فرجه ای در جزیره مثنوی و سفینه غزل @heidarkhoshzaban Channel on Telegram

فرجه ای در جزیره مثنوی و سفینه غزل

@heidarkhoshzaban


@Saalaam33h
ارتباط باادمين....

09151265699 استادخوش زبان

برای مطالعه ازابتدای کانال
http://t.me/Heidarkhoshzaban/1

فرجه ای در جزیره مثنوی و سفینه غزل (Persian)

به کانال تلگرامی فرجه ای در جزیره مثنوی و سفینه غزل خوش آمدید! این کانال توسط کاربری با نام کاربری @heidarkhoshzaban اداره می‌شود. در اینجا شما می‌توانید با مطالعه و آموزش شعرهای معروف مثنوی و غزل، زبان فارسی خود را بهبود ببخشید. اگر به ادبیات و شعر علاقه‌مند هستید، این کانال یک منبع عالی برای گسترش دانش شما خواهد بود. اینجا فضایی است که می‌توانید در زمینه شعر و ادبیات با دیگر اعضای کانال ارتباط برقرار کنید و از تجربیات و دانش آنان بهره‌مند شوید. اگر تمایل دارید به آموزش و یادگیری زبان فارسی به بهترین شکل ممکن، حتما این کانال را دنبال کنید. برای ارتباط با ادمین کانال می‌توانید با شماره 09151265699 تماس بگیرید یا به لینک http://t.me/Heidarkhoshzaban/1 مراجعه کنید. خواندن شعرها و مطالب جذاب و آموزنده در این کانال باعث پرورش دانش و توانایی شما در زمینه شعر و ادبیات فارسی خواهد شد.

فرجه ای در جزیره مثنوی و سفینه غزل

21 Nov, 08:45


سوره بقره آیات ۱۲۵ تا ۱۳۰

فرجه ای در جزیره مثنوی و سفینه غزل

21 Nov, 08:44


غزل ۱۸ حافظ

فرجه ای در جزیره مثنوی و سفینه غزل

21 Nov, 04:49


چه گویمت که به میخانه دوش مَست و خراب
سروشِ عالَمِ غیبم چه مژده‌ها دادست

رضا به داده بده وز جَبین گره بگشای
که بر من و تو دَرِ اختیار نگشادست


مجو درستیِ عهد از جهانِ سست نهاد
که این عجوز، عروسِ هزاردامادست...

#حافظ

فرجه ای در جزیره مثنوی و سفینه غزل

20 Nov, 19:59


تمهیدات تمهید اصل عاشر  ۷۹

فرجه ای در جزیره مثنوی و سفینه غزل

20 Nov, 19:58


بیت ۳۷۹۰ تا دفتر اول مثنوی مولانا

فرجه ای در جزیره مثنوی و سفینه غزل

20 Nov, 19:51


غزل ۷۶  دیوان شمس

فرجه ای در جزیره مثنوی و سفینه غزل

20 Nov, 05:26


🦋
📕داستان شب

#هر_شب_یک_داستان_کوتاه

☯️روزی حاکمی از وزیرش پرسید:
چه چیزی است که از همه چیزها بدتر و نجس تر است؟
وزیر در جواب ماند و نتوانست چیزی بگوید. از حاکم مهلت خواست و از شهر بیرون رفت تا در بیابان به چوپانی رسید که گوسفندانش را میچرانید

به چوپان گفت: من وزیر حاکم هستم و امروز حاکم از من سوالی پرسید و نتوانستم جواب دهم. اکنون این سوال را از تو میپرسم و اگر جواب صحیح دادی تو را از مال دنیا بی‌نیاز میکنم، بعد هم سوال حاکم را مطرح کرد...

چوپان گفت: ای وزیر پیش از اینکه جوابت را بدهم مژده‌اي برایت دارم.!
بدان که در پشت این تپه گنجی پیدا کرده‌ام و برداشتن آن در توان من تنها نیست. بیا با هم آن را تصرف کنیم و در اینجا قصری بسازیم و لشکری جمع کنیم و حاکم را از تخت به زیر کشیم تو حاکم باش و من وزیرت.!

وزیر تا این حرف را شنید خوشحال شد و به چوپان گفت: عجله کن و گنج را نشان بده
چوپان گفت: یک شرط دارد.!
وزیر گفت: بگو شرطت چیست؟
چوپان گفت: تو عمری وزیر بودی و من چوپان برای اینکه بی‌حساب شویم باید سه بار زبانت را به مدفوع سگ من بزنی.

وزیر پیش خود فکر کرد که کسی اینجا نیست من اینکار را میکنم و بعد که حاکم شدم چوپان را میکشم. پس سه بار زبانش را به مدفوع سگ چوپان زد و گفت: راه بیوفت برویم سراغ گنج...

چوپان گفت: قربان گنجی در کار نیست.
من جواب سوالت را دادم تا بدانی هیچ چیزی در دنیا بدتر و نجس تر از طمعکاری نیست.

فرجه ای در جزیره مثنوی و سفینه غزل

19 Nov, 16:55


صفحه ۵۰۵ قرآن سوره احقاف

فرجه ای در جزیره مثنوی و سفینه غزل

19 Nov, 08:26


🦋

⭕️ برخیز

برخیز تا به عهدِ امانت وفا کنیم
(سعدی)

حجاب راه تویی حافظ از میان برخیز
(حافظ)

زین مَکمَن دردخیز برخیز
(جامی)

خود تو از پیش چشم خود برخیز
(عراقی)

به اختیار ز نزهت‌سرای جان برخیز
(صائب تبریزی)

ز خود برخیز یک چندی اگر مرد تولایی
(سنایی)

با بیداران نشین و برخیز
(مولوی)

ازین خواب برخیز و بیدار گرد
(فردوسی)

ز حبّ مال و حبّ جاه برخیز
(عطار)

برخیز تا ببینی، قندیل آسمان را
(خواجوی کرمانی)

برخیز هلا نه وقت خواب است
(نظامی)

برخیز و جهد کن به مقام خِرَد رَسی
(فیض کاشانی)

برخیز و به سوی گل و گلزار خرام
(اوحدی)

بسی خفتی کنون برخیز از خواب
(شیخ محمود شبستری)

برخیز سحر، ناله و آهی می‌کن
(شیخ بهایی)

صبح دولت می‌دمد برخیز زین خواب گران
(محتشم کاشانی)

هله برخیز که اندیشه دگر باید کرد
(اقبال لاهوری)

برخیز تا نهیم سَرِ خود به پای دوست
(هلالی جغتایی)

مردانه ز پیشِ خویش برخیز
(حکیم نزاری قهستانی)

فرجه ای در جزیره مثنوی و سفینه غزل

19 Nov, 03:47


بیت ۶۰۵ تا دفتر ۴ مثنوی مولانا

فرجه ای در جزیره مثنوی و سفینه غزل

18 Nov, 13:30


جلسه ۱۹ چهل پند کلیله دمنه

فرجه ای در جزیره مثنوی و سفینه غزل

16 Nov, 20:12


🦋

تو تا خود را بکلّی در نبازی
نمازت کی شود هرگز نمازی



#شیخ_محمود_شبستری

فرجه ای در جزیره مثنوی و سفینه غزل

16 Nov, 20:09


جلسه ۵۶ بوستان سعدی آخرین جلسه از باب ۳

فرجه ای در جزیره مثنوی و سفینه غزل

16 Nov, 16:42


مرگ را دانم ولی تا کوی دوست
راه اگر نزدیک تر داری بگو

فرجه ای در جزیره مثنوی و سفینه غزل

16 Nov, 02:33


🦋

«هرگز»های مهم

- تو هرگز ز راهِ درستی مَگرد
(فردوسی)

- هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق
(حافظ)

- هرگز از کاشانهٔ کرکس، همائی برنخاست
(خاقانی)

- هرگز دل عشاق به فرمان کسی نیست
(مولوی)

- که خون عاشقان هرگز نمیرد
(نظامی)

- دوستان هرگز نگردانند روی از مِهر دوست
(سعدی)

- هرگز به اهرمن مده ایمان خویش وام
(پروین اعتصامی)

- تا ابد هرگز مزن دَم بی‌طلب
(عطار)

- عاشقم بر عشق و هرگز نشکنم پیمان عشق
(سنایی)

- دو سر هرگز نگنجد در کلاهی
(وحشی بافقی)

- یأس را هرگز مباد ای دوست در دل رَه دَهی
(وحدت کرمانشاهی)

- صافدل هرگز غبارِ خویش ننماید به کس
(بیدل دهلوی)

- هرگز به منتها نرسد هیچ‌کس به خود
(حکیم نزاری قهستانی)

- میالای هرگز دهان از دروغ
(ملک‌الشعراء بهار)

فرجه ای در جزیره مثنوی و سفینه غزل

16 Nov, 02:33


🦋


یک‌جهت شو که ز صد زاهدِ شیاد یکی
خالص از بوته‌ی محراب نیاید بیرون



#صائب_تبریزی

فرجه ای در جزیره مثنوی و سفینه غزل

15 Nov, 11:24


🦋
خونِ هزار بلبلِ زارم به گردنست
در پایِ هر گلی که نشستم به یادِ تو

#طلوعی‌خوانساری

فرجه ای در جزیره مثنوی و سفینه غزل

15 Nov, 11:23


هدیه خدا هدیه ما

فرجه ای در جزیره مثنوی و سفینه غزل

14 Nov, 14:53


سوره بقره آیات ۱۱۷ تا ۱۲۴

فرجه ای در جزیره مثنوی و سفینه غزل

14 Nov, 14:53


غزل ۱۷ حافظ