در کوی جانان ،حضرت حق @hazrathagh Channel on Telegram

در کوی جانان ،حضرت حق

@hazrathagh


https://t.me/hazrathagh
پرسید:
"او" را کجا طلب کنیم؟
گفت:
کجايش جستی که نیافتی؟

https://t.me/group_hazrathagh
لینک گروه در کوی جانان حضرت حق


🙏🙏

در کوی جانان ،حضرت حق (Persian)

در کوی جانان ،حضرت حق یک کانال تلگرامی است که به بررسی و تبادل افکار درباره حضرت حق می‌پردازد. با پرسش "او" را کجا طلب کنیم؟ و پاسخی که می‌گوید کجايش جستی که نیافتی؟، این کانال به مطالب معنوی و فرهنگی پرداخته و افراد را برای بحث و گفتگو در این زمینه دعوت می‌کند. اگر علاقه‌مند به کسب دانش و ارتباط با افرادی با عقاید مشابه هستید، این کانال مکانی مناسب برای شماست. همچنین می‌توانید در گروه حضرت حق در کوی جانان عضو شوید و به صورت فعال‌تر در این محیط شرکت کنید. آیا شما نیز در جستجوی فراوانی هستید؟ پس به کانال و گروه در کوی جانان حضرت حق بپیوندید و از محتوای ارزشمند آن بهره‌مند شوید. 🙏❤🙏

در کوی جانان ،حضرت حق

07 Jan, 17:13


.
نکات زیبای قرآنی
چرا خدا با ما حرف نمی‌زند؟

”وَقَالَ ٱلَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ لَوْلَا يُكَلِّمُنَا ٱللَّهُ”
(و جاهلان [به تمسخر] گفتند ؛ پس چرا خدا با ما حرف نمی‌زند؟!) 

🍃 خداوند هر گاه که بخواهد و با هر کس که بخواهد سخن می‌گوید. کیست که یارای جلوگیری از متکلم بودنش را داشته باشد؟! وحی اگرچه منقطع شده و لزومی‌به دینی جدید نیست ، اما این به معنای سخن نگفتن خدا نیست. خداوند به هر شیوه‌ای که بخواهد و هر زمان که بخواهد، سخن می‌گوید و متکلم بودن از اوصاف ذاتی‌اش است. نکته اینست

که آیا همه ما گوش شنوا داریم تا سخنانش را که آن به آن در هستی جاریست، بشنویم؟


🍃روزی در طبیعتی زیبا، برای تفهیم همین نکته، به برخی از دوستان گفتم که هر کدام تکه سنگ یا چوب و فلزی را بردارید و به هم بزنید. آنها همین کار را کردند و در میان آن سر و صداهای دلخراش ، من زیباترین جمله‌ای که بر زبانم آمد را گفتم. آنگاه از دوستان پرسیدم که الآن چه گفتم؟! پاسخ معلوم بود ؛ هیچکدام شان در آن غوغای صداهای ناهنجار چیزی نشنیده بودند!
پس گفتم ، حال مشخص شد که چرا ما نمی‌شنویم؟!

آن سر وصداهای برخورد چوب و سنگ و فلز ، تمثیل اوضاع ذهن ماست! در سر و سینه‌ی ما پر از صداهای ناهنجار است ، پر از فکر و خیال است ، پر از تضاد و درگیری است… با این وجود چگونه انتظار داریم چیز لطیفی را بشنویم.

🍃 امروزه بشر دچار بیماری ناشنوایی است. اگرچه خود بپندارد که می‌شنود. به واقع او جز صدای خودش را، جز برداشت خودش را ، جز قضاوت‌ها و پیش‌ذهنی‌های خودش را نمی‌شنود. او آماده‌ی شنیدن حقیقت نیست. و تا وقتی وجودش آرام و مستعد شنیدن نشود ، از حقایق محروم است.



@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

04 Jan, 18:46




تنها محبت است
که کهنه نمی‌شود.
همه چیز طراوت خودش را
از دست می‌دهد.
تازگی همه‌چیز،
به کهنگی و پوسیدگی می‌گراید.
زیباترین چهره‌ها،
زیر چروک‌های پیری دفن می‌شود.
گَرد تیرۀ پیری،
درخشنده‌ترین چشم‌ها را
از لَوَندی و فطانت می‌اندازد.
ولی محبت...
نه!

#احمد_محمود

@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

04 Jan, 18:44


بر لبش قفلست و در دل رازها
لب خموش و دل پر از آوازها

عارفان که جام حق نوشیده‌اند
رازها دانسته و پوشیده‌اند




@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

04 Jan, 13:28


روشن است آن خانه، گویی آنِ کیست؟
ما غُلامِ خانه‌هایِ روشنیم

#غزلیات_شمس


@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

03 Jan, 18:30


چو او است در دو سرا غیر او نمی بینم
منم که از دل و جان عاشقم به هر دو سرا

جمال او است که در دو آینه نماند روی
نظر به دیدهٔ ما کن ببین به شاه و گدا

مدام همدم جام شراب خوش باشد
بیا و همدم ما شو دمی به ذوق بیا



#شاه_نعمت‌الله_ولی

در کوی جانان ،حضرت حق

03 Jan, 09:01


در محیطی که ز دل نقش دو عالم شوید

    آن که از صفحه خاطر نشود دور یکی است

سفر از خویش چو کردی، همه جا معراج است

         منبر و دار، بر حالت منصور یکی است

#صائب_تبریزی

@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

02 Jan, 10:47


بایزید بسطامی را پرسيدند:
اگر در روز رستاخيز خداوند بگويد چه آورده‌ای؛
چه خواهي گفت؟
بايزيد فرمود :وقتی فقيری بر کريمی وارد می‌شود
از او نمی‌پرسند چه آورده‌ای
بلکه می‌گويند چه می‌خواهی؟!


@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

31 Dec, 23:20


📌اطلاعیه:
✳️ تبریک سال نو میلادی 2025

به نام خدا
با سلام و نثار دعای خیر

فرا رسیدن سال نو میلادی 2025 را به کلیه مسیحیان جهان، بویژه مسیحیان ایران و به همه ملت‌هایی که میلاد با سعادت عیسی مسیح(ع) را به عنوان آغاز سال خود جشن میگیرند، تبریک عرض میکنم.
در ضمن در این روز، <<ساعت‌صلح>> (23:30 روز 31 دسامبر الی 00:30 روز اول ژانویه) را گرامی داشته و برای رسیدن بشر به صلحی فراگیر دعا نموده و آرزومند رسیدن به دنیایی بدون جنگ و خونریزی که در آن حقوق بشر و حتی حقوق بشر نوین را که متضمن حفظ حریم و شان و کرامت انسانی در مقابل خودکامگان، ربوت‌ها، زندگی تکنولوژیکی و... (یکی از مفاد حقوق بشر نوین) رعایت میشود، هستم.
لازم به ذکر است: موقعیت انسان از همه نظر، هر سال ضعیف‌تر از سال قبل شده است. هم به واسطه پایمال شدن شان و کرامت انسانی و هم از نظر برپایی جنگ و خونریزی توسط قدرتمداران و سیاستمداران خودکامه که در جهت تداوم بخشیدن به زندگی توهمی که با اغوای شیطانی برای خود زندگی‌های جاودانه و حکومت‌های ابدی متصور میشوند و... که این موضوعات زنگ خطری جدی است برای انسان‌دوستان و همه آنهایی که فعالیت‌های بشردوستانه دارند و میخواهند زمین برای انسان حفظ بشود و تمایلی ندارند که سررشته امور زندگی این موجود استثنایی به دست قدرتمداران و روبوت‌ها و... افتاده و آنها برایشان تصمیم بگیرند که نتیجه‌ای به جز حذف انسان و انسانیت نخواهد داشت.

#محمدعلی_طاهری
#محمد_علی_طاهری
#مکتب_عرفان_کیهانی_حلقه
#عرفان_کیهانی_حلقه
#سال_نو_میلادی_مبارک
#میلاد_مسیح
#کریسمس
#حقوق_بشر_نوین
#ساعت_صلح
#صلح_فراگیر
#زمین
#انسان
#برده_داری_مدرن
#سازمان_صلح_طاهری
#دیدگاه_اینتریونیورسالیزم
#مانیفست_رنسانس_ایران_آزاد


بنیانگذار مکتب <عرفان کیهانی حلقه> و <سازمان صلح طاهری>: محمد‌علی‌طاهری
تورنتو: 31/دسامبر/2024 میلادی مصادف با 11/دی/1403 خورشیدی
@mataherinews2

در کوی جانان ،حضرت حق

31 Dec, 22:20


شبی در سماع....

می چرخم ومی رقصم ومی نوشم از این جام
بی خود شده از خویشم واز گردش ایام


از خویش برستم من بر سجده نشستم من
خویشم همه غیر آمد از غیر گسستم من


ندا داد...
برو
پرسیدم کجا؟؟
از خود....
چرخیدم وچرخیدم...،.....

دستی به سمت او دست دگر افتاده


سخنی نبود
کلمه ای نبود که سخنی باشد
حاضربود وناظر

از در درآمدو من از خود به در شدم
گفتی کز این جهان به جهان دگر شدم

گفتم ببینمش مگرم درد اشتیاق
ساکن شود بدیدم و مشتاق‌تر شدم

او را خود التفات نبودش به صید من
من خویشتن اسیر کمند نظر شدم

چرخیدم...

چرخیدم...

🌷حس حضورش
اغوشی امن
عشقی ازلی وابدی.............،....................،

چرخیدیم و
چرخیدیم

ودگر هیچ....
هیچ..،

@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

31 Dec, 20:38


عشق رازی است که تنها به خدا باید گفت
چه سخن ها که خدا با من تنها دارد

@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

31 Dec, 04:23


.


“ فرق دنیا با جهان آفرینش”

جهان آفرینش مقدس است نمی‌توانی آن را بهبود ببخشی. آنچه پر از درد و رنج و فساد است ، دنیاست.

و دنیا با جهان آفرینش یکی نیست.
دنیای پلید را ذهن ما ساخته است و جهان آفرینش را خدا.

یکی حاصل برداشتی ذهنی و تاریک است ، و دیگری خلقتی واقعی. نکته را دریاب.

دنیا یک دریافت پست از زندگی است که نتیجهٔ برداشت‌های ذهنی و عملکرد خودمان است.
حال آنکه جهان آفرینش یک اِعجاز بزرگ و واقعی است که خالقش اَحسنُ‌الخالقین است. آن تجلّی حق است.

🍃 شما همواره دنیا را می‌بینید نه جهان آفرینش را.
🍃

برداشت‌های ذهنی خودتان را می‌بینید نه آنچه را که هست. دنیا را با جهان آفرینش اشتباه نگیر که سرگردان می‌شوی. همچنان که بسیاری شده‌اند.
تو جهان آفرینش را تنها با مراقبه و نگاه بی‌قضاوت در خواهی یافت
.


.@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

31 Dec, 04:22


هرگاه قلبت سرشار از سپاسگزاری و تسليم باشد،
میان تو و خدا پلی برقرار می شود،
به نام عشق...

یکی بود یکی نبود
غیر از خدا هیچکس نبود
این کل داستان افرینش است
این داستان را جدی بگیرید
غیر از خدا هیچکس نیست
هر چه هست
برای او وبخاطر اوست

@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

30 Dec, 00:04


.[نکات زیبای قرآنی

از این آتش حذر کن!.

“فَٱتَّقُوا۟ ٱلنَّارَ ٱلَّتِى وَقُودُهَا ٱلنَّاسُ وَٱلْحِجَارَةُ”
پس بپرهیزید از آتشی که هیزم آن، از مردم و از سنگ است!


خوب دقت کن که چه می‌فرماید!

این آتش جهنم، از وجود مردمان و از سنگ است! تو چنین آتشی را هر روزه حس می‌کنی و با آن بالا و پایین می‌روی!

اغلب مردمان، وجودشان، زبانشان، و رفتارشان پر از خشونت است. آتشین و سوزنده است. کمتر کسی را میتوانی بیابی که اهل نرمی‌و مدارا است. سنگ نیز نماد سختی است و سختی بارزترین نماد خشونت است. وقتی خوب به آیه بنگری خواهی دید که

🍃 خداوند بخشنده و مهربان چنین آتش جهنمی‌ را خلق نکرده است 🍃

زیرا چنین چیزی با ذاتِ اقدس و پر مهر و محبتش ناهمساز و ناهمگون است.

علت چنین آتشی، اندیشه و عملکرد خود ما و سختی قلب‌های ماست.
انسانها خود به وجود آورنده‌ی این آتش‌اند و از سختی و سنگدلی خودشان است که شعله‌ور است. از این آتش حذر کن!

به یقین قلبی‌ام می‌گویم که هیچ خدای شکنجه‌گری وجود ندارد. شکنجه‌گری کار انسانهاست. کار خدا نیست. او از این کار لذت نمی‌برد. نیازی هم به چنین کاری ندارد.

این ماییم که با نوع نگاهمان به زندگی، شکنجه‌گر خویشیم.

و یادت باشد؛ آنچه نزد خداست عدالت است ؛ که آن هم در بسیاری از موارد، تحت پوشش عفو و غفاریتش واقع است.
چه خود می‌فرماید ؛ “يَعْفُوا۟ عَن كَثِيرٍ“.

□ ای دوست ، یک سالک با سلوک آگاهانه‌اش می‌آموزد که چگونه هر روزه از ورطه‌ی آتشینی که هیزمش از مردمان سخت و پر خشونت است عبور کند و با آتششان نسوزد و چون آنها نشود.


 @hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

27 Dec, 10:52


‌من از کجا پند از کجا، باده بگردان ساقیا
آن جام جان افزای را، برریز بر جان ساقیا

‌" ساقیا "

آواز : محمدرضا شجریان همایون شجریان
آهنگ: سعید فرجپوری
شعر : مولانا
دستگاه، آواز: افشاری

با گروه آوا

‌‌
@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

26 Dec, 22:13


شب هنگام...

زمانی که هرکس در خلوت خود نقاب از چهره بر میدارد
نگاهی به اسمان
به عمق اسمان
انجا که درملکوت فرشتگان در سماع شمع ستارگان را پاس میدارند

همان جا که رد پرواز فرشتگان چون الماس می درخشد

همان جا که دل میدهی...
با سکوتت می شنوی زمزمه های عاشقانه بین خدا وفرشتگان را
ودر این بزم شبانه
در ملکوت...
تو هستی.. و
خلوتی باخدا


تو؟؟؟!!!!
نه
همه اوست
او

 لَّا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ 

بر تو چه می گذرد...،


به کسی ندارم الفت زجهانیان مگر تو
اگر توهم برانی سر بی کسی سلامت

#یاستار

@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

26 Dec, 12:13


به هر سو رو بگردانی، بگردانم به جانِ تو .


#مولانا


@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

26 Dec, 01:59


آنچه فرمایی مرا آن است خواست
کارِ من بر وفقِ فرمان است راست

نه کژی نه راستی باشد مرا
من کیَم تا خواستی باشد مرا ؟

آنچه فرمایی مرا آن بس بود
بنده را رفتن به فرمان بس بود

بنده چون پیوسته بر فرمان رود
با خداوندش سخن در جان رود

بنده نبود آن که از رویِ گزاف
می‌زند از بندگی پیوسته لاف

بنده وقتِ امتحان آید پدید
امتحان کن تا نشان آید پدید

#عطار_نیشابوری
#منطق_الطیر

@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

25 Dec, 22:40


هر بار که تو عاشق شوی پیامبری به دنیا خواهد آمد، جهان از بی عشقی ست که کافر شده است.

اگر می خواهید مردگان زنده شوند و بیماران شفا یابند، باید که شربت دوست داشتن به ایشان بدهید.

آدم ها از بی عشقی است که بیمار می شوند، آدم ها از بی عشقی است که می میرند.

«ایمان نام دیگر عشق است و مومنان همان عاشقانند.»
این را پیامبری به من گفت که به جرم عشق بر صلیبش کشیدند...

#عرفان_نظرآهاری

@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

24 Dec, 17:15


میلاد عیسی مسیح(ع)، مظهر تجلی ناب ربوبیت و سمبل عشق الهی در لباس جسمانی را به همه مسیحیان جهان به ویژه مسیحیان ایران و همه انسان های طرفدار عشق و محبت، صلح و دوستی تبریک عرض میکنم.

#Academy_Taheri
#محمدعلی_طاهری

@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

22 Dec, 14:21


زن را و زندگی را به جای آور.
در روزگار ناامیدی من همچنان به خودم امیدوارم و به زنان دیگر هم.
ما همچنان با ظرافت و سر سختی با شکیبایی و فرزانگی برای این درهای بسته کلید می سازیم و  این کلاف های سر در گم را باز می کنیم.
ساختن و آفریدن هنر ماست.
زن یک اسم نیست، یک رسم است. آیینی است از شور و شیدایی، از تحول و تحمل، از عشق و عاطفه.
زن همان زندگی است.
زن را و زندگی را به جای آور، زیرا همه ی روزها روز توست.

#عرفان_نظرآهاری


@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

22 Dec, 14:16


💌ای زن، ای یونس!

این نامه را برای تو می نویسم، برای زنی که هنوز در شکم نهنگ زندگی می کند و خشنود است.
سال ها پیش نهنگ مرا تف کرد. حالا جایی کنار ساحل ایستاده ام و هر روز نامه می نویسم و به آب می اندارم. نهنگ، نامه هایم را می بلعد. نامه هایم در شکم لزج و تاریکش هضم می شود. اما بعضی نامه ها را قبل از هضم شدن کسی می خواند.
این نامه را برای تو می نویسم برای تو که در شکم نهنگ به دنیا آمدی و  حتی خیال نمی کنی بیرون از این حفره سیاه زندگی شکل های دیگری هم دارد.

برای تو که وسط معده نهنگ خنچه عقدت را می چینند و پولک ماهی های مرده و دندان کوسه های پیر را با شادمانی بر سرت می پاشند و تو روی ته مانده های خون و گوشت و خرده اسکلت های بویناک پای می کوبی و‌ می رقصی.
برای تو که قرن هاست در روده های نهنگ سینه خیز می روی و خوشبختی.

نهنگ فقط یونس را نبلعید، نهنگ همه زنان را بلعیده است و فقط یونس نبود که از شکم نهنگ بیرون آمد، هر زنی که از شکم نهنگ بیرون بیاید، یونس می شود.

من نمی دانم تو چه باید بکنی و چگونه باید ازاین  معده مدفون بگریزی. من فقط می دانم ناخرسندی، نخستین پنجره رهایی است. به نهنگ نشینی ات خرسند نباش. به نهنگ نشینی ات عادت نکن.
از معده این نهنگ به معده نهنگ دیگری نرو؛ از اسارت این شکم به اسارت شکم دیگری مگریز.
این تن دادگی به شکم ها، این سکونت معده وار، سرنوشت سوگناکی است، بگذریم که متعفن هم هست.

برای آزادی قرار نیست، اقیانوس از نهنگان تهی شود، اما تو هر روز کمی فقط کمی به گلوی نهنگ نزدیکتر شو، تا روزی که نهنگ دهانش را باز کند و تو اولین بارقه خورشید را ببینی.

روز زن بر تو مبارک!  یعنی روزی که به آواره های نهنگ رسیدی، روزی که به دریا در افتادی، روزی که شناکنان زخمی و رنجور به ساحل رسیدی، روزی که سرت را رو به آسمان کردی  و گفتی: من امروز یونسم، پیامبری که غمگین بود و شادمان شد، پیامبری که منتقم بود اما مشفق شد. پیامبری که نفرین می کرد اما آفرین گفتن آموخت…

ای زن! ای یونس! آفرین بگو و آزادی بیاموز…

✍️#عرفان_نظرآهاری



@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

22 Dec, 14:15


.
پیش‌تر آ ،
روی تو جز نور نیست ...

روز زن مبارک 🌹


@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

22 Dec, 08:40


.

با شوقِ تو، عالم همه
سجاده ى عشق است . . .



#یانور


@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

20 Dec, 18:50


قطعه سرمستم
جدیدترین اثر
همایون شجریان
تقدیم به همراهان عزیز
@hszrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

20 Dec, 18:50


همایون شجریان 🔈 سرمستم #جدید

@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

20 Dec, 03:41


ما چله نشین شب ازادی خویشیم
ای کاش
که یلدای وطن را سحری بود....


یلدا بر ‌همراهان گرامی مبارک

@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

19 Dec, 17:12


خدای هر کس به شکل باورهای اوست"

🍃 خدای هر کس به شکل باورها و اندیشه هایش ظهور می کند و در زندگی اش نیز همانطور متجلّی می شود. خدای خشن و خفقان آور، زندگی های خشن و خفقان آور می آورد، همچنانکه خدای پاک و رها و بخشنده، حیات طیّبه و آزاد، به ارمغان می آورد. از نوع زندگیِ هر کس میتوان به خدایی که می پرستد، پی بُرد. پس همواره گمان نیک به خدا داشته باش تا با همان روبرو شوی. چه خود فرموده است که؛ "من نزد گمان بنده ام بسر میبرم"


@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

18 Dec, 04:44


.
رمزی است ز پاس ادب عشق، که مرغان

شب نوبت پرواز به پروانه گذارند...


صائب تبریزی

@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

17 Dec, 05:36


سلوک گاهی در رفتن است گاهی در ماندن ...
سفر گاهی آفاقی است، گاهی انفسی.
باید مدام مسافر بود اما نه همیشه از شهری به شهری که شاید از دمی به دمی


در اقلیم سینه در حوالی دل ...


@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

17 Dec, 05:35


ایمان بیاورید به خدایی که به پیچک فرمود ؛ نرده

را زیبا کن.

سهراب #سپهری


@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

13 Dec, 14:33


"نکات زیبای قرآنی"

"فَلَا اقتَحَمَ العَقَبَةَ وَ ما اَدریکَ ما العَقَبَة فَکُّ رَقَبَةِِ"
"اما او از آن گردنه عبور نکرد! و تو چه دانی که آن گردنه چیست؟! آزاد کردن برده است!




در سلوک گردنه‌ای است که اگر کسی موفق به عبور از آن شود ، "راه" را طی کرده است.
به "حریّت" رسیده است.

و آن آزاد کردن برده است!


شاید بگویی اکنون در قرن بیست و یک ، که برده‌ای وجود ندارد ، تا آزادش کنیم! اشتباه می‌کنی. این توهّمی است که بسیاری دیگر نیز دچارش گشته‌اند. عصری را که در آن بسر می‌بریم ، اوج برده‌داری‌های پیچیده و نوین و رنگارنگ است. برده‌داری این عصر ، روی برده‌داری‌های قرون گذشته را سپید کرده است. برده‌داری‌های ایدئولوژیکی ، برده‌داری از طریق القاءات آرمان گرایانه ، برده‌داری‌های بانکی ، برده‌داری از طریق مواد مخدر ، برده‌داری‌های جنسی ، برده‌داری از طریق ورزش‌های پولساز ، برده‌داری از طریق برانگیختن احساسات و عواطف ، برده‌داری از طریق ایجاد رعب و وحشت ، برده‌داری از طریق خواب‌های مغناطیسی ،... و بالاخره در یک کلام بردگی ذهنی که مادر همه‌ی این بردگی‌ها محسوب می‌شود.

🍃 می‌بینی که بردگان بسیارند.
برای آزاد کردن ، اول باید خود آزاد شوی.
"مُخلَص" شوی. از انواع بردگی‌ها خلاص شوی. از تعلقات رها باشی. بی‌خواهش و بی‌آرزو گردی. باید اول ، خودت را بِرَهانی تا رهاننده شوی.
و تو اینگونه از گردنه‌ای که قرآن می‌فرماید ، عبور میکنی. اینگونه از این چرخه‌ی رنج می‌رهی ..
.


@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

12 Dec, 11:41


‏سودای عشق از زیرکی جهان بهتر ارزد
و دیوانگی عشق بر همه عقل‌ها افزون آید.

دریغا همه جهان و جهانیان کاشکی عاشق بودندی
تا همه زنده و با درد بودندی...‏⁧

#عین‌القضات_همدانی


@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

10 Dec, 19:14


با خواندن تو خواهی دانست،

ولی
               با عشـــــــــق است که
خواهی فهمید....



عشق سفر است
مسافر این سفر؛ چه بخواهد چه نخواهد؛ از سر تا پا عوض می شود.

کسی نیست که رهرو این راه شودوتعقییرنکند


#شمس_تبریزی


@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

10 Dec, 19:14


.


"خنک آن دم که بگویی که بیا عاشق مسکین
که تو آشفتهٔ مایی سر اغیار نداری
"

#مولانا


@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

08 Dec, 18:45


علی(ع) می‌فرماید “الیَأسُ حُرٌّ”
( یأس، آزادی است).


آنگاه که از این و آن مأیوس می‌شوی ، تازه آزاد شده‌ای. خودت شده‌ای. تا بحال ذهنت درگیر این و آن بود ، به این و آن امید داشت ،
اسیر بود.
اما این یأس است ، آب پاکی را روی دستت می‌ریزد. تو را به خودت می‌رساند. عین آزادی و آزادگی است.

🍃 خود بودن است بی اتکاء به هیچکس.🍃

از اول هم کسی نبوده است. ذهنت با وعده‌های موهوم مست شده بود.

🌷یأس ، تو را آزاد می‌کند. امید ، تو را به اسارت می‌برد. 🌷

این یأس که میگویم ، امری مقدس است. هیچ چیز چون یأس نمی‌تواند تو را به خودیت‌ات واصل کند.

از یاس نترس.  از امید واهی بترس ......
.



@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

29 Nov, 17:03


.


   ☀️‍ " تمام زیبایی "

تمام زیبایی در " راه" است.
مگذار واژه‌ای به نام " مقصد" ،
تو را از زیبایی‌های راه محروم کند.

اگر نتوانی این حقیقت را در راه بیابی ،
آن را در هیچ مقصدی نخواهی یافت.
و این درسِ بزرگِ جریانی به نام زندگی است
.



.@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

29 Nov, 17:01


وقتی خداوند دلش برای تو تنگ شد خلوتی خواست که مهمانش شوی.....

هوای دونفره پاییز هزار رنگ را نقاشی کرد

..... تنها....

به دل طبیعت بزن انجا که اوج تجلی اوست میهمانش شو
🍃میزبان خوبی است
فرا تر از خوب 🍃

در کوی جانان ،حضرت حق

28 Nov, 15:31


‍ .
" فراشناختِ فرادست "

🌷اثباتِ وجودِ خدا ، انکار خداست! 🌷


کسانی که در اثبات خدا سخن سرایی می‌کنند و کتاب می‌نویسند ، نمی‌دانند که دارند خدا را انکار می‌کنند!
زیرا هر چه ذهن محدودشان بگوید و ببافد ، آن خدا نیست. خدا همواره فراتر از هر شناخت و فراتر از هر وَهم است.

□ بدان ؛ خدایی را که بتوان فهمید ، خدا نیست.
چه انسان هر چه را بفهمد ، از آن عبور کرده و بر فراز آن قرار می‌گیرد.
و هیچ‌چیز و هیچ‌کس بر فراز خدا نیست ،
همه مادون اویند.
آن شناخت‌هایی که از آن سخن گفته‌اند ،
همه نسبی ، ناقص ، شکننده و محدود است.

ای دوست

تنها با تسلیمِ محض و خاموشی است که میتوان " او" را دریافت
.



@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

27 Nov, 02:04


خداوند عادل است.

وقتی آخرین پیامبرش را از میان مردمی

🍃امی 🍃

بر می‌گزید میخواست به من بگوید؛ هر کسی می‌تواند پیغمبر خودش باشداگر به ندای فطرتش گوش دهد........


@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

25 Nov, 21:35


خدای را آنجا دیدم
که خود را ندیدم
عافیت در تنهایی یافتم و
سلامت در خاموشی....


#خرقانی



@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

25 Nov, 11:48


پروانه و کِرمِ کِتابی

شنیدم شبی در کُتُب‌خانه‌ٔ من
به پروانه می‌گفت کِرم ِ کتابی
به اوراقِ سینا نشیمن گرفتم
بسی دیدم از نسخه‌ٔ فاریابی
نفهمیده‌ام حکمتِ زندگی را
همان تیره‌روزم ز بی‌آفتابی
نکو گفت پروانه‌ٔ نیم‌سوزی
که این نکته را در کتابی نیابی
تپش می‌کند زنده‌تر زندگی را
تپش می‌دهد بال و پر زندگی را
(کلیات اقبال لاهوری، پیام مشرق)

گفت‌وگویی که در میان پروانه‌ای سوخته‌دل و کرم کتاب درمی‌گذرد بیانگر دو شیوه از بودن است. شیوه‌ای که خود را با دانستن و دانستن بیشتر معنا می‌کند و از این‌رو به حکمت زندگی‌ راه نمی‌یابد و شیوهٔ پروانه، که تجربه است و مجذوبیت و تپیدن و دل به دیدار بستن.

کرم کتاب که در انبوهی از معارف و معانی بلند سیر می‌کند، پیله‌ای گِردِ خویش می‌تند و پروانه که دلباختهٔ دیدار است از خود فرا می‌رود و حکمت زندگی‌ را در تپیدن به سوی توی ابدی می‌یابد. تپیدنی به شوق دیدار.

اقبال همین معنا را در نیایشی سوزمندانه به خوبی شرح می‌دهد:

عقل دادی هم جنونی دهْ مرا
ره به جذبِ اندرونی دهْ مرا
علم در اندیشه می‌گیرد مَقام
عشق را کاشانه قلبِِ لایَنام
علم تا از عشقْ برخوردار نیست
جز تماشاخانهٔ افکار نیست
بی‌تجلی مرد دانا رَه نبُرد
از لگدکوبِ خیالِ خویشْ مُرد
بی تجلی زندگی رنجوریَ است
عقلْ مهجوریّ و دینْ مجبوریَ است
(کلیات، جاویدنامه)

تعابیر اقبال در این ابیات متأثر و برگرفته از مولانا است. از عقل عاری از جنون به خدا پناه می‌بَرد و از علم محروم از جذبهٔ عشق. در نگاه او، علم، تماشاخانهٔ افکار است اگر به عشق نینجامد. تعبیر «لگدکوب‌ خیال» را احتمالا از مولانا وام گرفته که می‌گوید جان شما دمادم توسط خیالات و افکار، لگدکوب می‌شود:

جان همه روز از لگدکوبِ خیال
وز زیان و سود وز خوفِ زوال
نی صفا می‌مانَدَش نی لطف و فر
نی به سوی آسمان راهِ سفر
(مثنوی، ۱: ۴۱۷_۴۱۸)

تعبیر «جذبِ اندرون» او نیز یادآور بیتی از مولانا است که می‌گوید کسب و کار دین و دین‌ورزی چیزی جز انجذابِ درونی، و قابل و پذیرای نور خدا شدن نیست:

کسبِِ دینْ عشق است و جذبِ اندرون
قابلیّتْ نورِ حق را، ای حَرون
(مثنوی، ۲: ۲۶۰۹)

اقبال به ما می‌گوید اگر دیدار و تماس‌ وجودی با حقیقت رخ ندهد هم عقل و هم دین، اسباب مهجوری‌اند یا چیزی از جنس تکلّف و اجبار:

بی تجلی زندگی رنجوریَ است
عقلْ مهجوری و دینْ مجبوریَ است

تجلی، جلوه کردن و شعله‌ورشدنِ حقیقت در جان ماست. تجلی، سوختن است و به جلوه‌ای دل نهادن.

کِرمِ کتابی مشغول خبر است و پروانه مشتاقِ نَظَر. و اقبال می‌گوید کسی را دریاب که به تو «لذت نظر» ببخشد. بهجتِ دیدار:

گذر از آنکه ندید است و جز خبر ندهد
سخن دراز کند، لذّت نظر ندهد
(کلیات، زبور عجم)


#صدیق_قطبی


@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

22 Nov, 08:47


🍁“ نکات زیبای قرآنی”

بت های ؛ “وَدّ، سُواع، یَغُوث، یَعُوق، نَسر”



هیچ بتی در بیرون نمی‌تواند موجود شود مگر آن که قبل از آن در درون وجود داشته باشد. بت‌ها همه از درون آدمی سر بر می‌آورند. پس ریشه‌های وجودی‌شان را بیاب!
گفته‌اند که این بت‌ها در زمان نوح پیامبر بوده‌اند و بعد از طوفان همگی به زیر گل و لای رفتند ؛ اما دو باره در دوره‌های بعدی سر از زیر خاک بر آوردند آنچنانکه در زمان پیامبر اسلام(ص) هر  یک از این بت‌ها منسوب به طایفه و قبیله‌ای بوده است.
می‌دانی چرا دوباره پدیدار شدند؟!
زیرا گل و لای نمی‌تواند بت‌های درونی انسان را نابود کند! آنها ریشه در درون دارند و دوباره و چند باره در هر عصر و نسلی سر برون خواهند زد! اکنون بیایید ببینیم آیا می‌توانیم ریشه این بت‌ها را در درون انسان بیابیم؟! ...

□ گویند ؛ “وَد” بتی بوده به شکل انسان! “سُواع” به شکل الهه شهوت و مرگ! “یَغُوث” به شکل شیر درنده! ”یَعُوق” به شکل اسب ! و “نَسر” به شکل کرکس و لاشخور! حال اگر خوب دقت کنی ریشه‌های وجودی تک‌تک‌شان را در یافته‌ای! بندگان “وَد” که بت‌شان به شکل انسان است ؛ کسانی‌اند که شخص پرستند ، شکل انسانی برایشان ملاک است. و برده‌وار در اسارت یکی به شکل خودشان به سر می‌برند. اینان بالاتر از انسانی که عملاً بنده‌اش گشته‌اند ، متصور نیستند. و اما بندگان “سُواع”، به گواهی شکل بت‌شان ، شهوت پرستند. بنده‌ی لذات و خواهش‌های نفسانی خویش‌اند.

و اما بندگان “یَغوث” ، پرستندگان قدرت‌اند ، بنده‌ی خشونت و ارعاب و سیطره انداختن بر این و آنند. و این از شکل بت‌شان هویداست.

و اما بندگان “یَعُوق” ، اهل شهرت و ثروت‌اند. بت‌شان به شکل اسب است و اسب مظهر زینت است. اینان عاشق زینت‌های دنیوی و داشتن و انباشتن‌اند تا توجه دیگران را به خود برانگیزند. زیرا تشنه‌ی توجه دیگرانند.

اصحاب “ نَسر” که لاشخوران‌اند. مرده خورند. خود اهل شکار نیستند. اهل خِرَدورزی و خلاقیت نیستند. همواره منتظرند تا لقمه‌ای را از دست کسی بربایند و بی‌زحمت ، صاحب همه چیز شوند!

ای دوست

می‌بینی که این بت‌های پنجگانه هرگز از بین نرفته‌اند و امروزه بیش از هر زمان دیگر پرستندگان خود را دارند.


🍃و عجیب آن که هیچیک از پرستندگانشان خود را بت پرست نمی‌دانند!!! 🍃

تو از این بت‌ها و بت‌پرستی‌ها حذر کن
!


@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

22 Nov, 08:47


پیش هر تیغی؛ سپر باید گرفت


پیش تیغ عشق سر باید گرفت

@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

21 Nov, 11:27


روح یک قطره است، جهانِ ‌هستی آن اقیانوس است.
اگر قطره را تجربه کنی می‌توانی شروع کنی به تجربه‌کردن اقیانوس، زیرا اقیانوس در آن قطره نهفته است.
و اقیانوس چیست بجز قطراتی که با هم جمع شده‌اند!

خداوند ترکیبی از تمام ما است.
خداوند تمامیت همگی ما است
حقیقت گم هم نشده است، فراموش شده است.
مانند حجابی روی صورت فرد است، صورت از بین نرفته، در حجاب است، فقط قابل دیدن نیست.
ما وجودمان را در پشت حجابی از نفس پنهان کرده‌ایم.

فکر می‌کنند که حجابی وجود دارد که رازهای هستی را پنهان کرده است. اشتباه می‌کنند، آن حجاب تو را پوشانده است.

جهانِ‌ هستی کاملاً بدون حجاب است. جهان‌ هستی در اطراف تو برهنه و عریان است ولی تو نیاز به چشم داری تا آن را ببینی.


#اشو

#hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

20 Nov, 08:30


منم آن نیازمندی...
که به تو نیاز دارم
اگر از تو باز دارم
به که چشم باز دارم ؟
مولانا
.
"ای خدا" ما فقط تو رو داریم، محتاجِ نگاهتیم
#علیرضا_افتخاری
@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

18 Nov, 22:00


درآ با ما درین دریا و خوش بنشین به چشم ما
به عین ما نظر می کن ببین ما را درین دریا

اگر موج است اگر قطره به عین ما همه آبست
اگر تو آبرو جوئی بجو از آبروی ما

بهشت جاودان ما سرابستان میخانه
هوای جنت ار داری درآ در جنت الماوی

به نور آفتاب او همه عالم منور شد
نگر در ذرهٔ روشن که خورشیدیست مه سیما

اگر گوئی کرم فرما مرا نامی نشانی ده
نشان و نام را بگذار و می جو جای آن بیجا

بلا بالا گرفت امروز از آن بالا که می دانی
چه خوش باشد بلای ما اگر باشد از آن بالا

#شاه_نعمت‌الله_ولی

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌


@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

17 Nov, 23:54


زبان عشق سکوت می خواهد ، زبان عشق واژه ای ندارد،غربت ندارد،
حضور تو آشناست ، از ابتدای تاریخ بوده است
در همه زمانه ها خاطره دارد .
تو با کدام زبان سکوت می کنی ، می خواهم زبان تو را بیاموزم....

#نزار قبانی

@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

17 Nov, 17:08


ما مردمان یاد گرفته ایم که چگونه نوشته های کتابها را بخوانیم، اما هنوز نیاموخته ایم که چگونه نانوشته های آسمانها و زمین را در یابیم.
هنوز نمی دانیم که حدیث نباریدن چه می گوید و نسیمِ پر غبار صبح از چه خبر می دهد.
ما یاد گرفته ایم که چگونه بر سیم زنیم و بر طبل کوبیم، اما هنوز نیاموخته ایم که چگونه آگاهیِ موسیقایِ سکوت را بشنویم.

حقیقت آن است که نوشته های تاریک و نت های تکراری، هوشمندی ما را بلعیده اند و چشم طبیعت بین مان را کور کرده اند.
"نانوشته"خوانی، زنده خوانی است و زنده خوانی زمانی محقق می شود که خود را از شرطیّت "نوشته ها"ی مرده خلاص کنی.

#مسعود_ریاعی


@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

16 Nov, 16:22



نه بیمارم نه خوشحالم، نه از حالم خبر دارم
گهی با جان گهی با دل، گهی از هر دو بیزارم

گهی خم های در جوشم، گهی خمار می نوشم
گهی بیدار ولی خوابم، گهی در خواب و هشیارم

گهی بیگانه از خویشم، گهی بیگانه هم خویشم
گهی آنم، گهی اینم، گهی سر در گریبانم

گهی در شور و در سازم، گهی با غصه دمسازم
گهی تا عرش می تازم، گهی با ذره می سازم

گهی شاد و غزل خوانم، گهی از درد بی تابم
چه غوغاییست در این عالم، که من حیران حیرانم



@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

15 Nov, 21:48


بیاموز رسم بلند آفتاب
به هر جا که ویرانه دیدی بتاب...

#فردوسی


@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

14 Nov, 16:08


عشق باش
عاشق اسیر است و معشوق امیر.
نه اسیر باش و نه امیر.
عشق که باشی همه‌جا هستی، بی‌اسارت و بی‌ریاست.

اما برای رسیدن به عشق باید از دو وادی عاشقی و معشوقی گذر کنی. چاره‌ای نیست!
و چون گذر کنی، تو آزادی.
چه تنها این عشق است که آزاد است، نه عاشق و نه معشوق.

عشق که باشی حقیقت چیزها را پیوند می‌زنی.
واحدی می‌شوی ایجاد‌کنندهٔ وحدت.


یادت باشد که عشق نا پیداست. ودر سکوتی اسرار امیز ساکن است. وانچه که پیدا است وقیل وقال دارد

عاشق ومعشوق است


@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

14 Nov, 16:07


طبیعت،
چه شوقی به زیستن دارد
و چه بی اعتنایی به مردن.....

#پاییز


@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

13 Nov, 12:09


بسیاری از درون مسخ شده اند.

یعنی به ظاهر انسان ‌اما در باطن حیوانند.
چنین اتفاقی را (مسخ) باطن می گویند.

🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃

آنکه تمام همَ و غمَ اش جمع کردن مال است،
موش صفتی در وجودش فرمان می رانَد.

آنکه عملکردش مملو از فریب و نیرنگ و حقه بازی است، روباه صفتی در وجودش لانه کرده است.

آنکه پر از خشونت و درنده خویی است،
در خدمت گرگ درونش قرار دارد.

آنکه زبانش پُر از نیش زدن و تحقیر دیگران است، تسلیم مار درونش گشته است.

آنکه شهوت پرست است،
خوک صفتی بر او چیره است.

آنکه آدم فروش است،
لاشخوری بر او سیطره انداخته است.

و البته عده ای هم هستند که توآمان چندین حیوان را در وجود خود دارند.

درون برخی از اینان خود یک باغ وحش تمام است.

یک سالک مسخ باطن را جدی می گیرد.وهمواره با سلوکی هشیارانه. اجازه نمی دهد تا نفسش به حیوانی درنده خو وافسار گسیخته تبدیل گردد

@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

13 Nov, 12:08


حفظ صورت می توان کردن به ظاهر در نماز

🌷روی دل را جانب محراب کردن مشکل است 🌷

@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

12 Nov, 09:51


می‌دانی از منظر علوم باطنی -و نه از منظر اهل ظاهر- چرا ابراهیم خلیل(ع) بت بزرگ را نشکست؟! زیرا شکستن بت بزرگِ درونت کار خود توست.

ابراهیم(ع) فقط بت‌های کوچک تعلقات یعنی بت‌های پیرامونی ‌بت بزرگ را می‌شکند. این کار او بدین معناست تا تو را از بی‌ثمری‌ هر تعلقی آگاه کند.تا راه را بکوبد و فرصت عمل غایی را برایت مهیا سازد. تا تو خودت بت بزرگ درونت را بشکنی.

ذهن تاریک‌اندیش و پر خواهش هر کس بت بزرگ اوست. و تا این بت ریاست معبد وجودت را عهده‌دار است مشاهدهٔ حقیقت و وصل به آن، آرزویی و توهّمی بیش نخواهد‌بود.


@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

12 Nov, 09:51


برایت قفل رازم را شکستم
سکوت سرد سازم را شکستم
دلم باز شکاری بود روزی
پر پرواز بازم را شکستم
نگاه از غیر چشمانت بریدم
غرورم را نیازم را شکستم
کنار تو چنان دور از جهانم
که ناغافل نمازم را شکستم

#یانور

@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

11 Nov, 08:17


درون آدمی فصل‌هایی دارد و آنچنان که گفته‌اند؛
فصلی است برای بردن
فصلی برای باختن
فصلی برای داشتن
فصلی برای نداشتن…

اما نکته اینست که برای خروج از این فصل‌ها و چرخه‌ها،

🍃فرافصلی است🍃

که چون به آن نائل شوی از اندیشهٔ برد و باخت و داشتن و نداشتن خلاص گشته‌ای.
و این فرافصل همان زندگی ناب است.
در زندگی ناب نه باختنی است و نه بردنی. بلکه حقیقتِ بودن است. نه داشتنی است و نه نداشتنی. بلکه برخورداریِ در “حال” است.

زندگی ناب هماهنگی‌ با جریان حیِّ حیات‌بخش است و مراقبهٔ اصیل راه رسیدن به این فرافصل بدون تمایز است.
کیفیتی که از نشانه‌های بارز آن، تسلیم محض و بی‌خواهشی و بی‌آرزویی است.


@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

11 Nov, 08:16


.
ره به سر چشمه خورشید حقیقت بردم

تا گشودم به رُخش
چشم ِحقیقت بین را ...


@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

08 Nov, 06:59


"د‌ِینُ الله "

🍀وقتی آزاد از اسارت هر فرقه و گروه و مکتب و جناح و نظریه و برداشتی باشی ، تازه آماده شده‌ای تا وارد
" دین الله " شوی.
زیرا آن شعبه‌های رنگارنگ فکر و خیال ، هر کدام تعاریف تنگ و بسته‌ی خود را دارند.
حال آنکه "دین خدا" نهایت آزادی است. چه دین خدا ، راه خداست و این راه باید چنان باشد که گنجایش خدای مطلق و آزاد و نامتناهی را داشته باشد.
باید چنان باشد که همه‌ی مردمان به زیبایی و امنیت در آن جای گیرند ، "اَفواجاً"!

🍀 ای دوست ، تو آزادی حقیقی را تنها در "دین الله" به دست خواهی آورد. غایت پیام قرآن نیز ورود به "دین الله" است. "یَدخُلُونَ فِی دِینِ الله".


خداوندا ! ما را شایسته‌ی دین خودت کن که از دین زمینیان سخت خسته و ملولیم
.


@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

08 Nov, 06:59


دل می‌رود و دیده نمی‌شاید دوخت
چون زهد نباشد نتوان زرق فروخت
پروانهٔ مستمند را شمع نسوخت


آن سوخت که شمع را چنین می‌افروخت🌷

@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

06 Nov, 00:08


و گفت: نوری است از حق به بنده و نوری است از بنده به حق؛
آنکه از حق به بنده است نور عنایت است و
آنکه از بنده به حق است نورِ اخلاص است.



#ابوالحسن_خرقانی

@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

03 Nov, 23:13


شمس گفت: تقدیر به آن معنا نیست
که مسیر زندگیمان از پیش تعیین شده.
به همین سبب اینکه انسان گردن خم کند
و بگوید" چه کنم! تقدیرم این بوده،"
نشانهٔ جهالت است.
تقدیر همهٔ راه نیست،

فقط تا سر دو راهی هاست .
گذرگاه مشخص است
اما انتخاب در دست مسافر است.

پس:
نه بر زندگی ات حاکمی و نه محکوم آنی...



@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

03 Nov, 18:18


🍀“راهِ عشق”

راه‌های بسیاری است که به خدا منتهی می‌شوند اما هیچکدام به پای "راهِ عشق" نمی‌رسند.

🌷عشق ، کیمیاگری قهار است. منیّت آدمی را می‌سوزاند و از میان خاکسترش حیاتِ واقعی‌اش را بیرون می‌کشد.

🌷 عشق راه هر کس و ناکس نیست ، راه خاص الخواص است. اگر خداوند خیر کثیری برای سالکی اراده کرده باشد ، او را دچار عشق می کند. عاشقش می‌سازد و با عشق به زیباترین وجهی می‌سوزاندش . و آنگاه در وجود خالی از غیرش ، جاودانه می‌نشیند و جلوه‌گاه معشوقش می‌سازد.


@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

01 Nov, 02:22


🌹روز جهانی آگاهی گرامی باد ❤️
۱۰ آبان ۱۴۰۳ چهل و ششمین زادروز عرفان حلقه


راه عشق او که اکسیر بلاست
محو در محو و فنا اندر فناست

فانی مطلق شود از خویشتن
هر دلی که کو طالب این کیمیاست

گر بقا خواهی فنا شو کز فنا
کمترین چیزی که می‌زاید بقاست

#استاد_محمدعلی_طاهری



@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

29 Oct, 16:39


وقتی بابا طاهر  در وصف خدا میگه...
@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

28 Oct, 18:22


۷ ابان؛ زادروز بزرگ مرد تاریخ بشریت شاه شاهان کوروش بزرگ گرامی باد❤️

در دامنه‌ی کوه‌های پیر و مُندرسِ خُرد شده از بارِ قرون،
ستون‌های تخت جمشید برپاست،
چون ساعدهای سترگی که به دعا برداشته شده باشند.
هیچ خرابه‌ای در سـراسرِ کره‌ی خاک به عظمت و حشمت و عبرتِ این چند ستون و چند دیوارِ فرو ریخته نیست.
در هیچ نقطه‌ی کره‌ی خاک، خرابه‌ای با این غربت و حشمت، و تا این حد گویا از خاموشی چون [تخت جمشید] دیده نشده است.
ما در اعتباری که هنوز داریم، نانِ تمدّنِ باستانیِ خود را می‌خوریم.

دکتر محمّد‌علی اسلامی نُدوشن





@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

28 Oct, 06:27


🕊کسی که با خودش در صلح است با دنیا نمیجنگد .🕊
@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

27 Oct, 06:40


چون دلم زمزمه‌ی شوق برآرد  ،
هر صبح

از سر حال به رقص آیم و
چرخی بزنم...


#یانور

@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

25 Oct, 16:59


"نفس امّاره"

همچون اژدهایی هزار سر است.
اما به واقع هیچ است ، از جنس وجود نیست.

🍃آدمی خود آن را در فرآیند زندگی‌اش ساخته و پرداخته می‌کند. 🍃

آن یک محصول جانبی است. اصالت ندارد. و رشد آن بستگی به نوع عملکرد انسان در زندگی‌اش دارد.
حقیقتاً شگفت است ؛ انسان چیزی را که هیچ است خلق می‌کند و آنگاه اسیرش می‌شود !

و آنگاه باید عمری را برای مبارزه با این موجود موهوم صرف کند تا از چنگش رها شود !

🍃هر انسانی زندانیِ زندانی است که با دست خودش می‌سازد. 🍃

و نفس اماره مخوف‌ترین این زندانهاست. جهاد حقیقی سالک ، برای رهایی از چیزی است که عمری خود از شیره‌ی جانش آن را تغذیه کرده است.

ای دوست ، نفس اماره را تغذیه نکن.
بزرگترش نکن ، که خلاصی از آن را بر خود سخت تر کرده‌ای. وقتی حسد بورزی ، در حال تغذیه‌ی آنی. وقتی طمع کنی و همه چیز را برای خود بخواهی ، در حال تغذیه‌ی آنی.
وقتی تکبّر می‌کنی ، وقتی کینه می‌ورزی ، نفرت پیشه می‌کنی ، در حال تغذیه‌ی آنی.
با تغذیه نکردنش ، با سیراب نکردنش ، بگذار این شجره‌ی ملعونه بخشکد و دست از سرت بر دارد
.

@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

25 Oct, 16:58


تن  ، خو به قفس دارد،
جان‌ ، زاده‌ی  پرواز است



آن ماهی تُنگ آب و این ماهی دریایی‌ست


@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

24 Oct, 18:35


من بر آنم که درین دنیا،
خوب بودن، به خدا سهل‌ترین کار است
و نمی‌دانم
که چرا انسان تا این حد با خوبی بیگانه‌است
و همین درد مرا می‌آزارد.

#فریدون_مشیری

سوم آبان سالروز درگذشت زنده‌یاد فریدون مشیری 🕯

@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

23 Oct, 21:12


ای که در این خاکدان جان و جهانی مرا
چون بروم زین سرا باغ و جنانی مرا

جان مرا جان توئی لعل مرا کان توئی
در دل ویران توئی گنج نهانی مرا

آنکه بدل میدمد روح سخن هردمم
تا نزند یکنفس بی دمش آبی مرا

شب همه شب تابصبح همنفس من توئی
روز چو کاری کنم کار و دکانی مرا

تا که بمحفل درم با تو سخن میکنم
چونکه بخلوت روم مونس جانی مرا

یکنفس ازپیش تو گر بروم گم شوم
چون بتو آرم پناه امن و امانی مرا

گر تو برانی مراجان زفراقت دهم
جان بوصالت دهم گر تو بخوانی مرا

گه به وصالم کشی گه ز فراقم کشی
گاه چنینی مرا گاه چنانی مرا

فیض بتو رو کند رو چو بهرسو کند
نور تو عالم گرفت قبله از آنی مرا


#فیض_کاشانی

@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

22 Oct, 14:57


‍ .
💦" وای بر این غفلت ! "

به گفته‌ها و شنیده‌ها تکیه کردم
اسیر جهل شدم
به آرمان‌ها و آرزوها چشم دوختم
نقد زندگی را ز کف دادم
پس وای بر این غفلت که
ندانستم ؛


🍀خوشبختی مقصد نیست
((پذیرش راه)) خودِ جریان زندگی است
🍀


@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

22 Oct, 14:56


الهی!
مرا در مقامی مدار که گویم خلق و حق ،
یا گویم من و تو،


مرا در مقامی دار که در میان نباشم
همه تو باشی



ابوالحسن خرقانی

@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

20 Oct, 17:56


گفتنی ها را نهادم در حریری از سکوت

کانچه میدانم نمی اید به فهم واژه ها...

(برتری دادن ، به دست خداست و آن را به هر که بخواهد عطا می‌کند ! ) 


" اِنَّ الفَضلَ بِیَدِاللهِ یُؤتِیهِ مَن یَشاءَ"


هیچکس دست خدا را نخوانده است زیرا علم او ، فراتر از فکر و اندیشه‌های بشری است. گاه کارها می‌کند که حتی حکمای الهی به حیرت فرومی‌روند.

🍃🍃🍃💕🍃🍃🍃

مثلاً ؛ مقام بلند توحيد را به ابراهیم (ع) که پدرش و بقولی عمویش بت تراش بود ، می‌دهد ، اما آن را به کنعان که پدرش نوح شیخ المرسلین بود ، نمی‌دهد.
🍃🍃🍃💕🍃🍃🍃

و یا موسی(ع) را در دربار پر از رقص و شراب فرعونیان پرورش می‌دهد اما او را تحت تربیت اصحاب کنیسه و معبد و صومعه نمی‌گذارد.

🍃🍃🍃💕🍃🍃🍃


"برکت" را به عیسو که پسر بزرگ اسحاق (ع) است ، نمی‌دهد ، اما آن را به یعقوب که خود را به کذب بجای برادر بزرگ جا میزند ، عطا می‌کند.

🍃🍃🍃💕🍃🍃🍃

خلافتش را به ابلیس که هفت و بقولی هفتاد هزار سال او را عبادت کرده نمی‌دهد ، اما آن را به آدمی که براحتی ظرف چند ساعت نافرمانیش می‌کند ، عطا می‌کند...

🍃🍃🍃💕🍃🍃🍃

حقاً که علم او ، خاص خودش است ، و فضل و برتری را به هر کس که بخواهد عطا می‌کند. پس ای دوست ، هیچگاه محزون و مایوس نباش و همواره به خودش توکل کن. چه هیچکس نمی‌داند که فعل بعدی او چیست و کدام است ، و این "فضل" به کجا سفر خواهد کرد
.




@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

20 Oct, 12:21


الهی کاری کن چشمان من
تماشاگر آنچه باشد که تو می‌بینی.
بگذار گوش‌های من گیرنده‌ی صدای تو باشد که
از تلاطم امواج تمامی آفرینش شنیده می‌گردد.
گفتار مرا همچون فواره‌ای آکنده از سخنان شیرین گردان
که بر سر روح‌هایی که از تلخی روزگار رنجیده‌اند ببارد.
مگذار لب‌‌های من
بجز سروده‌های عشق و شادی تو را نجوا کنند.

محبوب والای من،
حقیقت را از طریق من کارساز باش.
مرا در خدمت به برادران و خواهرانم مشغول بدار،
تا همواره بذر مهر تو را
بر خاک روح‌های جستجوگر بیفشانم.
گام‌‌های مرا همیشه در مسیر کردار درست
نگه دار.
مرا از تاریکی گمراهی
به روشنایی نور خرد خود هدایت نما.
مرا از لذایذ زودگذر
به شادی همیشه تازه‌ی دورن رهنما باش.
عشق مرا عشق خود ساز،
تا من از همه چیز آنگونه بهره‌ور گردم
که تو بهره‌ور می‌گردی.

نیایشی از
#پاراماهانسا_یوگاناندا


@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

18 Oct, 17:38


مولانا.    
  پس زخم هایمان چه؟؟

شمس .         
💕نور از جایی در تو رسوخ خواهد کرد که
    زخم خوردی‌‌‌‌.....💕



@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

17 Oct, 17:24


"نکات زیبای قرآنی"

"اِن یَشَأ یُذهِبکُم وَ یَأتِ بِخَلقِِ جَدِیدِِ"
(چون بخواهد شما را می بَرَد و خلقی جدید می آورَد!)

🔹️و این کار را بارها کرده است. به کرّات عدیده. تا معلوم کند چه کسی عملکردش بهتر است.

💕💕چه کسی عشق را، چه کسی "یُحِبُّهُم وَ یُحِبُّونَهُ" را در می یابد و به آن می رود. 💕💕

چه بسیار کسانی که آمدند و از عشق و رحمت، بویی نبردند و نصیبی نداشتند! چه بسیار روح هایی که مروارید خود را نیافتند و دست خالی باز گشتند!


🔥 چه بسیار کسانی که دنیا فریب شان داد و دستاوردشان را به باد سپرد! چه بسیار رفتگانی که نه زمین و نه آسمان هیچکدام به حالشان نگریست! چه بسیارند رفتگانِ بی محصول! چه بسیارند خورندگانِ خورده شده!🔥


🍀 آیا شما که هنوز فرصت دارید عشق را در خواهید یافت؟! آیا به حلقه ی آیه ی "دوست شان دارد و دوستش دارند" ورود خواهید کرد؟!🍀


🔹️و این سؤالی است جانکاه ، که همواره در تمام فصول ، برای تمامی ارواح ، از عمق هستی، طنین افکن است.


@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

17 Oct, 17:24


یکی درد و یکی درمان پسندد
یکی وصل و یکی هجران پسندد
من از درمان و درد و وصل و هجران
پسندم آنچه را جانان پسندد

@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

16 Oct, 00:43


 درد پنهان به تو گویم که خداوند کریمی
یا نگویم که تو خود واقف اسرار ضمیری

  دست در دامن عفوت زنم و باک ندارم
  که کریمی و حکیمی و علیمی و قدیری

 خالق خلق و نگارندهٔ ایوان رفیعی
خالق صبح و برآرندهٔ خورشید منیری

 #سعدی

@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

15 Oct, 12:31


عشق نخستین گام به سوی خداست

و تسلیم آخرین گام


💕و این دو گام کل سفر است...💕


@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

13 Oct, 03:21


  "توکل کن بر خدا"

تکیه بر چیز نکردن، تکیه بر کس نکردن، تکیه بر شکل و فرم نکردن، تکیه بر فکر و باورهای ذهنی نکردن، تکیه بر احساسات و عواطف نکردن، و در یک کلام، از اندیشه تکیه گاه داشتن خلاص شدن، یعنی تکیه کردن بر خدای مطلقِ نادیدنی!

نکته را دریاب!

در این مرحله متعالی از سلوک،

🌷بی تکیه گاهی، رها بودن از هر تکیه گاه، یعنی تکیه بر خدا داشتن!🌷

نشانه اش همین است! پس لازم نیست از کسی بپرسی توکل به چه معنا و مفهوم است. آن فقط با تجربه شخصی خودت فهم می شود. نشانه اش، محو همه ی تکیه گاه هاست. حال دمی با خود بیندیش آیا تا به حال حتی لحظه ای تکیه بر خدا داشته ای؟! آیا در بی تکیه گاهیِ همه جانبه، توکل را یافته ای؟! اگر یافته ای تو یک رستگار واقعی هستی. رسته ای.
و برکت باد تو را در این بی تکیه گاهی.

توکل=تو.... و... کل


@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

12 Oct, 15:00


الله من💕💕

به سر شوق سر کوی تو دارم
به دل مهر مه روی تو دارم

بت من کعبه من قبله من
تویی هر سو.. نظر سوی تو دارم

@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

11 Oct, 20:46


این را یاد دارید که ورق خود را می خوانید، از ورق یار هم چیزی فرو خوانید
.شما را این سود دارد.
این همه رنجها از این شد که ورق خود می خوانید،
ورق یار هیچ نمی خوانید.
·        
#شمس-تبریزی


@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

10 Oct, 16:49


💠 "لا أعبُدُ ما تَعبُدُونَ"
(من چیزی را که شما می‌پرستید، نمی‌پرستم)

🔹️انسان شبیه آن چیزی می‌شود که می‌پرستد؛ پس"لا أعبُدُ ما تَعبُدُونَ". من چیزی را که شما می‌پرستید، نمی‌پرستم. من شبیه شما و خدایان شما نیستم. نمی‌خواهم چهرۀ معبودانِ زشت شما را به خود بگیرم. شما شبیه معبودان خود شده‌اید. من این چهره را نمی‌خواهم.
🔹️خدای من زیباست و زیبایی را دوست دارد. "وجه الله" من آن است. تن به پرستش خدایان زشت و خشن شما نمی‌دهم. آن خدایان، ارزانی خودتان. مرا با آنها کاری نیست.
🔹️من پا به راه آنان نمی‌گذارم. خدای من "بسم الله الرحمن الرحیم" است. چه نیک می‌دانم که آدمی هر که را بپرستد شبیه او می‌شود. آنکه پول را بپرستد شبیه پول می‌شود. آنکه مقام بپرستد، آنکه شهوت بپرستد، آنکه قدرت بپرستد شبیه همان می‌شود. خدای من اینها نیست. خدای من خودِ خداست. عشق است محبت است رشد و بالندگی است. اصل آرامش است. من حتی آخرت پرست نیستم. آخرت در برابر خدای من هیچ است. بهشت من خودِ خداست. بی او هر جایی برایم جهنم است. بی لطف است. کسالت آور است. نه، من خدایان شما را نمی‌پرستم. بندگی نمی‌کنم. خدایان فضول و عصبی‌تان، شما را فضول و عصبی کرده است. خشن پرستیده اید و خشن شده‌اید.
🔹️خدای من أرحم الراحمین است. "لا أعبد ما تعبدون". من به آنچه می‌پرستید، کافرم. و بر این کفر افتخار می‌کنم. شما نیز به خدای من کفر می‌ورزید. "و لا أنتم عابدون ما أعبد". باکی نیست. به راه خود روید.
🔹️هر کس با دستاورد خود روبرو خواهد شد. هر کس همانچه را می‌دِرَوَد که کشت کرده است. هر کس به معبود خویش و به اسم خویش رجوع خواهد نمود. در آن پخته خواهد شد. "والعاقِبَهُ لِلِمُتَّقینَ".


@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

09 Oct, 08:59


هردم بشارت های دل از هاتف جان میرسد

هرکس که از جان بگذرد اخر به جانان میرسد



@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

08 Oct, 23:36


گر مرید راه عشقی فکر بدنامی مکن
شیخ صنعان خرقه رهن خانه خمار داشت


#حافظ
#استاد_محمدرضا_شجریان


@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

07 Oct, 00:41


در شکستِ پای، بخشد حق، پری
هم ز قعر چاه بگشاید دری

تو مبین که بر درختی یا به چاه
تو مرا بین که منم مفتاح راه


#مولانا


@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

06 Oct, 17:12


هیچکس نمی تواند کسی را که تا ته تنهایی رفته است ، بترساند. همه ترس ها از تنها شدن است ،همه ترس ها از تنها ماندن است ،آدم ها از ترس تنهایی ست که تن می دهند  به هر خفت و خواری به هر قصه و غصه.

اما در انتهایی تنهایی شجاعتی ست که تنها، تنهایان آن را به دست می آورند.
در نهایت تنهایی، جماعتی ایستاده اند که تو را انتظار می کشند ،جمعیتی از خودت که تو را  به پیشواز می آیند و به تو خوشامد می گویند، ورودت را به جهانی با هزاران مردمان  که هر کدام برایت از جان خبری می آورند و از دل پیامی.

روزی که خویش را یافتی دیگر هرگز تنها نخواهی ماند و از آن پس کیست که تو را بترساند از تنهایی، که تو مجموع ترین مردمانی.

عرفان نظرآهاری
@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

06 Oct, 04:56


برو ای عقل
مگو عشق چرا کرد چنین

پادشاه است و
بر او چون و چرائی نرسد



@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

05 Oct, 14:02


.
"تجارب گونه گون"

اینطور نیست که تجارب هر کس در سلوک مثل دیگری باشد. زیرا خداوند هر کس را از مسیری راه می‌بَرَد ، که صلاح اوست.

سلوک سلیمان از طریق پادشاهی‌اش است
و سلوک ایوب از طریق بیماری‌اش.
ابراهیم باید از آتش گذر کند
و یوسف از چاه سر در آورد.
عبور موسی از آب است و عیسی از آسمان ...


🍃🌷هر کس حکایت خویش را دارد و تو نیز حکایت خود را. آنچه که ثابت است ، رجوع به حق است. و آنچه که بی‌شمار است ، راه‌های بسوی خداست.🌷🍃


"الطُّرقُ اِلَی اللهِ بِعَدَدِ نُفُوسِ الخَلایِقِ".




@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

05 Oct, 07:21


در بزمِ ما....
به باده و جام احتیاج نیست

ما را بس است....
مستیِ ذکر مدام دوست


@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

03 Oct, 14:01


“نکات زیبای قرآنی”


“أَتَعبُدُونَ ما تَنحِتُونَ”

(آیا چیزهایی را که خود می‌تراشید ، بندگی می‌کنید؟!
)

🍀مفسران غالباً این چیزهای تراشیده شده را صرفاً همان بت‌های تراشیده شده از سنگ و چوب دانسته‌اند.

اما اینطور نیست.


این آیه شریفه فراتر از این ساده انگاری‌هاست. بت‌ها و معبود‌های دروغین تراشیده شده تنوع بسیار دارند. بت‌های ذهنی ، بت‌هایی که در ذهن‌مان می‌تراشیم ، خود از خطرناک‌ترین و ویرانگرترین بت‌هایند.


🍀بسیاری از ما غُلُو می‌کنیم و در ذهن‌هایمان از این و آن بت می‌تراشیم و آن گاه به اطاعت‌شان تن می‌دهیم. ما با برداشت هایمان از هستی و از متون مقدس مدام مفاهیمی را می‌تراشیم که حقیقت ندارند و صرفاً تصورات ذهنی‌ مایند. ما با تیشه‌ی احساس و خیال، مدام تصاویری وَهمی و غیر واقع می‌تراشیم و آنها را به مرور باور کرده، راست می‌انگاریم و بندگی می‌کنیم. ما با اندک معلومات‌مان هر روزه چیزهای باطل بسیار می‌تراشیم. تصوراتی خیالی و ناصواب از خدا و فرشتگان و بهشت و جهنم و قیامت می‌تراشیم و اسم برداشت‌هایمان را عقیده می‌گذاریم و آنها را عبادت می‌کنیم.

🍀 امروزه بت‌های ما فقط از سنگ و چوب تراشیده نشده‌اند ، بلکه از جنس فکر و خیال ، از جنس باور و عقیده ، از جنس خودبزرگ بینی و خود حق پنداری ، از جنس قدرت و سلطه طلبی، از جنس شهوت و شهرت پرستی، از جنس حسد و بخل و کینه و دشمنی و خشونت طلبی تراشیده شده‌اند.


🍀 ای دوست ! این ذهنِ تاریک اندیش ، کارخانه‌ی عظیمِ بت‌تراشی است. تعطیلی ندارد. مدام بت‌های جدید می‌تراشد.
نو به نو و هر کدام مدرن تر از قبلی…
پروردگارا ، نورا، وجودا، ما را از شر همه‌ی بت‌های تراشیده شده خلاص کن و توفیق حق پرستی و یگانگی را نصیب مان فرما ، برحمتک یا ارحم الراحمین
.


@hazrathagh

در کوی جانان ،حضرت حق

02 Oct, 08:39


ایکاش نوازندگان بر جهان حکومت میکردند...

@hazrathagh