Hadisn00ri

بعضی شب ها از کار که با تن خسته و فکر درگیر میام خانه٫ دیگه حوصله ام نمیشه فردا برای کار بیدار شوم…

ولی شب که در تختم میرم دست هایم ره دور خودم میپیچانم و خودم ره بغل میکنم و از خودم تشکری میکنم برای پرتلاش بودنم٫ برای ادامه دادن٫ برای قوی بودنم و برای مصمم بودن روی هدف هایم
با خودم میگم:
حدیث قراره خیلی جاهای زیبا ببرمت
قراره با آدم های خیلی خوب آشنایت کنم
قرار هست بهترین چیز هاره برت تهیه کنم
قرار هست بهترین خاطره هاره بسازم برت
پس عقب نکش اگر هم خسته شدی چون قرار هست روی زیباتر زندگی ره برت نشان بدم♥️

گذشت…♥️

بی آنکه بدانم ثمره این همه درد در آخر خوشبختی است…🤍

بی آنکه بدانم یک ماه دیگرش میایم باز در همان کافه با دلی شاد و لبی خندان…
بی آنکه بدانم خداوند زندگی ام را مثل یک پازل درهم ورهم کرده بوده است تا چیدمان بهترتری کند…

خدایا نگاهت همیشه در زندگی ام حس کردم
شکرت♥️

11.juli
یک ماه قبل بعد از قرارملاقات با وکیلم رفتم در
کافه‌ای نشستم…
با افکار پریشان و قلب شکسته نشسته بودم٫ اشک در چشم هایم خشک شده بود و حرفی برای گفتن نداشتم…
بی آنکه لقمه ای از غذایم را بخورم٫ ساعت ها زل زده بودم به نقطه ای. انقدر خسته بودم که میخواستم کسی یا چیزی بیاید و بلندم کند…
فقط از دور به سرنوشتم نگاه میکردم و با سلول سلول بدنم درد را حس میکردم…

در گوشه‌ای از قلبم از خدا شکایت میکردم و گله داشتم بی آنکه بدانم…

خدایا التیام بده قلبی را که٫
از سختی هایش با کسی جز تو سخن نمیگوید🖤

عاشورا🖤

صدات که کردم٫ گفتی همه چی رو دیدم❤️‍🩹

گوش خر کوتاه کردی٫ اسب شد آیا مگر؟
جان من، ذاتیست بعضی ویژگی های بشر!

از اینکه سال ها گذشته است ولی باز هم مردسالاری موج میزند در این قرن هم٫ دلم عجیب می‌گیرد…
میخواهم فریاد بزنم ولی صدایم را بریده اند…
میخواهم پرواز کنم ولی بال هایم را شکسته اند…
میخواهم آرام باشم ولی آرامشم را از من گرفته اند…
میخواهم راهم را پیدا کنم ولی نور پیش رویم را از من گرفته اند…

دلم می‌گیرد که از طرف همجنس هایم مردسالاری را میبینم.
شاید بزرگ‌ترین گناه ما زن بودن است!
همیشه بخاطر زن بودن مان باید ساکت میشدیم٫ باید صبوری میکردیم٫ باید میگذشتیم٫ باید میبخشیدیم٫ باید نادیده میگرفتیم و باید چشم‌پوشی میکردیم…
در فرهنگی که گناه های خاصی برای مردان افتخار است و برای زنان هرزه‌گی باید ترسید.
ما به حکم زن بودن‌مان باید ساکت بمانیم در بی‌عدالتی روزگار و مردمش!
ولی آینده نزدیک به دست همین زنان تغییر خواهد کرد❤️‍🩹

ابری هست ولی زیرش آفتاب هنوز هم در حال تابیدن هست و بزودی طلوع اش زمین را فرا می‌گیرد✨

زندگی پر از بالا و پایین هاست…
همیشه که قرار نیست باب میل دل ما باشه
بعضی وقتا جوری ضربه میخوری که نمیدانی قراره چطوری بقیه راه رو ادامه بدی… ولی دقیقا همونجایی که نمیدانی چطوری قدم بگذاری ٫ خدا دست به کار میشه که دوباره راه رفتن رو بهت یاده بده.
اونجاست که خداوند با حوصله تمام٫ از دست هایت میگیرد و قدم به قدم همرایت هم قدم میشود
بعضی وقتا خداوند آشوبی برپا می‌کند که تمام زندگی ات میشود زیر و رو.
دقیقا مثل یک پازل بهخورده.
ولی قراره با تک تک پازل های بهم‌خورده یک منظره زیباتر و درست تر بسازد
بعضی پازل ها اشتباه درکل درست می‌شوند و یک بهم‌ریختگی کلی نیاز دارد که دوباره درست سرجایشان قرار بگیرند
پس دلگیر نشو از بهم ریختگی اش♥️✨

یک روزی یک جایی انقدر غرق مشغول بازی کردن با ای فرشته های کوچیک میشم که یادم میره آخرین روز بازی کردن ما هست. اونا هم بزرگ میشن و اینا میشن خاطره…

زمان زود میکذره٫ بیاین خاطره خوب باقی بمانیم♥️

در کتاب ✨راز✨ ای متن را خوانده بودم که ملکه ذهنم شده بود:

هرانچه در ذهنت جاری باشد٫ آن را به سوی خود جذب میکنی.

پس آگاه باش که در شرایط کنونی ات که هستی٫ تو او را از تفکرات و تصویر های ذهنی خودت جذبش کردی
خبر خوب این هست که هیچ وقت دیر نیست برای جذب کردن خواسته هایت 💕

اونقدر که ورزش کردن انرژی خوب منتقل میکنه…

مهم نیست که چقدر تراپیست خوبی داری٫ مهم نیست چقدر محصول های گران برای پوستت استفاده میکنی٫ مهم نیست چه کار های دیکه ای برای خوب تر شدن حالت میکنی٫ مهم نیست چندتا کتاب درباره اعتمادبنفس میخوانی…

ورزش کردن خودش به تنهایی میتونه تمام این کمک هارو در بدنتون و زندگیتون انجام بده پس چند دقیقه از روزات را برایش تعیین کن✨

انقدر لذت میبرم از تماشای دختر هایی که به خودشان میرسن که اصلا نگویمممم

وقتی میبینم تا چند قدمیشان عطرشان میپیچد
وقتی میبینم با لباس های رنگی و با شانه های عقب قدم میگذارند
وقتی میبینم آرایش خیلی تمیز انجام دادن که میشه دید که وقت برایش زیاد گذاشته اند
وقتی میبینم موهایشان تمیز و مرتب هست
وقتی میبینم ناخن های زیبا دارند
وقتی میبینم با اعتمادبنفس راه میرند و در لباسی که پوشیدن احساس خوبی دارند و عاشق همو چیزی هستن که صبح در اینه دیدن

ذوقققق میکنم😍♥️♥️

روز های تابستانی یا بهاری ره دوست دارم چون در خانومانه ترین انرژی خودم هستم
و میشه جوری که احساس خوبی دارم لباس بپوشم

وقتی با پاشنه بلند و لباس های بلند خانومانه و عطر خنک‌ام در شهر قدم میزنم انگار که در بهترین حالت خودم هستم😍

چقدر خوبه که دارمت♥️

همیشه از کار که میایه٫ با خستگی تمام مستقیم میایه در بغلم و چند دقیقه مکث میکنه و از روزش میگه که چی شد و چی نشد
و تنها شخصی هست که همیشه قصه های طولانی از روزش داره و همیشه هم داستانگوی خوبی هست…

همیشه که از خانه دور میشم و چند روز نمیبینمش دلم برای قصه هایش و وقت گذاشتن هایش با مه خیلی تنگ میشه.

چون همیشه وقت برای مه داره حتی اگر خسته هم باشه. تنها تفریح مورد علاقه‌اش هم فیلم دیدن با مه هست که ۸۰٪ واقعه نه میگم چون شلوغی کار نمیزاره

ولی اگر روزی نبودم یا دور بودم خیلی دلم برت تنگ میشه🤍
#خواهر

همین قدر معصوم و ساده و این خلاصه درونی حدیث هست.🤍

عاشق همه چیز او روز شده بودم😍

وقتی سنم پایین تر بود… تنها نصیتی که به گوشم میخورد این بود که » به کسی اعتماد نکن «
و منی که همیشه خوشبین بودم به جهان و ادم هایش.
اگر بدی هم میدیدیم همیشه سعی در توجیح دیگران داشتم که به خودم بقبولانم که نه! ادم خوبیه٫ حتما منظورش ای نبوده٫ حتما روز بدی داشته حتما حتما حتما…
هیچ وقت بد بودن کسی را جدی نمیگرفتم و باور نمیکردم و همیشه بخاطر یک خوبیش٫ ده زخمش ره فراموش میکردم.
خب حتما جهان میخواست که برای خودم اتفاق بیفته که به بد بودن نیت و ذات انسان ها بلخره باور کنم که بتوانم به بالاتر جاها برسم.
سنم که بالارفت٫ در جامع بیشتر که ظاهر شدم٫ بیشتر ارتباطاتم قوی شد٫ تازه فهمیدم که نه ادم ها همچون خوبی که مه فکر میکردم نبودن

و اینجاست که ادم یاد میگیره به جای غرق شدن٫ شناگر خوبی شدن را.🤍