📚 کتاب خلاصه @ketab_khoolase Channel on Telegram

📚 کتاب خلاصه

@ketab_khoolase


📚 کتاب خلاصه (Persian)

📚 کتاب خلاصه یک کانال تلگرام فوق العاده برای علاقمندان به کتب و کتابخوانی است. این کانال شامل خلاصه های کتاب های معروف از گونه های مختلف مانند رمان، روانشناسی، تاریخ و علوم اجتماعی است. اگر شما علاقه مند به خواندن کتاب ها هستید ولی وقت کافی برای مطالعه آن ها ندارید، کتاب خلاصه یک منبع عالی برای شماست. این کانال محتوای با کیفیت و جذابی را ارائه می دهد تا شما بتوانید از خلاصه های کتاب ها لذت ببرید و ایده های جدیدی برای خواندن کتاب ها به دست آورید. با عضویت در این کانال، شما به راحتی می توانید زمان خود را صرف خواندن مطالب مفید و آموزنده کنید. پس حتما عضو کانال کتاب خلاصه شوید و از این فرصت فوق العاده برای ارتقای دانش و اطلاعات خود بهره مند شوید!

📚 کتاب خلاصه

27 Jan, 03:11


🌸🌿


📚 #از_کتاب_چرا_درمانده_ایم

📚 *درمجموع ما ایرانیها نمی خواهیم با حقیقت روبرو شویم*

*آن هم حقیقتی که به هرشکل و دلیل مطابق میل وسلیقه مان نباشد*

نمی پذیریم آن چه را دوست نداریم مثلا . دربرابربیماری صعب العلاجی که دوستان یا اقوام دارند. تا مشکلات اقتصادی و اجتماعی آن ها.

ترجیح می دهیم دربرابر همه مشکلات سکوت کنیم و یا به آسانی ازکنارآن رد شویم. یا با گفتن انشالله یا به امید خدا و هرچی خدا مقدر کرده است. صورت مسئله را پاک می کنیم.

ولی غافل ازاین که همه اموررا خدا بدست ما سپرده و قراراین نیست که همه کارها را خدا خودش انجام دهد.

خوب وقتی ما چنین اخلاق داریم. حالا این هم وطن ما می شود وزیر... وکیل می شود
این روحیه را که نمی تواند ازخودش دور کند.

پس علاقه به دانستن مشکلات را نخواهد داشت. ودر سازمانی که کارمی کند را هم دوست ندارد.

چطورکسی تا بوجود مشکلات اشراف نداشته باشد.چطور درصدد حلش بر می آید؟ .

پس این جا دولت ملت ندارد.همه بدون این که قصدی بدی داشته باشند همان امربد را اجرا می کنند.

🖍 *درمجموع ماایرانیها علاقه چندانی به روبرو شدن با حقایقی که به هردلیلی مطابق میل وسلیقه مان باشد را نداریم*.


✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
*الحق که نشناختن خود سخت ترین جهل است*.
.........

📚 کتاب خلاصه

27 Jan, 02:55


🌸🌿

✍🏻📚 #از_مثنوی_معنوی

❤️ عشق‌هایی کز پی رنگی بود
عشق نبود عاقبت ننگی بود.

عشق‌هایی که تنها به خاطر آب و رنــگ و جمــال ظاهری باشد. در واقع عشق نیست. بلکه ننــگ و عار پدید می‌آورد.

مولانا در جای جای مثنوی این حقیقت را بازگو می‌کند؛ که ارزش و اصالت هر "عشقی" بستگی تام و تمامی به ارزش و اصالت معشوق دارد.

💖 *و اگر عشق و حب آدمی به موضوعی کاذب و ناپایدار تعلق گیرد. نمی‌توان لفظ عشق بر آن نهاد بلکه آن هوس و هوی می زیبد*.

✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
*الحق که نشناختن خود سخت ترین جهل است*.
.........

📚 کتاب خلاصه

26 Jan, 04:54


🌸🌿

📚 #داستان_تامل_برانگیز_از_مولانا

📗 *مادری برای آنکه بچه اش را نترس بار بیاورد*.

مادری برای آنکه بچه اش را نترس بار بیاورد بدو گفت: اگر در تاریکی شب دیدی که شبحی در مقابلت ایستاده و یا احیاناً اگر گذارت به اماکن مخوف نظیر قبرستان افتاد و در آنجا شبحی دیدی که به سویت می‌آید اصلاً نترس بلکه با تمام رشادت به او حمله کن. مطمئن باش که آن شبح بر جای نمی ماند.

بچه به مادرش گفت: اگر آن شبح هم مادری داشت و مادرش نیز همین توصیه ها را به او کرده باشد تکلیف من چیست؟!

🟣 🖍 *پس مادر جان، تو به جای آنکه به من یاد دهی که چگونه بر شح حمله کنم؛ به من یاد بده که وقتی آن شبح به امر مادرش یقه مرا چسبید و خواست سر به نیستم کند؛ چگونه از دستش خلاص شوم*؟! ….


✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
*الحق که نشناختن خود سخت ترین جهل است*.
.........

📚 کتاب خلاصه

25 Jan, 03:09


🌸🌿

📚
#سولات_باردار

📕 *مثال زیر بیانگر این موضوع است. که ما در هر زمینه ای حکمی سلیقه ای و ذهنی صادر می کنیم که مبنا و مدرکی ندارد. و بدنبال آن هستیم که با دلایلی آن را ثابت کنیم*.

*متال: = با توجه به عدل بی‌تردید خداوند. چگونه می‌توان فهمید که چرا مرد برتر از زن است*؟.

*این در واقع یعنی سوالات باردار است*!

*ما یک حکمی را صادر می کنیم و بعد می خواهیم آن را ثابت کنیم. خود می دانیم که این حکم غلط است*.

*ما سلیقه ای می گوئیم؛ ذهنی می گوئیم.! حکمی را ذهنی صادر می کنیم. حرف سلیقه ای و ذهنی که مبنا و مدرک ندارد. مبنا و مدرک آن ذهن و سلیقه ما است*.

💹 💜 *نکته*:.............
*برای فهم و درک هر موضوعی: و هر سخنی؛ باید با ترازوی عقلانیت آن را سنجید*.

*این که ما یه چیزی رو قبلاً مسلم فرض کنیم؛ بر مبنای اون یه حکمی صادر بکنیم*.

این که مثلاً راجع به عقل زن ها صحبت می کنند. و به غلط می گویند که عقل زن کمتر از مردان است.
اگر حتی چنین فرض کنیم. که من قبول ندارم. ترازوی عقلانیت لازم است.

الان آخرین اخباری که هست اینه که به سرعت خانم ها دارن همه دوره ها و امور را چه در اروپا و امریکا و حتی در ایران؛ از دست آقایون بیرون میارن و امتیازات بسیار استثنایی دارند کسب می کنند. آقایون دارن عقب می افتند. در همه رشته ها و در همه علوم.
« این حرف درستی نیست که مرد از زن برتره ». با ترازوی عقلانیت وقتی می سنجیم. به این نتیجه می رسیم:

*این حرفا که سلیقه ای و ذهنی است و حکمی که صادر می کنند؛ صحیح است*؟.

پس چرا خداوند متعالی عقل زن ها را طوری آفریده که عقل آنها بهتر و بیشتر از مردان و یا برابر و مانند مردان است؟. که امروزه زنان امتیازاتی کسب می کنند که بیشتر و یا برابر مردانند.

🟣 🖍 *ما در هر زمینه ای حکمی سلیقه ای و ذهنی که مبنا و مدرکی ندارد؛ صادر می کنیم. و بدنبال آن هستیم که با دلایلی آن را ثابت کنیم*.

✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
*الحق که نشناختن خود سخت ترین جهل است*.
.........

📚 کتاب خلاصه

25 Jan, 02:22


🌸🌿

📚 #عدل_و_ظلم_چیست.

❤️ عدل چه بود؟ آب ده اشجار را
ظلم چه بود؟ آب دادن خار را

در مثل عدل چیست؟ = آب دادن به درختان.
در مثل ظلم چیست؟ = آب دادن به خار.

💖 عدل وضع نعمتی در موضعش
نه به هر بیخی که باشد آب کش


عدل عبارت است از نهادن نعمت در جای مناسب خود. نه آبیاری کردن به هر ریشه ای که آب را به خود جذب می کند.

💜 ظلم چه بود؟ وضع در ناموضعی
که نباشد جز بلا را منبعی

ظلم: نهادن چیزی در غیر موضع خود؛ که البته این کار چیزی جز فتنه انگیزی و بلاخیزی نیست.

مولانا

📕 وقتی ازعلی(ع) سؤال کردند که «عدل» برتر است یا «جود» فرمودند:
«عدل» هر چیز را در جای خود می نهد در حالی که «جود» هر چیز را از جای خود بیرون می کند.

عدل اداره کننده همگان است و «جود» فقط به کسی بهره می دهد بدو بخشش شده.

🟣 *پس عدل شریفتر و برتر است. پس جامعه که با عدل اصلاح شود نه با جود*.

✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
*الحق که نشناختن خود سخت ترین جهل است*.
.........

📚 کتاب خلاصه

24 Jan, 03:50


📚📕📖
خدا مجبورمی شود پاره آجري به سمت ما پرتاب كند.
.
روزي مردي ثروتمند در اتومبيل جديد و گران قيمت خود با سرعت فراوان از خيابان كم رفت و آمدي مي گذشت.
ناگهان از بين دو اتومبيل پارك شده در كنار خيابان يك پسر بچه پاره آجري به سمت او پرتاب كرد. پاره آجر به اتومبيل او برخورد كرد .
مرد پايش را روي ترمز گذاشت و سريع پياده شد و ديد كه اتومبيلش صدمه زيادي ديده است.
به طرف پسرك رفت و او را سرزنش كرد.
پسرك گريان با تلاش فراوان بالاخره توانست توجه مرد را به سمت پياده رو، جايي كه برادر فلجش از روي صندلي چرخدار به زمين افتاده بود جلب كند.
پسرك گفت :
اينجا خيابان خلوتي است و به ندرت كسي از آن عبور مي كند.
برادر بزرگم از روي صندلي چرخدارش به زمين افتاده و من زور كافي براي بلند كردنش ندارم. "
براي اينكه شما را متوقف كنم ناچار شدم از اين پاره آجر استفاده كنم ".
مرد بسيار متاثر شد و از پسر عذر خواهي كرد.
برادر پسرك را بلند كرد و روي صندلي نشاند و سوار اتومبيل گرانقيمتش شد و به راهش ادامه داد.
.
*در زندگي چنان با سرعت حركت نكنيد كه ديگران مجبور شوند براي جلب توجه شما پاره آجر به طرفتان پرتاب كنند !.*
.
خدا در روح ما زمزمه مي كند و با قلب ما حرف مي زند.
.
اما بعضي اوقات زماني كه ما وقت نداريم گوش كنيم، او مجبور مي شود پاره آجري به سمت ما پرتاب كند.
.
اين انتخاب خودمان است كه گوش كنيم يا نه!!

📚 📖 *خلاصه کتاب در ایتا*
https://eitaa.com/ketabbe
علمی که تو را از تو نرهاند از جهل کمتر است

📚 کتاب خلاصه

23 Jan, 02:53


🌸🌿

📕 #از_کتاب_کت_زوک

📚 *وارد شدن اجباری به حمام زنانه* .... !!!! ....

🟣 *مهدی محبی کرمانی داستانی دارد به نام کُتِ زوک* ... !!! ...

*نگاهی به مجموعه داستانی طنز «کت ِزوک» اثر مهدی محبّی کرمانی* ....

🖍 *کُتِ به کرمانی یعنی سوراخ* ... !!! ... *و زوک همان لوله‌های سفالی است* ... !!!... .

داستان از این قرار است که در نوبت خانم‌ها کُتِ زوکِ خزینه می‌گیرد و آب زیادی گرم می‌شود.....
صاحب جان، یکی از زنان حمام نزد کَل اسدالله می‌رود که مسوول حمام است و از او می‌خواهد به حمام بیاید و کُت را باز کند....!!!! ....
(کَل اسدالله... کَل اسدالله... دستم به دومنت. کُتِ زوکِ خزونه گرفته... !!! ... آبا داغ شدن، آتش، زِنِکا می‌خوان جونشونه ور آب بِکِشَن، بشورن بیان به در، نمی‌تونن ... الانم اذانِ می گن، مَردِکا می‌ریزن تو حموم، رسوایی می‌شه، وَخی یه فکری بکن. تو رو دونی خدا، وخی ... !!! ....

خلاصه اینکه کل اسدالله... اولش بهانه می‌آورد که نه و نمی‌شود و زنها لخت هستند و از این حرف‌ها.... !!!! ... اما گویا این پیش آمد بی‌سابقه نبوده و کل اسدالله ... هم راهِ رفتن به حمام زنانه را خوب بلد است.... !!! ... این است که با صاب جان همراه می‌شود. پاچه‌های شلوارش را بالا می‌کشد و در ورودی حمام داد می‌زند: *«اوی، زِنکا، چشماتون ببندین، مرد داره میا تو»* ... !!! ...
و صاب جان هم پشت بند او داد می‌زند: *« اوی، چشماتون ببندین، مرد داره میا تو، چشماتون ببندین»* .... !!!! ...
و این گونه است که کَل اسدالله... وارد حمام می شود.... *از میان زنان لخت که دست بر چشم دارند می گذرد و کُتِ زوک را باز می کند*.. !!!! .... آب ولرم می شود و کل اسدا*... می رود. ....

مادر اوس شکرالله... که در حمام بوده به سمت خزینه می رود دستی توی آب می زند و با رضایت می‌گوید: «بارکالله کل اسدا... بارکالله. خدا خیرش بده» ... !!! ... و سپس با لحنی فیلسوفانه ادامه می دهد:

*«ولی کَل اسدا... می باس چشماشِ ببنده نه ما»* ...!!! ... و صاب جان با لحنی حق به جانب پاسخ می دهد که : *«خب اُوَخ کُتِ چطو وا بُکنه؟»* ... !!!! ...
..................................

🟣 🖍 *چقدر شبیه حال و روز ما است* ... !!!! .... .
*به جای این که مسئولین چشم‌شان باز کنند که اختلاس ووو نشه (شرم کنند)* ... !!! ...،
*مردم باید چشماشون ببندند تا مسولین چپاول کنند* ... !!!! ....

📗 آدم یاد تصویب قانون مجلس انقلابی می افتد که : *تجسس در اموال مسئولین جرم محسوب میشود و مردم باید چشمانشان را روی اموال مسئولین ببندند* .. !!!... *بنا بر این همه مردم میشوند کل اسدالله* ... !!! .....

✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
*الحق که نشناختن خود سخت ترین جهل است*.
.........

📚 کتاب خلاصه

23 Jan, 02:36


🌸🌿

📚 #از_کتاب_چرا_درمانده_ایم

*ماجرای جزایر لانگرهانس*

شما در جامعه‌ای زندگی می‌کنید که کلمه‌ نمیدانم و بلد نیستم کمتر از هر کلمه دیگری به گوشتان می‌خورد.

💢 🖌 *چطور جماعتی تا قبل از اینکه بدانند که نمی‌ دانند به دنبال دانستن خواهند رفت؟ مگر ممکن است*؟

ظریفی تعریف می‌کرد از بسیاری از آدم های تحصیل کرده دور و برم پرسیدم که جزایر لانگرهانس کجاست؟.
گفت‌: باور کردنی نبود. آنهایی که می‌دانستند که می گفتند، ولی باقی به جز یکی دو نفر که گفتند نمی‌دانیم، همه سعی کردند از اقیانوس اطلس گرفته تا مدیترانه و دریای مانش این جزایر را یک جایی بگنجانند.

(جزایر لانگرهانس اصلا در دریایی وجود ندارد و جزء اعضاء ترشحی لوزالمعده است).

📕 ازکتاب: جامعه شناسی خودمانی اثر حسن نراقی


✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*

*الحق که نشناختن خود سخت ترین جهل است*.
.........

📚 کتاب خلاصه

22 Jan, 03:31


🌸🌿

📚 #آموزهای_داستانها

✍🏻📕 *داستان کوتاه و واقعی زیر رو نقل ازپرویز پرستوئی* .. !!! ..

“دکتر مرتضی شیخ” پولی به عنوان حق ویزیت از مردم نمی گرفت و هرکس هر چه می خواست،
در صندوقی که کنار میزش بود می انداخت و چون حق ویزیت دکتر پنج ریال تعیین شده بود ..!! .. (خیلی کمتر از حق ویزیت سایر پزشکان آن زمان) .. !!! ...

❤️ *اکثر مواقع بسیاری از بیمارانی که به مطب او مراجعه می کردند، به جای پنج ریالی، سرِ فلزی نوشابه داخل صندوق می انداختند تا صدایی شبیه به انداختن سکه شنیده شود*…!!!! ...
دختر دکتر نقل می کند :
“روزی متوجه شدم پدرم مشغول شستن و ضدعفونی کردن انبوه سرنوشابه های فلزی است..!!!! ...با تعجب گفتم: پدر! بازی تان گرفته است؟؟؟...!!! ... چرا سرنوشابه ها را می شویید ..؟؟!!! ...
پدر جوابی داد که اشکم را درآورد…ایشان گفت:

💜 *دخترم، مردمی که مراجعه می کنند باید از سرنوشابه های تمیز استفاده کنند تا آلودگی را از جاهای دیگر به مطب نیاورند* .. !!!! ... .
*این سرنوشابه های تمیز را آخر شب در اطراف مطبم می ریزم تا مردمی که مراجعه می کننداز این ها که تمیز است استفاده کنند* ... !!!! ... .
آخر بعضی ها خجالت می کشند که چیزی داخل صندوق مطب نیاندازند.” اومدم بنویسم روحش شاد..!!!! ...
یک لحظه فکر کردم اگه روح آدمی با قلبی به این بزرگی شاد نباشه، روح کی میخواد شاد باشه؟؟؟!!! ....
.
💜 ❤️ *بهتر دونستم بنویسم راهش اندیشه اش و کردارش پر رهرو* .... !!!!! .....


✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

22 Jan, 03:13


🌸🌿

📚 #از_کتاب_کیمیاگر


📖 *کیمیاگری تبدیل مس به طلا نیست*،

بلکه تبدیل جهل به آگاهی،

تبدیل نفرت به عشق و

تبدیل غم به شادی است؛

🟣 💖 *پس همه ما می‌توانیم با کلام زیبا کیمیاگر باشیم*.


📕 از کتاب کیمیاگر✍🏻 ائولو کوئلیو



✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

15 Jan, 03:35


🌸🌿

📚 #داستانی_ از_مثنوی_معنوی

📕 داستان شخصی که دچار مشکل مسکن بود.

به دوستش برخورد کرد. آن دوست گفت همراه من بیا تا تو را از مشکل مسکن نجات دهم.
غریب بی منزل را به ویرانه‌ای برد و گفت: اینجا همان جایی است که می‌گفتم!.
مرد بیچاره با حیرت بدو گفت: آخر مگر ممکن است. که در این ویرانه سکونت کنم؟!

دوستش گفت: بله البته اگر اینجا چهار دیوار و سقف و سایر لوام زندگی را داشت تو و خانواده‌ات حتماً می‌توانستی در کنار ما زندگی کنید!!

مرد بیچاره که به خشم آمده بود با لحنی نیش دار و طنز آمیز گفت: "بله " ؛

البته که زندگی در کنار دوستان و یاران راستینی مثل تو خیلی دلنشین است.

🟣 🖍 *اما مرد حسابی در « اگر ؛ اگر » کسی نمی‌تواند سکونت کند*.


✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

15 Jan, 03:25


🌸🌿

📚 #از_مولانا


❤️ چون درین دل برق مهر دوست جست

اندر آن دل دوستی می دان که هست



💜 🖍 *همینکه در دلی نسبت به کسی برق عشق و دوستی بدرخشد*.

💖 *قطعاً بدان که در دل آن دیگری نیز نسبت به او عشق و محبتی پدید آمده است*.



✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

14 Jan, 04:32


🌸🌿

📚#از_کتاب_چرا_درمانده_ایم

📚 آن چه برما رفته است را که چگونه باید تغیرداد ؟
چراکشوری که تاریخ وتمدن چند هزارساله درایجاد تمدن دارد.
توسعه نیافتگی کشور؛ افزایش فقر؛ وبه فراموشی سپردن مفاهیم وارزشهای اخلاقی و اجتماعی ومواجه است.
وبه دنبال راهی برای ریشه کن کردن این معضلات نیست. وافکارعمومی آن به دنبال این موضوع است که همه چیزرا به گردن عواملی که درسراسر تاریخ گذشته رخ داده بیندازد.
مثل حمله ها وجنگها مغول و اعراب؛ حتما این حمله ها یکی ازدلایل بوده وهست.
ویا انگلیس وآمریکا ویا بی خردی حکما وپادشاه و ندانم کاری آنها.

🟣 🖍 *همه عقب ماندگی معلول دوعلت هستند*.

*اول رویداد های تاریخی که از بد حادثه درگذشته اتفاق افتاده وغیرقابل برگشت است*.

وتا حدودی زیادی هم موثرومنکرآن نمی توان شد.

*ودوم دست شوم خارجی ها آشکارا و غیرآشکار*.

همه آن چه نباید گفت برای رفع تکلیف است. دربرابراین دو عامل صد البته نا خواسته که برما گذشته است.

*سوال مهم و به جا چیست ؟. خوب این وسط نقش خودمان چی*؟.

یعنی درمقابل این پدیده ها آنقدرعاجزیم که هیچ کاری نباید بکنیم؟.
یعنی من و ما واین ملت بزرگ درهیچ مواردی کوتاهی نکردیم؟؛ تقصیری نداشتیم؟.

📕 🖍 *آخربا این استدلال ها گیرم خودم را آسوده کردم. آیا آن چه برما رفته است را که نمی توان تغیرداد* ؟

✍🏻📖 از کتاب چرا درمانده ایم ؛ جامعه شناسی خودمانی ؛ اثر حسن نراقی

✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

#

📚 کتاب خلاصه

14 Jan, 03:57


🌸🌿

📚 #داستان_بسیار_تامل_براگیز_از_مولانا

📚 در کتاب فیه ما فیه مولانا داستان بسیار تأمل‌برانگیزی به صورت شعر درباره جوان عاشقی است که به عشق دیدن معشوقه‌اش هر شب از این طرف دریا به آن طرف دریا می‌رفته
و سحرگاهان باز می‌گشته و تلاطم‌ها و امواج خروشان دریا او را از این کار منع نمی‌کرد.
دوستان و آشنایان همیشه او را مورد ملامت قرار می‌دادند و او را به خاطر این کار سرزنش می‌کردند.
اما آن جوان عاشق هرگز گوش به حرف آن‌ها نمی‌داد و دیدار معشوق آنقدر برای او انگیزه بوجود می‌آورد که تمام سختی‌ها و ناملایمات را بجان می‌خرید.

🌺🌸 شبی از شبها جوان عاشق مثل تمامی شب‌ها از دریا گذشت و به معشوق رسید. همین که معشوقه خود را دید با کمال تعجب پرسید: «چرا این چنین خالی در چهره خود داری!»
معشوقه او گفت: «این خال از روز اول در چهره من بوده و من در عجبم که تو چگونه متوجه نشده‌ای.»
جوان عاشق گفت: «خیر، من هرگز متوجه نشده بودم و گویی هرگز آن را ندیده بودم.»
❤️ لحظه‌ای دیگر جوان عاشق باز هم با تعجب پرسید: «چه شده که در گوشه صورت تو جای خراش و جراحت است؟»
معشوقه او گفت: «این جراحت از روز اول آشنایی من با تو در چهره‌ام وجود داشته و مربوط به دوران کودکی است و من در تعجبم که تو چطور متوجه نشدی!»
جوان عاشق می‌گوید: «خیر، من هرگز متوجه نشده بودم و گویی هرگز آن جراحت را ندیده بودم.»
💖 لحظه‌ای بعد آن جوان عاشق باز پرسید: «چه بر سر دندان پیشین تو آمده؟ گویی شکسته است!»
معشوقه جواب می‌دهد: «شکستگی دندان پیشین من در اتفاقی در دوران کودکی‌ام رخ داده و از روز اول آشنایی ما بوده و من نمی‌دانم چرا متوجه نشده بودی!» جوان عاشق باز هم همان پاسخ را می‌دهد. 💚 آن جوان ایرادات دیگری از چهره معشوقه‌اش می‌بیند و بازگو می‌کند و معشوقه نیز همان جواب‌ها را می‌گوید. به هر حال هر دو آنها شب را با هم به سحر می‌رسانند و مثل تمام سحرهای پیشیین آن جوان عاشق از معشوقه خدا حافظی می‌کند تا از مسیر دریا باز گردد.

📕 معشوقه‌اش می‌گوید: «این بار باز نگرد، دریا بسیار پر تلاطم و طوفانی است!»
🌺 جوان عاشق با لبخندی می‌گوید: «دریا از این خروشان‌تر بوده و من آمده‌ام، این تلاطم‌ها نمی‌تواند مانع من شود.»

📗 *معشوقه‌اش می‌گوید: «آن زمان که دریا طوفانی بود و می‌آمدی، عاشق بودی و این عشق نمی‌گذاشت هیچ اتفاقی برای تو بیافتد*.

📚 *اما دیشب بخاطر هوس آمدی، به همین خاطر تمام بدی‌ها و ایرادات من را دیدی. از تو درخواست می‌کنم برنگردی زیرا در دریا غرق می‌شوی*.»
جوان عاشق قبول نمی‌کند و باز می‌گردد و در دریا غرق می‌شود.

👈 *مولانا پس از این داستان در چندین صفحه به تفسیر می‌پردازد*؛

💹 🟣 🖍 *مولانا می‌گوید تمام زندگی شما مانند این داستان است. زندگی شما را « نوع نگاه شما به پیرامونتان شکل می‌دهد*».

*اگر نگاهتان‌، مانند نگاه یک عاشق باشد، همه چیز را عاشقانه می‌بینید*.

*اگر نگاهتان منفی باشد همه چیز را منفی می‌بینید*.

*دیگر آدم های خوب و مثبت را در زندگی پیدا نخواهید کرد و نخواهید دید*.

*دیگر اتفاقات خوب و مثبت در زندگی شما رخ نخواهد داد و نگاه منفی‌تان اجازه نخواهد داد چیزهای خوب را متوجه شوید. اگر نگاه عاشقانه از ذهنتان دور شود تمام بدی‌ها را خواهید دید*.

*نگاهتان اگر عاشقانه باشد بدی‌ها را می‌توانید به خوبی تبدیل کنید*.


"مولانا"
عشق را بیمعرفت معنا مکن
زر نداری مشت خود را وا مکن

گر نداری دانش ترکیب رنگ
بین گلها زشت یا زیبا مکن

خوب دیدن شرط انسان بودن است
عیب را در این و آن پیدا مکن

دل شود روشن زشمع اعتراف
با کس ار بد کرده ای حاشا مکن

ای که از لرزیدن دل آگهی
هیچ کس را هیچ جا رسوا مکن

زر بدست طفل دادن ابلهیست
اشک را نذر غم دنیا مکن

پیرو خورشید یا آئینه باش
هرچه عریان دیده ای افشا مکن ..

مولانا

🌹🌹🌹🌹🌹🌹

✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

13 Jan, 04:15


🌸🌿

✍️📚 *هر درونی که خیال اندیش شد*

*چون دلیل آری. خیالش بیش شد*

*
هر درون و ذهنی که درگیر خیال‌پردازی شود، زمانی که دلیل و منطق بر آن آورده شود، خیال‌پردازی‌هایش بیشتر و قوی‌تر می‌شود.


👈 *اين یک مسأله مهم روانی است که وقتی آدمی. مغلوب خیال و اوهام خود شود. نمی‌توان با استدلال‌های منطق و عقلی و نظری. از وی خیال‌زدایی کرد*.

📕 *نکته مهم*

اگر انسان با خیال منفی به کسی بنگرد. او را یکسره کج و نامطلوب می‌بیند. به گونه‌ای که همه رفتارها و حرکات او در نظرش زشت و عیبناک می‌آید.

و اگر با خیال مثبت به کسی بنگرد. حتی زشتی‌ها و معایب او را نیز زیبا و با کمال می‌بیند.

سخنان و نقل ها و دلایل و منطق هر چند هم که صحیح باشد.

به گوش هوش انسان خیال‌اندیش نمی رود به درد و علّت مبدّل می‌گردد.


📕🌿 *بنابر اين پاسخِ آدم خیال اندیش خموشی و سکوت است*.


📗☘️ *زیرا با آدم خیال اندیش حرف زدن. نوعی دیوانگی است*.



✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

12 Jan, 04:09


🌸🌿

📚 *چه چیزی انسان ها را نفرت انگیز می کند*.


ماری آنتوانت، آخرین ملکه فرانسه، به گرسنگانی که گفته بودند نان نداریم بخوریم.

گفته بود به جایش کیک بخورید!..... به همین سادگی!.

📗*به این فکر می‌کنم که چه چیزی این ملکه را نفرت‌انگیز می‌کند*؟

اگر او سکوت کرده بود آن‌قدر رسوا نمی‌شد. اگر او بی‌تفاوت از کنار گرسنگی مردم می‌گذشت آن‌قدر زشت و نفرت انگیز نمی‌بود.

📕*او درکی از رنج دیگری ندارد. نادان است اما نادانی به تنهایی این اندازه زشت نیست*.

📗 *آنچه او را کَریه‌تر می‌کند خودخواهی عمیق اوست*.

نادانی باعث سکوتش نمی‌شود.

📘 *بلکه از این رو که ریشه‌ی رنج دیگری را به رسمیت نمی‌شناسد بر زخم او نمک می‌پاشد*.

*ماری آنتوانت ترکیب نادانی و خودخواهی است*.

⭕️ *ترکیبی که هر جا شکل بگیرد دیگران را عمیقا می‌رنجاند*.


✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

11 Jan, 04:34


🌸🌿

📚 *#طنز_زیبا_و_دلنشین* .... !!!!! ..

حاج آقا رو منبر داشت در مورد حلال و حرام صحبت میکرد:

گفت: روزی سه تا دز د به خونه یک تاجر دینداری زدند. و کلی پول و سکه رو روی خر صاحبخونه گذاشتن وزدن بیرون!.....
تو مسیر دوتاشون دسیسه چیدن که سومی رو بکشن تا سهمشون بیشتر بشه و همین کارو هم کردن...!....
تو مسیر آب و غذایی خوردن و باز راه افتادن که یه دفعه یکیشون خنجر کشید و رفیق دومیش رو هم کشت...!.....
دزد سوم شب که شد دلدرد شدیدی گرفت و بر اثر سمی که شریک قبلیش تو غذاش ریخته بود مرد ...! ....
و الاغ هم که تنها بود، راه صاحبخونه رو گرفت و بهمراه مال به خونه تاجر دیندار برگشت... ! ...
همه صلوات می فرستادند که یهو شخصی پرید تو حرف حاج آقا وگفت: حاج آقا...! ....

🟣 💢 *دزدا که سه تاشون مردن* ... !!! ؛ ....
*پس جریان رو کی واستون تعریف کرد؟ حتما خره گفته* ؟؟؟... !!!!
..

میگن حاج آقا از اون روز تا حالا به دامداری مشغوله و با هیچکی حرف نمیزنه ....

✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

11 Jan, 04:24


🌸🌿

📚 #ظنز_شوخی

سخنی که بر سبیل طنز و شوخی گفته می شود. نوعی درس و تعلیم است.
پس باید آنرا بطور جدی گوش دهی.

🟣 *یعنی هر شوخی یک وجه جدی دارد*...

مبادا اسیر ظاهر سخنی شوی که به طریق شوخی گفته می شود.

که هر شوخی و طنزی؛ یک ظاهری دارد. که به شکل شوخی وطنز گفته می شود.

که در آن معنائی هست.


✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

10 Jan, 03:41


🌸🌿

✍️📚 #از_مقدمه_کتاب_جامعه_شناسی_خودمانی

🖍 *یک علت جدی کم کتاب خوانی وکم مطالعه کردن وعدم مطالعه درجوانان و همه افراد جامعه*.

🖌 *عدم تولید کتاب های ساده وبالنسبه مفید و کار بردی است*.

🟣 🖍 *برای شروع هرکاراول زیربنای ساختاری باید وجود داشته باشد*.


براین باورکه «علم پایه» لازم است و دانستن الفبای مطالعه؛ « علم پایه » است.

و جوانی که تصمیم به مطالعه دارد وبه این باوررسیده است.

اگردراولین قدم شروع به خواندن کتابه های فلسفی یا منطق نماید.

یا کتابهائی که درهرسطرآن چندین لغت ناآشنا درآن باشد.

که تا کنون به گوش اونرسیده است حتما « دلزدگی ازمطالعه » را احساس می کند.

✍️📚 از کتاب چرا درمانده ایم ؛ جامعه شناسی خودمانی ؛ اثر حسن نراقی

✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

10 Jan, 03:14


🌸🌿

📚 #ابیاتی_از_مثنوی_معنوی

❤️ جز تو پیش؛ کی برآرد بنده دست؟
هم دعا و هم اجابت از تو است
بنده بجز درگاه تو، در نزد چه کسی دست به دعا برآورد؟ در حالی کـه هـم دعا از توست و هم اجابت.

💖 هم ز اول تو دهی میل دعا
تو دهی آخر دعاها را جزا
هم نخست تو گرایش به دعا را در قلب انسان پدید می آوری، و هم تو سرانجام بـه دعاهای بندگان پاداش میدهی.

💚 اول و آخر تویی ما در میان
هیچ هیچی که نیاید در بیان
اول و آخر تویی و ما در این میانه هیچ اندر هیچیم. بطوریکه هیچ بودن ما قابل گفتن نیست.

🟣 {همانطور که عظمت الهی در کلام نمی گنجد، ناچیزی ما نیز قابل بیان نیست}.

✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

09 Jan, 03:58


🌸🌿

📚 #از_مقدمه_کتاب_جامعه_شناسی_خودمانی

❤️ 🌸 *جوانان ایرانی در این سال‌ها از خود می‌پرسند*.

چرا کشوری که تاریخ چند هزار ساله در ایجاد تمدن دارد با چنین موقعییت ضعیفی در جهان مواجه شده است؟.

آنها با پرسش هایی همچون توسعه نیافتگی کشورش؛ اقتصاد تک محصولی آن؛ پایین بودن درآمد سرانه ملی؛ افزایش فقر.

🟣 *و به فراموشی سپردن مفاهیم و ارزش‌های اخلاقی مواجه است

و به دنبال راهی برای ریشه‌یابی این معضلات در مراحل بعد حل آن‌هاست.

❤️💜 و جامعه شناسی خودمانی کتابی است که برای پاسخگویی به این پرسش ها به جامعه کتاب خان عرضه شده است.

✍️📚 از کتاب چرا درمانده ایم ؛ جامعه شناسی خودمانی ؛ اثر حسن نراقی


✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

08 Jan, 04:02


🌸🌿
📚 *ازدل برود هرآنکه از دیده رود*؟

ملا نصرالدین دلباخته دختر کدخدا شده بود.اوازهرفرصتی برای ابراز عشقش استفاده می کرد.

💖 *نه مهر فسون نه ماه جادو کرد = نفرین به سفر که هرچه کرد او کرد* اخوان ثالث

روزی از جانب عموی ملا نامه ای رسید که وضع اورا ناگوار توصیف می کرد. پدر ملا وی را برای پرستاری ومراقبت از برادرش به محل زندگی او در شهری دور فرستاد.
ملای عاشق پیشه، برای اثبات دلدادگی اش واینکه هرگز اورا فراموش نخواهد کرد به دخترکدخدا قول داد هرروز برایش نامه بنویسد.

از آن به بعد هروز یک نامه رسان در خانه کدخدا را دق الباب میکرد. دختر کدخدانیز برای دریافت نامه خود را شتابان به در منزل می رساند.

🌺 💜 *به نظر شما این داستان چه فرجامی داشت؟ آیا ملا به وصال یار رسید*؟

🟢 🌺 *بله. بالاخره نامه نگاری روزانه اثر خودرا گذاشت ودختر کدخدا ازدواج کرد.اما نه با ملا بلکه با نامه رسانی که هرروزمی دیدش*.
=======
💜 ❤️ *نکته: آنچه بینی دلت همان خواهد هاتف*. اصفهانی

در روانشناسی اجتماعی ،مجاورت و آشنایی یکی ازمولفه های مهم"دوست داشتن" است.

💹 📕 *بر این اساس ما جذب و علاقمند کسانی می شویم که درمجاورت ونزدیکی ما قرار دارند وبا آنها آشنا ییم. کسانی را که بیشتر می بینیم بر افراد ناآشنا وغریبه ترجیح می دهیم*.


✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

08 Jan, 03:39


🌸🌿

📚 #از_مولانا_مثنوی_معنوی

❤️ پس وصالِ این فراق آن بود
صحت این تن؛ سَقَامِ جان بود

پس رسیدن به این ( مبدا اعلی) مستلزم دور شدن از آن (دنیا) است. چنانکه رفاه و فربهی جسم، مایه بیماری روح است.

نیل به شهوات دنیوی سبب دوری از مبدأ اعلی می گردد.

چنانکه اگر جسم در رفاه و تنعم و لذات حیوانی پرورش یابد، روح دچار بیماری های اخلاقی و فساد می شود،

💜 📌 *پس جسم را باید با مهارت و ریاضت و لگام عبادت دچار ابتلائات مشروع و معقول کرد*.


✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

07 Jan, 02:40


🌸🌿

📚 #در_شهر_افکار

زمانی در شهرِ باستانیِ اَفکار، دو مردِ دانشمند زندگی می کردند که با هم بد بودند
و دانشِ یکدیگر را به چیزی نمی گرفتند.

زیرا که یکی وجود خدایان را انکار می کرد

و دیگری به آن ها اعتقاد داشت.

یک روز آن دو مرد یکدیگر را در بازار دیدند و در میان پیروانِ خود در باره وجود یا عدمِ خدایان به جر و بحث پرداختند. و پس از چند ساعت جدال از هم جدا شدند.

🟣 🌺 *آن شب منکرِ خدایان به معبد رفت و در برابر محراب خود را به خاک انداخت و از خدایان التماس کرد که گمراهی گذشته او را ببخشایند*.

*در همان ساعت آن دانشمند دیگر، آن که به خدایان اعتقاد داشت، کتاب های مقدسِ خود را سوزاند. زیرا که اعتقادش را از دست داده بود*.

جبران خلیل جبران

✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

07 Jan, 02:08


🌸🌿

📚 #سوال_و_جواب_ناشی_از_علم_است

❤️ هم سؤال از علم خیزد، هم جواب
همچنانکه خار و گل از خاک و آب

هم سؤال از علم ودانش ناشی می شود و هم جواب. چنانکه مثلاً هم خار از آب و خاک می روید و هم گل.

هر سؤالی که به ذهن آدمی می رسد پشتوانه اش دانسته های قبلی است.

💜 📕 *برای همین است که هر چه علم انسان رشد می کند سؤالات او نیز وسیع تر و عمیق تر می گردد*.

و کسی که پیرامون موضوعی هیچگونه زمینهٔ قبلی نداشته باشد سؤالی نیز به ذهنش خطور نمی کند و اگر هم خطور کند. سؤالی بچه گانه و مطابق با معلومات ابتدایی اوست.


✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

06 Jan, 03:48


🌸🌿

📚 #دلتان_میخواهد_دیگران_در_باره_چگونه_فکرکنند

حکیمی از بزرگی وکمالات سلطان در مجلسی نقل می کرد.آنقدر که سلطان اشتیاق پیدا کرد که وی را از نزدیک ببیند.
پس دعوت شد که به خدمت سلطان برسد.حکیم بعد از ورود و عرض سلام،
🖍 *دعا کرد سلطان هزار سال عمر کند*.
سلطان گفت:« محال است من هزار سال عمر کنم.از تو بعید است که چنین سخن به میان راندی.»

🖌 *حکیم جواب داد:« حیات مردم نه در بقای جسم آنهاست» همه می دانند انسان هزار سال عمر نمی کند*.

🖊*اما حکایت نام نیکو چیز دیگری است. منظور من این بود که از حیث خوشنامی هزار سال نام سلطان بر صفحه رزوگار مستدام باشد*.

🟣 💢 *نکته*!!!!!!!......

مجموعه خصوصیات مثبتی که با آورده شدن اسم شما در ذهن دیگران شکل می‌گیرد، همچنین باور و تصوری متمایزی که از شما در ذهن آن‌ها ساخته می‌شود، برند شخصی شما را تشکیل می دهد.

وقتی دیگران نام شما را می شنوند درباره شما چگونه فکر می کنند.؟آیا خصوصیات مثبت اخلاقی و تخصصی تان آنقدر پررنگ و برجسته است؛ که شما را از دیگران متمایز کند.؟این موضوع بسیار مهمی است.

تصور کنید در یک مصاحبه استخدامی شرکت کرده اید. یا شرکتی که در آن مشغول به کار هستید در حال تعدیل نیروست و می خواهد تعدادی از کارمندان خود را خراج کنید.

یا رئیس ادره تان بدنبال فرد جدید برای یک منصب مهم است.اینکه درباه شما چگونه فکر می کنند ودر ذهن آنها صاحب چه جایگاهی هستید، سرنوشت شغلی ومالی شما ودرنتیجه کیفیت زندگی تان را مشخص می کند.


✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

06 Jan, 03:20


🌸🌿

❤️ گر حکیمی نیست این ترتیب چیست؟
ور حکیمی هست چون فعلش تهیست؟

اگر در نظام هستی خالق حکیمی وجود ندارد. پس بگو ببینم که این نظم از کجا پیدا شده است؟

و اگر خالق و حکیمی وجود دارد.چگونه ممکن است که فعلش عبث و بیهوده باشد؟

❤️ 🌸 *در حالی که خداوند می فرماید: «آيا می پندارید که شما را بیهوده آفریده ایم*...؟»


✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

05 Jan, 03:24


🌸🌿

📚 کشیش: چرا فکر می‌کنی که ما توی کلیسا در مورد چیزهای بی‌ارزش صحبت می‌کنیم؟

- چون شما خودتون رو به عنوان چوپان گله ما جا زدید. و به گوسفنداتون اجازه می‌دید که در فقر و فلاکت زندگی کنند.

و اگه اونها بخوان تلاش کنن که خودشونو نجات بدن، با گفتن این که: "این رنجیه از طرف خدا" آرومشون می‌کنید. گوسفند به تمام معنا!

🟣 🌿 *آیا ما گوسفندیم که جمع بشیم تا صاحبامون پشم‌های ما رو بزنن*؟

*من اینطور یاد گرفتم که انسان تصویری از خداست، نه یک گوسفند*!

📘: از کتاب دره من چه سرسبز بود 👤:لولین لوید

✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

05 Jan, 02:55


🌸🌿83

📚 موسی به درگاه الهی عرضه داشت ای خداوندِ صاحب گرم، چه خصلتی باعث شد که مرا دوست بداری آن خصلت را بیان فرما تا آنرا در خود رشد دهم.

حضرت حق تعالی به موسی فرمود: تو باید مانند آن کودکی باشی که حتی هنگام خشمگین شدن مادرش به خود مادر پناه می برد.

دلیل اینکه طفل در هر حالتی به دامن مادر پناه می برد این ست که او اصلاً در ذهنش خطور نمی کند که بجز مادرش موجود دیگری وجود داشته باشد. از اینرو هم از دست مادرش غمین می شود و هم شاد.

هرگاه مادر آن کودک کشیده ای به او زند باز به سوی مادر می آید و به دامن او پناه می برد.

کودک بجز مادرش از هیچکس کمک نمی خواهد؛ زیرا مادر برای او ملاک همه خوبی ها و بدی هاست. یعنی همه چیز او مادر است.

ای موسی دل تو نیز در جمیع خیرات و سرور غیر از ما به هیچ جای دیگر توجه نمی کند.

زیرا بجز من هر چه در این عالم است در نظرت سنگ و کلوخی بیش نیست، خواه آن کودک باشد و خواه جوان و یا پیر.

چنانکه هنگام راز و نیاز میگویی: «تنها تو را می پرستیم و به هنگام هجوم بلا از غیر تو از کسی یاری نمی خواهم.

💜 🖍 *یعنی تنها تو را می پرستیم و تنها از تو چشم یاری داریم و بس*.


✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

04 Jan, 04:06


🌸🌿

📚 *احمق_تر_از_احمق:

یکی از ملاقات کنندگان پادشاه با احترام جلو آمد. تعظیم کرد و گفت پادشاه این باد بزن زیبا ناقابل را از بنده حقیر بپذیر.
بادبزنی از آج فیل را که روی آن کنده کاری زیبایی شده بود تقدیم پادشاه کرد و رفت پس از آن که پادشاه از آن هدیه دل زده شد آن را جلوی دلقک در بار انداخت و گفت تا زمانی که احمق‌تر از خودت پیدا نکردی آن را نزد خودت نگه دار.
تمام درباریان از شنیدن این سخن خندیدند.
سال‌ها گذشت و پادشاه به شدت بیمار شد وضع او روز به روز وخیم‌تر می‌شد. دلقک به دیدن پادشاه رفت و پرسید قربان چطورید؟ پادشاه پاسخ داد خیلی بد به زودی باید به سفر دور درازی بروم.
دلقک پرسید قربان شرایط شما برای مسافرت اصلاً مناسب نیست.
پادشاه گفت احمق منظورم سفر آخرت است. به زودی فرشته‌های مرگ به سراغم خواهد آمد و ناگزیرم به این سفر بروم.
دلقک پرسید آیا خودت را آماده این سفر کرده‌ای؟ پادشاه پاسخ داد متاسفانه نه و از این بابت بسیار متاسفم.

سپس اشک در چشم هایش جمع شد دلقک بلافاصله باد بزنی را که پادشاه سال‌ها قبل به او داده بود به او بازگرداند و گفت: این را بگیر چون تو از من احمق‌تری.

🟣 🖍 *با وجودی که می‌دانستی چنین سفری در پیش داری سوره سات آن را تهیه نکردی*.

✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

04 Jan, 03:55


🌸🌿

📚 #زهر_بودن_تکبر

❤️ چونکه شاهی دست یابد بر شهی
بکشدش یا باز دارد در چهی

شاهی بر شاهی دیگر غلبه پیدا کند یا او را می کشد و یا در سیاهچال نگاهش می دارد.

اما اگر همان شاه فردی مجروح و درمانده را در جایی پیدا کند، بر زخمهایش مرحم می گذارد و در حق او نیکی می کند.

{ زیرا آن شاه؛ شاه دیگررا حریف و رقیب خود می داند و از جانب او احساس خطر
می کند. اما آن بیچاره و درمانده را می نوازد زیرا از جانب او تهدید نمی شود و احساس خطر نمی کند}.


❤️ گرنه زهرست آن تکبر، پس چرا
کشت شه را بیگناه و بی خطا؟

اگر تکبر، زهر نیست پس چرا آن شاه را بی جرم و گناه به هلاکت رساند؟.

❤️ زین دو جنبش زهر را شاید شناخت
وین دگر را بی ز خدمت چون نواخت؟

و چگونه این دیگری را بی آنکه خدمتی از او ببیند مورد تفقد خود قرار داد؟

یعنی شاه وقتی شخص درمانده ای را می بیند نوازشش می کند در حالی که آن بینوا شخصاً خدمتی در حق شاه نکرده است.

🟣 🖍 *از این دو حرکت متضاد شاه می توان به زهر بودن تکبر پی برد*.


✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

03 Jan, 04:01


🌸🌿

📚 هربار در یک رابطه شکست می‌خوریم ،
افسرده و خشمگین شده و سخنانی مانند :

" دیگر نمی توانم به کسی اعتماد کنم ! "
" زندگی چقدر پوچ است ! "
" هرگز اجازه نمی‌دهم کسی اینکار را دوباره با من انجام دهد ! "
را بارها از ذهن می‌گذرانیم ..

🟣 🖍 *ولی‌؛ وجه بدتر داستان این است که چون ما ، برای شروع ارتباط‌های جدید، به خودمان فرصت رسیدگی و التیام دردهای درونی‌مان را نمی دهیم*،

این شکست‌ها را دوباره و دوباره تجربه خواهیم کرد.

📘 ازکتاب جدایی معنوی👤 دبی فورد


✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

03 Jan, 03:49


🌸🌿

📚 بعد از جنگ جهانی اول اتریش ویران شده بود و فقر و گرسنگی در آن بیداد می کرد...

دولت آمریکا مقداری پول به اتریش داد تا شهرها و کارخانه هایش را دوباره بسازد و اقتصادش را ترمیم کند...

اما مسئولین اتریش به جای ساخت کارخانه ،

❤️ 📚 📕 *کتابخانه ؛ سالن اپرا ساخت، سالن های تئاتر ساخت و احداث کردند*...

آمریکا علت این کار را از مسئولین اتریش پرسید و آنها پاسخ داد:

📚 💢 *تا فرهنگ و تمدن کشوری ساخته نشود و پیشرفت نکند. کارخانه ها و اقصاد آن کشور ویران می ماند* ...

حالا وین پایتخت اتریش مناسب ترین جا برای زندگی در جهان شناخته شده...

💜 🖍 *بهترین تفریح مردم کتابخوانی است و تعهد به کتاب خواندن شرط اول استخدام. در این کشور است*.

همچنین درآمد اصلی این کشور نیز از گردشگری است...

✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

02 Jan, 02:57


🌸🌿

📚 #خطرناکترین_جمله

💹 🟣 *خطرناک ترین جمله من همینم که هستم* !

گفته می شود خطرناک ترین جمله این است: *«من همینم که هستم.»*

در این جمله کوتاه می توانیم غرور، لجاجت، خودرایی، خودخواهی، درجا زدن و به تدریج راندن آدم ها از اطراف خود را حس کنیم.

اگر من و شما هم به طور غیرمستقیم یا ناخواسته این جمله در ذهن مان نقشی دارد، باید بسیار مراقب باشیم که از دام رکود، سکون و فسیل شدن رهایی یابیم.

👤 🖍 *انسان های بزرگ حتی از کودکان هم درس می گیرند*.

🌺 🟢 *اساتید خبره و باتجربه بیشتر از واژه «نمی دانم» استفاده می کنند*.

*دانشمندان توانمند در بسیاری از موارد می گویند*:

*«در تخصص من نیست»

*و انسان های وارسته بیشتر اوقات سکوت می کنند و می گویند: «نظر شما چیست؟»*


✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

02 Jan, 02:35


🌸🌿

📚 💜 #غرور_و_تکبر

مردم در برابر هر کسی که تعظیم و کرنش کنند.
روح و جان و شخصیت او را لبریز از زهر می کنند.

{ این زهر همانا غرور و تکبراست. که شخصیت آدمی را تباه می سازد}.

زیرا هرگاه تعظیم کننده و گرنش آورنده اش از او رخ بر تابد، آن شخص در خـواهــد یافت که همۀ آن تعظیم ها به مثابۀ زهر بوده و مایه «غرور» او شده است.

🟣 👈 *این تکبر و تنفر را زهری کشنده حساب کن. و به آن دل خوش نکن*


✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

01 Jan, 05:46


🌸🌿

✍️📚 #درخت_جادو* ....

💞 *مراقب آن چه كه به آن مي انديشيد باشيد* ....

مسافری خسته كه از راهي دور مي آمد ، به درختي رسيد و تصميم گرفت كه در سايه آن قدري اسـتراحت كند غافـل از اين كه آن درخت جـادويي بود ، درختي كه مي توانست آن چه كه بر دلش مي گذرد برآورده سازد...!

وقتي مسافر روي زمين سخت نشست با خودش فكر كرد كه چه خوب مي شد اگـر تخت خواب نـرمي در آن جا بود و او مي تـوانست قـدري روي آن بيارامد.....*.فـوراً تختي كه آرزويـش را كرده بود در كنـارش پديـدار شـد* !!!..........
مسافر با خود گفت : چقدر گـرسـنه هستم. كاش غذاي لذيـذي داشتم...
🧮 *ناگهان ميـزي مملو از غذاهاي رنگارنگ و دلپذيـر در برابرش آشـكار شد* ..... .پس مـرد با خوشحالي خورد و نوشيد...

بعـد از سیر شدن ، كمي سـرش گيج رفت و پلـك هايش به خاطـر خستگي و غذايي كه خورده بود سنگين شدند.... خودش را روي آن تخت رهـا كرد و در حالـي كه به اتفـاق هاي شـگفت انگيـز آن روز عجيب فكـر مي كرد با خودش گفت :قدري ميخوابم. ولي اگر يك ببر گرسنه از اين جا بگـذرد چه؟؟؟؟ ....
📕 *و ناگهان ببـري ظاهـر شـد و او را دريد* ...

درخت جادو هر يك از ما در درون خود درختي جادويي داريم كه منتظر سفارش هايي از جانب ماست.
ولي بايد حواسـمان باشد ، چون اين درخت افكار منفي ، ترس ها ، و نگراني ها را نيز تحقق مي بخشد.
📕 🌷 *بنابر اين مراقب آن چه كه به آن مي انديشيد باشيد* ...

نحوه ی بیان، نگرش و لحن کلام شما، آینه ی تمام نمای شخصیت شماست و بر تمام اطرافیان شما اثرگذار است..... کلماتی که به کار می برید می توانند در جهت موفقیت یا شکست شما عمل کنند؛.....
چه در زندگی شغلی و چه در زندگی شخصی. بنابراین هر گاه احساس کردید بدون فکر ممکن است حرفی بر زبان بیاورید، بلافاصله اندکی درنگ کنید و به تبعات آن خوب بیاندیشید. .....

✍️📚 👍*اطمینان داشته باشید همین یک عادت می تواند تفاوت زیادی در زندگی تان به وجود بیاورد* .... .

*از کتاب : دو قدم تا لبخند*



✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در واتساب*

https://chat.whatsapp.com/Fa8tXFZq6Ch3zVlsSeBo1t

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
............

📚 کتاب خلاصه

01 Jan, 05:45


🌸🌿

✍️📚 *چرا عاقلان را نصیحت کنیم*؟
*بیایید از عشق صحبت کنیم*

تمام عبادات ما عادت است
به بی‌عادتی کاش عادت کنیم

چه اشکال دارد پس از هر نماز
دو رکعت گلی را عبادت کنیم؟

به هنگام نیّت برای نماز
به آلاله‌ها قصد قربت کنیم

چه اشکال دارد که در هر قنوت
دمی بشنو از نی حکایت کنیم؟

چه اشکال دارد در آیینه‌ها
جمال خدا را زیارت کنیم؟

مگر موج دریا ز دریا جداست
چرا بر «یکی» حکم «کثرت» کنیم؟

پراکندگی حاصل کثرت است
بیایید تمرین وحدت کنیم

«وجود» تو چون عین «ماهیت» است
چرا باز بحث «اصالت» کنیم؟

اگر عشق خود علت اصلی است
چرا بحث «معلول» و «علت» کنیم؟

بیا جیب احساس و اندیشه را
پر از نقل مهر و محبت کنیم

پر از گلشن راز، از عقل سرخ
پر از کیمیای سعادت کنیم

بیایید تا عینِ عین القضات
میان دل و دین قضاوت کنیم

اگر سنت اوست نوآوری
نگاهی هم از نو به سنت کنیم

مگو کهنه شد رسم عهد الست
بیایید تجدید بیعت کنیم

برادر چه شد رسم اخوانیه؟
بیا یاد عهد اخوت کنیم

بگو قافیه سست یا نادرست
همین بس که ما ساده صحبت کنیم

خدایا دلی آفتابی بده
که از باغ گل‌ها حمایت کنیم

رعایت کن آن عاشقی را که گفت:
«بیا عاشقی را رعایت کنیم»

قیصر امین پور


✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در واتساب*

https://chat.whatsapp.com/Fa8tXFZq6Ch3zVlsSeBo1t

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
............

📚 کتاب خلاصه

30 Dec, 02:02


🌸🌿

📚 #قاب_عکس_روی_دیوار


❤️ 💜 *ذره یی در قلب؛ بهتر از کوهی بر دیوار است*.

ما از وحشت فراموش کردن دیگران است که عکس آنها را به دیوار می کوبیم. یا روی طاقچه می گذاریم؛


🟣🖍 *یک وفاداری کاذب*...

خود ما به عکس هایی که به دیوارهای اتاقمان می کوبیم نگاه نمی کنیم ، یا خیلی به ندرت و تصادفا" نگاه میکنیم.

ما به حضور دائم و به چشم نیامدنی آن ها عادت می کنیم.

عکس ، فقط برای مهمان است."این را یادتان باشد.

❤️ 💜 "که ذره یی در قلب؛ بهتر از کوهی بر دیوار است ".


❤️ *خدایا مرا ببخش که بعضی وقتها با توشبیه کت و شلوار پلوخوری رفتار کرده‌ام*!

💜 *یعنی فقط زمانی سراغت آمده ام که احتیاجت داشته ام* ...



✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

29 Dec, 02:29


🌸🌿

📚 #خط_کشهای

در مورد شناخت آدما سه تا خط‌کش اشتباه داریم. که ما باید این سه تا خط‌کش رو بشکنیم.

🟣 *پول؛ پست؛ تحصیلات*:

می گوئیم خیلی آدم با شخصیت ماشین بی‌ام‌و دارد.
خانواده اصیلی هستند. خونشون تو زعفرانیه است.
خیلی باسواده دو تا دکترا داره نه چهار تا دکترا داره.
معیار اصالت و نجابت و شرافت آدم‌ها شده پول و پست و تحصیلات.

💜 نکته مهم :

معیارهای نادرست سنجش شخصیت افراد. معیارهایی مانند پول، مقام و تحصیلات نباید به عنوان نشانه‌های اصالت، نجابت و شرافت افراد تلقی شوند.

حتی افرادی با تحصیلات عالی و چندین مدرک دکترا ممکن است از نظر انسانی و اخلاقی فاصله زیادی داشته باشند.

به جای این معیارها، باید به ویژگی‌های انسانی مانند نوع‌دوستی، خودخواهی، نزدیکی به خدا و آرامش درونی افراد توجه کرد.

🟣 🖍 *باید به شکستن این سه خط‌کش اشتباه و تغییر نگرش به ارزش‌های انسانی پرداخت*.

✍️📚 #از_ابراهیم_امینی

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

28 Dec, 04:06


🌸🌿

📚 #پند_و_نصصیت_بودا

بودا به دهی سفر کرد، زنی که مجذوب سخنان او شده بود از بودا خواست تا مهمان وی باشد.
بودا پذیرفت و مهیای رفتن به خانه‌ٔ زن شد.

کدخدای دهکده هراسان خود را به بودا رسانید و گفت : این زن، هرزه است به خانه‌ی او نروید!،

بودا به کدخدا گفت : یکی از دستانت را به من بده.
کدخدا تعجب کرد و یکی از دستانش را در دستان بودا گذاشت.
آنگاه بودا گفت : حالا کف بزن!
کدخدا بیشتر تعجب کرد و گفت : هیچکس نمی تواند با یک دست کف بزند ؟!

🟣 🖍 *بودا لبخندی زد و پاسخ داد : هیچ زنی نیز نمی تواند به تنهایی بد و هرزه باشد، مگر این که مردان دهکده نیز هرزه باشند*..


✍️📚 #از_ابراهیم_امینی

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا* https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

27 Dec, 04:25


🌸🌿

📚🔹 *تعریف "سواد" از نگاه یونسکو*


📗🌸 *باسواد، کسی است که بتواند از خوانده‌ها و آموخته‌های خود، تغییری در زندگی خود ایجاد کند* …

...................................................

کتاب خواندن یک آزمونِ مهم است؛

اگر مطالعه ی روزانه‌ات را هیچ‌وقت کنار نگذاشتی...

📕❤️ *آن‌وقت میتوانی مطمئن باشی سایر صفات خوب اخلاقی‌ات هم در شخصیتت تثبیت شده*...

👤 دنیل کیز



✍️📚 #از_ابراهیم_امینی

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا* https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

27 Dec, 04:06


🌸🌿


❤️ در ازل پرتوِ حُسنت ز تجلی دَم زد
عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد

جلوه‌ای کرد رُخَت دید مَلَک عشق نداشت
عینِ آتش شد از این غیرت و بر آدم زد

عقل می‌خواست کز آن شعله چراغ افروزد
برق غیرت بدرخشید و جهان برهم زد

مدعی خواست که آید به تماشاگَهِ راز
دست غیب آمد و بر سینهٔ نامحرم زد

دیگران قرعهٔ قسمت همه بر عیش زدند
دل غمدیدهٔ ما بود که هم بر غم زد

جانِ عِلْوی هوسِ چاهِ زنخدان تو داشت
دست در حلقهٔ آن زلفِ خَم اندر خَم زد

حافظ آن روز طربنامهٔ عشق تو نوشت
که قلم بر سرِ اسبابِ دلِ خُرَّم زد


✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا* https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

27 Dec, 03:54


🌸🌿

📚 #تجلیات_الهی

❤️ دوزخ ست آن خانه کآن بی روزن است
اصل دین ای بنده روزن کردن است

آن خانه دلی که دریچه ای رو به خورشید «تجلّیاتِ الهی» ندارد، حقیقتاً که جهنمی تاریک است.

ای بنده خدا بدان که اصل و اساس خداجوئی هم همین است. که انسان دریچه ای در قلب خود به سوی « تجلیات الهی » باز کند. منظور از (روزن ،کردن،) رفع حجاب خودی و انانیت است

💜 چنانکه حافظ میگوید:

💖 تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز
و گرنه در من و معشوق هیچ حایل نیست.


✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا* https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

26 Dec, 03:13


🌸🌿

📚 #داستان_تجلی_عشق

❤️ عشق و وهم به یاد معشوق تصویری از معشوق در ذهنت پدید می آورد و جذبه آن تصویر ذهنی تو را به سخن وامی دارد. تو در برابر آن تصویر ذهنی نجوای فراوان می کنی چنانکه عاشق با معشوق نجوا می کند.در حالی که در آنجا نه تصویری است و نه پیکری.

💖 فراوان شنیده می شود و نجوا کننده نیز « آری » و « های » های فراوان می گوید. یعنی صورت خیالی معشوق به تو می گوید السْتُ بِمَحْبُوبِک؟ آیا من معشوق تو نیستم؟ و تو جواب می دهی: بلی شَهِدْتُ انَّكَ مَحْبُوبی .بله گواهی می دهم که تو معشوق منی و این سؤال و جواب صدها بار میان عاشق و معشوق رد و بدل می شود.

💚 چنانکه مثلاً مادر داغدیده ای که فرزندش تازه جان سپرده است به کنار قبرش می رود. رازها گوید به جد و اجتهاد می نماید. و با جدیت و گرمی تمام با گور فرزندش نجواها می کند و در آن لحظات گور که جمادی بیش نیست در نظر آن مادر زنده جلوه می کند.

💜 مادر، آن گور جامد را موجودی زنده و قائم می پندارد و برای خس و خاشاک گورچشم و گوش قائل می شود. وقتی آن مادر داغدیده به حال شوریدگی و هیجان می آید در نظر او ذره ذره خاک گور فرزندش گوش و هوش می یابد.آن مادر در آن لحظات واقعاً خاک گور را شنوا می پندارد.

{عشق ستار؛ عشق چه ها می کند و چه سان آدمی را تحت تصرفات خود قرار می دهد. وقتی عشق مجازی این همه تأثیر دارد ببین عشق حقیقی چه ها می کند}.

❤️ مادر داغدیده مدام رخسار اشک آلود خود را بر آن گور تازه می گذارد به طوریکه... که هرگز در دوران حیات فرزند عزیزش این چنین رخسار بر رخسارش ننهاده بود.
اما همینکه چند روز از سوگواری سپری شود آتش عشق و هیجان او فروکش می کند. زیرا عشق بر مردگان پاینده نیست. بلکه لازم است که عشق خود را متوجه آن زنده جانبخش و جان افزاینده کنی.
چنانکه فرمود: { ز آنکه عشقِ مُردگان پاینده نیست = ز آنکه مرده سوي ما آینده نیست}.

💜 زان پس گور فرزند برای او کسالت بار می شود زیرا که از جماد، جماد زاده گردد. یعنی معشوق جامد در آدمی روحیه سکون و ایستایی ایجاد می کند. پس لازم است که از معشوقه ای مجازی در گذری و ابراهیم وار بگویی: إِنِّي لا أُحِبُّ الآفلين.زیرا که عشق سحر و افسون خود را از او ربود و رفت. چنانکه مثلاً هرگاه آتش شتابان از میان رود خاکستر برجای می ماند.

🟣🖍 مولانا فرمود که حتی عشق های صوری و ظاهری نیز به صورت و ظاهر معشوق تعلق نمی گیرد بلکه بر جان و روان او متعلق می شود. براین قاعده می گوید آن سوز و گداز مادر بر جسم و خاک گور فرزندش در واقع مربوط به جان اوست. نه کالبد او چنانکه وقتی روح او می رود جسد به منزله خاکستری بی روح بر جای می ماند. و پس از رفتن آتش روح خاکستر جسم و خاک گور، سوگوار را ملول می سازد.

💚 عشق در مرتبه هجران و فراق برای خود صورت هایی می سازد. یعنی عشق برای کسانی که از حقیقت آن بیگانه و غافل اند بی حجاب و پرده تجلی نمی کند. بلکه در مظاهری ظاهر می شود.

❤️ دورافتادگان از وادی عشق گمان می دارند که آن صورت ها و مظاهر عین ذات عشق است. در حالی که چنین نیست. اما وقتی که صورت های مجازی عشق محو شود. عشق بطور عریان و رو در رو بر انسان عاشق ظاهر می شود.


✍️📚 #از_ابراهیم_امینی

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا* https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

25 Dec, 02:28


🌸🌿

📚 #جهان_بینی_عارفانه

*درویشی گفتن جهان رو چه جوری می بینی*؟

گفت: خدا را شکر رودخونه‌ها از همان جایی می آیند که من می‌خواهم.
باران همان در روزی می‌بارد؛ که من می‌خواستم.
حتی بچه‌ام همان لحظه‌ای مرد که من میخواستم.
گفتند: چطور؟. چنین چیزی ممکن است.

🟣 🖍 *گفت من اراده خودم را در اراده خدا گم کردم.هرچی او می‌خواهد منم؛ من هم می‌خواهم*.

هله هش دار كه در شهر دو سه طرارند
كه به تدبیر كلاه از سر مه بردارند.

دو سه رندند که هُشیارْ دل و سَرمستند
که فَلَک را به یکی عربده در چرخ آرند

سَر دَهانند که تا سَر ندهی سِرّ ندهند
ساقیانند که انگور نمی‌افشارند

یارِ آن صورتِ غیبند که جانْ صورت اوست
همچو چشم خوش او خیره کُش و بیمارند

خَرفروشانه یکی با دگری در جنگند
لیک چون وانگری مُتَّفق و یک کارند

مَردُمی کن برو از خدمتشان مَردُم شو
زان‌که این مَردُمِ دیگرْ همه مَردُم خوارند

مولانا


✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا* https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

25 Dec, 02:14


🌸🌿

📚 *اندوه و شادی دو انفعال درونی است*.

🖍 *که هر کدام در چگونگی برداشت تو از جهان خارج تأثیر می گذارد*.

🟣 🖌 *پس معلوم نیست که تفسیر تو از جهان مبتنی بر واقعیت باشد*.

❤️ ور تو خوش باشی به کام دوستان
این جهان بنمایدت چون گلستان

و اگر تو در کنار دوستان و با دوستی آنان شادمان باشی همین دنیا را که به نظرت تنگ و تاریک می آید به صورت گلستان خواهی دید.
{دوستان حقیقی شادمانی و نشاط تو را طالباند}.



✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا* https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

24 Dec, 04:59


🌸🌿

📚 دختر کوچک به مهمان گفت:ميخواي عروسکهامو ببيني؟

مهمان با مهرباني جواب داد:بله.
دخترک دويد و همه ي عروسکهاشو آورد،بعضي از اونا خيلي بانمک بودن .دربين اونا يک عروسک باربي هم بود.

مهمان از دخترک پرسيد: کدومشونو بيشتر از همه دوست داري؟
و پيش خودش فکر کرد:حتما" باربي.

اما خيلي تعجب کرد وقتي که ديد دخترک به عروسک تکه پاره اي که يک دست هم نداشت اشاره کرد
و گفت: اينو بيشتر از همه دوست دارم.

🟣 🖍 مهمان با کنجکاوي پرسيد: اين که زياد خوشگل نيست!
دخترک جواب داد: آخه اگه منم دوستش نداشته باشم ديگه هيشکي نيست که باهاش بازي کنه
و دوستش داشته باشه ، اونوقت دلش ميشکنه.


✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا* https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

24 Dec, 04:54


🌸🌿

📚 #عقاب_و_کلاغ_خانلری

📚 *برگردان شعر زیبای عقاب و کلاغ از دکتر پرویز خانلری به نثر* .... !!!!! .....

متوسط عمر عقاب 30 سال است و متوسط عمر کلاغ 300 سال.

عقابی در بلندای قله رفیعی لانه داشت.
عقاب به پایان عمرش نزدیک شده بود، اما نمی خواست بمیرد* ... !!!! .... به یاد آورد که پدرش از پدرش که او هم از پدرش شنیده بود. که در پایین قله کلاغی لانه دارد. 4 نسل از خانواده عقابها این کلاغ را دیده بودند. اما کلاغ هنوز به نیمه عمر خود نیز نرسیده بود. !!!!! ...

🖌 *عقاب در دلش به کلاغ حسادت کرد، تصمیم گرفت به نزد کلاغ برود. و راز عمر طولانی وی را جستجو کند*.

بنابراین بال گشود و در آسمان به پرواز درآمد. شکوه و عظمت عقاب بر کسی پوشیده نبود. با پروازش در زمین هیاهویی شد. پرندگان با حسرتی آمیخته با ترس به لای درختان گریختند، خرگوش ها و آهوان سراسیمه به دل جنگل پناه بردند و چوپان در حالی که مسیر حرکت عقاب را می نگریست به سوی گله دوید اما عقاب را اندیشه دیگر در سر بود.

به لانه کلاغ رسید، کلاغ با وحشت و تعجب به وی نگریست. و گفت: چه امری این افتخار را نصیب او کرده بود؟.

🟢 *عقاب داستان را برای کلاغ گفت و از او خواست تا راز عمر طولانیش را برای وی فاش کند*.

کلاغ گفت که این کار را خواهد کرد و به او یاد خواهد داد.آنچه خود انجام داده است تا عمر طولانی به دست آورده.

🟣 ، *پس باید عقاب از این پس با او زندگی کند و دمخور او شود و عقاب پذیرفت*.

اما زندگی کلاغ کاملا متفاوت با زندگی او بود.عقاب که همیشه در اوج آسمان جا داشت و غذایش گوشت تازه و آب چشمه ساران کوهسار بود.!.

🌺 *دید که کلاغ چگونه دزدی می کند، چگونه تحقیر می شود، چگونه از پسمانده غذا می خورد و از آب لجن سیراب میشود*.!.

او در یکروز زندگی با کلاغ همه اینها را تجربه کرد.

❤️ *در همان روز اول عقاب زندگی خود را به یاد آورد و دانست که زندگی و فرمانروایی کوتاه خود در بلندای آسمان را هرگز با زندگی طولانی در نکبت زمین عوض نخواهد کرد، حتی اگر عمرش فقط یکروز باشد* .... !!!!! ...

برگردان شعر زیبای عقاب و کلاغ از دکتر پرویز خانلری


🟣 🖍 *مردم کوته بین به جای این که به دنبال چیزهای فاخر و ارزشمند باشند از روی نا آگاهی و پیروی گَله ای به دنبال چیزهای مبتذل و خرافات و واهی هستند* ... !!! ...


✍️📚 #از_ابراهیم_امینی

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا* https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

23 Dec, 03:13


🌸🌿

📚 #حکایت

خری با رای گیری حاکم جنگل شد
خر حیوانات را مجبورکرد که ساعت ۶صبح بیدار و ۶عصر بخوابند!
دستورداد که هرکدام از چارپایان و پرندگان و سایر حیوان ها فقط حق دارند ۶لقمه غذا بخورند
اگر خواستند پینگ پنگ بازی کنند، هر تیم ۶بازیکن داشته، و زمان بازی نیز ۶دقیقه باشد!
و خر قوانین ششگانه وضع میکرد.
در یک روز دل انگیز , خروس ساعت ۵:۲۰دقیقه صبح بیدار شد و آواز خواند
خر خشمگین شد و در یک سخنرانی جنجالی گفت: قوانین ما از همه قوانین دیگران کاملتر است و خروج از اینها و تخلف از قانونهای ششگانه جرم محسوب و منجر به اشد مجازات میشود، و طی مراسمی خروس را اعدام کرد
همه حیوانها از اعدام خروس ترسیدند و از آن پس با دقت بیشتر قوانین را اجرا میکردند
بعداز گذشت چندین سال خر بیمار شد و درحال مرگ بود
شیر به دیدارش رفت و گفت: من و تعدادی دیگر از حیوان ها می توانستیم قیام کنیم، ولی نخواستیم نظم جنگل به هم بریزد، حال بگو علت ابلاغ قوانین ششگانه چه بود؟ و چرا در این سالها سختگیری کردی؟

🟣 🖍 *خر گفت: حالا من بخاطر خریت یک چیزهایی ابلاغ کردم، شماها چرا این همه سال عین بُـز اطاعت کردید*؟


✍️📚 #از_ابراهیم_امینی

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا* https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

23 Dec, 03:10


🌸🌿

📚 #استبداد_حاکمان


استبداد و فساد حاکمان

در کشورهای جهان سوم


توده‌ها را به سمتی هدایت می کند که بجای آرمان‌خواهی،

بدیهی‌ترین نیازهای زندگی

مانند آب و نان و برق مطالبه مردم از حکومت می شود.!!!!!!.....



✍️📚 #از_ابراهیم_امینی

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا* https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

03 Dec, 03:44


🌸🌿

📚 *نقش پررنگ افکار در حل مشکلات زندگی* .. !!! ...

✍️شخصی ﺳﺮﮐﻼﺱ ﺭﻳﺎﺿﯽ ﺧﻮﺍﺑﺶ ﺑﺮﺩ. وقتی ﺯﻧﮓ ﺭﺍ ﺯﺩﻧﺪ، ﺑﻴﺪﺍﺭ ﺷﺪ و ﺑﺎ ﻋﺠﻠﻪ ﺩﻭ مسئله ﺭﺍ ﮐﻪ ﺭﻭی ﺗﺨﺘﻪ‌ﺳﻴﺎﻩ ﻧﻮﺷﺘﻪ شده ﺑﻮﺩ، ﻳﺎﺩﺩﺍﺷﺖ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺧﻴﺎﻝ ﺍﻳﻨﮑﻪ ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺁن‌ها ﺭﺍ به‌عنوان ﺗﮑﻠﻴﻒ ﻣﻨﺰﻝ ﺩﺍﺩﻩ، ﺑﻪ ﻣﻨﺰﻝ ﺑﺮﺩ ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﻭ ﺁﻥ ﺷﺐ ﺑﺮﺍی ﺣﻞ ﺁن‌ها ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩ.

هیچ‌یک ﺭﺍ ﻧﺘﻮﺍﻧﺴﺖ ﺣﻞ ﮐﻨﺪ ﺍﻣﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺁﻥ ﻫﻔﺘﻪ ﺩﺳﺖ ﺍﺯ ﮐﻮﺷﺶ ﺑﺮﻧﺪﺍﺷﺖ. ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻡ ﻳﮑﯽ ﺭﺍ ﺣﻞ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﮐﻼﺱ ﺁﻭﺭﺩ.

ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺑﻪ‌ﮐﻠﯽ ﻣﺒﻬﻮﺕ ﺷﺪ، ﺯﻳﺮﺍ ﺁن‌ها ﺭﺍ به‌عنوان ﺩﻭ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﺍﺯ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﻏﻴﺮﻗﺎﺑﻞ‌ﺣﻞ ﺭﻳﺎضی نوشته ﺑﻮﺩ.

🟣 🖍 *ﺍﮔﺮ ﺍﻳﻦ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮ ﺍﻳﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺭﺍ می‌دانست، ﺍﺣﺘﻤﺎﻻً ﺁن را ﺣﻞ نمی‌کرد، ﻭلی ﭼﻮﻥ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﺗﻠﻘﻴﻦ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ مسئله ﻏﻴﺮﻗﺎﺑﻞﺣﻞ ﺍﺳﺖ و ﺑﺮﻋﮑﺲ ﻓﮑﺮ می‌کرد ﺑﺎﻳﺪ ﺣﺘﻤﺎً ﺁن ﺭﺍ ﺣﻞ ﮐﻨﺪ، ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻡ ﺭﺍﻫﯽ ﺑﺮﺍی ﺣﻞ مسئله ﻳﺎﻓﺖ*.

🖌👈 *ﺣﻞ ﻧﺸﺪﻥ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﻣﺸﮑﻼﺕ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺍﻓﮑﺎﺭ ﺧﻮﺩماﻥ ﺑﺴﺘﮕﯽ ﺩﺍﺭد*👇.
.

✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا* https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

03 Dec, 03:34


🌸🌿


❤️ هر که را مُشک نصیحت سود نیست
لا جرم با بوی بد خُو کردنی ست

هر کس از بوی خوش مُشکین نصیحت سود نبرد. ناچار با بوی بد سخنان ناحق و گمراه کننده دمساز میگردد.

*کرمی که درون کثافت زاده می شود. هرگز نمی تواند طبع خود را تغییر دهد. و به مشک عنبر و بوی خوش عادت کند*.

✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا* https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

03 Dec, 03:25


🌸🌿
📚 کسی که مرتکب عمل زشتی شود.

و چون این کار زشت برای او سهل بگذرد و خطری پیش نیاید و عقوبتی گریبانگیرش نشود.

. «پس آن را ساده گرفته و در نظرش آسان می آید».

این مطلب به نکته ای روانشناسانه اشارت کرده و آن این است.

🖍 👈 *که انسان هر عمل زشتی را در ابتدا با اضطراب و فشار روحی و وجدانی مرتکب می شود و همینکه چند بار آن کار را انجام داد در نظرش ساده جلوه می کند و پس از آن هیچگونه فشار و اضطرابی احساس نمی کند، بلکه لذت هم می برد*.


✍️📚 #از_ابراهیم_امینی

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا* https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

02 Dec, 03:03


🌸🌿

📚 *ملا به مجلس عروسی دعوت شده بود*

....مجلس عروسی یکی از بزرگان بود و ملا را نیز دعوت کرده بودند. وقتی خواست وارد شود، دید در مقابل او دو در وجود دارد و اعلانی بدین مضمون به آن چسبانده اند؛ از این در عروس و داماد وارد می شوند و از در دیگر دعوت شدگان.

ملا از درب دعوت شدگان وارد شد. در آنجا هم دو در دید و اعلانی دیگر، ازاین در از دعوت شدگانی وارد می شوند که هدیه آورده اند و از در دیگر دعوت شدگانی داخل می شوند که هدیه نیاورده اند. ملا طبعا از در دوم وارد شد.

ناگهان خود را در کوچه دید، همان جایی که وارد شده بود.

این داستان حکایت زندگی خیلی از آدم هاست. کسانی را به زندگی مان دعوت می کنیم اما وقتی متوجه می شویم از آنها چیزی عایدمان نمی شود رابطه را قطع و افراد را به حال خودشان رها می کنیم.

بی طمع نشنیده ام از خاص و عام

من سلامی ای برادر والسلام


نظرتون چیه؟ دوستی های امروز چه قدر مخلصانه و واقعیه؟

چقدر در روز چاکرم ها و مخلصم ها را می شنوید.

چقدر با عطار موافقید که میگه:



یکی پرسید ای گمگشته ایام
که تو چه دوست داری؟ گفت: دشنام

که هر چیزی که مردم می دهندم
به جز دشنام منت می نهندم


✍️📚 #از_ابراهیم_امینی

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا * https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

02 Dec, 03:01


📚📖📕
*ببینیم ملانصرالدین و الاغش امروز برای رابطه‌های ما چه پندی داره*.

ملانصرالدین تصمیم گرفت صرفه‌جویی کنه و اما از کجا از غذای الاغش.
هر روز یک مشت از غذای الاغ کم می‌کرد و می‌دید که بله هیچ تغییری در عملکرد اون الاغ ایجاد نشده و حالش خوبه.
انقدر از غذای اون الاغ کم کرد تا روزی به طویله رفت و دید که الاغ مرده.

*مولاناصرالدین بالای سر الاغ نشست و گفت افسوس که داشتی به این کم خوری عادت می‌کردی که اجل مهلتت نداد*.

خیلی وقتا ما توی رابطه‌هامون آروم آروم شروع می‌کنیم به کم کاری کردن به این امید که اون آدم انقدر ما رو دوست داره که اگر یادی ازش نکنیم.
اگر در زمان درست اون رو همراهی نکنیم. هیچ اتفاقی نمی‌افته.

*هر روز از رابطه‌هامون کم می‌کنیم کم می‌کنیم کم می‌کنیم و می‌رسه به لحظه‌ای که اون رابطه برای همیشه مرده و ما می‌مونیم و یک افسوس که چرا و چگونه این آدم منو ترک کرد*.

چرا دیگه مثل قبل من را دوست نداره.
یادمون باشه آروم آروم مهر و محبت و عشقمونو از رابطه‌ها کم نکنیم چرا که باعث مرگ اون رابطه میشه.

✍️📖 تلخیص و نگارش نو آموز ابراهیم امینی

✍🏻📖 *خلاصه کتاب در ایتا*
https://eitaa.com/ketabbe
📚 📖 *خلاصه کتاب در تلگرام
https://t.me/ketab_khoolase
علمی که تو را از تو نرهاند از جهل کمتر است

📚 کتاب خلاصه

01 Dec, 03:27


🌸🌿

📚 *داستان مُشك*

مشك را گفتند : تو را يك عيب هست . با هر كه بنشيني از بوي خوشت به اودهي.

گفت: زيرا كه ننگرم با كي ام به آن نگرم كه من كي ام.

نظریه اقتدار:خوب بودن خود را منوط به خوب بودن ديگران نكن.

بد بودن خود را به علت بد بودن ديگران توجيه نكن.

ما آيينه نيستيم، انسانيم.

به خاطر آنچه هستيد به ديگران عشق بورزيد نه به خاطر آنچه ديگران هستند.

🌸 *به دنیا آمده ایم تا آنرا تغییر دهیم*

✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا * https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

01 Dec, 03:24


🌸🌿

📚 *این بیت در توصیف عشق الهی است*

عشق تو بر هرچه آن موجود بود
آن ز وصف حق؛ زر اندود بود

تو نسبت به هر موجودی که عشق می‌ورزی بدان که صفتی از صفات خدا آن موجود را آراسته است.

لایه ای از عشق گرانبهای الهی روی آن را پوشانده و جذاب کرده است.

چنانکه وقتی روی مس را بالایه ای از طلا می‌پوشاند. عزیز و گرانبها جلوه می‌کند.


همین که زیبائی هر چیزی از آن جدا شود. کشش طبیعی انسان فرو می‌نشیند و آن را رها می‌کند.


✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا * https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

30 Nov, 03:47


🌸🌿6
📚 *خدا کیست؟. و چیست؟.*

لطفا این متن را خیلی با دقت بخوانید> .

جهان پیرامون ما خلاصه و ترکیبی از این دو هستی است. جهان هستی و جهان نیستی.

یا جهان هستی؛ که تجلی یافته به ظهور رسیده. و یا جهان نیستی.

پتانسیل تجلی هستی در تکاپوی وصال به نیستی و عدم نیستی یا نه معنای پوچی یا نبودن نیست.

به این معنی که ما نمی‌دونیم نیستی چیه؟.

🟣 *نیستی نه معنا داره نه مکان داره نه زمان داره هیچ کدوم از فاکتورهایی که ما در بشر تا الان به فهمش رسیدیم در عدم یا نیستی معنی نمیدهد*.

*قسمت بسیار کوچک و ناچیزی و حقیری از نیستی شده جهان هستی که ما می بینیم*.

🖍 *پس نیستی بیشتر از هر چیز دیگه‌ای هست*.

جهان هستی ناچیز کوچیک ما که از نیستی جدا شده.
مثلا من با ساختن و نوشتن و گفتن این جملات که الان شما دارید می خوانید. بخشی از نیستی را به جهان هستی آوردم. و به تجلی رساندمش. این نوشته تا دیروز وجود نداشت.

جهان هستی ما اندازش؛ مثل موجی است. که اقیانوس می‌زند و روش کف درست می‌شه.

ما یک ملوکل از اون حباب‌ روی یک کف هستیم.

❤️💖 *خدا کیست؟ و چیست*؟

اما خدا چیست؟ این سوالی است که قرن هاست ذهن فیلسوفان و متکلمان را به خود مشغول کرده است. هیچ پاسخ ساده ای برای این سوال وجود ندارد، اما راه های مختلفی برای تفکر در مورد خدا وجود دارد.

برخی معتقدند که خدا یک وجود شخصی است که خارج از جهان وجود دارد. دیگران معتقدند که خدا یک نیرو یا انرژی است که در جهان نفوذ می کند.

باز هم دیگران معتقدند که خدا یک مفهوم انتزاعی (= ابهام زدائی) است. که ما برای توصیف آنچه فراتر از درک ماست استفاده می کنیم.

اینکه خدا چیست ممکن است یک معمای لاینحل باقی بماند، اما می‌توانیم با کاوش در جهان اطرافمان و تفکر در ماهیت وجود خودمان بیشتر در مورد او بیاموزیم.

ما بین 8 میلیارد انسان هستیم که ممکن است 8 میلیارد دیدگاه متفاوت در مورد خدا داشته باشیم. این به این دلیل است.

💖 👈 *که خدا یک مفهوم بسیار شخصی است*.

و هر کس اعتقادات و تجربیات منحصر به فرد خود را راجع به خدا دارد.

جهان پیرامون ما خلاصه ای از دو هستی است: « هستی و نیستی».

هستی چیزی است که وجود دارد، در حالی که نیستی چیزی است که وجود ندارد.

جهان هستی تجلی یافته و به ظهور رسیده است، در حالی که جهان نیستی پتانسیل تجلی هستی در تلاش برای رسیدن به نیستی است.

💹 🦋 *نیستی نه معنا دارد، نه مکان و نه زمان. هیچ یک از عواملی که ما به عنوان انسان تاکنون درک کرده ایم در نیستی معنی ندارد*.

*پس به این معنا، ما نمی دانیم نیستی چیست. نیستی نه معنا دارد و نه مکان و نه زمان. این به معنای پوچی یا نبودن نیست، بلکه به این معنی است که ما نمی دانیم چیست*.

قسمت بسیار کوچک و ناچیزی از نیستی به جهان هستی تبدیل شده است. پس نیستی بیشتر از هر چیز دیگری هست.

جهان هستی ما که از نیستی جدا شده بسیار ناچیز و کوچک است.

پس از نیستی: هستی بوجود آمده!!!!.

📚🌸 🖌 *اینکه خدا چیست؟ وکیست؟ ممکن است یک معمای لاینحل باقی بماند، اما « می‌توانیم» با کاوش در جهان اطرافمان و تفکر در ماهیت وجود خودمان بیشتر در مورد او بیاموزیم*👇.


✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا* https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

30 Nov, 03:20


🌸🌿4
📚 *داستان های آموزنده*

نیوتون معروف می‌خواست از یه کسی انتقام بگیره. نصیحت افلاطون را گوش کرد.
از افلاطون پرسیدن که ما چطور از دشمنان مان انتقام بگیریم؟
گفت کمالاتتان را و خوبی هاتان زا زیاد کنید.

این داستان درسی در مورد اهمیت اخلاق و فضیلت است. افلاطون معتقد بود که بهترین راه برای مقابله با کسانی که با ما بدرفتاری می‌کنند این نیست که انتقام بگیریم و سعی کنیم به آنها مقابله کنیم ، بلکه باید بر بهبود و کمالتان خودمان تمرکز کنیم و ارتقاء بخشیم.

🟣 *به عبارت دیگر، به جای اینکه خودمان را به سطح آنها تنزل دهیم و با آن ها در جنگ و ستیز باشیم و با روش‌های منفی به آنها پاسخ دهیم، باید روی ارتقای خودمان و بالا بردن خوبی ها و کمالاتمان تمرکز کنیم و به بهترین فردی که می‌توانیم باشیم تبدیل شویم*.

*با انجام این کار، نه تنها بر دشمنانمان غلبه خواهیم کرد، بلکه به خودمان نیز سود می‌رسانیم*.

*وقتی کمالات خود را ارتقا می‌دهیم، به فرد بهتری تبدیل می‌شویم و این باعث می‌شود دشمنانمان احساس حقارت کنند*.

*آنها می‌بینند که ما بدون آنها موفق می‌شویم و خوشحال هستیم و این آنها را دیوانه می‌کند*.

به یاد داشته باشید، انتقام هرگز بهترین پاسخ نیست.
بهترین راه برای مقابله با کسانی که به ما ظلم می‌کنند این است که بر بهبود خودمان تمرکز کنیم و به بهترین فردی که می‌توانیم باشیم تبدیل شویم👇 .


✍️📚 #از_ابراهیم_امینی

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا* https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

30 Nov, 03:13


🌸🌿5
❤️ در حقیقت هر عدو داروی توست
کیمیا و نافع و دلجوي توست
در واقع هر دشمن دوای درد توست زیرا از شر او به خدا پناه می بری و آن دشمن برای تو حکم کیمیا را دارد.

چون با پناه جُستن به خدا مس وجودت به طلای کمالات الهی مبدل می شود و دشمن در واقع به تو سود می رساند و در نهایت سبب رضایت تو می شود.

👈 *{«عدو شود سبب خیر گر خدا خواهد» }*.

*این بیان دلالت دارد که دشمنی؛ دشمن موجب می شود که یاد حق افتی*.

💖 که ازو اندر گریزی در خلا
استعانت جویی از لطف خدا
زیرا از شر دشمنان به خلوتگاه فرار می کنی و در آن خلوت از الطاف الهــی یــاری می جویی. خدا می گوید:

*{«مرا در خلوت یاد کنید تا شما را در ملأ اعلی یاد کنم.»}*.

💜 در حقیقت دوستانت دشمنند
که ز حضرت دور و مشغولت کنند
در واقع دوستان تو دشمن هستند زیرا تو را از درگاه الهی دور می کنند و به خودت سرگرم می سازند👇.

✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا* https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

29 Nov, 04:08


🌸🌿

📚 ادوارد هشتم بزرگ‌ترین پادشاهی جهان رو داشت.

اون به هشتادو چند سالگی فکر می‌کرد، هشتاد و چند سالگی وقتیه که هر چیز معنای واقعی خودش رو پیدا می‌کنه.

🟣 *جای چشم زیبا رو نگاه می‌گیره، جای لب‌های غنچه رو لبخند و جای دست های لطیف رو نوازش*.

ادوارد هشتم پادشاهی بریتانیا رو واسه بودن با زنی که نمی تونست ملکه بشه رها کرد.

جای کاخ های لندن رو اتاق اون زن گرفت، جای ثروت اسکاتلند رو لبخندش، جای سفرهای دور و دراز رو قدم زدن باهاش، جای مجلل ترین رستوران ها رو یک فنجان چای همراهش.

📚 🟢 *تا حالا به هشتاد و چند سالگی فکر کردی*👇 ؟


✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا* https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

29 Nov, 03:51


🌸🌿

❤️ منگر از چشم خودت آن خوب را
بین به چشم طالبان؛ مطلوب را
تو نباید محبوب را از چشم خودت نگاه کنی بلکه باید معشوق را از دید عاشقان بنگری.

💖 چشم خود بر بند ز آن خوش چشم، تو
عاریت کن چشم از عُشاق او
چشم خود را از دیدن آن معشوق زیبا فروبند و برای آنکه زیبایی حقیقی او را ببینی برو از عاشقانش چشم قرض کن. و با چشم عاشقان او را بنگر.

💚 بلک ازو کن عاریت چشم و نظر
پس از چشم او به روی او نگر
بلکه لازم است که از آن معشوق حقیقی چشم قرض کنی و با چشمی که از او قرض کرده ای به او نگاه کنی👇.


✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا* https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

28 Nov, 03:08


🌸🌿

📚 *حسادت*

جک لندن در رمان (سپید دندان‏)‏ در یک فصل از کتاب توضیح زیادی در مورد حسادت می دهد.داستان ازین قراراست.

یک روز که جک در جمع دانشجوها سخنرانی داشت، دختر جوانی به نمایندگی از همکلاسهایش پرسید:
‏ {شما در این کتاب حسادت را مانع رشد انسان معرفی کرده اید، می شود منظورتان را بیشتر توضیح دهید؟!‌‏}.

جک لندن از مسوول آزمایشگاه دانشگاه در خواستی کرد و چند دقیقه بعد مسئول آزمایشگاه؛ پنج خرچنگ را داخل یک سطل قرار دادند و روی سن گذاشتند.

دانشجوها می دیدند که هر چند دقیقه یک بار یکی از خرچنگها سعی می کند به سختی از دیواره سطل بالا برود و همین که می خواهد خود را نجات بدهد، چهار خرچنگ دیگر به او حمله می کنند و دست و پایش را می گیرند. و او را به پایین می کشند و این کار مدام تکرار می شود.
.
جک لندن رو کرد به دانشجوها و گفت:‏ اگر بتوانید این قضیه را تفسیر کنید، مفهوم حسادت که مانع رشد انسان است را نیز درک خواهید کرد!‌‏.

✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا * https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

28 Nov, 02:52


🌸🌿

📚 *حسادت*

🧿 *یکی از خصلت زشتی که در درون همه آدمها نهادینه شده است, حسادت است*


❤️ *از خدا عاحزانه بخواه که حسادت را از تو دور کند*.

🌼 * زیرا تو قادر نیستی که از خصلت حسادت رهائی یابی*

از خدا بخواه که چنان مشغولیت روحی و باطنی به توعطا کند؛ که دیگر به چیزی در «عــالم الهی » توجه نکنی. مخصوصا به « حسادت ».

🟣 *یکی از اسباب مهم دفع حسد این است که به توفیق و مدد الهی؛ انسان در درونش خواطری رحمانی و افکاری الهی پدید آید*.

و با آن خواطر و افکار چنان مشغول شود و از آن محظوظ گردد.

به طوری که به ظواهر دنیوی و جاه و جلال ظاهری به دیده تحقیر بنگرد.

و اصلاً بدان میل نکند👇


✍️📚 #از_ابراهیم_امینی

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا * https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

27 Nov, 04:06


🌸🌿
📚 مردی را علت قولنج افتاد.
تمام شب از خدای درخواست که بادی از وی جدا شود.
چون سحر رسید ناامید گشت و دست از زندگی شسته، تشهد می‌کرد، و می‌گفت بار خدایا بهشت نصیبم فرمای!

یکی از حاضران گفت: ای نادان!
از آغاز شب تا این زمان التماس بادی داشتی، پذیرفته نیامد.
چگونه تقاضای بهشتی که وسعت آن به اندازه آسمانها و زمین است از تو مستجاب گردد؟!

عبید زاکانی

✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا * https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

25 Nov, 04:24


🌸🌿

📚 مورخین تاریخ ایران می نویسند:
که «ناصرالدین شاه» در بازدید از «اصفهان» با کالسکه سلطنتی از «میدان کهنه» عبور می‌کرد که چشمش به ذغال‌ فروشی اُفتاد!
مرد ذغال‌ فروش تنها یک شلوار پاره پاره به پا داشت و مشغول جدا کردن ذغال از خاکه ذغال ‌ها بود و به همین علت گرد ذغال آغشته شده با عرق بدن عریان او منظره وحشتناکی را بوجود آورده بود!

ناصرالدین شاه با نگاهی به سر تا پای او گفت:
«جهنم بوده‌ای؟»
ذغال فروش گفت:
«بله قربان!»
شاه پرسید : «چه کسی را در جهنم دیدی؟»
ذغال‌ فروش حاضر جواب پاسخ داد: «تمام افرادی که اینک در رکاب اعلاحضرت هستند همه را در جهنم دیدم!»
شاه بعد از مکث کوتاهی گفت:
«مرا چه! مرا آنجا ندیدی؟»
ذغال‌ فروش پیش خود فکر کرد اگر بگوید شاه را در جهنم دیده ممکن است دستور قتلش صادر شود، اگر هم بگوید که ندیده ام حق مطلب را ادا نکرده است، پس در اقدامی زیرکانه پاسخ داد:

«قبله عالم، حقیقش این است که من تا ته جهنم نرفتم!

✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا * https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

25 Nov, 04:16


🌸🌿

📚 ⭕️ *رژیم شما فقط چیزی که می‌خورید نیست*...

چیزهایی که تماشا می‌کنید،

چیزهایی که گوش می‌دهید،

مطالبی که می‌خوانید،

آدم‌هایی که با آنها معاشرت می‌کنید،

و تمام چیزهایی که ذهن و روح‌تان را در معرضش قرار می‌دهید

شامل رژیم‌تان می‌شود.

❤️ 🌸 *پس از آنچه که به طور حسی، جسمانی و روحانی وارد کالبد و ذهن خود می‌کنید آگاه باشید* ...!!
👇👇

✍️📚 #از_ابراهیم_امینی 👇

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا * https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

25 Nov, 04:06


🌸🌿

📚🌸 *ای عاشق؛ آن جفایی که در راه عشق می بینی؛ آن جفا بر تو نیست*.
*بلکه آن جفا بر اوصاف بدی وارد می شود که در تو وجود دارد*.

*یعنی معشوق حقیقی می خواهد آن صفات ناپسند از وجود تو دور شود*.

برای مثال، مردی که چوب بر فرش می کوبد؛ در واقع نمی خواهد فرش را «کتک» بزند.
بلکه قصد او تمیز کردن فرش از گردو غبار است.
یعنی در واقع دارد گردو غبار را کتک می زند نه فرش را.

مثال دیگر، اگر آن سوارکاری می خواهد رفتار ناهنجار اسب را چاره کند و اسب را بزند.
در واقع اسب را نمی زند بلکه « بدرفتاری اسب » او را می زند.

مثال دیگر، اگر کسی به شخصی بگوید: چرا آن یچه یتیم بینوا را می زنی و چگونه از کیفر الهی نمی ترسی؟

❤️ گفت: او راکی زدم ای جان و دوست؟
من بر آن دیوی زدم کو اندروست

او جواب می دهد ای جانم ای عزیزم من کی آن بچه را زدم؟
من فقط « شیطانی» را می زنم که درون اوست.
یعنی حالت «شیطنت» او را می زنم که از او دور شود.


✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا * https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

23 Nov, 09:36


🌸🌿

📚 *طفل عجول*:

هنوز چند روز از ازدواج نصرالدین نگذشته بود که زنش بچه زایید.
نصرالدین فوراً به بازار رفت و برای بچه کتاب و کاغذ و قلم خرید. و بالای سر طفل گذاشت.

پرسیدند طفل چند روزه چه احتیاجی به کتاب و قلم دارد؟

نصرالدین جواب داد بچه‌ای که راه ۹ ماهه را چند روزه برود.

چند ساعت دیگر احتیاج به مکتب پیدا خواهد کرد.

🟣 نکته:
مفهوم این داستان: کسی غیرمعمول و کمی عجولانه به امور می‌نگرد.


✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا * https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

23 Nov, 09:12


🌸🌿

📚 *از کتاب پاکسازی آگاهی اثر ممتاز دبی فورد* ..

حکایت زنی که به دوست خود می گوید : بیچاره لیلا واقعاً به خاطر اعتقادش رنج می کشد .
آن دوست می‌پرسد لیلا چه اعتقادی داری دارد ؟ .
آن زن می گوید لیلا اعتقاد دارد که می تواند پایش که اندازه آن ۳۹ است . در کفشی به اندازه ۳۶ کند .
آن دوست می گوید چه دردناک چه کمکی از دست ما بر می آید ؟ .
آن زن می گوید هیچ کاری جز دعا از دست ما بر نمی آید فقط باید دعا کنیم . که آن کفش تنگ و ناراحت پاره شود . آن وقت لیلا مجبور می‌شود آن را دور بیندازد .
لیلا هر روز با آن کفش راه می‌رود و از توان خود می کاهد اولنگ لنگان زندگی را در قالبی کوچک تر از نهاد اصلی اش طی می‌کند .

🟣 💕 { این گرایش یکی از بزرگترین چالش های ما آدم هاست . باید دست از تحمل معمولی بودن و کوچک ماندن برداریم ؛ زیرا حقیقت این است که ما توان کارهای بزرگ داریم }

اغلب با ماندن در کارها ؛ روابط دوستی ها و عاداتی که نور ما را کم و روحمان را کوچک می کند ؛ بزرگی حقیقی خودمان را پنهان می نماییم . فشار و اندوه حاصل از تلاش برای ماندن در چارچوب خودی کوچکتر از امکانات جانمان چنان رنج ‌آور است . که بیش تر ما قادر به تحمل آن نیستیم ..


*از کتاب پاکسازی آگاهی اثر ممتاز دبی فورد


✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا * https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

23 Nov, 09:03


🌸🌿

📚🌸 *وجود انسان کامل و عارف و صادق به منزله آینه است*.

که بجز تصویر دیگران چیزی روی آن نیست.

انسان کامل و عارف و صادق, آینه ای پاک و شفاف است که حقیقت احوال هر کسی را بدو نشان می دهد. و چون او حقیقت جهان را شناخته صورت حقیقی هر چیزی را منعکس می کند.

اگر مثلاً به روی آینه لکه ای کثیفی بیندازی در حقیت به روی خود می اندازی.

و اگر در آینه صورت خود را زشتی ببینی. هم او تویی و اگر در آینه، عیسی و مریم را ببینی، باز هم خود تو هستی.

🟣 *عارف صادق که که واقعیت اشیاء و اشخاص را نشان می دهد. اگر او را زشت و ناخوشایند ببینی همو ذات توست. و اگر او را زیبا و خوشایند ببینی باز خود را دیده ای*.


✍️📚 #از_ابراهیم_امینی

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا * https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

22 Nov, 04:26


🌸🌿
📚 *سـکوت و سـکوت*.!.

رفته بودم گاز پیکنیکی را پر کنم. پیرمردی که گازپیکنیکی پر می کرد. یعنی از کپسول‌ها بزرگ با شلنگ رابط گازپیکنیکی را پر می کرد و در آمدش از این راه بود. اهالی محل صداش می زدند "کپسولی" .
او را از قبل می شناختم؛ زن و بچش و عیالش هم گذاشته بودند و رفته بودند و تنها زندگی می کرد. و حالا تو محله کنار کوچه به کارش مشغول بود.
وقتی به دکه او رسیدم؛ دیدم نشسته؛ با پیرمردی دیگری حرف می زد. و من هم پیش آنها نشستم. تا گاز پیکنیکی مرا پر کند. ومستمع صحبت های آنها شدم. خیلی هم با اونا ارتباطی نداشتم ولی شنوده بودم.

رفیقش بهش گفت: که " پاپریم " را دیشب گربه خوردش. منظورش کبوتر پاپری بود.
کپسولی گفت: مگه دیشب نگفتی " کت سوز". منظورش کبوتری که کتفش سبز است. گربه خوردش. رفیقش گفت: چرا.!. کت سوز را پریشب گربه خورد.
کپسولی گفت: فلانی کبوتر بازی خیلی ماجرا داره. خیلی دنگ و فنگ داره. دیگه این کار تو نیست. الان مثلا ۵۸ سالته یه آدم جوان می خواد که بدود دنبال کبوترا.
تو نکردی نکردی الان تو این سن وسال کبوتر بازی می کنی؟.
بعد رفیقش سری جنبوند و گفت:

🟣 *تنهائیه دیگه. تنهائی* .....!!!!!! .....

نه دیگه سوالی پرسیده شد. نه دیگه جوابی داده شد. نه دیگه توضیح لازمه.

🟡 🌼 *سـکوت و سـکوت*.!.


نوسته ابراهیم امینی


✍️📚 #از_ابراهیم_امینی

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا * https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

22 Nov, 04:20


🌸🌿

❤️💖 عشق چون دعوی جفا دیدن گواه
چون گواهت نیست، شد دعوی تباه
عشق مانند ادعاست و تحمّل ناملایمات در راه عشق؛ مانند گواه و شاهد. همانطور که ادعای فاقد گواه و دلیل باطل است. مدعي عاشقی نیز اگر در راه معشوق مرارت نکشد و تحمل ناملایمات نکند عاشق نیست بلکه کاسب و مدعی است.

🟣 چون گواهت خواهد این قاضی مَرَنج
بوسه ده بر مار تا یابی تو گنج
هرگاه قاضی از تو گواه و شاهد بخواهد تو نباید رنجیده خاطر شوی. یعنی وقتی که قاضي عشق و یا معشوق از تو بخواهد که در راه او به رنج و محنت افتی نباید بیتابی کنی.
بلکه باید مار را ببوسی یعنی باید با رنج و خطر مواجه شوی تا به گنج دستی یابی.

{ اضرب المثلی است در فارسی که می گوید گنج و مار و گل و خار و غم و شادی به هماند}.


✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا * https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

22 Nov, 03:56


🌸🌿

📚 *حقیقت گریزی و پنهان کاری ما ایرانیان* .. !!! ...

*آیینه گر نقش تو بنمود راست خود شکن آیینه شکستن خطاست...!!!! ...

در مجموع ما ایرانی ها علاقه چندانی به روبرو شدن با حقایقی که به دلیلی مطابق میل و سلیقه مان نباشد نداریم ...!!! ...
از بیماری صعب العلاجی که خدای ناکرده گریبان خود و عزیزی را از اطرافیان مان را گرفته تا معضلات و مشکلات اجتماعی مان ترجیح می دهیم در بهترین حالت با سکوت و آسانی از کنار آن بگذریم .... !!! ....

📕 🟣 *و به این منظور در حاد ترین شرایط حاکم با گفتن انشاالله .. و به امید خدا ... در اوج بی علاجی هر چی خداوند مقدر کرده باشد صورت مسئله را پاک کنیم* ... !!! ...

.. *غافل از اینکه به استناد ده‌ها توصیه مسلم انجام این گونه امور را خداوند بر عهده خودمان قرار داده* ... !!!! ...

*و قرار نیست اگر کوشش در رفع معضل نکنیم خود به خود حل شود* ... !!! ...


از کتاب جامعه شناسی خودمانی از حسن نراقی


✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا * https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

21 Nov, 02:33


🌸🌿

📚 *داستان نردبان ملانصرالدین*

*نردبان*
ملا نردبانی به دوش گرفته بود گرفته به دیواره باغی گذاشت و وارد باغ شد.
نردبان را هم با خود به داخل باغ برد و مشغول چیدن میوه شد.
باغبان از راه رسید و با ناراحتی به او گفت: مردک اینجا چه می کنی؟.
نصرالدین با تندی به او گفت: مردک خودتی.
مگر نمی بینی نردبان می فروشم.!.
باغبان گفت مگر اینجا جای نردبان فروختن است؟.
نصرالدین جواب داد نردبان مال من است هر جا دلم خواست آن را می فروشم .

🟣 نکته

این داستان معروف نصرالدین و باغبان، یک مثال کلاسیک از طنز و هوش نصرالدین است.

نصرالدین با پاسخ‌های هوشمندانه و کمی طعنه‌آمیز، می‌تواند موقعیت‌های دشوار را به نفع خود تغییر دهد.


✍️📚 #از_ابراهیم_امینی

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا * https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

16 Nov, 03:23


🌸🌿

📚 ملا نصرالدین و کیسه زر

دزدی کیسه زر ملّانصرالدین را ربود‌، وی شکایت نزد قاضی برد؛ تا خواست ماجرا را شرح دهد، داروغه وارد شد و نزد قاضی نشست.
ملّا متعجب شد و هیچ نگفت و از محضر قاضی بیرون آمد؛
روز بعد مردم دیدند که ملّا فریاد می زند که آی مردم کیسه ام ... کیسه ام را یافتم،از او سوال کردند که چطور بدون حکم‌قاضی کیسه را یافتی ؟!
ملّا خنده ای کرد وگفت:
«در شهری که داروغه دزد باشد و قاضی رفیق دزد » بهتر دیدم که شکایت نزد قاضی عادل برم
رفتم منزل و نماز خواندم و ازخدا کمک خواستم.
امروز در بیابان‌دیدم که داروغه از اسب افتاده گردنش شکسته و کیسه زر من به کمر بسته... !
پس کیسه ام را برداشتم.

نکته: «در شهری که داروغه دزد باشد و قاضی رفیق دزد »
در چنین شهری، عدالت و نظم از بین می‌رود و فساد فراگیر می‌شود.
در چنین شهری، عدالت نابود می‌شود و مردم از بی‌عدالتی رنج می‌برند.


✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا * https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

16 Nov, 03:14


🌸🌿

📚 - داستان: مردی که سبیل خود را با دنبه ای چرب می کرد.

مولانا در باب نقد حال مدعیان ژاژخایان (= بیهوده گویان) و بی مایگان که خود را در صف اهل کمال و معرفت جا می‌زنند نقل می کند:

مردی بینوا و ریاکار هر با مداد سبیل خود را با دنبه ای چرب می کند و در ضیافت توانگران می‌رود و مدعی می شود که فلان غذای چرب و سنگین را خورده‌ام و حاجتی به غذاهای شما ندارم.
تا اینکه روزی گربه ای می آید و آن پاره دنبه را می برد. کودک خردسال او آسیمه سر می رود که به پدر لاف زن خود این خبر را برساند.
پدر را در میان آن جمع گرم لاف زدن می یابد و بی هیچ ملاحظه‌ای می‌گوید:
باباجان آن دنبه ای را که هرروز سبیلت را با آن چرب می کردی گربه دزدید و بُرد.
مردک لاف زن خود را می‌بازد و حضار به خنده می‌افتند. بدینسان او رسوا می شود.

بنابراین در این جهان هیچ ادعا و یاوه ای نمی پاید و بالاخره روزی امتحان پیش می‌آید و دعاوی بی اساس برملا می شود.

📕 *بله، این جمله بیانگر این است که هیچ ادعای دروغین و یاوه ای پایدار نیست و در نهایت حقیقت آشکار خواهد شد*.


✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا * https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

16 Nov, 02:52


🌸🌿

📚 3 *چرا ایرانی ها نیازی به مطالعه کردن در خود نمی‌بینند* ؟؟؟ ... !!!! ....

*هفته کتاب و خواب خوانی مبارک*

در این مقاله به بررسی بسیار جالب و جامعی می پردازیم: در مورد مطالعه کتاب در ایران.

هیچ‌ دلیلی به نظر نمی‌رسد که اقناع‌کننده باشد. بر عدم مطالعه ایرانی ها « حتی فضای مجازی» ....

👈📚 *بگذارید از فضای مجازی بگوئیم* :

اگر فضای مجازی علت و عامل اصلی پایین‌رفتن سرانه مطالعه کتاب در ایران می‌شد ... !!!! ...،

*در آن صورت در کشورهای توسعه‌یافته که هم امکان دسترسی به اینترنت بیشتر است و هم سرعت آن به‌مراتب بالاتر از ایران است، بعلاوه پدیده‌ای هم به نام «فیلترینگ» وجود ندارد، مطالعه کتاب باید بیشتر از ایران کاهش می‌یافت* .... !!!!! ....؛


اما می‌دانیم که این‌گونه نشده است... !!! ..

آمار مطالعه کتاب در کشورهای پیشرفته با وجود گسترش فضای مجازی، تغییر محسوسی نکرده است... !!!! ... .

حتی می‌توان استدلال کرد که فضای مجازی با گسترش اطلاعات بیشتر درمورد موجبات و آثار منتشرشده باعث بالارفتن تیراژ کتاب هم شده است.... !!!! ....

در این مقاله به بررسی بسیار جالب و جامعی می پردازیم که:
چرا ایرانی ها در خود نیازی به مطالعه کردن نمی‌بینند. می پردازیم؛ که بدلیل طولانی بودن هر روز قسمتی از آن به طور سریال در هفته کتاب به سمع و نظر شما می رسد ... !!!! ...



✍️📚 #از_ابراهیم_امینی

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا * https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

15 Nov, 03:49


🌸🌿

📚 *پسر ملّانصرالدین دیر‌تر از همیشه از مدرسه به خانه برگشت*.

مّلانصرالدین او را به باد كتك گرفت و در آخر گفت: "بگذار این درسی برایت باشد تا دیگر دیر نیایی!
" روز دیگر پسر پس از بازی در كوچه، با لباس‌های كثیف به خانه آمد. مّلا بازهم او را به باد كتك گرفت و در آخر گفت: "بگذار این درسی باشد تا دیگر با لباس كثیف به خانه نیایی!‌..."
روز بعد پسر با نمرات بد به خانه آمد. پدر او را به باد كتك گرفت و در آخر گفت: "بگذار این درسی باشد تا دیگر نمره بد نگیری!".
روز چهارم، پسر ملّا به خانه رسید و فوراً ملّانصرالدین او را به باد كتك گرفت!
پسر شگفت‌زده گفت: "چه خبره پدر؟! من به موقع آمده‌ام، لباس‌هایم تمیز است و نمرات خوبی هم گرفته‌ام‌".

👈 ***{ ملّا گفت: "بگذار این درسی باشد برایت كه در دنیا عدالت وجود ندارد} ***

✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا * https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

15 Nov, 03:31


🌸🌿

📚 *حق خوشبخت بودن* ....

*در دستور کار انسان شايد يافتن کليد خوشبختي باشد*. ....
در طول تاريخ متفکرين، پيامبران و انسان هاي معمولي بيشماري، به جاي تبيين و پرداختن *به خود زندگي، بيشتر به تعريف خوشبختي، به عنوان خير اعلاء پرداخته اند*...

اپيکوروس، فيلسوف يونان باستان، اعلام کرد که پرستش خدايان وقت تلف کردن است،
و هيچ چيز بعد از مرگ وجود ندارد و *تنها هدف زندگي خوشبختي است*...
اکثر مردم اپيکوروس را رد کردند، اما اين آيين امروزه به يک نگرش مرسوم بدل شده است....

👈 *شکاکيت در باره زندگي بعد از مرگ، بشريت را نه تنها به جست وجو در پي زندگي
جاويد، بلکه به تفحص در مورد خوشبختي زميني کشانده است*.....
*چه کسي مي خواهد در ناکامي ابدي زندگي کند*؟؟...

*وقتی انسان در یک رفاه نسبی باشد تا حدود احساس خوشبختی می کند*

واین رفاه نسبی را تا حدود زیاد دولت ها هستند که بوجود می آورند . بیمه و درمان رایگان و رفاه عمومی و خدمات مجانی و یا ارزان قیمت .. خوراک ارزان و اموزش و پرورش رایگان همگانی .. و رفاه و خدمات به بازنشستگان ...

از کتاب انسان خداگونه از یووال نوح حراری

✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا * https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

15 Nov, 03:18


🌸🌿

📚 *چرا ایرانی ها نیازی به مطالعه کردن خود نمی‌بینند* ؟؟؟ ... !!!! ....

*هفته کتاب و خواب خوانی گرامی باد*

*آیا فضای مجازی باعث است*

واقعیت آن است که ما ایرانیان در پایین‌رفتن سرانه مطالعه، تیراژ و خرید کتاب هستیم ...!!! ... روشن‌تر از آن است که نیازی به آمار و ارقام باشد....!!! ...

👈 *سؤال این است که چرا این‌گونه شده است*؟؟؟ ...

*چرا نه نسل جدید و نه نسل قدیم، دیگر کتاب مطالعه نمی‌کنند*؟؟؟ ...

یک‌سری پاسخ‌ها داده شده؛ ازجمله گفته می‌شود قیمت کتاب بالاست .. !!! ... و بسیاری از مردم به‌ويژه اقشار و لایه‌های جوان‌تر و کم‌درآمدتر جامعه قدرت خرید کتاب ندارند.... !!! ...

پاسخ دیگر آن است که سانسور و ممیزی کتاب، یکی از موانع مطالعه کتاب شده... !!! ...

🌹🌹 *پاسخ سوم ایرانیان به سراغ و سروقت فضای مجازی می‌رود*... !!!! .... .

*گفته می‌شود فضای مجازی به دو صورت از مطالعه کتاب در ایران جلوگیری می‌کند* ... !!!! ....

نخست آنکه تلگرام، وایبر، واتس‌اپ و... باعث شده‌اند .... بالاخص اقشار و لایه‌های جوان‌تر جامعه زمان زیادی را به سرگرم‌بودن با گوشی‌های همراهشان اختصاص دهند، زمانی که دست‌کم بخشی از آن می‌توانست به مطالعه کتاب اختصاص یابد....

شکل دومی که فضای مجازی بر مطالعه کتاب در ایران اثر منفی گذاشته، دستیابی سریع و آسان به دانش، اطلاعات و منابعی است که دانشجویان و محققان برای تحقیقاتشان نیاز دارند....!!! ....

به‌جای رفتن به کتابخانه یا تهیه کتاب، می‌توانیم از طریق کامپیوتر شخصی‌مان به آخرین آمار، اطلاعات و دانش در حوزه موردنظرمان دست پیدا کنیم...!!!! ....

✍️📚 #از_ابراهیم_امینی

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا * https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

14 Nov, 03:40


🌸🌿

📚 *چرا ایرانی ها نیازی به مطالعه کردن درخود نمی‌بینند* ؟؟؟ ... !!!! ....

روز کتاب، کتاب‌خوانی و کتاب‌دار و آغاز هفته کتاب و کتاب‌خوانی در ایران

قسمت اول

اینکه سرانه مطالعه کتاب در ایران پایین است و درست‌تر گفته باشیم «خیلی پایین» است، حرف و حدیث تازه‌ای نیست....

نیازی هم به بررسی و مطالعه میدانی نیست که سرانه مطالعه کتاب در جامعه ما در مقایسه با جوامع مشابه همچون ترکیه، مصر یا حتی پاکستان چقدر پایین‌تر است؛ چه رسد به جوامع توسعه‌یافته همچون ژاپن، نروژ، انگلستان یا آمریکا. همچنین نیازی نیست آماری بگیریم ... !!! ..

که سرانه تیراژ چاپ کتاب در جامعه ما چقدر و باز در جوامع مشابه ما چقدر است... !!! ...
اگر نگاهی به کتاب‌فروشی‌هایمان، چه در تهران و چه در مراکز استان‌های مهم‌مان همچون رشت، تبریز، شیراز، کرمان یا مشهد بیندازیم، خلوتی، کسادی و فروش کم کتاب از در و دیوار آنها هویداست....

یا حتی می‌توانیم یک بررسی ساده انجام دهیم و ببینیم در یک دهه گذشته در تهران، کرمان یا رشت ..

*چند باب مغازه کتاب‌فروشی جدید باز شده و در مقابل، چه تعدادی از کتاب‌فروشی‌های قبلی و قدیمی‌تر بسته شده‌اند* ... !!! ....

یا می‌توان آمار گرفت در مراکز این یا آن شهر بزرگ در یک دهه گذشته چه تعداد کتاب‌فروشی باز شده و در مقابل چه تعداد

*پیتزافروشی، بانک، بوتیک یا بنگاه معاملات املاک باز شده است* ؟؟... !!! ....

*کمی تفکر وتامل* ..


✍️📚 #از_ابراهیم_امینی

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا * https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

14 Nov, 02:41


🌸🌿

📚 *قصه عشق*

در روزگارهای قدیم جزیره ای دور افتاده بود که همه احساسات در آن زندگی میکردند: شادی،غم، دانش،عشق و باقی احساسات.

روزی به همه آنها اعلام شد که جزیره در حال غرق شدن است.بنابراین هر یک شروع به تعمیر قایق هایشان کردند.
اما عشق تصمیم گرفت که تا لحظه آخر در جزیره بماند.زمانیکه دیگر چیزی از جزیره روی آب نمانده بود عشق تصمیم گرفت تا برای نجات خود از دیگران کمک بخواهد.
در همین زمان ثروت با کشتی یا شکوهش در حال گذشتن از آنجا بود کمک خواست.
“ثروت، مرا هم با خود می بری؟”
ثروت جواب داد:
“نه نمی توانم. مفدار زیادی طلا و نقره در این قایق هست.من هیچ جایی برای تو ندارم.”
عشق تصمیم گرفت که از غرور که با قایقی زیبا در حال رد شدن از جزیره بود کمک بخواهد.
“غرور لطفاً به من کمک کن.” نمی توانم عشق. تو خیس شده ای و ممکن است قایق مرا خراب کنی.”
پس عشق از غم که در همان نزدیکی بود درخواست کمک کرد.
“غم لطفاً مرا با خود ببر.”
“آه عشق. آنقدر ناراحتم که دلم می خواهد تنها باشم.”
شادی هم از کنار عشق گذشت اما آنچنان غرق در خوشحالی بود که اصلاً متوجه عشق نشد.
ناگهان صدایی شنید:
” بیا اینجا عشق. من تو را باخود می برم.”
صدای یک بزرگتر بود. عشق آنقدر خوشحال شد که حتی فراموش کرد اسم ناجی خود را بپرسد. هنگامی که به خشکی رسیدند ناجی به راه خود رفت.
عشق که تازه متوجه شده بود که چقدر به ناجی خود مدیون است از دانش که او هم از عشق بزرگتر بود پرسید:
” چه کسی به من کمک کرد؟”
دانش جواب داد: “او زمان بود.”
“زمان؟ اما چرا به من کمک کرد؟”
دانش لبخندی زد و با دانایی جواب داد که:

👈 “چون تنها زمان بزرگی عشق را درک می کند.”

از کتاب انسان خردمند از یووال نوح هراری


✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا * https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

14 Nov, 02:25


🌸🌿


📚 *بهای فکر*

انسان های اولیه توان شکار بزرگ نداشتند و جانوران کوچک را شکار می کردند.
و یا پس مانده شکار حیوانات را استفاده می کردند. و کاهی این پس مانده جز استخوان چیزی نبود و انسان از مغز خود بهره برد برای خوردن مغز استخوان.
این یک برتری بین انسان و حیوان بود که توانست از مغراستخوان تغذیه کند.
شکار را شیر می کردند و سپس کفتارها از آن و لاشخورها بعدش می خوردند و می رفتند جز استخوان چیزی باقی نمی ماند.

👈 *این کلید فهم تاریخ روانشناسی ماست*

خیلی در تاریخ دیر نیست که انسان یاد گرفت دسته جمعی به شکار حیوانات بزرگ برود و ابزار و آلات شکار بسازد.
از آن طرف هر چه تکامل جهان بیشتر شد. دراین تکامل شکارچیان مثل شیرها و بقیه حیوانات که درنده بودند؛ آنها درنده تر شدند و آهو و غزال دونده تر شدند.

اما انسان بر عکس خود را نتوانست سازگار کند این موضع کند.

📚 *میلیون ها سال برتری حیوانات شکار گر به آنها اعتماد به نفس داد. و در مقابل انسان خردمند به خاطر ضعف خود. از توان مغزی و جهش پر شتاب مغز خود بهره برد و به عنوان دیکتاتوری قدرت مند به ایجاد کشور و کشور کشائی کرد و و گسترش منطقه و محیط زیست خود پر داخت و آن را وسیع کرد* ..


✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا * https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

03 Nov, 14:27


🌸🌿

📚 بی طمع نشنیده ام از خاص و عام
مـن سلامی ای بـرادر والسلام


ای برادر من تاکنون از هیچکس سلامی نشنیده ام که خالی از طمع و توقع باشد. والسلام.
{ يادآور ضرب المثلی است معروف که می گوید: سلام روستایی بی طمع نیست}.


جز سلام حق، هین آن را بجو
خانه خانه جا به جا و کو به کو


تنها سلام حق است که بی غرض و طمع است؛ پس بهوش باش و آن را منزل به منزل و جا به جا و محله به محله جستجو کن. خلاصه در هر جایی طالب این مقام شو که مشمول درود و سلام الهی شوی.


✍️ 📖 *تلخیص و نگارش نوآموز ابراهیم امینی*

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا * https://eitaa.com/ketabbe

✍️ 📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

📚 کتاب خلاصه

03 Nov, 12:37


🌸🌿

📚 *داستان امیری غلامی به نام سنقر داشت*.

در زمان های پیشین امیری از بزرگان غلامی به نام سنقر داشت.
در یکی از سحرگاهان امیر قصد رفتن به گرمابه می کند. غلام خود را صدا می‌زند که: ای سنقر بیدار شو و اسباب و لوازم را فراهم کن که می خواهم به گرمابه بروم.
سنقر بیدرنگ طاس و حوله ای تهیه کرد و به راه افتادند. درسر راه خود مسجدی دیدند که بانگ اذان از گلدسته آن به گوش می رسید.
سنقر چون نسبت به نماز و نیایش سخت شیفته و مقدون بود گفت: ای امیر لحظاتی اینجا به ایست تا من به مسجد درایم و نمازی اقامه کنم.
پس از مدتی امام جماعت و نمازگزاران از نماز فارغ شدند و از در مسجد بیرون آمدند. اما امیر هر چه چشم انداخت سنقر را در میان آن جماعت ندید.
باز هم درنگ کرد و ساعتی سپری شد ولی باز از او خبری نشد.
تا اینکه امیر از بیرون مسجد فریا زد آهای سنقر چرا از مسجد بیرون نمی آیی؟ سنقر پاسخ داد: آخر او نمی گذارد من بیرون بیایم!.

📕 *امیر می گوید: در مسجد که کسی نمانده پس چه کسی نمی گذارد که بیرون بیایی؟ می‌گوید.همان کسی که نمی گذارد تو درون مسجد بیایی*!.

چنانکه گفته آمد: حکایت فوق در بیان این نکته است که تقارب جسمانی و مصاحبت صوری نمی‌تواند موجب تفاهم روحی شود.
ای بسا دو تن که در کنار هم می زیند. اما از مرتبه روحی یکدیگر آگاه نشوند.
چنانچه آن امیر نمی‌توانست حالات روحی و مکاشفات درونی او در انجام عبادت حضرت حق در یابد.
بنابراین حجابی نامرئی این دو گروه را از یکدیگر جدا کرده است.
چنانکه مولانا این مطلب را به کرات در مثنوی بیان کرده است.

از مثنوی معنوی مولانا دفتر سوم

✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا * https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

02 Nov, 02:37


🌸🌿

📚 *خود آگاهی چیست* ؟؟؟ ..

احمد خضرویه عارف فهیم .. خود آگاهی را به نحوی شگرف ولی ساده چنین بیان می دارد ..

جمله خلق را دیدم که چون گاو و خر از یک آخور می خورند.

یکی به تمسخر گفت: خواجه تو در آن میان چه می کردی و کجا بودی ؟؟..

گفت من نیز با ایشان بودم اما فرق بر آن بود. که ایشان می خوردند و برهم می جستند ...

📕 *و من می خوردم و می گریستم و سر بر زانو او نهاده بودم و می دانستم* !!!! ...

✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا * https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

02 Nov, 02:24


🌸🌿

📚*حکایت بانک زمان* .

تصور کنید بانکی دارید! که در آن هر روز صبح 846000 هزارتومان به حساب شما واریز می شود و شما فقط تا آخر شب فرصت دارید تا همه پول ها را خرج کنید. چون آخر وقت حساب شما خود به خود خالی می شود.

📕 *در این صورت شما چه خواهید کرد* ... ؟؟؟ ..

البته سعی می‌کنیم تا آخرین ریال را خرج کنید.

هر یک از ما یک چنین حساب بانکی داریم..
حساب بانکی زمان هر روز صبح در بانک زمان شما 846000 ثانیه واریز و تا پایان شب به پایان می رسد.
هیچ برگشتی در کار نیست و هیچ مقداری از این زمان به فردا اضافه نمی شود.

آن چه برای شما در این حساب بانگی واریز شده است. صرف چه کار نیکی می کنید؟

از کتاب لطفا کوسفند نباشید

✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا * https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

02 Nov, 02:10


🌸🌿

📚 مرد نادانى درد چشم سخت گرفت و به جاى پزشک نزد دامپزشک رفت.


دامپزشك همان دارویى را كه براى درد چشم حیوانات تجویز مى كرد به چشم او كشید و او كور شد. او از دست دامپزشک شكایت كرد.

دادگاه دو طرف دعوا را حاضر كرده و به محاكمه كشید. راى نهایى دادگاه این شد كه قاضى به دامپزشك گفت: برو هیچ تاوانى بر گردن تو نیست، اگر این كور نادان (خر) نبود براى درمان چشم خود نزد دامپزشك نمى آمد.

📕 *هدف از این حكایت آن است كه: هر كس ، کار مهمى را به شخص نا آزموده و غیر متخصص واگذارد، علاوه بر اینكه پشیمان خواهد شد، در نزد خردمندان به عنوان كم خرد و سبك سر خوانده خواهد شد*.

ندهد هوشمند روشن راى
به فرومایه كارهاى خطیر
بوریا باف اگر چه بافنده است
نبرندش به كارگاه حریر

سعدی

✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا * https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

01 Nov, 03:38


🌸🌿

📚 یک افسانهء صحرایی، از مردی می گوید:که می خواست به جای دیگری مهاجرت کند.

او شروع کرد به بار کردنِ شترش. فرش هایش، لوازم پخت و پز، صندوق های لباسش را بار کرد و حیوان همه را پذیرفت.

وقتی می خواستند به راه بیفتند، مرد پرِ آبی زیبایی را به یاد آورد که پدرش به او داده بود.
پر را برداشت و بر پشتِ شتر گذاشت؛ اما با این کار، جانور زیر بار تاب نیاورد و جان سپرد.

حتما مرد فکر کرده است شتر من حتی نتوانست وزن یک پر را تحمل کند.
.
📕 *گاهی ما هم در مورد دیگران همین طور فکر میکنیم، نمی فهمیم که شوخی کوچک ما شاید همان قطره ای بوده است که جامی پُر از درد و رنج را لبریز کرده.*


✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا * https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

01 Nov, 03:31


🌸🌿

📚 *امراض جسمانی نوعی ابتلا به درد و رنج است ولی حماقت هم نوعی دیگر از درد و رنج است*.

چرا امراض جسمانی در مان می شود ولی حماقت درمان نمی شود؟.
چون بیماری حماقت ناشی از قهر الهی است. ولی بیماری های دیگر ابتلاست.
ولی بیمار جسمانی به دلیلی مبتلا به بیماری می شود.
درد ورنج حماقت بیشتر برای دیگران است تا خود احمق.
ابتلا درد و رنج جسمانی؛ موجب ترحّم و دلسوزی دیگران می شود، اما حماقت، دردی است که دیگران را آزار می دهد.
زیرا همدمی و مصاحبت با احمق خون های بسیاری ریخته است. یعنی مصاحبت با ،احمق حیات را به ممات تبدیل می کند.
برای مثال هوا تدریجاً آب را می دزدد یعنی آب را بخار می کند و از مقدار آن می کاهد، همینطور آدم احمق کم کم عقل و دین را از شما می زداید.
مثال دیگر: همنشینی و مصاحبت با آدم احمق؛ مانند زمینی شن زار است. که وقتی آب بر آن زمین بریزد فرود می رود. و عقل و دانش انسان را کم می کند.

✍️📚 #از_ابراهیم_امینی

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا * https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

01 Nov, 03:10


🌸🌿

📚 *داستان: گریختن عیسی به کوه از دست احمقان*.

: حضرت عیسی با شتاب به سوی کوهی می گریخت شخصی او را در آن حال دید و به او گفت: با این سرعت کجا فرار می کنی؟ من که پشت سرتو نه شیری می بینم نه دد و نه دشمنی.
حضرت عیسی به او گفت: از دست آدم های احمق فرار می کنم.
آن شخص کنجکاو می پرسد: مگر تو نبودی آن همه کور و عاجز و بیمار را شفا نداده ای؟
و مگر تو نبودی که آن همه معجزه جاری ساختی که چشم همگان مات و متحیر ماند؟.
حال که این همه قدرت داری پس احمق ها را عاقل کن.
آن حضرت گفت: آری من با دم گرم الهی خود حتی به مردگان روح و حیات بخشیدم؛ اما با اینکه بارها و بارها به اندرز آدمهای احمق پرداخته ام مواعظ من هیچ تأثیری نبخشیده است.

📕 *{پس ای طالب تو نیز از احمقان بگزیز}*.


✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا * https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

31 Oct, 04:09


🌸🌿

📚 برای عوض کردن زندگیمان، برای تغییر دادن خودمان هیچگاه دیر نیست.

هر چند سال که داشته باشیم، هر گونه که زندگی کرده باشیم، هر اتفاقی که از سر گذرانده باشیم، باز هم نو شدن ممکن است.

حتی اگر یک روزمان درست مثل روز قبلش باشد، باید افسوس بخوریم.

باید در هر لحظه و در هر نفسی نو شد.

📗 از کتاب ملت عشق ✍🏻 الیف_شافاک


✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا * https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

31 Oct, 04:04


🌸🌿

📚 انسان سعی می کند خصلت زشت و بد خود را پنهان کند.

هیچ انسان عاقلی قصد ندارد؛ و نمی خواهد خصلت های بد خود را آشکار کند.

🌸 *اما انسان ها با کج روی و اعمال ناشایسته و ستمکارانه خود؛ خصلت های زشت و بد خود را آشکار می کنند*.


✍️📚 #از_ابراهیم_امینی

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا * https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

23 Oct, 02:05


🌸🌿

📚 *شما کی بودا می شوید*

در500 سال قبل از میلاد مسیح شاهزاده‌ای در هند زندگی می کرد ..
به نام *سیذارتاکوما* سیذار تا کو تا ما که فرزند شاه *سیذردانا* بود او برای *سیذارتاکوما* سه قصر ساخته بود تا در هر فصل در یکی از آنها زندگی کند و خدمتکارانی را برای او گمارده بود که حداکثر معدل سن آنان ۳۰ سال بود.
*سیذارتاکوما* با یکی از زیباترین دختران سرزمینش ازدواج کرد.آنها فرزندی یافتند نامش را *راهولا* به معنی *زنجیر* نهادند .. *سیذارتاکوما* آدمی بود بیدرد مرفه ؛ حرکت وجودیش همیشه در مسیر افقی زندگی بود *خور و خواب و خشم و شهوت* در حرکت بود....

*ولی همیشه چیزی در وجودش می جوشید و نجوا میکرد؛ سعادت حقیقی و ماندگار چیست*
؟؟؟...

*این زندگی چون زنجیره ای است که مرا اسیر کرده است*. می‌خواهم رها باشم و به دنبال سعادت حقیقی بروم و ببینم سعادت کجاست وچگونه به دست می آید ...

تا اینکه یک روز پنهانی از قصر بیرون آمد دید؛ مردی با عصا راه میرود !! .. پرسید چرا این مرد اینقدر خمیده است؟؟... و با عصا راه می‌رود ؟؟... گفتند او پیر است !. پرسید پیر چیست ؟... برایش شرح دادند !... ( زیرا مستخدمین شاهزاده همه از یک معدل سنی فراتر 30 سال نبودند ) در نتیجه او پیری را نمی فهمید !!..
روز دیگر از قصر بیرون آمد دو نفر دید زیر بغل کسی را گرفته و او را لنگان لنگان راه میبرند !!.. سوال کرد این چیست ؟؟.. جواب دادند این شخص بیمار است !!... پرسید بیماری چیست؟؟... برایش توضیح دادند !!. روز دیگر از قصر بیرون آمد مردی را دید که در صندوقی چوبی گذاشته و او را سوار شانه وبدست می برند !!.. پرسید چگونه است حال این مرد؟؟.. در جواب گفتند او مرده است !!.. پرسید مرگ چیست؟؟.. گفتند مرگ قدرت مطلقی است که همه را به آغوش می گیرد بدون زمان مشخصی !!... پرسید حتی به سن و سال افراد توجه نمی کند ؟؟.. گفتند نه !! ..
*سیذارتاکوما* شاهزاده هندی بر خود لرزید !!! ... و گفت *اگر بیماری و مرگ هر لحظه در کمین است* .... *و پیری آرام آرام از راه می‌رسد* ... *چه حاصل از این زندگی که به خور خواب بگذرد*...

قصر را ترک کرد به زیر درخت سیبی در خلوت تپه ای خرامید .. و برای همیشه زندگی اشرافی خود را بدرود گفت ... و به اعتکاف و تفکر پرداخت ...
دیر زمانی نگذشته بود که به قله رفیع آگاهی و اشراق رسید .. و پیرامونش را شاگردانش فرا گرفتند ... سپس بر چکاد تپه ای سبزِ آگاهی و زیر سایه درخت تفکر ...... *چنین سرود*
جهانی بی پایان از هستی مطلق وجود دارد که ما تجلیات جسمانی گذرای آن هستیم .. و ما در این مرحله و موفقیت دست خوش ؛ فریب و وسوسه درد و رنج بیماری و مرگ هستیم ...
اما با کسب معرفت و کوشش برای درست زیستن و تمرکز جهت به فرمان درآوردن جان وتن می توانیم از تسلط دنیای مادون رها شویم .. ومیراث حقوقی از جهان معنوی برای تولد های بعدی خود بجا گذاریم ...

❤️ *به این بهانه پیروانش شاهزاده *سیذارتاکوما* را .....

{{*بودا نامیدند* به معنای (*از خواب بیدار شده* ) یا ( *به حقیقت دست یافته* ) نامیدند }} ..

*آنگاه بودا در طول تاریخ تندیس آگاهی انسان شد*

*شما کی بودا می شوید*

از کتاب لطفا گوسفند نباشید

✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا * https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

23 Oct, 01:41


🌸🌿

📚 *رهایی از هر تکیه گاهی، تکیه بر خداست*

☆ وقتی از همه چیز و همه کس قطع امید کنی، خدا را با تمام وجود حس خواهی کرد.

اگر تا کنون خداوند را اینگونه احساس نکرده ای، معلوم است که هنوز ذهنت به چیز ها و کس ها وابسته است.

بدان که رهایی از هر تکیه گاهی، تکیه بر خداست. وقتی به چنین کیفیتی دست یابی، تمامی عوالم -چه بخواهند چه نخواهند- پشتیبان تو خواهند بود.

چه بهانه باشد آن را که تو را ندیده باشد....


✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا * https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

23 Oct, 01:27


🌸🌿

📚 کوری عشق ست اين كوري من
حُبّ يُغمى وَ يُصِمٌ است ای حَسَن
آری اگر من دچار کوری باشم؛ آن کوری قطعاً کوري عشق است نه کوري معمولي.ای حسن بدان که عشق؛ موجب کوری و کری عاشق می شود.

*کورم از غیر خدا؛ بینا بدو*
*مقتضاي عشق این باشد بگو*
کوري من به این معنی است که از مشاهده غیر خدا واقعاً کورم و فقط او را می توانم ببینم؛ زیرا مقتضای عشق همین . است. این مطلب را بگو.

تو که بینایی ز کورانم مدار
دایرم بر گرد لطفت ای مدار
پروردگارا، تو که بینایی مرا در شمار کوران به حساب میاور، ای مدار عاشقان و ای مَطافِ نیازمندان؛ من در اطراف کوي لطف و احسان تو میگردم.


✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا * https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

22 Oct, 02:58


🌸🌿

📚 *میل و ملال*

چیزی به نام درمان نداریم ولی التیام داریم. رنج زیستن آنقدر عمیق است. هیچ کسی نمی تواند ادعا کند که من یک داروی دارم که می‌تواند آن را التیام بخشد. اگر کسی چنین اعدائی کرد قطعاً باید به ادعایش شک کرد.

🌸 *انسان مادام در حال خواستن مداوم است. یعنی انسان ماشین تولید « میل » است*.

دلش می خواهد همه چیز را داشته باشد. وقتی به میلش نمی رسد. این نرسیدن رنج تولید "ملال" تولید میکند !! ..

زندگی یک آونگ بین « میل و ملال » که نوسان پیدا میکند ..

رنج بخش جدایی ناپذیر لحظه ‌به ‌لحظه زیستن است ..

*میل و ملال یعنی می رسیم و ازش خسته می شویم و یک میل جدید پیدا می کنیم* ...

آرزوی یک ماشین را داریم؛ ماشین را به دست می آوریم. پس از چندی دیگه این ماشین برامون مهم نیست و یک ماشین جدیدتر می خواهیم ..

📖 *برای کنترل کردن : باید فاصله بین آونگ میل وملال بسیار کم باشد* ....

آرتور شوپنهاور می‌گوید زندگی همچون آونگی میان میل و ملال در نوسان است. از نداشتن چیزها رنج می‌بریم و وقتی هم که به آن‌ها می‌رسیم ملول و خسته می‌شویم.


✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا * https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

22 Oct, 02:41


🌸🌿

📚 *هر آنچه را که آدم نادان در پایان هر کار می بیند. همان را خردمند در آغاز می بیند*.

عاقبت کارها اگرچه از ابتدا پوشیده و مستور است؛ با این حال شخص خردمند، عاقبتِ کارها را از ابتدا می بیند. اما شخص نادان که بر اشتباه و لجاجت اصرار می ورزد در پایان کار می بیند.

تفاوت بین خردمندی و نادانی بیان می‌کند که فرد خردمند با استفاده از تجربه، دانش و تفکر، می‌تواند عواقب و نتایج احتمالی هر کاری را از همان ابتدا پیش‌بینی کند.

در حالی که فرد نادان، بدون توجه به عواقب، وارد عمل می‌شود و تنها در پایان کار متوجه اشتباهات خود و نتایج منفی آن‌ها می‌شود.


✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا * https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

22 Oct, 02:31


🌸🌿

📚 *فرض کنید شیری ناگهان از راه می رسد و شخصی را می گیرد و با خود کشان کشان به درون جنگل می برد*.

ای استادِ خرد ببین آن کسی که؛ اسیر پنجه های مرگبار و دندانهای جانستان شیر مهاجم شده و آن شیر دارد او را کشان کشان با خود به درونِ جنگل می برد.
ای انسان خردمند؛ در چه فکری است؟.

تو نیز اکنون در همان اندیشه.باش { آیا آن شخص در چنین موقعیت هولناک در فکر توسعه اموال و املاک خویش است و یا در اندیشه فلان معامله سودآور؟.
آیا او در این مهلکه در فکر حل غوامض فلسفی و کلامی است و یا کشف قوانین تازه طبیعت؟.

قهراً در هیچیک از این اندیشه ها نیست بلکه فقط به فکر جان خود است.

پس ای انسان حال تو باید همسان حال او باشد؛ یعنی هماره باید خود را مقهور پنجه قضای الهی بدانی.

حال که این مقدمه را دانستی اینک بدان که شیر قضا و قدر نیز ما را به سوی جنگل مرگ و فنا کشان کشان می برد در حالی که نفس ما سرگرم کارها و مشاغل دنیوی است.

مردم دنیا چنان از فقر و تنگدستی می هراسند که تا خرخره زیر آب شور رفته اند.
{مراداز «آب شور» کسب و کار و اموال و ارزاق بیشمار است. و مشاغل دنیوی است.

✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا * https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

21 Oct, 03:47


🌸🌿

📚 در سونامي ژاپن

وقتی گروه نجات، زن جوان را زیر آوار پیدا کرد او مرده بود. اما کمک رسانان زیر نور چراغ قوه، چیز عجیبی دیدند.

زن با حالتی عجیب به زمین افتاده، زانو زده و حالت بدنش زیر فشار آوار کاملا تغییر یافته بود.
ناجیان تلاش می کردند جنازه را بیرون بیاورند که گرمای ظریفی را احساس کردند.چند ثانیه بعد، سرپرست گروه، دیوانه وار فریاد زد:
بیایید، زود بیایید! یک بچه اینجا است. بچه زنده است.

وقتی آوار از روی جنازه مادر کنار رفت دختری از زیر آن بیرون کشیده شد.
مردم وقتی بچه را بغل کردند، یک تلفن همراه از لباسش به زمین افتاد که روی صفحه
شکسته آن این پیام دیده می شد:

*عزیزم، هیچ وقت فراموش نکن که مادر با تمامی وجودش دوستت داشت*.
.
سرم را نه ظلم مي تواند خم کند ، نه مرگ ، نه ترس ،

سرم فقط براي بوسيدن دست هاي تو خم مي شود مادرم

خدایا .............!!! خداوند مهربان همه مادرها را صحیح و سالم نگهدارد

الهی آمین.

✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا * https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

21 Oct, 03:41


🌸🌿

📚 *کارگردان دنیا خداست*!

مهم نیست نقش ما ثروتمند است یا تنگدست. سالم است یا بیمار !

مهم این است که محبوبترین کارگردان عالم نقشی به ما داده ! نباید از سخت بودن نقش گله مند بود، چرا که سخت بودن نقش، نشانه اعتماد کارگردان به شایستگی بازیگر است.

امیدوارم خوش بدرخشید!
غر نزنيد
گله نکنيد
خدا حکمت همه کارها را میداند.

*فقط بگوبيد: ای که مراخوانده ای راه را نشانم بده* ...🙏

خدایاشکرت که هستی وبرام خدایی میکنی
خدایاشکرت که همیشه کنارمی
خدایاشکرت بابت تمام داشته ها ونداشته هام



✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا * https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

21 Oct, 03:33


🌸🌿
📚 *دغدغه ها*

*وقتی دغدغه هر کس و هر چیزی را داشته باشید* ..!! ..


*خیال می کنید این حق شماست که باید همیشه خوشحال و آسوده باشید* .. !! ..

و همه چیز باید دقیقاً همان طور باشد که شما می خواهید.

*اما این بیماری است و شما را خواهد کشت* .. !!! .. .

*در این صورت است که هر مشقتی را بی‌عدالتی خواهید دید .. هر چالشی را شکست .. هر ناخوشایندی را تحقیر و هر مخالفتی را خیانت* .. !!! ..

در جهنم کوچکی به اندازه جمجمه تان محبوس خواهید شد..

*و در آتش حق جانبی و یاوه سرایی خواهید سوخت*.. !! ..

پیوسته در حرکتید . اما بدون رسیدن به هیچ مقصدی ..


✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا * https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

📚 کتاب خلاصه

21 Oct, 03:06


🌸🌿

📚 *سخنان یاوه بر زبان راندن موجب تباه شدن اندیشه ات می شود*.

گوش نیز مانند شن ماسه فهم و ادراک تو را به خود جذب می کند و محو و نابودش می سازد.

{ یعنی همانطور که آب در شن ماسه ها فرو می رود و محو می شود، استماع سخنان یاوه و بی سر و ته نیز فهم و ادراک آدمی را تباه می سازد}.

سخنان بیهوده و بی فایده نه تنها هیچ سودی ندارد، بلکه می‌تواند تمرکز و قدرت تفکر را از بین ببرد و به جای پیشرفت، موجب تباهی اندیشه و افکار شود.


✍️ 📖 *تلخیص و نگارش ابراهیم امینی*

✍🏻 📚 *خلاصه کتاب در ایتا * https://eitaa.com/ketabbe

📚 *خلاصه کتاب در تلگرام* https://t.me/ketab_khoolase

🌸 *علمی که تو را نرهاند از جهل کمتر است*
.........

1,338

subscribers

6,341

photos

136

videos