حمید مسعودی | جامعه‌شناسی

▪️ رابطه معکوس تولیدات علمی اعضای هیأت علمی و حقوق ماهیانه آنها؛ به تازگی آماری منتشر شده است که نشان می‌دهد اگرچه در حدود سه دهه گذشته حقوق اعضای هیأت علمی بر اساس ارزش معادل طلا، روند نزولی داشته است ولی برونداد فعالیت‌های علمی آنها در قالب مقالات روند صعودی دارد (منبع). موردی که به نظر می‌رسد عجیب است به عبارتی به قول یکی از دوستان درآمد کمتر برابر با کار بیشتر شده است. این مسئله از جنبه مختلف می‌تواند مورد بررسی قرار گیرد. فکر می‌کنم یک علت آن می‌تواند در تغییر شاخص‌های استخدامی و ارتقا و ... براساس اهمیت مقالات باشد در صورتی که در گذشته نبوده است، برای ورود به شغل استادی برونداد پژوهشی اولویت اول را دارد (فشار ساختاری). از سوی دیگر مقاله همچنان جایگاه ویژه‌ای و فرامالی در اذهان اعضای هیات علمی دارد، توسعه شبکه علمی و برندینگ مقاله‌محور و حتی امکان‌پذیری مهاجرت می‌تواند زمینه افزایش تعداد مقالات باشد (فشار نمادین و هنجاری). همچنین افزایش تعداد دانشجویان تحصیلات تکمیلی مخصوصاْ دکتری و الزامات دانشگاهی و اجتماعی مقاله‌نویسی برای آنها و در کنار آن حضور اعضای هیات علمی جوان و انرژی فراوان آنها در تولید مقاله نیز می‌تواند مزید بر علت باشد (توسعه منابع انسانی). دسترسی بیشتر به ابزارهای فنی تدوین مقالات و توسعه نرم‌افزارهای مختلف نیز با این پدیده همزمان شده است و حتی پیش‌بینی می‌شود با توسعه هوش مصنوعی تولیدات علمی ایرانی‌ها رشد بیشتری خواهد شد (تسهیل فرایندها). کاهش ارزش پول ملی نیز بر همه مشاغل اثرگذار بوده و اثر کنترلی و مقایسه‌ای خود را در بین مشاغل مختلف از دست داده است و به نوعی اعضای هیأت علمی همچون سایر مشاغل متأسفانه به این کاهش حقوق عادت کرده‌اند. بنابراین توسعه مقالات ریشه در متغیرهای مختلف اجتماعی، سازمانی و شخصی داره و بنابراین کاهش حقوق هنوز نتوانسته است اثر قابل توجهی بگذارد. البته به نظر می‌رسد مقالات با عنایت به فرمی‌بودن و غیرتخصصی‌بودن اثر ضعیفی بر توسعه کشورها دارد، ضرورت دارد دانشگاه‌های کشور از نسل اول (آموزشی)، نسل دوم (پژوهشی) به سمت نسل سوم (کارآفرینانه) و نسل چهارم (مداخله‌گرانه) حرکت نموده و اثربخشی خود را فراتر از مقالات ببینند.

#دانشگاه #مقاله
@hmdsociology

▫️هشتگ‌های تلگرام را دریابید| حتما اطلاع دارید که یکی از خصلت‌های جالب ولی آزاردهنده شبکه‌های اجتماعی ضعف جستجو هست. مثلا در اینستاگرام یا تلگرام اگر جستجو کنید در محتوای گفتگوها و کانال‌هایی که دنبال می‌کنید می‌گردد و یا کانال‌های جدید پیشنهاد می‌دهد. عملا شما امکان جستجو در سایر کانال‌ها را ندارید. قبلا برای تسهیل جستجو و رصد محتوای داخل کانال یا گروه هشتگ‌ها باب شدند و بعد از مدتی هشتگ‌ها شما را از یک کانال که عضو هستید به کانال دیگر که عضو هستید هدایت می‌کردند. این قابلیت عملا کارایی نداشت. اخیرا هشتگ‌ها امکان جستجو در هر کانال عمومی که کاربر عضو نیست هم فراهم می‌کند و این قابلیت بسیار ارزشمند و کاربردی است. کافیست هشتگی را تایپ کنید گزینه همه کانال‌ها را انتخاب و نتیجه را ببینید. شما را به بی‌شمار کانال دیگر هدایت می‌کند. این قابلیت برای جستجوی فایل‌ها، فیلم‌ها، اخبار و ... بسیار کاربردی است. برای مثال هشتگ زیر را کلیک و جستجو کنید و با جامعه‌شناسی‌نویسان ایرانی بیشتر آشنا شوید.

#جامعه_شناسی


@hmdsociology

▪️ ثبت‌نام بانک اطلاعات پژوهشگران داخل و خارج از سازمان بهزیستی

سازمان بهزیستی کشور در راستای توسعه همکاری های علمی-پژوهشی (داخلی و خارجی) با پژوهشگران دانشگاه‌ها و جامعه علمی و جهت دادن پژوهش‌ها در راستای ماموریت‌های سازمان بهزیستی کشور، فراخوان و ایجاد بانک اطلاعات پژوهشگران داخلی و خارجی را در دستور کار خود قرار داده است.

بر این اساس کلیه اساتید، متخصصین و پژوهشگران فعال و علاقمند به حوزه‌های:
۱)سلامت اجتماعی
۲)پیشگیری از معلولیت‌ها و آسیب‌های اجتماعی
۳)توانبخشی و توانپزشکی
۴)سالمندان
۵)توانمندسازی، اشتغال و کارآفرینی،
۶)مشارکت‌های مردمی و ظرفیت‌های فرهنگی
۷)مناسب‌سازی معابر و ساختمان و تجهیزات
۸)نوآوری اجتماعی و دانش‌بنیان
۹) سایر موضوعات مرتبط با ماموریت‌های سازمان

دعوت می‌شود نسبت به تکمیل فرم زیر اقدام و آمادگی خود را اعلام نمایند.

https://behzisti.porsline.ir/s/zF2Nj4T

#بهزیستی

@hmdsociology

▪️ آن‌سوی ماجرای ازدواج کودک یازده‌ساله در اینستاگرام؛ چند وقت پیش یک پیج اینستاگرامی باز شد که در اون یک دختر یازده ساله با یک پسر سی ساله ازدواج کرده بود. بعد از مدت کوتاهی هم فالوورهای زیادی حدود ۴۰۰ کا جمع کردن (منم یکی‌شون بودم). در پیجشون از ازدواج و رویدادهای خاص زندگی‌شون عکس و فیلم می‌ذاشتن. برخی موافق ازدواج اونها بودن و برخی مخالف؛ البته این پیج بسته شد (نمی‌گم خوشبختانه چون اگر جامعه سواد رسانه‌ای داشته باشه خوب این صفحات رو درک می‌کنه). این نوع ازدواج یا همون کودک‌همسری ریشه‌ها و پیامدهای اقتصادی، قانونی، اخلاقی و اجتماعی زیادی داره و اکثراً باعث تضعیف شخصیت زن، خشونت خانگی، طلاق و حتی آثار منفی بر فرزندان می‌شه. ولی دوستان این همه ماجرا نیست. کسانی که با فضای شبکه‌های اجتماعی آشنا باشند می‌دونن که این فضاها به شدت احساسی و غیرعقلانی هست. هر چیزی که متفاوت و خاص و عجیب باشه وایرال می‌شه. اگرچه این پیج می‌تونست باعث رمانتیزه‌کردن کودک‌همسری و رواج اون هم بشه ولی مثل بقیه پیج‌های عجیب، بر احساسات مردم سوار می‌شن و به نظرم کسب‌وکاری هستند. اگر به وسایل و دیوارهای خانه، لباس افراد دوردست، کفش‌ها، تابلوها و ... دقت می‌کردید متوجه می‌شدید که این پیج توسط یک عده که فقر اقتصادی دارند راه افتاده و دنبال پول هستند و حتی هر استوری که گذاشته می‌شد، حتما تبلیغ یک محصولی هم بود (و موارد دیگه که نیاز به تحلیل محتوا داره). کنجکاوی، فرهنگ تماشاگری، فضولی، خاص‌پذیری، سرگرمی‌محوری و فرهنگ انتشار بی‌فکر در جامعه باعث می‌شه این پیج‌ها به‌شدت و سرعت رشد کنند (دعوای خواهر و برادری، تحقیر رانندگی زنان، رانندگی و غذای ماه تولد، غذاهای خاص و عجیب و ... هم همین‌طور هست). اگر کاربرانی هم از این رفتارها حمایت می‌کنند به پیامدهای این رفتارها آگاه نیستند و احساسی تصمیم می‌گیرن. ما باید هر روز سواد رسانه‌ای خودمون و خانواده‌مون رو تقویت کنیم و فکر نکنیم سواد رسانه‌ای مثل مدرک تحصیلی یکبار کافیه. در درس‌ آسیب‌های اجتماعی یک موضوعی رو با دانشجوها طرح می‌کنم و اون اینکه یک علت ماندگاری آسیب‌های اجتماعی، شبکه کسب و کار قوی پشت اون هست و در این پیج هم دوباره برام زنده شد. چه کودکانی که به دلیل فقر خانواده‌ها ناچار هستند به کودک‌همسری تن بدهند و چه تلخ که برخی از این مسیر برای کسب سود استفاده می‌کنند.


#کودک_همسری
#اقتصاد_ناهنجاری_اجتماعی


@hmdsociology

❄️❄️❄️ کاهش دو درجه دمای خانه در برابر افزایش دو درصد راندمان بخاری ایرانی؛ این‌روزها کمپین کاهش دو درجه دمای خانه برای صرفه‌جویی ۵۰ میلیون مترمکعبی گاز در کشور راه افتاده است و به ظاهر کاری است ارزشمند و قابل احترام؛ ولی با من همراه باشید تا یک تجربه جالب بهتون بگم. چند سالی هست که در خانه از بخاری‌های استوک ژاپنی استفاده می‌کنم و اگر سری به دیوار بزنید متوجه رونق فروش این بخاری‌ها می‌شوید. امروز نشستم و میزان مصرف گاز خانه را در طی هشت‌سال گذشته بر اساس سامانه شرکت گاز حساب کردم و به یافته جالبی رسیدم. اگرچه این یافته دقیق نیست ولی تفسیر آن می‌تواند برای ما آموزنده باشد. در ماه‌های سرد سال قبل از اینکه بخاری ژاپنی استفاده شود حدود ۲ هزار مترمکعب گاز مصرف شده است و همین بازه با بخاری ژاپنی مصرفی حدود ۷۵۰ مترمعکب داشته است (میزان کاهش بسیار شگفت‌انگیز). شرایط مختلف را در نظر بگیرید و این اختلاف را باز هم کمتر کنید و ببینید که یک بخاری استوک، با عمر بیست‌ساله چقدر توانسته است میزان مصرف یک خانه را کاهش دهد (اگه مدل جدید بود چی می‌شد). آنهم بخاری بدون آلایندگی، با راندمان بسیار بالا (تقریبا ۱۰۰ درصد تبدیل سوخت به گرما)، دارای سنسورهای مختلف اکسیژن، کیفیت گاز، افتادن، هواساز و ... . در عوض بدون این بخاری حتما باید دو یا سه بخاری ایرانی به‌شدت پرمصرف در خانه داشته باشید، راندمان بسیار پایین،‌ آلایندگی بالا (که خود مصیبتی است) و مصرف گاز تقریبا هفت هشت برابری یک بخاری ژاپنی. همان بلایی که خودروی داخلی بر جان و مال و سرمایه ما وارد می‌کند همین بخاری‌های داخل هم وارد می‌کند. مدیران محترم به جای سفارش کاهش دو درجه بهتر نیست، به سازندگان بخاری‌های داخلی بفرمایند که لااقل یک تکانی به خود داده و محصولی تولید کنند که راندمان بالایی داشته باشد؟ بهتر نیست به مردم عذاب وجدان ندهیم و به کسانی که نظارت داریم دستور دهیم (نه کمپین) که کیفیت محصولات‌شان را بهینه کنند؟ یک بخاری‌ساز ایرانی به ما گزارش دهد که از ابتدای ظهور بخاری گازی تا الان چه تکنولوژی در آن ارتقا یافته است؟ در کنار این مشکل، ساخت و ساز غیراستاندارد خانه‌ها و خروج گرما از خانه و نبود نظارت بر آن را هم در نظر بگیرید. به شما مردم عزیز هم توصیه می‌کنم، یکبار بخاری‌های استوک ژاپنی را تست کنید.

#مصرف_گاز
#کاهش_دو_درجه_ای_دمای_محیط
#بخاری_استوک_ژاپنی

@hmdsociology

❤️ فعالیت ارزشمند همیاران سلامت روان ❤️ نمی‌دونم شما چیزی راجع به این کانون تقریباً نوظهور در دانشگاه‌ها شنیدید یا نه ولی اگر با من همراه باشید بهتون می‌گم. این تشکل، یک نهاد دانشجویی هست که زیر نظر مرکز مشاوره، آموزش می‌بینه، توانمند می‌شه و دانشجویانی که درگیر چالش‌های روانی هستند رو شناسایی و ارجاع می‌ده. یک کار بسیار ارزشمند که به نظرم باید بیشتر از اینها بهشون توجه بشه. چند روز پیش از من دعوت کرده بودند که در جمع‌شون صحبت کنم و خلاصه‌ای از اون رو به شما هم می‌گم. صحبت‌هام رو با ماجرای آلیسون شروع کردم که در مدرسه برادرش برایان خودکشی کرده بود (حدود سال‌های ۲۰۰۰). بعد آلیسون خیلی غصه می‌خوره که چرا کاری نکرد و شروع می‌کنه به گفتگو در فضاهای آموزشی درباره این پدیده و در کمال تعجب متوجه می‌شه که افراد زیادی تفکر خودکشی دارند ولی درباره‌اش صحبت نمی‌کنند. عدم‌صحبت درباره چالش‌های روانی، به دلیل ترس از انگ اجتماعی هست و این بهانه‌ای می‌شه که آلیسون کمپینی راه می‌ندازه که بیایید درباره چالش‌های روان‌مون صحبت کنیم و با اینکار تا الان نزدیک ۲ میلیون نفر رو تحت تأثیر قرار داده [بیشتر بخوانید]. گروه همیاران یه چنین کاری می‌کنه و فضای گفتگو و ارجاع درباره چالش‌های روانی رو فراهم می‌کنه. واقعیت اینه که اثربخش‌ترین راه‌حل هم برای جلوگیری از خودکشی، یک راه‌حل اجتماعی یعنی گفتگو هست. فضای دانشگاه اگرچه فضای شدید تروماساز نیست ولی بالاخره در سنی افراد در دانشگاه قرار می‌گیرند که درگیر تروماهایی هستند که ریشه در تحصیل، رقابت، نابرابری و فقر داره. همیاران سلامت روان به‌عنوان پل بین دانشجو و مرکز مشاوره عمل می‌کنند؛ چطوری؟ اونها با ایجاد محیط امن و غیرقضاوتی، گوش‌دادن فعال، اعتمادسازی، پرسش باز، مهارت خوداظهاری، حساس‌سازی چالش روانی و ارجاع می‌تونن پلی قوی بین عاملیت و ساختار ایجاد کنند. متأسفانه همیاران عزیز ما خودشون هم دچار چالش‌هایی از جمله فرسودگی عاطفی، تحمل آسیب روانی دیگران، تغییر خلق و خو، پنهان‌کردن احساسات (چون حس قهرمان دارن)، احساس مسئولیت زیاد، اختلال مرزهای حرفه‌ای و شخصی و حتی دوری از حمایت‌های حرفه‌ای هستند که لازمه افراد قوی، با تجربه برن تو این کار و مراکز مشاوره هم بیشتر هواشون رو داشته باشند. در آخر هم کتاب زندگی می‌توانی نجات دهی رو بهشون معرفی کردم. کاش می‌تونستیم در رابطه با همه چالش‌ها جامعه گفتگو کنیم و راه‌حل پیدا کنیم.

قدردان شما هستیم. ❤️
#کانون_همیاران_سلامت_روان
#زندگی_که_می_توانی_نجات_دهی

@hmdsociology

شأن علمی جلسه دفاع؛ تأکید بر اصول علمی و پرهیز از تجملات | جلسه دفاع از پایان‌نامه یک رویداد رسمی و علمی است که هدف اصلی آن ارائه مطلوب و دفاع از پژوهش انجام‌شده در برابر هیأت داوران است. توجه به عوامل کلیدی مانند ارائه مناسب شامل پوشش آراسته، فن بیان قوی و تهیه پاورپوینت با کیفیت، تمرکز بر پاسخ به نکات مطرح‌شده توسط هیأت داوران و پذیرش ارزیابی نهایی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. دعوت از دوستان، اعضای خانواده یا حتی عموم جامعه در برخی موارد ممکن است مناسب باشد، اما برنامه‌ریزی برای پذیرایی مفصل، تهیه پک‌های پذیرایی یا اهدای هدایا به داوران اقدامی شایسته نیست. گرچه نیت دانشجو برای قدردانی از زحمات استادان محترم است، اما اساتید و داوران معمولاً این‌گونه اقدامات را نمی‌پذیرند. علاوه بر این، در مواردی مشاهده می‌شود که تفاوت‌های آشکاری بین پذیرایی حضار و داوران وجود دارد که این موضوع نیز با شأن علمی جلسه سازگار نیست. هرچند ممکن است در برخی دانشگاه‌ها یا گروه‌های آموزشی این رویه‌ها به امری رایج تبدیل شده باشد و عده‌ای این اقدامات را برای دانشجویانی که توان مالی دارند موجه بدانند، اما این دلایل قابل‌قبول نیستند. برگزاری پذیرایی مفصل و اهدای هدایای گران‌قیمت می‌تواند هزینه‌های اضافی، ترویج نابرابری، سوءتفاهم و حتی ایجاد حاشیه‌های غیرضروری را به همراه داشته باشد. در واقع، استاد و دانشجو در فرآیند پایان‌نامه همکار هستند و جلسه دفاع به عنوان یک مراسم رسمی و آموزشی نیازی به چنین مواردی ندارد. رعایت شأن علمی جلسه، اصلی است که باید همواره مورد توجه قرار گیرد. به نظر می‌رسد، در نهایت، پذیرایی ساده مانند چای و شیرینی برای همه حضار (و نه گروهی خاص) کفایت می‌کند. بهتر است دانشجو به‌جای تأکید بر مناسک اجتماعی، تمرکز خود را بر ارائه علمی و دفاع قوی از پایان‌نامه معطوف کرده و در صورت تمایل به برگزاری جشن، این کار را به صورت مستقل و در جمع دوستان انجام دهد.

@hmdsociology

دانش چه گاهی | دانش چه جویی | سابق بر این و حتی اکنون، رویه حاکم بر دانشگاه‌ها و مدارس‌مان آموزش و تقویت هوش شناختی یا دانش تئوریک بوده است. در دانشگاه‌ها به طور تخصصی، دانشجویان به سمت تقویت هوش شناختی هدایت شده و حافظه‌ی آنها در پایان ترم به واسطه جزوات و کتاب‌ها به محک آزمون گذاشته می‌شد و متأسفانه هنوز هم همین‌طور هست. فقر دانش عملی، اجتماعی و کاربردی همچنان فضای دانشگاه را آکنده کرده است. دانشگاه به خود نیامد تا اینکه هوش مصنوعی همه‌گیر شد و دیری نمی‌پاید که تمامی سطوح جامعه و اقشار را درگیر خود خواهد کرد. هوش مصنوعی فعلاً دانش تئوریک، استنباط و تخیل بسیار قوی دارد و روز‌به‌روز هم قوی‌تر می‌شود. هرچقدر رشد کند شاید و امیدوارم، جایگزین ما نشود و اجازه دهد ما تجربه کنیم، لذت ببریم و انسانیت‌مان را رشد دهیم. دیگر نیازی نیست مغزمان را برای انباشت دانش آماده کنیم چرا که همه‌چیزدان کنارمان کار مغزمان را می‌کند. چیزی که در این روزها ذهن دانشگاهیان را درگیر کرده است، رویارویی با پدیده عجیب و متحیرکننده هوش مصنوعی است. اگرچه دانشگاهیان هنوز در تب تولید محتوا با کمک ابزارهای هوش مصنوعی هستند ولی این هم بگذرد و ما بمانیم با یک ابزار همه‌چیزدان در کنارمان و هرچه خواستیم بپرسیم و وی جواب دهد. پس از مدتی برروی دستگاه‌ها و تجهیزات و ابزارهای فنی پیاده شده و آنها را هم بدون یادگیری تخصص می‌توانیم هدایت و راهبری کنیم. با این حساب معنای دانشجو تغییر می‌کند، چرا که ضرورتی به دانش‌‌جویی از جنس تئوریک و حافظه‌پرکن نیست. بیایید از این شانزده آذر تصمیم بگیرید و ما هم کمک کنیم مهارت‌های اجتماعی و کاربردی‌مان رشد کند و اجازه دهیم نهال انسانیت که پیش‌تر و صده‌ها درگیر مغز بود درگیر قلب و تمام وجود انسانی‌مان شود. به این سوال فکر کنیم که دنیای فردای هوش مصنوعی چه نیازی به ما یعنی انسان دارد؟

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ|روزتان مبارک. ❤️|

@hmdsociology

#بزرگداشت_روز_جامعه_شناسی

📌مراسم بزرگداشت روز جامعه شناسی

🔹انجمن علمی جامعه شناسی دانشگاه بیرجند با همکاری انجمن علمی علوم اجتماعی دانشگاه فرهنگیان پردیس شهید باهنر و امام سجاد (ع) و دانشگاه پیام نور به مناسبت روز علوم اجتماعی ایران برگزار میکند.

با حضور
🔹دکتر اسدالله نقدی
استاد تمام جامعه شناسی دانشگاه بوعلی سینا همدان و مسئول دبیرخانه دائمی روز ملی علوم اجتماعی ایران

🔹به همراه حضور و سخنرانی اساتید گروه جامعه‌شناسی

⏰ زمان برگزاری:
۱۲آذر ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۸ الی ۲۰

🏢 مکان برگزاری:
تالار ولایت معاونت فرهنگی اجتماعی دانشگاه بیرجند

منتظر حضور گرمتان هستیم 🙏🏻✨
لطفاً برای حضور حتما ثبت نام فرمایید.
https://survey.porsline.ir/s/ffLR2AVC


👥  کانال انجمن علمی گروه جامعه‌شناسی بیرجند
ـ با نگاهی دیگر جامعه را می‌نگریم.

✎ @Birsocial ࿐
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران

▪️ مغالطه آماری صدا و سیما در اعلام نتایج نظرسنجی‌ها | همیشه صدا و سیما نظرسنجی‌های مختلفی انجام می‌ده که مورد بحث و چالش هست، مورد اخیر هم نظرسنجی درباره فیلترینگ بود که نتیجه گرفته حدود ۷۰ درصد مردم موافق فیلترینگ هستند. می‌دونم می‌دونید ولی دقیق‌تر بدونید که اشکالی نداره، این آمار یه جور مغالطه آماری هست و من اینجا چند دلیل برای این ادعا می‌آرم. اول اینکه مغالطه استدلالی هست که ظاهراً درسته ولی در واقع غلطه. یکی از تکنیک‌های رسانه‌ها هم استفاده از مغالطه‌های آماری هست. یعنی با آماری‌کردن ادعاهای غلط سعی می‌کنند اون رو درست جلوه بدن. فرقی نمی‌کنه نظرسنجی‌های بیشمار شبکه‌های اجتماعی هم یه جور مغالطه است و سنجش واقعیت در این فضاها تقریباً غیرممکن هست. استدلال اول؛ در نظرسنجی رسانه ملی، منظور از مردم باید درست گفته بشه، به جای مردم بهتره بگیم مخاطبان حاضر این برنامه که دسترسی به تلفن همراه داشته،‌ حس و حال داشته و چند ویژگی دیگه! پس نظر مردم به معنای همه مردم یک کشور نیست و این یه جور گزینشی‌کردن داده‌ها به نفع ادعای مجری هست. استدلال دوم اینکه اعتبار نظرسنجی‌های اینشکلی به دلیل عدم اطلاع ما از روش مشارکت و هویت مخاطب و ارسال پیام هم زیر سوال هست. استدلال سوم اینکه به دلیل استقبال ضعیف مردم کشور از برنامه‌های این رسانه که کسی دقیق نمی‌دونه چقدره ولی طبق آمار رسانه‌های رسمی کشور، کمتر از ده درصد در کل هفته برای تمامی برنامه‌ها هست، این درصدها فقط درباره تماشاگران همان لحظه است پس نمونه‌گیری هم ناقص و دارای سوگیری هستش. نکته چهارم اینکه نه در کشور عزیزمان ایران بلکه در کل دنیا محتوای رسانه‌ها کنترل می‌شه و تابع قوانین خاص هر کشور هست، برای مثال انتشار محتوای خشن، پورنو و غیراخلاقی قانونی نیست و لذا گویه‌های نظرسنجی که گفته باید آزاد باشه یا قانونی معادل فیلترینگ نیست و همه با آزادی رسانه و انتشار هر محتوایی در آن مخالف‌اند. پس از نظر طرح سوال هم ایراد وجود داره. در رسانه‌های اجتماعی هم نظرسنجی زیاد می‌شه ولی دقیق نیست بلکه فقط نمایش مخاطبان با دسترسی به تلفن همراه هوشمند، آنلاین و چند خصلت دیگه است. البته اگر اختلاف زیاد باشه شما می‌تونید به نفع درصد بالاتر نتیجه کلی بگیرید، مثلا نظرسنجی بگه هفتاد درصد موافقن یعنی بیشتر مخاطبان این برنامه موافقن همین. خلاصه که هیچ‌کدوم از نظرسنجی‌های مبتنی بر بستر رسانه‌ها که نتایج رو به نام کل افراد جامعه می‌زنن، اعتماد نمی‌شه کرد. من با کارکنان صدا و سیما ارتباط ندارم ولی اگر شما دارید براشون بفرستید.


@hmdsociology

یه تجربه خیلی ساده بگم خدمت عزیزای گل کانال و اگه خواستید برای سایر عزیزان‌تون هم بفرستید. 😎


برای یادگیری هوش مصنوعی نیازی نیست هیچ کارگاه و دوره‌ای شرکت کنید نیازی نیست هیچ هزینه‌ای بکنید، این کار یعنی شما هوش مصنوعی رو درست درک نکردید. شما از خود چت‌جی‌پی‌تی یا یه ابزار عمومی بپرسید چیکار کنید، همه‌چی رو بهتون یاد می‌ده. من اصلا پایتون بلد نیستم ولی با کمک همین چت‌جی‌پی‌تی چند روز پیش پایتون نصب کردم، کد نوشتم و استخراج کردم. یادتون باشه هوش مصنوعی هدف اصلیش رایگان‌کردن همه‌چی هست همه چی.


حالا این تجربه چقدر می‌ارزه خدایی؟! شماره کارت بدم یا ستاره می‌دید؟! 😂


@hmdsociology

سلام به همگی

اگر ویسی دارید که می‌خواهید به متن تبدیل بشه ربات زیر فعلا عالیه.

Https://t.me/voice_cbot?start=56285470

حتی اگر نمی‌خواهید استفاده کنید فقط فعال کنید که خلق خدا پورسانت بگیره. 😊 برای دوستان‌تون هم بفرستید که خلق خدا بیشتر پورسانت بگیره. وقتی یکی بهم ویس می‌ده و تو جلسه‌ام می‌فرستم به این ربات تا به متن تبدیل کنه. خیلی عالیه‌. 😎

@hmdsociology

دو. آیا حاضریم از نجات جان یک کودک در حال غرق‌شدن منصرف شویم؟ سوال ساده‌ای که پیتر سینگر در فصل دوم آن را مبنایی برای استدلال خود در بخشندگی قرار می‌دهد. اگر مردم ببینند که کودکی در برکه‌ای در حال غرق‌شدن است حتما به وی کمک کرده و یا اینکه کسی را برای کمک خبر می‌کنند، پس چرا از کنار آمار مرگ حدود پنج میلیون کودک در جهان به سادگی عبور می‌کنیم؟ دلایل مختلفی دارد و بهتر است در این مسیر بیشتر تلاش کنیم. تلاش‌های ما هم جواب داده است، چرا که نرخ در سی‌سال گذشته به یک چهارم کاسته شده، درصد بالایی از کودکان واکسینه می‌شوند و جهان بیش از گذشته به فکر فقرزدایی است ولی کافی نیست. نباید صرفاً به فکر کشورهای توسعه‌نیافته باشیم بلکه کشورهای متوسط و بالا هم اهمیت بسزایی دارند، چرا که همچنان فقیر و فقر مطلق دارند. الان نیمی از جمعیت انسان‌های زنده در طبقه متوسط به بالا زندگی می‌کنند و همچنین ابرثروتمندانی داریم که پول‌شان را خرج کالاها و خدمات لوکس و فوق‌لوکس می‌کنند و این کار را کاملاً طبیعی می‌دانند. درصد قابل توجهی از زباله‌ها حاوی مواد کاملاً سالم و دست‌نخورده است و اکثر ماها چیزهایی می‌خریم که به آنها نیاز نداریم و شاید هیچ‌وقت استفاده نمی‌کنیم. شاید نتوانیم بخشنده باشیم ولی می‌توانیم مصرفمان را مدیریت کنیم. پس مردم می‌توانند همچنان با مدیریت هزینه‌های خود بخشندگی را زنده کنند و به نجات جان میلیون‌ها کودک در جهان بپردازند. چگونگی آن را در پست‌های بعدی بخوانید.

▫️ سینگر، پیتر (۲۰۱۹). زندگی‌ای که می‌توانی نجات دهی | ترجمه کیوان شعبانی‌مقدم | نشر کرگدن

@hmdsociology

✳️ پادکست صداهای نگران‌کننده | چالش‌های شنیدن اخبار جنگ برای کودکان

▫️ تنظیم: دکتر حمید مسعودی (عضو هیأت علمی گروه جامعه‌شناسی دانشگاه بیرجند)

▪️ بهتره به دور از بچه‌ها گوش کنید و اگر دوست داشتید برای بقیه هم بفرستید. 😊❤️

#جامعه_شناسی_خانواده

@hmdsociology

یک. زندگی‌ای که می‌توانی نجات دهی. پیتر سینگر در این کتاب ارزشمند دو هدف را دنبال می‌کند، اول اینکه می‌خواهد این کتاب تلنگری باشد برای اندیشیدن به تعهدات‌مان در مقابل افراد بسیار فقیر و دوم اینکه ما را متقاعد کند بیشتر از درآمد خود را برای کمک به افراد فقیر ببخشیم. در واقع هدف وی، به‌کارگیری عقل سلیم برای حل مشکلات فوری جامعه است. او مخالف سرمایه‌داری نیست ولی بی‌معنایی زندگی در جامعه مدرن را عامل مهم دوری از بخشندگی مردم می‌داند و همچنین وی می‌گوید قرار نیست مردم ثروت ببخشند ولی قهرمان از نظر وی کسی است که همان چیزی را که از دستش برمی‌آید انجام می‌دهد. با خواندن این کتاب متوجه می‌شویم که جان انسان جان انسان است و فرقی نمی‌کند آن انسان در کجا زندگی می‌کند. انسانی که در «آنجا» زندگی می‌کند کم‌ارزش‌تر از انسان ینیست که در «اینجا» زندگی می‌کند. در روزهای آتی کوتاه‌نوشت‌هایی از این کتاب را که لازمه عصر ماست، تقدیم نگاه زیبای شما خواهد شد.

▫️ سینگر، پیتر (۲۰۱۹). زندگی‌ای که می‌توانی نجات دهی | ترجمه کیوان شعبانی‌مقدم | نشر کرگدن
@hmdsociology

این پستی که ریپلای کردم، مربوط به جلسه‌ای هست که زحمتش رو آقای فرهادی کشیدند و من درباره درس جامعه‌شناسی محیط زیست صحبت کردم. این جلسه بهانه‌ای برای دوستی شد و در جریان تلاش‌های بی‌نظیر ایشان در زمینه حفاظت از محیط زیست قرار گرفتم. باعث افتخارم هست که چنین انسان شریفی را می‌شناسم و با وی در ارتباطم. اما متاسفانه مطلع شدم در مسیر حفاظت و احیای محیط زیست برای ایشان مشکل قضایی درست شده است.

ما حامیان محیط زیست، از ریاست محترم قوه قضائیه می‌خواهیم در حکم #یوسف_فرهادی_بابادی بازنگری شود. زندان فرستادن فعالان محیط‌زیست مشکلی را حل نمی‌کند. طبیعت ایران چشم‌انتظار بازگشت فرهادی‌هاست. خواهش می‌کنم کارزار زیر رو امضا کنید. ❤️🙏🌷

https://www.karzar.net/161495

متن کارزار:

درخواست تجدیدنظر در حکمِ فعال محیط‌زیستی یوسف فرهادی‌بابادی

ریاست محترم قوه قضائیه
ریاست محترم جمهور
ریاست محترم مجلس شورای اسلامی
سلام بر شما؛

در تاریخ هشتم مهر ۱۴۰۳ فرجه قانونی اجرای احکام برای گذراندن حکم یک ساله حبس به یوسف فرهادی بابادی اعلام شده است. او فعالی محیط‌زیستی است که در طول سال‌های گذشته در تلاش بوده روح قانون در فرایندهای اجرایی و عمرانی کشور مورد توجه قرار گیرد. در همین رابطه با پیگیری حقوقی پروژه‌های عمرانی فاقد مجوز محیط‌زیستی مصر بوده است از تخصیص بی‌ضابطه بودجه عمومی در ۴۱۱ پروژه‌ی فاقد مجوز قانونی و محیط‌زیستی جلوگیری کند؛ تلاشی که بستر و ظرفیت قانونی آن در مجلس شورای اسلامی کشور کاملاً وجود دارد.
در چارچوب اجرای اصل پنجاه قانون اساسی، او به عنوان شهروندی مسئول، پویش‌هایی را برای عملیاتی شدن سیاست‌های کلان کشور پیگیری کرده که در نتیجه‌ی آنها جوایزی مانند جایزه مهرگان، تقی ابتکار و... را نیز دریافت کرده است؛ از جمله می‌توان به ابتکار عمل‌هایی مانند «پیشنهاد پارلمان آب به عنوان ساختاری برای حل منازعات آبی»، پیگیری فرایندها و ضوابط قانونی پروژه‌های انتقال آب و سدسازی نظیر بهشت‌آباد، کوهرنگ سه، گلاب، خرسان، ماندگان، سد بابا حیدر و جاده‌سازی در مناطق حفاظت‌شده اشاره کرد؛ فعالیت‌هایی که همگی در چارچوب سیاست‌های کلان محیط‌زیستی کشور بوده‌اند.
این فعال محیط‌زیستی با مشی‌ای کاملاً قانونمند و با استفاده از ظرفیت‌های حقوقی کشور بر اساس اصل ۸ قانون اساسی مبتنی بر تشویق و احتراز از فعل و ترک فعل‌های نادرست، به دنبال جلوگیری از آسیب به خاک، آب و منابع مالی کشور بوده است. او با تأکید بر کاربست اصل ۵۰ قانون اساسی (حفظ محیط‌زیست به‌عنوان اولویت کشور)، اهتمام فعالانه و مسئولیت‌شناسانه داشته است و جز همت برای حفاظت از منافع عمومی، زیست‌بوم‌ها و تالاب‌ها و توجه دادن مسئولان به بایسته‌های صیانت از محیط‌زیست انجام نداده است. لذا با توجه به نیاز مبرم کشور به مشارکت هر چه بیشتر دغدغه‌مندان در حفاظت از محیط‌زیست و منافع عمومی و ضرورت حمایت از کنشگران محیط‌زیست، آن‌هم در این برهه‌ی فاجعه محیط‌زیستی در کشور، ما فعالان محیط‌زیست و دغدغه‌مندان ایران، از رئیس قوه قضائیه، رئیس مجلس و مقام ریاست‌جمهوری می‌خواهیم در حکم ایشان تجدید نظر کرده و امکان پویایی فرایندهای مطالبه‌گری قانونمند را با حمایت از کنشگران این عرصه فراهم آورید.

https://www.karzar.net/161495


@hmdsociology

❎ توزیع یا کاهش اضطراب کنکور؛ کنکور آزمونی برای ورود به دانشگاه است که در بسیاری از کشورها برگزار می‌شود. در جوامعی که مسیر کسب درآمد، مهاجرت، پیشرفت و تحرک اجتماعی به آموزش وابسته است،‌ کنکور می‌تواند ارزش بالایی داشته باشد. در سال‌های گذشته، پیامدهای کنکور برجسته شد به طوریکه اضطراب و استرس بالای دانش‌آموزان و والدین، افشا و فروش سوالات آزمون، نابرابری در مهارت‌های آمادگی آزمون و وابستگی سرنوشت افراد به یک آزمون نیم‌روزه از عمده آنها بود. اگرچه افزایش تعداد و تنوع دانشگاه‌ها، کاهش جمعیت متقاضی ورود به دانشگاه و کاهش علاقه‌مندی به آموزش، باعث نیز پیامدهای منفی را کاسته است ولی سیاست‌گذاران برای کاهش این پیامدها استراتژی کاهش سهم کنکور در ورود به دانشگاه و افزایش سهم فعالیت‌ها و آزمون‌های نهایی مدارس را پیش گرفته‌اند. سوال این است که آیا این استراتژی موفق بوده است؟ توزیع اضطراب و استرس از یک آزمون به چند آزمون و پایداری آن در بازه زمانی بیشتر در چنین استراتژی نمایان است. ضعف مدارس در کنترل برگزاری آزمون‌های نهایی و احتمال بیشتر بروز فساد در چنین آزمون‌هایی به مراتب بیشتر از یک آزمون کنکور خواهد بود. بازار تولید کتاب‌های کمک‌آموزشی، شبیه‌سازی آزمون و کلاس‌های خصوصی نیز طبیعتاً توسعه چندبرابری پیدا کرده است. افراد فقیر، به هر قیمتی شده، خود را برای کنکور سراسری آماده می‌کردند ولی توان ارتقای مهارت‌های خود را برای چندین آزمون ندارند و انگیزه مشارکت در کنکور و امید به تحرک اجتماعی را از دست می‌دهند به طوریکه رتبه‌های برتر کنکورهای اخیر، اکثراً از چنان توان اقتصادی برخوردارند که می‌توانند سرمایه‌گذاری بیشتری برای چند سال آموزش خود نمایند. بنابراین کنکور حذف که نه، بلکه فربه‌تر شده است پس پیامدهای منفی آن بیشتر خواهد بود. تحقیقات بیشتری برای سنجش این پیامدهای لازم است.


▪️ با هم‌رسانی پست‌ها، همراه باشید.


@hmdsociology

▪️ خوانش کتاب جامعه را ببینیم. یوران آرنه جامعه‌شناس سوئدی در کتابی با همین عنوان تلاش می‌کند دیدن جامعه را مهم جلوه دهد. اگر جامعه‌شناسی می‌خوانید و یا به این علم علاقه‌مند هستید، پیشنهاد می‌کنم این کتاب را بخوانید. کتاب در پنج فصل به بررسی مهم‌ترین مبانی جامعه‌شناسی با نگاه به کشور سوئد نگاشته شده است.
▫️ فصل اول؛ جامعه در میان مردم است. به نظر وی جامعه‌شناسی با این پدیده سروکار دارد که مردم درباره دیگران چه فکری می‌کنند و چگونه بر اساس انتظار دیگران خودشان دست به عمل می‌زنند. جامعه در میان مردم است و جامعه‌شناسان در وطن خود سفر می‌کنند؛ آنچه ما می‌بینیم نوک کوه یخی است که از آب بیرون زده است و چون تغییرات آن تدریجی است و ما به عنوان جامعه‌شناسان در آن زندگی می‌کنیم، دیدنش دشوار می‌شود. جامعه‌شناسا نباید تغییرات سریع که رسانه بر آن تأکید می‌کند را جدی بگیرد، چرا که این پیام‌ها، دیدن جامعه را غیرممکن می‌کند. جامعه هم مانعی برای دیدن و هم عامل و هدفی برای دیدن است. علم جامعه‌شناسی انتقادی است چرا که در برابر جریان باد قرار می‌گیرد نه در راستای آن. جامعه با یک منطق شکل نگرفته و هدایت نمی‌شود و جامعه‌شناسی به ما وجود تنوع و چندگانگی در جامعه را یاد می‌دهد.
▫️فصل دوم؛ تحقیق درباره چیزی که همه می‌دانند. جامعه‌شناس سخنگوی دریافت‌ها و علایق جامعه است. اگرچه علم به درون ناشناخته‌ها می‌رود ولی جامعه‌شناسی اینطور نیست؛ پس جامعه‌شناسی درباره چیزی تحقیق می‌کند که گویا همه می‌دانند و به نظر می‌رسد مانند سایر علوم پیچیدگی ندارد. جامعه‌شناسان بخشی از چیزی هستند که درباره آن تحقیق می‌کنند. ارزش‌های جامعه‌شناس تا حدودی در آنچه تحقیق می‌کند دخیل می‌شود. بودجه و منبع اطلاعات دو بخشی است که تعامل جامعه‌شناس و قدرت را مشخص می‌کند. در جامعه‌شناسی آزمایش‌کردن تقریباً غیرممکن است و لذا روش‌هایی همچون پیمایش و مصاحبه و مشاهده جایگزین آن می‌شود که انتخاب بین آنها به سوال و علاقه محقق بستگی دارد ولی یادمان باشد که پژوهش جامعه‌شناختی فرایندی جمعی است.
▫️فصل سوم؛ چرا این‌همه نظریه جامعه‌شناسی هست؟ نظریه‌های جامعه‌شناسی زیادی برای شناخت بهتر، دقیق‌تر و چندجانبه جامعه خلق شده است و بدون نظریه‌ها نمی‌توانیم جامعه را ببینیم. خوانش نظریات کلاسیک همیشه لازم و ضروری است ولی در واقع هدف جامعه‌شناسی صرفاً بسط نظری نیست. سه حوزه کلیدی جامعه‌شناسی را آرنه در تعامل فرد و جامعه، نابرابری اجتماعی و تغییرات اجتماعی می‌داند. جامعه در یک نگاه جمع تک‌تک افراد و در نگاه دیگر ساختاری از نقش‌ها و روابط است که این ساختار می‌تواند مبتنی بر توافق یا تضاد باشد. نظریات جامعه‌شناسی را بایستی به گونه‌ای انتقادی دور هم جمع کنیم و از حالت موزائیکی خارج کنیم.
▫️فصل چهارم: چشم‌اندازهای جامعه‌شناسی سوئد. در این فصل به زیبایی تاریخچه جامعه‌شناسی سوئد را در سه دوره‌ی هماهنگی انسان با جامعه، هماهنگی جامعه با انسان و هماهنگی انسان‌ها با خود شرح می‌دهد. سپس این تحلیل را در حوزه‌های جنسیت، دولت رفاه، خانواده و مهاجرت برجسته می‌کند. در تاریخ جامعه‌شناسی سوئد نیاز به تدریس این رشته این بود که آن را روشی علمی برای مطالعه زندگی اجتماعی در راستای اصلاح مناسبات انسانی می‌دانستند. در سوئد همچون بسیاری از کشورها، دولت در دوره‌ای از جامعه‌شناسان دور شد. روزی از والتر کورپی، جامعه‌شناس سوئدی علت این دوری پرسیده شد و وی در پاسخ کوتاهی گفت: آنان (دولت) نمی‌خواهند چیز زیادی بدانند.
▫️فصل پنجم: جامعه‌شناسی در جامعه. در نهایت در فصل آخر به این می‌پردازد که گویا نتایج تحقیقات جامعه‌شناسی بدیهی است و یافته‌های گذشته به مرور ارزش خود را از دست می‌دهد. گویا افراد غیرجامعه‌شناس زیادی هستند که کار جامعه‌شناسی انجام می‌دهند. دانش جامعه‌شناسی خود را اثبات یا نفی می‌کند و این علم در ارتباط با دولت و سیاست کنش‌های جالبی از خود نشان می‌دهد. مثلاً سیاست‌مداران زیرسوال‌بردن‌های جامعه‌شناسی را خطرناک می‌دانند. ارتباط خوبی با وسایل ارتباط جمعی دارد و به نقل از بوردیو رسانه را عامل تحریف یافته‌های جامعه‌شناسی می‌داند. در نهایت اینکه به نظر آرنه جامعه‌شناسی، علمی جمعی است، علم دیدن، آنهم دیدن انتقادی است نه علم بایدی، هنجاری و اصلاح‌کننده.

📌 منبع: آرنه، یوران (۱۴۰۱). جامعه را ببینیم، مقدمه‌ای بر مفاهیم، نظریه‌ها و روش‌های جامعه‌شناسی، تهران: نشر افکار جدید.

▪️باهم‌رسانی پست‌ها همراه باشید.

@hmdsociology

نابرابری در توزیع پیامدهای خطر؛ زمانی که خطری اکثر مردم جامعه را تهدید می‌کند، مثلاً اشعه ماورای بنفش، بیماری همه‌گیر، غذای ناسالم و از این قسم؛ توزیع نابرابر پیامدهای این خطر کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد. شاید برای‌تان جالب باشد که یکی از مباحث مهم در جامعه‌شناسی نابرابری، نابرابری در پیامدهای خطراتی است که در جامعه وجود دارد. گروه‌های دارا بهتر از گروه‌های ندار از خود در برابر خطرات محافظت می‌کنند. به عبارت ساده هرکه ثروتمندتر باشد خطر کمتر تهدیدش می‌کند. ولی این همه ماجرا نیست، دولت‌ها به راحتی در عین پرداخت حقوق ماهیانه، با تعطیلی ادارات، از کارکنان خود محافظت می‌کنند ولی بخش خصوصی و خرده بازار نمی‌تواند چنین کاری کند، چرا که پایداری‌اش به فعالیت‌ش در بازار وابسته است. اولریش بک در کتاب جامعه مخاطره‌آمیز این مسئله را با مثال‌های دیگری تشریح می‌کند. به بیان وی جامعه مدرن با انواع خطرات روبرو است که ریشه در توسعه صنعتی و نابودی محیط‌زیست دارد و این خطرات از جنس خطرات کلاسیک نیست. این خطرات گسترده، جهانی، نامرئی و غیرقابل کنترل هستند و همه گروه‌های اجتماعی را تحت تأثیر قرار می‌دهند، اما تأثیرات آن‌ها بر گروه‌های خاصی بیشتر است. بخش خصوصی نقش کمتری در بروز این خطرات دارد ولی اثر نابرابرتر و بیشتری نسبت به آن می‌پذیرد. در کنار این افراد، خطرات مدرن تأثیر بیشتر بر طبقات فرودست، ساکنان مناطق کم‌برخوردار، کارگران مشاغل سخت و حتی زنان، کودکان و سالمندان دارد. بنابراین بر دولت‌ها است که حمایت خود در برابر خطرات را به صورت برابر بین تمامی شهروندان توزیع کنند و صرفاً به فکر کارکنان خود نباشند.

▪️ با هم‌رسانی پست‌ها، همراه باشید.

@hmdsociology

▪️ اضطراب جایگاه اجتماعی چیست و چه باید کرد؟ اگر نیل به جایگاه بالاتر اجتماعی شما را مضطرب می‌کند، بدانید که تنها نیستید. آلن دوباتن در کتاب اضطراب جایگاه اجتماعی به دو مسئله موجبات یا علل و راه‌حل‌های اضطراب جایگاه اجتماعی می‌پردازد. در بخش اول، موجبات اضطراب را در تمایل،‌ افاده، توقعات، شایسته‌سالاری و وابستگی می‌داند و در بخش دوم، راه‌حل‌های کاهش اضطراب را در فلسفه، هنر، سیاست، دین و بوهمیا (کولی) می‌داند. وی می‌گوید انسان در جستجوی سیری‌ناپذیر برای کسب موقعیت اجتماعی است و ریشه آن نیز در عشق است، عشقی که دیگر مادی نیست بلکه نیاز به پذیرفته‌شدن توسط دیگران را به‌دنبال دارد. در این مسیر وی قضاوت می‌کند و این قضاوت یا مقایسه باعث اضطرابش می‌شود. طراحی نظام اجتماعی بر اساس شایسته‌سالاری و عقب‌ماندگی فردی باعث تشدید اضطراب می‌شود. وی می‌گوید نمی‌توانیم اضطراب را کم کنیم بلکه بایستی با فلسفیدن در زندگی افراد طبقات مختلف آن را کاهش دهیم. هنر مخصوصا کاریکاتور و تضعیف صاحب‌منصبان اضطراب‌مان را کاهش می‌دهد. دین هم پناهگاهی برای کاهش اضطراب طبقات فرودست است و ارتباط اخروی ارزش دنیا را در نگاه آنها می‌کاهد. برخی نیز سبک زندگی کولی‌وار در عین ثروت می‌گیرند و این سبک زندگی می‌تواند اضطراب را کاهش دهد. کتاب ترجمه وزین خانم تقدیسی و انتشارات ققنوس است، بخوانید و لذت ببرید (لینک خرید).

▪️ با هم‌رسانی پست‌ها، همراه باشید.

@hmdsociology

سینما و #جامعه_شناسی

نمایش و تحلیل فیلم "پاکسازی: آنارشی " ساخته جیمز دموناکو


با حضور: دکتر #حمید_مسعودی (جامعه شناس و عضو هیات علمی دانشگاه) و

#مهدی_رضائی(مدرس سینما)

چهارشنبه  ۳ مرداد
ساعت ۱۸
پردیس  هویزه

هزینه جلسه: ۸۰۰۰۰ تومان
هزینه جهت دانشجویان(با ارسال عکس از کارت دانشجویی): ۷۰۰۰۰ تومان


این جلسه با مشارکت پردیس سینمایی هویزه برگزار می گردد.

ثبت نام از طریق لینک زیر:

t.me/MehdeeRezaee/2192

@MehdeeRezaee

ارزش، نگرش، رفتار و کنش چه ارتباطی با هم دارند؟ این چهار مفهوم که اغلب به اشتباه گرفته می‌شوند، به ترتیب از ریشه تا سطح قرار می‌گیرند. ارزش باور اصلی موارد مهم یا مطلوب جامعه بوده و انتخاب‌های ما را هدایت می‌کند (ارزشمندی صداقت). پس از آن نگرش قرار می‌گیرد که موقعیت ذهنی یا احساس مثبت یا منفی درباره هرچیزی بر اساس ارزش‌های مبنایی است (نگرش نسبت به راستگویی). رفتار پس از نگرش بوده ولی پاسخ قابل اندازه‌گیری و مشاهده است (تداوم در راستگویی) و در نهایت کنش فعل یا عمل معین تجلی‌یافته در جامعه است (امتناع از پذیرش رشوه یا صداقت در شغل). البته هرچه به سطح نزدیک می‌شویم از جامعه و پیرامون تأثیر می‌پذیریم و همچنین رابطه این چهار مفهوم خطی نیست بلکه با هم تعامل و دیالکتیک دارند و بر هم اثر می‌گذارند. پس اگر می‌خواهیم کنشی در جامعه تغییر کند باید به سراغ رفتارهای مبنایی برویم و بعد نگرش‌ها و بعد ارزش‌ها. به نوعی اینکه مسئله‌ای را در جامعه می‌بینید و دنبال تحلیل آن هستید الزاما قابل رؤیت نیست و باید در جامعه عمیق شوید. چرا برخی رانندگی پرخطر دارند؟ برای پاسخ اینگونه اقدام کنید: آیا رانندگی پرخطر یک کنش جمعی است؟ افراد چه رفتارهای پنهان و آشکار در این ارتباط دارند؟ چه نگرشی نسبت به رانندگی دارند؟ چه ارزش‌های مرتبطی را در رانندگی باور دارند؟ هر کدام را پاسخ دهیم راه‌حل مناسب‌اش نیز پیدا می‌شود.

▪️باهم‌رسانی پست‌ها همراه باشید.

@hmdsociology

▪️ جامعه‌شناسی ترس و خشونت در تحلیل فیلم پاکسازی؛ در کنار توجه به کالا یا محصول یکی از گونه‌های جدید جامعه‌شناسی اقتصادی و بازار توجه به عنصر احساسات است. جایی که به نظر می‌رسد کمتر قابل سنجش و ارزیابی اقتصادی باشد. ترس و احساس ترس مبنایی برای گردش مالی در نظام سرمایه‌داری شده و جامعه بخش قابل توجهی از درآمد خود را به کاهش میزان ترس یا کنترل خشونت اختصاص می‌دهد. این پدیده مبنایی است برای اینکه فیلم پاکسازی (۲۰۱۳) بیشتر مورد توجه قرار گیرد. در این فیلم از ابتدا تا انتها با صنعت ترس روبرو هستیم. ترس ابزاری برای انتخاب و تصمیم‌گیری در جامعه می‌شود، می‌ترسیم و مسیر دیگری را جایگزین می‌کنیم. جایی که نظام سرمایه‌داری در راستای کاهش ترس و خشونت جامعه با فروش سیستم‌های تأمین امنیت بعد دیگری از خود را نشان می‌دهد. بازار وحشت، ترس و خشونت شبکه‌ای از ذینفعان اجتماعی را پیرامون خود شکل داده و به نوعی برای خود کارکرد اجتماعی تعریف می‌کند. نابرابری نژادی در حد اعلی نژادپرستی خود را نمایان ساخته و با تحقیر یا حذف افراد ناتوان نمود داروینیسم اجتماعی می‌شود. اگرچه قانون برای کنترل جامعه وجود دارد ولی در یک روز خاص و در قالب صنعت رویداد وحشت، قانون، امداد و نجات خاموش شده و آزادی بروز خشونت خود را نشان می‌دهد. رسانه‌ها و تکنولوژی نیز به شکل‌گیری چنین نظامی کمک می‌کند. اگرچه خانواده تلاش می‌کند تأمین امنیت را به اعضای خانواده آموزش دهد ولی این یک مادر است که تلاش می‌کند نظام اقتصادی و اجتماعی ترس را از بین ببرد. در تحلیل این فیلم می‌توانیم از نظریات مختلف متأخر جامعه‌شناسی همچون زیگمونت باومن (نقش جهانی‌شدن، تغییرات سریع و جامعه سیال در شکل‌گیری ترس)، اولریش بک (جامعه پرمخاطره و خصائل خطر در عصر مدرن) و استانلی کوهن (ساخت اجتماعی ترس توسط رسانه‌ها و نخبگان) استفاده کنیم. این الگو را تا حدودی می‌توانیم در فیلم‌های شما بعدی هستید (2011 You're Next)، غریبه‌ها (2008 The Strangers)، شکار (2020 The Hunt) و آماده یا نه (2019 Ready or Not) دنبال کنیم. پیشنهاد می‌کنم این فیلم را به دور از چشم کودکان و با عینک جامعه‌شناسی ببینید.


▪️ باهم‌رسانی پست‌ها همراه باشید.

@hmdsociology

دوستان به جد و البته براساس لطف دوستان می‌تونم بگم این دوره کاربردی می‌تونه برای تسلط شما روی spss کمک قابل توجهی بکنه. تابستون رو از دست ندید و یاد بگیرید‌. تو سایت‌های مختلف قیمت اون رو بالای ۵۰۰ ۶۰۰ دیدم ولی این رایگانه. الکی هم وقت و پول ندید برای کارگاه حضوری. اگر دیدید حتما کامنت بذارید و لایک کنید و منتشر کنید تا بیشتر دیده بشه و منم انگیزه تولید سری پیشرفته‌اش رو پیدا کنم. 😊🙏

✅ چرا جامعه به سمت کسب درآمد از طریق ایردراپ‌ها رفته است؟

▪️ ایردراپ چیست و چرا ارزشمند است؟
به طور ساده ایردراپ یعنی توزیع رایگان ارز دیجیتال در بین کاربران. این کار باعث می‌شود مردم بیشتری درباره یک پروژه آگاه شده و به مشارکت بیشتر (خرید و فروش) و اعتباربخشی به ارزش یک توکن یا ارز ترغیب شوند. در دو نوع عمومی و خصوصی هستند. آنچه الان در جامعه ما رایج شده است بیشتر حالت عمومی دارد. این پروژه‌ها ترکیبی از بازی و کسب درآمد است، آنچه سال‌ها قبل مطرح شده بود. بازی‌ها دیگر نمی‌توانند فقط سرگرمی باشند، موبایل دیگر نمی‌تواند سرگرمی باشد، شبکه‌های اجتماعی هم دیگر نمی‌توانند فقط برای اطلاع‌یابی و ارتباط باشند. کسب درآمد هرچند اندک می‌تواند محرک مناسبی برای گرایش بیشتر کاربران به شبکه‌های اجتماعی، موبایل و بازی باشد. مدیران پروژه با توزیع رایگان توکن، می‌توانند برندسازی کنند، آگاهی‌بخشی کنند، سرمایه اجتماعی خود را ارتقا دهند، از کاربران خود بازخورد بگیرند، سرمایه‌گذاران مطرح را جذب کنند. این موارد را در اغلب ایردراپ‌های فعلی می‌بینید.

▪️ من چه کنم؟
می‌توانید این ماجرا را نادیده بگیرید ولی به نظرم با مشارکت موقتی و شاید پایدار در این ایردراپ‌ها ضمن آگاهی از شیوه‌های جدید کسب درآمد، از اوقات فراغت خود استفاده بهینه کنید. البته ترکیب پول و بازی ما را بیشتر معتاد می‌کند. منتظر باشید تا ببینید انتهای آن چه می‌شود، مادامی که اطلاعات هویتی، رمز و ... در اختیار کسی قرار نداده‌اید نگران نباشید. گریز از شبکه‌های اجتماعی و فناوری ما را از جریان جامعه دور می‌کند.

▪️ چگونه کسب درآمد کنم؟
ایردراپ از یک تاریخ خاص تا تاریخ خاصی شروع به توزیع توکن می‌کند، کاربر بازی می‌کند و سکه جمع می‌کند. دوستان خود را دعوت می‌کند، در کانال‌های ایردراپ عضو شده و سکه بیشتری جمع می‌کند. می‌تواند با تب‌کردن (کلیک) به صورت آنلاین و یا با ماین‌کردن (استخراج) به صورت آفلاین و در برخی بازی‌های ساده سکه جمع کند. پس از پایان پروژه، استخراج به پایان رسیده و توکن‌ها توسط مدیر پروژه و سرمایه‌گذاران ارزش‌گذاری ارزی می‌شود. هرچه تعداد کاربران بیشتر شود اگرچه برند ایردراپ اهمیت می‌یابد ولی ارزش هر توکن کاهش می‌یابد. پس از ارزش‌گذاری کاربران می‌توانند سکه‌های بازی را به پول تبدیل کرده و از روش‌های مختلف آن را وارد کیف پول کرده و برداشت کنند. حتی برخی از کاربران با بررسی بیشتر ممکن است سکه‌های بازی را پیش‌خرید کرده و یا بعد از ارزش‌گذاری آن را بخرند. ممکن هم هست پروژه شکست خورده و سهم کمی دست ما را بگیرد.

▪️ در نهایت ...
به دلیل تحریم کشور، وجود افراد کلاهبردار و نابلدی کاربران ممکن است سکه‌ها، ارز و پول از بین برود ولی دوستان به نظرم از نوآوری فرار نکنید و مشارکت کنید. بازی کنید و مقدار وقت برای آن بگذارید. برای بسیاری از کشورها این کار سود اقتصادی ندارد ولی به دلیل پایین‌بودن ارزش پول کشور نسبت به ارزهای جهانی، بیکاری جوانان، کنجکاوی و کسب اعتماد نوجوانان، تب آن در کشور داغ است. اگر این نوشته برای آگاهی شما کمک کرد لطفا آن را برای دوستان خود بفرستید و برای حمایت ایردراپ‌های زیر را فعال کنید، اگر خطا داد چند بار دیگر امتحان کنید. البته برخی با پراکسی و برخی با فیلترشکن باز می‌شود. عضویت در چند ایردراپ طبیعتا درآمد افراد را افزایش می‌دهد.

جدیدها
الف) ایردراپ اونکس

ب) ایردراپپ ماجر (اصلی تلگرام)

ج) ایردراپ ماسک ایمپایر (ایلان ماسک)

د) ایردراپ بوووووووم

ه) درآمد روزانه تتر


۱- ایردراپ همستر (پرمخاطب‌ترین)

۲- ایردراپ کگس

۳- ایردراپ مچ‌کوئست

۴- ایردراپ دیامور

۵- ایردراپ پاکت‌فای

۶- ایردراپ بی‌بی‌کیو

۷- ایردراپ تپ‌سوآپ

8- ایردراپ مم‌فای

۹- ایردراپ پیکسل‌تب

۱۰- ایردراپ گیمی

این لیست را به‌روز می‌کنم. هربار روی لینک‌ها بزنید وارد ایردراپ خود می‌شوید. 😊


▪️ با هم‌رسانی پست‌ها، همراه باشید.

@hmdsociology

🔸پیشتازی پزشکیان، سرنوشت‌سازی مرددها

✍️نتایج پیمایش انتخاباتی شناخت که ۲ تا ۳ تیرماه پس از مناظره سوم انجام شده است نشان می‌دهد که میزان مشارکت در انتخابات ریاست‌جمهوری با سه درصد حاشیه خطا حدود ۵۳ درصد باشد.

✍️در میان شرکت کنندگان قطعی انتخابات، مسعود پزشکیان با ۲۸ درصد آرا پیشتاز است. پس از آن سعید جلیلی و محمدباقر قالیباف با فاصله اندکی از هم ۲۰ و ۱۹ درصد آرا را از آن خود کرده‌اند.

✍️همچنین میزان آرای سرگردان به ۱۶ درصد رسیده است که ممکن است در روزهای آتی با توجه به داغ شدن صحنه انتخابات کاهش یابد.

✍️در میان کسانی که برای شرکت در انتخابات تردید دارند، مسعود پزشکیان با ۳۸ درصد، بیشترین رأی را دارد. پس از پزشکیان، قالیباف ۱۹ درصد و جلیلی ۸ درصد رأی مرددها را به خود اختصاص داده‌اند.


🔅 می‌توان شناخت!

#شناخت_انتخابات

| اینستاگرام | توییتر | ایتا |

➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
@shenaakht_center

🔘 چطور فایل‌های سنگین تلگرام رو به لینک دانلود تبدیل و راحت‌تر دانلود کنیم؟ با فیلترشدن تلگرام دانلود فایل نرم‌افزار، کتاب، فیلم و ... سخت شده و همش قطع می‌شه. یک راه ساده این هست که اون فایل رو به لینک دانلود تبدیل کنید و بعد لینک دانلود رو مثلا با IDM دانلود کنید. قطع و وصلی هم نداره و در نهایت فایل دانلود می‌شه. ولی الان چندین بار دانلود قطع و از ابتدا شروع می‌شه. هم اعصاب خورد می‌شه هم حجم اینترنت از بین می‌ره. حالا چطور یک فایل رو به لینک تبدیل کنیم؟ یه سری بات هست که شما فایل رو براش فوروارد می‌کنید و اون هم بهتون لینک می‌ده. یعنی مثلا پست دانلود فیلم رو براش فوروارد کنید بهتون لینک می‌ده. اغلب این بات‌ها اشتراکی هستن و باید اشتراک بخرید ولی اگر برای دوستان‌تون بفرستید بهتون اشتراک خوبی می‌ده. یکی از این‌ها بات زیر هست که می‌تونید استفاده کنید.

https://t.me/FileToLinkrBot?start=56285470


▪️ با هم‌رسانی پست‌ها، همراه باشید.

@hmdsociology

⚪️ چند درصد از دانش‌آموختگان علوم انسانی شاغل می‌شوند؟ اشتغال‌پذیری دانش‌آموختگان بالاخص در رشته‌های علوم انسانی، یکی از مسائل مهم حوزۀ آموزش است و با توجه به حجم بالای پذیرش در دانشگاه‌ها بررسی این مسئله اهمیت بسزایی دارد؛ در پژوهشی با کمک همکاران خود وضعیت ادامۀ تحصیل و اشتغال‌پذیری دانش‌آموختگان زن رشتۀ علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد مورد بررسی قرار گرفت. اگرچه بخش اعظم زحمت‌های انجام پژوهش و نگارش مقاله بر عهده سرکار خانم دکتر ذوالفقاریان بوده است. روش پژوهش به دو صورت تحلیل ثانویۀ اطلاعات موجود و پیمایش تلفنی و تماس با کلیه فارغ‌التحصیلان این رشته بوده است. اهداف پژوهش براساس اطلاعات موجود در سامانۀ آموزشی و مصاحبۀ تلفنی با دانشجویان است. ابزار پژوهش پرسشنامه‌ای محقق‌ساخته است که شاخص‌های مختلف اشتغال‌پذیری را پوشش می‌دهد و پس از اعتباریابی اجرا شده است. یافته‌ها در سامانۀ اطلاعات فارغ‌التحصیلان نشان می‌دهد 53 درصد فارغ‌التحصیلان این رشته در مقطع کارشناسی هستند که 53 درصد آن‌ها را زنان تشکیل می‌دهند. 51 درصد سه نفر برتر در ورودی‌های این رشته زنان بوده‌اند. میزان فارغ‌التحصیلی در این رشته در بین تمام دانشجویان، 80 درصد در هر ورودی و بیشترین ترک تحصیل در سال 1388 با 36 درصد بوده است. یافته‌های مصاحبه‌های تلفنی نیز نشان می‌دهد 51 درصد افراد مورد مطالعه در حال حاضر شاغل هستند. آن‌ها بیشتر در بخش دولتی، به‌صورت قراردادی و تمام‌وقت مشغول به‌کارند. مهم‌ترین انگیزه برای اشتغال برخورداری از استقلال مالی، دلیل عدم اشتغال کمبود فرصت‌های شغلی، دلیل ادامۀ تحصیل علاقه به رشته و دلیل عدم ادامۀ تحصیل کم‌تأثیربودن رشته عنوان شده است. این پژوهش نشان می‌دهد مهم‌ترین عوامل مؤثر در اشتغال دانش‌آموختگان، گرایش به زندگی در شهر مشهد و عضویت در تشکل‌های دانشجویی و تشکل‌های خارج دانشگاه است که زمینۀ مناسبی برای کسب مهارت دانشجویان ایجاد کرده است؛ بنابراین توسعۀ مهارت‌های شغلی در دانشگاه‌ها، برقرار ارتباط دانشگاه با جامعه و همچنین پیگیری وضعیت شغلی پس از دانش‌آموختگی می‌تواند زمینۀ اشتغال دانشجویان را افزایش دهد. برای مطالعه بیشتر این مقاله می‌توانید از سایت فصلنامه مطالعات و تحقیقات اجتماعی ایران اقدام کنید.

https://jisr.ut.ac.ir/article_96622.html

▪️ با هم‌رسانی پست‌ها، همراه باشید.

@hmdsociology

▫️ فهرست جالبی از ۲۵۰ هوش مصنوعی و معرفی و دسته‌بندی آن‌ها برای انجام پژوهش‌های علوم اجتماعی

یک تکنیک ساده: از یک هوش مصنوعی عمومی بخواهید ابزار مناسب بهتون معرفی کنه. نیاز نیست یه عالمه لینک ذخیره کنید. 😊



▪️ با هم‌رسانی پست‌ها، همراه باشید.

@hmdsociology