کافه داستان @cafedastanmag Channel on Telegram

کافه داستان

@cafedastanmag


مجله ادبی-هنری کافه داستان
www.Cafedastan.com
***
داستان و درباره داستان، ادبیات کلاسیک، کتاب، سینما، عکس، تازه‌ترین رویدادهای ادبی - هنری و ... در کانال ادبی - هنری کافه داستان
https://telegram.me/cafedastanmag
***

کافه داستان (Persian)

باور کردنی نیست که چقدر کتاب‌خوانی و عشق به ادبیات می‌تواند زندگی انسان را تغییر بخشد. اگر شما هم از آن دسته از افراد هستید که عاشق خواندن داستان‌ها، نوشته‌ها و شعرهای زیبا هستید، پس کافه داستان بهترین مکان برای شماست. nn کافه داستان یک مجله ادبی-هنری است که به ترویج ادبیات کلاسیک، بررسی کتاب‌های جذاب، معرفی فیلم‌های برتر، به اشتراک گذاری عکس‌های هنری، گزارش از تازه‌ترین رویدادهای ادبی - هنری و بسیاری موارد دیگر می‌پردازد. nn این کانال تلگرامی، به شما فرصت دسترسی به داستان‌ها و آثار برجسته ادبیات جهان فراهم می‌کند. با عضویت در این کانال، شما می‌توانید به دنیایی پر از زیبایی‌های ادبی و هنری وارد شوید و با اثرات بزرگان ادبیات آشنا شوید. nn همچنین، با مشارکت در بحث‌ها و نظرات خود، می‌توانید با سایر اعضای کانال ادبی - هنری کافه داستان ایده‌ها و دیدگاه‌های خود را درباره داستان‌ها و آثار هنری به اشتراک بگذارید. nn برای عضویت در کانال ادبی - هنری کافه داستان، به آدرس https://telegram.me/cafedastanmag مراجعه کنید و از آخرین اخبار و مطالب این کانال بهره‌مند شوید. از دست دادن این فرصت غنی از محتوا را نداشته باشید و به دنیای جذاب ادبیات و هنر پیوسته و لذت ببرید.

کافه داستان

22 Jul, 13:03


https://b2n.ir/a58336

🔶 پربیننده‌ترین مطالب کافه داستان در هفته‌ای که گذشت:

🔹 جسد خالق کتاب‌های محبوب و مصور ژاپنی در آب پیدا شد

https://t.me/cafedastanmag/14352

🔹 فرناز شهید ثالث در گفت‌وگو با کافه داستان: اگر توانایی داستان‌سرایی نداشتیم، نسل بشر منقرض شده بود/ گفت‌وگو از مصطفی بیان

https://t.me/cafedastanmag/14356

🔹 هوشنگ ابتهاج به خانه بازگشت

https://t.me/cafedastanmag/14357

🔹 رومن گاری و تکه پاره‌های جنون‌آمیز واژه‌هایش

https://t.me/cafedastanmag/14351

🔹 هزار توی مرگ
معرفی رمان «رد گردن‌بند بر گردن دوشیزگان»؛ نوشتۀ علیرضا شهبازین/ شهلا خدیوی

https://t.me/cafedastanmag/14350

📌 كانال ادبى هنرى كافه داستان

@CafeDastanMag

کافه داستان

21 Jul, 16:10


💢 جایزه ادبیات آفریقا برای نویسنده کنیایی

«ایدزا لوهومیو» نویسنده کنیایی به عنوان برنده جایزه ادبی «کین»‌ برگزیده شد.

به گزارش گاردین، «ایدزا لوهومیو»‌، نویسنده آفریقایی، برای نگارش داستان کوتاهی که هیات داوران از آن به عنوان یک اثر «پرشور» یاد کردند به عنوان برنده جایزه ادبیات آفریقا «کین»‌ ۲۰۲۲ معرفی شد.

«در یکشنبه بعدی، پنج ساله می‌شود» که نخستین بار در کتاب «فاصله‌: داستان کوتاه جدیدی از آفریقا» منتشر شد، داستان زن جوانی را روایت می‌کند که قدرت ویژه‌ای برای فراخواندن باران دارد.

این جایزه که امسال ۲۶۷ نفر برای کسب آن با یکدیگر به رقابت پرداختند،‌ به داستان کوتاهی اهدا می‌شود که توسط یک نویسنده آفریقایی و به زبان انگلیسی منتشر شده باشد.

به این ترتیب «لوهومیو»‌ به پنجمین نویسنده کنیایی تبدیل شد که جایزه ادبی «کین»‌ را کسب کرده است. این نویسنده مبلغ ۱۰,۰۰۰ پوند را دریافت خواهد کرد و داستان او نیز در کتاب مجموعه آثار برگزیده «کین»‌ منتشر خواهد شد.

«ناموالی سرپِل»، «توپه فولارین»، «روتیمی باباتونده»، «اکوییری اودور» و «نووایولت بولاوایو» از برندگان پیشین جایزه «کین» هستند.

📝 لینک مطلب در خبرگزاری ایسنا:

https://www.isna.ir/news/1401042818820/

🔹 کانال ادبى هنرى كافه داستان
@CafeDastanMag

کافه داستان

21 Jul, 11:48


💢 مصطفی فرزانه درگذشت

مصطفی فرزانه، نویسنده و فیلم‌ساز در سن ۹۳سالگی درگذشت.

صفحۀ رسمی صادق هدایت در فضای مجازی با اعلام این خبر نوشته است: «متاسفانه مطلع شدیم آقای مصطفی (فری) فرزانه دیروز ۲۸ تیرماه در سن ۹۳سالگی در شهر کن فرانسه چشم از جهان فروبستند.»

مصطفی فرزانه در سال ۱۳۰۸ در تهران متولد شد. او بیشتر با کتاب «آشنایی با صادق هدایت» شناخته می‌شد. او که از پیشگامان سینمای مستند نیز شناخته می‌شود، در سه جشنواره کن، ونیز و لوکارنو نیز حضور داشته است.

از کتاب‌های او می‌توان به «چار درد»، «ماه گرفته»، «دندانها»، «خانه تبعید»، «بن بست: نامه‌های مرتضی کیوان»، «راست و دروغ»، «عنکبوت گویا»، «صادق هدایت در تار عنکبوت»، «زبان سرخ»، «قرنطینه» و... اشاره کرد. همچنین، «مینیاتورهای ایرانی»، «کورش کبیر»، «جزیره خارک»، «خاطرات پارسی» و... عنوان‌های برخی فیلم‌های او هستند.

📝 لینک مطلب در خبرگزاری ایسنا:

https://www.isna.ir/news/1401042920290/

🔹 کانال ادبى هنرى كافه داستان
@CafeDastanMag

کافه داستان

21 Jul, 04:38


💠 جهان تهی‌شده از عشق

📚 یادداشتی بر داستان بلند «پرنسس»؛ نوشتۀ «دی اچ لارنس»

🖋فاطمه آزادی

🌀  در نگاه «باتای» امرقدسی زمانی ظهور می‌کند که بشر ممنوعیت‌های جسمانی‌ای را که در نفی حیوانیتش وضع کرده ‌بود به یک‌باره می‌شکند و خود را به جهان مادی و طبیعت پیوند می‌زند. این امر یکی از ویژگی‌های آثار «دی اچ لارنس» نویسنده، شاعر و نقاش انگلیسی ( ۱۸۸۵-۱۹۳۰) است. توجه لارنس در داستان‌هایش به امیال ‌و غرایز سرکوب‌شده‌ای است که بشر با ایجاد قوانین، سنت‌ها و قراردادهای ‌اجتماعی بر ذات‌ و وجود خود تحمیل کرده و به  آنها پشت‌ پا  زده و‌ می‌ِ خود را در حصار نفوذناپذیر‌ و مستحکمی قرار داده ‌است. لارنس در آثار ‌خود در پی به تصویرکشیدن شخصیت‌هایی است که از ذات ‌ِحیوانی خود فرار کرده و با سرکوب خصلت‌های ‌طبیعی‌ خویش دنیای‌ خشک ‌و بی‌روحی برای خودشان ساخته‌‌اند که هیچ‌گونه لذت و ‌خوشی‌ را در آن نمی‌توان یافت. در داستان بلند «پرنسس» خواننده شاهد کشمکش ‌و جدال میل ‌و غریزۀ قهرمان ‌داستان با جهان‌ بی‌طراوت و خالی از احساسات‌ و عواطف است.

🌀 در داستان با یک الگوی پدر‑دختری مواجه هستیم که پدر با افکار متوهم خویش سایۀ ‌سنگین آن را بر زندگی و آیندۀ دختر می‌اندازد. پدر‌ به دخترش می‌آموزد که تو ‌آخرین پرنسسی و بقیۀ مردم خیلی از تو ‌پایین‌ترند.  طبق  تربیت‌پدر،  پرنسس در رفتارش باید خاموشی مطلق و رد‌ِ دوستی هرکس، به‌ جز پدرش و احترام ساده و بی‌آلایش و تا اندازه‌ای سخاوتمندانه به بقیه را درپیش گیرد. شخصیت پرنسس با چنین باید‌ها ‌و نباید‌هایی  شکل می‌گیرد و تفاوت ‌رفتار او با دیگر بچه‌های هم‌سن‌وسال خودش از دید دیگران دور نمی‌ماند. «پرستارها درباره‌اش می‌گفتند: کوچولوی دوست‌داشتنی رفتارش خیلی عجیب است، مثل کنتس‌های اُمّل قدیمی، طفلک بیچاره!»

🌀 برای پرنسس امر قدسی و شکستن مرزهایی که در زندگی ساخته در کوهستان رخ می‌دهد.  آنچه در وجود رومرو‌ است یک ‌جور گرمای‌ هولناک و حیوانی است که می‌تواند جسم پرنسس را  خرد کند، اما وجود پرنسس چنان نفوذناپذیر است که اجازه نمی‌دهد هیچ ‌عشقی به قلبش راه پیدا کند. رابطه‌ای که می‌توانست یخ وجود پرنسس را آب کند به ‌سبب نوع ‌تربیت و تفکر غالب و ‌نهادینه‌شده بر شخصیت پرنسس عقیم می‌ماند و راه به جایی نمی‌برد. پرنسس احساس می‌کند که قربانی لذت و غرور پرشور رومرو شده و رومرو بخشی از وجود او را تصاحب کرده، اما نمی‌تواند در لذت‌ غریزۀ خود غرق شود و در جدال بین میل‌ خود و پایبندی به گذشتۀ‌ خویش مانند ماهی از آب بیرون‌افتاده یا شبیه پرنده‌ای که در جنگل ‌اشتباهی گمشده سرگردان می‌ماند. پرنسس پس از مرگ ‌پدر هم نمی‌تواند به شناخت هویت، خواسته‌ها و عواطف خود دست پیدا کند و عشق جسمانی‌اش را احضار کند و با طبیعت و‌ جهان مادی پیوند برقرار کند...

📍لینک متن کامل مطلب در مجله ادبی هنری کافه داستان:

https://b2n.ir/m57394

📌كانال ادبى هنرى كافه داستان
@CafeDastanMag

کافه داستان

20 Jul, 10:57


💢 لیلا حاتمی داور جشنواره ونیز ۲۰۲۲ شد

به گزارش ورایتی، در حالی که جولین مور بازیگر آمریکایی به عنوان رییس هیئت داوران هفتاد و نهمین دوره جشنواره فیلم ونیز انتخاب شد، اعضای هیئت داوران وی را چهره‌هایی چون لیلا حاتمی و کازئو ایشیورو نویسنده برنده نوبل ادبیات، تشکیل می‌دهند.

جولین مور بازیگر برنده اسکار برای فیلم «هنوز آلیس»، به تازگی بازیگر «وقتی کار نجات جهان را تمام کردی» به کارگردانی جسی آیزنبرگ بوده است و پس از این در فیلم «تیزتر» ساخته بنجامین کارون بازی خواهد کرد.

آدری دیوان که سال پیش شیر طلای ونیز را برای فیلم «رویداد» برده، لئوناردو دی کاسترانزا کارگردان ایتالیایی فیلم «قفس درون»، مایانو کوهن کارگردان آرژانتینی و رودریگو سوروگوئین تهیه کننده فیلم «مادر» دیگر داوران این دوره جشنواره ونیز را تشکیل می‌دهند.

جولین مور آخرین بار در فیلمی با عنوان «حومه شهر» به کارگردانی جورج کلونی در سال ۲۰۱۷ راهی جشنواره فیلم ونیز شده بود. وی سال ۲۰۰۲ جایزه کوپا وولپی برای بازیگری جشنواره فیلم ونیز را برای بازی در فیلم «دور از بهشت» ساخته تاد هینس دریافت کرده است.

لیلا حاتمی هم که سابقه حضور در هیات داوران جشنواره کن ‌۲۰۱۴⁩ را دارد، از جمله ۳ چهره زن و در کنار ۴ چهره مرد، به ریاست مور کار داوری این دوره را انجام می‌دهد. وی جایزه خرس نقره‌ای بهترین بازیگر جشنواره برلین را برای فیلم «جدایی» ساخته اصغر فرهادی دریافت کرده است.

هفتاد و نهمین دوره جشنواره فیلم ونیز ۳۱ آگوست تا ۱۰ سپتامبر (۹ تا ۱۹ شهریور) برگزار می‌شود.

📝 لینک مطلب در خبرگزاری مهر:

mehrnews.com/xY5Wm

🔹 کانال ادبى هنرى كافه داستان
@CafeDastanMag

کافه داستان

20 Jul, 05:02


💢 چمدان

📚 داستانی از فردین علیخواه

🖌 تصویر از اکرم فارسی

🖊 ویراستار: مرضیه کهرانی

تبسم و سیامک کلی تمرین کرده‌اند که چطور از مقابل مأموران گمرگ فرودگاه امام رد بشوند تا اصلاً توجه آنها را به خودشان جلب نکنند. دیشب وقتی در هتل بودند؛ با سولماز، دخترشان، تماس تصویری داشتند و او هم کلی راه و چاه نشانشان داد که اگر این‌طور یا آن‌طور از مقابل مأموران رد بشوند، هیچ مشکلی پیش نمی‌آید. او حتی موبایل را روی کانتر آشپزخانه به لیوان تکیه داد و جلوی آن راه رفت تا درست و حسابی به آنها یاد بدهد، چطور بدون حساسیت خاصی از مقابل مأموران رد بشوند. گفت که مأموران گمرگ به مسافران استانبول حساس هستند؛ چون خوب می‌دانند هر مسافر کلی بار از ترکیه همراه خودش می‌آورد. برای همین در نهایت همه چیز به خود آنها بستگی دارد. اصلاً نباید غیرطبیعی رفتار کنند که اگر سوتی بدهند؛ باید چمدان‌ها را جلوی چشم مأموران باز کنند و هر چه داخل آن دارند، یکی یکی به آنها نشان بدهند.

تبسم سرش را پایین انداخته و چیزی نمی‌گوید. صورتش مانند کودکانی است که خطایی مرتکب شده‌اند. مقابل اتاق بزرگی می‌رسند. سرباز به صندلی‌هایی که مقابل اتاق چیده شده است، اشاره می‌کند و از آنها می‌خواهد که بنشینند. مرد درشت‌اندام و شیک‌پوش دیگری هم به انتظار نشسته است. تبسم و سیامک می‌نشینند. مرد شیک‌پوش به سیامک لبخند می‌زند؛ ولی سیامک بدعنق است و واکنشی نشان نمی‌دهد. تبسم به سیامک نگاه می‌کند. انگار تردید دارد حرف بزند یا نه. هنوز نمی‌داند واکنش سیامک چه خواهد بود. می‌گوید: «حالا کاریه که شده، اتفاقیه که افتاده. یه راهی پیدا کن خلاص شیم از اینجا.»

برقی در چشم‌های سیامک نمایان می‌شود. انگار فرصتی برای حل مشکل مقابلش قراره گرفته است. به صندلی نزدیک مرد اشاره می‌کند و اجازه می‌خواهد که بنشیند. مرد با گفتن بفرمایید، رضایتش را نشان می‌دهد. سیامک کمی ‌خم می‌شود و خودش را به مرد شیک‌پوش نزدیک می‌کند و دلیلی را که به خاطر آن راهشان به این قسمت از فرودگاه افتاده، شرح می‌دهد. گاهی خجالت می‌کشد ادامه دهد؛ با دستش علامت‌هایی را به مرد نشان می‌دهد. مرد مؤدبانه تلاش می‌کند تا جلوی خنده‌اش را بگیرد. سرش را پایین انداخته و به حرف‌های سیامک گوش می‌دهد؛ ولی لبخند شیطنت‌آمیزی بر چهره دارد. مرد می‌گوید: «نگران نباش. بذار من با عموم صحبت کنم. آخه اون خیلی مدیون منه.»...

📌 لینک داستان کامل در مجله ادبی هنری کافه داستان:

https://b2n.ir/h90285

📌كانال ادبى هنرى كافه داستان
@CafeDastanMag

کافه داستان

19 Jul, 15:15


💢 با همکاری گروهی از ایتالیایی‌ها؛ خالق «پیکی بلایندر» به سراغ «فراری» رفت/ ساخت سریال برای اپل

به گزارش ورایتی، اپل سفارش ساخت یک سریال درباره «انزو فراری» را داده است. نویسندگی این سریال را استیون نایت برعهده دارد و عنوان آن هم «فراری» خواهد بود. داستان سریال با الهام از کتاب زندگینامه‌ای «فراری رکس» نوشته لوکا دال‌مونته نوشته می‌شود. پیش تولید این پروژه از همین حالا در ایتالیا شروع شده است.

تمرکز این سریال بر شخصیت «فراری» است که نبوغش را وقف ماموریتی ساخت که هدفش خلق سریع‌ترین ماشین مسابقه‌ای تاریخ بود. اما رسیدن به این هدف ساده نبود و گریز از مصیبت و عذاب وجدان ناممکن. فراری با مشکلات زیادی در فاصله‌ ۱۹۵۶⁩ تا‌ ۱۹۶۱⁩ روبه رو شد که مرگ پسر اولش دینو و خیانت راننده اصلی‌اش از جمله آنها بود. وی مجبور شد به این دلیل ۵ ستاره جدید برای مسابقات اتومبیل‌رانی استخدام کند و تیمش را از نو بسازد و برای پیروزی مبارزه کند.

استیون نایت که نویسنده و سازنده «پیکی بلایندرز» است از روایت داستان این شخصیت ابراز خوشوقتی کرد و از وی به عنوان مردی افسانه‌ای و مالک برندی نمادین یاد کرد. وی افزود: زندگی فوق‌العاده «انزو فراری» پر است از ماجراهای دراماتیک حرفه‌ای و شخصی و سریال «فراری» قرار است از این انسان به‌شدت پیچیده و جذاب تجلیل کند.

نایت این سریال را می‌سازد و به عنوان تهیه‌کننده اجرایی آن هم کار می‌کند. استفانو سولیما کارگردان و تهیه‌کننده اجرایی دیگر خواهد بود. پائولو سورنتینو نیز از دیگر تهیه‌کنندگان سریال است. این نخستین باری نیست که زندگی «فراری» دستمایه ساخت فیلم و سریال می‌شود و سرجیو کاستلیتو سال ۲۰۰۳ در فیلمی زندگینامه‌ای نقش فراری را بازی کرد. سال ۲۰۱۹ نیز رمو جیرونه در فیلم «فورد در برابر فراری» در نقش این شخصیت ظاهر شد. چندی پیش نیز گفته شد آدام درایور در فیلمی که مایکل مان می‌خواهد بسازد در این نقش بازی می‌کند.

انزو فراری مؤسس شرکت فراری تولیدکننده اتومبیل‌های سوپراسپورت، سال ۱۹۸۸ در ۹۰ سالگی از دنیا رفت. تیم فراری سال ۱۹۵۰ در مسابقات فرمول یک شرکت کرد و اولین پیروزی خود را سال ۱۹۵۱ در مسابقه بزرگ انگلستان به دست آورد.

📝 لینک مطلب در خبرگزاری مهر:

mehrnews.com/xY5PR

🔹 کانال ادبى هنرى كافه داستان
@CafeDastanMag

کافه داستان

19 Jul, 06:54


💢 همزمان با انتشار یک کتاب؛
فرهادی از ایتالیایی‌ها جایزه‌ی «استاد سینما» می‌گیرد


جایزه سال ۲۰۲۲ «استاد سینما» در فلورانس ایتالیا به اصغر فرهادی کارگردانی ایرانی اعطا شد.

این جایزه مهم سینمایی که با همکاری شهرداری فیزوله در فلورانس و سندیکای ملی گروه منتقدان فیلم ایتالیا برگزار می‌شود، پیش از این به چهره‌های مهمی چون «لوکینو ویسکونتی»، «آکی‌را کوراساوا»، «اورسن ولز»، «استنلی کوبریک»، «اینگمار برگمن»، «کن لوچ»، «پائولو سورنتینو»، «جوزپه تورناتوره» و «تری گیلیام» اعطا شده و اصغر فرهادی پس از «کوراساوا» دومین چهره غیرآمریکایی و اروپایی است که این جایزه را دریافت می‌کند.

شهر فلورانس ایتالیا در ادامه ماه جولای برنامه مرور آثار اصغر فرهادی را ادامه خواهد که شامل نمایش فضای باز آثاری چون «فروشنده»، «همه‌ می‌دانند» و فیلم جدید «قهرمان» در منطقه تاریخی این شهر خواهد بود. همچنین به مناسبت اعطای جایزه استاد سینما به فرهادی، اخیراً کتابی تحت عنوان «حقایق پنهان: سینمای اصغر فرهادی» از «سیمونه امیلیانی» در ایتالیا منتشر شده است.

این کتاب شامل نوشته‌هایی از «الیزا بالدینی»، «ادواردو بکاتینی»، «دانیلا بروگی»، «داریو سیکی»، «والنتینا دامیکو»، «سیمونه امیلیانی»، «فدریکو فرونه»، «کاترینا لیورانی»، «مارکو لوسری»، «دانیل مونتیجیانی»، «لوئیجی نپی»، «کلودیا پورلو»، «گابریله ریزا»، «آنا ساباتینو»، «استفانو سوچی»، «سرجیو سوزو»، «آلدو اسپینیلو»، «ماسیمو تریا» و «مارکو وانلی» خواهد بود.

«سیمونه امیلیانی» که کتاب «حقایق پنهان: سینمای اصغر فرهادی» به کوشش او جمع‌آوری شده، روزنامه‌نگار و منتقد فیلم و سردبیر مجله «Sentieri Selvaggi» است و تاکنون نگارش چندین کتاب در حوزه سینما را در کارنامه داشته است. او همچنین یکی از اعضای هیات انتخاب بخش هفته منتقدین جشنواره فیلم ونیز است.

📝 لینک مطلب در خبرگزاری ایسنا:

https://www.isna.ir/news/1401042416392/

🔹 کانال ادبى هنرى كافه داستان
@CafeDastanMag

کافه داستان

18 Jul, 10:34


💢 هوشنگ ابتهاج به خانه بازگشت

(هـ.ا.سایه) شاعر پیشکسوت که از چندی پیش به دلیل نارسایی کلیوی در بیمارستانی در شهر کلن آلمان بستری و تحت درمان بود، به خانه‌ بازگشت.

یلدا ابتهاج فرزند امیرهوشنگ ابتهاج شاعر پیشکسوت و نامدار کشور با اعلام این خبر در صفحه شخصی خود در فضای مجازی نوشت: «دوستان عزیز که می‌دانم این روزها در نگرانی زیادی به سر بردید، پدرم به درخواست خودشان به خانه منتقل شدند. باید از همکاری پزشکانی که از دور و نزدیک این روزها ما را حمایت کردند بی‌نهایت سپاسگزار بود.» فرزند این شاعر ۱۷ تیر ماه در صفحه شخصی خود در فضای مجازی از بستری شدن پدرش در بیمارستانی در شهر کلن آلمان به دلیل نارسایی کلیوی خبر داده بود.

دستیار وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به نمایندگی از وزیر در تماس تلفنی با فرزند ابتهاج با ابلاغ سلام محمدمهدی اسماعیلی، در جریان آخرین وضعیت جسمانی این هنرمند و شاعر قرار گرفت. همچنین محمود شالویی در این گفت و گوی تلفنی، آمادگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و شخص وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی را به منظور هر گونه کمک در زمینه تسریع در فرایند بهبود این شاعر نامدار کشور اعلام کرد.

امیرهوشنگ ابتهاج شاعر و پژوهشگر متخلص به سایه متولد ششم اسفند ۱۳۰۶ در رشت است. نخستین اثرش به نام نخستین نغمه‌ها را سال ۱۳۲۵ منتشر کرد. از آثار دیگر او می‌توان به تصنیف سپیده (ایران ای سرای امید) اشاره کرد. سراب، سیاه مشق، شبگیر، زمین، چند برگ از یلدا، تا صبح شب یلدا و بانگ نی از دیگر آثار ابتهاج است. وی همچنین در رادیو (برنامه گل‌ها) کار می‌کرد و پایه‌گذار برنامه موسیقایی گلچین هفته بود. از مهمترین آثار ابتهاج، تصحیح غزل‌های حافظ است که با عنوان حافظ به سعی سایه نخستین بار سال ۱۳۷۲ توسط نشر کارنامه به چاپ رسید و بار دیگر با تجدید نظر و تصحیحات تازه منتشر شد.

سایه سال‌های زیادی را صرف پژوهش و حافظ‌شناسی کرده که این کتاب حاصل همه آن زحمت‌هاست و در مقدمه حافظ به سعی سایه، آن را به همسرش تقدیم کرده ‌است. دهم مهر ماه ۱۳۹۵ بیست و سومین جایزه ادبی و تاریخی محمود افشار یزدی در باغ موقوفات افشار به انتخاب اعضای هیئت گزینش جایزه این بنیاد به هوشنگ ابتهاج اهدا شد. ۱۲ مهر ۱۳۹۷ در مراسم پایانی ششمین جشنواره بین‌المللی هنر برای صلح، نشان عالی هنر برای صلح به ابتهاج و سه هنرمند دیگر اهدا شد.

منزل شخصی سایه که خود آن را ساخته است، سال ۱۳۸۷ با نام «خانه ارغوان» به ثبت سازمان میراث فرهنگی رسیده‌ است. دلیل این نامگذاری وجود درخت ارغوان معروفی در حیاط این خانه است که سایه شعر معروف ارغوان خود را برای آن درخت گفته ‌است، این شعر توسط علیرضا قربانی خوانده و در قالب آلبوم موسیقی «حریق خزان» منتشر شده است.

📝 لینک مطلب در خبرگزاری ایرنا:

https://irna.ir/xjJZpQ

🔹 کانال ادبى هنرى كافه داستان
@CafeDastanMag

کافه داستان

18 Jul, 05:24


💢 فرناز شهید ثالث در گفت‌وگو با کافه داستان:
اگر توانایی داستان‌سرایی نداشتیم، نسل بشر منقرض شده بود

🖊 گفت‌وگو از: مصطفی بیان

من به تجربه زیسته و ارتباط آن با داستان‌نویسی از دو وجه نگاه می‌کنم. یکی اینکه نویسنده هم مثل هر آدم دیگری (شاید کمی بیشتر و آگاهانه‌تر) تلاش می‌کند که زندگی را تا جایی که می‌تواند زندگی کند. انبانش را پر کند. اما همه داستان به تجربه زیسته برنمی‌گردد. همین محرمانه میلان را مثال می‌زنم که روایت یک بمب‌گذاری تروریستی است و فرار یک عکاس مُد که متهم است. من اگر بخواهم تنها به تجربه زیسته‌ام تکیه کنم، فکر نوشتن این رمان را هم نباید بکنم. یا مثلاً هیچ داستان فانتزی یا علمی تخیلی یا بخش عمده‌ای از داستان‌های جنایی نوشته نمی‌شدند. اما از طرف دیگر، فکر می‌کنم حتی در دورترین و غریب‌ترین داستان‌ها هم نویسنده – دست‌کم بخشی از جان نویسنده – حاضر است. وگرنه داستان به جان مخاطب نمی‌نشیند.

هر رمان یا داستانی برای من یک دنیای متفاوت است. پس نمی‌توانم دربارۀ جزئیات حرف بزنم. اما غالباً این طوری است که یک موضوع یا مضمون یا تصویر یا جمله‌ای مدت‌ها در ذهنم خیس می‌خورد، شاید حتی سال‌ها. و بعد طرح اولیۀ داستان خودش را نشان می‌دهد. در مورد خودم ماجرا این است که اگر طرح یک رمان یا داستان را با جزئیات دقیق بنویسم دیگر سراغ نوشتن رمان نخواهم رفت. انگار ذهنم کار را تمام‌شده تلقی می‌کند. اما یک طرح کلی از رمان می‌نویسم. شروع و پایان و مسیر کلی داستان، همچنین شخصیت‌ها. البته آمادۀ تغییر و تحولات اساسی در طول دورۀ نوشتن هستم. برای من ماجراجویی عنصر بسیار مهمی است، چه برای لذت بردن از خواندن و چه نوشتن. بنابراین به خودم اجازۀ ماجراجویی می‌دهم. مثلاً در مورد محرمانۀ میلان، می‌توانم بگویم بیشتر از پانزده سال قبل از نوشتن، به موضوع مهاجرت فکر می‌کردم...

اگر صنعت نشر حرفه‌ای داشته باشیم، معرفی کتاب‌ها هم حرفه‌ای‌تر انجام می‌شود. به نظر من یکی از دلایلی که مخاطب ایرانی رمان، کمتر از آثار تألیفی استقبال می‌کند همین ناآشنایی با نویسنده‌ها و آثار آنهاست. خود من به عنوان علاقه‌مند و مخاطب جدی رمان، گاهی اتفاقی رمان یا مجموعه داستانی می‌خوانم که هم از نظر کیفی سطح قابل قبولی دارد و هم به سلیقه‌ی داستانی من نزدیک است اما سال‌ها از انتشار آن گذشته و من هیچ اسمی از آن نشنیده‌ام...

📝 لینک متن کامل گفت‌وگو در مجله ادبی هنری کافه داستان:

https://b2n.ir/f67954

📌كانال ادبى هنرى كافه داستان
@CafeDastanMag

کافه داستان

17 Jul, 13:26


💢 به انگیزه سالروز تولد هنرمند مطرح شد:
سینما تقوایی را از ادبیات گرفت


به انگیزه سالروز تولد ناصر تقوایی، نخستین فیلم بلند او «آرامش در حضور دیگران» به نمایش در آمد.

این فیلم، نخستین اثر ناصر تقوایی است که در بیست و چند سالگی او و با اقتباس یکی از داستان‌های نیمه بلند غلامحسین ساعدی در مجموعه «واهمه‌های بی‌نام و نشان» ساخته شده است. ساخت این فیلم در سال ۱۳۴۹ نوید حضور فیلمساز خوش‌قریحه‌ای را داد که هرچند در سینمای ایران تنها ۶ فیلم بلند ساخت اما با همان آثار انگشت‌شمار یکی از تاثیرگذارترین هنرمندان سینمای ما به شمار می‌آید.

نخستین فیلم بلند او «آرامش در حضور دیگران» به انگیزه سالروز تولد تقوایی، شامگاه شنبه ۲۵ تیر ماه در خانه هنر کاج به نمایش در آمد. این برنامه نخستین برنامه از دوره جدید شنبه‌های کاج است. بعد از نمایش فیلم جلسه تحلیل و پرسش و پاسخ آن با حضور نیما حسنی نسب، منتقد و کارشناس سینما برگزار شد.

حسنی نسب در آغاز از خاستگاه تقوایی و شرایط زیستی او در نخستین سال‌های نوجوانی و جوانی‌اش سخن گفت. او یادآوری کرد که تقوایی زاده ۲۱ تیر سال ۱۳۲۰ در شهر آبادان است که در آن دوره به واسطه حضور انگلیسی‌ها و فعالیت شرکت نفت، شرایط فرهنگی خاصی داشته است. شهری که در آن مقطع محل فعالیت روشنفکران و چهره‌های ادبی بسیاری همچون نجف دریابندری، صفدر تقی‌زاده، ابراهیم گلستان و ... بوده و به واسطه سالن‌های سینما و اکران فیلم‌های روز جهان و پاتوق‌های ادبی، از فضای فرهنگی خاص خود بهره‌مند بوده است.

در چنین اتمسفری، تقوایی جوان هم به ادبیات تمایل پیدا می‌کند که رد پای آن در آثار سینمایی او کاملاً مشخص است. به طوری که کارنامه هنری او نمونه موفقی است از اقتباس‌های ادبی در سینمای ایران. همچنانکه ساخت سریال «دایی جان ناپلئون» نیز  بر اساس رمان مشهور ایرج پزشک‌زاد، به خوبی موفقیت او را در اقتباس تلویزیونی تأیید می‌کند.

این منتقد با ابراز تأسف از اینکه سینمای ایران عموماً به ادبیات و آثار شاخص ادبی کم توجه است، از کارنامه تقوایی به عنوان نمونه موفق اقتباس ادبی در سینما نام برد. هرچند جامعه ادبی معتقد است سینما، تقوایی را از ادبیات ربود چراکه کل فعالیت او در ادبیات، نگارش یک مجموعه داستان است.

او سپس عنوان کرد که با آمدن تقوایی به تهران و آشنایی با استودیو گلستان و ملاقات با ابراهیم گلستان که گرایشی کاملا متفاوت از سینمای آن دوره ایران داشت، تقواییِ جوان تاثیرات دیگری هم گرفت.

حسنی‌نسب از گونه‌گونی کارنامه سینمایی تقوایی در زمینه اقتباس سخن گفت، هنرمندی که با ساخت سریال «دایی جان ناپلئون» هم مخاطب عام را همراه خود کرده و هم با ساخت آثاری مانند «آرامش در حضور دیگران» مخاطب خاص را جذب کرده است. هنرمندی که در انتخاب منبع اقتباس و نیز ساخت اثر کاملا هوشمندانه عمل کرده است.

او در ادامه به تشریح تفاوت‌های اقتباس سینمایی تقوایی و داستان ساعدی پرداخت و یادآوری کرد که یکی از مهم‌ترین تفاوت‌ها در پرداخت به شخصیت «منیژه» با بازی ثریا قاسمی است. به طوری که شخصیت اصلی فیلم برخلاف داستان که شخصیت سرهنگ، شخصیت محوری آن است، منیژه است؛ زنی که نگاه فیلمساز را نمایندگی می‌کند و تنها شخصیت سالم و محکم داستان است.

حسنی‌نسب از حاشیه‌هایی سخن گفت که بعد از ساخت فیلم ایجاد شده و اینکه این فیلم به مدت ۴ سال توقیف بوده و اعتراض پرستاران را در پی داشته است. او معتقد است که فیلم تصویر اضمحلال و فروپاشی جامعه آن دوران است که فیلمساز تعمداً هیچ روزنه امیدی در آن نمی‌گذارد همچنانکه اغلب فیلم‌های نخبه آن دوره، سیاهی و تباهی همان زمان را به نمایش می‌گذارد. در این فیلم، خانه ، زندگی دختران و جنون پدرشان، محصول فضای سرکوب همان مقطع است.
 
حسنی نسب بیان کرد یکی از مضامین«آرامش در حضور دیگران»، مسئله «بی‌مسئولیتی» افراد است که در یکی از سکانس‌ها بخوبی نمود دارد. ناصر تقوایی که سال‌هاست در سینمای ایران اثری نساخته، ساخت فیلم‌هایی همچون «صادق کرده»، «نفرین»،«ای ایران»، «ناخدا خورشید»، «کاغذ بی خط» و سریال «دایی جان ناپلئون» را در کنار چند پروژه نیمه‌تمام در کارنامه هنری خود دارد.

📝 لینک مطلب در خبرگزاری ایسنا:

https://www.isna.ir/news/1401042617982/

🔹 کانال ادبى هنرى كافه داستان
@CafeDastanMag

کافه داستان

17 Jul, 07:54


💢 راویو در کلاب هاوس برگزار می‌کند:

سی‌وششمین یکشنبه داستان

اجراویو «اندوه» اثری از «آنتوان چخوف» توسط فیروزه لطفی، محمدرضا حلاجان و فریدون زمان نامیان

«تنها» اثری از «جک جمس»
توسط مریم مقدم فیروزان

مهمان برنامه: آزاده حسینی تنکابنی «نویسنده و منتقد»

میزبان: حسین مسعودی آشتیانی

ساعت ٢٢ یکشنبه بیست‌و‌ششم تیرماه ١۴٠١

لینک دسترسی به راویو کلاب:

https://www.clubhouse.com/club/%D8%B1%D8%A7%D9%88%DB%8C%D9%88-%DA%A9%D9%84%D8%A7%D8%A8

🔹 کانال ادبى هنرى كافه داستان
@CafeDastanMag

کافه داستان

17 Jul, 04:31


💢 فراخوان ششمین دوسالانه جایزه داستان سیمرغ

جایزه داستان سیمرغ جایزه مستقل و خصوصی ادبیات داستانی در شرق کشور است که از سال ۱۳۹۴ به ابتکار انجمن داستان سیمرغ نیشابور برگزار می‌شود. هدف از برگزاری این جایزه ادبی، کشف، معرفی و تولید آثار خلاق و برتر داستانی است.

بر اساس گزارش دبیرخانه این جایزه ادبی ششمین جایزه داستان سیمرغ در ۲ بخش ملی و منطقه‌ای(ویژه نویسندگان ساکن و متولد نیشابور در داخل و خارج از کشور) و با حضور ۶ داور مطرح کشوری برگزار خواهد شد.

علاقه‌مندان و نویسندگان داخل و خارج کشور می‌توانند داستان خود را طبق مقررات زیر به دبیرخانه این جایزه ادبی ارسال کنند:
١. همه فارسی‌زبانان سراسر جهان می‌توانند در این جایزه ادبی شرکت کنند.
٢. شرکت‌کنندگان در بخش ملی می‌توانند فقط یک اثر را به منظور داوری ارسال کنند.
٣. در بخش منطقه‌ای شرکت‌کنندگان باید متولد و یا ساکن نیشابور باشند. نویسندگان نیشابوری می‌توانند برای هر بخش یک داستان ارسال کنند. (داستان‌های هر بخش را در فایل جداگانه ذکر کنند)
۴. داستان ارسالی نباید از هزار کلمه کمتر و از ۷۰۰۰ کلمه بیشتر باشد.
۵. داستان ارسالی نباید پیشتر در کتاب یا نشریه‌ای منتشر و یا در جایزه یا جشنواره‌ای برگزیده شده باشد.
۶. داستان باید با نرم‌افزار word تایپ شده باشد.
٧. عنوان داستان، نام و نام خانوادگی، تاریخ تولد، کد ملی، محل سکونت، آدرس ایمیل و شماره همراه در صفحه‌ای جداگانه به همراه داستان ارسال شود. فایل داستان بدون نام و اطلاعات نویسنده باشد.
٨. هیچ محدودیت سنی برای شرکت کنندگان در این جایزه وجود ندارد.
٩. دبیرخانه جایزه ادبی در استفاده از تمام و یا قسمتی از آثار منتخب مختار است(داستان‌های برگزیده در مجموعه‌ای مستقل به چاپ خواهند رسید).
١٠. داستان‌های رسیده در ۲ مرحله داوری می‌شود و اسامی داستان‌های رسیده به مرحله دوم پیش از داوری نهایی در وبلاگ، کانال تلگرامی و اینستاگرام انجمن داستان سیمرغ نیشابور منتشر خواهد شد.
١١. مهلت ارسال داستان تا تاریخ ۲۲ مهر ۱۴۰۱(۱۴ اکتبر ۲۰۲۲) است(این تاریخ تمدید نخواهد شد).
١٢. زمان و مکان برگزاری آیین پایانی از طریق وبلاگ، کانال تلگرامی و اینستاگرام انجمن اعلام می‌شود.
١٣. علاقه‌مندان به شرکت در این جایزه ادبی باید داستان خود را از طریق پست الکترونیک به نشانی [email protected] ارسال کنند.

جوایز این جایزه ادبی در بخش ملی تندیس سیمرغ و ۱۰ میلیون تومان به نفر برگزیده خواهد بود و به سه نفر شایسته تقدیر نیز لوح تقدیر و یک میلیون تومان اعطا خواهد شد.

در بخش منطقه‌ای(ویژه نویسندگان ساکن و متولد نیشابور در داخل و خارج از کشور) به نفر برگزیده تندیس سیمرغ و پنج میلیون تومان و به سه نفر شایسته تقدیر نیز لوح تقدیر و یک میلیون تومان اهدا خواهد شد.

📝 لینک مطلب در خبرگزاری ایسنا:

https://www.isna.ir/news/1401042517389/

🔹 کانال ادبى هنرى كافه داستان
@CafeDastanMag

کافه داستان

16 Jul, 17:03


💢 جسد خالق کتاب‌های محبوب و مصور ژاپنی در آب پیدا شد

جسد «کازوکی تاکاهاشی» خالق کتاب‌های مصور ژاپنی یا «مانگا»‌ در دریا پیدا شد.

یک مأمور گشت ساحلی از کشف جسد «کازوکی تاکاهاشی» خالق مجموعه «مانگا»‌های محبوب «یو جی او»‌ در دریا خبر داد. «تاکاهاشی»‌ که به عنوان خالق مجموعه کتاب‌های مصور ژاپنی مشهور به «مانگا»‌ و بازی‌های ویدئویی شناخته می‌شود، در زمان مرگ ۶۰ ساله بود.

جسد او در ساحل جزیره اوکیناوا واقع در جنوب ژاپن کشف شد. به گفته یکی از مقام‌های شهر «ناگو»، جسد «تاکاهاشی»‌ در حالی کشف شد که او یک ماسک مخصوض زیر آب،‌ لوله مخصوص تنفس در زیر آب و باله‌های غواصی به تن داشت. مقام‌های این شهر اعلام کردند درباره پرونده درگذشت «تاکاهاشی»‌ به عنوان یک درگذشت اتفاقی و یا یک پرونده جنایی تحقیق خواهند کرد. رسانه‌های ژاپن همچنین به «NHK» اعلام کرده‌اند، «تاکاهاشی» در حدود ۳۰۰ متری ساحل پیدا شده است.

«یو جی او» از سال ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۴ به عنوان بخشی از مجله مصور هفتگی «شونن جامپ» منتشر می‌شد. بعدها با اقتباس از این مجموعه داستان، انیمه‌هایی ساخته شد و یک ناشر ژاپنی این مجموعه را در قالب ۳۸ کتاب منتشر کرد.

📝 لینک مطلب در خبرگزاری ایسنا:

https://www.isna.ir/news/1401041711698/

🔹 کانال ادبى هنرى كافه داستان
@CafeDastanMag

کافه داستان

16 Jul, 14:46


💢 رومن گاری و تکه پاره‌های جنون‌آمیز واژه‌هایش

محمد صابری، شاعر و نویسنده: با زبانه کشیدن‌های مدام شعله‌هایی جانکاه در دامن پاریس که نشان از وقوع اولین جنگ جهانی داشت پاریس باردار خلبانی بود که قرار بود یک تنه در برابر سیل مهاجمان بایستد اما نمی‌دانست که برای ربودن این ژنرال آسمان ستیز رقیبی سرسخت‌تر از آلمان‌ها سینه گشوده است.

ادبیات برای طفل نوپای رزم‌آوران هوایی فرانسه، بی‌قرارتر بود و برای ربودنش مسلح‌تر از هر دو جبهه متحدین ومتفقین. با این همه خلبان نویسنده بزرگ به مام وطن بی‌اعتنایی نکرد و هردویشان را گرامی داشت، روز و شب‌ها بر فراز آسمان جنگید و در سایه روشن‌های جنگ و نیستی و نابودی و اندک اوقات فراغتش نوشت و نوشت و نوشت تا اولین کسی باشد که در تاریخ ادبیات فرانسه موفق به دریافت دوبار جایزه‌ی ادبی گنکور شد.

از رومن گاری آثار درخشانی در حافظه ادبیات دنیا ثبت و ضبط شد از جمله این آثار خداحافظ گاری کوپر، شب آرام خواهد بود، لیدی ال، زندگی در پیش رو، سگ سفید، میعاد در سپیده‌دم، ریشه‌های آسمان، شبح آسمان و پرنده‌ها می‌روند در پرو بمیرند و... سال ١٩٨٠ سال وداعی غمگنانه بود برای دوستداران ادب وهنر دنیا با مردی که با خودکشی زندگی را تحقیر کرد.

«غالباً به دروغ متوسل نمی‌شوم چون از نظرم دروغ تبلور بیمارگونه ناتوانی است و مرا از نقطه مورد نظرم بسیار دور می‌کند.» دروغ در جهان بینی گاری بیش از آنکه فریب کاری یا سرپوش گذاردن بر دور از دسترس‌ترین نقاط تاریک ذهن بیمار انسان‌ها باشد یک ناتوانی نابیوسیده متصل است که فرد را در چنگال اضطرابی وحشتناک قرار می‌دهد، اضطرابی اهریمنی که باعث می‌شود دیگر نیروهای ذهن به رشدی نامتوازن در روح برسند، نیروهایی چون پلیدی و دریوزگی که خود منشا جنایت‌های بی‌شماری می‌شوند.

این ناتوانی در روشنایی تند حافظه‌ای عادت‌آمیز به تدریج نشو و نما می‌کند و به همزادی ناخلف و نامیمون بدل می‌شود و فرد را در سرنوشتی ستمکارانه و دل خراش مدفون می‌‌سازد. راهکار گاری در برابر این اهریمن پلید پناه بردن به تکه شرافت‌مندی در درون که هر انسانی از جنایت‌کارترین تا وارسته‌ترین‌اش از کمی از آن برخوردار است.

گاری می‌اندیشد باید با دستی که به سوی ابدیت دراز شده، آن اشتیاق خردکننده به رسیدن به ژرفا، دریافتن، فایق‌آمدن و تعالی که درنهایت هیچ‌گاه به فراسوی زیبایی دست نمی‌یابد ، آن تکه شرافت‌مند را دریافت و به مبارزه‌ای بی‌امان با دروغ پردازی پرداخت.

گاری مشفقانه و به دور از هرگونه فرورفتگی در ژست اندرزگویی‌های معمول دینداران زوال اخلاق و انسانیت و در نتیجه آن ترس‌ها و حقارت‌ها و درنده‌خویی‌ها را در همین دروغ‌های به ظاهر مصلحت‌جویانه می‌داند و می‌گوید: «آن قدر به انواع بردگی، حقارت، هراس و درنده خویی تن درداده‌ایم که مشاهده سختگیری‌مان دشوار است. باید همیشه به آینده نظر داشت و به نظرم دلپسند است که انسان معاصر لااقل بخشی از وجود خود را دست‌‌نخورده نگه دارد – ذخیره‌ای برای بعد – تا بتواند در فرصت مقتضی چیزی برای تسلیم ‌کردن و فروختن داشته باشد. بشر این خود فریب دایمی و ابدی می‌کوشد از طریق هنر والا و پرشکوه که پیوسته محکوم به ناکامی و نقض است پاسخ متقاعدکننده‌ای فراهم آورد»

📝 لینک مطلب کامل در خبرگزاری ایبنا:

ibna.ir/vdceex8xpjh8woi.b9bj.html

🔹 کانال ادبى هنرى كافه داستان
@CafeDastanMag

کافه داستان

16 Jul, 05:03


💠 هزار توی مرگ

📚 معرفی رمان «رد گردن‌بند بر گردن دوشیزگان»؛ نوشتۀ علیرضا شهبازین، نشر چشمه

🖋 شهلا خدیوی

🌀 رمان «رد گردن‌بند بر گردن دوشیزگان» یک خط اصلی دارد که درگیری یک وکیل به ‌عنوان قهرمان در آن پرونده به چشم می‌خورد. این خط داستانی با ترکیب خط‌های دیگری از گذشته، ابعاد دیگری از شخصیت‌ها و قصه را نیز به مخاطب به نمایش می‌گذارد. رد پای خط داستانی دیگری در گذشته در تمامی حالات، رفتار و کابوس‌های قهرمان نقش بازی می‌کند؛ خطی داستانی که به‌عنوان قصه‌ای اثرگذار در گذشته و مؤثر بر حال و روز فعلی قهرمان پیش می‌رود و همه چیز را در سیطرۀ خود گرفته است. شخصیت «مهام» به ‌عنوان قهرمان داستان، در ماجرایی پا می‌گذارد که گذشته را برای او دوباره و بارها ورق می‌زند و او خود را در برابر آن می‌بیند و راه گریزی نیست. گذشتۀ نزدیک‌تر این بار به موکلی زن برمی‌گردد که روزی به معشوقۀ این قهرمان  تبدیل شده است. گذشته‌ای که گریبان او را در خواب و بیداری  گرفته و قصد جدایی و رهایی از او را ندارد.

🌀 ما در خلال داستان اصلی با قصه‌ای دیگر مواجهیم که به صورت داستان در داستان آورده و از طریق آن کدی به خواننده ارائه شده که سرنوشت و جهت داستان را مشخص می‌کند. سرنوشت تکرارشونده‌ای برای قهرمان در نظر گرفته شده که بارها او در این چرخه گیر می‌افتد و گویا خلاصی از آن نیست. حتی در پایان داستان نیز این سرنوشت دست از سر او برنمی‌دارد و او را گیر می‌اندازد. در رمان «رد گردن‌بند بر گردن دوشیزگان» هر چند در داستان با دیالوگ‌های درخشان روبه‌رو نمی‌شویم اما بیشترین بار انتقال اطلاعات قصه و پیشرفت طرح آن بر دوش همین دیالوگ‌ها است که گاهی طولانی هستند و خواننده از طریق آن در جریان اتفاقات قرار می‌گیرد.

🌀 در آغاز داستان، قهرمان در نقطه‌ای از شهر قرار دارد که قصۀ عجیبی بر آن گذشته است. سرنوشتی تلخ و تیره که گویی بر تمام شهر سایه افکنده و این شخصیت نیز از این قاعده مستثنی نیست. این مسئله با نمودهای متفاوتی خود را عرضه می‌کند. کرج، به‌عنوان نقطۀ مهمی در فضاسازی این رمان وجود دارد و گویا آن نیز به‌ عنوان یک شخصیت جان‌دار در داستان ایفای نقش می‌کند. خواننده در این داستان «رد گردن‌بند بر گردن دوشیزگان»  با مردی روبه‌روست که به‌ واسطۀ  برگزیدن پرونده‌ای به ظاهر جنایی، قدم در مسیری می‌گذارد که از پول‌شویی و فساد اقتصادی نیز می‌گذرد و او را درگیر نموده است...

📍لینک متن کامل مطلب در مجله ادبی هنری کافه داستان:

https://b2n.ir/n86036

كانال ادبى هنرى كافه داستان
@CafeDastanMag

کافه داستان

15 Jul, 17:42


https://irna.ir/xjJXxN

🔶 پربیننده‌ترین مطالب کافه داستان در هفته‌ای که گذشت:

🔹 با خواندن داستان‌های ادبی شهروندان بهتری باشید

https://t.me/cafedastanmag/14340

🔹 همه ما در نهایت کمی کمتر انسان هستیم
یادداشتی بر رمان «خاطره کوچ»، نوشته عبدالرزاق گورنه؛ ترجمه فرشته عبدلی و غلامرضا امامی/ گلنوش شاهین راد

https://t.me/cafedastanmag/14341

🔹 پیکر حسن ذوالفقاری در تهران تشییع و در دامغان به خاک سپرده می‌شود

https://t.me/cafedastanmag/14333

🔹 آسمان سرخ اهواز
معرفی رمان «آن زن مرا صدا کرد»؛ نوشته معصومه انصاریان/ فاطمه لک

https://t.me/cafedastanmag/14331

🔹 درگذشت نویسنده رمان‌های جنایی

https://t.me/cafedastanmag/14332

📌 كانال ادبى هنرى كافه داستان

@CafeDastanMag

کافه داستان

15 Jul, 10:36


💢 آمار بالای خودکشی در شرق آسیا باعث شده نویسندگان از امید بنویسند

کتاب «بادام» نوشته سون وون پیونگ، رمان‌نویس کره جنوبی است. او برنده دو جایزه ادبی شده است: در سال ٢٠١۶ برای Amondeu (بادام) و در سال ٢٠١٧ برای Seoreunui bangyeok (ضد حمله سی). رمان‌های سون معنای وجود و رشد انسان را کشف می‌کنند. آنچه در ادامه می‌خوانید برگزیده‌ای از گفت‌وگوی ایبنا با فریناز بیابانی، مترجم کتاب «بادام» است:

این کتاب خیلی از عناصر کره‌جنوبی را در خود دارد، طوری‌که احساس می‌کردی در حال دیدن یک سریال کره‌ای هستی. توصیف‌های صحنه دقیق بود. بحث غذا مطرح بود؛ همان‌طور که می‌دانیم غذا در فرهنگ آسیای شرقی خیلی مهم است و بخش بزرگ و مهمی از تمام کتاب‌ها، فیلم‌ها و سریال‌هایشان را غذا تشکیل می‌دهد، و داستان «بادام» نیز از این قضیه مستثنی نبود. مسئله دیگر احترام به بزرگ‌تر‌ها بود که در داستان به آن پرداخته شده است. در فرهنگ کره‌جنوبی احترام به بزرگ‌تر بسیار مهم است و همچنین موضوع قلدری که متأسفانه در مدارس کره‌جنوبی خیلی زیاد است.

ادبیات آسیای شرقی را دلنشین می‌دانم؛ چون به‌نظرم راجع‌ به مسائل مهمی صحبت می‌کند، چیزی که در زمانه ما جوانان بهش نیاز دارند؛ مثل امید، هدف و معنای زندگی، مسائلی که در اوایل بیست‌سالگی ذهن اکثر جوان‌ها را به خود مشغول می‌کند و دغدغه ما می‌شود. در این کتاب‌ها نویسندگان سعی می‌کنند به این‌ها بپردازند و به‌نظرم جذاب است. در ادبیات غرب این مسائل را آن‌قدر نمی‌بینیم؛ هست مثل کتاب «کتاب‌خانه نیمه‌شب» که به این موضوع پرداخته است ولی در اکثر کتاب‌های شرقی می‌توان این را حس کرد. البته یکی از دلایلش این است که در شرق آسیا آمار خودکشی بالاست؛ مخصوصاً در کره جنوبی و ژاپن و جوانان‌شان با مشکلات زیادی دست‌وپنجه نرم می‌کنند؛ به دلیل فضای رقابتی کشورشان، توقع‌ها و انتظارات جامعه که باعث شده است سطح امید در این کشورها پایین بیاید. درنتیجه سعی می‌کنند در ادبیات خود به این مسائل بپردازند و فرهنگ‌سازی کنند.

مسئله دیگری که وجود دارد این است که ادبیات شرق به ما در عین این‌که خیلی تفاوت دارد، نزدیک است. یک‌سری شاخصه‌های فرهنگی‌شان به ما شباهت دارد و به این دلیل وقتی داستان‌هایشان را می‌خوانیم هم‌ذات‌پنداری می‌کنیم؛ مثل احترام به بزرگ‌تر که در هر دو فرهنگ هست، یا مقوله‌‌ی کنکور را در فرهنگ شرقی هم می‌توان دید؛ مثل کنکور در ایران که این‌قدر مهم است و انتظارات از جوانان زیاد است و همه باید بهترین دانشگاه‌ها قبول شوند، یا تبعیض‌هایی که علیه خانم‌ها وجود دارد و حقوق نابرابری که هست. مثلا اگر کتاب «کیم جی یونگ متولد 1982» اثر چو نام جو را خوانده باشید می‌بینید که یک‌سری از مشکلاتی را که خانم‌های قصه با آن روبه‌رو هستند ما نیز داریم؛ درصورتی‌که برای خواننده غربی شاید خیلی از این مشکلات ملموس نباشد. شباهت‌های زیادی داریم که متاسفانه اکثر آن‌ها هم نکات منفی‌اند ولی به‌هرحال باعث می‌شود که هم‌ذات‌پنداری با داستان‌ها و فیلم‌های این کشورها در ما شکل بگیرد...

📝 لینک مطلب کامل در خبرگزاری ایبنا:

ibna.ir/vdcaauneo49nuo1.k5k4.html

🔹 کانال ادبى هنرى كافه داستان
@CafeDastanMag

کافه داستان

15 Jul, 06:11


💢 داستان‌هایی دربارۀ زنان

🔹یاداشتی دربارۀ كتاب «منزل دوم»؛ نوشتۀ راشل كاسك؛ ترجمه غزال بيگى؛ نشر راه طلايی

🖊 ستاره روشن

زنى به نام اِم، مشغول نوشتن متنى براى شخصى به اسم جفرز است. اِم در سفرى به پاريس، شيطانى را ملاقات مي‌كند كه در سير تحول زندگى‌اش نقش مهمى دارد. اِم از ازدواج قبلى خود دخترى داشته و پس از جدايي از همسر اولش با مردى به نام تونى ازدواج مي‌كند. اما ديدار با نقاشى خاص موجب انحرافى قريب‌الوقع در خوشبختى او می‌شود.

«منزل دوم» در بدو انتشار، در ليست پرفروش‌ترين‌هاى نيويورك‌تايمز  قرار گرفت و مدتى نگذشته نامزد جايزۀ ادبى «من بوكر» در سال ٢٠٢١ شد. حال به عواملى كه اين نوولاى ١٤٢ صفحه‌اى را مورد توجه منتقدين و مخاطبين قرار داده مي‌پردازيم.

داستان از زبان اول شخص توسط اِم نوشته شده و همان‌طور كه اشاره شد، مخاطب اِم شخصى به نام جفرز است. اما نكتۀ جالب توجه داستان، عدم شناخت مخاطب از جفرز بوده و اين مسئله تا پايان، به همين منوال ادامه مي‌یابد. نحوۀ نوين روايت و نامه‌گونه‌بودن كتاب، همان شكوه قابل توجهى است كه احتمالاً «منزل دوم» را از كتابى كليشه‌اى درباره زنان، به اثرى قابل توجه مبدل مي‌سازد.

اِم زنى‌ست كه از داشته‌هاى خود هرچند سطحى و دم دستى احساس رضايت مي‌كند. اِم مي‌داند زنى ميانسال است كه موهاى سفيد و صورت نه‌چندان زيبايي دارد. خودآگاهى اِم من‌باب سطحى‌نگرى و مكان زندگى‌اش كه در مردابى واقع شده، مخاطب را دچار دوگانگى مي‌كند اما ام به سبب نويسنده بودنش از نبوغى قابل توجه نيز برخوردار است كه همين مسئله مي‌تواند روزمرگى سطحىِ وی را با ادراك آگاهانه‌اش همپوشانى ببخشد. ام مي‌داند زندگى‌اش پوچ است اما هيچ انگارى‌اش را در تابلوهاى نقاشى مردى شهره درميابد و همين آگاهى، روزگارش را تغيير مي‌دهد.

كتاب، به زيبايي معضلات زنانگى را به چالش مي‌كشد. آيا زنان به واسطۀ ظاهر و جايگاه اجتماعى‌شان انتخاب مي‌شوند؟ آيا عشق فقط به زنان زيبا تعلق دارد؟ اين سؤالات از خلقت اوليه تا به امروز در عمق وجود زنان ريشه داشته و مطالعۀ اين تفكرات مي‌تواند عامل دركى بهتر از وضعيت روحى زنان و مجادلات ذهنى‌شان را براى مخاطبين به ارمغان بياورد.

شيوۀ نگارش كتاب مخاطب را دچار اين ذهنيت مي‌كند كه احتمالاً نسخۀ ترجمۀ كتاب، سانسور فراوانى دارد اما حقيقت امر چيز ديگري ا‌ست. تنها سانسور كتاب، اشاره به نقاشى‌هاى اِروتيك اِل از سوژه ‌هاى انسانى است كه در نسخۀ ايرانى اشاره‌اى به آن نمي‌شود اما در ديگر موارد هيچ سانسورى در كتاب صورت نگرفته و شايد علت عدم بازگويي نكاتى مهم توسط نويسنده، مشخص‌نبودن جنس رابطه‌اش با جفرز باشد. در نهايت ما نمي‌دانيم که جفرز كيست و چه رابطه‌اى با ام دارد پس نمي‌توانيم قضاوت صحيحي از صحبت‌هايش داشته باشيم.

هنر، توانايي اين را دارد كه هم اميد ببخشد و هم اميد را بكشد. انتخاب نقاشى براى پرداختن به درونيات زندگى افراد و طرز تفكرشان به زندگى، همان مغز كاهويى است كه كتاب را از عنصر نمادسازى بهره‌مند كرده و خلاقيت نويسنده را به نمايش مي‌كشد.

ترجمه در عين خوش‌خوانى، روان بودن و پايبندى به اثر اصلى مي‌توانست بهتر هم باشد. ويرايش زبانى اندكى ضعيف است و ابهام در جملات و گرته‌بردارى گاهى مخاطب را از متن عقب مي‌اندازد. اما در كل كتاب، خواندنى و بى‌كم و كاستى منتشر شده است.

 پايان‌بندى نوولا به مراتب سخت‌تر از رمان بلند است چرا كه نياز به جمع‌بندى كامل در نوولا بسيار كمتر از رمان است. اما راشل كاسك در «منزل دوم» به طور كامل جبهۀ خود را مشخص مي‌كند. هر آنچه كه ام در طول روايت گمانه‌زنى كرده بود با ريتمى صحيح به نتيجه‌اى معكوس خاتمه پيدا مي‌كند. هر تصميمي عواقبى دارد و هركس كه در كارى موفق است لزوماً انسان كاملى نيست. شايد خودكم‌بينى در افراد و همين‌طور بت‌سازى از ديگران يكى از عوامل مهم نابودى عزت ‌نفس باشد. پس در اين ميان كتاب «منزل دوم» مي‌تواند حس تعادل و شكافتن افراط و تفريط را براى مخاطب به همراه بياورد.

https://b2n.ir/r76928

🔹 کانال ادبى هنرى كافه داستان
@CafeDastanMag

کافه داستان

14 Jul, 12:39


💢 در «خونه‌کارِ دگره» برگزار می‌شود؛ دومین «دیدارِ متن» با محور بررسی آثار رضا براهنی

دومین دوره‌ نشست «دیدارِ متن» در «خونه‌کار دگره» و همراهی ۵ شاعر شناخته شده طی دو روز برگزار می‌شود.

در این‌ برنامه‌ها شمس آقاجانی و رؤیا تفتی (پنجشبه ۲۳ تیرماه ساعت ۱۹)، علیرضا بهنام (ساعت ۲۱) و لیلا صادقی و محمد آزرم (دوشنبه ۲۷ تیرماه به ترتیب ساعت ۱۹ و ۲۱) در ارتباط با جنبه‌های گوناگون آثار و فعالیت‌های رضا براهنی به بحث و تبادل نظر می‌پردازند.

رضا براهنی طی عمر حرفه‌ای خود در حوزه نقد ادبی، داستان نویسی و تغییر بنیان‌های شعر معاصر فارسی تأثیر به‌سزایی گذاشت. «خطاب به پروانه‌ها و چرا من دیگر شاعر نیمایی نیستم؟» از جمله مهمترین آثار او است که نخستین بار در سال ۱۳۷۴ به چاپ رسید.

کتاب دربرگیرنده دو بخش است. خطاب به پروانه‌ها، شامل شعرهای رضا براهنی و بخش دوم، چرا من دیگر شاعر نیمایی نیستم؟، بحثی نظری در خصوص شعر که براهنی در آن ضمن برشمردن تضادهای حاکم بر نظریه‌پردازی نیما یوشیج و احمد شاملو و شعرهای این دو، در برابر نظریه و شعرهای آنها و آرای شاعران دیگر و شعرهایشان، نظریه جدیدی مطرح می‌کند که به زعم او، شعر فارسی با تکیه بر آن، می‌تواند خود را از بن‌بست شعر کهن و شعر نیمایی و شعر سپید نجات دهد. انتشار این دفتر، لقب بنیان‌گذار جریان شعر پست مدرن ایران را برای رضا براهنی به همراه آورد.

حضور در این‌نشست‌ها برای عموم آزاد است.

📝 لینک مطلب در خبرگزاری مهر:

mehrnews.com/xY5q3

🔹 کانال ادبى هنرى كافه داستان
@CafeDastanMag