ليمو بهداروند (علاءالدین) در سال ۱۲۸۷ در منطقه ییلاقی بختیاری در استان چهارمحال بختیاری در طایفه بهداروند تیره زیلایی دیده به جهان گشود.
در سنین کودکی در حادثه آتش سوزی، پدر و مادرش را از دست داد و سرپرستی او و دیگر خواهران و برادرانش را عباسعلی برادر بزرگتر برعهده گرفت.
در فروردین ۱۳۰۵ با میرزا محمدکریم علاءالدین ازدواج کرد.تا پیش از ازدواج هردوی آنها زندگی کوچ نشینی داشتند اما پاییز همان سال پس از کوچ به خوزستان بدلیل باسواد بودن میرزا محمدکریم، وی به استخدام شرکت نفت درآمد و در هفتکل (بعدها مسجدسلیمان و لالی) ساکن شدند.
🆔 @BahmanAlaeddin
حاصل ازدواج شان بترتیب سن ، ابراهیم (درگذشته در سال ۱۳۷۰)، آمنه ( درگذشته در سال ۱۳۷۸) ، علیرضا (در سال ۱۴۰۱ درگذشت)
بهرام، بهمن (درگذشته در سال ۱۳۸۵) ، اسفندیار ، جهانگیر(در سال ۱۴۰۰ درگذشت)
و سکینه است.
حاجیه لیمو، بسیار مهمان نواز بود و بدلیل سجایای اخلاقی او و همسرش همواره پذیرای مردم،بزرگان و خوانین بختیاری بودند.میرزا محمدکریم، متدین و پایبند به شئونات بود و همیشه حضوری فعال در برگزاری مراسم مذهبی داشت.
در آبان ۱۳۴۴ میرزا محمدکریم دارفانی را وداع گفت و پیکرش در آرامستان نفتون مسجدسلیمان به خاک سپرده شد ، فرزندان پسر بنا به اقتضای زندگی شان مشغول کار و تحصیل در داخل و خارج از کشور شدند.
آبهمن که در خرداد ۱۳۴۰ با اخذ دیپلم رشته طبیعی از دبیرستان امیرکبیر نفتون مسجدسلیمان فارغالتحصیل شد ، مهرماه همان سال به خدمت سربازی در سپاه دانش اعزام گردید.پس از سپری نمودن دوره آموزشی بعنوان سرباز معلم برای مدتی به روستای قیدار بخش سلطانیه در شهرستان زنجان اعزام شد سپس از فروردین ۱۳۴۱ به روستای تمبی باغملک منتقل شد و پس از پایان خدمت به استخدام آموزش و پرورش ایذه درآمد و تا سال ۱۳۴۷ همانجا ماند.
آبهمن بیش از دیگر فرزندان به مادرش وابسته بود بهمین دلیل پس از انتقال به اهواز در سال ۱۳۴۹، مادر و خواهرانش را نزد خود در اهواز برد و در خیابان بختیاری ساکن شدند.
آذر ۱۳۵۰ لیمو خانم به سفر حج مشرف شد.
با شروع جنگ عراق علیه ایران، علیرضا که کارمند شرکتنفت در آبادان بود به اسارت رژیم بعث عراق درآمد و این موضوع چنان حاجیه لیمو را متاثر کرد که سوی چشمانش را از دست داد.
در دهه ۶۰ مدتی را در نیوسایت اهواز زندگی کرد ولی بدلیل بمباران اهواز بهمراه دخترانش راهی شوشتر شد.
پس از فروکش کردن حملات هوایی عراقیها،به اهواز بازگشت و در محله کوروش (کوی ملت، خیابان دانیال) زندگی کرد.
سرانجام حاجیه لیمو علاءالدین در ۷ بهمن ۱۳۶۴ در اهواز بدلیل نارسائی قلبی درگذشت و پیکرش در مقام صاحب الزمان(عج) شوشتر به خاک سپرده شد.
لیمو علاءالدین نمونه ی بارز یک زن بختیاری بود، فداکار،دلسوز و متدین که همواره در تعلیم و تربیت فرزندانش کوشا بود.از صدایی خوش بهره مند بود و متلها ،مثلها و لالاییهای بختیاری را از بر بود و استاد بهمن علاءالدین ذوق هنری اش را از مادرش به ارث برده بود تا آنجا که آلبوم تاراز را براساس لالاییهای مادرش ساخت.
حاجیه لیمو، شاهنامه خوانی نیز می کرد و با داستانها و قهرمانهای این اثر جاودانه پارسی انس و الفت داشت و با بهرهگیری از این آشنایی،نام تعدادی از فرزندان پسرش را از شاهنامه اقتباس کرد.
🆔 @BahmanAlaeddin
🆔 https://chat.whatsapp.com/H90dBIvLecQA6R8vBcPRKH