تجربه های خوب_همسران موفق @arhamsaraane Channel on Telegram

تجربه های خوب_همسران موفق

@arhamsaraane


سلب مسئولیت»نظرات مطرح شده به هیچ عنوان به کریتور و ادمین مربوط نیست.

تجربه ونظرات اعضا بدون ذكر نام
بهترين راه برای شناخت و درك همسران از خواسته های همدیگر
گرفتن پیام:
https://t.me/HarfBeManBOT?start=NjY3NzYzMjE

تجربه های خوب_همسران موفق (Persian)

با خوش آمدگویی به کانال تلگرامی "تجربه های خوب_همسران موفق" یک تجربه بی نظیر برای همه افرادی است که به دنبال روابط موفق و سالم با همسر خود هستند. این کانال به شما کمک می کند تا از تجربه های دیگران استفاده کنید و از نظرات و پیشنهادهای آنها برای بهبود روابط خودتان بهره ببرید. هدف اصلی این کانال، بهبود شناخت و درک همسران از خواسته های همدیگر است

در این کانال، اعضا به صورت ناشناس تجربه ها، نظرات، و پیشنهاد های خود را به اشتراک می گذارند تا همگان بتوانند از آنها بهره مند شوند. با پیوستن به این کانال، شما می توانید به یک جامعه متشکل از افرادی که به دنبال روابط سالم و پایدار هستند، ملحق شوید

سلب مسئولیت: نظرات مطرح شده در این کانال به هیچ عنوان به کریتور و ادمین مربوط نیست. تجربه و نظرات اعضا بدون ذکر نام بهترین راه برای شناخت و درک همسران از خواسته های همدیگر است

پس چه میان خوبی این کانال را تشکیل می دهد؟ اینجا یک جایی است که شما می توانید بدون هیچ گونه فشار یا استرس، تجربه های خود را به اشتراک بگذارید و از تجربه های دیگران بهره مند شوید. آیا شما به دنبال روابط موفق و خوشبختی با همسر خود هستید؟ پس این کانال بهترین مکان برای شماست

با پیوستن به این کانال، شما می توانید از پیام هایی که به آن ارسال می شود بهره مند شوید و از این طریق به راهکارهای جدید برای بهبود روابطتان دست پیدا کنید. برای گرفتن پیام و شروع به استفاده از این آموزش ها و نصایح، می توانید از لینک زیر استفاده کنید: https://t.me/HarfBeManBOT?start=NjY3NzYzMjEnnبا کانال "تجربه های خوب_همسران موفق" همسران موفق شوید و روابط خود را به یک سطح جدید از ارتباط و همکاری برسانید.

تجربه های خوب_همسران موفق

13 Jan, 05:04


#پیام_ناشناس

سلام وقتتون بخیر
خانم هستم.۸سال اززندگی مشترکمون میگذره همسرم۳۷سالشه.
توخونه هیچ صحبتی جز دوسه جمله بینمون رد وبدل نمیشه باتموم تلاشام و...دیگه باهاش کنار اومدم باحرف نزدنش وقتیم حرف میزنه تموم حرفاش قدرنشناسیه به طور مثال توکه لباسارو نمیشوری ماشین میشوره،من همه کارامو سعی میکنم موقعی که خونه نیست انجام بدم که میادخونه باهم وقت بگذرونیم که همچین اتفاقی نمیفته وهمش میگه توکار نمیکنی سال بیادبره یاچراهمش میشینی پیش من بلندشو کارکن میگم کاراموکردم میگه بگردی باز پیدامیشه یامیگه اره توماهی یکباراگه انجام بدی کارخونه رو.دیگه نمیدونم چطوربایدبدخوردکنم

@ArHamsaraane

تجربه های خوب_همسران موفق

13 Jan, 05:00


#پیام_ناشناس
با عرض سلام وخسته نباشيد خدمت همراهان گرامى
پيشاپيش بابت زمانى كه در اختيارم ميزاريد كمال تشكر دارم
خانومى 31ساله هستم سال٩٧ با همسرم كه ٤٢سال سن دارند ونظامى هستند ازدواج كردم ويه دختر يكساله دارم
بعد از ازدوج كه دوره عقد يكساله گذروندم متوجه شدم همسرم اصلا اونى كه تظاهر ميكردن نبودن يه ادم كاملا بد دهن وبداخلاق و بي اعصاب حتى تو رانندگي كردنم همه رو مقصر ميدونه وبه همه فحش ميده وبعد بچه دار شدن اخلاقشم خيلي خيلي بدتر شده حتي سه چهار بار دست روم بلند كرد و داد وبيداد راه ميندازه فحش هاى خيلي ناموسي وزشت ميده كه خودم خجالت ميكشم،قبل بچه دار شدن يه مقدار رفتارش قابل تحمل تر شده بود شايد به اين دليل بود كه من جوابش نميدادم وتنش ايجاد نميكردم اما الان وقتي شروع كنه اصلا در مقابلش كم نميارم وايشون هم بدتر لج ميكنه حالا بيشتر نگرانيم براى تربيت دخترم كه تو همچين محيط نا ارومى داره رشد ميكنه وبه فكر جداشدن هستم اما بازم به خاطر دخترم ميترسم سر دوراهى قرار گرفتم از نظر رابطه اصلا بهشون ديگه تمايل ندارم وتو اين يكسال چهل روزي يكبار شايدم بيشتر باهم نيستيم وايشون همه مخالفتى نداشتن ويكساله جاى خوابم پيش دخترم نظر خودشم بوده كه دخترم تنها نباشه وخودش راحت تنها بخوابه،اصلا مشاوره هم نمياد چون ميگه كه مشكلي نداره وبه زن باج نميدم در ضمن تو همه دعواها هميشه ميگه برو طلاق بگير ومن يه اشتباهي كه كردم گفتم به خاطر بچه نميرم بيشتر داره اذيتم ميكنه نظراتتون برام بنويسيد تا راهنمايي كنيد چيكار كنم ممنون تك تكتون🙏🌹

@ArHamsaraane

تجربه های خوب_همسران موفق

11 Jan, 05:46


#پیام_ناشناس
سلام دوستان وقتتون بخیر
من یه دختر ۲۵ ساله هستم
سال گذشته ازدواج کردم ولی
به دلیل اختلافات فرهنگی خانوادگی و مسائلی که فکر میکردیم مهم نیست و مهم شد
به پیشنهاد مشاور خانواده بعد از ۵ ماه زندگی مشترک جدا شدیم
الان بعد از گذشت تقریبا یکسال
بنده دوتا خواستگار دارم
خواستگار اولی وکیل هستن و بشدت پیگیر هستن و ادم خوبیه و خانواده خیلی خوبی داره
منتها قبلا ازدواج نکرده و من میترسم برام دردسر شه بخاطر اینکه قبلا ازدواج کردم
برای خودم اصلا مهم نیست منتها جامعه تو یه فاز دیگه است
درحالیکه هم خودش هم خانوادش این اطمینان رو دادن که اصلا مشکلی با این قضیه ندارن
منتها من طبق تجربه قبلیم و دخالت بیش از حد خانواده همسر ازار و اذیت هاشون
چشمم ترسیده
نمیدونم چیکار کنم 🤷🏻&zwj♀️
مورد دوم هم شغل ازاد و پردرامد فعلا میگه باهم اشنا شیم همو بشناسیم بعد سراغ ازدواج بریم و از بابت خانواده و فرهنگ هم از مورد اول خیلی بهتر هستن
و لولشون بالاست
منتها زیاد حرف ازدواج نمیزنن و منو به خانوادشون معرفی نکردن و شناختی از خانوادشون ندارم
بیشتر رو شناخت دونفره مانور میدن
و‌مجرد هم هستن
من احساس میکنم خانوادشون با ازدواج سابق من مخالفت کنن و به همین علت ایشون وقت میخره تا بتونه اوکی کنه

لطفا اگه امکانش هست راهنمایی کنید 🙏🏼

@ArHamsaraane

تجربه های خوب_همسران موفق

11 Jan, 05:45


بعد از حدود ۱ ماه
سلام
😄😄
به دلایل شخصی تلگرام نداشتم....

خوبین رفقا؟

تجربه های خوب_همسران موفق

02 Dec, 09:07


سلام وقت بخیر دوستان ممنونم اگر کمکم کنید من25 همسرم 35، بعد از 4 سال ازدواج میخوایم اقدام کنیم برای بارداری قبلش من گفتم ازمایش اسپرم بده همسرم یعنی دکتر گفتن، بعد که جوابش اومد گفتن تعداد اسپرم کم و 15 تا از 100، چهل روز که اقدامم، دکترم رفتم دارو و امپول داد به همسرم ، شماهم اگر دکتر خوبی می‌شناسید مشهذ باشه، معرفی کنید یا راهکار بدید طبی و اینا فرقی نداره، ازمایشهای منم گفتن خوبه همه چیز، لطفا کمکم کنید استرس دارم
@ArHamsaraane

تجربه های خوب_همسران موفق

01 Dec, 16:04


این فانتزی نیست!! اینا متاسفانه اثرات پورن هستن.....

بعد هرچی از مضرات و اثرات مخرب فیلم های پورن بگیم....ی عده فحش میدن😐🫤😕

تجربه های خوب_همسران موفق

01 Dec, 16:03


من تازه نامزدی کردم و ارتباط خوب و صمیمانه ای با همسرم و خانوادشون دارم ، ایشونم همینطور.

البته رابطه جنسی تا حالا نداشتیم با همدیگه.
اما خب طبیعتا درباره اش صحبت کردیم با هم و طی مدت آشنایی که داشتیم و با مشاوره هایی که رفتیم همه خواسته های همسرم عادی بود و هیچ چیز عجیب و اضافه ای نمیخواستن.

اما دوست دارن وقتی ارضا میشن 💦 رو روی بدن (سینه ، صورت و دهان) بریزن...

مخصوصا مورد آخری براش خیلی جدی و مهمه و در واقع میل اصلیشه.

میگن که یه احساس قدرت بهم میده این کار
مخصوصا چشیدنش ، براشون جذابیت بالایی داره

میشه توی کانال درباره اش حرف بزنین و نظر سنجی بذارید که آیا برای دیگران هم شده پیش بیاد و همسرشون چنین خواسته ای شده داشته باشه و امتحان کرده باشن؟
@ArHamsaraane

تجربه های خوب_همسران موفق

26 Nov, 15:04


برخی سوالات #جستجوگرانه که ربطی به رابطه زوجین ندارد، موجب کدورت می شود.

چرا سوالی می پرسید که اگر برای شما آشکار شود، شاید ناراحتتان کند؟😳
مثلا
🔶آقا با مادرش صحبت می کنه، بعد از تمام شدن مکالمه، خانم بقول معروف گیر میده که مامانت به من سلام رسوند یا نه؟😒

🔶یا خانم رفته خونه مادرش، وقتی برگشت همسرش با کنایه می پرسه، پسر خالت هم اونجا بود؟😒

@Hamsaraane

تجربه های خوب_همسران موفق

26 Nov, 15:02


#پیام_ناشناس
سلام وقتتون بخیر
من ۲۰ سالمه ی پسر ۲ ساله دارم سه هست ازدواج کردم با ی مرد ۲۷ ساله
دوران نامزدی و عقد و قبل بچه دار شدن با هم خوب بودیم زندگی عادی داشتیم همو دوست داشتیم
ولی حدود یک سالو نیم هست ک من دارم زجر میکشم چون وقتی موقعه دعوا ک با حرف بحثمون شده اون یهویی قاطی می‌کنه ب زدن و فش دادن ب من ب خانواده ب همه بعدش ک تموم میشه میگه تو باعث میشی من اعصبانی بشم یا باید من همیشه مواظب باشم حرفی نزنم اون اعصبانی بشه یا باید قاطی کنه بهم بزنه و همه فش بگه و حتی موقعه دعوا هم گوشیو برمیداره ب پدر مادر من و پدر مادرش خودشم زنگ میزنع و همه چیزو میگه چند باریم خیانت کرده از آخرین بار یک سالی گذشته و تکرار نکرده فک ب طلاق ک میکنم میگم پسرم چی خانوادمم زیاد پشتم نیستن برا طلاق میگن تو بمون سر زندگیت هی هیچی نگو چون اگ طلاق بگیرم فکر میکنن ابرشون میره نمیدونم چکار کنم لطفاً راهنمایی کنید ن سرزنش چون خودم می‌دونم سن کم ازدواج کردم و بدترین اتفاق زندگیم بوده ممنون ❤️

@ArHamsaraane

تجربه های خوب_همسران موفق

26 Nov, 15:01


#پیام_ناشناس
سلام خدمت همه دوستان عزیز🍀❤️
ببخشید ک خیلی طولانی میشه❤️
من یک سال میشه ازدواج کردم
مشکل من با فامیل همسرمه خوده همسرم خیلی مرد خوبیه بهم محبت میکنه خیلی احترام مامانو بابامو داره و خیلی دوستشون داره البته مامانم و بابام همینطور من داداش ندارم مثلا هر وقت مامانم مریض میشه زنگ میزنه ب همسرم بیا منو ببر دکتر همسرم از سر کار میاد میبرتش دکتر
حالا مادر شوهرم از زندگی سیرم کرده مشکل دیابت داره باهم زندگی میکنیم وقتی شوهرم باشه خیلی خوش رفتاری میکنه وقتی میره سرکار بد اخلاقی میکنه حتی بد شوهرمو میگه حتی میره پدر شوهرمو پر میکنه خیلیی حریص و خسیسه هی بهم گیر میده مثلا نمیزاره برم خرید حتی اجازه ندارم بدون اجازه ش واسه دخترم لباس بخرم حالا از اون بدترر یه بردار شوهر دارم فقط خداس مادر شوهر پدر شوهرم جونشون واسه این پسرش میره هر وقت میاد با زنش مثل کنیز واسشون کار میکنم 😢💔
این برادر شوهرمم وجاریمم خیلی پست و پرو ینی هفته دو سه بار میان شام میخورن خیلیی خسته شدم وضعیت اقتصادی ماهم خیلی خوب نیس 😭❤️
به شوهرم میگم مامانت اینجوریه میگه من چجوری احترام فامیل تورو دارم تو هم داشته باش اشکالی نداره مامان من مریضه دیابت داره حرف زدنش دست خودش نیس خسته شدم خیلیی دگه داغونم‌ 😞💔
هر وقتیم حرف از زندگی جدا از مامانشو میزنم قهر میکنه میگه بقیه زنداداشم (جاریام) بعد ۱۰ سال جدا شدن تو هنوز دوسال نشده جدا میشی
شما راهنماییم کنید من چجوری بهش بگم بریم ازاین خونه رسمشون نیس جدا زندگی کنن
واقعا حال روحیم خوب نیس هر چی با محبت بهش میگم
قهر میکنه میگه اصلا امکان نداره همه داداشام برن من میمونم با مامانم اینا
چکار کنم میخام یکم اروم بگیرم💔
@ArHamsaraane

تجربه های خوب_همسران موفق

26 Nov, 15:01


#پیام_ناشناس
سلام به همگی و سحر بانو عزیز خانم هستم 28 ساله و متاهل همسر پسر اخر خانواده&nbsp ویه جاری دارم&nbsp&nbsp&nbsp&nbsp&nbsp&nbsp حالا مشکلاتم اینه که جاری و مادر شوهر با رفتاراشون ازارم میدن که براتون میگم&nbsp . و ازتون&nbsp درخواست دارم&nbsp لطف کنین راه حل بدین بهم&nbsp و اگه خودمم ایرادی دارم محترمانه بگین ❤️راه حلیم ندارین کنایه و نیش نزنین ...ممنون&nbsp&nbsp&nbsp مشکل اصلی من اول مادر شوهرمه حس میکنم بشدت داره بین عروسا فرق میذاره&nbsp برای مثال هروقت جاری من براش مشکلی پیش میاد یا مریض میشه یا شوهرش ،حسابی به همه گوشزد میکنه که حتما زنگ بزنین حالشونو بپرسین خصوصا زنگ میزنه خونه مادرم حتی!!!با اینکه من مستقلم به مادرم زنگ میزنه و یاداوری میکنه ولی چن بار شد که من مریض شدم پام شکست تصادف کردیم یک بارم هیچکی زنگ نزد میدونم الان همتون میگین متوقعی&nbsp (من درکل انتظار ندارم یعنی منتظر کسی هم نیستم زنگ بزنه ولی وقتی این کارا مادر شوهرم میبینم حرصم میگیره که کلی به مادر و من زنگ میزنه و یاداوری میکنه که پیگیر بشیم حالی بپرسیم ولی&nbsp چطوری من مریض میشم به جاریم نمیگه یه حالی بپرس) . چن وقت پیش جاریم رفته بود به مادرشوهرم گفته بود که من برا مرگ پدربزرگش تسلیت نگفتم(البته اینو خودم عمدا تسلیت نگفتم&nbsp چون وقتی یکی از نزدیکاش فوت کرد حضوری رفتم تسلیت گفتم ولی وقتی اشنا ما فوت کرد نه خودش نه حتی مادر شوهرم که همه رو امر و نهی میکنه به رو خودشون نیاوردن&nbsp و به شوهرمم گلایه کردم خیلی ناراحتم که اهمیت ندادن ولی وقتی جاریم اتفاقی میوفته براش همه حواسشونو جمع میکنن. وقتی دیدم چیزی حالیشون نیست منم دیگه وقتی پدربزرگش فوت کرد به رو خودم نیاوردم تا بفهمه من همیشه موظف نیستم احترام بذارم و توقع داشته باشه ) . چن وقت پیش مادرشوهرم زنگ میزنه خونه مادرم و کلی پشت من حرف میگه که دخترت تسلیت نگفته به عروسم ،چرا هر وقت میاد خونمون اینقد به خودش میرسه، یا عروس دیگه م وقتی میاد خونمون کمک میکنه ظرفا میشوره(وقتی اینو شنیدم شاخ دراوردم به مادرم میگم من حتی یه روزم نشده برم خونشون بخورم و کاری نکنم مثل بقیه کمک میکنم یک بار نشده بشینم بقیه ظرف بشورن) یا عروسا باید حتما باهم برن تفریح (به خاطر اینکه یه روز خانواده م مادر شوهرم و منو دعوت کرده بودن باغ و مادرشوهرم انتظار داشته جاریمم دعوت کنیم که نکرده بودیم) ....خیلی ناراحت شدم وقت مادرم گف زنگ زده و چی گفته&nbsp بیشتر از این ناراحتم چرا رودررو به خودم نگفته که جواب بدم و به خانواده م میگه مامان منم هر سری حرص میخوره مریض میشه ...بعد تماسش چن روز بعد رفتیم خونشون دیدم خوشحاله و میخنده و چیزی به روش نمیاره انگار حرصش سر بقیه خالی میکنه اروم میشه دیدم ایطوریه هر چی&nbsp سعی کردم سربحث باز کنم نشد کلی تو مغزم باهاش بحث کرده بودم دقت کردم هر سری برا جاریم یا شوهرش&nbsp اتفاقی موفته یا مریض میشن&nbsp دباد میشه و سر من خالی میکنه...نمیدونم چطوری باهاش سر صحبت باز کنم که به خودم بگه و جواب رفتاراش بدم نمیتونم سر شوهرمم غر بزنم چون مقصر مادرشه نه خودش .واقعا اعصابم هر سری خرد میشه فقط به شوهرم میگم بریم یه شهر دیگه دور شیم تا ارامش داشته باشم ولی شرایط اجازه نمیده.

@ArHamsaraane

تجربه های خوب_همسران موفق

20 Nov, 16:45


https://t.me/notpixel/app?startapp=f66776321_s641679

تجربه های خوب_همسران موفق

20 Nov, 15:55


https://t.me/PinEye_Bot/pineye?startapp=r_66776321

تجربه های خوب_همسران موفق

19 Nov, 06:57


والا میگن شوهر
ولی تو عکسا و تقویم نوشته مرد

بهرحال
روز جهانی مرد بر مردان عزیز مبارک

ایده متن هم تو کانال خانم ها فرستادم
میتونید ایده بگیرید ازش و برای همسر ارسال کنید

👇🏻👇🏻
کانال خانم ها
@ide_Hamsaraane

تجربه های خوب_همسران موفق

19 Nov, 06:53


@ide_Hamsaraane

تجربه های خوب_همسران موفق

18 Nov, 15:33


💡موضوع: کارگاه علمی با هدف غنی سازی روابط جنسی زوجین

📅 زمان ثبت نام: تا آخر آبان ماه
💵 هزینه: رایگان
🔴 ظرفیت: محدود
  💯هدف از این پژوهش علمی:
ارتقای دانش و تغییر نگرش جنسی زوجین
تشخیص و درمان مشکلات جنسی زوجین
اصلاح تصویر تناسلی منفی زوجین
غنی سازی روابط جنسی زوجین
توانمندسازی زنان در مسائل جنسی
اصلاح باورهای فراشناختی جنسی منفی
👩‍🏫مدرس:
دکتر زهرا قربانی
🔻دانشجوی دکترای تخصصی سلامت باروری، هیئت علمی دانشگاه و درمانگر

📡 برگزار کننده:🇮🇷
گروه سلامت باروری دانشگاه علوم پزشکی تهران
🚺 تکمیل پرسشنامه بانوان برای حضور  در کارگاه آنلاین:
🌐 https://survey.porsline.ir/s/tLM9ayBF


📝 برای ثبت نام و دریافت اطلاعات بیشتر با آیدی زیر در ارتباط باشید:
🆔@Dr_Zahra_Ghorbani

تجربه های خوب_همسران موفق

14 Nov, 05:58


#پیام_ناشناس
سلام به همه ی عزیزان و تشکر از ادمین عزیز بابت کانال خوبتون🌺 من یه مشکل بزرگ دارم و اونم کینه ای بودنمه... همسرم مرد به شدت خوبیه زحمتکش..مهربون...پدرنمونه ای برای بچه هام خلاصه از زندگیم به شدت راضی ام خداروشکر ولی از مادرشوهرم کینه به دل گرفتم .ایشون به شدت خسیسن... از اول زندگی برای من هیچ کار خاصی نکرد از صفر با شوهرم شروع کردیم خودمون دوتا کار کردیم باهم خرج عروسی رو دادیم زندگیو ساختیم ولی بااینکه مادرهمسرم پول داره همیشه میگه پولامو گذاشتم برای پیری و مریضیم...به شدت زن حسودیه هرچی من بخرم میخره..بامن لج میکنه بگم فلان چیزو نده بخوره دخترم بدتر لج میکنه و ....الان که نوبت عمل داره برای لگن و پاهاش منم به شوهرم گفتم من کمکش نمیکنم پرستار بگیره گفتم من مادرتو گذاشتم کنار کاری باهاش ندارم اونم همش میشینه غصه میخوره و از ناراحتی شوهرم مجبورم بازم کوتاه بیام ولی این کینه ای که درونمه هرلحظه همراهمه...اینم بگم تو زندگیم هرکسو که حس بدی بهش دارم به راحتی میذارم کنار تا آرامش خاطر بگیرم ولی اینبار موندم چه کنم با دل و افکار منفیم

@ArHamsaraane

تجربه های خوب_همسران موفق

14 Nov, 05:57


https://t.me/y_nation_bot/start?startapp=8USDE2
A friend has invited you to join Y nation

تجربه های خوب_همسران موفق

10 Nov, 02:06


#پیام_ناشناس
سلام. من بخاطر اعتیاد همسرم از یک زندگی ده ساله اومدم بیرون. 29سالمه و قبلا هم تو گروه پیام گذاشتم. نفقه و مهریه رو گذاشتم اجرا. سه ماهه خونه رو ترک کردم. همسرم این سه ماه همش زنگ میزنه، پیام میده، برگرد من درست میکنم همه چیزو. تو باید برگردی تا من ترک کنم. منم گفتم اگر واقعا دوسم داشتی این سه ماه که تنها بودی اقدام میکردی برای ترک. از همه جا بلاکش کردم ولی دست بردار نیست. 24ساعته زنگ و پیام و حرفهای تکراری از خطهای مختلف. جلسات دادگاه رو شرکت نمیکنه.میگه ندارم مهریه بدم،طلاقت نمیدم.چیزی هم بنام خودش نداره.. بگین با ایشون چکار کنم من؟؟؟؟ از اون طرف من مشکل مالی دارم، چون نمیخام از پدرم پول بگیرم، حقوقش کمه و مشکلات خودشو داره. دنبال کارم. میخام برم دنبال لاین های ارایشگری. کدوم پولساز تره دوستان؟؟؟بازار کارش بهتره؟؟ خودم بین رنگ و کراتین و احیا و ناخون کاری موندم. تتو و میکرو بلیدینگ خوبه؟؟ کسی تجربه ای، اطلاعاتی چیزی داره ممنون میشم کمکم کنه.

@ArHamsaraane

تجربه های خوب_همسران موفق

10 Nov, 02:05


#پیام_ناشناس
سلام وقت بخیر
اگه میشه مشکل منم بزارید🥲
من ۲۰ سالمه و همسرم ۲۶
ما دوساله ازدواج کردیم
مشکل من اینه دوست دارم همسرم با دوستاش بره بیرون
هیچ دوستی نداره
با هرکی دوست میشه یا دکش میکنن یا محل نمیدن بهش یا کلا ولش میکنن و ادم حسابش نمیکنن
من خودم از بچگی با ۳ نفر دوستم و دوست داریم هفته ای یک بار یا دو هفته یکبار باهم باشیم در حد ۲ ۳ ساعت
اما همسر من ناراحت میشه و میگه چرا میری درصورتی که دوستام عالین
و توش شکی نیست که بگم بدبینی داره
و همیشه میگه من با دوستام نمیرم تو چرا میری؟
همیشه خوبی بیش از حدم میکنه اما کسی کلا باهاش نمیگرده
اخلاقشم خوبه
من خوشم میاد هفته ای دوبار بره بیرون خودش
یا بره باشگاه
ولی اصلا هیچی ...
نظرتونو بگید و بگید چطور این مشکلو حل کنه

@ArHamsaraane

تجربه های خوب_همسران موفق

10 Nov, 02:05


#پیام_ناشناس
سلام. مشکل من اینه خونواده همسرم ینی مادر و پدرش همیشه میخوان بدونن وضعیت مالیه ما چطوره. اینکه همسرم میره سرکار یا ن.‌ حتی اینکه عایا صاحبکار همسرم ب موقع پول میزنه براش یا ن. و این منو خیلی اذیت میکنه. البته میدونم از روی دلسوزیشون هست و کمک هم میکنن مثلا گوشت و برنج و.. گاها تهیه کردند برامون.
اما من ترجیح میدم چیزی هم نخورم اما اونا ندونن ک وضعمون بده.‌‌ چراکه اگ مامانش بدونه خواهرشوهرمم خواه ناخواه خبردار میشه چون مادرشوهرم خیلی غصه میخوره و احتمالا از غصه اش ب دخترشم میگه. ازینطرف من اصلا و ابدا ب خونوادم چیزی نمیگم با اینکه بیشتر میبینمشون.
خلاصه یا حضوری یا تلفنی از همسرم میپرسن. از خودمم میپرسن ک من بهشون گفتم شما غصه مارو نخورین. همسرمم همیشه با جزئیات بهشون توضیح میده‌. چندین بار گفتم حداقل میخوای بگی ک پول نداریم با جزئیات نگو..اما همسرم بلد نیست . در نهایت یا گوشیو جواب نمیده ک چندین بار پشت سرهم زنگ میزنن یا ممکنه عصبی بشه و بد حرف بزنه ک من اینو دوس ندارم و نمیخوام بهشون بی احترامی بشه.

من باید چیکار کنم??? ایا اینکه دوس ندارم خبردار بشن اشتباهه؟؟؟؟

#دخالت

@ArHamsaraane

تجربه های خوب_همسران موفق

09 Nov, 05:04


https://t.me/NEUTON2024Bot/neuton?startapp=kentId66776321

تجربه های خوب_همسران موفق

09 Nov, 04:49


سلام
دوستان داگز و سود خوبش یادتونه😇

این هم مثل داگز
تپ تپ هم نداره اصلا
از دستش ندین👍❤️

تجربه های خوب_همسران موفق

09 Nov, 04:48


https://t.me/PAWSOG_bot/PAWS?startapp=N7usUdUM
LFG!
PAWS is the new top dog! 🐾

تجربه های خوب_همسران موفق

07 Nov, 10:51


#پیام_ناشناس
سلام
مشکل من این هستش که من اصلاً نمیتونم ناراحت باشم. توی یک خونه با خانواده همسرم زندگی میکنم و اگر یک روز احوال خوشی نداشته باشم، pms باشم، کلا از رفتاری دلخور باشم، نرم خونشون میگن چرا نیومد پایین چرا این چرا اون و انقدر همه کنکاش میکنن تا دعوا بشه.( یا دلیلش رو بفهمن خب شاید نخوام تک تک ناراحتی ها و مصائبمو بگم بهشون ولی نمیشه...)
مخصوصاً شوهرم اینجوریه تا در نهایت خشم شدیدی پیدا میکنه، شروع میکنه به حرف های بد زدن و کل زندگیمون رو از اول تا آخر زیر سوال میبره، منو تمام خوبی هام و بدی هام رو، تهش منو کتک میزنه، میگه طلاق بگیریم و آخر سر هم بعد چند ساعت آرام میشه میگه من دوست دارم منو ببخش کارام اشتباهه تو رو خدا فراموش کن. این روند هر مثلاً ۶ ماه یکبار تکرار میشه.
مثلاً چند وقت پیش مشکلی توی ذهن من بود مربوط به همین زندگی با خانواده همسرم میدونستم روشون حساسه به برادر کوچیکم که مثل دوست واسم گفتم اونم آرامم کرد فرداش همسرم توی گوشیم همه چت هام رو یواشکی خونده بود و همینجوری کرد.
یه دفعه هم زنگ زدیم به مشاور، مشاوره دیوانه ترش کرده بود کلا کاراش فرق میکنه با همه انتخاب مشاورشم اینجوری.دیگه کلا پایین نمیومد میگفت طلاق بعدش آروم شد گفت من دوست دارم اشتباه کردم رفتارام زشته و...
منم پر از اشکالم میدونم ولی نمیشه که هیچ وقت ناراحت نشد!! مشکلاتو باهاش مطرح نکرد یا از رفتار کسی باهاش صحبت کرد! میشه؟؟
برای کنترل خشم شوهرم چیکار باید کنم؟

@ArHamsaraane

تجربه های خوب_همسران موفق

07 Nov, 10:50


#پیام_ناشناس
سلام و درود خدمت اعضای کانال
خانوم هستم ۲۵سالمه و مجردم
بابت طولانی بودن پیامم عذر میخوام..
مشکل من یکم فرق داره ولی واقعا ب کمک احتیاج دارم اینه ک ب شدت عصبیم..پرخاشگرم..زود عصبانی میشم..با هرصدایی چه حرف زدن افراد چه غذاخوردنشون عصبی میشم
زود همه چی بهم برمیخوره تا بگن بالا چشمت ابروئه زود گریه میکنم حتی فکر خودکشی میاد سرم..حتی الانم دارم با گریه تایپ میکنم💔..هیچی یادم نمیمونه خیلی حواس پرتم&nbsp وسایلامو اینور اونور جا میزارم
حتی یکیو صدا میکنم ک حرف بزنم همون موقه یادم میره چه حرفی میخاستم بزنم
((البته اینم اضافه کنم ک ب مدت پنج شیش ماهی حال مادرم خیلی بد بود و من تو اون مدت ن خواب داشتم ن غذا و مثه روانیا همش خودزنی میکردم تنهای تنها بودم و زندگی پنج نفر افتاده بود&nbsp گردن من))الان ب لطف خدای بزرگ حال مادرم کمی بهتر شده اما اون صحنه ها و اون زجه هایی ک من میزدم برا مادرم اون بدبختایی ک کشیدم هنوز تو ذهنمه و هیچوقت فراموشم نمیشه و حس میکنم از اونموقه من اینطوری شدم..دلم نمیخواد پیش روانشناس و دکتر..برم دلم میخاد با درمان سنتی مثه دمنوش‌و.. اینا درمان بشم یکم آروم بشم
کسی تجربه ای داشته راهنماییم کنه؟؟
خیلی خیلی ممنون میشم❤️

تجربه های خوب_همسران موفق

07 Nov, 10:49


https://t.me/TronKeeperBot/app?startapp=66776321
🎁 Join TronKeeper for a secure Tron wallet experience and start earning rewards! 💰

تجربه های خوب_همسران موفق

02 Nov, 14:38


سوال:
تبدیل دوست پسر به شوهر

جواب از چت gpt😁

تجربه های خوب_همسران موفق

02 Nov, 14:37


تبدیل رابطه دوستی به یک رابطه جدی‌تر مثل ازدواج، نیاز به صبر، گفتگو و شفافیت دارد. در ادامه چند راهکار برای این کار ارائه می‌کنم:

### 1. اهداف و نیازهایتان را شفاف بیان کنید
با دوست پسرتان درباره‌ی انتظارات و نیازهایتان از رابطه صحبت کنید. با ملایمت و بدون فشار، او را در جریان بگذارید که ازدواج در آینده برای شما اهمیت دارد.

### 2. در رابطه‌تان جدی و متعهد باشید
رابطه‌ای سالم و باثبات، پایه‌ای قوی برای ازدواج است. به دوستتان نشان دهید که برای رابطه اهمیت قائلید، اهل گذشت و سازگاری هستید و می‌توانید در شرایط مختلف در کنار او باشید.

### 3. درباره‌ی آینده صحبت کنید
ببینید آیا او هم از آینده‌ای که شما در نظر دارید، استقبال می‌کند یا نه. درباره برنامه‌های آینده، مثل شغل، خانه و حتی علاقه به داشتن خانواده، با او گفتگو کنید تا بدانید چقدر در مسیر مشترکی هستید.

### 4. به او زمان بدهید
گاهی افراد نیاز دارند برای تصمیم‌گیری‌های بزرگ، زمان بیشتری داشته باشند. اگر او را تحت فشار بگذارید، ممکن است احساس ناخوشایندی در او ایجاد شود. در عوض، فرصت بدهید تا خودش به این نتیجه برسد.

### 5. روی خودتان کار کنید
خودتان را از نظر شخصیتی، شغلی و احساسی تقویت کنید. وقتی او ببیند که شما فردی مستقل، با اعتماد به نفس و مطمئن هستید، ممکن است برای ازدواج با شما انگیزه بیشتری پیدا کند.

### 6. الگوی خوبی باشید
با رفتار و شخصیتتان به او نشان دهید که می‌تواند روی شما حساب کند و در کنار شما آرامش و امنیت را تجربه کند. ایجاد یک رابطه پایدار و شاد می‌تواند بهترین انگیزه برای ازدواج باشد.

### 7. در نهایت، تصمیم او را بپذیرید
گاهی ممکن است فردی آمادگی یا تمایل به ازدواج نداشته باشد. اگر در نهایت به نتیجه نرسیدید، به خودتان و به او اجازه دهید تصمیم‌های مهم زندگی را با دقت بیشتری بگیرید و روی فردی که آمادگی و خواسته مشترک دارد، تمرکز کنید.
@Hamsaraane

تجربه های خوب_همسران موفق

02 Nov, 07:06


#فقدان
سلام به همه عزیزان

پیام من طولانی هست عذرخواهم بابت طولانی بودنش

پسرم ۲۵ سال سن
فرزند بزرگ خانواده هستم کارمند هستم کار آزاد هم دارم وضعیت مای خوبی دارم خداروشکر
تقریبا چهار سالی میشه با یک دختر خانمی که ۴ سال ازم کوچیکتر هستند در ارتباطم به صورت لانگ و از نزدیک هنوز ندیدیم همدیگه رو، خانواده ایشون از لر های بختیاری هستند و بسیار خانواده حساسی دارند
پدرشون مخالفت میکنن و به خاطر تاثیر صحبت های پسرش از دروغ درباره بنده هست
من اصلا با پسرشون صحبتی حتی پیامکی نداشتم چون طرف کلاس دهمی بوده البته همون ۴ سال پیش منظوره
و ایشون چندبار پیامکی که فرستاد جوابی ندادم و بلاک کردم شماره هاشو
به عنوان مثال یه نمونه پیامش با شماره مختلف داده بود که بلاک کردم:
[اقای بی همه چیز خودتو فرشته جا زدی زندگی مارو به هم ریخی به اون بابای احمقتم گفتم ول کن دیگه ولی باز اومدی رفتم پلیس فتا شکایت خودت بابات ومادرت رو کردم هالا که خودتون اینجوری میخواید باشه]

بچست از طرز بیانش متوجه میشید

من بعد از اشنایی، از سنگین بودنشون و اون ملاک هایی که مد نظر من بود خوشم اومد و پیشنهاد ازدواج دادم و گفتم بیشتر اشنا بشیم تا ببینیم به درد همدیگه میخوریم یا نه
ایشون خواستگار های زیادی داشتند(از بیکار که پولدار بوده گرفته تا معلم، پلیس، دکتر و ......) چه قبل بنده و چه در این ۴ سال که همشونو رد کردند و خانوادشون ازون دو سه نفر معروف شهرشون هستند اسم و رسمو اعتبار دارند
هم دخترخانوم و هم بنده تا قبل از همدیگه با کسی نبودیم
من دوست قاضی، اطلاعاتی، بانکی ... همه جوره زیاد دارم و به روش هایی حرف هایی که ملاک انتخاب من بود رو که میشد از طریق افراد اونجا فهمید به وسیله دوستان اطلاعاتیم تایید میشد
یا روش های دیگه که بعدا به خوده دختر خانوم هم گفتم
اینارو میگم که نگید لانگ هستو نمیدونی چیه و... بله من خودمم میدونم و زندگیای زیادی دیدم که رفتن خونشون و بعدش بهم خورده واس همون پس قبل ازدواج این کارها نیازه که دو طرف اسیب نبینن چون نرسیدن اوله کار بهتر از رسیدنی هست که به فنایی در انتظارشه

تقریبا بعد از بین ۹ ماه تا یک سال من و ایشون نظرمون قطعی شد و من به خانوادم گفتم که اول میگفتند راه دور هست ۱۲ ساعت، فرهنگا فرق میکنه و .....که بعدا با دختر خانم صحبت میکردند یه ۳ ماهی و نظرشون برگشت و قبول کردند بعدش نوبت خانواده خانم شد که قرار بر این شد یه ماه بعدش با خانوادم بریم اونجا و خاستگاری کنیم
که متاسفانه در یکی از شب ها متوجه میشن خانوادش و پسر کلاس دهمی گوشیه من خونمون بوده و من خودم جایی که زنگ میزنه پدرم برمیدارن و هرچی میرسه میگه که پدرم قطع میکنن تلفنو
و به من داستانو میگن که براساس توضیحاتی که دختر خانم از داداشش گفته بود متوجه شدم ایشون داداششون هست نه پدرشون،
پدرمم گفتن این بچست اشکالی نداره با باباشون صحبت میکنم

و این پسر نادون اومده به دروغ گفته من با این صحبت کردم هیچی نداره اخلاقی داغونه نون برای خوردشنون نداره یه کثافت تمام محض هست و ..... که به خلطر همین چیزها یک ذهنیت بدی از من میسازه

پدر بنده دو بار تماس گرفتند که پدر دخترخانم فک میکردند من قصدم لکه دار کردنه ابرو و ... و یکبار خودشون جواب دادن و گفتند نه و دفعه بعد به پسرشون داده جواب داد

تلفن و ... همه چیز رو از خانم گرفته بودند

بماند از حرف هایی که شب و روز من میخوردم و غصه هایی که خوابو از چشمام گرفته بود

بعد ۳ ماه من شماره مادرشون رو پیام دادم و ایشون با خوبی رفتار کردند و صحبت کردیم که گفتند پدرشون خیلی مخالفن اما صحبت هایی که دخترم ازتون کرده تا جاییکه بتونم حلش میکنم که باز
متاسفانه باز دوباره این پسرشون متوجه میشن و کاسه داغ تر از آش

بعد چندماه گوشی دوباره میدن به دخترشون با این شرط که با بنده در تماس نباشن
اما ایشون با شماره ای دیگه پیام دادند و دوباره صحبت میکردیم
چندین بار با مادرشون بازهم صحبت کردم و نمیشد شوهرشونو قانع کنند

چندین بار با دختر خانم تصمیم گرفتیم و رفتیم اما بعد از چند ماه یا ایشون یا بنده باز میگشتیم
ازین موضوع دو سال گذشت و دختر خانم متاسفانه روحیشون ضعیف شده بود و از نظر جسپانی هم ضعیف بیرون نمیرفتند خونه نشین شده بود و ... شده بود یه دختر افسرده

متاسفانه خانواده بنده هم نشونه مثبتی ازشون نمیدیدم تنها شده بوده بودم
من به مشاوره رفتم مشهد جای خوب و داستانو براشون گفتم و ایشون گفتند که بهتر هست این رابطه رو تموم کنید اما برای اینکه بهتر جفتتون حضم کنید پیشنهاد میکنم یکبار با خانواده برید پیششون و اونجا کار رو مشخص کنید میشه یا نمیشه(دقیقا حرف دله منو زدند من فقط میخکاستم یکبار برم حضوری و اونجا کار فیصله پیدا کنه و حضمش برام بهتر بود)

تجربه های خوب_همسران موفق

02 Nov, 07:06


به خانولدم گفتم و اونها هی میگفتند باشه مثلا ۵ ماه دیگه میریم و زمان که میرسید میگفتند نه ۴ ماه دیگه و در این حین بهونه خوبی دستشون اومده بود و کارای کشاورزیشون که زیادم هست با این جمله که نمیریم منو میترسوندن که انجام بدم
اینو بگم من صبح تا ۲ سر کار اداره هستم و تا میام یه ساعت غذا و اینا و بعد به همین دلیل میرفتم سر باغ تا ۸ شب بعدم مثل این مرده ها میوفتادم از خستگی
تو این دو سال دختر خانم بیماری فشار قند که عصبی بشند گرفته بسیار حساس شدن قفسه سینشون به شدت درد میکنه معده درد گرفتند و دکتر گفته علتش جوش ناراحتی .... به خاطر حرف خوردن، دلتنگی نمیزارن بره سرکار نمیزارن دانشگاهشو تموم کنه و ...‌ هست

و خانواده من هنوز همون بهونه دستشون هست دیگه من عقده شده برام دیوانه شدم اعصاب نمونده برام، کاری رو که میتونستند دو سا و نیم پیش تموم کنند و جفتمونو راحت کنند طول دادند
دختر خانم چندین بار گفتند برو تا حداقل یکیمون راحت باشه تو برو راحت باش اینجوری یه نفرمون میسوزه
من مخالفت میکردم اما به اصرار زیاد اون رفتم هرکار کردم با هیچ دختری نمیتونم ارتباط بگیرم چندشم میشه حس خیانت میگیرم و حالم بد از بدتر میشه و برگشتم پیشش
حالا قرار بود دو هفته دیگه بریم
دیشب از کار کشاورزی که اومدم بحث شروع شد که پدرم باز گفت نمیرم خالا که اینجوره و من دیگه به ته خط رسیده بودم دیگه فشاردونم پر شده بود چقدر جا دارم مگه سنگم
حرفم زد ساکت بودم ازون دختر بد گفت به دردت نمیخوره و ... بازم سکوت کردم و تو خودم ریختم اما من دوتا چیز وحشتناک خط قرمزامن یکی دروغ یکی فحش بد

به دخترخانم فحشای بسیار بسیار رکیک دادن که من سکوتم ترکید و خواهر و مادر خودشو به همون ها نسبت دادم
وسیله تیغ شیشه و هرچیز به دستش میرسید پرت کرد سمتم و من فقط میخواستم بیاد سمتم تا بکشمش خون جلوی چشامو گرفته بود منتظر بودم لیوانو پرت کنه تا بکوبونم تو سرش
اما جلوی پدرمو گرفتن و مادرم با هزار التماس درخواست منو برد بیرون

نکنید هم خانواده اون دختر هم خانواده من
نکنید با روح و روان بقیه بازی نکنید

اگه من تنها برم پیش خانوادش میگن پشتش نیستن تنهاست و نمیدن

دیگه ته خط رسیدم به دختر خانم که باز بیمارستان واس خاطر حالش رفته بود پیام دادم، نگفتم چیشده گفتم تا چند روز نیستم چون با اونم نمیتونم درست و منطقی الان صحبت کنم و حاله خوبی هم نداره

پدر اون دختر میتونست حرفامو گوش کنه یا پدر من میتونست ببره منو و یا میشد یا نمیشد و داستات همونجا تموم میشد

خانوادم دختر خالمو میخوان و من از ازدواج فامیلی متنفرم و یه کاری کردن که بدجور ازون خالم و خانوادش نفرت پیدا کنم


نمیدونستم اینارو بکی بگم یعنی نمیتونستم چون منم تو شهرمون خانواده اسم و رسم داری هستیم و تا قامیلمونو بگن میدونن کی هستیم

رفیق شیش زیاد دارم اما این مطالب چیزایی نیست که گفته بشه

خواهشا خانواده های عزیز درست رفتار کنید
بله منم نمیگم اشتباه نکردیم اما میتونستن به روش بهتری حل بکنند نه که دو تا روانی رو بندازن تو جامعه

انقدر اعصابم خرابه الان که نگو ببخشید اگه جایی اشتباه تاپی دارم دیگه حوصله بررسی هم ندارم
ممنونم از کساییکه تا اینجا مطالعه کردند🌹

@ArHamsaraane

تجربه های خوب_همسران موفق

02 Nov, 07:02


#پیام_ناشناس
سحربانو‌جان لطف پیامم بذار من همون خانمیم که گفتم وقتی شوهرم چیزی میخره حس میکنم تحریک میشم یا دوس دارم حرف بزنه و‌نمیتونم بگم
یه عده گفتن داری سواستفاده میکنی
در جواب بگم من شاغلم و هر خریدی بوده از موقع متاهل شدنم خودم برا خودم خریدم حتی یه سری خریدا و خرجا خونه خودم انجام میدم حتی زمانی که شوهرم دستش خالی میشه از من کمک میگیره و رو‌من حساب میکنه با اینکه بی نیاز از پولم ولی دوست داشتم یه کارت بده بهم ولی حتی ۱۰،۰۰۰تومن توش باشه ولی حس خوبی میگیرم دست خودم نیس . اینطوری حس میکنم حواسش به منه احساس ارامش میکنم ولی خب نشده و‌سرد شدم... چن باری متوجه شدم وقتی بهم‌توجه میکنه حتی یه شال یا خوردنی مورد علاقه م میخره حس خوب میگیرم و سردیم میره (ضمنا من وسایل گرون قیمت فقط خودم با پول خودم خریدم حتی طلایی اگه بخوام یا مارک‌ خاص لباس البته به جز طلاهای مهریه م به عهده مرد بوده )

@ArHamsaraane

تجربه های خوب_همسران موفق

28 Oct, 10:36


سلام به دوستان
من خانمم ۲۲ساله و معلم هستم و همسرم۲۸ مهندس و الان سه ساله عقد کردیم و دوساله که خونه خودمونیم و یه پسر ۴ماهه داریم البته ما قبل ازدواج سه سال دوست بودیم.موضوعی که مدتیه آرامش منو گرفته خانواده همسرمه که توقع دارن ما فقط با اونها رفت و آمد کنیم و مسافرت بریم و کل هفته خونه اونا باشیم چندوقت پیش ما چندروز باهاشون سفر رفتیم و بعد از اون دو هفته بعد دوروز با خانواده من میخواستیم بریم شهرمون که وقتی مطلع شده بودند پدرش تو راه زنگ زد و هرچی از دهنش دراومد پشت فرمون به منو همسرم گفت که چرا رفتی و واینستادی مامانتو ببری دکتر درحالیکه پدرشوهرم آدمیه که وسط بیابون ولش کنی راهشو پیدا میکنه و غیر از اون یه برادرشوهر مجرد هم دارم که همسرم گفت خب با اسنپ برید این چیزی نیست و من چشم پوشی کردم . باوجود اینکه ناراحت شدم ولی شش صبح زنگ زده ب پدرمن که کیتون مُرده که اینارو کشوندید اونجا و بعدم گوشی رو قطع کرده و بعد اون هم به پدربزرگم زنگ زده و هر بی احترامی که تونسته کرده درحالیکه خانواده من برعکس پدرشوهرم که چاک و بندی نداره آدمهای محترمی هستن و هرچی به پدرم گفتم که چرا جوابشو ندادی میگه اگه منم عین اون باشم فرقی باهاش ندارم و بخاطر زندگی شما سکوت میکنم بعد این قضیه شوهرم کلی براشون عصبانی شد ک آبرومو جلو خانواده زنم بردید و اختیار زندگی ما دست خودمونه…مادرشوهرمم دست کمی نداره و سراین قضیه ک بچه که به دنیا اومد خودم بردمش حموم زنگ زده بود به شوهرم که من باید میبردمش حموم و رسممونه و فلان و قهرکرده بود
من سراین قضایا کاملا محترمانه بهشون گفتم که تو زندگیمون دخالت نکنند و بذارن زندگیمونو کنیم چون من و همسرم واقعا مشکلی نداریم باهم.من آدم خونگرمیم دوست دارم به همه احترام بذارم و بقیه هم بامن همینطور ولی وقتی به دعوت خودشون میریم خونشون حتی جلوی راه ما نمیان و حتی بلند هم نمیشن و خیلی سرد برخورد میکنند و من واقعا وقتی پام میرسه خونشون همون اول که استقبال سردشون رو میبینم حالم بدمیشه یا مادرشوهرم برای اینکه منو ناراحت کنه با وجود اینکه پسرم همه چیزش نرماله هی میگه وای چقدر لاغرش کردین نگاه چقدر کوچولو مونده درحالیکه هربار گفتم دکترش راضیه از همه چیزش یا دوران عقد و سال اول ازدواجمون هرجا میخواستیم بریم مادرشوهرم زنگ میزد به شوهرم ک چرا منو نبردی با خودتون و قهر میکرد…اینسری هم متوجه شدم رو عکس عروسیمون که بهشون دادیم قسمت صورت منو چسب زده و وقتی میخواستیم بریم اونجا چسبشو کنده من واقعا از دستشون خسته شدم ولی بخاطر زندگیم دارم تحمل میکنم ولی همش تو ذهنم درحال فکر کردن به کارهاشون و حرفاشونم یا شب ها خواب میبینم دارن اذیتم میکنند باحرفاشون چیکار کنم دوستان ؟😔خانواده من انقدر همسرمو بهش احترام میذارن و هواشو دارن اونوقت من که به خانوادش هیچ بدی نکردم و بیشتر از پدرمادر خودم بهشون احترام گذاشتم بامن اینجوری برخورد میکنند😢متاسفانه برعکس همسرم که تحصیل کرده و خوش رفتاره خانواده اش فرهنگ خاصی ندارن حتی پدرشوهرم جلوی ماها فحش ناموسی میده به هرکسی که حالا باهاش حال نکنه🤦🏻‍♀️رفت و آمدمم کم کردم نسبت به قبل ولی چون همسرم با پدرش و برادرش کار میکنه بواسطه کار باهم میرن و میان و هی تماس دارن
ممنون میشم کمکم کنید ببخشید طولانی شد😔
@ArHamsaraane

تجربه های خوب_همسران موفق

25 Oct, 06:28


#پیام_ناشناس
سلام
من خانومم ۲۵سالمه و پارتنرم ۲۷
وقتی دانشجو بودیم باهم آشنا شدیم و مدت طولانیه که با هم در ارتباط هستیم.
من از همون ابتدا مادرم رو در جریان قرار داده بودم.
سال پیش ایشون به خانواده‌اشون گفتن که رابطه‌مون رو جدی کنیم و گفتن که ما هم با هم دوست بودیم.
و در ابتدا مخالفتی نبود و حتی شور و شوقی هم داشتن!
اما با گذشت تایم کمی گفتن ما خواستگاری نمیایم بریم خونشون آشنا شیم و منزل ما اومدن به نیت آشنایی و بعد از اون که منو دیدن پدرشون بهش گفته بود که موردهای بهتر هم می‌تونی پیدا کنی!
(وضع مالی ما متوسطه و اونا هم شاید کمی بهتر باشن در حد کم!)
بعد از این حرفشون پارتنر بنده اصرار و دعوا که نه همین رو می‌خوام و اونا هم گفتن باید شش ماه صبر کنی.
تو این شش ماه هم ایشون رفتن تو ارگان دولتی نسبتا خوبی مشغول به کار شدن البته به واسطه پدرشون.
بعد از گذشت نه ماه بالاخره دوباره یه قراری گذاشتن و خانواده ها رفتیم بیرون و تمام!
کوچک ترین صحبتی من باب ازدواج نزدن و از اون موقع هم هیچ کار و حرکتی صورت نگرفته.
خب پر واضحه که مایل نیستن و خودم واقف‌ام به این مورد اما تا کی باید صبر کنم؟
از طرفی ما واقعا همو دوست داریم و پارتنر هم میگه اگه اونا موافق نبودن و نیومدن خودم تنها میام.
شما بودید چیکار می‌کردید؟

@ArHamsaraane

تجربه های خوب_همسران موفق

25 Oct, 06:28


#پیام_ناشناس
سلام به همگی و سحر بانو عزیز خانم هستم 28 ساله و متاهل همسر پسر اخر خانواده ویه جاری دارم حالا مشکلاتم اینه که جاری و مادر شوهر با رفتاراشون ازارم میدن که براتون میگم . و ازتون درخواست دارم لطف کنین راه حل بدین بهم و اگه خودمم ایرادی دارم محترمانه بگین ❤️راه حلیم ندارین کنایه و نیش نزنین ...ممنون مشکل اصلی من اول مادر شوهرمه حس میکنم بشدت داره بین عروسا فرق میذاره برای مثال هروقت جاری من براش مشکلی پیش میاد یا مریض میشه یا شوهرش ،حسابی به همه گوشزد میکنه که حتما زنگ بزنین حالشونو بپرسین خصوصا زنگ میزنه خونه مادرم حتی!!!با اینکه من مستقلم به مادرم زنگ میزنه و یاداوری میکنه ولی چن بار شد که من مریض شدم پام شکست تصادف کردیم یک بارم هیچکی زنگ نزد میدونم الان همتون میگین متوقعی (من درکل انتظار ندارم یعنی منتظر کسی هم نیستم زنگ بزنه ولی وقتی این کارا مادر شوهرم میبینم حرصم میگیره که کلی به مادر و من زنگ میزنه و یاداوری میکنه که پیگیر بشیم حالی بپرسیم ولی چطوری من مریض میشم به جاریم نمیگه یه حالی بپرس) . چن وقت پیشم جاریم رفته بود به مادرشوهرم گفته بود که من برا مرگ پدربزرگش تسلیت نگفتم(البته اینو خودم عمدا تسلیت نگفتم چون وقتی یکی از نزدیکاش فوت کرد حضوری رفتم تسلیت گفتم ولی وقتی اشنا ما فوت کرد نه خودش نه حتی مادر شوهرم که همه رو امر و نهی میکنه به رو خودشون نیاوردن و به شوهرمم گلایه کردم خیلی ناراحتم وقتی دیدم چیزی حالیشون نیست منم دیگه وقتی پدربزرگش فوت کرد به رو خودم نیاوردم تا بفهمه من همیشه موظف نیستم احترام بذارم و توقع داشته باشه ) . چن وقت پیش مادرشوهرم زنگ میزنه خونه مادرم و کلی پشت من حرف میگه که دخترت تسلیت نگفته به عروسم ،چرا هر وقت میاد خونمون اینقد به خودش میرسه، یا فلان عروسم وقتی میاد خونمون کمک میکنه ظرفا میشوره(وقتی اینو شنیدم شاخ دراوردم به مادرم میگم من حتی یه روزم نشده برم خونشون بخورم و کاری نکنم مثل بقیه کمک میکنم یک بار نشده بشینم بقیه ظرف بشورن) یا عروسا باید حتما باهم برن تفریح (به خاطر اینکه یه روز خانواده م مادر شوهرم و منو دعوت کرده بودن و مادرشوهرم انتظار داشته جاریمم دعوت کنیم که نکرده بودیم) ....خیلی ناراحت شدم وقت مادرم گف زنگ زده و چی گفته بیشتر از این ناراحتم چرا رودررو به خودم نگفته که جواب بدم و به خانواده م میگه مامان منم هر سری حرص میخوره مریض میشه ...بعد تماسش چن روز بعد رفتیم خونشون دیدم خوشحاله و میخنده و چیزی به روش نمیاره انگار حرصش سر بقیه خالی میکنه اروم میشه دیدم ایطوریه هر چی سعی کردم سربحث باز کنم نشد کلی تو مغزم باهاش بحث کرده بودم 🤦&zwj♀️ دقت کردم هر سری برا جاریم یا شوهرش اتفاقی موفته یا مریض میشن دباد میشه و سر من خالی میکنه...نمیدونم چطوری باهاش سر صحبت باز کنم که به خودم بگه و جواب رفتاراش بدم نمیتونم سر شوهرمم غر بزنم چون مقصر مادرشه نه خودش

@ArHamsaraane

تجربه های خوب_همسران موفق

24 Oct, 04:21


#پیام_ناشناس
سلام. خانومم ۲۲سالمه و ۶سال اختلاف سنی دارم با همسرم.
مشکل من با همسرم اینه هیج جایی نمیره. حتی خونه خونواده خودش. اجازه ندارم خونوادمو دعوت کنم بغیر از پدرومادرم. ۴ساله ک عروسی کردیم. هیچ تفریحی نداریم. هیجا نمیبره منو... مهمونیا میگه تنها برو...منم نمیرم چون تو فرهنگ ما جالب نیست وقتی خونوادگی دعوت کردن تنهایی برم... فقط خودم ب پدرومادرم و.. سر میزنم... تو کارای خونه کمکم نمیکنه.. منم انتظار ندارم اما یسری کارا ک سخته برام انتظار دارم انجام بده ک یا میگه الان لازم نیست و بهونه میاره یا باید چندین بار بگم..از لحاظ مالی هم تامین نمیشم...پول بخام باید هزار بار بگم...نمیتونه برنامه ریزی کنه،ب منم نمیده تا مدیریتش کنم....خسته شدم، احساس میکنم فقط ی رباتم ک باید کار کنم تو خونه و نیاز جنسیشو براورده کنم.
دردی هم داشته باشم دکتر نمیبره منو..حتی حرفشم نمیزنه دلم خوش باشه ک بفکرمه😔
فقط میره سرکار ،خورد و خوراکو میخره.. وضعش بهتر باشه شبا دیر میاد..با دوستاشه معمولا.... کارگره و وضعیت مالیمون گاهی خوبه گاهی بد......

خیلی خستم. شوهر دارم اما بشدت نیاز ب همسر دارم😏

@ArHamsaraane

تجربه های خوب_همسران موفق

24 Oct, 04:21


#پیام_ناشناس
سلام دوستان
من فعلا وارد زندگی مشترک نشدم،ولی میخوام از تجربه هاتون استفاده کنم
راستش من یه پسر ۲۸ ساله ام با اهدافی که حس میکنم هر روز دارن ازم دورتر میشن.
خداروشکر کار دولتی نسبتا خوبی دارم، و برای ارتقای شغلم کنکور ارشد دادم و این ترم،ترم ۱ ارشدم شروع میشه ولی یسری مشکلات رو دوشم هست که هر روز سنگین تر میشه مثلا دغدغه های مالی،تا جایی که بتونم کمک خرج پدرم هستم(پدرم بازنشسته تاکسیرانی هست و حقوق بالایی نداره)،یا کلی قسط دارم(ماهی ۱۳ باید قسط بدم)،از طرفی هم باید برای مسکن ملی پول پس انداز کنم.تو فکر اینم که شغل دومم داشته باشم،ولی همین الانشم بعضی روزا کلا ۳،۴ ساعت وقت واسه خوابیدن دارم،نمیدونم واقعا اگه کلاسام شروع بشن چجوری بتونم اونا رو شرکت کنم
از طرفیم نمیخوام سنم برای ازدواج بالاتر بره،چون از یه سنی به بعد آدم سخت پسندتر میشه،ولی میگم چرا دست دختری با هزارتا امید و آرزو رو بگیرم اونم با این شرایطم.
مشکلات فکری دیگه ای هم دارم که کم نیستن،نمیدونم من آدم کمالگرایی هستم یا اینجوری بودنم طبیعیه،ولی بعضی وقتا واقعا از زندگیم و بودن تو این شرایط خسته میشم اینکه همیشه در حال دویدن هستی و اهدافت مثل سراب در حال دور شدن
اگه میشه راهنماییم کنید چون بعضی وقتا واقعا احساس استیصال میکنم

@ArHamsaraane

تجربه های خوب_همسران موفق

24 Oct, 04:19


#اختلافات_زناشویی
#مشاوره

📝 کسانی که نمی توانند اختلافات شان را حل کنند و هر کدام حق را به خودشان می دهند می توانند نگاه سومی را وارد اختلاف کنند. یعنی مشاوره.

✔️حُسن مشاوره این است :کسی که دارد از بیرون به مسائل شما نگاه می کند ذینفع نیست و تعصب ندارد، بنابراین بهتر می توانند اختلاف را حل کند. اگر مشاوری متعصبانه نگاه کند مشاور خوبی نیست.

کسی که به خواهر و برادر یا پسر و دختر خودش متعصبانه نگاه می کند نمی تواند مشاور خوبی باشد. البته پدر و مادرهایی هستند که نگاه شان به فرزندشان متعصبانه نیست و مصلحت آنها را در نظر می گیرند

@ide_Hamsaraane

تجربه های خوب_همسران موفق

23 Oct, 13:21


ی مورد مشابه بود
یکی از آقایون گروه کمک کرد حل شد ....
نمیدونم چی بگم 🥶
امیدوارم این بار هم حل بشه....
حرفی ندارم بزنم اصلا😠

تجربه های خوب_همسران موفق

23 Oct, 13:18


#پیام_ناشناس
تورو‌خدا یکی‌بهم‌کمک‌کنه
حق داریدهرچی‌‌میخواید بگید
همون دختره ۲۵ساله هستم‌که با مرده مطلقه دوستم
ایشون مشخص شد که اصلا بیکارهم‌هستن و‌کلاه بردار
از مردم‌پول‌ میگرفتن
حتی از یه خانوم به قصد ازدواج۳۰۰میلیون‌پول گرفتن
من عکس‌و فیلم پیش ایشون دارم حتی باهاشون سکس‌کردم‌ و‌دخترونگیمو از دست دادم
به خاطر‌ابروم‌به خاطر اینکه‌خانوادم‌وشهر کوچیک هستیم‌نمیتونم‌شکایت کنم
برام‌خیلی کادو خریدن
ایفون و طلا
و‌میگن باید پس بدی
موندم‌ایفون ر‌و‌‌چجوری‌ پس بدم‌که‌خانوادم‌شک‌نکنن
نمیتونم‌باهاش تموم کنم
میگه تموم کنی فیلم وعکساتو پخش میکنم
میرم‌‌برادرت هات میگم ایفونو من خریدم عکساتو نشونش میدم
بدبخت شدم😭😭😭😭😭بیچااااره شدمممم
کوشیمو خاموش میکنم میاد جلو درمون هوار داد میکنه
یه با گوشیمو خاموش کردم اومدم از استادم کلاه برداری کرد
توورخدا یکی از این باتلاق نجاتممم بده😭😭😭😭😭😭😭من بیچاره شدم
هر دفعه کفت من درست شدم من ادم شدم پیشم گریه میکرد منم اعتماد میکردم
فقط خدا خدا میکنم بمیره‌همین😭😭😭😭

@ArHamsaraane

تجربه های خوب_همسران موفق

20 Oct, 16:19


#پیام_ناشناس
سلام دوستان عزیز و گرامی یه سوالی ذهنمو مشغول کرده اگر تو مسائل تربیتی با همسرتون همسو نبودین و یا اینکه خیلی وقتا حس کردین همسر برای اینکه بیشتر تو دل بچه جا باز کنه شمارو تو ذهن بچه ادم بی مسئولیتی نشون میده چه برخوردی با همسرتون میکنین ، و اصولا چرا یکی از طرفین باید حس کنه جهت اعتبار بخشیدن به خودش باید خودشو بهتر از همسرش نشون بده و همسرشو دچار شرم کنه .

@ArHamsaraane

تجربه های خوب_همسران موفق

20 Oct, 16:18


#پیام_ناشناس
سلام دوستان
من یه خانم ۲۷ ساله هستم و ذاتا خیلی آدم با محبت و احساسی ای هستم ولی مشکلم اینه که کنترل خشم ندارم خیلی تند تند سر مسائل کوچیک ناراحت یا عصبانی میشم و نمیتونم خشمم رو کنترل کنم و با پرخاش و تند صحبت میکنم با کسی که باعث ناراحتیم شده ولی خب عصبانیتم زود هم فروکش می‌کنه
خیلی سعی میکنم که خودمو کنترل کنم ولی دست خودم نیست و کلا از اون آدم که ناراحتم کرده زده میشم نمیخوام صدا و تصویر طرفم رو ببینم
و این رفتار باعث شده توی رابطم با پارتنرم به مشکل بخورم ایشون میگه تو انگار یه آدم دیگه میشی وقتی عصبانی میشی من اصلا نمیشناسمت
( فحش اصلا نمیدم داد نمی‌زنم ولی کاملا سرد میشم از طرف و متنفر میشم از طرفم حتی سر مسائل ساده و کوچیک)
ممنون میشم راهنماییم کنید که چیکار کنم کنترل خشم داشته باشم
@ArHamsaraane

تجربه های خوب_همسران موفق

20 Oct, 10:07


https://t.me/theZencoin_bot/zencoin?startapp=r=66776321 🎁 Click here to freely and safely claim the airdrop of 5,000; Premium Account can claim 25,000!

تجربه های خوب_همسران موفق

16 Oct, 17:37


بریم چند تا توصیه درست درمون باهم بخونیم تو کانال خانم های قری

تجربه های خوب_همسران موفق

16 Oct, 17:36


#اختلافات_زناشویی

📝 اولین قدم در برخورد با اختلاف چیست؟

🔰 در کمک های اولیه می گویند که اگر عقرب جایی را نیش زد بالای آنرا محکم ببندید تا شدت پیدا نکند بعد در پی درمان باشید.

اولین کمک های اولیه در اختلافات زناشویی این است که اجازه ندهید اختلاف شدت پیدا کند. و آتش اختلاف شعله بکشد

@ide_Hamsaraane

تجربه های خوب_همسران موفق

16 Oct, 17:30


#پیام_ناشناس
سلام وقت بخیر خواهرانه ازتون کمک میخوام من یه دختر ۲۸ ساله هستم و تقریبا کامل هستم خیلی دوست دارم ازدواج کنم دانشگاهم تموم شده و سر کار هم نمی رم متاسفانه تا حالا قسمتم نشده ازدواج کنم
میشه پیشنهاد بدین از کجا میتونم تو موقعیت انتخاب شدن قرار بگیرم

@ArHamsaraane

تجربه های خوب_همسران موفق

16 Oct, 17:29


#پیام_ناشناس
من در جواب خانومی که گفتن همسرشون مدیرعاملن و خانوما زنگ میزنن عشوه مریزن پیام میدم.
اگه درست فهمیده باشم، شما مسئول روابط عمومی شرکت هستی درسته؟ خوب پس یکی از شرح وظایف شما، ارتباط با مشتریان هستش.
از این به بعد هر کی بی دلیل به جای شما با همسرتون تماس گرفت،بهش یادآوری کنید و بگین: اقای مهندس سرشون شلوغه، من در خدمتون هستم.
البته شرطش اینه که همسرتون هم با شما موافق باشن و همکاری کنن‌. همسر من به شخصه اگه بفهمه همچین موضوعی هست و چقد منو ناراحت میکنه‌، خودش به مشتری ها یادآوری میکنه که با من در تماس باشن.
برعکس بقیه، من موافق اینکه: ولش کن، توجه نکن. و سعی کن به این موضوع فکر نکنی و حساس نباشی نیستم. چون باید برای موضوعی که اذیتتون میکمه راه حل پیدا کنین.

@ArHamsaraane

تجربه های خوب_همسران موفق

16 Oct, 17:28


#پیام_ناشناس
سلام وقتتون بخیر
من حدود یک ماهه که نامزد کردم(عقد نکردیم فقط برای اشنایی رفت و امد داریم)
نامزدم از فامیلای شوهر عمم هست و واسطه اشنایی ما عمم بوده چند وقت پیش خواهر نامزدم با خنده و شوخی گفت شما خودتون این ازدواجو به برادرم پیشنهاد دادین ولی من احساس کردم حرفش کاملا جدیه
به نظرتون اینکه عمه من اشنایی داده اشتباه بوده؟ممکنه در اینده مشکل ساز بشه و این موضوعو تو سرم بزنم؟ممنون میشم جوابمو بدین چون خیلی حیاتیه و میخوام نامزدی رو بهم بزنم

@ArHamsaraane

تجربه های خوب_همسران موفق

16 Oct, 17:27


#پیام_ناشناس
سلام دوستان
من چند ماهه که عقد کردم قبلش با همسرم دوست بودیم یه سری مشکلات پیش اومد و خانواده همسرم زدن زیر قولایی که داده بودن و همین شد شروع مشکلات ما ، الان خانواده من انگار با همسر من مثل قبل خوب نیستن و دوسش ندارن از همه بدتر همش پدرم تو گوشم میخونه اینم ممکنه مثل خانوادش اینا بزنه زیر قولاش حقوقش کمه، تنبله، بی عرضه اس
منم همسرمو میشناسم میبینم تلاش می‌کنه خب یه کارمنده و حقوقش۱۷تومنه ولی بااین حال با همون حقوق همیشه سعی کرده بهترینارو برای من بخره تا الآنم مشکل خاصی نداشتیم جر و بحثی کوچیک گاهی بوده که اونم طبیعیه بین همه زوجا هست ، این شرایط سختم خیلیا الان دارن ولی مشکل من اینه حس میکنم حرفای پدرم و دید خانوادم روم داره تاثیر میزاره، مثلا الان همسرم شهر دیگه کار می‌کنه یه آخر هفته ها میتونیم ببینیم همو اگر نیاد تهران خانوادم نمیپرسن چرا؟ یا دلشون تنگ نمیشه یا مثلا بعضی چیزا رو که اعضای یه خانواده میدونن میگن به اون نگو هرچی باشه دوماده انگار اونو جزو خانواده نمیدونن و غریبس وقتیم میاد تهران تازگیا باهاش سرد برخورد میکنن در صورتی که همسرم خانوادمو دوست داره مثلا تولد یکیشون میشه میگه کیک بخریم کادو بگیریم و... از شانس بدمون هم خانواده همسرمم منو دوست ندارن ینی بعد اون مشکلاتی که پیش اومد دیگه با من خوب نیستن مثلا چند ماهه مادرش به من زنگ نزده در صورتی که قبلاً دوبار که من زنگ میزدم یبارم اون میزد ولی الان دوبار من زنگ زدم ولی الان۳ماه ن زنگی ن چیزی تعطیلات بود همه بچه هاش دورهم جمع شدن اما به منو همسرم زنگ نزد شماهم بیایید و ما تهران موندیم چون اونا شهرستانن، خیلی دلم گرفته همسرمو خانواده من دوست ندارن خودمم خانواده همسرم دوست نداره هیچ کسم حمایتمون نمیکنه اونقدری تنها شدیم که چنتا دوستو رفیقم داشتیم اوناهم قطع ارتباط کردن چون دوست جدید پیدا کردن
شاید بگید تعریف از خود می‌کنه ولی خدا شاهده که ن من ن همسرم آدمای بد ذاتی نیستیم من خودم عاشق مرام و معرفت همسرم شدم چون چنتا حرکت اساسی ازش دیدم فهمیدم مثل خودم خوش قلبه ولی الان وضعیتمون اینه
میخواستم تجربه هاتونو بدونم کسی بوده شرایط مارو داشته باشه؟؟ چکار بکنم الان؟ از طرفی میگم نکنه بابام راست بگه و اینم مثل خانوادش بزنه زیر حرفاش از طرفیم میگم نه میشناسمش
@ArHamsaraane

تجربه های خوب_همسران موفق

08 Oct, 09:48


#پیام_ناشناس
سلام وقتتون بخیر
با همسری که تحمل حرف زدن نداره چیکار باید کرد؟
28 سالشه و بسیاااار لجباز
من دوس دارم مشکلاتمو با حرف زدن حل کنم ولی اصلا تحمل نداره زود شروع میکنه به دعوا کردن
مثلا من بهش میگم از فلان کارت ناراحت شدم بیا درموردش حرف بزنیم عصبانی میشه و شروع میکنه به بدوبیرا گفتن به خودش🙁

@ArHamsaraane

تجربه های خوب_همسران موفق

08 Oct, 09:47


http://t.me/hrummebot/game?startapp=ref66776321

تجربه های خوب_همسران موفق

06 Oct, 13:43


کاربرای پرمیوم تبلیغات خود تلگرام رو نمی‌بینند.
زیر پست اگه اسم نوشته ، یعنی من گذاشتمش
اوکی؟
تبلیغات ، مال خود تلگرام هست دوستان

تجربه های خوب_همسران موفق

06 Oct, 13:41


عزیزان اگه همچین چیزی تو چنل مشاهده کردین بدونید اینا تبلیغاتی هستش که خود تلگرام تو چنل هایی که بخواد پست میکنه 😒

اون کسایی که سیگنال اسکم واسه خالی کردن ولت ها تون معرفی میکنن با اینکار راحت میتونن تبلیغات خودشون و رو هر کانالی به نمایش در بیارن
🚬

واسه اینکه بتونیم جلوی همچین تبلیغاتی رو بگیریم باید لول چنل به 50 برسه که این غیر ممکنه 😢

پس از تون تقاضا میکنم گول همچین چنل هایی که سیگنال فیک معرفی میکنن رو نخورید
🙏

تجربه های خوب_همسران موفق

06 Oct, 13:30


#پیام_ناشناس
سلام مجدد ممنونم ک سوال من رو در گروه خوبتون قرار دادید از همه دوستان هم مچکرم من همون خانومی هستم ک گفته بودم همسرم تو گروه با خانوم ها تو صحبت های نامناسبشون گاها همراهی داره
میخواستم چن تا نکته رو اضافه کنم ک شاید دوستان بهتر راهنماییم کنن
حقیقتش این شغل دوم کلا خیلی در شان همسرم من نیس متاسفانه ما تو کرونا ی ضربه اقتصادی خیلی بدی خوردیم ب طوری ک خونه و ماشین و.. فروختیم برای بدهی ها و چک ها و.. از صفر شروع کردیم بخاطر این همسرم مجبورن برن سر این کار
همسرم واقعا ادم موجه و درستکاریه خودش میومد خونه مثلا تعریف میکرد خانوم فلانی با وجود متاهل بودن دوس پسر داره یا... و این چنین چیزا یا میگفت یکی از خانوما همزمان با چند نفر در ارتباطه و علنا میگه خودش
من نمیگم من خیلی پاک و .. امام زاده هستم
شوخی در حد عرف رو ب هیچ عنوان بد نمیدونم نمیشه ادم با چند نفر سرکار چند ساعت همراه باشه روزه سکوت بگیره صحبت نکنه یا موضوع خنده داری پیش اومد نخنده و...
من فقط مشکلم اینه ک همسرم با چنتا ازین خانوما داخل همون گروهی ک دارن تو مجازی
شوخی میکنه یا معلومه ک صمیمیه ک از نظر خودشم اصلا ادم حسابی نیستن ولی چون خودش بهم اینارو گفته نمیخوام از گفته هاش علیه خودش استفاده کنم از طرفی واقعاااا نمیتونم ببینم با اونا با اون سبک رفتار همسرم صمیمی و اصطلاحا رفیق باشه
ممنون میشم راهنمایی کنید چطور بیان بشه ک ب رابطه ما اسیبی وارد نشه و همینطور بتونم بدون دعوا بهش بگم ک دوست ندارم با این خانوما هم صحبت باشی

@ArHamsaraane

تجربه های خوب_همسران موفق

06 Oct, 13:21


😐😐۲۲ سالت هست
نه ۸۲ سال
عزیزم نهایت لیسانس نه، ارشد داشته باشی!
برو درست ادامه بده
چندتا چیز بدرد بخور یاد بگیر
ببین چی دوست داری
ورزش کن


چتونه شماها جدی😐😐

تجربه های خوب_همسران موفق

06 Oct, 13:20


#پیام_ناشناس
سلام من دخترم و ۲۲سالمه
مجردم و جدیدا بشدت احساس تنهایی میکنم
یه ادم درونگرا و سختگیر و معتقدم که تاحالا دستشم به هیچ پسری نخورده
قیافمم معمولیه ولی خب نمیشه گفت خیلی خوشگلم.
ولی خب تاحالا نشده هیچ پسری تواین چندسال مستقیما بهم پیشنهاد بده حتی توی دانشگاه
۳ماهه شاغل شدم و اونجا هم باادمای زیادی درارتباطم(گفتم احتمالا اونجا دیگه یه ادم مناسب پیدا میشه)
ولی خب نشده...
خستم حقیقتا،دلم دوست داشتن و دوست داشته شدن میخواد
یه زندگی مستقل میخواد
حتی یمدت کل فامیل موافق ازدواج من با پسری بودن،که پسره مخالفت کرده و رفتن خواستگاری یه نفر دیگه

خیلی ناراحتم بابتش،احساس میکنم واقعا شاید ادم خوب و دوست داشتنی ای نیستم💔فکر این که تاابد قراره تنها بمونم دیوونم میکنه🤦🏻&zwj♀
همه دوستام ازدواج کردن و من ادامه تحصیل دادم میدونم جایگاه اجتماعی بشدت خوبی دارم ولی خب این کافی نیست برای من‌...
چطور اروم کنم خودمو؟

@ArHamsaraane

تجربه های خوب_همسران موفق

06 Oct, 13:19


#پیام_ناشناس
سلام وقتتون بخیر. دوستان من سوالی داشتم خدمتتون.
من یه مورد خواستگار دارم که از همه لحاظ پسر خوبیه. فقط یه ایرادی این وسط هست اینکه، قدش اندازه منه و خیلی هم لاغر اندامه. متاسفانه این موضوع باعث شده من کششی سمتش نداشته باشم و موندم چیکار کنم.

ممنونم راهنمایی کنین🙏

@ArHamsaraane

تجربه های خوب_همسران موفق

06 Oct, 13:18


#پیام_ناشناس

سلام دوستان من ۲ سال عقد بودم و الان ۲ ساله که سر خونه زندگیمون هستیم من ۲۳ و شوهرم ۳۰ بچه نداریم، شوهر منم مث شوهر بقیه خوبی و بدی داره اما خوبیاش واقعا بیشتره دلسوز دست و دلباز زنشو تو هر جمعی خیلی بالا میبره اما مشکل اینجاست که تو دوران عقد برای رابطه جنسی قرص ترامادول خورد برای تأخیری بعضی وقتا میخورد البته که بهش نساخت و تو خیابون تشنج کرده بود بردیم بیمارستان و سرش شکسته بود گذشت و دیگه نخورد یعنی گاهی وقتا مثل تولدی سالگردی که رابطه زیادی بتونه داشته باشه اما وقتی اومدیم سر خونه زندگیمون بیشتر شد خورد دیگه قرص های تاخیری داروخونه ایی یا ژل جواب نمیداد فقط ترامادول من جدی برخورد کردم و میزاشت کنار تقریبا ۷ ماه گذاشته بود کنار که هفته پیش خورده اومد خونه داشت راه میرفت که با صورت افتاد و تشنج چند لحظه ایی کرد دماغش شکست وای خیلی بد بود😔
از ترس من نگفته بود و رفتیم بیمارستان اونجا آزمایش گرفتن و گفتن ترامادول مصرف کرده چون بعد مدت زیادی بوده که مصرف نکرده بود اینجوری شده😔نمیدونم چیکار کنم بهش گفتم میخام برم جدا شم و زنگ‌‌ زدم داداشش اومد باهاش صحبت کرد خیلیییی پشیمونه میگه دیگه نمیکنم هروقت اراده کنی میریم آزمایش میدیم اما من خیلی حالم بده زندگیم انگار متوقف شده نمیدونم چیکار کنم😔 تروخدا کمکم کنید
@ArHamsaraane

تجربه های خوب_همسران موفق

04 Oct, 05:45


مردها منطقی حرف می‌زنند
ولی احساسی تصمیم می‌گیرند؛ زن ها
احساسی حرف می‌زنند
ولی مثل یک مامور اعدام
کاری که باید بکنند را می‌ کنند .
پس مرد ها تحت هیچ شرایطی تصمیم لحظه ای نگیرید و سعی کنید چند روز به تصمیم هاتون فکر کنید
و خانوم ها سعی کنید برای اجرا کردن تصمیم هاتون برنامه ریزی دقیقی داشته باشید .
مرد ها ؛سکوت خانوم ها رو جدی بگیرید
و اصلا هیچ خانومی رو ساده تصور نکنید وگرنه شکست شما قطعی است .
خانوم ها ؛
همیشه تصمیم های مرد ها رو بسنجید و روی تصمیم های احساسی شون حساب باز نکنید .
@Hamsaraane

تجربه های خوب_همسران موفق

03 Oct, 16:35


t.me/seed_coin_bot/app?startapp=66776321
SEED App – Meme Telegram app backed by top investors.
🔥 Burning SEED for inactive users after more than 30 days.
🚀 20M users in just 1 month!
🏆 Top-tier listing this November.
Don’t miss out — now’s the perfect time to join! 🎉

تجربه های خوب_همسران موفق

02 Oct, 10:30


سلام وقت بخیر من همون خانمیم ک گفتم همسرم اجازه باشگاه دادن بمن نمیدن!
همسرم و خانواده اش مخصوصا(مادرشون)بشدت بد دلن..حتی مادرشوهرم نسبت به خانما هم بددلی میکنن ینی اگر من کنار خانمی باشم بازم بد دلی دارن..خب ازاونجایی ک همسرمنم ته تغاریه و وابستگی شدید ب مادرشون دارن دقیقن در راستا تفکر ایشونم پیش میرن حتی..حالا چرا همسرم نمیزاره باشگاه برم حتی برم پیاده روی کنم اینکه ایشون خودشون باشگاه داش و و با اکثریت خانما دوس بودن وحتی بارها بمن خیانت کردن اما موندم وادامه دادم و هر روز ب اندازه 100 سال پیر شدم وفک میکردم توانایی جدا شدن ندارم لباس پوشیدنم باید با تفکر اون باشه مهمونی رفتن هرچیو هرچی باید ایشون تعیین کنن وقتشو.. من اجازه هیچگونه نظرخواهی ندارم حتی 5تا واحد مونده بود ک من کارشناسیمو بگیرم ونزاشت اون 5 واحدو پاس کنم این 7 سالم با مادرشوهرم زندگی کردم ینی کنار هم ن اینکه تو یساختمون جدا نه کنارهم مث زمانایه قدیم.و من بخاطر اینکه مادرم فوت شدن و برادرم کیلومترها ازم دوره و پدرمم با ازدواج مجددشون ازما دل کندن عملا بی پشت پناهم..از لحاظ پوشاک خوراک تامینم میکنن ولی چ فایده اخلاقشون زیر صفره من حتی یبارم با ایشون مسافرت نرفتم تواین مدت با اینکه وضع مالیشونم خداروشکررخوبه دغدغه مالی ندارن نخواستم همه جزییاتو بگم که یوقت پیام طولانی نشه... ببخشید
@ArHamsaraane

تجربه های خوب_همسران موفق

01 Oct, 18:27


جلوی بچه ها اصلا از کشتن،کشته شدن ، جنگ و... حرفی نزنید
مراقب روحیه و ذهن بچه ها باشیم ❤️