_قمبل کنید دخترا بزارید آقا اونجاتونو ببینه
آفرین پیرهنتونم بدید کنار
با دیدن این همه دختر لخت جلوم که همشون روبروم قمبل کرده بودن بازم تحریک نشدم هیچ کدومه اینا نمیتونست بیماری منو درمان کنه
یهو چشمم خورد به یه دختر کوچولو که اخر همه وایساده بود و در حالی که عروسکشو سفت بغل کرده بودبا چشمای درشت و آبیش بهم زل زده بود
با چشم به خاله اشاره کردم و گفتم:
اون کیه چرا قمبل نکرده
خاله یهو دستشو کشید و اوردش جلو و گفت:
_ا ور پریده چرا هنوز شورت پاته تو
یهو شورتشو کشید پایین و پاهاشو باز کرد دختر هینی کشید و دستشو گذاشت جلوشو گفت:
_خاله زشته
با دیدن تپل سفیدش اندامم یهو بیدار شو
چقدر سکسی بود
روبه خاله گفتم:
_همینو میخوام داگیش کن
دختره خواست فرار کنه که رفتم پشتشو ...
https://t.me/+GllkRfJizJ4wZjFk
https://t.me/+GllkRfJizJ4wZjFk