آکادمی پژوهشِ مجید حیدری چروده @drcharvadeh Channel on Telegram

آکادمی پژوهشِ مجید حیدری چروده

@drcharvadeh


کانال رسمی آموزش روش تحقیق کمی و کیفی و آمار به مسئولیت مجید حیدری چروده
لطفا برای مشاوره روش تحقیق و آمار با واتساپ یا همراه اول من 09153162260 تماس بگیرید
تماس با مدیر کانال @charvadeh
لینک عضویت https://telegram.me/Drcharvadeh

آکادمی پژوهشِ مجید حیدری چروده (Persian)

آیا به دنبال یادگیری روش تحقیق کمی و کیفی و آمار هستید؟ آیا میخواهید مهارتهای پژوهشی خود را بهبود بخشید؟ اگر پاسخ شما بله است، آکادمی پژوهشِ مجید حیدری چروده کانالی عالی برای شماست. این کانال توسط مجید حیدری چروده اداره میشود و به آموزش روش های تحقیق کمی و کیفی و آمار میپردازد. از این کانال میتوانید با مدیر کانال تماس بگیرید و برای مشاوره در زمینه روش های تحقیق و آمار با او ارتباط برقرار کنید. برای عضویت در این کانال و دسترسی به محتواهای آموزشی، میتوانید از لینک زیر استفاده کنید: https://telegram.me/Drcharvadeh

آکادمی پژوهشِ مجید حیدری چروده

07 Jan, 15:05


🔹 درباره اهمیت محسن رنانی برای ایران امروز!

@solati_mehran

مهران صولتی


انتشار خبر رسیدگی قضایی به پرونده دکتر محسن رنانی و تعلیق فعالیت سایت و کانال تلگرامی پرمخاطب وی موجی از نگرانی و ناامیدی در میان دغدغه‌مندان آینده ایران ایجاد کرد. واقعیت این‌است که از چند سال پیش از این مقوله توسعه با نام رنانی گره خورده و او را به نماد بارزی برای این مفهوم تبدیل کرده است. از همین رو رسیدگی قضایی به پرونده او امری فراتر از پی‌گرد حقوقی یک پژوهش‌گر دانشگاهی تلقی می‌شود. اما چرا محسن رنانی برای ایران امروز اهمیت زیادی دارد؟

جریان سازی: رنانی یک اندیشمند جریان‌ساز است. از همین‌رو گزاف نیست اگر بگوییم که در سایه کوشندگی افرادی مانند او بوده که امروزه توسعه به گفتمانی قدرتمند در میان بخش قابل توجهی از نخبگان کشور تبدیل شده است. این تلاش زمانی اهمیت می‌یابد که در نظر آوریم در دوره حیات جمهوری اسلامی نیروهای ضدتوسعه و بحران‌آفرین همواره نقش مهمی را در سیاست‌گذاری‌ها و تصمیم‌سازی‌ها ایفا نموده اند، ولی حق این‌است که امروزه گفتمان توسعه از وزن قابل توجهی در مناسبات نخبگانی برخوردار شده است.

نهاد سازی: اهمیت کار رنانی آن‌جایی بیشتر جلوه‌گر می‌شود که او هرگز به جریان سازی بسنده نکرد و در صدد نهادسازی برآمد. این در حالی‌است که نظام سیاسی در نیم سده گذشته از دو استراتژی نهاد‌سازی در حکومت و نهاد زدایی از جامعه بهره جسته است. شاید بهترین مثال برای استراتژی اول را بتوان گسترش فزاینده شوراهای عالی در نهاد قدرت، و برای دومی امنیتی‌سازی فعالیت احزاب سیاسی و تشکل‌های مدنی در جامعه عنوان کرد. تاسیس پویش فکری توسعه مهم‌ترین نهادسازی رنانی در این مسیر تلقی می‌شود‌

کنش‌گری مرزی: رنانی در طول سال‌های فعالیت‌اش با اعتقاد به ضرورت رقم خوردن معادله؛ دولت کارآمد و پاسخ‌گو- جامعه تشکل‌یافته و مدنی برای توسعه ایران کوشیده است تا در قامت یک کنش‌گر مرزی ظاهر شده و هم‌زمان پایی در حکومت و پایی در جامعه داشته باشد. این شیوه حضور زمانی اهمیت می‌یابد که در نظر آوریم مقصود فراستخواه؛ کنش‌گران مرزی را مهم‌ترین حاملان توسعه و تجدد در ایران معاصر معرفی می‌کند. بنابراین شاید گزاف نباشد اگر اولویت پروژه توسعه کشور را پرتعداد بودن این دسته از کنش‌گران بدانیم.

تمرکز بر آموزش‌و‌پرورش: این‌که روزگاری پیش از این رنانی اذعان کرده بود تنها مشاورت وزیر آموزش‌و‌پرورش را در صورت پیشنهاد به عنوان مسئولیتی دولتی خواهد پذیرفت از نگاه بنیادی او به مسائل توسعه حکایت دارد. واقعیت این است که پرداختن به نسبت میان آموزش و توسعه وزن قابل توجهی در آموزه‌های رنانی در سال‌های اخیر داشته است. در همین راستا او کوشید تا با توجه به دوران کودکی از حق مهمی به‌نام کودکی کردن و الزامات آن به عنوان یکی از ارکان توسعه‌یافتگی سخن گفته و نگاه‌ها را به سوی یکی از مهم‌ترین بنیان‌های آن یعنی سرمایه انسانی معطوف نماید.

توجه به سرمایه اجتماعی: رنانی همواره نگاه ویژه‌ای به مقوله سرمایه اجتماعی داشته است. کتاب چرخه‌های افول اخلاق و اقتصاد مبتنی بر چنین نگرشی کوشیده است تا نسبت میان سرمایه اجتماعی و توسعه را مورد کاوش قرار دهد. هم‌چنین در این سال‌ها رنانی سعی کرده تا در سخنرانی‌های خود با تمرکز بر دو وجه ارتباط و اعتماد به عنوان ارکان اصلی سرمایه اجتماعی از اهمیت آن برای رشد اقتصادی، ایجاد رفاه، امیدآفرینی، و متوقف کردن رشد فزاینده مهاجرت سخن بگوید. برای محسن رنانی به عنوان نماد توسعه کشور رهایی از محدودیت‌ها و اثربخشی افزون‌تر آرزو می‌کنیم.

@solati_mehran

#توسعه
#محسن_رنانی
#نهاد_سازی
#سرمایه_اجتماعی

آکادمی پژوهشِ مجید حیدری چروده

02 Jan, 21:07


.
👈 اسناد قانون اساسی
(معرفی کتاب)

بی‌گمان جمهوری اسلامی به «بزنگاه تحول» نزدیک می‌شود. تحول رخ خواهد داد؛ فقط شکلش را نمی‌دانیم. آیا هسته مرکزی قدرت، آگاهانه و مسئولانه تحول را خواهد پذیرفت و راه را بر آن خواهد گشود؟ یا آن انداز دستْ‌دستْ خواهد کرد تا جامعه، بویژه نسل هزاره، خود دست به تحول بزند؟ در‌این‌صورت، نتیجه و شکل تحول بستگی به این خواهد داشت که در هنگامه رخ‌نمودن تحول، کنش حکمرانان چیست و واکنش جامعه چه خواهد بود.

بدیهی است، چه این ساختار، خود، تحول را بپذیرد چه تحول بر او تحمیل شود، هر دو مستلزم تغییر قانون اساسی است. اما نگرانی آن‌جاست که وقتی تحول آغاز شد، دیگر آنچه فضا را پُرمی‌کند هیجان است نه عقلانیت؛ شتاب است نه آهستگی؛ گفتن است نه شنیدن؛ فریاد است نه تأمل؛ نفرت است نه همدلی؛ بدگمانی است نه اعتماد؛ و دشمنی است نه دوستی. و در این هیاهوست که دیگر صدا‌به‌صدا نمی‌رسد و «دیکتاتوری جو» فضا را از ترس می‌آکند. از اکنون باید در اندیشه آن لحظه باشیم.

تجربه قانون اساسی جمهوری اسلامی پیش چشم ماست. «هیجان نسل انقلابی»، «شتاب وقایع» و «دیکتاتوری جو» نگذاشت تا یک قانون اساسی منسجم و زمینی و سازگار و متناسب با روح دموکراسی‌خواه قرن بیستم تدوین و مصوب شود. و اکنون بازخوانی تجربه تدوین و تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی، برای همه نخبگانی که نگران آینده ایرانند، یک ضرورت است. اگر آن تجربه‌ها را نبینیم و درباره آنها گفت‌وگو نکنیم، تکرارشان خواهیم کرد.

کتاب مستطاب «اسناد قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران» که در بیش از هزاروهشتصد صفحه توسط دکتر سیدناصر سلطانی، استاد حقوق دانشگاه تهران، جمع‌آوری و تنظیم شده است، کار سترگی است که بازخوانی آن تجربه پرهزینه را بر ما آسان می‌کند. بیش از پانصد سند (شامل مقاله و یادداشت و نامه و بیانیه و مصاحبه و...) از نخبگان، کنشگران، سیاست‌مداران، اندیشمندان، مقامات، گروهها، احزاب و مانند آنها که از پیش از پیروزی انقلاب تا ماههای منتهی به تصویب قانون اساسی، در رسانه‌ها و مطبوعات کشور منتشر شده است، در این مجموعه گردآوری شده است. اسنادی که بسیاری از آنها دیگر در دسترس عموم نیست و یافتن هریک از آنها رنج فراوان می‌طلبد.

جمع‌آوری این مجموعه ده سال پیش شروع شده است و این تنها جلد اول آن است که در سال ۱۳۹۷ آماده انتشار بوده است اما حدود یک سال در وزارت ارشاد معطل مانده تا سرانجام گفته‌اند حدود سیصد صفحه از کتاب باید حذف شود تا مجوز انتشار داده شود (و هنوز هم نمی‌دانند که همین ممیزی و گزینش و فیلترینگ و گشت ارشاد و نظارت استصوابی و مانند آنها بوده این ساختار را به زمینِ فساد و ناکارآمدی زده است!).

و البته مولف به حذف آن سیصد صفحه رضایت نمی‌دهد و چه خوب که رضایت نداد. بنابراین انتشار کتاب، زمین می‌ماند تا کرونا بیاید و مولف تصمیم بگیرد که فایل کتاب را انتشار عمومی دهد تا همگان بهره ببرند. دستمریزاد می‌گوییم به دکتر سلطانی عزیز و امیدواریم جلدهای بعدی کتاب را هم آماده کند و در دسترس ایرانیان و نسل‌های آینده قرار دهد.

وقتی کتاب را ورق می‌زنیم حیرت می‌کنیم که همان زمان هم بزرگان و اندیشمندان فراوانی بوده‌اند که مشکلات و خطاهای فکری حاکم بر شکل و محتوای پیش‌نویس قانون اساسی را دیده‌اند و تذکر داده‌اند. چه پیرانی که همچون آئینه، در خشت خام آن پیش‌نویس، روزگار امروز ما را دیده‌اند و پیش‌بینی کرده‌اند؛ اما هیجان نسل انقلابی چنان فضا را پرکرده بود که فریاد‌های آن بزرگان را در گلو خشکانده بود. آیا ما دوباره آن تجربه را تکرار خواهیم کرد؟ اگر چنین کنیم، بدین معنی است که ما هنوز ملتی شایسته توسعه‌یافتن نیستیم. چنین مباد.

فایل کتاب را در پیوند زیر ببینید و بخوانید و به اشتراک بگذارید و ترویج کنید:

https://t.me/Renani_Mohsen/725

محسن رنانی / ۲۳ دی ۱۴۰۳

--------------------

www.renani.net

https://t.me/Renani_Mohsen

.

آکادمی پژوهشِ مجید حیدری چروده

25 Dec, 14:33


🔴تندروها به هیچ کاری جز نابودی کشور و ایجاد جنگ رضایت نمی‌دهند

🔺گفتگو با خبرآنلاین ۵ دی ۱۴۰۳

✍️عباس عبدی

🔹آقای عبدی! ارزیابی شما از تصمیم شورایعالی فضای مجازی چه بود و آیا این اقدام مثبت و امیدوار کننده‌ای بود؟

🔘این تصمیم، ابهاماتی دارد. بخش قابل توجهی از مصوبه، چه ربطی به رفع فیلترینگ دارد؟ در دولت آقای رئیسی هم می توانستند آنان را انجام دهند. می‌توانستند به پلتفرم‌های خودشان کمک کنند یا همه این ضوابط را قبلا انجام دهند. اگر خیلی ناراحت بودند می‌توانستند جلوی فیلترشکن فروش‌های خودشان را بگیرند کسی مانعشان نبود. بنابراین، این اقدامات ارتباطاتی با رفع فیلترینگ ندارد.

🔘نکته دیگر این است که دو پلتفرم، رفع فیلتر شده است اما بقیه پلتفرم‌ها چرا فیلتر هستند؟ برداشت من این است که رفع فیلترینگ به شکل وحشتناکی لرزه بر اندام تندروها می‌اندازد. یعنی مسئله اصلی این است که به شدت از آزادی مردم می‌ترسند. باز کردن 2 پلتفرم مسئله‌ای را حل نمی‌کند و مردم از این مسئله عبور کردند.

🔘فیلترینگ، نمادی بود که نشان می‌دهد که آیا آقای پزشکیان می‌تواند وفاق را به عنوان مقدمه لازم برای حل مسایل ایران محقق کند یا خیر؟ این مصوبه نشان داد مشکلات ایران کماکان باقی خواهد ماند. شما به رفع فیلتر 2 پلتفرم نگاه نکنید، این اتفاق خیلی مهم نیست. یوتیوب و اینستاگرام هنوز فیلتر است. یوتیوب مانند یک دانشگاه گسترده است و اینکه چرا تندروها با باز کردن یک دانشگاه مجانی مخالف هستند را می‌شود فهمید؛ ولی پیام مهمتر از آن ادامه فیلترینگ است.

🔹اجرای گام اول رفع فیلترینگ، ۲ نوع واکنش داشت، برخی بر این باور هستند که دولت فضاسازی کرد و ۲ پلتفرم بی اثر را رفع فیلتر کرد اما برخی هم می‌گویند که اقدام امیدوار کننده اما ناکافی است، نظر شما چیست؟

🔘من نمی‌خواهم پیش داوری قطعی کنم و باید مثبت نگاه کرد، اما بهتر بود که دولت این کار را انجام نمی‌داد. مخالفان یا می‌خواهند مسائل کشور حل شود یا نمی‌خواهند. اگر می‌خواهند که جدی‌تر باید عمل کنند و اگر نمی‌خواهند که این کارها فایده ندارد. آقای رئیس جمهور که دعوا ندارد و نمی‌خواهد دعوا کند، مسائل را به عهده خودشان بگذارد تا هرکاری خواستند انجام بدهند.

🔹تمسخر و تحقیر دولت از طرف تندروها از شب گذشته آغاز شده، مثل ادبیات کوه موش زایید. تحلیل شما چیست؟

🔘به نظرم نباید به کارهای تبلیغاتی یک مشت تندرو اهمیت داد. مسأله اصلی این است که باید خواست که ترمز این جماعت کشیده شود. دولت باید روی کارهای خودش دقت بیشتری کرده و اقداماتی را که می‌تواند انجام بدهد تمرکز کند. این کارها، دیر یا زود پزشکیان را عصبانی خواهد کرد و این نیروهایی که امروز به دنبال این هستند که بگویند از کوه، موش زایید، پشیمان می‌شوند. خودشان قبلا از کوه مگس هم نزاییدند ولی حالا مدعی هستند. عملکرد و رویکرد این افراد در سوریه و جاهای دیگر مشخص است.

🔹امکان دارد گام به گام شدن رفع فیلترینگ زیر فشار تندروها انجام شده باشد؟

🔘آقای پزشکیان باید مسئله خودش را با تندروها حل کند. برداشت این‌ها از رویکرد وفاقی آقای پزشکیان نادرست است و اصلاح نخواهند شد؛ مگر آنکه از این خط مشی ضدملی و ضدمردمی بودن دست برداند. سازش با نیروهای که از آزادی مردم وحشت دارند ناشدنی است. باید با نیروهای متعادل که با مردم دشمن نیستند وفاق کرد. این‌ها به دنبال این هستند که یک گام به عقب بردارید، دو گام رو به جلو بیایند و صدها مشکل دیگر درست کنند. زیرا هیچ تعهدی به هیچ مبانی قانونی، اخلاقی و مردمی ندارند.

🔹آیا مانع تراشی ها برای برداشتن گام های بعدی چون رفع فیلترینگ تلگرام و اینستاگرام وجود دارد؟

🔘اگر به ادبیات تندروها نگاه کنید به هیچ کاری به جز کسب قدرت، تخریب ملت و نابودی کشور و ایجاد جنگ رضایت نمی‌دهند. این کار آنان است و اگر اقدامی غیر از این انجام دهند، عجیب و غریب است.

🔹مسیر دولت اقای پزشکیام را برای عملیاتی کردن وعده هایش درست می‌دانید یا خیر؟

🔘اکنون در این مقام نیستم که بگویم آقای پزشکیان مسیر درستی می‌رود یا خیر. ایشان از جهت ایجاد وفاق درست آمده است، اما به نظرم در مواجهه با تندروها اشتباه می‌کند. درک آقای پزشکیان از تندروها خیلی خوش‌بینانه و همراه با حسن‌ظنی است که وجود خارجی ندارد. ایشان وقت را برای انجام اصلاحات اساسی در کشور دارد از دست می‌دهد.

🔘آنچه که امروز کشور را تهدید می‌کند، فیلتریتگ نیست بلکه ناترازی‌های متعدد، تحریم و مسائل دیگر است. اگر ما می‌گوییم که مسئله فیلترینگ باید حل شود، برای ایجاد اعتماد میان مردم است تا دولت بتواند باقی مسائل را حل کند. اگر مردم اعتماد نکنند که ایشان نمی‌تواند مسائل را حل کند. بنابراین، مسائل باید خیلی زودتر حل شوند، هنوز ظرفیت بازگشت اعتماد وجود دارد اما اگر بی‌اعتمادی عمیق شود امکان هیچ اصلاحات بنیادی در کشور وجود نخواهد داشت.

آکادمی پژوهشِ مجید حیدری چروده

19 Dec, 10:52


🔴قانون ناامیدی
شرق ۱۴۰۳/۹/۲۸
آقای رئیس‌جمهور از گم‌شدن یا همان قاچاق روزانه ۲۰ میلیون لیتر سوخت متعجب است. فقط این نیست. ارزش قاچاق کالا، به گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس به ۳۲ میلیارد دلار رسیده است. قانون می‌گوید تمام اینها ممنوع و جرم است. وضع برنامه‌های اقتصادی و اجتماعی و قانون‌های آنها هم اصلا خوب نیست. سال‌هاست در بر همین پاشنه می‌چرخد. زمان مثل باد می‌گذرد و منابع و ثروت ملی به آب داده می‌شود. پس این‌همه قانون چیستند که چنین بی‌اثر و بی‌نتیجه‌اند. زنهار از این بیابان، وین راه بی‌نهایت.

بیایید قانون را با نگاهی دیگر ببینیم.

اغلب قانون‌ها انگشت اشاره به سمت روزگاران بهتر و زیباتر و آسوده‌تر دارند.

قانون می‌گوید قرار است زندگی بهتر و آرام‌تر و آسوده‌تری نصیب مردم شود. قدرت خرید افزایش یابد. تورم و بی‌کاری کم شود، آدم‌ها کمتر از دزدی و قتل و غارت بترسند، محیط زیست پاکیزه باشد، آب و برق و گاز خانه‌ها و مغازه‌ها و کارخانه‌ها تأمین باشد، کودکان به مدرسه بروند و بزرگ‌ترها به دانشگاه، کودک کار وجود نداشته باشد، صلح و آسایش و امنیت و عدالت برقرار باشد، صاحبان قدرت امانت‌دار مردم باشند و خیانت نکنند، بهداشت و دارو و درمان به‌آسانی و ارزانی برای همه فراهم باشد، تولید پررونق باشد، فرهنگ و هنر بشکوفد، به حق مردم تجاوز نشود و متجاوز به حقوق ملت طرد و تنبیه شود و.... .

بیشتر قوانین روی کاغذ جامعه‌ای به همین زیبایی را به مردم نشان می‌دهند؛ جامعه‌ای که در آن زشتی یک استثناست که کمتر به دید می‌آید.

قانون راوی قصه خوشبختی است.
قاعده این است که وقتی روایت قانون را می‌شنویم، مثل هر قصه دیگری سرور و بهجت و امید در وجودمان رخنه کند و مثل قصه شب  باشد که خواب‌مان را آرام می‌کند و صبحگاهان را شیرین و روشن. همین موضوع قانون را به رشته تسبیحی بدل می‌کند که همه را در کنار هم قرار می‌دهد تا در مسیری مشخص به سوی سعادت و بهروزی پیش بروند. اما این روایت وقتی شیرین است که قصه‌نویس، قصه‌اش را درست نوشته باشد و آنکه قصه‌گو آن را درست بخواند؛ وگرنه همه چیز برعکس می‌شود. چیزی که قرار بود امید و امنیت و آسایش بیافریند، ناامیدی و ناآرامی و وحشت می‌سازد. رشته تسبیح می‌گسلد و هرکس به سویی پرتاب می‌شود و به راهی می‌رود. هدف‌ها گم می‌شوند.

‌ قانون در ایران به چنین روزی افتاده است. درکش کاری ندارد، مگر اینکه نخواهند بدانند.
قصه‌نویس قانون مجلس است و قصه‌گویش دولت و مجریان دیگر.

هیچ‌یک از اهداف برنامه‌های توسعه و سند چشم‌انداز محقق نشده‌اند. همین اوضاع امروز شاهد زنده است. کشوری که بر دریای نفت و گاز خوابیده است، برای تأمین برق خانه‌ها همه جا را تعطیل کرده است. اقتصاد به روزمرگی بخور و نمیر رسیده است. تورم و بی‌کاری بی‌مهار شده‌اند، اعتیاد و طلاق و انواع جرائم بحران‌ها و آسیب‌هایی با شیب نزدیک به عمودی در حال رشد هستند، قاچاق انواع کالاها بخش بزرگی از اقتصاد ممکلت را بلعیده است. در قصه قانون قرار نبود اوضاع این‌طور بشود، ولی شد.

در سوی دیگر پول‌ها نفله می‌شوند، مثل قانون جوانی جمعیت.
قانون‌هایی هم هستند که برای مردمان بی‌گناه و عادی بیم و هراس می‌آفرینند. مثل قانون عفاف و حجاب

وقتی قانون می‌نویسند، گویی در دنیایی دیگر سیر می‌کنند. پای قانون‌گذار ما روی زمین نیست. اگر هم روی زمین بیاید، زمین را نمی‌شناسد و نمی‌داند که این زمین مناسب چه کشت و کاری است. بعضی قانون‌ها هم فقط برای منفعت شخصی و گروهی‌اند. نقل آن چاه‌کن که گفت اگر برای شما آب ندارد، برای من نان دارد.

در اجرا هم قانونی که خودش خراب است، در هزارتوی پنهانی که نه مسئولیت می‌پذیرد، نه اطلاعاتی منتشر می‌کند و همه چیز را پنهان می‌گذارد، مضمحل می‌شود. اجرای قانون در دستگاه‌های اجرائی دولتی و غیردولتی شبیه خواندن قصه از سوی کسی است که دو خط را می‌خواند و ۱۰ خط را نمی‌خواند و رج می‌زند و آخر قصه را هم آن‌طور که دوست دارد، عوض می‌کند. قانون و اجرای آن که باید امید بیاورد و امنیت و آسایش و هویت و همت مشترک، در وضع و در اجرا به خلاف‌آمد عادت، ناامیدی و ناآرامی می‌سازد و هویت‌ها را نفی می‌کند و همت مشترک را می‌پاشد از هم.

حالا آقای رئیس‌جمهور! یافتن آنها که با قاچاق سوخت و ۳۳ میلیارد دلار غارت می‌کنند، کاری ندارد. اگر دست تنها نمی‌توانید سزای‌شان را بدهید، به دستگاه اطلاعاتی بفرمایید آنها را به شما بشناساند و شما هم آنها را به مردم بشناسانید. شاید همت مردم بکند آنچه مسیحا می‌کرد. ثروت شگفت‌انگیز  غیرقانونی و حرامی که از این‌همه قاچاق نصیب عده‌ای معدود می‌شود، حتما پشتوانه مالی عظیمی است که برای انواع فسادهای دیگر و سلطه بر حقوق ملت و انحصار قدرت به کار می‌رود. این ریشه را بخشکانید تا قصه قانون شاید دوباره امید و امنیت و آسایش و عدالت بیاورد.
از گوشه‌ای برون آ، ای کوکب هدایت
https://t.me/kambiznouroozi

آکادمی پژوهشِ مجید حیدری چروده

10 Dec, 05:57


🔴مبادا دولتمردان دچار سندروم صندلی شوند
▪️بهانه پذیرفتی نیست.

🔺 خبرآنلاین ۱۹ آذر ۱۴۰۳

▪️عباس عبدی روزنامه نگار و فعال سیاسی اصلاح طلب معتقد است که در عمل به وعده ها، نمی‌گذارند و مخالف هستند و اینجور بهانه‌ها مطلقا پذیرفتنی نیست.

▪️به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، «۶۰ درصد مردم با فیلترینگ مخالف هستند و البته هر ساله مردم ما ۲۰ همت صرف هزینه فیلترینگ می‌کنند. شورای فضای مجازی با ۱۵ عضو حقیقی فعلا رفع این فیلترینگ را به صلاح نمی‌دانند. ما باید این‌ها را قانع کنیم که فیلترینگ حتی امنیت کشور را هم به هم می‌ریزد، چرا که دشمنان با همین ابزارهای فیلترینگ به اطلاعات مردم دست می‌یابند.» این جملات را محمدجعفر قائم پناه معاون اجرایی رییس جمهور در خصوص موانع رفع فیلترینگ بیان کرد، اظهاراتی که ضمن تاکید مجدد بر مانع تراشی ها بر سر راه رفع فیلترینگ در شورایعالی فضای مجازی، احتمالات درباره رفع فیلترینگ در بازه زمانی کوتاه مدت را کمرنگ کرد.

▪️عباس عبدی، فعال سیاسی اصلاح طلب در گپ و گفتی کوتاه با خبرگزاری خبرآنلاین ضمن انتقاد از این مواضع معاون رئیس جمهور، تاکید کرد؛ «از این پس ادامه فیلترینگ ربطی به مخالفت آن ۱۵ عضو ندارد مسئولیت آن با دولت و شخص آقای پزشکیان است.» وی می‌گوید؛ «اگر کسانی هستند که مطابق نظر معاون محترم اجرایی جلوی بدیهیات منافع کشور ایستاده‌اند پس هیچ کدام از وعده‌های آقای پزشکیان محقق نخواهد شد.»

▪️گفتگوی عباس عبدی با خبرگزاری خبرآنلاین را در ادامه می خوانید:

🔹آقای قائم پناه! در سخنان خود به مخالفت ۱۵ عضو حقیقی فضای مجازی با رفع فیلترینگ اشاره کردند، این که آنان رفع فیلترینگ را به مصلحت نمی‌دانند. و به نوعی مردم را از تحقق یکی از وعده‌های داده شده آقای رییس‌جمهور ناامید کردن،. شما فکر می‌کنید ماجرا به کجا خواهد رسید؟

🔘البته ایشان در همان سخنرانی مفصل در مذمت فیلترینگ و هزینه‌های آن برای مردم سخن گفته‌اند که طبعا درست هم هست. ولی از این پس ادامه فیلترینگ ربطی به مخالفت آن ۱۵ عضو ندارد مسئولیت آن با دولت و شخص آقای پزشکیان است.

🔘اگر کسانی هستند که مطابق نظر معاون محترم اجرایی جلوی بدیهیات منافع کشور ایستاده‌اند پس هیچ کدام از وعده‌های آقای پزشکیان محقق نخواهد شد. مشابه همین استدلال را برای مصوبه حجاب هم می‌توان آورد. اقایان آمده‌اند که اینها را حل کنند و الا مردم که می‌دانستند چه کسانی و با چه منافعی پشت این سیاست‌ها هستند خیلی هم بهتر از مسیولین آنان را می‌شناسند.

🔘اگر قرار باشد که با رای مردم نتوانید وعده‌های داده شده را حل کنید لطفاً بگذارید خودشان این سیاست‌ها را پیگیری و اجرا کنند. آقای رییس‌جمهور هنگامی که وعده داد آیا می‌دانست که می‌تواند آنها را عملی کند یا نمی‌دانست؟ اگر می‌دانست باید تا امروز حل کرده باشد. نمی‌گذارند و مخالف هستند و اینجور بهانه‌ها مطلقا پذیرفتنی نیست. اصلا ادامه این سیاست‌ها به زیان مملکت و حکومت است مگر شما آمده‌اید که علیه کشور و حکومت کار کنید و فیلترینگ را ادامه دهید؟

🔘اگر هم نمی‌دانستند که وعده‌ای فراتر از قدرت خود داده‌اند از مردم عذر خواهی کنند و راه را برای برگشت قبلی‌ها باز نمایند. مردم رای نداده‌اند که فقط صندلی نشینان تغییر کنند بلکه دنبال تغییر سیاست‌ها و بهبود شرایط هستند. لطفا صداقت در برابر مردم را فراموش نکنند.

🔹با توجه به این شرایط، به نظرتان فیلترینگ رفع خواهد شد؟

🔘مسأله امروز فراتر از فیلترینگ است. به هر حال مردم که از هر سدی عبور می‌کنند با قدری هزینه و زحمت و البته بدنامی و نفرین آن برای سیاستگذاری غیرعلمی می‌ماند. فیلترینگ امروز نمادی از مقاومت جریان تندرو در برابر تغییرات است. مصوبه حجاب هم همینگونه است.

🔘آقای پزشکیان و قائم پناه و دیگر اعضای دولت حتما توجه دارند که قدرت آنان در حکمی که دارند نیست این احکام فقط یک برگه کاغذ است. مخالفت شما با فلیترینگ و رفتار با زنان برای پیش از رای دادن بود الان مردم نیازی به این مخالفت‌ها ندارند به عمل نیاز دارند.‌

🔘مبادا دوستان دچار سندروم صندلی شوند. کمی به گذشته و اطراف نگاه کنیم. صندلی نه اعتبار می‌آورد و نه قدرتی پایدار ایجاد می‌کند. صندلی فقط یک فرصت و امکان است. اگر با حمایت و احترام مردم روی آن بنشینیم و به این حمایت مستظهر باشیم همه چیز حل است. متاسفانه این سخن ایشان بوی قدرت و اتکا به منبع اصلی قدرت یعنی مردم را نمی‌دهد. امیدوارم اشتباه کرده باشم.

آکادمی پژوهشِ مجید حیدری چروده

23 Nov, 13:15


🔴تغییر شکل و محتوای سفر استانی

🔺گفتگو با روزنامه ایران

✍️عباس عبدی

🔹این متن پاسخ شفاهی من به پرسش روزنامه ایران درباره ویژگی‌های شکلی و محتوایی سفر پزشکیان به بلوچستان است که در روزنامه بصورت یادداشت منتشر شده است، در حالی که این متن در قالب یادداشتهای معمول من نمی‌گنجد.

🔘سفر رئیس جمهور به استان سیستان و بلوچستان چند ویژگی مهم داشت. این را به عنوان کسی می‌گویم که اصولا با سفرهای استانی روسای جمهور، آنچنان که به لحاظ فرم و محتوا در ساختار سیاسی ایران تعریف شده است، مخالف بوده‌ام. زیرا این سفرها معمولا هیچ برنامه‌ریزی نداشتند. در بیشتر مواقع مردم را جمع می‌کردند تا برایشان هورا بکشند. بعد هم بودجه‌های خارج از ردیف برای این کار و آن کار تصویب می‌شد تا محبوبیت ایجاد کند که نه تنها گره‌گشا نبود، امیدواری شهروندان و کرامت‌شان را خدشه دار می‌کرد.

🔘به همین دلیل هم درگفت‌وگو با دوستان دولتی تأکید داشتم که مطلقا نباید در مسیر گذشته حرکت کرد. این مسیر، مسیری نیست که قابل دفاع باشد و با کرامت انسانی سازگاری ندارد. خود آقای پزشکیان هم با سبک و سیاق سفرهایی که انجام می‌شد و به لحاظ شکل استقبال مردم که در نهج البلاغه صریحا رد شده است، موافق نبود. برای همین هم صریحا گفته شد که برنامه استقبال‌هایی که می‌آیند و هورا می کشند و ... کنار گذاشته شود.

🔘این البته به معنای قطع ارتباط رئیس جمهور با مردم نیست. بلکه در برنامه‌های مربوط به این سفرها چنان که مشاهده کردیم، از مقامات تا نمایندگان اقشار مختلف حضور دارند. مقامات استان می ‌آیند تا حرف بزنند، انگیزه بگیرند و کار کنند. بنابراین به لحاظ شکلی به نظر من یک اتفاق مهم است که آقای رئیس جمهور دچار سفرهای فرمال و شکلی گذشتگان نشد.

🔘اما از نظر محتوایی هم این سفر اهمیت داشت که سفر اولشان به سیستان و بلوچستان بود. استانی که از قبل مشکلات زیادی داشته و در دو سال اخیر هم مشکلاتش بیشتر شده است. ملاقات با متنفذان محلی از جمله مولوی عبدالحمید اقدام سیاسی خوبی بود. به باورم در این سفر یک بازسازی سیاسی و امنیتی انجام شد که ارزشش از هر چیزی بیشتر است.

🔘اولین سفر آقای پزشکیان معنای روشن و خوبی داشت و امیدواریم جزییات سفر و نتایج آن که در آینده مشخص می شود از افزایش آرامش در استان و بهبود کارآیی نهاد دولت در منطقه خبر بدهد. بویژه که استاندار اهل سنت انتخاب شده است. البته امیدوارم به لحاظ انسجام ملی به جایی برسیم که نگوییم استاندار کرد است یا عرب یا اهل سنت، و افراد به صرف شایستگی ها و توانایی هایشان انتخاب شوند.

🔘هر چند در وضعیت فعلی وقتی یک گروه به صورت معناداری در ساخت قدرت حضور نداشته باشند طبیعی است که تصور شود حتما تبعیضی وجود دارد و انتخاب استانداران از اقوام و مذاهب مختلف اهمیت دارد. در کل وضعیت شاخص‌های استان مطلوب نیست و امیدوارم این سفر طلیعه تحول جدید در استان سیستان و بلوچستان باشد.

آکادمی پژوهشِ مجید حیدری چروده

18 Nov, 10:28


🔲⭕️غریب آشنا، دوست دارم بیا!
مجتبی لشکربلوکی

آیا به نظرتان می رسد ما این ظرفیت، این تحمل و این بلندنظری را داریم که مدیر عامل ایران خودرو یک آلمانی باشد، مدیر عامل همراه اول یک لبنانی باشد و مدیر عامل یکی از بانک های ما یک تایوانی؟ بلافاصله خواهیم گفت ما این همه استعداد مدیریتی در کشور داریم چرا دستمان را به سوی بیگانگان دراز کنیم؟ چرا برویم زیر دست اجنبی؟ مگه ما خودمان چه چیزی کم داریم!

حالا به این واقعیت ها توجه کنید: ساندار پیچای، مدیر عامل آلفابت (گوگل)، یک هندی‌الاصل است، کارلوس گُسِن، مدیر عامل سابق رنو، اصالتاً برزیلی-لبنانی بود. مارک جوزف کارنی، رئیس اسبق بانک مرکزی کانادا بود تا اینجایش خاص نیست ولی جالب اینجاست که ۲۰۱۳ تا ۲۰۲۰ شد رئیس بانک مرکزی انگلستان! ایلان ماسک از آفریقای جنوبی آمده، دارد در آمریکا موشک هوا می کند! جنسن هوانگ در تایوان دنیا آمده اما در آنسوی دنیا دارد جهان را به عصر هوش مصنوعی می برد! نماد ژاپن چیست؟ سونی! مدیر عاملش برای مدت های طولانی یک آمریکایی بود! دارا خسروشاهی، مدیر عامل اوبر است با ۳۷ میلیارد دلار درآمد (مقایسه کنید با فروش سالانه نفت ایران)

سال هاست که ارتباط ما با جهان به سطحی اسفناک سقوط کرده. قبول ندارید؟ به چهار سوال جواب بدهیم، بعد شما و وجدان تان!
از ۱۰۰۰ شرکت برتر جهان، کدامشان در ایران دفتر فعال دارند؟
از ۱۰۰ دانشگاه برتر دنیا، چند درصدشان با دانشگاه های ایران برنامه مشترک دارند؟
از ۱۰ شرکت برتر مشاوره جهان کدامشان در ایران فعالند؟
سرمایه گذاری خارجی مستقیم (FDI) و در بازار سرمایه (FPI) ما نسبت به کشورهای عربستان و ترکیه چقدر است؟

دقت کنید که اصلا منظورم این نیست که سکان شرکت ها و سازمان هایمان را به دیگران بدهیم، بلکه تاکیدم روی همکاری و تعاملات بین المللی است. سپردن مدیریت یکی از صدها روش همکاری بین المللی است.


☑️⭕️تحلیل و تجویز راهبردی:
کار کردن با خارجی ها اصلا چه فایده ای دارد؟ جدای از دسترسی به بازارهای بین المللی، جذب منابع مالی و انتقال تکنولوژی که در همه منابع اشاره می شود می خواهم روی موضوع دیگری دست بگذارم و آن تغییر عمیق درونی است. اگر با جهان کار کنیم ما دیگر آن آدم سابق نخواهیم شد:

۱) قد ما بلند می شود. فرض کنید که کسی در یک روستای ۱۰۰ نفره به دنیا می آید و همانجا زندگی می کند و می‌میرد. درکش از جهان و فرصت هایش چقدر است؟ کسی که با جهان در ارتباط است قدش بلند می شود چیزهایی را می بیند که امکان دیدن آن را قبلا نداشته

۲) می فهمیم که آدم های دیگر با دین و آیین متفاوت نیز به اندازه ما انسان هستند. به اندازه ما وجدان دارند، به اندازه ما به خانواده اهمیت می دهند، به اندازه ما برای عدالت دغدغه دارند. ما قطعا و حتما انسان تر خواهیم شد.

۳) ژن نوآوری ما تقویت می شود. دو تن از اساتید دانشگاه هاروارد و یک استاد دیگر این سوال برای شان مطرح شد که کارآفرینان نوآور با مدیران معمولی چه تفاوتی دارند؟ بررسی هایشان را در کتابی منتشر کردند به نام ژن نوآوری! آن ها متوجه شدند تفاوت در ۵ مهارت کلیدی است. یکی از آن ها شبکه سازی بود؛ ساختن ارتباطات اجتماعی و جستجوی فعالانه برای یادگیری از افراد با زمینه‌های متفاوت، تخصص‌های متنوع و دیدگاه‌های مختلف. شبکه بزرگ تر و متنوع تر یعنی ایده های با کیفیت تر، دیدگاهی وسیع تر و خلاقیت بیشتر.

۴) همزمان تواضع و اعتماد به نفس ما بیشتر می شود. وقتی در ایران زندگی می کنيم، به عنوان یک نویسنده یا کارآفرین یا مربی باشگاه فوتبال، جامعه ای که خودم را با آنان مقایسه می کنم محدود است (حدود ۱٪ جمعیت جهان). ممکن است به درستی یا نادرستی خودم را بهترین بیابم. ولی به محضی که پایم را از ایران بیرون می گذارم می بینیم که ده ها نویسنده، کارآفرین و مربی بالاتر از من هستند. دیگر امکان ندارد که مغرور شوم. ارتباط با جهان، فروتنی و تواضع می آورد. همچنین وقتی با خارجی ها کار می کنیم، می فهمیم که ما به یک اندازه باهوشیم، آن ها آدم های عجیب و غریبی نیستند. برخی از ما به خاطر شبکه محدودمان به شدت در معرض «غرور جاهلانه» و برخی دیگر در معرض ضعف اعتماد به نفس هستیم.

تا رفع تحریم ها که نمی دانیم چه زمانی است، به هر طریقی که می توانیم باید تعاملات بین المللی خود را توسعه دهیم.

می توانید مرا به غریبه پرستی، خودباختگی و «مرغ همسایه غازپنداری» متهم کنید. اما پیش از آن از خودتان بپرسید که کدام یک از استدلال های بالا اشتباه است. خلاصه کلام اینکه ما باید یاد بگیریم که با غریبه‌ها، بیگانگان، خارجی‌ها و اجنبی‌ها، کار کنیم. مدت هاست جهان، جهانی شده است و آنانکه بلد نیستند با جهان کار کنند ممکن است در نقشه های جفرافیا باقی بمانند اما در صفحات تاریخ حذف خواهند شد. با غریبه های بیشتر باید آشنا شد!

@Dr_Lashkarbolouki

آکادمی پژوهشِ مجید حیدری چروده

13 Nov, 06:28


🔴پزشکیان در مسیر اصلاحات پایدار است

▪️در گفتگو با اعتماد ۱۰۰ روز فعالیت های دولت چهاردهم واکاوی شد

🔺اعتماد ۲۳ آبان ۱۴۰۳

▪️اگر بخواهیم اسیر گذشته شویم بدون تردید آینده را می‌بازیم. در بازی میان آینده و گذشته، گذشته قطعاً بازنده است.

▪️پزشکیان از نظر من و به صورت متعارف خواهان اصلاحات جدی و پایدار است. نگاه او به سیاست خارجی، به آزادی‌ها، به حقوق انسان‌ها، به نحوه مواجهه با زنان، به تبعیض و بی‌عدالتی و مسأله گزینش‌ها، در همه موارد خوب و قابل دفاع است

▪️بدترین و بی‌اعتبارترین نقد به پزشکیان و دولت او از منظر انتصاب‌ها است که واقعاً منزجرکننده است. خیلی‌ها مدعی هستند و گمان می‌کنند که باید سهمی هم بگیرند. ۲۵ روز فعالیت سیاسی با نشاط و بدون کوچک‌ترین مشکلی انجام شده و دستاوردی بزرگ داشته است، حالا دنبال سهم‌خواهی هم هستند.

▪️بدترین وضعی که در سیاست خارجی با آن مواجهیم، نداشتن قدرت پاسخ دادن به متجاوز نیست، بلکه محدود بودن کارت‌های بازی ماست. تأکید صرف بر پاسخ موشکی قطعاً به لحاظ نظامی قابل توجه است، ولی محدودیت استفاده از یک کارت کافی نیست.

▪️بر اثر حوادث قبلی بسیار از پل‌های اعتماد میان مردم و نیروهای سیاسی و دولت‌ها خراب شده یا آسیب دیده است و باید بازسازی شود. به نظر من گام اول در تأیید پزشکیان از جانب حکومت برداشته شد. به قول معروف ماهی را هر وقت از آب بگیریم تازه است. باید از آن استقبال می‌شد که شد.

▪️ارزیابی من از وضعیت کلان(انتخابات آمریکا) این گونه است که دموکرات‌ها به رهبری اوباما و کلینتون تبدیل به یک الیگارشی فاسد شده‌اند که نتوانسته‌اند مردم آمریکا را در رأی دادن به خود قانع کنند، لذا آرای آنان خیلی ریزش کرد.

▪️قرار نیست ایران به هر قیمتی وارد تعامل و گفتگو(با آمریکا) شود، ولی اصل این را نباید نادیده گرفت و رد کردن آن نه به سود کشور است و نه مردم می‌پذیرند. مردم از مواضعی حمایت می‌کنند که مبتنی بر گفتگو باشد، حتی اگر به نتیجه نرسد.

https://telegra.ph/پزشکیان-در-مسیر-اصلاحات-پایدار-است-11-12

آکادمی پژوهشِ مجید حیدری چروده

11 Nov, 05:06


از راه درست
 
محمد فاضلی
 
خبر این است که دولت #سوزاندن_مازوت را ممنوع کرده و تن به پذیرش خاموشی محدود بر اثر کمبود برق داده است. استدلال دولت برای چنین تصمیمی، اثرات مخرب و فاجعه‌بار سوزاندن مازوت بر آلودگی هوا و به دنبال آن، به خطر انداختن سلامت مردم است که می‌تواند در آینده، موجی از بیماری‌های مختلف را بر مردم، نظام اجتماعی و نظام سلامت تحمیل کند.

من فعلاً گذشته سیاست‌گذاری و حکمرانی که باعث این وضعیت کمبود و ناترازی انرژی در کشور شده است را کنار می‌گذارم و می‌پذیرم که یک دو راهی وجود دارد:

اول، مازوت بسوازنیم، آلودگی مخرب تولید کرده و کمبود انرژی را پنهان کنیم.

دوم، مازوت نسوزانیم، خاموشی را به جان بخریم، آلودگی و بیماری تولید نکنیم، و برویم دنبال حل مسأله از راه درست.

دولت اگر به مصوبه خودش درخصوص ممنوعیت سوزاندن مازوت در نیروگاه‌ها پای‌بند بماند، به دلایل زیر کار مهمی انجام داده است.

یک. بلندمدت‌نگری کرده و سلامت مردم را به امر کوتاه‌مدت ترجیح داده است. مریض کردن میلیون‌ها ایرانی، و آوار کردن سیل امراض خطرناک در آینده بر سر خانواده‌ها و نظام سلامت بر اثر سوزاندن مازوت، گزینه عاقلانه‌ای نیست. درد و رنجی که این کار بر مردم در درازمدت وارد می‌کند، بسیار زیاد است. این نوع بلندمدت‌نگری در سیاست عمومی ایران زیاد سابقه‌دار نیست.

دو. دولت، هم‌زمان خود را در معرض فشار اجتماعی ناشی از تحمیل خاموشی‌های محدود بر خانوارها و سایر مصرف‌کنندگان برق قرار می‌دهد. مصرف‌کننده مایل نیست ساعاتی را خاموشی تحمل کند و حتماً سطحی از نارضایتی متوجه دولت می‌شود. این فشار و هم‌زمان پای‌بند ماندن به حفظ سلامتی مردم با نسوزاندن مازوت، ضرورت حل مسأله #از_راه_درست را پیش می‌کشد.

سه. دولت با نسوزاندن مازوت، و خاموشی دادن، مسأله ناترازی انرژی را قابل مشاهده برای همگان می‌سازد و ضرورت پرداختن ریشه‌ای و #از_راه‌_درست را در سطح دستور کار سیاسی و اجتماعی، مطرح می‌کند. مازوت سوزاندن، حل کردن موقت مسأله ناترازی، جارو کردن ناترازی و علل پیدایش آن زیر فرش، و درمان موقت آن از طریق وارد کردن خسارت عظیم‌تر بیماری و ناسلامتی به میلیون‌ها ایرانی است.

چهار. دولت برای آن‌که هم سلامتی را به خط نیندازد، و هم از راه درست مسأله ناترازی را حل کند، مجبور است با مردم حرف بزند و توضیح بدهد. این به معنای ضرورت وارد شدن به گفت‌وگوی بی‌پرده با مردم بر سر مجموعه‌ای از مسأله‌های بنیادین و حیاتی نظیر محیط‌زیست، سلامت، عوامل پیدایش ناترازی، راه‌حل‌های ممکن و ... است.

پنج. دولت با این رویکرد، به جای این‌که مسأله را از سر خودش باز کند و بگوید «حالا مدتی مازوت می‌سوزانیم تا سر و صداها بخوابد، تا بعد فکری به حالش کنیم» وارد چالش حل مسأله می‌شود. این چالش از به رسمیت شناختن مسأله و از ابتدا کنار گذاشتن یک راه‌حل غلط (سوزاندن مازوت) و ایجاد مسأله‌های بزرگ‌تر (نظیر سونامی بیماری‌های خطرناک) در آینده، شروع می‌شود.

دولت می‌تواند به شکلی غیرشعاری، واقع‌بینانه و معطوف به مجموعه‌ای از مسأله‌های واقعی و بنیادین ایران امروز (نظیر ناترازی انرژی، محیط‌زیست، سلامت و ...) این رویکرد را به مبنایی برای وفاق با مردم بر سر حل مسأله‌ها تبدیل کند.

زمین #ممنوعیت_مازوت، زمین تمرین برای در پیش گرفتن این رویکرد عقلانی، بلندمدت‌نگر، البته بسیار دشوار و نیازمند تعامل با مردم و ساختن اعتماد و سرمایه اجتماعی است. این زمینی است که دولت‌ها در ایران بسیار کم روی آن پا گذاشته‌اند، چه رسد به این‌که جدی تمرین کرده باشند.

این زمینی است که در آن #از_راه_درست مسأله را تعریف و حل می‌کنند؛ و البته سختی و هزینه‌اش را هم می‌دانند و می‌پردازند. صداقت و عقلانیت سرمایه‌های ضروری برای ورود به این زمین هستند.
 
@fazeli_mohammad

آکادمی پژوهشِ مجید حیدری چروده

09 Nov, 09:06


🔹چالش‌های آموزش فنی و حرفه‌ای در ایران

🔸ارائه دهندگان:
▫️حمیدرضا همت‌آبادی
▫️مجید حیدری چروده


🔺شنبه ۱۹ آبان‌ماه ۱۴۰۳، ساعت ۱۴
🔺پردیس #دانشگاه_فردوسی، ساختمان اقبال پژوهشکده گردشگری جهاددانشگاهی، سالن اجتماعات


💠 برای آگاهی از سایر برنامه‌های فرهنگی، هنری و اجتماعی مشهد #کاغذباد را دنبال کنید و به دیگران نیز معرفی کنید:

                       تلگرام               اینستاگرام

آکادمی پژوهشِ مجید حیدری چروده

20 Oct, 18:12


https://www.ddinstagram.com/reel/DBVNPGNuWuS/?igsh=bnZkNjJvcnRpcmNv

آکادمی پژوهشِ مجید حیدری چروده

19 Oct, 12:40


🔴دیگر خون بویی ندارد

آنچه رژیم اسرائیل در غزه و لبنان کرده و می‌کند، نه در تاریخ جنگهای فلسطین و اسرائیل سابقه دارد، نه در تاریخ جنگهای معاصر می‌توان مشابهی برای آن یافت.

کشتار مردم غیرنظامی با نقض تمام معیارهای انسانی و حقوق بشری و حقوق بین‌الملل جنگ در وسیعترین سطح ممکن در حال وقوع است.

غزه با دو میلیون جمعیت بی دفاع در برابر پیشرفته‌ترین و مرگبارترین سلاحها و تجهیزات نظامی اسرائیل از آثار حیات تهی می‌شود. مرگ در ویرانه‌های غزه پایکوبی می‌کند. لبنان زیر آتش اسرائیل تجربه‌ای تازه از خون و مرگ را می‌گذراند. اسرائیل برای کشتن یک نفر ده خانه را خراب می‌کند و صد نفر را به دیار نیستی می‌فرستد.

خون کودک و زن و پیر و جوان و بیمار را می‌ریزد. ماندگان را از آب و غذا و دارو محروم می‌کند. هیچ مرزی برای کشتن و ویرانگری نمی‌شناسد و همچنان ادامه می‌دهد.

جهان اما ساکت است.
اروپا و ایالات متحده آمریکا از گل نازک‌تر به اسرائیل نمی‌گویند. آنها چندان بدشان نمی‌آید از آنچه اسرائیل با مردمان غزه و لبنان می‌کند. طبیعی‌است. آنها منافع خود را می‌جویند. حتی اگر قرار باشد این منافع در جنگی هول‌انگیز از چشمه‌های خون فلسطینی‌ها و لبنانی‌ها بیرون بیاید.

اسرائیل مجاز است در جنگی که لااقل تاریخ معاصر به خود ندیده‌است هر جنایتی را به خونین‌ترین شکل خود مرتکب شود.

شگفتا! یحیی سنوار که می‌گویند طراح عملیات ۷ اکتبر و کشته شدن ۱۲۰۰ اسرائیلی بوده، به همراه دیگر اعضای حماس شایسته مرگ‌اند اما نتانیاهو و ‌ارتش اسرائیل که ۴۲ هزار نفر را کشته‌اند مستحق تشویق و حمایت!

رژیم حاکم بر اسرائیل سرخوش و سرمست از آنچه بی‌رحمانه در یک سال گذشته کرده‌است سرکش‌تر از هر زمان به دنبال تفوق و تسلط و توسعه قدرت بیشتر در خاورمیانه است و از همراهی متحدان غربی‌اش هم نگران نیست.

با این‌همه در زیر پوست قدرت‌نمایی‌های جنایت‌بار اسرائیل با هواپیماهای جنگی مدرن، بمب‌های سنگرشکن و سربازانی تا ریشه دندان مسلح، ضعف و ترسی شگفت پنهان شده‌است.
آنها مدرن‌ترین و مرگ‌آورترین تجهیزات نظامی را علیه مردمی به کار گرفته‌اند که نه قدرت دفاعی دارند، نه سلاحی موثر.

برای کشتن یک دو سه نفر چندین هواپیما بلند می‌کنند و ۲۰۰ تن بمب می‌ریزند. در چنین کارزار نابرابری آنکه قدرتمندتر است به شکلی پارادوکسیکال خود را ترسیده و مرعوب می‌بیند. این ترس او را به جنایت‌های جنون‌آمیز بیشتر می‌کشاند

پهپادی که تصویر آخرین لحظه‌‌های زندگی یحیی سنوار را ثبت می‌کند با یک تکه چوبی که سنوار به سمت آن پرتاب می‌کند مورد حمله قرار می‌گیرد. گویی نبرد چوب است با پهپاد. سنوار در نفس‌های آخر هم دست از مبارزه نمی‌کشد. این تصویر سندی تمام‌نماست از نابرابری جنگی که در آن اسرائیل با آن همه تجهیزات جنگی در برابر مردمان و مبارزانی صف‌آرایی می‌کند که با دست خالی می‌جنگند. مردمانی که از همه جهان چیزی نمی‌خواهند، جز اندکی خاک؛ خاکی که از آن خودشان بود و اشغال شد.

جهانی که بوی تند خون را نمی‌شنود، میدان را برای خونریز قُرُُق می‌کند.
https://t.me/kambiznouroozi

آکادمی پژوهشِ مجید حیدری چروده

18 Oct, 17:33


📄 راهی برای صلح بیابید

✍️عمادالدین باقی

🔹 آهای دولتمردان امریکا، تجربه جنگ ۱۱ ساله ویتنام و جنگ ۲۰ ساله در افغانستان با هزاران کشته و زخمی آمریکایی و صدها هزار کشته از ویتنام و افغانستان و سرانجام شکست خفت بار را به یاد آورید و بار دیگر با کمک‌های امنیتی و تسلیحاتی پیشرفته به اسرائیل آن تجربه ها را تکرار نکنید و راهی برای صلح و پایان دادن به کشتار بیابید.

🔹آمریکا از ۱۹۶۴ بخاطر حمایت از ویتنام‌جنوبی درگیر جنگی ۱۱ساله شد و سرانجام با کشته شدن بیش از ۲ میلیون ویتنامی و حدود ۶۰ هزار کشته و ۳۰۰ هزار زخمی و ۱۵۰ میلیارد دلار هزینه برای آمریکایی ها رسما شکست خورد ولی از این بی آبرویی درس نگرفتند و بار دیگر فاجعه افغانستان را رقم زدند و پس از ۲۰ سال کشتار انسان ها از دو طرف، از افغانستان گریختند و به طالبان واگذار کردند.

🔹اکنون این تجربه را باز هم با محور مقاومت و ایران از طریق حمایت از اسراییل دارند تکرار می کنند. خاورمیانه را رها کنید و به خانه های تان برگردید و راهی برای صلح و پایان کشتار بیابید. بگذارید مردم خودشان سرنوشت شان را تعیین کنند./گفتارهای باقی

#امتداد
@emtedadnet
https://t.me/MostafaTajzadeh

آکادمی پژوهشِ مجید حیدری چروده

08 Oct, 07:33


✍️ جواد کاشی

🖊 بلای خانمان‌سوز کینه

@sokhanranihaa
آنکه از مرگ انبوه فلسطینی‌ها و اینک شهادت حسن نصرالله مسرور شده، دلی مملو از کینه دارد. می‌توان کنارش نشست، با آنچه او را اینهمه کینه‌ورز کرده همدلی کرد. بی‌تردید تن و جانش از زخم ناشی از سرکوب و تحقیر آزرده است.

از تعداد این دل‌های پرکینه و مسرور کسی خبر ندارد. اما هر چه بیشتر باشند، بیشتر باید از آینده ترسید. آنها با نظام جمهوری اسلامی مخالف‌اند، اما نه تنها به مخالفت‌هاشان نباید امیدی بست، بلکه هر کدام یک مین خطرناک بر سر راه تقویت زندگی مدنی، آزادی و نظم دمکراتیک‌اند.

تنها دلی می‌تواند چراغی فراراه آینده برافروزد، که حقیقتاً ضد سلطه باشد. سلطه هر کجا که هست، روح و روانش را بیازارد. برای هر کس که علیه سلطه عمل می‌کند احترام قائل شود و برای مرگ‌شان سوگوار باشد. برای گشودن افق فردا کافی نیست با وضع موجود مخالف باشیم. باید اطمینان حاصل کنیم چاله عمیق‌تری فراراه مردم نکنده باشیم.

مردم فلسطین و لبنان علیه سلطه بی‌مهار یک کشور یاغی به نام اسرائیل دست به مبارزه زده‌اند. می‌توان الگوهای رفتاری و شناختی آنها را موضوع بررسی و نقد قرار داد و با برخی از اقدامات مخالف بود. اما نفس وجود آنها و تداوم عمل و مبارزه‌شان، از بزرگی روح انسانی حکایت دارد.

تنها دلی پایگاه امن برای عشق به آزادی است، که هر مبارز برای رهایی از سلطه را می‌ستاید. از کوچه و خیابان کشور خودمان تا هر کجا و هر کس در هر کجای دیگر جهان.

سید حسن نصرالله در لبنان مظهر پایان بخشی به برتری‌جویی اسرائیل و تحقیر مدام مردمان لبنان طی دهه‌های متمادی بود. مردمان و رهبران فلسطینی در غزه و کرانه باختری امید مردمان تحقیر شده‌اند. برخی اشتباهات استراتژیک آنها در عمل قابل بحث و بررسی انتقادی است. اما وای به دلی که از مرگ آنها مسرور می‌شود. وای به مردمی که از مرگ انبوه و بی‌رحمانه آنها شادمان شوند. آنکه از مرگ فجیع مردم فلسطین و حسن نصرالله شادمان شده، خود یک برده تحقیر شده است که در جستجوی اربابی تازه‌ برای تداوم بردگی است.

کینه یک ویروس خطرناک است. در فضای تهدید و سرکوب به نحو شگفتی تکثیر می‌شود. خرد را کور می‌کند. ظرفیت‌های اخلاقی را می‌سوزاند. از کینه‌ورز ماشین تولید نفرت مدام می‌سازد. او برای همگان و پیش از همه برای خود یک بلای خانمان سوز است.



.
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @javadkashi
🆑 #کانال‌سخنرانی‌ها
🌹

آکادمی پژوهشِ مجید حیدری چروده

02 Oct, 17:58


🌎 از تجربه جنگ با صدام بیاموزیم

علی‌رضا علوی‌تبار

1⃣ از تجربه جنگ تحمیلی باید بیاموزیم. پس از جنگ امکان بحث انتقادی در مورد آن فراهم نشد. هیچ‌گاه نپرسیدیم که تا چه حد می‌شد جلوی وقوع آن رویداد گرفته شود؟‌ هیچ‌گاه نپرسیدیم که چه زمانی برای پایان‌دادن جنگ مناسب بود؟ هیچ‌گاه نپرسیدیم که چرا در طول جنگ سیاست خارجی ما روز به روز به انزوای راهبردی ما کمک کرد؟ این سؤالات مطرح می‌شد، اما همیشه سرکوب می‌شد. نتیجه چه شد؟ آیا در سیاست‌های منطقه‌ای هم در حال تکرار همان خطاهای جنگ هستیم؟

2⃣ جنگ واقعیت دنیای ماست؛ واقعیتی کاملاً نامطلوب. باید از این واقعیت تا حد امکان گریخت. قوی بودن و توانایی بازدارندگی شرط لازم است اما شرط کافی نیست. اگر با توجه به تجربه حنگ سیاست خارجی خود را بازسازی نکنیم، مجبور به پذیرش وضعیتی خواهیم شد که برای ما بسیار نامقبول و حتی، تحقیرکننده خواهد بود. یک فرمانده ملی می‌تواند برای زیر بار ذلت نرفتن، تصمیم به شهادت آگاهانه بگیرد. اما نمی‌تواند برای شهادت همه همراهان‌اش تصمیم‌گیری کند. باید برای ماندن و ادامه راه تصمیم‌گیری کنیم.

3⃣ اگر می‌خواهیم در عرصه بین‌المللی تحقیر نشویم و کرامت و عزت‌مان حفظ شود، باید شعاری را طرح کرده و هدفی را دنبال کنیم که ابزار و امکانات تحقق و رسیدن به آن را داریم. طرح شعارهایی که تحقق بخشیدن به آن‌ها در محدوده توان و قدرت ما نیست، پیامدی غیر از تحقیر و سرشکستگی ندارد. سیاست‌های ما در منطقه و جهان تناسبی با توان و جایگاه ما در جهان ندارد. آرزو را باید به اندازه خواست. ادامه این روند نتیجه‌ای غیر از تضعیف ما و متحدان‌مان ندارد. بقاء برای ما محور ‌است و نباید به آن بی‌توجهی کرد.

4⃣ منتقدان حکومت در ایران، اغلب در برخورد با حزب‌الله دچار یک اشتباه بزرگ می‌شوند. زمانی‌، یکی از شخصیت‌های مؤثر حزب‌الله گفته بود که منتقدان حکومت در ایران فراموش می‌کنند که ما «حزب‌الله» هستیم، و نه «انصار حزب‌الله». گروهی از منتقدان بدون توجه به نقش حزب‌الله در منطقه و در مقابل اسرائیل...👇
لینک متن کامل مقاله

@mashghenowofficial

آکادمی پژوهشِ مجید حیدری چروده

02 Oct, 05:16


تلاش ایران برای بازگرداندن توازن قوا به منطقه

با تحولات اخیر در منطقه، توازن قوا در غرب آسیا بیش از پیش به هم خورده بود. در فقدان آتش بس در غزه و تشدید فشار در جبهه لبنان توسط اسرائیل، به نظر می رسید اسرائیل به نوبت در حال قطع سر متحدان تهران است تا بعدا تهران را هم تهدید کند. اما آرایش تهران هنوز دفاعی و آرایش اسرائیل هنوز هجومی است. اما باید دید آیا حمله تهران توانسته تا حدی از عهده پدافند ۳ لایه اسرائیل برآید یا خیر. اگر چنین شده باشد آنگاه اوضاع به سمت کاهش بی ثباتی  خواهد رفت که خطر کمتری نسبت به حالتی دارد که صرفه با حمله است.

در حقیقت آرایش دفاعی تهران در هر حال به کاهش بی‌ثباتی کمک می کند و این اسرائیل است که بستگی دارد ادراکش چه باشد. چناچه ادراک اسرائیل آن باشد که صرفه در دفاع است آنگاه مواضع تهاجمیش تعدیل خواهد شد وگرنه به سمت بازی رفت و برگشتی حرکت خواهیم کرد که امکان تصاعد تنش را افزایش می دهد. اینجاست که اهمیت شدت و عبور موفق موشک ها در وعده ی صادق ۲، خود را نشان میدهد.

از سوی دیگر باید توقع داشت اسرائیل در مدت باقیمانده تا سر کار آمدن دولت جدید آمریکا، به سبب ضعف در سیاست خاورمیانه‌ای بایدن، آمریکا را در خاورمیانه به دنبال خود بکشاند که خود عاملی تنش زا است.


✍️امیرمحسن هادیان
@OurWorldToday2024

آکادمی پژوهشِ مجید حیدری چروده

29 Sep, 14:47


📝📝📝اندوهِ لبنان

🔻🔻🔻یادداشتی از علی‌رضا علوی‌تبار منتشر شده در وب‌سایت #مشق_نو

🖊خبر شهادت سیدحسن نصرالله مرا عمیقاً متأثر کرد و به فکر فرو برد. همیشه برای سید احترام قائل بودم. دقیق سخن می‌گفت، شجاع و در عین حال واقع‌بین بود، به‌خوبی انسجام حزب‌الله را حفظ کرد و در شرایط سخت به پیش برد، دشمن اصلی‌اش حکومتی اشغال‌گر و مبتنی بر آپارتاید بود، می‌توانست همزمان از قدرت نظامی و گفت‌و‌گو و اقناع بهره بگیرد و… . سید، خودش را برای شهادت آماده کرده بود، حزب‌الله هم می‌دانست که همیشه امکان شهادت او هست. بنابراین، اگر حساسیتی در برخورد با این شهادت هست به‌دلیل ضرورت بازنگری است که این شهادت ما را به آن فرامی‌خواند و نه فقط افسوس از دست رفتن شخصیتی بزرگ و تأثیرگذار. آنچه را که به‌نظرم باید مورد بازنگری قرار گیرد، فهرست می‌کنم. شاید شهادت او به این بازنگری کمک کند.

1️⃣ منتقدان حکومت در ایران، اغلب در برخورد با حزب‌الله دچار یک اشتباه بزرگ می‌شوند. زمانی‌، یکی از شخصیت‌های مؤثر حزب‌الله گفته بود که منتقدان حکومت در ایران فراموش می‌کنند که ما «حزب‌الله» هستیم، و نه «انصار حزب‌الله». گروهی از منتقدان بدون توجه به نقش حزب‌الله در منطقه و در مقابل حکومت اشغالگر اسرائیل، گمان می‌کردند حزب‌الله هم تشکلی است شبیه به انصار حزب‌الله خودمان؛ یعنی گروهی خودسر که با استفاده از امکانات عمومی و برای اختلال در فعالیت‌های دیگران سازمان یافته است. حال آن‌که حزب‌الله، اعتماد به‌نفس را به لبنان بازگرداند تا جایی‌که این کشور دیگر حیاط خلوت اسرائیل محسوب نمی‌شد و حزب‌الله هم به‌عنوان نیرویی مؤثر در تصمیم‌های منطقه به‌حساب می‌آمد. سید را باید در این چارچوب دید.

2️⃣ مدت‌هاست که بسیاری از ما وجود نظام سلطه را در جهان فراموش کرده‌ایم. از یادمان رفته است که پشت چهره آرایش شده‌ی نظام سلطه، خشونتی مرگبار و متکی بر تبعیض و معیارهای دوگانه پنهان شده است. باید نسل‌کشی در غزه و قتل عام در لبنان اتفاق می‌افتاد تا همه ما نظام مبتنی بر سلطه را به‌یاد آوریم. اسرائیل، با خیال راحت می‌کُشد و مهمات و حمایت‌ بین‌المللی‌اش به‌طور مستمر تأمین می‌شود. گفت‌و‌گو با جهان، تنش‌زدایی از روابط بین‌المللی و همکاری برای تأمین منافع ملی نباید ما را از واقعیت زشت حاکم بر روابط بین‌الملل غافل کند. ظاهراً، پشت این تمدن بزرگ، «نظام جنگل» پنهان شده است.

3️⃣ اگر می‌خواهیم در عرصه بین‌المللی تحقیر نشویم و کرامت و عزت‌مان حفظ شود، باید شعاری را طرح کرده و هدفی را دنبال کنیم که ابزار و امکانات تحقق و رسیدن به آن را داریم. طرح شعارهایی که تحقق بخشیدن به آن‌ها در محدوده توان و قدرت ما نیست، پیامدی غیر از تحقیر و سرشکستگی ندارد. سیاست‌های ما در منطقه و جهان تناسبی با توان و جایگاه ما در جهان ندارد. آرزو را باید به اندازه خواست. ادامه این روند نتیجه‌ای غیر از تضعیف ما و متحدان‌مان ندارد. بقاء برای ما محور ‌است و نباید به آن بی‌توجهی کرد.

4️⃣ سیاست خارجی نباید توسط نیروهای نظامی و امنیتی طراحی شود. نیروهای نظامی و امنیتی ابزار پیشبرد سیاست خارجی‌اند و تضمین تحقق آن، نه بیشتر. طراحی و اجرای سیاست خارجی باید بر عهده نهادی قرار بگیرد که در مقابل نمایندگان مردم پاسخگو باشد و بدون خیال‌پردازی به آینده بنگرد.

5️⃣ از تجربه جنگ تحمیلی باید بیاموزیم. پس از جنگ امکان بحث انتقادی در مورد آن فراهم نشد. هیچ‌گاه نپرسیدیم که تا چه حد می‌شد جلوی وقوع آن رویداد گرفته شود؟‌ هیچ‌گاه نپرسیدیم که چه زمانی برای پایان‌دادن جنگ مناسب بود؟ هیچ‌گاه نپرسیدیم که چرا در طول جنگ سیاست خارجی ما روز به روز به انزوای راهبردی ما کمک کرد؟ این سؤالات مطرح می‌شد، اما همیشه سرکوب می‌شد. نتیجه چه شد؟ آیا در سیاست‌های منطقه‌ای هم در حال تکرار همان خطاهای جنگ هستیم؟

🖊جنگ واقعیت دنیای ماست؛ واقعیتی کاملاً نامطلوب. باید از این واقعیت تا حد امکان گریخت. قوی بودن و توانایی بازدارندگی شرط لازم است اما شرط کافی نیست. اگر با توجه به تجربه حنگ سیاست خارجی خود را بازسازی نکنیم، مجبور به پذیرش وضعیتی خواهیم شد که برای ما بسیار نامقبول و حتی، تحقیرکننده خواهد بود. یک فرمانده ملی می‌تواند برای زیر بار ذلت نرفتن، تصمیم به شهادت آگاهانه بگیرد. اما نمی‌تواند برای شهادت همه همراهان‌اش تصمیم‌گیری کند. باید برای ماندن و ادامه راه تصمیم‌گیری کنیم./پایان

#علیرضا_علوی_تبار #ایران #لبنان

🔸نشانی تلگرام «مشق نو»:
t.me/mashghenowofficial

آکادمی پژوهشِ مجید حیدری چروده

25 Sep, 04:11


پزشکیان نترسد!

هیاهوی جاری بر سر جمله‌ای از آقای پزشکیان صرفاً برای ترساندن او و تیم همراهش از مذاکرات صاف و صریح و سازنده بر سر رفع تحریم اقتصادی کشور است. کار هم کار راستگرایان اسرائیلی و مدافعان آنها در کنگره و حزب جمهوریخواه و رسانه‌های در اختیار است!
بنابراین آقای پزشکیان و همراهانش از این غوغا نترسند و کار درست خود را به انجام رسانند.
حتی اگر فرض بگیریم که آقای پزشکیان گفته باشد، خواهان کاهش تنش با اسرائیل است، مگر اصرار بر آتش بس در جنگ غزه و مخالفت قاطع با سرایت جنگ به کل منطقه، معنایی غیر از کاهش تنش دارد؟ کسانی که کاهش تنش را به پیراهن خلیفه تبدیل کرده‌اند، آیا واقعاً خواهان تشدید و افزایش تنش با اسرائیل در این شرایط هستند؟ اگر هستند پس اصرارشان بر آتش‌بس در غزه و ضرورت مهار شعله‌های جنگ چه معنایی می‌دهد؟ کاهش تنش در یک بحران یا جنگ، هیچ جنبۀ غیرمنطقی ندارد و به معنای به رسمیت شناختن هیچ طرفی هم نیست!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad

آکادمی پژوهشِ مجید حیدری چروده

23 Sep, 04:16


گزارش ملی پلاسکو و گزارش ملی سیلاب‌ها را بررسی کنید تا دریابید چه حجمی از خطا، قصور و تقصیر، و خسارات ناشی از حکمرانی بد باعث آن حوادث یا تشدید خسارات ناشی شده‌اند.

تردید نداشته باشید که در حادثه معدن طبس هم همین گونه است. بوروکراسی الان به کار افتاده تا همه خطاها، قصورها و تقصیرها را ماست‌مالی کند.

یک گزارش دقیق، بی‌طرفانه و قابل اعتماد است که می‌تواند توضیح دهد چرا حوادث معدن رخ می‌دهند و برای کاستن از آن‌ها چه باید کرد.

توضیح: معادن در همه جهان از پرخطرترین کارگاه‌ها هستند ، اما این نافی ضرورت بررسی دقیق حادثه و انتشار گزارش آن نیست.

@fazeli_mohammad

آکادمی پژوهشِ مجید حیدری چروده

24 Aug, 04:04


مقدمه دکتر عبدالکریم سروش بر کتاب جدیدش به نام قصه ارباب معرفت (جلد سوم)، مقدمه ای در باره بن مایه نابه سامانی دنیای امروز که حاصل تقابل دو رویکرد حق محور و تکلیف محور به انسان است.

به زعم من نوعی حاصل عمر دکتر سروش هم محسوب می شود که حاصل یک پدیدارشناسیِ ژرفکاوانه طولانیِ روشمند به انواع و اقسام مشکلات بشریت در دنیای دیروز و امروز است.

آکادمی پژوهشِ مجید حیدری چروده

23 Aug, 04:31


✍️ سخنرانی دیشب اوباما در اجلاس ملی دموکراتها

محمدرضا اسلامی

🔵 اوباما سخنور قهاری است ولی سخنرانی او از جنس تمرین و حفظ مطلب نیست. او به تمام معنی کلمه «سخنرانی می کند».

سخنرانی دیشب اوباما در اجلاس ملی دموکراتها🔻یک شاهکار تمام عیار بود. یک خطابه اثرگذار در یکی از بخشهای مهم تاریخ سیاست ایالات متحده آمریکا.
نمونه ای شگفت آور از توان یک فرد در «ارتباط گرفتن» با اذهان عمومی.

🔵اوج هنرمندیِ باراک اوباما این نیست که می تواند شهروند معمولی آمریکایی که «هوادار» دموکراتهاست را به وجد بیاورد، بلکه شاهکار اوباما وقتی است که بر «شهروند کلافه» و بی تفاوتِ آمریکایی هم اثر می گذارد.
هیچ چهره ای در میان جمهوریخواهان از چنین توان و کاریزمایی برخوردار نیست.

🔵متن سخنرانی دیشب اوباما را باید پیاده کرد و روی اجزای مختلف آن کار کرد. لحن و نحوه ای که او بارها با آن لحن «دونالد ترامپ» را خطاب قرار داد واقعا هوشمندانه بود.

او بدون توهین به ترامپ (و با آگاهی از اینکه ترامپ محبوب قلوب شهروندان جمهوریخواه است) به گزنده ترین شکل ممکن او را به رگبار انتقادهای جانانه بست.

اوباما دیشب با انتقادهایش «تعریف» (Definition) جدیدی از «مفهوم ترامپ» ارایه کرد! اوباما دیشب ترامپ را «یک گونه‌ی زیستن» معرفی کرد. و این واقعا صحیح است.
ترامپ یک Lifestyle است. ترامپ یک فرد نیست. ترامپ یعنی چفت و بست شدنِ یک سلسله خلقیات «وقتی که» انفجار ثروت/سرمایه در دستان کسی باشد.

جملاتی که اوباما دیشب ترامپ را با آنها خطاب کرد را باید نمونه ای عالی از سیاست‌ورزی هوشمندانه، و اثرگذاری بر اذهان عمومی دانست.

اوباما ذهن مخاطب را به ۱۶ سال پیش برد زمانی که در همین نشست در شیکاگو او پذیرفت که کاندیدای ریاست جمهوری دموکراتها باشد. ۱۶ سال گذشته، ولی اوباما همچنان کنشگر است! و از صفحه سیاست آمریکا حذف نشده است.

🔵اوباما در کنار سخنوری اما «یک مدیر پروژه» است. پروژه‌ی برانداختن دونالد ترامپ.

اوباما در سال ۲۰۱۵ ترامپ را جدی نگرفته بود.
آن زمان ترامپ بیشتر به یک شوخی شبیه بود. ولی در ۲۰۱۶ ترامپ تبدیل شد به یک بهمن سنگین. صرفا در فاصله یک سال گفتمان ترامپ جدی شد. و در ۲۰۱۷ وقتی که اوباما تمام قد وارد میدان شد برای زدنِ ترامپ، دیگر دیر شده بود! اما اوباما در تمام این سالها منفعل ‌‌ننشست. در ۲۰۲۰ کنشگری او «باعث اجماع» میان ده کاندیدای دموکرات شد. عملا سال ۲۰۲۰ او مدیر پروژه زمین زدن میلیاردر سفید پوست بود. فرزند یک چوپان‌زاده کنیایی سیاه پوست توانست فرزند یک میلیاردر برج‌ساز سفید پوست نیویورکی را به زمین بزند و رئیس جمهور را «یک دوره» ای کند. پروژه ای که میلیاردها دلار در آن هزینه شد، ولی بدون حضور قوی و سیاستمدارانه اوباما در پشت پرده، آن پروژه عظیم موفق نمی شد.

🔵و جنگ امروز یعنی ۲۰۲۴ ادامه همان نبرد از ۲۰۱۵ است که همچنان به مدیریت پروژه اوباما در جریان است. نبردی که ریشه های آن به تاریخ انسان معاصر تا مارتین لوتر کینگ و قبل تر باز می گردد. نبردی که هر روز میلیونها دلار پول برای رسانه و کمپین نیازمند است. این سخنرانی دیشب اوباما، یک سخنرانی انتخاباتی نیست بلکه یک سخنرانی جنگی است. حتما بشنویدش.

🔵عدم درک صحیح ما ایرانیان از «داخل آمریکا» باعث شده تا سالها خطای راهبردی در زمینه این کشور مهم داشته باشیم. سیاستمداران ایرانی که همواره با ساده سازی «مفهومِ آمریکا» را تحلیل کرده اند باید این سخنرانی را ببینند تا متوجه یک واقعیت مهم شوند:

آمریکا سرزمینی است که همواره یک جنگ دائم در درونِ آن برپاست. آمریکا محل منازعه دائم اندیشه‌ها، ثروتها، و قدرتها بوده است.
آنچه که امروز در ایالات متحده برقرار است یک جنگ بدون گلوله میان دو گونه‌ی مختلف از زیست انسان است.
این یک جنگ رسانه ای/مالی میان طیفی از مردمان است که «زیست ترامپ سفید» را شایسته رهبری کشور/دنیا می دانند و طیفی دیگر از مردمان که پذیرای رهبرانِ تحصیلکرده از «طبقه متوسط» رنگین پوست همچون باراک اوباما یا کامالا هریس هستند.

در درک فؤاد ایزدی آمریکا یعنی کشور بد و جنگ افروزی! همین قدر ساده و خطی. ولی واقعیتِ داخلی آمریکا یعنی «منازعه دائم قدرتهای داخل کشور». آمریکا یک دیگ جوشان است که متاسفانه ساده سازی ما ایرانیان از ماهیت آن باعث سالها خطای راهبردی در سیاست خارجی شده است.

به بیان دیگر، عدم درک صحیح ما ایرانیان از «داخل آمریکا» منجر به عدم اتخاذ «سیاست خارجی» صحیح شده است.

ساده سازیِ یک امر پیچیده، بزرگترین بلاست.

🔵 ۷۴ روز دیگر از این جنگ باقی است. برنده این جنگ ۲ ویژگی خواهد داشت. اول اینکه به لحاظ مالی باید بتواند «دوام» بیاورد (و روزانه میلیونها دلار خرج کند). دوم اینکه بر ذهن شهروندان با رأی خاکستری (بلاتکلیف) اثر بگذارد.

فراموش نکنیم که جریان ترامپ چقدر در دومی توانمند است!

▪️لینک

https://t.me/solseghalam

آکادمی پژوهشِ مجید حیدری چروده

21 Aug, 13:22


🟢 یک خبر خوب برای ایران! 🟢

📚
@darvishnameh

1️⃣ تعداد نیروگاه‌های خورشیدی که در طول شش ماه اخیر در ایران وارد مدار شده‌اند، بیش از کل نیروگاه‌هایی است که در طول یک دهه اخیر ساخته شده‌اند. این یک خبر امیدبخش است و باید خواهان تقویت آن باشیم.

2️⃣ یادمان باشد فقط در نیمه نخست سال گذشته میلادی به گزارش بلومبرگ حجم سرمایه‌گذاری جهانی در انرژی خورشیدی از مرز  ۲۳۹ میلیارد دلار هم گذشت و این روند همچنان ادامه دارد. کشورهای چین، آمریکا، هند، آلمان، عربستان سعودی، لهستان، امارات متحده عربی، هلند در شمار بالاترین نرخ سرمایه‌گذاری در این حوزه هستند.

3️⃣ همانطور که مشاهده می‌شود، ترکیبی از کشورهای نفت‌خیز، اروپایی، آمریکا، چین و هند ... با درجات مختلف تابش خورشید که البته هیچکدام‌شان بیشتر از ایران نیست، در این حوزه در حال رقابت هستند. خوشحالم که سرانجام دولتمردان ایرانی توانستند سخن مروجان مصرف سوخت‌های فسیلی را که همچنان می‌گویند: سرمایه‌گذاری در حوزه استحصال انرژی خورشیدی در ایران اقتصادی نیست را به کناری نهاده و دریابند که خردمندی واقعی در کجاست. دقت کنید که اینک دولت وظیفه دارد در پایان برنامه هفتم، دست‌کم ۱۵ هزار مگاوات برق از محل استحصال انرژی‌های نو تامین کند که سه برابر بیشتر از تکلیف دولت در برنامه ششم است. همه باید بخواهیم تا بشود.

4️⃣ رویکرد استحصال انرژی‌های نو، یعنی پایان‌دادن به مصرف مازوت، کاهش ناترازی آبخوان‌ها، کاهش چشمه‌های تولید گرد و خاک، کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای و افزایش امکان صادرات انرژی و تولید ثروت پایدار.

5️⃣ البته این صنعت هم مانند هر صنعت دیگری ممکن است خسارت‌هایی به محیط‌زیست وارد کند، اما میزانش قابل مقایسه با تولید انرژی از طریق نیروگاه‌های حرارتی یا برق‌آبی نیست. پس بخواهیم تا بشود. وقتی امارات متحده عربی می‌تواند بزرگ‌ترین نیروگاه خورشیدی جهان به ظرفیت دو گیگاوات را به کمک چینی‌ها راه‌اندازی کند، چرا ما که قرارداد ۲۵ساله همکاری با چین داریم، نتوانیم؟

https://t.me/darvishnameh/12617

#انرژی_خورشیدی
#محمد_درویش

آکادمی پژوهشِ مجید حیدری چروده

14 Aug, 01:11


*بخش خصوصی کاخ ریاست جمهوری*

🖊️دکتر مجتبی لشکربلوکی

■باراک اوباما، در همان اولین روزهای آغاز ریاست‌جمهوری خود دفتر تازه‌ای در ضلع غربی کاخ سفید که بخش اداری است، راه انداخت. دفتری که در ابتدا با ۱۰ کارآموز و یک مسئول کار را شروع کرد و شمار کارکنان این دفتر در آخرین سال ریاست‌جمهوری اوباما به بیش از ۶۰ کارآموز و ۱۰ نیروی ثابت و یک مسئول رسیده بود. دفتری که اسم آن «دفتر مکاتبات ریاست‌جمهوری» شد و اهالی کاخ سفید با عنوان اختصاری «او.پی.سی» از آن نام می‌بردند.
□پیش از این رئیس‌جمهور ویلیام مک‌کینلی دفتر مشابه‌ای در کاخ سفید راه انداخته بود. اما حجم کار این دفتر همیشه بسیار محدود بود و هیچ‌وقت رئیس‌جمهوری خود را مقید به خواندن مداوم نامه‌ها نکرده بود، چه رسد به این‌که وقت بگذارد و به نامه‌ها پاسخ دهد.

●باراک اوباما از همان ابتدا یک قاعده شخصی وضع کرد و تا آخرین روز ریاست‌جمهوری خود به آن پایبند ماند:‌ تک‌تک نامه‌هایی که خطاب به او ارسال می‌شود، باید خوانده شود. کارکنان دفتر مکاتبات شخصی ریاست‌جمهوری باید هر روز ۱۰ نامه را انتخاب و روی میز کار او بگذارند. اوباما هر شب نامه‌هایی را که انتخاب شده بود، به بخش خصوصی کاخ سفید که محل زندگی او و خانواده‌اش بود می‌برد. نامه‌ها را در خلوت شب می‌خواند، برای بعضی از آن‌ها با دست‌خط شخصی جواب می‌نوشت، در حاشیه‌ بعضی دیگر از نامه‌ها نکاتی را می‌نوشت تا کارکنان با این محور و کلیدواژه‌ها برای نامه جوابی بنویسند و چندتایی از این نامه‌ها را قاب کرد، به دیوار دفتر کار خود زد تا همیشه جلوی چشمش باشد.

○از اوباما پرسیده شد چه شد که تصمیم گرفت حتی در سفر کاری و تعطیلات، روزی ۱۰ نامه را بخواند و پاسخ دهد؟ اوباما در پاسخ می‌گوید که عادتِ نامه خواندن او را «سر پا نگه می‌داشت» و به او هر روز یادآوری می‌کرد که یادش نرود پشت هر مخالفت، موافقت، رنج و اندوه، خشم و فریاد یک انسان یا گروهی از انسان‌ها وجود دارند که مهم‌اند، قصه‌ای دارند و باید قصه‌ی آن‌ها را شنید و در تصمیم‌گیری حواس‌ات به آن‌ها باشد.

■می‌گوید نامه نوشتن و نامه خواندن به او کمک کرد که هم‌دردی و هم‌دلی بیشتری داشته باشد، چیزی که به نظرش، رمز کلیدی تغییر است و نقطه‌ای که آدم‌ها را از فرد به جمع می‌رساند و به آن‌ها توانایی «ساختن اجتماعی کوچک» در راه رسیدن به هدفی مشخص را می‌دهد.

□باراک اوباما در این باره گفته است: می‌توانم فهرستی ردیف کنم که دستاوردهای من این سیاست‌ها، لوایح، موفقیت‌ها، توافق‌ها و غیره بود. ولی بگذار صادقانه بگویم. چیزی که واقعاً به آن افتخار می‌کنم این است که هشت سال تکیه زدن بر صندلی ریاست در کاخ سفید باعث نشد خودم را گم کنم و یادم برود که چه کسی هستم. خواندن مداوم این نامه‌ها مهم‌ترین عاملی بود که نگذاشت یادم برود چه کسی هستم.

●تجویز راهبردی:
از این ابتکار می توان دو نکته کلیدی آموخت:

۱. پشت هر مخالفت، موافقت، رنج و اندوه، خشم و فریاد، یک انسان یا گروهی از انسان‌ها وجود دارند که مهم‌اند، «قصه‌ای» دارند و باید «قصه‌ آن‌ها» را شنید و در تصمیم‌گیری ها حواس‌ مان به آن‌ها باشد. در هر رده سازمانی که هستیم، اگر تصیمات ما، روی زندگی افراد موثر است باید قصه آنان را نیز گوش کنیم. اینکه بگوییم که شما نمی فهمید و ما برای شما تصمیم می گیریم و ما بیشتر می فهمیم نام دیگر استبداد است. گاهی اوقات تصمیمی که ما می گیریم باعث می شود که ده ها کارگاه و کارخانه یک شبه برود روی هوا و بعد هم به راحتی از آنان بخواهیم که مقاومت کنند. این هنر مدیریت نیست. 

۲. سازوکار و سیستم طراحی کنیم. می توان ساعت ها در مورد اهمیت شنیدن صدای مشتری، صدای مردم و صدای مخالفین صحبت کرد. اما سازوکاری اجرایی برای شنیدن صدای آنان نداشت. ابتکار فوق نشان می دهد که صرفا حرف های شیک زدن در مورد توسعه، دموکراسی و گفتگوی اجتماعی و پاسخگویی و ... فایده ای ندارد. باید آن را تبدیل کرد به یک سازوکار و سیستم مشخص برای آنکه اطمینان یابیم ایده های انتزاعی به سازوکارهای زمینی تبدیل می شوند.

○یک نکته جالب تاریخی  که برای من کاملا تعجب برانگیز بود این بود که حضرت امیر در زمان حکومت خود متوجه شد که برخی نمی توانند شکایات و خواسته هایشان را با وی در میان بگذارند، به واسطه عدم دسترسی یا شرم یا ترس. لذا، برای اولین بار مکانیزمی طراحی کرد به نام «بیت القصص» (به معنای خانه قصه ها) تا مردم مستقیما با او در تماس باشند.

■ایکاش قصه های پرغصه این مردم را بیشتر و همین امروز بشنویم! شاید فردا دیر باشد. بخش خصوصی کاخ ریاست جمهوری ما می تواند محل آنالیز بدون سانسور خواسته ها، قصه ها، غصه ها و افکار عمومی باشد. شاید روایت مردم از زمانه و زندگی با ما متفاوت باشد.

https://t.me/Shafaye_Daroon

آکادمی پژوهشِ مجید حیدری چروده

11 Aug, 16:07


همچنان نه قهر و نه ذوق زدگی!

یاسرعرب

الان وقش است اصلاح طلبانی که مردم را تهییج و تشویق می‌کردند که صحنه‌ی قیامت آخر الزمانی ایران را با رای دادن به جناب پزشکیان از دست خصم متخاصم نجات دهید و ایران را #برای_ایران پس بگیرید، شروع به بازخوانی کتاب قدرت بی قدرتان و آثار هانا آرنت در پیج‌های‌شان کنند!

پزشکیان هیچ‌جا نگفت دولت انقلاب ملی است و ننوشت که دولت تهور و شجاعت است. از اولش هم صادقانه گفت نمی‌داند و فقط اینقدر می‌داند که نمی‌داند و کار را باید داد دست کارشناس.

حالا اینکه فهم و توان او در شناسایی و گزینش کارشناسان چقدر بوده و الزامات پشت پرده چطور بعضا بر او غالب شده نکته دیگری است.

کدام ریس جمهوری همه‌ی وزاری‌اش را خودش انتخاب کرده (حتی رئیسی) که پزشکیان کند؟

گفت اندازه نگه‌دار که اندازه نکوست!
بله..‌ وعده‌هایی هم داد که نباید می‌داد. مهم اما رفع فیلترینگ، دفع طرح زور، تنظیم سیاست خارجه و مناسبات سیاسی ما با غرب است.

وزیر کشور و وزیر آموزش پرورش و وزیر اطلاعات او را من نیز نمی‌پسندم. اما نمره‌ی کلی کارنامه‌ی معرفی وزاری او چیزی در حد خود اوست. هرچند بی نظریه، فاقد گفتمان، بدون انسجام و مرسوم و معمول اما در شرایط فعلی قابل قبول!

یادآوری موضع پیش از شروع رقابت‌های انتخاباتی نگارنده و اشاره به موضوع افسردگی پسا پزشکیان اینجا 👇؛

نه قهر و نه ذوق زدگی!




@yaser_arab57

آکادمی پژوهشِ مجید حیدری چروده

03 Aug, 15:59


بازیِ خونین جنگ

پروفسور برنارد رایش در مقاله‌ی اسراییل و جنگ ایران و عراق می‌نویسد: «بهره‌ی اصلیِ اسراییل از جنگ ایران و عراق آن بود که این دو قدرت منطقه‌ای که هر دو دشمن اسراییل محسوب می‌شدند، علیه یکدیگر وارد جنگ شدند و فرصت استراحتی برای اسراییل فراهم شد.» او معتقد است اسراییل به دنبال «حفظ موازنه‌ی قوا برای طولانی‌کردن جنگ و جلوگیری از پیروزی یکی از دو طرف بود.» در تحلیل رایش، جنگ علاوه بر درگیر نگه داشتن این دو کشور، جهان عرب را به دو قطب تبدیل کرده بود؛ یک قطب، سوریه، لیبی و یمن جنوبی و قطب دیگر اردن، مصر و کشورهای حاشیه‌ی خلیج‌فارس و «دودستگی جهان عرب، مانع تشکیل جبهه‌ی متحدی علیه اسراییل شد» (درس‌هایی از راهبرد، حقوق، دیپلماسی در جنگ ایران و عراق، ص147 و 148)
گویا سیاست آمریکا هم ادامه‌ی جنگ خونین ایران و عراق بود؛ تا وقتی که برنده‌ای نداشته باشد. الکواری نماینده‌ی وقتِ قطر در سازمان ملل، درباره‌ی موضع آمریکا و شوروی در جنگ می‌نویسد: «در واقع این دو ابرقدرت، به رغم تاکیدهایی که بر خلاف آن داشتند، از تداوم جنگ و طولانی شدن آن، مادام که هیچ‌یک از طرفین نتواند بر دیگری غلبه داشته باشد، احساس رضایت می‌کردند.» (عملکرد شورای امنیت در جنگ ایران و عراق، ص 201)
تا وقتی که ایران و عراق کشورهای هم را ویران می‌کردند، قدرت‌های جهانی با وجود اظهار نگرانی از ادامه جنگ، تلاشی عملی و جدی برای پایان دادن به آن نکردند. آنها سال هفتم تصمیم گرفتند جنگ را پایان دهند.
تحلیلگران ایرانی موفقیت نسبی کربلای 5(زمستان 65) را در تصمیم ابرقدرتها برای پایان دادن به جنگ موثر می‌دانند اما اغلب تحلیلگرانِ غیرایرانی ناامن شدن خلیج فارس در جنگ دریایی و افشای ماجرای مک فارلین را مهمترین دلیل تصمیم آمریکا برای پایان دادن به جنگ می‌دانند.
افشای پر سر و صدای ماجرای مک‌فارلین در آبان 65، که در جهان به ماجرای کمک آمریکا و اسراییل به ایران معروف شد، کار را برای بازی دوگانه‌ی آمریکایی‌ها سخت کرد و آمریکا تحت فشار شدیدی قرار گرفت و به تعبیر کدی و گازیوروسکی آمریکایی‌ها به این جمع‌بندی رسیدند که: «باید به‌گونه‌ای مستقیم برای پایان دادن به جنگ طولانی ایران و عراق مداخله نمایند.» (نظام دوقطبی و جنگ ایران و عراق، ص414)
تیر66 قطعنامه‌ی 598 برای پایان دادن به جنگ تصویب شد. واکنش ایران به قطعنامه منفی بود اما برای اولین‌بار تمام 5 عضو دائم شورای امنیت برای پایان دادن به جنگ تفاهم کرده بودند. به روایت دبیرکل سازمان ملل در جلسه‌ای که مهر66 او با 5 عضو دایم شورای امنیت برگزار کرد؛ شولتز وزیرخارجه‌ی آمریکا در جمع‌بندی نظر 5 کشور گفت: «همه‌ی ما پایان جنگ را می‌خواهیم. همه‌ی ما از قطعنامه‌ی 598 حمایت می‌کنیم» (به سوی صلح، ص255)
دکوییار، دبیرکل سازمان ملل، در خاطراتش درباره‌ی سیاست آمریکا در این مقطع از جنگ می‌نویسد: «نظر قطعی ایالات متحده این بود كه برای پایان جنگ: (1) عراقی‌ها باید به‌خوبی مقاومت كنند تا مانع هر گونه پیروزی ایران شوند. (2) جنگ باید بیش از هر زمانی برای ایرانی‌ها رنج‌آور شود. (3) جریان سلاح به ایران باید از طریق قطعنا‌مه‌ی دیگری در شورای امنیت كاهش یابد و (4) فشار بین‌المللی در ابعاد وسیعی به این كشور وارد شود.»(به سوی صلح، ص267)
بسیاری دریافتند که جنگ ماه‌های پایانی خود را سپری می‌کند. محمدجواد ظریف از دیپلمات‌های ایران در سازمان ملل به خاطر دارد که حدود دی‌ماه 66: «مایکل اشتاینر من را صدا کرد و گفت که من یک نکته‌ای را به تو بگویم و آن این است که شما الان دست بالا را دارید، ولی امسال سال شکست شما در جنگ است. قبل از این‌که شکست بخورید قطعنامه را بپذیرید. هیچ‌وقت این از ذهنم بیرون نمی‌رود.» (دیپلماسی ایران و قطعنامه 598، ص249) چندماه بعد نماینده‌ی آلمان در سازمان ملل به واقعیت پیوست و در بهار 67 ایران شکست‌های پی‌در‌پی و سختی را در جبهه‌های جنگ تجربه کرد. فاو، شلمچه، جزایر مجنون را که در عملیات‌های سخت و طولانی‌مدت در چند سال گرفته بود در عملیات‌های سریع دشمن در عرض چند ماه از دست داد و با سخت شدن و زجرآور شدن جنگ، قطعنامه‌ی 598 را پذیرفت.
سودهای سرشار بسیاری از کشورها و شرکت‌های بین‌المللیِ فروش سلاح و منافع بسیاری که در حاشیه‌ی جنگ‌ها وجود دارد، تا چه حد در ادامه‌ی جنگ تاثیر داشت؟ مقامات ایرانی به‌ویژه مسئولان وزارت خارجه تا چه حد به انگیزه‌ی اصلی ابرقدرت‌ها و کشورهایی که منافعشان در طولانی شدن جنگ بود پی بردند؟ عجیب آن که در ایران نیز نگاهی مسلط وجود داشت که تلاش دیپلماتیک برای پایان دادن به جنگ را تلاشی خائنانه تفسیر می‌کرد. آیا ممکن است گاه بازی خورده باشیم و در زمین ابرقدرت‌ها بازی کرده باشیم؟

( از یادداشت های کتاب توقیف شده نکته های تاریخی؛ فایل کتاب را از پیام سنجاق شده در کانال دانلود کنید.)

https://t.me/jafarshiralinia

آکادمی پژوهشِ مجید حیدری چروده

01 Aug, 05:51


پرسشی تکان‌دهنده درباره‌ی ماجرای دیروز

فریاد نزنید، توضیح دهید

(این یادداشت را چهارسال قبل در ماجرای ترور دکتر فخری زاده نوشتم؛ به نظرم رسید با ترور جدید دوباره خواندنی شده است)

«آقای صدوقی یک نامه‌ای قبل از شهادتش به سپاه نوشته که این حفاظتی که شما گذاشته‌اید، این حفاظت نیست. این پاسدارهایی که برای حفاظت گذاشتید این‌ها درست و حسابی تیراندازی هم بلد نیستند تا چه رسد به مسائل دیگر!»
آیت‌الله صدوقی، امام‌جمعه‌ی یزد، 11 تیر 1361 پس از برگزاری نمازجمعه ترور شد و حسن باقری، از فرماندهان ارشد سپاه، در سال‌های ابتدایی جنگ، در سخنرانی‌اش چند ماه قبل از شهادت، به این موضوع اشاره کرده است. باقری می گوید پس از ترور صدوقی «شورای فرماندهی سپاه یزد را گرفتند، به زندان انداختند.» اما می‌پرسد اما آیا می‌توان صدوقی دیگری درست کرد؟ چند ماه بعد از ترور صدوقی، آیت‌الله اشرفی اصفهانی، امام‌جمعه‌ی کرمانشاه، در 23 مهر 61، در جمعه‌ای دیگر، ترور شد و باقری در سخنرانی‌اش گفت: «برادر شمخانی، که قائم‌مقام سپاه بود، روز جمعه رفته و دیده که خود ایشان آمده درِ خانه را باز کرد است. یک امام جمعه‌ای که هم‌ردیف آقای صدوقی بوده، گفته که حاج آقا پس حفاظت چی شد؟ بچه‌ها کجا هستند؟‌ گفتند امروز جمعه است و حفاظت تعطیل کرده است!!»
باقری در این سخنرانی به چند مطلب کلیدی درباره‌ی ریشه‌ی برخی از آشفتگی‌ها اشاره می‌کند؛ از جمله این‌که سپاه «درگیر یک سری مسائل شهری می‌شود و درگیر یک سری مسائلی می‌شود که وظیفه‌ی او نیست و بعد موقعی که می‌نشینیم با یک پاسدار صحبت می‌کنیم، می‌بینیم می‌خواهد نهضت‌های آزادی‌بخش داشته باشد، روابط عمومی داشته باشد، دفتر سیاسی داشته باشد، انتشارات داشته باشد، با ضدانقلاب مبارزه کند و در جریانات سیاسی تاثیر داشته باشد. می‌خواهد همه‌کاره باشد، ولی چقدر دارد مایه می‌گذارد؟ پس کو؟ ما که عهده‌دار مملکت نیستیم. مملکت برای خودش سکان‌دار دارد، امام زمان دارد، امام خمینی را دارد، مجلس را دارد، دولت را دارد، شورای عالی قضایی را دارد، شورای نگهبان را دارد، ما هم به عنوان یک بازوی اجرایی نظامی در کنار ارتش مطرح هستیم.»
باقری به یک مطلب مهم دیگر توجه کرده است: این‌که بار اصلی به دوش مردمی است که در حال تحمل شرایط سخت اقتصادی کشور هستند؛ «صریحا بگویم: باور کنید کم‌ترین کسانی که در مسئله‌ی جنگ سهیم هستند آن‌هایی هستند که دارند در جنگ می‌جنگند. فشار سیاسی روی مسئولین مملکت است، فشار مالی روی مردم است، همه جا کوپنی است.»
نکته‌ی مهم دیگری که باقری روی آن دست می‌گذارد، بحث استفاده از تجربیات جنگ است: «اگر فردا شوروی حمله کند به دره‌گز و شما در دره‌گز بخواهید جنگ تن به تن خرمشهر را بکنید، روز قیامت مسئول هستید و باید جواب بدهید. مسلمان و مومن نباید دو بار از یک سوراخ گزیده شود. ما مسئولیم مسئله‌ی خرمشهر فقط یک بار به وجود بیاید، بعد دیگر باید سازماندهی را یاد بگیریم.»
دیروز، پس از گذشت بیش از 4 دهه از عمر جمهوری اسلامی، در جمعه‌ای دیگر دانشمندی از ایران عزیز را ترور کردند. شگفت‌انگیز این‌که نخست‌وزیر اسرائیل به صراحت خواسته بود نام فخری‌زاده به خاطر سپرده شود.
من از دیروز از خود می‌پرسم نهاد امنیتی که حواسش هست منِ نویسنده حق ندارم وعده‌ی انتشار مطلبی بدهم که در آن می‌خواهم بحث تقاضای مصاحبه از آیت‌الله خامنه‌ای را مطرح کنم، در برابر اظهارنظر صریح نخست‌وزیر اسرائیل و شواهد دیگر، که همگی مسئولیت سنگین حفاظت از فخری‌زاده را هشدار می‌دهد، چه کارهایی کرده و چرا جواب نگرفته است؟ نمی‌شود در پسِ فریادهای بلندِ انتقام سخت، سوال‌های مهم را نادیده گرفت.
سردار علایی، از فرماندهان ارشد سپاه در جنگ، دیروز نکات تکان‌دهنده‌ای را مطرح کرده و نوشته است: «ترور دکتر محسن فخری‌زاده توسط اسرائیل، بیانگر آن است که همچنان تشکیلات جاسوسی و عملیاتی اسرائیل در ایران فعال است. این هفتمین ترور دانشمندان هسته‌ای ایران است که همگی آن‌ها به شهادت رسیده‌اند. الان بیش از ده سال است که اسرائیل به طور مرتب در داخل ایران عملیات مختلف، از جمله ترور انسان‌های دانشمند را انجام می‌دهد. روش ترور رییس سازمان پژوهشی و نوآوریِ وزارت دفاع مشخص می‌سازد که ساختار عملیاتی اسرائیل در ایران بسیار مجهز و پیشرفته و متکی بر اطلاعات دقیق است.»
سوال مهمی که علایی مطرح می‌کند و نباید در میان فریادها و وعده‌های انتقام نادیده گرفته شود، این است: «باید دید چه ضعفی در ساختار و سازوکارهای دستگاه‌های امنیتی ایران وجود دارد که علی‌رغم محتمل بودن ترور افرادی مانند شهید فخری‌زاده و پیش‌بینی محافظ برای آن‌ها، باز هم عملیات اسرائیل موفق می‌شود!!»

سخنرانی حسن باقری از نشریه‌ی نگین ایران، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه، شماره 14، ص 121 تا 135، آمده است و یادداشت سردار علایی از سایت جماران.

https://t.me/jafarshiralinia

آکادمی پژوهشِ مجید حیدری چروده

29 Jul, 07:40


⚛️سناریوهای دولت پزشکیان
🖊امیر ناظمی


زندگی پر است از اتفاقات و رویدادهایی که وضعیت ما را دچار تغییر می‌کنند. به این ترتیب آینده، بیش از آن‌که پیش‌بینی‌پذیر باشد، پر است از عدم‌قطعیت.

برای قرن‌ها بشر تلاش می‌کرد تا پیش‌بینی بهتری از آینده داشته باشد و به اتکاء آن پیش‌بینی بتواند، هم تصمیم‌های بهتری بگیرد و هم منافع خود را افزایش دهد. اما این تلاش‌ها به بشر نشان داد تا به جای پیش‌بینی، بهتر است خود را برای آینده‌های باورپذیر آماده کند، به همین دلیل مفهوم «برنامه‌ریزی پابرجا» شکل گرفت، یعنی آمادگی برای آینده.

برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری در دنیای امروز یعنی آمادگی برای سناریوهایی که می‌توانند شکل بگیرند، و هر یک از آن سناریوها می‌تواند وضعیت ما را متفاوت از امروز کنند.

به همین دلیل ابتدا باید سناریوهای مختلفی که ممکن است رخ دهند، شناسایی و چارچوب‌بندی شوند.

⭕️سناریوهای آینده دولت پزشکیان
آینده این دولت و کارنامه آن را می‌توان تابع دو عدم‌قطعیت کلیدی زیر دانست:

1️⃣همراهی یا تقابل داخلی: این‌که آیا دولت پزشکیان حمایت یا تقابل حاکمیت و به دنبال آن نیروهای سیاسی پرنفوذ در ساختار حاکمیت را داشته باشد یا نه، نقطه شروع شکل‌گیری یک همراهی یا تقابل خواهد بود. اگر دولت پزشکیان بتواند همراهی حاکمیت را کسب کند (برخلاف روحانی) می‌تواند نقطه شروع یک آشتی ملی باشد.

2️⃣انزوا یا تعامل خارجی: تحریم‌ها و فشارهای خارجی دولت ایران را در نقطه‌ای شکننده قرار داده است. شکل‌گیری یک توافق خارجی با بازیگران جهانی یا عدم آن،‌ عدم‌قطعیت دیگر است.

به این ترتیب ۴سناریو ساخته می‌شود (تصویر زیر). فراموش نکنید که سناریوها وضعیت‌هایی از آینده هستند که تابع تصمیم‌های شما نیستند، بلکه بر شما تحمیل می‌شوند.

✳️سناریوی دوباره برجام
در این سناریو مشابه با تجربه برجام، دولت یک توافق جهانی را پیش می‌برد، اما فقدان همراهی حاکمیت و سنگ‌اندازی در برابر آن، امکان بهره‌برداری از نتایج آن را نمی‌یابد.

تجربه تلخ برجام منجر به تحریک سرمایه‌گذاری خارجی (FDI) در ایران نخواهد شد. به این ترتیب افزایش فشارهای اقتصادی منجر به شکست کامل دولت خواهد شد.

✳️سناریوی مرگ تدریجی
افزایش درگیری‌ها و تقابل داخلی از یک سو و انزوای جهانی از سوی دیگر، منجر به وضعیت اقتصادی بحرانی و افزایش فقر می‌شود. همچنین گسترش ناکارآمدی منجر به نارضایتی عمومی می‌شود.

با توجه به تجربه‌های پس از ۸۸، سیاست سرکوب شدید در دستور کار دولت و حاکمیت قرار می‌گیرد. سرکوب‌هایی که ایران را وارد یک مرگ تدریجی می‌کند. در افراطی‌ترین حالت تلاش برای سرنگونی دولت توسط سایر رقبای سیاسی‌اش (مانند آبان۹۸) روی میز این رقبا قرار می‌گیرد.


✳️سناریوی چپ‌کوک
دولت پزشکیان علی‌رغم داشتن همراهی حاکمیت، به دلیل عدم‌استقبال آمریکا، اروپا و ژاپن از مذاکره، نمی‌تواند خود را از انزوا خارج کند. به این ترتیب ایران به مرور زمان تبدیل ایران به حیاط خلوت روسیه و بعد از آن چین خواهد شد.

دولت با مشکلات شدید اقتصادی، به سمت سیاست‌های بازتوزیعی حرکت می‌کند. عدالت‌خواهی در یک فضای همدلی میان دولت و حاکمیت، به سمت تعارض با غرب و گسترش تفکرات چپ‌گرایانه در ایران می‌شود. در چنین فضایی درون‌گراها در مقابل جهان‌گراها برتری می‌یابند.

نتیجه چنین وضعیتی، گسترش پوپولیسم برای ایران و در بازه‌ای بلندمدت است.

✳️سناریوی گذار
حاکمیت که نتیجه انزوای جهانی و ناکارآمدی نیروهای افراطی را در سال‌های اخیر دیده است، از دولت پزشکیان حمایت می‌کند تا به توافقی فراتر از برجام دست یابد.

این توافق غیر از بازیگران جهانی شامل مذاکرات منطقه‌ای و حتی نزدیکی به هند نیز شده است.

اگرچه کابینه تبدیل به کابینه آشتی ملی شده است، اما منجر به شکل‌گیری نیروی محرکه سیاسی جدیدی شده است که شامل نیروهای جوان، توانمند و غیرایدئولوژیک ولی دارای خاستگاه‌های سیاسی مختلف هستند.

به منظور انجام این کار، نوعی از تمرکز امنیتی، به‌خصوص در حوزه ضداطلاعات شده است، تا سنگ‌اندازی‌ها به کمترین میزان برسد.

⭕️کدام سناریو؟
هر ۴ سناریو امروزه باورپذیر هستند. برای هر کدام نیز نشانه‌هایی در ماه‌های گذشته مشاهده شده است. اما شاید نشانه‌های کم‌سوی سناریوی گذار نیز در این روزها قابل توجه است و این سناریو را باورپذیر کرده است:
محدود کردن گروه‌های خودسر یا آتش به اختیار (رائفی‌پورها)
هم‌سو کردن جریان‌های مذهبی (هیات‌های مذهبی) با دولت
همراهی نیروهای مسلح

این‌که کدام سناریو روی می‌دهد، در روزهای آینده مشخص‌تر خواهد شد. اما آن‌چه قطعی است این است:
دولت پزشکیان در ۳ سناریو شکست خواهد خورد و در یک سناریو (گذار) می‌تواند کارنامه‌ای قابل توجه بگذارد. اما شکست پزشکیان یعنی شکست حاکمیت و یعنی آخرین شانس جمهوری اسلامی است.


به‌اشتراک بگذارید تا آفریده شود
@ShareNovate

آکادمی پژوهشِ مجید حیدری چروده

18 Jul, 21:02


ظریفِ با ظرافت

✍️ رحیم قمیشی

هر چقدر آقای پزشکیان بلد نیست دیپلماتیک صحبت کند، آقای ظریف جبران می‌کند!
دیپلماتیک نه به معنای متعارفش، که هیچکس هیچ نتیجه‌ای نگیرد، به این معنا که با ظرافت، نکات مهم را جوری بگوییم که هیچ حساسیتی برانگیخته نشود.

همیشه از اینکه سرمایه‌های انسانی کشور و شخصیت‌های مهمش را با چند انگ برای همیشه حذف می‌کرده‌ایم، حسرت خورده‌ام. آقای خاتمی یک سرمایه بزرگ است، آقای میرحسین موسوی، خانم رهنورد، آقای تاج‌زاده، خانم محمدی، خانم وسمقی و بسیار بزرگان دیگری که نام بردن از آنها ممکن نیست، و اتفاقا ایران از حیث داشتن سرمایه‌های انسانی در صدر بسیاری کشورهای مهم دنیاست.
اما آقای محمد جواد ظریف ظرفیت‌های بزرگی دارد که به آدم امید می‌بخشد.
در سخن گفتن از انسان‌های زنده، همیشه این گرفتاری هست که عملکرد فردایشان قابل پیش‌بینی نیست و هر آن ممکن است همان آدم خوب داستان، نقشش عوض شود.
بشود، منظور ما امروز است.

بدگویی‌ها را باید نشنیده بگیریم. ما مردم دیر باوری هستیم و حق هم داریم. ما بارها از اعتمادمان ضربه خورده‌ایم.
اما آنچه آقای ظریف دیشب در برنامه زنده تلویزیون گفت، ظرایفی داشت که خیلی‌ها ممکن است توجه نکرده باشند.
او چندین خط قرمز ساختگی نظام را شکست. با اعتماد به نفس تمام و با ظرافت!

خانم‌ها حق بیشتری از مردها در مدیریت باید دارا باشند.
اقلیت‌ها حقوقشان سال‌ها پایمال شده و این باید جبران شود.
تبعیت از بالا را در ردیف قوانین قرار داد (اسناد بالادستی) و از اظهار نوکری و چاکری طفره رفت.
و مهمتر از همۀ اینها شفاف بود و صمیمی.
آنها که می‌گویند ظریف پیچیده است، برایم مهم نیست. پیچیدگی نکته منفی‌ای نیست، دورویی بد است.
اینکه هر جا نمی‌دانست می‌گفت نمی‌دانم مهم بود.
اینکه تکبر نداشت مهم بود.
و اینکه صدا و سیما را مغلوب خود کرد مهم بود.

چرا ما کمتر عادت داریم عملکرد خوب دیگران را بازگو کنیم و در همان حال عملکرد هر فرد را که نپسندیم در بوق و کرنا کرده و جار می‌زنیم!؟
چرا ما جامعه‌ای شده‌ایم نخبه کش؟
ما باید استاد استفاده از فرصت‌ها باشیم.
مهم نیست چرا حاکمیت به آمدن پزشکیان و ظریف رضایت داد. مهم آنست که حال، آن دو زمینه و امکان اضافه شدن به جمع مردم را دارند.
نظام اشتباه کرده یا از دستش در رفته یا هدف دیگری داشته، اصلا مهم نیست.
مهم اینست که شاید فرصت‌هایی در راه باشد.
و ما اگر از این فرصت‌ها بهره نگیریم، ضرر می‌کنیم.

خیلی به حرف آنها که دائما از دریچه بدبینی همه حوادث را نگاه می‌کنند، گوش نسپاریم.
روزی که کابینه‌ای با میانگین سنی ۵۰ سال به مجلس معرفی شود و همه شخصیت‌های تکراری بازنشسته شده و یا سمت مشاوره بگیرند، چقدر خوشحال خواهم شد.
این یک آرزوی دست یافتنی است.
حق مردم جوان و پر استعداد کشور ایران است.

@ghomeishi3

آکادمی پژوهشِ مجید حیدری چروده

16 Jul, 17:44


دفاعیه برگزار کنید

محمد فاضلی

کمیته‌های انتخاب همکاران رئیس‌جمهور در دولت، بنا به گزارشی که جواد ظریف داده است، در حال بررسی گزینه‌ها هستند. روند معقول این است که تعداد قابل توجهی فرد با سوابق‌شان بررسی می‌شوند و از میان آن‌ها تعدادی گزینه نهایی به رئیس‌جمهور معرفی می‌شود. درخصوص این فرایند یک پیشنهاد دارم:

یک. کمیته‌ها در بررسی اولیه، صاحبان سوابقی را که حداقل شرایط را دارند و می‌توانند در شمار گزینه‌ها باشند، به کمیته دعوت کرده و به آن‌ها یک ساعت فرصت دهند که از خودشان، برنامه‌شان، اثبات تسلط‌شان بر کار، سلامت‌شان و توانایی سیاسی و سیاستی‌شان دفاع کنند. این یک ساعت را هم فیلم‌برداری کنند.

دو. افراد راه‌یافته به «فهرست کوتاه» (یعنی سه تا پنج نفری که گزینه‌های نهایی می‌شوند) موظف باشند دو ساعت در حضور اعضای کمیته از خودشان، برنامه‌شان، اثبات تسلط‌شان بر کار، سلامت‌شان و توانایی سیاسی و سیاستی‌شان دفاع کنند، و یک ساعت هم به سؤالات اعضای کمیته پاسخ دهند. کل این جلسه را هم فیلم‌برداری کنند.

اگر کسی خود را شایسته همکاری با رئیس‌جمهور می‌داند، باید بتواند:

یک. حداقل یک ساعت (در بار اول) و دو ساعت (در بار دوم) به صورت منسجم، منظم، دارای منطق درست، با تسلط کافی و کاملاً مرتبط با کار در سمتی که مدعی آن است حرف بزند؛ و به سؤالات پاسخ دهد.

دو. از فیلم‌برداری شدن این جلسه هیچ ابایی ندارد و حتی از انتشار عمومی آن استقبال می‌کند (الا درخصوص وزارتخانه‌هایی که موضوع کار آن‌ها دارای ابعاد محرمانه است.)

سه. انتشار فیلم ارائه و دفاع فرد از برنامه‌هایش، در فردای روزی که به عنوان وزیر یا همکار رئیس‌جمهور انتخاب شد، به جامعه نشان می‌دهد چه کسی، با چه کیفیتی، بر اساس چه برنامه‌هایی انتخاب شده است.

چهار. همکاران رئیس‌جمهور باید بتوانند در جلسات هیئت دولت، جلسات شوراهای عالی، در شورای معاونین سازمان‌شان، و در عرصه عمومی، ایده‌هایی شفاف، برنامه‌هایی منسجم، و سخن گفتنی منظم و منطقی ارائه کنند. این اولین نقطه برای سنجش وجود چنین توانایی در فرد است.

پنج. یک دانشجوی کارشناسی ارشد یا دکتری، برای گرفتن مدرکش – که خیلی حساسیت کمتری نسبت به گرفتن مقام در هیئت دولت دارد – باید از پایان‌نامه یا رساله‌اش در برابر هیئت داوران، دفاع کند. شایسته نیست وزیر یا رئیس سازمانی که قرار است همکار رئیس‌جمهور و مسلط بر سرنوشت هشتاد میلیون ایرانی باشد، بدون دفاعیه‌ای سختگیرانه، بر کرسی قدرت بنشیند.
 
@fazeli_mohammad