مجید حیدری چروده
جمهوری اسلامی ایران در شرایطی قرار دارد که تنشهای بینالمللی و مشکلات اقتصادی، چالشهای متعددی را برای دولت مسعود پزشکیان ایجاد کرده است. تشدید تحریمهای اقتصادی از سوی ایالات متحده، همراه با محدودیتهای سیاسی و اجتماعی در داخل کشور، زمینهای را فراهم کرده که میتواند بهعنوان عاملی برای اصلاحات یا عاملی برای افزایش بحران عمل کند. بررسی تجربیات تاریخی سایر کشورها نشان میدهد که شرایط مشابه میتواند فرصتی برای اجرای اصلاحات داخلی فراهم آورد، مشروط بر اینکه ساختار حکومتی بتواند از این فشارها در جهت بازسازی سیاستهای خود بهره ببرد.
نقش فشارهای خارجی در تسهیل اصلاحات داخلی
فشارهای اقتصادی و تحریمهای بینالمللی میتوانند ابزار موثری برای متقاعدسازی نهادهای حکومتی جهت پذیرش تغییرات باشند. نمونه چین تحت رهبری دنگ شیائوپینگ نشان میدهد که مواجهه با بحران اقتصادی و انزوای بینالمللی میتواند به کاهش نفوذ جناحهای محافظهکار در تصمیمگیریهای کلان منجر شود. در ایران نیز، چنانچه دولت پزشکیان بتواند ضرورت اصلاحات اقتصادی و تعدیل برخی سیاستهای اجتماعی را بهعنوان راهکاری برای کاهش فشارهای بینالمللی و بهبود شرایط معیشتی مردم معرفی کند، ممکن است مسیر اجرای برخی تغییرات هموار شود.
حمایت عمومی بهعنوان عامل تقویت اصلاحات
همزمان با فشارهای خارجی، نارضایتی داخلی نیز میتواند به عاملی برای اعمال اصلاحات تبدیل شود. مطالعه موردی کره جنوبی در دهه ۱۹۸۰ نشان میدهد که ترکیب فشارهای بینالمللی و مطالبات اجتماعی داخلی، به افزایش مشروعیت رهبران اصلاحطلب منجر شد و امکان کاهش نفوذ گروههای سنتی را فراهم آورد. در ایران نیز، چنانچه دولت پزشکیان بتواند حمایت اجتماعی را در راستای تغییرات تدریجی جلب کند، امکان کاهش مقاومت گروههای مخالف و افزایش انعطافپذیری سیاستهای داخلی افزایش خواهد یافت.
شکافهای سیاسی و فرصت برای تغییرات ساختاری
فشارهای اقتصادی و بینالمللی میتوانند موجب بروز شکاف در میان نخبگان سیاسی شوند، که خود فرصتی برای اعمال اصلاحات محسوب میشود. اتحاد جماهیر شوروی در دوران گورباچف نمونهای از این پدیده است، جایی که اختلافات داخلی در مواجهه با بحرانهای خارجی موجب تغییرات بنیادین شد. در ایران نیز، اگر بخشی از نخبگان به این نتیجه برسند که تداوم سیاستهای موجود موجب افزایش بحران خواهد شد، ممکن است فضای بیشتری برای اصلاحات اقتصادی و اجتماعی فراهم گردد.
اصلاحات اقتصادی بهعنوان پیشزمینه تغییرات اجتماعی
تجربیات تاریخی نشان دادهاند که اصلاحات اقتصادی میتوانند بهعنوان ابزاری برای توجیه و اجرای تغییرات اجتماعی و سیاسی مورد استفاده قرار گیرند. در چین و کره جنوبی، سیاستهای اقتصادی نوین زمینهساز کاهش محدودیتهای اجتماعی و افزایش آزادیهای مدنی شد. در ایران، چنانچه دولت پزشکیان بتواند نشان دهد که کاهش برخی محدودیتهای اجتماعی و ایجاد فضای بازتر برای فعالیتهای اقتصادی میتواند منجر به بهبود شرایط کشور شود، ممکن است پذیرش این تغییرات از سوی گروههای محافظهکار افزایش یابد.
مذاکرات دیپلماتیک و امکان بهرهگیری از آن در سیاست داخلی
حتی در صورت تداوم تنشهای دیپلماتیک میان ایران و ایالات متحده، تجربه آفریقای جنوبی در دوران نلسون ماندلا نشان میدهد که فشارهای بینالمللی میتوانند بهعنوان ابزاری برای توجیه و تسهیل تغییرات داخلی عمل کنند. اگرچه احتمال مذاکرات مستقیم میان ایران و آمریکا در شرایط کنونی پایین است، اما هرگونه تعامل دیپلماتیک محدود، بهویژه در حوزه اقتصادی و روابط با سایر کشورها، میتواند بهعنوان بستری برای توجیه اصلاحات داخلی مورد استفاده قرار گیرد.
نتیجهگیری
با توجه به تجربیات تاریخی، شرایط کنونی ایران میتواند همزمان تهدیدی برای تداوم سیاستهای سنتی و فرصتی برای اعمال اصلاحات باشد. موفقیت دولت پزشکیان در این مسیر به میزان توانایی آن در استفاده از فشارهای خارجی برای پیشبرد اصلاحات، جلب حمایت اجتماعی، مدیریت شکافهای سیاسی، و ارائه استدلالهای اقتصادی در جهت تغییرات تدریجی بستگی دارد. در نهایت، میزان انعطافپذیری نهادهای قدرت و توانایی دولت در ایجاد اجماع میان نخبگان سیاسی، تعیینکننده سرنوشت این اصلاحات خواهد بود.
ادامه در قسمت بعد