مهدی شفیعی @mahdishafiei86 Channel on Telegram

مهدی شفیعی

@mahdishafiei86


روانشناس / درمانگر / مدرس
عضو انجمن علمی هیپنوتیزم بالینی ایران
پژوهشگر آسترولوژی
صفحه اصلی #مکتب_یونگ 👇👇👇
https://t.me/carljung
سمبل‌ها و اسطوره‌ها
https://t.me/joinchat/EBb84bACPytkZThk
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/mahdishafiei86

Telegram Channel Promotion - مهدی شفیعی (Persian)

مهدی شفیعی یک روانشناس، درمانگر و مدرس است که عضو انجمن علمی هیپنوتیزم بالینی ایران می‌باشد. او همچنین یک پژوهشگر آسترولوژی است و صفحه اصلی #مکتب_یونگ را اداره می‌کند. اگر به سمبل‌ها و اسطوره‌ها علاقه‌مند هستید، می‌توانید از لینک زیر به کانال تلگرام او بپیوندید: https://t.me/carljung. برای ارتباط بیشتر و عضویت در گروه تحقیقاتی او، می‌توانید از لینک زیر استفاده کنید: https://t.me/joinchat/EBb84bACPytkZThk. همچنین می‌توانید از اینستاگرام او دیدن کنید: https://www.instagram.com/mahdishafiei86

مهدی شفیعی

07 Feb, 09:31


زمانی که در برابر آنچه زندگی در لحظه پیش رویتان قرار می‌دهد مقاومت می‌کنید و لحظه‌ی حال را مانعی، ابزار یا دشمن می‌بینید، در واقع به هویت ذهنی خود نیرو می‌بخشید. نتیجه‌ی این کار، تقویت واکنش‌گرایی و وابستگی بیشتر به شکل‌های بیرونی است.

اما واکنش‌گرایی چیست؟ یعنی اعتیاد به واکنش، یعنی درگیر شدن مداوم با آنچه رخ می‌دهد. هر چه بیشتر واکنشی عمل کنید، وابستگی شما به فرم‌ها و هویت‌های گذرا افزایش می‌یابد و در نتیجه، ساختار ذهنی شما مستحکم‌تر می‌شود. در این حالت، نور حضورتان دیگر نمی‌تواند از پس این لایه‌های شکل‌یافته بتابد، یا تنها روزنه‌ای کوچک از آن نمایان می‌شود.

اما اگر در برابر آنچه ظاهر می‌شود مقاومت نکنید، آن نیروی عمیق‌تر که درون شما نهفته است، ورای شکل‌ها آشکار می‌شود حضوری بیکران و فراتر از مرزهای هویت انسانی، که جوهر حقیقی شما را تشکیل می‌دهد.

♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

06 Feb, 19:42


عاشقی پیداست از زاری دل
نیست بیماری چو بیماری دل

علت عاشق ز علتها جداست
عشق اسطرلاب اسرار خداست

#مولانا
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

06 Feb, 09:31


فراوانی چیزی نیست که بیرون از شما باشد؛ بلکه از ذات شما سرچشمه می‌گیرد. اما برای بیداری این آگاهی، ابتدا زیبایی و نعمت‌های اطرافتان را ببینید و قدر بدانید. لمس گرمای خورشید، شکوه گل‌های شکفته، طعم شیرین میوه‌ای رسیده یا حتی حس ناب خیس شدن زیر باران همه این‌ها یادآوری حضور همیشگی فراوانی در زندگی هستند.

با هر لحظه‌ی توجه و قدردانی، این وفور درونی جان می‌گیرد و راهی به بیرون می‌یابد. کافی‌ست لبخندی به یک رهگذر بزنید تا انرژی این جریان را احساس کنید. هر حرکت کوچک در مهرورزی، قطره‌ای از این دریای غناست که از شما به جهان سرازیر می‌شود.

پس از خود بپرسید: «در این لحظه چه چیزی می‌توانم ببخشم؟ چگونه می‌توانم حضوری مؤثرتر و پربارتر داشته باشم؟» برای تجربه‌ی فراوانی، نیازی به داشتن چیزی نیست. اما آن‌که خود را غنی ببیند، بی‌شک نعمت‌های بیشتری را به سوی خود جذب خواهد کرد.

فراوانی تنها نصیب کسانی می‌شود که آن را در درون خود احساس می‌کنند. شاید این اصل در نگاه اول ناعادلانه به نظر برسد، اما حقیقتی ژرف در پس آن نهفته است: آنچه درون شماست، همان چیزی است که در جهان پیرامونتان نمایان می‌شود.

♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

05 Feb, 19:41


دوش خوابی دیده‌ام خود عاشقان را خواب کو
کاندرون کعبه می‌جستم که آن محراب کو

کعبه جان‌ها نه آن کعبه که چون آن جا رسی
در شب تاریک گویی شمع یا مهتاب کو

#مولانا
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

05 Feb, 13:35


قضاوت نکن ! ... چون در همان ‌لحظه که شروع به قضاوت کرده‌ای، مشاهده کردن (شاهد بودن) را فراموش خواهی کرد

@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

04 Feb, 19:41


ای آنکه به جان این جهانی زنده
شرمت بادا چرا چنانی زنده

بی‌عشق مباش تا نباشی مرده
در عشق بمیر تا بمانی زنده

#مولانا
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

04 Feb, 15:37


فطرت انسان، هوشی خاص و منحصر به خود دارد. این هوش فطری نه شبیه هوش ذهنی است و نه همانند هوش هیجانی معمولی. زمانی که سالکی با سلوکش به فطرت و ذات حقیقی خود دست یابد یعنی همه من‌های جعلی را کنار بگذارد به طور خودکار به فراهوشی می‌رسد که در آن ادراک و عمل به طور همزمان امکان‌پذیر می‌شود. کسی که به چنین هوشی دست یابد، بی‌نیاز از شنیدن یا خواندن، می‌داند. او می‌بیند، حتی اگر ظاهراً در اتاقی کوچک و محصور باشد. نیازی به سفر به جایی ندارد، چرا که آگاهی‌اش پیش‌تر به آن مکان رسیده و به محض اراده، حضور پیدا می‌کند.

فطرت انسان جهانی لطیف و وسیع است، و این فطرت با فطرت الهی مرتبط است؛ همان‌طور که قرآن می‌فرماید: «فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا». این فطرت از همان سرشت الهی است که انسان‌ها بر آن بنا شده‌اند.

از این دیدگاه، هدف نهایی سلوک رسیدن به فطرت حقیقی خود است، نه به مکان دیگری و نه به کسی دیگر!

ای دوست، اگر به فطرت الهی‌ات دست یابی و بر اساس آن زندگی کنی یعنی همواره خود واقعی‌ات باشی در جریان هستی تأثیرگذار و خلّاق خواهی بود، به شکلی بی‌نظیر و بی‌مانند.

@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

04 Feb, 09:31


دِین به معنای جزاست و رابطه‌ای نزدیک با دَین به معنی بدهی دارد. اگر می‌خواهی از جزا رهایی یابی، باید دَین خود را بپردازی. راه پرداخت این دَین از طریق پذیرش و تسلیم است، نه از طریق انکار آن. انکار دِین، دَین تو را نمی‌پردازد. شاید بپرسی کدام بدهی؟! از آغاز هستی، ما دریافت‌هایی داشته‌ایم. چیزهایی گرفته‌ایم که ما را به این نقطه رسانده است. تمامی کالبدهایمان به ما هبه شده‌اند. همه چیز به ما داده شده و هر پرداختی نیاز به تسویه دارد.

تو هنوز به خود نیامده‌ای. هدف تو از آمدن به این دنیا برای چیزی است. تو باید هشیاری پیدا کنی و گوهر خود را از مرداب دنیا برداری و به خانه اصلی‌ات، نزد پروردگارت باز گردی. یعنی از تاریکی به نور، از جهل به آگاهی، از اسارت به رهایی، و از مردگی به زندگی واقعی. تمامی آنچه به تو داده شده برای تحقق این هدف است.

اکنون تمامی آسمان‌ها نظاره‌گر کار و هشیاری تو هستند. اگر این مهم را به انجام نرسانی، دَین همچنان باقی است و جزا یعنی دَین سر جای خود می‌ایستد. این یعنی گریزی از دِین و دَین نیست. تو همچنان در این چرخه خواهی چرخید.

پس دَین خود را به بهترین وجه پرداخت کن تا دِین تو به بهترین وجه اصلاح شود. تنها در این صورت است که دَین تو، دِین خالص یعنی دِین رهاننده خواهد شد. “اَلٰا لله الدِّینُ الخالِصُ” «آگاه باشید که دین رهاننده از آنِ خداست». رهایی را دِین خود قرار بده. غایت، رهایی است. دریاب نکته را!

♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

03 Feb, 19:42


ما بها و خونبها را یافتیم
جانب جان باختن بشتافتیم

#مولانا
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

03 Feb, 15:37


این جهان سرشار از راز و رمز است و در آن، هیچ چیز عادی نیست. هر آنچه که در هستی پدیدار شده، همچون معجزه‌ای است کوچک یا بزرگ، تفاوتی ندارد. برخی از انسان‌ها، با زنده شدنشان، چیزهایی را زنده می‌کنند و با رفتنشان، چیزهایی نیز با آن‌ها از بین می‌رود، بی‌آنکه دوری یا نزدیکی در این جریان تأثیری داشته باشد.

این نشان می‌دهد که ارتباطی نادیدنی، انرژیایی و اسرارآمیز در کار است که فراتر از فهم ذهن بشر، سراسر جهان را در بر گرفته. گویی با دگرگونی شعور انسان، نه‌تنها در او، بلکه در بسیاری از پدیده‌های پیرامونش نیز تحولی رخ می‌دهد.

اما چگونه؟ این رازی است سر به مهر که جز خداوند و برگزیدگانش، کسی از آن آگاه نیست. ما تنها اندکی از آن را می‌توانیم درک کنیم.

ای دوست، تحولی ژرف در شعور آدمی در حال وقوع است زایشی در آگاهی که می‌توان سختی‌های آن را با مراقبه‌ای اصیل، به‌آرامی و با بینشی ژرف پشت سر گذاشت.
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

03 Feb, 09:31


چگونه می‌توان به جستجوی چیزی پرداخت که از ماهیت آن بی‌خبر هستیم؟! وقتی چیزی را به‌کلی نمی‌شناسیم، چگونه می‌توانیم دربارهٔ آن تحقیق کنیم؟ حتی اگر با آن روبه‌رو شویم، قادر به شناختش نخواهیم بود، چراکه درک اولیه‌ای از آن نداریم.

از سوی دیگر، اگر چیزی را می‌دانیم، دیگر نیازی به جستجوی آن نیست! بنابراین، پرسش اساسی این است: چگونه می‌توان آنچه را که نمی‌دانیم، یاد گرفت؟

در طول تاریخ، اندیشمندان پاسخ‌های گوناگونی به این مسئله ارائه کرده‌اند، اما مؤثرترین، کاربردی‌ترین و آزموده‌ترین پاسخ این است: از طریق "مشاهده".

تو در حقیقت همه‌چیز را می‌دانی، چراکه ریشه در ذات هستی داری. دانایی تو فطری است، زیرا در مسیر تکوین هستی، مرحله‌به‌مرحله حضور داشته‌ای، حتی اگر در حدّ ذره‌ای نورانی. تنها کافی است آن را به یاد بیاوری—و این، همان کاری است که "مشاهده" انجام می‌دهد.

مشاهده را دریاب!
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

02 Feb, 19:42


آمد نِدا از آسمان جان را که: بازآ، اَلصَّلا
جان گفت: ای نادیِ خوش، اَهلاً و سَهلاً مَرحَبا

#مولانا
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

02 Feb, 11:33


چرا عصبانی می‌شویم؟ زیرا نمی‌خواهیم آسیب ببینیم، و این یک واکنش طبیعی برای حفظ بقاست. انسان به‌طور غریزی تمایل دارد که مورد سوءاستفاده، تحقیر یا بهره‌برداری قرار نگیرد. وقتی کسی به شما سیلی بزند، احساس ناراحتی و تحقیر می‌کنید، و این احساسی ناخوشایند است. اگر فردی که به شما آسیب رسانده، قدرتمند باشد و امکان مقابله مستقیم با او را نداشته باشید، ممکن است این خشم را ناخواسته بر سر فردی دیگر، مانند خواهر، برادر یا حتی همکار و زیردستان خود خالی کنید. به این ترتیب، زنجیره عصبانیت ادامه پیدا می‌کند.

در گام نخست، تلاش برای جلوگیری از آسیب دیدن یک واکنش طبیعی است. به همین دلیل، افراد به‌مرور برای محافظت از خود، دیوارهای دفاعی ایجاد می‌کنند و مقاوم‌تر می‌شوند. اما همین دیوارها باعث می‌شوند که فرد بسته و غیرقابل انعطاف شود و پذیرای تجربه‌های جدید نباشد. از سوی دیگر، اگر عصبانیت را کاملاً سرکوب کنیم و آن را همانند سایر احساسات طبیعی محکوم بدانیم، ممکن است به‌تدریج به فردی بی‌روح و فاقد احساسات عمیق تبدیل شویم.
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

02 Feb, 02:36


اکنون اشتها و شوق حاصل كن
تا صورت بین نباشی و در کون و مکان
همه 'معشوق' بینی.

#فیه_ما_فیه

#مولانا
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

01 Feb, 19:41


هر ذره که در هوا و در هامون است

نیکو نِگَرَش که همچو ما مجنون است

هر ذره اگر خوش است اگر محزون است

سرگشته خورشیدِ خوشِ بی چون است

#مولانا
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

01 Feb, 10:32


زندگی ، بازی خورشید و سایه است

بازی امید و ناامیدی ، بازی شادی و غم ، بازی حیات و مرگ

پس، هستی وجهی دو گانه دارد - تنشی میان دو قطب، موسیقی نت‌های ناسازگار. دانستن این نکته، فهم آن، تجربه‌اش، به معنای دقیق کلمه، به فراسوی همه چيز رفتن است، عشق دستاورد واقعی‌ست

کلید این دستاورد، حالت شاهد بودن است.
به کننده کار، بدرود بگو
در حالت شهود و مشاهده زندگی کن

این نمایش را تماشا کن. در آن غرق نشو، در عوض، در مشاهده غرق شو

آن گاه، شادی و غم، تولد و مرگ، فقط یک بازی می‌شوند؛ آنها تو را متأثر نمی‌کنند. آنها نمی‌توانند تو را متأثر کنند. همه‌ى خطاها و همه‌ى غفلت‌ها، حاصل همذات پنداری‌اند.


@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

31 Jan, 19:41


دوستی در اندرون
خود خدمتی پیوسته است

هیچ خدمت جُز مَحَبَّت
در جهانْ پیوست نیست

#مولانا
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

31 Jan, 15:36


روزی مردی داخل چاله‌ای افتاد و بسیار دردش آمد.
یک روحانی او را دید و گفت: حتما گناهی انجام داده‌ای!
یک دانشمند عمق چاله و رطوبت خاک آن را اندازه گرفت!
یک روزنامه نگار در مورد دردهایش با او مصاحبه کرد!
یک فیلسوف به او گفت: این چاله و همچنین دردت فقط در ذهن تو هستند در واقعیت وجود ندارند!
یک پزشک برای او دو قرص آسپرین پایین انداخت!
یک پرستار کنار چاله ایستاد و با او گریه کرد!
یک روانشناس او را تحریک کرد تا دلایلی را که پدر و مادرش او را آماده افتادن به داخل چاله کرده بودند پیدا کند!
یک تقویت کننده فکر او را نصیحت کرد که: خواستن توانستن است!
یک فرد خوشبین به او گفت: ممکن بود یکی از پاهات رو بشکنی!
سپس فرد بیسوادی گذشت و دست او را گرفت و او را از چاله بیرون آورد...!

دانش تو منیت تو رو افزون می‌کند و عشق از تو انسان می‌سازد


@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

31 Jan, 10:31


به هم خوردن یک رابطه موجب شکست شما نمی‌شود،
زیرا....
هیچ رابطه‌ای به هم نمی‌خورد، هر فردی که به زندگی شما وارد یا خارج می‌شود، و باشما متقابلا سهیم می‌شود، درسهای الهی به همراه دارد.
عده‌ای نقشهای طولانی‌تری دارند، ولی در نهایت، شما به ارتباط مطلق خویش، باز خواهید گشت.

♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

30 Jan, 19:41


بار دگر آن مست به بازار درآمد
وان سرده مخمور به خمار درآمد

یک حمله دیگر همه در رقص درآییم
مستانه و یارانه که آن یار درآمد

#مولانا
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

22 Jan, 19:42


کس واقف آن حضرت شاهانه نشد
تا بی‌دل و بی‌عقل سوی خانه نشد

دیوانه کسی بود که آن روی تو دید
وانگه ز تو دور ماند و دیوانه نشد

#مولانا
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

22 Jan, 09:31


تا زمانی که لذت و خوشی شما خود جوش باشد و نیازی به هل دادن نداشته باشد، مهندسی تان را به روز کرده‌اید. دیگر در اسارت عوامل بیرونی (خواه انسان باشد و یا هر شرایطی) نیستید.

اکنون قادرید بدون انجام کار خاصی عشق بورزید و سعادتمند باشید، کافیست فقط حضور داشته باشید و رفتار دیگران اهمیتی نخواهد داشت. با تجربه این آزادی درونی، هرگز دیگر در زندگی‌تان ناامنی را تجربه نخواهید کرد. از همه اینها گذشته، زمانی که حقیقتاً سعادتمند باشید، دیگران بطور طبیعی می‌خواهند کنار شما باشند!

سعادتمندی یعنی زندگی برکت و فراوانی‌اش را ارزانی‌تان می‌کند و این چیزی است که در تمام زندگی به دنبالش هستید.

@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

21 Jan, 20:29


شما نه تنها جستجوگر هستید، بلکه خود جستجو نیز هست. هر گامی که برمی‌دارید، هر سوالی که در ذهن دارید، و هر احساسی که در قلبتان جاری است، بخشی از این سفر است. لحظات شادی و غم، اوج و فرود، عشق و ترس، همگی ابزارهایی هستند که خداوند از طریق آن‌ها، خویش را درک می‌کند.

در این جستجو، مرزی بین شما و او وجود ندارد. شما همان حضور بی‌پایانی هستید که خود را در لباسی از زمان و مکان می‌پوشاند، تا در بازی کشف و شناخت، بار دیگر به وحدت بازگردد. شاید هر بار که نوری در دل شما روشن می‌شود یا حقیقتی را درک می‌کنید، اوست که به بخش تازه‌ای از وجود خود آگاه می‌شود.

این جستجو نه یک وظیفه است و نه یک چالش؛ بلکه یک دعوت عاشقانه از جانب اوست، تا در هر نگاه، هر اندیشه، و هر تجربه، او را بیابید و در عین حال، خودتان را بشناسید. شما جوینده و جوهر جستجو هستید، و این زیبایی بی‌نهایت سفر خداوند به درون خویش است.

♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

21 Jan, 19:42


روزها گر رفت گو رو باک نیست

تو بمان ای آنک چون تو پاک نیست

#مولانا
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

21 Jan, 09:31


چرا وابستگی در زندگی ما چنین جایگاهی دارد؟ در اعماق ذهن و روان خود، همواره به دنبال چیزی هستیم که ما را به باورها، روش‌ها یا فلسفه‌هایی متصل کند. به دنبال معلمانی می‌گردیم که مسیرهایی را پیش رویمان بگذارند و ما را به شادی، آرامش یا تحقق انتظاراتمان برسانند. گویی این نیاز در ما ریشه‌ای عمیق دارد: جست‌وجوی ایمنی و ثبات. اما آیا می‌توان ذهن را از این وابستگی‌های همیشگی آزاد کرد؟

رهایی از وابستگی نباید صرفاً واکنشی باشد؛ چرا که واکنش، خود شکلی از اسارت در همان وابستگی است. بحث اینجا بر سر استقلال نیست، بلکه بر سر نگاهی دقیق‌تر است: آیا می‌توان بدون فرار از وضعیت موجود، حقیقت وابستگی را به‌طور کامل بررسی کرد؟

ما اغلب ضرورت وابستگی را پذیرفته‌ایم، آن را اجتناب‌ناپذیر می‌دانیم و کمتر پیش می‌آید که کل موضوع را زیر سؤال ببریم. اما چرا چنین نیاز شدیدی به وابستگی داریم؟
آیا این از ترس عمیق ما از بی‌ثباتی و ناامنی نیست؟
وقتی در سردرگمی به سر می‌بریم، ناخودآگاه به دنبال کسی یا چیزی هستیم که ما را از این وضعیت خارج کند. همین جست‌وجوی فرار، ما را به ایجاد وابستگی‌هایی سوق می‌دهد که مرجع اقتدارمان می‌شوند.

وابستگی‌هایی که برای ایمنی و آرامش به آن‌ها چنگ می‌زنیم، ناگزیر مسائل و چالش‌های جدیدی به وجود می‌آورند. سپس تلاش می‌کنیم این مشکلات را حل کنیم، اما به ندرت پیش می‌آید که خود وابستگی را مورد پرسش قرار دهیم. اگر بتوانیم با آگاهی و دقتی صادقانه به عمق این موضوع برویم، شاید دریابیم که مسئله واقعی، وابستگی نیست. بلکه این وابستگی تنها ابزاری بوده برای اجتناب از واقعیتی عمیق‌تر که تاکنون از مواجهه با آن گریخته‌ایم.

♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

20 Jan, 19:42


دل می‌نرود سوی دگران
چون رفته بود سوی خوش تو

ور دل برود سوی دگران
او را بکشد اوی خوش تو

#مولانا
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

20 Jan, 16:38


چرخ بزن...
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

20 Jan, 09:31


عشقِ بی‌قید و شرط چیست؟
آیا می‌توان عشقی را تصور کرد که هیچ انگیزه یا انتظاری در پسِ آن نباشد، عشقی که صرفاً برای خودِ عشق ورزیدن جریان یابد؟
آیا عشقی که فارغ از بازتاب یا پاسخ، از جریحه‌دار شدن به دور باشد، ممکن است وجود داشته باشد؟ اگر محبت خود را به دیگری ابراز کنم و او آن را نپذیرد، آیا احساس رنجش و آزردگی در من ایجاد نمی‌شود؟
اما آیا این رنجش ناشی از خود محبت است یا از انتظار و وابستگی‌ای که در پس آن نهفته است؟

تا زمانی که در عشق ترس وجود داشته باشد، یا محبت به امید پاسخ یا جبران ارائه شود - همان چیزی که اغلب وظیفه تلقی می‌شود - عشق حقیقی نمی‌تواند حضور داشته باشد. اگر این موضوع را به عمق درک کنید، پاسخ نیز در دل همین درک پنهان است.

♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

20 Jan, 02:36


عبادت، آن‌گونه که امروز در سراسر جهان با نام عبادت شناخته می‌شود، هیچ ارتباطی با حقیقت عبادت ندارد.
عبادت واقعی، اجرای آیین‌ها و مناسک نیست.
عبادت، گفتن کلمات نیست.
عبادت، کلامی نیست؛ بلکه شکرگزاری‌ای خاموش و عمیق است.

عبادت یعنی زانو زدن در سکوت، در برابر عظمت هستی.

هر زمان و هرجا که احساس کردی می‌خواهی در برابر زمین، درختان یا آسمان زانو بزنی، این کار را انجام بده.
این زانو زدن به تو کمک می‌کند تا آرام‌آرام در سکوت، خود را از میان برداری.

عبادت یکی از قدرتمندترین روش‌های رهایی از «خود» است.

و هنگامی که «خود» از میان برود،
تنها «خدا» باقی می‌ماند.

♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

19 Jan, 19:41


خاکی بودم خموش و ساکن
مستم کردی به هست کردن

هستی بگذارم و شوم خاک
تا هست کنی مرا دگر فن



#مولانا
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

19 Jan, 15:36


مرگ پایان نیست، بلکه دگرگونی است؛ گذر از یک حالت به حالتی دیگر و در نهایت، عبور از جهان شکل‌ها به بی‌شکلی مطلق. همین بی‌شکلی، هدف نهایی است، زیرا هر شکلی محدودکننده است، همچون زندانی که روح را مقید می‌کند.

تا زمانی که در قالب‌های محدود باقی بمانی، آزادی از رنج، حسادت، خشم، کینه، حرص و ترس ممکن نیست، چرا که این احساسات، ریشه در همان قالب‌ها دارند. تنها در بی‌شکلی است که رهایی واقعی را خواهی یافت.

♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

19 Jan, 09:31


هر رنج و دشواری که در زندگی تجربه می‌کنید، یا از طریق بدن به سراغتان آمده یا از طریق ذهن. آیا نوع دیگری از رنج وجود دارد که بشناسید؟ هر گامی که در مسیر زندگی برمی‌دارید، همیشه ناتمام به نظر می‌رسد. دلیل این موضوع ساده است: در پس همه چیز، ترس از اتفاقاتی که ممکن است رخ دهد، نهفته است. اما اگر این ترس از میان برود، زندگی را با شادمانی و شکوه تمام تجربه خواهید کرد.

تا زمانی که به این نقطه برسید که به طور کامل درک کنید "شما نه این هستید و نه آن"، فاصله‌ای کوچک میان شما و بدن‌تان و میان شما و ذهن‌تان ایجاد خواهد شد. این همان نقطه‌ای است که درد و رنج پایان می‌پذیرد. چنین تجربه‌ای به‌تدریج همه وجودتان را فرا خواهد گرفت و با از میان رفتن ترس از آینده و ناشناخته‌ها، زندگی با تمام توان و ظرفیت پیش خواهد رفت.

♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

19 Jan, 02:36


درویش را از تُرشی خلق چه زیان؟
همه عالَم را دریا گیرد
بط را چه زیان؟

#شمس_تبریزی
بط = مرغابی

♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

18 Jan, 19:42


ای جان پیش از جان‌ها
وی کان پیش از کان‌ها
ای آن بیش از آن‌ها
...ای آن من ای آن من

#مولانا
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

18 Jan, 09:31


خداوند سرچشمه رحمت و برکت است؛ او نهایت لطافت است. هرچه انسان لطیف‌تر و مهربان‌تر شود، نزدیکی بیشتری به خداوند پیدا می‌کند.
ما نیازی نداریم که با هستی در تضاد باشیم. برعکس، لازم است دوست و همراه آن شویم. تلاش برای غلبه بر طبیعت ضرورتی ندارد؛ بهتر است در برابر آن گشوده و پذیرا باشیم. انسان زمانی می‌تواند به هماهنگی واقعی برسد که خود را بخشی از طبیعت بداند و از هرگونه جدایی از آن پرهیز کند.

لطافت، منیت انسان را آرام‌آرام محو می‌کند، زیرا منیت ریشه در نفس دارد. وقتی منیت از میان برود، نفس نیز از بین می‌رود و آنچه باقی می‌ماند چیزی جز لطافت خالص نخواهد بود.

لطافت چیزی نیست که بتوان آن را به‌دست آورد؛ بلکه ویژگی طبیعی انسان است. تنها کافی است که مکر و حیله نفس را بشناسیم. با درک این مکر، نفس از بین می‌رود و لطافت آشکار می‌شود. نفس همان حجابی است که لطافت را پنهان کرده است. اگر این حجاب کنار رود، چشمه لطافت از درون جوشیدن می‌گیرد و وجود انسان را دربرمی‌گیرد.

♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

17 Jan, 19:42


بس کُن ایرا، بلبلِ عشقَش نواها می زند
پیشِ بلبل چه مَحل باشد دَمِ دُرّاج را

#مولانا

ایرا: زیرا
دراج: پرنده ای شبیه کبک


♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

17 Jan, 13:37


ماده می‌تواند تبدیل به انرژی شود و انرژی می‌تواند تبدیل به آگاهی شود. این روندی قابل مشاهده است. وقتی طعام میخوری، برخوردار از انرژی آن می‌شوی و با آن انرژی تفکر کرده، جذب آگاهی می‌کنی و آگاه می‌شوی. وقتی چنین روندی وجود دارد بالطبع بر عکس آن نیز ممکن است. آگاهی می‌تواند به انرژی، و انرژی به ماده تبدیل شود. این یعنی خلق ماده ریشه در آگاهی دارد. در کیمیاگری باطنی وقتی ماده‌ای را پدیدار می‌کنند به واقع آگاهی را تبدیل به ماده کرده‌اند.

@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

17 Jan, 10:33


اگر که میخواهی پُر شوی
بخود اجازه بده که از همه چیز تهی شوی
اگر که میخواهی دوباره زائیده شوی
بخود اجازه بده که بمیری.
اگر که میخواهی که به تو همه چیز داده شود
از همه چیز چشم‌پوشی کن.
#لائوتسه

@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

16 Jan, 19:42


گر شاخه‌ها دارد تَری
ور سرو دارد سروری
ور گُل کند صد دلبری
ای جان تو چیزی دیگری

#مولانا
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

16 Jan, 10:31


آگاهی‌های نو و مدارهای جدید اِدراک

فیزیولوژیست‌ها گویند؛ وقتی آگاهی تغییر می‌کند امواج مغزی نیز تغییر می‌کند و متعاقب آن مدارهای ارتباطی دیگری -جز آنچه تا بحال بوده است- در شبکه‌ی نورونی مغز شکل می‌گیرد. و چون مدارهای جدیدِ ادراک شکل بگیرند این یعنی جهان و پدیده‌هایش را به گونه‌ای دیگر خواهی دید. اگر همواره بخواهی بر باورها یا مدارهای ذهنی گذشته‌ات سیر کنی، هیچگاه “مشاهده” را نخواهی آموخت و تغییری اساسی در زندگی‌ات رخ نخواهد داد. از آگاهی‌های جدید نترس و سالکانه به آنها سلام کن.


@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

13 Jan, 02:36


در جهانی ایده‌آل، این خانواده‌ها هستند که باید از کودکان بیاموزند.
چیزی برای آموزش دادن به آنها ندارید، اما کودکان گنجینه‌ای از دانسته‌های جهان دیگر را با خود به همراه می‌آورند.

از آنها یاد بگیرید که چگونه در لحظه زندگی کنید
و شهامت روبرو شدن با ناشناخته‌ها را تجربه کنید!
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

12 Jan, 19:41


بیا جانا که امروز آنِ مایــــــی...
کجایی تــــــــــــو؟

کجایی تــــــــو؟
کجایــــــی؟

#مولانا
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

12 Jan, 09:31


آدم می‌تواند در این دنیا زندگی کند، بی‌آنکه به آن دل‌بسته شود. می‌تواند در میان جمع باشد، اما همچنان در اعماق وجودش تنها بماند. هر کاری که ضروری است انجام بده، هر آنچه که باید به ثمر برسان، اما اجازه نده این کارها تو را اسیر غرور کنند.

حضور در این جهان هیچ اشکالی ندارد؛ مهم این است که در همان حال، جوهر آن جهانیِ خود را حفظ کنی. این هنر زندگی است؛ هنر زیستن میان دو قطب متضاد و برقراری تعادل میان آن‌ها. مسیری که به ظرافت لبه تیغ است، اما تنها راهی است که تو را به حقیقت می‌رساند. اگر این تعادل را از دست بدهی، مسیر به سمت حقیقت نیز از دست خواهد رفت.

در این دنیا زندگی کن، اما همچنان به جاده درونت ادامه بده. با لبخند و آرامش به اعماق وجودت سفر کن. راه خود به سوی خداوند را با رقص و شادی بیافرین! ترانه‌ای در دل داشته باش و با شور به سمت خالق گام بردار!
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

12 Jan, 02:36


این آفتاب که بر بالای آسمان است،
اگر زیر باشد، همان آفتاب است
الّا عالَم تاریک ماند.
پس او بالا برای خود نیست
برای دیگران است!

#فیه_ما_فیه
#مولانا
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

11 Jan, 19:42


از پگه امروز ،
چه خوش مجلسیست
آن صنم و فتنه ی فتانه را ...


#مولانا
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

11 Jan, 09:31


خود حقیقی، تنها گنجینه‌ای است که انسان می‌تواند در این جهان کشف کند؛ اما این کشف نه با پیمودن راه‌های طولانی در دنیای بیرونی، بلکه با سفر به اعماق وجود درونی امکان‌پذیر است. این سفر به سکوت نیاز دارد، سکوتی که فراتر از نبود صدا یا شلوغی است. سکوت درونی یعنی خاموش کردن غوغای ذهن، توقف قضاوت‌ها و رهایی از بند افکار پراکنده. وقتی انسان در این سکوت عمیق فرو می‌رود، به بطن وجود خویش، به سرچشمهٔ حقیقی خود نزدیک می‌شود.

این روند زمانی کامل می‌شود که با قلبی باز و ذهنی تسلیم‌شده، با احترام و عشق به آن نیروی برتر که "معظم" یا وجود متعال نامیده می‌شود، روی آوریم و بگوییم: «آری، مرا جذب کن.» این دعوت، در واقع ابراز آمادگی است برای پذیرش حقیقتی که فراتر از ماست. در این حالت، فرد خود را به آغوش هستی می‌سپارد و اجازه می‌دهد نیرویی والا او را به سمت اتحاد با جوهرهٔ حقیقی‌اش هدایت کند.
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

10 Jan, 19:41


امشب
از شب‌های تنهایی‌ست!
رحمی کن بیا...

#مولانا
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

10 Jan, 15:37


یک شرکت بزرگ قصد استخدام تنها یک نفر را داشت. بدین منظور آزمونی را برگزار کرد که تنها یک پرسش داشت.

پرسش این بود: شما در یک شب طوفانی سرد در حال رانندگی از خیابانی هستید. از جلوی یک ایستگاه اتوبوس در حال عبور کردن هستید.

سه نفر داخل ایستگاه منتظر اتوبوس هستند. یک پیرزن که در حال مرگ است. یک پزشک که قبلا جان شما را نجات داده و یک نفر که در رویاهایتان خیال ازدواج با او را دارید.

شما می‌توانید تنها یکی از این سه نفر را برای سوار نمودن انتخاب کنید. کدامیک را انتخاب خواهید کرد؟ دلیل خود را بطور کامل شرح دهید.

قاعدتا این آزمون نمی‌تواند نوعی تست شخصیت باشد زیرا هر پاسخی دلیل خاص خودش را دارد.

پیرزن در حال مرگ است، شما باید او را نجات دهید هر چند او خیلی پیر است و به هر حال خواهد مرد.

شما باید پزشک را سوار کنید زیرا او قبلا جان شما را نجات داده و این فرصتی است که می‌توانید جبران کنید. اما شاید هم بتوانید بعدا جبران کنید.

شما باید شخص مورد علاقه‌تان را سوار کنید زیرا اگر این فرصت را از دست بدهید ممکن است هرگز قادر نباشید مثل او پیدا کنید.

از دویست نفری که در این آزمون شرکت کردند، تنها شخصی که استخدام شد دلیلی برای پاسخ خود نداد. او نوشته بود:
سوئیچ ماشین را به پزشک می‌دهم تا پیرزن را به بیمارستان برساند و خودم به همراه همسر رویاهایم زیر باران منتظر اتوبوس می‌مانیم.

پاسخی زیبا و سرشار از متانتی که ارائه شد گویای بهترین پاسخ است و مسلما همه می‌پذیرند که پاسخ فوق بهترین پاسخ است اما اکثر افراد در ابتدا به این پاسخ فکر نمی‌کند.

چرا؟ زیرا ما هرگز نمی‌خواهیم داشته‌ها و مزیت‌های خودمان را (ماشین) (قدرت) (موقعیت) از دست بدهیم.

اگر قادر باشیم خودخواهی‌ها، محدودیت‌ها و مزیت‌های خود را از خود دور کرده یا ببخشیم گاهی اوقات می‌توانیم چیزهای بهتری به دست بیاوریم.

@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

09 Jan, 19:42


از جسم
گریزان شدم
از روح به پرهیز
سوگند ندانم ،نه از اینم ،نه از آنم

#مولانا
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

09 Jan, 11:36


#جواد_بطحایی & #سینا_بطحایی - «مثل پدر مثل پسر»
موزه‌ی آقا خان
تورنتو

🆔 @Sina_Bathaie

♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

09 Jan, 11:31


#جواد_بطحایی & #سینا_بطحایی - «مثل پدر مثل پسر»
موزه‌ی آقا خان
تورنتو
🆔 @Sina_Bathaie

♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

09 Jan, 09:31


شما بر اساس سطح بلوغ‌تان با جهان تعامل می‌کنید. بهتر است گاهی از سرعت خود بکاهید تا انرژی‌هایتان بتوانند به ارتعاشی هماهنگ دست یابند و به‌درستی جریان پیدا کنند. حتی کوچک‌ترین ترس یا نگرانی می‌تواند این هماهنگی را مختل کند.
کنترل، مانند ماندن در یک شغل برای مدت طولانی، اغلب از روی ترس شکل می‌گیرد. این نوع ترس، نگرانی از فروپاشی زندگی است. اما گاهی اوقات، فروپاشی ضروری است! با این حال، ذهن با نگرانی فریاد می‌زند: «من آسیب می‌بینم، اوضاع به‌هم می‌ریزد!» اما واقعیت این‌گونه نیست.
برخی افراد از شغلشان لذت می‌برند اما درآمد چندانی ندارند. سپس به شغلی با درآمد بیشتر روی می‌آورند، اما احساس رضایتی که قبلاً داشتند، از بین می‌رود. ممکن است در محیط جدید دوستی نداشته باشند یا رئیس‌شان رفتار خوشایندی نداشته باشد، اما باز هم پول را به رضایت ترجیح می‌دهند. در مقابل، برای برخی دیگر، محیط کاری اهمیت بیشتری نسبت به درآمد دارد. هر فرد، مسیر خود را بر اساس انتخاب‌هایش می‌پیماید.

منبع اصلی پول و هر چیز دیگر، خودِ شما هستید. معنویت به‌هیچ‌وجه به معنای فقر نیست. اما اگر در شرایطی بدون پول باشید، مطمئن باشید که چیزی ارزشمندتر از آن را خواهید یافت. برخی افراد خوشبختی و رضایت را تنها در پول و دارایی جست‌وجو می‌کنند، در حالی که برای دیگران، این جست‌وجو در جاهای دیگری معنا پیدا می‌کند.
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

08 Jan, 19:42


ای لولی بربط زن
تو مست تری یا من

ای پیش چو تو مستی
افسون من افسانه

#مولانا
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

08 Jan, 10:31


چون سال‌ها با "خواستن" زندگی کرده‌ای، اکنون فرصتی برای تمرین "نخواستن" به تو داده شده تا ذهنت به تعادل برسد. اما حقیقت این است که نه "خواستن" و نه "نخواستن" هیچ‌کدام راه درست نیستند. میان این دو، جایی وجود دارد که نه خواستن است و نه نخواستن، و همان نقطه، جایگاه درست است. ذهن سالک آگاه، در چنین حالتی سکون و آرامش می‌یابد.

این یعنی پذیرش کامل، رضایت از آنچه هست، و تسلیم در برابر جریان زندگی. درست مانند حالتی که نه شیفتگی برای "دانستن" وجود دارد و نه بی‌اعتنایی به "ندانستن"، بلکه همیشه در حضور زنده‌ی آگاهی قرار دارد. نه "داشتن" و نه "نداشتن"، بلکه آزادگی و بی‌تعلق بودن به هر دو. نه "بودن" و نه "نبودن"، بلکه رها شدن از بند فکر بود و نبود. این همان پاسخ مسئله است!

تمام این‌ها نوعی "خودانگیختگی" به همراه می‌آورد که از خواسته‌های نفس سرچشمه نگرفته و از جنس شهود و آگاهی حقیقی است.
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

08 Jan, 02:36


تاریکی قابل برچسب زدن نیست، زیرا اساساً وجود ندارد. تنها کافی است چراغی بیاوری و پرده از چهره تاریکی برداری.

این موضوع در مورد افکارت نیز صادق است. با آنها نجنگ. هر تلاشی برای رهایی از افکار، خود از همان فکرها سرچشمه می‌گیرد.

افکارت را بشناس،
به آنها نگاه کن،
نسبت به حضورشان آگاه باش.
در این صورت، افکار به‌آرامی و بدون هیچ تلاشی فروکش خواهند کرد.

خودنگری در نهایت به تخلیه نفس می‌انجامد،
و زمانی که نفس تهی شود،
هستی در آن جای می‌گیرد.
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

07 Jan, 19:42


بخند جان و جهان
چون مقام خنده تو راست

#مولانا
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

07 Jan, 15:37


انسان کامل آن کسی است که درونش آینه‌ای از الوهیت بی‌کران است. او موجودی است که ذهنش در کمال پاکی و شفافیت، همچون صیقلی‌ترین آیینه، منعطف و بدون هر گونه آلودگی است. پاک از هر چیز بیهوده و اضافی. ویژگی انسان کامل، نه در انباشت علم‌های اکتسابی و تلنبار واژه‌ها و اصطلاحات مختلف، بلکه در این است که وجودش به‌طور کامل در برابر حقیقت الهی خالی و آماده است. او ذهنی بی‌قضاوت دارد و همچون جامی که از هرگونه عقیده و نظر پر نشده، تنها در انتظار فیض حق است. این فرد در برابر رحمت و فیض بی‌پایان خداوند، چیزی جز یک ظرف تهی نیست که هر لحظه از سرچشمه‌ی الهی لبریز می‌شود. انسان کامل، بازتابی است از الوهیتی که به‌طور مداوم در حال دریافت آن است و این تجلی شگرف و زنده از هستی است که او را به کمال می‌رساند. این همان کیفیتی است که اگر کسی بدان دست یابد، عنوان انسان کامل به او اطلاق می‌شود.

♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

07 Jan, 12:34


تنفس بسیاری از افراد به شکلی غیرطبیعی و سطحی انجام می‌شود. هر چه بیشتر به فرآیند نفس کشیدن آگاه شوید، عمق طبیعی تنفس به‌تدریج بازمی‌گردد.

از آنجا که تنفس بی‌شکل است، از گذشته‌های دور با روح، یعنی همان هستی بی‌شکل، مرتبط دانسته شده است. در کتاب مقدس آمده: «پروردگار، انسان را از خاک آفرید و نفس حیات را از سوراخ بینی او دمید، و انسان به موجودی زنده تبدیل شد.» واژه آلمانی برای تنفس، اتمن، از واژه سانسکریت باستانی آتمان گرفته شده است که به معنای «ذات پروردگار» یا «خدای درون» است.

همین بی‌شکلیِ تنفس یکی از دلایل اصلی است که چرا تنفس آگاهانه ابزاری بسیار مؤثر برای آوردن فضا و آگاهی به زندگی به شمار می‌رود. تنفس به درستی موضوعی عالی برای مراقبه است، زیرا نه قابل دیدن است و نه دارای هیچ شکل و قالبی. همچنین، تنفس از ظریف‌ترین و شاید کم‌اهمیت‌ترین پدیده‌ها به نظر می‌رسد؛ همان «چیز کوچک» که نیچه از آن به‌عنوان منشأ «بهترین شادی» یاد کرده است.

این به خود شما بستگی دارد که تمرین تنفس را به شکلی مراقبه‌ای و ساختاریافته انجام دهید یا نه. با این حال، هیچ مراقبه قراردادی نمی‌تواند جایگزین آگاهی مستمر و فضای درونی در زندگی روزمره‌تان شود.
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

06 Jan, 19:41


این سعادت‌های دنیا هیچ نیست
آن سعادت جو که دارد بوسعید

این زیادت‌های این عالم کمیست
آن زیادت جو که دارد بایزید

#مولانا
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

06 Jan, 15:37


برخی به محض روبه‌رو شدن با مشکلی، فریاد عدالت سر می‌دهند و با حرارتی بی‌پایان خواستار آن می‌شوند. اما غافل‌اند که عدالت اگر بخواهد ظاهر شود، ابتدا سراغ صداکننده‌اش می‌رود. عدالت پیش از آنکه دیگران را مخاطب قرار دهد، به حساب خود او رسیدگی می‌کند. نام "منتقم" نیز همین‌گونه است. اگر این اسم را بخوانی، گمان مبر که تنها به سوی مخالفانت روانه می‌شود. نه، نخست نزد خود تو می‌آید، چرا که تو آن را فراخوانده‌ای. ابتدا در احوال خود تو دقیق می‌شود و تسویه را از تو آغاز می‌کند.

فرزانگان اما هنگام دعا به جای خشم و انتقام، رحمت و خیر را صدا می‌زنند. آن‌ها بسم‌الله الرحمن الرحیم را ندا می‌دهند و حلال مشکلات را می‌طلبند. برایشان نام‌های خدا وسیله‌ای برای خواسته‌های خودخواهانه نیست. هرگز اسماء الهی را چون ابزار فرمانبرداری به کار نمی‌گیرند. آنان نخستین و بیشترین طلبشان خیر است، چرا که این "خیر" است که هر چیز و هر کس را در جای حقیقی خود می‌نشاند، جایی که رشد و تعالی در آن ممکن است.

فرزانگان با قدرت نام "خیر" مسائلشان را حل می‌کنند، زیرا خیر برترین پاسخ‌ها و بهترین راه‌حل‌هاست. خیر، خودِ خداست؛ تجلی تمام و کمال لطف و حکمت.

مهدی شفیعی

04 Jan, 09:31


اینکه ذهن شما تبدیل به منبع بدبختی شود یا معجزه‌ای شگفت‌آور، کاملاً به نگرش و رویکرد شما بستگی دارد. آیا به زندگی اجازه می‌دهید که با اشتیاقی بی‌پایان در شما جاری شود، یا با بی‌میلی و بی‌تفاوتی به آن می‌نگرید؟ آیا زندگی برای شما همچون یک رابطه عاشقانه است، یا آن را نوعی تحمیل و تجاوز می‌دانید؟ اینجا نقطه تأمل است. اگر زندگی را همچون تحمیل و تجاوز ببینید، ذهن به یک بدبختی بدل خواهد شد. اما اگر زندگی را مانند یک معاشقه تجربه کنید، آنگاه زندگی سعادت است و ذهن نیز به برکتی بزرگ تبدیل می‌شود.

هنگامی که شلوغی و آشفتگی ذهن به یک سمفونی هماهنگ بدل شود، دیگر نیازی به درگیر شدن با آن نخواهد بود. درست مانند سیرکی که در آن تاب‌ها، طناب‌ها و میله‌ها همگی به شکلی هماهنگ و متصل هستند تا بندبازها بتوانند با یک حرکت دقیق به یکدیگر برسند. اگر یکی از بندبازها حتی کمی بی‌میل یا ناهماهنگ باشد، کل سیرک از هم می‌پاشد.

این اصل درباره شما نیز صادق است. آیا در تمامیت و کمال زندگی می‌کنید؟ اگر واقعاً با تمام وجود در زندگی حضور داشته باشید، خودِ زندگی ذهن را آرام می‌کند و به یک هارمونی درونی می‌رسید که سرچشمه آرامش و شادی است.
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

03 Jan, 19:41


در حَضرتِ حَق سُتوده دَرویشانند
در صَدر بزرگ آن مَنِش ایشانند

خواهی که مِسِ وجودِ تو زَر گردد
با ایشان باش، کیمیا ایشانند

#مولانا
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

03 Jan, 09:31


هیچ لذتی بالاتر از شادی ناشی از بخشیدن و سهیم شدن نیست. شاید به همین دلیل است که افراد هنگام هدیه دادن احساس خوشحالی می‌کنند. این عمل، شادی خالص به همراه دارد. وقتی چیزی را به دیگری هدیه می‌دهی، حتی اگر از نظر مادی چندان ارزشمند نباشد، خودِ عمل بخشیدن حس خشنودی و رضایت بزرگی را در پی دارد. حال، تصور کن فردی که تمام زندگیش مانند یک هدیه باشد، کسی که هر لحظه‌اش سرشار از بخشش و سخاوت است؛ چنین انسانی در بهشت زندگی می‌کند.

ذن بر این باور است که حقیقت را نمی‌توان با کلمات بیان کرد، اما می‌توان آن را از طریق اشارات و اعمال آشکار ساخت. انسان قادر نیست حقیقت را به زبان بیاورد، اما می‌تواند آن را به نمایش بگذارد.
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

02 Jan, 19:42


برخیز به میدان رو در حلقه رندان رو
رو جانب مهمان رو کز راه بعید آمد

غم‌هاش همه شادی بندش همه آزادی
یک دانه بدو دادی صد باغ مزید آمد

#مولانا
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

02 Jan, 14:36


"سنگریزه" ریز است و ناچیز...
اما اگر در جوراب یا کفش باشد، ما را از راه رفتن باز می‌دارد!
در زندگی هم؛ بعضی مسائل ریزاند و ناچیز.
اما مانع حرکت به سمت خوبی‌ها و آرامش ما میشوند!
کم احترامی یا نامهربانی به والدین؛
نگاه تحقیرآمیز به فقرا؛
تکبر و فخرفروشی به مردم؛
منت گذاشتن هنگام کمک کردن؛
نپذیرفتن عذر خطای دوستان؛ و ...
بخشی از سنگریزه‌های مسیر تکامل ما هستند
آنها را بموقع کنار بگذاریم
تا از زندگی لذت ببریم

@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

01 Jan, 19:41


چون گُل همه تَن خَندَم
نه از راه دهانْ تنها

زیرا که منم بی‌من
با شاهِ جهانْ تنها

#مولانا
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

01 Jan, 11:33


با ظهور آگاهی جدید، برخی از انسان‌ها احساس می‌کنند که فراخوانده شده‌اند تا گروهی را شکل دهند که نمایانگر آگاهی اشراق یافته است. این گروه‌ها دیگر «من درون» جمعی نخواهند بود. کسانی که این جمع‌ها را تشکیل می‌دهند، نیازی به تعریف هویت خود از طریق گروه ندارند. آنها دیگر به هیچ الگویی برای شناخت آنچه که هستند، نگاه نمی‌کنند. در حقیقت، این افراد دیگر به دنبال یافتن هویت خود در چارچوب‌های بیرونی یا گروهی نیستند. حتی اگر اعضای تشکیل‌دهنده این گروه‌ها هنوز به طور کامل از «من درون» رها نشده باشند، آن‌ها به اندازه کافی هوشیار هستند تا به محض آشکار شدن «من درون» خود یا دیگران، آن را شناسایی کنند و به سرعت از آن آگاه شوند.

این افراد قادر خواهند بود تا هرگونه حضور «من درون» را که ممکن است دوباره در تلاش برای نفوذ در درونشان باشد، شناسایی کرده و از آن رهایی یابند. «من درون» به شدت تلاش خواهد کرد تا اختیار را در دست بگیرد و دوباره خود را تأیید کند. اما آن‌ها دیگر به آن اجازه نخواهند داد و به سرعت از نور هوشیاری برای مشاهده و از بین بردن آن استفاده خواهند کرد. این فرآیند نیازمند هوشیاری و آگاهی دائمی است، زیرا «من درون» در هر شرایطی سعی می‌کند خود را به نحوی بر اساس شکل‌های مختلف و به‌طور مستمر در معرض تأیید قرار دهد. در حالی که این مبارزه درونی برای از بین بردن «من درون» در مسیر تکامل انسان‌ها همیشه ادامه دارد، هدف این است که با تاباندن نور هوشیاری بر آن، آن را به طور کامل از میان برداریم.

از میان برداشتن «من درون» تنها از طریق گسترش و تقویت آگاهی انجام می‌شود، و این همان چیزی است که گروه‌هایی با اهداف مشابه در حوزه‌های مختلف، مانند شرکت‌های تجاری، مدارس، نهادهای خیریه و یا جوامع زندگی مشترک که در مسیر اشراق گام برداشته‌اند، دنبال می‌کنند. این گروه‌ها در حقیقت مسئولیت بزرگ‌تری دارند، که آن هم ایجاد و توسعه آگاهی جدید در جهان است. آن‌ها با ساختن جوامعی که در آن افراد از «من درون» رها شده‌اند، می‌توانند فضایی برای تحول و آگاهی بیشتر ایجاد کنند.

در همین راستا، اصول زندگی اشتراکی جمعی و اشراق یافته نقش اساسی در هدایت انسان‌ها به سوی آگاهی جدید خواهند داشت. زیرا وقتی افراد از «من درون» جمعی رها می‌شوند و به سطح بالاتری از آگاهی دست می‌یابند، می‌توانند به تغییرات بزرگ و مثبت در سطح سیاره منجر شوند. همان‌طور که «من درون» جمعی شما را به سمت ناآگاهی، جدایی و رنج می‌کشاند، اجتماع اشراق یافته می‌تواند به عنوان جریانی برای آگاهی عمل کند که به سرعت دگرگونی‌های عظیمی را در سطح جهانی به وجود آورد. این دگرگونی‌ها می‌تواند شامل تحولات عمیق در شیوه‌های زندگی، نگرش‌ها، روابط و حتی نحوه برخورد انسان‌ها با جهان پیرامونشان باشد.

در نتیجه، گروه‌هایی که بر اساس آگاهی اشراق یافته تشکیل می‌شوند، نه تنها برای خودشان بلکه برای کل بشریت نقشی کلیدی ایفا می‌کنند. این گروه‌ها می‌توانند به راهنمایی سایر افراد در مسیر رشد و آگاهی کمک کنند و به تدریج موجب تغییرات و تحولات شگرفی در سطح جهانی شوند. از این رو، این فرآیند نیازمند هم‌افزایی و تلاش جمعی است تا بتواند به یک جنبش جهانی تبدیل شود که نه تنها باعث رشد فردی می‌شود بلکه سیاره ما را نیز به سمت آگاهی و تکامل بیشتر هدایت می‌کند.
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

31 Dec, 19:41


عدد ریگ بیابان اگرم باشد جان

بدهم گر بدهی بوسه, چه ارزان باشد

#مولانا

اگر به اندازه ریگ های بیابان جان داشته باشم, همه آنها ارزش یک بوسه تو را ندارد.


#مولانا
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

31 Dec, 15:37


شخصی به بودا گفت “من خوشبختی می‌خواهم
بودا پاسخ داد: نخست “من” را حذف کن که حکایت از نفس دارد؛ سپس “میخواهم” را حذف کن که حکایت از میل و خواسته دارد. اکنون آنچه که با تو باقی می‌ماند خوشبختی است!

♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

31 Dec, 10:31


برای خلق بهترین سال زندگی، ابتدا باید دریابید که زندگی شما یا تحت تأثیر نیتی آگاهانه که روز به روز آن را شکل می‌دهید پیش می‌رود، یا تحت تأثیر نیتی ناخودآگاه که از گذشته با خود حمل می‌کنید. همواره نیرویی در پشت پرده رفتارها و تصمیم‌های شما فعال است، چه از آن آگاه باشید و چه نباشید.

اگر مانند بسیاری از افراد باشید، احتمالاً از نیتی که هم‌اکنون انتخاب‌ها، اعمال و رفتارهای شما را هدایت می‌کند، بی‌خبر هستید. ممکن است این نیت ناخودآگاه شامل گذراندن روز به هر شکل ممکن، اثبات شایستگی خود به والدین، محافظت از خود در برابر آسیب‌ها، یا کار کردن بی‌سروصدا و بدون ایجاد تنش در محیط باشد. این نیت می‌تواند شکل‌های گوناگونی به خود بگیرد، اما تردیدی نیست که نیرویی پنهان در حال پیش بردن زندگی شما است.

اغلب، این نیت ناخودآگاه در سال‌های اولیه کودکی، پیش از آن که توان تصمیم‌گیری آگاهانه را پیدا کنید، شکل گرفته است.

خبر خوب این است که برای خلق نیتی آگاهانه، نیازی نیست دقیقاً بدانید چه نیرویی در حال حاضر شما را هدایت می‌کند. کافی است توجه کنید که اگر از زندگی دلخواهتان بهره‌مند نیستید، اگر بهترین انتخاب‌ها را انجام نمی‌دهید، اگر دچار بی‌تفاوتی، یکنواختی یا مبارزه مداوم هستید، و اگر بارها اشتباهات گذشته را تکرار می‌کنید، احتمالاً نیت شما دیگر کارایی لازم را ندارد و باید به‌روز شود.

در صورت ادامه دادن به مسیر تحت تأثیر این نیت قدیمی، سال جدید شما احتمالاً همانند سال گذشته خواهد بود. اما با تغییر و آگاهانه ساختن نیت، می‌توانید تحولی عمیق در مسیر زندگی خود ایجاد کنید. 🌟
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

30 Dec, 19:41


گفته بودی کز توام بگرفت دل
من نخواهم در جهان جز کام تو

منتظر بنشسته‌ام تا دررسد
از پی جان خواستن پیغام تو

#مولانا
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

30 Dec, 15:37


بیداری
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

30 Dec, 09:31


فکر چگونه تولید می‌شود؟

تمام چیزهایی که نمی‌پذیرید، تبدیل به فکر شما می‌شوند، و دائما ذهن شما را مشغول نگه می‌دارند. از آن جا که ذهن شما سازنده تصاویر زندگی شماست، آنچه نپذیرفته‌اید، تبدیل به زندگی شما می‌شود و خود را تکثیر می‌کند. اما چیزهایی که می‌پذیرید دیگر بخشی از ذهن شما نمی‌شود و از دایره ذهن خارج می‌شود. مثلا شما پذیرفته‌اید که خورشید در آسمان است، آب رفع تشنگی می‌کند، یا لباستان را چگونه بپوشید یا چگونه دوچرخه برانید. آیا در طول شبانه روز به این چیزها فکر می‌کنید؟ مسلما خیر!
پس اگر چیزی را دوست ندارید و می‌خواهید از زندگیتان محو شود، آن را بپذیرید. به تدریج که ذهن خود را با پذیرش خلوت کنید، جا برای خلق تازه‌ها باز می‌شود.


@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

29 Dec, 19:41


جفا می‌کن جفایت جمله لطف است
خطا می‌کن خطای تو صواب است.

#مولانا
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

29 Dec, 15:37


قلب _ یگانگی
ای برادر تو همان اندیشه‌ای
ما بقی تو استخوان و ریشه‌ای
گر گلست اندیشهٔ تو گلشنی
ور بود خاری تو هیمهٔ گلخنی
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

29 Dec, 09:31


این آزمایش را انجام بده

چشمان خود را ببند و به خود بگو:
" نمی‌دانم فکر بعدی من چه خواهد بود"

آنگاه، هشیار باش و منتظر فکر بعدی خود مانند گربه‌ای باش که سوراخ موش را می‌پاید.
چه فکری از این سوراخ موش بیرون خواهد آمد.

تا وقتی که در حالت حضور پر رنگ هستی از فکر رها هستی. تو آرام، اما در عین حال، کاملاً آگاه و هشیار هستی. به محض اینکه توجه آگاهانه تو فروکش میکند، فکرو خیال پا به میدان می‌گذارد.

سر و صدای ذهن بلند می‌شود؛ آرامش از میان می‌رود. تو باز به زمان بر میگردی.

این آزمایش را همین حالا انجام بده

@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

28 Dec, 15:37


"من، ریشه‌ی همه رنج‌هاست..."

وقتی "من" وجود دارد، خواسته‌ها و وابستگی‌ها هم هستند.
خواستن و میل، سرچشمه‌ی تمام رنج‌های انسان‌اند.
مولانا می‌گوید:
"همه رنج‌ها از آن می‌خیزد که چیزی خواهی و آن میسر نشود؛ چون نخواهی، رنج نماند."
بودا نیز یادآور می‌شود:
"ریشه‌ی همه رنج‌ها در خواستن و وابستگی است."

مولانا و بودا هر دو تأکید دارند که رهایی از رنج، در رهایی از خواستن و وابستگی است. آرامش، در نبود "منیت" شکل می‌گیرد.
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

28 Dec, 09:31


خودشناسی چیست و چگونه می‌توانیم به آن دست یابیم؟

آیا متوجه طرز تفکری که در پس این سوال نهفته است می‌شوید؟
من قصدم توهین به سوال کنندگان نیست اما بیایید طرز تفکری را که موجب مطرح شدن این سوال شده است بررسی کنیم.

چگونه می‌توانم به آن دست یابم؟ به چه قیمتی می‌توانم آن را بخرم؟ چه کار باید بکنم، چه چیز را قربانی کنم، چه دستور یا اندیشه‌ای را به کار بندم تا آن را به دست آورم؟

فقط یک ذهن کاملا ماشینی می‌گوید «من این کار را می‌کنم تا آن چیز را به دست آورم». اما خودشناسی از این راه به دست نمی‌آید. شما نمی‌توانید بوسیله تلاش یا انجام اعمالی آن را بخرید. خودشناسی هنگامی بوجود می‌آید که شما خود را در رابطه با همکلاسی‌هایتان یا مربی‌تان و همه مردم اطراف خود مشاهده کنید. هنگامی که رفتار دیگری را، ژست‌هایش، طرز لباس پوشیدنش، طرز صحبت کردنش، اهانت یا تملق گفتنش و همچنین پاسخ خود را به او مشاهده کنید خودشناسی آغاز می‌شود.

خودشناسی زمانی حاصل می‌شود که شما همه چیز را در درون خود و در اطرافتان با دقت تماشا کنید و همانطور که صورت خود را در آینه نگاه میکنید به خود نگاه کنید. وقتی در آینه نگاه می‌کنید خود را همانطور که هستید می‌بینید. ممکن است آرزو کنید موهایتان شکل دیگری داشته باشد و یا صورتتان کمتر زشت باشد اما حقیقت همان است که به وضوح در آینه منعکس شده است و نمی‌توانید آن را نادیده بگیرید و بگویید «من چقدر زیبا هستم».

حال اگر بتوانید به آینه روابط خود با دیگران مانند آینه معمولی نگاه کنید دیگر پایانی برای خودشناسی وجود ندارد. درست مانند ورود به یک اقیانوس بی انتها که هیچ ساحلی ندارد. اکثر ما می‌خواهیم به انتها برسیم، می‌خواهیم بگوئیم «من به خودشناسی رسیدم و خوشحال هستم» اما اصلا امکان پذیر نیست. اگر بتوانید به خودتان نگاه کنید بدون اعتراض به آنچه می‌بینید، بدون مقایسه خود با دیگران، بدون آرزوی زیباتر یا دارای محسنات بیشتر بودن، اگر بتوانید آنچه را که هستید مشاهده کنید و با آن حرکت کنید در آن صورت درک خواهید کرد که امکان دارد بی نهایت دور بروید. پس این سفر انتهایی ندارد و راز و زیبایی آن در همین است.


@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

27 Dec, 09:31


خنده نیرویی شگرف در اختیار انسان قرار می‌دهد. حتی علم پزشکی نیز تأیید کرده که خنده یکی از طبیعی‌ترین و قدرتمندترین داروهایی است که در اختیار بشر قرار گرفته است. وقتی در لحظات ناخوشی توان خندیدن داشته باشی، روند بهبودی‌ات سرعت می‌گیرد. اما اگر خنده را از خود دریغ کنی، حتی در سلامت کامل نیز، آرام‌آرام به سوی بیماری پیش می‌روی.

خنده، انرژی درونی را از اعماق وجودت به سطح می‌آورد و آزاد می‌کند. این انرژی همواره همراه خنده جریان می‌یابد و با آن به حرکت درمی‌آید. آیا توجه کرده‌ای که وقتی از صمیم قلب می‌خندی، در آن لحظات حالتی شبیه به مراقبه عمیق را تجربه می‌کنی؟ در این زمان، ذهن خاموش می‌شود. غیرممکن است که انسان همزمان هم بخندد و هم فکر کند. این دو حالت کاملاً در تضاد با یکدیگرند: یا در حال خندیدن هستی یا درگیر فکر کردن. خنده‌ای که از عمق وجود برخیزد، ذهن را کاملاً متوقف می‌کند. اما اگر در هنگام خندیدن، فکرهایت همچنان جاری باشند، خنده‌ات سطحی و مصنوعی خواهد بود، خنده‌ای کم‌رمق و ناتوان.

خنده‌ای که از عمق وجود برمی‌خیزد، ذهن را محو می‌کند. آموزه‌های مراقبه‌ای نیز بر همین اصل استوارند: رساندن انسان به حالتی که در آن ذهن حضور نداشته باشد. خنده یکی از ساده‌ترین و زیباترین راه‌ها برای تجربه این بی‌ذهنی است.
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

26 Dec, 19:40


دانی که حروفِ عشق
را معنی چیست؟

عین عابد و شین شاکِر و قاف است قانع
#مولانا
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

04 Dec, 19:41


بِزن دستی و رقصی کن، ز عشقِ آن
خداوندان،
که چون بوسی از او یابی، کند آفت
کنار ای جان..

#مولانا
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

04 Dec, 15:37


غسل سالک یعنی او خود را از آلودگی‌های این جهان پاک می‌کند.

وضو گرفتن سالک نشان‌دهنده‌ی این است که از دنیای پر از تغییرات و نقاب‌های گوناگون جدا شده است.

زمانی که حضرت عیسی مسیح غسل تعمید می‌دهد، او به نوعی اعلام می‌کند که من از این دنیای پر از سردرگمی و مرگ‌گونه‌ای که شما در آن گرفتارید، جدا هستم، اگرچه هنوز در همین دنیا زندگی می‌کنم.

با پاکی و طهارت خود، تکلیف و هویت واقعی‌ات را مشخص می‌کنی. این عمل نشان می‌دهد که از کدام لایه از زندگی و کدام بعد از وجود خود را تجربه می‌کنی. پاکی در حقیقت لایه‌لایه است؛ هرچه پاک‌تر، لطیف‌تر.

آیا تاکنون ذهن خود را از افکار و تصورات بیهوده پاک کرده‌ای؟
آیا عواطف و احساسات محدودکننده خود را دور انداخته‌ای؟
آیا تاکنون چهره‌ات که مرکز دریافت‌های توست را از آرزوهای پوچ و بی‌پایان شسته‌ای؟
آیا دست‌هایت را از درگیری با امور ناپاک پاک کرده‌ای؟
آیا تاکنون باورها و عقاید بی‌ارزش را از سر خود زدوده‌ای؟
آیا تاکنون قدم‌های خود را در مسیر نیکو و پاک قرار داده‌ای؟

اگر پاسخ منفی است، پس تاکنون چگونه غسل کرده‌ای و چگونه وضو می‌گرفته‌ای؟


@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

04 Dec, 12:34


گره ها را بگشایید

شاید برای درک یک گل، ناخواسته آن را پرپر کنید


غالبا افراد نمی‌دانند چطور زندگی‌شان را مدیریت کنند. این موضوع در تمام دنیا یکسان است. چرا مردم به دنبال شناخت زندگی پس از مرگ هستند؟

چیزی که در دایره تجربه شما نیست، راهی برای درک و تشخیص آن نخواهید داشت. لازم است این موضوع برای همه مردم آشکار شود. مردم همیشه در تلاشند تا زندگی پس از مرگ را درک کنند. شما نمی‌توانید چیزی را درک کنید که در ابعادی متفاوت از چیزی است که هم اکنون تجربه می‌کنید. درک کردن را کنار بگذارید. نیازی هم نیست که درک کنید. این تجربه‌ای است که شما را از این بعد جسمانی بیرون می‌آورد.

اگر تلاش می‌کنید گل را درک کنید، در تلاشتان برای درک گل، شاید آن را ناخواسته پرپر کنید و در نهایت چیزی را درک نخواهید کرد. شاید ساختار شیمیایی یا فرایند فیزیکی آن را بشناسید. شاید هر چیز را تجزیه و تحلیل کنید و سپس به نتیجه برسید؛ اما درباره نفس آن گل چیزی نمی‌دانید.

امروزه مردم در تلاشند معنویت را با درک کردن متوجه شوند. آنها نمی‌دانند نمی‌توان بُعد دیگری را که تجربه نشده است، درک کرد.
اگر درباره آسمان صحبت کنم، فایده‌ای ندارد. طناب‌هایی که در عالم ماده شما را به زمین بسته‌اند کدامند؟ موضوع این است. کسب و کار و امور دنیوی طناب‌هایی است که دست و پای شما را به زمین بسته است، اگر این طناب‌ها را باز کنید، به آسمان خواهید رسید. در غیر این صورت هر فکری که درباره آن بکنید، هر چه برای درک آن سعی کنید، هرچه تجزیه و تحلیل کنید، همچنان در ستیزه با بُعدی محدود که هم اکنون در آن قرار گرفته‌اید، خواهید بود.

راهی وجود ندارد که درک کنید و رای تجربه‌تان چه قرار دارد؛ بنابراین کار مرشد این است که به شما کمک کند تا گره‌هایی را که با آن خود را مقید کرده‌اید باز کنید و به شما نشان دهد گره‌ها کجا هستند؛ او فقط زمانی می‌تواند شما را هل دهد که طناب‌ها پاره شده است.

لحظه‌ای می‌آید که همه شما از درون آزاد خواهید شد.
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

03 Dec, 19:41


روز شادی است بیا تا همگان یار شویم
دست با هم بدهیم و بر دلدار شویم

چون دراو دنگ شویم وهمه یک رنگ شویم
همچنین رقص کنان جانب بازار شویم
#مولانا
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

03 Dec, 15:37


زندگی از دیدگاه زیست‌شناسی یک معنی دارد و از دیدگاه علوم باطنی مفهومی متفاوت. در نظر یک زیست‌شناس، کافی است موجودی حرکت کند، غذا بخورد و تولید مثل نماید تا زنده باشد. اما در علوم باطنی، "زنده" بودن به آن معنایی است که فرد حقیقت آنچه را که هست درک کند. یعنی بفهمد که زندگی تحت تأثیر عوامل پنهان و آشکاری است که همگی در یک کل هوشیار و منسجم عمل می‌کنند و روح حیات منبع و منشأ واحدی دارد. در این نوع از زندگی، آگاهی لحظه به لحظه جاری است و فرد در مسیری هوشمندانه به سوی حقیقت محض گام می‌زند.

حال دقت کن! انسان‌ها تا زمانی که تنها درگیر قبر صرفا زیست‌حیوانی خود هستند، هنوز به زندگی حقیقی نرسیده‌اند. این یعنی هنوز "زنده" نشده‌اند و بنابراین نمی‌توانند بمیرند. برای اینکه به زندگی واقعی برسند، ابتدا باید به کمک خداوند با سلوک و مراقبه از این قبر محدودکننده‌ی زیست‌حیوانی خود بیرون آیند و در اصطلاح "حشر" کنند تا به حقیقت زنده شوند. کسی که هنوز "زنده" نیست، نمی‌تواند مرگ دوم را تجربه کند. این امکان‌پذیر نیست، زیرا هنوز "زنده" نشده است. از این منظر، اطلاق مرگ به بسیاری از انسان‌ها اشتباهی رایج است. آنها اصلاً "زنده" نبوده‌اند که بخواهی بگویی مرده‌اند. بسیاری فقط از منظر زیست‌شناسی مدت کوتاهی زندگی کرده و رفته‌اند.

مرگ سالکانه، که دروازه ورود به حیات طیبه است، تنها به کسانی تعلق دارد که پیش از این درکی از حقیقت پیدا کرده‌اند، ولو به صورت ضمنی با آن آشنا شده‌اند. سپس با مرگ اختیاری و آگاهانه، به سوی حقیقت محض پر می‌کشند. بنابراین، مرگ اول به معنای رهایی از محدودیت‌های بشری است. با این مرگ، محدودیت‌های بشری شکسته می‌شود و فرد به حیات دوم می‌رسد. در این حیات دوم، درکی از حقیقت آنچه هست وجود دارد و فرد بر اساس آن حرکت می‌کند. اما هنوز همه‌چیز تمام نشده است. زیرا حقیقت محض، که همان خداست، همچنان در پیش است. این بدان معناست که هنوز دوگانگی وجود دارد: یکی تو و یکی حقیقت محض. بنابراین، مرگ دوم آغاز سیر در حقیقت مطلق است.

در مرگ دوم، تمامی دریافت‌ها، دانسته‌ها و تصورات پیشین کنار گذاشته می‌شود. با این مرگ، نه تنها حجاب‌های ظلمانی، بلکه حتی حجاب‌های نورانی نیز از میان می‌روند و به لطف ذات حق، تو قادر خواهی بود از تمامی عوالم هفت‌گانه با همه جذابیت‌هایشان عبور کنی. این یعنی سیر "إلی الله" پایان یافته و آنچه باقی می‌ماند، سیر "فی الله" است.

♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

03 Dec, 11:33


اینکه بتوانید؛
به کسی محبت کنید
بدون آنکه خودتان به محبت نیاز داشته باشید
این آزادی است.
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

02 Dec, 19:41


مرا عهدیست با شادی ، که شادی آنِ من باشد
مرا قولیست با جانان ، که جانان جانِ من باشد
#مولانا
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

02 Dec, 15:37


در طول تاریخ، بسیاری از فرقه‌ها و مکاتب به طرق مختلف گفته‌اند که اگر می‌خواهی رستگار شوی، باید از ما پیروی کنی و تنها سرسپرده‌ی ما باشی. هر کدام به نوعی این نکته را بیان کرده‌اند. اما امروزه می‌گویم با قطعیت که تنها باید از خود راستینت پیروی کنی تا به رستگاری برسی؛ از خودِ الهی‌ات، از خودِ متعالی فطری‌ات.

شاید بپرسی که پس این همه استاد و معلم چه جایگاهی دارند و برای چه آمده‌اند؟

این سوال خوبی است. اگر اساتید اصیل و راستین باشند، وظیفه‌شان این است که تو را به خودِ الهی‌ات متصل کنند. آنان با تعلیماتشان تو را به عمق وجودت می‌کشانند و به فطرت الهی‌ات پیوند می‌دهند. اگر غیر از این باشد، هدف از میان رفته است؛ چرا که در این صورت تو از خودت دور می‌شوی و وابسته به چیز دیگری می‌گردی.

استاد واقعی کسی است که تو را به خودِ حقیقی‌ات برساند، خودی که هیچ‌کدام از هویت‌های کاذب و مصنوعی نیست. تو باید در مسیر آموزشی که با روح و جانت سازگار است قدم برداری و با تسلیم و ایمان به جلو بروی تا حقیقتی که خداوند در درونت گذاشته، آشکار شود. این تویی که باید شکوفا شوی و از درون خودت به حیات طیبه دست یابی.

سلوک به معنای رسیدن به خودِ متعالی‌ات است، خودی که در اعماق وجودت پنهان است. این خود باید ظهور کند و در واقع زیر حجاب‌های نفسانی نهان است. تعالیم بزرگان هدفشان از بین بردن این حجاب‌هاست. آنان کسی را به نفس خود نمی‌خوانند، بلکه به خدا فرا می‌خوانند. به سوی همان خدایی که عرش او قلب با ایمان توست.

این بدان معناست که تنها از طریق فطرت الهی‌ات است که به مرکز هستی متصل می‌شوی. و زمانی که به این اتصال رسیدی و حجاب‌های ذهنی‌ات کنار رفت، با خودِ متعال خودت دیدار خواهی کرد؛ همان خود حقیقی‌ات که همیشه با تو بوده است. پیر واقعی تو هموست که همواره با تو بوده است. پس به خود آی.
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

02 Dec, 10:32


هر چیزی که رخ می‌دهد، شکلی است که لحظه‌ی اکنون به خود گرفته است. تا زمانی که از درون در برابر لحظه‌ی اکنون مقاومت کنید، این شکل یا بهتر بگوییم جهان، به مانعی سخت و غیرقابل‌نفوذ تبدیل می‌شود که شما را از آن بخش بی‌شکل وجودتان جدا می‌کند.

اما زمانی که با پذیرشی درونی و خالصانه به شکلی که اکنون پیش روی شماست نزدیک شوید، آن شکل به دریچه‌ای به سوی بی‌شکلی تبدیل می‌شود. در این حالت، جدایی میان جهان و خالق از میان می‌رود.

وقتی در برابر شکل فعلی هستی مقاومت نشان می‌دهید و به لحظه اکنون همچون یک ابزار، مانع یا دشمن نگاه می‌کنید، هویت شکلی شما یعنی «منِ درونی» تقویت می‌شود و واکنش‌های آن نیز افزایش می‌یابد.

واکنش‌پذیری چیست؟
واکنش‌پذیری یعنی عادت کردن به واکنش نشان دادن. هرچه واکنش‌پذیری بیشتر باشد، ارتباط شما با اشکال عمیق‌تر می‌شود. هرچه بیشتر با شکل یکی شوید، «منِ درونی» قدرتمندتر شده و در نتیجه نور وجود واقعی شما کمتر نمایان می‌شود یا به‌طور کامل از دید پنهان می‌ماند.

با کنار گذاشتن مقاومت در برابر شکل، آنچه در درون شما فراتر از این اشکال وجود دارد، به صورت حضوری عمیق و نیرویی آرام ظاهر می‌شود. این حضور، بسیار فراتر از هویت زودگذر شما به عنوان یک شخص است و جوهر حقیقی شما را آشکار می‌سازد. این همان بخش اصیل و عمیقی است که هیچ چیز دیگری در دنیای اشکال با آن برابری نمی‌کند.
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

01 Dec, 19:41


پرتو حق است آن معشوق نیست
خالق است آن گوییا مخلوق نیست

#مولانا

مولانا مقام زن را از معشوق بالاتر می دانند و او را پرتویی از نور خداوند و حتی خالق عشق می دانند.

♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

01 Dec, 15:37


وقتی قرار است برَوی فقط برو. نمان. جایی جاخوش نکن. برو. وقتی عزم فهم حقیقت کردی، توکّل بر خدا کن و به راه بیفت. آرام و مطمئن و با یقینی سرشار.

این رفتن تو را از ذهنیت‌های قبلی‌ات خواهد کَند. از آنچه در آن واقع بودی، دور خواهد کرد. پشت سر گذاشتن را یاد بگیر. رفتن با جریان حیات، تر و تازه شدن است. رشد کردن و بالندگی است. از این رفتن نترس. از ماجراهایش نترس. که تمام عطایای تو در این رفتن نهفته است. پس Just go. اِذهَب. برو. شعارت این باشد؛ “اِنِّی ذاهِبٌ اِلیٰ رَبِّی” (من بسوی ربّ‌ام راهی‌ام).

رو سوی حقیقت محض دارم. پس مرا خوفی نیست. اندوهی نیست. چه من زنده به راهم. تا وقتی می‌روم زنده‌ام. برای این رفتن، باید از زندان تاریک ذهنت خارج شوی. از مشتی دانستگی‌های مشتّت و پراکنده و ناکارآمد بیرون بیایی. آنگاه با ذهنی شفاف و خالی و با چشمانی باز به راه بیفتی. این راه باز، قلعهٔ حفاظت‌شدهٔ خداست. این رفتن، با حیّ بودن است. این گذر کردن، خدا را داشتن است. این به راه افتادن، به زندگی واقعی سلام کردن است.

در این نوع از رفتن، ذهنت به چیزی چنگ نمی‌زند. خواهش و آرزویی تو را نمی‌رباید. این رفتن، دم به دم عین شکوفایی است. زیرا جز حال نمی‌شناسد. پس فقط برو. حتی نگو که کی می‌رسم. خود این راه، مقصد است. خود این راه، خانه است. تا وقتی در این راهی، یعنی در خانه‌ای. یعنی رسیده به مقصدی.
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

01 Dec, 09:31


خدمت و سرسپردگی، به‌عنوان قوی‌ترین مسیر زندگی، با وضعیت ذهنی کنونی شما سازگار نیست. شما بیش‌ازحد به بدن و عقل خود متعهد شده‌اید و نمی‌توانید ناگهان آن‌ها را رها کرده و به خادمی سرسپرده تبدیل شوید. اینکه صرفاً بخواهید ظاهری از خدمتگزاری و سرسپردگی را تقلید کنید، چیزی جز عملی بیهوده و سطحی نخواهد بود.

خدمتگزاری و سرسپردگی، وقتی به‌عنوان یک شیوه زندگی پذیرفته شود، تجربه‌ای شگفت‌انگیز است. اما اگر تصمیم دارید این راه را در پیش بگیرید، ابتدا باید بررسی کنید که آیا این مسیر واقعاً برای شما مناسب است یا نه. برای بسیاری، به‌ویژه افرادی که تفکر تحلیلی و ذهنی عمیق دارند، این مسیر ممکن است کارآمد نباشد. انسان متفکر نمی‌تواند به‌راحتی خود را به خادم سرسپرده‌ای تبدیل کند.

به‌جای تلاش برای سرسپردگی مطلق، بهتر است احترام به زندگی پیرامون خود را در اولویت قرار دهید. تا زمانی که عقل و منطق در مرکز توجه شما هستند، صحبت از سرسپردگی بی‌معنی است. اما اگر روزی به جایی رسیدید که تجربه زندگی یا حضور شخصی، شما را آن‌چنان سرمست کرد که ذهن‌تان در پس‌زمینه محو شد، افکار و احساسات‌تان کم‌رنگ شدند، و دیگری برای شما مهم‌تر از خودتان شد، در آن صورت مسیر خدمتگزاری و سرسپردگی به‌عنوان یک امکان واقعی برایتان گشوده خواهد شد.
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

30 Nov, 19:41


جان و جهان! دوش کجا بوده‌ای
نی غلطم، در دل ما بوده‌ای

دوش ز هجر تو جفا دیده‌ام
ای که تو سلطان وفا بوده‌ای
#مولانا
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

30 Nov, 09:31


با مراقبه شروع کن، و شاهد رشد و شکوفایی سکوت، صفا، بهجت و حساسیت در درونت باش. هر چه از مراقبه به دست می‌آوری، سعی کن که به زندگی روزمره انتقال دهی. آن را با دیگران تقسیم کن، زیرا هر چه را که تقسیم کنی، به سرعت فزونی می‌یابد.
و زمانی که به نقطه مرگ رسیدی، متوجه خواهی شد که مرگ وجود ندارد. تو میتوانی با این دنیا وداع کنی، بدون اینکه نیازی به اشک غم باشد - شاید اشک شادی، ولی نه اشک غم.
ولی برای رسیدن به چنین مرحله‌ای، باید معصومیت را عنوان نقطه شروع قرار دهی.
زندگی زندان نیست، زندگی مجازات نیست. زندگی یک پاداش است، و به آنهایی تقدیم میشود که لیاقتش را دارند‌. این حق توست که از زندگی لذت ببری؛ اگر این کار را نکنی گناه کرده‌ای.
اگر جهان هستی را همانگونه که یافته‌ای ترک کنی و آن را زیباتر نسازی بر علیه آن کار کرده‌ای.
قبل از اینکه آن را ترک کنی آن را اندکی شادتر، زیباتر و دلپذیرتر ساز.
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

29 Nov, 19:41


ﻫﺮ ﺟﺎ ﺭﻭﻡ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺭﻭﯼ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺭﻭﯼ
ﻫﺮ ﻣﻨﺰﻟﯽ ﻣﺤﺮﻡ ﺷﻮﯼ ﻣﺤﺮﻡ ﺷﻮﯼ

ﺭﻭﺯ ﻭ ﺷﺒﻢ ﻣﻮﻧﺲ ﺗﻮﯾﯽ ﻣﻮﻧﺲ ﺗﻮﯾﯽ
ﺩﺍﻡ ﻣﺮﺍ ﺧﻮﺵ ﺁﻫﻮﯾﯽ ﺧﻮﺵ ﺁﻫﻮﯾﯽ

#مولانا
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

29 Nov, 17:39


تنها خداوند، می‌تواند حاکم بر سرنوشت همگان باشد. انسان سعی در انجام چنین کاری دارد ولی هر بار شکست می‌خورد. آرزوی حکومت بر همه، آرزویی زشت و غیر روحانی است. آرزوی بالاتر بودن از دیگران به طور کلی ریشه اصلی تمامی ناراحتی‌های انسان است. اولین قدم در جهت قرار گرفتن در مسیر سیر و سلوک، کنار گذاشتن آرزوی حکومت بر دیگران است. کنار گذاشتن این آرزو به طور کامل معادل با وارد شدن به مذهب است.
در این صورت انسان درک خواهد کرد که تنها خداوند، نه به عنوان یک شخص، بلکه به صورت یک قانون و اصل بر همه فرمان می‌راند. براند.

♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

28 Nov, 19:41


هر که عاشق نیست او را روز نیست
هر که را عشق است و سودا روز شد

صبح را در کنج این خانه مجوی
رو به بالا کن...به بالا روز شد!
#مولانا
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

28 Nov, 03:31


دیدار شمس و مولانا، هر روز و هر لحظه و در هر جایی در حال تکرار شدن است

یک پیامی‌ست که قرار است زندگی ما را متحول کند، شمس زندگی ما به هر شکلی می‌تواند باشد، لزوما منتظر یک انسان نباشید، سعی کنید از هیچ موضوعی، ساده عبور نکنید

همواره با هر چیزی که مواجه می‌شوید، از خود بپرسید:

این موضوع برای من حاوی چه پیامی ست؟

🌺 جان کلام: 🌺

هر کس باید شمس زندگی خود را پیدا کند.

@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

28 Nov, 03:31


دیدار شمس و مولانا، هر روز و هر لحظه و در هر جایی در حال تکرار شدن است
یک پیامی‌ست که قرار است زندگی ما را متحول کند، شمس زندگی ما به هر شکلی می‌تواند باشد، لزوما منتظر یک انسان نباشید، سعی کنید از هیچ موضوعی، ساده عبور نکنید
همواره با هر چیزی که مواجه می‌شوید، از خود بپرسید:
این موضوع برای من حاوی چه پیامی ست؟
🌺 جان کلام: 🌺

هر کس باید شمس زندگی خود را پیدا کند.

@Mahdishafiei86
https://t.me/Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

28 Nov, 03:31


متن گفت‌وگوی شمس و مولانا
به‌همراه ارجاعات به منبع

شمس:
هر زمان (نفس) نو می‌شود دنیا و ما
بی‌خبر از نو شدن اندر بقا

پس تو را هر لحظه مرگ و رجعتی‌ست
مصطفی فرمود دنیا ساعتی‌ست
«مثنوی معنوی، دفتر یکم، بخش ۶۲، ابیات ۳۸ و ۳۶»

شمس:
آزمودم مرگ من در زندگی‌ست
چون رهی (رهم) زین زندگی پایندگی‌ست
«مثنوی معنوی، دفتر سوم، بخش ۱۸۴، بیت ۹»

مولانا: کیستی تو؟
شمس: کیستی تو؟

مولانا: قطره‌ای از باده‌های آسمان
«مثنوی معنوی، دفتر سوم، بخش ۲۵، بیت ۲۷، مصرع اول»

شمس:
این جهان زندان و ما زندانیان
حفره کن زندان و خود را وارهان
«مثنوی معنوی، دفتر یکم، بخش ۵۰، بیت ۱۲»

مولانا: کیستی تو؟
شمس:
آدمی مخفی‌ست در زیر زبان
این زبان پرده است بر درگاه جان
«مثنوی معنوی، دفتر دوم، بخش ۲۱، بیت ۳»

مولانا: کیستی تو؟
شمس:
تیر پرّان بین و ناپیدا کمان
جان‌ها پیدا و پنهان جانِ جان
«مثنوی معنوی، دفتر دوم، بخش ۲۶، بیت ۷۸»

مولانا: کیستی تو؟
شمس:
ره نمایم همرهت باشم رفیق
من قلاووزم در این راه دقیق
«مثنوی معنوی، دفتر سوم، بخش ۷، بیت ۲۹»

مولانا: کیستی تو؟ همدلی کن ای رفیق!

شمس:
در عشق سلیمانی من همدم مرغانم
هم عشق پری دارم، هم مرد پری‌خوانم

هر کس که پری‌خوتر در شیشه کنم زودتر
برخوانمُ افسونش حراقه بجنبانم

... / هم ناطق و خاموشم، هم لوح خموشانم
هم خونم و هم شیرم، هم طفلم و هم پیرم / ...

«دیوان شمس، غزل شماره‌ی ۱۴۶۶، ابیات اول، دوم و سوم (مصرع دوم) + مصرع اول بیت ۹»

مولانا: کیستم من؟ کیستم من؟ چیستم من؟

شمس:
تا نگردی پاک‌دل چون جبرئیل
گرچه گنجی در نگنجی در جهان
«دیوان شمس، غزل شماره‌ی ۲۰۲۲، بیت ۸»

شمس:
رخت بربند و برس در کاروان
«دیوان شمس، غزل شماره‌ی ۲۰۲۱، بیت اول، مصرع دوم»

شمس:
آدمی چون کشتی است و بادبان
تا کی آرَد باد را آن بادران؟
«مثنوی معنوی، دفتر سوم، بخش ۸، بیت ۲۰»

مولانا: هیچ نندیشم به‌جز دلخواه تو
«مثنوی معنوی، دفتر سوم، بخش ۲۹، بیت ۴، مصرع دوم»

مولانا:
شکر ایزد را که دیدم روی تو
یافتم ناگه رهی من سوی تو

چشم گریانم ز گریه کُند بود
یافت نور از نرگس جادوی تو

بس بگفتم کو وصال و کو نجاح
برد این کوکو مرا در کوی تو

جست‌وجویی در دلم انداختی
تا ز جست‌وجو روم در جوی تو

خاک را هایی و هویی کی بُدی؟
گر نبودی جذب های و هوی تو
«دیوان شمس، غزل شماره‌ی ۲۲۲۵، ابیات ۱، ۲، ۳، ۸ و ۹»
https://t.me/mahdishafiei86/1807

@Mahdishafiei86
https://t.me/Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

23 Nov, 12:33


ادريس – صلی الله عليه – نجوم و کواکب با او به سخن آمدند، از ماه پرسيد که تو را چرا وقتی نور کم شود و گاهی زيادت؟

گفت بدان که جرم من سياه است و صيقل و صافی و مرا هيچ نوری نيست، وليکن وقتی که در مقابله آفتاب باشم بر قدر آنکه تقابل افتد، از نور او مثالی در آينه جرم من همچو صورتهای ديگر اجسام در آينه ظاهر شود. چون به غايت تقابل رسم، از حضيض هالليّت به اوج بدريّت ترقّی کنم.

ادريس از او پرسيد که دوستی تو با خورشيد تا چه حّد است؟ گفت تا به حدی که هر وقت که در خود نگرم در هنگام تقابل، خورشيد را بينم زيرا که مثال نور قرص خورشيد در من ظاهر است، چنانکه همه مأل است، سطح و صقالت روی من مستغرق است به قبول نور او، پس در هر نظری که به ذات خود همه خورشيد را بينم، که اگر آينه را در برابر خورشيد بدارند، صورت خورشيد در او ظاهر گردد، اگر تقديراً آينه را چشم بودی و در آن هنگام که در برابر آفتاب است، در خود نگريستی همه آفتاب را، اگرچه آهن است. انا الشمس گفتی زيرا که در خود اّلا آفتاب نميبيند. اگر أنا الحقّی گويد يا سبحانی ما أعظم شأنی عذر او را قبول واجب باشد حتی تو همت مّما دنوت انّکانّی.
#سهروردی

@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

22 Nov, 19:41


ای دوست که دل ز دوست برداشته‌ای
نیکوست که دل ز دوست برداشته‌ای

دشمن چو شنیده می‌نگنجد از شوق
در پوست که دل ز دوست برداشته‌ای
#مولانا
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

22 Nov, 09:31


تسلیم: پذیرش بی‌قیدوشرط وضعیت موجود

تسلیم، به معنای پذیرش کامل و درونی وضعیت موجود، بدون هیچ قید و شرطی است. منظور از این پذیرش، لحظه‌ی اکنون زندگی شماست، نه شرایط بیرونی یا اوضاع و احوالی که به آن "وضعیت زندگی" می‌گوییم. برای مثال، بیماری بخشی از وضعیت زندگی شماست و در نتیجه، به گذشته و آینده پیوند خورده است.

گذشته و آینده زنجیره‌ای بی‌پایان را تشکیل می‌دهند، مگر اینکه نیروی رهایی‌بخش لحظه‌ی حال از طریق حضور آگاه شما فعال شود. در پسِ شرایط متغیری که وضعیت زندگی شما را می‌سازند و از زمان تغذیه می‌کنند، چیزی بنیادی‌تر و عمیق‌تر وجود دارد: حقیقت وجودی شما که در حالِ جاودانه جاری است.

از آنجا که در لحظه‌ی حال، هیچ مسئله‌ای وجود ندارد، بیماری نیز به‌خودی‌خود وجود ندارد. اگر برچسبی که دیگران به وضعیت شما می‌زنند را بپذیرید، آن برچسب می‌تواند وضعیت شما را تقویت و تثبیت کند. در این حالت، چیزی که تنها یک عدم تعادل موقتی است، به شکلی از حقیقت پایدار و تغییرناپذیر جلوه می‌کند.

پذیرش این برچسب نه‌تنها بیماری را واقعی و ماندگار می‌سازد، بلکه به آن تداومی در زمان می‌بخشد که پیش‌تر وجود نداشته است. آگاهی از حال و حضور در آن، کلید رهایی از این تداوم و بازگشت به تعادل درونی است.
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

21 Nov, 20:31


هر لحظه رو زندگی کن

♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

21 Nov, 19:41


ای نور دل و دیده و جانم چونی
وی آرزوی هر دو جهانم چونی

من بی‌لب لعل تو چنانم که مپرس
تو بی‌رخ زرد من ندانم چونی
#مولانا
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

21 Nov, 09:31


🧘 آگاه بودن یعنی چه؟

آگاهی
اصطلاح بسیار مبهمی‌ست. تعریف‌اش نزد هر کس متفاوت است. زمانی که می‌گوییم "آگاهی"، نباید آن را با هوشیاری ذهن اشتباه گرفت. هوشیاری ذهنی (در سطح بقا) به شما کمک می‌کند زندگی (روزمره) بهتری داشته باشید. به شما کمک کند فرآیند بقای خود را کمی متعالی‌تر پیش ببرید. آگاهی انجام دادنی نیست. آگاهی زنده بودن است. زنده بودن‌تان به این دلیل است که شما آگاه هستید. اگر کاملا ناآگاه بودید، آیا هرگز می‌فهمیدید که زنده‌اید؟ تا آن اندازه که آگاه‌اید زنده‌اید و زندگی می‌کنید و تجارب‌تان از زندگی به اندازه آگاهی‌تان است، تنها به همان اندازه.

آگاهی را نمی‌توان تمرين کرد.
چطور می‌توانید زندگی را تمرین کنید؟
اگر مرده بودید، می‌توانستید زندگی را تمرین کنید. اما اگر زنده هستید، چطور می‌خواهید آن را تمرین کنید؟ موضوع فقط این است که در حال حاضر، فضای زیادی به زنده بودنتان نمی‌دهید تا جلوه کند و واقع شود. زیرا شما به افکار و احساساتتان خیلی میدان داده‌اید و خیلی به آنها اهمیت می‌دهید. فرآیند روانی‌تان بسیار مهم‌تر از جریان زندگی‌تان شده است. علت آن که آگاهی تا این حد دشوار شده است، تنها این است که به ذهنمان اجازه داده‌ایم درگیر وراجی‌های بی پایانی شود. اگر ذهن شما دست از وراجی بردارد، بطور طبیعی در آگاهی بسر خواهیم برد.

مردم فرآیند فکری خود را به چیز خیلی مهمی برای خودشان تبديل کرده‌اند. حتی تا آنجا پیش رفته‌اند که بگویند: "فکر می‌کنم، پس هستم." (جمله معروف رنه دکارت، فیلسوف فرانسوی م.)

کدامیک بنظرتان درست است: فکر می‌کنی چون زنده هستی یا زنده‌ای چون فکر می‌کنی؟ می‌توانید یک فکر را خلق کنید، اینطور نیست؟ ما می‌خواهیم اهمیت را (از تمرکز روی افکار و احساسات) به سمت فرآیند زندگی برگردانیم. شما می‌توانید به هر شکلی که دوست دارید، با جریان روانی‌تان بازی کنید اما تنها به این دلیل که زنده‌اید، می‌توانید بیندیشید.

هر از گاهی اگر درها را به روی خودم ببندم و به مدت پنج روز در جایی بنشینم، برای پنج روز هیچ فکری به ذهنم خطور نمی‌کند. نه از پنجره به بیرون می‌نگرم، نه چیزی می‌خوانم و هیچ کاری انجام نمی‌دهم. به سادگی فقط زنده هستم. همین پدیده عظیمی‌ست که درون شما رخ می‌دهد، چه چیزی هست که می‌خواهید به آن فکر کنید؟ زنده بودن خود فرآیندی به مراتب بزرگ‌تر از جریان افکار احمقانه‌تان است.

از اینها گذشته، به چه چیز می‌توانید فکر کنید؟ شما فقط به نشخوار چرندیاتی که از این جا و آن جا جمع کرده‌اید، می‌پردازید. آیا می‌توانید به چیزی غیر از چرندیاتی که به خورد مغزتان داده شده، فکر کنید؟ شما تنها در حال نشخوار اطلاعات قدیمی که جمع آوری کرده‌اید هستید. این نشخوار چرندیات، آنقدر با اهمیت شده که به خودتان جرات گفتن این جمله را داده‌اید: "فکر می‌کنم، پس هستم." و این تبدیل شده به شیوه زندگی جهان امروز. هستی به حیات خود ادامه می‌دهد، حتی بدون افكار ابلهانه شما.
اگر بخواهید، می‌توانید به تمامی، باشید و در عين حال هیچ فکری نکنید. توجه داشته باشید، زیباترین لحظه‌ها در زندگی‌تان، لحظاتی‌اند که به چیزی فکر نمی‌کردید. آن چه آن را لحظات سعادت، خوشی، شور و شعف و آرامش مطلق می‌نامید، لحظاتی‌اند که به هیچ چیز فکر نمی‌کردید و فقط زنده بودید. کدام یک مهم‌تر است: زندگی کردن یا فکر کردن؟ باید تصمیم بگیرید، می‌خواهید یک موجود زنده باشید و یا موجودی متفکر؟


♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

20 Nov, 20:42


در بستر بی تمنایی نور باش
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

20 Nov, 19:41


دل به میان چو پیر دین حلقه تن به گرد او
شاد تنی که پیر دل شسته در آن میان بود

راز دل تو شمس دین در تبریز بشنود
دور ز گوش و جان او کز سخنت گران بود
#مولانا
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

20 Nov, 09:31


هیچ علت بیرونی‌ای برای شادی یا غم وجود ندارد؛ آنچه به‌نظر می‌رسد دلیل باشد، تنها بهانه است. گاهی درمی‌یابیم که چیزی در درون ما تغییر می‌کند، بی‌آنکه ارتباطی با شرایط بیرونی داشته باشد. احساسات شما زاییده‌ی درون شماست؛ چرخه‌ای است که در حرکت است. به آن توجه کنید و در آن تأمل نمایید، چرا که با آگاهی از این چرخه، به درکی عمیق دست خواهید یافت.

وقتی متوجه شوید که از وابستگی به علل بیرونی آزادید، درمی‌یابید که حال شما می‌تواند در لحظه‌ای، از غم به شادی یا از شادی به غم تغییر کند. این موضوع نشان می‌دهد که شادی و غم، حالاتی درونی‌اند و وابستگی به بیرون ندارند. این حقیقت یکی از مهم‌ترین نکاتی است که باید درک شود، چرا که با این آگاهی، می‌توان کارهای بسیاری انجام داد.

نکته‌ی مهم دیگر این است که احوال شما به میزان ناآگاهی شما بستگی دارد. بنابراین، کافی‌ست به درون خود بنگرید و آگاه شوید. اگر شاد هستید، فقط نظاره‌گر شادی باشید، بدون اینکه با آن یکی شوید. اگر غمگین هستید، باز هم آن را بنگرید، بی‌آنکه با آن یکی شوید.

شادی و غم همانند صبح و شب‌اند. وقتی خورشید طلوع می‌کند، آن را می‌نگرید و از زیبایی‌اش لذت می‌برید. هنگامی که خورشید غروب می‌کند و تاریکی فرا می‌رسد، می‌توانید آن را نیز تماشا کنید و از سکوت و آرامش آن بهره‌مند شوید. کلید رهایی در این است که نظاره‌گر بمانید و در هر حالتی، آگاهی خود را حفظ کنید.
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

19 Nov, 20:31


خدای خود را با چشم قلب دیدم
گفتم: کیستی؟ گفت: "تو"
#منصور_حلاج
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

19 Nov, 19:41


جز رخ دل نظر مکن جز سوی دل گذر مکن
زانک به نور دل همه شعله آن جهان بود

شیخ شیوخ عالمست آن که تو راست نومرید
آن که گرفت دست تو خاصبک زمان بود
#مولانا
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

19 Nov, 11:33


انسان‌های عادی تنهایی را دوست ندارند، در حالی که فرزانه تنهایی را به کار می‌گیرد... او در تنهایی درک می‌کند که با هستی، یگانه است.

#لائوتزو / 📗«تائو ت چینگ»
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

18 Nov, 20:30


توهم جدایی
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

18 Nov, 19:41


دل چو بدید روی تو چون نظرش به جان بود
جان ز لبت چو می‌کشد خیره و لب گزان بود

تن برود به پیش دل کاین همه را چه می‌کنی
گوید دل که از مهی کز نظرت نهان بود
#مولانا
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

18 Nov, 14:36


عمل کردن در حالت بیداری و هشیاری، هماهنگی مقصود بیرونی شما – یعنی آنچه انجام می‌دهید - با مقصود درونی‌تان - یعنی بیدار شدن و بیدار ماندن - است. شما از طریق انجام دادن هشیارانه، با مقصود بیرونی جهان، هماهنگ می‌شوید. آگاهی توسط شما به این جهان وارد و جاری می‌شود. آگاهی در افكار شما جریان می‌یابد و الهام بخش آنها می‌شود. آگاهی در کارهایی که شما انجام می‌دهید، جاری می‌شود و آنها را نیرومند می‌سازد.

مراحل انجام دادن هشیارانه، پذیرش، خشنودی و شوق هستند که هر کدام، نشانه فركانس ارتعاشي خاص است. لازم است به شدت هشیار باشید و دقت کنید که هر گاه در حال انجام کاری هستید، از آسان‌ترین کارها گرفته تا پیچیده‌ترین آنها، در یکی از این مراحل باشید. چنان که در حالت پذیرش، خشنودی يا شوق نیستید، به دقت نگاه کنید تا ببینید که برای خودتان و دیگران رنج می‌آفرینید.

♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

17 Nov, 20:30


وقتی درمی‌یابی که آن صدای پیوسته در ذهنت، آن افکار و گفتگوهایی که مدام در سرت جریان دارند، خودِ واقعی تو نیستند، به یکی از بزرگترین کشف‌های زندگی‌ات دست پیدا کرده‌ای. این صدا که تو را میان گذشته و آینده سرگردان می‌کند، با تحلیل‌های بی‌پایان، ترس‌ها و قضاوت‌ها، تنها نماینده‌ی نفس است، نه حقیقت وجود تو.

اما زمانی که به این درک می‌رسی که این صدا، که خود را «من» می‌نامد، در واقع تو نیست، فرصتی برای رهایی پدیدار می‌شود. دیگر نیازی نیست که به آن انرژی بدهی یا برای اثبات یا رد کردن آن افکار تلاش کنی. با قطع انرژی از این صدای ذهنی، آرام‌آرام تمام قدرت آن را کاهش می‌دهی و این سکوت تو را به لحظه حال می‌کشاند، جایی که ذهن دیگر نمی‌تواند کنترل‌گری کند.

زندگی در لحظه حال به معنای رها کردن نقش‌های ذهنی و پذیرش آنچه هست می‌باشد. وقتی در لحظه حال زندگی می‌کنی، دیگر از جنس زمان نمی‌اندیشی؛ هر چه هست، تنها تجربه‌ی ناب حضور است.

در این حالت، ذهن و قضاوت‌ها جایی ندارند. تو به سادگی در حال "بودن" هستی و احساس سبکی و آزادی از قیدهای نفس به تو دست می‌دهد؛ جایی که خودِ حقیقی‌ات را یافته‌ای.

@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

17 Nov, 19:41


از این ساحل
آب و گل درگذر

به گوهر سفر کن
که دریا تویی

‌‌#مولانا
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

17 Nov, 12:22


ﺭﻭﺯﯼ ﺯﻧﺒﻮﺭ ﻭ ﻣﺎﺭ ﺑﺎ ﻫﻢ بحث شاﻥ ﺷﺪ!

ﻣﺎﺭ ﻣﯿﮕﻔﺖ: ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﺍﺯ ﺗﺮﺱِ ﻇﺎﻫﺮ ﺧﻮﻓﻨﺎﮎِ ﻣﻦ ﻣﯿﻤﯿﺮﻧﺪ؛ ﻧﻪ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﻧﯿﺶ ﺯﺩﻧﻢ!
ﺍﻣﺎ ﺯﻧﺒﻮﺭ ﻧﻤﯽ ﭘﺬﯾﺮﻓﺖ.

ﻣﺎﺭ، ﺑﺮﺍﯼ ﺍﺛﺒﺎﺕ ﺣﺮﻓﺶ، ﺑﻪ ﭼﻮﭘﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺯﯾﺮ ﺩﺭﺧﺘﯽ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩ؛ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺷﺪ ﻭ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺯﻧﺒﻮﺭ ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮔﺰﻡ ﻭ ﻣﺨﻔﯽ ﻣﯿﺸﻮﻡ؛ ﺗﻮ ﺑﺎﻻﯼ ﺳﺮﺵ ﺳﺮ ﻭ ﺻﺪﺍ ﻭ ﺧﻮﺩﻧﻤﺎﯾﯽ ﮐﻦ!
ﻣﺎﺭ ﭼﻮﭘﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﯿﺶ ﺯﺩ ﻭ ﺯﻧﺒﻮﺭ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﭘﺮﻭﺍﺯ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﺎﻻﯼ ﺳﺮ ﭼﻮﭘﺎﻥ ﻧﻤﻮﺩ.

ﭼﻮﭘﺎﻥ ﻓﻮﺭﺍ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﭘﺮﯾﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺍﯼ ﺯﻧﺒﻮﺭ ﻟﻌﻨﺘﯽ! ﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﻣﮑﯿﺪﻥ ﺟﺎﯼ ﻧﯿﺶ ﻭ ﺗﺨﻠﯿﻪ ﺯﻫﺮ ﮐﺮﺩ.

ﻣﻘﺪﺍﺭﯼ ﺩﺍﺭﻭ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺯﺧﻤﺶ مرهم کرد ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﭼﻨﺪﯼ ﺑﻬﺒﻮﺩ ﯾﺎﻓﺖ.
چندی گذشت و ﺳﭙﺲ ﻣﺎﺭ ﻭ ﺯﻧﺒﻮﺭ
ﻧﻘﺸﻪ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﮐﺸﯿﺪﻧﺪ:
ﺍﯾﻨﺒﺎﺭ ﺯﻧﺒﻮﺭ ﻧﯿﺶ ﺯﺩ ﻭ ﻣﺎﺭ ﺧﻮﺩﻧﻤﺎﯾﯽ ﮐﺮﺩ!
ﭼﻮﭘﺎﻥ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﭘﺮﯾﺪﻭ ﻫﻤﯿﻦ ﮐﻪ ﻣﺎﺭ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ، ﺍﺯ ﺗﺮﺱ ﭘﺎ ﺑﻪ ﻓﺮﺍﺭ ﮔﺬﺍﺷﺖ!
ﺍﻭ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﻭﺣﺸﺖ ﺍﺯ ﻣﺎﺭ، ﺩﯾﮕﺮ ﺯﻫﺮ ﺭﺍ ﺗﺨﻠﯿﻪ ﻧﻨﻤﻮﺩ!

ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ، ﭼﻮﭘﺎﻥ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺗﺮﺱ ﺍﺯ ﻣﺎﺭ ﻭ ﻧﯿﺶ ﺯﻧﺒﻮﺭ ﻣﺮﺩ...!!!
ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ از ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ ﻫﺎ ﻭ ﮐﺎﺭﻫﺎ ﻧﯿﺰﻫﻤﯿﻨﮕﻮﻧﻪ ﺍﻧﺪ ﻭ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻓﻘﻂ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺗﺮﺱ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﻧﺎﺑﻮﺩ ﻣﯿﺸﻮﻧﺪ.
بیشتر ﻣﻮﺍﻇﺐ باورها و ﺗﻠﻘﯿﻦ ﻫﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ مان باشیم!

@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

16 Nov, 20:31


تسلیم
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

16 Nov, 19:41


پس یقین گشت این که بیماری تورا
می‌ببخشد هوش و بیداری تورا
هر که او بیدارتر پر دردتر
هر که او آگاه تر رخ زردتر

#مولانا

بیماری وجود انسان را پاک میکند و به سطح جدیدی از آگاهی میرساند

♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

16 Nov, 09:31


هرچه بیشتر تلاش می‌کنم تا مردمان عاشق را درک کنم، بیشتر به این حقیقت پی می‌برم که عشق آنان تنها تجلی‌ای از نفرت است. آن‌ها این نفرت را در قالب عشق پنهان می‌کنند و فکر می‌کنند که این احساسات، عشق واقعی‌اند، اما نمی‌توان به افکارشان اعتماد کرد، زیرا نتایج اعمال و رفتارشان چیزی کاملاً متفاوت را نشان می‌دهد.

عشق حقیقی با کلمات و ادعاها شناخته نمی‌شود؛ بلکه از طریق عمل و میوه‌ای که می‌دهد، قابل شناسایی است. روی درختی که تابلو بزرگ "این یک درخت سیب است" را نصب می‌کنند، در واقع چیزی بیشتر از یک ادعا ندارد. باید منتظر میوه‌اش بود، زیرا تنها میوه است که ماهیت واقعی آن درخت را آشکار می‌کند. اگر سیب‌ها هرگز نروید، آن تابلو هیچ ارزشی ندارد و در نهایت فقط به کلامی بی‌پایه و اساس بدل می‌شود.

در عشق نیز به همین صورت است؛ اگر این عشق شما را به سوی الوهیت و حقیقتی فراتر از خود هدایت نکند، دیگر نمی‌توان آن را عشق نامید. این نوع عشق، تنها به رنج و پریشانی می‌انجامد. زیرا در عمق آن، تنها خواسته‌های نفسانی، ترس‌ها، وابستگی‌ها و نیازهای شخصی نهفته است که در نهایت به احساسات متناقض و دردناک می‌انجامد.

عشق واقعی باید شما را از مرزهای خود فراتر ببرد، به شما آرامش دهد و به پیوند با حقیقت الهی و جهانی هدایت کند. اگر عشق شما را به این حقیقت نرساند، پس از آن تنها یک بازی با کلمات و احساسات سطحی باقی می‌ماند.
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

15 Nov, 20:31


با شکوه‌ترین هدف در این دنیا، دیدار دو یار است؛ لحظه‌ای که جان و جانان به یکدیگر پیوند می‌خورند و حقیقت وجودی خود را در یکدیگر می‌یابند. این برخورد نه تنها تلاقی دو انرژی است، بلکه هم‌نوایی کالبد مادی با کالبد اثیری است؛ جایی که هر دو در یک هماهنگی عمیق به‌طور همزمان در یکدیگر حل می‌شوند.

در این لحظه، جز تو هیچ‌چیز دیگری وجود ندارد! تمام جهان به یک حقیقت واحد می‌رسد، جایی که دیگر تمایز و جدایی معنا ندارد. شاهد و مشهود، آن‌که می‌بیند و آن‌که دیده می‌شود، در یک آگاهی ناب و بی‌مرز یکی می‌شوند. در این یگانگی، خود و دیگر، درک و ادراک، وجود و عدم، همگی به هم می‌آمیزند و در درون هم محو می‌شوند، زیرا در عمق وجود هیچ چیزی جز حقیقت واحد وجود ندارد.

♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

15 Nov, 19:41


هر روز برآیی تو, با زیب و فر آیی تو
در مجلس سرمستان, باشور و شر آیی تو

شمس الحق تبریزی, ای مایه بینایی
نادیده مکن ما را, چون دیده مایی تو
زیب: زیبایی
فر: شکوه
#مولانا
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

15 Nov, 15:36


وقتی مثبت و منفی وحدت ایجاد کنند، آرام می‌گیرند و بجای تنش خلاقیت ایجاد می‌کنند. وقتی مثبت و منفی در تضاد و تقابل قرار گیرند، آتش می‌افروزند و ویرانی به بار می‌آورند. وحدت بهشت است. تضاد جهنم است.

هر گاه الکتریستهٔ مثبت و منفی در یک تقابل به هم برخورد کنند، جرقه ایجاد می‌کنند. و اگر کنترل نشوند ممکن است همه‌جا را به آتش کشند. در طبیعت چیزهایی هستند که جریان‌های مثبت و منفی را در خود به وفور دارند. اما هیچ جا را به آتش نمی‌کشند. خرابی به بار نمی‌آورند. آنها جامع اضدادند. یعنی مثبت و‌ منفی را یکجا و بجا در خود دارند. در جوامع انسانی، فرزانگان اینگونه‌اند.

آنها نه مثبت‌اند و نه منفی‌اند. یا هم مثبت و هم منفی‌اند. البته بهتر است بگوییم فراتر از مثبت و منفی‌اند. آنها در وجودشان نه نیروی مثبت را از بین می‌برند نه نیروی منفی را. بلکه از وحدت و جمع این‌دو “روشنایی” می‌گیرند. انسان‌های نامعمول معمولی، یعنی انسان‌های به وحدت نرسیده، یا مثبت‌اند یا منفی‌اند. و یا مدام بین این دو قطب در رفت و آمدند. لذا پیوسته در تضاد و همواره در جنگ و جدال‌اند. آنها در هر جایی با قطب‌های متضادشان درگیر می‌شوند و‌ مدام انرژی از دست می‌دهند.

راه برون‌رفت از این تضاد و تنش مخرب، از بین بردن یکی از طرفین تضاد نیست. این علاوه بر آنکه در جهان طبیعت ناممکن و ناشدنی است، قضیه را بدتر و پیچیده‌تر نموده و تنش را بالاتر می‌برد. راه برون‌رفت ایجاد وحدت و سازگاری بین این‌دو است. راه درست، جامع اضداد بودن و مثبت و منفی را در مسیر خلاقیت به کار انداختن است. از نیروی نهفته در درون‌شان روشنایی گرفتن و خانهٔ وجود را نور بخشیدن است. کاری که مراقبهٔ اصیل می‌کند همین است. مراقبه تو را جامع اضداد می‌کند. مشاهدهٔ بی‌قضاوت تو را جامع اضداد می‌کند. تو را بر فراز مثبت و منفی می‌برد. منسجم کرده به وحدت می‌رساند.
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

15 Nov, 09:31


نفس بر این باور است که قدرت شما در پایداری و مقاومت نهفته است؛ اما حقیقت آن است که مقاومت، شما را از وجود، که تنها جایگاه قدرت حقیقی است، جدا می‌سازد. مقاومت چیزی نیست جز ترس و ضعف که خود را به‌گونه‌ای قدرتمند نشان می‌دهد.

آنچه نفس به چشم ضعف می‌بیند، همان وجود پاک، خالص و قدرتمند شماست. و آنچه نفس قدرت می‌پندارد، در واقع همان ضعف است. از همین رو، نفس همواره در حالت مقاومت زندگی می‌کند و برای پوشاندن ضعف‌ها - که در حقیقت نقاط قوت شما هستند - نقشی دیگر بر عهده می‌گیرد.

تا زمانی که تسلیم و پذیرش در کار نباشد، این نقش‌های ناخودآگاه بخش عمده‌ای از روابط انسانی را تشکیل می‌دهند. در حالت تسلیم، دیگر نیازی به مکانیزم‌های دفاعی و نقاب‌های دروغین نفس ندارید. در این حالت، شما ساده و واقعی می‌شوید. اما نفس هشدار می‌دهد: «این کار خطرناک است؛ ممکن است آسیب ببینی و آزرده شوی!»

نفس نمی‌داند که تنها با رها کردن مقاومت و پذیرش آسیب‌پذیری است که می‌توانید به جنبه‌های حقیقی و اصیل آسیب‌پذیر خود دست یابید.
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

14 Nov, 20:31


تنهایی سنگین است، نه به‌خاطر نبود دیگران، بلکه به این دلیل که از خودت فاصله گرفته‌ای. دلتنگی که گاه بی‌صدا سراغت می‌آید، در حقیقت دلتنگی برای بخشی از وجودت است که شاید به آن کمتر توجه کرده‌ای – همان خودِ عمیق و حقیقی که زیر لایه‌های روزمرگی پنهان شده است. این تنهایی وقتی سنگین‌تر می‌شود که از خویشتن اصیل خود دور باشی، آن بخشی از وجودت که همیشه منتظر است دوباره به آن بازگردی و با آن یکی شوی.
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

14 Nov, 19:41


ای مِیْ بَتَرَم از تو,
من باده تَرَم از تو

پُر جوش تَرَم از تو,
آهسته که سَرْمَستم
#مولانا
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

14 Nov, 14:36


معنویت، گنجینه‌ای برای روان

🔹 جوهره‌ی معنویت: شفقت و نیکوکاری

معنویت در واقع به‌معنای پرورش منظومه‌ای از عشق، مهربانی، پذیرش، بخشش، قناعت و حس مسئولیت نسبت به خود، دیگران، و جهان پیرامون است. این عناصر ما را به هماهنگی با طبیعت و تمامی انسان‌ها فرا می‌خوانند، تا جایی که زندگی‌مان از یک نیروی اصیل و عمیق برای همدلی و عشق‌ورزی سرشار شود.

🔸 ارزش تبدیل شدن به بهترین نسخه‌ی خود

آنچه در زندگی مهم است، تنها میزان دارایی‌ها و دستاوردهای ظاهری نیست.

👈 نکته اصلی این است که با گذر زمان، چه تغییرات مثبتی در وجودمان شکل گرفته و به چه انسان بهتری تبدیل شده‌ایم.

♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

14 Nov, 09:31


شعور الهی در همه‌جا آشکار و بی‌پرده حضور دارد. پس از میلیون‌ها سال تکامل، حتی اگر تمام ذهن‌ها و دانش بشری را کنار هم بگذاریم، توانایی ساختن حتی یک اتم را هم نخواهیم داشت. شعور تنها ویژگی‌ای است که از همه مسیرهای ممکن بروز می‌کند، و شاخص‌ترین خصوصیت آن این است که هیچ‌گونه تبعیضی قائل نمی‌شود. هر کسی بر اساس شعور خود به جهان نگاه می‌کند و داوری می‌کند، اما شعور الهی هیچ تفاوتی نمی‌بیند. اگر این بی‌طرفی و برابری را به عمق وجود خود بپذیرید، دیگر برایتان تفاوتی نخواهد داشت که چه کسی بزرگ است و چه کسی کوچک؛ همگان را یکسان خواهید دید.

اگر همواره در تمرین این بی‌طرفی کوشا باشید و به همه‌چیز با نگاهی برابر بنگرید، آن‌گاه عشق به هستی را تجربه خواهید کرد. این عشق به معنی تعظیم و احترام به همه مخلوقات است، زیرا عشق به هستی همان شعور الهی و بی‌تبعیض است. در مقابل، اگر شعور شما دچار تبعیض و تفرقه باشد، از آفریدگار فاصله گرفته و تنها به ذره‌ای کوچک از آفرینش تبدیل خواهید شد. ذره‌ای که در عین ناچیزی، خود را بزرگ و برتر می‌پندارد. واقعیت این است که ما چیزی جز ذرات ناچیز در برابر عظمت کیهان نیستیم و ارزش ما در برابر کل هستی اندک است؛ حتی اگر روزی تمام سیاره زمین ناپدید شود، کیهان اهمیتی به آن نخواهد داد.
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

13 Nov, 19:41


می‌آید و می‌آید آن کس که همی‌باید
وز آمدنش شاید گر دل بجهد ما را

شمس الحق تبریزی در برج حمل آمد
تا بر شجر فطرت خوش خوش بپزد ما را
#مولانا
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

13 Nov, 14:36


از دست دادن انرژی جنسی باعث قطع ارتباط ما با الوهیت می‌شود. به همین دلیل، انرژی جنسی در وجود ما با روح‌القدس درونی‌مان ارتباط دارد و از این رو، کارمادورو قابل مذاکره و بخشش توسط دادگاه الهی نیست. کارمای آن تنها از طریق درد و رنج قابل پرداخت و مستهلک شدن است.
#کارمادورو
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

13 Nov, 09:31


پاسخ به سوال شما درباره مفهوم "کارمای اجدادی". کارمای اجدادی، به معنای انتقال کارما از طریق ژن‌ها یا سایر روش‌های مشابه، مفهومی ندارد. هر فرد باید با کارمایی که خود ایجاد کرده است، روبه‌رو شود و مسئول پیامدهای اعمال و تصمیماتش باشد.

برای درک بهتر این موضوع و آشنایی با انواع مختلف کارما، پیشنهاد می‌کنم کتاب "کارما قابل مذاکره است" را مطالعه کنید. این کتاب به طور مفصل به بررسی انواع کارما می‌پردازد و نشان می‌دهد که کارما تنها به فرد محدود نمی‌شود، بلکه می‌تواند بر سطوح مختلف زندگی، از خانواده تا اجتماع و حتی سیاره تأثیرگذار باشد.

♻️ در ادامه، توضیح مختصر و دقیق‌تری از هر نوع کارما ارائه شده است:

♻️ کارمای فردی: این نوع کارما نتیجه مستقیم اعمال و نیات خود فرد است. در کارمای فردی، شخص تنها با نتایج مثبت یا منفی کارهای خودش مواجه می‌شود و مسئولیت آن‌ها را نیز بر عهده دارد. این نوع کارما تاکید بر این دارد که هر فرد با انتخاب‌ها و اعمال خود سرنوشتش را می‌سازد.

♻️ کارمای خانوادگی: کارمای خانوادگی به تأثیرات کارمایی در سطح خانواده اشاره دارد. این بدان معناست که اعمال و تصمیمات اعضای خانواده، به‌ویژه والدین، می‌تواند بر زندگی سایر اعضا نیز اثر بگذارد. به عنوان مثال، تصمیمات نادرست یا درست یک پدر یا مادر ممکن است سرنوشت فرزندان را تحت تأثیر قرار دهد و آینده آن‌ها را تغییر دهد.

♻️ کارمای خویشاوندی: این کارما به نتایج جمعی حاصل از زندگی چند خانواده در کنار یکدیگر، مانند قبیله یا طایفه، اشاره دارد. کارمای خویشاوندی تأکید بر پیوندهای میان خانواده‌های وابسته دارد و نشان می‌دهد که اعمال و انتخاب‌های هر فرد می‌تواند در این روابط گسترده‌تر نیز اثر بگذارد.

♻️ کارمای منطقه‌ای: این نوع کارما شامل تأثیرات کارمایی در سطح منطقه یا کشور محل زندگی فرد است. اعمال و تصمیمات گروهی که در یک شهر یا کشور خاص زندگی می‌کنند، می‌تواند در شکل‌گیری کارمای مشترک منطقه‌ای اثرگذار باشد. برای مثال، تصمیمات اجتماعی، فرهنگی یا سیاسی در یک منطقه خاص می‌تواند پیامدهای کارمایی‌ای را برای کل افراد آن منطقه ایجاد کند.

♻️ کارمای گروهی: کارمای گروهی به تأثیرات کارمایی اشاره دارد که گروهی از افراد را درگیر می‌کند، حتی اگر آن‌ها یکدیگر را نشناسند. این نوع کارما معمولاً در رویدادهای جمعی ناگهانی مانند حوادث طبیعی یا سوانح انسانی (مانند سقوط هواپیما یا واژگونی قطار) ظاهر می‌شود و افراد شرکت‌کننده در این وقایع را به شکلی مشترک تحت تأثیر قرار می‌دهد.

♻️ کارمای سیاره‌ای: کارمای سیاره‌ای به نتایج و تأثیرات کارمایی‌ای اشاره دارد که در سطح سیاره زمین و برای تمام زیست‌بوم جهانی ما به وجود می‌آید. در این نوع کارما، تمامی انسان‌ها و موجودات زنده در نتایج اعمال جمعی بشر، مانند تغییرات آب‌و‌هوایی و آلودگی محیط زیست، شریک هستند.

دو نوع کارمای جنسی که در دادگاه الهی غیرقابل مذاکره تلقی می‌شود
♻️ کارما سایا: این نوع کارما از روابط جنسی بین دو نفر ناشی می‌شود. در این کارما، انرژی و پیوند خاصی بین دو نفر به واسطه رابطه جنسی ایجاد می‌شود که کارماهای آنان را به هم مرتبط و گره‌خورده می‌سازد. این پیوند کارمایی می‌تواند در طولانی‌مدت بر هر دو نفر تأثیرگذار باشد و نتایج اعمال یکی را بر دیگری نیز اثر دهد.

♻️ کارما دورو: کارمای دورو به کارمایی اشاره دارد که به واسطه از دست دادن انرژی جنسی ایجاد می‌شود. این نوع کارما بر مبنای انرژی حیاتی و نیروی جنسی شکل می‌گیرد و می‌تواند پیامدهای روانی و جسمی بر فرد داشته باشد. این انرژی خاص اگر به نادرستی از دست برود، می‌تواند پیامدهای منفی بر روان و وضعیت کلی فرد بگذارد.

♻️ کاتانسیا: این کارما به عنوان "کارمای خدایان" یا موجودات فرا انسانی توصیف می‌شود که از ورود و دخالت در خلقت حاصل می‌شود. در این سطح، پیامدهای کارما فراتر از انسان‌هاست و به حوزه‌های الهی و کیهانی کشیده می‌شود. کاتانسیا به نوعی نمایانگر مسئولیت‌های کارمایی موجودات والا و خدایان در قبال جهان و هستی است.

این دسته‌بندی‌ها به ما کمک می‌کنند تا بدانیم چگونه اعمال و نیات ما می‌تواند به سطوح مختلفی از زندگی تأثیر بگذارد و با معرفی انواع مختلف کارما، فرصتی را فراهم می‌آورد تا افراد با بینشی عمیق‌تر به اعمال، نیات، و روابط خود با دیگران و جهان پیرامون بنگرند.

#کارما
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

13 Nov, 02:36


هر كه را خلق و خوی فراخ ديدی، و رویِ گشاده و فراخ حوصله، كه دعای خير همه عالم كند، كه از سخن او ترا گشادِ دل حاصل می‌شود و اين عالم و تنگی او، بر تو فراموش می‌شود؛
آن فرشته است و بهشتی.
و آنكه اندر او و اندر سخن او قبضی می‌بينی و تنگی و سردی، كه از سخن او چنان سرد می‌شوی كه از سخن آن كس گرم شده بودی؛
آن شيطان است و دوزخی.
اكنون هر كه بر اين سِرّ واقف شود به صد هزار شيخی التفات نكند.

#شمس_تبريزی

♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

12 Nov, 19:41


بازآمد و بازآمد آن عمر دراز آمد
آن خوبی و ناز آمد تا داغ نهد ما را

آن جان و جهان آمد وان گنج نهان آمد
وان فخر شهان آمد تا پرده درد ما را
#مولانا
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

12 Nov, 14:36


از آدم‌ها بت نسازید!
این خیانت است، هم به خودتان، هم به خودشان، خدایی می‌شوند که خدایی کردن نمیدانند!
و شما در آخر می‌شوید، سر تا پا کافر خدای خود ساخته

#فردریش_نیچه
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

12 Nov, 09:31


انسان تنها موجودی است که احساس کسلی می‌کند؛
این امتیازی انحصاری و بخشی از شان و منزلت وجود انسانی است.
کسل شدن یعنی اینکه:
راه و روش زندگی‌ات غلط است.

به همین دلیل است که میگویم کسل شدن در خور توجه است؛
یعنی فهمیدن این نکته که من باید کاری کنم. یک دگرگونی لازم است.
بنابراین فکر نکن که کسل بودن چیز بدی است؛
بلکه نشانه‌ای میمون برای شروعی نو می‌باشد.
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

11 Nov, 19:41


گر هست دلش خارا مگریز و مرو یارا
کاول بکشد ما را و آخر بکشد ما را

چون ناز کند جانان اندر دل ما پنهان
بر جمله سلطانان صد ناز رسد ما را
#مولانا
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

11 Nov, 14:36


‌اگر سه خصلت
انتقادپذیری، پوزش خواهی و شکرگزاری
را در خود پرورش دهید
مطمئن باشید که موفقیت به زودی در خانه‌تان را میزند.
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

11 Nov, 11:33


امروز ما نتیجه انتخاب‌هایی هستیم که در گذشته، شاید دیروز، سه روز، سه ماه یا حتی سه سال پیش انجام داده‌ایم.

با یک انتخاب تنها، بدهی بزرگی به بار نمی‌آید. ما یک‌باره و تنها به خاطر یک تصمیم اشتباه، پانزده کیلو اضافه وزن پیدا نمی‌کنیم و معمولاً یک تصمیم اشتباه به تنهایی روابط ما را به هم نمی‌زند.

موقعیت کنونی‌مان حاصل انتخاب‌های ناآگاهانه یا ناسالمی است که روز به روز، پیوسته تکرار کرده‌ایم و این انتخاب‌ها ما را به جایگاهی که اکنون در آن قرار داریم، رسانده‌اند.
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

10 Nov, 19:41


صد نکته دراندازد صد دام و دغل سازد
صد نرد عجب بازد تا خوش بخورد ما را

رو سایه سروش شو پیش و پس او می‌دو
گر چه چو درخت نو از بن بکند ما را
#مولانا
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

29 Oct, 19:41


هر روز نو جامی دهد
تسکین و آرامی دهد

هر روز پیغامی دهد
این عشق چون پیغامبرم

#مولانا
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

29 Oct, 14:36


برای اینکه مسائل خود، را به ما نشان دهند،
نیاز به آمادگی برای رها کردن نقطه‌ نظرهای خود درباره‌ی آن‌ها را داریم

@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

29 Oct, 09:31


وقتی انسان تحت فشار یک مرجع قدرت عمل می‌کند آیا می‌توان گفت همکاری وجود دارد؟ آیا وقتی شما اساس طرح و برنامه‌ای که بوسيله دیگری تعیین شده است کاری میکنید می‌توان آنرا همکاری نامید؟ آیا کار شما چیزی غیر از تسلیم و انطباق ناشی از ترس با امید حصول یک پاداش - بطور آگاه یا ناآگاهانه - است؟ و آیا انطباق با برنامه‌ای که دیگری برای شما تعیین کرده است همکاری است؟

وقتی یک قدرت بالای سر شما است، اعم از اینکه نیکخواه باشد یا ظالم و مستبد، آیا همکاری وجود دارد؟

همکاری به معنای واقعی تنها زمانی وجود دارد که عشق به نفس کاری که انجام می‌شود وجود دارد - بدون ترس از تنبیه یا شکست، و بدون اینکه تشنه موفقیت یا شناخته شدن باشید. همکاری تنها هنگامی ممکن است که انسان فارغ از رشک ورزیدن و آزمندی باشد، فارغ از میل و آرزوی حصول قدرت با سلطه طلبی برای شخص خود با برای یک گروه باشند.

@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

28 Oct, 19:41


این صورتِ آدمی که دَرهَم بَستند
نَقشی ست که در طَویلۀ غم بَستند

گَه دیو و گَهی فرشته و گَه وَحشی
این خود چه طِلسم است که بر هم بَستند؟


#مولانا
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

28 Oct, 09:31


انسان‌ها بیش از هر چیز دیگر، از اندیشیدن وحشت دارند، بیش از فقر، حتی بیش از مرگ. «اندیشه» انقلاب می‌کند، از تخت به زیر می‌کشد و نابود می‌سازد. امتیازات دروغین، سنن و عرف جوامع، و عادات راحت طلبانه‌ی انسان‌ها را، بدون ذره‌ای رحم، از دم تیغ می‌گذراند. هیچ قانونی را به رسمیت نمی‌شناسد؛ آنارشیست است.

مراجع قانونی را به پشیزی نمی‌انگارد و بر خرد کهن نیز وقعی نمی‌نهد. اندیشه به سادگی در گودال جهنم می‌نگرد و هراسی او را فرا نمی‌گیرد.

بشر، لکه‌ی کوچکی مغروق در ژرفای بی پایانی از سکوت است؛ اندیشه این را می‌بیند و با این حال، غرورمندانه خود را به نمایش می‌گذارد، گویی ارباب کائنات است. اندیشه، چالاک، آزاد و عظیم است، یگانه روشنایی این جهان و بزرگ‌ترین مایه‌ی فخر بشر.

#برتراند_راسل
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

27 Oct, 19:41


گفت قایل در جهان درویش نیست
ور بود درویش آن درویش نیست

هست از روی بقای ذات او
نیست گشته وصف او در وصف هو

#مولانا
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

27 Oct, 09:31


جامعه که عبارتی است از روابط جمعی میان انسانها مایل نیست شما یک خواست کامل داشته باشید زیرا در آن صورت بلا و خطری برای جامعه محسوب خواهید شد. شما اجازه دارید که آرزوهای قابل احترامی مانند جاه طلبی و حسد داشته باشید که بسیار خوب است.

در جامعه‌ای که انسان‌ها حسود و جاه طلب هستند و تقلید می‌کنند حسد، جاه طلبی اعتقاد و تقلید که نشانه‌های ترس هستند پذیرفته می‌باشد. تا زمانی که آرزوهای شما با الگوی موجود تطبیق می‌کند شهروند محترمی هستید اما لحظه‌ای که خواست و آرزوی کاملی داشته باشید که مطابق با الگو نباشد خطرناک خواهید بود به همین جهت جامعه پیوسته مراقب است تا شما را از داشتن آرزوی کامل بر حذر دارد. آرزویی که بیانگر تمامی وجود شما است و در نتیجه منجر به عمل انقلابی خواهد شد.

بودن کاملاً با شدن متفاوت است. بودن بسیار انقلابی است در نتیجه جامعه آن را رد می‌کند و منحصراً به شدن علاقه نشان می‌دهد که قابل احترام است زیرا با الگو تطبیق میکند اما هر گونه آرزویی که منجر به شدن گردد که نوعی جاه طلبی است بر آورده نخواهد شد و دیر یا زود خنثی، کند و عقیم می‌شود و ما علیه آن عقیم شدن از طرق زیان آور انقلاب می‌کنیم.

♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

27 Oct, 02:36


🔰 یکی شدن عاشق و معشوق

شمس اعتقاد دارد وقتی عشق به کمال برسد، عاشق با معشوق خود به یگانگی و اتحاد می رسد.

اندرون محمود همه ایاز است
اندرون ایاز همه محمود
نامی است که دو افتاده است!

#شمس_تبریزی

مولانا نیز یگانگی عاشق و معشوق را اینطور توصیف می کند:

در دلِ معشوقْ جُمله عاشق است
در دلِ عَذْرا همیشه وامِق است

در دلِ عاشقْ به جُز معشوق نیست
در میانْشان فارِق و فاروق نیست

#مولانا
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

26 Oct, 19:41


مرغان ز قفس قفس زِ مرغانْ خالی
مرغا ز کجایی که چنین خوشحالی

از نالهٔ تو بوی بقا می‌آید
می‌نالْ برین پرده که خوش می‌نالی

#مولانا
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

26 Oct, 09:31


کیفیت آگاهی شما در این لحظه عامل اصلی تعیین کننده آینده شماست و مهم‌ترین گامی که می‌توانید در راه دگرگونی‌های مثبت بردارید، آن است که تسلیم شوید. هر اقدام دیگری فرعی خواهد بود. هیچ عملکرد واقعا مثبتی نمی‌تواند از حالت تسلیم نشده آگاهی برخیزد.

تسلیم برای برخی از افراد بار منفی شکسته، کناره گیری، پاسخ ندادن به مبارزه‌های زندگی، رخوت و مانند اینها را به همراه دارد. اما تسلیم حقیقی کاملا با این مفاهیم متفاوت است و به آن معنا نیست که با بی تفاوتی همه شرایط را تحمل کنید و هیچ اقدامی انجام ندهید و نیز به این معنا نیست که از برنامه ریزی و عملکرد مثبت دست بردارید.
تسلیم حکمت ساده و در عین حال والای انعطاف پذیر بودن در برابر جریان زندگی و مقاومت نکردن در برابر آن است. تنها مکانی که می‌توانید جریان زندگی را تجربه کنید حال است. پس تسلیم شدن به مفهوم پذیرفتن بی قید و شرط و کامل لحظه حاضر است.

تسلیم، به معنای فروریختن مقاومت درونی در برابر وضعیت موجود است.

مقاومت درونی یعنی «نه» گفتن به وضعیت موجود از طریق داوری‌های ذهنی و عواطف منفی، این امر به ویژه در مواردی که «امور مطابق میل فرد نیستند» تشدید می‌شود و نشانگر آن است که بین تقاضاها یا انتظارهای خشک و انعطاف ناپذیر ذهن با وضعیت موجود فاصله افتاده است. این شکاف موجب درد است.

اگر سنی از شما گذشته باشد، می‌دانید که بارها «امور بر وفق مراد نیستند». اگر خواستار آن هستید که درد و اندوه را از زندگی خود حذف کنید، درست در همین اوقات باید به تمرین تسلیم بپردازید. پذیرش وضعیت موجود، بی درنگ شما را از یکی دانستن خود با ذهن رها و در نتیجه دوباره به وجود متصل می‌کند. مقاومت، ناشی از ذهن است.
تسلیم یک پدیده کاملا درونی است، اما به آن مفهوم نیست که در سطح بیرونی نمی‌توانید عمل کنید و شرایط را دگرگون نمایید. در واقع لازم نیست در حالت تسليم كل موقعیت را بپذیرید، فقط کافیست که آن ذره کوچکی را که حال نام دارد، پذیرا شوید. برای نمونه اگر جایی در گل گیر کنید، نمی‌گویید: «چه عالی! به در گل ماندن تسلیم هستم. کناره گیری کردن به مفهوم تسلیم نیست.
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

25 Oct, 19:41


ای دهندهٔ قوت و تمکین و ثبات

خلق را زین بی‌ثباتی ده نجات


#مولانا
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

25 Oct, 14:36


تا می‌توانی با نشاط باش و از زندگی‌ات لذت ببر. از فرصتی که خداوند در اختیارت گذاشته، لذت ببر. اما لذت معقول. لذتی که باعث آزار رساندن به دیگری نمی‌شود. لذتی که به دیگران آسیب نمی‌زند. خداوند مخالف لذت و‌ شادمانی نیست. اگر کسی چنین چیزی به تو القا کرده، دروغ گفته است. فریبت داده است.

زیرا ذهن افراد محزون را راحت‌تر می توان در دست گرفت. حزن و اندوه نشانهٔ خداداری نیست. مگر نخوانده‌ای که فرمود؛”اِنَّ اَولِیاءَ اللهِ لا خَوفٌ عَلَیهِم و لا هُم یَحزَنُونَ”. خوف و حزن را دور بینداز. به زندگی سلام کن و از داشته‌هایت لذت ببر. در حسرت نداشته‌هایت فرو نرو. داشته‌هایت را -اگرچه اندک باشند- دریاب. توجه به داشته‌های نیک‌ خداداده‌ات، خودْ یک شکرگزاری عملی است و باعث ازدیاد آنها می‌شود.

تو فقط زمانی که شاد و بانشاطی می‌توانی به خود و به خلق خدا خدمت کنی. حزن و اندوه و توی سر زدن مشکلی را حل نمی‌کند بلکه مدام بر مشکلات می‌افزاید. آرامش و نشاط از خردمندی است. عصری که در آن بسر می‌بریم به اندازهٔ کافی سختی و فشار دارد، آن را با حزن و افسردگی و غم‌پروری افزون‌تر نکن. تا می‌توانی خوش‌حال باش و خوش‌حالی بخش. سالم باش و سلامتی بخش. بدان که اغلب جنایت‌ها و نابهنجاری‌ها در سطح جهان مربوط به انسان‌های محزون و افسرده و ناشاد است. انسان شاد و شادکام نمی‌تواند جنایت کند. این تقریباً محال است.

جنایت‌ کار انسان بیمار و محزون و ترسان است. تو شاد و بانشاط باش. در هر حالی از جریان حیات انرژی بگیر و دیگران را روحیه ببخش. این شیوهٔ درست زندگی و شیوهٔ درست روبرو شدن با مشکلات عدیده است

♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

25 Oct, 09:31


دمی که خواب شما را می‌رباید، لحظه برخورد با ناخودآگاه است. شما همواره خوابیده‌اید، اما هنوز با خواب روبرو نشده‌اید. آن را ندیده‌اید؛ نمیدانید چیست؛ چگونه می‌آید، و چگونه میتوان به خواب فرو رفت. شما از خواب هیچ نمی‌دانید‌. هر شب به خواب رفته و هر بامداد از آن برخاسته‌اید، اما لحظه آمدن خواب را احساس نکرده‌اید و حس نکرده‌اید چه چیزی رخ می‌دهد. آزمایش زیر را انجام دهید و پس از 3 ماه، ناگهان روزی آگاهانه به خواب فرو خواهید رفت.

خود را به بستر افکنده، چشمانتان را ببندید، و سپس به یاد آورید - به یاد آورید! که خواب در راه است و بایست زمانی که رسید، بیدار باشید. این تمرین بسیار دشوار است‌. در روز نخست رخ نخواهد داد، روز دوم نیز رخ نخواهد داد، اما چنانچه هر روز پایداری نشان داده و پیوسته به یاد آورید که خواب‌تان نزدیک است و نبایست اجازه دهید شما را ناآگاهانه برباید و می‌بایست زمان به خواب رفتن خود را احساس کنید - آنگاه، روزی فرا خواهد رسید که خواهید دید خواب آنجاست، و شما هنوز بیدارید.

درست همان دم، از ناخودآگاه خودآگاه خواهید شد. و زمانی که از ناخودآگاه خود آگاه شدید، هرگز دیگر در خواب نخواهید بود. خواب آنجا خواهد بود، اما شما بیدار خواهید بود و مرکزی درون شما به دانستن ادامه خواهد داد. همۀ پیرامونتان در خواب خواهد بود، اما مرکزتان همچنان به دانستن ادامه خواهد داد.

زمانی که این مرکز در حال دانستن باشد، رویاها ناممکن میشوند، و زمانی که رویاها ناممکن شوند، خواب و خیال‌های هنگام روز نیز ناممکن خواهند شد‌. آنگاه، به گونه دیگری خواهید خوابید و خواب‌تان، به دلیل برخوردی که با آن داشته‌اید، کیفیت متفاوتی خواهید یافت.

♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

24 Oct, 19:41


درویش که اسرارِ نَهان می‌بخشد
هر دَم مُلْکی، به رایگان می‌بخشد

درویش کسی نیست که نان می‌طلبد
درویش کسی بُوَد که جان می‌بخشد

#مولانا
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

24 Oct, 14:36


در روح کیفیتی خلاق و نیرومند وجود دارد، تحت عنوان رکن خَیال. خداوند این قابلیت خلاق و گسترده را در انسان از آن رو به ودیعت نهاده تا آدمی از آن در راه کسب معرفت الهی بهره گیرد. آن همچون آینه‌ای زنده است که خداوند صور اسماء و حقایق صفات را بر آن می‌تاباند و خود را با آن مرحله به مرحله می‌شناساند. اما امروزه انسان‌ها از این قابلیت کارآمد، از این رکن خَیال ارزشمند، استفادهٔ نابجا می‌کنند.

آن را در راه آرزوپروری و رسیدن به سهم بیشتر دنیوی و نیل به دیگر خواهش‌های نفسانی بکار می‌بندند. آنها رکن خیال‌شان را که ودیعتی الهی است، مسموم و بیمار کرده‌اند. به واقع آن را بر ضد خویش بکار برده‌اند. رکن خَیال، برزخی است میان عالَم معقولِ بی‌شکل و عالَم محسوس جسمانی. تصویرات و تصورات در این برزخ میانی شکل می‌گیرند. از این برزخ هم می‌توان در راه رشد و تعالی روح بهره برد و همان می‌توان به حضیض ذلت و گرفتاری بیشتر فرو رفت. و این بستگی به آن دارد که از عالَم خیال چه استفاده‌ای می‌کنی. چه تصوراتی را فرافکنی می‌کنی. چه می‌سازی و چه را برای خویش به ظهور می‌رسانی.

و در یک کلام خود را در اختیار که و چه قرار می‌دهی.

ای دوست، رکن خیال‌ات را پاک کن. شفاف کن. آرزوپروری و آرمان‌پرستی را به دور بینداز. تو چیزی نساز. بگذار خدای حقْ خود آنچه را که بخواهد بر آن بتاباند. بگذار او بسازد. زیرا خدایی که مطلقاً خیر است هر آنچه را که بتاباند خیر است و جز خیر نمی‌تواند باشد. بدان که سالکان فرهیخته رکن خیال‌شان را به تمامی به خیر مطلق سپرده‌اند. فلذا آن به آن در حال مشاهده بسر می‌برند و مرحله به مرحله به معرفت از الوهیت خویش نزدیک و نزدیک‌تر می‌گردند.
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

24 Oct, 09:31


زمانی که در مورد خوب زندگی کردن سخن می‌رانیم در واقع از خوب مردن هم صحبت می‌کنیم. زمانی که از یک امکان معنوی و یا یک قدم معنوی صحبت می‌کنیم این قدم می‌تواند مرگ هم باشد. همان طور که پیشرفت معنوی می‌تواند زندگی را یک قدم به جلو ببرد در صورت فرا رسیدن زمان مناسب، می‌تواند به مرگ هم بی انجامد.

اگر اکنون به این زندگی نگاه کنید: دم، بازدم ،دم، بازدم، اگر نفس بعدی بالا نیاید کار تمام است. زندگی تا این حد شکننده است. مردم فکر می‌کنند مرگ فقط برای همسایه است. این طور نیست گریبان من و شما را هم خواهد گرفت.
اگر هر روز به خودتان یاد آور شدید که شما (من) نیز مردنی و فانی هستید طبیعتاً شناخت ابعاد بالاتری از درک و پذیرش زندگی به روی‌تان باز می‌شود اگر از ماهیت میرای زندگی‌تان آگاه شوید، آیا زمانی برای عصبانی شدن و جر و بحث کردن با کسی و یا دست به کارهای احمقانه زدن در زندگی باقی می‌ماند؟

زمانی که با حقیقت مرگ کنار می‌آیید و نسبت به میرا بودن خود نیز آگاه‌اید، می‌خواهید هر لحظه از زندگی‌تان را تا حد ممکن زیبا سازید تنها افرادی که می‌پندارند عمر جاودان دارند، می‌جنگند و تا سر حد مرگ هم می‌جنگند کسانی که از ماهیت شکننده و فنا پذیر هستی به شکل لحظه به لحظه آگاه‌اند، نمی‌خواهند حتی یک لحظه از زندگی‌شان را از دست بدهند.
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

23 Oct, 19:41


از این پَستی به سوی آسمان شو
روانت شاد بادا خوش روان شو
زِ شهر پُرتَب و لرزه بِجَستی
به شادی ساکن دارالاَمان شو
اگر شُد نقشِ تن، نقاش را باش
وگر ویران شد این تن، جمله جان شو

#مولانا
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

23 Oct, 14:36


فلسفه‌های ذهنیِ امروز بیش از پیش از حُکَمای فرزانهٔ باستان فاصله گرفته است. این فلسفه دگر آن فلسفه‌ای نیست که فرزانگان در هزاره‌های پیش از این در تعلیم و تعلّم آن کوشا بودند. امروزه فلسفه‌ روح ماجراجویی ندارد. اهل عمل و بکار بستن دانش باستانی گذشتگان نیست.

به واقع تمام مسائل مهم و اساسی آن دوران را از دست داده و جز یادگیری مشتی واژه و اصطلاح و تکرار مباحثی همچون؛ جبر است یا اختیار، آیا جهان قدیم است یا حادث، آیا ادراکات عینی است یا ذهنی، و یا اینکه لَه یا عَلیه یک نظریه برهان‌سازی و قلم‌فرسایی کردن و امثالهم، چیز بیشتری برای ارائه ندارد. حال آنکه فرزانگان باستان آنچه را که دریافته بودند به حیطهٔ عمل می‌کشاندند و از آن در راستای برخورداری بیشتر از نیروی حیات و آگاهیِ زنده بهره‌مند می‌شدند.

بگذار مثالی بزنم؛ پارمنیدس یکی از این فرزانگان یونان پیشاسقراطی است. او وقتی که دانست ذهن تاریک‌اندیش و محدود بشری حجاب اصلی آگاهی است، حدود دوهزار و پانصد سال پیش در شهر ‌ولیا در جنوب ایتالیا معدود شاگردانی را برگزید و به آنان تعلیم “خاموشی” داد. مکتب اسراری او چیزی نبود جز تعلیم خاموشی. او می‌دانست که اگر ذهن محدود بشری متوقف شود و سکون یابد، حرکات توهّمی و شبح‌وار دنیوی متوقف شده و عندئذٍ ارتباط با “آگاهیِ کل” در بهترین وجه محقق گشته و راه برخورداری سالک از مواهب هستی گشوده می‌گردد. او حتی با حکمت “خاموشی” به نیروی شفابخش هستی وصل می‌شد. فلذا آنان را درمانگران نیز می‌نامیدند.

فیثاغورثِ اسراری نیز در همین مکتب خاموشی تعلیم گرفته است. اینان خاموشی و سکوت همه‌جانبه را -و نه بحث و ورّاجی را- مقدمهٔ ضروری برای ورود به عالَم اسرار می‌دانستند. فلذا عملاً در مغاره‌های سنگی خویش سالکانه بدان عمل نموده و پایبند بودند. مراد آنان وصل به “حقیقت محض” که در ذات خود “ثابت” است، بود. امروزه پژوهشگران فهیم با فهم آثار باستانی -مغاره‌ها، مجسمه‌ها، و نیز ترجمهٔ لوح‌های سنگی آن زمان در شهر ولیا- به این نکات پی‌برده‌اند. پارمنیدس و شاگردانش حقیقتی را که دریافتند سالکانه به کارش بستند و با “کل” پیوندی عملی برقرار نمودند. فلسفهٔ آنان یک سلوک عملی و تسلیم‌وار بود و صرفا به دانستن چند واژه و اصطلاح و آشنایی با چند برهان ذهنی اکتفا ‌نمی‌کرد.

وصل به آگاهی مطلق فلسفه راستین‌شان بود. و این کار با خلسه‌ای شگرف، با مراقبه‌ای عظیم، با سکوتی همه‌جانبه، و بالنتیجه با دریدن حجاب تاریک ذهنِ ورّاج محقق می‌گشت. پر واضح است که این به اصطلاح فلسفهٔ ذهنی که امروزه بدان پرداخته می‌شود و غالباً چیزی جز حرف و بحث و جدل نیست، از فلسفه کاربردی دانش باستانیان فرسنگ‌ها بدور است. چه این بیشتر شبیه یک بازی ذهنی است. بازی‌ای که اهل ذهن آن را دوست دارند و بی‌آنکه برایشان فایده‌ای مترتب شود، هر روزه بدان سرگرم‌اند. حال آن‌که فلسفهٔ فرزانگان یک سلوک عملی است. حکایت وصل به کل است.
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

23 Oct, 10:31


ذهن نتیجه عادت است، نتیجه سنت‌ها و زمان است زمانی که تکرار می‌شود و تداوم گذشته است.

آیا ذهن شما می‌تواند بر حسب آن چه بوده است و یا آن چه خواهد بود که در واقع تصویری است از آن چه بوده است فکر نکند؟
آیا ذهن شما می‌تواند از قید عادات و ایجاد عادت‌ها آزاد گردد؟

اگر عمیقاً به این مسئله توجه کنید در می‌یابید که این امر امکان پذیر است و زمانی که ذهن احیا شود بدون ساختن الگوها و عادات جدید و بدون آن که مجدداً به تقلید بپردازد، تازه، جوان و بی گناه خواهد ماند و در نتیجه قادر به درک وسیع خواهد بود.

برای چنین ذهنی مرگ وجود ندارد زیرا دیگر مرحله اندوختن از میان رفته است. اندوختن و جمع آوری موجب به وجود آمدن عادات و تقلید می‌گردد و ذهنی که جمع آوری می‌کند دچار زوال و مرگ می‌شود. برای ذهنی که نمی‌اندوزد و جمع آوری نمی‌کند که به معنی مرگ تدریجی و هر دقیقه‌ای است - مرگ وجود ندارد. چنین ذهنی در یک حالت فضا لایتناهی است.

پس ذهن باید آن چه را جمع کرده تمام عادات و قیودات تقلیدی و تمام آن چه را که برای داشتن امنیت به آن متکی است محو و نابود کند به این ترتیب ذهن گرفتار افکار خود نخواهد بود. رها شدن از عادات گذشته موجب می‌شود. ذهن لحظه به لحظه تازه شود در نتیجه هرگز زوال نمی‌پذیرد و موج تاریکی به حرکت در نمی‌آید.
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام

مهدی شفیعی

23 Oct, 02:36


مثل کسی که معرفت حق را طلب می کند به دلیل, همچنان است که کسی آفتاب را به چراغ جوید.

#شهاب_الدین_سهروردی


چراغی آورده ای در پیشِ آفتاب که
آفتاب را با این چراغ می بینم.
حاشا!
اگر چراغ نیاوری،
آفتاب خود را بنماید.
چه حاجتِ چراغ است؟

#فیه_ما_فیه
#مولانا
♾️♾️♾️♾️♾️♾️♾️
@Mahdishafiei86 ®️
اینستاگرام