📚 کتاب خلاصه @ketab_khoolase Channel on Telegram

📚 کتاب خلاصه

@ketab_khoolase


📚 کتاب خلاصه (Persian)

📚 کتاب خلاصه یک کانال تلگرام فوق العاده برای علاقمندان به کتب و کتابخوانی است. این کانال شامل خلاصه های کتاب های معروف از گونه های مختلف مانند رمان، روانشناسی، تاریخ و علوم اجتماعی است. اگر شما علاقه مند به خواندن کتاب ها هستید ولی وقت کافی برای مطالعه آن ها ندارید، کتاب خلاصه یک منبع عالی برای شماست. این کانال محتوای با کیفیت و جذابی را ارائه می دهد تا شما بتوانید از خلاصه های کتاب ها لذت ببرید و ایده های جدیدی برای خواندن کتاب ها به دست آورید. با عضویت در این کانال، شما به راحتی می توانید زمان خود را صرف خواندن مطالب مفید و آموزنده کنید. پس حتما عضو کانال کتاب خلاصه شوید و از این فرصت فوق العاده برای ارتقای دانش و اطلاعات خود بهره مند شوید!

📚 کتاب خلاصه

16 Nov, 03:23


🌸🌿

📚 ملا نصرالدین و کیسه زر

دزدی کیسه زر ملّانصرالدین را ربود‌، وی شکایت نزد قاضی برد؛ تا خواست ماجرا را شرح دهد، داروغه وارد شد و نزد قاضی نشست.
ملّا متعجب شد و هیچ نگفت و از محضر قاضی بیرون آمد؛
روز بعد مردم دیدند که ملّا فریاد می زند که آی مردم کیسه ام ... کیسه ام را یافتم،از او سوال کردند که چطور بدون حکم‌قاضی کیسه را یافتی ؟!
ملّا خنده ای کرد وگفت:
«در شهری که داروغه دزد باشد و قاضی رفیق دزد » بهتر دیدم که شکایت نزد قاضی عادل برم
رفتم منزل و نماز خواندم و ازخدا کمک خواستم.
امروز در بیابان‌دیدم که داروغه از اسب افتاده گردنش شکسته و کیسه زر من به کمر بسته... !
پس کیسه ام را برداشتم.

نکته: «در شهری که داروغه دزد باشد و قاضی رفیق دزد »
در چنین شهری، عدالت و نظم از بین می‌رود و فساد فراگیر می‌شود.
در چنین شهری، عدالت نابود می‌شود و مردم از بی‌عدالتی رنج می‌برند.


✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا * https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

16 Nov, 03:14


🌸🌿

📚 - داستان: مردی که سبیل خود را با دنبه ای چرب می کرد.

مولانا در باب نقد حال مدعیان ژاژخایان (= بیهوده گویان) و بی مایگان که خود را در صف اهل کمال و معرفت جا می‌زنند نقل می کند:

مردی بینوا و ریاکار هر با مداد سبیل خود را با دنبه ای چرب می کند و در ضیافت توانگران می‌رود و مدعی می شود که فلان غذای چرب و سنگین را خورده‌ام و حاجتی به غذاهای شما ندارم.
تا اینکه روزی گربه ای می آید و آن پاره دنبه را می برد. کودک خردسال او آسیمه سر می رود که به پدر لاف زن خود این خبر را برساند.
پدر را در میان آن جمع گرم لاف زدن می یابد و بی هیچ ملاحظه‌ای می‌گوید:
باباجان آن دنبه ای را که هرروز سبیلت را با آن چرب می کردی گربه دزدید و بُرد.
مردک لاف زن خود را می‌بازد و حضار به خنده می‌افتند. بدینسان او رسوا می شود.

بنابراین در این جهان هیچ ادعا و یاوه ای نمی پاید و بالاخره روزی امتحان پیش می‌آید و دعاوی بی اساس برملا می شود.

📕 *بله، این جمله بیانگر این است که هیچ ادعای دروغین و یاوه ای پایدار نیست و در نهایت حقیقت آشکار خواهد شد*.


✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا * https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

16 Nov, 02:52


🌸🌿

📚 3 *چرا ایرانی ها نیازی به مطالعه کردن در خود نمی‌بینند* ؟؟؟ ... !!!! ....

*هفته کتاب و خواب خوانی مبارک*

در این مقاله به بررسی بسیار جالب و جامعی می پردازیم: در مورد مطالعه کتاب در ایران.

هیچ‌ دلیلی به نظر نمی‌رسد که اقناع‌کننده باشد. بر عدم مطالعه ایرانی ها « حتی فضای مجازی» ....

👈📚 *بگذارید از فضای مجازی بگوئیم* :

اگر فضای مجازی علت و عامل اصلی پایین‌رفتن سرانه مطالعه کتاب در ایران می‌شد ... !!!! ...،

*در آن صورت در کشورهای توسعه‌یافته که هم امکان دسترسی به اینترنت بیشتر است و هم سرعت آن به‌مراتب بالاتر از ایران است، بعلاوه پدیده‌ای هم به نام «فیلترینگ» وجود ندارد، مطالعه کتاب باید بیشتر از ایران کاهش می‌یافت* .... !!!!! ....؛


اما می‌دانیم که این‌گونه نشده است... !!! ..

آمار مطالعه کتاب در کشورهای پیشرفته با وجود گسترش فضای مجازی، تغییر محسوسی نکرده است... !!!! ... .

حتی می‌توان استدلال کرد که فضای مجازی با گسترش اطلاعات بیشتر درمورد موجبات و آثار منتشرشده باعث بالارفتن تیراژ کتاب هم شده است.... !!!! ....

در این مقاله به بررسی بسیار جالب و جامعی می پردازیم که:
چرا ایرانی ها در خود نیازی به مطالعه کردن نمی‌بینند. می پردازیم؛ که بدلیل طولانی بودن هر روز قسمتی از آن به طور سریال در هفته کتاب به سمع و نظر شما می رسد ... !!!! ...



✍️📚 #از_ابراهیم_امینی

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا * https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

15 Nov, 03:49


🌸🌿

📚 *پسر ملّانصرالدین دیر‌تر از همیشه از مدرسه به خانه برگشت*.

مّلانصرالدین او را به باد كتك گرفت و در آخر گفت: "بگذار این درسی برایت باشد تا دیگر دیر نیایی!
" روز دیگر پسر پس از بازی در كوچه، با لباس‌های كثیف به خانه آمد. مّلا بازهم او را به باد كتك گرفت و در آخر گفت: "بگذار این درسی باشد تا دیگر با لباس كثیف به خانه نیایی!‌..."
روز بعد پسر با نمرات بد به خانه آمد. پدر او را به باد كتك گرفت و در آخر گفت: "بگذار این درسی باشد تا دیگر نمره بد نگیری!".
روز چهارم، پسر ملّا به خانه رسید و فوراً ملّانصرالدین او را به باد كتك گرفت!
پسر شگفت‌زده گفت: "چه خبره پدر؟! من به موقع آمده‌ام، لباس‌هایم تمیز است و نمرات خوبی هم گرفته‌ام‌".

👈 ***{ ملّا گفت: "بگذار این درسی باشد برایت كه در دنیا عدالت وجود ندارد} ***

✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا * https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

15 Nov, 03:31


🌸🌿

📚 *حق خوشبخت بودن* ....

*در دستور کار انسان شايد يافتن کليد خوشبختي باشد*. ....
در طول تاريخ متفکرين، پيامبران و انسان هاي معمولي بيشماري، به جاي تبيين و پرداختن *به خود زندگي، بيشتر به تعريف خوشبختي، به عنوان خير اعلاء پرداخته اند*...

اپيکوروس، فيلسوف يونان باستان، اعلام کرد که پرستش خدايان وقت تلف کردن است،
و هيچ چيز بعد از مرگ وجود ندارد و *تنها هدف زندگي خوشبختي است*...
اکثر مردم اپيکوروس را رد کردند، اما اين آيين امروزه به يک نگرش مرسوم بدل شده است....

👈 *شکاکيت در باره زندگي بعد از مرگ، بشريت را نه تنها به جست وجو در پي زندگي
جاويد، بلکه به تفحص در مورد خوشبختي زميني کشانده است*.....
*چه کسي مي خواهد در ناکامي ابدي زندگي کند*؟؟...

*وقتی انسان در یک رفاه نسبی باشد تا حدود احساس خوشبختی می کند*

واین رفاه نسبی را تا حدود زیاد دولت ها هستند که بوجود می آورند . بیمه و درمان رایگان و رفاه عمومی و خدمات مجانی و یا ارزان قیمت .. خوراک ارزان و اموزش و پرورش رایگان همگانی .. و رفاه و خدمات به بازنشستگان ...

از کتاب انسان خداگونه از یووال نوح حراری

✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا * https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

15 Nov, 03:18


🌸🌿

📚 *چرا ایرانی ها نیازی به مطالعه کردن خود نمی‌بینند* ؟؟؟ ... !!!! ....

*هفته کتاب و خواب خوانی گرامی باد*

*آیا فضای مجازی باعث است*

واقعیت آن است که ما ایرانیان در پایین‌رفتن سرانه مطالعه، تیراژ و خرید کتاب هستیم ...!!! ... روشن‌تر از آن است که نیازی به آمار و ارقام باشد....!!! ...

👈 *سؤال این است که چرا این‌گونه شده است*؟؟؟ ...

*چرا نه نسل جدید و نه نسل قدیم، دیگر کتاب مطالعه نمی‌کنند*؟؟؟ ...

یک‌سری پاسخ‌ها داده شده؛ ازجمله گفته می‌شود قیمت کتاب بالاست .. !!! ... و بسیاری از مردم به‌ويژه اقشار و لایه‌های جوان‌تر و کم‌درآمدتر جامعه قدرت خرید کتاب ندارند.... !!! ...

پاسخ دیگر آن است که سانسور و ممیزی کتاب، یکی از موانع مطالعه کتاب شده... !!! ...

🌹🌹 *پاسخ سوم ایرانیان به سراغ و سروقت فضای مجازی می‌رود*... !!!! .... .

*گفته می‌شود فضای مجازی به دو صورت از مطالعه کتاب در ایران جلوگیری می‌کند* ... !!!! ....

نخست آنکه تلگرام، وایبر، واتس‌اپ و... باعث شده‌اند .... بالاخص اقشار و لایه‌های جوان‌تر جامعه زمان زیادی را به سرگرم‌بودن با گوشی‌های همراهشان اختصاص دهند، زمانی که دست‌کم بخشی از آن می‌توانست به مطالعه کتاب اختصاص یابد....

شکل دومی که فضای مجازی بر مطالعه کتاب در ایران اثر منفی گذاشته، دستیابی سریع و آسان به دانش، اطلاعات و منابعی است که دانشجویان و محققان برای تحقیقاتشان نیاز دارند....!!! ....

به‌جای رفتن به کتابخانه یا تهیه کتاب، می‌توانیم از طریق کامپیوتر شخصی‌مان به آخرین آمار، اطلاعات و دانش در حوزه موردنظرمان دست پیدا کنیم...!!!! ....

✍️📚 #از_ابراهیم_امینی

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا * https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

14 Nov, 03:40


🌸🌿

📚 *چرا ایرانی ها نیازی به مطالعه کردن درخود نمی‌بینند* ؟؟؟ ... !!!! ....

روز کتاب، کتاب‌خوانی و کتاب‌دار و آغاز هفته کتاب و کتاب‌خوانی در ایران

قسمت اول

اینکه سرانه مطالعه کتاب در ایران پایین است و درست‌تر گفته باشیم «خیلی پایین» است، حرف و حدیث تازه‌ای نیست....

نیازی هم به بررسی و مطالعه میدانی نیست که سرانه مطالعه کتاب در جامعه ما در مقایسه با جوامع مشابه همچون ترکیه، مصر یا حتی پاکستان چقدر پایین‌تر است؛ چه رسد به جوامع توسعه‌یافته همچون ژاپن، نروژ، انگلستان یا آمریکا. همچنین نیازی نیست آماری بگیریم ... !!! ..

که سرانه تیراژ چاپ کتاب در جامعه ما چقدر و باز در جوامع مشابه ما چقدر است... !!! ...
اگر نگاهی به کتاب‌فروشی‌هایمان، چه در تهران و چه در مراکز استان‌های مهم‌مان همچون رشت، تبریز، شیراز، کرمان یا مشهد بیندازیم، خلوتی، کسادی و فروش کم کتاب از در و دیوار آنها هویداست....

یا حتی می‌توانیم یک بررسی ساده انجام دهیم و ببینیم در یک دهه گذشته در تهران، کرمان یا رشت ..

*چند باب مغازه کتاب‌فروشی جدید باز شده و در مقابل، چه تعدادی از کتاب‌فروشی‌های قبلی و قدیمی‌تر بسته شده‌اند* ... !!! ....

یا می‌توان آمار گرفت در مراکز این یا آن شهر بزرگ در یک دهه گذشته چه تعداد کتاب‌فروشی باز شده و در مقابل چه تعداد

*پیتزافروشی، بانک، بوتیک یا بنگاه معاملات املاک باز شده است* ؟؟... !!! ....

*کمی تفکر وتامل* ..


✍️📚 #از_ابراهیم_امینی

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا * https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

14 Nov, 02:41


🌸🌿

📚 *قصه عشق*

در روزگارهای قدیم جزیره ای دور افتاده بود که همه احساسات در آن زندگی میکردند: شادی،غم، دانش،عشق و باقی احساسات.

روزی به همه آنها اعلام شد که جزیره در حال غرق شدن است.بنابراین هر یک شروع به تعمیر قایق هایشان کردند.
اما عشق تصمیم گرفت که تا لحظه آخر در جزیره بماند.زمانیکه دیگر چیزی از جزیره روی آب نمانده بود عشق تصمیم گرفت تا برای نجات خود از دیگران کمک بخواهد.
در همین زمان ثروت با کشتی یا شکوهش در حال گذشتن از آنجا بود کمک خواست.
“ثروت، مرا هم با خود می بری؟”
ثروت جواب داد:
“نه نمی توانم. مفدار زیادی طلا و نقره در این قایق هست.من هیچ جایی برای تو ندارم.”
عشق تصمیم گرفت که از غرور که با قایقی زیبا در حال رد شدن از جزیره بود کمک بخواهد.
“غرور لطفاً به من کمک کن.” نمی توانم عشق. تو خیس شده ای و ممکن است قایق مرا خراب کنی.”
پس عشق از غم که در همان نزدیکی بود درخواست کمک کرد.
“غم لطفاً مرا با خود ببر.”
“آه عشق. آنقدر ناراحتم که دلم می خواهد تنها باشم.”
شادی هم از کنار عشق گذشت اما آنچنان غرق در خوشحالی بود که اصلاً متوجه عشق نشد.
ناگهان صدایی شنید:
” بیا اینجا عشق. من تو را باخود می برم.”
صدای یک بزرگتر بود. عشق آنقدر خوشحال شد که حتی فراموش کرد اسم ناجی خود را بپرسد. هنگامی که به خشکی رسیدند ناجی به راه خود رفت.
عشق که تازه متوجه شده بود که چقدر به ناجی خود مدیون است از دانش که او هم از عشق بزرگتر بود پرسید:
” چه کسی به من کمک کرد؟”
دانش جواب داد: “او زمان بود.”
“زمان؟ اما چرا به من کمک کرد؟”
دانش لبخندی زد و با دانایی جواب داد که:

👈 “چون تنها زمان بزرگی عشق را درک می کند.”

از کتاب انسان خردمند از یووال نوح هراری


✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا * https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

14 Nov, 02:25


🌸🌿


📚 *بهای فکر*

انسان های اولیه توان شکار بزرگ نداشتند و جانوران کوچک را شکار می کردند.
و یا پس مانده شکار حیوانات را استفاده می کردند. و کاهی این پس مانده جز استخوان چیزی نبود و انسان از مغز خود بهره برد برای خوردن مغز استخوان.
این یک برتری بین انسان و حیوان بود که توانست از مغراستخوان تغذیه کند.
شکار را شیر می کردند و سپس کفتارها از آن و لاشخورها بعدش می خوردند و می رفتند جز استخوان چیزی باقی نمی ماند.

👈 *این کلید فهم تاریخ روانشناسی ماست*

خیلی در تاریخ دیر نیست که انسان یاد گرفت دسته جمعی به شکار حیوانات بزرگ برود و ابزار و آلات شکار بسازد.
از آن طرف هر چه تکامل جهان بیشتر شد. دراین تکامل شکارچیان مثل شیرها و بقیه حیوانات که درنده بودند؛ آنها درنده تر شدند و آهو و غزال دونده تر شدند.

اما انسان بر عکس خود را نتوانست سازگار کند این موضع کند.

📚 *میلیون ها سال برتری حیوانات شکار گر به آنها اعتماد به نفس داد. و در مقابل انسان خردمند به خاطر ضعف خود. از توان مغزی و جهش پر شتاب مغز خود بهره برد و به عنوان دیکتاتوری قدرت مند به ایجاد کشور و کشور کشائی کرد و و گسترش منطقه و محیط زیست خود پر داخت و آن را وسیع کرد* ..


✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا * https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

03 Nov, 14:27


🌸🌿

📚 بی طمع نشنیده ام از خاص و عام
مـن سلامی ای بـرادر والسلام


ای برادر من تاکنون از هیچکس سلامی نشنیده ام که خالی از طمع و توقع باشد. والسلام.
{ يادآور ضرب المثلی است معروف که می گوید: سلام روستایی بی طمع نیست}.


جز سلام حق، هین آن را بجو
خانه خانه جا به جا و کو به کو


تنها سلام حق است که بی غرض و طمع است؛ پس بهوش باش و آن را منزل به منزل و جا به جا و محله به محله جستجو کن. خلاصه در هر جایی طالب این مقام شو که مشمول درود و سلام الهی شوی.


✍️ 📖 *تلخیص و نگارش نوآموز ابراهیم امینی*

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا * https://eitaa.com/ketabbe

✍️ 📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

📚 کتاب خلاصه

03 Nov, 12:37


🌸🌿

📚 *داستان امیری غلامی به نام سنقر داشت*.

در زمان های پیشین امیری از بزرگان غلامی به نام سنقر داشت.
در یکی از سحرگاهان امیر قصد رفتن به گرمابه می کند. غلام خود را صدا می‌زند که: ای سنقر بیدار شو و اسباب و لوازم را فراهم کن که می خواهم به گرمابه بروم.
سنقر بیدرنگ طاس و حوله ای تهیه کرد و به راه افتادند. درسر راه خود مسجدی دیدند که بانگ اذان از گلدسته آن به گوش می رسید.
سنقر چون نسبت به نماز و نیایش سخت شیفته و مقدون بود گفت: ای امیر لحظاتی اینجا به ایست تا من به مسجد درایم و نمازی اقامه کنم.
پس از مدتی امام جماعت و نمازگزاران از نماز فارغ شدند و از در مسجد بیرون آمدند. اما امیر هر چه چشم انداخت سنقر را در میان آن جماعت ندید.
باز هم درنگ کرد و ساعتی سپری شد ولی باز از او خبری نشد.
تا اینکه امیر از بیرون مسجد فریا زد آهای سنقر چرا از مسجد بیرون نمی آیی؟ سنقر پاسخ داد: آخر او نمی گذارد من بیرون بیایم!.

📕 *امیر می گوید: در مسجد که کسی نمانده پس چه کسی نمی گذارد که بیرون بیایی؟ می‌گوید.همان کسی که نمی گذارد تو درون مسجد بیایی*!.

چنانکه گفته آمد: حکایت فوق در بیان این نکته است که تقارب جسمانی و مصاحبت صوری نمی‌تواند موجب تفاهم روحی شود.
ای بسا دو تن که در کنار هم می زیند. اما از مرتبه روحی یکدیگر آگاه نشوند.
چنانچه آن امیر نمی‌توانست حالات روحی و مکاشفات درونی او در انجام عبادت حضرت حق در یابد.
بنابراین حجابی نامرئی این دو گروه را از یکدیگر جدا کرده است.
چنانکه مولانا این مطلب را به کرات در مثنوی بیان کرده است.

از مثنوی معنوی مولانا دفتر سوم

✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا * https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

02 Nov, 02:37


🌸🌿

📚 *خود آگاهی چیست* ؟؟؟ ..

احمد خضرویه عارف فهیم .. خود آگاهی را به نحوی شگرف ولی ساده چنین بیان می دارد ..

جمله خلق را دیدم که چون گاو و خر از یک آخور می خورند.

یکی به تمسخر گفت: خواجه تو در آن میان چه می کردی و کجا بودی ؟؟..

گفت من نیز با ایشان بودم اما فرق بر آن بود. که ایشان می خوردند و برهم می جستند ...

📕 *و من می خوردم و می گریستم و سر بر زانو او نهاده بودم و می دانستم* !!!! ...

✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا * https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

02 Nov, 02:24


🌸🌿

📚*حکایت بانک زمان* .

تصور کنید بانکی دارید! که در آن هر روز صبح 846000 هزارتومان به حساب شما واریز می شود و شما فقط تا آخر شب فرصت دارید تا همه پول ها را خرج کنید. چون آخر وقت حساب شما خود به خود خالی می شود.

📕 *در این صورت شما چه خواهید کرد* ... ؟؟؟ ..

البته سعی می‌کنیم تا آخرین ریال را خرج کنید.

هر یک از ما یک چنین حساب بانکی داریم..
حساب بانکی زمان هر روز صبح در بانک زمان شما 846000 ثانیه واریز و تا پایان شب به پایان می رسد.
هیچ برگشتی در کار نیست و هیچ مقداری از این زمان به فردا اضافه نمی شود.

آن چه برای شما در این حساب بانگی واریز شده است. صرف چه کار نیکی می کنید؟

از کتاب لطفا کوسفند نباشید

✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا * https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

02 Nov, 02:10


🌸🌿

📚 مرد نادانى درد چشم سخت گرفت و به جاى پزشک نزد دامپزشک رفت.


دامپزشك همان دارویى را كه براى درد چشم حیوانات تجویز مى كرد به چشم او كشید و او كور شد. او از دست دامپزشک شكایت كرد.

دادگاه دو طرف دعوا را حاضر كرده و به محاكمه كشید. راى نهایى دادگاه این شد كه قاضى به دامپزشك گفت: برو هیچ تاوانى بر گردن تو نیست، اگر این كور نادان (خر) نبود براى درمان چشم خود نزد دامپزشك نمى آمد.

📕 *هدف از این حكایت آن است كه: هر كس ، کار مهمى را به شخص نا آزموده و غیر متخصص واگذارد، علاوه بر اینكه پشیمان خواهد شد، در نزد خردمندان به عنوان كم خرد و سبك سر خوانده خواهد شد*.

ندهد هوشمند روشن راى
به فرومایه كارهاى خطیر
بوریا باف اگر چه بافنده است
نبرندش به كارگاه حریر

سعدی

✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا * https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

01 Nov, 03:38


🌸🌿

📚 یک افسانهء صحرایی، از مردی می گوید:که می خواست به جای دیگری مهاجرت کند.

او شروع کرد به بار کردنِ شترش. فرش هایش، لوازم پخت و پز، صندوق های لباسش را بار کرد و حیوان همه را پذیرفت.

وقتی می خواستند به راه بیفتند، مرد پرِ آبی زیبایی را به یاد آورد که پدرش به او داده بود.
پر را برداشت و بر پشتِ شتر گذاشت؛ اما با این کار، جانور زیر بار تاب نیاورد و جان سپرد.

حتما مرد فکر کرده است شتر من حتی نتوانست وزن یک پر را تحمل کند.
.
📕 *گاهی ما هم در مورد دیگران همین طور فکر میکنیم، نمی فهمیم که شوخی کوچک ما شاید همان قطره ای بوده است که جامی پُر از درد و رنج را لبریز کرده.*


✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا * https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

01 Nov, 03:31


🌸🌿

📚 *امراض جسمانی نوعی ابتلا به درد و رنج است ولی حماقت هم نوعی دیگر از درد و رنج است*.

چرا امراض جسمانی در مان می شود ولی حماقت درمان نمی شود؟.
چون بیماری حماقت ناشی از قهر الهی است. ولی بیماری های دیگر ابتلاست.
ولی بیمار جسمانی به دلیلی مبتلا به بیماری می شود.
درد ورنج حماقت بیشتر برای دیگران است تا خود احمق.
ابتلا درد و رنج جسمانی؛ موجب ترحّم و دلسوزی دیگران می شود، اما حماقت، دردی است که دیگران را آزار می دهد.
زیرا همدمی و مصاحبت با احمق خون های بسیاری ریخته است. یعنی مصاحبت با ،احمق حیات را به ممات تبدیل می کند.
برای مثال هوا تدریجاً آب را می دزدد یعنی آب را بخار می کند و از مقدار آن می کاهد، همینطور آدم احمق کم کم عقل و دین را از شما می زداید.
مثال دیگر: همنشینی و مصاحبت با آدم احمق؛ مانند زمینی شن زار است. که وقتی آب بر آن زمین بریزد فرود می رود. و عقل و دانش انسان را کم می کند.

✍️📚 #از_ابراهیم_امینی

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا * https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

01 Nov, 03:10


🌸🌿

📚 *داستان: گریختن عیسی به کوه از دست احمقان*.

: حضرت عیسی با شتاب به سوی کوهی می گریخت شخصی او را در آن حال دید و به او گفت: با این سرعت کجا فرار می کنی؟ من که پشت سرتو نه شیری می بینم نه دد و نه دشمنی.
حضرت عیسی به او گفت: از دست آدم های احمق فرار می کنم.
آن شخص کنجکاو می پرسد: مگر تو نبودی آن همه کور و عاجز و بیمار را شفا نداده ای؟
و مگر تو نبودی که آن همه معجزه جاری ساختی که چشم همگان مات و متحیر ماند؟.
حال که این همه قدرت داری پس احمق ها را عاقل کن.
آن حضرت گفت: آری من با دم گرم الهی خود حتی به مردگان روح و حیات بخشیدم؛ اما با اینکه بارها و بارها به اندرز آدمهای احمق پرداخته ام مواعظ من هیچ تأثیری نبخشیده است.

📕 *{پس ای طالب تو نیز از احمقان بگزیز}*.


✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا * https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

31 Oct, 04:09


🌸🌿

📚 برای عوض کردن زندگیمان، برای تغییر دادن خودمان هیچگاه دیر نیست.

هر چند سال که داشته باشیم، هر گونه که زندگی کرده باشیم، هر اتفاقی که از سر گذرانده باشیم، باز هم نو شدن ممکن است.

حتی اگر یک روزمان درست مثل روز قبلش باشد، باید افسوس بخوریم.

باید در هر لحظه و در هر نفسی نو شد.

📗 از کتاب ملت عشق ✍🏻 الیف_شافاک


✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا * https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

31 Oct, 04:04


🌸🌿

📚 انسان سعی می کند خصلت زشت و بد خود را پنهان کند.

هیچ انسان عاقلی قصد ندارد؛ و نمی خواهد خصلت های بد خود را آشکار کند.

🌸 *اما انسان ها با کج روی و اعمال ناشایسته و ستمکارانه خود؛ خصلت های زشت و بد خود را آشکار می کنند*.


✍️📚 #از_ابراهیم_امینی

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا * https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

23 Oct, 02:05


🌸🌿

📚 *شما کی بودا می شوید*

در500 سال قبل از میلاد مسیح شاهزاده‌ای در هند زندگی می کرد ..
به نام *سیذارتاکوما* سیذار تا کو تا ما که فرزند شاه *سیذردانا* بود او برای *سیذارتاکوما* سه قصر ساخته بود تا در هر فصل در یکی از آنها زندگی کند و خدمتکارانی را برای او گمارده بود که حداکثر معدل سن آنان ۳۰ سال بود.
*سیذارتاکوما* با یکی از زیباترین دختران سرزمینش ازدواج کرد.آنها فرزندی یافتند نامش را *راهولا* به معنی *زنجیر* نهادند .. *سیذارتاکوما* آدمی بود بیدرد مرفه ؛ حرکت وجودیش همیشه در مسیر افقی زندگی بود *خور و خواب و خشم و شهوت* در حرکت بود....

*ولی همیشه چیزی در وجودش می جوشید و نجوا میکرد؛ سعادت حقیقی و ماندگار چیست*
؟؟؟...

*این زندگی چون زنجیره ای است که مرا اسیر کرده است*. می‌خواهم رها باشم و به دنبال سعادت حقیقی بروم و ببینم سعادت کجاست وچگونه به دست می آید ...

تا اینکه یک روز پنهانی از قصر بیرون آمد دید؛ مردی با عصا راه میرود !! .. پرسید چرا این مرد اینقدر خمیده است؟؟... و با عصا راه می‌رود ؟؟... گفتند او پیر است !. پرسید پیر چیست ؟... برایش شرح دادند !... ( زیرا مستخدمین شاهزاده همه از یک معدل سنی فراتر 30 سال نبودند ) در نتیجه او پیری را نمی فهمید !!..
روز دیگر از قصر بیرون آمد دو نفر دید زیر بغل کسی را گرفته و او را لنگان لنگان راه میبرند !!.. سوال کرد این چیست ؟؟.. جواب دادند این شخص بیمار است !!... پرسید بیماری چیست؟؟... برایش توضیح دادند !!. روز دیگر از قصر بیرون آمد مردی را دید که در صندوقی چوبی گذاشته و او را سوار شانه وبدست می برند !!.. پرسید چگونه است حال این مرد؟؟.. در جواب گفتند او مرده است !!.. پرسید مرگ چیست؟؟.. گفتند مرگ قدرت مطلقی است که همه را به آغوش می گیرد بدون زمان مشخصی !!... پرسید حتی به سن و سال افراد توجه نمی کند ؟؟.. گفتند نه !! ..
*سیذارتاکوما* شاهزاده هندی بر خود لرزید !!! ... و گفت *اگر بیماری و مرگ هر لحظه در کمین است* .... *و پیری آرام آرام از راه می‌رسد* ... *چه حاصل از این زندگی که به خور خواب بگذرد*...

قصر را ترک کرد به زیر درخت سیبی در خلوت تپه ای خرامید .. و برای همیشه زندگی اشرافی خود را بدرود گفت ... و به اعتکاف و تفکر پرداخت ...
دیر زمانی نگذشته بود که به قله رفیع آگاهی و اشراق رسید .. و پیرامونش را شاگردانش فرا گرفتند ... سپس بر چکاد تپه ای سبزِ آگاهی و زیر سایه درخت تفکر ...... *چنین سرود*
جهانی بی پایان از هستی مطلق وجود دارد که ما تجلیات جسمانی گذرای آن هستیم .. و ما در این مرحله و موفقیت دست خوش ؛ فریب و وسوسه درد و رنج بیماری و مرگ هستیم ...
اما با کسب معرفت و کوشش برای درست زیستن و تمرکز جهت به فرمان درآوردن جان وتن می توانیم از تسلط دنیای مادون رها شویم .. ومیراث حقوقی از جهان معنوی برای تولد های بعدی خود بجا گذاریم ...

❤️ *به این بهانه پیروانش شاهزاده *سیذارتاکوما* را .....

{{*بودا نامیدند* به معنای (*از خواب بیدار شده* ) یا ( *به حقیقت دست یافته* ) نامیدند }} ..

*آنگاه بودا در طول تاریخ تندیس آگاهی انسان شد*

*شما کی بودا می شوید*

از کتاب لطفا گوسفند نباشید

✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا * https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

23 Oct, 01:41


🌸🌿

📚 *رهایی از هر تکیه گاهی، تکیه بر خداست*

☆ وقتی از همه چیز و همه کس قطع امید کنی، خدا را با تمام وجود حس خواهی کرد.

اگر تا کنون خداوند را اینگونه احساس نکرده ای، معلوم است که هنوز ذهنت به چیز ها و کس ها وابسته است.

بدان که رهایی از هر تکیه گاهی، تکیه بر خداست. وقتی به چنین کیفیتی دست یابی، تمامی عوالم -چه بخواهند چه نخواهند- پشتیبان تو خواهند بود.

چه بهانه باشد آن را که تو را ندیده باشد....


✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا * https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

23 Oct, 01:27


🌸🌿

📚 کوری عشق ست اين كوري من
حُبّ يُغمى وَ يُصِمٌ است ای حَسَن
آری اگر من دچار کوری باشم؛ آن کوری قطعاً کوري عشق است نه کوري معمولي.ای حسن بدان که عشق؛ موجب کوری و کری عاشق می شود.

*کورم از غیر خدا؛ بینا بدو*
*مقتضاي عشق این باشد بگو*
کوري من به این معنی است که از مشاهده غیر خدا واقعاً کورم و فقط او را می توانم ببینم؛ زیرا مقتضای عشق همین . است. این مطلب را بگو.

تو که بینایی ز کورانم مدار
دایرم بر گرد لطفت ای مدار
پروردگارا، تو که بینایی مرا در شمار کوران به حساب میاور، ای مدار عاشقان و ای مَطافِ نیازمندان؛ من در اطراف کوي لطف و احسان تو میگردم.


✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا * https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

22 Oct, 02:58


🌸🌿

📚 *میل و ملال*

چیزی به نام درمان نداریم ولی التیام داریم. رنج زیستن آنقدر عمیق است. هیچ کسی نمی تواند ادعا کند که من یک داروی دارم که می‌تواند آن را التیام بخشد. اگر کسی چنین اعدائی کرد قطعاً باید به ادعایش شک کرد.

🌸 *انسان مادام در حال خواستن مداوم است. یعنی انسان ماشین تولید « میل » است*.

دلش می خواهد همه چیز را داشته باشد. وقتی به میلش نمی رسد. این نرسیدن رنج تولید "ملال" تولید میکند !! ..

زندگی یک آونگ بین « میل و ملال » که نوسان پیدا میکند ..

رنج بخش جدایی ناپذیر لحظه ‌به ‌لحظه زیستن است ..

*میل و ملال یعنی می رسیم و ازش خسته می شویم و یک میل جدید پیدا می کنیم* ...

آرزوی یک ماشین را داریم؛ ماشین را به دست می آوریم. پس از چندی دیگه این ماشین برامون مهم نیست و یک ماشین جدیدتر می خواهیم ..

📖 *برای کنترل کردن : باید فاصله بین آونگ میل وملال بسیار کم باشد* ....

آرتور شوپنهاور می‌گوید زندگی همچون آونگی میان میل و ملال در نوسان است. از نداشتن چیزها رنج می‌بریم و وقتی هم که به آن‌ها می‌رسیم ملول و خسته می‌شویم.


✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا * https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

22 Oct, 02:41


🌸🌿

📚 *هر آنچه را که آدم نادان در پایان هر کار می بیند. همان را خردمند در آغاز می بیند*.

عاقبت کارها اگرچه از ابتدا پوشیده و مستور است؛ با این حال شخص خردمند، عاقبتِ کارها را از ابتدا می بیند. اما شخص نادان که بر اشتباه و لجاجت اصرار می ورزد در پایان کار می بیند.

تفاوت بین خردمندی و نادانی بیان می‌کند که فرد خردمند با استفاده از تجربه، دانش و تفکر، می‌تواند عواقب و نتایج احتمالی هر کاری را از همان ابتدا پیش‌بینی کند.

در حالی که فرد نادان، بدون توجه به عواقب، وارد عمل می‌شود و تنها در پایان کار متوجه اشتباهات خود و نتایج منفی آن‌ها می‌شود.


✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا * https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

22 Oct, 02:31


🌸🌿

📚 *فرض کنید شیری ناگهان از راه می رسد و شخصی را می گیرد و با خود کشان کشان به درون جنگل می برد*.

ای استادِ خرد ببین آن کسی که؛ اسیر پنجه های مرگبار و دندانهای جانستان شیر مهاجم شده و آن شیر دارد او را کشان کشان با خود به درونِ جنگل می برد.
ای انسان خردمند؛ در چه فکری است؟.

تو نیز اکنون در همان اندیشه.باش { آیا آن شخص در چنین موقعیت هولناک در فکر توسعه اموال و املاک خویش است و یا در اندیشه فلان معامله سودآور؟.
آیا او در این مهلکه در فکر حل غوامض فلسفی و کلامی است و یا کشف قوانین تازه طبیعت؟.

قهراً در هیچیک از این اندیشه ها نیست بلکه فقط به فکر جان خود است.

پس ای انسان حال تو باید همسان حال او باشد؛ یعنی هماره باید خود را مقهور پنجه قضای الهی بدانی.

حال که این مقدمه را دانستی اینک بدان که شیر قضا و قدر نیز ما را به سوی جنگل مرگ و فنا کشان کشان می برد در حالی که نفس ما سرگرم کارها و مشاغل دنیوی است.

مردم دنیا چنان از فقر و تنگدستی می هراسند که تا خرخره زیر آب شور رفته اند.
{مراداز «آب شور» کسب و کار و اموال و ارزاق بیشمار است. و مشاغل دنیوی است.

✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا * https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

21 Oct, 03:47


🌸🌿

📚 در سونامي ژاپن

وقتی گروه نجات، زن جوان را زیر آوار پیدا کرد او مرده بود. اما کمک رسانان زیر نور چراغ قوه، چیز عجیبی دیدند.

زن با حالتی عجیب به زمین افتاده، زانو زده و حالت بدنش زیر فشار آوار کاملا تغییر یافته بود.
ناجیان تلاش می کردند جنازه را بیرون بیاورند که گرمای ظریفی را احساس کردند.چند ثانیه بعد، سرپرست گروه، دیوانه وار فریاد زد:
بیایید، زود بیایید! یک بچه اینجا است. بچه زنده است.

وقتی آوار از روی جنازه مادر کنار رفت دختری از زیر آن بیرون کشیده شد.
مردم وقتی بچه را بغل کردند، یک تلفن همراه از لباسش به زمین افتاد که روی صفحه
شکسته آن این پیام دیده می شد:

*عزیزم، هیچ وقت فراموش نکن که مادر با تمامی وجودش دوستت داشت*.
.
سرم را نه ظلم مي تواند خم کند ، نه مرگ ، نه ترس ،

سرم فقط براي بوسيدن دست هاي تو خم مي شود مادرم

خدایا .............!!! خداوند مهربان همه مادرها را صحیح و سالم نگهدارد

الهی آمین.

✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا * https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

21 Oct, 03:41


🌸🌿

📚 *کارگردان دنیا خداست*!

مهم نیست نقش ما ثروتمند است یا تنگدست. سالم است یا بیمار !

مهم این است که محبوبترین کارگردان عالم نقشی به ما داده ! نباید از سخت بودن نقش گله مند بود، چرا که سخت بودن نقش، نشانه اعتماد کارگردان به شایستگی بازیگر است.

امیدوارم خوش بدرخشید!
غر نزنيد
گله نکنيد
خدا حکمت همه کارها را میداند.

*فقط بگوبيد: ای که مراخوانده ای راه را نشانم بده* ...🙏

خدایاشکرت که هستی وبرام خدایی میکنی
خدایاشکرت که همیشه کنارمی
خدایاشکرت بابت تمام داشته ها ونداشته هام



✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا * https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

21 Oct, 03:33


🌸🌿
📚 *دغدغه ها*

*وقتی دغدغه هر کس و هر چیزی را داشته باشید* ..!! ..


*خیال می کنید این حق شماست که باید همیشه خوشحال و آسوده باشید* .. !! ..

و همه چیز باید دقیقاً همان طور باشد که شما می خواهید.

*اما این بیماری است و شما را خواهد کشت* .. !!! .. .

*در این صورت است که هر مشقتی را بی‌عدالتی خواهید دید .. هر چالشی را شکست .. هر ناخوشایندی را تحقیر و هر مخالفتی را خیانت* .. !!! ..

در جهنم کوچکی به اندازه جمجمه تان محبوس خواهید شد..

*و در آتش حق جانبی و یاوه سرایی خواهید سوخت*.. !! ..

پیوسته در حرکتید . اما بدون رسیدن به هیچ مقصدی ..


✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا * https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

21 Oct, 03:06


🌸🌿

📚 *سخنان یاوه بر زبان راندن موجب تباه شدن اندیشه ات می شود*.

گوش نیز مانند شن ماسه فهم و ادراک تو را به خود جذب می کند و محو و نابودش می سازد.

{ یعنی همانطور که آب در شن ماسه ها فرو می رود و محو می شود، استماع سخنان یاوه و بی سر و ته نیز فهم و ادراک آدمی را تباه می سازد}.

سخنان بیهوده و بی فایده نه تنها هیچ سودی ندارد، بلکه می‌تواند تمرکز و قدرت تفکر را از بین ببرد و به جای پیشرفت، موجب تباهی اندیشه و افکار شود.


✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا * https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........