فگار | 𝐆𝐈𝐒𝐎𝐔𝐑𝐀𝐇𝐈𝐌𝐈 @gisou_rahimi Channel on Telegram

فگار | 𝐆𝐈𝐒𝐎𝐔𝐑𝐀𝐇𝐈𝐌𝐈

@gisou_rahimi


[﷽]

﮼وخدایی‌که‌بشدت‌کافیست﮼
از‌قلمِ‌مَن‌به‌قلب‌ِتُو🖊💜🔮

کانال‌«گیسورحیمی»🦋
نویسنده/داستان‌نویس/رمان‌نویس✍🏻📚👩🏻‍💻

﮼هیچ‌چیزی‌درنویسندگی‌وجودندارد
فقط‌پشت‌ماشین‌تایپ‌می‌نشینی‌وخون‌ریزی‌می‌کنی.﮼

کپی‌وپخش‌کتاب‌ها‌ممنوع🚫

Instagram.com/gisou_rahimi

فگار | 𝐆𝐈𝐒𝐎𝐔𝐑𝐀𝐇𝐈𝐌𝐈 (Persian)

با کانال "گیسو رحیمی" آشنا شوید وارد دنیایی از داستان‌نویسی، نویسندگی، و رمان‌نویسی شوید. این کانال منحصر به فرد بهترین داستان‌ها و داستان‌نویسی‌ها را برای شما فراهم می‌کند. با نوشته‌هایی که از قلم خلاق و بی‌نظیر گیسو رحیمی بر می‌آید، دنیایی جدید از هنر و ابداع را تجربه خواهید کرد. هر روز با ورود به این کانال، با داستان‌های جدید و پر از احساس، جذاب‌ترین لحظات را تجربه کنید. همچنین در کانال ما مطالب اختصاصی ارائه می‌شود و هرگونه کپی و پخش کتاب‌ها ممنوع می‌باشد. برای کسب اطلاعات بیشتر و پیگیری آخرین اخبار، ما را در اینستاگرام نیز دنبال کنید: Instagram.com/gisou_rahimi

فگار | 𝐆𝐈𝐒𝐎𝐔𝐑𝐀𝐇𝐈𝐌𝐈

20 Nov, 15:08


تو قصد نداشتی بگی دوستت دارم:)💔

حین تایپ پارت‌های جدید رمان مدام این آهنگ رو به یاد دختر داستانمون؛ دلوین و پسرهای داستانمون؛ حامین و هاویار و آهیر پلی می‌کنم:)))
به نظرتون دلوین آخر داستان به کدوم از پسرهای عاشق داستانمون می‌رسه؟!

1)هاویار
2)آهیر
3)حامین
4) هیچ‌کدام(تنهایی)

https://t.me/BiChatBot?start=sc-d58151bce8

فگار | 𝐆𝐈𝐒𝐎𝐔𝐑𝐀𝐇𝐈𝐌𝐈

19 Nov, 20:11


سلام خدمت شما دوستان عزیز و همراهان همیشگی🙋🏻‍♀
بابت تأخیر و فاصله بوجود اومده در پارت‌گذاری رمان فگار از تک‌تک اعضای کانال عمومی و VIP پوزش می‌طلبم و باید خدمتتون عرض کنم که بدلیل یکسری مسائل کاری، پارت‌گذاری رمان فگار در کانال VIP موقتا متوقف می‌شود و تا اواخر آذرماه در رابطه با شرایط این رمان تصمیم‌گیری نهایی به عمل می‌آید.
خاطر نشان می‌کنم که هزینه‌‌ی حق عضویت تمامی اعضای VIP پیش بنده محفوظ مانده است و در صورت بروز هرگونه مشکل مبلغ پرداخت شده عودت می‌گردد‌.
در صورت حل شدن مشکلات پیش آمده، شروع پارت های جدید رمان در کانال VIP از سی‌ام آذرماه و شب یلدای هزار و چهارصد و سه خواهد بود.🍂🍁🧡🌲🎄❄️☃️🤍🍉♥️

لطفا در حال حاضر بدون هماهنگی با ادمین کانال، هیچگونه مبلغی رو جهت خرید حق عضویت رمان یا سفارش کتاب برای شخص بنده واریز نکنید.🙏🏻🪻
ارادتمند شما، گیسو🦋💜

فگار | 𝐆𝐈𝐒𝐎𝐔𝐑𝐀𝐇𝐈𝐌𝐈

18 Nov, 18:09


_اینو بگیر دختر، بمال به تنت بوی پهن اسب میدی!

صدای بلند بی‌بی و شیشه عطری که بوی گل یاس میداد، بغضم رو بیشتر کرد.

_پسرت نگام نمیکنه بی‌بی،تنها همدمم این اسبه اونم میخوای ازم بگیری؟!

_استغفرالله، استغفرالله به اونی که به شوهر خودش نیم نگاه نمیندازه! پاشو اون سرخ لبه منو از گوشه صندوقچم بردار بزن به لبات ببینم کدوم شیر پاک نخورده‌ایه که به زنش نگاه نکنه!

متعجب به بی‌بی زل زدم که چشم غره درشتی بارم کرد.
_اینطوری نگام نکن دختر، حاج بابات زنده بود خودمو مثل پنجه آفتاب می‌کردم براش!

همین که پاشدم تا سرخ لب بی‌بی رو بردارم محکم به سینه ستبر مردی خوردم که این روزا به خونم تشنه بود و حالا.....
https://t.me/+D1Ho2jspx_A3ZWM0
https://t.me/+D1Ho2jspx_A3ZWM0
https://t.me/+D1Ho2jspx_A3ZWM0
اثر جدید ساره مرادیان😍💋💋💋💋❤️

دوباره برگشتیم به تلگرام اونم با یه رمان جدید و فول انرژی و هات🙈😜

فگار | 𝐆𝐈𝐒𝐎𝐔𝐑𝐀𝐇𝐈𝐌𝐈

18 Nov, 18:09


لیستی از برترین‌ رمان های تلگرام تقدیم شما خوبان❤️


🍓رمان های چاپی رو با نصف قیمت بخر


🍎تو یه خانواده متعصب جرم دختری که به حکم عشق زن شده چیه؟


🫐عاشق برادرشوهرم شدم، فکر میکردم خائن منم؛ اما همش بازی بود...


🍑برام پاپوش دوختن و من افتادم تو زندان! تو زندان زنان اتفاقی برام افتاد که..و


🍍شوهرداشتم اما دلم برای معلم موسیقیم‌ رفت


🥭 شوهرم به خاطر یه زن دیگه منو طلاق می ده اما...


🍉لینک رمان های آنلاین اینجاست


🍋ازدواج دو سلبریتی معروف و پرحاشیه


🥑گنده لات محل عاشق دکتر تازه کار میشه


🍓مردی که پنج سال به ناحق زندان بوده و بعد روبرومیشه با برادرزاده مذهبی دوستش که...


🍐شوهرم با توطئه مادرش بخاطردختر زا بودنم زن دوم گرفت


🍒عاشقانه‌ای پرتلاطم بین زنی تن فروش و مرد مذهبی


🍈شب عروسیم منو به جرم موادمخدر دستیگر کردن درحالیکه


🥕همخونگی با پسر نجات دهنده اش ...
.

🥥دوست داشتنش ساده نیست


🥝دختری که بعد از قتل دونفر در یک مهمانی سکوت کرده با وکیلی که بخاطر این پرونده عجیب...


🍉دختری ساده که بعد از مرگ پدرمادرش آبروش هدف قرار میگیرد...


🍏دختر روان پزشکی که عاشق یه پسر روانی میشه


🍊لیدا قاتل شوهرشه اما کسی از این راز خبر نداره جز فولاد دوست شوهرش!


🥑صدف زنی بیمار با فهیمدن اینکه شوهرش بقیه بامعشوقه‌اش در ترکیه زندگی میکند...


🍇دختر شیطونی که وارد دنیای مافیای بی‌رحم می‌شود


🥭دختری که سه ازدواج ناموفق داره


🍑برگشتن نیل بعد از شیش سال با دختربچه ای از خون او...


🍏اعدام شدنم به جرم قتل متجاوزم


🫐صیغه دوست برادرم شدم چون او غربت جایی رو نداشتم


🥝پسر خلافکار دختره رو مجبور میکنه باهاش بره دزدی


🍉عشق تا بینهایت


🫐دزد کوچولویی که به دام یه انسان خشن میفته و برای صرف نظر از تنبیحش باید


🍑دوستی یه رقاصِ آروم با یه کشتی‌گیرِ شیطون!


🍒یک بازی ناجوان مردانه تمام زندگیم و باختم ..


🍑تلاش برای انتقامی سخت از خانِ یک عمارت توسط دختری زخم خورده!


🍇همخونه بودی دختری زبان دراز و لجباز با پسری بی اعصاب و زخم خورده که پی انتقام !


🍌پسره خواننده اس و الکی بهش تهمت میزنن که خانه فساد داره و...


🥝انتقام گذشته‌ای که هرگز فراموش نمی‌شد.


🍊تجاوز به معشوقه سابق درست شب عروسیش


🍎عاشقانه پر تلاطم دختر عمو پسر عمو و سوختن در یک عشق پنهانی


🍍سرباز دختری که به اسارت دشمنان میوفته هرشب ...


🥥عشق یه پسرمسلمون و آقازاده به دختری ارمنی و مسیحی


🍋‍🟩تجاوز بازیگر مشهور کشور به دختر بچه ای که آرزوی بازیگر شدن داشت


🍒مثلث عشقی،دختر مهربون و مذهبی،پسر بامرام و دوست داشتنی..


🍇آفاق دختر هفده ساله ای از ایل قشقایی که عروس خون بس می شود.


🍑شش عاشقانه در یک اکیپ دوازده نفره


🍉عاشق مردی شدم که نامزد داره اما نمیتونستم ازش بگذرم


🍈عشق دختر مسلمان به پسر ارمنی


🍇عشق بین دو دشمن به خاطر یک نفرین قدرتمند...


🍐وقتی که یک دختر عاشق میشود


🫐من واقعیتم که دردهای بی‌اغراق زندگی، روی دوشم سوارند!


🍌مادرم عروس خونبس بود! ومن دختری بودم که برادرِ هووی مادرم عاشقم شد


🥑برام تله گذاشتن محمد... منو تو دام انداختن... فقط میخوان رسوام کنن محمد....


🍎ازدواج اجباری دختری روستایی باپسر فرنگ رفته


🍑به نامزدش خیانت میکنه و با یه خلافکار میره تو رابطه...


🥭دختر بیوه‌ بعد مرگ شوهرش می‌فهمه که شوهرش...


🍓انتقام ناخواسته مهندسِ خشن از همسر رفیق فابریک


🥒پسرخاله ام بهم تجاوز کرد


🍎عشقم بهم خیانت کرد


🥕هر رمانی میخوای با چهار فرمت رایگان دانلود کن و بخون


🥑بهم دست درازی میکرد و به اجبار و تهدید ازم می‌خواست که...


🍋دختری مذهبی اسیر دست مردی دنیا دیده که دایی کسیه که قراره...


🍊مجبورشدم پرستار مردی بشم که بی رحم بود


🍇وقتی شوهرم مرد رنگ زندگیم سیاه شد واونجا بود که فهمیدم

فگار | 𝐆𝐈𝐒𝐎𝐔𝐑𝐀𝐇𝐈𝐌𝐈

15 Nov, 15:42


مخاطبان عزیز کانال سلام

با تعدادی از نویسندگان خوب و برتر کشور جمع شدیم و تصمیم گرفتیم رمان های خاص رو بهتون معرفی کنیم❤️


https://t.me/addlist/UGm6mmcG_BxhMjY8

🟡این لیست مخصوص  اعضای این کانال است و تنها امشب اعتبار دارد

فگار | 𝐆𝐈𝐒𝐎𝐔𝐑𝐀𝐇𝐈𝐌𝐈

15 Nov, 15:42


وقتی قراره از هیجان سنگکوب کنی 😳😌😍
چون که خفن ترین و بدون سانسور ترین کتاب فانتزی جهان ، چاپ شده.اونم با یه
جلد مشکی چرمی زرکوب همراه با ۹ تا هدیه جذابِ رایگان😋
https://t.me/+VjvQcSGyoz4zMTBk
ویولت دختری که می‌خواسته کاتب بشه ولی حالا سر از دانشگاه اژدهاسواری درآورده! اونم با فرمانده‌ی جذاب و قد بلند و خوش‌تیپی که از ویولت خوشش نمی‌آد!
ویولت یه دختر ریز نقشه با موهای بلند طوسیه....
اون عاشق فرمانده‌ش میشه ‌اما قرار نیست همه چی دلخواه اون باشه و فرمانده هم مثل خودش دلباخته ویولت بشه...اماویولت‌ادم کنار کشیدن نبود؟!
https://t.me/+VjvQcSGyoz4zMTBk
این کتاب رو فقط تا ساعت ۱۲ شب جمعه با کلی هدیه و آفر و تخفیف بخر😎😍😭

فگار | 𝐆𝐈𝐒𝐎𝐔𝐑𝐀𝐇𝐈𝐌𝐈

15 Nov, 13:59


مخاطبان عزیز کانال سلام

با تعدادی از نویسندگان خوب و برتر کشور جمع شدیم و تصمیم گرفتیم رمان های خاص رو بهتون معرفی کنیم❤️


https://t.me/addlist/UGm6mmcG_BxhMjY8

🟡این لیست مخصوص  اعضای این کانال است و تنها امشب اعتبار دارد

فگار | 𝐆𝐈𝐒𝐎𝐔𝐑𝐀𝐇𝐈𝐌𝐈

15 Nov, 13:59


وقتی قراره از هیجان سنگکوب کنی 😳😌😍
چون که خفن ترین و بدون سانسور ترین کتاب فانتزی جهان ، چاپ شده.اونم با یه
جلد مشکی چرمی زرکوب همراه با ۹ تا هدیه جذابِ رایگان😋
https://t.me/+VjvQcSGyoz4zMTBk
ویولت دختری که می‌خواسته کاتب بشه ولی حالا سر از دانشگاه اژدهاسواری درآورده! اونم با فرمانده‌ی جذاب و قد بلند و خوش‌تیپی که از ویولت خوشش نمی‌آد!
ویولت یه دختر ریز نقشه با موهای بلند طوسیه....
اون عاشق فرمانده‌ش میشه ‌اما قرار نیست همه چی دلخواه اون باشه و فرمانده هم مثل خودش دلباخته ویولت بشه...اماویولت‌ادم کنار کشیدن نبود؟!
https://t.me/+VjvQcSGyoz4zMTBk
این کتاب رو فقط تا ساعت ۱۲ شب جمعه با کلی هدیه و آفر و تخفیف بخر😎😍😭

فگار | 𝐆𝐈𝐒𝐎𝐔𝐑𝐀𝐇𝐈𝐌𝐈

15 Nov, 11:48


وقتی قراره از هیجان سنگکوب کنی 😳😌😍
چون که خفن ترین و بدون سانسور ترین کتاب فانتزی جهان ، چاپ شده.اونم با یه
جلد مشکی چرمی زرکوب همراه با ۹ تا هدیه جذابِ رایگان😋
https://t.me/+VjvQcSGyoz4zMTBk
ویولت دختری که می‌خواسته کاتب بشه ولی حالا سر از دانشگاه اژدهاسواری درآورده! اونم با فرمانده‌ی جذاب و قد بلند و خوش‌تیپی که از ویولت خوشش نمی‌آد!
ویولت یه دختر ریز نقشه با موهای بلند طوسیه....
اون عاشق فرمانده‌ش میشه ‌اما قرار نیست همه چی دلخواه اون باشه و فرمانده هم مثل خودش دلباخته ویولت بشه...اماویولت‌ادم کنار کشیدن نبود؟!
https://t.me/+VjvQcSGyoz4zMTBk
این کتاب رو فقط تا ساعت ۱۲ شب جمعه با کلی هدیه و آفر و تخفیف بخر😎😍😭

فگار | 𝐆𝐈𝐒𝐎𝐔𝐑𝐀𝐇𝐈𝐌𝐈

15 Nov, 11:45


مخاطبان عزیز کانال سلام

با تعدادی از نویسندگان خوب و برتر کشور جمع شدیم و تصمیم گرفتیم رمان های خاص رو بهتون معرفی کنیم❤️


https://t.me/addlist/UGm6mmcG_BxhMjY8

🟡این لیست مخصوص  اعضای این کانال است و تنها امشب اعتبار دارد

فگار | 𝐆𝐈𝐒𝐎𝐔𝐑𝐀𝐇𝐈𝐌𝐈

15 Nov, 11:01


لیستی از برترین‌ رمان های تلگرام تقدیم شما خوبان❤️


🍓رمان های چاپی رو با نصف قیمت بخر


🍎تو یه خانواده متعصب جرم دختری که به حکم عشق زن شده چیه؟


🫐عاشق برادرشوهرم شدم، فکر میکردم خائن منم؛ اما همش بازی بود...


🍑برام پاپوش دوختن و من افتادم تو زندان! تو زندان زنان اتفاقی برام افتاد که..و


🍍شوهرداشتم اما دلم برای معلم موسیقیم‌ رفت


🥭 شوهرم به خاطر یه زن دیگه منو طلاق می ده اما...


🍉لینک رمان های آنلاین اینجاست


🍋ازدواج دو سلبریتی معروف و پرحاشیه


🥑گنده لات محل عاشق دکتر تازه کار میشه


🍓مردی که پنج سال به ناحق زندان بوده و بعد روبرومیشه با برادرزاده مذهبی دوستش که...


🍐شوهرم با توطئه مادرش بخاطردختر زا بودنم زن دوم گرفت


🍒عاشقانه‌ای پرتلاطم بین زنی تن فروش و مرد مذهبی


🍈شب عروسیم منو به جرم موادمخدر دستیگر کردن درحالیکه


🥕همخونگی با پسر نجات دهنده اش ...
.

🥥دوست داشتنش ساده نیست


🥝دختری که بعد از قتل دونفر در یک مهمانی سکوت کرده با وکیلی که بخاطر این پرونده عجیب...


🍉دختری ساده که بعد از مرگ پدرمادرش آبروش هدف قرار میگیرد...


🍏دختر روان پزشکی که عاشق یه پسر روانی میشه


🍊لیدا قاتل شوهرشه اما کسی از این راز خبر نداره جز فولاد دوست شوهرش!


🥑صدف زنی بیمار با فهیمدن اینکه شوهرش بقیه بامعشوقه‌اش در ترکیه زندگی میکند...


🍇دختر شیطونی که وارد دنیای مافیای بی‌رحم می‌شود


🥭دختری که سه ازدواج ناموفق داره


🍑برگشتن نیل بعد از شیش سال با دختربچه ای از خون او...


🍏اعدام شدنم به جرم قتل متجاوزم


🫐صیغه دوست برادرم شدم چون او غربت جایی رو نداشتم


🥝پسر خلافکار دختره رو مجبور میکنه باهاش بره دزدی


🍉عشق تا بینهایت


🫐دزد کوچولویی که به دام یه انسان خشن میفته و برای صرف نظر از تنبیحش باید


🍑دوستی یه رقاصِ آروم با یه کشتی‌گیرِ شیطون!


🍒یک بازی ناجوان مردانه تمام زندگیم و باختم ..


🍑تلاش برای انتقامی سخت از خانِ یک عمارت توسط دختری زخم خورده!


🍇همخونه بودی دختری زبان دراز و لجباز با پسری بی اعصاب و زخم خورده که پی انتقام !


🍌پسره خواننده اس و الکی بهش تهمت میزنن که خانه فساد داره و...


🥝انتقام گذشته‌ای که هرگز فراموش نمی‌شد.


🍊تجاوز به معشوقه سابق درست شب عروسیش


🍎عاشقانه پر تلاطم دختر عمو پسر عمو و سوختن در یک عشق پنهانی


🍍سرباز دختری که به اسارت دشمنان میوفته هرشب ...


🥥عشق یه پسرمسلمون و آقازاده به دختری ارمنی و مسیحی


🍋‍🟩تجاوز بازیگر مشهور کشور به دختر بچه ای که آرزوی بازیگر شدن داشت


🍒مثلث عشقی،دختر مهربون و مذهبی،پسر بامرام و دوست داشتنی..


🍇آفاق دختر هفده ساله ای از ایل قشقایی که عروس خون بس می شود.


🍑شش عاشقانه در یک اکیپ دوازده نفره


🍉عاشق مردی شدم که نامزد داره اما نمیتونستم ازش بگذرم


🍈عشق دختر مسلمان به پسر ارمنی


🍇عشق بین دو دشمن به خاطر یک نفرین قدرتمند...


🍐وقتی که یک دختر عاشق میشود


🫐من واقعیتم که دردهای بی‌اغراق زندگی، روی دوشم سوارند!


🍌مادرم عروس خونبس بود! ومن دختری بودم که برادرِ هووی مادرم عاشقم شد


🥑برام تله گذاشتن محمد... منو تو دام انداختن... فقط میخوان رسوام کنن محمد....


🍎ازدواج اجباری دختری روستایی باپسر فرنگ رفته


🍑به نامزدش خیانت میکنه و با یه خلافکار میره تو رابطه...


🥭دختر بیوه‌ بعد مرگ شوهرش می‌فهمه که شوهرش...


🍓انتقام ناخواسته مهندسِ خشن از همسر رفیق فابریک


🥒پسرخاله ام بهم تجاوز کرد


🍎عشقم بهم خیانت کرد


🥕هر رمانی میخوای با چهار فرمت رایگان دانلود کن و بخون


🥑بهم دست درازی میکرد و به اجبار و تهدید ازم می‌خواست که...


🍋دختری مذهبی اسیر دست مردی دنیا دیده که دایی کسیه که قراره...


🍊مجبورشدم پرستار مردی بشم که بی رحم بود


🍇وقتی شوهرم مرد رنگ زندگیم سیاه شد واونجا بود که فهمیدم

فگار | 𝐆𝐈𝐒𝐎𝐔𝐑𝐀𝐇𝐈𝐌𝐈

15 Nov, 11:01


۶ سال پیش مردی برادرم رو کشت🩸
و حالا من عاشق پسرش شدم!!
من عاشق کسی شدم که دشمن منه❗️
https://t.me/+SW9rgsJp2lg0MzFk
https://t.me/+SW9rgsJp2lg0MzFk
وقتی وارد دانشکده‌ی نظامی شدم اصلاً فکرشم نمی‌کردم که زندگیم اینجوری زیر و رو بشه. همه چی عادی به نظر می‌اومد، تا وقتی که، چشمم به یک پسری افتاد که یکهو قلبم ریخت🫀

اسمش زیدن بود، با قد بلند و هیکل ورزیده‌ ای که همه رو جذب خودش می‌کرد. موهای مشکی براقش با چشمای سبز تیره‌ا‌ش ترکیب شده بود و حسابی جذابش کرده بود🤌🏼
https://t.me/+B5KfntJRT3ozZjk0
https://t.me/+B5KfntJRT3ozZjk0

وقتی اومد تو، انگار هوا سنگین شد و من ناخودآگاه نفسم رو حبس کردم…
اما سرنوشت، یک بازی عجیب واسمون راه انداخته بود.

وقتی فهمیدیم کی هستیم، انگار زمین زیر پامون خالی شد و دنیا رو سرمون آوار شد. زیدن پسر رئیس شورشیایی بود که داداشمو ازم گرفته بودن❗️

یکهو، اون نگاه گرم و جذابش تبدیل شد به خشم و نفرت. صداش سرد و تیز، فضا رو شکافت: «ازت متنفرم. تو دختر کسی هستی که زندگی ما رو به گند کشید.» !! حرفاش مثل خنجر قلبمو پاره کرد❤️‍🩹

حرفاش مثل پتک خورد تو سرم، و منم با خشم و درد جوابشو دادم. ولی ته دلم، یک حس جدید و پیچیده جوونه زده بود که نمی‌تونستم انکارش کنم. با تموم وجودم سعی کردم این حس رو خفه کنم🌀

هی به خودم می‌گفتم که اون دشمن منه، پس نباید بهش فکر کنم. اما هرچی بیشتر سعی می‌کردم این حس رو نادیده بگیرم، قوی‌تر می‌شد، انگار از تلاش‌هام واسه فراموشیش، جون می‌گرفت.

حالا گیر افتاده بودم تو یک کشمکش دردناک؛ از یک طرف، حسی که سعی داشتم انکارش کنم و از طرف دیگه، واقعیت این بود که من و زیدن دشمن هم بودیم👥❗️

بقیه بچه‌های شورشی از من متنفر بودن و حتی سعی می‌کردن منو بکشن🔪. یک شب، وقتی خواب بودم، یکی از اونا بهم حمله کرد. اما درست تو لحظه‌ای که فکر می‌کردم دیگه کارم تمومه، زیدن از راه رسید و نجاتم داد🫂

اما چرا این کار رو کرده بود؟!
زیدن از من متنفر بود و من رو دشمن خودش میدید… پس چا جلوی مرگم رو گرفته بود؟! نکنه میخواست خودش کار من رو تموم کنه؟
https://t.me/+B5KfntJRT3ozZjk0
https://t.me/+B5KfntJRT3ozZjk0
خفن ترین و بدون سانسورترین کتاب جهان ترجمه شد!🔞
فقط تا ساعت ۱۲ شب با ۱۰ تا هدیه اختصاصی🙂‍↔️🤌👀🐉

فگار | 𝐆𝐈𝐒𝐎𝐔𝐑𝐀𝐇𝐈𝐌𝐈

14 Nov, 09:56


بارها و بارها تذکر دادم و گفتم قبل از انتخاب اسم رمانتون، سرچ کنید!
جالب این‌جاست که نود درصد متخلفین قطعا سرچ می‌زنند و وقتی می‌بیند اسم رمان مدنظرشون قبلاً نوشته و منتشر شده؛ با خودشون می‌گن منم همین اسم رو می‌ذارم کی به کیه؟
یا من که نمی‌خوام چاپش کنم که مشکلی پیش بیاد؟
وقتی هم باهاشون محترمانه صحبت می‌کنی و اخطار میدی که در صورت تغییر نکردن اسم متشابه، شکایت می‌کنم، می‌گن هرکاری دوست داری بکن!
وقتی هم آی‌دی کانالشون رو می‌ذاری داخل کانال‌های اتحادیه بن و ریپورت و ازشون شکایت می‌کنی، شاکی می‌شن که خدا رو خوش میاد سر یه تشابه اسمی با آبرو و روان ما بازی می‌کنید؟!
خدایا صبرمون بده:)))🤲🏻📿

فگار | 𝐆𝐈𝐒𝐎𝐔𝐑𝐀𝐇𝐈𝐌𝐈

13 Nov, 09:18


من و تو شاید دنیامون یکی بود
شاید رویامون یکی بود
شاید عاشقم بودیم اما از وابستگی بود

تیزری از رمان:
📚رمان: #فگار
✍🏻نویسنده: گیسو رحیمی

🟣نحوه پارت‌گذاری رمان در کانال VIP:
هرشب/یک پارت📝

جمعه‌ها پارت نداریم

با حضور شخصیت‌های اصلی رمان یوهاتسو🎸🎤🎹👩🏻‍⚕🧝🏻‍♀👨🏻‍🎤👨‍👩‍👧‍👦

#رمان_فگار
#یوهاتسو
#رمان_یوهاتسو
#گیسو_رحیمی

فگار | 𝐆𝐈𝐒𝐎𝐔𝐑𝐀𝐇𝐈𝐌𝐈

13 Nov, 09:18


فرند شیپ حامین نامدار و کیامهر کیان😌💜
چه ترکیب خفنی بشن این دوتا🤏🏻🫠👬

#فگار
#رمان_فگار
#یوهاتسو
#رمان_یوهاتسو
#گیسو_رحیمی

فگار | 𝐆𝐈𝐒𝐎𝐔𝐑𝐀𝐇𝐈𝐌𝐈

13 Nov, 09:18


حامین نامدار، ملقب به عزرائیل زندگی دلوین دادیار.

#فگار
#رمان_فگار
#گیسو_رحیمی

فگار | 𝐆𝐈𝐒𝐎𝐔𝐑𝐀𝐇𝐈𝐌𝐈

13 Nov, 09:18


خلاصه و معرفی:
📚رمان: #فگار
✍🏻نویسنده: گیسو رحیمی

فَگار - Fagar
- معنی: زخمی؛ مجروح؛ آزرده؛ رنجور؛ افگار؛ فگال

داستان زندگی دختری آزاد و بی‌پروا که برای رسیدن به خواسته‌ها و آرزوهایش در مقابل خانواده‌ی مذهبی خود و سنت‌های غلط و دیرینه‌شان، مردانه ایستادگی می‌کند و می‌جنگند تا به استقلال و آزادی برسد اما آیا دخترک موفق می‌شود در جدال و رویارویی با خانواده‌اش و پسرعمویی که از همان بدو تولد با ناف‌بر شدن‌شان به هم، بر روی او و آینده‌اش سایه‌ای شوم انداخته است به پیروزی و جدایی دست یابد؟!

بدلیل جلوگیری از کپی شدن سوژه و محتوای رمان، خلاصه‌ی کامل قرار نمی‌گیرد.

ژانر رمان: عاشقانه و اجتماعی
شروع رمان: بهمن ماه ۹۸
وضعیت: در دست چاپ
لوکیشن: تهران-کرمانشاه
نمادها: پلنگ سیاه، ققنوس، کاکتوس، دیو و دلبر
شغل‌ها:
دلوین دادیار: بازیگر تئاتر
حامین نامدار:مدلینگ

با حضور شخصیت‌های اصلی رمان یوهاتسو🎸🎤🎹👨🏻‍🎤👩🏻‍⚕🧝🏻‍♀👨‍👩‍👧‍👦

#رمان_فگار
#یوهاتسو
#رمان_یوهاتسو
#گیسو_رحیمی

فگار | 𝐆𝐈𝐒𝐎𝐔𝐑𝐀𝐇𝐈𝐌𝐈

13 Nov, 08:38


#قسمت_۱۲۳

رمان: #فگار

نویسنده: #گیسو_رحیمی

ژانر: #عاشقانه‌_اجتماعی

فصل دوم: انجماد

شازده کوچولو پرسید: غم انگیزتر از اینکه بیای و کسی خوشحال نشه چیه؟
روباه گفت: بری و کسی متوجه نشه!


بی‌حوصله و گرفته روی کاناپه یاسی رنگش دراز کشیده بود و به سقف خیره شده بود. با وجود آنکه سیستم با صدای بلندی در حال پخش موزیک بود اما گویا دخترک کر شده بود و همچون نهنگ پنجاه‌ودو هرتزی جز صدای بلند خود و افکار نابه‌سامان درون ذهنش و احساسات درون قلبش صدا و پژواک دیگری به گوشش نمی‌رسید. با صدای زنگ ممتد خانه سراسیمه از جا برخاست و کمربند حوله‌ی یاسی رنگش را محکم بست و هراسان به سوی در شتافت. به خیال خامش شخص پشت درب خانه هاویار و پانیا بودند چرا که جز آن‌ها انتظار شخص دیگری را نمی‌کشید و از سویی دیگر می‌دانست آن عادت زشتی که طرف دستش را از روی زنگ درب برنمی‌داشت تنها مختص هاویار بود و از این‌رو بی‌فکر و بی‌درنگ با جیغ بنفشی دستگیره را پایین کشید که ناگهان با دیدن فرد پشت درب در آن واحد صدا در گلویش خفه شد و تمام وجودش شد یک نگاه عمیق و همیشه به انتظار برای دید زدن و به تماشا نشستن عزرائیل زندگی‌اش.

-- سلام!

صدای مرد مقابلش با صدای سیستم در حال پخش درهم پیچید و رعشه بر جسم و جان و اندام دخترک انداخت.

قصه‌ی عشق من و تو عشق تو یه نگاهه
نه درسته نه گناهه

قصه‌ی عشق من و تو قصه‌ی خورشید و ماهه
آره این عشق اشتباهه

بی‌اختیار دستانش را مشت کرد و برای کنترل چانه‌ی بغض‌آلود و لرزانش چنان دندان‌هایش را روی یکدیگر فشرد که صدای سایش آن را حس کرد.

این چه عشقیه که اسم تو کنار اسم من هست
قلب اما جای دیگست

این چه عشقیه که هیچ حسی میون ما دو تا نیست
ما رسیدیم ته بن بست

بی‌اراده‌ گامی به عقب برداشت و به محض آنکه خواست درب را ببند پای عزرائیلش مابین چارچوب درب نشست و با آن بازوهای حجیم و عضلانی فشار اندکی به درب داد و بی‌اذن صاحاب‌ خانه وارد ویلا شد.

من و تو شاید دنیامون یکی بود
شاید رویامون یکی بود
شاید عاشقم بودیم اما از وابستگی بود


1⃣تـــوجـــه:
درگاه عضوگیری کانال وی‌آی‌پی / VIP رمان فگار بعد از مدت‌ها انتظار اینک باز شد.😍🪻💜

در کانال VIP به قسمت‌های عاشقانه، مهیج و خفن رسیدیم😌😎❤️‍🔥
در کانال VIP در طول هفته، شش پارت خواهیم داشت(جمعه‌ها پارت نداریم) و رمان بدون سانسور، تبادل و تبلیغات تا انتهای داستان برای اعضا قرار می‌گیرد.
حق عضویت کانال VIP رمان فگار، ۷۰هزار تومان می‌باشد اما به مناسبت تازه باز شدن درگاه عضوگیری، قیمت رمان به ۵۰هزار تومان کاهش پیدا کرده است.

💸واریز مبلغ به حساب زیر:
6037998135793197

💳بانک ملی به نام زینب رحیمی

پس از پرداخت هزینه، جهت دریافت لینک خصوصی کانال VIP حتما اسکرین‌شات واریزی خود را به آی‌دی ادمین ارسال کنید:
🆔@GisouR

2⃣تـــوجـــه:
رمان فگار در روزهای زوج / شبی یک پارت روی کانال عمومی تا انتهای داستان قرار می‌گیرد اما نسبت به کانال VIP در طول هفته پارت‌های کمتری پست می‌شود، سانسور و ممیز به دلیل عمومی بودن کانال اعمال می‌شود، یک فصل کمتر نسبت به کانال خصوصی خواهد داشت و دیرتر تمام می‌شود‌.🪻

نظرات،انتقادات‌وسوالات‌خودرا
به‌لینک‌زیربفرستید🦋👇🏻
https://t.me/BiChatBot?start=sc-d58151bce8

اعضای‌جدید‌خوش‌آمدید🪻💜
بنرها‌پارت‌اصلی‌رمان‌اند💯♨️

ریپلای‌پارت‌اول‌رمان1⃣
https://t.me/Gisou_Rahimi/3676
میانبر‌پارت‌های‌رمان🔄
https://t.me/Gisou_Rahimi/3678

جمعه‌هاپارت‌نداریم
#کپی‌وپخش‌رمان‌ممنوع🚫

فگار | 𝐆𝐈𝐒𝐎𝐔𝐑𝐀𝐇𝐈𝐌𝐈

10 Nov, 09:58


#قسمت_۱۲۲

رمان: #فگار

نویسنده: #گیسو_رحیمی

ژانر: #عاشقانه‌_اجتماعی

پانیا عصبی اشک‌های روان شده بر روی صورتش را پس زد و با بغض سنگینی ادامه داد:

- فقط اینو بدون دوست داشتن این نیست که همیشه یکی رو منع کنی یا مقابلش بایستی، دوست داشتن واقعی یعنی این که اگه طرف مسیری رو اشتباه رفت تو کنارش بمونی تا به اشتباهش پی ببره و بعدش دستش رو بگیری و مسیر درست رو نشونش بدی. خداحافظ.

پانیا بی‌اعتنا به ساعت و تاریکی هوا با گام‌های لرزان و بلندی از ویلا خارج شد و درب را محکم پشت سرش بست. هاویار محکم دستی به صورتش کشید و قبل از آنکه دخترک لب به اعتراض بگشاید با دهانی کف کرده نعره زد:

- تو یکی دهنت رو ببند و بتمرگ سر جات تا به وقتش تکلیفت رو مشخص کنم. دروغگوی رذل.

هاویار بی‌توجه به نگاه ترسیده و نگران دخترک به سوی درب خروجی شتافت و زیرلب با حرص غرغر کرد:

- چپ میرن راست میان ت*ر می‌زنند به اعصاب آدم بعدش اشک تمساح می‌ریزند و چ*س‌ ناله می‌کنند و آخرشم با قهر از خونه میذارن میرن چون می‌دونند یه خری به اسم هاویار هست که خوب سواری میده. خاک بر سرم کنند که جای اینکه خرخره‌تون رو بجوئم حالا باید مثل سگ پاسوخته بیفتم دنبال خانم این وقت شب. هه!

با عصبانیت از ویلا خارج شد و چنان درب را به ضرب پشت‌سرش بست که دخترک وحشت‌زده در جایش پرید و احساس کرد تمامی شیشه‌های خانه لرزیدند. بی‌اختیار قلبش را چنگ زد و زیرلب با حرص و غیظ زمزمه کرد:

- بری که دیگه برنگردی، دیوانه زنجیره‌ای.


1⃣تـــوجـــه:
درگاه عضوگیری کانال وی‌آی‌پی / VIP رمان فگار بعد از مدت‌ها انتظار اینک باز شد.😍🪻💜

در کانال VIP به قسمت‌های عاشقانه، مهیج و خفن رسیدیم😌😎❤️‍🔥
در کانال VIP در طول هفته، شش پارت خواهیم داشت(جمعه‌ها پارت نداریم) و رمان بدون سانسور، تبادل و تبلیغات تا انتهای داستان برای اعضا قرار می‌گیرد.
حق عضویت کانال VIP رمان فگار، ۷۰هزار تومان می‌باشد اما به مناسبت تازه باز شدن درگاه عضوگیری، قیمت رمان به ۵۰هزار تومان کاهش پیدا کرده است.

💸واریز مبلغ به حساب زیر:
6037998135793197

💳بانک ملی به نام زینب رحیمی

پس از پرداخت هزینه، جهت دریافت لینک خصوصی کانال VIP حتما اسکرین‌شات واریزی خود را به آی‌دی ادمین ارسال کنید:
🆔@GisouR

2⃣تـــوجـــه:
رمان فگار در روزهای زوج / شبی یک پارت روی کانال عمومی تا انتهای داستان قرار می‌گیرد اما نسبت به کانال VIP در طول هفته پارت‌های کمتری پست می‌شود، سانسور و ممیز به دلیل عمومی بودن کانال اعمال می‌شود، یک فصل کمتر نسبت به کانال خصوصی خواهد داشت و دیرتر تمام می‌شود‌.🪻

نظرات،انتقادات‌وسوالات‌خودرا
به‌لینک‌زیربفرستید🦋👇🏻
https://t.me/BiChatBot?start=sc-d58151bce8

اعضای‌جدید‌خوش‌آمدید🪻💜
بنرها‌پارت‌اصلی‌رمان‌اند💯♨️

ریپلای‌پارت‌اول‌رمان1⃣
https://t.me/Gisou_Rahimi/3676
میانبر‌پارت‌های‌رمان🔄
https://t.me/Gisou_Rahimi/3678

جمعه‌هاپارت‌نداریم
#کپی‌وپخش‌رمان‌ممنوع🚫

فگار | 𝐆𝐈𝐒𝐎𝐔𝐑𝐀𝐇𝐈𝐌𝐈

10 Nov, 09:57


#قسمت_۱۲۱

رمان: #فگار

نویسنده: #گیسو_رحیمی

ژانر: #عاشقانه‌_اجتماعی

پانیا بغ کرده به دلوین خشک شده بر روی پله‌ها نگریست و زیرلب زمزمه کرد:

- کینه شتری احمق، من کی با تو حرف زدم آخه؟

هاویار با صورتی گداخته و خون دویده و شاهرگی رگ کشیده، قسی القلب غرید:

- هیس، لال، لال شو پانیا. حتی زیرلب زمزمه‌ و پچ‌پچک هم با خودت نمی‌کنی راجب من! حتی اجازه نداری مِن بعد اسم منو به زبون کثیفت بیاری. انگار زیادی لی‌لی به لالاتون گذاشتم که توی چشمام نگاه می‌کنید و مثل سگ دروغ میگید! سگ چیه، وفای اون حیوون بامعرفت خیلی خیلی بیشتر از شما انسان‌نماهاست. شماها الاغید، الاغ‌های گوش درازی که هرچی بهش محبت می‌کنی آخرش جفتک میندازه بهت.

پانیا با چانه‌ای لرزان و چشمانی لبالب از اشک به دخترک خیره شد و بدون حرفی کیفش را چنگ زد‌. نگاه مغموم و دلخوری به هاویار انداخت و رنجیده و دل‌آزرده لب زد:

- آره، من بهت دروغ گفتم چون میخواستم دلوین بدونه تحت هیچ شرایطی پشتش رو خالی نمی‌کنم. من با تصمیم اشتباه دلوین موافقت نکردم، ردش هم نکردم، فقط سکوت کردم و در کنارش ایستادم، چون نظر یا مخالفت من و تو برای دلوین اهمیتی نداشت و اون آخرش کار خودش رو می‌کرد.


1⃣تـــوجـــه:
درگاه عضوگیری کانال وی‌آی‌پی / VIP رمان فگار بعد از مدت‌ها انتظار اینک باز شد.😍🪻💜

در کانال VIP به قسمت‌های عاشقانه، مهیج و خفن رسیدیم😌😎❤️‍🔥
در کانال VIP در طول هفته، شش پارت خواهیم داشت(جمعه‌ها پارت نداریم) و رمان بدون سانسور، تبادل و تبلیغات تا انتهای داستان برای اعضا قرار می‌گیرد.
حق عضویت کانال VIP رمان فگار، ۷۰هزار تومان می‌باشد اما به مناسبت تازه باز شدن درگاه عضوگیری، قیمت رمان به ۵۰هزار تومان کاهش پیدا کرده است.

💸واریز مبلغ به حساب زیر:
6037998135793197

💳بانک ملی به نام زینب رحیمی

پس از پرداخت هزینه، جهت دریافت لینک خصوصی کانال VIP حتما اسکرین‌شات واریزی خود را به آی‌دی ادمین ارسال کنید:
🆔@GisouR

2⃣تـــوجـــه:
رمان فگار در روزهای زوج / شبی یک پارت روی کانال عمومی تا انتهای داستان قرار می‌گیرد اما نسبت به کانال VIP در طول هفته پارت‌های کمتری پست می‌شود، سانسور و ممیز به دلیل عمومی بودن کانال اعمال می‌شود، یک فصل کمتر نسبت به کانال خصوصی خواهد داشت و دیرتر تمام می‌شود‌.🪻

نظرات،انتقادات‌وسوالات‌خودرا
به‌لینک‌زیربفرستید🦋👇🏻
https://t.me/BiChatBot?start=sc-d58151bce8

اعضای‌جدید‌خوش‌آمدید🪻💜
بنرها‌پارت‌اصلی‌رمان‌اند💯♨️

ریپلای‌پارت‌اول‌رمان1⃣
https://t.me/Gisou_Rahimi/3676
میانبر‌پارت‌های‌رمان🔄
https://t.me/Gisou_Rahimi/3678

جمعه‌هاپارت‌نداریم
#کپی‌وپخش‌رمان‌ممنوع🚫

فگار | 𝐆𝐈𝐒𝐎𝐔𝐑𝐀𝐇𝐈𝐌𝐈

09 Nov, 20:02


لیستی از برترین‌ رمان های تلگرام تقدیم شما خوبان❤️


🍓رمان های چاپی رو با نصف قیمت بخر


🍎تو یه خانواده متعصب جرم دختری که به حکم عشق زن شده چیه؟


🫐عاشق برادرشوهرم شدم، فکر میکردم خائن منم؛ اما همش بازی بود...


🍑برام پاپوش دوختن و من افتادم تو زندان! تو زندان زنان اتفاقی برام افتاد که..و


🍍شوهرداشتم اما دلم برای معلم موسیقیم‌ رفت


🥭 شوهرم به خاطر یه زن دیگه منو طلاق می ده اما...


🍉لینک رمان های آنلاین اینجاست


🍋ازدواج دو سلبریتی معروف و پرحاشیه


🥑گنده لات محل عاشق دکتر تازه کار میشه


🍓مردی که پنج سال به ناحق زندان بوده و بعد روبرومیشه با برادرزاده مذهبی دوستش که...


🍐شوهرم با توطئه مادرش بخاطردختر زا بودنم زن دوم گرفت


🍒عاشقانه‌ای پرتلاطم بین زنی تن فروش و مرد مذهبی


🍈شب عروسیم منو به جرم موادمخدر دستیگر کردن درحالیکه


🥕همخونگی با پسر نجات دهنده اش ...
.

🥥دوست داشتنش ساده نیست


🥝دختری که بعد از قتل دونفر در یک مهمانی سکوت کرده با وکیلی که بخاطر این پرونده عجیب...


🍉دختری ساده که بعد از مرگ پدرمادرش آبروش هدف قرار میگیرد...


🍏دختر روان پزشکی که عاشق یه پسر روانی میشه


🍊لیدا قاتل شوهرشه اما کسی از این راز خبر نداره جز فولاد دوست شوهرش!


🥑صدف زنی بیمار با فهیمدن اینکه شوهرش بقیه بامعشوقه‌اش در ترکیه زندگی میکند...


🍇دختر شیطونی که وارد دنیای مافیای بی‌رحم می‌شود


🥭دختری که سه ازدواج ناموفق داره


🍑برگشتن نیل بعد از شیش سال با دختربچه ای از خون او...


🍏اعدام شدنم به جرم قتل متجاوزم


🫐صیغه دوست برادرم شدم چون او غربت جایی رو نداشتم


🥝پسر خلافکار دختره رو مجبور میکنه باهاش بره دزدی


🍉عشق تا بینهایت


🫐دزد کوچولویی که به دام یه انسان خشن میفته و برای صرف نظر از تنبیحش باید


🍑دوستی یه رقاصِ آروم با یه کشتی‌گیرِ شیطون!


🍒یک بازی ناجوان مردانه تمام زندگیم و باختم ..


🍑تلاش برای انتقامی سخت از خانِ یک عمارت توسط دختری زخم خورده!


🍇همخونه بودی دختری زبان دراز و لجباز با پسری بی اعصاب و زخم خورده که پی انتقام !


🍌پسره خواننده اس و الکی بهش تهمت میزنن که خانه فساد داره و...


🥝انتقام گذشته‌ای که هرگز فراموش نمی‌شد.


🍊تجاوز به معشوقه سابق درست شب عروسیش


🍎عاشقانه پر تلاطم دختر عمو پسر عمو و سوختن در یک عشق پنهانی


🍍سرباز دختری که به اسارت دشمنان میوفته هرشب ...


🥥عشق یه پسرمسلمون و آقازاده به دختری ارمنی و مسیحی


🍋‍🟩تجاوز بازیگر مشهور کشور به دختر بچه ای که آرزوی بازیگر شدن داشت


🍒مثلث عشقی،دختر مهربون و مذهبی،پسر بامرام و دوست داشتنی..


🍇آفاق دختر هفده ساله ای از ایل قشقایی که عروس خون بس می شود.


🍑شش عاشقانه در یک اکیپ دوازده نفره


🍉عاشق مردی شدم که نامزد داره اما نمیتونستم ازش بگذرم


🍈عشق دختر مسلمان به پسر ارمنی


🍇عشق بین دو دشمن به خاطر یک نفرین قدرتمند...


🍐وقتی که یک دختر عاشق میشود


🫐من واقعیتم که دردهای بی‌اغراق زندگی، روی دوشم سوارند!


🍌مادرم عروس خونبس بود! ومن دختری بودم که برادرِ هووی مادرم عاشقم شد


🥑برام تله گذاشتن محمد... منو تو دام انداختن... فقط میخوان رسوام کنن محمد....


🍎ازدواج اجباری دختری روستایی باپسر فرنگ رفته


🍑به نامزدش خیانت میکنه و با یه خلافکار میره تو رابطه...


🥭دختر بیوه‌ بعد مرگ شوهرش می‌فهمه که شوهرش...


🍓انتقام ناخواسته مهندسِ خشن از همسر رفیق فابریک


🥒پسرخاله ام بهم تجاوز کرد


🍎عشقم بهم خیانت کرد


🥕هر رمانی میخوای با چهار فرمت رایگان دانلود کن و بخون


🥑بهم دست درازی میکرد و به اجبار و تهدید ازم می‌خواست که...


🍋دختری مذهبی اسیر دست مردی دنیا دیده که دایی کسیه که قراره...


🍊مجبورشدم پرستار مردی بشم که بی رحم بود


🍇وقتی شوهرم مرد رنگ زندگیم سیاه شد واونجا بود که فهمیدم

فگار | 𝐆𝐈𝐒𝐎𝐔𝐑𝐀𝐇𝐈𝐌𝐈

09 Nov, 20:02


#مهره_ی_برنده
#نویسنده_بهناز_صفری
#عاشقانه_معمایی_هیجانی_پلیسی
#جدیدترین_خاص_ترین_متفاوت_ترین رمان_تلگرام

شروع پارت گذاری از ۱۶ آبان ماه

https://t.me/+VoSurnceJDPkoZs-

https://t.me/+VoSurnceJDPkoZs-


آهی که از ته دلم کشیدم، آهی که مطمئنم هم به گوش تمام مرداب رسید و هم سمت آسمان پرواز کرد. قایق را کامل بیرون کشیدم، چراغ را از روی زمین برداشتم و داخل قایق گذاشتم. قایق را کمی درون مرداب هل دادم و داخلش نشستم. مثل هر روز قبل از پارو زدن عکسی از جیب لباسم درآوردم و با نفرت نگاهش کردم. تمام نفرتی که در وجودم رخنه کرده بود را جمع کرده و در چشمهایم ریخته بودم تا تقدیم او کنم.
-میدونی چیه؟ میگن نفرت خیلی چیز بدیه... دل آدم رو سیاه میکنه، مغز آدم از نفرت فلج میشه و زندگی براش حکم جهنم رو داره، اما نه به نظرم خیلیام درست نیس، چون یه وقتایی لازمه آدم از یکی متنفر باشه، بیزار باشه تا بتونه حرکت کنه، بتونه با انگیزه زندگی کنه و واسه هدفاش بجنگه!
خب اگه نفرت از تو نبود، اگه به خاطر جنگیدن با توی دیو صفت نبود ، من الان تک و تنها توی این سیاهی شب، تو تاریکی ترسناک مرداب چیکار میکردم؟ آره اگه نفرت نبود و
نمیخواستم با تو جنگ کنم، الان مثل تموم دخترای نازنازی باید توی تختم پتو رو تا زیر گردنم کشیده و خواب بودم.
اما ببین من اینجام! وسط مرداب تو دل تاریکی شب فانوس به دست حرکت میکنم تا به هدفام برسم. تا ترسام رو پس بزنم و با تو بجنگم!
دست و پاهام هرشب از هیبت تاریکی میلرزه و ترس بهم فرمان عقبگرد میده، اما وجود منحوس تو، نفرت از تو منو مثل طناب محکمی به شب وصل میکنه، به کار، به تلاش برای مبارزه با تویی که دنیا رو برای جنگیدن با من به کمکت طلبیدی، ولی من کم نمییارم جناب کاوه مشکانی من برای جنگ با تو آمادهام.
عکس را با حرص در جیبم چپاندم و نفس عمیقم را در خنکای هوا بیرون فرستادم.
مسیری که هر شب طی میکردم را پیمودم، آهسته پارو میزدم، چون دستهای من قدرت چندانی برای پارو زدن نداشت، فقط همان اندازهای که قایقم به مسیرش ادامه دهد و مرا به مقصد برساند.



https://t.me/+VoSurnceJDPkoZs-

https://t.me/+VoSurnceJDPkoZs-

فگار | 𝐆𝐈𝐒𝐎𝐔𝐑𝐀𝐇𝐈𝐌𝐈

06 Nov, 18:19


#قسمت_۱۲۰

رمان: #فگار

نویسنده: #گیسو_رحیمی

ژانر: #عاشقانه‌_اجتماعی

کلافه از جایش برخاست و حینی که از پله‌ها بالا می‌رفت با لحن گرفته‌ای گفت:

- برام مهم نیست نزدیکانم یا مردم چه فکری راجبم می‌کنند و در کنارم می‌ایستند یا کنارم می‌زنند، فقط اینو می‌دونم که اول اونا بازی رو شروع کردند و حالا من به روش خودم ادامه‌‌اش میدم، پایانش هم با خودم خواهم بود.

هاویار نگاه تند و تیزی به پانیا انداخت و با غضب تشر زد:

- تحویل بگیر پانی خانم! تحویل بگیر جغد همه‌چیزدان! بهت نگفتم این سگمصب وقتی بعد هفت‌سال پاشو گذاشته داخل اون جهنم کوفتی یعنی برنامه‌ها داره و قراره هممون رو به گ*ا*ی سگ بده؟!

پانیا زیرلب با خود زمزمه کرد:

- باز شعورش رفت زیر رادیکال.

هاویار با حرص دستانش را به کمر زد و خطاب به پانیا تیکه پراند:

- وا نمی‌دی نه؟ انقدر که تو گیری نکیر و منکر نیستند! چرا بکن نکن گفتن از دهنت نمیفته! جای آرایشگری می‌رفتی معلم دینی می‌شدی خب! اصلا تو چرا داری با من حرف می‌زنی؟ مگه نگفتم برام تموم شدی و دور اسمت رو یه خط بزرگ و قرمز کشیدم رفت؟


1⃣تـــوجـــه:
درگاه عضوگیری کانال وی‌آی‌پی / VIP رمان فگار بعد از مدت‌ها انتظار اینک باز شد.😍🪻💜

در کانال VIP به قسمت‌های عاشقانه، مهیج و خفن رسیدیم😌😎❤️‍🔥
در کانال VIP در طول هفته، شش پارت خواهیم داشت(جمعه‌ها پارت نداریم) و رمان بدون سانسور، تبادل و تبلیغات تا انتهای داستان برای اعضا قرار می‌گیرد.
حق عضویت کانال VIP رمان فگار، ۷۰هزار تومان می‌باشد اما به مناسبت تازه باز شدن درگاه عضوگیری، قیمت رمان به ۵۰هزار تومان کاهش پیدا کرده است.

💸واریز مبلغ به حساب زیر:
6037998135793197

💳بانک ملی به نام زینب رحیمی

پس از پرداخت هزینه، جهت دریافت لینک خصوصی کانال VIP حتما اسکرین‌شات واریزی خود را به آی‌دی ادمین ارسال کنید:
🆔@GisouR

2⃣تـــوجـــه:
رمان فگار در روزهای زوج / شبی یک پارت روی کانال عمومی تا انتهای داستان قرار می‌گیرد اما نسبت به کانال VIP در طول هفته پارت‌های کمتری پست می‌شود، سانسور و ممیز به دلیل عمومی بودن کانال اعمال می‌شود، یک فصل کمتر نسبت به کانال خصوصی خواهد داشت و دیرتر تمام می‌شود‌.🪻

نظرات،انتقادات‌وسوالات‌خودرا
به‌لینک‌زیربفرستید🦋👇🏻
https://t.me/BiChatBot?start=sc-d58151bce8

اعضای‌جدید‌خوش‌آمدید🪻💜
بنرها‌پارت‌اصلی‌رمان‌اند💯♨️

ریپلای‌پارت‌اول‌رمان1⃣
https://t.me/Gisou_Rahimi/3676
میانبر‌پارت‌های‌رمان🔄
https://t.me/Gisou_Rahimi/3678

جمعه‌هاپارت‌نداریم
#کپی‌وپخش‌رمان‌ممنوع🚫

فگار | 𝐆𝐈𝐒𝐎𝐔𝐑𝐀𝐇𝐈𝐌𝐈

06 Nov, 13:38


مخاطبان عزیزکانال
این لیست پر از رمان های عاشقانه و جذابی است که تنها امروز اعتبار دارد❤️

بار گران
https://t.me/baregeran
❤️
جامانده
https://t.me/+EetWHACuYEA0YzA0
🎀
بی گناه
https://t.me/+ZJeOfBFX7rpmMWRk
🐠
بن بست واهیلا
https://t.me/+wOEbmzMd5INiYjRk
🧊
کافه دارچین
https://t.me/+v7ssTInLxvw3OTA0
☕️
قاب سوخته
https://t.me/+WCvtEOhqLIYZPqoi
🔮
منشورعشق
https://t.me/+2yp68a4xG0xlOTc0
🎼
فودوشین
https://t.me/+HVwbM-IoSWI2MTU0
🎾
کلبه رمان های عاشقانه
https://t.me/+4R6qpgXBinUxOTg0
📚
سونای
https://t.me/joinchat/AAAAAFbz0FL1DIxPtEdKxQ
🍷
وصله ناجور دل
https://t.me/+nFRZT8EaFUgzMGZk
☕️
سایه ی سرخ
https://t.me/joinchat/5lHZcPHRA3wxODg0
🌰
پناهگاه طوفان
https://t.me/+g0SD3Ehg6eE0ZDVh
🍕
قهوه با رایحه زن
https://t.me/+lr2yvorU2WU3MzRk
🎷
منتهی به خیابان عشق
https://t.me/+R11OsZffKMoo-Uk4
🎲
یک روز به شیدایی
https://t.me/+zifHrlN32FIyYTVk
💔
آناشه
https://t.me/+FttMneQYDEU0MmNk
🎭
روزهای سفید
https://t.me/+gnJ8IOwmdd45Yjdk
🦋
شب های پاریس ماه نداشت
https://t.me/+znZrAk1TDUZhNzk0
🌜
ماهرو
https://t.me/+wBeUk_vb119hNjc0
🍒
رهایی
https://t.me/+4s9jFl58EpgyYzE0

شاهزاده یخ زده
https://t.me/+KtcFzv-ZFeAxODQ0
🧀
ازطهران‌تاتهران
https://t.me/+-ddAMSs9929iOGQ0
🍍
عاشق بی گناه
https://t.me/+ZX0tzSCYlTQyNmZk
💄
جاری خواهم ماند
https://t.me/+iltXh72SRbs4NDI8
🐙
خاج
https://t.me/+1qS1AWMr81hkN2Vk
❤️‍🔥
امیر سپهبد
https://t.me/+cI4OSH1RYYEwZjY0
🕯
سایه های سرگردان
https://t.me/+QM7Vfpq1G9RiNzE0
🐠
دلبرآتش
https://t.me/+SXqxen_N1vI4MTU0
🍃
بیاعشق رامعنا کنیم
https://t.me/+OCmbm9KmMnBkMTFk
🐠
جدال دوعین
https://t.me/+hyLm_LlT8dVhM2Vk
🤡
ترفنج
https://t.me/+3Azy9WBF1D83ZTU0
🐝
مودت نوشکفته
https://t.me/+Vyde_aMYHJA0NWI0

کابوس ورویا
https://t.me/+MyxnN8QHYpI5ZTY0
🕯
ماه عمارت
https://t.me/joinchat/AAAAAFaErq53HiQz5KGbPg
🍀
دنیای تاریک
https://t.me/+NZJC-Zf4oIA2YjJk
🍓
لیرا
https://t.me/+FYXL5jrHy-hmZjE0
🦊
ویرانه های سکوت
https://t.me/joinchat/UxeH-D3sAnJO3mDX
🥝
سبوی شکسته
https://t.me/+9YhXOZ1bfwg0NzI8
👀
شبیخون‌نیرنگ
https://t.me/+zON_gzksXTRhNDY8

گیس طلایی
https://t.me/+LUgE9CRE6MhkNDlk
🥃
مضطر
https://t.me/joinchat/Vp4khXQ1LcEhqe8f
☃️
قلب‌هاهرگزنمی‌میرند
https://t.me/+jHupb8WZil8yMzhk
🌊
گریز
https://t.me/+SF0c0RYHKVqt-OUs
🌙
کاوررمان
https://t.me/+3qIZbz7SRk42M2Zk
💔
اقیانوس زندگی
https://t.me/+Hqm64uWpt6dkOTQ0
🐠
سالیز
https://t.me/+7c77UZ1Xr5k3OTA8
🍃
ضربان
https://t.me/+feDAzk7KXQ84MWQ0
💍
تبار
https://t.me/+_YxoeeEfQss4MGVk
👑
هایش
https://t.me/+xAk9TVbRn5Y3NzQ0
🐠
آرام وحشی
https://t.me/+-9EbT6TQIillZDY0
🌾
لیلی درسیسیل
https://t.me/+9IL05T6OAEo1YmU0
🎃
جنون
https://t.me/+JDg7pbXNVnphNGI0
🍃
بی رحم ترین عاشق
https://t.me/+T1knjmRkjJgxMmY0
🌒
سی سالگی
https://t.me/+GkymMdrhpaAxNTE0
🎯
یاس من
https://t.me/+iinsh0LwOIhmNGE0
🎃
قرارنبودعاشق شیم
https://t.me/+m3ELnbYGyV8xMTlk
💝
خواب
https://t.me/+hG88MA7KVnY2ZWM0
💀
سارین
https://t.me/+L2ZP7JjHlOQzNGU0
🐈
آن سوی چشمان رنگ شبت
https://t.me/+i-AULEBzIu9jMjNk
🎁
ازجنس طلا
https://t.me/+l7OIXTpNitY2M2E0
🦚
گندم‌در طوفان زندگی
https://t.me/+8MyxgQ4mGOVjOTA0
🍂
چشمآهو
https://t.me/+FscYk1fAp6llYzVk
🌺
جوخه‌ ی‌تقلا
https://t.me/+n342BLRGbCYwM2Fk
🧶
چشم های آهیل
https://t.me/+EQ36tGfAf380M2M0
👀
برزخ عشق
https://t.me/+Oe0BXmaR0L83NGU0
🐦‍🔥
شهربندگرگ سیاه
https://t.me/+Ijr5wTMZt0AzMDFk

اسپار
https://t.me/joinchat/WjuxpULPKVZhODQ0
🪐
رمانسرای ایرانی
https://t.me/+zZSgUDD1yHk0NjQ0

رمان های آنلاین
https://t.me/+UUWMVgclpmc0YzA0
🧶
جال
https://t.me/+nrpuydJ_Z3xkNTlk
👓
طلا
https://t.me/+kC7FObK-LxphMWY0
💄
منفصل
https://t.me/+jBtyLurwbX9mODM0
🌈
اغواوعشق
https://t.me/+d0Klnq7MLTgxNDZk
🌻
به جهنم خواهم رفت
https://t.me/+NQ_gl30fwgBkOTRk
🐾
وکیل تسخیری
https://t.me/+6mLM_NORp1Q0ZmU8
🌸
فگار
https://t.me/+RLIrvzZYN6FlMTA0
👽
کوارا
https://t.me/joinchat/rlqEz_ydcDJhNzlk
🪵
دیافراگم
https://t.me/+B2CA8Os4wWwwN2Y0
🌹
عروسک آرزو
https://t.me/+UC3MwVS_fsCnKscw
💝
شبی درپروجا
https://t.me/+ae03USXeFIo3M2Zk
🌵
گلاویژ
https://t.me/joinchat/AAAAAFi1bW3U-7ofzA0FbQ
🍂
دل بی‌جان
https://t.me/+YYRpeXha_xw0ZDM0
🐝
رازمبهم
https://t.me/+-47jRFH3qFJmYTVk
⭕️
اختران
https://t.me/+jnB5gd1qIkU0OTI0

زخم‌ دل
https://t.me/+iJf8w0gY2vA0NWZk
🐠
پیوندارغوانی
https://t.me/+TMmbUnpBbTE2YjA0

فگار | 𝐆𝐈𝐒𝐎𝐔𝐑𝐀𝐇𝐈𝐌𝐈

06 Nov, 13:38


بنر۱:
https://t.me/baregeran

کارت را که برمی‌دارد هزاربار خودم را لعنت می‌کنم که پیشنهاد این بازی را دادم.

صدایش سرخوش در فضا می‌پیچد:

ــ «یکی از رازهات که مربوط به افرادِ بازی باشه.»

سرم پایین می‌افتد و کمی فکر می‌کنم، من یک رازِ خنده‌دار درباره‌ی او دارم. همان‌طور که نگاهم را به لبه‌ی میز دوخته‌ام لب‌ می‌زنم:

+ «من وقتی بچه بودم عاشقت شدم، اون سال که با بابا اومدیم ایران، فکر می‌کردم تو پیترپَنی.»

سعی می‌کنم سریع از چهره‌ی جاخورده‌اش بگذرم و بازی را ادامه دهم. بلند می‌خندد و من در لحظه پشیمان می‌شوم از اعترافی که کرده‌ام.

ــ «پس به‌خاطر همین عشق و عاشقیت بود که وقتی راجع‌به اون سال ازت پرسیدم، هُل کردی گفتی یادم نمیاد؟»

نامرد! خوب می‌دانست چه‌چیزی را باید چه جایی رو کُند. نگاهِ سُرخم را که می‌دوزم به او خنده‌اش بیشتر می‌شود.

با حرص می‌گویم:

+ «می‌شه کارت‌ها رو بدی؟ نوبت منه!»

کارت‌ها را که روی میز می‌گذارد، اولینش را بر می‌دارم و با خواندنِ عنوانش لبخند روی لب‌هایم نقش می‌بندد سرم را بالا می‌گیرم و او انگار که از تغییر حالت ناگهانی من ترسیده باشد با تعجب نگاهم می‌کند.

کارت را روی میز می‌اندازم و می‌گویم:

+«کارتِ تکرار سوال قبلی. حالا تو بگو چه رازی درباره‌ی من داری.»

لبخند می‌زند و به عادتِ همیشه‌اش هنگامِ فکر کردن دستش را روی صورتش می‌کشد و بعد با نگاهِ عجیبی می‌گوید:

ــ «من رازی درباره‌ی تو ندارم.»

جا می‌خورم و او با لبخند خبیثی ادامه می‌دهد:

ــ «برعکسِ تو من اون سال به این فکر می‌کردم که تو چقدر بچه‌ی لجباز و بی‌تربیتی هستی! همیشه لباسات گِلی بود، همش بیدار بودی، کارهای عجیب می‌کردی و من دائم با خودم می‌گفتم که این بچه چرا اینجوریه؟ به خاطر همین من تو بچگی عاشقت نشدم که الان اینجا به دردم بخوره.»

همه‌ی جملاتش را با آن لبخند مضحک ادا می‌کند و من به طرزِ مسخره‌ای ناراحت می‌شوم که او در کودکی عاشق من نشده. دیگر دلم نمی‌خواهد که بازی را ادامه دهم که او دوباره شروع می‌کند:

ــ «اما...»

سرم را بالا می‌گیرم و به او نگاه می‌کنم.

ــ «اما وقتی تو فرودگاه دیدمت یه لحظه جا خوردم، بابابزرگ گفته بود که قراره با تو بیاد و من همش منتظر بودم که همون دختر بچه رو با موهای شونه نشده و لباس شلخته گِلی ببینم. وقتی دیدمت هنوز نمی‌دونستم چه اتفاقی واسه بابات افتاده، تعجب کردم که انقدر عوض شدی.»

همان روز را می‌گوید که من بابا را خاک کردم، خانه را ول کردم و به اینجا آمدم. همان روز که آن دختر بچه‌ی سرزنده و تمام خاطراتش را در مزاری بهاری کنارِ بابا دفن کردم، همان روز که این بارِ گران افتاد روی شانه‌های من.

نگاهش را که می‌بینم لبخند می‌زنم و می‌گویم:

+ «خیلی هم تغییر نکردم، اون‌روز هم لباسام گِلی بود»

می‌خندد و بعد طوری که انگار برای گفتنش مردد باشد زمزمه می‌کند:

ــ «آره، ولی انگار غم خوشگل‌ترت کرده بود.»

https://t.me/baregeran

ونوس که پس از کشته شدنِ پدرش، همراهِ پدربزرگش به ایران برمی‌گردد تا در وقتِ مناسب انتقامِ از دست دادن پدرش را بگیرد، درگیر رابطه‌ای با پسر عمویش می‌شود که در کودکی عاشق او بوده.

https://t.me/baregeran

فگار | 𝐆𝐈𝐒𝐎𝐔𝐑𝐀𝐇𝐈𝐌𝐈

04 Nov, 10:41


#قسمت_۱۱۹

رمان: #فگار

نویسنده: #گیسو_رحیمی

ژانر: #عاشقانه‌_اجتماعی

هاویار خنده‌ای هیستریک کرد و با بغضی عیان و لب‌هایی کبود شده از فرط عصبانیت ادامه داد:

- تقصیر تو نیست آ! تقصیر منه خره که توهم می‌زنم ما رو دوست داری و فراموش می‌کنم تو همون دختری هستی که کل دنیا و آدم‌هاش به ت*خ*م*ت*ه!

کلافه و عاصی شده از جا برخاست و خطاب به هاویار زمزمه کرد:

- تمومش کن این اراجیف رو. حالا که سر و مر و گنده پیشتم، پس دیگه چه مرگته؟ چرا خودآزاری داری تو؟

هاویار پوزخند صداداری زد و با عصبانیت فریاد کشید:

- چه مرگمه؟ ابله، نادون، مغزکل متکبر از فردا که اسمت رفت اول تیتر تمام روزنامه‌ها و مجله‌ها و هشتگ شدی داخل فضای مجازی می‌فهمی چه مرگمه!

هاویار بی‌اعتنا به چشم و ابرو آمدن‌های پانیا با صدای بم و گرفته‌ای ادامه داد:

- من خودآزاری دارم یا تو، احمق بی‌ثبات؟ بعد از اون جریانات و هفت‌سال سکوت سرخود بلند شدی رفتی وسط خونه‌ی اون خاندان کوفتیت و معرکه گرفتی که چی بشه؟ فکر کردی تو و زندگی نکبتت برای اونا ذره‌ای اهمیت داره؟ فکر کردی الان از اونا انتقام سختی گرفتی یا زخم کاری بهشون زدی؟


1⃣تـــوجـــه:
درگاه عضوگیری کانال وی‌آی‌پی / VIP رمان فگار بعد از مدت‌ها انتظار اینک باز شد.😍🪻💜

در کانال VIP به قسمت‌های عاشقانه، مهیج و خفن رسیدیم😌😎❤️‍🔥
در کانال VIP در طول هفته، شش پارت خواهیم داشت(جمعه‌ها پارت نداریم) و رمان بدون سانسور، تبادل و تبلیغات تا انتهای داستان برای اعضا قرار می‌گیرد.
حق عضویت کانال VIP رمان فگار، ۷۰هزار تومان می‌باشد اما به مناسبت تازه باز شدن درگاه عضوگیری، قیمت رمان به ۵۰هزار تومان کاهش پیدا کرده است.

💸واریز مبلغ به حساب زیر:
6037998135793197

💳بانک ملی به نام زینب رحیمی

پس از پرداخت هزینه، جهت دریافت لینک خصوصی کانال VIP حتما اسکرین‌شات واریزی خود را به آی‌دی ادمین ارسال کنید:
🆔@GisouR

2⃣تـــوجـــه:
رمان فگار در روزهای زوج / شبی یک پارت روی کانال عمومی تا انتهای داستان قرار می‌گیرد اما نسبت به کانال VIP در طول هفته پارت‌های کمتری پست می‌شود، سانسور و ممیز به دلیل عمومی بودن کانال اعمال می‌شود، یک فصل کمتر نسبت به کانال خصوصی خواهد داشت و دیرتر تمام می‌شود‌.🪻

نظرات،انتقادات‌وسوالات‌خودرا
به‌لینک‌زیربفرستید🦋👇🏻
https://t.me/BiChatBot?start=sc-d58151bce8

اعضای‌جدید‌خوش‌آمدید🪻💜
بنرها‌پارت‌اصلی‌رمان‌اند💯♨️

ریپلای‌پارت‌اول‌رمان1⃣
https://t.me/Gisou_Rahimi/3676
میانبر‌پارت‌های‌رمان🔄
https://t.me/Gisou_Rahimi/3678

جمعه‌هاپارت‌نداریم
#کپی‌وپخش‌رمان‌ممنوع🚫

فگار | 𝐆𝐈𝐒𝐎𝐔𝐑𝐀𝐇𝐈𝐌𝐈

03 Nov, 09:15


تـــوجـــه:
دوستان عزیز، توجه بفرمائید که دیگر آی‌دی زیر دیگر در دسترس نیست
@GisouPv

لطفا از این به بعد آنها جهت خرید رمان و کتاب به آی‌دی زیر مراجعه کنید:
@GisouR

فگار | 𝐆𝐈𝐒𝐎𝐔𝐑𝐀𝐇𝐈𝐌𝐈

03 Nov, 07:35


#قسمت_۱۱۸

رمان: #فگار

نویسنده: #گیسو_رحیمی

ژانر: #عاشقانه‌_اجتماعی

بی‌حوصله چشمانش را در حدقه چرخاند که با صدای عربده هاویار وحشت‌زده گامی به عقب برداشت و قبلش را در مشت فشرد.

- مگه برای آدم خودخواهی مثل تو بقیه هم اهمیت دارند؟ من و بچم مگه برات اهمیت داریم عوضی؟

بغ کرده سرجایش نشست و آهسته لب به اعتراض گشود:

- حق نداری باهام اینجوری حرف بزنی! خودت می‌دونی من بیشتر از هر چیزی توی این دنیا، تو و جگوار رو دوست دارم. شما دوتا همه‌کَس منید.

صدای فریاد مرد لجام‌گسیخته و یاغی امشب باری دیگر بالا رفت و بی‌رحمانه حقایق را یکی پس از دیگری بر صورت دخترک پرتاب کرد:

- ما رو دوست داری و رفتی به قتلگاه خودت؟ ما رو دوست داری و چشمت رو بستی به روی تمام قول و قرارهایی که با من گذاشتی؟ ما رو دوست داری و با پای خودت رفتی بالای چوبه دار؟


1⃣تـــوجـــه:
درگاه عضوگیری کانال وی‌آی‌پی / VIP رمان فگار بعد از مدت‌ها انتظار اینک باز شد.😍🪻💜

در کانال VIP به قسمت‌های عاشقانه، مهیج و خفن رسیدیم😌😎❤️‍🔥
در کانال VIP در طول هفته، شش پارت خواهیم داشت(جمعه‌ها پارت نداریم) و رمان بدون سانسور، تبادل و تبلیغات تا انتهای داستان برای اعضا قرار می‌گیرد.
حق عضویت کانال VIP رمان فگار، ۷۰هزار تومان می‌باشد اما به مناسبت تازه باز شدن درگاه عضوگیری، قیمت رمان به ۵۰هزار تومان کاهش پیدا کرده است.

💸واریز مبلغ به حساب زیر:
6037998135793197

💳بانک ملی به نام زینب رحیمی

پس از پرداخت هزینه، جهت دریافت لینک خصوصی کانال VIP حتما اسکرین‌شات واریزی خود را به آی‌دی ادمین ارسال کنید:
🆔@GisouR

2⃣تـــوجـــه:
رمان فگار در روزهای زوج / شبی یک پارت روی کانال عمومی تا انتهای داستان قرار می‌گیرد اما نسبت به کانال VIP در طول هفته پارت‌های کمتری پست می‌شود، سانسور و ممیز به دلیل عمومی بودن کانال اعمال می‌شود، یک فصل کمتر نسبت به کانال خصوصی خواهد داشت و دیرتر تمام می‌شود‌.🪻

نظرات،انتقادات‌وسوالات‌خودرا
به‌لینک‌زیربفرستید🦋👇🏻
https://t.me/BiChatBot?start=sc-d58151bce8

اعضای‌جدید‌خوش‌آمدید🪻💜
بنرها‌پارت‌اصلی‌رمان‌اند💯♨️

ریپلای‌پارت‌اول‌رمان1⃣
https://t.me/Gisou_Rahimi/3676
میانبر‌پارت‌های‌رمان🔄
https://t.me/Gisou_Rahimi/3678

جمعه‌هاپارت‌نداریم
#کپی‌وپخش‌رمان‌ممنوع🚫

فگار | 𝐆𝐈𝐒𝐎𝐔𝐑𝐀𝐇𝐈𝐌𝐈

30 Oct, 20:24


#قسمت_۱۱۷

رمان: #فگار

نویسنده: #گیسو_رحیمی

ژانر: #عاشقانه‌_اجتماعی

بی‌رمق و بی‌اعصاب ماشین را جلوی ویلا پارک کرد و با پاهایی برهنه به سوی خانه رفت. کلافه دسته کلید را از کیفش بیرون کشید که ناگهان درب خانه باز شد و نگاه گیج و متعجبش به هاویار عصبی و پانیای گریان افتاد. لبخندی زوری روی صورتش نشاند و آهسته از زیر دست هاویار رد شد و با لحن به ظاهر شوخ‌طبع و خونسردی گفت:

- تو نمی‌خوای دست از سر من برداری، نه؟ هرجایی برم از قبل یه دسته کلید از اون خونه زدی انگار! حالا این وقت شب اینجا چکار می‌کنید؟

هاویار درب ورودی را به ضرب بست و با چشمانی ریز شده و صورتی برزخی به قد و بالای دخترک و لباس عروس درون تنش، نظری انداخت. دخترک مشوش دستی به صورتش کشید و نقاب بازیگری را به چهره‌اش زد:

- چیزی شده؟ اتفاقی افتاده؟ جگوار کجاست اصلا؟

هاویار قهقهه بلندی سر داد و تیکه پراند:

- می‌گه کجاست؟ مگه برای تو اهمیت داره؟ مگه تو نگرانم می‌شی؟ مگه احساس هم داری؟ آدمی تو اصلا؟


1⃣تـــوجـــه:
درگاه عضوگیری کانال وی‌آی‌پی / VIP رمان فگار بعد از مدت‌ها انتظار اینک باز شد.😍🪻💜

در کانال VIP به قسمت‌های عاشقانه، مهیج و خفن رسیدیم😌😎❤️‍🔥
در کانال VIP در طول هفته، شش پارت خواهیم داشت(جمعه‌ها پارت نداریم) و رمان بدون سانسور، تبادل و تبلیغات تا انتهای داستان برای اعضا قرار می‌گیرد.
حق عضویت کانال VIP رمان فگار، ۷۰هزار تومان می‌باشد اما به مناسبت تازه باز شدن درگاه عضوگیری، قیمت رمان به ۵۰هزار تومان کاهش پیدا کرده است.

💸واریز مبلغ به حساب زیر:
6037998135793197

💳بانک ملی به نام زینب رحیمی

پس از پرداخت هزینه، جهت دریافت لینک خصوصی کانال VIP حتما اسکرین‌شات واریزی خود را به آی‌دی ادمین ارسال کنید:
🆔@GisouR

2⃣تـــوجـــه:
رمان فگار در روزهای زوج / شبی یک پارت روی کانال عمومی تا انتهای داستان قرار می‌گیرد اما نسبت به کانال VIP در طول هفته پارت‌های کمتری پست می‌شود، سانسور و ممیز به دلیل عمومی بودن کانال اعمال می‌شود، یک فصل کمتر نسبت به کانال خصوصی خواهد داشت و دیرتر تمام می‌شود‌.🪻

نظرات،انتقادات‌وسوالات‌خودرا
به‌لینک‌زیربفرستید🦋👇🏻
https://t.me/BiChatBot?start=sc-d58151bce8

اعضای‌جدید‌خوش‌آمدید🪻💜
بنرها‌پارت‌اصلی‌رمان‌اند💯♨️

ریپلای‌پارت‌اول‌رمان1⃣
https://t.me/Gisou_Rahimi/3676
میانبر‌پارت‌های‌رمان🔄
https://t.me/Gisou_Rahimi/3678

جمعه‌هاپارت‌نداریم
#کپی‌وپخش‌رمان‌ممنوع🚫

فگار | 𝐆𝐈𝐒𝐎𝐔𝐑𝐀𝐇𝐈𝐌𝐈

28 Oct, 17:18


#قسمت_۱۱۶

رمان: #فگار

نویسنده: #گیسو_رحیمی

ژانر: #عاشقانه‌_اجتماعی

خنده‌ی هیستریکی کرد و خطاب به برادر بزرگ‌ترش، دیاکو که مبهوت شده بر سر جای خود خشک شده بود لب زد:

- آخه مگه می‌شد من شب تولد برادرزاده عزیزم رو به همراه سالگرد عروسی بهترین برادر دنیا با...

مکث کوتاهی کرد و با خیره شدن در چشمان هراسیده ماهین نامدار، خواهر حامین نامدار و همسر برادرش دیاکو که به‌خاطر خراب شدن ماشینش تازه به مراسم رسیده بود، با لحنی ترسناک و شیطانی ادامه داد:

- با صادق‌ترین عروس و خواهر شوهر دنیا، از دست بدم؟!

بی‌اعتنا به هرج و مرج جمعیت و زمزمه‌ها و پچ پچک‌های درگوشی افراد، خط نگاه مغموم و بدرخته‌‌اش را به سوی آوات دادیار، پدر خودرای و مستبدش سوق داد و با لبخند تلخی لب به اعتراف گشود:

- من ازدواج کردم، با حامین نامدار، پسر و نوه محبوب و معروف خاندان نامدارها یا همون برادر عروس عزیزتر از جانتون.

پوزخند ترسناکی روی لب‌هایش نشاند و با خونسردی کاغذ فتوکپی شده شناسنامه‌اش را از درون کیفش بیرون کشید. با پرت کردن کاغذ بر روی میز نگاه پر از کینه و نفرتی به تک‌تک اعضای خاندانش انداخت و با صدای رسایی گفت:

- اینم سندش. امیدوارم به همتون خوش بگذره چون به من یکی که خیلی خوش گذشت. شب همگی خوش.


1⃣تـــوجـــه:
درگاه عضوگیری کانال وی‌آی‌پی / VIP رمان فگار بعد از مدت‌ها انتظار اینک باز شد.😍🪻💜

در کانال VIP به قسمت‌های عاشقانه، مهیج و خفن رسیدیم😌😎❤️‍🔥
در کانال VIP در طول هفته، شش پارت خواهیم داشت(جمعه‌ها پارت نداریم) و رمان بدون سانسور، تبادل و تبلیغات تا انتهای داستان برای اعضا قرار می‌گیرد.
حق عضویت کانال VIP رمان فگار، ۷۰هزار تومان می‌باشد اما به مناسبت تازه باز شدن درگاه عضوگیری، قیمت رمان به ۵۰هزار تومان کاهش پیدا کرده است.

💸واریز مبلغ به حساب زیر:
6037998135793197

💳بانک ملی به نام زینب رحیمی

پس از پرداخت هزینه، جهت دریافت لینک خصوصی کانال VIP حتما اسکرین‌شات واریزی خود را به آی‌دی ادمین ارسال کنید:
🆔@GisouR

2⃣تـــوجـــه:
رمان فگار در روزهای زوج / شبی یک پارت روی کانال عمومی تا انتهای داستان قرار می‌گیرد اما نسبت به کانال VIP در طول هفته پارت‌های کمتری پست می‌شود، سانسور و ممیز به دلیل عمومی بودن کانال اعمال می‌شود، یک فصل کمتر نسبت به کانال خصوصی خواهد داشت و دیرتر تمام می‌شود‌.🪻

نظرات،انتقادات‌وسوالات‌خودرا
به‌لینک‌زیربفرستید🦋👇🏻
https://t.me/BiChatBot?start=sc-d58151bce8

اعضای‌جدید‌خوش‌آمدید🪻💜
بنرها‌پارت‌اصلی‌رمان‌اند💯♨️

ریپلای‌پارت‌اول‌رمان1⃣
https://t.me/Gisou_Rahimi/3676
میانبر‌پارت‌های‌رمان🔄
https://t.me/Gisou_Rahimi/3678

جمعه‌هاپارت‌نداریم
#کپی‌وپخش‌رمان‌ممنوع🚫

فگار | 𝐆𝐈𝐒𝐎𝐔𝐑𝐀𝐇𝐈𝐌𝐈

26 Oct, 12:10


#قسمت_۱۱۵

رمان: #فگار

نویسنده: #گیسو_رحیمی

ژانر: #عاشقانه‌_اجتماعی

زمان حال:

با قطع شدن آهنگ، از افکار و خاطراتش و مرور کردن گذشته دست کشید و به سختی جان کندن خودش را جمع و جور کرد. مرد جوان وحشت‌زده و هراسان از دخترک جدا شد و با چشمانی گشاد شده از فرط ترس، ناباورانه به او زل زد. لبخند دلفریبی به روی مرد مات و مبهوت شده‌ی مقابلش زد و آهسته زیر گوشش زمزمه کرد:

- هیچوقت به حرف‌ها و قول‌های دختری که ازت زخم خورده، اعتماد نکن. می‌دونی چرا؟ چون اون بره‌ای بوده که بعد از دمخور شدن با گرگ‌ها، عاقبت گرگ‌زاده شده. یک هیچ مات شده جناب حامین نامدار.

بی‌اعتنا به چهره‌ی هنگ کرده و نگاه خصمانه و کینه‌توز مرد مقابلش، تنه‌ی محکمی به او زد و با خونسردی نقاب روی صورتش را برداشت. با اقتدار و قدرت روی استیج مخصوص عروس و داماد رفت و پس از برداشتن میکروفون خطاب به جمعیت لب زد:

- سلام عزیزان. خیلی خوشحال شدم از دیدارتون در مراسم امشب. شاید تعجب کردید که دلوین دادیار طرد شده از سوی خاندانش پس از سال‌ها غیبت و دوری، امشب این‌جا چکار می‌کنه؟


1⃣تـــوجـــه:
درگاه عضوگیری کانال وی‌آی‌پی / VIP رمان فگار بعد از مدت‌ها انتظار اینک باز شد.😍🪻💜

در کانال VIP به قسمت‌های عاشقانه، مهیج و خفن رسیدیم😌😎❤️‍🔥
در کانال VIP در طول هفته، شش پارت خواهیم داشت(جمعه‌ها پارت نداریم) و رمان بدون سانسور، تبادل و تبلیغات تا انتهای داستان برای اعضا قرار می‌گیرد.
حق عضویت کانال VIP رمان فگار، ۷۰هزار تومان می‌باشد اما به مناسبت تازه باز شدن درگاه عضوگیری، قیمت رمان به ۵۰هزار تومان کاهش پیدا کرده است.

💸واریز مبلغ به حساب زیر:
6037998135793197

💳بانک ملی به نام زینب رحیمی

پس از پرداخت هزینه، جهت دریافت لینک خصوصی کانال VIP حتما اسکرین‌شات واریزی خود را به آی‌دی ادمین ارسال کنید:
🆔@GisouR

2⃣تـــوجـــه:
رمان فگار در روزهای زوج / شبی یک پارت روی کانال عمومی تا انتهای داستان قرار می‌گیرد اما نسبت به کانال VIP در طول هفته پارت‌های کمتری پست می‌شود، سانسور و ممیز به دلیل عمومی بودن کانال اعمال می‌شود، یک فصل کمتر نسبت به کانال خصوصی خواهد داشت و دیرتر تمام می‌شود‌.🪻

نظرات،انتقادات‌وسوالات‌خودرا
به‌لینک‌زیربفرستید🦋👇🏻
https://t.me/BiChatBot?start=sc-d58151bce8

اعضای‌جدید‌خوش‌آمدید🪻💜
بنرها‌پارت‌اصلی‌رمان‌اند💯♨️

ریپلای‌پارت‌اول‌رمان1⃣
https://t.me/Gisou_Rahimi/3676
میانبر‌پارت‌های‌رمان🔄
https://t.me/Gisou_Rahimi/3678

جمعه‌هاپارت‌نداریم
#کپی‌وپخش‌رمان‌ممنوع🚫

فگار | 𝐆𝐈𝐒𝐎𝐔𝐑𝐀𝐇𝐈𝐌𝐈

23 Oct, 13:57


در کانال وی‌آی‌پی رمان فگار آخر این هفته به پارت 228 می‌رسیم.(دوبرابر پارت‌های کانال عمومی)😎😍❤️‍🔥

جهت خرید حق عضویت کانال وی‌آی‌پی به آی‌دی زیر پیام بدید:
🆔@GisouR

فگار | 𝐆𝐈𝐒𝐎𝐔𝐑𝐀𝐇𝐈𝐌𝐈

23 Oct, 13:57


#قسمت_۱۱۴

رمان: #فگار

نویسنده: #گیسو_رحیمی

ژانر: #عاشقانه‌_اجتماعی

مرد جوان بی‌اعتنا به عاقد، به انگشتر نشان و گران‌قیمتی که درون دست دخترک انداخته بود خیره شد و با لحن گیرایی زمزمه کرد:

- به خاندان نامدارها خوش اومدی دلوین دادیار نامدار.

دخترک لبخند کمرنگی زد و از کنار هم قرار گرفتن نام فامیلی‌اش در کنار فامیلی او خشنود شد. متنفر بود از زنانی که بعد از ازدواج، تمام خودشان از جمله نام خانوادگی‌شان را فراموش می‌کردند و از صدا زده شدن با نام فامیلی همسرشان غرق در لذت و غروری تهوع‌آور می‌شدند. مگر فامیلی خودشان چه ایرادی دارد که بعد از ازدواج از یادها فراموش می‌شود؟ مگر فامیلی مردان چه برتری نسبت به زنان دارد که فرزندان فامیلی پدر را می‌گیرند؟ چرا در هیچ‌کجای این دنیا، قانونی برابر و عادلانه پشت زنان و مادران این جهان هستی نبود و نیست؟ این چراهای بدون پاسخ و ناعدالتی‌های فاحش جنسیتی بود که همیشه دخترک را از ازدواج و بچه‌دار شدن دور می‌کرد و می‌ترساند و در آخر او را به جایی رساند که به یک ازدواج قراردادی و اجباری رضایت خاطر دهد.


1⃣تـــوجـــه:
درگاه عضوگیری کانال وی‌آی‌پی / VIP رمان فگار بعد از مدت‌ها انتظار اینک باز شد.😍🪻💜

در کانال VIP به قسمت‌های عاشقانه، مهیج و خفن رسیدیم😌😎❤️‍🔥
در کانال VIP در طول هفته، شش پارت خواهیم داشت(جمعه‌ها پارت نداریم) و رمان بدون سانسور، تبادل و تبلیغات تا انتهای داستان برای اعضا قرار می‌گیرد.
حق عضویت کانال VIP رمان فگار، ۷۰هزار تومان می‌باشد اما به مناسبت تازه باز شدن درگاه عضوگیری، قیمت رمان به ۵۰هزار تومان کاهش پیدا کرده است.

💸واریز مبلغ به حساب زیر:
6037998135793197

💳بانک ملی به نام زینب رحیمی

پس از پرداخت هزینه، جهت دریافت لینک خصوصی کانال VIP حتما اسکرین‌شات واریزی خود را به آی‌دی ادمین ارسال کنید:
🆔@GisouR

2⃣تـــوجـــه:
رمان فگار در روزهای زوج / شبی یک پارت روی کانال عمومی تا انتهای داستان قرار می‌گیرد اما نسبت به کانال VIP در طول هفته پارت‌های کمتری پست می‌شود، سانسور و ممیز به دلیل عمومی بودن کانال اعمال می‌شود، یک فصل کمتر نسبت به کانال خصوصی خواهد داشت و دیرتر تمام می‌شود‌.🪻

نظرات،انتقادات‌وسوالات‌خودرا
به‌لینک‌زیربفرستید🦋👇🏻
https://t.me/BiChatBot?start=sc-d58151bce8

اعضای‌جدید‌خوش‌آمدید🪻💜
بنرها‌پارت‌اصلی‌رمان‌اند💯♨️

ریپلای‌پارت‌اول‌رمان1⃣
https://t.me/Gisou_Rahimi/3676
میانبر‌پارت‌های‌رمان🔄
https://t.me/Gisou_Rahimi/3678

جمعه‌هاپارت‌نداریم
#کپی‌وپخش‌رمان‌ممنوع🚫

فگار | 𝐆𝐈𝐒𝐎𝐔𝐑𝐀𝐇𝐈𝐌𝐈

21 Oct, 21:58


#قسمت_۱۱۳

رمان: #فگار

نویسنده: #گیسو_رحیمی

ژانر: #عاشقانه‌_اجتماعی

- دوشیزه‌ی مکرمه‌ی محترمه، سرکار خانم دلوین دادیار، فرزند آوات دادیار، آیا به بنده اجازه می‌دهید که با مهریه‌ی یک جلد کلام الله مجید، یک شاخه نبات، هفتادوهفت شاخه گل رز بنفش و مهریه‌ی تعیین شده، شما رو به عقد دائم سر کار آقای حامین نامدار، فرزند فردین نامدار دربیاورم، آیا بنده وکیلم؟

ناخودآگاه نگاهش را به بالا کشاند و روی چشمان مرد جوان لحظه‌ای مکث کرد. نمی‌دانست این ازدواج بی‌مقدمه و عجیب و غریب را باید پای چه بگذارد اما احساس می‌کرد چشمان توأم از صداقت و احترام این پسر نمی‌تواند به راه بن‌بست و زیان‌آوری ختم شود و از این‌رو با لحن آرام اما محکمی زمزمه کرد:

- بله.

-- جناب آقای حامی نامدار، فرزند فردین نامدار، آیا به بنده اجازه می‌دهید که با مهریه‌ی تعیین و ذکر شده، شما رو به عقد دائم سر کار خانم دلوین دادیار، فرزند آوات دادیار دربیاورم، آیا بنده وکیلم؟

با صدای عاقد مرد جوان نگاهش را از دخترک گرفت و به قرآن روی میز داد و با لحنی رسا و محکم لب زد:

- بله.

عاقد با بهت و تعجبی که نمی‌توانست جمعش کند به هردویشان تبریک گفت و برای امضا زدن دفتر؛ عروس و داماد عجیب و غریب امروز را فراخواند.


1⃣تـــوجـــه:
درگاه عضوگیری کانال وی‌آی‌پی / VIP رمان فگار بعد از مدت‌ها انتظار اینک باز شد.😍🪻💜

در کانال VIP به قسمت‌های عاشقانه، مهیج و خفن رسیدیم😌😎❤️‍🔥
در کانال VIP در طول هفته، شش پارت خواهیم داشت(جمعه‌ها پارت نداریم) و رمان بدون سانسور، تبادل و تبلیغات تا انتهای داستان برای اعضا قرار می‌گیرد.
حق عضویت کانال VIP رمان فگار، ۷۰هزار تومان می‌باشد اما به مناسبت تازه باز شدن درگاه عضوگیری، قیمت رمان به ۵۰هزار تومان کاهش پیدا کرده است.

💸واریز مبلغ به حساب زیر:
6037998135793197

💳بانک ملی به نام زینب رحیمی

پس از پرداخت هزینه، جهت دریافت لینک خصوصی کانال VIP حتما اسکرین‌شات واریزی خود را به آی‌دی ادمین ارسال کنید:
🆔@GisouR

2⃣تـــوجـــه:
رمان فگار در روزهای زوج / شبی یک پارت روی کانال عمومی تا انتهای داستان قرار می‌گیرد اما نسبت به کانال VIP در طول هفته پارت‌های کمتری پست می‌شود، سانسور و ممیز به دلیل عمومی بودن کانال اعمال می‌شود، یک فصل کمتر نسبت به کانال خصوصی خواهد داشت و دیرتر تمام می‌شود‌.🪻

نظرات،انتقادات‌وسوالات‌خودرا
به‌لینک‌زیربفرستید🦋👇🏻
https://t.me/BiChatBot?start=sc-d58151bce8

اعضای‌جدید‌خوش‌آمدید🪻💜
بنرها‌پارت‌اصلی‌رمان‌اند💯♨️

ریپلای‌پارت‌اول‌رمان1⃣
https://t.me/Gisou_Rahimi/3676
میانبر‌پارت‌های‌رمان🔄
https://t.me/Gisou_Rahimi/3678

جمعه‌هاپارت‌نداریم
#کپی‌وپخش‌رمان‌ممنوع🚫

فگار | 𝐆𝐈𝐒𝐎𝐔𝐑𝐀𝐇𝐈𝐌𝐈

20 Oct, 13:11


بنر واقعی

- آخه دختره احمق، به آدمی که مُرده حسودی می‌کنی؟ انقدر بیشعوری که از آدمی که دو ساله زیر خاکه لجت گرفته؟! از چی می‌ترسی؟ می‌ترسی از قبر در بیاد و منو از تو بقاپه؟! 
نگار بهت زده نگاهش می‌کرد، این مزخرفات چه بود که می‌گفت؟!
- باز مست کردی تو؟! من موندم وقتی تو هپروتی جایی غیر از من سراغ نداری؟! برو همونجا چرا دست از سرم برنمیداری؟!
حسام با تحکم گفت:
- چرا دوست داری همه واقعیتارو پشت مستی من پنهون کنی ها؟ یبارم که شده قوی باش اعتراف کن بگو درست می‌گم.
- وقتی درست نیست چیو اعتراف کنم؟
حسام حرصی دست توی موهایش فرو برد:
- اوکی قبول همه اینا غلطه و من مستم! خودت بگو چه مرگته؟ چرا از وقتی بحث خواستگاری رو پیش کشیدم یه آدم دیگه شدی؟ بد بود می‌خواستم تو رو به آرزوت برسونم؟!
نگار ناباور خندید، این دیگر چقدر از خود راضی بود؟!
- حتما آرزوی من ازدواج با تو بود آره؟! میشه تموم کنی این مسخره بازیارو؟!
- من تموم کنم یا تو؟! 
- ببین دفعه دیگه می‌خواستی آشتی کنی از من مایه نذار، با فاکتور و این چرتو پرتا سرم کلاه نمیره خب؟! میایی مثل بچه خوب میگی غلط کردم، ببخشید دیگه تکرار نمی‌شه! بعدش من فکر می‌کنم یا میبخشم یا نمیبخشم.
زبان حسام انگار به کامش چسبیده بود، دختر رو به رویش بدون شک نگار نبود که این حرف ها هیچ جوره شبیه او نبود.
نگار ادامه داد:
- الانو دیدی؟! خودت رفتی خودتم برگشتی، دفعه های دیگه هم همینه دیگه اون نگاری که نازتو می‌کشید مُرد!
حسام ناباور گفت:
- عوض شدی.
- فکرشو نمی‌کردی نه؟ فکر می‌کردی خب دو روز دیگه خودش میاد منت کشی.
- زیر سرت بلند شده به ولله هوایی شدی تو.
نگار قاطع گفت:
- آره حدست درسته.
چشم های حسام در چهره بی تفاوت نگار چرخید:
- کیه؟
- یکی خیلی از تو بهتر، باشعورتر، فهمیده تر، تازه قدرمو میدونه!
حسام با تمسخر گفت:
- این قدر خوبه یعنی؟!
نگار زمزمه کرد:
- بیشتر از اون چیزی که فکرشو بکنی حواسش به منه.
و بی اختیار چهره مردی مقابل چشم هایش زنده شد، مردی که این روزها برایش پررنگ شده بود و اعتراف می‌کرد در قلبش بدون اینکه بداند برای او باز شده بود...

https://t.me/+REfjlK-E4vwzY2Q0
https://t.me/+REfjlK-E4vwzY2Q0

شما رو دعوت می‌کنم به خوندن رمانی پر از هیجان و پر چالش و البته عاشقانه...

فگار | 𝐆𝐈𝐒𝐎𝐔𝐑𝐀𝐇𝐈𝐌𝐈

20 Oct, 13:11


لیستی از برترین‌ رمان های تلگرام تقدیم شما خوبان❤️


🍓رمان های چاپی رو با نصف قیمت بخر


🍎تو یه خانواده متعصب جرم دختری که به حکم عشق زن شده چیه؟


🫐عاشق برادرشوهرم شدم، فکر میکردم خائن منم؛ اما همش بازی بود...


🍑برام پاپوش دوختن و من افتادم تو زندان! تو زندان زنان اتفاقی برام افتاد که..و


🍍شوهرداشتم اما دلم برای معلم موسیقیم‌ رفت


🥭 شوهرم به خاطر یه زن دیگه منو طلاق می ده اما...


🍉لینک رمان های آنلاین اینجاست


🍋ازدواج دو سلبریتی معروف و پرحاشیه


🥑گنده لات محل عاشق دکتر تازه کار میشه


🍓مردی که پنج سال به ناحق زندان بوده و بعد روبرومیشه با برادرزاده مذهبی دوستش که...


🍐شوهرم با توطئه مادرش بخاطردختر زا بودنم زن دوم گرفت


🍒عاشقانه‌ای پرتلاطم بین زنی تن فروش و مرد مذهبی


🍈شب عروسیم منو به جرم موادمخدر دستیگر کردن درحالیکه


🥕همخونگی با پسر نجات دهنده اش ...
.

🥥دوست داشتنش ساده نیست


🥝دختری که بعد از قتل دونفر در یک مهمانی سکوت کرده با وکیلی که بخاطر این پرونده عجیب...


🍉دختری ساده که بعد از مرگ پدرمادرش آبروش هدف قرار میگیرد...


🍏دختر روان پزشکی که عاشق یه پسر روانی میشه


🍊لیدا قاتل شوهرشه اما کسی از این راز خبر نداره جز فولاد دوست شوهرش!


🥑صدف زنی بیمار با فهیمدن اینکه شوهرش بقیه بامعشوقه‌اش در ترکیه زندگی میکند...


🍇دختر شیطونی که وارد دنیای مافیای بی‌رحم می‌شود


🥭دختری که سه ازدواج ناموفق داره


🍑برگشتن نیل بعد از شیش سال با دختربچه ای از خون او...


🍏اعدام شدنم به جرم قتل متجاوزم


🫐صیغه دوست برادرم شدم چون او غربت جایی رو نداشتم


🥝پسر خلافکار دختره رو مجبور میکنه باهاش بره دزدی


🍉عشق تا بینهایت


🫐دزد کوچولویی که به دام یه انسان خشن میفته و برای صرف نظر از تنبیحش باید


🍑دوستی یه رقاصِ آروم با یه کشتی‌گیرِ شیطون!


🍒یک بازی ناجوان مردانه تمام زندگیم و باختم ..


🍑تلاش برای انتقامی سخت از خانِ یک عمارت توسط دختری زخم خورده!


🍇همخونه بودی دختری زبان دراز و لجباز با پسری بی اعصاب و زخم خورده که پی انتقام !


🍌پسره خواننده اس و الکی بهش تهمت میزنن که خانه فساد داره و...


🥝انتقام گذشته‌ای که هرگز فراموش نمی‌شد.


🍊تجاوز به معشوقه سابق درست شب عروسیش


🍎عاشقانه پر تلاطم دختر عمو پسر عمو و سوختن در یک عشق پنهانی


🍍سرباز دختری که به اسارت دشمنان میوفته هرشب ...


🥥عشق یه پسرمسلمون و آقازاده به دختری ارمنی و مسیحی


🍋‍🟩تجاوز بازیگر مشهور کشور به دختر بچه ای که آرزوی بازیگر شدن داشت


🍒مثلث عشقی،دختر مهربون و مذهبی،پسر بامرام و دوست داشتنی..


🍇آفاق دختر هفده ساله ای از ایل قشقایی که عروس خون بس می شود.


🍑شش عاشقانه در یک اکیپ دوازده نفره


🍉عاشق مردی شدم که نامزد داره اما نمیتونستم ازش بگذرم


🍈عشق دختر مسلمان به پسر ارمنی


🍇عشق بین دو دشمن به خاطر یک نفرین قدرتمند...


🍐وقتی که یک دختر عاشق میشود


🫐من واقعیتم که دردهای بی‌اغراق زندگی، روی دوشم سوارند!


🍌مادرم عروس خونبس بود! ومن دختری بودم که برادرِ هووی مادرم عاشقم شد


🥑برام تله گذاشتن محمد... منو تو دام انداختن... فقط میخوان رسوام کنن محمد....


🍎ازدواج اجباری دختری روستایی باپسر فرنگ رفته


🍑به نامزدش خیانت میکنه و با یه خلافکار میره تو رابطه...


🥭دختر بیوه‌ بعد مرگ شوهرش می‌فهمه که شوهرش...


🍓انتقام ناخواسته مهندسِ خشن از همسر رفیق فابریک


🥒پسرخاله ام بهم تجاوز کرد


🍎عشقم بهم خیانت کرد


🥕هر رمانی میخوای با چهار فرمت رایگان دانلود کن و بخون


🥑بهم دست درازی میکرد و به اجبار و تهدید ازم می‌خواست که...


🍋دختری مذهبی اسیر دست مردی دنیا دیده که دایی کسیه که قراره...


🍊مجبورشدم پرستار مردی بشم که بی رحم بود


🍇وقتی شوهرم مرد رنگ زندگیم سیاه شد واونجا بود که فهمیدم

فگار | 𝐆𝐈𝐒𝐎𝐔𝐑𝐀𝐇𝐈𝐌𝐈

20 Oct, 09:45


لیستی از برترین‌ رمان های تلگرام تقدیم شما خوبان❤️


🍓رمان های چاپی رو با نصف قیمت بخر


🍎تو یه خانواده متعصب جرم دختری که به حکم عشق زن شده چیه؟


🫐عاشق برادرشوهرم شدم، فکر میکردم خائن منم؛ اما همش بازی بود...


🍑برام پاپوش دوختن و من افتادم تو زندان! تو زندان زنان اتفاقی برام افتاد که..و


🍍شوهرداشتم اما دلم برای معلم موسیقیم‌ رفت


🥭 شوهرم به خاطر یه زن دیگه منو طلاق می ده اما...


🍉لینک رمان های آنلاین اینجاست


🍋ازدواج دو سلبریتی معروف و پرحاشیه


🥑گنده لات محل عاشق دکتر تازه کار میشه


🍓مردی که پنج سال به ناحق زندان بوده و بعد روبرومیشه با برادرزاده مذهبی دوستش که...


🍐شوهرم با توطئه مادرش بخاطردختر زا بودنم زن دوم گرفت


🍒عاشقانه‌ای پرتلاطم بین زنی تن فروش و مرد مذهبی


🍈شب عروسیم منو به جرم موادمخدر دستیگر کردن درحالیکه


🥕همخونگی با پسر نجات دهنده اش ...
.

🥥دوست داشتنش ساده نیست


🥝دختری که بعد از قتل دونفر در یک مهمانی سکوت کرده با وکیلی که بخاطر این پرونده عجیب...


🍉دختری ساده که بعد از مرگ پدرمادرش آبروش هدف قرار میگیرد...


🍏دختر روان پزشکی که عاشق یه پسر روانی میشه


🍊لیدا قاتل شوهرشه اما کسی از این راز خبر نداره جز فولاد دوست شوهرش!


🥑صدف زنی بیمار با فهیمدن اینکه شوهرش بقیه بامعشوقه‌اش در ترکیه زندگی میکند...


🍇دختر شیطونی که وارد دنیای مافیای بی‌رحم می‌شود


🥭دختری که سه ازدواج ناموفق داره


🍑برگشتن نیل بعد از شیش سال با دختربچه ای از خون او...


🍏اعدام شدنم به جرم قتل متجاوزم


🫐صیغه دوست برادرم شدم چون او غربت جایی رو نداشتم


🥝پسر خلافکار دختره رو مجبور میکنه باهاش بره دزدی


🍉عشق تا بینهایت


🫐دزد کوچولویی که به دام یه انسان خشن میفته و برای صرف نظر از تنبیحش باید


🍑دوستی یه رقاصِ آروم با یه کشتی‌گیرِ شیطون!


🍒یک بازی ناجوان مردانه تمام زندگیم و باختم ..


🍑تلاش برای انتقامی سخت از خانِ یک عمارت توسط دختری زخم خورده!


🍇همخونه بودی دختری زبان دراز و لجباز با پسری بی اعصاب و زخم خورده که پی انتقام !


🍌پسره خواننده اس و الکی بهش تهمت میزنن که خانه فساد داره و...


🥝انتقام گذشته‌ای که هرگز فراموش نمی‌شد.


🍊تجاوز به معشوقه سابق درست شب عروسیش


🍎عاشقانه پر تلاطم دختر عمو پسر عمو و سوختن در یک عشق پنهانی


🍍سرباز دختری که به اسارت دشمنان میوفته هرشب ...


🥥عشق یه پسرمسلمون و آقازاده به دختری ارمنی و مسیحی


🍋‍🟩تجاوز بازیگر مشهور کشور به دختر بچه ای که آرزوی بازیگر شدن داشت


🍒مثلث عشقی،دختر مهربون و مذهبی،پسر بامرام و دوست داشتنی..


🍇آفاق دختر هفده ساله ای از ایل قشقایی که عروس خون بس می شود.


🍑شش عاشقانه در یک اکیپ دوازده نفره


🍉عاشق مردی شدم که نامزد داره اما نمیتونستم ازش بگذرم


🍈عشق دختر مسلمان به پسر ارمنی


🍇عشق بین دو دشمن به خاطر یک نفرین قدرتمند...


🍐وقتی که یک دختر عاشق میشود


🫐من واقعیتم که دردهای بی‌اغراق زندگی، روی دوشم سوارند!


🍌مادرم عروس خونبس بود! ومن دختری بودم که برادرِ هووی مادرم عاشقم شد


🥑برام تله گذاشتن محمد... منو تو دام انداختن... فقط میخوان رسوام کنن محمد....


🍎ازدواج اجباری دختری روستایی باپسر فرنگ رفته


🍑به نامزدش خیانت میکنه و با یه خلافکار میره تو رابطه...


🥭دختر بیوه‌ بعد مرگ شوهرش می‌فهمه که شوهرش...


🍓انتقام ناخواسته مهندسِ خشن از همسر رفیق فابریک


🥒پسرخاله ام بهم تجاوز کرد


🍎عشقم بهم خیانت کرد


🥕هر رمانی میخوای با چهار فرمت رایگان دانلود کن و بخون


🥑بهم دست درازی میکرد و به اجبار و تهدید ازم می‌خواست که...


🍋دختری مذهبی اسیر دست مردی دنیا دیده که دایی کسیه که قراره...


🍊مجبورشدم پرستار مردی بشم که بی رحم بود


🍇وقتی شوهرم مرد رنگ زندگیم سیاه شد واونجا بود که فهمیدم

فگار | 𝐆𝐈𝐒𝐎𝐔𝐑𝐀𝐇𝐈𝐌𝐈

20 Oct, 09:45


بنر واقعی

- سوار ماشین اون مردتیکه شدی بعد بهم میگی خونه ام؟

نگار بغض کرده نگاهش کرد و ارسلان مشتش را به دیوار کوبید، فریاد بعدی اش نگار را از جا پراند:

- جواب منو بده!

نگار به سختی گفت:

- اونجوری که فکر می‌کنی نیست.

ارسلان نیش خند زد:

- اونجوری که فکر می‌کنم نیست؟! پس چطوریه؟! فقط اون‌ لاشی یه کوچلو عشق سابقت بوده و یه ذره هم خواستگارت! چیا بینتون بوده که بعد از این همه سال وقتی می بینیش چشمات برق میزنه؟

اشک نگار چکید:

- به خدا داری اشتباه می‌کنی.
- چطور باور کنم وقتی یه نمونه از دروغ هات رو با چشم خودم دیدم؟

نگاه نگار میان چشم های به خون نشسته او چرخید، دیگر بی فایده بود هر چه می‌گفت باورش نمی‌کرد و انگار باید فاتحه عشقی که تازه جوانه زده بود را می‌خواند.
یک قدم به عقب برداشت:

- آره تو راست میگی من هنوز هم اونو دوست دارم و تو فقط برام یه جایگزین بودی.

اشک دیگری از چشم نگار چکید، باورش نمیشد این دروغ را گفته و انگار قلب خودش بود که زیر پا گذاشته و له می‌کرد.
ارسلان اما نفسش بالا نمی‌آمد و دم و باز دمش کند شده بود، اتفاقی که از آن می‌ترسید افتاده و نگار بالاخره اعتراف کرده بود.
جلو رفت، کاش کسی جلودارش می‌شد وگرنه خون به پا می‌کرد. یقه نگار را چسبید و او را به طرف خودش کشید، اختیار رفتارش دست خودش نبود و با دیوانه فرقی نداشت.
در یک سانتی او از میان دندان های کلید شده گفت:

- که جایگزین بودم آره؟ باشه، قبول بدم نیست، الان نقشش رو از خودش بهتر برات بازی می‌کنم.

جلو رفت و فاصله را به صفر رساند و نگار تسلیم شده پلک هایش را روی هم گذاشت.
شاید بدون انعطاف بود بوسه ای که ماه ها انتظارش را می‌کشید، شاید در شرایط درستی نبود، شاید ارسلان با فکر مسمومش لذت را از خودش سلب کرده، اما برای خودش این اولین بوسه از کسی بود که عاشقانه دوست داشت حتی اگر صاحب آن بوسه باورش نداشت و بی اعتماد بود...

https://t.me/+lO5ST7ThJWI0ZGY0
https://t.me/+lO5ST7ThJWI0ZGY0

نگار بعد از شکستی که از حسام می‌خوره تصمیم می‌گیره دیگه به هیچ مردی اجازه نده قلب و احساس رو صاحب بشه اما ناخواسته اتفاقاتی میوفته که تسلیم ارسلان فاتحی میشه و...

فگار | 𝐆𝐈𝐒𝐎𝐔𝐑𝐀𝐇𝐈𝐌𝐈

19 Oct, 16:37


#قسمت_۱۱۲

رمان: #فگار

نویسنده: #گیسو_رحیمی

ژانر: #عاشقانه‌_اجتماعی

تن و جان لرزانش آرام گرفت و قلب و روح یخ‌زده‌اش به آنی گرم شد و گویا جمله‌ی دامادش همچون آبی بود که بر روی آتش درونش ریختند. بی‌اراده سرش را بالا گرفت که ناگهان نگاه خیره‌اش روی دو جفت تیله‌ی مشکی رنگ نشست و بی‌اختیار سر تا پای دامادش را با دقت و کنجکاوی رصد کرد. موهای پر پشت؛ لخت و مشکی، ابروهای کشیده؛ پر و هشتی باز، مژه‌های فردار و پر، چشمان متوسط؛ کشیده و نافذ به رنگ مشکی، بینی خوش فرم و استخوانی، لب‌های متوسط؛ لب پایین کمی درشت‌تر، گونه‌ها و فک استخوانی، صورت کشیده و بیضی شکل، دندان‌های سفید و مرواریدی، ریش و سبیل مشکی و کوتاه، هیکل عضلانی و ورزشی، قد بلند و رعنایی داشت و در یک کلام سوپر مدل خاص و جذابی بود. با سر رسیدن عاقد به سختی نگاه‌ از یکدیگر گرفتند و بدون کلامی شانه به شانه‌ی یکدیگر به سوی سالن عقد رفتند و روی صندلی‌های مخصوص زوجین نشستند. با صدای عاقد، عرق سردی روی کمر هردویشان نشست و بالاخره با بزرگ‌ترین و ترسناک‌ترین واقعیت زندگی‌شان روبه‌رو شدند.


1⃣تـــوجـــه:
درگاه عضوگیری کانال وی‌آی‌پی / VIP رمان فگار بعد از مدت‌ها انتظار اینک باز شد.😍🪻💜

در کانال VIP به قسمت‌های عاشقانه، مهیج و خفن رسیدیم😌😎❤️‍🔥
در کانال VIP در طول هفته، شش پارت خواهیم داشت(جمعه‌ها پارت نداریم) و رمان بدون سانسور، تبادل و تبلیغات تا انتهای داستان برای اعضا قرار می‌گیرد.
حق عضویت کانال VIP رمان فگار، ۷۰هزار تومان می‌باشد اما به مناسبت تازه باز شدن درگاه عضوگیری، قیمت رمان به ۵۰هزار تومان کاهش پیدا کرده است.

💸واریز مبلغ به حساب زیر:
6037998135793197

💳بانک ملی به نام زینب رحیمی

پس از پرداخت هزینه، جهت دریافت لینک خصوصی کانال VIP حتما اسکرین‌شات واریزی خود را به آی‌دی ادمین ارسال کنید:
🆔@GisouR

2⃣تـــوجـــه:
رمان فگار در روزهای زوج / شبی یک پارت روی کانال عمومی تا انتهای داستان قرار می‌گیرد اما نسبت به کانال VIP در طول هفته پارت‌های کمتری پست می‌شود، سانسور و ممیز به دلیل عمومی بودن کانال اعمال می‌شود، یک فصل کمتر نسبت به کانال خصوصی خواهد داشت و دیرتر تمام می‌شود‌.🪻

نظرات،انتقادات‌وسوالات‌خودرا
به‌لینک‌زیربفرستید🦋👇🏻
https://t.me/BiChatBot?start=sc-d58151bce8

اعضای‌جدید‌خوش‌آمدید🪻💜
بنرها‌پارت‌اصلی‌رمان‌اند💯♨️

ریپلای‌پارت‌اول‌رمان1⃣
https://t.me/Gisou_Rahimi/3676
میانبر‌پارت‌های‌رمان🔄
https://t.me/Gisou_Rahimi/3678

جمعه‌هاپارت‌نداریم
#کپی‌وپخش‌رمان‌ممنوع🚫

فگار | 𝐆𝐈𝐒𝐎𝐔𝐑𝐀𝐇𝐈𝐌𝐈

18 Oct, 12:20


امشب، شب پیام ناشناس بازیه😌🤏🏻💜
تا اینجای رمان
نظری
نقدی
پیشنهادی
سوالی
اگه هست بفرستید به لینک ناشناسم📬
به همه‌ی پیام‌ها پاسخ میدم امشب☕️🍫

https://t.me/BiChatBot?start=sc-d58151bce8

فگار | 𝐆𝐈𝐒𝐎𝐔𝐑𝐀𝐇𝐈𝐌𝐈

16 Oct, 11:50


#قسمت_۱۱۱

رمان: #فگار

نویسنده: #گیسو_رحیمی

ژانر: #عاشقانه‌_اجتماعی

پس از گذشت دقایقی طولانی، جان‌فرسا و نفس‌گیر نوبت عقد آن‌ها فرا رسید. دخترک بی‌حوصله با پاهایش روی زمین ضرب گرفت و دستان لرزانش را مشت کرد و عصبی لب زد:

- حامی!

مرد جوان فوری سرش را چرخاند و نگاه کوتاهی به چهره‌ی رنگ و رو پریده‌ و آشفته دخترک انداخت:

-- جانم کاکتوس خانم؟ خوبی؟!

با شنیدن لقبی که از ابتدای آشنایی‌شان حامین به او داده بود به سختی جلوی خنده‌اش را گرفت و نفس عمیقی کشید تا بتواند کنترل آن ماهیچه‌ی پردردسر و زبان نفهم درون سینه‌اش را به دست بگیرد. کلافه تابی به سر و گردنش داد و طعنه زد:

- من خوبم. توام همیشه خوب باش و خوب بمون.

سکوت ممتدی فضا را دربرگرفت و بعد از دقایقی صدای دلگیر و دلخور حامین در گوشش پیچید:

- از من می‌ترسی؟!

صادقانه پاسخ داد:

- از تو، از خودم، از امروز و از آینده می‌ترسم حامی!

مرد جوان با لحن شوخ‌طبعی زیر گوشش زمزمه کرد:

- شاید تو دلبر قصه باشی، ولی من دیو داستان نیستم.

لب زیرینش را گزید و با رک‌گویی حرف دلش را به زبان آورد:

- درون همه‌ی آدم‌ها یه شیطان ترسناک وجود داره و هیچ‌کس سیاه یا سفید مطلق نیست حامی! باید مراقب فرشته و شیطان درونمون باشیم.

مرد جوان نفس عمیقی کشید و آهسته لب به اعتراف گشود:

- من ترسناک‌ترین و سیاه‌ترین شیطان روی زمین هم باشم، برای تو فرشته‌ی سفید خواهم بود‌. خیالت راحت.


1⃣تـــوجـــه:
درگاه عضوگیری کانال وی‌آی‌پی / VIP رمان فگار بعد از مدت‌ها انتظار اینک باز شد.😍🪻💜

در کانال VIP به قسمت‌های عاشقانه، مهیج و خفن رسیدیم😌😎❤️‍🔥
در کانال VIP در طول هفته، شش پارت خواهیم داشت(جمعه‌ها پارت نداریم) و رمان بدون سانسور، تبادل و تبلیغات تا انتهای داستان برای اعضا قرار می‌گیرد.
حق عضویت کانال VIP رمان فگار، ۷۰هزار تومان می‌باشد اما به مناسبت تازه باز شدن درگاه عضوگیری، قیمت رمان به ۵۰هزار تومان کاهش پیدا کرده است.

💸واریز مبلغ به حساب زیر:
6037998135793197

💳بانک ملی به نام زینب رحیمی

پس از پرداخت هزینه، جهت دریافت لینک خصوصی کانال VIP حتما اسکرین‌شات واریزی خود را به آی‌دی ادمین ارسال کنید:
🆔@GisouR

2⃣تـــوجـــه:
رمان فگار در روزهای زوج / شبی یک پارت روی کانال عمومی تا انتهای داستان قرار می‌گیرد اما نسبت به کانال VIP در طول هفته پارت‌های کمتری پست می‌شود، سانسور و ممیز به دلیل عمومی بودن کانال اعمال می‌شود، یک فصل کمتر نسبت به کانال خصوصی خواهد داشت و دیرتر تمام می‌شود‌.🪻

نظرات،انتقادات‌وسوالات‌خودرا
به‌لینک‌زیربفرستید🦋👇🏻
https://t.me/BiChatBot?start=sc-d58151bce8

اعضای‌جدید‌خوش‌آمدید🪻💜
بنرها‌پارت‌اصلی‌رمان‌اند💯♨️

ریپلای‌پارت‌اول‌رمان1⃣
https://t.me/Gisou_Rahimi/3676
میانبر‌پارت‌های‌رمان🔄
https://t.me/Gisou_Rahimi/3678

جمعه‌هاپارت‌نداریم
#کپی‌وپخش‌رمان‌ممنوع🚫

فگار | 𝐆𝐈𝐒𝐎𝐔𝐑𝐀𝐇𝐈𝐌𝐈

14 Oct, 14:33


#قسمت_۱۱۰

رمان: #فگار

نویسنده: #گیسو_رحیمی

ژانر: #عاشقانه‌_اجتماعی

او شبیه برادر کوچک‌ترش، دیار که کوهی از درد، غم و اندوه بود و آنقدر غصه‌هایش را درون خودش می‌‌ریخت که از درون خون‌ریزی قلبی می‌کرد اما در عین حال دست از شیطنت‌، خندیدن و جنگیدن نمی‌کشید، نبود. شبیه مادر افسرده‌اش، دیبا که روح زندگی در وجودش مرده بود و تنها گریه و زاری و مرثیه‌سرایی را خوب در زندگی یاد گرفته بود، نیز نبود. شبیه پدر و برادر بزرگش، آوات و دیاکو دادیار؛ مردانی مغرور، مستبد و خودرای که به عقاید و آداب و رسوم جاهلانه و اجدادی‌شان پایبند بودند و در خانه‌شان همیشه حکومت مردسالارانه رایج بود و تمام زندگی‌شان را تنها در آبرو و اعتبار خانوادگی‌شان می‌دیدند، نیز نبود. او شبیه هیچ‌یک از اعضای خانواده‌اش نبود. او حتی شبیه هیچ‌یک از دختران سایر ملیت‌ها نیز نبود. او دلوین دادیار بود. دخترک سرسخت و شجاعی که هر چقدر این روزگار و آدم‌هایشان به او تازیانه زدند و مرحم نشدند، درد دادند و درمان نشدند، آتش زدند و آب‌ نریختند، زخم زدند و نمک رویش پاشیدند، او زنانه کمر خم نکرد و ققنوس‌وار از خاکستر خود برخاست. او دختری بود که مقابل قانون‌های ناعادلانه، رسم و رسومات مضحک و نفرت‌انگیز برخی خاندان‌ها و تبعیض‌ها و محدودیت‌های فاحش جنسیتی دنیایش ایستاد و از قلب و جسم و روحش، مادر بودنش، حق و حقوقش زنانه دفاع کرد. داستان زندگی او، سرمشتق تلخ اما تکان دهنده‌ای برای دختران و زنان نسل‌های آینده این سرزمین و جهان خواهد بود.


1⃣تـــوجـــه:
درگاه عضوگیری کانال وی‌آی‌پی / VIP رمان فگار بعد از مدت‌ها انتظار اینک باز شد.😍🪻💜

در کانال VIP به قسمت‌های عاشقانه، مهیج و خفن رسیدیم😌😎❤️‍🔥
در کانال VIP در طول هفته، شش پارت خواهیم داشت(جمعه‌ها پارت نداریم) و رمان بدون سانسور، تبادل و تبلیغات تا انتهای داستان برای اعضا قرار می‌گیرد.
حق عضویت کانال VIP رمان فگار، ۷۰هزار تومان می‌باشد اما به مناسبت تازه باز شدن درگاه عضوگیری، قیمت رمان به ۵۰هزار تومان کاهش پیدا کرده است.

💸واریز مبلغ به حساب زیر:
6037998135793197

💳بانک ملی به نام زینب رحیمی

پس از پرداخت هزینه، جهت دریافت لینک خصوصی کانال VIP حتما اسکرین‌شات واریزی خود را به آی‌دی ادمین ارسال کنید:
🆔@GisouR

2⃣تـــوجـــه:
رمان فگار در روزهای زوج / شبی یک پارت روی کانال عمومی تا انتهای داستان قرار می‌گیرد اما نسبت به کانال VIP در طول هفته پارت‌های کمتری پست می‌شود، سانسور و ممیز به دلیل عمومی بودن کانال اعمال می‌شود، یک فصل کمتر نسبت به کانال خصوصی خواهد داشت و دیرتر تمام می‌شود‌.🪻

نظرات،انتقادات‌وسوالات‌خودرا
به‌لینک‌زیربفرستید🦋👇🏻
https://t.me/BiChatBot?start=sc-d58151bce8

اعضای‌جدید‌خوش‌آمدید🪻💜
بنرها‌پارت‌اصلی‌رمان‌اند💯♨️

ریپلای‌پارت‌اول‌رمان1⃣
https://t.me/Gisou_Rahimi/3676
میانبر‌پارت‌های‌رمان🔄
https://t.me/Gisou_Rahimi/3678

جمعه‌هاپارت‌نداریم
#کپی‌وپخش‌رمان‌ممنوع🚫

فگار | 𝐆𝐈𝐒𝐎𝐔𝐑𝐀𝐇𝐈𝐌𝐈

12 Oct, 22:20


#قسمت_۱۰۹

رمان: #فگار

نویسنده: #گیسو_رحیمی

ژانر: #عاشقانه‌_اجتماعی

مرد جوان تحت‌تاثیر قرار گرفته از سخنان دخترک، بی‌اختیار لبخند کجی زد و تسلیم و رام شده با لحن جدی و محکمی گفت:

- تمام شروطت رو قبول می‌کنم اما یادت باشه اگه فکر خیانت و دور زدن من یا بهم زدن قراردادمون حتی به سرت خطور کنه اونوقت من همون آدمی می‌شم که نباید بشم و با همون قانون‌های کذایی که ازش می‌نالی باهات مقابله به مثل می‌کنم. قبوله؟!

لبخند اطمینان بخشی زد و صادقانه لب گشود:

- توی ذات و لغت‌نامه هیچ دختری واژه‌ی کثیف خیانت نمی‌گنجه و وجود نداره مگر اینکه یه مرد اونو براش معنا کرده باشه و اون مرد می‌تونه اولین مرد زندگیش باشه یا اولین عشقش. قبوله.

تبسم کمرنگی روی لب‌های هردویشان نقش بست و سکوت سنگینی فضای سالن محضر را دربر گرفت. حقيقتا آنها شبیه هیچ‌یک از عروس و دامادها نبودند. آنها نه بلد بودند دل و قلوه بدهند، نه عشق بورزند و نه عشق بگیرند! آنها دلوین دادیار سرسخت و حامین نامدار معروفی بودند که به اجبار زمانه نام‌هایشان در کنار یکدیگر قرار گرفته بود و اکنون در سعی و تلاش بودند که با کمک یکدیگر از بحران‌های روحی و روانی که در آن به سر می‌بردند خارج شوند. دخترک برخلاف اکثریت همجنس‌هایش که در شب عقد و عروسی‌شان غرق در شادی و نشاط هستند، در بی‌حس‌ترین حالت ممکن به سر می‌برد.


1⃣تـــوجـــه:
درگاه عضوگیری کانال وی‌آی‌پی / VIP رمان فگار بعد از مدت‌ها انتظار اینک باز شد.😍🪻💜

در کانال VIP به قسمت‌های عاشقانه، مهیج و خفن رسیدیم😌😎❤️‍🔥
در کانال VIP در طول هفته، شش پارت خواهیم داشت(جمعه‌ها پارت نداریم) و رمان بدون سانسور، تبادل و تبلیغات تا انتهای داستان برای اعضا قرار می‌گیرد.
حق عضویت کانال VIP رمان فگار، ۷۰هزار تومان می‌باشد اما به مناسبت تازه باز شدن درگاه عضوگیری، قیمت رمان به ۵۰هزار تومان کاهش پیدا کرده است.

💸واریز مبلغ به حساب زیر:
6037998135793197

💳بانک ملی به نام زینب رحیمی

پس از پرداخت هزینه، جهت دریافت لینک خصوصی کانال VIP حتما اسکرین‌شات واریزی خود را به آی‌دی ادمین ارسال کنید:
🆔@GisouR

2⃣تـــوجـــه:
رمان فگار در روزهای زوج / شبی یک پارت روی کانال عمومی تا انتهای داستان قرار می‌گیرد اما نسبت به کانال VIP در طول هفته پارت‌های کمتری پست می‌شود، سانسور و ممیز به دلیل عمومی بودن کانال اعمال می‌شود، یک فصل کمتر نسبت به کانال خصوصی خواهد داشت و دیرتر تمام می‌شود‌.🪻

نظرات،انتقادات‌وسوالات‌خودرا
به‌لینک‌زیربفرستید🦋👇🏻
https://t.me/BiChatBot?start=sc-d58151bce8

اعضای‌جدید‌خوش‌آمدید🪻💜
بنرها‌پارت‌اصلی‌رمان‌اند💯♨️

ریپلای‌پارت‌اول‌رمان1⃣
https://t.me/Gisou_Rahimi/3676
میانبر‌پارت‌های‌رمان🔄
https://t.me/Gisou_Rahimi/3678

جمعه‌هاپارت‌نداریم
#کپی‌وپخش‌رمان‌ممنوع🚫

فگار | 𝐆𝐈𝐒𝐎𝐔𝐑𝐀𝐇𝐈𝐌𝐈

09 Oct, 14:33


#قسمت_۱۰۸

رمان: #فگار

نویسنده: #گیسو_رحیمی

ژانر: #عاشقانه‌_اجتماعی

آره تصمیمم اینه تنهایی آرومم
اشکاتو از صورتت پاک بکن خانومم
اینجا ته خطه دستامو ول کن برو
دیگه نمیخوام تو رو

مرد جوان پوزخند تحقیرآمیزی زد و با طعنه گفت:

- داری ازدواج می‌کنی یا معامله؟ بنای زندگیت و خوشبختیت رو چندتا کاغذ و نوشته و سند می‌دونی؟

نفس عمیق و ممتدی کشید و همچون او تیکه پراند:

- توی جامعه‌ای که حکم خیانت زن می‌شه سنگسار، رسوایی، ناموس‌کشی و در نهایت مرگ اما خیانت همسرش می‌شه حق شرعی و عرف دین و جامعه او، تنها تضمین خوشبختی و برگ برنده‌ی من میشه همون چهارتا کاغذ و نوشته و سند. وقتی تمام قانون‌های دنیا پشت شما مردها و جنسیتتون ایستادند و ازتون دفاع می‌کنند؛ ما زن‌ها مجبور می‌شیم قوانین خودمون رو بنویسیم و خودمون از خودمون در مقابل این دنیای مردسالارانه دفاع کنیم.

حالا تصمیمم اینه تنهایی آرومم
اشکاتو از صورتت پاک بکن خانومم
اینجا ته خطه دستامو ول کن برو
دیگه نمیخوام تو رو

«من آدم رویای تو نیستم_اشوان»


1⃣تـــوجـــه:
درگاه عضوگیری کانال وی‌آی‌پی / VIP رمان فگار بعد از مدت‌ها انتظار اینک باز شد.😍🪻💜

در کانال VIP به قسمت‌های عاشقانه، مهیج و خفن رسیدیم😌😎❤️‍🔥
در کانال VIP در طول هفته، شش پارت خواهیم داشت(جمعه‌ها پارت نداریم) و رمان بدون سانسور، تبادل و تبلیغات تا انتهای داستان برای اعضا قرار می‌گیرد.
حق عضویت کانال VIP رمان فگار، ۷۰هزار تومان می‌باشد اما به مناسبت تازه باز شدن درگاه عضوگیری، قیمت رمان به ۵۰هزار تومان کاهش پیدا کرده است.

💸واریز مبلغ به حساب زیر:
6037998135793197

💳بانک ملی به نام زینب رحیمی

پس از پرداخت هزینه، جهت دریافت لینک خصوصی کانال VIP حتما اسکرین‌شات واریزی خود را به آی‌دی ادمین ارسال کنید:
🆔@GisouR

2⃣تـــوجـــه:
رمان فگار در روزهای زوج / شبی یک پارت روی کانال عمومی تا انتهای داستان قرار می‌گیرد اما نسبت به کانال VIP در طول هفته پارت‌های کمتری پست می‌شود، سانسور و ممیز به دلیل عمومی بودن کانال اعمال می‌شود، یک فصل کمتر نسبت به کانال خصوصی خواهد داشت و دیرتر تمام می‌شود‌.🪻

نظرات،انتقادات‌وسوالات‌خودرا
به‌لینک‌زیربفرستید🦋👇🏻
https://t.me/BiChatBot?start=sc-d58151bce8

اعضای‌جدید‌خوش‌آمدید🪻💜
بنرها‌پارت‌اصلی‌رمان‌اند💯♨️

ریپلای‌پارت‌اول‌رمان1⃣
https://t.me/Gisou_Rahimi/3676
میانبر‌پارت‌های‌رمان🔄
https://t.me/Gisou_Rahimi/3678

جمعه‌هاپارت‌نداریم
#کپی‌وپخش‌رمان‌ممنوع🚫

فگار | 𝐆𝐈𝐒𝐎𝐔𝐑𝐀𝐇𝐈𝐌𝐈

07 Oct, 14:13


#قسمت_۱۰۷

رمان: #فگار

نویسنده: #گیسو_رحیمی

ژانر: #عاشقانه‌_اجتماعی

حیفته به پای من نسوز
این هوا برای تو بده
چه انتظاری تو داری از کسی
که یه عمر با خودشم بهم زده

چشمانش همچون ستاره‌ درخشید و در دل مرد جوان را بابت درک و فهم و شعور بالایش تحسین کرد. مرد جوان با دیدن برق درون چشمان دخترک نفس عمیقی کشید و بی‌مقدمه لب زد:

- حالا لیست شرط ضمن عقدت رو کامل بهم بگو.

قول بده بخندی بعد از این
با اینکه فاصله واسه هر دومون سخته
بشنوم اون که رنجوندم دوباره
از ته دل خوشحالو خوشبخته

از درون کیفش کاغذی بیرون کشید و متن درون آن را با لحنی آرام و شمرده خواند:

- شرط اول؛ حضانت فرزند و حق طلاق با منه‌‌ و باید قید بشه که در صورت بچه‌دار نشدن من، حق تجدید فراش و طلاق نداری. شرط دوم؛ برای ادامه تحصیل و شاغل بودنم، خروجم یا مهاجرتم از کشور وکالت تام می‌خوام که یه وقت به سرت نزنه خونه‌نشین یا ممنوع‌الخروجم کنی! شرط سوم و آخر؛ یه خونه‌ی آپارتمانی، یه ویلا توی شمال، یه ماشین شاسی بلند و خارجی، یه حساب بانکی پر پول با مهریه سکه تمام بهار آزادی به تعداد سال تولدم و هفتادوهفت تا شاخه گل رز بنفش می‌خوام.


1⃣تـــوجـــه:
درگاه عضوگیری کانال وی‌آی‌پی / VIP رمان فگار بعد از مدت‌ها انتظار اینک باز شد.😍🪻💜

در کانال VIP به قسمت‌های عاشقانه، مهیج و خفن رسیدیم😌😎❤️‍🔥
در کانال VIP در طول هفته، شش پارت خواهیم داشت(جمعه‌ها پارت نداریم) و رمان بدون سانسور، تبادل و تبلیغات تا انتهای داستان برای اعضا قرار می‌گیرد.
حق عضویت کانال VIP رمان فگار، ۷۰هزار تومان می‌باشد اما به مناسبت تازه باز شدن درگاه عضوگیری، قیمت رمان به ۵۰هزار تومان کاهش پیدا کرده است.

💸واریز مبلغ به حساب زیر:
6037998135793197

💳بانک ملی به نام زینب رحیمی

پس از پرداخت هزینه، جهت دریافت لینک خصوصی کانال VIP حتما اسکرین‌شات واریزی خود را به آی‌دی ادمین ارسال کنید:
🆔@GisouR

2⃣تـــوجـــه:
رمان فگار در روزهای زوج / شبی یک پارت روی کانال عمومی تا انتهای داستان قرار می‌گیرد اما نسبت به کانال VIP در طول هفته پارت‌های کمتری پست می‌شود، سانسور و ممیز به دلیل عمومی بودن کانال اعمال می‌شود، یک فصل کمتر نسبت به کانال خصوصی خواهد داشت و دیرتر تمام می‌شود‌.🪻

نظرات،انتقادات‌وسوالات‌خودرا
به‌لینک‌زیربفرستید🦋👇🏻
https://t.me/BiChatBot?start=sc-d58151bce8

اعضای‌جدید‌خوش‌آمدید🪻💜
بنرها‌پارت‌اصلی‌رمان‌اند💯♨️

ریپلای‌پارت‌اول‌رمان1⃣
https://t.me/Gisou_Rahimi/3676
میانبر‌پارت‌های‌رمان🔄
https://t.me/Gisou_Rahimi/3678

جمعه‌هاپارت‌نداریم
#کپی‌وپخش‌رمان‌ممنوع🚫

فگار | 𝐆𝐈𝐒𝐎𝐔𝐑𝐀𝐇𝐈𝐌𝐈

05 Oct, 15:49


#قسمت_۱۰۶

رمان: #فگار

نویسنده: #گیسو_رحیمی

ژانر: #عاشقانه‌_اجتماعی

کنار من لبه ی پرتگاهی
که آخرم سقوط میکنی
دیوونه زل نزن تویه چشمام
چرا هر چی میگم سکوت میکنی

نگاه ریزبینانه و مشکوکی به مرد جوان انداخت و با قاطعیت لب زد:

- دیشب هم بهت گفتم، هیچ مردی با شرط‌های من کنار نمی‌آد چون جامعه‌ی من مردسالارانه‌ هست و توی هیچ کجای این کره‌ی زمین حق زنان و مردان برابر و عادلانه نیست. حالا اگه ترسیدی و جا زدی می‌تونیم همین الان همه چیز رو تموم کنیم.

آره تصمیمم اینه تنهایی آرومم
اشکاتو از صورتت پاک بکن خانومم
اینجا ته خطه دستامو ول کن برو
دیگه نمیخوام تو رو

حالا تصمیمم اینه تنهایی آرومم
اشکاتو از صورتت پاک بکن خانومم
اینجا ته خطه دستامو ول کن برو
دیگه نمیخوام تو رو

مرد جوان اخم‌هایش را درهم کشید و با لحن جدی و محکمی گفت:

- من مرد جا زدن نیستم و نخواهم بود چون هر حرفی بزنم تا شاهرگم پاش می‌مونم حتی اگه بخاطرش مجبور بشم خیلی چیزها رو قربونی کنم از جمله خودم و احساساتم رو. در مورد حرف‌هات و عقایدت هم تا حدودی بهت حق میدم ولی باید بدونی هر پنج‌تا انگشت یکی نیست و همیشه استثنا وجود داره. من مرد زور گفتن و ظلم ستیزی نیستم حتی اگه شرایطش رو داشته باشم یا تمام قوانین کشورم و این دنیا پشت من و جنسیتم باشند چون معتقدم همه‌ی انسان‌ها باید از حقوق مشترک و عادلانه و یکسانی برخوردار باشند اعم از جنسیت، قوم و نژادشون.


1⃣تـــوجـــه:
درگاه عضوگیری کانال وی‌آی‌پی / VIP رمان فگار بعد از مدت‌ها انتظار اینک باز شد.😍🪻💜

در کانال VIP به قسمت‌های عاشقانه، مهیج و خفن رسیدیم😌😎❤️‍🔥
در کانال VIP در طول هفته، شش پارت خواهیم داشت(جمعه‌ها پارت نداریم) و رمان بدون سانسور، تبادل و تبلیغات تا انتهای داستان برای اعضا قرار می‌گیرد.
حق عضویت کانال VIP رمان فگار، ۷۰هزار تومان می‌باشد اما به مناسبت تازه باز شدن درگاه عضوگیری، قیمت رمان به ۵۰هزار تومان کاهش پیدا کرده است.

💸واریز مبلغ به حساب زیر:
6037998135793197

💳بانک ملی به نام زینب رحیمی

پس از پرداخت هزینه، جهت دریافت لینک خصوصی کانال VIP حتما اسکرین‌شات واریزی خود را به آی‌دی ادمین ارسال کنید:
🆔@GisouR

2⃣تـــوجـــه:
رمان فگار در روزهای زوج / شبی یک پارت روی کانال عمومی تا انتهای داستان قرار می‌گیرد اما نسبت به کانال VIP در طول هفته پارت‌های کمتری پست می‌شود، سانسور و ممیز به دلیل عمومی بودن کانال اعمال می‌شود، یک فصل کمتر نسبت به کانال خصوصی خواهد داشت و دیرتر تمام می‌شود‌.🪻

نظرات،انتقادات‌وسوالات‌خودرا
به‌لینک‌زیربفرستید🦋👇🏻
https://telegram.me/BiChatBot?start=sc-1429404-LF2gk8w

اعضای‌جدید‌خوش‌آمدید🪻💜
بنرها‌پارت‌اصلی‌رمان‌اند💯♨️

ریپلای‌پارت‌اول‌رمان1⃣
https://t.me/Gisou_Rahimi/3676
میانبر‌پارت‌های‌رمان🔄
https://t.me/Gisou_Rahimi/3678

جمعه‌هاپارت‌نداریم
#کپی‌وپخش‌رمان‌ممنوع🚫

فگار | 𝐆𝐈𝐒𝐎𝐔𝐑𝐀𝐇𝐈𝐌𝐈

02 Oct, 15:49


#قسمت_۱۰۵

رمان: #فگار

نویسنده: #گیسو_رحیمی

ژانر: #عاشقانه‌_اجتماعی

زمان گذشته:
فروردین ماه سال هزار و سیصد و نود و پنج:

من آدمه رویای تو نیستم
من فکر و ذکرم پرته این سازه
یکی مثه تو با چشه رنگی
با یه روانی که نمیسازه

- انگار داره برای ما می‌خونه!

-- اوهوم. به نظر منم ما آدم رویای همدیگه نیستیم.

- ولی شرایط زندگیمون ما رو به هم محکوم کرد.

من آدمه رویای تو نیستم
من با خودم درگیرم افسردم
من زخمیه راهن همه پاهام
از بس تو هر راهی زمین خوردم

با نگاهی سردرگم به مردی که امروز رسما همسرش می‌شد خیره شد. نگاه‌های هردویشان پر از حرف بود اما کلمات روی زبانشان نمی‌چرخید. گویا در چشمان رنگی دخترک و چشمان رنگ شب مرد جوان شیشه کار گذاشته بودند و هیچ‌گونه حسی درونشان وجود نداشت. گویا تنها احساسی که از چشمان دختر و پسر جوان ساطع می‌شد حس غرور و تکبر و لجبازی بود و در جدال میان‌شان هیچ‌کدام قصد عقب‌نشینی و کوتاه آمدن نداشتند حتی اگر انتهای این بازی به نابودی زندگی‌ و آینده خود و خانواده‌هایشان ختم می‌شد.


1⃣تـــوجـــه:
درگاه عضوگیری کانال وی‌آی‌پی / VIP رمان فگار بعد از مدت‌ها انتظار اینک باز شد.😍🪻💜

در کانال VIP به قسمت‌های عاشقانه، مهیج و خفن رسیدیم😌😎❤️‍🔥
در کانال VIP در طول هفته، شش پارت خواهیم داشت(جمعه‌ها پارت نداریم) و رمان بدون سانسور، تبادل و تبلیغات تا انتهای داستان برای اعضا قرار می‌گیرد.
حق عضویت کانال VIP رمان فگار، ۷۰هزار تومان می‌باشد اما به مناسبت تازه باز شدن درگاه عضوگیری، قیمت رمان به ۵۰هزار تومان کاهش پیدا کرده است.

💸واریز مبلغ به حساب زیر:
6037998135793197

💳بانک ملی به نام زینب رحیمی

پس از پرداخت هزینه، جهت دریافت لینک خصوصی کانال VIP حتما اسکرین‌شات واریزی خود را به آی‌دی ادمین ارسال کنید:
🆔@GisouPv

2⃣تـــوجـــه:
رمان فگار در روزهای زوج / شبی یک پارت روی کانال عمومی تا انتهای داستان قرار می‌گیرد اما نسبت به کانال VIP در طول هفته پارت‌های کمتری پست می‌شود، سانسور و ممیز به دلیل عمومی بودن کانال اعمال می‌شود، یک فصل کمتر نسبت به کانال خصوصی خواهد داشت و دیرتر تمام می‌شود‌.🪻

نظرات،انتقادات‌وسوالات‌خودرا
به‌لینک‌زیربفرستید🦋👇🏻
https://telegram.me/BiChatBot?start=sc-1429404-LF2gk8w

اعضای‌جدید‌خوش‌آمدید🪻💜
بنرها‌پارت‌اصلی‌رمان‌اند💯♨️

ریپلای‌پارت‌اول‌رمان1⃣
https://t.me/Gisou_Rahimi/3676
میانبر‌پارت‌های‌رمان🔄
https://t.me/Gisou_Rahimi/3678

جمعه‌هاپارت‌نداریم
#کپی‌وپخش‌رمان‌ممنوع🚫

فگار | 𝐆𝐈𝐒𝐎𝐔𝐑𝐀𝐇𝐈𝐌𝐈

01 Oct, 20:44


سلام ᴳⁱˢᵒᵘ هستم ✋️


لینک زیر رو لمس کن و هر حرفی که تو دلت هست یا هر انتقادی که نسبت به من داری رو با خیال راحت بنویس و بفرست. مطمئن باش که پیام‌هات بدون اینکه از اسمت باخبر بشم به دستم می‌رسه.😉👇👇

https://t.me/BiChatBot?start=sc-d58151bce8

فگار | 𝐆𝐈𝐒𝐎𝐔𝐑𝐀𝐇𝐈𝐌𝐈

01 Oct, 20:24


لباس عروس دلوین🥲💜

فگار | 𝐆𝐈𝐒𝐎𝐔𝐑𝐀𝐇𝐈𝐌𝐈

01 Oct, 20:08


#قسمت_۱۰۴

رمان: #فگار

نویسنده: #گیسو_رحیمی

ژانر: #عاشقانه‌_اجتماعی

بی‌اعتنا به نگاه‌های کنجکاو، خیره و سنگین اطرافیان بی‌پروا خودش را در آغوش سرد عزرائیلش انداخت و به جای دخترک او لب به سخن گشود:

- سالگرد عروسی پرنسس ما و تولد پرنسس کوچکش مبارک.

بیا بغلم
میخوام بلرزونی

چنان آهسته زیرلب زمزمه کرد:

- ممنونم.

که حس کرد آوایی از دهانش خارج نشده است یا شاید آنقدر صدایش پایین بود که مرد مقابلش چیزی متوجه نشد و به گوشش نرسید.

بیا بغلم
کمرو بچرخونی

بی‌اراده با همراهی عزرائیل زندگی‌اش به وسط استیج و پیست رقص رفت و میان آغوشش شروع به پایکوبی کرد.

بیا بغلم
میخوام قرش بدی

دست بالا رفته‌‌ی عزرائیلش را همچون عقاب شکار کرد و با گرفتن انگشت اشاره‌اش میان آغوش او شروع به چرخیدن و طنازی کرد.

بیا بغلم بیا بغلم بیا بغلم

با باز شدن دست‌های عزرائیلش به دو طرفین بی‌اراده همچون جوجه اردکی تنها و لرزان به درون آغوش مردانه‌ی او خزید و دستان لرزانش را به دور گردنش حلقه کرد.

خوش میگذره؟
بله

عزرائیل زندگی‌اش بی‌هوا به سمتش خم شد و زیر گوشش آهسته زمزمه کرد:

- خوش میگذره خواهر یکی یکدونه‌ی من؟

در جلد دیوصفتش فرو رفت و با خنده‌ای شیطانی لب به اعتراف گشود:

- به من که خیلی، به شما چی حامین نامدار، ملقب به عزرائیل زندگی دلوین دادیار؟!


1⃣تـــوجـــه:
درگاه عضوگیری کانال وی‌آی‌پی / VIP رمان فگار بعد از مدت‌ها انتظار اینک باز شد.😍🪻💜

در کانال VIP به قسمت‌های عاشقانه، مهیج و خفن رسیدیم😌😎❤️‍🔥
در کانال VIP در طول هفته، شش پارت خواهیم داشت(جمعه‌ها پارت نداریم) و رمان بدون سانسور، تبادل و تبلیغات تا انتهای داستان برای اعضا قرار می‌گیرد.
حق عضویت کانال VIP رمان فگار، ۷۰هزار تومان می‌باشد اما به مناسبت تازه باز شدن درگاه عضوگیری، قیمت رمان به ۵۰هزار تومان کاهش پیدا کرده است.

💸واریز مبلغ به حساب زیر:
6037998135793197

💳بانک ملی به نام زینب رحیمی

پس از پرداخت هزینه، جهت دریافت لینک خصوصی کانال VIP حتما اسکرین‌شات واریزی خود را به آی‌دی ادمین ارسال کنید:
🆔@GisouPv

2⃣تـــوجـــه:
رمان فگار در روزهای زوج / شبی یک پارت روی کانال عمومی تا انتهای داستان قرار می‌گیرد اما نسبت به کانال VIP در طول هفته پارت‌های کمتری پست می‌شود، سانسور و ممیز به دلیل عمومی بودن کانال اعمال می‌شود، یک فصل کمتر نسبت به کانال خصوصی خواهد داشت و دیرتر تمام می‌شود‌.🪻

نظرات،انتقادات‌وسوالات‌خودرا
به‌لینک‌زیربفرستید🦋👇🏻
https://telegram.me/BiChatBot?start=sc-1429404-LF2gk8w

اعضای‌جدید‌خوش‌آمدید🪻💜
بنرها‌پارت‌اصلی‌رمان‌اند💯♨️

ریپلای‌پارت‌اول‌رمان1⃣
https://t.me/Gisou_Rahimi/3676
میانبر‌پارت‌های‌رمان🔄
https://t.me/Gisou_Rahimi/3678

جمعه‌هاپارت‌نداریم
#کپی‌وپخش‌رمان‌ممنوع🚫

فگار | 𝐆𝐈𝐒𝐎𝐔𝐑𝐀𝐇𝐈𝐌𝐈

28 Sep, 14:32


#قسمت_۱۰۳

رمان: #فگار

نویسنده: #گیسو_رحیمی

ژانر: #عاشقانه‌_اجتماعی

با صدای موزیک بلندی که توسط ارکستر در حال پخش بود اعصابش متشنج شد و به ناچار دست‌هایش را روی گوش‌هایش گذاشت.

خوش میگذره؟
بله

با گام‌هایی سست و لرزان وارد حیاط ویلا شد و زیرلب خطاب به ارکستر زمزمه کرد:

- خوش میگذره؟ آره، انقدر زیاد که دلم می‌خواد روی همتون بالا بیارم از خوشی.

خوش میگذره؟
بله

با وارد شدنش به حیاط بزرگ ویلا تمام نگاه‌ها و سرها به سوی او بازگشت و با دیدن آن حجم از جمعیت به خود لرزید. سرسری نگاهش را بین جمعیت چرخاند که ناگهان با دیدن قامت عزرائیلش نفس کشیدن از یادش رفت و قلبش به دل دلک افتاد.

بیا تو پیشم
آره
دارم عاشقت میشم
آره

با صدای دست و سوت و جیغ زدن جمعیت و شروع مراسم آتش‌بازی سریع به خودش آمد و افسار نگاه و دل سرکشش را در دست گرفت. با خاموش شدن ناگهانی چراغ‌ها خنده‌ی کریهی کرد و با کمی ترس و هیجان به سوی عزرائیل زندگی‌اش رفت.

میدونی دلم داره
واسه تو میزنه آره


1⃣تـــوجـــه:
درگاه عضوگیری کانال وی‌آی‌پی / VIP رمان فگار بعد از مدت‌ها انتظار اینک باز شد.😍🪻💜

در کانال VIP به قسمت‌های عاشقانه، مهیج و خفن رسیدیم😌😎❤️‍🔥
در کانال VIP در طول هفته، شش پارت خواهیم داشت(جمعه‌ها پارت نداریم) و رمان بدون سانسور، تبادل و تبلیغات تا انتهای داستان برای اعضا قرار می‌گیرد.
حق عضویت کانال VIP رمان فگار، ۷۰هزار تومان می‌باشد اما به مناسبت تازه باز شدن درگاه عضوگیری، قیمت رمان به ۵۰هزار تومان کاهش پیدا کرده است.

💸واریز مبلغ به حساب زیر:
6037998135793197

💳بانک ملی به نام زینب رحیمی

پس از پرداخت هزینه، جهت دریافت لینک خصوصی کانال VIP حتما اسکرین‌شات واریزی خود را به آی‌دی ادمین ارسال کنید:
🆔@GisouPv

2⃣تـــوجـــه:
رمان فگار در روزهای زوج / شبی یک پارت روی کانال عمومی تا انتهای داستان قرار می‌گیرد اما نسبت به کانال VIP در طول هفته پارت‌های کمتری پست می‌شود، سانسور و ممیز به دلیل عمومی بودن کانال اعمال می‌شود، یک فصل کمتر نسبت به کانال خصوصی خواهد داشت و دیرتر تمام می‌شود‌.🪻

نظرات،انتقادات‌وسوالات‌خودرا
به‌لینک‌زیربفرستید🦋👇🏻
https://telegram.me/BiChatBot?start=sc-1429404-LF2gk8w

اعضای‌جدید‌خوش‌آمدید🪻💜
بنرها‌پارت‌اصلی‌رمان‌اند💯♨️

ریپلای‌پارت‌اول‌رمان1⃣
https://t.me/Gisou_Rahimi/3676
میانبر‌پارت‌های‌رمان🔄
https://t.me/Gisou_Rahimi/3678

جمعه‌هاپارت‌نداریم
#کپی‌وپخش‌رمان‌ممنوع🚫

فگار | 𝐆𝐈𝐒𝐎𝐔𝐑𝐀𝐇𝐈𝐌𝐈

25 Sep, 16:50


#قسمت_۱۰۲

رمان: #فگار

نویسنده: #گیسو_رحیمی

ژانر: #عاشقانه‌_اجتماعی

با خونسردی ماشینش را مقابل ویلای زیبا و بزرگ‌ خاندان‌ دادیار پارک کرد و زیرلب با خود واگویه کرد:

- چقدر دلم برات تنگ شده بهشت ایران. حیف شمالی که هوای پاک و تمیزش به خاطر حضور و نفس کثیف دادیارها آلوده شده.

عصبی نچی کرد و با گام‌های کوتاهی به سوی ویلا شتافت. با دیدن سرایدار جلوی درب دستی به نقاب روی صورتش کشید و بی‌هوا در کنار درب ایستاد. سرایدار با دیدن تیپ و ظاهر دخترک فورا از جا برخاست و حینی که تعظیم کوتاهی می‌کرد او را با عروس واقعی مجلس به اشتباه گرفت و همچون همیشه لب به چاپلوسی گشود:

- سلام خانم جان، سالگرد عروسیتون و تولد پرنسس کوچولوتون باهم مبارک باشه. انشاءالله که هزارسال در کنار آقا و دخترتون خوش و خرم زندگی کنید. فضولی نباشه، چرا تنهایید خانم جان؟ نمی‌گید هوا تاریکه و زبونم لال ممکنه اتفاقی بیفته. اگه آقا بفهمه سر منو گوش تا گوش می‌بره.

لبخند شروری روی صورتش نشاند و بی‌اعتنا به حرافی سرایدار با اعتماد به نفس بالایی خرامان خرامان وارد ویلا شد.


1⃣تـــوجـــه:
درگاه عضوگیری کانال وی‌آی‌پی / VIP رمان فگار بعد از مدت‌ها انتظار اینک باز شد.😍🪻💜

در کانال VIP به قسمت‌های عاشقانه، مهیج و خفن رسیدیم😌😎❤️‍🔥
در کانال VIP در طول هفته، شش پارت خواهیم داشت(جمعه‌ها پارت نداریم) و رمان بدون سانسور، تبادل و تبلیغات تا انتهای داستان برای اعضا قرار می‌گیرد.
حق عضویت کانال VIP رمان فگار، ۷۰هزار تومان می‌باشد اما به مناسبت تازه باز شدن درگاه عضوگیری، قیمت رمان به ۵۰هزار تومان کاهش پیدا کرده است.

💸واریز مبلغ به حساب زیر:
6037998135793197

💳بانک ملی به نام زینب رحیمی

پس از پرداخت هزینه، جهت دریافت لینک خصوصی کانال VIP حتما اسکرین‌شات واریزی خود را به آی‌دی ادمین ارسال کنید:
🆔@GisouPv

2⃣تـــوجـــه:
رمان فگار در روزهای زوج / شبی یک پارت روی کانال عمومی تا انتهای داستان قرار می‌گیرد اما نسبت به کانال VIP در طول هفته پارت‌های کمتری پست می‌شود، سانسور و ممیز به دلیل عمومی بودن کانال اعمال می‌شود، یک فصل کمتر نسبت به کانال خصوصی خواهد داشت و دیرتر تمام می‌شود‌.🪻

نظرات،انتقادات‌وسوالات‌خودرا
به‌لینک‌زیربفرستید🦋👇🏻
https://telegram.me/BiChatBot?start=sc-1429404-LF2gk8w

اعضای‌جدید‌خوش‌آمدید🪻💜
بنرها‌پارت‌اصلی‌رمان‌اند💯♨️

ریپلای‌پارت‌اول‌رمان1⃣
https://t.me/Gisou_Rahimi/3676
میانبر‌پارت‌های‌رمان🔄
https://t.me/Gisou_Rahimi/3678

جمعه‌هاپارت‌نداریم
#کپی‌وپخش‌رمان‌ممنوع🚫