کهکشان🪐داستان @kahkashan_dastan Channel on Telegram

کهکشان🪐داستان

@kahkashan_dastan


عمر که بی‌عشق رفت هیچ حسابش مگیر!
~مولانا ☁️

¹⁷.Aug.²0²³ Create 📅

کهکشان🪐داستان (Persian)

Welcome to the Telegram channel 'کهکشان🪐داستان'! This channel, with the username 'kahkashan_dastan,' is a collection of handwritten writings by the lady of the galaxy. The channel features stories, texts, and heartfelt notes beautifully crafted by the author. Inspired by the quote 'When one goes without love, do not count his/her life,' by Rumi, the content on this channel is filled with emotions and creativity. The author expresses their thoughts and feelings through writing, creating a space for readers to delve into a world of imagination and inspiration. If you are a fan of storytelling, poetry, and heartfelt expressions, this channel is the perfect place for you. Join 'کهکشان🪐داستان' today and immerse yourself in the magical world of words and emotions.

کهکشان🪐داستان

24 Nov, 18:45


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ

برای عضویت در کانال های زیر لطفا روی اسم شان کلیک نمائید.
برای شرکت در این لیست منظم و دوست داشتنی 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻

@Nikravesh2024

کهکشان🪐داستان

24 Nov, 17:40


فایل عالی و پر جذب برای ثبت کانال های تان به آیدی زیر پیام بگذارید 👇👇

@TAB_FILE_1

کهکشان🪐داستان

24 Nov, 17:22


بعضی آدم ها در زنده‌گی می‌آیند که خلوص نیت دارند گاهی اوقات باعث رنج آنها می‌شویم پس انسان های نایاب را دریاب یک چیزی بهتر از طلا استند پس آگاه باش که از دست نروند
۱۴۰۱/۲/۱
✍🏻 #فرزام‌_سروری

🕊 #شما_فرستادید

|
@kahkashan_dastan

کهکشان🪐داستان

24 Nov, 14:16


ܟٜߺߊ‌‌ࡅ࣪ߺߊ‌‌ࡍ߭ ܝּܩߊ‌‌ ࡅߺ݆ߺܘ ࡄܝ‌ ܟٜߺߊ‌‌ࡅ࣪ߺߊ‌‌ࡍ߭ ܥ‌‌ܨ
ܟ݆ߺܘ ܝּܘ ࡅ࡙ߺܨ ࡅߺ݆ߺܝ‌ࡅ࡙ߺږܥ‌‌ܩܢ‌‌ ܥ‌‌ܘ ܭ❟ࡄ❟ ܩࡋߺࡅ࣪ߺܭߺࡉ ࡅߺ߲ܘ ࡄ֒ࡅ࡙ߺࡅ࣪ߺܘ


* آهنگی چندی پیش ، امشب شنیدم و واقعا قشنگ است🫠

کهکشان🪐داستان

24 Nov, 14:00


و چون زنان چشم های زیبایی دارند
هیچکس اندوهشان را باور نمیکند🖤🥀

@kahkashan_dastan

کهکشان🪐داستان

24 Nov, 13:52


‏هیچکس نمی‌تواند
معنای زندگی را برای دیگری بیابد،
هرکس باید معنای زندگیِ خود را
خود پیدا کند
و مسئولیت آنرا نیز
پذیرا باشد.
اگر موفق شود،
با وجود همه‌ی تحقیرها
به زندگی خویش ادامه می‌دهد.
کسی که چرایی
برای زندگی کردن بیابد
با هر چگونه‌ای خواهد ساخت.


📚
#انسان_در_جستجوی_معنا
✍🏻
#ویکتور_فرانکل

@kahkashan_dastan🦋

کهکشان🪐داستان

24 Nov, 11:26


https://t.me/marziya2768

از کانالِ {ماهِ من} حمایت کنید؛ عزیزان!😇

کهکشان🪐داستان

24 Nov, 09:45


یار زنده و صحبت باقی..!🫢🫠

کهکشان🪐داستان

24 Nov, 09:39


ای یوسف کُم گشته بازا ؛
که این شهر بدون تو مصر نخواهد شد !

پشتون _ زمانی

@kahkashan_dastan

کهکشان🪐داستان

24 Nov, 09:32


و هر کلمه‌ای که بیان میکرد همسان برخورد قطرات باران روی خاک بود .

سَبک ، آرامش بخش و تاثیر گذار !


آبنبات

🕊 #شما_فرستادید

| @kahkashan_dastan

کهکشان🪐داستان

24 Nov, 07:00


هیچ میزانی از اضطراب، تغییری در آنچه قرار است رخ بدهد،
ایجاد نمی کند!

🖋آلن واتس

@kahkashan_dastan🦋

کهکشان🪐داستان

24 Nov, 02:42


هر روز در پی یاد گرفتن یک کلمه‌ی جدیدم، در پی یک درس از آدم‌ها، در پی یک تجربه از اشتباهاتم، در پی دانستن یک حکمت جدید از اراده‌های خالقم، در پی رفتن بسوی اهدافم، در پی تاختن به مشکلات، در پی خودخواه و تکاوَر بودنم!
مدت‌هاست یاد گرفته‌ام افتادنم، دلیلی برای زمین‌گیر شدنم نباشد، یک شکستم دلیلی برای از دست دادن هزاران موفقیتم نباشد، یک طوفانِ ناامیدی دلیلی برای منهدم کردن هزاران دلیل امیدوار بودنم نباشد، یک تازیانه خوردن از نامهربانی‌ها دلیلی برای بد بودنم نباشد، یک قضاوت اطرافیانم دلیلی برای عقب کشیدن از اهدافم نباشد، یک نتوانستم دلیلی برای چشم‌پوشی از توانای‌هایم نباشد، یک آسمان‌ابریِ زندگی‌ام دلیلی بر نتابیدن دوباره‌ی‌خورشید نباشد، یک نارفیقیِ رفیقم دلیلی بر فراموش کردن رسم‌رفاقت نباشد، و یک حس بدم به انسان‌ها دلیلی بر تنفرم از آن‌ها نباشد.
آری، من یاد گرفته که هر روز بیاموزم، هر روز تلاش کنم، هر روز دلیلی برای زندگی داشته باشم، دلیلی برای شاد بودنم، دلیلی برای بی‌باک بودنم، دلیلی برای سرکش بودنم و طغیان‌گر بودنم برای رسیدن به اهدافم، دلیلی برای تکاوَر و جَنگنده بودنم، دلیلی برای ادامه دادن به راهم و عقب نکشیدن و دلیلی برای زیستن میان آدم‌ها در لابه‌لای صفحه‌ی روزگار در کتابی به‌اسم دنیا.
آری آموخته‌ام گاهی بی‌دلیل هزاران دلیل برای زندگی داشته باشم....
#حور_جهنمی

🕊 #شما_فرستادید

|
@kahkashan_dastan

کهکشان🪐داستان

23 Nov, 17:21


چه قشنگ...🍃💚

کهکشان🪐داستان

23 Nov, 17:21


ما بالِ خویش را به چه قیمت فروختیم؟
از ما بگیر وسوسه‌ی آب و دانه را...

لطف تو بود شامل حالم، وگرنه من
لایق نبودم این غزلِ صائبانه را !

کهکشان🪐داستان

23 Nov, 16:59


سلام، سلام!
حرف بزنیم؟
وقتی غم‌گین هستید چی‌کار می‌کنید که آرام شوید!؟
👇🏻

کهکشان🪐داستان

23 Nov, 15:54


.
#_غزل

هم زبانی نیست، گو! قفلِ شکیبایی شکست
آرزویِ شعر‌ها هم بهرِ رسوایی شکست

خلوتی، شعری، سکوتی، سکر دنیایی پهشت
بادِ عاشق بود تنهایی... که تنهایی شکست

در حریری‌ جامه‌ها هر رنگ را تقدیر بود
آن‌چه آمد خصلتِ تقدیرِ دنیایی شکست

عالمِ بهری تماشا بود؛ در خواب و خیال
آن خیالی خواب را حالا که بینایی شکست

با شعاری... لحظه‌ها را یک به یک زنجیر بست
لحظه‌هایی خام را اینجا توانایی شکست؟

|✍🏻#_حوا_انورے

@hawa_texts93

کهکشان🪐داستان

23 Nov, 14:49


سرگذشت لیا
پایان داستان
نویسنده جسمین
_ چون از،رفتار مهراب هم معلوم بود کدام کاسه ای زیر نیم کاسه است حتی شک من به ان سونیا هم امد که او را هم مادر مهراب فرستاده باشد تا من ان مسج ها را دیده مهراب را ترک کنم ،هرچی شد ولی خیلی بد شد حق من که این همه رنج نبود ،هر روز،انستاگرامش را چیک میکردم هیچ اثری از،ازدواجش را نمیگذاشت همیشه مرا میگفت که اگر من عروسی کنم فقط با تو خواهم کرد و انقدر عکس ویدیو بگذارم تا همه بداند من صاحب دارم از،خود ان همه قسم ها وعده هایش که یادم میامد قلبم آتش میگرفت لاقل برایم میگفت مجبوریتش را من درک میکردمش اما اینگونه خیلی درد میکشم وقتی میبینم چقدر من پای محبتش ایستادم اما او نه یک سال به همین منوال گذشت خیلی سوالات بی جوابی در ذهنم بود ولی کسی نبود که سوالاتم را جواب بدهد و من شده بودم روح تمام عیار هیچ چیز نه خوشحالم میکند نه ناراحت زنده گی برایم بی معنا شده قلب من بدرقم ضربه خورد من که میگفتم مردم تمام دنیا اگر به حقم بدی کند مهراب نمیکند اما برعکس مهراب بدترین ضربه را به من وارد کرد که با آن ضربه تمام روح و روانم آسیب دید پیشنهاد ازدواج زیادی دریافت میکنم اما قبول نمیکنم یکسو فشار فامیل بالایم بسیار شده که چرا من قبول نمیکنم یک سوهم درد که در قلبم اس مرا نمیگذاره بالای کسی باورکنم از تمام مرد ها بشدت بدم امده هر قدر قلبم را خوش میکنم که باید یکی را قبول کنم نمیتوانم ....چون من شش سال اعتماد کدم ولی،اعتمادم از،بین رفت و قلبم شکست اگر داستان مرا چه دختر چه پسری میخواند برای تان فقط،یک گپ را میخواهم بگویم لطفان با قلب هیچ کسی بازی نکنید ولو آن پست ترین شخص روی زمین هم باشد بعضی از،قلب ها میتواند محل تجله خدا باشد 💔
(پایان داستان)لیا هر کسی داستان مرا بخوانش گرفته ازش خواهش میکنم به حق من قلب،شکسته دعا کند تا باشد اندک آرام شوم و یک تشکری خاص از،بانوی خوش قلب که همیشه کنارم بوده و فامیل دوم برایم شده از،جسمین جان بسیار،تشکر میکنم که داستان زنده گی مرا از انچه که فکر میکردم هم زیبا نوشته قدر نقطه،نقطه که نوشتی را من میدانم و سپاس،گذارم
تشکر از،تمام هموطنانم خواهر ها و برادر هایم که داستان مرا به خوانش،گرفتن خواهر رنجیده ای شما لیا ....

نوت؛نظریات خود را.در کمنت بنوسید ❤️

@kahkashan_dastan

کهکشان🪐داستان

23 Nov, 14:49


سرگذشت لیا
قسمت هفتاد و چهار
نویسنده جسمین
_ من شناختم اش،بعد چند لحظه با تعجب نوشت مهراب را میگی .من هم گفتم بلی همان مهراب که به چشم همه خاک زده بعد گفت باورم نمیشود منم تمام قصه را کردم رفیقش،خیلی تاسف خورد و مرا دلداری داد برایم گفت تا متوجه خود باشم بعد گفت اصلان باورم نمیشود که مهراب قلب دختر معصوم مثلی،ترا که هنوزم فراموشش نکردی را شکستانده باشد در جواب نوشتم حالا که شکستانده چی باید کرد از،شما سوال دارم عروسی کرده؟چند لحظه خاموش بود بعد گفت بلی عروسی کرده و خانمش،در،امریکا است چند وقت میشه که خودش هم رفته گفتم خبر دارم رفته بعد چند پیام که مهراب با من کرده بود را به رفیقش ارسال کردم خیلی تعجب کرد بعد گفت من واقعین متاسف استم بخاطر شما و من خودم بودم که مهراب در عروسی خودش خوش نبود و یک گپ دیگه را باید بگویم مهراب خیلی بچه خوب است در حق شما اگر بدی کرده او جدا گپ است اما او یک پسر خوبی،است من شاهد بودم که یک روز،امد خیلی نگران بود سوال کردم چی شده بعد گفت که پدرم بیدون پرسان کردن من یک دختر را برایم خواستگاری کرده و فامیل دختر قبل از،خواستگاری پدر مهراب خود شان دختر خود را پیشنهاد داده بعد پدر مهراب بله را گفته مهراب همان روز با فامیل خود جنگ کرده نزد من امد و گفت نمیدانم چیکار کنم پدرم گفته اگر من عروسی نکنم پیش ان مردم کم میایم و مادرم گفته شیر ام را حلالت نمیکنم خواهر مهراب به من گفت اگر خوش میبودم عکس محفل عروسی خودم را پوست میکردم یا هم از نامزدی خود را حالا بفام صد در صد مجبور شده البطه عروسی کرده لطفان خودت هم برو زنده گی ته بساز،و خودت را اذیت نکن اگر این گپ در دلت باشد که ترا فریب داده ایقسم زنده گی تو خوب پیش نمیره تو ضرر میکنی او زنده گی خود را ساخت تو هم بساز،با یکی شبیه خودت همه چیز را به خدا بان و زنده گی ته بساز،لطفان با گپ های رفیق مهراب خیلی تعجب کردم و تا جای گپ هایش حقیقت بود چون از،رفتار......

@kahkashan_dastan

کهکشان🪐داستان

23 Nov, 14:09


شنونده خوبی هستم ؛ حال دلتان..!؟

https://t.me/HarfinoBot?start=c9ef2349f53d9a8

کهکشان🪐داستان

23 Nov, 13:59


یعنی واقعا جام ماندم ، حتی احساس خوده بیان نمیتانم ؛ فکر کنین چقه امید و انتظار داشتم که جواب چیست ؛ واقعا دیگه یک همی ربات ها پس مانده بود😅💔