باغ و لیبی شدیم، می توانیم همین کار را با آنها نیز انجام دهیم. هیچ چیزی وجود ندارد که از این کار جلوگیری کند، تنها باید قدرتمند باشیم تا این اقدامات را انجام دهیم.» سخنانی که البته از مرحله حرف فراتر نرفت.
از طرفی، بر اساس اطلاعات منتشره در ۶ ژوئیه حداقل ۴۰۰۰ترک اسرائیلی با تابعیت مضاعف ترکیه و اسرائیل پس از ۷ اکتبر به غزه رفتند و برای اسرائیل جنگیدند. گفته می شود از زمان آغاز تهاجم زمینی به غزه تا تاریخ ۶ ژوئیه، به طور رسمی، ۳۲۵ سرباز اسرائیلی کشته شده اند که از این تعداد ۶۵ نفر از آنها ترک دو تابعیتی بوده اند. ۱۱۰ نفرهم مجروح شدند. پارلمان ترکیه در ۱۰ ژوئیه، مرحله اول طرحی را با هدف لغو تابعیت و مصادره دارایی اتباع ترکیه ای که در جنگ نسل کشی اسرائیل در غزه شرکت داشتند را تصویب کرد. یکی از مدافعان این پیشنهاد گفت: «بر اساس توافقات بین المللی، ما باید فعالانه با نسل کشی و جنایات علیه بشریت مبارزه کنیم. اما چرا وزارت دادگستری تاکنون هیچ اقدامی در این زمینه انجام نداده است. چرا ۹ ماه منتظر بودیم؟» البته سوال های دیگری هم مطرح است: چرا اردوغان از همان ابتدا با تهدید به سلب تابعیت آنها در صورت جنگیدن برای اسرائیل، آنها را از جنگ علیه فلسطینی ها منع نکرد؟

مكتوب

16 Nov, 10:58


بندبازی ترکیه بین فلسطین و اسرائیل

جمیله کدیور

۴۰۴ روز پس از آغاز جنگ غزه، در روز ۱۳ نوامبر ۲۰۲۴ ( ۲۳ آبان ۱۴۰۳)
رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه اعلام کرد که کشورش تجارت و تمامی روابط خود را با اسرائیل قطع کرده و تا پایان در کنار فلسطین می ایستد. اردوغان همچنین خواست ارسال تسلیحات به اسرائیل متوقف شود و گفت: «محدودیت های تجاری و تحریم های اسرائیل شکل دیگری از مبارزه است...»
چند ساعت پس از آن که اردوغان اعلام کرد همه روابط خود را با اسرائیل قطع کرده، وزارت خارجه اسرائیل تغییر در روابط دیپلماتیک خود با ترکیه را تکذیب و اعلام کرد، این وزارتخانه «از تغییر در وضعیت روابط با ترکیه آگاه نیست.» تا زمان نگارش این مقاله، گزارش‌ها حاکی از آن است که سفارت ترکیه در اسرائیل طبق معمول کار می‌کند و نمایندگی دیپلماتیک اسرائیل در آنکارا نیز باز است.
ترکیه و اسرائیل به عنوان دو کشور از سه کشور غیر عرب منطقه، در طی روابط ۷۵ ساله خود، تاریخ پر از افت و خیزی داشته اند. ترکیه اولین کشور با اکثریت مسلمان بود که در سال ۱۹۴۹ رسماً اسرائیل را به رسمیت شناخت و روابط آنها به تدریج رو به گسترش نهاد.
علیرغم برخی تنش های سیاسی بین طرفین، همکاری آنها در بخش های نظامی، دیپلماتیک، اقتصادی، گردشگری و اطلاعاتی با امضای چندین توافقنامه کلیدی در سال ۱۹۹۶، از جمله موافقت نامه های همکاری دفاعی و تجارت آزاد ( (FTAافزایش یافت. با این حال، این روابط مستحکم به یک موضع ضد فلسطینی تبدیل نشد. اواخر دهه ۱۹۷۰ ترکیه با سازمان آزادیبخش فلسطین روابط رسمی برقرار کرد و یکی از اولین کشورهایی بود که دولت فلسطین در تبعید را در سال ۱۹۸۸ به رسمیت شناخت و پس از تأسیس تشکیلات خودگردان فلسطین به عنوان بخشی از روند صلح اسلو از آن حمایت کرد.
اوایل دهه ۲۰۰۰ تنش بین ترکیه و اسرائیل با فروپاشی روند صلح و وقوع انتفاضه دوم افزایش یافت. این دوره همچنین با ظهور حزب عدالت و توسعه به رهبری اردوغان با توجه بر آرمان فلسطین و افزایش انتقادات به اسرائیل همراه بود. ترکیه به ظاهر سعی کرد سیاست متعادلی در قبال اسرائیل و فلسطین اتخاذ کند و ضمن حفظ روابط دیپلماتیک و اقتصادی با اسرائیل، از خود تصویری مدافع آرمان فلسطین ارائه دهد. حمله اسرائیل به کاروان کمک رسانی به غزه در سال ۲۰۱۰ و کشته شدن ۹ شهروند ترکیه منجر به کاهش روابط دیپلماتیک و تعلیق توافقات نظامی شد.
به رغم بهبود نسبی روابط در سال ۲۰۱۶، تلاش ها برای بازگرداندن روابط کامل، در پی به رسمیت شناخته شدن بیت المقدس به عنوان پایتخت اسرائیل توسط رئیس جمهور آمریکا در ۲۰۱۷ شکست خورد. بالاخره در سال ۲۰۲۲، اسرائیل و ترکیه روابط کامل دیپلماتیک خود را مجدد برقرار کردند.
دولت ترکیه بارها اقدامات نظامی اسرائیل را در غزه محکوم کرده و خواستار اقدامات بین‌المللی قوی‌تر علیه اسرائیل نسبت به فلسطینی‌ها شده است. اظهارات اردوغان مورد توجه بسیاری در جهان اسلام قرار گرفته و ترکیه به عنوان مدافع سرسخت حقوق فلسطینیان و پایان دادن به اشغالگری اسرائیل معرفی شده است.
علیرغم اعلام اردوغان مبنی بر تعلیق روابط نظامی و تجاری با اسرائیل تقریباً پس از هر بحرانی، روابط اقتصادی ترکیه و اسرائیل در ۲۰ سال گذشته به طور قابل توجهی گسترش یافت. بر اساس گزارش موسسه آمار ترکیه ( (TÜİKحجم تجارت دوجانبه ۱.۴۱ میلیارد دلاری در سال ۲۰۰۲ به ۸.۹۱ میلیارد دلار تا سال ۲۰۲۲ افزایش یافت و تراز تجاری به طور مداوم به نفع ترکیه بود. این آمارها نشان می دهد که به رغم لفاظی های طرفین علیه هم، اسرائیل و ترکیه منافع اقتصادی را بر افت و خیزهای روابط سیاسی ترجیح داده اند.
پس از عملیات ۷ اکتبر ۲۰۲۳ و متعاقب آن جنگ اسرائیل علیه غزه، ترکیه که در ابتدا طرفین را به خویشتن داری ترغیب می کرد، محاصره و بمباران غزه توسط اسرائیل را یک قتل عام خواند و پیشنهاد میانجیگری ترکیه در جنگ را داد و بتدریج انتقادات خود را از دولت نتانیاهو شدت بخشید. او با اعلام اینکه حماس یک سازمان تروریستی نیست، بلکه یک گروه آزادیبخش است که برای محافظت از سرزمین و مردم خود می جنگد، اقدامات اسرائیل را در غزه نسل کشی و جنایت جنگی، نتانیاهو را قصاب غزه و اسرائیل را یک کشور تروریستی خواند. اظهاراتی با مصرف داخلی که تعارض با سیاست های عملی ترکیه در قبال اسرائیل داشت و شکاف بین لفاظی های آتشین و سیاست های واقعی ترکیه را آشکار می‌کرد. مگر می شود کشوری را تروریستی دانست و روابط تجاری و سیاسی با آن داشت؟ این سوال در ذهن بسیاری از مردم ترکیه بود که نتیجه آن در انتخابات محلی مارس ۲۰۲۴ مشخص شد.

مكتوب

15 Nov, 23:10


درنگ
نتانیاهو و صدام
نابغه در تاکتیک، دیوانه در استراتژی
سید عطاءالله مهاجرانی

در دی ماه سال ۱۳۶۹ زمانی که ارتش عراق کویت را اشغال کرده بود. عزت ابراهیم الدوری (۲۰۲۰-۱۹۴۲) فرد شماره ۲ عراق و نایب رئیس شورای فرماندهی عراق به همراه سعدون حمادی (۲۰۰۷-۱۹۳۰) معاون نخست وزیر عراق به ایران آمدند. مهماندار عزت ابراهیم دکتر حسن حبیبی معاون اول رئیس جمهور هاشمی رفسنجانی بود و مهماندار سعدون حمادی من بودم. در عراق صدام حسین رئیس جمهور بود و نیز نخست وزیر. قرار شد هیآت عراقی برای زیارت به مشهد بروند. به عنوان میزبان همراه بودم. ماجرای سفر را در کتاب « تشنه صلح» نوشته ام. نکته ای که در سنجش شخصیت سیاسی و روانشناسی نتانیاهو و صدام مشابه می دانم همان نکته ای است که در همان سفر به شکل خصوصی و غیر رسمی به سعدون حمادی گفتم. البته وقتی گفتم آشکارا تغییر حالت داد؛ رنگش پرید و اخم کرد و مکث کرد. گفتم: « خارج از پروتکل، صدام حسین نابغه در تاکتیک و دیوانه در استراتژی ست!
حمله به ایران که در شرایط و موقعیت انقلاب بود و رهبری مانند امام خمینی داشت، اگر چه ناتو و ورشو، آمریکا و شوروی در حمایت از صدام هم پیمان و حامی بودند. دیوانگی در استراتژی بود.» نتیجه در برابر ماست!
نتانیاهو به جای آزاد کردن گروگان ها تصمیم به نسل کشی فلسطینی ها و انضمام غزه به اسرائیل گرفت. ۱۳ ماه است نتوانسته ماجرای حماس و غزه را به سرانجام برساند که جنگ با لبنان را آغاز کرده است. به تعبیر شیخ نعیم قاسم دبیرکل حزب الله «قتال» را به «قتل » تغییر داده است. همان تبدیل استداتزی در جنگ به تاکتیم. در همین مرحله به قتل فرماندهان و مشاوران نظامی ایران در سوریه و لبنان پرداخت. دیوانگان فقط انسان های مظلومی نیستند که در گوشه تیمارستان ها آرام و ساکت و صامت به سر می برند. مثل مناخیم بگین نخست وذیر اسبق اسرائیل که در اواخر عمر بیمار روانی بود و او را در تیمارستانی که درست در محل دهکده قتل عام شده دیریاسین ساخته شده است؛ بستری کردند. از طنزهای شگفت تاریخ است که مناخیم بگین در قتل عام مردم دیریاسین حضور داشته است.
نتانیاهو یک دیوانه استراتزیک است که تا کنون بیش از ۴۳ هزار نفر را در فلسطین و بیش از ۳هزار نفر را در لبنان و نیز اسماعیل هنیه رهبر حماس و مهمان ایران را در تهران ترور کرده است.
دیوانه استراتژیک به پیروزی های تاکتیکی دلخوش می کند. اسماعیل هنیه را زدند. یحیی السنوار رهبر حماس شد. يحيى السنوار در یک عملیات جهادی اسطوره ای شهید شد. محمد الضیف همچنان در صحنه است. سید حسن نصرالله را با بمباران ضاحیه با فروریختن ۸۲ هزار کیلو بمب شهید کردند، حزب الله برقرار مانده و ماندگار است. نشانه ماندگاری همین عملیات جنوب لبنان است که تا به حال بیش از صد نفر از نظامیان ارتش اسرائیل و به ویژه از عناصر لشکر گولانی کشته شده اند.. دانشمندان هسته ای ایران را ترور کردند. عملیات وعد صادق ۱ و ۲ اتفاق افتاد. به نظرم کسانی که در اسرائیل نتانیاهو را دشمن اسرائیل و باعث نابودی اسرائیل می دانند؛ درست نگاه می کنند! در کتاب مقدس در سفْر داوران از شخصیت غریبی به نام شمشون یا سامسون سخن گفته شده است. او دشمن فلسطینی ها بود. برای کشتن فلسطینی ها ستون های معبد داحون را در حالی که خودش هم درون معبد بود؛ ویران کرد سقف بر سر همگان فرود آمد. گفتند تعداد افرادی که سامسون با مرگش کشت در دوران زندگی اش نکشته بود! حمله به مراکز هسته ای ایران همان انتخاب سامسون است!
حتما مشاوران نتانیاهو به او گفته اند که ایران آخرین نوع موشک ها و یا توانایی های نظامی خود را هنوز رونمایی نکرده است. همان فن صدم سعدی! که در فرهنگ ایرانی برای روز مبادا پنهان می ماند. همان پیچیدگی روح ایرانی که نشانه هایی از آن را در بافت قالی ایرانی و شطرنج و حتی عرفان ایرانی و غزلیات حافظ می توان شناسایی کرد. صدام دیوانگی استراتژیکش که باعث نابودی خود و خانواده و حزب بعث و ارتش عراق و ویرانی کشور عراق شد؛ با تکیه به توان نظامی ناتو و ورشو و دلخوش بودن به سیل دلارهای نفتی کشور های عربی منطقه صورت گرفت. اما دیوانگی استراتژیک درمان پذیر نیست. چنان که حمایت همه جانبه امریکا و اروپا نتوانسته نتانیاهو را به اهدافش برساند. کسی که راه را عوضی می رود؛ به مقصد نمی رسد. حال نتانیاهو در چنین موقعیتی برای ملت ایران پیام امید می دهد و رؤیا تفسیر می کند.
*
روزنامه اعتماد، شنبه ۲۶ آبان ۱۴۰۳
Https://t.me/maktuob

مكتوب

12 Nov, 19:29


خودم را کامل معرفی می کنم. مکث می کند. شما در میدان شهداء در سال ۲۰۰۲ سخنرانی نداشتید!؟ نمایشگاه کتاب بود. از من هم دعوت کرده بودند. اشتباه مجری برنامه را یادتان است. به جای حوار حضارات گفت حمار حضارات! لبخند می زند. یادتان آمد!؟ بله یادم آمد. خدا حافظی می کنم. پیرمرد، صدای موبایلش را بلند می کند. مارسل خلیفه می خواند. در موبایلم شعر جسر خلیل الحاوی را پیدا می کنم. گوشی را در گوشم می گذارم. می خواند:

 وكفاني أَنَّ لي أطفالَ أترابي…
ولي في حُبِّهم خمرٌ وزادْ
«برایم بسنده است. کودکانی دارم. از مهر آنان سرمستم و متمکن!»
در ذهنم جستجو می کنم، می خواهم بین «خمر» و «زاد» نسبتی پیدا کنم. خلیل الحاوی استاد این دوگانه سازی هاست. مثل نام نخستین دفتر شعرش« النهر الرماد» رود خاکستر! تصور کنید در بستر رودخانه ای به جای آب، خاکستر جاری است! کتاب دیگر « حجیم الکومدیا!» جهنم کمدی!
نگاهم به کودکانی است. که خوابند. پتوی نازکی را روی سینه کشیده اند. مادر دستش را روی پیشانی کودک می گذاردو موهایش را نوازش می کند. می بوسد. خانواده بعدی بیدار شده اند.بوی قهوه پیچیده است. یکی از هایکوهای باشو را به خاطر می آورم:
«بیا! واقعیت را ببین!
گل هایِ جهانِ سرشار از درد!»
این کودک می بایست اکنون در خانه شان خوابیده بود. وقتی بیدار شود. بایستی برود دستشویی. دست و رویش را بشوید. اینجا کنار خیابان وقتی چشم باز می کند. صدای اتوموبیل به گوشش می خورد و و صدای پای رهگذرانی که می دوند یا قدم می زنند. ما می بایست چنگ را از زاویه نگاه کودکان روایت کنیم نه فقط از زاویه دید مفسران سیاسی و خبرنگاران سیاسی و نظامی! این لایه جنگ برای همیشه در زندگی این کودکان نقش می شود. کنار خیابان خوابیدن. دیدن چهره اندوهگین پدر و مادر. پدر یا مادری که تا بیدار می شود. بسته سیگار را بر می دارد و سیگاری اتش می زند. مادر قهوه را درست می کند. زندگی از این خلاصه تر نمی شود. آفتاب بالا آمده است. ساعت هفت و نیم است. به سمت خیابان الحمرا، بر می گردم. صدای بمب و صدای مارسل خلیفه و شعر جسر خلیل الحاوی و صدای گلوله ای که دوارش و طنینش در سر خلیل الحاوی پیچید و خونش جاری شد. نه نهری از خاکستر سرد، بلکه نهری از گدازه آتش که گرمی تابسوزش را پس از ۴۲ سال احساس می کنیم. قصیده ای که شاعر با خون خویش نوشت…
يَعبرونَ الجِسرَ في الصبحِ خفافًا
أَضلُعي امتَدَّتْ لَهُم جِسْرًا وطيدْ
«سپیده دم، سبکبال از پل می گذرند
از دنده های من برایشان پلی استوار کشیده شده است.»
پلی از قصیده ای از خون!
رستوران هتل که می رسم. خبرنگار ژاپنی با عصا و عینک ذره بینی اش که بند بنفش عینکش جلواش آویزان است و شیخی که لبنانی است و با همسرش مشغول صبحانه اند. کس دیگری در رستوران نیست. تقریبا در تمام روزها در این ساعت همین افراد پای صبحانه اند. من سفارش نیمرو می دهم. می گویم عیون! دو تخم مرغ را بدون اینکه به هم بزند نیمرو می کند. با انگشتان شست و اشاره که حلقه شده اند و مثل عینک اند، می گوید عیون! من در فکر کودکان کنار ساحلم. برای صبحانه مادرشان چه می کند. کودکان غزه!؟
*
روزنامه اعتماد، چهارشنبه ۲۳ آبان ۱۴۰۳
Https://t.me/maktuob