Dr. Sohrab Delangizan @drdelangizan Channel on Telegram

Dr. Sohrab Delangizan

@drdelangizan


کانال شخصی سهراب دل انگیزان،
استاد تمام گروه اقتصاد دانشگاه رازي.
عضو و دبیر منطقه‌ای استان کرمانشاه انجمن اقتصاد ایران.
عضو و رئیس شعبه استانی انجمن علمی مدیریت کسب و کار ایران.
محل انتشار سخنرانی، یادداشتها، اشعار و دیدگاه‌ها
[email protected]

Dr. Sohrab Delangizan (Persian)

با خوش آمدید به کانال شخصی دکتر سهراب دل انگیزان، استاد تمام گروه اقتصاد دانشگاه رازی. این کانال شامل انجمن اقتصاددانان ایران و انجمن علمی مدیریت کسب و کار ایران است. در این کانال، شما می‌توانید سخنرانی‌ها، یادداشت‌های روزانه، اشعار و دیدگاه‌های ارزشمند دکتر دل انگیزان را مشاهده کنید. اگر به مباحث اقتصاد و مدیریت علاقه‌مند هستید، این کانال مناسب برای شماست. برای اطلاعات بیشتر و ارتباط با دکتر سهراب دل انگیزان، می‌توانید ایمیل به آدرس [email protected] ارسال کنید.

Dr. Sohrab Delangizan

07 Feb, 04:41


آیا می‌دانستید به طور میانگین هر هکتار جنگل در طی یکسال می‌تواند:
*. شصت و هشت تن گردوغبار را در خود رسوب دهد.
*. دو و نیم تن اکسیژن تولید کند.
*. هزار و پانصد تا دو هزار متر مکعب آب را در سفره‌های زیر زمینی نفوذ دهد.

۱۹ بهمن ۱۴۰۳
کرمانشاه
#سهراب_دل‌انگیزان
https://t.me/drdelangizan

Dr. Sohrab Delangizan

06 Feb, 08:19


📢 انجمن مدیریت کسب و کار ایران با همکاری فدراسیون مدیریت و مشاوران کسب و کار ایران برگزار می کند:

🔹 سمینار کاربردی حقوق و قواعد استاندارد با رویکرد تسهیل فرآیند #واردات و #صادرات

سرفصل ها:
تحلیل کاربردی ساختار سازمان ملی استاندارد ایران (ساختار، شرح وظایف و آسیب شناسی)
مروری بر مواد قانونی کاربردی و تحلیل فصل های شش گانه قانون تقویت و توسعه نظام استاندارد مصوب ۱۳۹۶
مروری بر قواعد اختصاصی استاندارد در زمینه شرکت های بازرسی، آزمایشگاه های همکار، واحدهای تولید کننده، واردکننده و صادرکننده
چالش های کسب و کارها با مسئله استاندارد
برگزاری موت کورت کمیسیون های مواد ۴۲ و ۴۹ قانون تقویت و توسعه نظام استاندارد مصوب ۱۳۹۶ و تحلیل دستورالعمل اجرایی این مواد قانونی
تحلیل آراء و رویه قضایی

📆 ساعت و تاریخ برگزاری:
🕖 سه شنبه ۳۰ بهمن ماه ۱۴۰۳، ساعت ۱۴

📌 مکان برگزاری: خیابان طالقانی، نبش خیابان موسوی(فرصت)، اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران

🎤 سخنرانان:
جناب آقای محمد معتمدی نیا
💬 قاضی کمیسیون استاندارد استان هرمزگان با ابلاغ رئیس سازمان ملی استاندارد کشور، بازپرس شعبه ویژه جرایم تجاری اقتصادی دادسرای بندرعباس، مدرس دانشگاه و مولف حوزه حقوق استاندارد

جناب آقای مهندس کامیار منتصر
💬 عضو هیئت مدیره فدراسیون واردات ایران، عضو هیئت رئیسه اتاق بازرگانی ایران و ژاپن

دبیر علمی نشست: دکتر نوید مقدسی
💬 رئیس کمیته صادرات و واردات انجمن مدیریت کسب و کار ایران

🔔 جهت ثبت نام و کسب اطلاعات بیشتر از راه های زیر اقدام کنید:
🚀 ارسال پیام در تلگرام
☎️ تماس مستقیم با شماره +989028010251

Dr. Sohrab Delangizan

05 Feb, 17:34


https://youtu.be/a_4I96JLEf4?feature=shared

Dr. Sohrab Delangizan

05 Feb, 07:55


🔹 کارگاه آموزشی "مدیریت استعداد و جانشین پروری"

🎤 مدرس: دکتر الهه میگون پوری، هیئت علمی دانشگاه و معاون پژوهشکده مدیریت توسعه و تجاری سازی محصول

سرفصل ها: مدیریت استعدادیابی در منابع انسانی، مدل های مدیریت استعداد، مروری بر نگهداشت استعداد، ارزیابی و توسعه استعداد، استعدادیابی و استعداد پروری، مدیریت و برنامه ریزی جانشین پروری، ایجاد ارتباط میان برنامه های جانشین پروری با فرآیند پرورش استعداد های مدیران

‌‌‌‌‌‌
📆 ساعت و تاریخ برگزاری:
🕖 ۲۰ بهمن ماه ۱۴۰۳، ساعت ۱۸ الی ۲۰

👇👇👇 ثبت نام در کارگاه 🔹
مبلغ سرمایه گذاری: ۵۰۰ هزارتومان

🎓 با ارائه گواهینامه رسمی (الکترونیکی) انجمن مدیریت کسب و کار ایران
🏪 همراه با ۲ هفته پشتیبانی آنلاین

🛍 ۵۰ درصد تخفیف ویژه #اعضاء_انجمن 🛍

👇👇👇 پشتیبانی و اطلاعات بیشتر

Dr. Sohrab Delangizan

04 Feb, 19:07


زلفهای پریشان تاک
برهنه و بی پوششی از دروغ
در رسای قناری
با باد در رقص آمده بود.

و در عزای کبوتری با بال سفید
خون بر گونه‌ی انگور لخته بست
و خاک مرده
  به مستی در جوش.

به گناه کدام دریچه‌ی بسته باید کفاره داد؟
کدام دل شکسته؟
کدام تدبیر نابجا؟
کدام ردیف ناب از آواز غمگنانه در ایوان شب،
که نوازش نیمه شبی در هیبت کفنی سپید
سجاده‌ی بی رنگ صبح را به شراب آلوده ساخت.

نه
سوگند بی حاشیه را
به سرخی پرحاشیه مسپار
آنگاه که شاهدان قتل پیاله‌های مست
خویش گناهکاران سحرگاه بودند.

نسیان لحظه‌ها
و حافظه‌ی تلخ پیاده راه شهر
در سکوت بی‌کلام مست‌ترین خوشه‌ی انگور
به عرفان نشست،
و دشت را با مدادی به رنگ شقایق
نقاشی کرد.

عبور لحظه‌ها
سنگین و فسرده بود،
و آسمان در انتظار ابری پر از زایش،
و بابونه‌ی دشت‌های منجمد
به دانه‌ی بهاری پر از زندگی
آبستن زیباترین عروس شهر
در شب وداع شد.

۱۵ بهمن ۱۴۰۳
کرمانشاه
#سهراب_دل‌انگیزان
https://t.me/drdelangizan

Dr. Sohrab Delangizan

04 Feb, 18:18


💢آسیب شناسی کسب و کار در استان کرمانشاه
(نشست ششم)
آقای دکتر سهراب دل انگیزان
مدیر انجمن مدیریت کسب و کار شعبه کرمانشاه
استاد تمام گروه اقتصاد دانشگاه رازی
(با حضور یک میهمان)

چهارشنبه ۱۷ بهمن ماه، ساعت ۱۶

آدرس: نوبهار، نبش کوچه ۱۰۷
موسسه فرهنگی هنری کوچه کتاب

Dr. Sohrab Delangizan

03 Feb, 16:39


پارک علم و فناوری استان با همکاری وزارت علوم، تحقیقات و فناوری برگزار می‌کند:

💢 فراخوان پویش استانی شناسایی استعدادهای خلاق و فناور در راستای شکل‌گیری هسته‌ها و کسب و کارهای فناورانه

🚀 فرصتی ویژه جهت کسب مهارت تخصصی و راه‌اندازی کسب و کار در حوزه‌های:
- گیم
- انیمیشن
- اینترنت اشیاء
- هوش مصنوعی

برنامه‌ها و حمایت‌ها:
- ارائه مشاوره‌های عمومی و تخصصی
- آموزش‌های فنی و تخصصی
- شرکت در رویدادهای استانی و ملی
- شبکه سازی و امکان ارتباط با شرکت‌های فناور رشدیافته سراسر کشور
- پذیرش تیم‌های مستعد در پارک علم و فناوری استان

🌐 لینک ثبت‌نام 👇👇
https://B2n.ir/n72142

مدت زمان ثبت‌نام: تا پایان بهمن‌ماه 1403

☎️ اطلاعات بیشتر: 083831031 داخلی 417
با ما همراه باشید
━━━━━ 💫 🇮🇷 💫━━━━━
🆔 @kermanshahstp
☎️08331031-417
🪐http://instagram.com/kti.ir
🌐 www.kti.ir
━━━━━ 💫 🇮🇷💫━━━━━
روابط عمومی پارک علم و فناوری استان کرمانشاه

Dr. Sohrab Delangizan

02 Feb, 11:58


📌 تقویم کارگاه های آموزشی هفتگی انجمن مدیریت کسب و کار ایران (آنلاین)
🗓 هفته سوم بهمن ماه ۱۴۰۳
ساعت ۱۸ الی ۲۰

📋🙏 با ارائه گواهینامه رسمی (الکترونیکی) انجمن مدیریت کسب و کار ایران
🔆 همراه با ۲ هفته پشتیبانی آنلاین

💠 جهت ثبت نام و کسب اطلاعات بیشتر به وبسایت انجمن مراجعه و یا در تلگرام و واتساپ پیام ارسال نمایید.

‌‌🌐 www.iranbma.com
📱 +989028010251

📍همراه با ۵۰ درصد تخفیف ویژه اعضاء انجمن

Dr. Sohrab Delangizan

02 Feb, 11:58


کد تخفیف ۴۰ درصدی برای اعضاء شعبه کرمانشاه انجمن مدیریت کسب‌وکار ایران:

kermanshah_40

Dr. Sohrab Delangizan

01 Feb, 07:45


پایان پیشرفت؟

این عنوان یادداشتی است از جوزف استیگلیتز؛ اقتصاددان برندۀ نوبل، دربارۀ نگرانی از بازگشت ترامپ به قدرت که اخیراً در پروجکت سندیکیت منتشر شده است. بخش‌هایی از یادداشت را در ادامه می‌خوانید:

۳۵ سال پیش، جهان با فروپاشی کمونیسم تحولی دورانی را تجربه کرد. فوکویاما این لحظه را «پایان تاریخ» نامید و پیش‌بینی کرد که همۀ جوامع در نهایت به‌سوی لیبرال‌دموکراسی و اقتصاد بازار همگرا می‌شوند. امروزه اشتباه‌بودن آن پیش‌بینی تقریباً کلیشه‌ای شده است. با بازگشت ترامپ شاید باید دوران کنونی را دورۀ «پایان پیشرفت» بنامیم.

متفکران روشنگری از ۲۵۰ سال پیش دریافتند که آزمایش‌های علمی می‌تواند به مردم در درک طبیعت و ایجاد فناوری‌های جدید کمک کند و علوم اجتماعی می‌تواند هماهنگی بیشتری را برای بهبود شرایط برای همۀ اعضای جامعه فراهم کند. چنین تلاش‌هایی مستلزم حاکمیت قانون بود تا احترامِ به حقیقت بر واپس‌گرایی غلبه کند. امروز یکی از آزاردهنده‌ترین ویژگی‌های جنبش «عظمت دوبارۀ آمریکا»، رد کامل این ارزش‌ها است.

آیا پیشرفت می‌تواند ادامه یابد؟ آیا واقعاً می‌توان انتظار داشت که الیگارشی جدید آمریکا پیشرفت‌های پایدار و مشترک را راهبری کند؟ آن‌هایی که اکنون به قدرت رسیده‌اند، صرفاً به‌دنبال ثروت هستند و هیچ ملاحظه‌ای نسبت به انباشت آن از طریق استثمار و رانت‌خواری ندارند. آن‌ها پیشتر نبوغ خود را در استفاده از قدرت بازار و استفاده از رسانه‌ها و پلتفرم‌های فناوری برای پیشبرد منافع خصوصی خود از طریق دستکاری گستردۀ اطلاعات نشان داده‌اند!

آنچه فساد به سبک آمریکایی امروزی را متمایز می‌کند، مقیاس و بی‌شرمی آن است. الیگارش‌های آمریکایی می‌توانند در روز روشن صدها میلیون دلار به کمپین انتخاباتی یک سیاستمدار در ازای منافع‌شان کمک کنند. وام ۴۶۵ میلیون دلاری بلاعوضی که تسلا ۱۵ سال پیش از دولت اوباما دریافت کرد، در مقایسه با آنچه در حال سقوط است بسیار ناچیز به نظر می‌رسد.

اگرچه ایالات متحده برای مدت طولانی در پیشبرد علم و فناوری در جهان پیشتاز بوده، اما تداوم آن در دورۀ ترامپ دشوار به نظر می‌رسد. من سه حالت را محتمل می‌دانم. ۱. آمریکا در نهایت با مشکلات عمیق خود کنار می‌آید، جنبش «بازگشت عظمت آمریکا» را پس می‌زند و به ارزش‌های روشنگری متعهد می‌ماند. ۲. آمریکا و چین به‌ترتیب به مسیر سرمایه‌داری الیگارشی و سرمایه‌داری اقتدارگرای دولتی ادامه می‌دهند و بقیۀ جهان عقب می‌مانند. ۳. آمریکا و چین در مسیر خود باقی می‌مانند، اما اروپا پرچم سرمایه‌داری مترقی و سوسیال‌دموکراسی را به‌دست می‌گیرد.

متأسفانه، سناریوی دوم محتمل‌ترین است، به این معنی که باید در نظر بگیریم که کمبودهای روبه‌رشد آمریکا تا کی قابل کنترل خواهد بود. چین مزایای زیادی در زمینۀ توسعۀ فناوری و هوش مصنوعی، بازار بزرگ، عرضۀ گستردۀ مهندسان، و تعهد به برنامه‌ریزی بلندمدت و جامع دارد. علاوه‌براین، دیپلماسی چین در مقابل کشورهای غیرغربی بسیار موفق‌تر از آمریکا بوده است. اما نه چین و نه آمریکای ترامپی به ارزش‌هایی که از اواخر قرن هجدهم باعث پیشرفت شده‌اند متعهد نیستند.

امروزه بشریت با چالش‌های وجودی درگیر است. پیشرفت تکنولوژی به ما ابزاری برای نابودی خودمان داده است و بهترین راه برای جلوگیری از آن قوانین بین‌المللی است. علاوه بر تهدیدات ناشی از تغییر اقلیم و بیماری‌های همه گیر، اکنون باید نگران هوش مصنوعی تنظیم‌ناپذیر هم باشیم.

برخی بر این باورند که گرچه ممکن است توقفی در پیشرفت ایجاد شود، اما سرمایه‌گذاری‌های پیشین در علوم پایه همچنان بازدهی بالایی خواهد داشت. و ممکن است اضافه کنند که هر دیکتاتوری در نهایت به پایان می‌رسد و تاریخ به پیش می‌رود. یک قرن پیش فاشیسم جهان را فرا گرفت. اما این منجر به موجی از دموکراسی‌سازی شد، با استعمارزدایی و جنبش‌های حقوق مدنی در مقابله با تبعیض نژادی، قومی، و جنسیتی.

مشکل این است که آن جنبش‌های موفق فقط تا همین جا پیش رفتند و زمان به نفع ما نیست. تغییرات اقلیمی منتظر نخواهند ماند. آیا آمریکایی‌ها از پیشرفت مستمر در قالب رفاه مشترک مبتنی‌بر آموزش، بهداشت، ایمنی، جامعه و محیطی پاک برخوردار خواهند بود؟ من شک دارم. و آیا پایان پیشرفت در آمریکا اثرات منفی در سطح جهانی خواهد داشت؟ تقریباً مطمئناً.

هنوز زود است که بدانیم پیامدهای کامل ریاست‌جمهوری دوم ترامپ چه خواهد بود. بله، تاریخ جلو می‌رود، اما ممکن است در مسیر پیشرفت نباشد!

Dr. Sohrab Delangizan

01 Feb, 03:13


شش باور منکیو درباره تورم

اسفندیار جهانگرد
عضو هیا علمی اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی

گریگوری منکیو در پانزدهم جولای ۲۰۲۴در NBER، به بررسی شش باور کلیدی خود درباره تورم می‌پردازد که برخی از آن‌ها در بین اقتصاددانان مورد بحث است. وی بر اهمیت مداوم منحنی فیلیپس به‌عنوان یک مفهوم نظری تأکید می‌کند، اما کاربرد عملی آن را زیر سوال می‌برد. او همچنین انتقاداتی به مدل کالوو در تعیین قیمت‌ها دارد، خواستار توجه مجدد به شاخص‌های پولی است و پیشنهاد می‌کند که فدرال رزرو هدف‌گذاری تورم را منعطف‌تر کند.

۱. منحنی فیلیپس اجتناب‌ناپذیر است (اما به‌صورت مشروط)
منکیو استدلال می‌کند که علی‌رغم برخی انتقادات، منحنی فیلیپس همچنان یک مفهوم اساسی در اقتصاد کلان است، اما باید به‌عنوان یک رابطه مشروط در نظر گرفته شود.
• در دهه ۱۹۶۰، همبستگی منفی بین تورم و بیکاری به‌طور واضحی مشاهده می‌شد، اما امروزه این رابطه ساده دیگر وجود ندارد.
• منکیو می‌گوید که منحنی فیلیپس یک رابطه شرطی است که بستگی به نوع شوک اقتصادی دارد. اگر شوک‌های پولی یا تقاضای کل باعث تغییر تورم و بیکاری در جهت‌های مخالف شوند، یک منحنی فیلیپس کوتاه‌مدت وجود دارد.
"دیدگاه منکیو این است که منحنی فیلیپس بهتر است به‌عنوان یک رابطه شرطی در نظر گرفته شود... به این ترتیب، فرار از آن دشوار است."بعبارت دیگر منحنی فیلیپس همچنان بخشی از تفکر اقتصاد کلان است، اما فقط در صورت در نظر گرفتن شرایط خاص.

۲. منحنی فیلیپس ابزار عملی مفیدی نیست
با وجود اهمیت نظری، منحنی فیلیپس ابزار دقیقی برای پیش‌بینی تورم یا تصمیم‌گیری سیاستی نیست.
• یک مطالعه در سال ۱۹۹۷ نشان داد که تعیین نرخ طبیعی بیکاری(NAIRU) با فاصله اطمینان ۹۵٪ بسیار بزرگی همراه است. این امر باعث می‌شود که پیش‌بینی‌های مبتنی بر این منحنی بسیار نامطمئن باشند.
• تلاش برای یافتن نسخه‌های دقیق‌تر از منحنی فیلیپس، مانند جستجوی "جام مقدس" است: هرگز موفقیت‌آمیز نیست اما همچنان ادامه دارد.
"فاصله‌های اطمینان بزرگ برای نرخ طبیعی بیکاری، همراه با بی‌فایده بودن جستجوی بی‌پایان برای منحنی فیلیپس دقیق‌تر، باعث شده که انتظار زیادی از این منحنی به‌عنوان ابزاری برای پیش‌بینی تورم یا ارزیابی سیاست‌ها نداشته باشم."در نهایت تکیه بیش از حد بر منحنی فیلیپس برای سیاست‌گذاری عملی مشکل‌ساز است، زیرا این منحنی دقت لازم را ندارد.

۳. تشخیص شوک‌های عرضه و تقاضا در زمان واقعی تقریباً غیرممکن است
هنگامی که تورم از هدف بانک مرکزی منحرف می‌شود، تشخیص اینکه این تغییر ناشی از شوک‌های عرضه است یا شوک‌های تقاضا، به‌ویژه در زمان واقعی، بسیار دشوار است.
• عدم دقت در تعیین نرخ طبیعی بیکاری باعث می‌شود که تمایز میان عوامل عرضه و تقاضا مبهم باشد.
• انتظارات تورمی نیز نقش مهمی دارند، که پیش‌بینی تأثیر شوک‌های اقتصادی را سخت‌تر می‌کند.
• افزایش تورم در سال ۲۰۲۲ نمونه‌ای از این عدم قطعیت بود؛ ممکن بود ناشی از مشکلات زنجیره تأمین، افزایش تقاضا، یا سیاست‌های پولی و مالی بیش از حد انبساطی باشد.
"مشکل این است که از آنجا که نرخ طبیعی بیکاری را با دقت نمی‌دانیم، تمایز میان عرضه و تقاضا دشوار است... و در زمان واقعی است که سیاست‌گذاران باید واکنش نشان دهند."فلذا سیاست‌گذاران باید در واکنش سریع به تورم محتاط باشند، زیرا تعیین علت اصلی آن در لحظه دشوار است....

ادامه مطلب؛

كانال تخصصي برنامه ريزي توسعه؛

Dr. Sohrab Delangizan

31 Jan, 03:00


https://sharifml.ir
درس یادگیری ماشین - دانشکدۀ مهندسی کامپیوتر دانشگاه صنعتی شریف

Dr. Sohrab Delangizan

30 Jan, 05:21


شکوفاترین دوره رونق اقتصادی ایران

آدرس کانال تلگرامی نسیم 👇👇👇👇
https://t.me/Nasim_Tarikh
آدرس کانال واتساپ نسیم تاریخ 👇👇👇👇👇👇👇👇
https://chat.whatsapp.com/IcaiaEPDT76EBieB4a1zZc
آدرس کانال ایتا نسیم تاریخ https://eitaa.com/Nasim_Tarikh
✍️#رضا_احمدی

شاه عباس اول در سال 996 ق در قزوین تاجگذاری کرد. در این زمان شرق کشور در اشغال ازبکها و غرب و شمال غرب در اشغال عثمانی‌ها بود. خرانه ی کشور تهی و دولت بازیچه ی سردارن قزلباش شده بود. شاه ابتدا قدرت نظامیان را محدود و و طی ده سال دولتهای متجاوز را از ایران بیرون راند.
🍀 اقتصاد ایران
اقتصاد ایران در این دوره متکی بر گله داری و کشاورزی و صنایع روستایی بود. اراضی در بین سرداران قزلباس و مقامات کشوری و روحانیون تقسیم شده بود. و درآمد اندکی به خزانه می رسید. شاه این تیول داری را برچید و آن را به اراضی خاصه تبدیل نمود و برای همین درآمدهای دولت بیشتر گردید.
🔻 امنیت راهها
برای اینکه تجارت داخلی و خارجی را رونق بخشد، باید امنیت برقرار باشد... برای این‌ متظور شاه عباس حاکمان ایالات را مأمور کرد تا در هر ولایتی، راهزنان را دستگیر و نابود کنند
🔸زیر ساخت ها
شاه عباس جاده ی شاهی عصر داریوش کبیر را بازسازی کرد. و نیز برای رونق اقتصادی جاده سنگفرش و کاروانسراهایی زیادی در مسیر راه ایجاد شد، شاه به این‌ منظور راه‌ها و پل ها را تعمیر و نگهداری می کرد. کاروانسراهای شاهی بین راه رایگان بود و مسافران تا هر زمان که می‌خواستند در آنجا اقامت می‌کردند. کاروانسراهای شهری نقش هتل و مرکز تجاری داشتند.
🔹اقتصاد آب محور
در این زمان مناطق روستایی و اقتصاد کشاورزی نیز مد نظر بود. بدین دلیل کشاورزی و صنایع روستایی گسترش یافت. تولیدات زراعی ایران با آب مصنوعی آبیاری می شد و بدین خاطر طرحهای آبیاری به اجرا در آورده شد... شبکۀ آبیاری، کانال، احداث شد، کاریزهای جدید ساخته و قنوات تعمیر شد.
🔸سیاست مالیه
شاه برای رونق اقتصادی برخی از مالیات ها را لغو و دسته ی دیگر را کاهش داد. در این دوره خروج پول نقد (طلا و نقره‌ی مسکوک) از کشور ممنوع شد تا جلو خروج سرمایه را بگیرد.
🔻نجارت خارجی و رابطه با دنیا
تجارت و بازرگانی در این دوره توسعه‌ی شایانی یافت و اغلب شهرهای ایران از رونق اقتصادی برخوردار شدند. در این دوره علاوه بر گسترش تجارت خارجی، تجارت و صنعت داخلی نیز رشد قابل توجهی پیدا کرد. برخی از کاروانهای تجاری با ده هزار شتر از مرز سیستان وارد ایران و از اردبیل خار می شدند.
🔸رونق صنایع
سیاست اقتصادی شاه عباس اول، از هنر و صنعت، بافتن پارچه‌های گران نساجی، توسعه‌ی زیادی یافت. شاه عباس برای تولید منسوجات مختلف در تمام شهرهای بزرگ کشور، کارخانه‌های شعربافی، زربافی و زرکشی ایجاد کرد. بهترین نوع پارچه‌های ابریشمی و زربافت و مخمل‌های طلایی را در کارگاه‌های بزرگ نساجی اصفهان، کرمان، یزد، کاشان، مشهد و شیراز می‌بافتند.
🔻قالی صنعت ملی
از مهم‌ترین فراورده‌های صنعتی و تجاری ایران در دوره‌ی صفویه، قالی بود و قالی ایرانی در این دوران به اوج شهرت خود در جهان رسید. فرش‌های ایران بیشتر از پشم گوسفند بافته می‌شدند و برای رنگ کردن پشم‌ها از رنگ‌های طبیعی استفاده می‌شد. با تأسیس کارگاه‌های قالی بافی در شهرهایی مانند اصفهان و کاشان، قالی بافی را به سطح صنعتی ملی در ایران رساند.
🔸جذب کارشناس خارجی
شاه عباس برای توسعه کشور از کارشناسان مختلف کشورهای دیگر استفاده می کرد. برادران شرلی انگلیسی را برای تأسیس ارتش نوین به ایران آورد و برای رونق سفال سازی سیصد کوزه گر چینی را به همراه خانواده‌هایشان به ایران آورد و در ایران اسکان داد
🔸تولید ابریشم
مهم‌ترین محصولات ایران در این دوره، ابریشم طبیعی بود و در استان‌های شمالی تولید می‌شد. ابریشم مهمترین کالای صادراتی ایران بود و از این راه درآمد زیادی عاید کشور می شد. شهرهای اصفهان، هرمز و تبریز بورس ابریشم ایران بود. بازرگانان خارجی از کشورهای مختلف در ایران حضور و دفتر و نمایشگاه کالا داشتند. اصفهان بازار عمده‌ی ابریشم خاور زمین بود. تجارت ابریشم ایران، در دست ارامنۀ جلفا بود. ابریشم گیلان در تمام کشورهای اروپایی شهرت داشت و ایران را به ابریشم می شناختند.
🔸تجارت خارجی
فعال شدن مسیر دریایی برای ایران بسیار مهم بود. شاه عباس در 1010 ق/ هرمز، بحرین، قشم و بندرعباس را از اشغال پرتغالی ها خارج ساخت. بندر هرمز محل تجمع بازرگانان زیادی از شرق و غرب بود. توجه و احترام شاه عباس اول به مسیحیان منجر به توسعۀ روابط ایران و اروپا گردید و آنها در زمینه ی تجارت و بازرگانی فعال بودند. عصر شاه عباس کبیر شکوفاترین دوره رونق اقتصادی ایران می باشد.
#شاه_عباس_کبیر

Dr. Sohrab Delangizan

28 Jan, 21:18


💢آسیب شناسی کسب و کار در استان کرمانشاه
(نشست پنجم)
آقای دکتر سهراب دل انگیزان
مدیر انجمن مدیریت کسب و کار شعبه کرمانشاه
استاد تمام گروه اقتصاد دانشگاه رازی
(با حضور یک میهمان)

چهارشنبه ۱۰ بهمن ماه، ساعت ۱۶

آدرس: نوبهار، نبش کوچه ۱۰۷
موسسه فرهنگی هنری کوچه کتاب

Dr. Sohrab Delangizan

28 Jan, 20:38


چند نکته‌ در مورد توسعه صنعتی در کشور یا استان‌ها
(در پاسخ به سوال دوستی که توسعه شهرک‌های صنعتی را به علت آلوده کننده بودن به صلاح نمی‌دانست)

نکته نخست اینکه صنعت مهمترین ابزار توسعه کشورها و انتقال از دوران ماقبل صنعتی به بعدصنعتی بوده است. لذا هر برنامه توسعه‌ای باید توسعه صنعت را البته به صورت پاک و پایدار و سازگار با اکوسیستم، مود تاکید قرار دهد و دنبال کند.
دوم اینکه مکان یابی شهرک‌های صنعتی کاری کاملا تخصصی است که باید توسط یک تیم مجرب و متخصص صورت بگیرد، لذا پیشنهادات اینگونه مادامی که پشتوانه‌ای از مطالعه نظام‌مند ندارند، تنها به عنوان یک فرضیه قابل طرح هستند و حتما مکان یابی شهرک‌های صنعتی از مهمترین مطالعات حوزه توسعه صنعتی به شمار می‌روند.
نکته سوم اینکه امروزه مساله توسعه صنعتی همراه است بابسیاری از مطالعات پیوست شده مانند پیوست زیست محیطی، پیوست اجتماعی و فرهنگی، پیوست پدافند غیر عامل، پیوست اشتغالزایی، پیوست تاب‌آوری و... لذا توسعه صنعتی امروز که بسیار شتابان نیز پیگیری می‌شود، در کشورهای پیشرفته با جدیدترین تکنولوژی‌های  ممکن صورت می‌گیرد و بالاترین ظرفیت‌های سرریز اقتصادی و اجتماعی را هم بوجود می آورد. لذا بنده اصولا تمایل دارم و طرفدار توسعه صنعت هستم. ولی صنعتی با تمرکز بر مزیت‌های رقابتی موجود استان و نه تنوع خسارتباری چون وضعیت کنونی، و نیز صنعتی که بتواند لایه‌های متفاوت جمعیتی را برای درگیر شدن در آن فراخواند و جذب نماید.
نکته چهارم اینکه اصولا برنامه‌های توسعه صنعتی در کنار مطالعات آمایش سرزمین و استراتژی‌های توسعه صنعتی، سه گانه‌های سیاستگذاری، رشد و پیشرفت کشورهای موفق جهان بوده و هستند و حداقل با مدل‌های کنونی توسعه موفق در جهان، خواهند بود.
و پنجم اینکه اصولا سایر حوزه‌های جذاب برای توجه، سرمایه‌گذاری و خلق ارزش افزوده اقتصادی مانند گردشگری و صادرات، بدون بحث صنعت، ابتر باقی مانده و زنجیره‌های گسترده مناسب و قابل اعتمادی شکل نخواهند داد.
لذا در هر شرایطی و با فهم توسعه بر هر محوری مانند محور قرار گرفتن تجارت، محور قرار گرفتن تکنولوژی و علم، محور قرار گرفتن خدمات مالی و کسب و کار، محور قرار گرفتن گردشگری و حتی محور قرار گرفتن کشاورزی و زیر بخش‌های بزرگ آن برای توسعه، حتما، حتما، حتما باید بخش صنعت در مرکز توجه و تاکید برنامه‌های رشد و پیوست و توسعه اقتصادی و اجتماعی کشورها و مناطق قرار گیرد. تنها تاکید اساسی من این است که این توجه حتما باید بر اساس مزیتهای رقابتی روزآمد و شرایط زیست محیطی و پایداری آنها در سازگاری و اقتضای این توسعه صورت گیرد.

۹ بهمن ۱۴۰۳
کرمانشاه
#سهراب_دل‌انگیزان
https://t.me/drdelangizan

Dr. Sohrab Delangizan

28 Jan, 04:39


چند فرضیه در خصوص رابطه آموزش عالی و فقر
سهراب دل‌انگیزان استاد تمام گروه اقتصاد دانشگاه رازی

مرکز پژوهشهای مجلس اخیرا گزارش وضعیت آموزش عالی کشور را منتشر کرده است. قبلا هم وضعیت تحصیل در دوره های ابتدایی و متوسطه را منتشر کرده بود. در این گزارش دهک اول و دوم حدود ۲۷ درصد دارای آموزش عالی، دهک سوم و چهارم حدود ۳۹ درصد، دهک پنجم و ششم حدود ۴۰ درصد، دهک هفتم و هشتم حدود ۵۱ درصد و دهک نهم و دهم حدود ۵۷ درصد دارای آموزش عالی هستند. چند فرضیه را می‌توان بر اساس آمار بالا حتی با وجود نگرانی جدی در مورد اعتبار آنها طرح کرد:

۱. هرچقدر سطح آموزش عالی بالا می‌رود، از فقر فاصله گرفته می‌شود ولی داشتن آموزش عالی به تنهایی کافی نیست، چرا که در دهک اول و دوم حداقل بیست و هفت درصد جامعه دارای آموزش عالی بوده‌اند.

۲. حتی اگر بیست و هفت درصد جمعیت را آنهایی تشکیل دهند که آموزش عالی دارند، نمی‌توان اعتماد کرد که این جامعه بتواند از فقر خود را نجات دهد، ولی وقتی بیش از چهل درصد جامعه دارای آموزش عالی باشند، حداقل می‌توان انتظار داشت که فقر مطلق برطرف شده باشد.
۳. وقتی آموزش عالی در تراکم کمتر از چهل درصد جامعه باشد، آنگاه باید دنبال سایر عوامل مهم برای ایجاد و استمرار فقر در جامعه ایرانی گشت.
۴. وقتی نرخ متوسط پوشش تحصیلی ابتدایی و متوسطه اول در ایران کمتر از نود و پنج درصد باشد و بیشتر از پنج درصد کودکان و نوجوانان ما از تحصیل محروم باشند (حدود ۹۲۳ هزار نفر در سال تحصیلی ۱۴۰۳ _۱۴۰۴). آنگاه نمی‌توان انتظار داشت توسعه آموزش عالی مشکل فقر را حل کند.
۵. در جامعه امروز ایران احتمالا سرریزهای منفی بی سوادی (با حدود چهار میلیون بی سواد) بسیار بزرگتر از سرریزهای مثبت آموزش عالی در درآمد زایی و فقر زدایی باشد.
۶. با توجه به آمارهای رسمی کشور و این گزارش، احتمالا فقر در کشور چهره‌ای جوانانه دارد. یعنی هم بخش بزرگی از این افراد تحصیل کرده همان‌هایی هستند که در سن جوانی هستند و بیکارند، و هم آنهایی که لازم التعلیم هستند و متاسفانه در حال حاضر بیسواد مانده و یا از تعلیم محروم هستند، بیشتر از گروه نوجوان و جوان هستند.
۷. با توجه به بند شش می‌توان گفت سهم گروه‌های زنان در هر دو آمار بیشتر از گروه‌های مردان است. لذا فقر در جامعه ایرانی چهره‌ای زنانه نیز دارد. ولی زنان به نظر با توجه به نوع فرهنگ و تربیت ایرانی، کمتر این وضعیت را بیان کرده و یا به نمایش می‌گذارند.
۸. اصولا اگر این اطلاعات مربوط به سطح آموزش عالی را در کشور بپذیریم، باید بگوییم که به طور متوسط بیش از چهل درصد جامعه دارای آموزش عالی هستند. این اطلاعات به نظر صحیح نباشد و پوشش آموزش عالی در کشور نمی‌تواند به چهل درصد جمعیت رسیده باشد.
۹. در سال‌های اخیر کیفیت گزارش‌هایی که مرکز پژوهش‌های مجلس منتشر می‌کند ضعیف و تا حدودی غیر قابل اعتماد است. لذا هرچند فرضیات بالا مستقل از صحت داده‌ها، مفاهیمی را برای اندیشیدن ارائه می‌دهند و البته مهم هستند، ولی مرکز پژوهش‌های مجلس باید فکری به حال اعتبار گزارش‌های خود و لاجرم اعتبار خودش داشته باشد. مسیر موجود نگران کننده است.

۹ بهمن ۱۴۰۳
کرمانشاه
#سهراب_دل‌انگیزان
https://t.me/drdelangizan

Dr. Sohrab Delangizan

26 Jan, 13:17


فراخوان ارسال مقاله


بدین‌وسیله به اطلاع پژوهشگران و اساتید محترم می‌رساند که دوفصلنامه علمی-پژوهشی Iranian Journal of Economic Studies دانشگاه شیراز، آماده دریافت مقالات پژوهشی در حوزه‌های مختلف اقتصاد می‌باشد.

🔴ویژگی‌های نشریه:

• رتبه علمی: حائز رتبه ب در ارزیابی کمیسیون بررسی نشریات وزارت علوم، تحقیقات و فناوری
• زبان انتشار: انگلیسی (همراه با چکیده فارسی)
• هزینه داوری: رایگان
• مدت زمان داوری: انجام داوری در سریع‌ترین زمان ممکن
• حمایت از مقالات دکتری: از مقالات مستخرج از رساله‌های دکتری استقبال می‌شود.

🔴نحوه ارسال مقاله:

پژوهشگران گرامی می‌توانند با مراجعه به وب‌سایت https://ijes.shirazu.ac.ir و پس از ثبت‌نام، مقالات خود را برای بررسی و داوری ارسال نمایند.

منتظر مقالات ارزشمند شما هستیم!

Dr. Sohrab Delangizan

23 Jan, 04:56


دردها هستند
دردها مرا اذیت می‌کنند.
گاهی زندگی مرا هم برای مدتی مختل می‌کنند.
دردها اما می‌گذرند.
ولی رفتارهای زشت و خیانتها،
داغی بزرگ بر دلها می‌گذارند.
آنقدر قوی باش که خیانتها را هم
مرحم کنی.

۴ بهمن ۱۴۰۳
کرمانشاه
#سهراب_دل‌انگیزان
https://t.me/drdelangizan

Dr. Sohrab Delangizan

22 Jan, 17:52


کجای پنجره جا شدی
که آسمان من از تو کامل شد
و ستارگان نوشکفته از عصرگاه
سراغ خانه‌ی تو را می‌گیرند.

کجای این قاب سبز نشسته‌ای
کجای این قلب گمشده
کجای احساس گلها پناه گرفته‌ای
که غمگین ترین ترانه‌ی سرزمین من
به ناز چشمان تو
در آواز است.

کجای چشمه
کجای بهار
کجای یک برگ بلوط را معطر نکرده‌ای
که زمین
از حضور ترنم گونه‌هایت زیباست
و باغ خوشبخت خاطرات توست.

۳ بهمن ۱۴۰۳
کرمانشاه
#سهراب_دل‌انگیزان
https://t.me/drdelangizan

Dr. Sohrab Delangizan

20 Jan, 20:15


باغبان نادان

پدرش تازه در آغوش مرگ آرمیده بود. مردی دنیا دیده و توانمند. بین پسرها تشخیص دقیقی داشت. باغ میوه خوانسار را به پسر بزرگ سپرده بود. و اداره مکانیکی داخل شهر را به پسر کوچک. اما اوضاع آنچنان که آن مرحوم وصیت کرده بود پیش نرفت. جنگ عروس‌ها و رقابت و پز دادن‌های بسیار آنها، در نهایت کار را به جایی رساند که پسر کوچک با لجاجت و البته با کمی پرخاش و رفتار درشت در مقابل برادر بزرگش، اداره باغ را بدست گرفت. او که حتی یک ساعت در باغ کار نکرده بود و جز برای شیطنت‌های زمان جوانیش، در باغ پرسه نزده بود، حالا می‌خواست باغبان بشود و باغبانی کند. راستش خیلی کار را آسان گرفته بود و حتی فکر می‌کرد اداره باغ از رانندگی یک اتومبیل سواری معمولی هم آسان تر است. اما نمی‌دانست که باغ تشکیل شده از موجودات زنده است و برنامه‌ریزی و کار با جمعیت‌های زنده بسیار مشکل است. ولی خوب نادانی و جوانی با هم درآمیخته بود.
روز اول که کلید باغ را گرفت و رفت سری به آنجا بزند، باغبان پیر را در حال کار دید. احترام نگذاشت و جواب سلام پیرمرد را با تکان دادن سر داد. فکر می‌کرد مدیریت یعنی غرور و اگر با کارگر گرم بگیرد، باعث سو استفاده خواهد شد. سری به انتهای باغ زد. دیوارها استوار، درختان راست قامت، درب باغ و کلون و قفل سالم، خانه باغ برقرار و وسایل و ابزارهای مورد نیاز هرکدام سرجای خودشان بود.
با مشتی سر صحبت را باز کرد. مشتی چرا آب را پای درخت‌ها باز نکرده‌ای؟
مشتی: آقا درخت‌ها باید هفته‌ای یکبار آب بخورند ارباب، هنوز نوبت آب آنها نشده است.
مشتی چرا کرت‌های سبزی کاری اون گوشه رو آب ندادی؟
مشتی: آقا برای سم پاشی باید سبزی‌ها و بوته‌ها خشک باشند، بعد از سم پاشی آب می‌دهیم.
کمی به این ور و آن ور سرک کشید. خسته شد و از باغ رفت.
شب پیش همسرش گفت: اینجور نمیشه. این باغ باید به صورت کامل تغییر کند و طبق نظر من اداره شود. مرحوم پدر که باغ را به داداش داده بود، نمی‌دانست که یک بیسواد نمی‌تواند مثل یک مهندس اونجا را اداره کند. از اول هم باید به من می‌سپرد. حالا ببین امسال چه غوغایی خواهم کرد.
فردا صبح با غرور آمادگی برای تغییر بسیار، وارد باغ شد. دید چند کارگر دیگر هم در باغ دارند کار می‌کنند. پرسید مشتی اینها چکار می‌کنند؟
مشتی: آقا هر سال هرچند وقت یکبار چند کارگر روز مزد برای کندن علف‌های هرز، تنظیم پرچین‌ها، تعمیر دیوارها و جمع آوری چوب‌های خشک و زغال کردنشان چند روزی میاند و میرند.
بعد چند قدم پرسه زدن در باغ، داخل خانه باغ رفت و جایی برای استقرار خودش درست کرد.
فورا چند دستور روی یک تکه کاغذ نوشت و رفت بیرون که به مشتی بدهد.
آبیاری را از هفته‌ای یکبار به دوبار تغییر بدهید.
آب را غرقابی پای درختان تا صبح رها کنید که همه خاک باغ خیس بخورد و درختان سیراب شوند.
هرس درختان را هم بگذارید خودم دانه به دانه نظارت می‌کنم.
وقتی مشتی دستورها را دید و با بقیه کارگران اون کاغذ رو خواندند، تعجب کردند. دستورات کاملا غلط و مخالف اصول علمی و تجربی باغداری بود.
مشتی رفت به خانه باغ وگفت آقا اگر این کارها را انجام بدهیم، باغ ویران می‌شود.
درختان قارچ می‌زنند، ریشه اونها خواهد پوسید، علف‌های هرز هم همه باغ را خواهند گرفت و امسال ما محصولی نخواهیم داشت.
مهندس جوان به پیرمرد نگاهی کرد و گفت من مهندس اشتباه می‌کنم و توی بی سواد باید به من بگی چکار کنم؟
برو هرچه گفتم را انجام بده.
پیرمرد بیرون آمد و با بقیه شروع به کار و انجام دستورهای مهندس کردند. هربار به هم نگاه می‌کردند و با تعجبی بزرگ از این رفتار کاملا غلط کار می‌کردند. به هر حال اونها عادت کرده بودند که هرچه ارباب بگوید باید انجام داد، هرچند غلط.
عادت به اطاعت یک ویژگی زندگی رعیتی بود. رعیت که رو حرف ارباب حرف نمی‌زند.
هفته بعد که زمان هرس دوم درختان رسیده بود مهندس خودش دست بکار شد. دلش می‌خواست درخت‌ها را فرم بدهد. به اون شکلی که دلش می‌خواست شاخ و برگ اونها را می‌دید. به نظرش هرچه می‌آمد و یا برای هر درختی یک داستان ذهنی جور می‌کرد، بعد سعی می‌کرد که شاخ و برگش را طبق اون داستان بزند. مثلا فکر می‌کرد اگر این درخت دزد بود؟ اون وقت باید دستاش را برای دزدی بزنم. بعد همه شاخه‌های اصلی را می‌زد و تنه لخت را باقی می‌گذاشت. بعد سراغ درخت بعدی می‌رفت و می‌گفت اگر این درخت به حیات خانه همسایه سرک بکشد و نامحرم را ببیند چه؟ باید شاخه‌های بلندش را بزنم که به جایی سرک نکشد. آها این یکی مثل آدم‌های نامرد است که از پشت خنجر می‌زنند، هم باید دستانش را بزنم و هم باید پشتش را خم کنم.
...بقیه در پست بعدی...

Dr. Sohrab Delangizan

20 Jan, 20:15


... بقیه از پست قبلی

خلاصه تنها چیزی که برای هرس کردن در نظر نگرفت این بود که این هرس برای حذف شاخه‌های بدون بر و نگهداشتن و تقویت شاخه‌های پربار درخت‌ها است.
تقریبا همه شاخه‌های میوه آور درختان باغ بریده شد وشاخه‌های بی بار جا ماند.
کم کم که زمان می‌گذشت، علف‌های هرز رشد کردند و تقریبا بعد از یک ماه همه سطح باغ را گرفتند. هرچقدر که آب را به پای درختان رها می‌کردند، تقریبا همه توسط علف‌های هرز جذب می‌شد و عملا چیزی برای درختان باقی نمی‌ماند. خوب شاخه‌های بارور را هم خودش هرس کرده بود، دیگر امیدی به میوه نبود.
مشتی که این وضعیت را می‌دید، دیگر نظم سابق را نداشت. درب را باز می‌گذاشت، شبها وقتی می‌رفت قفل را نمیزد. راستش او می‌دانست که میوه‌ای در کار نیست، و تکرار و اصرار بر کار غلط هم که مهندس لجوج جوان در پیش گرفته بود، اعتقاد و ارزش کار درست را نزد او نابود کرده بود. خوب حالا دیگه به رسم عادت باغ می‌رفت وگر نه می‌دانست که در این باغ حضور او هم اضافه است.
یک شب معتادها از درب باغ وارد شده بودند و در انتهای دیوار پشت باغ، آنجا که فضای دنجی علف‌های هرز و کوپه نخاله و شاخه‌های خشک دپو شده درست کرده بودند، شروع به بساط کرده بودند. ولی چون شفافیت و نظم سابق در باغ برقرار نبود، عملا نه مهندس جوان متوجه حضور آنها شد و نه پیرمرد. بعدش هم که پیرمرد متوجه شد و اونها را بیرون کرد، اونها از سوراخی که در دیوار پشتی باغ ایجاد کرده بودند، هر زمان می‌خواستند وارد می‌شدن، و هر زمان هم لازم بود بیرون می‌رفتند.
باد هم که نایلون و کاغذ و آشغال‌های بیرون را با خودش جابجا کرده بود، همه اون زباله‌ها را بین علف‌های هرز جاگذاشته بود و کثیفی و درهم برهمی ایجاد شده عملا مثل یک دیوار بلند عمل می‌کرد و همه جای باغ را از نگاه مشتی و مهندس پنهان کرده بود. این بود که بعضی افراد خلافکار دیگر هم از همون سوراخ دیوار که حالا چندتا شده بود داخل می‌آمدند و کار خلافشان را انجام می‌دادند و می‌رفتند.

تعدادی از وسایل مکانیزه باغداری و ابزارهای فلزی را یکی از همان شب‌ها، چند معتاد دزدیدند. مشتی اما متوجه گم شدن این وسایل نشد. وسیله و آدمی که استفاده ندارد،نبودنش و دزدیده شدنش نه مهم است و نه دیده می‌شود.
فصل برداشت رسیده بود. کارگران هیچ امیدی به محصول و سهم خوب آن نداشتند. مشتی هم.
یک روز دور از چشم مهندس از همان دیوار پشتی، یکی از کارگران، تنها محصولات کم بر سرشاخه‌ها را نیز کنده بود و دور از چشم مهندس و مشتی با همکاری بقیه از باغ بیرون برده بود.
همیشه محصولات و ابزارآلات و کارکنان فقط از درب اصلی رفت آمد می‌کردند، ولی خوب سیاست‌های جدید مهندس تقریبا راهی برای همه باز کرده بود که همه این آدم‌ها، محصولات و ابزار، از سوراخ دیوارهای پشتی بیرون بروند. یا اگر هیچ بیگانه‌ای تا آن زمان وارد باغ نشده بود مگر به صورت مهمان و از درب اصلی، حالا هر کسی و مخصوصا معتادها و خلافکاران و خروس بازها، هر روز از دیوارهای پشتی به باغ رفت و آمد می‌کردند.
شرایط باغ خیلی خراب بود. نه اینکه میوه‌ای در کار نبود، دیوارها هم خراب شده بودند و عملا دیگر نیازی به درب نبود و لذا کسی اهمیتی برای قفل و کلید و کلوم قائل نمی‌شد. نظم و انضباط و نظافتی هم که نبود، حالا دیگه شده بود یک ویرانه به تمام معنا.
یک شب مشتی سرسفره خانه خودش صبرش تمام شد و داد زد: آقای مهندس یک نادان احمق است. با کارهای احمقانه‌اش باغ آبا و اجدادی خودشان را نابود کرد. حالا هم از رو نمیره و هربار دستورات احمقانه‌تری را صادر می‌کنه. دوستانش هم همه از خودش نادان‌تر هستند. برادر بزرگترش را هم که بسیار عاقل بود و دانا، رفته دادگاه شکایت کرده که حق ندارد به اینجا وارد شود.
سال بعد مردم ساکن کوچه همسایه باغ به شهرداری شکایتی را تحویل دادند. در شکایت درخواست کرده بودند که این باغ سابق و زباله‌دانی امروز، که جای معتادها و بدکاره‌ها شده است را شهرداری به یک پارک تبدیل کند.

یکم بهمن ۱۴۰۳
کرمانشاه
#سهراب_دل‌انگیزان
https://t.me/drdelangizan

Dr. Sohrab Delangizan

20 Jan, 14:10


Photo from Sohrab Delangizan

Dr. Sohrab Delangizan

16 Jan, 04:13


یک استراتژی ارزشمند برای مهندسان و کارشناسانی که تازه از دانشگاه فارغ التحصیل شده اند و قصد دارند در بخش صنعت و یا فضای بازار آزاد فعالیت اقتصادی خود را آغاز کنند. روحیه جدی یادگیرنده با انگیزه بالای خلاقیت و انطباق با محیط.
هوشمندی یعنی یادگیرندگی با انگیزه بالای انطباق با محیط کار به منظور موفقیت.
https://t.me/drdelangizan

Dr. Sohrab Delangizan

15 Jan, 18:27


اینجانب برای سال تحصیلی ۱۴۰۳ _ ۱۴۰۴ دانشجوی پسادکتری خواهم پذیرفت.
موضوع پژوهشی این موقعیت عبارت است از:
بررسی زمینه‌های تعریف، انتخاب و اعمال سیاست‌های پولی محلی در سطح استان‌ها و مناطق ایران.
بازه زمانی مورد نظر برای بخش تجربی پژوهش دوره بیست ساله اخیر است و هدف بنده این است که در این پژوهش بتوانیم به ابزارهایی در قاعده گذاری و نیز سیاستگذاری محلی برای حوزه پولی برسیم.
علاقمندان برای این موقعیت باید تا یازدهم بهمن ماه در سامانه جذب دانشگاه رازی اطلاعات خویش را درج نمایند.
Jazb-samaneh.razi.ac.ir
جهت اطلاعات بیشتر با شماره ۰۸۳۳۴۲۷۴۶۰۱ داخلی ۱۵ تماس حاصل فرمایید.

Dr. Sohrab Delangizan

15 Jan, 11:01


💢آسیب شناسی کسب و کار در استان کرمانشاه
(نشست چهارم)
آقای دکتر سهراب دل انگیزان
مدیر انجمن مدیریت کسب و کار شعبه کرمانشاه
استاد تمام گروه اقتصاد دانشگاه رازی
(با حضور بک میهمان)

چهارشنبه ۲۶ دی ماه، ساعت ۱۶

آدرس: نوبهار، نبش کوچه ۱۰۷
موسسه فرهنگی هنری کوچه کتاب

Dr. Sohrab Delangizan

12 Jan, 03:37


پدر كه مرد، داداش آبتين، برادر بزرگم، خانه نبود. رفته بود خارج. براى درس رفته بود اما جاگير شده بود و برنگشته بود. سالها او را نديده بوديم. وقتى رفت ٣٠ سالش بود و پدر كه مرد، ٤٠ ساله شده بود. تماس گرفتم و گفتم:
- بابا مرد آبتين...
سكوت كرد. خانه‌اش در بندرگاه بود.
‏وقتى سكوت كرد صداى مرغ دريايی آمد. سپس گفت:
- كارامو درست مى‌كنم ميام.
دوباره صداى مرغ دريايی آمد. و باز گفت:
- خودمو به تشييع جنازه مى رسونم
گفتم:
- جنازه نداره
گريه كردم. گفتم:
- جنازه‌ش پيدا نشده.
باز صداى مرغ دريایی آمد. صداى باد هم آمد. فكر كردم روز است اما خانه‌اش تاريك ‏است و پرده‌هاى پنجره‌ی خانه‌اش از باد ساحلى تكان مى‌خورد. گفت:
- ميام بريم پيداش كنيم
آفتاب به شيشه‌ی ساعت ديوارى خورده بود و سايهی ساعت را روى ميز انداخته بود. سايه عقربه‌ها و عددها روى ميز افتاده بود. گفتم:
- حتما بيا. دلمون برات تنگه...
‏چهار روز بعد زنگ خانه را زدند. مريم خواهر کوچکم رفت در را باز كرد. صداى جيغش ترساندمان. داد مى‌زد: بابا... بابا.
همه دويديم توى حياط. بابا بود. موهاش آشفته بود. حرف نمى‌زد. چشم‌هاش قرمز بود. خواهرم چنان بغلش كرده بود و مى بوسيدش كه نمى‌توانست كارى كند. حتی يك كلمه هم حرف نزد.
‏مادرم صورتش را چنگ كشيد. گفت:
- هوشنگ... هوشنگ...
و بابام را بغل كرد و دست و صورتش را بوسيد. بابا باز هم حرف نزد. فكر كردم شوكه شده است. چشم‌هاش سرخ و خون گرفته بود. بى‌صدا اشك مى‌ريخت. برديمش خانه. خوشحال بوديم كه زنده است. توى آشپزخانه، پشت ميز نشسته بوديم. بخشى از سايه‌ی ‏عدد دوازده ِ ساعت، روى روميزى سفيد و بخشى‌ش روى سينه‌ی بابا افتاده بود. سايه‌ی عقربه‌ی ثانيه شمار از روى سينه‌اش مى گذشت كه نگاهم كرد. چشمش جوشيد. مادرم چاى آورد. استكان چاى را گذاشت توى سايه‌ى پرنور شيشه ساعت كه روى ميز مى‌لرزيد. نور آفتاب به استكان چاى افتاد. بابا هنوز ساكت بود.
‏مادر گفت:
- گفتن فقط پنج تا جنازه سالم مونده. همه‌ی مسافراى هواپيما تيكه‌تيكه شده بودن. عكساشو نشونمون دادن.
و گريه كرد. صداى تيك‌تيك ساعت آمد. ادامه داد:
- چايی‌‌تو بخور...
بابا به مادر نگاه كرد. خم شد روى ميز، دست مادر را گرفت و با انگشت، پشت دستش را نوازش كرد. اشك از چشمش ‏افتاد روى سايه‌ی عدد دوازده. اشك در بافت روميزى پخش شد. سپس گفت:
- من بابا نيستم مامان. آبتينم.
و سرش را پايين انداخت.
مادر دستش را پس كشيد. سايه‌ی عقربه دقيقه شمار روى استكان چاى افتاد. كسى حرف نمى‌زد.
از آستين كت داداش آبتين صداى مرغ دريايی مى‌آمد.

| علیرضا روشن |

#داستانک

📻 @tehranpodcast ❄️

Dr. Sohrab Delangizan

11 Jan, 18:55


قدیم در جدید یا جدید در قدیم؟
سهراب دل‌انگیزان استاد گروه اقتصاد دانشگاه رازی

در چارچوب قدیم و جدید چهار نگاه می‌تواند از هم تفکیک شود:
نخست افراط بر قدیم و انکار جدید. این نگاه مخصوص مرتجعین و واپسگرایی است. افراط در احیای سنت‌ها و روش‌ها و اصول قدیمی ناکارآمد و مزاحم در زندگی جدید و روزآمد.
دوم افراط بر جدید و انکار قدیم. این نگاه مخصوص تازه به دوران رسیدگان بریده از سنت است. اینان زیست مدرن و جدید را با افراط در تجدد خواهی دنبال می‌کنند ولی از آنجا که ریشه‌های خویش را از گذشته قطع می‌کنند، دچار بحران هویت و بحران اصالت هستند.
سوم جدید در قدیم. این نگاه و دیدگاه هنوز در گذشته زیست می‌کند ولی سعی می‌کند برای موضوعات جدید، ارتباطات و مجوزهایی از قدیم را دنبال و صادر کند. این نگاه پیش‌رو نیست ولی انطباق دهنده گذشته با تجدد مدرن به گونه‌ای کاریکاتور گونه است. هرچند فاصله این نگاه تا مدرینته و تجدد کمتر از افراط‌گرایی مبتنی بر گذشته و سنت است، ولی همچنان فاصله معنی‌داری با مدرنیته و تجدد دارد.
چهارم قدیم در جدید. این نگاه با تمدن، تجدد و نوآوری‌های روزآمد همراه است، ولی اصالت و هویت گذشته را انکار نمی‌کند و بخش‌هایی از گذشته و سنت را که می‌تواند ضمن هویت بخشی و اصالت، مدرنیته را همراهی کند، همراه خود دارد. این نگاه نیز نوعی فانتزی است و کمی کاریکاتور معاب نشان داده می‌شود. ولی این نگاه کمی به مدرنیته نزدیکتر از افراط بر سنت و یا جدید در قدیم است.
به نظر می‌رسد که در مسیر حرکت به سمت مدرنیته همچنان نفر اول صف افراط بر جدید، بعدی قدیم در جدید، بعدی جدید در قدیم و نفر آخر افراط بر قدیم باشند.
این حوزه‌های پذیرندگی و شیوه‌ی زیست فردی و اجتماعی، هم در جوامع برقرار هستند و هم افراد و هم حاکمیت‌ها به صورت متنوع در این مسیرها قدم برمی‌دارند.
به نظر می‌رسد حاکمیت‌ها نسبت به مردم محافظه کارتر باشند. لذا مردم همیشه افراط بر جدید و قدیم در جدید را می‌پسندند ولی حاکمیت‌ها بیشتر قدیم در جدید و جدید در قدیم را پوشش می‌دهند.
در همه کشورهای جهان تقریبا اینگونه بوده است که روحانیون دینی یا افراط در قدیم داشته‌اند و یا در بهترین شرایط سعی کرده‌اند جدید را در قدیم ظاهر سازند و از این طریق خویش را همراه مدرنیته نشان دهند ولی دانشگاه‌ها همواره در مسیر قدیم در جدید و حتی جدید افراطی هدفگذاری شده‌اند.
این یعنی همواره در حوزه قدیم و جدید بین دو گروه شکاف دیده خواهد شد. بین شهروندان و حکومت‌ها و بین روحانیون و دانشگاهیان.
قانون به عنوان فصل مشترک زیست اجتماعی اما اگر چه باید عموما مسائل جدید را پوشش دهد، ولی به صورت غیر قابل انکاری در فضای جدید در قدیم گیر کرده است و کمتر قدیم در جدید را می‌توان در قانون مشاهده کرد، چه برسد به افراط در جدید. لذا در این مسیر تقریبا یکی از وظایف اصلی قانون‌گذاران همیشه این بوده است که جدید را دیدبانی کنند و آن را با انطباق با اصول قدیمی و در چارچوب منطقی که در قدیم جریان دارد، قانون‌گذاری نمایند. لذا قانون‌ها نیز بیشتر جدید در قدیم هستند و از این نظر با حکومت‌ها سازگار.
با این شرح باید گفت گروه‌های دانشگاهی و تکنولوژیکی و مدرن جویان، همواره پیش ران‌های به سمت آینده جامعه هستند و حکومت، قانون و روحانیون همواره سعی دارند که رفتارها و یافته‌های عملیاتی و رفتاری آنها را با قوانین، مقررات، احکام و شرعیات محدود سازند و لذا در بند منطق خویش قابل کنترل. اما این لوکوموتیو کشنده قدرتمند در بسیاری از موارد این بندها را می‌گسلد و حتی شاید ریل را از فضای چشم انداز و حرکت خویش بیرون کند.
حال با این توضیح همچنان سوال مهم این است که جدید را بر قدیم محدود سازیم و یا قدیم را در انطباق با جدید بازسازی کنیم؟
این سوال اساسی در طول تاریخ و در همه جغرافیا برقرار است، اما خود تاریخ و جغرافیا پاسخ درخوری بدان داده است. قدیم باید خود را با جدید همراه سازد و چاره‌ای جز این ندارد.

۲۲ دیماه ۱۴۰۳
کرمانشاه
#سهراب_دل‌انگیزان
https://t.me/drdelangizan

Dr. Sohrab Delangizan

11 Jan, 01:49


در مورد ابلاغیه ۴۳۴۵۷۳۹ مورخ ۱۶ دی ۱۴۰۳ بانک مرکزی برای ارز صادراتی
سهراب دل‌انگیزان استاد گروه اقتصاد دانشگاه رازی

به نظر می‌رسد که بانک مرکزی به نوعی در حال مقررات زدایی از حوزه صادرات است. این ابلاغیه به نظر قصد دارد تا دو مشکل را حل کند. نخست مشکل محاسبه قیمت پایه صادراتی بالاتر و مورد اعتراض صادرکنندگان را برطرف کند که اقدام مثبتی است ولی نباید وارد حوزه گزارش غیر واقع شود و فساد خیز گردد. دوم اینکه ارز تزریقی به بازار توافقی توسط صادر کنندگان را بیشتر نماید. که خوب ارز صادر کنندگان که نقدی و اسکناس نیست و از جنس حواله است.
البته اگر نتیجه مورد نظر این ابلاغ تحقق یابد،  انرژی درونی نرخ ارز برای افزایش کمتر خواهد شد و لذا مثبت تعبیر می‌شود.
البته مساله نرخ ارز در بازار آزاد همواره کمبود عرضه اسکناس بوده است و متاسفانه در بازار توافقی حواله مبادله می‌شود.
لذا بانک مرکزی باید مسیری را طی کند که خارج از تزریقهای مستمر نقدی، از طریق تزریق مستمر اسکناس توسط صادر کنندگان این مشکل را حل کند که عملا غیر ممکن است‌. چرا؟ چون هم ارز یک کالای استراتژیک است و البته در شرایط کنونی کشور برای صاحبان کسب و کار نقدینگی اول (این یعنی خود عرضه کننده ارز که شخص صادر کننده باشد، بخشی را به عنوان ذخیره استراتژیک خود حفظ خواهد کرد و نیز سایر متقاضیان، بخشی از تقاضایشان مازاد بر مصرف حال و مشمول ذخایر استراتژیک درون سیستمی کسب و کار آنهاست)، هم داشتن ارز نقدی بیشتر از هزار دلار غیر قانونی است و اگر افشا شود فرد را می‌شود مجازات کرد.
با این موضوع به نظر باید همه قوانین و مقررات قبلی برای حوزه ارز را لغو و قانون جدید نوشت که آن هم نشدنی است. چون در زمانی قانون و مقررات دائمی باید نوشته شود که تعادل بلند مدت برقرار باشد و حالا این شرایط برقرار نیست.
نکته اساسی ۱: گستره بازار ارز در کشور ما حداقل سه بازار است. یکم بازار نقدی مبتنی بر اسکناس است که بانک مرکزی کمتر می‌تواند در آنجا نظرات خویش را استوار سازد. دوم بازارهای توافقی مبتنی بر حواله بدون اعمال سقف قیمتی که مورد استقبال صادر کنندگان است ولی اثری بر قیمت بازار آزاد و اسکناس ندارد و فقط خود را به آن نزدیک می‌کند، نه اینکه قیمت بازار آزاد را به سمت خود منحرف نماید. و سوم بازارهای رانتی که بانک مرکزی تحت یک پروتکل مشخص سقف و کف تعیین می‌کند و ارزهای خود و یا دیگران را مشمول آن می‌سازد.
نکته اساسی ۲: مهم این است که نرخ ارز را در اقتصاد نرخ بازار اسکناس تعیین می‌کند و آن بازار تا حدود زیادی از حوزه مدیریت بانک مرکزی خارج شده است. علت آن هم شرایط بحرانی اقتصاد است. این بازار عملا نقش بازارهای قاچاق یا زیر زمینی را در مورد محصولات قانونی ایفا می‌کند. یعنی همه کالاها و خدماتی که در بازار دارای چارچوب‌های عرضه و تقاضای قانونی هستند، بعد از حساس شدن آنها به هر علتی، مشمول یک بازار سیاه زیر زمینی و غیر قانونی نیز خواهند شد تا آن بخش از تقاضای مازاد از عرضه که خارج از اولویت قانونی تشخیص داده می‌شود را تامین نماید. همینجا است که مساله را شفاف می‌نماید. تا زمانی که تقاضای ارز اسکناس از عرضه آن بیشتر باشد، نمی‌توان انتظار داشت که بازار اسکناس با حواله یکی شود. در این شرایط به نظر می‌رسد که ابتدا حساسیت زدایی از اقتصاد کشور و فروکش کردن انتظارات تورمی است که می‌تواند شرایط کنترل واقعی نرخ ارز اسکناس را بوجود آورد. لذا این مساله و تلاش بانک مرکزی برای تشکیل بازار توافقی و البته مقررات زدایی کنونی مثبت تشخیص دادت می‌شود، ولی نمی‌توان انتظار حل کامل مشکل را از آن داشت. چرا که تشکیل بازار توافقی تنها توانسته نرخ بازار حواله را بالا ببرد تا جایی که فاصله‌اش با بازار آزاد به جایی برسد تا صادر کنندگان انگیزه کافی داشته باشند ارز حاصل از صادرات خود را داوطلبانه در بازار حواله توافقی عرضه کنند و مشکل کمبود عرضه در این بازار را کاهش دهند.
نکته اساسی ۳: تا زمانی که بحران در اقتصاد کشور وجود دارد، ماموریت اصلی بانک مرکزی تامین نیازهای اولویت بندی شده کشور خواهد بود و لذا نه بانک می‌تواند همواره مقررات ثابت بازار محور را ادامه دهد و نه شرایط کشور اجازه می‌دهد بر همان مقررات بازار آزاد استوار بماند. لذا تا زمانی که شرایط اقتصاد کشور مانند یک کشور معمولی و زمان صلح نباشد، نمی‌توان انتظار داشت که این سه بازار به یک بازار و آن هم آزاد تبدیل شود.
نتیجه‌گیری: در شرایط بحران اقتصادی و زمانی که اتفاقات پیش‌بینی نشده بسیار سیاسی و امنیتی در حال تاثیرگذاری بزرگ بر انتظارات و عملکرد فعالان اقتصادی است، نمی‌توان تعادل عرضه و تقاضای ارز که مهمترین کالای وارداتی کشور است را انتظار داشت. لذا نمی‌توان سیاست ارز تک نرخی را اجرا کرد.
بقیه در پست بعدی...

Dr. Sohrab Delangizan

11 Jan, 01:49


...بقیه از پست قبلی...

یعنی اگر هم این اتفاق بیفتد، به علت تنشهای سیاسی امنیتی کشور در فضای بین المللی، نرخ ارز به شدت نوسانی خواهد شد و لذا شرایط تک نرخی پایدار و استوار نیست و مجدد بازار ارز غیر رسمی تشکیل و همه موضوعات کنونی از ابتدا شروع خواهند شد.
با این گذاره مهم باید گفت شرایط مقررات‌گذاری سیال مبتنی بر نیاز که تا کنون برقرار بوده است، یک الزام ناچار است که تنها می‌توان این مقررات گذاری را به گونه‌ای اداره و هدایت نمود، که انحرافات شکل گرفته در بازار را به حداقل برساند و البته زمینه رانتی و فساد اداری این حوزه را به حداقل برساند.
نکته نهایی: نرخ ارز اسکناس در این شرایط متغیری است که بیشتر از رفتار بانک مرکزی، تابع درجه حساسیت و پارادایم‌های امور سیاسی و امنیتی کشور است که تحت کانال انتظارات و انتظارات قیمتی نوسان می‌یابد. لذا بهترین ابزار ثبات بخشی و یا سیاست پذیر کردن این متغیر، تنها حساسیت زدایی سیاسی و امنیتی کشور در فضای بین الملل است.
اینکه برخی قصد دارند که با اعلام نرخ‌های غیر واقعی، نشان دهند که نرخ بازار ارز توسط بانک مرکزی تعیین می‌گردد به نظر صحیح نیست و آنها احتمالا دقت کافی در شناخت بازار ارز را دنبال نکرده‌اند.

۲۲ دیماه ۱۴۰۳
کرمانشاه
#نرخ_ارز
#سهراب_دل‌انگیزان
https://t.me/drdelangizan

Dr. Sohrab Delangizan

09 Jan, 17:47


عصر بود و باد نرمی از جانب دریا به رودخانه می‌وزید. در کنار پل ایستاده بود و احساس همیشگی خویش را به دوش می‌کشید. منتظر کسی بود. مثل همیشه کت و دامن آبی و دستمال گردن قرمزش را داشت. کفش‌های با پاشنه متوسط و کیفی چرمی و ست با کفش بنفش بر دوش داشت. انتظاری کشنده ولی ذوقی چون کودک برای اینکه این بار حتما خواهمش دید.
لنج ماهیگیری کهنه‌ای از زیر پل بر رودخانه گذشت. طناب‌ها و تور ماهیگیری آویزان از ستونی در قسمت جلوی لنج در کنار تعدادی بشکه پلاستیکی آبی بر عرشه تنها اشیایی بودند که می‌شد دید. پیرمردی در کابین کاپیتان ایستاده بود و با صورتی آویزان در حال هدایت لنج بود. آب رودخانه آرام و از این نقطه می‌شد دید که لنج از دریا دست خالی بازگشته است.
دختر و پسر جوانی دست در کمرگاه یکدیگر از روی پل گذشتند. نگاهی نه چندان عمیق به جانب دریا داشتند ولی در درون چشمانشان به نظر هیچ تصویری جز آن‌دیگری شکل نگرفته بود.
در آن سوی پل اما دستفروشی داشت ظروف پلاستیکی میفروخت و وانتش دقیقا جایی پارک شده بود که پل به ساحل رودخانه اتصال می‌یافت.
چند دختربچه‌ی مدرسه‌ای در حال آواز خواندن با هم از پل می‌گذشتند.
گدایی با سر و وضع ژولیده و کثیف، پشت به دریا دستش را به سوی مردم دراز کرده و در میانه پل ایستاده بود.
و سگی تازه فارغ شده، توله خود را به دهان گرفته و در حال دویدن از روی پل ماشین‌رو به سمت پیر زن، تو گویی از دریا فرار می‌کند و به ساحل پناه می‌آورد.

عصرگاه بود و باد نرمی بغض‌آلود از جانب دریا به سمت ساحل در حال وزیدن.
انتظار همه‌ی وجود پیرزن را گرفته بود. او سال‌ها هر روز در این ساعت به این نقطه آمده و منتظر ایستاده بود. با همین لباس و در همین نقطه.

شهلا اسمش بود و چشمانی شهلا داشت. چهره‌ای تکیده ولی هنوز پر از ذوق زندگی. سال‌ها پیش در همین نقطه، بهترین جوان شهر که قدی بلند و شانه‌هایی فراخ داشت، بهترین ماهیگیر شهر بود و در کشتی هیچکس پشتش را به زمین نزده بود، آری در همین نقطه دستانش را گرفته و از او خواستگاری کرده بود. اما، اما همان شب به دریا رفته بود و دیگر برنگشته بود.
ماجرا چه بود هیچکس نمی‌دانست، اطلاعات بیشتری وجود نداشت و همه‌ی کاوش‌ها و جستجوها همچنان به هیچ اطلاعات منطقی نرسیده بود. خانواده آن جوان و بقیه ملوانان ناپدید شده برای عزیزانشان مراسم ختم گرفته بودند و در گورستان شهر هم یادبودی برای آنها بود، ولی پیرزن نمی‌توانست قبول کند که عشقش، امیدش و سرمایه زندگی کردنش مرده باشد. همچنان منتظر مانده بود تا بادهای عصرگاهی همه‌ی این سال‌ها شادابی چهره‌اش و وعده قرار عاشقانه‌اش را با عزیزش، از جانب او به دریا ببرند و روح او در خیالی پرعاطفه و عشق، و در ذهنش به وصل برسد. اما صد افسوس که همه‌ی این سال‌ها در این ساعت، باد آرام و بغض‌آلود از دریا به ساحل وزیده بود.
همه‌ی مردم شهر سال‌ها بود که با این تصویر زیبا آشنا بودند.

*. سال‌ها پیش تصویری اینچنین را در زمان دانشجویی در یکی از شهرهای شمالی کشور دیده بودم. داستان البته پرداخته خودم است.
۲۰ دیماه ۱۴۰۳
کرمانشاه
#سهراب_دل‌انگیزان
https://t.me/drdelangizan

Dr. Sohrab Delangizan

09 Jan, 05:27


از بغض ابری پریشان در باد هراسانم
از نگاه شرم زده‌ی یک خیانت
آنگاه که هویدا می‌شود
و قتل صدها لحظه‌ی ناب را
به عریان روح خویش تجربه.

از خام هجوم بهمنی سخت هراسانم
آنگاه که دخترک زیبای کوه نورد را مدفون می‌دارد
تا بهاری که او را می‌کاوند
در آغوش سردی به خواب رفته باشد.

خوانش حادثه از اتفاقی شوم
همیشه در انتظار یک خاطره است
و گرگی آبستن
در پستوی کوهستان سرد
در انتظار خانزاده‌ای از آینه‌‌ای شکسته.

تکرار تگرگ و طوفان را بشارتی نیست
ابر آشیانه‌ی بادهای غران خشم است
و آن هنگام که قلب بلوط پژمرده شود
نسیان بلندی کوهستان را بلعیدن خواهد.

هنوز قاصدک‌های خندان به رقص اندرند
و زردی غلیظی در ابروان بلوط به درخشش
اما زمستانی سرد
در زوزه‌ی ماده گرگ نشسته آمد.

ابری پریشان در باد
همچنان بغض خویش را می‌خورد
و هدهدی خبر از طغیان برف و بهمن و سنگ
و شغالان به گرد گرگ‌ها.

کبوتری که از پنجه‌ی عقاب گریخته بود
در کنجی پناه گرفته است
شاید تگرگ پروازش را برباید
و شاید طلوعی دوباره پروازش را تکرار.

ابری پریشان در خیانت تندر
و بادی خبرچین در پس بلوط
شادکامی چشمه اما از بزرگی برف بود
و بهاری که خواهد آمد.

۲۰ دیماه ۱۴۰۳
کرمانشاه
#سهراب_دل‌انگیزان
https://t.me/drdelangizan

Dr. Sohrab Delangizan

08 Jan, 09:14


در باب انگشت اشاره جناب والی

🖌یادداشت: دکتر سید امیرحسین بنی‌اشرف

متن کامل یادداشت را در پایگاه خبری میلکان آنلاین بخوانید:
https://www.milkanonline.ir/?p=45165
با میلکان همراه باشید
@milkan724
#رسانه_پویا #مخاطب_آگاه #توسعه_پایدار

Dr. Sohrab Delangizan

07 Jan, 17:12


💢آسیب شناسی کسب و کار در استان کرمانشاه
(نشست سوم)
آقای دکتر سهراب دل انگیزان
مدیر انجمن مدیریت کسب و کار شعبه کرمانشاه
استاد تمام گروه اقتصاد دانشگاه رازی
(با حضور بک میهمان)

چهارشنبه ۱۹ دی ماه، ساعت ۱۶

آدرس: نوبهار، نبش کوچه ۱۰۷
موسسه فرهنگی هنری کوچه کتاب

Dr. Sohrab Delangizan

06 Jan, 13:35


عزیز دل برادر، دکتر محسن نازنین، اینقدر هم که شما فکر میکردی، تحمل سرعت فراتر از مجاز در بزرگراه وجود نداشت. یعنی وقتی زیبا کلام را برای سرعت غیر مجاز جریمه کردند و بازنشستاندند، من منتظر بودم که یه جایی شما را هم متوجه کنند. اینکه شما همیشه شجاعانه وارد انتقاد و بحث توسعه سیاسی و اجتماعی و اقتصادی می‌شوید، خوب است. حداقل نشان می‌دهید که در این کشور آزادی بیان وجود دارد. ولی خوب بعضی وقتها مسیر را با سرعت غیر مجاز طی می‌کنید که خوب جریمه را برای همین چیزها گذاشته‌اند برادر.
عزیز دل دوستت داریم. یعنی قلم تو پشت و پناه توسعه است.
یاد کلاس اقتصاد کار سال هفتاد شمسی افتادم که در دانشگاه اصفهان با شما گرفته بودم. اون وقت خیلی جوان بودی، کمتر از سی سال داشتی. من اولین کنفرانس درسی را با کلاس شما داشتم. یادت هست با هم از دانشکده اقتصاد تا درب اصلی دانشگاه در دروازه شیراز پیاده رفتیم. شما هم با همان موی فرفری از توسعه و پیشرفت برای من دانشجوی شهرستانی صحبت کردی. یادت هست بعدها وقتی دوره دکتری دوباره دانشگاه اصفهان آمدم چقدر عصرها اتاق شما محل رجوع دانشجوها بود. یک تی‌شرت آستین کوتاه می‌پوشیدی و با دوچرخه دانشکده می‌آمدی. بابای من معلم باید کلاسش را حفظ کند.
یادش به خیر، یک سال مرخصی بدون حقوق گرفتی و رفتی هندوستان تا معمای توسعه را در یک کشور فقیر با چشمان خودت ببینی. وقتی هم برگشتی که چقدر تجربه توسعه از درس‌آموخته سفر داشتی.
یادش به خیر وقتی استاد مشاور من شدی، چند بار رساله من را خواندی و کلی پیشنهاد.
عزیز دل برادر، اون روزهایی که کرمانشاه آمدی را یادت میاد؟ آمدی تا مجموعه هم‌اندیشی توسعه استان را راه‌اندازی کنی. سال‌های خیلی خوبی بودن، جلساتی عالی و بحث و درس‌هایی ماندگار در توسعه. نه فقط یک معلم، یک کنشگر واقعی توسعه. یک دغدغه‌مند. یک معلم به تمامی معنای کلمه.
دکتر محسن هنوز شرکتی با نام هم اندیشی توسعه استان به نام جهاد دانشگاهی ثبت است، ولی خوب ده سال بیشتر است که حتی یک جلسه هم نداشته. جهاد است دیگر، باید مسیر را با دما سنج پیدا کند.
یادت هست که با مجموعه مصاحبه‌های جمع آوری شده اون سال‌ها، بعد از چند سال کتاب توسعه کرمانشاه را نوشتی؟ عالی بود. هنوز گویاترین نظریه‌ای است که امتناع توسعه را در کرمانشاه و البته کشور توضیح می‌دهد. هنوز تازه و زیبا و علمی و خواندنی است.
عزیز دل برادر خودت می‌دانی که بزرگراه هم یک سرعت مجاز دارد. شاید بعضی وقت‌ها سرعت ما از حد مجاز بالاتر رفته باشد. خوب ممکن است پلیس دلش نخواسته جریمه کند. حالا که ممکن است با دیدن شما بقیه هم سرعت بروند، حق بده که پلیس شما را جریمه کند. فکر می‌کنم فقط جریمه الحاقی باشد و شاید هم پنج نمره منفی برای راننده، معمول است. همه ما نمره منفی داریم. فقط باید بپذیریم که پلیس هست و حق جریمه دارد.
عزیز دل تلفن‌هایمان را هم این اواخر جواب نمی‌دادی. این یعنی که پنجره‌ها را بالا زده بودی که سرعت بگیری. درست است که هرچه ما دست تکان می‌دادیم ندیدی، ولی خوب پلیس آژیر دارد، کلاه دارد، ماشین پلیس دارد و شما را متوقف می‌کند که جریمه بشوید. یادت باشد که دوستان قدیمی را فراموش نکنی.
عزیز دل‌انگیز خلاصه بدان که خیلی دوستت داریم و قدرت را می‌دانیم. مردم هوات را دارند. خیلی دل تنگی نکن عزیز. خیلی هم شیشه‌ها را برای تند رفتن بالا نزن.

گفت آن یار کز او گشت سرِ دار بلند
جُرمش این بود که اسرار هویدا می‌کرد

غیر از دوری دیدار نازنینت ملالی نیست.
قربانت سهراب

۱۷ دی ۱۴۰۳
کرمانشاه
#سهراب_دل‌انگیزان
https://t.me/drdelangizan

Dr. Sohrab Delangizan

06 Jan, 12:56


از اینطرف خیابان به پمپ بنزین نگاه کرد. خلوت بود. تا محل نازل جایگاه دو ماشین در صف بودند. همیشه این صحنه را با بیشتر از ده ماشین در صف و بیشتر دیده بود. خوب استفاده از کارت جایگاه دار هم که خیلی بهتر از استفاده از کارت خودش بود. اولین بریدگی را دور زد و آمد در صف ایستاد. هنوز کیف پولش را از داخل کیف دستی بیرون نیاورده بود. از ماشین پیاده شد و درب صندلی‌های پشت را باز کرد، کیف پولش را از درون کیف دستی برداشت، درب را بست، قبل ازینکه دوباره سوار شود به ماشین عقبی نگاهی کرد. یک پی‌کی با رنگ قهوه‌ای که تعدادی خرده‌گی داشت. یک مرد حدود پنجاه ساله با کلاهی کاموایی و یک خانم مانتویی با روسری سیاه حدود چهل و پنج ساله در صندلی‌های جلو بودند.
به ماشین سوار شد و خط نازل‌های وسط را انتخاب کرد. ماشینی که در اول صف داشت بنزین می‌زد، یک سه چرخه حمل بار بود که زباله گردها برای جمع‌آوری زباله استفاده می‌کنند. خیلی طول داد. بوی بدی از اون جلو به عقب میفرستاد که با بوی بنزین ترکیب عجیبی می‌شد. ماشین پشتی اون هم خیلی عصبانی شد. در همین زمان دو صف دو طرف باز شدند. پی‌کی عقب رفت و با کمی پیچش در مقابل نازل اول سمت چپ قرار گرفت. دو پراید هم که بعد از پی‌کی آمده بودند، بوق زدند و مجبورش کردند که کمی جلوتر برود تا آنها هم بروند در قسمت ناز‌ل‌های سمت راست قرار بگیرند. در همین شرایط یک سمند طوسی کهنه که راننده پیر خپلی داشت با سرعت از دست چپ آمد و دقیق رفت پشت پی‌کی. بدون اینکه بپرسد نوبت کیه که با کارت جایگاه بنزین بزند، یکراست پیاده شد و رفت اون جلو و کارت جایگاه را از پرایدی که داشت بنزین می‌زد گرفت و آمد شروع کرد به بنزین زدن. راننده پی‌کی هم با کارت خودش بنزین زد. در همین زمان راننده پراید سفیدی هم که بوق زده بود که مسیر برایش باز شود، آمد و گفت نوبت منه. سه چرخه داشت صف را خالی می‌کرد. محمد داشت خودش را می‌خورد و حالا که سه چرخه زباله گرد رفته، دیگه رسید به نازل و گفت نوبت همه شما بعد از من است.
راننده پی‌کی که داشت پول بنزین را می‌داد گفت آره جان خودت، من خیلی وقت پیش‌تر از تو آمدم. راننده سمند که هنوز داشت بنزین می‌زد گفت تو کجا بودی؟ راننده پراید که یک پیرمرد بود گفت تو حالا آمدی و خلاصه همه‌ی اونهایی که دیرتر آمده بودند و خودشان هم می‌دانستند که دیرتر آمده‌اند، داشتند برای حق‌خوری و زرنگی خودشان دروغ می‌گفتند.
محمد عصبانی شد و گفت چقدر همه شما بی‌شرم هستید، مگر همه شما بعد از من نیامدید؟ بنزین بزنید ولی دروغ نگید. من بعد از شما می‌زنم ولی دروغ گفتن معنی ندارد و خلاصه داشت غائله بالا می‌گرفت که صاحب جایگاه وارد شد و گفت عصبانی نشید، عصبانی نشید، دعوا نکنید. دست توی جیبش برد و دوتا کارت بیرون آورد و گفت: بیا بنزین را بزن و برو.
محمد یکباره به جایگاه دار نگاه کرد و گفت تو سه تا کارت داری و هر روز صبح این همه مردم را اذیت می‌کنی و این صف‌های طولانی را درست می‌کنی؟ چرا فقط یک کارت را دست مردم می‌دهی؟ مگر بنزین پدرت است؟ خلاصه داشت دعوا بالا می‌گرفت. مردمی که هرکدام به نوعی در حق همدیگه زرنگی کرده بودند، حالا شدند میانجی و غائله را ختم به خیر کردند. محمد بیست لیتر بنزین از کارت جایگاه دار زد و رفت. هنوز عصبانی، هنوز منتظر یک نوع جدیدی از ظلم و زرنگی در جای دیگری.

۱۷ دیماه ۱۴۰۳
کرمانشاه
#سهراب_دل‌انگیزان
https://t.me/drdelangizan

Dr. Sohrab Delangizan

02 Jan, 16:12


🔊 راه‌اندازی کسب‌وکار (۲۴ گام برای موفقیت کسب‌وکارهای نوپا)
👤 الهام علیرضایی
🖇 گام دهم
🌐https://t.me/Entrepreneurship_Package

Dr. Sohrab Delangizan

02 Jan, 16:12


🔊 راه‌اندازی کسب‌وکار (۲۴ گام برای موفقیت کسب‌وکارهای نوپا)
👤 الهام علیرضایی
🖇 گام نوزدهم
🌐https://t.me/Entrepreneurship_Package

Dr. Sohrab Delangizan

02 Jan, 16:12


پاورپوینت خلاصه کتاب

🔊 راه‌اندازی کسب‌وکار (۲۴ گام برای موفقیت کسب‌وکارهای نوپا)
👤 فرهاد شاکر


🌐https://t.me/Entrepreneurship_Package

#استارت‌آپ
#کتاب_۲۴_گام
#راه‌اندازی_کسب‌وکار
#ترم_سوم_دکتری_کارآفرینی
#ترم_دوم_ارشد_کارآفرینی
#المپیاد_کارآفرینی

Dr. Sohrab Delangizan

26 Dec, 13:03


Photo from Sohrab Delangizan

Dr. Sohrab Delangizan

26 Dec, 12:36


بقیه از پست قبلی ...

کار دولت استانی این است که کل اقتصاد استان را مانند یک قطار فرض کند. ریل‌گذاری کرده و زیر ساخت‌ها را به دقت شناسایی کرده، عارضه‌یابی کند. هسته‌های اصلی این عارضه‌ها را با دقت و سیاست‌گذاری صحیح بشکافد و بر مسیر صحت قرار دهد. با ایجاد زمینه مناسب حرکت، شرایط حرکت و فعالیت مناسب قطار اقتصاد استان را فراهم نماید. سپس به حلقه‌های بحرانی و مفقوده زنجیره فعالیت‌ها بپردازد و با ترمیم حلقه‌ها و استحکام بخشی به نقاط اتصال آنها، کل زنجیره را به صورت یک فرایند یکپارچه سیاست‌گذاری نماید. در این صورت دیگر نیاز به مداخله مستقیم در تک تک حلقه‌ها و شرایط درونی آنها نیست. قطار به خوبی حرکت خواهد کرد و زنجیره واگن‌ها و بخش‌های اقتصادی استان را به دنبال خود خواهد کشید. در این شرایط کار، مدیریت اقتصادی استان تعیین مقصد قطار و نظارت مستمر بر نقاط اتصال و نیز برداشتن موانع بر سر راه قطار و البته تامین مستمر سوخت، تعمیر و نگهداری، بازآموزی و نوآوری مهارت‌های مدیران و کارکنان آن، رفاه حال مشتریان و امنیت برای آن است.

حوزه دوم:
مسأله خوشه های صنعتی در مقابل واحدهای بزرگ صنعتی یکی از موضوعات مناقشه برانگیز در سیاست‌گذاری اقتصادی است. از نگاه من هر دو حوزه، پایه، مهم و اساسی هستند و نباید هیچکدام فدای دیگری شوند. اگر از واحدهای بزرگ غافل شویم، بخش پایه را نادیده گرفته، رقابت در تکنولوژی و بازارهای بزرگ را از دست خواهیم داد و اگر از خوشه‌های صنعتی غافل شویم، فقر و بیکاری را استقبال کرده‌ایم و همچنین از تبدیل شدن بخش غیر پایه به پایه صرف نظر کرده‌ایم. با توجه به حجم بزرگ کارگاه‌های تولیدی کوچک در سطح شهرهای استان و عدم ارتباط ارگانیک و مسأله همکاری و خوشه سازی بین آنها، متاسفانه این کارگاه‌ها نقش پایه خویش را از دست داده و در مسیری غیر پایه در حرکت هستند. در حالی که اگر سیاست‌گذاری درست خوشه‌های صنعتی می‌تواند از ایم کارگاه‌های پراکنده، یک پیکره منسجم بسازد و آنها را در مسیر خلق ثروت، اشتغالزایی و فقرزدایی به خوبی هدایت نماید. استان‌هایی مانند استان همدان با فعال کردن با داشتن سبد بزرگی در حدود چهل و چند نمونه از خوشه‌های صنعتی پررونق و فعال، بخش پایه ارزشمند، فراگیر، اشتغال‌زا و فقرزدایی را شکل داده‌اند که به راحتی قابلیت الگوگیری و نمونه سازی در استان‌های دیگر است. ولی هر استان، شهر و منطقه باید که در مسیر مزیت رقابتی و شایستگی محوری و تاریخی خویش خوشه‌سازی و سیاست توسعه خوشه‌های صنعتی را دنبال نماید.

حوزه سوم:
مساله تامین مالی و توسعه صنعت تامین مالی در استان
، شهر و منطقه است. تامین مالی در شرایط کنونی از اصلی‌ترین حلقه‌های بحرانی و مفقوده اقتصاد استان‌ها و کشور است. از یک سو حجم بزرگ جریان‌های نقدی عاملی برای تورم بوده و هست، از سوی دیگر موج‌های بزرگ تورمی، سرمایه در گردش فعالان اقتصادی را مانند یخ در درون آب جوش هدر داده و توان آنها را برای ادامه فعالیت اقتصادی به شدت کاهش می‌دهد. در این مسیر باید که به دقت پیش رفت. بانک‌های استان‌ها مهمترین فعالان این حوزه هستند. از مهمترین مسائل حوزه تامین مالی شهرها، مناطق و استان‌ها این است که از بانک‌ها و نهادهای مالی موجود براساس تخصص و شایستگی دقیق آنها بالاترین بهره‌برداری صورت گیرد. تعریف محصولات بانکی و مالی مناسب حوزه‌های اقتصادی از مهمترین وظایف بخش‌های حاکمیتی اقتصادی استان‌ها و مناطق است. نظارت صحیح بر جریان‌های حرکت منابع و مصارف بانک‌ها بسیار اساسی است. ورود بانک‌ها به حوزه‌های فعالیت بانکی و پولی، در مسیر توسعه تجارت، بازرگانی و تولید نیازمند داشتن بسته‌های متنوع و کاربردی محصولات بانکی است و شرایط استفاده از این محصولات باید که با شرایط اقتصادی واحدهای اقتصادی استان سازگار و همراه باشد. حوزه‌های تسهیلگری و روان سازی فعالیت‌های اقتصادی، باید که از حوزه‌های توسعه و سرمایه‌گذاری جدا دیده شود و عناصر مهم موثر هر حوزه در مسیر رونق و اثربخشی بالاتر آن بخش بکار گرفته شوند. در شرایط کنونی آنچه ملاحظه می‌گردد این است که سبد محصولات بانکی و مالی بانک‌های استان‌ها فقیر و ناقص بوده، و مدیریت ناصحیح و غیر حرفه‌ای آنها عاملی برای هدر رفت این توان است. از سوی دیگر نبود نظارت کافی و نداشتن تسلط مناسب در حوزه‌های مدیریتی کلان استان در این بخش، نوعی رها شدگی که زمینه انواع انحراف را بوجود خواهد آورد، برای بخش بانکی ایجاد کرده است‌ این در حلالی است که بخش پولی و بانکی استان‌ها نیز مانند بخش‌های بودجه‌ای و عمومی آنها قابل سیاست‌گذاری محلی بوده و شایسته توجه جدی هستند.

۲ دیماه ۱۴۰۳
کرمانشاه
https://t.me/drdelangizan

Dr. Sohrab Delangizan

26 Dec, 12:36


یک پارادایم و سه حوزه در اقتصاد استان‌ها
سهراب دل‌انگیزان استاد گروه اقتصاد دانشگاه رازی

برای معرفی ویژگی‌های اقتصاد هر استان می‌توان لیست بلند بالایی در نظر گرفت، ولی همیشه چند ویژگی اصلی هست که تمرکز روی آنها می‌تواند اثرات سرریز بیشتری داشته باشد. البته پارادایم‌های ما برای نگاه اجتماعی و عدالت طلبانه به اقتصاد ایجاب می‌کند که اثرات سرریز را بر کدام گروه‌ها دنبال کنیم. از نگاه من توسعه اقتصادی و گسترش حوزه‌های فعالیت اقتصاد در استان کرمانشاه و کشور، علاوه بر اینکه باید اثرات بزرگی در تولید ثروت داشته باشد و ذخیره سرمایه درجای استان، باید که نه تنها به بهترین شیوه مورد بهره‌برداری قرار گیرد و بالاترین نرخ بهره‌وری را از آن بگیریم، بلکه باید بالاترین اثرات یکریز را در بهبود زیست گروه‌های کم‌برخوردار از طریق ایجاد اشتغال موثر و فقرزدایی را نیز داشته باشد. لذا با توجه به شرایط کنونی استان که توجه به اشتغال و فقرزدایی یک مهم غیر قابل انکار است، باید که از ظرفیت‌های موجود سرمایه‌های متنوع درجا و البته گسترش و بهبود آنها در این مسیر استفاده کرد.

پارادایم پایه:
هر اقتصادی حداقل دارای دو بخش است. بخش پایه و بخش غیر پایه. بخش پایه بخشی است که درآمد و ثروت را از بیرون استان، منطقه و شهر، وارد استان، منطقه و شهر خواهد کرد. بخش غیر پایه بخشی است که به بخش پایه خدمات می‌دهد. همواره رشد و بالندگی و سرزندگی اقتصاد یک استان، شهر یا منطقه در گرو توسعه و رشد و بالندگی بخش پایه است. بخش‌های تولیدات صنعتی، محصولات صادراتی، گردشگری، تجارت و بازرگانی فروشنده محصولات استان، شهر و منطقه به بیرون استان، شهر و منطقه، از مهمترین فعالان بخش پایه هستند. بخش‌هایی چون خرده فروشی، خدمات شهری و زیرساخت‌های شهری و منطقه‌ای وقتی فعالیت خویش را به خوبی انجام خواهند داد، که در خدمت بخش پایه سیاست‌گذاری شوند. بخش پایه اشتغال پایه ایجاد می‌کند. بخش پایه بازارهای پایه ایجاد می‌کند و سرریز بخش پایه است که وارد بخش غیرپایه شده و آنجا را رونق خواهد داد. اعتبار سازمان‌های خدمات دهنده شهری و منطقه‌ای به حمایت از بخش پایه و قرارگرفتن در مسیر تامین نیاز بخش پایه است. بخش غیرپایه به صورت خودکار به دنبال توسعه بخش پایه رونق خواهد گرفت و اثرات بخش پایه است که به صورت القایی وارد بخش غیر پایه خواهد شد.

حوزه نخست:
در اقتصاد، فعالیت‌های اقتصادی به صورت حلقه‌های درهم و به دنبال یکدیگر به مانند واگن‌های قطار هستند. در چارچوب ساختار قطار اگر به اقتصاد نگاه کنیم، هم لوکوموتیو بسیار مهم است که کل واگن‌ها را به دنبال خویش می‌کشد و هم ریل و ایستگاه‌ها. زنجیره گسترده عرضه در فعالیت‌های اقتصادی دقیقا قابل انطباق با این مدل است. هر واحد اقتصادی فعال در اقتصاد یک واگن است. فروش و تجارت موفق و بخش بازرگانی پیش‌رو، لوکوموتیو و حرکت دهنده بخش پایه است و زیرساخت‌های سخت و نرم اساسی استان و کشور، ریل قطار هستند. لذا اگر حلقه کشنده و بازرگانی قوی در مسیر فروش محصولات استان فعال گردد، بخش بزرگی از ظرفیت اقتصادی استان فعال خواهد شد. این فعالیت هم نیاز به نیروی انسانی خواهد داشت و هم مواد اولیه و هم تسهیل‌گری اداری و مالی. لذا همین بخش کشنده مهم و لوکوموتیو قطار اقتصاد است که باید در مسیر صحیح فعال گردد. اثرات سرریز اولیه این بخش فعال کردن ظرفیت‌های اقتصادی موجود و بهره‌برداری از سرمایه‌های درجای استان خواهد بود. قابل توجه اینکه در شرایط کنونی در بهترین وضعیت تقریبا در متوسط استان‌های کشور، حدود شصت درصد کارخانجات با حدود شصت درصد ظرفیت خود کار می‌کنند و البته که کمتر. یعنی در عمل حدود سی و شش درصد ظرفیت کارخانجات استان و لذا کشور مورد بهره‌برداری قرار دارد.
در مورد این مدل ساده قطار باید به نقطه اتصال واگن‌ها هم به دقت توجه کرد. حلقه‌های زنجیره تامین و عرضه اقتصاد استان باید به هم متصل باشند. این اتصال عاملی است که ارتباط موثر و فعال کننده حلقه‌های بالا دستی را به پائین دستی بوجود خواهند آورد و لذا زنجیره پیوسته را به گونه‌ای شکل می‌دهند که یک لوکوموتیو در ابتدای زنجیره بتواند همه زنجیره را به دنبال خود بکشد. اگر در یک جای زنجیره این حلقه سست باشد، یا بریده باشد، متاسفانه از همان جا اتصال قطع شده و زنجیره فعالیت‌ها از همان نقطه بجا خواهد ماند و نمی‌تواند مسیر را با کل قطار هم سرعت شود و یا طی نماید. اینجاست که متاسفانه یک حلقه ضعیف، سست، بحرانی یا مفقود شده، عامل سست شدن، کند شدن و یا توقف عملکرد و بهره‌وری همه قطار شده و حتی کل زنجیره را متوقف می‌کند.
... بقیه در پست بعدی...

Dr. Sohrab Delangizan

24 Dec, 10:19


«بررسی تحولات عملکرد بخش صنعت؛ تحلیل روندها و شاخص‌های کلیدی»

مركز پژوهش هاي اتاق ايران

این گزارش تلاش می‌کند تصویری از صنعت ایران از منظر شاخص‌های بین‌المللی با تاکید بر شاخص رقابت‌پذیری صنعتی ارائه دهد.
همچنین ضمن تحلیل تحولات عملکردی بخش صنعت (ساخت) در اقتصاد ایران، شاخص‌های عملکردی در سطح رشته فعالیت‌های صنعتی را مورد بررسی قرار دهد.

در بخش دیگر گزارش به توزیع منطقه‌ای صنایع از نظر مهمترین متغیرهای صنعتی پرداخته شده است.
یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهد:
سهم بخش صنعت در اقتصاد ملی در سه دهه اخیر پایین‌تر از ۲۰ درصد بوده و سهم اشتغال این بخش در مقایسه با سهم بخش خدمات نیز کاهش یافته است...

به كانال قواعدبازي بپيونديد؛

Dr. Sohrab Delangizan

23 Dec, 17:57


تکنیک حل مسأله من
سهراب دل‌انگیزان استاد گروه اقتصاد دانشگاه رازی

تکنیک پیشنهادی حل مسأله من هفت مرحله مهم دارد به شرح زیر:
نکته: قبل از شروع بگویم در این مرحله، برای سادگی موضوع و قابلیت بهره برداری ساده از محتوا، مشکل و مسأله یکسان تعریف می‌شوند.
مرحله صفر: در حد توان یک تیم چابک، حرفه‌ای، دارای تجربه و انگیزه تشکیل دهید.
۱. نمود اولیه مساله یا مشکل را دقیق بنویسید
۲. مساله یا مشکل را بر اساس هرچیزی که آن را تشکیل داده تشریح کرده ابعاد و اجزای آن را دقیق از یکدیگر جدا کنید و شرح دهید.
۳. برای هر قسمت از ابعاد و اجزای تشریح شده مساله یا مشکل ریشه‌های اصلی را تشخیص دهید و مکانیزم اثرگذاری ریشه بر مساله را دقیق شرح دهید.
۴. در بین ریشه‌ها و عوامل ایجاد کننده مساله یا مشکل، یک دسته بندی دارای اثرات تکثیر شونده و سرریز و بدون اثرات تکثیر شونده انجام دهید.
۵. مهمترین جایی را که شروع از آن هم ممکن است و هم با اثرات منتشر شونده در بقیه قسمتها، بهبود را نمایان خواهد ساخت، برای حمله انتخاب کنید.
۶. سیاستگذاری و اقدامات اصلاحی ممکن را شروع کنید و اندازه تاثیر بر حل مساله یا مشکل را دقیق ثبت کنید.
۷. مسیر طی شده را برای رهایی کامل از دست مشکل، تکرار کنید.
موفق باشید، شما مسیر درست را انتخاب کرده‌اید.

۲۸ آذر ۱۴۰۳
کرمانشاه
#سهراب_دل_انگیزان
https://t.me/drdelangizan

Dr. Sohrab Delangizan

23 Dec, 15:46


گزارش فرهنگی و اجتماعی کشور از ۱۳۹۶ تا در تابستان ۱۴۰۳
مرکز آمار ایران
https://t.me/drdelangizan

Dr. Sohrab Delangizan

22 Dec, 15:21


💢آسیب شناسی کسب و کار در استان کرمانشاه

آقای دکتر سهراب دل انگیزان

مدیر انجمن مدیریت کسب و کار شعبه کرمانشاه
استاد تمام گروه اقتصاد دانشگاه رازی
(با حضور بک میهمان)

چهارشنبه ۵ دی ماه، ساعت ۵:۳۰ عصر

آدرس: نوبهار، نبش کوچه ۱۰۷
موسسه فرهنگی هنری کوچه کتاب

Dr. Sohrab Delangizan

22 Dec, 09:52


تاثیر متقابل سیاستها و انتظارات در اقتصاد
نشریه سپهر کرمان
شماره ۲۳
پائیز ۱۴۰۳

Dr. Sohrab Delangizan

21 Dec, 08:37


به رویش بادی
در کمرگاه شهر سلام کن،
آنجا
رویش صدها نفس عاشقانه را
به تجربه است.

شور و شعور،
در گوشه‌ی دالان کوچه‌ها
نفش می‌کشد
و بوسه‌ای
عمق فریاد نیمه‌شب را
عریان شده است.

ماه
از استوار بلند خویش
به نظاره است
و بلند یلدای انتظار شهر
خروسی را
به رسوایی شب
فرا گزیده است.

دانه‌های برف
از پس پنجره پچ پچ می‌کنند.
گنجشکی بی‌خانمان
سراغ خانه‌ی گربه را گرفته است
و ناب زر خیز عصیان آتشین تو
کوره‌ی فولاد را افروخته باید.

باد
در کمرگاه خیابان
به جستجوی آواز خوان مست است
و سکوت صدها کوبه‌ی پیر در
حضور طلسمی را
در خبر است.

ستاره‌ای
به شب سرک کشید
و ماهرویان کوچه‌ی فهم را
سراغ کرد،
همچنان
زوزه‌ی گرگی گرسنه
در آستانه‌ی شهر
به انتظار است.

سرمایه‌‌ی رونق چهره‌ی صدها فرشته‌ی لوند
به اعتماد سگی بسته است
و او
ناموس شب را به استخوانی
به معامله نشسته است.

به کوچه‌های پر از هوس،
به کوچه‌های
خسته از عشق بازی دزدکی
حسادت می‌کنم،
و ناکام قلب خویش را تحمل،
تا شرمندگی یک روح رنج دیده را
در پوستین چرک صوفی پاک باخته
تحمل کنم.

تو
همه‌ی آرزوی من
در آن لحظه‌ی ناب بودی.
و من
شجاعت بوسیدنت را نداشتم،
اما
همه‌ی وجود خود را در آن لحظه
پاک پاک پاک
به تو باختم.

یکم دیماه ۱۴۰۳
کرمانشاه
#سهراب_دل_انگیزان
https://t.me/drdelangizan

Dr. Sohrab Delangizan

20 Dec, 21:20


Channel photo updated

Dr. Sohrab Delangizan

19 Dec, 20:08


1000002390 (829×797)

Dr. Sohrab Delangizan

19 Dec, 20:08


چرا ارتباط صنعت با دانشگاه ضعیف است؟
دکتر یوسف محمدی‌فر | دانشیار گروه مدیریت و کارآفرینی دانشکده اقتصاد دانشگاه رازی



مقدمه: ظرفیت کنشگری علمی و پژوهشی دانشگاه‌ها از یک‌سو و زمینه‌های بهره‌برداری صنعت از دانش تولیدشده در مراکز علمی، از دیگر سو، ضرورت و منافع بالقوه توسعه ارتباط بین بخشی صنعت و دانشگاه را فراهم نموده است، لکن در عمل نیازها و اقتضائات کنشگری متناسب مراکز علمی با مؤسسات تجاری، دولتی و صنعتی پیرامون، کماکان مغفول مانده است و برآیند گسست یادشده تراکم مسائل تأثیرگذار بر توسعه و نهادینه‌سازی این تعامل است. نوشتار پیش رو در صدد است به طرحی مقدماتی جهت مفهوم‌سازی تئوریک و بررسی ابعاد و چگونگی توسعه ارتباط صنعت و دانشگاه، بپردازد. هر چند که در قالب ارزیابی منصفانه می توان ادعا نمود که در چارچوب های ارتباطی، دانشگاه ها موفق از صنعت عمل کرده اند چرا که دانش به عنوان تولید دانشگاه در شکل های مختلف مانند فارغ التحصیلان دانشگاهی، همایش ها، مشاوره ها و …. به سمت صنعت گسیل شده است لکن از سمت صنعت به دلائل مختلف کمتر میل به ارتباط وجود دارد.
طرح مسئله: ارتباط صنعت و دانشگاه و توسعه و بهینه‌سازی این ارتباط مدت‌هاست مدنظر سیاست‌گذاران اجرایی و مراکز علمی است و دستاوردهایی نیز به دست آمده است؛ لکن علی‌رغم تلاش‌هایی که انجام‌شده، این ارتباط همچنان محدود، ضعیف و تا حدودی ناکارآمد و نیازمند بهبود است. چگونگی توسعه این ارتباط و رفع موانع آن را می‌توان یکی از چالش‌های پیش روی این حوزه دانست. طرح گسترده موضوعات مرتبط از قبیل ارتباط صنعت با دانشگاه، پارک‌ها، مراکز رشد، مراکز انتقال تکنولوژی، شبکه¬سازی، همکاری، مشارکت و… نشان‌دهنده نگاه برون¬گرای دو حوزه دانشگاه و صنعت برای پاسخ مناسب به نیازها، تغییرات و چالش¬های نوظهوری است که این ضرورت را ایجاد و تعمیق بخشیده است.
یکی از علل افزایش علاقه به توسعه تعامل بین دو نهاد صنعت و دانشگاه آن است که این مجموعه‌ها با مشارکت فعال، هدفمند و هوشمندانه، امکان فائق آمدن بر تغییرات محیطی را به دست آورده و بتوانند منابع لازم (تحقیقاتی، دانشی؛ مالی و اجرایی) را در پیوندی برنده – برنده، برای یکدیگر تأمین کنند. ماحصل این اشتراک‌گذاری و توسعه پیوندها، پشتیبانی از هم برای مواجهه با تغییرات است که شانس بقاء را بالابرده، امکان رشد را فراهم و پتانسیل ایجاد مزیت رقابتی پایدار را فراهم می‌کند.
در ادبیات نظری تولید شده در خصوص ضرورت‌ها، چالش‌ها، راهکارها و حتی مدل‌های عملیاتی توسعه این تعامل مقالات متعددی منتشرشده است لکن آنچه حائز اهمیت است نگاهی بنیادی به نظریه‌هایی است که امکان این تعامل را بهبود می‌بخشند و از بعد تئوریک ضرورت یا مکانیسم‌ها و چرایی این تعامل را تبیین می‌کنند. با عنایت به خلأ تئوریکی که در این حوزه شاهدیم این مقاله به بررسی این مسئله می‌پردازد که “بهبود تعامل صنعت و دانشگاه در قالب کدام‌یک از نظریه‌ها قابل توجیه است؟ در خصوص شکل‌گیری و توسعه ارتباطات بین سازمانی در حوزه‌های مدیریت، اقتصاد، جامعه‌شناسی، طراحی ساختار و … مباحث متعددی مطرح‌شده است که نشان از ماهیت چندبعدی این پدیده است؛ لکن در این نوشتار برای پاسخگویی به بررسی یکی از نظریه‌ها می‌پردازیم.

نظریه وابستگی منابع در تبیین تعامل دانشگاه با صنعت
یکی از نظریه‌هایی که بر اساس آن می‌توان تعامل صنعت و دانشگاه را در قالب نظری توجیه کرد ” نظریه وابستگی منابع ” است. بنیاد این نظریه بر این اصل اساسی استوار است که سازمان‌ها سیستم‌هایی باز بوده که با محیط پیرامون در تعامل بوده و جهت کسب منابع و انتقال تولیدات خود، می¬بایست به تعامل با محیط بپردازند. بر اساس این نظریه منابع موردنیاز شرکت های حاضر در صنایع مختلف ( مانند دانش فنی، تحقیقاتی، موارد اولیه، نیروی انسانی و …) در محیط قرار دارند و هیچ سازمانی از حیث نیاز به منبع، خودکفا نیست؛ میزان نیاز به منابع، معلول وابستگی میان یک سازمان به واحدهای بیرونی است. سازمان می‌بایست نیازمندی‌های خود را در چارچوب ورودی‌ها تأمین کرده و تولیدات خود را به‌عنوان خروجی در اختیار محیط قرار دهد
در توجیه ارتباط بالقوه صنعت با دانشگاه می توان گفت که طرفین به‌منظور استمرار فعالیت، رشد و به دست آوردن مزیت رقابتی مجبور به استفاده از استراتژی‌های مختلفی برای تضمین ورودی‌ها از تأمین‌کنندگان و ارائه خروجی‌ها به خریداران هستند. استراتژی‌های مطرح‌شده در این نظریه برای مواجهه با محیط شامل تغییرات در مرزهای سازمانی و یا مکانیسم‌های هماهنگی بین سازمانی بر پایه نوع وابستگی مواجه شده است.

Dr. Sohrab Delangizan

19 Dec, 20:08


هر چند که ضعف در تامین منابع مناسب می تواند به انتخاب استراتژی اجتناب یا کاهش وابستگی منجر شود، در این حالت طرفین می کوشند با تغییر یا تعریف مجدد اهداف سازمانی برای از بین بردن وابستگی‌ها به منابعی که ناکارمد یا ضعیف بوده و

غیرقابل مدیریت کردن هستند یا کنترل آن‌ها بسیار پرهزینه است؛ کاهش یا خاتمه رابطه را انتخاب نماید.


ازنقطه‌نظر این تئوری زمانی یک مجموعه موفق عمل می‌کند که کنترل دو نوع از منابع را در اختیار داشته باشد. یکی از این دو شامل منابعی است که وابستگی آن‌ها را به سایرین کاهش می‌دهد و دیگری منابعی است که وابستگی دیگران را به سازمان مدنظر افزایش می‌دهد.
علاوه بر تعامل با سایر سازمان‌ها، برای دستیابی به منابع و یا تکمیل زنجیره تأمین، چندین روش و استراتژی قابل‌طرح است. یکی از این استراتژی‌ها “ادغام‌های عمودی” است که شرکت‌ها به سمت تأمین‌کنند، ادغام‌هایی را انجام دهد. منظور از استراتژی ادغام عمودی این است که یک شرکت، کسب‌وکارهای بالادستی یا پایین‌دستی خود را تحت مالکیت درآورده و در فعالیت‌های خود ادغام کند.
به‌عنوان‌مثال در ادغام رو به تامین، سازمان در تلاش است که فعالیت‌هایی مانند تحقیقات، تأمین مواد اولیه یا خریدها را تحت تسلط خود درآورد. مهم‌ترین دلیل این کار این است که شاید تأمین‌کنندگان نمی‌توانند مواردی چون میزان کیفیت موردنظر، هزینه یا زمان تحویل و… که سازمان خریدار مدنظر دارد را اجرایی نماید. هر چند که در حالت بهینه جهت دسترسی و کنترل منابع و در پی آن افزایش قدرت در مقابل رقبا، سازمان‌ها می‌بایست با یکدیگر متحد شده و به مشارکت بپردازند. علاوه بر این در برخی مواقع ممکن است سازمانی به‌منظور بی‌اثر کردن اقدامات یک رقیب و یا کاهش شکاف منابع و تخصص خود، به دنبال مشارکت با سایر سازمان‌ها باشد.
یکی دیگر از عمده‌ترین دلایل شکل‌گیری ارتباطات بین سازمانی که در راستای دیدگاه تئوری وابستگی منابع قرار دارد، ایجاد مزیت رقابتی از منابع مکمل است. که می توان آن را برای توجیه تعامل صنعت و دانشگاه د مورد بهره برداری قرار داد. سازمان‌ها به‌واسطه مشارکت با یکدیگر به منابعی دسترسی پیدا می‌کنند که تکمیل‌کننده ظرفیت و توانمندی اولیه آن‌هاست. در این راستا ارتباطات بین سازمانی صنعت و دانشگاه حداقل از دو جنبه دارای توانایی منحصربه‌فرد در تولید این نوع منابع است. ۱- تنوع و گردهم آوردن مجموعه گسترده‌ای از اندیشه‌ها و ۲- بهینه‌سازی هزینه‌های تولیدی

جمع بندی
در مجموع می‌توان گفت که در کشور بجز در موارد خاص مانند تجربیات برخی دانشگاه ها، اغلب ارتباطات و پیوندهای که تاکنون ایجادشده است، ضعیف‌ و ناپایدار بوده و نتوانسته به ارتباطات بلندمدت و ساختارمند منجر شود دستورالعمل‌ها دستوری از بالا به پایین، به‌سختی توانسته است این ارتباط را نهادینه کند. با عنایت به منافع بالقوه این تعامل در ابعاد اجتماعی (مانند کاهش مشکلات اجتماعی، کاهش بیکاری و…)؛ دانشگاهی (مانند مزایای بالقوه مالی، ایجاد تجربه اجرایی، تست ایده‌های جدید و …) منافع برای شرکت‌ها (مانند دسترسی به آخرین یافته‌های پژوهشی طراحی و توسعه فرآیندهای نوآورانه و محصولات بالقوه سودمند و…) ضرورت دارد به توسعه و نهادینه سازی این ارتباط پرداخته شود و ارتباط سازمان اداری صنعت و دانشگاه ها بر این اساس مورد بازبینی قرار گیرد. هرچند که برای وابستگی میان صنعت و دانشگاه می‌بایست قاطعیت مزیت در روابط مبادلاتی وجود داشته باشد که می بایست توسط هر دو نهاد دنبال شود.
در هر چند که به صورت بالقوه هدف سازمان ها به حداقل رساندن وابستگی به محیط و ازجمله به سازمان‌های دیگر برای تأمین منابع و به حداکثر سطح استقلال است مگر آنکه این ارزیابی به عمل آید که بهترین راه برای بقاء یا رشد ارتباط سازنده است که به نظر می رسد چنین ارزیابی از بازیگران تعامل صنعت با دانشگاه صورت نپذیرفته است که ممکن است از دلائل متعددی سرچشمه بگیرد. از مهمترین این دلائل که مورد بحث این نوشتار بود، می توان به موراد زیر اشاره کرد:
– احساس صنعت در تامین نیازمندی ها از منابع درون سازمانی: مانند وضعیتی که صنعت این ارزیابی را دارد که می تواند بخش تحقیق و توسعه را به درستی و بهتر از تعامل با دانشگاه به انجام برساند؛
– ارزیابی مراکز علمی از عدم استقبال صنعت از یافته های علمی خود؛
– تامین منابع از منابع ساده و راحت دولتی در دانشگاه ها در قالب بودجه های عمومی؛
– نزدیک نبودن ایده ها و مطالعات به واقعیت های بیرونی و احساس انتزاعی بودن آنها؛
– دور بودن طرفین از چرخش های عمیق ارتباطی، برای معرفی پتانسیل هایی که امکان ارتباط را ایجاد می کند.

Dr. Sohrab Delangizan

19 Dec, 05:28


چند استراتژی مناسب فروش مختص شرایط رکود
سهراب دل‌انگیزان استاد گروه اقتصاد دانشگاه رازی و مشاور کسب و کار

در شرایط کنونی که رکود جدی بر بازارها گسترده شده، خوبه که کمی هوشمندانه به فروش نگاه کنیم. استراتژی‌های زیر اگر چه می‌توانند عمومی فرض شوند، ولی برای فروش بیشتر در شرایط رکودی در کسب و کارهای معمولی و عمومی پیشنهاد می‌گردد:
۱. روی تکرار و تعداد فروش تمرکز کنید تا روی حجم سود هر فروش. هرچه تعداد فروش بالا برود، احساستان بهتر و لذا روحیه کسب و کاری بهتری را خواهید داشت.
۲. روی محصولاتی متمرکز شوید که سریعتر فروش می‌روند، حتی اگر دوستشان ندارید و یا مد روز نیستند ولی خیلی مورد نیازتر هستند. ماندن طولانی تر یک جنس در انبار و یا قفسه در دوران رکود، یعنی هزینه تامین مالی بیشتر و یا استهلاک پنهان سود آن محصول. اگر نرخ تورم ۳۶ درصد باشد و شما روی یک محصول ده درصد سود ببرید، آنگاه اگر این محصول سه ماه در انبار مانده باشد، شما عملا سودی نبرده‌آید.
۳. به جای فروش باندلینگ و پکیج شده، روی فروش تک محصولات خوب فروش تمرکز کنید. سیاست فروش به صورت مجموعه چند کالا و خدمات با هم مخصوص زمان رونق است. وقتی به رکود میخوریم، لازم است تا این مجموعه‌های شناسنامه‌دار را از هم تفکیک کرده و هزینه مشتری را برای خرید تک محصول از آن مجموعه کاهش دهیم. حتی بعضی مواقع اگر یک کالای کامل را در شرایط رکودی به خوبی میفروختیم، حالا لازم است تا بعضی قطعات اصلی آن را نیز برای فروش موجود کنیم. مهم ایجاد امکان خرید مشتری و چرخش کسب و کار است.
۴. اگر مشتری توان پرداخت کافی ندارد، شرایط اقساط را برایش ممکن کنید ولی با هوشمندی. این مساله بسیار مهم است. در شرایط رکود نیاز مشتری کاهش نیافته است، بلکه این توان پرداخت مشتری است که محدود شده و آن هم به علت رکودی است که در کسب و کار خود مشتری ما هم ظاهر شده است. لذا در این شرایط لازم است تا امکانات کافی برای حفظ مشتری و تداوم کسب و کار او را ایجاد کنیم. لذا فروش اعتباری و اقساطی با منطق سود ماهانه منتقل شده به اقساط آینده لازم به نظر می‌رسد.
۵. روی گردش بیشتر سرمایه در گردش با سودهای حداقل تمرکز کنید تا وسواس روی سیاست سود بیشتر از کالاهای خاص. این مساله مخصوصا برای مجموعه‌هایی لازم است که قبلا کالاهای خاص با قیمت گم ولی سود بالا تمرکز دلشتند، حالا باید بدانند که هنگام رکود اولین جایی که توسط خریداران محدود شده و یا خریدهای آن با تاخیر مواجه میشوند، کالاهای لوکس و لاکچری هستند. لذا باید برای امکان پذیر شدن خرید با سود کمتر فضا را باز کرد.
۶. با تامین کننده‌های عصبانی و خشن و بی حوصله کات کنید و با تامین کننده‌های صبور و حمایت کننده کارتان را جلو ببرید. یکی از مهمترین حوزه‌های قابلیت مدیریت در کسب و کار این است که استرس را از مجموعه‌ کسب و کاری خود دور کنید. استرس زنجیره تصمیمات شما را مختل می‌کند و اجازه تمرکز بر کارهای خوب را نمی‌دهد. در زمان رکود این تامین کننده های نابلد و عصبانی و تازه به دوران رسیده هستند که بر شما فشار می‌آورند که زودتر بدهی‌ها را بپردازید و یا چکهایتان را پاس کنید. ولی این فشارهای بیجا عامل اختلال در تصمیمات منطقی شما خواهد بود. لذا از شرایط استرس آور دوری کنید و با تامین کننده‌های صبور و دنیا دیده کار کنید.
۷. روی خوش‌رو بودن، مشتری‌داری، مهارت و مشتری‌پسند بودن فروشندگانتان بیشتر تمرکز کنید. مشتریان در شرایط رکود حوصله فروشندگان اخمو و بد اخلاق و نادان را ندارند. به راحتی عصبانی می‌شوند و ممکن است اگر نتوانید یک فضای امن و اعتدال و امنیت برای مشتری ایجاد کنید، مشتریان وفادار خود را به راحتی از دست بدهید.
۸. همچنان روی برند خودتان، اعتبار برند و مالکیت معنوی و اعتمادی که مشتری به شما دارد تمرکز داشته باشید. نباید فشارهای مالی عاملی شوند که شما سرمایه معنوی و اجتماعی کسب و کار خودتان را نادیده گرفته و نابود کنید. تبلیغات مناسب و کافی همچنان در دوران رکود بسیار لازم و ضروری است.
۹. برای دادن اعتبار به مشتری از طریق طرح‌های بانکی مناسب مانند بانکداری زنجیره تامین و یا ال سی داخلی تمرکز کنید و سعی کنید برای مشتریان خود از بانکی که با آن کار میکنید، شرایط بهره‌برداری از این طرح‌ها را بوجود آورید.

۲۹ آذر ۱۴۰۳
کرمانشاه
#سهراب_دل_انگیزان
#فروش_در_رکود
https://t.me/drdelangizan

Dr. Sohrab Delangizan

18 Dec, 13:06


نامه‌های بر زمین و عکس‌های لابلای کتاب

غوغایی برپا بود. خاک و خمپاره و دشمن و حمله و مرگ بود که از آسمان می‌بارید. سرباز با استرس متوجه شد در هنگامه‌ی نبرد تفنگش گیر کرده است. در همان لحظه دشمنی جوان و چالاک از خاکریز به این سو پرید و بر وی جست. در آن هنگامه نبردی خونین و دونفره درگرفت. سرنیزه را بر سر تفنگ محکم ساخت و مردانه وارد نبرد شد. اما مردی که در مقابل او قرار گرفته بود کی بود؟ او یک معلم ساده در روستایی دورافتاده بود که در هنگامه‌ی جنگ برای جنگیدن فراخوانده شده بود. خود سرباز هم شبیه او همین وضعیت را داشت. آنها سال‌ها در کلاس درس دوستی و مروت و مردانگی و شرافتمندی را به فرزندان کشورشان درس داده بودند. آنها سال‌ها گفته و نوشته بودند که شرافت یعنی خون بی‌گناهی بر زمین نریزد. شرافت یعنی بخشنده باشیم و شرافت یعنی مدارا با دشمنان و مروت با دوستان. اما شرافت یعنی پاسداری از وطن و وطن و مادر نام‌هایی مترادف بودند.
اما حالا جنگ تمام معانی آنها را برباد داده بود. آیا جنگ تمام معانی اخلاق و شرافت و انسانیت را باژگونه می‌سازد؟ اگر اینگونه است، که خوب چرا این معانی را می‌آموزیم و به زینت اخلاق فردی و اجتماعی لقب می‌دهیم؟
سرباز مهاجم از خاکریز پائین آمد و او هم سرنیزه بر تفنگ در مقابل سرباز دیگر قرار گرفت. چه باید می‌کرد؟ آیا باید او را می‌کشت؟ آیا باید اسیرش می‌ساخت؟ آیا او هم مانند خودش خانواده و همسر و فرزندانی که انتظارش را می‌کشند نداشت؟ آیا او هم مثل خودش یک معلم نبود که به حکم حاکمان به جنگ فراخوانده شده است؟
از ذهنش گذشت که همین جنگ را حاکمانی برافروخته بودند که صدها اختلاف با امثال معلمان داشتند. اما حالا با دستور همان‌ها، برای آرمان‌های همانان، که صدها بار مورد انتقاد جدی او بودند، باید می‌جنگید و جنگیدن که فقط تفنگ دست گرفتن نبود، باید در کشتن دشمنان حاکمان کشورش که آنها دشمنان کشور لقب کرده بودند، لحظه‌ای تعلل نمی‌کرد. حالا هم همان لحظه است. اگر نکشد، کشته خواهد شد. خوب اگر بکشد قاتل خواهد بود و برای آرمانی این انسان را کشته است که خود قبول ندارد و اگر نکشد که کشته خواهد شد و عملا در راستای آرمانی کشته شده است که آرمان او که نبوده هیچ، آرمان کسانی بوده که مورد انتقاد او بوده‌اند. لذا در صورت کشته شدن عملا به عقیده و اعتباری منصوب خواهد شد که نمی‌خواهد. این تضاد و تناقض تمام وجودش را فرا گرفت. نمی‌دانست چکار باید انجام بدهد. تردید در حرکت، تردید در جنگ، تردید در حتی دفاع از خود و تردید در نفرت ورزیدن از سرباز مقابلش.
دو سرباز سرنیزه‌های خویش را به طرف هم نشان گرفته و اولین حمله را نشان دادند. حمله‌ای که با تردید پنهان شده‌اش هیچ قدرتی برای مرگ دادن به دشمن نداشت. حمله‌ای که اراده‌ای در پس آن نبود، ولی ترس بود. اعتباری مبتنی بر تمایل به جنگ نبود ولی ضرورت دفاع در لحظه به واسطه قرار گرفتن در مقابل دشمن بود. حمله‌ای که شاید حتی مهارتی در پس آن نبود، ولی ضرورتی برای دفاع، سرباز را وادار می‌کرد که حمله‌ی مقابله به مثل را داشته باشد.
غروب، تنگی چشمان خویش را از دریچه‌ی سنگر پیر به درون کرده و طیفی از نور زرد گندم‌گون از کناره‌ی خاکریز وارد بدنه خاکی سنگر شده بود. خمپاره‌ای سرگردان لحظاتی قبل بر سقف سنگر نواخته بود و با سقوط کتاب‌هایی که در بالای قفسه‌ای کهنه در سنگر بود، تعدادی نامه روی زمین پراکنده شده بود. در لابلای یکی از کتاب‌ها هنوز تعدادی عکس قرار داشت که اگرچه چون چهره‌ی زیبای دخترکان بر روزن، با خجالت بیرون را نظاره می‌کردند، ولی همچنان تمام حیا و حضور خود را از نگاه دیگران پوشانیده بودند. سپس لحظه‌ای سکوت همه جا را فراگرفت.
ناگاه خمپاره‌ای سرگردان سوت کشید و در ناباوری هردو سرباز، بر بدن سرباز اول فرود آمد. سینه‌اش شکافته شد و خون سرخ او کف سنگر را خونین ساخت. تمام آرزوهای جهان اگر در چشمان سرباز کشته شده قرار می‌داشت، کم بود. هرچند جان از تنش پرواز کرده بود، ولی چشمانش همچنان تردید و انتظار و پرسش چرا چنین شد را با خویش داشت.
سرباز مهاجم اما دستش به خون کسی آغشته نشده بود، ولی جنگی که او هم در آن حضور فعال داشت، در مقابل چشمانش و به نفع او سرباز یا دشمن مقابلش را کشته بود. هم می‌توانست خود را بی‌گناه بداند و هم مقصر. همچنان در سکوت و بهت و ترس و تردید غرق مانده بود.
خط نگاهش به ناگاه مسیر نور آفتاب را دنبال کرد. خط نور آدرسی از نامه‌های بر زمین و کتاب‌ها داشت. نامه‌ها را برداشت. کتاب‌ها را هم. کتاب حاوی عکسها را هم. خمپاره‌ی دوم فرصت فکر کردن و یا نگاه بیشتر را از او گرفت. سریع برگشت و در وارونه‌ی آتش و دود و ترس و شجاعت، به یگان اعزام کننده‌اش پیوست.
بقیه در پست بعدی...

Dr. Sohrab Delangizan

18 Dec, 13:06


... بقیه از پست قبلی...

سال‌ها بعد وقتی در کتابخانه‌اش آن کتاب و آن نامه‌ها را می‌دید، فقط حس نمی‌دانم را به زیر لب می‌جوید. کار درست چه بود؟ او چه باید می‌کرد که نکرده بود؟ چگونه می‌توانست خویش را از این گناه ناکرده تبرئه سازد؟ آیا او هیچ گناهی مرتکب شده بود؟ اگر نه، پس چرا هنوز خویش را مسئول می‌دانست؟ آیا او یک قهرمان شجاع و مبارز راه وطن بود؟ اگر او چنین بود، پس سرباز کشته شده مقابلش چه جایگاه و لقبی داشت؟

۲۷ آذر ۱۴۰۳
کرمانشاه
#سهراب_دل_انگیزان
https://t.me/drdelangizan

Dr. Sohrab Delangizan

18 Dec, 11:49


فایل جزوه درسی
📖 توسعه محصول جدید (خلاصه کتاب ۲۴ گام راه‌اندازی کسب‌وکار)
👤 نامشخص
🏢 دانشگاه علامه طباطبایی

#جزوه
#کارآفرینی
#تفکر_کارآفرینی
#راه‌اندازی_کسب‌وکار
🌐https://t.me/Entrepreneurship_Package

Dr. Sohrab Delangizan

17 Dec, 15:49


گزارش تحلیل شکست ‌کسب‌وکارهای نوپای جهانی

٩٠درصد استارت آپ ها در سطح جهاني شكست مي خورد


به كانال قواعدبازي بپيونديد؛

Dr. Sohrab Delangizan

16 Dec, 05:15


بلاها فراموش می‌شوند، تنها تاریخ آنها را به یاد می‌سپارد. دشمنی‌ها و جنگ‌ها تمام می‌شوند، و دوستی و همکاری جای آنها را می‌گیرد. اما پس از طلوع خورشید صلح، وقتی تو در کنارم نباشی، من، تنها و بی همراه، چگونه بهار را نفس بکشم؟ چگونه دستانم را به سبزی علف معطر کنم؟ چگونه به زلف فرزند اندیشه‌ام، فهم کنم که از دوستی بگو و دشمنی را مدفون بدار.

نه، نمی‌توانم بگویم تو نبوده‌ای، نمی‌توانم آوار شب بلند دژخیم را، از انجماد یک کفاره‌ی لخته بر خویش بزدایم و با دستمالی چرکین و خونین، پنجره‌ی نگاه کودکانم به جهان را تمیز کنم.

تاریخ را می‌توانم بنویسم و در پس هر سطر خونین از ستم و پلیدیش، عقده‌ای را به دندان بفشارم. و بند کنم هزاران کودک خفته در خون و هزاران ناموس برباد رفته را.

از قابیل به خاطره‌ام مانده هنوز و تا کنونی که همچنان دشمنی و تیرگی و زیاده خواهی و خاک و قدرت، حیله‌ی "بیشتر بهتر است" را می‌آموزد. و میبینم که برای مردمان جهان خاک خاک است و تنها پادشاهان هستند که می‌آیند و می‌روند. بوته‌ی گون در پناه ریشه‌ی خویش نشسته و منتظر است تا کدام شتر شاخه‌ای از فرزندانش را بجود و زیتونی که انتظار تبر را همیشه در عصیان کد خدا می‌بیند.
و من همچنان در انزوای کوچه‌ی تنهایی خویش به غربت نشسته‌ام، هیچ عابری بر من سلام نمی‌کند، هیچ بازاری کالای مرا نمی‌خرد، و پوچ دستان خویش را با ذخیره‌ی بزرگ ذهن عاشقم، به مقایسه نشسته‌ام.

میدانم در اینجا تنهایم، اما می‌دانم نیز که در کوچه‌های بسیار، بسیار تنها چون من، تنها نشسته‌اند. و من و آنها روزی به انجماد عشق پایان خواهیم داد.

۲۶ آذر ۱۴۰۳
کرمانشاه
#سهراب_دل_انگیزان
https://t.me/drdelangizan

Dr. Sohrab Delangizan

21 Nov, 12:03


قطار شهری کرمانشاه یا فیل سفید.

در ادبیات مدیریتی، پروژه‌هایی بی ارزش که به هر علتی هزینه‌های زیادی برای آنها صرف شده و به علت همان هزبنه‌های بزرگ از نظر احساسی و عاطفی توان جدا شدن و رها کردن آنها وجود نداشته باشد، فیل سفید نام دارند. فیل‌های سفید نابود کننده منابع و بودجه هستند و ارزش مفیدی نداشته و بوجود نخواهند آورد. عامل توجه به آنها همیشه حجم بزرگ هزینه‌ای است که صرف آنها شده است و به همین دلیل هزینه‌های بیشتر و بزرگتری نیز صرف آنها خواهد شد. کسانی که این فیل‌های سفید را به پا کرده و یا این ارثیه‌های فیل سفید مانند را به ارث می‌برند، تنها به همین علت که قبلا پول زیادی صرف آنها شده است، برای هزینه کردن بیشتر خود را راضی و توجیه می‌کنند.
حال سوال ما این است:

آیا پروژه قطار شهری کرمانشاه که از ابتدا غلط انتخاب شد و بعد هم در مسیری غلط مورد توسعه و تغییر شکل و... قرار گرفت، واقعا مشکل حمل و نقل شهری کرمانشاه را حل خواهد کرد؟ یا یک فیل سفید است که منابع ارزشمند، کمیاب و ذی‌قیمت شهر کرمانشاه را با سیری ناپذیری بالا می‌بلعد و البته که تمامی هم ندارد و حتی اگر تمام هم شود و به بهره‌برداری برسد نیز نمی‌تواند سهم ارزشمندی از خدمات شهری ایجاد کند.
به نظر می‌رسد که مدیریت کلان شهری کرمانشاه باید در مقابل این آزمون بزرگ خود را قرار دهد که این فیل سفید را نگهدارد؟ تغییر کاربری دهد؟ به پایان برساند؟ یا تخریب کند؟

یکم آذر ۱۴۰۳
کرمانشاه
#سهراب_دل_انگیزان
https://t.me/drdelangizan

Dr. Sohrab Delangizan

18 Nov, 03:36


زندگی‌نامه کاری و شخصی دکتر پسران

Dr. Sohrab Delangizan

17 Nov, 18:33


باران چرک

آه از نسیم سحرگاه
که پشیمان از افشای راز نیمه شب
به پناه یک پگاه آدینه
اعتماد کرد.

و آنگاه ماه‌پاره‌ی کوچه‌های خسته،
از بستری زخمی برخاست،
خنجری در پشت
کتابی در دست
و خاری در چشم.

طغیان آوازی بودم من
در دهان دخترکان آبادی
و در غروبی در اسارت توهم
به استوار بلوط آمده بودم.

آوخ، آوخ از طلسمی مسخ
که حجله‌ای سبز را
به خانه‌ی شیطان پناه کرد
و ذات سپید صدها بابونه‌ی وحشی
در دشتی از خلسه‌ی هکتارها تاک مست
کابین دوزخی چرکین شد.

من زاده شدم تا بشکفم در سحرگاه تاک،
من زاده شدم
تا طلوع کنم از قله‌ی بلند درد،
و فهم کنم آسودن یک دانه‌ی گندم را
در آسایش مشتی خاک،
و از اشک‌های غربت صدها بیوه‌ی سوگوار
برویم همچون پرستویی در بهار.

چشم بسپار به لمس یک اندیشه‌ی پاک
در پناه علف،
انگشتانت را به زبری یک تبعیض بدبو  آشنا کن،
کامت را
به تلخی بغضی از اسارت دختران غزل عادت بده،
و پلک‌هایت را به شوری یک راز سقط شده...
اینجا آفتاب را نیز انکار می‌کنند،
و پرندگان خوش لحجه‌ی آسمانهای باز را نیز.

نشخواری از توهم دیروز
در زیر دندان شهر جاری است
و همچنان وهم تاریکی به علف‌های تازه،
بارانی چرک به قماری یائسه بارید
و ذهن صدها بستر عاشقانه‌ی گرم
در انتظار خیانتی سبز
بر وفاداری یک بوسه‌ی سرخ
فسرد.

۲۴ آبان ۱۴۰۳
کرمانشاه
#سهراب_دل_انگیزان
https://t.me/drdelangizan

Dr. Sohrab Delangizan

16 Nov, 08:22


سرمایه، بازار و تکنولوژی برای استان کرمانشاه

سه گانه بالا اصلی‌ترین نیازهای رشد اقتصادی یک منطقه هستند. استان کرمانشاه و مخصوصا شهر کرمانشاه به عنوان بزرگترین کلان‌شهر غرب کشور، در مسیر توسعه و رشد اقتصادی به شدت نیاز به تغییر نگاه از درون استانی، به برون استانی ملی و بین‌المللی در حوزه‌های جذب سرمایه، انتقال تکنولوژی و دسترسی به بازار را دارد. تصویر بالا یک پیشنهاد اولیه مبتنی بر حوزه‌های محلی، ملی و بین‌المللی است. در مسیرهای معرفی شده تا حدودی مشخص شده است که مبنای مذاکره و ارتباط جذب چه چیزی است.
قابل ذکر است که بازار محلی استان حدود دو میلیون نفر، بازار منطقه غرب کشور حدود هشت میلیون نفر، بازار ملی در دسترس حدود پنجاه میلیون نفر و بازارهای بین‌المللی قابل هدف‌گذاری بیش از یکصد میلیون نفر جمعیت را پوشش خواهند داد. اما جذب سرمایه و تکنولوژی بستگی به ذخایر کشورها و سرمایه‌گذاران و بازارهای سرمایه موفق دارد. مثلا امارات متحده عربی، قطر و عربستان و البته کویت، تا حدودی بغداد و اربیل می‌توانند به خوبی در مسیر هدف‌گذاری جذب سرمایه قرار بگیرند. یا در مورد حوزه‌های داخلی، تمرکز روی اتاق بازرگانی تهران می‌تواند مسیر خوبی برای جذب سرمایه باشد. در مورد تکنولوژی البته همین که امکان انتقال تکنولوژی شکل بگیرد مهم است و خود کشور یا دارنده تکنولوژی اولیه مهم نیست.
توجه کنید که مسیر استراتژیک تجارت بین‌المللی بصره - بغداد - کرمانشاه - ری که کرمانشاه را در مرکز یک مسیر تجاری قدرتمند قرار می‌داد، توسط محمد علی میرزای دولتشاه حاکم کرمانشاه در زمان فتح علی شاه قاجار شناسایی، تجهیز و راه‌اندازی شد و تقریبا آنچه امروز کرمانشاه دارد، بر مبنای این استراتژی درست و قدرتمند شکل گرفته است. محمد علی میرزای دولتشاه با مداخله مستقیم در تغییر مسیر تجاری بندر بصره و هدایت مسیرهای کشتیرانی رودخانه‌ای از اروند رود به بصره توانست، گره مسیر تجاری مربوطه را باز کند و رونق کل شهرهای در این مسیر را کلید بزند.
بعد از جنگ جهانی دوم این مسیر تا حدودی ضعیف شد و بعد از انقلاب در زمان جنگ ایران و عراق کاملا از دست رفت. بعد از خاتمه جنگ نیز هنوز هیچ کسی به فکر تدوین استراتژی نوشتن و استقرار یک مسیر استراتژیک ارتباطی قدرتمند برای خارج کردن کرمانشاه از انزوای تجاری نیفتاده است. به همه مدیران قبلی، موجود و آینده استان باید تذکر داد که بدون داشتن یک استراتژی قدرتمند ارتباطی و تجاری، امکان درغلطانیدن استان به مسیر رشد و توسعه و رونق وجود ندارد.

۲۶ آبان ۱۴۰۳
دانشگاه رازی- کرمانشاه
#سهراب_دل_انگیزان
https://t.me/drdelangizan

Dr. Sohrab Delangizan

16 Nov, 02:26


سرمایه، بازار و تکنولوژی
هویت دهنده اساسی استراتژی کشورها و مناطق

ما چه در سطح ملی و چه در سطح منطقه‌ای و محلی نیازمند استراتژی روابط بین المللی با همسایگان و سایر کشورها به گونه‌ای هستیم که سه عنصر حیاتی را برایمان تامین کنند:
سرمایه، تکنولوژی و بازار
کشورهایی که سرمایه در اختیار دارند در سطح همسایگان برای ما کشورهای قطر، امارات و عربستان هستند و در سطح جهانی آلمان، آمریکا، چین و ژاپن هستند.
کشورهایی که تکنولوژی در اختیار دارند برای ما آلمان، انگلستان، آمریکا و چین و کشورهایی که بازار در اختیار دارند برای ما عربستان، عراق، مصر، ترکیه، روسیه، پاکستان، هند، اندونزی، چین و آمریکا هستند.
با توجه به اهمیت رشد، توسعه و ترقی بلند مدت و حذف موانع اصلی آن در یک برنامه نصف قرن و حتی صد ساله، لازم است تا در خصوص روابط کشورمان با آمریکا و چین که هم سرمایه، هم تکنولوژی و هم بازار در اختیار دارند بازنگری جدی کرده و همه‌ی موانع اصلی همکاری را برطرف نماییم.
در این خصوص با چین مشکل جدی وجود ندارد ولی تا با آمریکا مشکلات تحریم‌ها را برطرف نکنیم، عملا روابط با دیگر کشورها را نیز نخواهیم داشت. لذا تغییر پارادایم اساسی روابط کشور مبتنی بر عزت، حکمت و منفعت ایجاب می‌کند تا بازسازی روابط با آمریکا تحت مدیریت دقیق و با استراتژی درستی هدف‌گذاری شده و پیش برود.

۲۵ آبان ۱۴۰۳
کرمانشاه
#سهراب_دل_انگیزان
https://t.me/drdelangizan

Dr. Sohrab Delangizan

15 Nov, 03:40


به شکرانه‌ی یک اعتراف سست،
خروسی آواز کرد رسوایی طبیب شهر را
و در پستوی عادت صدها داروغه‌ی غارت،
کبوتری در پرواز شد که شاه‌پر نداشت.

در عصیان یک شب خیس برفی
زنی در آوار سقف خویش به شیون
و ناکام از لوندی یک بوسه‌ی زرد
خویش را و اندیشه‌ی یک رویش مست را
به عرفانی از جنس تسلیم ترجمان بود.

و من
همچنان مست و منگ و غارت شده
سیاهی چهره‌ی مبارک یک دروغ را می‌ستایم،
تا عبور یک زندگی تلخ را
در رگان سیب بزرگ دندان زده‌ای نظاره کنم،

و درخت گلابی باغچه‌ی ما
دستانش را به جیب درخت بادام کرده
شاید
بروید، جوانه بسازد و زندگی را جاری سازد
و باغچه‌ی کوچک خانه‌ی پدری را آبرو دهد
شاید!

۲۵ آبان ۱۴۰۳
کرمانشاه
#سهراب_دل_انگیزان
https://t.me/drdelangizan

Dr. Sohrab Delangizan

13 Nov, 04:34


آیا در دانشگاه‌های دنیای معاصر، معرفت فنی _ ابزاری، دیگر اشکال معرفت را "استعمار" و "خفه" کرده، لذا علوم انسانی و هنر را به حاشیه رانده است؟
پاسخهایتان را برایم بفرستید.
https://t.me/drdelangizan

Dr. Sohrab Delangizan

12 Nov, 11:37


شرافت

به غایت یک بوسه فهم ببر
روزنه‌ای در قلب خدا قعر کن
و همه‌ی عشق سیال و مذاب جهان را فشرده ساز
و آنگاه در نهان یک دانه‌ی دانش ذخیره کن.

میوه‌ی شرافت را آنچنان که بایسته است
در تراوش ترنم دانشی خواهی یافت
که جوانه‌ی نوشکفته از فریاد آفرینش را
با گسترش برگهایش معطر می‌سازد.

هیچ شرافتی به ارزندگی شکفتن نیست،
بنیادی که تمیز عقل از توهم بود
و ذاتی که استوار بر طلوع و پشتکار.

و عشق به استواری شوق پرنده‌ای
پرواز را جاودانه ساخت،
در بستر شرافتی نهفت
و در ذهن یک پرستوی مهاجر
چون بلوغ یک سیب،
یک خوشه‌ی انگور مست
شکفت.

۲۲ آبان ۱۴۰۳
کرمانشاه
#سهراب_دل_انگیزان
https://t.me/drdelangizan

Dr. Sohrab Delangizan

11 Nov, 19:22


کلیدی ترین نکته مذاکره موثر اعضای هيأت علمی با صنعت و جامعه
دکتر سهراب دل‌انگیزان استاد گروه اقتصاد دانشگاه رازی
بحثی در مورد جزئیات محصولات و مشتریان اعضای هیأت علمی
دو شنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۴
کرمانشاه
سالن اجتماعات کتابخانه مرکزی
دانشگاه رازی
https://t.me/drdelangizan

Dr. Sohrab Delangizan

11 Nov, 19:22


کلیدی ترین نکته مذاکره موثر اعضای هيأت علمی با صنعت و جامعه
دکتر سهراب دل‌انگیزان استاد گروه اقتصاد دانشگاه رازی
بحثی در مورد جزئیات محصولات و مشتریان اعضای هیأت علمی
دو شنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۴
کرمانشاه
سالن اجتماعات کتابخانه مرکزی
دانشگاه رازی
https://t.me/drdelangizan

Dr. Sohrab Delangizan

10 Nov, 03:45


توازن سیاسی و قدرت بین مردم و حاکمان در مفهوم توسعه
سهراب دل‌انگیزان استاد گروه اقتصاد دانشگاه رازی

در چارچوب اقتصاد سیاسی آنچه عامل اصلی رفاه مداوم و فراگیر در جوامع شده است، گستردگی و تقویت نهادهای اساسی جامعه مدنی و حاکمیت‌ها با نگاه همکاری و همراهی با هم بوده است. هرگاه این نهادها به صورت هماهنگ شکل نگرفته و یا هماهنگ باهم رشد نیافته باشند، آنگاه می‌توان در فرایند اثرگذاری این نهادها بر رفاه پایدار و فراگیر در جامعه، اختلال ایجاد شده را در قالبی از ناکامی‌های متعدد اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و تجاری مشاهده کرد.
در نهادهای حاکمیت موضوع اراده‌ی پذیرش حق مردم، رفاه جامعه و قابلیت نظارت حقیقی و پایدار و فراگیر آنها از طریق نهادهای مردم بنیاد و نظام قراردادهای کارآمد یک اصل اساسی است. لذا حاکمیت‌هایی که حتی با رای مردم روی کار آمده باشند، اگر چنین نگرش و اراده‌ای نداشته باشند، قاعدتا چارچوب کارکرد نهادهای موجود را در راستای کاهش قابلیت و قدرت جامعه مدنی تنظیم و جاری خواهند ساخت. اینجاست که منافع گروه حاکمی که قائل به حق مردم و اراده‌ی دادن این حق را به مردم نداشته باشند، چارچوب نهادهای موجود را به سمت بهره کشی و حذف مردم و قابلیت نهادهای مردم بنیاد از قدرت و دسترسی به منابع موجود جامعه و تبدیل کردن این منافع به ابزارهایی برای تداوم حکومت و راه اندازی نهادهای استثماری و بهره‌کشی جدید خواهند کرد. این نگرش و چارچوب‌ها البته که ابزار خشونت را ووجه تشخیص داده، بکار گرفته و در مقابل همه یعنی رقبا و البته توده و جامعه مدنی، هرجا لازم باشد، مصادره به مطلوب کرده و از این ابزار استفاده خواهند کرد.
در این شرایط عموما دیده می‌شود که حتی قابلیت‌های جامعه مدنی در شناخت حق و مطالبه‌گری تضعیف شده و نوعی نرمش و رام شدن در مقابل این زیاده خواهی‌ها اتفاق خواهد افتاد. این عدم تعادل البته هربار به سمت عمیق شدن بیشتر حرکت خواهد کرد.
در این شرایط دیده می‌شود که در بین همین حاکمان احتمالا رقابت بر سر تقسیم غنائم و رانت‌ها و فرصت‌ها، دامنه خشونت گسترش یافته و تغییر حکومت‌ها را ممکن خواهد ساخت، و یا یک دشمن خارجی به هر علتی ممکن است وارد شود و حاکم را ناکار سازد. در اینگونه شرایط در بیشتر مواقع مردم و جامعه مدنی توان کافی برای ایستادن و مطالبه‌گری جدی را نخواهند داشت.
نکته اساسی در اینگونه حاکمیت‌ها این است که خلق ثروت و انباشت آن حتی اگر به خوبی صورت بگیرد، اما توزیع بسیار نابرابر خواهد داشت. لذا فقرا و شاغلان جامعه عملا سهم کوچکی از این منابع خلق شده توسط خود و انباشت شده توسط سهم‌برندگان از قدرت و رانت‌ها را دریافت می‌کنند. بنا بر این آنچه ملاحظه می‌گردد این است که نداشتن انگیزه فعالیت و یا توان و یا حذف چارچوب‌های رقابتی بین کارکنان، محدود کردن جدی آزادی‌های دموکراتیک و اقتصادی شاغلان برای اینکه نتوانند مهارت‌ها و تخصص‌های بالاتر و بیشتری را بیاموزند، و یا نتوانند با تحقق بیشتر حقوق مالکیت مزد بالاتری را بگیرند، عاملی مهم در کوچک شدن اندازه بهره‌وری در این نوع حکومت‌ها خواهد بود.
استثمار و بهره کشی از نیروی کار توسط یک چارچوب نهادی ظالمانه‌ی انحصارجویانه‌ی غیر فراگیر می‌تواند عاملی باشد برای عدم کارآمدی تخصیصی و توزیعی و لذا بهره‌وری نهایی بسیار اندک و غیر رقابتی خواهد بود.
یعنی فقر در این کشورها دو عامل اساسی دارد، نهادهای غارتی، استثماری و ظالمانه که یک اکوسیستم غیر بهره‌ور و غیررقابتی را رقم می‌زنند در کنار نیروی کار بی انگیزه، بی مهارت و منفعل.
اما اگر نهادهای سمت مردم و جامعه مدنی قدرتمند باشند و حاکمان نیز بر این تعهد قدرت بخشی به مردم و نهادهای مدنی متعهد باشند، این فضای نهادی در مسیر تحقق آزادی‌های دموکراتیک و اقتصادی، رقابتی عمل کردن اقتصاد جامعه، تولید بیشتر، بهره‌ورتر و با کیفیت بیشتر و نیز انباشت ثروت در کنار انباشت مهارت و تخصص و سرمایه‌های فیزیکی و زیر ساختی و نیز سرمایه‌های نهادی موثر بر رشد و توزیع و رفاه هدایت خواهند شد.
یک ستون اساسی برای کارآمدی و شایستگی، در این فضای کارآمد، دادگاه‌های جانب انصاف هستند.
همیشه دادگاه‌ها و نظام قضایی جانب قانون و انصاف، عاملی برای تساوی و تعادل بخشی به حقوق حاکمان و مردم خواهند بود‌. اینکه دادگاه‌ها مستقل از حاکمان باشند و حقوق حاکمان را در مقابل مردم و حقوق مردم را در مقابل حاکمان به یک اندازه و بر اساس قانون و انصاف استوار ساخته و جاری سازند، یک اصل اساسی است.
...
بقیه در پست بعدی ...

Dr. Sohrab Delangizan

10 Nov, 03:45


...بقیه از پست قبلی...


در حاکمیت‌هایی که حاکمان و دارندگان قدرت، اراده پذیرش حقوق مردم و قابلیت و قدرت نظارت شایسته آنها بر قدرت و حاکمان را ندارند، در اولین مرحله اقدامات ضد توسعه و ضد آزادی‌های دموکراتیک خود، دادگاه‌های مستقل را از استقلال خارج ساخته و با تحمیل نظام گزینش وفادارانه و جانبدارانه بر انتخاب شایستگان نظام قضایی، عملا در ابتدا شایستگی استقلال و سپس شایستگی عدالت‌خواهی و بدون تبعیض را از بین می‌برند. در این شرایط یک جامعه مدنی شایسته و نخبگان شایستگان مدنی مطالبه گر آن، در عمل گرفتار یک نظام عدالت‌خواهی غیر منصف شده و به جای حضور موثر و مفید در جامعه و اثر بخشی تولیدی و حکیمانه خود، یا سکوت و عدم کنشگری اجتماعی و اقتصادی را برگزیده و یا در گوشه زندان‌ها قرار خواهند گرفت. در مقابل با وجود دادگاه‌های کارآمد و منصف و وفادار به قانون است که می‌توان شایستگی نهادی را بازپس گرفت و مسیر رشد و توسعه واقعی را در تعادل بخشی بین تعامل حاکمان و جامعه مدنی جاری ساخت.
نکته مهمی را که نباید از یاد برد این است که در بسیاری مواقع می‌توان مشاهده کرد که نهاد قدرت فاسد متاسفانه در نظام قانونگذاری مداخله کرده و امور رانت‌بری و انحصار طلبی و غارت خویش را چهره‌ای قانونی داده و نهادهای استثماری و بهره‌کشانه در منفعت خویش را در فرایندهایی به ظاهر قانونی استقرار خواهند داد.

نمونه ایران:
در تاریخ گذشته ایران حداقل در چهارصد سال اخیر، روحانیون نمایندگان مردم و جامعه مدنی در مقابل حاکمان بودند و کنشگری این روحانیان در مواقع خاص عاملی برای توازن نسبی و محدودسازی قدرت حاکمان در مقابل جامعه بود. اما در پس از انقلاب این روحانیان بودند که خودشان حاکم شدند و جامعه مدنی نتوانست هیچ نهادی را جایگزین آنها در نمایندگی مردم در مقابل حاکمان نماید. توازن بین قدرت مردم و حاکمان پس از این تغییر، کامل بهم خورد. مجلس نمایندگان و دستگاه قضایی نیز به علت اعمال یک نظام گزینشی بسیار سنگین جانبدارانه‌ی حاکمان جامعه و ایدئولوژی حاکم آنها، باعث شد که نخبگان و شایستگان واقعی طرف جامعه مدنی، تغییر هویت داده و عملا در همین دو نهاد موجود احقاق حقوق مردم در مقابل حاکمان نیز، طرفدار افراطی حقوق حاکمان و ایدئولوژی آنها قرار بگیرند و لذا تقریبا قدرت و قابلیت جامعه مدنی به شدت کاهش یافته است.
کاهش جدی بهره‌وری منابع، نیروی کار، مهاجرت نخبگان و ناترازی‌های بزرگ شاخصهای اصلی اقتصاد کلان و محیط زیست کشور به راحتی در فضایی که در این نوع از ترکیب قدرت در کشور رقم خورد، اتفاق افتاده است.
با این توصیف، بر اساس آنچه گفته شد، عملا اصلاح در سیستم قدرت به منظور گسترش قابلیت‌های جامعه مدنی در حضور موثر برای تولید ثروت و نظارت بر دولت، باید که از مجلس و دستگاه قضایی شروع گردد. این نهادهای جانب دموکراسی و نهادهای رسمی مدرن و مدنی جوامع پیشرفته، در عمل حقوق مردم را در مقابل قدرت حاکمان حمایت می‌کنند و ضامن آزادی‌های دموکراتیک و اقتصادی و حقوق مالکیت مردم در مقابل خودشان و دولت و هرگونه قدرت سیاسی هستند.
لذا توجه به توازن قدرت بین جامعه مدنی و حاکمان و نیز نهادهای ناظر بر این توازن از مهمترین حوزه‌های تحلیلی و سیاستگذاری توسعه هستند که در جایزه نوبل ۲۰۲۴ در رشته اقتصاد، مورد توجه هیات ژوری نهاد نوبل قرار گرفته و مشمول این جایزه قرار گرفته است.

۹ آبان ۱۴۰۳
دانشگاه رازی _کرمانشاه
#سهراب_دل_انگیزان
https://t.me/drdelangizan

Dr. Sohrab Delangizan

07 Nov, 15:42


این یادداشت را سال ۱۳۹۵ نوشته بودم. به نظرم باز مورد توجه قرار گرفته است.
سهراب دل‌انگیزان
۱۷ آبان ۱۴۰۳

Dr. Sohrab Delangizan:
آیا نخبگان واقعاً ارتباطشان را با لایه¬های متفاوت اجتماعی قطع کرده¬اند؟
دکتر سهراب دل انگیزان. عضو هیأت علمی دانشگاه رازی

استیون هاوکینگ فیزیکدان مشهور به تازگی در خصوص موضوع رأی مردم انگلستان برای خروج از اتحادیه اروپا و نیز انتخاب آقای ترامپ را به عنوان ریاست جمهوری آمریکا، نشانه¬ای از دوری گزیدن نخبگان از جامعه مدنی و انتقام لایه¬های متفاوت مردمی که از رفتارهای نخبگان در 30 سال اخیر ، تفسیر کرده و گفته است:
نخبگان باید رفتارشان را اصلاح کرده و تغییر دهند و به سوی لایه¬های متفاوت مدنی بپیوندند.
آیا این نوع نگرش به رابطه نخبگان و جامعه مدنی صحیح است؟ این یادداشت بحثی در این حوزه است:
نکته: هوشمندان، دانشمندان و نخبگان علمی و مهندسی در قرن بیستم به بعد جریان تولید کالاها و خدمات را با رشدی بسیار بالا به سطحی رساندند که نتیجه این رشد، افزایش سطح درآمد جامعه و کاهش فقر و بالا رفتن رفاه اجتماعی بود، به گونه¬ای که از دهه 60 میلادی به این سو همه شاخص¬های متفاوت انسانی در همه کشورهای جهان به شدت رشد قابل قبول نشان می¬دهند. سطح و عمق فقر کاهش یافته است. مرگ و میر بر اثر فقر کاهش یافته است، سواد و آموزش به عنوان یک کالای عمومی در اختیار همه مردم قرار گرفته است و فرصت¬های ارتقاء و پیشرفت در همه لایه¬های اجتماعی به وجود آمده است. این پیشرفت¬ها در قاره آمریکا و اروپا و آسیای جنوب شرقی بیش از جاهای دیگر جهان قابل مشاهده است. ولی چرا با وجود این همه نتایج مثبت، دخالت نخبگان و پرورش استعدادهای درخشان برای کمک به اقتصاد و رفاه، همچنان استیون هاوکینگ این مسأله را طرح می¬کند؟
تحلیل: موضوع این است که از دهه 90 به این سمت سرعت جهانی سازی و هوشمند شدن فرآیندهای تولیدی از تعادل رشد طبیعی خودش خارج شد. با مسابقه و رقابت شدید هوشمند کردن فرآیندهای تولید هر بار و با سرعتی بالا، همه لایه¬های فرآیند تولید به سمت هوشمند شدن، رباتی شدن و حذف نیروی فیزیکی انسانی شدت گرفت. این کار باعث شد تا بخش بزرگی از شغلهای تولیدی از دست بروند و جای انسانها را ربات و ابزارهای هوشمند بگیرد. در این فرآیند، تمامی طبقات متوسط و پایین دست جامعه باید به شدت خودشان را با شرایط در حال تغییر فرآیندهای تولید تطبیق داده و همواره شغل خود را عوض کنند، مهارت بیاموزند و در اضطراب اصلاحات بعدی و آینده باشند. این فرآیند اصلاح و تغییر مداوم که به نام بهبود مستمر به یک رقابت و مسابقه برای تولید محصول و ثروت بیشتر تبدیل شده است، هر بار افراد با مهارتهای متوسط و کم را حذف و به جای آنها ماشین هوشمند به کار میبرد. این فرآیند با شرایط برون سپاری بین المللی و مسطح شدن جهان از طریق تکنولوژیهای ارتباطی که مثلاً میشود منشی یک پزشک آمریکایی را در هندوستان استخدام کرد و از همانجا مشتریان و فعالیتها را هدایت کرد، شدت بیشتری پیدا کرده است.
نتیجه محتوم این فرایند این بودکه طبقات پایین اجتماعی در نیمه دوم قرن بیستم شغلهای خود را از دست دادند و طبقات متوسط و کارشناسی معمولی نیز در همین ربع قرن اخیر تا 2025 انتظار میرود که شغل¬هایشان را از دست بدهند و لازم است به فکر کارهای جدیدی باشند.
سؤال این است که آیا این همین طبقات پایین و متوسط اجتماعی از نظر مهارت، جایگاه شغلی و درآمد هستند که جریان دموکراسی و انتخاب رهبران کشورها انجام داده و رأی میدهند تا رهبران آینده انتخاب شوند؟ پاسخ مثبت است.
این طبقات اجتماعی مشاهده می¬کنند که نخبگان و دانشمندان محصولاتی دانش بنیان و ابزارهایی هوشمند تولید می¬کنند که در اختیار طبقات ثروتمند و صاحب سرمایه و مالکان کارخانجات تولیدی هستند. و این مالکان و ثروتمندان نیز از این ابزارها برای تولید ثروت بیشتر استفاده می¬کنند و فکری به حال طبقات پایین دست و متوسط جامعه نمی¬کنند. قبلاً در قرن بیستم، ثروتمندان به این طبقات به عنوان جامعه خریداران محصولاتشان نگاه می¬کردند و نگران افکار و سطح زندگی و قدرت خریدشان بودند، ولی در جهان مسطح شده امروزی و بازار بزرگی که در اختیار همه از طریق جهانی شدن قرار گرفته است، اضطراب ثروتمندان جهان برای فروش محصولاتشان کمتر شده و در مقابل اضطراب طبقات متوسط و پایین برای حفظ موقعیتشان به شدت افزایش یافته است. این یک شکاف بزرگ بین احساس خطر طبقات متوسط و پایین اجتماعی و طبقات بالای جامعه به وجود آورده است. در این شرایط چه چیزی بیش از همه قابل مشاهده خواهد بود؟ پوپولیسم، بنیادگرایی، تعصب و مخصوصاً نفرت از مهاجرانی که به علت شرایط سخت قبلی حاضرند تا با دستمزدهایی بسیار پایین، همان کارهای سطح پایین جامعه را انجام دهند که قبلاً افراد محلی و بومی با درآمدهای بالاتر و یا شرایط بهتر شغلی انجام میدادند.
. ادامه در پست بعدی..

Dr. Sohrab Delangizan

07 Nov, 15:42


... ادامه از پست قبلی...

این یعنی شکل¬گیری جریان¬های مبتنی بر تعصب اجتماعی، خشونت بر علیه مهاجران و البته انتقام¬گیری از ثروتمندان.
با این توصیف باید گفت نتیجه رفتار 50 سال گذشته نخبگان و دانشمندان، یک انحراف بزرگ در جامعه به وجود آورده است. این انحراف از یک سو سطح زندگی کل جامعه را بالا برده است، ولی با تغییر فرآیند تولید و هوشمندسازی آن، محل شغل¬های متوسط و پایین را تهدید و لذا اضطراب طبقات اجتماعی متوسط و پایین را برای زندگی آینده افزایش داده است. لذا در فرآیند دموکراسی و انتخاب¬های اجتماعی این گروه¬های خاموش اجتماعی از طریق یک فرآیند خاموش ولی مؤثر، عملاً به کسانی و فرآیندهایی رأی داده و یا خواهند داد که این فرآیند را حفظ کنند، کاهش دهند و یا این گروه تقریباً کم تأثیر در فرآیندهای قبلی جامعه را به یک گروه تأثیرگذار تبدیل کنند.

نتیجه¬گیری: حال باید گفت نخبگان برای نیمه اول قرن بیست و یکم، چند وظیفه اصلی دارند، یکم کاهش رشد هوشمندسازی فرآیندهای تولید به حدی که گروه¬های دیگر اجتماعی به آنها برسند و جا نمانند. دوم هوشمندسازی و تحول در فرآیندهای بهبود شرایط زندگی طبقات متوسط و پایین و به کار گیری افکار، ابزار و هوشمندی در راستای جبران این عقب ماندگی و کاهش اضطراب اجتماعی این گروه¬ها.
اگر این فرآیند در اتاق¬های فکر کشورهای بزرگ و شرکتهای بزرگ چند ملیتی درک و اصلاح شود، می¬توان به آینده امیدوار بود؛ ولی اگر این فرآیندها نادیده گرفته شوند، باید منتظر تحرکات خطرناک اجتماعی و جنگ¬های بزرگ در سطح جهان بود.

کرمانشاه
22 بهمن 1395
https://t.me/drdelangizan

Dr. Sohrab Delangizan

07 Nov, 15:27


دکتر سهراب دل انگیزان- آیا با رفتارهای ترامپ جهان وارد یک دوره رکود خواهد شد؟ Drdelangizan@

Dr. Sohrab Delangizan

07 Nov, 15:13


ازدیاد بندهای غیرضرور در بودجه

سهراب دل‌انگیزان، اقتصاددان

اين اقتصاددان درباره الزامات کاهش کسری بودجه بیان کرد: برای کنترل کسری بودجه در ایران می توان از مسیرهای گوناگونی وارد شد، اما مسیری که در حال حاضر هموارتر از مسیرهای دیگر است، کنترل هزینه‌ها و برقراری نظم مالی است.

وي در تشریح شرایط فعلی بودجه‌ای گفت: بخش اعظم بودجه ما را بودجه‌های غیرمولد تشکیل می‌دهند؛ یعنی در جاهایی صرف می‌شوند که حذف یا کاهش آنها خسارتی به تولید و زیرساخت‌های کشور وارد نمی‌کند.

از شمار این بودجه‌ها می‌توان به بودجه‌های تبلیغات، بودجه‌های حفاظت از حوزه‌های غیرضرور، بودجه‌هایی که صرف اموری می‌شود که اگر دولت آن را انجام ندهد، مردم می‌توانند به آن ورود کنند و آن را به بهترین شکل انجام دهند و درآمدزایی مطلوبی داشته باشند، بودجه‌هایی که صرف طرح‌های پاگرفته بر اثر فشار افراد ذی‌نفوذ می‌شوند، بودجه‌های به‌کارگرفته‌شده در بخش های غیراستراتژیک و...، اشاره کرد.

این اقتصاددان تاکید کرد: برای کاهش کسری بودجه کارسازترین اقدام این است که بودجه‌های ضروری و مهم و مولد را حفظ و در مقابل بودجه‌های غیرضروری و ناکارآمد را قاطعانه و با اراده محکم حذف کنیم و این امر محقق نمی‌شود؛ جز با همکاری و همراهی مجلس و دولت.

هر راهکاری جز کاهش هزینه‌ها آسیب‌زا است

دل‌انگیزان در ادامه به راهکارهای دیگر کاهش کسری بودجه هم اشاره کرد و گفت: در ارائه راه‌حل برای تراز شدن بودجه، علاوه بر کاهش هزینه‌های غیرضروری، جبران و تامین میزان کسری بودجه از راه‌های مختلف نیز پیشنهاد می‌شود؛ مثلا برخی‌ها توصیه می‌کنند رفع کسری بودجه پولی نشود و به‌جای آن از بانک‌ها استقراض شود یا برخی‌ها می‌گویند اوراق مشارکت یا اوراق قرضه فروخته شود، اما این راهکارها هم دارای ایرادهایی هستند.

وی در تبیین مشکلات راهکارهای یادشده تصریح کرد: راه‌هایی چون استقراض از بانک‌ها یا انتشار اوراق مشارکت یا قرضه در واقع کسری بودجه را رفع نمی‌کنند و در واقع آن را به آینده احاله می‌‌دهند؛ آنهم با نرخ سود بالاتر.

این استاد اقتصاد در دانشگاه رازی دیگر راه تامین کسری بودجه را افزایش درآمد عنوان کرد و گفت: در راستای غلبه بر چالش کسری بودجه می‌توان، از مسیر افزایش درآمد نیز وارد شد که در ایران منابع درآمدی به دو بخش فروش نفت و درآمدهای مالیاتی تقسیم می‌شود.
در بعد نفت که تحت تاثیر شرایط تحریمی وضعیت تا حدودی مشخص است و مهم‌ترین مشکل در این زمینه انتقال پول است؛ فقط می‌ماند مالیات که در این بخش هم دولت در چند سال اخیر از تمام ظرفیت‌ها استفاده کرده و به‌نظر نمی‌رسد امکانی برای فشار بیشتر در این بخش وجود داشته باشد.

حتی در چند سال اخیر تورم هم محل اخذ مالیات شده و دولت از این مسیر هم کسب درآمد داشته است. مثلا اخذ مالیات از خودروها و خانه‌هایی که تحت تاثیر تورم قیمت آنها رشد کرده است؛ با این حساب تمرکز بر این بخش هم کارساز نخواهد بود، زیرا ممکن است پیامدهای اجتماعی داشته باشد.

به كانال قواعدبازي بپيونديد؛

Dr. Sohrab Delangizan

06 Nov, 11:08


آوازخوانی سفیر کره جنوبی

یک سفیر قوی، در دل مردم کشوری که ماموریت گرفته آنجا باشد، راه باز می‌کند. اصولا سفرا را برای دوستی، اعتماد بخشی و گرفتن نظر مثبت نسبت به کشور انتخاب و مامور می‌کنند.
تجربه ایران نشان می‌دهد که همیشه افرادی را سفیر کرده‌ایم که یا علاقه‌ای به فرهنگ و تاریخ کشور محل ماموریت‌ خود نداشته‌اند و لذا نتوانسته‌اند زبان آنها را یاد بگیرند، و یا حتی به وظیفه خود مسلط نبوده و لذا تقریبا هیچ کمکی به رابطه اقتصاد و فرهنگ و سیاست ما با آن کشور نکرده اند. حتی بسیاری از سفرا هیچ اطلاعات فرهنگی و اقتصادی از کشور محل ماموریت مخابره و منتشر نکرده‌اند. اصولا انتخاب‌های غلط در حوزه سفرا، نتایج ناگوار در ارتباطات بین الملل و تجارت را به دنبال دارد.
این کار سفیر کره جنوبی یک سورپرایز ارزشمند فرهنگی بود و در همین دو روز در سطح هفتاد میلیون نفر از مردم ایران پیامش را منتشر کرد. لذا محصولات، فیلم‌ها، تکنولوژی، فرهنگ، علم و فناوری کره‌ای، زین پس با زمینه‌ای از پذیرش فرهنگی در مردم ما عرضه خواهند شد و پذیرندگی بسیار بالاتری خواهند داشت.

۱۶ آبان ۱۴۰۳
کرمانشاه
#سهراب_دل_انگیزان
https://t.me/drdelangizan

Dr. Sohrab Delangizan

06 Nov, 10:38


https://smtnews.ir/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF-19/56168-%D8%B5%D8%B1%D9%81%D9%87-%D8%AC%D9%88%DB%8C%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D9%85-%D8%B1%D9%85%D8%B2-%D8%A8%D9%88%D8%AF%D8%AC%D9%87-%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%B2

Dr. Sohrab Delangizan

06 Nov, 10:38


https://smtnews.ir/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF-19/56544-%D9%87%D9%85%D8%B3%D8%A7%D9%86-%D8%B3%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%DB%8C%D8%A7%D8%B1%DB%8C%DA%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D9%86%D9%87-%D8%AA%D9%88%D8%B1%D9%85-%D8%B2%D8%A7

Dr. Sohrab Delangizan

05 Nov, 18:32


نقش پیمانکاری زنجیره‌ای در هدر رفت منابع دولت
سهراب دل‌انگیزان استاد گروه اقتصاد دانشگاه رازی

فرض کنید دولت در ماه اردیبهشت صد واحد مالیات می‌ستاند که یک پروژه عمرانی را با هزینه صد واحد تامین مالی کند. حال پروژه را به مناقصه می‌گذارد و یک درصد پول را برای مناقصه‌گذاری صرف می‌کند. بعد پیمانکار اول می‌آید و کار را می‌گیرد. حال پیمانکار اول ده درصد قرار داد را مالیات می‌دهد و ده تا بیست درصد قرارداد را به عنوان سود یا هزینه‌های بالاسری خودش در نظر می‌گیرد. سپس کار گرفته شده را حتی با مجوزهای قانونی کارفرما بین چند پیمانکار بعدی تقسیم می‌کند. آن پیمانکاران نیز هر یک به واسطه کارشان ده درصد قرارداد را مالیات بر قرارداد مربوطه خواهند داد و هزینه‌های بالاسری دارند.
همین سه مرحله کافی است که دو ده درصد از مبالغ پیمان یعنی نوزده درصد مبلغ اعتبار فقط مالیات بشود، دو ده تا بیست درصد یعنی حدود نوزده تا سی و هشت درصد فقط سود و هزینه‌های بالاسری پیمانکار و یک درصد هم هزینه‌های مناقصه گذاری. یعنی جمعا حدود چهل تا پنجاه و نه درصد اصل مبلغ اعتبار طرح عمرانی را نابود سازد. ضمن اینکه در این نوع رفتارهای پیمانکاری زنجیره‌ای نظارت به شدت ضعیف می‌گردد، مخصوصا وقتی پیمانکار اولیه دارای جایگاه ویژه و خاصی باشد.
نکته مهمی که مخصوصا در مورد طرح‌های شهرداری‌ها، وزارت نیرو و وزارت راه می‌توان خطرناک‌تر دانست این است که پیمانکار نحوه اجرا و طرح خودش را در مورد فرم طراحی، نوع سازه و مصالح، به واسطه قدرت ویژه به کارفرما تحمیل نماید. در این صورت هر طرح عمرانی عملا مسیری طولانی را طی خواهد کرد که تداوم تزریق اعتبارات عمرانی دستگاه را به پیمانکار اولیه پوشش دهد.
لذا اگر کارهای عمرانی شهرداری‌ها، وزارت نیرو، وزارت راه و کلا دولت را اینگونه توزیع و اجرا کنند، باید منتظر شد که هم کار بی کیفیت انجام شود (اگر کاری انجام بشود)، هم دوره اجرا بسیار طولانی شود، هم پیمانکار به جای پول، پیشنهاد تصاحب املاک و اموال کارفرما را بدهد و دوسر سود را ببرد، هم فساد اداری توسعه یابد و هم اعتبارات اختصاص یافته اولیه حتی به نصف انجام طرح هم نرسد.
این یکی از رمزهای ناکارآمدی کارهای عمرانی و زیر ساختی دولت است. همچنین وقتی پیمانکار اولیه برای توزیع کار گرفته شده بین پیمانکاران بعدی، قدرت و مجوزهای قانونی کافی داشته باشد، آنگاه فقط پیمانکارانی را انتخاب کرده و بکار می‌گمارد که حامی او باشند و در مسیر منافع او فعالیت کنند. لذا مرگ سیستم و نظام پیمانکاری واقعی و کارآمد در این شرایط فرا خواهد رسید.
در همه کشورها آنچه عامل موفقیت و قابلیت‌های اجرایی زیرساخت‌های مهم کشور معرفی می‌شود، نظام پیمانکاری قدرتمند، سالم، چابک، کم هزینه، سریع و قانون مدار فساد گریز و فساد ستیز است. این مسیر به آسانی بدست نیامده و نخواهد آمد. شرط اساسی دسترسی به چنین نظام پیمانکاری و ارجاع کاری این است که همه دستگاه‌های دولتی و نظامی و امنیتی به وظایف اصیل سازمانی و نهادینه خود وفادار بمانند و استقلال امور را برای همه حوزه‌های اداری و کاری به رسمیت بشناسند.

۱۲ آبان ۱۴۰۳
دانشگاه رازی
#بودجه_عمرانی
#پیمانکاری
#مالیات_مضاعف
https://t.me/drdelangizan

Dr. Sohrab Delangizan

24 Oct, 23:54


تو در امان نیستی

تو در امان نیستی
پلشتی یک پلید رها
بسان غلظت یک عقیده‌ی گنگ
یا تعصب نفخ یک ذهن گمشده
طمع طراوت زیبایی چشمانت را دارد.

هر روز صبح که آفتاب از دریچه‌ی بسته سلام می‌کند،
صدای داروغه را می‌شنوم
که حسادت بسترت را به زیر دندان می‌جود
و آنگاه
خسارت صدها شکنجه‌ی سبز را
به زیبای پیکر چون اندیشه‌ات
خلط می‌کند.

من بلاهت صدها بوته‌ی بی میوه را لمس می‌کنم
و نوش نیایش یک اندیشه‌ی تازه را
در انتهای راهی نشان گذارده‌ام
که صبوری بلوط را به غلاف زمستان درنهان است
و رویش یک بهار
یک شهر دربه‌در را
به زایش نشسته است.

اما همچنان به ترس خویش استوار استاده‌ام
و در امان جان پژمرده‌ی یک بادام تلخ
یک بوته‌ی گون
یک چویر خوش ترانه در کلاس بهار
به هشیاری بوته‌های وحشی دشت بی اعتمادم.

نه گرگ نگاهبان گوسفند باشد
و نه روباه تفاوت حیله را با اندیشه خواهد فهمید،
آنگاه ترس من از اندیشه‌ی بنفشه‌ای است
که در نگاهبانی عقیده‌ای آرمیده است،
و شایستگی عمق یک گزاره‌ی پاک
که استوار بر نیرنگی سست باشد.

غروب همیشه در جانب پایان
به اعتبار نادانی شب معلق است
و سپیده
آنگاه از کرامت خویش چهره خواهد گشود
که درک بلوغ اشیای پنهان را
عریان می‌کند.

و تو همچنان در امان نیستی
که زیبایی لب‌های بشکوه از شراب غمزه‌ات
دلربای علف‌های کوهی است
و باد کولی مست
داستان اندیشه‌ات را
به گوش گرگ‌ها و شغالان پتیاره
زمزمه کرده است.

چهارم آبان ۱۴۰۳
کرمانشاه
#سهراب_دل_انگیزان
https://t.me/drdelangizan

Dr. Sohrab Delangizan

24 Oct, 13:25


ببخش مرا وطن

در انزوای یک بوسه‌ی پژمرده
هزار زنبور عاشق
فقیر از نوشینه‌ای شیرین
به کندوی سرد نخواهند رسید.
ببخش تا کفایت عطر شانه‌هایت
خمار عزت بستر وفادار من باشد.

تو پگاه پر پرنده‌ی من بودی،
و حالا
برگ‌های ریخته بر چروکیده‌ی باغ
در عصیان باد بی آبرو
خروش یک ویرانی سرد را درآشفته‌اند،
به خاطر بهاری که در
نهان قلبم به یادگار مانده است

به خاطر یک ترانه‌ی مهر
که نی‌نی چشمانم سروده‌اند
به خاطر گنجشگکان بی پناه شهر،
ببخش مرا.

بخشش من اما استوار قلب تو بود
و می‌دانم، میدانم
که آبادترین قلب خدا را بنا کرده‌ای
تا شکوه اعتبار یک آرامش عاشقانه را
سزاوار باشی.

برای خاطر بنفشه‌های تازه‌ی باغچه
برای خاطر ریحان گوشه‌ی سفره
به خاطر بلورهای نشسته بر جوانه‌ی گیلاس باغ
و به خاطر همه‌ی ابرهای پرباران آسمان
به پنجره‌ام دستی بکش
و دریچه‌ی بسته‌اش را باز کن.

۳ آبان ۱۴۰۳
کرمانشاه
https://t.me/drdelangizan

Dr. Sohrab Delangizan

24 Oct, 07:45


لایحه بودجه سال ۱۴۰۴ کل کشور

بخش اول: سقف منابع عمومی دولت و مفروضات منابع و مصارف

سازمان برنامه و بودجه

آبان ۱۴۰۳

#اکواینوست
@Ecoinvestment

Dr. Sohrab Delangizan

24 Oct, 04:41


پوتین در اجلاس ارز بریکس را که جایگزین دلار خواهد شد در دست گرفت
@BisimchiMedia

Dr. Sohrab Delangizan

23 Oct, 04:38


بودجه پیشنهادی دولت برای ۱۴۰۴ و شش نکته مهم
سهراب دل‌انگیزان استاد گروه اقتصاد دانشگاه رازی

امروز یکم آبان ماه رئیس جمهور طبق جدول زمانی قانونی، بودجه پیشنهادی کل کشور را برای سال هزارم چهارصد و چهار را تقدیم مجلس شورای اسلامی کرد. این بودجه حدود یازده هزارو نهصد همت (۱) است. اگر با کل بودجه مصوب سال قبل یعنی حدود شش هزار و چهارصد و شصت همت مقایسه شود، دقیقا هشتادو چهار درصد رشد را نشان می‌دهد. ترکیب این بودجه نیز به دو بخش بودجه بانک‌ها و شرکت‌های دولتی و بودجه عمومی دولت اینگونه است که در سال هزارو چهارصد و سه چهل و یک درصد سهم بودجه عمومی بوده است و پنجاه و نه درصد بودجه شرکت‌های دولتی، ولی همین ترکیب در سال هزارو چهارصد چهار اینگونه شده که به پنجاه و سه درصد بودجه عمومی دولت و چهل و هفت درصد بودجه بانک‌ها و شرکت‌های دولتی تغییر یافته است. با این افزایش طوفانی و نیز این تغییر ترکیب طوفانی‌تر، مشاهده می‌گردد که بودجه عمومی دولت نسبت به سال قبل یکصد و سی و پنج درصد رشد داشته و بودجه شرکت‌های دولتی چهل و هفت درصد. با این اتفاقات به نظر یک انقلاب در بخش بودجه نویسی شکل گرفته باشد و سازمان برنامه حتما باید ده‌ها جلسه بگذارد تا بتواند این نوع تغییرات را برای کارشناسان توضیح دهد و یا پیوست‌های بودجه را منتشر نماید که از این اتفاقات ابهام زدایی گردد. با این نگاه اولیه چند نکته را باید مورد توجه قرار داد:
نکته اول: هشتاد و چهار درصد افزایش در کل بودجه هیچ توجیهی ندارد. یعنی چرا باید این همه رشد را در بودجه قرار داد؟ باید توجه کرد که در شرایط جدی کاهش قدرت خرید خانوار و نیز قدرت سرمایه‌گذاری و تولید بخش خصوصی، این اندازه رشد در بودجه، درست است که از کاهش جدی تقاضای کل و دامن‌گیر شدن رکود جلوگیری خواهد کرد، ولی به هر حال اگر نرخ متوسط تورم امسال را نیز تا انتهای سال حدود سی و چهار درصد در نظر بگیریم که عدد سی درصد آن هدفگذاری بانک مرکزی بوده است، خودش نشان از یک افزایش پنجاه درصدی بودجه واقعی کل می‌دهد. این اندازه افزایش، سهم دولت را در اقتصاد به صورت جدی افزایش خواهد داد. دولت بزرگتر، آیا چابک‌تر شده است که بتواند با کارآمدی بیشتری با این بودجه بزرگتر، اختلالات کشور را برطرف کند؟ آیا اختلالات موجود خودش از جنس دولت بزرگ ناکارآمد که در همه جا و همه زمان و هر امری دخالت می‌کند نیست؟ اگر اینگونه است که خوب باید ما با چابک سازی دولت مواجه می‌شدیم نه با چاق‌تر کردن دولت.
نکته دوم: کیفیت دولت و چابکی و کارآمدی آن اصولا عامل تولید کالای عمومی مولد، کارآمد و با کیفیت است. کالای عمومی با کیفیت نیز بخش قابل توجهی از هزینه های دولت را در حوزه‌های کالاها و خدمات زیر ساختی، آموزش، بهداشت و سلامت، نظم عمومی و توسعه عدالت و دفاع ملی کارآمد نشان می‌دهد. سوال اینجاست که آیا در این افزایش شدید بودجه عمومی کشور که حدود یکصد و سی و پنج درصد است، هر کدام از این حوزه‌های مهم چقدر از این افزایش را به خود اختصاص داده‌اند؟ اگر این حوزه‌ها رشد کمی و کیفی داشته باشند که عالی خواهد بود. چون هزینه‌های تولید بخش خصوصی کاهش خواهد یافت و بهره‌وری در کشور به میزان معنی‌داری رشد خواهد داشت. ولی اگر این افزایش طوفانی بودجه در حوزه‌های مولد نباشد، آنگاه ما فقط شاهد افزایش تقاضای شدید در کنار کاهش شدید کیفیت دولت و کالای عمومی و غیر مولد شدن آن خواهیم بود.  لذا لازم است تا سازمان برنامه به نحوه دقیقی این ابهام را برطرف نماید.
نکته سوم: تغییر ترکیب بودجه کل و کاهش سهم بودجه بانک‌ها و شرکت‌های دولتی البته از یک جهت بسیار قابل توجه است. از ابتدای انقلاب در عمل و هرساله سهم این بخش از بودجه کل در حال افزایش بوده است و حتی در بعضی سال‌ها به بیش از شصت درصد و حتی تا نزدیک به هفتاد درصد رسیده بود. اما توجه شود که مجلس شورای اسلامی نمی‌تواند بودجه بانک‌ها و شرکت‌های دولتی را تصویب کند و تنها سرجمع رقم بودجه آنها را در کنار بودجه عمومی قرار داده و در ماده واحده به تصویب کلی می‌رساند. بودجه این موسسات در عمل توسط مجامع عمومی آنها تصویب و البته تفریغ خواهند شد. این یعنی این بخش بودجه تا حدودی غیر دموکراتیک بوده و حیاط خلوت دولت‌ها محسوب می‌گردد. لذا اگر دولت امسال تصمیم گرفته است که این بخش را تنها چهل و هفت درصد رشد دهد، این یعنی در همان حدود تورم سال قبل و البته حدود پانزده درصد بیشتر این بخش را رشد داده است و این یعنی دولت با اینکار تمایل خود را برای توجه به بخش دموکراتیک بودجه به نمایش گذارده است‌.
بقیه در پست بعدی ...

Dr. Sohrab Delangizan

23 Oct, 04:38


بقیه از پست قبلی...

نکته چهارم: همواره افزایش بودجه نسبت به نرخ تورم را سیاست مالی انبساطی می‌توان نامید. حال اگر این افزایش حدود یکصد درصد بیشتر از نرخ تورم باشد، باید یک انبساط طوفانی در حوزه مالی باشد. سوال اینجاست که این هزینه‌های بزرگ نیاز به تامین مالی دارند. آیا دولت در شرایط بسیار نامساعد کشور، منابع مالی مناسب این دوبرابر سازی واقعی مخارج را در اختیار دارد؟ یا مجبور خواهد شد که بخش قابل توجهی از آن را از طریق کسر بودجه‌های آشکار و پنهان و مستقیم و غیر مستقیم تامین کند؟ ساختار مالی دولت در ایران اینگونه بوده است که سیاست مالی فعال و سیاست پولی منفعل پشتیبان آن، همواره عامل پولی سازی هرگونه افزایش بودجه بوده است که در نهایت خود را در شکل تورم به نمایش گذارده است. حال باید از دولت پرسید که چه گنج پنهانی از قبل پنهان مانده که حالا با استفاده از آن قرار است این افزایش طوفانی در بودجه تامین مالی شود؟ اگر فرایندهای نهادی شده گذشته در تامین مالی این هزینه‌ها دنبال گردد، آنگاه باید منتظر شکل‌گیری ابرتورمهایی از جنس ونزوئلایی آن بود، مگر اینکه سازمان برنامه و وزارت اقتصاد و بانک مرکزی، معجزه‌ای در آستین داشته باشند.
نکته پنجم: نکته مهم این است که اصول ساماندهی به وضعیت مالیه و بودجه کشور، انضباط مالی و حذف ردیف‌های بودجه‌ای غیر مولد و غیر ضروری در کنار چابک سازی بدنه دولت به سمت کاهش کسری‌های سالیانه بودجه از طریق کاهش هزینه‌ها است. اما افزایش شدید و دوبرابری بودجه حقیقی را کجا می‌توان انضباط مالی تعریف کرد؟ این نظم و انضباط مالی عملا هنگام افزایش بیش از صد درصدی بودجه، کجا شکل گرفته و جاری شده است؟ دولت و سازمان برنامه باید که این حوزه را توضیح دهد و برای جامعه تشریح نماید. در صورتی که هیچ برنامه‌ای برای نظم و انضباط مالی طراحی نشده باشد، می‌توان این مقدار افزایش بودجه را نیز مجدد در راستای همان وفاقی که تا حالا اتفاق افتاده است تعریف کرد. یعنی همه گروه‌ها و ذینفعان بودجه به نوعی راضی شده‌اند که با افزایش بودجه در کنار دولت بمانند. اگر این فرضیه درست باشد که می‌توان بسیار نگران سال آینده شد.
نکته ششم: هرگونه افزایش بودجه اثر تورمی دارد و با اعلام نرخ‌های بیکاری حدود پنج تا هفت درصد در کشور و بسیاری استان‌ها در تابستان امسال، به نظر می‌رسد که مساله اول و اصلی کشور در حال حاضر تورم و البته رشد باشد. حال سوال اساسی و مهم این است که اگر ضریب تکاثری بخش تقاضای کشور در سال‌های اخیر حتی به علت نرخ بالاتر پس انداز اجباری کاهش یافته و از حدود هشت و نه به حدود پنج هم رسیده باشد، آنگاه این اندازه بودجه رشد یافته در دولت می‌تواند یک تقاضای حدود پنجاه هزار همتی را در کشور رقم بزند. اگر سازمان برنامه سیاست‌ها و برنامه‌های دقیق تبدیل این گسترش به رشد را آماده سازی نکرده و کنترل اثرات تورمی این مساله را از قبل ندیده باشد، آنگاه طوفان این اندازه افزایش تقاضا می‌تواند بسیار خسارت بار باشد. غلطیدن به دامن اقتصادی ونزوئلایی شده و فوق‌تورم‌ نجومی خیلی دور نیست.

یکم آبان ۱۴۰۳
کرمانشاه- دانشگاه رازی
(۱): همت = هزار میلیارد تومان
https://t.me/drdelangizan

Dr. Sohrab Delangizan

23 Oct, 04:35


📺چرا اروپا به یکباره در حال شکستن سدهایش است؟

۳۲۵ سد در یک سال!

یوتیوپ
📚‎‌─┅─═
🆔t.me/bookvocie
#کتاب_صوتی

Dr. Sohrab Delangizan

22 Oct, 20:29


خواستگاه یک جرعه از می ناب تاکستان بود
همان که از نگین آفتاب زندگی
در آوندهای تاک پیر
الماس انگور را تر می‌کند.

و خسته از پناه باد
کنار دیوار تاکستان مست
خروسی به عصیان شب
سرود رهایی بنا گذارده است.

نگون بخت باشد قلمی که
راز زیبایی تو را انکار میکند
و گریه
بر گونه های کودک تاریخ مردد آمده است
که باغ را بادی مغرور به محاصره است.

انگورهای بی‌تاب از غمزه‌ی خوشه در رقصند
و پری‌روی زیبای بازار در اهتمام دلبری
و من
به نمازی از قیامت یک نگاه ایستاده‌ام.

تا قامت یک رنج پا به‌زا
نیمه شبی سرد
در انجماد فهمی آشفته،
زیبایی مستگونه‌ی تو را به اعتراف آید
و سزاوری خویش را به زندان چشمانت
اعتبار کند.

۱ آبان ۱۴۰۳
کرمانشاه
https://t.me/drdelangizan

Dr. Sohrab Delangizan

22 Oct, 16:50


مستندات و مبانی قانونی احکام
لایحه بودجه سال ۱۴۰۴


به كانال قواعدبازي بپيونديد؛

Dr. Sohrab Delangizan

22 Oct, 16:49


گزارش هاي پشتيبان تنظيم لایحه بودجه ١٤٠٤ كل كشور

به كانال قواعدبازي بپيونديد؛

Dr. Sohrab Delangizan

21 Oct, 23:38


خالص سازی و بازگشت به تنظیمات کارخانه
سهراب دل‌انگیزان استاد گروه اقتصاد دانشگاه رازی

در سه ماه گذشته تغییرات جدی و بنیادی در کشور صورت گرفته است. این تغییرات اصولا از طریق تغییر دولت هدایت و جاری شده است. ولی با توجه با استراتژی ریاست محترم جمهور مبتنی بر وفاق و بکارگرفتن حتی کسانی که به خود ایشان توهین مستقیم کرده بودند، نوعی از وفاق را تعریف و جاری ساخته‌اند که بیم آن می‌رود تغییرات و فرایندهای بهبود امور ناکام بماند.
قابل توجه جدی است که در یک ماه اخیر و مخصوصا در هفته اخیر، خبرهایی از بازگشت و روکردن پرونده هایی برای ردصلاحیت افرادی همفکر و پرتلاش برای انتخابات آقای پزشکیان اتفاق افتاده است که تنها می‌توانیم بگوییم:
آقای رئیس جمهور توجه بفرمایید که در سیستم اداری کشور و مخصوصا مناطق حساس و مهم، افرادی قرار دارند که پس از دو ماه از انتخاب حضرتعالی، دوباره به تنظیمات کارخانه بازگشته‌اند و اگر همچنان روش و شیوه عملیاتی سیاست‌های انتخاب همکاران و نیز اداره امور را بر این پاشنه جلو ببرید، چه بسا در کمتر از یکی دوماه، تمام تنظیمات قبلی کارخانه خالص سازی، از ابتدا بازسازی شود و تاک و تاک نشان را با خویش ببرد.
خلاصه اینکه آقای پزشکیان توجه بفرمایید که سیستم به شدت تمایل به بازگشت کامل به تنظیمات کارخانه را دارد و خالص سازی از آنچه فکر می‌کنید به ما نزدیکتر است.

۳۰ مهر ۱۴۰۴
کرمانشاه
https://t.me/drdelangizan

Dr. Sohrab Delangizan

20 Oct, 09:50


باران می آمد
چترم را گم کرده بودم
با چهره‌ای نازنین و زیبا کنارم ایستاد
چترش را روی سرم گرفت
باران تند شد،
چترش در باد برآشفت و از بندش گریخت
من چیزی برای پوشش نداشتم.
پالتویش را از تن برون کرد
روی سر هردوی ما گذارد
بوی عطر تنش
بوی باران
و مسیری که کاش تا ابدیت تمام نمی‌شد.

آفتاب ناگاه
تمام لذتم را از هم زدود.
کاش همیشه باران ببارد
کاش همیشه وقتی باران ببارد
او در خیابان باشد
کاش همیشه چترش را باد باخود ببرد
کاش...

۲۹ مهر ۱۴۰۳
کرمانشاه
#سهراب_دل_انگیزان
https://t.me/drdelangizan

Dr. Sohrab Delangizan

20 Oct, 05:46


تحلیل و تفسیر انیمیشن موش سرآشپز براساس نظریات کارآفرینی
سهراب دل‌انگیزان استاد گروه اقتصاد دانشگاه رازی
۲۸ مهر ۱۴۰۳
دانشگاه رازی
گروه کارآفرینی
https://t.me/drdelangizan

Dr. Sohrab Delangizan

19 Oct, 02:34


هشت نکته در باره مالیات بر ارزش افزوده، مصرف و فروش
سهراب دل‌انگیزان استاد گروه اقتصاد دانشگاه رازی

مالیات بر مصرف و فروش مالیاتی است که عملا مصرف کننده نهایی می‌پردازد و بر قیمت تمام شده کالا افزوده میگردد. مالیات بر ارزش افزوده نیز دقیقا در همین گروه قرار می‌گیرد. البته ارزش افزوده به معنی ارزش فروش منهای ارزش خرید مواد اولیه است ولذا فقط ارزش افزوده شده به قیمت خرید مواد اولیه را برای یک کسب و کار مبنا و پوشش میدهد، ولی در نهایت و عملا به همان اندازه قیمت تمام شده کالا یا خدمتی که به مصرف کننده نهایی عرضه می‌شود مبنای مالیاتی خود را پوشش داده و بر اساس درصد قانونی تعیین شده، آن را افزایش می‌دهد. مالیات بر فروش هم دقیقا همین است. چرا که تمام درآمد حاصل از فروش را بدون توجه به تفکیک و ترکیب آن مشمول مالیات قرار می‌دهد.
خوب حالا که این مالیات تقریبا مشخص شد، به چند نکته درباره آن بپردازیم:
نکته ۱. این مالیات در عمل از گروه‌های فقیر جامعه اخذ می‌شود. دولتهایی که روی این نوع مالیات تمرکز می‌کنند، در عمل کسانی را مشمول مالیات قرار داده‌اند که سهم بزرگتر از درآمدشان را مصرف می‌کنند.
نکته ۲. این نوع مالیات عملا پس انداز گروه‌های فقیر جامعه و یا قابلیت‌های رفاهی و هزینه‌های آموزشی و بهداشتی جامعه فقیر را که برای آنها کالا و خدمات لوکس محسوب می‌شوند، از سبد مصرفی آنها حذف می‌کنند.
نکته ۳. این نوع مالیات در عمل همه آن چیزی را که رشد اقتصادی محسوب می‌گردد را مشمول مالیات مستقیم قرار می‌دهند. اگر چه ممکن است در معادلات و مبناهای ریاضی، غیر انحرافی محسوب شده و اثرات ناکارآمدی نداشته باشند، ولی در هر حال مشوق رشد بیشتر اقتصادی نیستند.
نکته ۴. این نوع از مالیات چون مستقیم بر قیمت تمام شده افزوده می‌گردند، عملا در زمان اعمال و قانونی شدن به اندازه خودشان نرخ تورم را بالا می‌برند، هرچند پس از اعمال، قیمت تمام شده افزوده شده است ولی در تداوم سال‌های بعدی، روی نرخ تورم نباید اثری داشته باشند.
نکته ۵. چون نحوه دریافت مالیات بر ارزش افزوده اینگونه است که هر تولید کننده و فروشنده‌ای برابر فروشش مبنای محاسبه مالیات بر ارزش افزوده قرار می‌گیرد و بر مبنای خرید مواد اولیه، مبنای بازگشت این نوع مالیات به مودی تعیین می‌شود، اگر نظام مالیاتی نتواند بهنگام عمل کند و اندازه نرخ مالیات ضربدر خرید مواد اولیه را به مودی  پرداخت نقدی داشته باشد، در عمل این سیستم مالیات ستانی مشمول مالیات مضاعف خواهد شد که ظالمانه، غیر قانونی و دارای انحراف کارایی بزرگ است.
نکته ۶. همیشه در همه جهان مالیات بر مصرف و فروش و مالیات بر ارزش افزوده را که می‌توان هر سه را با هم منطبق دانست، موتور تولید پول برای دولت‌ها می‌دانند. چون هم ساده محاسبه می‌شود و هم هر فردی در جامعه مودی و مبنای پرداخت آن است. ولی این سادگی در دریافت همیشه باعث می‌شود، دولت‌ها به منابع مالی بسیار بالایی از مالیات دسترسی پیدا کنند و لذا در ولخرجی و هدر دادن این منابع مالی برای اهداف پوچ و یا امور بی ثمر از نگاه اجتماعی، حساسیت کافی نداشته باشند.
نکته ۷. همواره مالیات‌ها باید که از امور بد جلوگیری کرده و امور خوب را تشویق نمایند. یعنی مالیات‌ها علاوه بر اینکه یک منبع مهم برای درآمد دولت هستند، باید ارشادی به امور خوب و محدود کننده امور بد باشند. ماهیت این نوع مالیات این است که در بلند مدت در عمل فقرا را ناتوان‌تر نموده، از گروه‌های کم درآمد دریافت می‌شود، آموزش و بهداشت و امور رفاهی گروه‌های کم درآمد را، هم از نگاه افزایش قیمت این امور و هم از جانب کاهش قدرت خرید گروه‌های کم درآمد تحت تاثیر منفی قرار می‌دهد. لذا این نوع مالیات به نظر نمی‌تواند مالیاتی مناسب، مخصوصا در جوامع فقیر و کم درآمد محسوب گردد.
نکته ۸: اینکه مبنای برقراری این نوع مالیات را کمک به آموزش و پرورش و سلامت و ترمیم حقوق بازنشستگان معرفی کنند، به نظر مزاحی بیش نیست و اثرات منفی آن بر این نوع مصارف در این گروه‌ها کاملا منفی ظاهر می‌گردد.

۲۸ مهر ۱۴۰۳
کرمانشاه - دانشگاه رازی
https://t.me/drdelangizan

Dr. Sohrab Delangizan

17 Oct, 15:19


فیلم مصری با عنوان : « زوج دیگر»
که تنها 4 دقیقه طول می کشد برنده جایزه بهترین فیلم کوتاه جشنواره فیلم مصر شد.
این فیلم توسط سارا روزیک کارگردان 20 ساله بر اساس داستانی از مهاتما گاندی رهبر خردمند هند ساخته شده است.
پبام فیلم :
برای دیگران همان کاری را انجام دهید که دوست دارید آنها برای شما انجام دهند.

Dr. Sohrab Delangizan

17 Oct, 15:14


🎞 رابطه ثروت و قدرت از نظر نوبلیست‌های 2024

▫️برندگان جایزه نوبل اقتصاد در سال 2024 مشخص شدند. دارون عجم اوغلو، جیمز رابینسون و سیمون جانسون موفق شدند نوبل اقتصاد امسال را به خانه ببرند.

▫️به گزارش اکوایران، این اقتصاددان‌ها در زمینه ایجاد ثروت و همچنین توسعه اقتصادی مطالعات گسترده‌ای داشته‌اند.

▫️در ویدیوی بالا، توضیح داده شده که چرا این اقتصاددان‌ها شایسته دریافت جایزه نوبل اقتصاد شده‌اند.

#نوبل_اقتصاد

📺 @ecoiran_webtv

انجمن اقتصاد ایران
@IR_Economists_A

Dr. Sohrab Delangizan

16 Oct, 07:59


هفت پیام جایزه نوبل 2024 در اقتصاد
سهراب دل انگیزان استاد گروه اقتصاد دانشگاه رازی

جایزه نوبل اقتصاد امسال در اقتصاد توسعه نهادگرا و اقتصاد سیاسی به سه اقتصاددان، جامعه شناس و متخصص اقتصاد سیاسی مشهور ترک، آمریکایی و انگلیسی تقدیم شد. دارون عجم‌اوغلو، سایمون جانسون و جیمز رابینسون «به دلیل مطالعات‌شان درباره چگونگی شکل‌گیری مؤسسات و تأثیرگذاری آن بر رفاه» و توسعه از طرف آکادمی نوبل به این افتخار نائل آمدند. از نگاه من جایزه نوبل اقتصاد امسال چند پیام اساسی داشت. این پیامها همچنان که بسیار ساده هستند، ولی بسیار هم پیچیده و مشکل هستند. از نگاه من این پیامها را میتوان بر این شیوه مرتب کرد.

1. نهادها و قواعد زیست اجتماعی چه به صورت قانونی و چه به صورت قراردادهای اجتماعی در فرایندهای معطوف به توسعه و یا توسعه زدایی بسیار مهم هستند.
2. قرادادهای اجتماعی و نهادها و قانون خوب توسعه می آفریند و قراردادهای بد، نهادهای غارت و قانون بد و مستبدانه ضد توسعه است.
3. اصولاً نهادها و قانون و قرادادهای درست از حکومت به سمت جامعه و مردم جاری میشوند و نه از مردم به سمت حکومت و یا حتی خودشان.
4. تأثیر عوامل فرهنگی، جغرافیایی و تاریخی هنگام شکلگیری یک اراده قدرتمند برای اصلاح و توسعه و یا برعکس آن، به راحتی حذف میشوند.
5. ملتها در حرکتشان به سمت توسعه، اصولاً توسط نهادها، قانون و نظام قراردادهای غارتی، استبدادی و غیر منصفانه اشان است که شکست میخورند، و این بسته نهادی- قانونی اصولاً توسط حکام بد است که تعریف شده، استوار میگردند و جاری میشوند.
6. هر ملتی قصد داشته باشد که توسعه یابد، باید حکام خوب و توسعه خواه انتخاب کند. حکام ضد توسعه هیچگاه توسعه را به ارمغان نخواهند آورد.
7. اینکه چگونه یک ملت دارای حکام توسعه خواه میشوند و چگونه از داشتن آن محروم میگردند هنوز یک ابهام بزرگ در فرایند توسعه است.

25 مهر 1403
دانشگاه رازی - کرمانشاه
https://t.me/drdelangizan

Dr. Sohrab Delangizan

16 Oct, 07:01


سمینار علمی
تحلیل مدل کسب‌وکار برای یک شهر

🔸 پروفسور سهراب دل‌انگیزان
🔸 دکتر مهدی طلایی

دوشنبه ۴۰۳/۰۸/۰۷
ساعت ۱۰ الی ۱۲
پردیس دانشگاه رازی، کتابخانه مرکزی، سالن آمفی‌تئاتر پروفسور شمسی‌پور

Dr. Sohrab Delangizan

16 Oct, 02:19


نگاه بلند و استراتژيك

داوداوغلو که مدتها به عنوان وزیر امور خارجه و نخست وزیر ترکیه فعالیت کرده، نکته ای درباره دارون عجم اوغلو بیان کرده که بسیار شنیدنی و ارزشمند است.

داوداوغلو می گوید: «زمانی که پست وزارت امور خارجه را تحویل گرفتم، با هماهنگی نخست وزیر (اردوغان) و رییس جمهور (عبدالله گل) پیشنهادی به استاد دارون عجم اوغلو ارائه دادم.»

پیشنهاد این بوده: «بر ما منت بگذارید و سفارت ترکیه نزد سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (OECD) در پاریس را بر عهده بگیرید.»

پاسخ عجم اوغلو نیز چنین است: «پذیرفتن چنین پستی برای من افتخار است. اما راستش را بخواهید در حال کار روی یک اثر پژوهشی هستم که احتمالا می تواند جایزه نوبل اقتصاد را بگیرد.»

خب... داوداوغلو در سال 2009 میلادی وزیر امور خارجه شده و یک سال پس از آن، چنین پیشنهادی را به عجم اوغلو داده است. یعنی حداقل 14 سال طول کشیده تا هدف بزرگ عجم اوغلو و دو پژوهشگر همکار او به نتیجه برسد و نوبل اقتصاد سال 2024 میلادی را دریافت کند.

آفرین به این تلاش هدفمند و طولانی مدت.

به كانال قواعدبازي بپيونديد؛

Dr. Sohrab Delangizan

14 Oct, 20:46


آنچنان به شوق زیستن در آغوش تو دل بسته‌ام
که دردانه‌ی نوشین نیم شبی را
در آستانه‌ی بلوطی پاکدامن
به قمار نشسته‌ام

و آنچنان بی نیاز از زیستن در غبار پیرامونم
که شب را
به درگاه داروغه‌ای مست
نوشیده‌ام.

تو تنها گمشده‌ی من بودی
و تمام خواهش آفرینش را
با لبانت ترجمه داشتی.

نکوهیده لحظه‌ای سبز در پشت پلکها
و شجاعت پلنگی به لبهایت،
ذوق سرودن ترانه‌ای سرخ
در بال کبوتری سفید
که به پرواز درآیی
عاشق شوی
و آنگاه شیطنت گنجشکی تازه بال را
به تجربه‌ی هر شاخ تازه برگ
در لبانت جاری باید.

ای طرح ساده‌ی دختران باغ و خورشید
ای سخاوت خیابان‌های خسیس به داغ چشمان من
ای سواد ساکت پیاده راه‌های پر از کتاب،
در آغوش چشمان یک چشمه‌ی پلاسیده
گناه اولین باش
و لحظه‌های این درختان چشم به راه را
سرشار از بودن کن.

۲۳ مهر ۱۴۰۳
کرمانشاه
https://t.me/drdelangizan

Dr. Sohrab Delangizan

14 Oct, 15:22


*دالان باریک: دولت‌ها، جوامع و سرنوشت آزادی*

دارون عجم اوغلو و جیمز رابینسون
*مترجم: محمدرضا فرهادی پور*

چرا بعضی از جوامع می‌توانند به آزادی دست یابند و بعضی نمی‌توانند؟ چرا جوامعی که به آزادی دست می‌یابند می‌توانند این آزادی را به سادگی از دست بدهند؟ مشکل از کجاست؟ از دولت یا از مردم؟ آیا دولت‌ها مانع آزادی می‌شوند؟ آیا مردم در رسیدن به آزادی نمی‌توانند هیچ نقشی داشته باشند و باید منتظر این بمانند که دولت‌ها آزادی را به آنها هدیه کنند؟

دارون عجم‌اوغلو و جیمز رابینسون به این سوال‌ها پاسخ می‌دهند. اما نحوه پاسخ‌دهی آنها به این سوال‌ها بسیار مهیج است. آنها هر بخش از کتابشان را با ارائه مثال‌هایی دقیق از دو هزار سال قبل از میلاد مسیح گرفته تا به امروز شروع می‌کنند.

*بعد از خواندن کتاب دالان تنگ تا حد زیادی خواهید توانست به سوال‌هایی که پیشتر ذکر شد پاسخ دهید*
چراکه عجم‌اوغلو و رابینسون در این کتاب، ماهی‌گیری را به خوانندگانشان می‌آموزند.

كانال قواعدبازي؛
https://chat.whatsapp.com/FYQJdmqJMtUL7A9Ua4Pc8Z

Dr. Sohrab Delangizan

14 Oct, 15:22


📺بیراهه وسیع بردگی
«راه باریک آزادی» نوشته جیمز رابینسون و دارون عجم اوغلو

🗣گوینده: حسین میرزایی

وي به ما می‌گوید چطور راه توسعه از آزادی می‌گذرد و چطور مسیر رسیدن به آزادی، یک دالان باریک است.

روی دیگر این گزاره این است که راه بردگی بسیار فراخ‌تر از راه آزادی است و شاید به همین دلیل ملت‌های زیادی در طول تاریخ در دامش افتادند و هنوز هم برخی ملت‌ها در همین بیراهه قرار دارند.


به كانال برنامه ريزي توسعه بپيونديد

Dr. Sohrab Delangizan

14 Oct, 14:39


‍ ‍

📚چرا ملت‌ها شکست می‌خورند؟

نوشته: عجم اوغلو -جیمز رابینسون



علاقمندان به شنيدن فايل صوتي
🎧کتاب صوتی چرا ملت ها شكست مي خورند؟

گوینده: تایماز رضوانی

فصل اول
https://t.me/bookvocie/2018

فصل دوم
https://t.me/bookvocie/2022

فصل سوم
https://t.me/bookvocie/2026

فصل چهارم
https://t.me/bookvocie/2029

فصل پنجم
https://t.me/bookvocie/2030

فصل ششم
https://t.me/bookvocie/2033

فصل هفتم
https://t.me/bookvocie/2036

فصل هشتم
https://t.me/bookvocie/2040

فصل نهم
https://t.me/bookvocie/2042

فصل دهم
https://t.me/bookvocie/2044

فصل یازدهم
https://t.me/bookvocie/2047

فصل دوازدهم
https://t.me/bookvocie/2048

فصل سیزدهم
https://t.me/bookvocie/2049

فصل چهاردهم
https://t.me/bookvocie/2050

فصل پانزدهم
https://t.me/bookvocie/2051

امیدواریم فرصت گوش دادن داشته باشید. کتاب بسیار خوبی است.

از عزیزانی که توان خرید نسخه چاپی و یا نسخه صوتی را دارند، تقاضا می کنیم برای حمایت ناشر و تهیه کننده اثر، آن را خریداری کنند.

کانال تخصصی برنامه ريزي استراتژيك
https://t.me/Strategic_Planning_with_Raji

Dr. Sohrab Delangizan

13 Oct, 20:37


چهار دهه کاهش فقر در چین

در طول ۴۰ سال گذشته، بیش از ۸۰۰ میلیون نفر در ‌چین از فقر خارج شده‌اند. این تجربه فقرزدایی در این گزارش مشترک بانک جهانی و وزارت دارایی چین مورد بررسی قرار گرفته است.

رویکرد چینی مقابله با فقر بر دو پایه استوار بوده: اول خلق فرصت‌های اقتصادی جدید و افزایش متوسط درآمد مردم و دوم حمایت هدفمند با تکیه بر اولویت‌داربودن مناطق محروم به دلیل موقعیت جغرافیایی و کمبود فرصت‌ها.

این گزارش بیان می‌دارد که سیاست‌هایی مانند تقویت آموزش، جهت‌گیری بیرونی اقتصاد، سرمایه‌گذاری مستمر در زیرساخت‌ها و سیاست‌های ساختاری حامی رقابت در اقتصاد برای مقابله با فقر مهم‌‌اند.

📖Four Decades of Poverty Reduction in China: Drivers, Insights for the World, and the Way Ahead

©World Bank
🗓April 2022


به كانال قواعدبازي بپيونديد؛

Dr. Sohrab Delangizan

13 Oct, 20:36


فیزیک مالی
پیش بینی پیش بینی ناپذیرها: چگونگی تسلط علم بر وال استریت


نویسنده: جیمز اوئن ودرال
مترجم: حسین عبده تبریزی

این کتاب داستان فیزیک در مالی را بازگو میکند. بحران اخیـر بخشـی از داسـتان، امـا از بسـیاري جهات بخش کوچکی ازآن است. این کتابی در مورد بحران سال 2007 نیست. کتابهاي زیـادي در این مورد نوشته شده است؛ حتی در بعضی از آنها بر نقش مخ هاي بازار اشاره رفته و نشان داده شده که بحران چگونه بر آنان تأثیر گذاشته است.

این کتاب به موضوعی وسیعتر میپردازد. این کتاب به ما میگوید مخ هاي بازار چگونه پاي گرفتنـد، و نیـز چـهگونـه بایـد »مـدلهـاي ریاضـی پیچیده«اي را بفهیم که براي مالی مدرن ارزش کانونی یافتهاند. و مهمتر از اینها، این کتـابی پیرامـون آیندهي مالی است.

این کتاب شرح میدهد چرا باید به مسائل جدید فیزیک و رشـته هـاي مربـوط بـه آن براي حل مشکلات اقتصادي مداومی که پیشروي کشورها در نقاط مختلف جهان قرار میگیرد، توجه کنیم؛ داستانی است که باید نحوهي تفکر ما از سیاست اقتصادي را بکلی تغییر دهد.

داستانی که در این کتاب نقل میشود مرا متقاعـد کـرد -

به كانال قواعدبازي بپيونديد؛

Dr. Sohrab Delangizan

13 Oct, 20:36


تاریخ مختصر اندیشه‌های اقتصادی

نویسنده: بو ساندلین، ریچارد وندراک و هانس میکائیل تراتوین

تاریخ مختصر اندیشه‌های اقتصادی مقدمه‌ای برای ورود به تاریخ وسیع عقاید اقتصادی است. هدف کتاب مرور کلی و مختصر مهم‌ترین مکاتب اقتصادی از آغاز تاکنون است. هر فصل کتاب یک نظام اقتصادی را شرح می‌دهد.
مختصر بودن کتاب به‌دلیل تمرکز بر آراء تعداد اندکی از مهم‌ترین نظریه‌پردازان هر مکتب است.

عقاید اقتصادی قبل از کلاسیک‌ها، اقتصاد سیاسی کلاسیک‌ها، اقتصاد نئوکلاسیک، مکاتب تاریخی و نهادگرایی، اقتصاد کلان پولی، مکاتب حدید، و تحول مکتب کلاسیک مهم‌ترین فصول کتاب را تشکیل می‌دهند. مطالب کتاب یک پیشنیاز ضروری برای بسیاری از درس‌های رشته‌ی اقتصاد است.


به كانال قواعدبازي بپيونديد؛

Dr. Sohrab Delangizan

13 Oct, 12:11


دعوت به همکاری: کارشناس پژوهشی

یک مرکز پژوهشی در دانشگاه صنعتی شریف از افراد واجد شرایط برای همکاری در یک پروژه تحقیقاتی کاربردی دعوت به همکاری می‌کند.

🔹 شرح موقعیت:
- موقعیت شغلی: کارشناس پژوهشی
- نوع همکاری: قرارداد موقت ۶ ماهه با امکان تمدید
- محل کار: دانشگاه صنعتی شریف

🔹 شرح وظایف:
- مشارکت در پروژه‌های تحقیقاتی کاربردی در حوزه سیاست‌گذاری
- ارتباط مؤثر با ذینفعان و سیاست‌گذاران

🔹 مهارت‌ها و تحصیلات مورد نیاز:
- دانشجو یا فارغ التحصیل کارشناسی ارشد یا دکترا در رشته‌های مرتبط با سیاست‌گذاری، اقتصاد، انرژی، مدیریت و مهندسی صنایع
- مهارت‌های تحلیلی و توانایی حل مسئله
- آشنایی با تفکر سیستمی و پویایی‌شناسی سیستم‌ها‌
- تسلط به زبان انگلیسی

🔹 ویژگی‌های شخصیتی مورد نیاز:
- تعهد به ایجاد تغییرات واقعی و نگاه فراتر از صرفاً انجام تحقیق دانشگاهی
- توانایی و تمایل به برقراری ارتباط مؤثر با ذینفعان و سیاست‌گذاران مسایل واقعی کشور
- روحیه کار تیمی و مهارت‌های ارتباطی قوی
- انگیزه بالا برای یادگیری و رشد مداوم

🔹 مزایا:
- فرصت کار بر روی مسائل واقعی و چالش‌برانگیز حوزه سیاست‌گذاری
- محیط پویا و علمی در یکی از برترین دانشگاه‌های کشور
- امکان شبکه‌سازی با متخصصان و سیاست‌گذاران برجسته
- امکان ایجاد موقعیت Post Doc

🔹نحوه درخواست:
لطفاً رزومه و انگیزه‌نامه خود را به این آدرس ایمیل ارسال نمایید.
[email protected]

مهلت ارسال درخواست: ۳۰ مهر ۱۴۰۳

اگر این موقعیت شغلی را برای دوستانی مناسب می‌دانید، لطفا به ایشان اطلاع دهید.

@systemsthinking

Dr. Sohrab Delangizan

11 Oct, 10:28


ارکان پنجگانه توسعه
سهراب دل‌انگیزان استاد گروه اقتصاد دانشگاه رازی

توسعه را از یک نگاه ساختاری می‌توان در پنج دسته رکین تقسیم کرد. عملا زمانی می‌توان انتظار داشت که توسعه شکل گرفته باشد که:
۱. افراد در سطح فردی توسعه یافته و تغییرات مثبت چندگانه و چند بعدی مادی، معنوی، علمی، مهارتی، تخصصی و در کل سرمایه های انسانی در مسیر توسعه را در خود ایجاد کرده، شغل مناسب و دلخواه، درآمد مناسب و دلخواه، محل زندگی مناسب و دلپذیر، انتخاب‌های داوطلبانه ارتقا یابنده، موفقیت‌های خود را پایدار ساخته و به رشد مستمر همه آنها اتصال یافته باشند.
۲. خانواده به عنوان اولین و از مهمترین ارکان زیست انسانی در مسیر رشد و توسعه و ارتقای چند بعدی قرار گرفته باشد. لذا رفاه خانواده، محیط امن آن، ارتباطات موثر، تامین نیازهای عاطفی اعضا، دسترسی به بهترین و بالاترین انتخاب‌ها، مشارکت و مسئولیت‌پذیری و اعتماد و سرمایه اجتماعی در سطح خانواده و ... هنگامی که خانواده در مسیر توسعه قرار داشته باشد، ارتقای پایدار و مثبت و مفید خواهند داشت.
۳. بنگاه‌های اقتصادی در مسیر توسعه از همه ابعاد متفاوت و شاخص‌های متنوع آن قرار گرفته و رشد مستمر، پایدار و درونزا را دنبال نماید. لذا قابلیت رشد مستمر و رقابت پذیری بالا و پایدار را در کنار توسعه تکنولوژی ها در کنار محیط زیست حمایت شدت توسط بنگاه تقویت شده و هربار قابلیتهای تولیدی بالاتر شامل محصولات بیشتر، با کیفیت تر، دوستدار محیط زیست، ارزانتر، با تنوع بیشتر و سازگار با توسعه از سمت بنگاه‌ها عرضه شده و این نوع عرضه پایدار و مستمر است.
۴. فضای زندگی، فضای کسب و کار، شهر و منطقه زیستی توسعه پایدار چند بعدی و پایدار و دوستدار محیط زیست را به صورت درونزا و با اثرات منتشر شونده مثبت نهادینه کرده باشد. سرمایه‌های بالای زیر ساختی قدرتمند سخت در کنار سرمایه‌های زیر ساختی ارزشمند و نهادینه شده نرم از جنس قوانین، مقررات، حقوق مالکیت، سرمایه اجتماعی و اعتماد و راستگویی و وفای به عهد و صداقت و همکاری و مشارکت جویی و مسئولیت پذیری، در کنار فضای رقابتی ارتقا یابنده، بدون مانع برای انجام امور و جاری ساختن حقوق مالکیت و آزادی‌های چند گانه افراد و بنگاه‌ها، همه و همه دراین رکن اساسی تعریف و جاری می‌گردند.
۵. کشور به عنوان تجلی یک حاکمیت شفاف، مسئولیت پذیر، پاسخگو، رانت ستیز، مستقل از بیگانگان، متخصص، با کیفیت، کارآمد و مولد، از ابعاد متنوع و متفاوت و در چارچوبی دموکراتیک، آزاد، مستقل از نفوذ، علمی، زیست محیطی، با رشد پایدار و دوستدار محیط زیست در مسیر رونق مداوم چند بعدی قرار گرفته باشد.

نتیجه توسعه یافتن برای فرد موفقیت، برای خانواده رفاه، برای بنگاه رشد ثروت و توسعه بازار، برای شهر و بازارها رونق و تجدد و ساختمان‌ها و فضای سبز و محیط دلپذیرتر و برای کشور رضایت عمومی، همراهی و مشارکت بالای شهروندان و رشد مداوم در کنار اعتبار بین المللی است.
توجه: در برنامه‌های توسعه باید که هر پنج رکن اساسی بیان شده و دقیق مورد توجه قرار گرفته و ابعاد و اجزای آنها به دقت دیده شوند. لذا برنامه ها و یا مسیرهای توسعه‌ای که تنها یکی یا چند عدد از این ارکان را پوشش دهند و بقیه را نادیده بگیرند، نمی‌توانند موفقیت داشته و در عمل توسعه واقعی را ممکن سازند. ابعاد مغفول مانده هر حوزه توسعه در عمل موانعی جدی برای ابعاد دیگر ایجاد خواهند کرد. همچنین نمی‌توان نگاه متناقض به برنامه های تنظیم شده برای این ارکان به صورت مستقل داشت. مثلا نمی‌توان برنامه های آموزش و پرورش عمومی را در تعلیم و تربیت افراد بر مبانی بنیادهای بناگذاری کرد که با توسعه به معنای امروزی آن همراه نباشند، بعد انتظار داشت افراد تربیت شده در این رکن، بتوانند بنگاه‌های رشد یابنده و یا شهرهای شهروندمدار و توسعه یافته را تشکیل دهند. لذا سازگاری درونی و بیرونی برنامه های توسعه و پوشش کامل همه ارکان آن باید که مورد توجه و تاکید کامل باشند.

۲۰ مهر ۱۴۰۳
کرمانشاه
https://t.me/drdelangizan

Dr. Sohrab Delangizan

10 Oct, 19:54


آزمندی و نادانی
سهراب دل‌انگیزان استاد گروه اقتصاد دانشگاه رازی

آزمندی و نادانی دو خصیصه بد در انسان هستند که هرگاه در هم آمیزند می‌توانند بنیاد بسیاری رذیلت‌های دیگر را با انسان همراه نمایند.
آزمندی به معنی طمع‌کاری، سیری ناپذیری و حرص، عاملی برای خودخواهی، خود پسندی، ظلم بر دیگران و خود به حق پنداری در حدی است که تعدی بر حق دیگران برای فرد آزمند را عادی و البته یک مدل رفتاری خواهد کرد.
نادانی به مفهومی که فرد نادان نتواند بسیاری از مفاهیمی که مردم متوسط درک و تفهیم می‌کنند را درک کند و بفهمد است. وقتی فردی نادان باشد، آنگاه در سطح متوسط جامعه خویش متوجه موضوعات و حوادث نشده و لذا ممکن است رفتارهایی داشته باشد و یا تصمیماتی را بگیرد که اشتباهات بسیار داشته و اگر چه در کوتاه مدت برای خود فرد مفید و سودبخش باشند، ولی در بلند مدت ممکن است خطرناک شده و خسارات بزرگ و بسیار ببار آورند.
نادانی البته به معنی نادانستن سواد نوشتن و خواندن نیست، بلکه دقیقا منظور ناتوانی در درک فهم موضوعات مهم و اساسی در سطح فرد، جامعه و کشور است.
نادانی به معنی نزدیک بینی هم قابل توضیح است. نادانی به معنی ناتوانی در بیان نیازها و یا حتی قابلیت تدبیر صحیح امور شخصی نیز تفسیر می‌گردد.
با این دو تعریف ساده می‌توانیم بگویی که اگر آزمندی، طمع و نادانی در هم آمیزند، می‌تواند بسیار خطرناک باشد. چرا که آزمندی فرایندی عقلی را طی می‌کند و فرد به صورت معمول در مسیر طمع اصولا منافع خود را بر دیگران به صورت افراطی ترجیح می‌دهد و عقل طمع‌کار و راحت طلب او را در این مسیر تهییج خواهد ساخت. لذا حرص و آز و طمع که خصلت‌های رذیلانه انسانی هستند، در مسیر سودجویی فرد حرکت می‌کنند. حال اگر فرد آزمند دانا باشد، آنگاه حداقل منافع کوتاه مدت و بلند مدت خود را با هم در نظر می‌گیرد و درک می‌کند که اثر تصمیمات او بر دیگران چه خواهد بود. آنگاه برای حفظ خودش از خطرات هم شده، سعی می‌کند که نوعی از رفتار و تصمیم را جاری سازد که در عین طمع‌کارانه بودن، حداقل حساسیت‌های دیگران را زیاد تحریک نکند.
ولی وقتی فرد آزمند، نادان نیز باشد، آنگاه خرابکاری‌های بسیاری را بوجود خواهد آورد. محیط را نابود خواهد ساخت، بازار را نا امن خواهد کرد، کار خویش را درست انجام نخواهد داد، دانش آموزان را به کلاسهای خصوصی خود دعوت خواهد کرد و مستقیما از بیمار خود در همان مطب مقدسی که برایش سوگند یاد کرده، زیر میزی خواهد گرفت.
لذا می‌توان گفت در هر طبقه‌ای آزمندی و نادانی می‌تواند رذیلت ویژه آن طبقه را بیافریند. در تاجران، در روزنامه نگاران، در معلمان، در حاکمان، در پزشکان، در صنعتگران و...
بر این اساس باید گفت ترکیب آزمندی و نادانی در هر حوزه تخصصی می‌تواند نوعی خسارت ویژه خود را ایجاد و جاری سازد.
حال باید گفت وقتی شایسته سالاری واقعی و نظام گزینش شایستگان توسط گرایش‌های جانبدارانه و وفادارانه نسبت به حوزه‌هایی غیر علمی و غیر فرهیختگی گرایش و تورش شدید داشته باشد. وقتی ناشایستگان بر مصادر قرار گیرند و شایستگان واقعی از مصادر حذف و فقیر نگهداشته شوند، آنگاه نظام تعلیم و تربیت، به جای هدفگذاری تعلیم دانایی و شایستگی و رقابت سالم، آزمندی، نادانی، پارتی بازی، جاسوسی، پشت پا زدن، دور زدن، فساد اداری، رشوه و ... که همه رذیلت‌های بزرگی هستند را در عمل خواهد آموخت.
وقتی دانش آموزان می‌بینند که در استواری یک نظام گزینش تبعیض آمیز، نادان و بی سواد اصولا راحت تر صاحب شغل شده و ثروتمند است و مقام دارد ولی حتی معلم با سوادش خانه که پیش‌کش، اتومبیل هم ندارد؛ وقتی میبینند که حتی در ساده‌ترین امور، دانش‌آموز بی سواد و تنبل ثروتمند یا دارای پارتی نمره می‌گیرد و یا در استخدام و کنکور جلو می افتد، ولی دانش آموز فقیر و بدون پارتی و امتیاز و البته با سواد و توانمند، باید برای موفقیت در کنکور با موانع و سهمیه‌هایی بجنگد که در بهترین شرایط فقط بیست درصد سهمیه آزاد را برایش جای گذارده‌اند. آنگاه متوجه می‌شود که ملاک نه دانش است که نادانی ارجح است و نه بخشاینده و کمک که آزمندی و طمع و حرص است که نتیجه بخش است.
اینجاست که البته باید گفت: ترکیب آزمندی و نادانی بسیار خطرناک و ضد پیشرفت و توسعه و مدنیت که هیچ بلکه ضد اخلاق مرسوم و صواب جاری در حتی احکام‌ دین است. لذا می‌توان این اصل را برساخت:
اصل استواری نظام گزینش شایستگان: بر هر نظام و حکومتی واجب است که مبانی نظام گزینش شایستگان خود را بر اساس شاخصه‌های توانمندی، لیاقت و شایستگی و فرهیختگی حقیقی علمی و تخصصی قرار دهد، از هرگونه اعمال تبعیض به نفع وفاداران خود احتراز جوید و اساس رفتار خویش را مبتنی بر رفع هرگونه تبعیض در بین مردم در هر شرایطی قرار دهد.

۱۹ مهر ۱۴۰۳
کرمانشاه
https://t.me/drdelangizan