حُبْ @hob_channel Channel on Telegram

حُبْ

@hob_channel


🌱Hob channel

مجله ىِ هنرىِ حُبْ
______
حُبْ | به معناى محبت ، عشق ، دوستى
______
اينجا با من حرف بزن:

https://telegram.me/BiChatBot?start=sc-590683-u3GsBZy

حُبْ (Persian)

با خوشامدگویی آغاز می‌کنیم! آیا شما هم به دنبال یک فضای هنری و پر از عشق و محبت هستید؟ اگر بله، آنقدر دور نروید! Hob channel یک مجله هنری با نام حُبْ است که معنای محبت، عشق و دوستی را به شما ارائه می‌دهد. این کانال تلگرامی فضایی پر از آثار هنری، متون ادبی، تصاویر زیبا و انرژی مثبت است که همه را به خود جذب می‌کند. اگر به دنبال افزایش انرژی مثبت، ذهن آرام و لحظات دل‌نشین هستید، حتما به این کانال ملحق شوید. Hob channel شما را به دنیایی از عشق و زیبایی می‌برد که به هیچ وجه می‌خواهید از آن دور شوید. برای ارتباط بیشتر و شروع گفتگو، می‌توانید از لینک زیر استفاده کنید. با ما در Hob channel، لحظات شاد و ارام خود را تجربه کنید!

حُبْ

20 Dec, 20:26


از غم عشقت ، دل شيدا شكست
شيشه ى مِى در شب يلدا شكست
از بس كه زدم ريگ بيابان ب كف
خار مغيلان همه در پا شكست

حُبْ

20 Dec, 20:26


با هيچكس نشاني زان دلستان نديدم
يا من خبر ندارم
يا او نشان ندارد

:)

حُبْ

20 Dec, 20:25


سلطان من خدا را، زلفت شکست ما را
تا کی کند سیاهی چندین درازدستی؟

حُبْ

16 Dec, 12:47


شما رو به شجریان می‌سپارم.

حُبْ

16 Dec, 12:46


ديگري را در كمند آور
كه ما خود بنده ايم….

حُبْ

16 Dec, 12:45


در آن گلوله ی آتش گرفته ای که دل است
و باد می بَرَدَش سو به سو چه می بینی

حُبْ

16 Dec, 12:45


[سوایِ خونِ دلت در سبو چه می‌بینی؟]

حُبْ

16 Dec, 12:44


مَدَر پرده‌ی کَس بهنگام جنگ
که باشد تورا نیز در پرده ننگ !

- سعدی

حُبْ

02 Dec, 08:47


من اين همه راه ، اين همه راه
نيومدم برگردم…

حُبْ

27 Nov, 18:44


«آدم دلش تا دَم گور مادرش را می‌خواهد، برای اینکه طناب بیاندازد در چاه ناامیدی و بیرونش بِکشد.»

حُبْ

11 Nov, 17:35


زبان می‌گوید: روبه‌راه‌م. انگشتان می‌نويسند: خوبم. و قلب می‌گوید: من شکسته‌ام.

حُبْ

18 Oct, 15:35


سرگردانم ز هجر ، معلومم نيست در پاي كه افتم كه به دستت آرم؟

حُبْ

18 Sep, 09:09


لب بر شراب می‌زنم، اما نه از هوس
محنت کشیده‌ام که پیِ جامِ باده‌ام

_هادی محمدحسنی

حُبْ

13 Sep, 11:33


برخیزم
برخیزم تمام کبوترانم را رها کنم
نداشتن
تنها راه از دست ندادن است.

حُبْ

11 Sep, 22:35


«چه غمی داری؟! بگو! خودت را سبک کن!»
«خب چه غمی ندارم؟! یک‌باره پرت شده‌ام به انتهای دنیا. هیچ پناهی نیست.»

حُبْ

11 Sep, 22:35


چندان مِی‌اش دهید که بیهوشی آوَرَد،
شاید که یادِ ما به فراموشی آورد..

_آصفی هروی.

حُبْ

10 Sep, 19:02


مو بلدُم از نقش جهان تا دریای دیلم سیت کِل بکشُم. بلدُم سر جومه بلوچی ملیله دوزی کنُم. بلدُم تُرنه قشقایی بزنُم. مِینا بختیاری ببندُم. بِرنو بندازُم رو شونُم دستمال هفت رنگ ببرُم بالا. بلدُم دامن چین چین تالش بپوشُم تا دم صبح سیت «بلامیسر» بگُم. برُم سر مزار شجریان حافظ بخونُم. مو بلدُم خون گریه کنم و بالا سر یه ایل جنازه کوردی برقصُم. بلدُم برُم بندر دستُم حنا ببندُم. بلدُم برُم پای دنا وُیسُم اینقدر گریه کنُم که اشکام قندیل ببندِن. آخرش بلدُم برگردُم سر جا اولُم سی خوم گور بکنُم بروم بخوسبُم توش...

حُبْ

09 Sep, 21:51


گفت: از چشمانت گواه است که زیر پوستت غم و اندوه خانه ساخته.

حُبْ

05 Sep, 17:43


رأيتها في المنام...
ثم ماذا؟
ثم تمنيت أن يحلّ بي ما حل بأهل الكهف...

در خواب دیدمش.

سپس چه شد؟


آرزو کردم همان اتفاقی که برای اصحاب کهف افتاد، برای من هم رخ دهد.

حُبْ

31 Aug, 20:27


یارب، آن روز کجا شد که تو از گوشه‌ی چشم؛
گاه‌گاهی نظری جانب ما می‌کردی؟!

_هلالی جغتایی.

حُبْ

26 Aug, 21:06


تا چند باشیم از بی‌نصیبان؟
@hob_channel

حُبْ

26 Aug, 21:04


- «تو رفتی و دلم غمین شد..»

حُبْ

24 Aug, 20:13


حرفی به من بزن.
آیا کسی که مهربانی یک جسم زنده را به تو می‌بخشد جز درک حس زنده‌بودن از تو چه می‌خواهد؟!

حُبْ

23 Aug, 20:29


چه کسی، چه کسی برایِ ما بر زمین خواهد خُفت؟

حُبْ

23 Aug, 19:56


پشت کردن به تو و رفتن دشوارترین کار دنیا بود،
اما ماندن کنار تو هم دیگر ممکن نبود.

حُبْ

21 Aug, 10:44


«تو چون سرزمینی هستی
که هیچ‌کس هرگز سخنی از آن نگفته است.»

• چزاره پاوزه / برگردانِ محمد مختاری

حُبْ

21 Aug, 10:43


زخم‌ها زیباترت کرده‌اند
چون برکه‌ها، که با سنگ‌هایِ
خوابیده در بسترشان زیباترند.

_حسن آذری

حُبْ

21 Aug, 10:43


و شما اندک تغییری در هوا را چنان حس می‌کنید
انگار دوستی مرده باشد.

حُبْ

21 Aug, 10:43


آبراهام لینکن، در سی‌ و دو‌ سالگی، اعلام کرد:
«من حالا درمانده‌ترین انسان زنده‌ام.»

حُبْ

19 Aug, 20:11


زِ شب های دگر دارم تبِ غم،
بیشتر امشب ...

حُبْ

16 Aug, 12:39


زندگي گذاشته روي رگم كاتِرِشو…