مرکز عرفان مولانا @erfanmolana Channel on Telegram

مرکز عرفان مولانا

@erfanmolana


جلسات شرح ديوان شمس تبريزي و لب لباب مثنوي معنوي مولانا "دکتر علی حاجی بلند"

صفحه اینستاگرام مرکز تجلی عرفان مولانا

http://Instagram.com/molana_ngo

کانال یوتیوب مرکز تجلی عرفان مولانا

https://youtube.com/@Molana_NGO

مرکز عرفان مولانا (Persian)

با خوشحالی ما به شما کانال "مرکز عرفان مولانا" را معرفی می کنیم. این کانال تلگرام تخصصی در زمینه جلسات شرح دیوان شمس تبریزی و لب لباب مثنوی معنوی مولانا توسط دکتر علی حاجی بلند برگزار می شود. اگر به مطالعه و فهم اشعار بزرگ این اندیشمند ایرانی علاقه مندید، این کانال برای شماست. در این کانال می توانید از جلسات آموزشی و تفسیرات عمیق دکتر علی حاجی بلند استفاده کنید. علاوه بر این، می توانید صفحه اینستاگرام و کانال یوتیوب مرکز تجلی عرفان مولانا را نیز دنبال کنید تا از محتواهای بیشتری درباره آثار مولانا بهره مند شوید. پس با ما همراه باشید و در این سفر عرفانی به دنیای زیبای اشعار مولانا عشق بورزید.

مرکز عرفان مولانا

06 Jul, 10:05


سلسله جلسات شرح دیوان آتشکده نیّر تبریزی
سخنران : دکتر علی ایمانی راد
مکان : تبریز چهار راه منصور مجتمع تجاری عتیق ۱
زمان : ۱۶ لغایت ۲۸ تیر

مرکز عرفان مولانا

17 Jun, 07:47


🌸مرکز تجلی عرفان مولانا

Telegram : @ErfanMolana
Instagram : http://Instagram.com/Molana_NGO
Website : www.mewlana.org
YouTube: https://www.youtube.com/c/Molana_NGO

مرکز عرفان مولانا

17 Jun, 07:47


🌸مرکز تجلی عرفان مولانا

Telegram : @ErfanMolana
Instagram : http://Instagram.com/Molana_NGO
Website : www.mewlana.org
YouTube: https://www.youtube.com/c/Molana_NGO

مرکز عرفان مولانا

03 May, 09:11


من او را کی ام؟

داستانِ ابدیِ یک تمنا. تمنای آنکه آوازی از جانب دوست، دلت را فتح کند.
مولانا می‌گفت:
لذت تخصیص تو وقت خطاب
آن کند که ناید از صد خم شراب
(مثنوی/دفتر پنجم)
تخصیص در وقتِ خطاب، یعنی حضرتِ دوست تو را، و دقیقاً تو را خطاب کند. تو را، و دقیقاً تو را صدا بزند. می‌گوید لذتی که در این تخصیص، در این خاص‌بودگی در خطاب، می‌جوشد، از صد خُم شراب، نمی‌جوشد.
انگار تمامِ کوشش‌ها و تپش‌های عارفان برای آن است تا دوست، آنها را صدا کند. به شکل ویژه‌ای صدا کند. دلتنگی را به جان می‌خرند، تا دوست صدای‌شان کند: «دلتنگِ من!»:

شیوه‌گری بین که دلم تنگ شد
تا تو بگوییش که: «دلتنگ من!»
خود را به لنگی می‌زنند تا دوست صدای‌شان کند: «لنگِ من» و آن وقت از باد، شتابنده‌تر شوند
پای من از باد روانتر شود
گر تو بگویی که: «بیا لنگ من!»
خاموش می‌مانند و سکوت می‌کنند تا دوست بگویدشان: «خمُش و دَنگِ من»:
خامش کن چون خَمُشان دنگ باش
تات بگوید: «خَمُش و دنگ من!»
(غزلیات شمس)
🌸مرکز تجلی عرفان مولانا
Telegram : @ErfanMolana
Instagram : http://Instagram.com/Molana_NGO
Website : www.mewlana.org
YouTube: https://www.youtube.com/c/Molana_NGO

مرکز عرفان مولانا

20 Apr, 20:36


اگر گفتار و نوشتار نازل ترین شأن عرفانی است ، پس چرا عارفان این همه شعر سروده اند و سخن گفته اند؟
«سؤال کرد که: «پس عبارت و الفاظ را فایده چیست؟» فرمود که: «سخن را فایده آن است که تو را در طلب آرد و تهییج کند، نه آنکه مطلوب به سخن حاصل شود و اگر چنین بودی به چندین مجاهده و فنای خود حاجت نبودی.» (فیه ما فیه)
عادلانه‌ترین پاسخ به همه پرسش‌های الهیاتی، سکوت یا استعاره است و در میان این دو نیز دقیق‌ترین پاسخ، سکوت است؛ سکوتی که عمیق‌ترین بازتاب حضور خداوند است. استعاره نیز در این میان، بدون آنکه دالّ بر گزاره‌ای حقیقی درباره‌ی خداوند باشد، خاصیت تحریکی دارد. به این معنا که شنونده را به منظور از سر گذراندن تجربه دینی و احوالات عرفانی عارف، ترغیب و تحریک می‌کند و این میل را از سطوح زیرین آگاهی و یا حتی ناخودآگاه او به سطوح قشری و محسوس آگاهی منتقل می‌کند؛ به نحوی که او خود را متمایل به کسب تجربه‌ی عارف می‌یابد. به همین دلیل است که عارفان به رغم آنکه معتقدند: تجربه‌ی آنان عمیقاً تبیین‌ناپذیر و ناگفتنی است، اما با وجود این، تفصیلاً درباره‌ی آن سخن می‌گویند...
مرکز تجلی عرفان مولانا
http://Instagram.com/Molana_NGO

مرکز عرفان مولانا

20 Apr, 20:12


در نگاه شمس تبریزی حقیقتِ مسلمانی، رسیدن به حالی است که چه بسا خودِ صاحبِ حال نام اسلام بر آن نگذارد. کسانی هستند که با سنجه‌های بیرونی مسلمان نیستند، اما در حقیقت، مسلمان‌اند. کافر آفاقی‌اند و مسلمانِ انفسی. کسانی هم هستند که با سنجه‌های بیرونی مسلمانند اما در حقیقت، کافرند. یعنی مسلمان آفاقی‌اند و کافر انفسی

در این نوع تفکر اصل و اساس، وضع وجودی است و نه شمایل بیرونی، ممکن است کسی خود را بی‌خدا و یا بی‌دین بداند اما در حقیقت رو به خدا داشته باشد.
چنین نگاهی به معنای گذر از دین نیست، بلکه گذر از دین‌پرستی است.  ادیان می‌توانند نظمی معنوی و ظرفیتی زبانی در اختیار ما بگذارند که در رسیدن به این «وضع وجودی»، یاری کند. ادیان راهی برای رسیدن به مقصدی هستند. مقصدی که تو در آن با رهایی از خویش و درنوردیدن دیوارها، به سلام و صلح می‌رسی.

به‌هرچه از راه دور افتی چه کفر آن حرف و چه ایمان
به‌هرچه از دوست وا مانی چه زشت آن نقش و چه زیبا
(سنایی)
🌸مرکز تجلی عرفان مولانا

Telegram : @ErfanMolana
Instagram : http://Instagram.com/Molana_NGO
Website : www.mewlana.org
YouTube: https://www.youtube.com/c/Molana_NGO

مرکز عرفان مولانا

09 Apr, 17:04


🌸مرکز تجلی عرفان مولانا

Telegram : @ErfanMolana
Instagram : http://Instagram.com/Molana_NGO
Website : www.mewlana.org
YouTube: https://www.youtube.com/c/Molana_NGO

مرکز عرفان مولانا

31 Mar, 08:50


🌸مرکز تجلی عرفان مولانا

Telegram : @ErfanMolana
Instagram : http://Instagram.com/Molana_NGO
Website : www.mewlana.org
YouTube: https://www.youtube.com/c/Molana_NGO

مرکز عرفان مولانا

31 Mar, 08:47


ایام شهادت حضرت علی علیه السلام بر عاشقان و سالکان راه حقیقت تسلیت باد.

🌸مرکز تجلی عرفان مولانا

Telegram : @ErfanMolana
Instagram : http://Instagram.com/Molana_NGO
Website : www.mewlana.org
YouTube: https://www.youtube.com/c/Molana_NGO

مرکز عرفان مولانا

28 Mar, 09:21


شیخ ابوالحسن خرقانی گفت: «درخواستم از حق، تعالی، که مرا به من نمای چنان که هستم.»
مرا به من نمود چون پلاسی شوخگن[=پشمینه‌ای چرکین]، همی در نگریستم ‌گفتم: «من اینم؟»
آواز آمد که «آری.»
پس گفتم: «این همه ارادت خلق و شوق و تضرع و زاری چیست؟»
آوازی شنودم که «این‌همه ماییم و تو اینی.»
(تذکرة‌الاولیاء، عطار نیشابوری، تصحیح شفیعی کدکنی، نشر سخن، ص ۷۷۳)
خویش را چون خار دیدم سویِ گُل بُگْریختم
خویش را چون سِرکه دیدم در شِکَر آمیختم
عشق گوید راست می‌گویی ولی از خود مَبین
من چو بادَمْ تو چو آتش، من تو را اَنْگیختم
(مولانا، غزلیات)
چقدر این نگاه خوب است. پس از آنهمه تقلا و تکاپو، به هر کجا که می‌رسی، با تو می‌گوید: من بودم که بی‌قرارت کردم. من بودم که آتش تو را افروختم. رُبایش و کشش من بود. اگر حُسنی یافته‌ای از فیض ما بود. از نظر کیمیاکار ما بود. به بیان علامه طباطبایی:
من به سرچشمه‌ی خورشید نه خود بُردم را
ذره‌ای بودم و مِهر تو مرا بالا بُرد
من خسی بی‌سر و پایم که به سیل افتادم
آنکه می‌رفت مرا هم به دل دریا بُرد
🌸مرکز تجلی عرفان مولانا

Telegram : @ErfanMolana
Instagram : Molana_NGO

1,179

subscribers

1,324

photos

333

videos