ڕەخنە @fotuhi98 Channel on Telegram

ڕەخنە

@fotuhi98


تاملات و دستنوشته های سردار فتوحی(دکتری جامعه شناسی، دانشجوی فلسفه)
لینک ارتباط با ادمین
@Fotuhi1988

ڕەخنە (Kurdish)

به بهانه یک گوشه از همه جهان, به پیشوایی برای خواندن بدون جنبه‌ها, به یادآوری پنهان . جهانی باز نقاشی های پنهان ، دست نوشت های پنهان.
"ڕەخنە" یک کانال تلگرامی است که توسط سردار فتوحی (دانشجوی دکترای جامعه شناسی و علاقمند به فلسفه) اداره می‌شود. این کانال شامل تاملات و دستنوشته‌هایی است که نگاهی عمیق به مسائل اجتماعی، فلسفی و فرهنگی دارند. به عنوان یک فضای ادبی و تفکری، "ڕەخنە" به خوانندگان خود امکان می‌دهد تا به تفکر و تفکر عمیق درباره جهان اطراف خود بپردازند.

اگر شما نیز علاقه‌مند به خواندن نوشته‌های تاملی و فلسفی هستید و می‌خواهید دیدگاه‌های متفاوتی درباره موضوعات مختلف را بشنوید، به کانال "ڕەخنە" بپیوندید. با پیوستن به این کانال، شما می‌توانید بخشی از یک جامعه فکری فعال باشید و از تجربه خواندن نوشته‌های الهام بخش سردار فتوحی لذت ببرید. برای ارتباط با ادمین کانال، می‌توانید به آی‌دی @Fotuhi1988 مراجعه کنید.

ڕەخنە

23 Jan, 00:55


زانین(ناسین) هەموو شتێک لە "مەعسووم بوون" دەخات. مرۆڤ تا کاتێک مەعسوومە کە هیچێک لەبارەیەوە نازانین.

مرۆڤ هەرگیز عاشقی کەسێک نابیت کە باش دەیناسێت. چۆنکە بۆ ئەوەی عاشق بیت، سەرەتا دەبێت خۆشەویستەکەت "مەعسووم" بکەیت.

هەر لەبەر ئەم هۆکارە دەتوانین بڵێن "هاوسەرگیری قەسابخانەی خۆشەویستییە".

@fotuhi98

⭕️🛑⭕️
دانستن، هر چیزی را از معصوميت می‌اندازد. انسانها تا وقتی معصوم هستند که چیزی از آنان نمیدانیم.

انسانی که خوب میشناسید هیچگاه عاشقش نمیشوید. چون برای عاشق شدن، ابتدا باید معشوق را معصوم کنید.

به همین دلیل می‌توان گفت کە ازدواج، قتلگاه عشق و عاشقی است.

ڕەخنە

21 Jan, 20:35


📝نیان کوچولو: محصول اشتباهات تلنبار شده


انسانی که خود گناهکار(خطاکار) است یک گوسفند زبان‌بستەای(ضعیف) را قربانی می‌کند تا گناه‌اش(اشتباه‌اش) را بپوشاند.

هر گاه قدرت(فرد، حزب، حاکمیت و ...) اشتباهاتی پشت سر هم مرتکب شود، این اشتباهات بدون شک قربانیانی دارد که ضعیفان(فرودستان) هستند. قتل و تجاوز به نیان کوچولو، محصول انباشت اشتباهات بود. اشتباه در ازدواج، شرایط فرزندآوری، طلاق، حضانت، روابط نادرست، تجاوز و در نهایت ضرب و شتم... 

فرودستان(ضعیفان) همواره در زیر اشتباهاتِ تلنبار شده، خفه خواهند شد. نه اینکه فرودستان(ضعیفان) در این اشتباهات دخیل بوده‌اند، بلکه این اشتباهاتِ قدرتمندان(زورمندان) است که ضعیفان را شکار و دخیل می‌کند و آنها را قربانی خود می‌کند. هیچ گوسفندی(زبان‌بسته‌ای) وقتی قربانی می‌شود خطاکار نیست، بلکه فقط تاوان خطایِ خطاکار را می‌دهد.
@fotuhi98

نیان قربانی خطاها شد. مردم نیز با شعر، اهنگ، فحش، کمپین به حمایت از نیان کوچولو برخواسته‌اند زیرا مردم بیش از هر چیز، خود را شبیه نیان کوچولو می‌بینند:

1⃣نیان قربانی خطاهاست. ما شیطان را با خطاهایش(اشتباهاتش) می‌شناسیم. خطاها و تکرار خطاها در زندگی روزمره، از هر یک از ما شیطانی ساخته است، خطا در خرید، خطا در فروش، خطا در ازدواج و ... ما بیش از اینکه از قاتلین نیان‌ها بترسیم از خطاهایمان میترسیم که تجسم شیطان به ما میدهد. همواره دیگری(به دلیل اشتباهات) برای ما ناشناخته باقی مانده است و همین ناشناختگی از آنان موجودی خطرناک ساخته است.

بنابراین جامعه سراسر مملوء از اشتباه است(ازدواج ناموفق، کودکان تک والدینی، روابط نامشروع و...) هر لحظه ممکن است این فاجعه دامن هر یک از ما را بگیرد.


2⃣نیان کوچولو بدون آنکه طرف درگیری باشد یا دچار خطا شود قربانی شد. مردمی که خود را از هر چیزی برحذر می‌داشتند تا مبادا درگیر مسائلی(سیاسی، اجتماعی و ...) شوند(لکه‌دار شوند) با مرگ نیان کوچولو نگران شدند که راه فراری وجود ندارد. هر مسیری می‌تواند منتهی به قتلگاه شوند، وضعیت لکه‌دار است. مردم پی‌برده‌اند که در یک هوای آلوده، نمی‌توان هوای خوب را استنشاق کرد.

3⃣نیان قربانی شد چون ضعیف بود. جامعه(بخصوص کوردستان) نیز خود را ضعیف می‌داند(اقتصادی، فرهنگی و ...) و هر لحظه نگران قربانی شدن است.
@fotuhi98
سردار فتوحی

ڕەخنە

14 Jan, 21:17


یکی از سربازان اسپارت(یونان باستان) در جنگ با پارسها(ایران دوره هخامنشیان):
تو اسارت را تحمل کرده‌ای، ولی هرگز طعم آزادی را نچشیده‌ای و هنوز نمی‌دانی که آزادی تلخ است یا شیرین. اگر مزه آن را چشیده بودی به ما توصیه می‌کردی حتی با تَبَر از یونان دفاع کنیم

تاریخ هرودوت، بند ١٢٥
@fotuhi98

این ازادی فرانسه(در مقایسه با ایران) است که مایه عظمت است و از هر شهروند فرانسوی یک شاه ساخته است. یک فرانسوی با رغبت و خرسندی کاری را انجام میدهد که شاه ایران انجام میدهد.

نامه های ایرانی، مونتسکیو، ص ١٧٠

ڕەخنە

02 Jan, 23:23


📝وقتی با شاشیدن از وطن دفاع می‌شود...

‌‌مردی(کارِل) از آلمان شرقی به سیبریا فرستاده شد تا آن جا کار کند. او می‌دانست که سانسورچی‌ها نامه‌هایش را می‌خوانند. به همین خاطر با دوستانش قراری گذاشت. به آنها گفت اگر نامه‌ای که از من می‌گیرید با جوهر آبی نوشته شده باشد، به این معنی است که من آنچه نوشته‌ام درست است و اگر با جوهر قرمز نوشته باشم، نادرست و برعکس است. پس از یک ماه دوستانش اولین نامە او را دریافت کردند. تمام متن نامه با جوهر آبی نوشته شده بود. در نامه آمده بود:

"اینجا همه چیز عالی است. مغازه‌ها پر از غذاهای خوشمزه است. سینماها فیلم‌های خوب غربی پخش می‌کنند. آپارتمان‌ها بزرگ و مجلل هستند؛ اما تنها چیزی که اینجا نمی‌توان خرید جوهر قرمز است"!!!(برگرفته از ژیرک).
@fotuhi98
بعد از اعتراضات 1401 همه گفتمان­‌های فرادستِ موجود در ایران(رسمی و اپوزسیون) از خطر«ایران» سخن گفتند.
گفتمان رسمی(حکومتی) همواره بر آن تأکید داست که ایران در خطر تجزیه و نابودی توسط نقشۀ اسرائیل و امریکا و ... قرار دارد و این حاکمیت است از آن جلوگیری کرده است.
از سوی دیگر اپوزسیون­ها نیز خطر ایران را در سایه حاکمیت فعلی را گوشزد می­‌کنند.

لذا دال مرکزی "پاسبانی ایران" میشود و هر نوع مطالبه‌ای به حاشیه میرود به ازادی و عدالت و دموکراسی میشاشند. مثلاً در سطح روشنفکری و دانشگاهی باید هر گونه سخنرانی و مناظره­‌ای باید ابتدا در توجیه ناسیونالیسم ایرانی باشد.

همه گروه­‌های موجود(چه رسمی و چه اپوزسیون) در رقابت آنتاگونیستی برای شاشیدن به مخالفانشان هستند و هر چقدر بتوانند سوژەهایی را پیدا کنند که بر آن بشاشند خود را قهرمان«ایراندوستی» معرفی می­‌کنند. همه دست به زیپ شده­‌اند که بە جوهر ابی بشاشند یا...، رقابت برای شاشیدن جدی است زیرا شاشیدن ایماژی از ناسیونالیسم ایرانی شدە است.
@fotuhi98
در این میان اتنیک­‌های فرودست‌شده، سوژه­‌های خوبی برای شاشیدن بر آنها هستند. از طریق شاشیدن به آنها، می­‌توان خود را «دوستدار ایران» یا «ایران‌دوستی» معرفی کرد. وضعیت اتنیکهای فرودست شده در ایران بغرنجتر از وضعیت«کارِل» است زیرا آنان با شاشیدن مضاعف از سوی فرادستان(دو سر طیف) روبرو می­‌شوند که حتی با جوهر آبی هم نمی­توان نوشت زیرا جوهرها دیگر شاشی و بی­‌رنگ شده است. برای فرودستان، سکوت و تماشا تنها پناهگاه امنی شده است.

سردار فتوحی

ڕەخنە

29 Dec, 00:40


نەخۆشخانە شێوەیەکی سەیر و سەمەرەی هەیە، هەموو ئێشەکان لە یەک جێگا کۆدەکاتەوە. ئێشەکان بۆ چارەسەری، چاوەڕێی ئێشێکی ترن (دەرزی و نەشتەرگەری)...

چەن نەخۆشخانەیەکی گەورەیە ئەم کۆمەڵگایە...
@fotuhi98
⚫️⚫️⚫️
بیمارستان شکل عجیبی دارد همه دردها یکجا جمع شده اند. دردهای ناشناخته تلنبار شده اند. دردها در انتظار دردی دیگر(امپول و جراحی) نشسته اند...

چقدر بیمارستان بزرگی است این جامعە...
@fotuhi98

ڕەخنە

17 Oct, 17:05


باسی من سەبارەت بە تۆڕە کۆمەڵایەتییە مەجازیه‌‌کان لە کۆبوونەوەی مامۆستایان و پله‌خاسه‌کان زانکۆکان سەقز
‌@fotuhi98
بحث من در خصوص شبکه‌‌های اجتماعی مجازی در جمع دبیران، والدین و رتبه های برتر سقز

ڕەخنە

11 Oct, 21:04


📝وقتی به جای کلاە، قابلمە را روی سرمان میگذارند...

بیتلز (گروە موسیقی مشهور انگلیسی) در حدود سالهای ١٩٦٠ در برخی از  ایالات امریکا کنسرت برگزار کردند. به حدی کنسرت وی شلوغ می‌شد که بسیاری از دست و پاها در یورش جمعیت شکسته می‌شدند، برخی بیهوش می‌شدند. در تحلیل این پدیده آدورنو فیلسوف آلمانی می‌گفت هواداران این کنسرتها همانند ظرف(قابلمه) خالی هستند و از خودبیخودشدگی آنها خالی از محتواست.

وایرال شدن هنر قابلمه‌بند نشان می‌دهد جامعه ما رنج و اشوب را تجربه می‌کند. اما نمی‌تواند این رنج و اشوب را به زبان بیاورد. جامعه دچار زبان پریشی، گیجی و اشوب شده است. جامعه سراسر قابلمه های خالی و بی‌محتواست.
☑️جامعه برای نمایش وضعیت خود به قابلمه خالی(جهت سازه‌های موسیقی) پناه می‌برد تا فقر و محرومیت خود را به نمایش بگذارد ولی از ماکسیما، سرمستی، کیلوکیلو جنس سخن می‌گوید. 
☑️قابلمه ریمیکس می‌شود یعنی محرومیت و تکنولوژی هم آغوش می‌شوند.
☑️همه سبک‌ها و زبانها، با قابلمه به هم پیوند می‌زنند و همه را یکی می‌بینند. گویی همه(سبکها و زبانها) را داخل قابلمه سوزانده شده‌اند و همه سیاه دیده می‌شوند. این یکدست سازی ، نوعی از فریب جهت نادیده گرفتن زبان و سبک‌های سلطه است.

آدورنو می‌گفت "اگر ملکە میرقصد طوری موسیقی را بنوازید که پایش لیز بخورد و به زمین بیفتد" شاید اگر آدورنو قابلمەبندها و وایرال شدن آنها را می‌دید می‌گفت: در اینجا نه تنها ملکه به زمین نمی‌افتد بلکه این نوازندگان هستند که سُر می‌خورند و می‌افتند و مردم فرودست هستند که زیر پا شکسته می‌شوند. آنان(نوازنده‌ها و فرودستان) قابلمۀ خالی و بیمحتوا را به دست می‌گیرند تا نشان دهند پر و غنی هستند. 
@fotuhi98

تاکنون تصور میشد قابلمه برای پختن و سیر کردن شکم‌هاست ولی اکنون قابلمه‌ها جهت هنر نپخته و خالی کردن مغزهاست.
@fotuhi98

سردار فتوحی

ڕەخنە

21 Aug, 10:35


📝کۆبوونەوەی "خۆکوشتن؛ هۆکارەکان، دەرئەنجامەکان و چارەسەرەکان" لە سەقز

▫️ ئەم کۆبوونەوە ڕۆژی چوارشەممە ٣١ی پووشپەڕ لە زانکۆی ئازاد لقی سەقز بەڕێوەچوو.
@fotuhi98

📝نشست بررسی "خودکشی؛ علل، پیامدها و راهکارها" در سقز

▫️این نشست علمی، روز چهارشنبه ۳۱ مردادماه ساعت ۹ صبح در سالن اجتماعات دکتر محمد فاضلی دانشگاه آزاد واحد سقز برگزار شد.

🗣با زبان کوردی

ڕەخنە

20 Aug, 19:03


🔸برگزاری همایش «نگاهی دیگر به نیکوکاری» در سقز

سقزرووداو- همایش «نگاهی دیگر به نیکوکاری» با هدف بازاندیشی و بازنگری جایگاه و مبانی نیکوکاری برای دست اندرکاران امور خیریه به همت موسسه خیریه سبحان در سالن اجتماعات دانشکده فنی سقز برگزار شد.

🔹در این مراسم که جمعی از دست اندرکاران موسسات خیریه و تشکل های مردمی، خیرین روحانیون، اصناف و بازاریان و فعالان اجتماعی حضور داشتند، نیکوکاری و امورات خیریه از دیدگاه های مختلف، توانمندسازی اقشار ضعیف جامعه، جلب مشارکت عمومی و... مورد بررسی قرار گرفت.

▫️جایگاه نیکوکاری در جوامع مدرن

دکتر سردار فتوحی جامعه شناس در سخنرانی خود با عنوان «جایگاه نیکوکاری در جوامع مدرن»، با بیان اینکه در جوامع پیشامدرن با توجه به کمبود جمعیت، مردم در یک نقطه جغرافیایی (مانند روستا یا شهرکوچک) همدیگر را می شناختند. فقیران و ثروتمندان توسط افراد محلی شناخته می شدند و کمک فقیران جزء لازم و ضروری حیات اجتماعی بود، افزود: نیکوکاری در قالب های مختلفی مثل همکاری در مزارع، بخشش گندم و...

🌐متن کامل و تصاویر در لینک زیر👇👇👇👇
https://saqqezrudaw.ir/?p=19464

instagram.com/saqqezrudaw1

🆔 @saqqezrudaw

ڕەخنە

19 Aug, 08:56


🔸نشست بررسی "خودکشی؛ علل، پیامدها و راهکارها" در سقز برگزار می شود

🔹 در این نشست دکتر محمد کاکایی روان پزشک، دکتر صلاح صوفی روانشناس، دکتر سردار فتوحی جامعه شناس و ماموستا رحمان جعفری حوزه فقه به ایراد سخن در این نشست می پردازند.

▫️این نشست علمی، روز چهارشنبه ۳۱ مردادماه ساعت ۹ صبح در سالن اجتماعات دکتر محمد فاضلی دانشگاه آزاد واحد سقز برگزار می شود.

🆔 @saqqezrudaw

🆔 @vakawii

🆔@khabar_daneshgah

🆔@Hawalati

ڕەخنە

16 Jul, 17:11


https://youtu.be/2Wihg_yidkw?si=59QRyo5H3t_Te4YB

🙏🏼 ئێمەتان بە دڵە، بە هاوڕێکانتان بمانناسێنن (دوستانتان را با ما آشنا کنید.)

https://t.me/prsyarjournal

ڕەخنە

19 Jun, 16:45


بخش کوتاهی از مقاله‌ام

بدن زنده، بدنی است که حرکت می‌کند و یا پرجنب و جوش است. مواجهۀ پلیسی با بدن‌ها در جنبش «ژن، ژیان، آزادی»، کە در پی توقف بدن‌ها بود اما همین بدن در مراسم­‌های نوروز 1403 نشان داد با وجود بیشترین آسیب­‌ها، ولی همواره پرتکاپو است زیرا این بدن‌ها می‌رقصند و نشان می­‌دهند که بدن جویای زندگی است. بدن در نوروز 1403، به قول باختین(1968) دارای منطق صدق و کذب نیست بلکه دارای منطق کیفی دوسویه‌یی است که در آن بازیگر، تماشاگر نیز هست؛ بدن پوشیده، عریان نیز هست.

بدن در نوروز 1403، منزوی و خصوصی نیست، بلکه به روی دیگران گشوده است. دست­‌ها بیش از همه اعضای بدن، به نقطه اتصال و منبع انتقال انرژی مبدل شدند. زیرا در هەڵپەڕکێ(رقص) کوردی دست­‌ها است که دیگری را با خود متحد می­کند. در واقع دست­‌ها در مراسم نوروز کوردستان همانند نخ تسبیح هستند که مهره­‌های تسبیح(رقاص­‌ها) را در کنار هم قرار می­‌دهد و آنها را منظم می­کند در حین اینکه بدن در تکاپو هستند و هر لحظه متغیر است. گویی بدن در یک حالت «تکرار متقاوت» قرار گرفته است. بنابراین بدن­ها در نوروز 1403، آغاز یک رابطه هستند و در کنار هم سازنده(هەڵپەڕکێ- یا رقص) می­‌شوند.

@fotuhi98
قدرت(به معنای فرهنگ و سیاست) در حال حاضر در کشورهای خاورمیانە از حضور بدن در عرصۀ عمومی اجتناب می­کند یعنی عرصۀ عمومی خالی از بدن است. «لباس» در این میان روپوشی بر بدن شده است تا در فضای عمومی، جای آن را بگیرد. یعنی لباس به واسطه­‌ای میان بدن و حضور در عرصه عمومی تبدیل شده است. لذا لباس به مسئله تبدیل می­‌شود و انواع آرایش­‌ها و مدل­‌های لباس بدن را می­‌پوشانند ولی این به معنای مرگ یا ضعف بدن نیست، چنانچه ذکر شد بدن همواره با ماسک­های مختلف(لباسها) در عرصۀ عمومی حضور فعال دارد. بنابراین لباس خود بە مسئلە تبدیل میشود.

در مراسم نوروز به ندرت لباس غیرکوردی دیده می­شود. همچنین زنان که غالباً در مراسم­ها لباس کوردی زنانه بر تن می­کنند در مراسم نوروز 1403 شاید تنها عرصه­‌ای بود که لباس مردانه بر تن آنان دیده می­شد. جامانه[1] به وفور در دور سر و گردن زنان و مردان دیده می­شود. لباس زنان در کوردستان بیشتر به عنوان نماد زیبایی(مدل و رنگ­‌بندی­‌های مختلف)، ظرافت و لطافت هم در بین کوردها و هم در بین سایرین دیده می­شود لذا لباس زنان بیش از آنکه جنبه مقاومتی به خود بگیرد جنبۀ فرهنگی(و زیبایی­‌شناختی) آن برجسته­‌تر است ولی لباس مردانه بیشتر عرصۀ مقاومتی(جنبۀ سیاسی) در تاریخ  کوردها به خود گرفته است و همواره بیشترین تلاش در راستای تمسخر و نمایش زشتی آن از سوی غیرکوردها(حاکمیت و سایر فرهنگها) برای آن به کار گرفته شده است ولی با به تن کردن آن از سوی زنان به نوعی مقاومت عریان بدل می­شود. زنان با به تن کردن لباس مردانه، تحقیرها را تمسخر کردند. 
@fotuhi98

سردار فتوحی

ڕەخنە

19 Jun, 16:35


🔶 نوروز کوردستان در فرماسیون پر هیاهو

✍️ سردار فتوحی

نوروز 1403 در کوردستان، با وجود عناصر ثابت، دارای فرماسیون(آرایش) جدیدی از این عناصر است. لذا بیش از پیش به عنوان یک مسئله جدی در بین گروه¬های مختلف تبدیل شد و به عرصۀ نزاع فکری و عقیدتی درآمد. در این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش¬ها هستم که نوروز کوردستان 1403 چگونه امکانپذیر شد؟ چگونه تفسیر شد؟ و چگونه می¬تواند به رهایی از سلطه بینجامد؟ یافته¬های پژوهش نشان می¬دهد که بخشی از نوروز کوردستان به «تاریخ زندگی کوردها» واقف است اما بخشی از آن، تبدیل به لذت¬ها و زیبایی¬های نیندیشیده، کلیشه¬ها و مراسم ماشینی و ریتمی شده است. نوروز کوردستان در درجۀ اول باید بر این تناقض¬های درونی خود آگاه باشد و تا بتواند به «تاریخ زندگی کوردها» برگردد و به نفی سلطه بینجامد.
https://t.me/biruhezr

ڕەخنە

07 Jun, 08:01


📝همستر:  انگشتان بی‌صاحب

ارسطو میگفت«کشاورزی و باغداری شغلهای بسیار لذتبخشی برای افراد هستند زیرا در این شغلها تولد و مرگ و همچنین فرایند زندگی(گیاهان و میوه ها) را میشناسند. دامداران با توجه به سرو کار داشتن آنها با حیوانات، انسانهای بسیار شجاعی هستند و حتی معتقد بود مدیریت یک جامعه جمهوریخواه(همان دموکراسیخواه) بهتر است بر عهده این سه صنف باشد». آنان(کشاورز، دامدار و باغبان) تمامی اعضای بدنشان(دست، پا، سر، ذهن و ...) کار میکند و بدن متوازن و هماهنگ بود.
@fotuhi98

در جهان مدرن این بدن تکه تکه شد، تنها تکه ای از بدن مشغول کار میشود. کارگری در کارخانه صبح تا شب روی صندلی مینشیند و فقط پیچ را سفت میکند. کارمندی صبح تا شب با انگشتش فقط دکمه کامپیوتر را برای عبور مسافران میزند و ... بر همین اساس بدن در جامعه مدرن تکه تکه شد. تکه هایی از آن بیمصرف شد و تکه هایی از آن از فرط کاری به زودی فرسوده شد.

اما این تکه تکه شدن به اوج خود رسید به طوری که انگشتان نیز از هم فاصله گرفتند. در دنیای سنتی انگشت به ندرت به تنهایی به کار میرفت و حتی انگشت به تنهایی، بیشتر معنای منفی داشت داشت(مثل انگولک کردن، انگشت در بینی یا حتی صورت و...) و انگشتان در هماهنگ با هم معمولاً کاری را انجام میدادند.  اوج جهان مدرن، میتوان اوج فشار بر انگشتان نامید و آغاز این فشار، در سال ۱۸۸۸ توسط کداک برای تبلیغ دوربین براونی بود که نوشته بودند «با یک انگشت فشار بده، بقیه اش با ما».

با همه گیر شدن سواد نوشتن، انگشت درگیر شد. با اختراع کامپیوتر و موبایل نیز فشار بر انگشتان تشدید شد. امروزه دیگر  همه چیز حول انگشت میچرخد: انگشتر ازدواج، انتخابات، ازدواج، وام، خرید و فروشها، انوع شغلها از جمله بانکداری، بیمه گری و ...

هر فشاری که بر انگشت وارد میکنید چیزی را تأیید یا رد میکنید. مثلاً با فشار دادن انگشتتان بر ضمانت نامه، تأیید میکنید که ضامن کسی شده اید، یا وقتی لایک میکنید یعنی تأیید میکنید و ...

ولی با وجود اینکه در جهان مدرن هر روز بیشتر انگشتان ما تحت فشار کاری(بخصوص برای تأیید) بوده است و از سایر قسمتهای بدن بیشتر استثمار شده است، یعنی تحت حاکمیت ذهن و سایر اعضای بدن قرار میگیرد. ولی در «همستر» دیگر انگشتان عضو بدن نیستند، زیرا اصلا ارتباطی با ذهن و سایر اعضاء ندارند گویی انگشتان یتیم شده اند که از بدن جدا شده اند یا گویی ما اضافی هستیم.

@fotuhi98

انگشتان دقیقا زمانی شروع به کار میکند که تفکر و اندیشه می ایستد. پس بیروح میشوند. لذا انگشتان "همستری" سرگردان رویِ صفحه موبایل رها شده است و بی‌حس و بی اختیار است، مچاله شده و بر خود لولیده است. هرز شده و اقتدار ندارد.

ریتم بیش از حد یکنواخت و طوطی وار انگشتان بر روی موبایل، به معنای سرکوب کل لذتها، شجاعتها و اندیشیدن هاست که زمانی با باغداری و ... کسب میشد.

انسان همستری، انسانی است مدام با انگشتش «تأیید میزند» ولی چرایی و چگونگی آن نمیفهمد بلکه الوده به ریتم "تأیید  کردن" با انگشتان است. چنین انسانی زندگی را باخته است.
@fotuhi98
سردار فتوحی

ڕەخنە

29 May, 21:29


کوردی:
من حەزم لە کاتی خۆرهەڵاتن و خۆرئاوابوونە، چونکە ئەو ساتانە به "دێموکراتیکی کات" دەزانم کە لە ئەنجامی کردەوەی ڕادیکاڵ و شۆڕشگێڕانەی شەو و ڕۆژەوە دێتە ئاراوە.

لە کاتی خۆرهەڵاتدا، ڕۆژ هەڵدەستێت و شەو بۆ مانەوەی خۆی شەڕ دەکات. شەو دەیەوێت بەردەوام کات داگیر بکات. بەڵام ڕۆژ بەم نادادپەروەرییە هەڵدەستێت و ڕێک لەم ساتە (خۆرهەڵاتن)دایە کە شەو و ڕۆژ یەکسانن و هەردووکیان بوونیان هەیە، بۆیە نە تاریکە و نە ڕۆشن...

لە کاتی خۆرئاوابوون، خەباتی ڕۆژ بۆ خاوەندارێتی کات و شۆڕشی شەو لە دژی داگیرکردنی کات بەردەوامە.

@fotuhi98

فارسی:
طلوع و غروب را دوست دارم زیرا نە مالکیت زمان بە طور کامل در انحصار روز است نه شب. لحظه دموکراتیک زمان است که در نتیجه عمل رادیکال و انقلابی شب و روز حاصل میشود.

در طلوع، شب برای بقایش مبارزه می‌کند. می‌خواهد تمامی زمان را تصرف کند. ولی روز با این بیعدالتی برمی‌خیزد و دقیقا در این لحظه(طلوع) است شب و روز برابر میشوند و هر دو حضور می یابند.

در غروب نیز مبارزه روز برای مالکیت زمان است و شب در برابر آن مبارزه می‌کند...
@fotuhi98
سردار فتوحی

ڕەخنە

18 May, 18:10


📝 ما و بزرگی کوهایمان: ‌‌
هژار و هیمن و قانع شدیم در حالی که کوهایمان به ما قدرت و استواری و بلندپروازی را می اموختند.

@fotuhi98
روزی تالس(فیسلوف یونانی) به آسمان نگاه میکرد تا جهان را بشناسد ناگهان پایش درون چاله ای افتاد و بر زمین خورد و دخترکی مسخره اش کرد و بهش گفت تو حالا تنها درون چاله را میتوانی بشناسی نه جهان را. اما سیسرون(فیلسوف روم باستان) میگوید اگر تالس بر روی کوه میرفت مسخره نمیشد، هم میتوانست به آسمان نزدیک شود و هم به چاله های زمین نگاه کند و سپس بیندیشد.

  ما کوردها از کوهها هر چند جهت پناهگاه و مقاومت بهره گرفتیم ولی میتوانستیم شیوه بودن و زیستمان بر مبنای کوه مسئله مند کنیم.
در تاریخ صد ساله ایران ایدئولوژی کاذبی رایج شد که کوه را منفی(وحشی، غیرمتمدن، بیکلاس و ...) جلوه داد و به جان کوهها افتادند(معدن و جاده_سازی و ...) و ما از مسئله مندی آن دور شدیم. همین بس که بزرگان ما به جای استواری، بلندپروازی، غرور و قدرت؛ هژار(فقیر) و هیمن(آرام) و قانع شدند:

💎در حالیکه دشت و بیابان یک صفحه خالی و رهاشده در زمین است، کوه نوعی زمین طراحی شده است. بیابان و دشتها یکنواخت اند، شبیه مرده ها هستند و حرکتی ندارد ولی گویی در کوهستانها، هر کوهی در حرکت به سمت آسمان بوده است تا آسمان را به زمین پیوند دهد و بلندپروازی آسمان را تنزل دهند. لذا کوه بلندپروازی و قدرت و استواری خود را به نمایش میگذارد نه قانع و هژاری.

💎اگر نور و باد مستقیم به یک طرف کوه بزند طرف دیگرش خود را برحذر میدارد گویی کوه مثل ما کوردها مهمان_نواز نیست که همه چیز را پای مهمانش بریزد.

💎وقتی در کوه قرار میگیرید هم به آسمان نزدیک میشوید و هم بر زمین و پیرامون احاطه پیدا دارد. همه چیز روئیت میشود و قدرت در روئیت چيزهاست.

💎کوه هر چقدر بلند و استوار باشد همانقدر دره های عمیق و پایینی دارد. گویی از زمین کنده شده اید ولی پایت روی زمین است. در اینجا غرور(بلندی) در کنار تواضع(پایینی) است.
@fotuhi98

✍️سردار فتوحی

ڕەخنە

11 May, 21:19


زنان که غالباً در مراسمها لباس کوردی زنانه بر تن میکنند در مراسم نوروز 1403 شاید معدود عرصه ای بود که لباس مردانه بر تن آنان دیده میشد. اینجاست که باید همچون دولوز(1994) گفت «هر چیزی که وجود دارد تجسم مسأله ای است».

لباس زنان در کوردستان بیشتر به عنوان نماد زیبایی(مدل و رنگبندی های مختلف)، ظرافت و لطافت هم در بین کوردها و هم در بین سایرین دیده می شود لذا لباس زنان بیش از آنکه جنبه مقاومتی به خود بگیرد جنبۀ فرهنگی(و زیبایی شناختی) آن برجسته تر است ولی لباس مردانه بیشتر عرصۀ مقاومتی(جنبۀ سیاسی) در تاریخ  کوردها به خود گرفته است  و همواره بیشترین تلاش در راستای تمسخر و نمایش زشتی آن از سوی غیرکوردها(حاکمیتها و سایر فرهنگها) برای آن به کار گرفته شده است ولی با به تن کردن آن از سوی زنان به نوعی مقاومت عریان بدل میشود. زنان با به تن کردن لباس مردانه، تحقیرها را تمسخر کردند.
شاید بتوان این نقطه را اوج رادیکال شدن نوروز 1403 قلمداد کرد.

@Fotuhi98

بخش کوتاهی از مقاله مفصل در خصوص نوروز 1403 کوردستان که به زودی منتشر میشود

ڕەخنە

02 Apr, 12:50


‍ ‍ 🌒کوردی

هەندێک جار "زمان" ئەوەندە قسەی بۆ وتن هەیە کە ڕادەوەستێت و "جەستە" دەست دەکات بە قسەکردن.
هەرکات قسانێکی زۆر لەسەر زمان کەڵەک بێت، زمان قورس دەبێت و ئەوە جەستەیە کە وشەکان دەخاتە ڕوو. وەک ئەو کاتانە کە تووشی ڕووداوێکی(تەسادف) دڵتەزێن دەبیت قسەت بۆ نایەت بەڵام هەموو جەستەت دەلەرزێت.


ئەمساڵ ڕێوڕەسمەکانی نەورۆز لە کوردستان، زمان ئیتر قسە ناکات، بەڵکو تەواوی جەستە قسە دەکات. جەستە لە قسەدا نوقم بووە. جەستەکان خاڵی کۆبوونەوەی فرەیی ناوەڕۆکی بەرهەمنەهێنراون.

ئەم جەستەیانە لەگەڵ یەکتردا قسە دەکەن. ئاهەنگی نەورۆزی ئەمساڵ لە کوردستان دیموکراتیک بوو. چینی سەرو و خوار، گەورە و بچووک، ژن و پیاو، ژیر و ناژیری کۆکردەوە، هەموو جەستەکان قسەیان بوو و پێکۆ قسەیان دەکرد ...


@fotuhi98
🌒فارسی

گاهی "زبان" انقدر سخن دارد که باز می ایستد و "بدن" شروع به گفتن میکند.
هر گاه سخنان زیادی بر روی زبان تلنبار شود زبان سنگینی میکند، متوقف میشود و این بدن است که سخنان را به نمایش میگذارد. مثل وقتی که تصادف شدیدی میکنید گویی لال شده اید ولی کل بدنتان میلرزد.

مراسمهای نوروز امسال کوردستان، زبان غایب بود ولی سخن حاضر. بدن وراجی نمیکند مستقیم و اشکار سخن میگوید.

زبان دیگر سخن نمیگفت بلکه سراسر بدن سخن است. بدن در سخن غوطه ور است. بدنها نقطه تلاقی کثرتی از مطالبات براورده نشده هستند. این بدنها با هم سخن میگویند. لذا نوروز امسال در کوردستان(هەڵپەڕکێ) دموکراتیک عمل کرد. طبقات بالا و طبقات پایین، امر بزرگ و امر کوچک، زن و مرد، عاقل و بیعقل را گرد هم  آورد، همه بدنها سخن گفتند این بدنها در هم آمیخته و متحد شدند در حین اینکه کثرت حفظ شد.
@fotuhi98
سردار فتوحی

ڕەخنە

30 Mar, 12:20


نسخە pdf فارسی و کوردی


"زبان کودکی به مثابه خانه وجود"

@fotuhi98

نویسنده: سردار فتوحی

مترجمان ( به زبان کوردی):
ئەستێرە چابک
سینا احمدپور

منتشر در ماهنامه اندیشه انتقادی, 1400

ڕەخنە

19 Mar, 16:22


📝نوروز: سیرک یا رهایی

نیچە در کتاب «چنین گفت زرتشت» بیان میکند زرتشت، کودکی را میبیند کە خستە بە رودخانە چشم دوختە است. زرتشت به کودک میگوید:
این درختی کە بە آن تکیە دادی را نگاە کن، هر چە بخواهد بیشتر بە سمت نور و بلندی و سرافرازی برود، ریشەهایش قویتر و بیشتر در زمین(عمق) و تاریکی(زیرزمین) فرو میرود

هر چقدر بخواهید به سمت سرافرازی و بلندی و بزرگی بروید باید بیشتر ریشه های خود را قوی کنید، والا لرزان خواهید شد و بر زمین می افتید. هر طوفانی و هر بادی شما را خواهد لرزاند و به زمین خواهید افتاد.


نوروز امسال در کوردستان همواره حجیم تر و بزرگتر و قویتر اجرا شد اما اگر ریشه های خود را قویتر نکند و به تاریکی های تاریخ همچون حلبچه، کشتارهای دسته جمعی کوردها و انواع سرکوبهای تاریخی و ... نرود سست و لرزان خواهد بود و هر بادی (مثل ایرانشهری و ... )میتواند آن را به زمین بزند یعنی از آن خود کند یا از آن یک سیرک بسازد.

اگر رقص(هەڵپەڕکێ) نوروزیِ فراگیری که در کوردستان در حال اجراست، ریشه اش به عمق نرود(تاریخ غمناک را به یاد نیاورد) شما همچون بوزینه ای(میمون) تماشایی تصور میشوید که با رقص و پایکوبی لحظات خوشی را برای گردبادها(سلطنت طلبها و ...) فراهم میکنید، و آنان از سیرک شما خوشحال خواهند شد و برای شما دست میزنند.

شادی نوروز نباید بر فراز عبث و پوچی قرار داد تا مضحکه یا به امر تماشایی مبدل نشود، بلکه باید بر تاریخ غمناک(تاریک) خود بنیان نهاد تا مقاومت و ایستادگی را به نمایش بگذارید(تا در برابر چیزی نلرزید).
@fotuhi98
سردار فتوحی

ڕەخنە

09 Mar, 21:37


وقتی با مرگ یک شی در جامعە روبرو میشویم آن  را به موزه میبریم.
موزه، قبر اشیایی است که زمانی در جامعه زنده بود. موزه ای کردن یک شی، کوچک کردن آن در مکان است.

نامگذاری روزها(روز لباس کوردی، روز زن، روز پدر و ...) نه تنها حرمتی برای انان نیست بلکه حقیر کردن آنان در زمان است.
نامگذاری روزها، موزه ای کردن آنهاست. کوچک کردن آنها در زمان است.

@fotuhi98
ما به اشتباه، یک "روز" را تسخیر میکنیم تا کسانی(یا چیزی) را نجات دهیم. برای نجات، باید کل "سال" را تسخیر کرد.

سردار فتوحی
@fotuhi98

ڕەخنە

07 Mar, 10:46


تەوەر: ئەخلاق لە سێبەری کولتووردا

لە ناوەندی پەروەردەی سەقز

وتاربێژان:
🗣سەید یاسین حسەێنی

🗣سەردار فتووحی

♦️ لێرەدا ڕەخنە لەو ڕوانگە دەگرم کە ئەخلاق و کولتوور بە جیا لەبەرچاو دەگرێت.
♦️من ڕوانگەیی پێرسپێکتیڤی(نەک ڕێژەیی خوازی) قبوڵ دەکەم و ڕەخنە لە متڵەق گەرایی دەگرم.

♦️من باسی دوو پێوەر بۆ کولتوورێکی ئەخلاقی دەکەم
1️⃣دژایەتی لەگەڵ زاڵیەتی(قبووڵ نەکردنی باڵادەستی)
2️⃣ ڕەخنەی ناوخۆیی (حوکمدان لەسەر بنەمای ئیدیعای ئەخلاقی)
@fotuhi98

🌒🌒🌒🌒🌒🌒🌒
عنوان سخنرانی: اخلاق در اسارت فرهنگ

در کانون تعلیم و تربیت سقز
سخنرانان:

🗣سید یاسین حسینی

🗣سردار فتوحی

♦️در اینجا رویکردی که اخلاق و فرهنگ را جدا از هم قلمداد میکند، نقد میکنم.
♦️رویکرد چشم اندازی(نه نسبی گرایی) را میپذیرم و بر رویکرد مطلق گرایی نقد میکنم.
♦️از دو معیار برای "فرهنگ اخلاقی" سخن میگویم
1️⃣نفی سلطه(عدم پذیرش سلطه)
2️⃣نقد درون ماندگار(داوری اخلاقی بر اساس ادعاهای اخلاقی)

@fotuhi98

ڕەخنە

08 Feb, 10:25


📝مهمانداری کثیف

@fotuhi98

ماکیاولی میگفت "اگر میخواهید سرافراز باشید لازم نیست بخشنده و دست‌و‌دل‌باز و حقیر شوید بلکه باید قدرتمند، تاثیرگذار و والامنش باشید".

گاهی انسانها پس از یک مقاومت جانانه تسلیم میشوند. تمامی نیروهای خود را در مقابله با دیگری به کار میگیرند تا خود را حفظ کند. ولی گاهی بدون آنکه مقاومت کنید میبازید و با افکار و رفتارت تسلیم میشوید.

🌑مهمان نوازی شیوه ای از تسلیم بدون مقاومت است. چنانچه از واژه مهمان نیز پیداست از ترکیب "مهم+ان" تشکیل شده است که به معنای «مهم ها، یا انسانهای مهم و باارزش» است.
در جامعه ما ابزار و وسایلی که ما خود مصرف نمیکنیم در اختیار مهمان میگذاریم، میزبان از هر آنچه که دارد سلب مالکیت میشود و مهمان حق مالکیت میگیرد که طعم اربابی بهش دست میدهد و حتی ما بخشی از مالکیت وی میشویم و خود را خوار و خفیم میکنیم، در اینصورت است که مهمان سانسورچی میزبان میشود و حتی اگر مهمان بخواهد میتواند همۀ ارزشها و اخلاقیات و هنجارهای ما را زیر پا بگذارد یعنی بدون آنکه مقاومت کنیم در برابر وی تسلیم میشویم گویی بدون جنگ و تنها با یک ترفند خرکی به نام مهمان نوازی، تسلیم میشویم.
ورود یک خواننده تهرانی، یک مسافر المانی و ... نمونه بارز این تسلیم خرکی است.

🌑هر چقدر مهمان، غریبه تر باشد بیشتر تسلیم میشویم ولی برای نزدیکانمان، مهمان ستیزی میشویم. مثال زن 50 ساله ای که در سرمای زمستان در خیابانهای سقز میخوابید و غذا و سرپناهی نداشت، ولی در همان زمان، زن آلمانی دعوا بر سر مهمانی کردنش بود.
⛔️چه بسیارند افرادی از خانواده و همشهری های شما، مهمان شهر آنان(اروپا و تهران و ...) باشد با آنان زمخت رفتار کرده اند و به عنوان نجس و حمال لقب داده شوند، نه مثل خواننده تهرانی در کوردستان به پابوسش می روند و نه مثل زن آلمانی رقابت برای کادو و غذا و سرپناه داده میشود.  

🌑مهمان یک غریبه است. مهمانداری هنر بە دست اوردن دل مهمان است نە باختن بدون مقاومت...
مهمان باید در حین اینکه نباید آزار بکشد. میباید غریبگی را از یاد نبرد و بفهمد یک مهمان است. مهمان از آنجایی که وارد یک محیط غیرخودی می شود باید خود را مطابق آنها سازد نه میزبان خود را با مهمان هماهنگ سازد. چنانچه در کشورهای اروپایی و آمریکایی مدام به مهاجران گوشزد میشود.
شیوه مهمانداری در بین کوردها را می توان خشونت علیه کوردها قلمداد کرد، خشونتی که قربانی آن خود کوردها است. نوعی تسلیم کثیف، بدون مقاومت و خرکی است.

@fotuhi98
سردار فتوحی/جامعه شناس

پ.ن. مهمان در برخی از دایره المعارفهای فارسی به معنای (مهم+ان) مهم ها، و در برخی از "مهان" به معنای "بزرگ" بیان کرده اند. اگر واژه "مێوان یا مێهمان" از مهمان یا مهان اخذ نشده باشد جای سوال است چگونه این شیوه از رسوم در بین کوردها نفوذ کرده است...