جُبران خلیل جُبران @kahlil_gibran Channel on Telegram

جُبران خلیل جُبران

@kahlil_gibran


از یادداشت‌های سالیان دیر و دور، از خلالِ کتاب‌های جُبران خلیل جُبران!

ادمین:
@one_crazy_lawyer

Promotional Article for جُبران خلیل جُبران Telegram Channel (Persian)

با خوش آمد گویی به کانال تلگرامی جُبران خلیل جُبران! این کانال به معرفی و به اشتراک گذاری یادداشت‌ها و آثار بزرگنمایی ادبیِ فرهنگیِ شاعر و نویسنده بزرگ لبنانی، جُبران خلیل جُبران می پردازد. اگر به دنبال خواندن اثار زیبا و کم نظیر جبران خلیل جبران هستید، این کانال برای شماست. از شاعری که با نگاهی عمیق به زندگی و عشق، آثاری ارزشمند خلق کرده است. از فرهنگ و هنر، گفتمان انسانی و زیبایی شناسی در آثار او لذت ببرید. همچنین این کانال دارای ادمین با تخصص در حقوق به نام @one_crazy_lawyer است که تلاش می کند تا تجربیات و دیدگاه هایش را نیز با شما به اشتراک بگذارد. بپیوندید به جمع ما و از آثار بی نظیر جُبران خلیل جُبران لذت ببرید!

جُبران خلیل جُبران

08 Oct, 16:38


منتشر شد
مجموعه کامل جبران خلیل جبران جلد ۲ ـ انگلیسی نوشته‌ها ـ ترجمه‌ی جعفر نوخواه ـ قطع رقعی جلد سخت ـ ۴۹۵ صفحه

خلیل جبران در لبنان به دنیا آمد و اگرچه به راهی رفت که خود را با جهان جدید و مسائل متغیّر آن هماهنگ نماید، باری وابستگی‌اش به وجهِ «سوریه» بخشِ اساسی زندگی اوست و چنان به نظر می‌رسد که او حلقه‌ی وسطِ دنیای قدیم و جدید است و این دو دنیا در وجودش به‌درستی ادغام و به‌قدر کافی تعدیل شده‌اند. جبران، علی‌رغم این واقعیت که خود را به‌صورت بنیادی سوری احساس می‌کند و با وجود آنکه با هنرهای متّحدش [که شعر و نقاشی‌ست]، خود را سخنگوی مقتدرِ قوم عرب نشان می‌دهد، فراتر از تمایلات ملّی و قومی‌ست و به جهان تعلّق دارد، و هنر او محصولِ تأمّل عمیق در مسائلی‌ست که جریان و حرکت زندگی را در هر زمان و مکان مشخص کرده است.
شعر او ترکیبی‌ست از تصاویر باستانی که با طنز گزنده‌ی درون‌گرایی نوین عجین شده، و نقاشی‌اش نیز حاصل تخیّلِ سرشارِ بیانِ شرقی و حدّ اعلای آن وسواس و دقت هنری‌ست که غرب در طولِ تاریخ پدید آورده است.
آلیس راقائل

جُبران خلیل جُبران

08 Oct, 16:38


منتشر شد
مجموعه کامل جبران خلیل جبران جلد ۳ ـ زندگی، بررسی آثار، و اعلام ـ ترجمه‌ی جعفر نوخواه ـ قطع رقعی جلد سخت ـ ۲۵۲ صفحه

«باربارا یانگ» اواخر حیات جبران را به یاد می‌آورد که باهم نشسته بودند و جبران پس از مدتی که از کارِ طولانی خسته شده بود، ناگهان و بدون مقدمه به وی گفت: «فرض کن من از تو خواسته‌ام کلماتی را به زبان آوری که آنها را بسیار مهم می‌دانی و یا گمان می‌کنی فراموش کرده‌ای؛ حالا کدام هفت کلمه را ذکر خواهی کرد که به نظرت مهم‌تر و ژرف‌تر هستند تا من آنها را به یاد داشته باشم؟» اندکی فکر کردم و این کلمات را به زبان آوردم: «خدا، زندگی، عشق، زیبایی، زمین»، سپس ماندم و نتوانستم دو کلمه‌ی دیگر را انتخاب کنم تا به عدد مطلوب برسم. پس از او پرسیدم: جبران، به من بگو، [در این صورت] خودت چه کلماتی را به زبان می‌آوردی؟ در جواب گفت: «تو دو کلمه‌ را فراموش کرده‌ای که سایر کلمات در مقابل آنها سست و لال‌اند، اهمّ کلماتی که باید آنها را به یاد داشته باشیم عبارت‌اند از؛ "تو" و "من"... و ما جز این دو، به هیچ کلمه‌ای نیاز نداریم» و افزود:

جُبران خلیل جُبران

08 Oct, 16:38


منتشر شد
مجموعه کامل جبران خلیل جبران جلد ۴ ـ متون خارج از مجموعه‌ی عربی ـ ترجمه‌ی جعفر نوخواه ـ قطع رقعی جلد سخت ـ ۲۱۶ صفحه

به یاد دارم وقتی که بیست‌ساله بودم، یک بار مادرم به من گفت: «اگر وارد دیر می‌شدم هم برای خودم بهتر بود و هم برای مردم.» گفتم: «اگر تو وارد دیر می‌شدی، من به دنیا نمی‌آمدم.» جواب داد: «تو مقدّر بودی پسرم.» گفتم: «امّا خیلی پیش از آن‌که به دنیا بیایم، تو را به‌عنوان مادر انتخاب کرده بودم.» گفت: «اگر نمی‌آمدی، اینک فرشته‌ای در آسمان بودی.» گفتم: «مگر همچنان فرشته نیستم؟» لبخندی زد و گفت: «بال‌هایت کو؟» دست‌هایش را بر روی شانه‌هایم نهادم و گفتم: «اینها.» گفت: «شکسته!»
نُه ماه پس از این گفتگو، مادرم به آن سوی شفق نیلگون شتافت؛ امّا کلمه‌اش (شکسته) در روحم کار خود را کرد و من از این کلمه، داستانِ «بال‌های شکسته» را ساختم و پرداختم...
از نامه‌های جبران به می زیاده

جُبران خلیل جُبران

08 Oct, 16:38


«باید باشیم و باید اخذ کنیم.» سپس درحالی‌که با نفس‌های بریده‌بریده و خیلی آرام حرف می‌زد، گفت: «هفت کلمه‌ی من اینهاست: "تو"، "من"، "اخذ"، "خدا"، "عشق"، "زیبایی"، "زمین".»
ثروت عکاشه

جُبران خلیل جُبران

08 Oct, 16:38


منتشر شد
مجموعه کامل جبران خلیل جبران جلد ۱ ـ عربی‌نوشته‌ها ـ ترجمه‌ی جعفر نوخواه ـ قطع رقعی جلد سخت ـ ۶۸۵ صفحه

اگرچه جبران چون دیگر شاعران و متفکّران و مصلحان، پیش از آنکه کلمه‌ی کامل خود را به زبان آورد درگذشت، این امر مانع از آن نشد تا سخنی را بیان کند که حیات بر زبان و در میانِ لب‌هایش قرار داده بود و عمر وی آن مَدِ کافی را یافت که حرف خود را بزند. او حرفش را عالی زد، بی‌پیرایه گفت و شجاعانه به زبان آورد و باشکوه و رشک‌برانگیز بیان کرد. اگر بپرسی این «کلمه» را در کدام‌یک از آثار جبران می‌شود یافت؛ پاسخ آن است در این کتاب یا آن کتاب و در این قطعه یا آن قطعه نمی‌توان پیدا کرد. اگر درصددِ دانستن آن هستی، باید تمامِ کتاب‌های جبران را از «موسیقی» تا «خانه‌به‌دوش» بخوانی. زیرا حیات و آثار جبران مانند حیات و آثار هر انسانی دارای وحدتِ گسست‌ناپذیر است و حقیقت آن است که ابتدا و انتهای آثار جبران به ‌هم ‌پیوسته است. به‌علاوه میراثی که جبران برای ما باقی گذاشته بسیار غنی‌ست و لازم و شایسته است که از همه‌ی آن بهره‌مند گردیم...
میخائیل نعیمه

جُبران خلیل جُبران

08 Oct, 16:38


چهار جلد در جعبه‌ای نفیس ۱۴۱۰۰۰۰ توان

جُبران خلیل جُبران

21 Nov, 18:30


گفته می‌شود که قبل از ورود به دریا
رودخانه از ترس می‌لرزد

او به جاده‌هایی که سفر کرده است باز می‌نگرد
به قله‌های کوه‌ها
به جاده‌های طویل پرپیج و خمی که از دهات و از جنگل‌ها می‌گذرد

و در مقابل خود
او یک اقیانوس می‌بیند چنان وسیع
که ورود به آن
چیزی بیشتر از ناپدید شدن نیست

اما راه دیگری نیست
رودخانه نمی‌تواند برگردد

هیچ‌کس نمی‌تواند برگردد
برگشت در هستی غیر ممکن است

رودخانه نیاز دارد که خطر را بپذیرد
خطر ورود به اقیانوس
زیرا تنها آن‌وقت است که ترس ناپدید خواهد شد
زیرا آن‌جاست که رودخانه خواهد دانست
این ناپدید شدن در اقیانوس نیست
بلکه اقیانوس شدن است.

منسوب به #جبران‌خلیل‌جبران

@Kahlil_Gibran

جُبران خلیل جُبران

25 Feb, 22:26


تنها غمِ بزرگ و شادی بزرگ می‌تواند حقیقتِ تو را برملا کند.
اگر خواهی که برملا باشی، یا باید برهنه در آفتاب برقصی، یا صلیبِ خود را بر دوش بکشی!

#ماسه‌وکف

@Kahlil_Gibran

جُبران خلیل جُبران

21 Feb, 21:52


بازخوانی غزلی از #ملای_روم
از مجموعه‌ی #دیوان_شمس

موسیقی متن:
قطعه‌ی «با پیر»‌ (تک‌نوازی سه‌تار)، اثر #حسین_علیزاده

@Kahlil_Gibran

جُبران خلیل جُبران

20 Feb, 21:55


چون به جمله‌ی رازهایِ زندگی پی برده باشی، دلتنگِ مرگ می‌شوی، که او جز رازِ دیگری از رازهای زندگی نیست.

#ماسه‌وکف

مکان: سی و سه پل

@Kahlil_Gibran

جُبران خلیل جُبران

20 Feb, 18:47


نکته‌ای در باب ترجمه‌های موجود از آثار جبران خلیل جبران

تجربه‌ی محدودِ کتاب‌خوانی‌ من، به‌خصوص در خوانش آثار ترجمه‌ای و غیرفارسی، متمایلم کرده است به تمرکز بر نام مترجم اثر. چیزی که اسمش را «آلرژیِ مترجم» می‌توان گذاشت. به عبارت بهتر نام مترجم کارکُشته‌ای بر پیشانیِ کتاب، مرا به خرید کتابی مشتاق‌تر خواهد کرد تا نامِ نویسنده‌ای پرآوازه. دلیلم یک‌ نکته‌ی بدیهی است: خوبیِ یک ترجمه، می‌تواند اثری متوسط را در پهنه‌ی جامعه‌ی مخاطب اثر، تا سطحی مقبول بالا ببرد و در مقابل، ترجمه‌ی نازل و بی‌کیفیت، کاری بر سر شاهکار تراز اولی خواهد آورد که به محاقِ فراموشی برود.
و اما اصل و اساس حرف: فارغ از مته‌به‌خشخاش گذاشتن‌های مصطلح برای سنجش خوبی/بدی ترجمه - که کاری تخصصی، و بدون تواضع، خارج از حوصله‌ی دانش من است - به‌طور مشخص نامِ این مترجم‌های آثار خلیل جبران را هیچ‌وقت فراموش نکنید:
- نجف دریابندری: بی‌نیاز از توضیح و معرفی‌ست نجف دریابندری، به‌خصوص برای عشاق ادبیات داستانی. او حتا دستور آشپزی را آنقدر استادانه برایتان توضیح می‌دهد که فکر می‌کنید بیشتر از دستور پخت غذا، دارید در ادبیات غوطه می‌خورید. کتاب «کتاب مستطاب آشپزی‌»اش را نخوانده از دنیا نروید که یک اثر کلاسیک - در معنای واقعی کلاسیک - است بدون تردید.
- حسین الاهی قمشه‌ای: او را هم عموم می‌شناسند. تسلط بر عرفان و بهره‌ی مناسب از دانش زبان انگلیسی، ترجمه‌اش از پیامبر را روان و خوش‌خوان کرده است.
- موسی اسوار: مترجم ایرانی عرب‌زبان و عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی. تسلط به عربی به عنوان زبان مادری و زیست فکری درازمدت در فضای ادبیات فارسی، او را یک کارشناس حاذق ادبیات تطبیقی در زمینه ادبیات فارسی و عرب جلوه می‌دهد.
- فریده مهدوی دامغانی: کل آثار جبران خلیل جبران را در یک مجلد ترجمه و به چاپ رسانده است. کارنامه‌ی ترجمه‌ای و سوابق تحصیلی و علمی‌اش، باعث می‌شود از کنار کارهاش سرسری رد نشویم.
- دیگر مترجمان از قبیل موسی بیدج، سید ناصر طباطبایی، آرش حجازی (ایلیا حریری) و مسیحا برزگر نیز از مترجمان قابل اعتنا و معتبر کارهای خلیل جبران هستند.

@Kahlil_Gibran

جُبران خلیل جُبران

20 Feb, 13:49


من و دوستم مرد کوری را دیدیم که در سایه‌ی معبد تنها نشسته بود. دوستم گفت: «ببین، این مرد داناترین مردِ سرزمینِ ماست.»
آن‌گاه من از دوستم جدا شدم و به سوی آن مرد رفتم و درود گفتم. پس با هم سخن گفتیم.
لحظه‌ای بعد من گفتم «می بخشید که می پرسم؛ ولی شما از کی کور شده‌اید؟»
«من کور به دنیا آمدم.»
گفتم «چه رشته‌ای از دانش را دنبال می‌کنید؟»
گفت «من ستاره‌شناسم.»
آنگاه دستش بر روی سینه‌اش گذاشت و گفت «من همه‌ی این خورشیدها و ماه‌ها و ستاره‌ها را رصد می‌گیرم.»

#دیوانه

@Kahlil_Gibran

جُبران خلیل جُبران

19 Feb, 22:28


چه کور است آن‌که از جیبِ خود به تو چیزی می‌دهد، بدان امید که از دلِ تو چیزی بگیرد.

#ماسه‌وکف

@Kahlil_Gibran

جُبران خلیل جُبران

19 Feb, 19:43


اگر هر آنچه درباره‌ی خیر و شر می‌گویند حقیقت داشته باشد، پس زندگیِ من جنایتِ پیوسته‌ای بیش نیست.

#ماسه‌وکف

@Kahlil_Gibran

جُبران خلیل جُبران

19 Feb, 16:24


اکنون بر آنم که خویشتن را تحقق ببخشم. اما چگونه می‌توانم، بی‌آنکه به سیاره‌ای بدل شوم که بیداردلان بر آن مقیم باشند؟
آیا این، مقصودِ هر انسانی نیست؟

#ماسه‌وکف

@Kahlil_Gibran

جُبران خلیل جُبران

19 Feb, 16:11


جرم، یا نام دیگرِ نیاز است یا جنبه‌ای از بیماری.

#ماسه‌وکف

@Kahlil_Gibran

جُبران خلیل جُبران

19 Feb, 15:28


حسود، نادانسته مرا ستایش می‌کند.

#ماسه‌وکف

@Kahlil_Gibran

جُبران خلیل جُبران

18 Feb, 22:06


دوست ایرانی عرب‌زبانی، برای من پیامی فرستاده بود که چرا از تنوین استفاده نمی‌کنم و به‌جاش، حرف «ن» در انتهای واژگان تنوین‌دار می‌آورم. چون قبل‌تر این سوال، سوال چندتا از اعضای محترم کانال هم بوده است، با تاکید بر این امر که من نه‌تنها با زبان عربی هیچ مشکلی ندارم، که از علاقمندان ادبیات عرب هم هستم (به‌خصوص شعر شاعران شهیر معاصر عرب که از اتفاق، پیشروترین‌ها در این زمینه‌اند)، لازم دیدم شرحی جهت روشن‌سازی این موضوع بیان کنم. این وسط تکلیف معضل تنوین گذاشتن بر سر واژگان فارسی آنقدر روشن است که بی‌نیاز از شرح بوده و اشاره‌ای به آن نخواهم کرد. امید که دوستان ویراستار و ادبیات‌خوانده، جسارت منی که از هر دو تخصص و هنر عاری هستم را بخشوده و لطفشان را بر من ببخشایند:

۱- این سه اصل را مفروض می‌گیریم:
الف) هرچند نوع بشر، یکی‌ست و مرزها، جعل ناگزیر ما برای جداسازی بود ولی به هر حال باید پذیرفت که زبان هر ملتی،‌ که پرورده‌ی قرون و عصرهاست و از دل تاریخ سر بلند کرده است، سند هویت آن ملت بوده و روشن است که اگر زبانی را از ملتی بگیرند، هویت او را حذف کرده‌اند.
ب) نه‌تنها پس از ورود اسلام به ایران، خط فارسی را از خط عربی برگرفتند که زبان فارسی پر از واژگان عربی شده و این واژگان آن‌چنان در ناخودآگاه جمعی ما حک و با کلام هرروزه‌مان عجین است که راه‌حل، نه به سبک پان‌آریایی‌ها، عربی‌زدایی، که در مقابل و تا جای ممکن، جایگزینی یا بومی‌سازی واژگان عربی‌ست.
ج) به نظر می‌رسد در خواندن هر زبانی و برای راحتی زبان‌آموز، قاعده‌ی کلی این است که صورت نوشتاری و گفتاری واژگان همانند باشند یا بیشترین همانندی را داشته باشند.
۲- می‌گویند صادق هدایت مبدع آوردن نون (ن) به جای تنوین بود. هرچند ارادت بسیاری به جناب هدایت دارم، ولی تقلید ناخواسته‌ی من از او نه به صرف ارادت به سلوک و اندیشه‌ی هدایت که با هدف فارسی‌کردن واژگان عربی و حفظ جایگاه زبانی‌ست. گرچه اگر بتوانیم به‌جای واژه‌های تنوین‌دار، از برابرنهاد رایج فارسی آن‌ها استفاده کنیم که چه نیکوتر و بهتر! برای نمونه (که خود، به‌جای «مثلن» استفاده می‌شود)، به‌جای «اتفاقن» بنویسیم «از اتفاق» و مشابه این رفتار زبانی.
۳- مدافع ولنگاری در نگارش واژگان نیستم ولی تغییرات گاه‌به‌گاه زبانی که از اتفاق، مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی هم هست (سوای از ایراداتی که به فرهنگستان و ناکامی‌هاش در زمینه‌ی اهداف سازمانی‌اش می‌توان داشت) به‌طور ضمنی در تایید این موضوع است که آیین و شیوه نگارش، قابل بازنگری و نرمش بوده و قطعی و وحی مُنزَل نیست. البته و صدالبته، که خطای فاحش نوشتن «ه» به جای «کسره اضافه» و برعکس، نوشتن «کسره» به جای «ه» از این اصل جداست. همه‌گیری این قضیه به‌خصوص در فضای مجازی این سال‌ها، دلیلی جز بی‌سوادی به‌کاربرندگان نداشته است. از باب تکمیل حرف و به عنوان بیان استثنا بر استثنا، باید بگویم که نوشتن «ه» در معنای «هست»، در مواردی که نویسنده متوسل به شکسته/محاوره نویسی‌ست، ایرادی ندارد و حتا از قواعد است.


@Kahlil_Gibran

جُبران خلیل جُبران

18 Feb, 18:07


مردی به دیگری گفت: مدت‌ها پیش، در بالاترین مدّ دریا، با نوک عصایم خطی روی ماسه‌ها نوشتم؛ مردم هنوز می‌ایستند تا آن را بخوانند و مراقب‌اند که مبادا پاکش کنند.
و مرد دوم گفت: من هم خطی روی ماسه‌ها نوشتم، اما در آن وقت که مدٌ دریا کاملن پایین بود و امواج دریای پهناور آن را پاک کردند. بگو تو چه نوشته بودی؟
و مرد اول پاسخ داد و گفت: این را نوشتم «من همانم که هست.» تو چه نوشتی؟
و مرد دوم پاسخ داد: نوشتم «من چیزی جز قطره‌ای از این اقیانوس عظیم نیستم.»

#سرگردان

@Kahlil_Gibran

جُبران خلیل جُبران

28 Jan, 11:08


بازخوانی فصل «هفت خویشتن»
از کتاب #دیوانه

موسیقی متن:
موومان ۳، آلبوم آل‌گرکو، اثر #ونگلیس

@Kahlil_Gibran