Krankenpflegerin_deutschland @krankenpflegerin_deutschland Channel on Telegram

Krankenpflegerin_deutschland

@krankenpflegerin_deutschland


آموزش پرستاری به آلمانی
مکالمات بیمارستانی ،نکات پرستاری و اصلاحات پزشکی ، زوج پرستار 👩🏼‍🤝‍👨🏻💉🩺

Krankenpflegerin_deutschland (Persian)

با خوش آمدید به کانال 'krankenpflegerin_deutschland'! این کانال یک منبع عالی برای آموزش پرستاری به زبان آلمانی است. اگر به دنبال اطلاعات و مطالب مرتبط با حرفه پرستاری و مهارت‌های مربوطه هستید، اینجا بهترین جایی برای شماست. این کانال توسط یک زوج پرستار مدیریت می‌شود که با تجربه و دانش خود، سعی دارند اطلاعات مفید و کاربردی را به مخاطبان ارائه کنند. شما می‌توانید از مطالب آموزشی و تجربیات آن‌ها استفاده کنید تا مهارت‌های خود را بهبود بخشید و به یک پرستار ماهر تبدیل شوید. بنابراین اگر علاقه‌مند به حوزه پرستاری هستید، حتما این کانال را دنبال کنید و از اطلاعات مفید آن بهره ببرید.

Krankenpflegerin_deutschland

08 Feb, 18:45


🩺 اصلاحات پرستاری در انکولوژی (Onkologie-Pflege) به آلمانی

قسمت ۲ 👇🏻👇🏻

Karzinom – کارسینوم (سرطان بدخیم)

Leukämie – لوسمی (سرطان خون)

Lymphom – لنفوم (سرطان غدد لنفاوی)

Metastase – متاستاز (پخش شدن سلول‌های سرطانی)

Remission – بهبودی موقتی بیماری

Rezidiv – بازگشت بیماری (عود سرطان)

Tumormarker – نشانگرهای توموری (آزمایش خون برای تشخیص سرطان)

Chemotherapie (Chemo) – شیمی‌درمانی
Strahlentherapie (Radiotherapie) – پرتودرمانی

Immuntherapie – ایمنی‌درمانی
Hormontherapie – هورمون‌درمانی
Zytostatika – داروهای ضدسرطانی
Neoadjuvante Therapie – درمان پیش از جراحی (برای کوچک کردن تومور)
Adjuvante Therapie – درمان پس از جراحی (برای جلوگیری از بازگشت سرطان)
Palliativmedizin – پزشکی تسکینی (برای کاهش درد و بهبود کیفیت زندگی)

Portkatheter (Port) – پورت کاتتر (برای تزریق داروهای شیمی‌درمانی)

Zentralvenöser Katheter (ZVK) – کاتتر ورید مرکزی (برای تزریق طولانی‌مدت دارو)

Infusionspumpe – پمپ انفوزیون (برای کنترل سرعت تزریق دارو)

Schmerzpumpe (PCA-Pumpe) – پمپ ضد درد (Patient-Controlled Analgesia)

PEG-Sonde – لوله تغذیه معده (برای بیمارانی که نمی‌توانند غذا بخورند)

Thromboseprophylaxe-Strümpfe – جوراب‌های پیشگیری از ترومبوز (لخته خون)

Mundspüllösung – محلول شستشوی دهان (برای جلوگیری از زخم‌های دهانی ناشی از شیمی‌درمانی)

Antiemetika – داروهای ضد تهوع
Bluttransfusion – تزریق خون (برای بیماران کم‌خون)

Neutropenie-Isolation – ایزوله کردن بیماران با سیستم ایمنی ضعی

Krankenpflegerin_deutschland

08 Feb, 18:38


اصطلاحات پرستاری در انکولوژی (Onkologie-Pflege) به آلمانی


Krebserkrankung – بیماری سرطان
bösartiger Tumor – تومور بدخیم
gutartiger Tumor – تومور خوش‌خیم
Metastasen – متاستازها (پخش شدن سلول‌های سرطانی)
Chemotherapie (Chemo) – شیمی‌درمانی
Strahlentherapie (Radiotherapie) – پرتودرمانی
Immuntherapie – ایمونوتراپی
Palliativmedizin – طب تسکینی (برای کاهش درد و علائم بیماری‌های لاعلاج)

Schmerzlinderung – کاهش درد
Übelkeit und Erbrechen – تهوع و استفراغ
Mundpflege – مراقبت از دهان (خیلی مهم برای بیماران شیمی‌درمانی)
Ernährungsberatung – مشاوره تغذیه‌ای
Portkatheter (Port) – کاتتر وریدی پورت (برای تزریق دارو)
Infusionstherapie – درمان با تزریق وریدی
Dekubitusprophylaxe – پیشگیری از زخم بستر



Schmerzlinderung – مدیریت درد
Ernährungsberatung – مشاوره تغذیه‌ای
Mundpflege – مراقبت از دهان برای جلوگیری از زخم‌ها
Übelkeitsprophylaxe – پیشگیری از تهوع ناشی از شیمی‌درمانی
psychologische Unterstützung – حمایت روانی از بیماران

Krankenpflegerin_deutschland

05 Feb, 17:51


Jeder Tag ist eine neue Chance, Leben zu retten und zu verbessern. Bleib stark, bleib fokussiert – du machst einen unglaublichen Job! 💪🚑

هر روز یک فرصت جدید است برای نجات و بهبود زندگی‌ها. قوی بمان، متمرکز باش – تو کار فوق‌العاده‌ای انجام می‌دهی! 💪🚑

Krankenpflegerin_deutschland

05 Feb, 17:35


🩺 Anästhesie & OP - Quiz 🏥

Krankenpflegerin_deutschland

05 Feb, 17:29


اصطلاحات کاربردی برای بیهوشی و اتاق عمل


Einleitung der Anästhesie → القای بیهوشی

Narkose einleiten → شروع بیهوشی

Vollnarkose / Allgemeinanästhesie → بیهوشی عمومی

Teilnarkose / Regionalanästhesie → بیهوشی منطقه‌ای

Lokalanästhesie → بی‌حسی موضعی

Intubation → لوله‌گذاری تراشه

Extubation → خارج کردن لوله تراشه

Spinalanästhesie → بی‌حسی نخاعی

Epiduralanästhesie (PDA) → بی‌حسی اپیدورال

Relaxantien verabreichen → دادن داروی شل‌کننده عضلانی

Hypotonie / Blutdruckabfall → افت فشار خون

Tachykardie / Bradykardie → تند شدن ضربان قلب / کند شدن ضربان قلب

Sättigung fällt → اشباع اکسیژن داره می‌افته

Aspiration vermeiden! → از آسپیراسیون جلوگیری کنید!

Patient ist stabil / instabil → بیمار پایدار / ناپایدار است

Kreislaufüberwachung → پایش وضعیت گردش خون

Beatmung mit Maske → تنفس با ماسک

Lagerung des Patienten → پوزیشن‌دهی بیمار

Venenzugang legen → گرفتن رگ بیمار

Perfusor / Spritzenpumpe → پمپ سرنگ / پرفیوزر

Reanimationsbereitschaft! → آماده‌باش احیای قلبی ریوی!

Patient wird extubiert, bitte Absaugung bereitstellen.
→ بیمار داره اکستوبه می‌شه، لطفاً ساکشن آماده کنید.

Sauerstoffgabe erhöhen!
→ میزان اکسیژن رو افزایش بدین!

Bitte Narkoseprotokoll dokumentieren.
→ لطفاً پروتکل بیهوشی رو مستند کنید.

Wir geben jetzt Fentanyl / Propofol.
→ الآن فنتانیل / پروپوفول می‌زنیم.

Achtung! Der Patient bewegt sich.
→ حواستون باشه! بیمار تکون می‌خوره.

Bitte den Blutverlust dokumentieren.
→ لطفاً میزان خون از دست رفته رو ثبت کنید.

این اصطلاحات هم توی مکالمات روزمره با تیم بیهوشی و جراح‌ها کاربرد داره، هم توی گزارش‌نویسی و کار با پرونده‌های پزشکی

Krankenpflegerin_deutschland

30 Jan, 21:22


Anästhesie ist die Kunst, jemanden in den Schlaf zu schicken und ihn sicher wieder aufzuwecken – eine unsichtbare, aber lebensrettende Magie!

بیهوشی هنریه که یه نفر رو به خواب می‌فرستی و بعدش با خیال راحت بیدارش می‌کنی – جادویی نامرئی ولی نجات‌بخش!

Krankenpflegerin_deutschland

30 Jan, 19:55


قبل از عمل جراحی (Vor der OP)

سوالاتی ک برای بچهای بیهوشی خیلی پر کاربرده🌹


Guten Tag, ich bin [Ihr Name], Ihr/e Anästhesiepfleger/in.

سلام، من [اسم شما] هستم، پرستار بیهوشی شما.

Haben Sie Allergien gegen Medikamente oder Latex?

آیا به داروها یا لاتکس حساسیت دارید؟

Wann haben Sie das letzte Mal etwas gegessen oder getrunken?
آخرین بار کی چیزی خوردید یا نوشیدید؟

Haben Sie lockere Zähne, Kronen oder Zahnprothesen?

دندون لق، روکش یا دندان مصنوعی دارید؟

Wir überwachen jetzt Ihre Vitalwerte.
ما الان علائم حیاتی شما رو کنترل می‌کنیم.

Ich klebe jetzt Elektroden für das EKG auf.

الان الکترودهای نوار قلب رو می‌چسبونم.

Ich gebe Ihnen jetzt Sauerstoff über diese Maske.

الان از طریق این ماسک به شما اکسیژن می‌دم.

Sie werden gleich schläfrig. Keine Sorge.

الان کم‌کم خواب‌آلوده می‌شید، نگران نباشید.

Zählen Sie bitte rückwärts von zehn.

لطفاً از ۱۰ به عقب بشمارید.

Sie sind in guten Händen.

شما در دستان امنی هستید.

Krankenpflegerin_deutschland

26 Jan, 23:17


Jeder Tag ist eine neue Chance, besser Deutsch zu lernen
(هر روز یه فرصت جدیده برای بهتر یاد گرفتن آلمانی) 👩🏼‍💻📚📖

Krankenpflegerin_deutschland

26 Jan, 22:59


Channel photo updated

Krankenpflegerin_deutschland

26 Jan, 22:26


فعل ausrenken و کلمه luxiert هر دو به دررفتگی اشاره دارن، اما کاربردها و شدت اون‌ها کمی متفاوته.
Pat ist beim Gähnen den Kiefer ausgerenkt .
بیمار موقع خمیازه کشیدنش فک ش در رفته است.

مثال‌ها:

1. Mit “ausrenken” (غیررسمی‌تر):

Es sieht so aus, als hätte sich der Patient die Schulter ausgerenkt.
(به نظر می‌رسه که بیمار شونه‌شو دررفته کرده باشه.)

Hat sich der Patient den Finger ausgerenkt oder nur verstaucht?
(بیمار انگشتش رو دررفته کرده یا فقط پیچ
خورده؟)

2. Mit “luxiert” (رسمی و تخصصی):

Die rechte Hüfte des Patienten ist luxiert und muss reponiert werden.
(مفصل ران سمت راست بیمار دررفته و باید جااندازی بشه.

Der Patient hat eine luxierte Schulter nach einem Sturz erlitten.
(بیمار بعد از یک سقوط شانه‌ی دررفته داشته است.)

فرق اصلی:
ausrenken: در محاوره یا توصیف ساده‌تر استفاده می‌شه، مثل وقتی بیمار خودش چیزی رو توضیح می‌ده.
luxiert: توی گزارش‌های پزشکی و اسناد رسمی‌تر استفاده می‌شه.

Krankenpflegerin_deutschland

20 Jan, 14:23


وقتی بیمار به اتاق عمل منتقل می‌شه یا هنگام تحویل به تیم جراحی خیلی حیاتی هستند. :

۱. اطلاعات مربوط به آمادگی خون برای جراحی

Die Blutgruppe des Patienten ist A positiv.

(گروه خونی بیمار A مثبت است.)

Es stehen zwei Blutkonserven bereit.

(دو واحد خون آماده شده است.)

۲. وضعیت کلیه و دفع ادرار

Der Patient hat in den letzten 12 Stunden 500 ml Urin ausgeschieden.

(بیمار طی ۱۲ ساعت گذشته ۵۰۰ میلی‌لیتر ادرار دفع کرده است.)

Die Nierenwerte sind erhöht.

(سطح عملکرد کلیه‌ها افزایش یافته است.)

۳. مصرف داروهای خاص قبل از جراحی

Der Patient hat heute Morgen 5 mg Bisoprolol eingenommen.

(بیمار صبح امروز ۵ میلی‌گرم بیزوپرولول مصرف کرده است.)

Die letzte Insulindosis wurde um 6 Uhr verabreicht.

(آخرین دوز انسولین ساعت ۶ تزریق شده است.)

۴. وضعیت سیستم عصبی و علائم نورولوژیک

Der Patient hat bekannte epileptische Anfälle.

(بیمار سابقه حملات صرعی دارد.)

Die Pupillenreaktionen sind beidseits gleich.

(واکنش‌های مردمک در هر دو طرف یکسان است.)

۵. تجهیزات کمکی و دستگاه‌های پزشکی

Der Patient benutzt eine CPAP-Maske wegen Schlafapnoe.

(بیمار به دلیل آپنه خواب از ماسک CPAP استفاده می‌کند.)

Eine orthopädische Schiene befindet sich am rechten Bein.

(یک آتل ارتوپدی روی پای راست قرار دارد.)

۶. سطح قند خون و شرایط دیابتی

Der Blutzuckerwert beträgt 160 mg/dl.

(سطح قند خون بیمار ۱۶۰ میلی‌گرم بر دسی‌لیتر است.)

Der Patient ist insulinpflichtig.

(بیمار به انسولین نیاز دارد.).

مهم‌ترین سوالاتی که هنگام تحویل بیمار باید جواب داده شوند باشه،
مثل:
آیا بیمار ناشتاست؟
(Ist der Patient nüchtern?)
آیا بیمار پروتز یا ایمپلنت دارد؟
(Hat der Patient Prothesen oder Implantate?)

Krankenpflegerin_deutschland

20 Jan, 14:09


اطلاعات تکمیلی برای تحویل بیمار به اتاق عمل (Zusätzliche Informationen bei der Übergabe)

۸. وضعیت پوستی و زخم‌ها

Es gibt keine offenen Wunden oder Hautveränderungen.

(هیچ زخمی باز یا تغییری در پوست وجود ندارد.)

Eine Operationsnarbe befindet sich am linken Oberschenkel.

(یک جای زخم جراحی روی ران چپ وجود دارد.)

۹. حرکت و محدودیت‌ها

Der Patient kann ohne Hilfe nicht aufstehen.

(بیمار نمی‌تواند بدون کمک بلند شود.)

Das linke Bein darf nicht belastet werden.

(پای چپ نباید تحت فشار قرار گیرد.)

۱۰. وضعیت روانی و آگاهی

Der Patient ist orientiert und ansprechbar.

(بیمار هوشیار و پاسخگو است.)

Der Patient zeigt Anzeichen von Verwirrtheit.

(بیمار علائم سردرگمی نشان می‌دهد.)

۱۱. درن‌ها و کاتترها

Ein Blasenkatheter wurde gelegt.

(کاتتر ادراری کار گذاشته شده است.)

Die Drainage liegt in situ und funktioniert.

(درن در محل خود قرار دارد و به‌خوبی کار می‌کند.)

۱۲. خونریزی یا ترشحات

Es gibt keine sichtbare Blutung.

(هیچ خونریزی قابل‌مشاهده‌ای وجود ندارد.)

Der Verband ist sauber und trocken.

(پانسمان تمیز و خشک است.)

۱۳. مدیریت درد

Der Patient hat Schmerzen bei Bewegung und bekommt alle 6 Stunden Analgetika.(
Oder Schmerzmittel)
(بیمار هنگام حرکت درد دارد و هر ۶ ساعت داروی مسکن دریافت می‌کند.)

۱۴. اسناد و مدارک همراه بیمار

Alle Unterlagen, einschließlich der Einwilligung zur Operation, sind vorhanden.

(تمام اسناد، از جمله رضایت‌نامه جراحی، موجود است.)

Das Patientenarmband wurde kontrolliert.

(دستبند شناسایی بیمار چک شده است.)

نکته
گزارش‌دهی خوب، شامل اطلاعات کلیدی، مختصر، و دقیق است و هرگز نباید هیچ نکته مهمی از قلم بیفتد

Krankenpflegerin_deutschland

20 Jan, 14:03


موضوع: انتقال بیمار به اتاق عمل (Übergabe des Patienten in den OP)

“مهم‌ترین نکات برای تحویل بیمار به اتاق عمل – جملات کلیدی به زبان آلمانی”

۱. اطلاعات عمومی بیمار

Der Patient ist 58 Jahre alt und für eine Knieoperation geplant.
(بیمار ۵۸ ساله است و جراحی زانو برای او برنامه‌ریزی شده است.)

۲. وضعیت ناشتایی

Der Patient ist seit Mitternacht nüchtern.

(بیمار از نیمه‌شب چیزی نخورده است.)

۳. حساسیت‌ها

Es gibt keine bekannten Allergien.

(هیچ حساسیت شناخته‌شده‌ای ندارد.)

Der Patient ist allergisch gegen Latex.

(بیمار به لاتکس حساسیت دارد.)

۴. آزمایش‌ها و نتایج مهم

Die Laborwerte sind aktuell und unauffällig.

(نتایج آزمایشگاهی به‌روز و بدون مشکل است.)

۵. دسترسی وریدی (کانولا)

Die periphere Venenverweilkanüle ist auf der rechten Hand platziert.

(کانولای وریدی در دست راست بیمار قرار دارد.)

۶. داروهای پیش از عمل

Die Prämedikation wurde um 8 Uhr verabreicht.

(داروی آرام‌بخش پیش از عمل ساعت ۸ داده شده است.)

۷. سایر اطلاعات مهم

Der Patient trägt eine Zahnprothese.

(بیمار دندان مصنوعی دارد.)

Es wurden keine weiteren Auffälligkeiten bemerkt.

(هیچ مشکل دیگری مشاهده نشده است.)

Krankenpflegerin_deutschland

20 Jan, 13:58


Tägliche Aufgaben für den Patienten – واژگان و جملات کاربردی


۱. انجام آزمایش خون


Heute wird eine Blutabnahme um 9 Uhr durchgeführt.

(امروز ساعت ۹ آزمایش خون انجام می‌شود.)


۲. کنترل علائم حیاتی

Die Vitalzeichen sollen alle 4 Stunden kontrolliert werden.

(علائم حیاتی هر ۴ ساعت باید کنترل شود.)


۳. داروهای تجویز شده

Der Patient bekommt um 10 Uhr seine Antibiotika intravenös.

(بیمار ساعت ۱۰ آنتی‌بیوتیک را به صورت وریدی دریافت می‌کند.)

۴. مشاهده و ثبت ورودی و خروجی مایعات

Bitte die Flüssigkeitsbilanz dokumentieren.

(لطفاً تراز مایعات را ثبت کنید.)

۵. تصویربرداری تشخیصی

Ein Röntgenbild ist um 14 Uhr geplant.

(یک عکس رادیولوژی برای ساعت ۱۴ برنامه‌ریزی شده است.)

۶. مشاوره تخصصی

Der Kardiologe wird den Patienten heute Nachmittag besuchen.

(متخصص قلب بعدازظهر بیمار را ویزیت خواهد کرد.)

Krankenpflegerin_deutschland

30 Dec, 17:20


⁉️تفاوت بین schreiben و aufschreiben
:

1. schreiben
به معنی کلی “نوشتن” هست. یعنی وقتی چیزی رو روی کاغذ، کامپیوتر، یا هر جا می‌نویسی، از این استفاده می‌کنی.
مثال:
• Ich schreibe einen Brief. (من یک نامه می‌نویسم.)
• Er schreibt ein Buch. (او یک کتاب می‌نویسد.)

2. aufschreiben❗️
به معنی “یادداشت کردن” یا “نوشتن چیزی که باید ذخیره بشه” هست. معمولاً وقتی می‌خوای چیزی رو سریع بنویسی تا فراموش نکنی یا نکته‌ای رو ثبت کنی، از aufschreiben استفاده می‌کنی.

مثال:
• Kannst du das bitte aufschreiben? (می‌تونی لطفاً اینو یادداشت کنی؟)
• Ich habe die Adresse aufgeschrieben. (من آدرس رو یادداشت کردم.)

خلاصه:
schreiben ❗️
برای نوشتن کلی و طولانی مثل کتاب، نامه، یا متن.
aufschreiben ❗️
برای نوشتن جزئیات یا نکات مهم، مثل شماره تلفن یا لیست خرید.

Krankenpflegerin_deutschland

30 Dec, 17:14


جمله ی ک المانیا خیلی ازش استفاده میکنند،
عبارت “Ich raste aus” یه اصطلاح عامیانه و غیررسمیه که معنی‌اش می‌شه:
“من از کوره در می‌رم” یا “کنترلم رو از دست می‌دم.”

این عبارت معمولاً وقتی استفاده می‌شه که کسی خیلی عصبانی، هیجان‌زده، یا حتی غافلگیر بشه، بسته به لحن و موقعیت.

مثال‌ها:

⭕️. از خشم:
1. Wenn er das macht, raste ich aus!
(اگه این کار رو بکنه، از کوره در می‌رم!)

⭕️از هیجان:
2. Ich raste aus, das Konzert war unglaublich!
(من دیوونه شدم، کنسرت فوق‌العاده بود!).

⭕️از تعجب:
•3.Als ich das gehört habe, bin ich total ausgerastet.
(وقتی اینو شنیدم، کاملاً شوکه شدم!)

نکته : این اصطلاح در مکالمات دوستانه و غیررسمی استفاده می‌شه. تو محیط رسمی ممکنه یه کم بی‌ادبانه باشه.

Krankenpflegerin_deutschland

30 Nov, 05:35


کلمه‌ی eingelagert
معمولاً به معنی “ذخیره‌شده” یا “انباشت‌شده” است و می‌تواند در مورد تجمع مایعات، چربی یا مواد دیگر در بدن استفاده شود.


Flüssigkeit ist im Bein eingelagert یعنی مایعات در پا جمع شده‌اند، که معمولاً به ادم (تورم ناشی از تجمع مایع) اشاره داره.


Z.b •Das Bein ist geschwollen und Flüssigkeit wurde eingelagert.
(پا ورم کرده و مایعات ذخیره شده‌اند.)



در آلمانی، کلمه‌ ی Ödem
برای ادم (تورم ناشی از تجمع مایع) استفاده می‌شه، ولی این یه اصطلاح پزشکی


• پزشک می‌گه:
Der Patient hat ein Ödem in den Beinen. (بیمار در پاهاش ادم داره.)

ولی بیمار شاید بگه:
Meine Beine sind geschwollen,ich habe Wasser eingelagert .


فرقی ندارن ولی خب وقتی مریض بگه مثل اصلاحات عامیانه دیگه باید بدونیم منظورش همون ا‌ِدم هست. 🤦🏼‍♀️

Krankenpflegerin_deutschland

21 Nov, 20:57


Skabies , Krätze کنه
Läuse شپش
Zecken کنه
Flöhe. کک
Kopflaus شپش سر

Krankenpflegerin_deutschland

08 Nov, 18:49


وقتی دارو با سرم واکنش میده و رسوب می‌کنه یا رنگ سرم تغییر می‌کنه، می‌تونیم اینجوری بگیم:

Das Medikament reagiert mit der Infusionslösung und verursacht eine Verfärbung oder Ablagerungen.

دارو با محلول انفوزیون واکنش نشان می دهد و باعث تغییر رنگ یا رسوب می شود.

یا به‌طور ساده‌تر:

Das Medikament setzt sich ab und verändert die Farbe der Infusion.

دارو ته نشین می شود و رنگ تزریق را تغییر می دهد.

Krankenpflegerin_deutschland

04 Nov, 12:36


فعل gerammt
بیشتر برای مواقعی استفاده می‌شه که چیزی محکم به چیزی دیگه برخورد کرده یا وارد شده، و به نوعی به معنای “فرو رفتن” یا “محکم زدن” هست.


1. Ich hab mir den Fuß an die Tischkante gerammt.
پامو به لبه میز کوبیدم.
2. Er hat das Auto gegen den Baum gerammt.
ماشین رو به درخت کوبید.
3. Ich hab mir den Ellenbogen an die Wand gerammt.
آرنجم رو به دیوار کوبیدم.
4. Der Nagel ist tief ins Holz gerammt.
میخ عمیق توی چوب فرو رفته.
5. Ich hab mir den Finger an die Tür gerammt.
انگشتمو به در کوبیدم.
6. Der Stab hat sich in meinen Arm gerammt.
میله توی دستم فرو رفت.
7. Ich hab mir das Knie an die Kante gerammt.
زانومو به لبه زدم.
8. Das Boot wurde gegen die Felsen gerammt.
قایق به صخره‌ها برخورد کرد.
9. Ich hab mir den Kopf an die Decke gerammt.
سرم به سقف برخورد کرد.
10. Er hat den Wagen gegen die Mauer gerammt.
ماشین رو به دیوار کوبید.

فعل gerammt حس یه برخورد محکم رو منتقل می‌کنه و وقتی چیزی به زور به یه سطح دیگه وارد یا کوبیده می‌شه، ازش استفاده می‌شه.

Krankenpflegerin_deutschland

04 Nov, 12:23


umgeknickt
هم برای مواقعی استفاده می‌شه که مثلاً پای مریض پیچ می‌خوره یا مچش به شکلی غیرعادی خم می‌شه.



1. Ich bin mit dem Fuß umgeknickt.
پام پیچ خورد.
2. Mist, mein Knöchel ist umgeknickt und tut jetzt weh.
لعنتی، قوزک پام پیچ خورد و الان درد می‌کنه.
3. Ich hab mich richtig blöd bewegt und bin umgeknickt.
خیلی احمقانه حرکت کردم و پام پیچ خورد.
4. Ich bin beim Laufen umgeknickt.
موقع دویدن پام پیچ خورد.
5. Mein Fuß ist umgeknickt, ich kann kaum noch auftreten.
پام پیچ خورده، به زور می‌تونم روش راه برم.
6. Ich hab so Schmerzen, nachdem ich umgeknickt bin.
بعد از اینکه پام پیچ خورد، درد زیادی دارم.
7. Kannst du mal meinen Knöchel anschauen? Ich bin vorhin umgeknickt.
می‌شه قوزک پامو نگاه کنی؟ چند دقیقه پیش پام پیچ خورد.
8. Ich hab mich im Garten umgeknickt.
توی باغ پام پیچ خورد.
9. Oh nein, ich bin wieder umgeknickt!
وای نه، دوباره پام پیچ خورد!
10. Seit ich umgeknickt bin, ist mein Knöchel dick geworden.
از وقتی پام پیچ خورد، قوزکم ورم کرده.

Krankenpflegerin_deutschland

04 Nov, 12:21


این هم چند جمله دیگه که مریض‌ها ممکنه به صورت عامیانه بگن وقتی زمین می‌افتند یا دچار آسیب می‌شوند:

1. Ich bin hingefallen und kann nicht aufstehen.
خوردم زمین و نمی‌تونم بلند بشم.


2. Oh nein, ich bin gefallen!
وای نه، افتادم!

3. Autsch! Mein Arm!
آخ! دستم!

4. Ich hab mir den Kopf gestoßen.
ضربه ای به سرم زدم.

5. Ich hab das Gleichgewicht verloren und bin gefallen.
تعادلم رو از دست دادم و افتادم.


6. Ich hab mich echt heftig hingelegt.
خیلی محکم خوردم زمین.

7. Ich glaub, ich bin auf die falsche Weise gefallen.
فکر کنم به شکل اشتباهی افتادم.

8. Kann jemand mein Bein stützen?
می‌تونه کسی پای منو حمایت کنه؟

9. Mir tut alles weh, nachdem ich gefallen bin.
بعد از افتادن همه‌جام درد می‌کنه.

10. Ich kann nicht glauben, dass ich so dumm gefallen bin!
نمی‌تونم باور کنم که این‌قدر احمقانه افتادم

Krankenpflegerin_deutschland

04 Nov, 12:16


این جملات مخصوص موقعیت‌هایی هستن که مریض‌ها با یه سطح محکم یا شیء برخورد می‌کنن و اصطلاح geprallt رو استفاده می‌کنن.


1. Ich bin mit dem Kopf gegen die Wand geprallt.
سرم به دیوار خورد.

2. Mist, ich bin voll gegen die Tür geprallt!
لعنتی، محکم خوردم به در!

3. Ich hab mit dem Knie gegen den Tisch geprallt.
زانوم به میز خورد.

4. Ich bin mit dem Ellbogen gegen die Kante geprallt.
با آرنجم خوردم به لبه.

5. Meine Schulter ist gegen die Wand geprallt und tut jetzt weh.
شونه‌ام خورد به دیوار و الان درد می‌کنه.

6. Ich hab voll gegen den Schrank geprallt.
محکم خوردم به کمد.

7. Mein Kopf ist gegen den Boden geprallt, als ich gefallen bin.
وقتی افتادم، سرم به زمین برخورد کرد.

8. Ich bin aus Versehen gegen das Bett geprallt.
تصادفاً خوردم به تخت.

9. Mein Bein ist gegen den Stuhl geprallt.
پام به صندلی خورد.

10. Autsch! Ich bin mit der Hüfte gegen die Tür geprallt.
آخ! با باسنم خوردم به در.

Krankenpflegerin_deutschland

29 Sep, 22:42


Mögliche Behandlungen:

درمان‌های ممکن:


❗️1. Sauerstofftherapie: Verabreichung von zusätzlichem Sauerstoff, um die Sättigung zu verbessern.


1. تراپی اکسیژن: ارائه اکسیژن اضافی برای بهبود سطح اشباع.

❗️2. Medikamente:
• Bronchodilatatoren: Zur Erweiterung der Atemwege (z. B. bei Asthma).

2. داروها:
• گشادکننده‌های برونشی: برای گشاد کردن راه‌های تنفسی (مثلاً در آسم).


❗️• Kortikosteroide: Zur Verringerung von Entzündungen in den Atemwegen.

• کورتیکواستروئیدها: برای کاهش التهاب در راه‌های تنفسی.


❗️3. Inhalationen: Mit Dampf oder speziellen Medikamenten zur Linderung der Atemnot.

3. استنشاق: با بخار یا داروهای خاص برای کاهش تنگی نفس.


❗️4. Ruhigstellung: Den Patienten beruhigen und ihm helfen, eine bequeme Position zu finden.

4. آرامش: آرام کردن بیمار و کمک به پیدا کردن وضعیت راحت.


❗️5. Überwachung: Vitalzeichen und Sättigung regelmäßig überprüfen.

5. نظارت: به طور منظم علائم حیاتی و سطح اشباع را بررسی کنید.
🥰

Krankenpflegerin_deutschland

29 Sep, 22:38


Hier sind einige häufige Symptome und mögliche Behandlungen für Atemnot:

Symptome von Atemnot:

علائم تنگی نفس:


❗️• Kurzatmigkeit: Schwierigkeiten, tief zu atmen.

• کوتاه‌نفس: مشکل در نفس عمیق کشیدن.


❗️• Husten: Trockener oder produktiver Husten.

• سرفه: سرفه خشک یا محصولی.


❗️• Pfeifende Atemgeräusche: Ein hohes Geräusch beim Ausatmen.

• صدای وزوز در تنفس: صدای بلند در حین بازدم.


❗️• Bläuliche Lippen oder Fingernägel: Ein Zeichen für unzureichende Sauerstoffversorgung.

• لب‌ها یا ناخن‌های آبی: نشانه‌ای از عدم تأمین کافی اکسیژن.


❗️• Schweißausbrüche: Besonders in stressigen Situationen.

• عرق کردن: به ویژه در موقعیت‌های استرس‌زا.


❗️• Angst oder Unruhe: Oft begleitet von Atemnot.


• اضطراب یا بی‌قراری: اغلب همراه با تنگی نفس.
⬇️⬇️⬇️

Krankenpflegerin_deutschland

29 Sep, 22:11


Dr. Ali:
Super, danke dir! Halte mich auf dem Laufenden, wenn wir die Ergebnisse der Röntgenaufnahme haben.

دکتر علی:
عالی، متشکرم! وقتی نتایج اشعه ایکس را دریافت کردیم، مرا در جریان بگذارید.


Halte mich auf dem Laufenden منو در جریان بگذار