میدانی، شاید یک روز همه چیز بهتر شود، شاید هم نه. اما همین حالا، در این لحظه، من فقط میخواهم که کنار تو باشم. چیزی بیشتر از آرامش نمیخواهم، اما نه هر آرامشی… آرامشی که با تو باشد. حتی اگر تو نباشی، تصویر تو، حرفهایت، سایهات… هنوز با من است. هنوز وقتی چشمهایم را میبندم، به یاد تو میافتم، به فکر اینکه کاش این فاصلهها نبودند.
عجیب است چقدر دلم میخواهد با تو باشم. حرفهایم را بگویم، زخمهای قدیمیام را ببندم. شاید این نامه مثل همیشه به جایی نرسد، شاید هم اصلاً مهم نباشد، اما تنها چیزی که در این لحظه مرا آرام میکند، این است که بدانی هنوز در قلبم جایی برای تو دارم، هرچند سکوت کرده باشی.
پس هر کجا که هستی، یادت باشد که تو هنوز برای من یک دنیا معنا داری.
• پناه.