Art

من نمیدونم چیشد که اینجوری شد ولی در هرصورت حق رو به دختره میدم

باروک (به فرانسوی: Baroque) روشی است در هنرهای معماری، نقاشی، موسیقی و مجسمه‌سازی که از اواخر سده ۱۶ میلادی در ایتالیا آغاز شد و تا اواخر سده ۱۸ میلادی در اروپا رواج داشت و سپس در آمریکای مرکزی و جنوبی مورد توجه قرار گرفت. آزادی در طراحی، شمار زیاد شکل‌ها و درآمیختگی آن‌ها از ویژگی‌های این سبک است. ریشهٔ این کلمه احتمالا واژه بارُکو پرتغالی به معنی مروارید صیقل‌نیافته بوده است. اساس نقاشی باروک، تصویر پیرامون مذهب و رخدادهای مذهبی بوده است با ترکیب‌ها و رنگ‌های تازه. نقاشان این سبک، تلاش می‌کردند تا با اغراق در تزیین و آرایش صحنه‌های مذهبی، هیجان و احساسات مذهبی را در بیننده، بیدار کنند."پتر پل روبنس"، نقاش مشهور سبک باروک فلمانی در سدهٔ ۱۷ میلادی بود. او در وستفالی در آلمان کنونی به دنیا آمد و بیشتر دوران کارش را در شهر آنتورپ (در بلژیک کنونی) به سر برد.موضوع کارهای او بیشتر پرتره، منظره و صحنه‌های تاریخی-مذهبی را در بر می‌گیرد. تابلوی نقاشی زیبایی را که مشاهده میکنید با نام "کشتار بی‌گناهان"، یکی از نقاشی‌های او که برگرفته از داستانی از انجیل متی است، در سال ۲۰۰۲ به مبلغ ۴۹٫۵ میلیون پوند به فروش رفت که بالاترین قیمت برای آثار استادان قدیم نقاشی است.نقاش صحنه کشتار کودکان بی‌گناه در بیت لحم توسط سربازان هرود در هنگام تولد عیسی مسیح را به تصویر کشیده‌است. هرود هنگامی که خبر تولد پسر بچه‌ای در قلمرو حکومتش را شنید که بنا به گفته منجمین دربارش، پادشاه یهود خواهد شد، دستور داد تا تمام پسران زیر دو سال در بیت لحم کشته شوند. تاثیر پذیری روبنس از نقاش منریست هلندی، "کورنلیس ون هارلم" و شاهکار هنری او با همین نام ( کشتار بیگناهان) در خلق این اثر جاودان غیر قابل انکار است.

🤍🤍

Art pinned «پلی لیست ادمین»

پلی لیست ادمین

https://t.me/+NxnoYLkyrew4ZTNk

شنیدم دلتون برا ادمین تنگ شده بود🦦

بگو دوباره به این زندگی برمیگردیم و من را حتی اگر درخت پرتقالی افریده شده باشم خواهی شناخت

تو این تابلوش سکسِ بدون استمرار را از مسیر زدن نقابی بر چهره (به طور نمادین ) نمایش میدهد ... یعنی مناسبات جنسی بدون ضرورت به وجود عشق 

رنه ماگریت با گرایش هنری، فلسفی و گاه با ذهنیت شاعرانه به نقاشی میپرداخت از او به عنوان فیلسوفِ نقاش یاد میکنند...

رنه ماگریت: نقاشی های من نمایش تصاویری هستند که هیچ چیز را پنهان نمی کنند، تداعی کننده ی رموز و اسراراند و زمانی که مخاطب با آنها مواجه می شود از خود یک سوال ساده می پرسد: این چه معنی می دهد؟  نقاشی های
من هیچ معنای خاصی نمی دهند چرا که اسرار نیز معنای خاصی ندارند. آن ها ندانستنی هستند.

خودنگاره‌ای که کلود کائون ۱۱۱ سال پیش گرفته.


© Self-portrait, 1914. by Claude Cahun

" If I'm wrong,
Educate me,
Don't belittle me. " 
اگه اشتباه میکنم،
بهم یاد بده،
تحقیرم نکن.

"اوژن دولاکروا"، از تاثیرگذارترین و مهمترین نقاشان فرانسه و مکتب رمانتیسیسم است. دولاکروا از دانش‌آموختگان دانشسرای عالی ملی هنرهای زیبای پاریس بود. وی از موضوعات فاضلانه‌ای که آکادمی به تصویر در آوردنشان را از نقاشان می‌خواست خسته بود، و در سال ۱۸۳۲ به شمال آفریقا سفر کرد تا دربارهٔ رنگ‌های تابناک و آرایه‌های رومانتیک جهان عرب پژوهش کند. تابلوی زیر یکی از زیباترین آثار مربوط به آن دوران است. "زنان الجزایری" اثری است در سبک رمانتیسیسم از وی که در سال ۱۸۳۴ میلادی، با رنگ روغن بر روی بوم خلق شد. تابلوی زنان الجزایری تصویری از حرم‌سراهای عربی و زنان الجزایری را در حال استعمال تریاک نشان می‌دهد. این تابلو یکی از اولین آثار موجود، از حضور نقاشان غربی در جوامع خاورمیانه‌ای و شرقی است.

"برج بابل"، نامی است که نقاش فلاندرزی ( بلژِیکی ) پیتر بروگل بر روی سه تابلوی خود که طرحی خیالی از برج بابل میباشد و در سال 1563 نگاشته، برگزیده است. تابلوی اول گم شده ولی دو اثر دیگر بجای مانده اند. در گذشته باور بر این بود که درختان هر طبق بر بروی طبقهٔ پایین می‌افتاد و درختان را وارانه نشان می‌داد. بر پایه آنچه در تورات کتاب پیدایش آمده انسان‌های نخستین که همگی در بابل بودند به سبب کمبود جا و سرچشمه‌ها خواستار پراکنده شدن به جاهای دورتر شدند ازین رو و برای جلوگیری از چند دستگی این برج بلند را ساختند تا همبستگی خود را از دست ندهند. در سال ۱۸۹۸ میلادی رابرت کلدوی، باستان شناس آلمانی، در حدود ۹۰ کیلومتری جنوب شهر بغداد و در سواحل فرات جستجو در پی یافتن ویرانه‌ها و بقایای شهر غرق شده بابل را آغاز کرد. برج بابل معبدی مطبق برای ” مردوک ” خدای بابل بود، بنایی با ابعاد ۹۰ در ۹۰ متر و ارتفاع حدود ۹۰ متر. از این بنای عظیم تعدادی از پایه‌های اصلی آن به جای مانده است. تا پیش از حفاریها و کاوشهای باستان شناسان افسانه‌ها و تصورات گوناگونی در مورد برج بابل وجود داشت. یکی از نمودهای این تخیلات همین تابلوی نقاشی برج بابل اثر ” پیتر بروگل ” است که برج بابل را بنایی مدور و مطبق با تاقهای قوسی تصور کرده.

جزئیات جزئیات جزئیات🤌🏻🤌🏻

umbertoarte:
🎨 Frédéric Soulacroix (French, 1858-1933), Happy Days, oil on canvas, 74.9 x 59.7 cm

نام اثر: بیا خونه ما اماده شو بعد بریم

Viktor Schramm (1865-1929)
Preparing for the Ball

مجموعه نقاشی های سگه سرما

تنها چیزی که دلم میخواد اینه که زودتر این گوگولی رو تموم کنم

نه والا من که دلم نمیخواد
کریسمس کیه؟

یعنی فقط من دلم میخواد درخت تزئین کنم برای کریسمس بقیه ادایی نیستین؟

امشب داستان کریسمس داریم

lagra_art:
The Christmas Tree, (1916). By Henry Mosler, (1841 – 1920). Oil on canvas

lagra_art:
The Christmas Tree, (1911). By Albert Chevallier Tayler, (British, 1862–1925). Oil on canvas, 101.6 x 127 cm.

كشورها وقتي شناخته ميشن كه مردم مي رن اونجا كه كشته بشن. جغرافي يعني همين. مثلا ويتنام. اول كسي نميدونست كه همچو جايي هم توي دنيا هست. حالا امريكا پر از ويتنام شده. كره، همين طور. يك روز يك كاغذ براي يكي مي رسه كه پدرش تو كره كشته شده. ميره روي نقشه مي گرده ببينه كره كجاست. امريكايي ها جغرافي رو همينجوري ياد گرفتن. پيش از اينها كسي جغرافي لازم نداشت. وقتي توي تلويزيون شروع كردن زياد از يك مملكتي حرف بزنن معنيش اينه كه توي اون مملكت نبايد چيزي خريد. حتي وقتش شده كه از اونجا فرار كرد.

خداحافظ گاري كوپر

در کتاب انجیل بندی هست بدین مضمون:_61_arabesque

«…و در آن نزدیکی گله گرازی بودند که در کوه میچریدند.پس از او خواهش نمودندکه به ایشان اجازت دهندتا در آنها داخل شود.پس اجازت داد.ناگهان دیوها از آن آدم بیرون شدند و داخل گرازان گشتند و گرازان وحشیانه به دریاچه جستند و خفه شدند.چون گرازبانان ماجرا بدیدند فرار کردند و به نزد عیسی رسیدندو آن دیوانه که دیوها از او بیرون رفته و عاقل پیش مسیح نشسته بود دیدند ترسیدند…»

داستایوفسکی این تمثیل را در کتاب خود «شیاطین» از قول یکی از شخصیتهای داستان اینطور معنی میدهد:

-این قسمت عجیب تمام عمرسنگ راهم بود.این داستان درست همان است که روسیه دچار آن است(در زمان تزار)این شیطان ها که از پیکر بیمار(روسیه) بیرون میایندو درکالبد خوکها حلول میکنند زخم ها و گندها و پلیدی های شیاطینی هستند که قرن ها و قرن ها در پیکر این بیمار بزرگ و عزیز ما,مادر ما روسیه انباشته شده اما اندیشه بزرگ از اسمان بر او نازل میشود و این شیاطین و این پلیدیها خود تقاضا میکنند که در درون خوکها حلول کنندو چه بسا تا اکنون حلول کرده باشند و این خوکها ماییم و ما مانند جن زدگان خود را از فراز صخره به پایین میاندازیم وغرق میشویم و این سزای ماست چون بیش از این نمیارزیم.اما بیمار شفا خواهد یافت و در «پای مسیح» خواهد نشست…و همه با حیرت نگاه خواهند کرد…

تابلوی زیبای شرقی اثر Léonfrançoi Comerr

Marilyn Monroe

ما ایرانی‌ها هرسال بلندترین شب سال رو جشن میگیریم و اسمش رو یلدا گذاشتیم حالا ببینیم داستان یلدا چیه
داستان از اونجایی شروع میشه که توی زمان خای خیلی دور زمین برای مدت طولانی توی تاریکی و سرمای مطلق فرو میره
تا اینکه یک روز یه سری چوپان از بالای کوه البرز یک نور و یک گرما رو میبینن،وقتی به سمت این نور میرن متوجه میشن این نور داره از دل سنگی بیرون میاد که درواقع باعث تولد فرزندی میشه به اسم ایزدمهر.
ایزدمهر درواقع فرزند اناهیتا ایزد بانوی دریا، و زرتشت بوده
یک روز که اناهیتا در دریای هامون درحال شنا بوده تخمه ای از زرتشت توی گل نیلوفر وجود داشته باعث به وجود اومدن این فرزند میشه، بعد مدت ها با به وجود اومدن این فرزند که اسمش ایزدمهره، ایرانی‌ها بالاخره تونستن به خورشید، نور و گرما سلام کنن و از اون موقع به بعد این شب بلندرو که بلندترین شب سال هست رو جشن میگیرن

قصه شب یلدا🍉

کتاب مقدس بیان می‌کند که پادشاه هرود، که مجذوب رقص دخترخوانده‌اش، سالومه شده بود، چگونه به او پاداشی داد. به اصرار مادرش، سالومه از سر جان باپتیست که از ازدواج مادرش انتقاد کرده بود، درخواست کرد. در دوران رنسانس، سر جان بر روی یک بشقاب به طور گسترده ای به عنوان نمادی برای میزبان یا نان مقدس در آیین مسیحی عشای ربانی شناخته می شد. لوئینی چندین نقاشی از سالومه را با سر باپتیست اجرا کرد که در آن چهره های زیبا خشونت وحشیانه سر بریدن را تکذیب می کنند. تکنیک خطوط تار شده توسط سایه های ظریف و انواع خاص صورت تأثیر قوی لئوناردو داوینچی را نشان می دهد.

"سالومه با سر جان باپتیست (1530). نوشته برناردینو لوئینی (1484-1532). رنگ روغن روی تابلو 62.23 x 51.43 سانتی متر.

📍موزه هنرهای زیبا بوستون

به حسشون توی عکسا دقت کنین

Forbidden passion......

آشنایی با مکاتب هنری  ۳/۱۰
هنر در دوره رنسانس

آشنایی با مکاتب هنری ۲/۱۰
هنر در قرون وسطی

آشنایی با مکاتب هنری ۱/۱۰
مقدمه ای بر تاریخ هنر

علی محمدی

وبینار

© The Death of Galswintha, 1846. by Eugène Philastre

شیلپریک یکم درحال خفه‌کردن همسرش گالسوینتا (با ترغیب معشوقه‌ش)

ناباوریِ توماسِ قدیس که با نامِ توماس شکاک هم شناخته می‌شود، نقاشی مشهوری از میکل‌آنجلو مریسی دا کاراواجو یکی از هنرمندان ایتالیایی فعال در رم، ناپل، مالت و سیسیل در میان سال‌های ۱۵۹۳ و ۱۶۱۰ میلادی و دوره باروکایتالیا است که بین سال‌های ۱۶۰۱ تا ۱۶۰۲ کشیده شد و اکنون در کاخ سن‌سوسیپوتسدام آلمان نگهداری می‌شود.

کاراواجو چهرهٔ شاخص سبک باروک است و در نوع نقاشی و تکنیک‌های استفاده از رنگ و فرم تحولاتی ایجاد کرد. نقاشی‌های او با ترکیبِ بینشِ واقع بینانهٔ حالاتِ جسمی و روحی انسانی و استفادهٔ دراماتیک از نور، تاثیرِ فراوانی بر نقاشی باروک گذاشت.موضوعات نقاشی او را عمدتاً مسایل مسیحی تشکیل می‌دهند.

او شخصیتی خشن و تندخو داشت و زندگی پرحادثه‌ای را گذراند. او با شرکت در دعواها، دوئلها، ارتکاب قتل، به زندان افتادن و فرارهای مکرر، زندگی‌اش را پشت سر گذاشت. اما با وجود داشتن شخصیتی ناآرام و تغییرات پی در پی توانست پیشرفت کامل و یکپارچه‌ای در هنر نقاشی برای خود به دست آورد. کاراواجو یک نوآور خشن در نقاشی است که سبک رئالیسم قوی و عاری از انعطاف و تغییر شکل را ایجاد کرد. سبکی که به بیان تضاد در احساساتِ این مرد پرداخت. ویژگی قابل توجه و منحصر به‌فرد آثار این نقاش مربوط به عنصرِ نور است. پیکره‌ها از یک پس زمینهٔ تاریک و اغلب مبهم پدیدار می‌شوند.

او هنرمندی بود که آرمان‌های کلاسیک را رد می‌کرد. او هنر و رستگاری را از میان خود مردم جستجو می‌کرد و به جای استفاده از سنت‌های گذشتهٔ نقاشی، تنها از نور تند، تاریکی صحنه و افرادی که با اشاره و یا حالت خود به نوعی با بیننده ارتباط برقرار می‌کردند و حالتی روایی داشتند، استفاده می‌کرد. او زندگی پر فراز و نشیبی داشت و در سن ۳۹ سالگی در اثر ابتلا به مالاریای مارِما در پورتو ارکله جان خود را از دست داد. اما در همین مدت کوتاه آثار بسیار زیبا و با ارزشی را از خود به جای گذاشت. وی در موردِ آثارِ خود می‌گوید:

تو به آثار من نگاه نمی‌کنی، خیره نمی‌شوی، تو آنها را احساس می‌کنی.

تابلو واقعه‌ای از زندگی مسیح را به تصویر می‌کشد که در آن توماس قدیس در رستاخیز و ظهور او شک می‌کند و می‌گوید: «تا با چشم خودم نبینم و انگشتم را توی زخم پهلوی او فرو نکنم، باور نمی‌کنم». هفته‌ای بعد مسیح بین حواریون حاضر می‌شود و از او می‌خواهد دست بر پهلویش بگذارد. سپس می‌گوید: «تو با مشاهده ایمان آوردی؛ خوشا آنانکه نادیده مؤمنند».

بهره‌گیری درخشان کاراواجو از تکنیک کیاروسکورو و پرداختِ رئالیستی و زمینی‌اش از واقعه (به خصوص از فیگور مسیح)، بدعتی در تاریخ نقاشی محسوب می‌شود. عیسی مسیح در تابلو دستِ توماس را گرفته و جای زخم‌اش را به وی نشان می‌دهد در حالیکه شگفت‌زدگیِ توماس نیز بخوبی نشان داده شده است.

نسخهٔ دومی هم از «ناباوری توماس قدیس» در یک مجموعهٔ خصوصی در تریسته ایتالیا پیدا شد که اصالت آن را هنرشناسان تأیید کرده‌اند.

۱۰۹ سال پیش، اروین اوزن هنرمند اتریشی به دلیلِ بیماری نوراستنی در بیمارستان روانی بستری می‌شه و همون دوران شروع می‌کنه به کشیدن پرتره‌ی بیمارانی که اونجا بستری بودن. (مثل مونک)


© Portrait of a patient, 1915. by Erwin Dominik Osen

🤍🧚

زنان اثار مودیلیانی

زنان اثار پیکاسو

زنان اثار کلیمت

زنان اثار رنوار

« Solitude » ou « La lettre »
Édouard Gelhay (1856–1939)

This painting by Édouard Gelhay shows a solitary figure reading a letter near a stone wall covered in moss, surrounded by the autumnal beauty of nature. The trees, adorned in shades of green and yellow, suggest the season's transition, and the golden leaves scattered on the ground further enhance this autumnal atmosphere. Gelhay’s brushwork captures the textures and colors with a remarkable impressionistic approach.

Édouard Gelhay was a French painter known for his genre scenes, portraits, and landscapes, working primarily in oils and pastels. A student of prominent artists like Alexandre Cabanel and William Bouguereau, Gelhay achieved recognition in the late 19th and early 20th centuries, receiving honors including the Légion d'honneur in 1909. His works often reflect intimate moments and a sensitivity to natural settings, and he exhibited regularly at the Salon des artistes français.

"Summer Morning", 1891
By, Emile Claus (Belgian,1849–1924)

Oil on canvas
73.5 x 50.4 cm. (28.9 x 19.8 in.)

Emile Claus was born on 27 September 1849, in Sint-Eloois-Vijve, a village in West Flanders (Belgium), at the banks of the river Lys. Emile was the twelfth child in a family of thirteen. Father Alexander was a grocer-publican and for some time town councillor.

📃:
“Glow of Gold, Gleam of Pearl” was painted in 1906 by William McGregor Paxton.

Paxton was born in 1869, in Baltimore, USA. He spent time in Paris studying under Jean-Léon Gérôme at École des Beaux-Arts before returning home.

Paxton married Elizabeth Vaughan Okie in 1899. They lived in Newton, Massachusetts and travelled to Europe together. They often spent their summers on Cape Cod and Cape Ann. His wife managed his career and modelled for many of his works. At the age of 72 he died of a heart attack, while painting his wife in their living room.
▫️

Louise Dubreau (French, 1849-1930)
The Old Lodger, 1877

"Preparation" , 1918
By, George Harcourt (Scottish, 1869–1947)

Oil on canvas

George Harcourt (1868-1947) was a Scottish portrait and figure painter, known for painting influential members of society.

•
•
•
•

You drink a glass of tea؟

بچه‌ها این کتابو شهبانو فرح خودشون ترجمه و تصویرسازی کردن✨

دخترک دریا- هانس کریستین آندرسن
ترجمه و نقاشی از شهبانو فرح پهلوی

Golden

Daedulus gives Icarus a push. Engraving by A.G.L. Desnoyers after C.P. Landon. After 1799.

[دلم دیگه بعد از تو به تو به هرکی که درکش کرد خندیده.]
چاوشیِ عزیزم برای شب.
@kimiaa_bi

اره سیسی داشتم میگفتم‌....

Maria Salkin-Lambiotte (1872-1930) Bélgica
The Conversation

« La lettre d'amour » (1922)
Lucien Barbut (1862-1926)

In this oil painting, three women are gathered around a table, bathed in the soft glow of a lamp. The warm hues fill the room, giving it an intimate and cozy atmosphere. One of the women, seated at the center, is reading a letter, perhaps a love letter, while the other two seem absorbed in the moment. The setting is elegant, with detailed furnishings, a mirror reflecting part of the room, and soft lighting.

Lucien Barbut, also known as Luc Barbut-Davray, was born in Nîmes and studied at the prestigious École des Beaux-Arts in Paris. He was known for his delicate interior scenes, portraits, and landscapes, and frequently exhibited his works at the Salon des Artistes Français. In addition to his paintings, Barbut was also an illustrator and engraver, contributing to numerous publications such as Le Monde artiste and Les Annales politiques et littéraires. He relocated to Ville-d'Avray after 1901 and continued producing work until his death

queen.victoria.roses:
Winterhalter Wednesday!

Painted by Franz Xaver Winterhalter in 1859, this is perhaps one of the most famous portraits of Queen Victoria.

The Queen can be seen wearing the Robes of State, the Diamond Diadem, along with the coronation earrings, coronation necklace, as well as her Fringe brooch. The Imperial State Crown can be seen next to the Queen, along with a view of Westminster. This portrait was painted as part of a duo, which included a portrait of Prince Albert.

Originally hung on the Ministers Stairs at Buckingham Palace, the painting can now be seen by three Grand Entrance & Marble Hall.

Check out my post from 26th June to learn about winterhalter portrait of Prince Albert.

You can learn all about Queen Victoria’s jewellery over on my website- link in bio!

📸 Royal Collection Trust

Leonardo da Vinci’s drawings

ببینید و کیف کنین

فیلم ممنوعه
گناهان مادام بواری
Madame Bovary
1969
زیرنویس چسبیده
کانال تلگرام

"فرانسیس اندرو وینست" نقاش چیره دست فرانسوی است که نقاش معروف یونانی Zeuxis of Heraclea ( ششصد سال قبل از مسیح ) را در حالی که از بین زنان زیبای کروتون رنی را برای مدل هلن ترووا انتخاب می کندبه تصویر کشیده است.دراین تابلو گریه ی زنانی که برای این نقاشی انتخاب نشده اند را می بینید. وینست از نقاشان بزرگ نقاشی تجسمی تحت تاثیر فرهنگ یونان است. این نقاشی در سال 1789 کشیده شده است.

مکسفیلد پریش (Maxfield Parrish
American painter and illustrator)
(زاده ۲۵ ژوئیه ۱۸۷۰ – درگذشته ۳۰ مارس ۱۹۶۶) نقاش و تصویرگر آمریکایی بود که در نیمه اول قرن بیستم فعالیت داشت.
او به‌خاطر رنگ‌های اشباع متمایز و تصاویر نئوکلاسیک ایده‌آل‌شده‌اش شناخته شده است.
کار او بیش از شصت سال به طول انجامید و بسیار موفقیت آمیز بود.

موزه ملی تصویرسازی آمریکا نقاشی او را به نام سپیده دم (1922) به عنوان موفق ترین چاپ هنری قرن بیستم ارزیابی کرد.

چه حس عجیبی میده این عکسا

❤️🥀

پوشش مردان از دوران قاجار تا به امروز👀

Leopold Franz Kowalski (1856 - 1931) Francia
The Badminton Player

umbertoarte:
🎨 Willem Geets (1838-1919), Polishing the Copper , 1906, oil on canvas, 76 x 55.5 cm

خب خواهرم من اگه بگم چی بر میدارم شرفم میره کف پا این چه چالشیه

لازم به ذکره که به غیر اونا هرچی دارینو باید بندازین دور

اگه یه جعبه بهتون بدن و قرار باشه چندتا وسیله رو تا اخر عمرتون نگه دارین چی میزارین توش؟

🌝☀️

Meow...

این تابلو یکی از سه هزار اثر باقی مانده از "گوستاو کلیمت" میباشد که بار دیگر از توانایی و جسارت مثال زدنی قلم وی حکایت دارد. این نقاشی "هفت باکره" نام دارد و هنر گوستاو کلمیت را در کشیدن اندام برهنه ی خانم ها به زیبایی نشان میدهد. وی یک نقاش نمادگرای اتریشی و یکی از برجسته‌ترین اعضای آرت نوو وین بود. کارهای برتر او عبارتند از نقاشی، نقاشی‌های دیوارنما، انگاره و کارهای هنری دیگر که بسیاری از آن‌ها در نگارخانه Vienna Secession نمایش داده می‌شوند. موضوع و سبک اصلی نقاشی‌های کلیمت اندام برهنه زنان بود. محبوبیت و افزایش قیمت تابلوهای گوستاو کلیمت در حراجی‌ها از سده بیستم میلادی آغاز شد. تاریخ تکمیل این تابلو به سالهای 1912 و 1913 باز میگردد.

جزئیات این نقاشی رو ببینید

"Lili Marberg as Salome", ca 1905 - Leopold Schmutzler (details)

The Latest Gossip

Artist: EdwardPortielje (1861 - 1949), Belgian genre painter

"The Ironer", 1900
By, Edouard Menta (French, 1858 - 1915)

Oil on canvas

A forgotten home stands against the wind, as autumn leaves dance in solitude. 🍂🏚️

This painting ‘Susannah at her Bath’ 1850 combines two of Francesco Hayez‘s favourite subject matters: an Old Testament story and a voluptuous female nude.

Hayez does not include the figures of the old men watching Susannah. Their presence is nonetheless palpable: startled by prying eyes, Susannah looks back, as if confronting the voyeuristic viewer with an accusing glance.

The story comes from the Apocryphal Book of Daniel (Chapter 13). As the virtuous Susannah bathes in her garden, she is approached by two corrupt elders who, lusting after her, threaten to accuse her of adultery if she does not give into them.

She refuses and is falsely accused by them, but her innocence is proved, preventing her from being stoned.
▫️

▫️
▫️پرتره‌ای از شاه صاحبقران در تالار_آبینیاوران رونمایی شد؛ این پرتره‌ی بدون نام نقاش در تکیه_دولت نصب بود بعد به صاحبقرانیه منتقل و سال‌هاست به سبب بی نام و نشان بودن خالقش در مخزن موزه بوده است. منتها تبحر نقاش در صورتسازی نشان‌دهنده جایگاه او در سلسله مراتب قاجاری داشته است.این صورتنگاره تفاوت بسیاری با پرتره‌های مشابه این سلطان در لوور یا گنجینه‌های ویکتوریایی بریتانیا دارد.

,Casablanca, painted by henry condracki 1953

گریه کردی گریه ات را من به آهنگی سرودم
خنده کردی شاد خواندم با تمامی وجودم.

در این تابلو، یک ویولن، یک پارچ و شاید چیزهایی دیگر دیده می شود. البته شاید عبارت » دیده می شود» چندان مناسب نباشد، و بهتر است بگوییم ذهنما اینطور تشخیص می دهد که در این تصویر چنین ابژه هایی وجود دارند. ویولن به عنوان واضح ترین عنصر تابلو را در نظر بگیرید، گویی نقاش از زوایای مختلف یک تصویر را کشیده است. مثل اینکه بخواهیم همزمان در چند نقطه باشیم ( اوه که چقدر انیشتین به موقع ظهور کرد!) . براک که مهارت خودش را هنر نقاشی به نهایت رسانده بود، حالا نیاز به چیزی داشت که «جدید» باشد و از » سنت» متفاوت باشد. چیزی که بتواند مفاهیم تازه ای به زندگی انسان بدهد و از قوانین و تعاریف عرفی سابق آن هم وارسته باشد. این درک جدید طعنه ای هم به درک سنتی ما می زند از آن جهت که انسان اغلب اوقات از چیزی که میبیند مطمئن است در صورتی که در واقع از یک تصور و خیال در ذهن خود مطئن است. چیزی در مایه های همان تفکرات فلسفی و عرفانی در باب اینکه شاید همه ی دنیا وهم و خیالی بیش نباشد و آنچه ما میبینیم در واقع تصورات ما باشد.

این تغییر در جهان بینی گویا در نمادگرایی هم خود را نشان داده است. مثلا به جای اینکه ما در نظر داشته باشیم که خود ویولن از نظر نماد شناسی چه معنی خاصی دارد، حالا باید بگوییم نگاه ما به ویولن چه معنی نمادینی دارد. در واقع گذری از جزء به کل، و تغییر زاویه نگاه از «پایین به بالا» به «بالا به پایین» . دیگر در این تصویر شما نمی توانید با قاطعیت بگویید که ویولن جلوتر است یا پارچ، یا اینکه پارچ روی زمین است یا روی میز، یا شاید هم مهم نیست که شما به عنوان بیننده ی نوعی «دقیقا» تصور مشابهی با نظر نقاش داشته باشید. پیچیدگی این تصویر در واقع از همین جا آشکار می شود که هم قدرت خیال را به سخره می گیرد و هم آن را پروار می کند. سیال بودن، پیوستگی بین اجزا و «فضا دادن به اشیای بیگانه» ذهن انسان را به بازی می گیرد. » اشیای بیگانه» در واقع همان جس جدیدی هستند که پیشتر گفتم، مثل حس چشیدن طعم ترش برای اولین بار، حسی ناب که تمام اجزای بدن با آن درگیر می شوند.

قدم اول در این راه فهمیدن است. در واقع نقاش به دنبال ایجاد زیبایی،. لذت یا تحت تاثیر قرار دادن مخاطب نیست ( که البته نه اینکه حتما زیبا یا لذت بخش نباشد) . تاثیری که امپرسیونیست و کوبیسم بر جریان های روشنفکری و هنرهای دیگر از جمله موسیقی گذاشته اند قابل انکار نیست. ایجاد تعاریف جدیدتری از دنیای اطراف شاید برای ما انسان هایی که به سرعت به سمت نابودی محیط اطرافمان می رویم ضروری باشد.

در ادامه براتون تابلویی میزارم در سبک کوبیسم با نقد و تحلیل

هنگامی که براک و پیکاسو دو نقاش بزرگ اواخر قرن نوزده و اوایل قرن بیست، هر دو از قلب اروپا، شروع کردند به ایجاد سبکی به نام کوبیسم، با اصولی همچون تحلیل و آنالیز سوژه برای تصویر کردن، سه بعدی سازی در فضای دو بعدی، شکست ابژه ها و از این قبیل اصلاحات مخصوص به قشر انتلکچوئال! به دنبال ایجاد یک » حس » یا » فهم » بودند. یک چیزی شبیه به اینکه حسی به حس های پنج گانه انسان اضافه کنند. یا طعمی به چهار طعم اصلی بیافزایند. یا مثلا بتوانند ثابت کنند که دو به اضافه دو همیشه 4 نمی شود.

شاید در ابتدای قرن بیستم، این نقاشی بود که از همه هنرهای دیگر پیشروتر بود و پیش قراول ایجاد نوآوری های سبکی و فکری بوده است. علت آن به تکامل رسیدن تکنیک نقاشی تا آن میانه قرن 18 بوده است. البته منظور از واژه تکامل در واقع چیزی جز بازی با واژه ها نیست و بیشتر منظور تکنیک های نقاشی است و از آنجا که ذهن بشری همواره به دنبال خلق فضای فهم و درک جدید است، پس بنابراین می بایستی این فضا ایحاد شود. کاری را که به طور خاص نقاشان آن دوره انجام داده اند، و به طور خاص پیکاسو و براک، را می توان » خلق ظرفیت جدید لذت بردن از فهم» نامید. رسیدن به سبکی جدید و پذیرش آن، نتیجه ی تلاشی است از شکستن قوانین سنتی، مثلا سبک کوبیسم شاید برای من بیننده گیرایی و لطافت تابلوی ربنس را نداشته باشد، یا مثلا تابلوهای جکسن پولاک برای ما بی معنی و خط خطی به نظر برسد، این البته به خاطر عدم شناخت ما از » فرآیند » شکل گیری احساس هنرمند است.

تحلیل سبک کوبیسم

Bacchante, circa 1876 by Henryk Piątkowski. Oil on canvas, 88 cm x 69.5 cm.
🏛️: National Museum in Warsaw

شاید برایتان جالب باشد که بدانید که گریم معروف جانی دپ در فیلم دزدان دریایی کارائیب الگو گرفته از یک نقاشی قرن نوزدهمی است.

هم چنین گفتنی است که در این تصویر نقاش صورت خود را ترسیم کرده است.

مشخصات تابلو:
The Desperate Man, 1844-45
Gustave Courbet (French, 1819-1877). The Desperate Man, 1844-45. Oil on canvas. 17 3/4 x 21 5/8 in. (45 x 55 cm).
Private Collection

تصویری از لحظه ی ترور خسرو پرویز

مینیاتوری که در پایین می بینید اثر عبدالصمد و مربوط به تاریخ 1535 میلادی می باشد.
برای فهمیدن این تصویر ابتدا باید به روایت تاریخی آن اشاره کرد :

بنابر قصه‌ای که در کتاب‌ها آمده‌است و واقعیت آن مشخص نیست. منجمان به خسرو دو سال قبل از مرگ گفته‌بودند که مرگ او از جانب نیمروز است و این نکته خسرو را نسبت به مردانشاه که فرمانروایی مقتدر بود، بدگمان کرد. پس بر آن شد که او را به هلاکت رساند ولی چون خدماتش را بیاد آورد، مصمم شد که فقط به بریدن دست راست او اکتفا کند تا در نتیجه این سیاست از اشتغال به خدمات عالیه کشوری باز ماند

[...]

شیرویه مهرهرمزد را پیش پدرش خسرو پرویز فرستاد، پرویز گفت، تو مرا خواهی کشت که منجمان به من گفته‌اند که مرگ من بر دست کسی باشد از ولایت نیمروز و من تو را نشناختم و پدر تو مردانشاه را بکشتم. تو پسر اویی و هرکه کشندۀ پدر را نکشد، حرامزاده بود. مهرهرمزد با تبرزین بر کتف او زد، کاری نشد چون پرویز بر بازوی خود زره بسته بود که آهن بر وی کار نکردی. پرویز به دست خود زره را بینداخت. مهرهرمزد به تبر زینی دیگر، کار او آخر کرد.

At the First Touch of Winter, Summer Fades Away

by Valentine Cameron Prinsep, 1897

با اولین تماس زمستان، تابستان شروع به پژمرده شدن می کند.

زنی که نقش زمستان افسرده را دارد چادری سیاه دارد که شبیه به چادرهای امروزی ایران است. به نظرتان نقاش در آن سالها این حس را در ردون خود داشته است یا چادر را در جایی دیده است؟

#️⃣ #memoryoftheart
📃 :
Horace Vernet was born on June 30, 1789, in France and passed away on September 17, 1863. He was a French painter and illustrator, known for his military and historical scenes. Coming from an artistic family, his father was also a painter. Vernet began his artistic education in Paris and quickly became one of the leading artists of his time.

He is particularly recognized for his paintings of battle scenes, landscapes, and historical subjects, adopting a realist style that emphasized detail and composition. Vernet produced works under various commissions throughout France and participated in numerous important exhibitions. His art serves as a documentation of the military history of his era.

Throughout his career, he received many awards and held prestigious titles, including membership in the French Academy. Vernet was an influential artist who made significant contributions to France's cultural heritage during his lifetime.