دربه‌در @gadaboutmitsl Kanal auf Telegram

دربه‌در

دربه‌در
دربه‌درتر از باد زیستم
در سرزمینی که گیاهی در آن نمی‌روید
ای تیزخرامان!
لنگی پای من
از ناهمواری راه شما بود
«شاملو»
2,413 Abonnenten
843 Fotos
447 Videos
Zuletzt aktualisiert 01.03.2025 15:18

Ähnliche Kanäle

فنّ ادبیّات
2,903 Abonnenten
DEMOnCRACY
2,078 Abonnenten

معرفی شعر 'دربه‌در' به قلم احمد شاملو

شعر 'دربه‌در' اثر احمد شاملو، یکی از شاعران بزرگ و تأثیرگذار ادبیات فارسی، به شکلی عمیق و زیبا به بررسی موضوعات انسانی و existentialism می‌پردازد. شعر بیانگر احساسات و چالش‌هایی است که انسان در زندگی روزمره خود با آن‌ها مواجه است، به خصوص در شرایطی که به نظر می‌رسد هیچ راهی برای رهایی وجود ندارد. شاملو با استفاده از زبان شاعرانه و تصویرسازی قوی، تصویر عمیق و تأثیرگذاری از سرگردانی و اضطراب انسانی ارائه می‌دهد. در این شعر، شاعر به توصیف جایی می‌پردازد که گیاهانی در آن نمی‌رویند و این واقعیت نمادی از عدم امید و ناکامی است. شعر 'دربه‌در' به ما یادآور می‌شود که هر فرد در فضای زندگی خود چالش‌ها و ناهمواری‌های خاص خود را دارد و این امر می‌تواند به سرگشتگی و سردرگمی بیانجامد.

احمد شاملو چه تأثیری بر ادبیات فارسی گذاشته است؟

احمد شاملو یکی از مهم‌ترین و نوآورترین شاعران در تاریخ ادبیات فارسی به شمار می‌رود. او با استفاده از زبان ساده و بی‌پرده، موضوعات فلسفی و اجتماعی را در شعرهای خود دنبال کرده و توانسته است ادبیات مدرن فارسی را شکل دهد. آثار او به ویژه در زمینه شعر آزاد و نو، به خاطر خلاقیت و نوآوری‌هایش مورد توجه قرار گرفته است.

شاملو با الهام از فرهنگ بومی و ملی، به جوانان و نسل‌های بعدی این امکان را داد که به هویت و ارزش‌های فرهنگی خود بپردازند. او به عنوان یک مشوق برای آزادی بیان و تفکر انقلابی، تأثیر بسزایی بر جامعه ادبی و اجتماعی ایران داشته است.

شعر 'دربه‌در' چه مضامینی را بررسی می‌کند؟

شعر 'دربه‌در' به بررسی احساس سرگردانی و بی‌پناهی می‌پردازد. شاملو در این شعر به تصویر کشیدن انسان‌هایی می‌پردازد که در جستجوی معنای زندگی و یا جایگاه خود در جهان هستند. این سرگردانی در دنیایی که در آن گیاهی نمی‌روید، نمادی از ناامیدی و بی‌هودگی است.

از دیگر مضامین این شعر می‌توان به چالش‌های فردی در مواجهه با مشکلات اجتماعی و فرهنگی اشاره کرد. شاملو با کنایه به طبیعت بی‌رحم، سعی دارد تا روایت‌گر زندگی انسان‌های رنج کشیده باشد که در پی یافتن خود و معنا، با مشکلاتی روبرو هستند.

چگونه می‌توان شعر 'دربه‌در' را تحلیل کرد؟

تحلیل شعر 'دربه‌در' نیازمند توجه به زبان و تصاویری است که شاملو انتخاب کرده است. با توجه به ساختار شعری و قافیه‌ها، می‌توان دید که چگونه شاملو احساسات پیچیده خود را به تصویر کشیده است. استفاده از تلمیحات و نمادها، به فهم عمیق‌تری از مفاهیم اصلی شعر کمک می‌کند.

علاوه بر این، فضاهای توصیف‌شده در شعر می‌تواند ما را به تفکر در مورد شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه معاصر نیز ترغیب کند. به لحاظ تاریخی، این شعر می‌تواند به عنوان یک بازتاب از وضعیتی که انسان‌ها با آن مواجه هستند، مورد بررسی قرار گیرد.

آیا شعر 'دربه‌در' به مسائل اجتماعی اشاره دارد؟

بله، شعر 'دربه‌در' به وضوح به مسائل اجتماعی اشاره دارد. شاملو در این اثر، به توصیف شرایط دشوار اجتماعی و فرهنگی جامعه می‌پردازد و به نوعی انتقاد از وضعیت موجود نیز دارد. او به سرنوشت افرادی می‌پردازد که تحت فشارهای اجتماعی و اقتصادی قرار دارند.

این شعر می‌تواند به عنوان ابزاری برای تأمل در مورد نابرابری‌ها و ظلم‌های موجود در جامعه قلمداد شود. از آنجا که شاملو به عنوان یک شاعر آزاده شناخته می‌شود، آثار او غالباً به مسائل اجتماعی و سیاسی مرتبط است.

چه نمادهایی در شعر 'دربه‌در' وجود دارد؟

در شعر 'دربه‌در'، نمادهایی مانند 'باد' و 'گیاه' به کار رفته است. باد نمادی از تغییر و ناپایداری است، در حالی که گیاه نمادی از زندگی و رشد است. وقتی شاملو به عدم رشد گیاه در سرزمینش اشاره می‌کند، به نوعی نماد امید و زندگی را به پرسش می‌کشد.

علاوه بر آن، مفهوم 'لنگی پای من' که به ناهمواری راه اشاره دارد، بیانگر چالش‌ها و موانع زندگی است. این نمادها به طور مؤثری احساس ناکامی و سرگردانی را به تصویر می‌کشند.

دربه‌در Telegram-Kanal

دربه‌در یک کانال تلگرامی پر از شعر و ادبیات فارسی است که توسط کاربر با نام کاربری gadaboutmitsl اداره می‌شود. در این کانال شعرهای زیبا و اشعار معروف از شاعران مختلف ایرانی و جهانی به اشتراک گذاشته می‌شود. علاقمندان به هنر شعر و ادبیات می‌توانند از این کانال برای خواندن و شناخت ادبیات فارسی بهره‌مند شوند. همچنین در این کانال اشعاری از شاعران مشهور مانند شاملو و سایر شاعران نوآور نیز قرار دارد. اگر به دنبال یک جایی برای خواندن و شناخت شعرهای جذاب هستید، دربه‌در کانال مناسبی برای شما است.

دربه‌در Neuste Beiträge

Post image

یقین دارم کار درستی کردم که به آمریکا آمدم، تازه‌وارد هستم، ولی می‌دانم چه می‌خواهم. به بوی دموکراسی نیامده‌ام و هنوز مجسمۀ آزادی را ندیده‌ام. میان ملت‌های مختلف بوده‌ام، به هیچ قومی نشان شایستگی نداده‌ام. آدم‌ها وقتی برای من وجود دارند که از پلۀ خاصی از شعور بالاتر رفته باشند؛ خوب و بدشان را با معیار معرفت می‌سنجم. دنبال «خوب» نمی‌گردم، آدم خوب یعنی آدم باشعور و آگاه. با چنین آدمی هم در خیابان‌های نیویورک برخورده‌ام، هم در کوچه‌های کاشان. زندگی من در نیویورک خوشایند نیست، لذت‌های روزانه را کم دارد. هرگز لطف کافه‌های پاریس را در Coffee Shop‌های اینجا ندیده‌ام. گوشه‌هایی از زندگی در لندن ترنمی داشت که من هنوز در اینجا نشنیده‌ام. من خوش نیستم، اما سالم هستم و کار می‌کنم. کار من دارد تکان می‌خورد، اینجا نمی‌توان رشد نکرد. نیویورک جای درنگ و تأخیر نیست. تکان کار من ناپیداست، در بطن کار حرکتی است که من می‌بینم. نطفۀ دگرگونی چه دیر بسته می‌شود. بزودی یک دوره کار را پشت سر می‌گذارم و جست‌وجوهای تازه‌ای را که از پیش داشته‌ام، دنبال می‌کنم. شب‌ها خواب کارهای تازه‌ام را می‌بینم. در ذهن من از این کارها محشری بپاست، ولی عبور از بوم و رنگ نقاشی مردانگی می‌خواهد. گرفتاری نقاش همین است.

از متن نامۀ سهراب سپهری به یک دوست
مجلۀ کلک
شمارۀ ٣٧
فروردین ١٣٧٢

📎 متن نامه به همراه دست‌خط سهراب

@gadaboutmitsl

24 Feb, 20:54
530
Post image

نامۀ سهراب سپهری به یک دوست به همراه دست‌خط سهراب

مجلۀ کلک
شمارۀ ٣٧
فروردین ١٣٧٢

@gadaboutmitsl

24 Feb, 20:53
550
Post image

بهرام صادقی، خواننده را بچۀ خود می‌دانست؛ با شوخ و شنگی و شیطنت، با طنز و هزل خاص خویش خواننده را جلوی خود می‌نشاند و آخر سر لقمه‌ای در دهان مخاطب می‌گذاشت که طعم نداشت، انگار که مشتی خاک اره بر دهان او ریخته. شگرد عمدۀ کار او برانگیختن نفرت و کینه یا ستایش و شیفتگی نبود، او اصلاً و ابداً اینکاره نبود. والایی او در این بود که خود بود.
استاد ایجاز بود نه در کلام و بافت کلام، استاد ایجاز بود در ساخت قصه. بدین‌سان بر خلاف بسیاری فکر نمی‌کرد که نویسندۀ بزرگ کسی است که کار مفصل بنویسد. تمایلی به نوشتن داستان بلند نداشت. کارش این نبود. با اینکه بسیاری «ملکوت» را جزء رمان‌های فارسی به حساب آورده‌اند، در واقع چنین نیست. لحظه‌ای را به لحظۀ دیگر دوختن کار او نبود؛ کار او ملیله‌دوزی بود روی یک تکه پارچۀ کوچک.

هنر داستان‌نویسی بهرام صادقی
نوشتۀ غلامحسین ساعدی

از شمارۀ ٣٣-٣٢ مجلۀ کلک
صفحۀ ١١٣
آذر ١٣٧١

@gadaboutmitsl

19 Feb, 22:35
875
Post image

تشکیل جامعهٔ ویراستاران ایران
گزارشی از اعلام موجودیت جامعهٔ ویراستاران ایران با سخنرانی کریم امامی، کیوان سپهر و احمد سمیعی

مجلهٔ کلک
شمارهٔ ۱۳
فروردین ۱۳۷۰
@gadaboutmitsl

06 Feb, 10:15
1,426