پنج: موسی کلیمالله از نظر من اثری ضعیف نیست، در عین حال اثری شاهکار هم نیست. پیش از دیدنش بازخوردهایی منفی بسیاری خواندم، اما پس از دیدن همهٔ آنها را منصفانه نیافتم. چهبسا و متأسفانه انگیزههای مخل سیاسی، انگیزهٔ اصلی در بسیاری از این دفاعها یا نقدها بود. بههرحال، موسیکلیمالله سکانسهای درخشان و نقاط مثبت خوبی هم دارد که اجازه نمیدهد این فیلم یکسره به فیلمی ضعیف سقوط کند؛ جاهایی که مفاهیم به خوبی به زبان سینما ترجمه شدهاند و یادآور کارگردانیهای شاخص حاتمیکیا در گذشته است. با این حال این نکات و نقاط آنقدر گسترده نیستند که همگان را از فیلم راضی کند. از آنجمله فقرات مادرانگیِ مادر موسی و تلاطمهای درونی و بیرونیاش و تجربههای ایمانی و وحیانیاش درخشان است.
موسی کلیمالله یکدست نیست. در بخشهایی از فیلم در نمایش امور متافیزیکی و فراانسانی افراط ورزیده و همزمان در بخشهای دیگر به گونهای قابلقبول، ملموسو «انا بشر مثلکم» است. میشد توازن بیشتری میان این دو پاره برقرار و سهم زمین و آسمان را بهاندازه ادا کرد. از دید من اشکال کار در اینجا همان منسجمنبودن بنیادهای معرفتی و تحقیقیِ کار است که انگیزههای بیرونی و راستکیش در آن اختلال ایجاد کرده. همان وضعیتی که فیلم محمدِ مجید مجیدی بدان دچار بود و فیلم الرسالة مصطفی عَقاد را همچنان یگانه و بیرقیب نگه داشت.
نیز میشد کمتر از جلوههای ویژهٔ تصنعی در فیلم بهره گرفت یا کیفیت خروجی این جلوهها را افزایش داد تا از تأثر سکانسهای معنویِ فیلم نکاست. با این حال فیلم از این نظر در سینمای ایران پیشگام محسوب میشود و نمرهٔ نسبتاً خوبی میگیرد. بازیگریها هم یکدست و متوازن نیست و برخی چون مریلا زارعی درخشاناند و برخی متوسط و برخی هم پایینتر از متوسط. این باعث شده که خروجیِ کار عالی نشود، در عین حال آنقدر هم ضعیف نباشد. همین باعث شده که وقتی از سینما بیرون میآیی حس میکنی که اثر شاهکار نبود، ولی ضعیف هم نبود و صحنههای ماندگار در آن یافت میشد و برخی نقدهای تند در قبالش منصف نبودهاند. حس میکنی فیلم میتوانست خیلی بهتر باشد، ولی بیشک ارزش یکبار دیدن را دارد.
#یادداشت
@Hamesh1