زهرا عبدی @abdinovelist Channel on Telegram

زهرا عبدی

@abdinovelist


رمان‌نویس، منتقد ادبیات و سینما، مدرس داستان‌نویسی، بنیانگذار جایزه‌ی ادبی- فرهنگی ایرانویج، ملّی‌گرای ایراندوست

زهرا عبدی (Persian)

زهرا عبدی یک رمان‌نویس، منتقد ادبیات و سینما، مدرس داستان‌نویسی، بنیانگذار جایزه‌ی ادبی- فرهنگی ایرانویج و ملّی‌گرای ایراندوست است. کانال تلگرامی @abdinovelist توسط این نویسنده برای ارتباط با طرفداران و دوستداران ادبیات ایجاد شده است. در این کانال، می‌توانید از آخرین اخبار و مطالب مربوط به آثار ادبی، نقدها، و مقالات آقای/خانم عبدی باخبر شوید. همچنین، این کانال فضایی است که امکان برقراری تبادل نظر و گفتگو درباره‌ی ادبیات و سینما را برای اعضایش فراهم می‌کند. اگر علاقمند به دنیای رمان‌ها، ادبیات، و نقد ادبی هستید، این کانال یک فرصت عالی برای افزایش دانش و شناخت شماست. بپیوندید و از تجربه‌ی منحصر به فرد برنامه‌ها و مطالب آموزشی زهرا عبدی بهره‌مند شوید.

زهرا عبدی

21 Jan, 18:28


میان تمام شخصیت‌های حاضر در مراسم تحلیف ترامپ، معاون اول کاخ سفید؛ جی‌دی‌ونس؛ نویسنده، وکیل، سیاستمدار برای من از همه بیشتر درخور توجه بود و علتش هم شاید خواندن کتاب «هیل بیلی‌ها» از او بود.

داستانِ پر پیچ‌و خم زندگی
یک کودک بسیار فقیر تا سناتور شدن‌اش. کتابی با نام مرثیه ‌ی دهاتی‌ها(Hillbilly Elegy).

این کتاب تصویری صادقانه و تکان‌دهنده از زندگی طبقه کارگر آمریکا را نشان می‌دهد و مهم‌ترین نکته‌ی کتاب از نظر من این بود که نشان داد چطور کارگران فقیر به پوچیِ شعارهای چپ‌ها و دموکرات‌ها پی بردند و تغییر جهت سیاسی طبقه‌ی کارگر فقیر را از چپ و دموکرات به راست و لیبرال نشان می‌دهد و چه پارادوکس عجیبی. کارگران دریافتند یک سده شعار چپ‌ها در عمل به پوچ رسید. فقیر، فقیرتر شد و تبعیض بیشتر و بیشتر.

سران چپ همه غوطه‌ور در ثروت و هیچ‌کدام درعمل راضی نشدند یک دلار از ثروت‌شان را در راه رفاه کارگران خرج کنند. آن افکار فقط به درد ساختن شعار خورد و بس.

حالا دیگر همه می‌دانند
رسانه‌های دنیا در انحصار چپ‌هاست. هیچ رسانه‌ی چپی از زندگی دشوار جی.دی.ونس حرف نمی‌زند. چرا؟ چون او نماد شکست شعارهای چپ‌هاست.

اگر جی دی ونس ۴۰ ساله که کودکی بسیار دشواری در نهایت فقر داشت، گرایش چپ و دموکرات داشت، الان رسانه‌های دنیا در بوق و کرنا بودند از موفقیت‌های او.
کتابش را مرور می‌کردند و ازخدمت او در ارتش فیلم می‌ساختند. از ازدواجش با یک زن هندی یک فیلم عاشقانه‌ با تم قهرمانی ضد
تبعبض‌نژادی می‌ساختند. ولی دریغا که او راست است
و دموکرات نیست، پس باید از هیولا بسازند و تیلور سوییفت همه جا او را زن‌ستیز و گربه‌ستیز خطاب کند.

مادر ونس معتاد بود و با
ازدواج‌های متعدد، زندگی کودکش را پرچالش ساخته بود. دیروز در مراسم تحلیف، مادرش کنارش ایستاده بود و حالش خوب بود. یک بخش زیبای کتاب درباره‌ی این بود که پسر به جای کینه‌کردن، چطور به داد مادرش رسید و نجاتش داد. او با افتخار می‌گوید مرد خانواده است و چهار فرزند دارد. او عاشق زنان زندگی‌اش است: مادربزرگ، همسرش، دخترانش و مادرش.

مادربزرگش، زنی قوی که جی‌دی‌ونس او را ماماوُ صدا می‌کرد که با عشق و سخت‌گیری نقش پشتیبان و راهنمای زندگی او را ایفا کرد. زنی که دو عشق به این مرد هدیه داد: عشق به وطن و عشق به خانواده. در کتابش نوشته:«مادربزرگ من دو خدا داشت. یکی خدا و دیگری آمریکا»

‏من از این کتاب یاد گرفتم که خدای دوم است که اولی را نگه می‌دارد
‏ملتی که دو خدا دارد،هیچکس نمی‌تواند از بین ببردش


#جی_دی_ونس #ترامپ
درباره‌ی کتاب #هیل_بیلی_ها مفصل در این پست 👇نوشتم.

https://t.me/Abdinovelist/1564

https://t.me/Abdinovelist/1565

زهرا عبدی

13 Jan, 17:05


.
ایشان زهوه عرفات، تنها فرزند یاسر عرفات است که در فرانسه به دنیا آمده است.
او در دانشگاه پاریس علوم سیاسی خوانده است و این عکس مراسم فارغ‌التحصیل اوست.
گزارش‌های موثق و دقیقی موجود است که نشان می‌دهد زهوه که فقط ۲۹ سال سن دارد و جز تحصیل در زندگی‌اش کاری نکرده، ثروتی بیش از ۸ میلیارد دلار دارد.
این ثروت حاصل چیست؟ کارآفرینی؟ اختراع؟ خیر ایشان به عنوان تنها وارث یاسر عرفات، از مزایای مالی و دارایی‌های به‌جامانده از پدرش بهره‌مند شده است.
این دارایی‌ها از سرمایه‌هایی است که در طول سال‌ها جمع‌آوری شده‌اند.
همچنین، مادرش سها عرفات، مقرری ماهانه‌ای دریافت می‌کند که بنا به گزارش‌ها، مبلغ آن حدود ۱۰۰ هزار دلار بوده است.( در پایان لینک منابع موجود است)
اما زندگی این دختر ساکن بهترین نقطه پاریس به ما ایرانی‌ها چه ربطی دارد؟
ربطش این است: زهوه که مالک املاک و مستغلات فراوان ثبت شده در لندن است و تنها میراث‌دار دارایی کهکشانی پدرش است، به عنوان پناهنده هم شرایط احراز دریافت کمک مالی از آنروا (کمیته امدادرسانی سازمان ملل به آوارگان فلسطینی) را دارد و مبلغ هنگفتی هم از این سازمان دریافت می‌دارد و شگفتا که جمهوری اسلامی یکی از اصلی‌ترین تامین‌کنندگان مالی کمیته‌ی آنروا است. امیر سعید ایروانی، سفیر و نماینده ایران در سازمان ملل، بارها در مجمع عمومی تأکید کرده که جمهوری اسلامی تحت هر شرایطی به حمایت از این آژانس بشردوستانه متعهد مانده و خواهد ماند.
زهوه عرفات به تنهایی، چندین برابر بودجه‌ی استان سیستان و بلوچستان را به عنوان پناهنده‌ی فلسطینی دریافت می‌دارد.
به کلمه‌ی «پناهنده» دقت کنید. حالا به یاد بیاورید انبوه پناهندگان هم‌وطن در ترکیه و سایر مناطق جهان را. حالا دوباره به زهوه برگردید که به عنوان پناهنده در بهترین نقطه‌ی پاریس زندگی می‌کند و تحت پوشش کمیته امداد آنروا است و اینجاست که تناقض تیری در جگرت می‌نشاند.
هیچ‌چیز توهین‌آمیزتر از آن نیست که شعور و آگاهی لگدمال شود.
نمی‌دانم زهوه شعار خودجوش مردم ایران را وقتی پرچم فلسطین را در ورزشگاه دیدند، شنیده یا نه. شاید او نداند چرا مردم نسبت به این پرچم خشم دارند، اما ما مردم میان خودمان خوب می‌دانیم. خشم ما به مردم فلسطین نیست، خشم ما برای به لجن کشیده‌شدن معناها توسط شیادان است. خشم ما از لگدمال شدن معناهایی چون «پناهنده» و «کمیته امداد» زیر پای شیادان است.
خشم ما از عدم تحقق این معنا و حکمت دیرینه‌ی بشری است که‌: « چراغی که به خانه رواست به هرجای دیگری نارواست و تمام»
«زهرا عبدی»


#پاینده_ایران

https://t.me/Abdinovelist

زهرا عبدی

13 Jan, 17:04


https://www.ddinstagram.com/p/DExgBEpODY8/?igsh=azNkaTg3anRmeHJo

زهرا عبدی

09 Jan, 07:07


چپ و تناقض رابطه‌ای مستحکم با هم دارند. تاریخ چپ را ورق بزن.

در بسیاری از حکومت‌های چپ‌گرا، فاصله عمیقی میان اصول ایدئولوژیک و عملکرد واقعی وجود داشته است.
چند نمونه تاریخی را مرور کنیم:
۱. استالین
⭕️ ایدئولوژی: مارکسیسم-لنینیسم ادعا می‌کرد آزادی و دموکراسی را نه برای کارگران روسیه که برای مردم جهان تضمین خواهد کرد!
⭕️ عملکرد: در دوران استالین ١٩٢۴-١٩۵٣، در “پاکسازی‌های بزرگ” صدها هزار نفر اعدام یا به اردوگاه‌های کار اجباری فرستاده شدند. این سرکوب‌ها کاملاً در تضاد با آرمان‌های آزادی و برابری بود.

۲. مائو
⭕️ ایدئولوژی: مائو وعده جامعه‌ای برابر و پایان فقر را در چین با انقلاب کمونیستی خود داد.
⭕️ عملکرد: در سیاست «جهش بزرگ به جلو» (١٩۵٨-١٩۶٢، با تصمیمات چپ‌محور مائو، ۴۵ میلیون نفر جان باختند. این فاجعه نشان‌دهنده فاصله عمیق میان اهداف ایدئولوژیک و عملکرد واقعی بود. جوکی وجود دارد: مائو جان میلیون‌ها نفر را نجات داد. چگونه؟ با مرده‌اش!

۳. چگوارا
⭕️ ایدئولوژی: ارنستو چگوارا، رهبر انقلابی کوبا، بر آزادی بیان تأکید داشت.
⭕️ عملکرد: پس از انقلاب کوبا (١٩۵٩)، چگوارا هزاران نفر را در دادگاه‌های انقلابی با اعدام‌های سریع و بدون محاکمه کشت.

۴. شوروی و اروپای شرقی
⭕️ ایدئولوژی: اتحاد جماهیر شوروی مدعی مبارزه با امپریالیسم و دفاع از حق تعیین سرنوشت ملت‌ها بود.
⭕️ عملکرد: شوروی در سال ۱۹۵۶ قیام مردم مجارستان علیه دولت کمونیستی را سرکوب کرد. تانک‌های شوروی به بوداپست اعزام شدند و هزاران نفر کشته یا زندانی شدند. این مداخله مستقیم، با شعارهای ضد امپریالیستی شوروی تناقض داشت.

۵. گلوبالیسم و چپ
⭕️ ایدئولوژی: کمونیسم ادعا دارد توسعه اقتصادی باید به نفع همه مردم جهان باشد.
⭕️ عملکرد: در دهه‌های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰، شوروی برای توسعه کشاورزی‌اش ، مسیر رودخانه‌های آمودریا و سیردریا را تغییر داد. این اقدام باعث خشک شدن دریاچه آرال و نابودی محیط زیست منطقه شد.

۶. پول پوت و کشتار مردم کامبوج
ایدئولوژی: خمرهای سرخ، به رهبری پول پوت، وعده دادند که جامعه‌ای کاملاً برابر ایجاد کنند و قدرت را به کشاورزان بازگردانند.
عملکرد: در دوران حکومت خمرهای سرخ، حدود ۲ میلیون نفر (۲۵ درصد جمعیت کشور) در اردوگاه‌های کار، اعدام‌ها، یا به دلیل گرسنگی و بیماری جان باختند. این اقدامات با آرمان برابری و عدالت کاملاً در تضاد بود.

۷. فیدل کاسترو
⭕️ ایدئولوژی: فیدل کاسترو پس از انقلاب ۱۹۵۹، بر دموکراسی و آزادی برای مردم تأکید داشت.
⭕️ عملکرد: در عمل، حکومت کاسترو به یک سیستم تک‌حزبی تبدیل شد. آزادی رسانه‌ها و بیان محدود شد و مخالفان سیاسی تحت فشار و سرکوب قرار گرفتند. این اقدامات با وعده‌های دموکراسی مردمی در تناقض بود.

جمع‌بندی:
چپ و تناقض دو روی یک سکه‌اند

توییت خانم نازلی کاموری را ببینید 👇
باید به ایشان گفت :
دیر اومدی، نخواه زود بری.

https://t.me/Abdinovelist

زهرا عبدی

08 Jan, 18:10


.
هر کسی فقط یک مادر دارد، مادر همه‌ی ما ایران است و بر ماست که مراقب دردانه‌ مادرمان باشیم.
بانوی
باشکوه ایران‌، #ژاله_آموزگار چقدر زیبا از ایران می‌گوید. قلبم لرزید وقتی مادرمان ایران را مادرانه سفارش کرد: ایران را تنها نگذارید.

ایران ما صاحب فرهنگ و تمدنی است که اگر نظر اندیشمندان و فلاسفه را درباره‌اش در یک جمله خلاصه کنیم، همه گفته‌اند: این فرهنگ پایه و اساسش بر «مهر» است.

چرا باید ایران را تنها نگذاربم؟
چون فرهنگ و تمدنی که بر پایه‌ی والاترین عصاره‌ای وجودی انسانی یعنی « مهر» است، نه فقط برای ایرانیان که برای ابنای بشر سودمند است.
تنها نگذاشتن ایران، تنها نگذاشتن انسان و انسانیت است.
حرف ایران
دوستان این نیست که در توهم گذشته‌ی پرشکوه غرق شویم، ما ایران‌دوستان قصد نداریم صفحات تاریخ را به‌سود خودم ورق بزنیم و فقط بخش‌های هم‌سو با نظراتمان را کنار هم بچینم.
ما فرزندان ایران‌زمین قصد نداریم با گذشته رویافروشی کنیم.
می‌خواهیم از قدرت شگفت‌انگیز تنومندی تمدنی بگوییم که تنه و ریشه و شاخ و برگش همه از «مهر» است.

هر چه در مهر بکاری، تنومند خواهد شد و خواهد بالید حتا اگر در دل کویر باشد، به باغ جادویی ماهان‌مان، باغات انار یزدمان و پسته‌های کرمان‌مان بنگرید

ما ایران‌دوستان باور داریم اگر « حال و اکنون» مان را بر «ایراندوستی» منطبق کنیم، قدرت «گذشته» و شکوه تضمین شده در «آینده» را نیز در انبان داریم.

تاریخ به قول جورج اورول همواره در اکنون ساخته می‌شود.
کنش من و تو در زمان حال،
هم گذشته است و هم حال و هم آینده.

چرا آثار تاریخی و باستانی را در موزه می‌گذارند؟
علتش اعطای توان بازنویسی دوباره تاریخ به مردمان یک سرزمین است.
کشف دوباره ایران، بزرگترین مسئولیت ما فرزندان ایران است.
در «حال و اکنون» این سرزمین، موج زیبایی از عشق به فرهنگ ایران برخاسته.
این موج را «به هر گونه‌ای» که می‌توانیم، قدرت ببخشیم

هیچ خیانتی بدتر از خیانت به رویای خود نیست،
‏ایران قدرتمند، رویای هزاران ساله‌ی ماست،
‏به قول کارول ایرسیکوفسکی
‏«تعهد ما به رویاست
‏نه به تحقق آن»
#کشف_دوباره_ایران

#ایران_دورت_بگردم #ایرانی_بمانیم❤️🤍💚 #تمدن_شکوهمند_ایران

https://t.me/Abdinovelist

زهرا عبدی

08 Jan, 18:10


https://t.me/Abdinovelist

زهرا عبدی

06 Jan, 15:09


زن در فرودگاه به‌خاطر حجاب مورد آزار قرار می‌گیرد.
او یک مسافر است.
تصور کنید شوق یک مسافر را هنگام چمدان بستن.

زن به همراه همسرش است و شاید به دیدار پدر و مادرش می‌رود.
اول صبح اعصابش را تاب دادند و بر روانش ملخ تنیدند.

به سمت آخوند می‌رود. عمامه‌ی اختیاری آخوند را از سرش برمی‌دارد و به نشانه اعتراض بر سر می‌کشد. به این استحاله و پارادوکس شاهکاری که زن آفریده نگاه کنید.

در ادامه زن تا به خود می‌آید می‌بیند همسفرش را بردند.

خود را جای زن بگذاریم. تصور کنید چمدان را به بار داده باشی و در آرامش کنار همسفرت منتظر پرواز باشی و حالا همسرت( همسفرت) را بردند. چمدان هم رفته و تو این‌سو، آن‌سو به هروله که شوهرم را کجا بردید.

و اما خبر منتشر شده از طرف حکومت چیست؟ درست حدس زدید. بله یک روانی دیگر با سابقه و پرونده‌ی پزشکی!!!
مانند رویا ذاکری، آرزو بدری و ....

به زودی در تاریخ این سرزمین خواهند نوشت یکی از مهم‌ترین عوامل فروپاشی حکومتِ عمامه‌سران این بود که آنقدر با روان مردم درآویخت که فروریخت.

و اما عزیزان من، این پرده آخر این حکومت است. به تصویر کشیده شده توسط یک زن.
به نمادین‌ترین شکل ممکن.
در پرده‌ی آخر می‌بینیم که عمامه‌ی اختیاری هرگز نتوانست به حجاب اجباری تبدیل شود.

به شما قول می‌دهم که این پرده‌ی آخر است.
«زهرا عبدی»

https://t.me/Abdinovelist

زهرا عبدی

03 Jan, 20:41


.
رمان «پدران و بی‌پدران» از #زهرا_عبدی
امسال توسط نشر ناکجا در خارج از ایران و بدون سانسور چاپ شد. در حال حاضر، امکان تهیه کتاب در ایران مهیا شده است.
برای تهیه کتاب، لطفاً به آی‌دی زیر پیام دهید:

@minimalhacontact
@minimalhacontact
.

زهرا عبدی

03 Jan, 18:49


.
درود بر شما بزرگواران

وقتی شما عزیزان من،
از دسترسی به آخرین کتابم می‌پرسیدید و من هر بار می‌گفتم به زودی... ، مرا فقط شرمندگی بود در پیشگاه و بارگاه پرمهر شما.

بهمن ماه امسال، چهار سال تمام است که انتشار تمام کتا‌ب‌های من در سرزمین مادری‌ام ممنوع شد.

گمان کردند زانوی غم بغل می‌گیرم و بر سر می‌زنم.
خیر، بنده با نهایت افتخار یک ایرانی‌ام.
از رگ و ریشه‌ی اجدادی با سخت‌کوشی حیرت‌انگیز.
از تمدن سختکوش باشکوهی که بیست میلیون متر مکعب آب را به زیر زمین برد و بدون استفاده از هیچ دستگاهی، فقط با مهندسی شیب زمین، آن را دوباره به سطح زمین آورد و شاهکار هزاران کیلومتر قنات( به فاصله‌ی ماه تا زمین) را آفرید.
وقتی انتشار کتاب‌ها ممنوع شد با خودم سوگند یاد کردم که به یاری روح زیبای ایرانی‌ام، سخت‌تر کار کنم و بیشتر خواهم نوشت تا ببینند جاری کلمه را مانعی نیست و آنچه محکوم به نابودی در این سرزمین است، خشکسالی و دروغ است و بس.
و بالاخره پس از تلاش بسیار
کتاب پدران و بی پدران اکنون در وطن است.
با نهایت مهر و عشق؛
زهرا عبدی

برای دریافت کتاب و ثبت سفارش ایمیل بزنید به این آدرس:
[email protected]

زهرا عبدی

01 Jan, 19:21


خانم نرگس محمدی از زندانیان سیاسی است که در داخل و خارج از کشور به عنوان مبارز شناخته می‌شود. ایشان در اولین گفتگویش با پسرش تاکید کرد که مهم‌ترین هدفش مبارزه با آپارتاید جنسیتی است.
و اما آپارتاید جنسیتی چیست؟ و چرا در این برهه از زمان برای ما ملت بزرگ ایران، نوک پیکان هدف مبارزاتی ایشان،
هدف اصلی بخش بزرگی از ما نیست؟


آپارتاید جنسیتی به مجموعه‌ای از سیاست‌ها، قوانین، هنجارها یا رویه‌های اجتماعی اطلاق می‌شود که به‌طور سیستماتیک تبعیض جنسیتی را در جامعه نهادینه می‌کند. این مفهوم به تفکیک و جداسازی جنسیتی بر اساس جنسیت و ایجاد نابرابری‌های عمدی و ساختاری اشاره دارد که اغلب موجب کاهش حقوق و فرصت‌های زنان می‌شود.

جامعه‌شناسان مهم‌ترین مظاهر آپارتاید جنسیتی در جامعه را وضع قوانین نابرابر، ایجاد محدودیت در دسترسی به فرصت‌ها، نابرابری فرهنگی و رسانه‌ای است.
و از قضا این دقیقاً ستمی است که بعد از شورش ۵۷ بر زنان رفت.

ویدئوی الحاقی 👇را ببینید.
وضعیت قوانین حاکم بر زنان را از زبان بالاترین قدرت حاکم بشنوید.

وقتی زنان در اروپا و آمریکا در پی احراز مقامات دولتی بودند، ما در ایران وزیر زن(فرخ‌رو پارساها) داشتیم.

عقب‌تر برگردیم. ما دریاسالار آرتمیس داشتیم. در دوران هخامنشی اسناد حضور زنان را به عنوان برترین مهندسان سازه ببینید( هم اکنون سنگ‌نبشته‌ها در موزه تخت‌جمشید موجود است)


ما به تایید غربی‌ها نیاز نداریم و لازم نیست به آنها چیزی را ثابت کنیم. کافیست به اصل و نصب باشکوه خویش برگردیم. جایی که میترا، خدای آب و روشنایی بود و هستی‌بخش عالم
کافیست به خویشتن برگردیم تا بدانیم یکی از باشکوه‌ترین جشن‌های ایرانی، بزرگداشت زن، زمین، مادر در سپندارمزگان است.
وقتی غربی‌ها در همین صد سال پیش بر دهان زنان پوزه‌بند می‌زدند، در فرهنگ ایرانی زن در والایی به خدایان می‌مانست.

وقتی غربی‌ها هنوز لغت آپارتاید را خلق نکرده بودند، زن و مرد در فرهنگ زیبای ایرانی یار و یاور هم بودند نه روبروی هم و در حال جنگ.
قبل از شورش۵۷، تلاش و حرکتی شایسته در «کشف دوباره ایران» توسط خاندان پهلوی صورت گرفته بود که متاسفانه نیم قرن به تعویق افتاد اما خوشبختانه ققنوس ایران دوباره در حال نوزایی است.

نرگس محمدی و دیگر مبارزان ارزشمندی که در راه هدفتان عمر گذاشتید. ضمن تقدیر از ارزشمندی مبارزات شما، باید بگویم که ما ملت بزرگ ایران در یک هماهنگی زیبا و شگفت در حال بازگشت به فرهنگ غنی ایرانیم. کافیست حرف نسل جدید را بشنویم

همسر شما آقای تقی رحمانی در مصاحبه اخیرشان با بی‌بی‌سی گفتند که بهترین الگوی ما قرن ۲و۳ هجری است!(ویدئوی الحاقی را ببینید👇)

عالم و آدم بداند؛ ایران برای ما «صد» است و خوب می‌دانیم چون که صد آید، نود هم پیش ماست.


https://t.me/Abdinovelist

زهرا عبدی

27 Dec, 18:48


چرا احساسات وطن‌دوستی و ملی‌گرایی در آمریکایی‌ها شدت یافته؟
چرا آمریکایی‌ها در پی بازنگری در ایدئولوژی «جهان‌وطنی» به ملی‌گرایی روی آوردند؟
چرا ملی‌گرایی را رمز شکوه هر ملتی می‌دانم؟


از نظر من این بازگشتی درست و صادقانه برای هر ملتی است.
امکان ندارد حرف کسی را باور کنم که از سوراخ سقف خانه‌اش آب می‌چکد و ادعا دارد به فکر تمام سقف‌های خانه‌های عالم است.
اول باید بتوانی فرزندان خودت را سیر کنی و بعد ادعای درشت داشته باشی.

در این راستا خواندن کتاب #هیل_بیلی_ها نوشته #جی_دی_ونس را که به تازگی خواندم، پیشنهاد می‌کنم.

عصاره‌ای این کتاب درباره‌ی اهمیت ملی‌گرایی و تلاش فرد و جامعه برای ساختن رویای بزرگ مشترک است.
آنچه اندیشه چپ در پی حذف آن است.

معاون اول ترامپ؛ سنانور جیمز دونالد ونس در سال ۱۹۸۴ در خانواده‌ای بسیار کم‌درآمد در شهر کوچک میدل‌تاون، در ایالت اوهایو، به دنیا آمد.
جدایی والدین باعث شد در خانه‌ مادربزرگ و پدربزرگش بزرگ شود و به مدرسه برود.

پس از دوره دبیرستان راهی خدمت در نیروی تفنگداران دریایی آمریکا شد.
آقای ونس با درجه سرجوخه به عنوان خبرنگار نظامی در جنگ عراق حضور داشت و پس از پایان خدمت راهی دانشگاه شد و وکالت خواند.
چرا داستان زندگی او برای ما ایرانی‌ها می‌تواند بسیار الهام‌بخش باشد ؟
ده دلیل برایتان نوشته‌ام که چرا کتاب‌ «هیل‌بیلی‌ها» اثر جی.دی. ونس می‌تواند برای مخاطب ایرانی جذاب‌ باشد:

روایتی از شکاف طبقاتی در آمریکا: این کتاب تصویری از آمریکا به شما می‌دهد که کمتر در رسانه‌ها دیده‌اید؛ از جامعه‌ای که میان وعده‌های رویایی و واقعیت‌های سخت گیر کرده است. ونس در این کتاب از گودال سیاهی که بین رویا و واقعیت وجود دارد، مبسوط نوشته است.
از فقر تا سیاست: ونس داستان زندگی خود را در یک خانواده فقیر تا رسیدن به بزرگترین موقعیت استراتژیک یکی از مهم‌ترین کشورهای دنیا یعنی معاونت ترامپ، نوشته است، داستانی از مسیر پرپیچ‌وخم قدرت و سیاست که کمتر جایی روایت شده است.

نقد سیستم‌های اجتماعی: کتاب ونس به کاستی‌های آموزش، اقتصاد، و فرصت‌ها در آمریکا می‌پردازد، موضوعی که با چالش‌های مشابه در ایران قابل قیاس است. نکته درخشان ارائه‌ی راه‌حل ‌های فردی است که بسیار کارآ است.

نمایی واقعی از رأی‌دهندگان ترامپ: اگر کنجکاوید بدانید چرا طبقه کارگر سفیدپوست به ترامپ اعتماد کرد، این کتاب جواب‌های جذابی برای خواننده دارد.

چالش‌های هویتی طبقه کارگر: داستان ونس بازتاب بحران هویت در جامعه‌ای است که به سرعت در حال تغییر است، درست مثل چالش‌های طبقات مختلف در ایران.
تصویرسازی از تأثیر خانواده: کتاب نشان می‌دهد که چگونه خانواده و سنت می‌توانند هم مسیر موفقیت باشند و هم مانع پیشرفت، درست مثل وضعیت خانواده در ایران.

اعتیاد و فروپاشی اجتماعی: روایت ونس از اعتیاد مادرش و اثرات آن، تصویری آشنا برای جامعه‌ی ماست که با این بحران دست‌وپنجه نرم می‌کند.

سیاست از پایین‌ترین نقطه تا بالاترین سطح: زندگی ونس به خوبی نشان می‌دهد که چگونه می‌توان یک فرد عادی بود و از دل بحران‌های شخصی و اجتماعی راه کشید تا راس هرم قدرت.

آمریکای واقعی، نه هالیوودی: این کتاب خواننده را به پشت‌پرده رویای آمریکایی می‌برد؛ جایی که محرومیت و نابرابری حرف اول را می‌زند. برای ما ایرانی‌ها دیدن این تصویر می‌تواند محرک خلاقیت باشد.

الهام‌بخش برای عبور از بحران‌ها: ونس نه فقط یک داستان‌گو، بلکه نمونه‌ای از کسی است که با وجود تمام محدودیت‌ها مسیرش را تغییر داده و تأثیرگذار شده است.


📚 این کتاب برای کسی است که می‌خواهد تصویری متفاوت از آمریکا و مسیر پیچیده موفقیت در دنیای سیاست و قدرت ببیند، و لذت چشیدن فردگرایی و قدرت فردیت را در دل یک سیستم تجربه کند.
«زهرا عبدی»

https://t.me/Abdinovelist

زهرا عبدی

18 Dec, 18:58


اخیرأ اسنادی منتشر شده مبنی بر همکاری رضا براهنی با ساواک.

و اما نقش رضا براهنی‌ها و ساعدی‌ها در شکل‌دادن افکار عمومی چه بود؟ آیا امثال این قشر، هنوز هم این نقش را در شکل‌دهی افکار عمومی در جامعه به عهده دارند؟


پنجاه سال پیش، در دوران تاخت تفکر چپ در جهان، شما به عنوان یک فرد اجتماعی، تنها در صورتی در صورتی اجازه‌ی ورود به دم‌و دستگاه این ایدئولوژی بی‌در و پیکر را داشتید که رسماً دو-زیست می‌شدید و آماده برای اتخاذ انواع استاندارهای دوگانه.

و اما کارنامه‌ای روشنفکر چپ نشان داد که در تمامی برهه‌های حساس، فقط اهل تبانی بود و در ازای گرفتن امتیازات از هر نوع حکومتی با هر عنوانی، نه تنها صراحتا دروغ گفت بلکه وقاحتی بی‌حد هم داشت تا بتواند به مدد آن مشروعیتی ایدئولوژیک، اجتماعی و قانونی به دروغش ببخشد.
دروغ‌هایی که با آن امتیاز ها گرفت. مانند امتیازهایی که براهنی که یک زمان با ساواک کار می‌کرد، تحت عنوان مبارز از جهان غرب گرفت.

ما در جهانی زندگی می‌کنیم که در برابر بوقلمون صفتی برخی، دوری از دروغ و زیستن باورت، بزرگترین مبارزه است.
به همین جهت بود که آرنت میگفت:
«در سیستمی که دروغ در آن حکومت می‌کند، صداقت، به خودی خود، یک کنشِ سیاسی خواهد بود!»

و اما من با خواندن خبر همکاری رضا براهنی‌ با ساواک، یاد ایام انتخابات ریاست‌جمهوری پزشکی-جلیلی افتادم.
یاد برخی دوستان نویسند‌ه‌ام که در زمان انتخابات ریاست‌جمهوری در نظام ویران ج.ا نوشتند« رای می‌دهیم چون این‌بار فرق دارد.» یا
« رای می‌دهیم تا روزنه‌ای گشوده شود»

امروز پست یکی از دوستان نویسنده را خواندم. یکی از همین دوستان که آن موقع مفصل نوشته بود چرا من رای می‌دهم و ... در پایان پستش هم ضمن بستن کامنت‌ها نوشته بود: لطفا به عقاید هم احترام بگذارید!
این دوست نویسنده امروز به مسعود پزشکیان تاخته و راه‌رفتن او را به سخره گرفته است.

ایشان هوشمندانه پست رای‌دادن را پاک کرده و بقیه پست‌های مربوط به انتخابات را ادیت کرده است.
اما غافل از اینکه هر چه را توانِ ادیت باشد، آن مغز پشت این ادیت‌ها، قابل ادیت نیست. مغزی که یاد گرفته دوزیست باشد

دیروز ویدئوی بانوی اهوازی را در برابر استاندار دیدم و خوشحالم مردم سرزمینم به چنان آگاهی والایی رسیدند که دیگر افکار امثال غلامحسین ساعد‌ی‌ها و رضا براهنی‌ها و تتمه‌ی آنها در این دوران، در سرنوشت آنها تاثیر نمی‌گذارد.

انقلاب ملی در راه است.

#پاینده_ایران
#کشف_دوباره_ایران

https://t.me/Abdinovelist

زهرا عبدی

16 Dec, 19:21


همای سعادت امروز نزدیک تهران و در ارتفاعات البرز دیده شد.
یاد داستان ضحاک افتادم و اینکه فریدون او را در شکاف دماوند البرز در شکاف صخره‌ای به سنگ دوخت و ستم را بر ایرانیان پایان داد.
عده‌ای بر ذوق ملت از دیدن همای سعادت که پس از عمری در آسمان ایران پدیدار گشته، برچسب خرافاتی بودن می‌زنند.
دقیقا همان عده‌ای که برای کاهش بلایای طبیعی با حوزه علمیه تفاهم نامه امضا می‌کنند و برای حفظ تالاب‌ها از دستبرد مافیای زمیخوار، دست به دامن ائمه جمعه می‌شوند!
بیایید ببینیم همای سعادت در فرهنگ غنی ایران‌زمین نشانه و نماد چیست؟

شاخصه‌های هما به‌عنوان نماد سعادت در اساطیر ایران:
١. برکت و خوشبختی:
هما در اساطیر ایران به‌عنوان پرنده‌ای شناخته می‌شود که سایه‌اش بر هرکس بیفتد، خوشبختی و سعادت را برای او به ارمغان می‌آورد. این ویژگی هما نمادی از امید به آینده و برکت است.
٢. پیوند با پادشاهی و عدالت:
در برخی روایت‌ها، هما با انتخاب پادشاهان شایسته مرتبط است. گفته می‌شود پرنده هما بر شانه کسی که لایق پادشاهی است می‌نشیند و او را برای فرمانروایی برمی‌گزیند. این جنبه هما نمادی از عدالت، شایستگی و امید به یک حاکم عادل است.
٣. جاودانگی و معنویت:
هما نماد پیوند میان دنیای مادی و معنوی است. حضورش به‌عنوان پیام‌آور سعادت، نمادی از امید به جاودانگی روح و کامیابی در زندگی معنوی و زمینی است.

و اساطیر یعنی قصه‌های جاری یک ملت در جان و روان فرد و جامعه.
و اما ارتباط همای سعادت با اوضاع کنونی مردم ایران:

هما به‌عنوان نمادی از سعادت و امید بازتابی از آرزوهای مردم ایران برای عبور از دشواری‌ها و رسیدن به روزهای بهتر است . در شرایطی که ملت بزرگ ایران با چالش‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی مواجه‌است، هما یادآور این است که خوشبختی و عدالت می‌تواند دوباره به زندگی مردم بازگردد.
همچنان که هما در اساطیر پیام‌آور سعادت است، می‌توان آن را الهام‌بخش تلاش برای تغییر شرایط، ایجاد امید جمعی و ساختن آینده‌ای روشن‌تر دانست.

بگذارید برخی بسوزند که یک پرنده‌ای در نوشته‌های غنی و ارزشمند بزرگان فرهنگ و ادب یک سرزمین با تمدن کهن، نماد خوشبختی و خوش‌بیاری است.

ما عاشقان سعادت‌دوستِ همای سعادت، خرافاتی نیستم بلکه باور‌های خردمندانه کُهن را ارزشند و سودمند می‌دانیم.

در دل فرهنگ غنی یک ملت باستانی، بسیاری از نمادها و شاخصه‌های همبستگی وجود دارد به مانند این پرنده‌‌ی شهبال خوش‌پرواز ِخوشبختی.

فریدون فرخ با سپاهیانش به جنگ ضحاک رفت. وقتی به دژ ضحاک رسید، با گرزی گران به دل دشمن زد، نگهبانان را در هم کوبید و پرچم ضحاک را به زیر کشید. اما به فرمان سروش، به جای کشتن ضحاک، او را در دماوند به زنجیر کشید تا ستمگری‌اش برای همیشه پایان یابد.

امروز، همان روحیه فریدون در دل مردم ایران زنده است. آن‌ها ضحاک زمان را با اراده زنجیر کرده‌اند.

در دل رشته کوه‌های البرز، دوباره دماوند در انتظار ستمگری دیگر است…
«زهرا عبدی»

https://t.me/Abdinovelist
#کشف_دوباره_ایران
#ضحاک_زمان #شاهنامه #ایران #‌آزادی #نبرد

زهرا عبدی

16 Dec, 19:20


https://t.me/Abdinovelist

زهرا عبدی

15 Dec, 18:40


.
شما اکنون نظاره‌گرید شکوه پدر و فرزندانش را
پدر؛ شاه شاهان، شاپوریکم اردشیران و فرزندان برومندش؛ تکاوران ارتش.
امروز کشف دوباره‌ای ایران؛ وظیفه‌ی خطیر ماست. زیر نام بلندآوازه #ایران ، همه در امانیم، از هر قوم و با هر زبانی.
نام رمز ما #پاینده_ایران است.

سناتور جی.دی ونس که به عنوان معاون پرزیدنت ترامپ معرفی شده در کتاب بسیار معروفش با نام « طبقه فرودست آمریکا» نوشته:«مادربزرگ من دو خدا داشت. یکی خدا و دیگری آمریکا»

من از این کتاب یاد گرفتم که این خدای دوم است که اولی را هم نگه می‌دارد
ملتی که دو خدا دارد، هیچکس نمی‌تواند از بین ببردش

وقتی همه بر سر پیمان با ایرانیم،
جاودانیم و خطری ما را تهدید نخواهد نکرد و گزندی به ما نخواهد رسید.

تا با ایرانیم، ماندگاریم و جاویدان
«زهرا عبدی»

عکس از شایان سجادیان، زمان تابستان ١۴٠٣

‏⁧ #پاينده_ایران ⁩
‏⁧ #چو_ایران_نباشد_تن_من_مباد ⁩
‏⁧ #کشف_دوباره_ایران ⁩

https://t.me/Abdinovelist

زهرا عبدی

14 Dec, 19:33


https://t.me/Abdinovelist

زهرا عبدی

14 Dec, 19:32


خطر استراتژی ترکیه علیه وحدت ایران

پروژه‌ای به نام “ترکیه بزرگ” با هدف گسترش نفوذ ترکیه از مرزهای ایران تا آسیای میانه در جریان است. کاش این پروژه فقط یک ماجراجویی اردوغانی بود؛ از شواهد برمی‌آید این یک تهدید جدی برای هویت و وحدت ملی ما ایرانیان محسوب می‌شود.

ترکیه به دنبال چیست؟
اردوغان و دولت ترکیه، با بهره‌گیری از ابزارهایی چون زبان، فرهنگ، و اقتصاد، به دنبال ایجاد یک “ترکیه بزرگ” هستند. از استانداردسازی زبان ترکی گرفته تا تلاش برای ایجاد زبان مشترک میان کشورهای ترک‌زبان مانند ازبکستان، ترکمنستان و قرقیزستان، هدف اصلی آن‌ها ساختن یک هویت واحد ترکی است.

خطر برای ایران کجاست؟
ما ایرانیان به‌خاطر تمدن کهن و تاریخ استوار، وحدت ملی، و زبان فارسی، همیشه توانستیم در برابر تهدیدات خارجی مقاومت کنیم. زبان فارسی، به عنوان “قدیمی‌ترین زبان جدید”، نماد هویت فرهنگی و ملی ماست. اما امروز، یک خطر از درون ما را تهدید می‌کند. پان‌ترکیسم نه تنها در خارج از مرزها، بلکه موریانه‌وار از داخل ایران هم نمایندگانی دارد که هرچند کم‌تعداداند اما متاسفانه با بی‌توجهی ما، دارند قدرت می‌گیرند.

پروژه زبان ترکی؛ ابزاری برای نفوذ
یکی از اقدامات کلیدی ترکیه، تلاش برای استانداردسازی زبان ترکی است. اما واقعیت این است که زبان ترکی، برخلاف فارسی، ظرفیت تبدیل‌شدن به زبان فرهنگی بزرگ را ندارد. فارسی زبانی است که از هزار سال پیش تقریباً به همین شکلی که امروز استفاده می‌کنیم، وجود داشته است، در حالی که زبان‌های ترکی به دلیل نداشتن گویش واحد، از این قابلیت بی‌بهره‌اند.

نوعثمانی‌گری؛ خلافتی مدرن با پوشش زبان و اقتصاد
اردوغان دیگر به دنبال احیای خلافت عثمانی به شیوه سنتی نیست. او با شعار “اسلام” و ابزارهای مدرن، مانند ایجاد بازار مشترک و اتحاد زبانی، به دنبال ساختن امپراتوری نوعثمانی است. این پروژه نه تنها تهدیدی برای وحدت منطقه‌ای، بلکه خطری جدی برای انسجام داخلی ایران است.

جمهوری آذربایجان؛ مهره کلیدی در نقشه ترکیه
ترکیه با استفاده از جمهوری آذربایجان به‌عنوان پلی برای نفوذ در منطقه، سعی در محاصره ایران دارد. عدم توجه کافی به این تهدید، می‌تواند به تقویت پان‌ترکیسم در داخل منجر شود و وحدت ملی ما را به خطر بیندازد.


راه‌حل چیست؟
عاشقان ایران‌زمین و ملی‌گرایان هشدار می‌دهند که بی‌توجهی به این مسائل، اشتباهی تاریخی است. ایران، با تکیه بر هویت ملی و تاریخی خود، باید این تهدید را جدی بگیرد و به جای نادیده‌گرفتن آن، اقداماتی مؤثر برای مقابله با آن انجام دهد.

🎯 وحدت ایران در گرو آگاهی ماست
تاریخ ایران بارها نشان داده که ما می‌توانیم از تهدیدها، فرصتی برای تقویت هویت ملی خود بسازیم. اما برای این کار، باید آگاه، هشیار و آماده باشیم. اردوغان ممکن است در آنکارا نقشه بکشد، اما قدرت واقعی ایران در تاریخ، فرهنگ، و زبان آن نهفته است.
به سهم خودم می‌خواستم توجه ملی را به این هشدار جلب نمایم.
«زهرا عبدی»

https://t.me/Abdinovelist

زهرا عبدی

12 Dec, 19:15


این روزها همه از هم می‌پرسیم سرنوشت انبوه سرمایه‌ی ملی که روانه سوریه شد، چه شد؟ مگر نگفته بودند ما نگهبان حرم هستیم در برابر داعش؟

حالا تحریرشام نه تنها حرم‌ را ویران نکرد بلکه دخالت در امر پوشش زنان و حتی تذکر دادنش را شدیدا ممنوع اعلام کرد.

⭕️ در تاریخ ایران می‌نویسند: در روزگاری که درآمد ملی کشور ایران چنان بالا بود که از ثروتمندترین کشورهای جهان به‌شمار می‌آمد، رهبرِ خودخوانده‌ی اقلیتی مافیایی، درآمد سالهای زیادی از کشورش را هزینه‌ی محافظت از قبر زنی کرد که ۱۴۰۰ سال پیش مرده بود و آخرش هم نتوانست و با دادن هزاران کشته و میلیاردها دلار خسارت، زوزه‌کشان هم عقب‌نشینی کرد وهم قبر مذکور را دو دستی واگذار کرد و در پاسخ به سوال هوادارنش گفت: « هم راه زمین بسته بود و هم راه هوا!»

⭕️ در تاریخ ایران می‌نویسند: گروههای مخالف اسد و حتی تکفیری‌های متعصب اعلام کردن احترام حرم‌های شیعیان را نگاه می‌دارند واین یکی از بزرگترین رسوایی‌های حکومت جور بود که از دهان کودکان محروم این سرزمین بیرون‌کشید برای دفاع از رژیم آدمکش اسد، تحت نام دفاع از حرم!

⭕️ در تاریخ ایران می‌نویسند: این حکومت چنان به مردمش ستم روا داشت که یک جوان ۲۷ ساله را به جرم گذاشتن یک «نقطه» به عنوان کامنت پای توییت رهبر مسلمین جهان! به زندانی انداخت که کسی را از آن خبر نیست

⭕️ ‏در تاریخ ایران می‌نویسند: در روزگاری که داعش حتا تذکر به حجاب را ممنوع کرد و جنیفر لوپز در سرزمین ظهور اسلام، نیمه عریان ظهور کرد، اما در ایران زنان بسیاری به جرم موی سر کتک خوردند، به زندان رفتند و کشته شدند!

⭕️ در تاریخ ایران می‌نویسند: در سرزمینی که سردارانی چون بابک خرمدین، سورنا، آریو برزن، یوتاب، رستم فرخزاد، پیروز نهاوندی، بهمن جازویه، یعقوب لیث صفاری، داریوش ضرغامی و هوشنگ صمدی دارد، کَسِ ناکسی هم بود به نام قاسم سلیمانی که هزاران هزار سوری معترض را با بمب کشت و نام خودش را گذاشت سردار دل‌ها و به درک واصل شد.

⭕️ در تاریخ ایران می‌نویسند: این حکومت دربه‌در به دنبال مظلومین جهان بود اما در شهرهای خودش، یک میلیون کودک کار و خیابانی آواره‌اند که بر اساس گزارش‌های موثق از بام تا شام در معرض تجاوز جنسی هستند.


⭕️⭕️⭕️در تاریخ ایران می‌نویسند:
این حکومت به جهت «انقضای تاریخ مصرف» برای اربابان غربی و شرقی‌اش، با نهایت بی‌آبرویی نزد هوادارانش، در سال ۱۴۰۳ به پایان رسید و انقلاب ملی ملت بزرگ ایران به نتیجه رسید و پس از نیم قرن مبارزه به آزادی دست یافت.
«زهرا عبدی»

https://t.me/Abdinovelist

#پاینده_ایران
#مرگ_بر_دشمنان_ایران
#پایان_جمهوری_اسلامی

زهرا عبدی

10 Dec, 19:25


⭕️⭕️⭕️در زندان صیدنایا چه خبر است؟

دهان خدا باز ماند و زبان شیطان بند آمد وقتی عکس‌ها و روایات زندان صیدنایای خاندان اسد را دیدند و خواندند تا چه رسد به من و توی انسان.

چند روز است که دارم می‌خوانم و می‌بینم و به خودم نگاه می‌کنم که چرا هیچ کاری، مطلقا هیچ کاری از دستت برنمی‌آید.
و اما زندان صیدنایا در سوریه؛ جهنمی که در تخیل هیچ کتاب آسمانی هم توصیفی از این جهنم وجود ندارد:
این زندان فقط سه طبقه‌اش زیر زمین است و هنوز دسترسی به برخی طبقاتش ممکن نیست، جایی که حتی نفس کشیدن هم دیگر معنای زنده‌بودن ندارد و گزارش‌ها می‌گویند نزدیک به صد هزار نفر، در همین سال‌های اخیر در این زندان بلعیده شدند.

الان که تو این سطر را می‌خوانی، هنوز هزاران نفر در سلول‌هایشان به دام افتاده‌اند در این زندان بدنامی که تصاویر ماهواره‌ای سال ۲۰۱۷ ساخت یک کوره‌ی جدید در آن را فاش کرد. کور‌ه‌ای برای از میان بردن اجساد.
اسم تو چیست؟ چند سالت است
پرسشی ساده، اما برای برخی زندانیان صیدنایا، حتی پاسخ‌دادن به آن غیرممکن است. شروان ایبش، فعال حقوق بشر، از چشمان بی‌روح و نگاه گم‌شده‌ی کسانی می‌گوید که زمان برایشان متوقف شده بود. کسی نمی‌دانست کدام سال است، و برخی حتی نمی‌دانستند که بشار اسد به قدرت رسیده است، چه رسد به سقوطش.
تصور کن: چهره‌ی مردی که وقتی به اسم صدایش می‌کنند، فقط نگاهت می‌کند؛ خالی، بی‌صدا، گم.
زنی که گریه می‌کند، اما نمی‌داند برای چه؛ شاید برای ۱۴ سال گم‌شدنش، شاید برای دنیایی که دیگر نمی‌شناسد.
آغوش‌های مادرانی که فکر می‌کردند فرزندانشان در دل خاک پوسیده‌اند، دوباره باز شد. صدای زنی که می‌لرزد، وقتی برای اولین‌بار بعد از ۴۳ سال پسرش را در آغوش می‌گیرد. اما آغوش کافی نیست، پسر دیگر همان پسر نیست.
یکی‌شان روزی خلبان بود و از بمباران شهرش سر باز زد. ۲۷ساله بود و الان ۷۰ ساله. یکی دختری بود که در وبلاگش فقط یک جمله نوشت و ۱۴ سال پای ان جمله عمرش رفت!
هر چقدر از این زندان بنویسیم کم است. زندانی که زندانیانش امروز، فقط بقایای زندگی‌اند. نه نام دارند، نه گذشته، نه آینده.
و آن‌هایی که هنوز منتظرند؟ این‌ها زخم‌خورده‌هایی هستند که شاید روزی بفهمند که کسی، جایی، به یادشان بوده است. شاید... یا شاید نه.
و شاید تلخ‌ترین حقیقت همین باشد: گاهی، مرگ ساده‌تر از زنده‌بودن است و در تمام این جنایات ج.ا شریک است و دنیا دارد نظاره می‌کند.
و منِ ایرانی بیچاره که وسط روایات این زندان مخوف به آن شب آتش‌سوزی اوین فکر می‌کنم و دیگر زندان‌ها و آه که دلم جهنم می‌شود...
«زهرا عبدی»

https://t.me/Abdinovelist

#زندان_صیدنایا #بشار_اسد

زهرا عبدی

08 Dec, 19:38


.
سرنوشت بشار اسد؛ یا چرا پایان دیکتاتورها این‌قدر آشناست؟
به این فکر کرده‌اید که چرا سرنوشت دیکتاتورها همیشه یک مسیر مشابه را طی می‌کند؟ شاید بگویید: “آن‌ها یک عمر در خوشی زندگی کرده‌اند، مهم نیست که آخرش خراب شود.” اما واقعاً چنین است؟ نه، این یک اشتباه محض است.
خوشحالی واقعی از هویت و انسانیتی ناشی می‌شود که انسان نزد خودش دارد. چیزی که به تعبیر روان‌شناسان عامل اصلی حس خوشبختی است. اما دیکتاتورها و وابستگانشان، از قاضیان سرکوبگر گرفته تا قلدرهای خیابانی و مجازی، بردگان ذهنی همان قدرتی هستند که کاسه‌لیسی‌اش را می‌کنند. این قدرت نه تنها آرامش بلکه حتی لحظه‌ای سرخوشی واقعی را از آن‌ها می‌گیرد.
خودمانیم. شاید در خلوت برخی بگویند ای کاش ما هم این فراوانی و سرخوشی زندگی آنها را داشتیم!
در یک کلام بگویم، سرخوشی ربط مستقیم به هویتی دارد که انسان نزد خودش دارد. این هویتی که از آن حرف می‌زنم، آبروی آدمیزاد نزد خودش است که عالمان علم روان‌شناسی بر این باورند که هویت، عامل خوش‌احوالی است.
یک دیکتاتور هرگز و حتا برای دمی خوشحال زندگی نمی‌کند. آن نان و ماستی که منو تو می‌خوریم در دهان ما طعمی دیگر دارد.
چرا زندگی یک دیکتاتور و وابستگانش از اول تا آخرش جهنم محض است؟
چون انسان مستبد از نوع احمق‌ترین و ابله‌ترین نوع آدم‌هاست. بدترین نوع بردگی را در زندگی تجربه می‌کند و آن هم بردگی خویشتن است. تمام خایه‌مالان دیکتاتورها هم اسیر و برده‌ی ذهنی آن هویتی هستند که دیکتاتور به آنها می‌دهد.
دیکتاتورها مثل بشار اسد توهم خدایی دارند؛ فکر می‌کنند مرگ برای دیگران است و خودشان از آن مصون هستند. اما همین توهم، سرآغاز جهنم زندگی‌شان است. امروز بشار اسد به روسیه پناهنده شد. یک سقوط تدریجی که پایانش فقط او را شامل نمی‌شود، بلکه تمام دستگاهش را، از آقازاده‌ها و قلدران تا خایه‌مال‌هایش، در سیاه‌چاله‌ای از بی‌هویتی دفن خواهد کرد.
ما ایرانی‌ها که بیرون از حلقه‌ی خودی‌های دیکتاتور هستیم، زندگی سختی را تجربه کرده‌ایم. اما یک خوشحالی داریم که آن‌ها هرگز نخواهند داشت: طعم نان حلال و آرامشی که از انسانیت و شرافت می‌آید. نان و ماست ما در دهانمان مزه‌ی آزادی می‌دهد، نه بردگی.
پایان بشار اسد تنها یک نشانه است؛ این آینده‌ای است که برای اوباش دیکتاتورهای دیگر هم در راه است.
آنچه امروز بر بشار اسد گذشت، یک تصویر از آینده‌ی نزدیک دیکتاتوری ماست ، آینده‌ای که به طرز حیرت انگیزی نزدیک است.
«زهرا عبدی»


#انقلاب_ملی_ایران از رگ گردن نزدیک‌تر است.
#مرگ_بر_دشمنان_ایران
#پاینده_ایران
#کشف_دوباره_ایران

زهرا عبدی

26 Nov, 06:27


.
این ویدیو «منتسب» به ⁧ #کیانوش_سنجری⁩ است که ساعتی قبل منتشر شده.
با دیدنش، من هم مانند بسیاری، بی‌درنگ این سوالات در ذهنم ردیف شد:

- در آن شب و در آن ساعت تهران بارندگی شدید بود، چرا خبری از بارندگی نیست؟

‏-اعلام شده این ویدیو متعلق به دوربین مدار بسته است، هر کسی که یک ویدئو مداربسته به عمرش دیده باشد این سوال به ذهنش می‌آید که چرا این ویدئو، تاریخ و ساعت در آن قید نشده؟

‏-چرا دوربین به طرز عجیبی فقط روی شخص مورد نظر زوم کرده؟

-چرا در این فیلم لباس‌هایش با فیلمی که شخصی در حال احیا اوست، فرق دارد؟ کاپشن و کوله‌اش چه شد؟

_ آن دونفر که در گوشه ایستادند چرا سعی می‌کنند چهره مخفی کنند؟

-چرا رنگ کفشش آن بالا قهوه‌ای و آن پایین سیاه است؟ در مسیر عوض شده؟

-چرا چهار نفر در تراس هیچکدام مطلقاً، نه به شکستن گوشی واکنشی نشان دادند و نه به رفتن شخص روی نرده!
- ورق بزنید و ویدئوی دوم از گوگل‌مپ را ببینید، در آن نقطه و در آن زاویه‌ی ساختمان اصلا دوربین مداربسته وجود ندارد.
-تازه اگر به تمام این سوالات پاسخ بدهید، و اگر این تصاویر مبهم و تار کیانوش باشد، من یکی مرگ کیانوش را یک حذف فیزیکی و قتل حکومتی می‌نامم و یکی از بی‌شمار دادخواهان خون پاک فرزند راستین ایران‌زمین‌ام.
بین ما و شما دریایی از خون است.

#کیانوش_سنجری #سیاوش_ایران_زمین
#قتل_حکومتی

https://t.me/Abdinovelist

زهرا عبدی

26 Nov, 06:27


https://t.me/Abdinovelist

زهرا عبدی

21 Nov, 19:36


سریال تهران را ببینیم یا نه؟ یک زن هکر ایرانی-اسراییلی که مامور ویژه‌‌ی موساد است به تهران می‌آید تا ...
( فاقد اسپویل)

همین‌که بدانی موضوع سریال درباره‌ی عملیات موساد در تهران است، شاخک‌های ما ایرانیان را تحریک می‌کند که به دیدنش فکر کنیم. حدس می‌زدم یک سریال کلیشه‌ای جاسوسی باشد و برای همین در برابر جذابیت موضوعش مقاومت کردم و ندیدم تا اینکه به توصیه‌ی دوستی دیدنش را آغاز کردم و دو سیزن را تمام کردم و حالا از نگاه خودم برایتان می‌نویسم ماجرا از چه قرار است تا اگر دوست داشتید سریال را ببینید.
هنگامی که این سریال را می‌بینید بارها و بارها این سوال به ذهن‌تان می‌آید: ما ایرانی‌ها کجای این دعواها هستیم؟
فوکو بسیار درست می‌گوید که قدرت به‌طور متمرکز عمل نمی‌کند، بلکه از طریق شبکه‌های مختلف (مانند اطلاعات و امنیت) بازتولید می‌شود. ما در این سریال فرصت این را پیدا می‌کنیم تا نحوه عملکرد این شبکه‌ها را در حکومت ایران و تعاملات آن با ساختارهای خارجی(دشمنان ج.ا )را مشاهده کنیم.
نمایش جزئیات عملیات امنیتی از نگاه سازندگان سریال که به استناد نیم قرن شعار، مهم‌ترین دشمن ج.ا است برای ما ایرانیان که در ساختار حکومت جایی نداریم، بسیار جذاب است. دیدن تناقض‌های اخلاقی افراد در این سیستم، می تواند ما ایرانیان خارج از دایره‌ی قدرت را به فهمی عمیق‌تر از سازوکارهای قدرت و کنترل برساند.(منکر ضعف‌های این نگاه در داستان نیستم)
این سریال تلاش کرده تا شکاف میان نسل‌ها، ایدئولوژی‌ها، و هویت‌های اجتماعی در ایران را در حد توانش به تصویر بکشد. برای آن‌دسته از ما ایرانیانِ مطرود ِج.ا، دیدن این روایت‌ها اگرچه دردناک است اما ملموس است چرا که نمایش زندگی محذوف و پنهان ماست. مایی که حکومت ما را از همه‌جا حذف کرده.
سریال در نمایش تضاد روانی درونی انسانی، عملکرد درخوراعتنایی دارد. چگونه؟
زندگی آن بخش از ما ایرانی‌هایی که در دایره‌ی حکومت خودی به حساب نمی‌اییم، تحت فشار شدید است. دکتر فرانکل در در کتاب درخشان«در جستجویی معنا»، «تولید معنا به عنوان امری نجات‌بخش» در شرایط دشوار را خودِخودِ نجات می‌داند. این سریال فرصتی هر چند محدود به ما می‌دهد تا ببینیم و امیدوار شویم که چگونه در داخل ایران، آدم‌ها حتی در بدترین شرایط، می‌توانند از طریق تصمیم‌گیری‌های کوچک، کنترل را به دست بگیرند و معنایی برای مقاومت خود بیابنددردناک اما دلپذیر است چون معناآفرین است و نجات‌بخش.
هشدار: به عنوان یک ایرانی، هر ایرانی که در این داستان کشته شد، از هر جناحی، برای من بسیااااار آزاردهنده بود. این نکته را لحاظ کنید.
«زهرا عبدی»

https://t.me/Abdinovelist

زهرا عبدی

18 Nov, 18:47


.
چگونه این رنج را کلمه کنم و بگویمت که
یک زندگی بدهکار توام ای مرد،
یک وطن نزیسته
یک زندگی که اینهمه در آن تنهایی متورم نباشد
اینهمه زخم روی زخم تلنبار
یک شاهنامه بدهکار توام که در آن سیاوش سرش بریده نباشد
یک زندگی در وطنی که آزاد، رها و زیبا چون چهره‌ای تو، بدهکار توام؛
ای مرد
ای میهن
ای آزادی
ای شرف
‏ای کیانوش
‏ای سیاوش دوباره کشته‌شد‌ه‌ی ایران‌زمین

‏روز مرد ما تویی، ای جوانمرد
‏قتل تو، جگرسوزترین داغ بر دل ایران و ایرانی است ای سیاوش ایران‌زمین
‏از خون تو گیاهی خواهد رویید.⁩

خون می‌گرید ایرانی از داغت.
تا روزی که قاتلینت را پیدا نکنیم و رسوا،
دست برنخواهیم‌داشت.

‏⁧ #کیانوش_سنجری ⁩
#روز_مرد_من_تویی #روز_مرد

https://t.me/Abdinovelist

زهرا عبدی

13 Nov, 20:14


https://t.me/Abdinovelist

زهرا عبدی

13 Nov, 20:13


کیانوش سنجری کشته شد

امشب شب‌زنده‌داری وجدان‌های بیدار است.

شبی که وجدان سردرگم است که باید گریه کند یا فریاد بکشد؟

بیش از ده بار بازداشت،
۶ بار انتقال اجباری به بیمارستان روانی،
بیش از ۲ سال زندانی،
دست‌کم ۹ ماه سلول‌های انفرادی
اگر این قتل نیست، پس چیست

#کیانوش_سنجری⁩ پس از بازگشت به ایران در سال ۹۵ برای مراقبت از مادر بیمارش نوشت: «به تهران که رسیدم حال فوق‌العاده زیبایی داشتم. هواپیما... از خلیج فارس عبور کرد، یادم است این تصویر. هواپیما به خاک ایران وارد شد و اشکم سرازیر شد. احساسی که به هیچ عنوان نمی‌توانم بیانش کنم.»
کیانوش عاشق بود، عاشق ایرتن، عاشق زندگی
نوشته: «زندگی یک وطن بهم بدهکاره که توش فقط به زندگی فکر کنم نه به وطن»

بیش از یک سال به عنوان بیمار روانی او رابه تخت بستند، بلا نبود که سرش نیاوردند، و او به امید آزادی ایران عاشق‌ترین در مسیر مبارزه ماند،
من یکی سناریو خودکشی او را باور نمی‌کنم.

کیانوش سنجری بعد از بازگشت به ایران گفت «در اتاق‌های ضد صدا در ۲۰۹ و خانه‌های امن شکنجه و تهدید و تحقیر شده و آزار دیده»، و بعد او را «مقابل دوربین نشاندند تا به دروغ علیه خود لب به اعتراف بگشاید»

این تمام و کمال؛ قتل است
و یک ایران، به خونخواهی‌اش.


https://t.me/Abdinovelist

زهرا عبدی

12 Nov, 19:54


در این عکس، فخری؛ زنِ ابراهیم گلستان به جلال‌آل‌احمد تکیه داده و گلستان روی دامن کوتاه فخری، سرش را گذاشته.امثال این جمع برای سرنگونی پهلوی هرچه توانستند در طبق اخلاص! گذاشتند. آیا این جمع هرگز فکرش را می‌کرد بعد از به‌ثمر‌رسیدن مبارزات آنها، این عکس جُرم خواهد بود؟
مدتی طولانی به عکس نگاه کردم. دیروز کسی در ایکس جمله‌ی سیمین را یادآوری کرده بود: «کاش خمینی مرا صیغه کند»
از نظر من این عکس یک مصیبت تاریخی است. چرا؟ مصیبت واقعی یعنی این روشنفکرانی که در عمل زندگی‌شان کاملا مغایر با اسلام بود، با تلاش برای تلفیق اسلام با ایده‌های انقلابی، سعی کردند که اسلام را به‌عنوان ابزار انقلابی و آزادی‌بخش معرفی کنند.
لطفا کمی صبر کنید. برای فحش دادن همیشه وقت بسیار است واما برای تامل همیشه وقت کم. چشم‌مان را ببندیم. برویم دهه‌ی چهل. زمان این عکس. هر کدام از ما می‌توانست یکی از افراد این جمع باشد.
این عکس اگر موجب تامل نشود و فقط فحش بیافریند، فردای پیش‌رو هم، فردایی فحشی و تباه خواهد بود.
چرا روشنفکران ۵۷، چنین کردند؟ چرا برای غلامحسین ساعدی، در جهانی که به سرعت به سوی مدرنیسم می‌رفت و با خود توسعه و پیشرفت می‌آورد، وضعیت مدرن آنهمه غدّه بود و دق؟
چه شد که برآیند کنش و ذهن‌ورزی این روشنفکران منجر به آسیب جدی به مردم جامعه شد؟
به نظر من مرور ذهنیت روشنفکر پنجاه ‌و هفتی باعث می‌شود از افتادن در چاله‌های آینده مصون‌تر باشیم. هر کدام از ما که از واقعیات جامعه دور باشد و دچار جذابیت ایده‌آل‌های دور از واقعیت شود، پتانسیل حضور در این جمع را دارد.
چطور؟
بسیاری از روشنفکران آن دوره تحت تأثیر ایدئولوژی‌های چپ و اسلام‌گرایی بودند و کمتر به پیچیدگی‌های واقعی جامعه ایران توجه کردند. ایده‌آل‌هایی مانند "عدالت مطلق"، "برابری کامل" و "استقلال از غرب" مطرح می‌شد، اما روشنفکران مطلقا به این فکر نکردند که راهکارهای عملی برای تحقق این اهداف متعالی! در ایران زمان شاه، چه خواهد بود؟ دیدگاه‌هایشان را به‌طور کامل بر پایه ایدئولوژی‌های خاصی قرار دادند و به جای جست‌وجوی حقیقت و راهکارهای واقعی، صرفاً در جهت تثبیت و تبلیغ آن ایدئولوژی حرکت کردند و از ارزش‌های فرهنگی و تاریخی جامعه‌شان تا حدی دور شدند که نسبت به خطر افراط‌گرایی مذهبی کاملا نابینا شدند.
چرا چون این رویکرد به جای روشنفکری مستقل، نوعی از ایدئولوژی را رواج داد که در نهایت زمینه‌ساز حکومت مذهبی و سرکوبگر شد.
کوری تا آنجا که با وجود اختلافات زیادی که با اسلامیون داشتند اما صرفا به‌خاطر ضدیت با شاه، با افراطیون اسلامی هم‌پیمان شدند!
مراقب باشیم ما چنین نباشیم.



https://t.me/Abdinovelist

زهرا عبدی

12 Nov, 19:54


https://t.me/Abdinovelist

زهرا عبدی

09 Nov, 17:26


درس‌هایی که منِ ایرانی می‌توانم از انتخابات آمریکا و به‌طور ویژه از ایلان ماسک بگیرم.

آمریکا یکی از مهم‌ترین کشورهای جهان است. تصمیمات اقتصادی یا سیاسی این کشور، کمابیش روی زندگی مردم دیگر کشورها تاثیر دارد. این تاثیر از نوسان ارز گرفته تا سیاست‌ جهانی دامنه دارد.
چطور این کشور، این‌قدر مهم و تاثیرگذار شده است؟ طوری که پیگیری نتیجه‌ی انتخابات آمریکا در دیگر کشورها( مخصوصا اروپا) گاهی بیش از نتیجه ی انتخابات خودشان مهم‌تر است.
هر کشوری، یعنی مردمش. کشور آمریکا یعنی مردم آمریکا. موفقیت هر کشوری در گرو موفقیت مردمانش است و رابطه‌ی عاشقانه-دوستانه بین مردم و کشور، عامل بسیار مهم پیشرفت و بروز خلاقیت اقتصادی و اجتماعی است.
نخبگان و دانشمندان هر سرزمینی این میان بیشتر نقش دارند.
شرط اول پیشرفت و توسعه وطن‌دوستی است. چرا؟ به نظر من به این دلایل:

• ایجاد هویت مشترک و انسجام اجتماعی: نقشی که وطن‌دوستی در تقویت حس تعلق و پیوند میان افراد یک جامعه دارد، بی‌رقیب است. این احساس عالی، هویت مشترک و مسئولیت جمعی را افزایش داده و مردم را به پشتیبانی و همکاری برای بهبود جامعه تشویق می‌کند.
• تقویت سرمایه اجتماعی: وطن‌دوستی بی‌گمان موجب افزایش اعتماد و همکاری میان مردم جامعه می‌شود و در نتیجه شبکه‌های اجتماعی قوی‌تری ایجاد می‌کند که این سرمایه اجتماعی عملکرد نهادها را بیشتر و توسعه پایدار را رقم می‌زند.
• حفظ فرهنگ و هویت ملی: وطن‌دوستی با تأکید بر ارزش‌های فرهنگی و تاریخی، موجب تقویت هویت ملی و انتقال آن به نسل‌های آینده می‌شود. این ویژگی از نگاه جامعه‌شناسان به حفظ میراث فرهنگی و استحکام هویت جمعی کمک می‌کند.
• تقویت ثبات و امنیت جامعه: از طریق ایجاد همبستگی اجتماعی و انگیزه برای دفاع از سرزمین، وطن‌دوستی می‌تواند به افزایش ثبات و امنیت داخلی کمک کند. این ویژگی از نگاه جامعه‌شناسان نقش مهمی در جلوگیری از تهدیدهای داخلی و خارجی دارد.

این 👇تصویر زیبای ایلان ماسک را امشب در صفحه‌ی او در X دیدم.
ناخودآگاه بر زبانم جاری شد: وطن برای من یکی، این شکلی است.
شبیه مرد یا زنی که پرچم کشورش، جانش است.

#وطندوستی
#چرا_وطن
#پاینده_ایران

https://t.me/Abdinovelist

زهرا عبدی

06 Nov, 22:40


می‌گفتند تیلور سویفت چنان در آمریکا طرفدار پیدا کرده که کافی‌ست او در انتخابات ریاست جمهوری پیش رو
از یکی از کاندیداها طرفداری کند تا نتیجه را تغییر دهد، چون آن کاندیدا قطع‌به‌یقین! رای خواهد آورد!
برای من نکته‌ی برجسته و قشنگ انتخابات آمریکا، شکست سلبریتی‌ها بود.
‏طوری که با وجود اتحاد تمام جنیفرها و تیلورهای عالم … هم فایده نداشت.

تجربه‌ی زیسته‌ام نشانم داده، هر جا اتحاد سلبریتی‌ها در هر انتخاباتی، در هر کجای جهان، به‌نفع کاندیدایی به نتیجه رسیده، سرنوشت مردم و دموکراسی، به پوچ ختم شده.
چرا؟ چون شهرت‌های عجیب‌غریبِ حاصل از بولد‌کردن‌ها،
یعنی اشخاصی برای سو‌استفاده‌های سیاسی یا اقتصادی پشت‌پرده در کار ساختن و پرداختن ِ این جنس شهرت‌های یک‌شبه‌اند.

خوشحالم برای این «نه» مردم آمریکا
به انتخابات سلبریتی‌ها.
این نشان داد مردم دست سیاست را تا حدودی خوانده‌اند. اینکه سیاستمداران از سلبریتی‌هایی که از خود اندیشه‌ای ندارند، به عنوان ابزاری برای نفوذ، جذب حمایت و تاثیرگذاری بر افکار عمومی استفاده می‌کنند

تیلور سوییفت گفته بود اگر ترامپ رئیس‌جمهور شود، از آمریکا مهاجرت خواهد کرد.
شاید بد نباشد لبنان یا فلسطین را به عنوان مقصد انتخاب کند تا دستش بیاید آن آزادی‌ای که به واسطه‌ی آن او می‌تواند روی تمام سکّوها آواز آغشته به رجز بخواند
و کسی با او کاری نداشته باشد،
حاصل هوشیاری مردمی در انتخابات است که او بازنده‌اش بوده.

‏⁧#ترامپ⁩

زهرا عبدی

02 Nov, 06:18


.
«فراتر از شرارت»
ورکشاپ با زهرا عبدی
هنر خلق شخصیت‌های منفی
و ضدقهرمان‌های مرموز در داستان
و کشف بازتاب آن‌ها در زندگی؛
بیایید جهان را با چشمان تاریک بنگریم.
.
۳ جلسه‌ی ۲ ساعته؛ آنلاین
شنبه‌ها؛ ساعت ۲۰ تا ۲۲
مهلت ثبت‌نام: تا ۲۳ آبان
شروع دوره: ۳ آذر
به‌‌دلیل کارگاهی‌بودن دوره، ظرفیت محدود است.
اولویت با کسانی است که زودتر ثبت‌نام کنند.
.
برای آگهی بیشتر و ثبت‌نام به «مینیمال‌هایی برای زندگی» پیام دهید:

@minimalhacontact
@minimalhacontact
.
.
.
.
.
.
.
#مینیمالها #ورکشاپ #ورکشاپ_آموزشی #داستان #داستان_نویسی #زهراعبدی #زهرا_عبدی #کارگاه #کارگاه_ادبی #رمان #رمان_نویسی #کارگاه_نویسندگی #نویسندگی #مینیمال_هایی_برای_زندگی #مینیمالهایی_برای_زندگی

زهرا عبدی

30 Oct, 22:29


.
«فراتر از شرارت»
ورکشاپ با زهرا عبدی
هنر خلق شخصیت‌های منفی
و ضدقهرمان‌های مرموز در داستان
و کشف بازتاب آن‌ها در زندگی؛
بیایید جهان را با چشمان تاریک بنگریم.
.
۳ جلسه‌ی ۲ ساعته؛ آنلاین
شنبه‌ها؛ ساعت ۲۰ تا ۲۲
مهلت ثبت‌نام: تا ۲۳ آبان
شروع دوره: ۳ آذر
به‌‌دلیل کارگاهی‌بودن دوره، ظرفیت محدود است.
اولویت با کسانی است که زودتر ثبت‌نام کنند.
.
برای آگهی بیشتر و ثبت‌نام به «مینیمال‌هایی برای زندگی» پیام دهید:

@minimalhacontact
@minimalhacontact
.
.
.
.
.
#مینیمالها #ورکشاپ #ورکشاپ_آموزشی #داستان #داستان_نویسی #زهراعبدی #زهرا_عبدی #کارگاه #کارگاه_ادبی #رمان #رمان_نویسی #کارگاه_نویسندگی #نویسندگی #مینیمال_هایی_برای_زندگی #مینیمالهایی_برای_زندگی

زهرا عبدی

23 Oct, 18:49


دوستان ساسان را معرفی می‌کنم.
او ورم توهم شجاعت دار‌د!
ساسان مصرّانه از اسراییل می‌خواهد که به ما (ایران) موشک بزند.
ساسان که تا حالا بر زمین سفت نشاشیده، از جمله خوبانی است که نود درصد بافت مغزش، از شعار تشکیل شده.
من اینجا ساسان را با بافت لزج مغزش تنها می‌گذارم و توجه شما را فقط به یک نکته جلب می‌کنم:
اگر برایتان سوال پیش آمده که چگونه و چطور در طی سه هفته، بیست درصد از ارزش پول ملی ما پایین آمده، به شما می‌گویم یکی از علت‌هایش امثال این ساسان‌اند
ما شعارهای ساسان را پشکل فرض می‌کنیم اما متاسفانه او با همین پشکل‌ برای کشور مشکل درست می‌کند.
ورم شجاعت ساسان از یک اطمینانی می‌آید، چرا که جیب ساسان به خزانه مملکت وصل است و خزانه به ثروت بی انتهای این سرزمین و یک بلیط فرار هم در ساکش دارد
اما جالب است، ساسان با اینکه به خزانه وصل است اما آنقدر بی‌حیاست که آشکارا دستش را هم در جیب ما ملت فرومی‌برد و این برداشت‌های پی‌در‌پی ساسان علت فروکاهی پول ملی است
دوستان، خب ساسان خرج دارد.
هیچ خرجی اندازه‌ی خیانت، هزینه برنمی‌دارد
وظیفه‌ی ملی ما اینک سکوت نیست، یک پشت‌دهنی به ساسان است.

https://t.me/Abdinovelist

زهرا عبدی

21 Oct, 17:01


🟢 بیست‌و‌چهارمین جایزه‌ هفتگی ایران‌ویج 🟢
به‌مناسبت #روز_نثر_فارسی مسابقه‌ی هفتگی #جایزه_ایرانویج این‌بار از دل قصه‌های عاشقانه‌ی زیبای ایرانی برمی‌آید و در دو بخش برگزار می‌شود.
در دل هر قصه‌ای، عشقی نهفته است…
عشقی که گاه در اوج به وصال می‌رسد و گاه در عمقِ درد و حسرت می‌ماند.
این‌بار از شما دعوت می‌کنیم تا به دنیای داستان‌های عاشقانه فارسی قدم بگذارید و نگاهتان را با ما به اشتراک بگذارید.

⭕️ چگونه شرکت کنید؟
۱. ورق بزنید و بخش نخستِ عشاق و نگاره‌ی داستان‌های عاشقانه فارسی را ببینید.

۲. یکی از این داستان‌ها را برگزینید و چند خطی از دل خود درباره آن بنویسید. شاید تأملی بر پایان آن، یا احساسی که در شما برانگیخته؛ و یا حتی روایتی که از نگاه خودتان بازگو می‌کنید.

۳. نوشته‌تان را بصورت پست و با تگ‌کردن صفحه‌ی جایزه ایرانویج و استفاده از هشتگ #کشف_دوباره_ایران در صفحه‌ی خودتان در اینستاگرام منتشر کنید.
@iranvijprize

🎁 بهترین مطلب، شانس برنده‌شدن در این رقابتِ عاشقانه‌نویسی را خواهد داشت.
⭕️ مطالب شما توسط یکی از برگزیدگان داستان ما، انتخاب خواهد شد.

⭕️ تغییری در جایزه ما رخ داده:
زین‌پس، مبلغ جایزه دو برابرِ قبل (یعنی دو میلیون تومان) خواهد بود و مسابقه دو هفته یکبار برگزار می‌شود.
مهلت شرکت در جایزه‌ی این هفته، تا ساعت ۱۲ شب سه‌شنبه ۸ آبان است و برنده، صبح جمعه‌ ۱۱ آبان اعلام خواهد شد.

منتظر خواندن عاشقانه‌های شما هستیم‌؛ تا ما را وصل کند به بازتابی از احساسات جاودانه عشق در ادبیات فارسی‌ِ این کهن بوم و بر.
.
.
.
@iranvijprize
@iranvijprize
.
.
.
#داستان_عاشقانه #ادبیات_فارسی #ادبیات_کلاسیک #ادبیات_پارسی #متن_عاشقانه #شعر_فارسی #نثر_فارسی
.
.
.
https://www.ddinstagram.com/p/DBZLsfmRUBf/?igsh=MXA0azlsZzI0em1vNA==

زهرا عبدی

18 Oct, 18:26


«آیا #یحیی_سنوار یک قهرمان است؟


⭕️فیلم کشته‌شدن یحیا سنوار موجی ایجاد کرده است. من خودم دیروز بی‌اختیار چندین بار آن فیلم را دیدم. آیا یحیا سنوار یک قهرمان است؟ آیا شرط لازم و کافی را داراست که او را قهرمان بنامیم؟

⭕️از دیروز عده‌ای او را قهرمان روایت(داستان) خطاب کردند. به عنوان یک نویسنده‌ی متخصص در داستان‌نویسی پس از گذر از موج احساسی که از دیدن مرگ سنوار به عنوان یک انسان، مرا فراگرفت، برایتان نظرم را می‌گویم که چرا از نظر من یحیی سنوار را نمی‌توان قهرمان یک روایت نامید؟

⭕️برای ساختن یک قهرمان در یک روایت چند شرط کلیدی را باید در نظر گرفت. شخصیت باید شرایط و ویژگی‌های خاصی داشته باشد که او را قابل همذات‌پنداری برای همگان کند. در ادامه، برایتان شرایط اساسی برای ساختن یک قهرمان با روایت جهان‌شمول را بررسی می‌کنم و می‌گویم چرا یحیی سنوار این ویژگی‌ها را ندارد و اصولاً چرا امروزه، داشتن شاخصه‌های چگوارایی، دیگر توانایی قهرمان‌سازی ندارد. نکته: (من به وجود قهرمان باورمندم. بدون قهرمان، الگو نداریم و بدون الگو، هرزبافی رخ خواهد داد)

⭕️یک: هدف فراگیر و انسانی
قهرمانان همواره دارای هدفی بزرگ و بشری هستند که برای کل ابنا بشرقابل درک و حمایت است. این اهداف باید شامل ارزش‌هایی مانند صلح، آزادی، یا نجات انسان‌ها باشد. در تمام این سال‌ها، اهداف یحیی سنوار تا دم مرگش، بنا بر ایدئولوژی و مسائل منطقه‌ای متمرکز بود و در چارچوب سیاسی، نظامی و حول محور جنگ و درگیری مسلحانه بود و نه ارزش‌های جهانی انسانی. او در آخرین پیامش( به افشای وال‌استریت ژورنال که سه روز پیش منتشر شد) از رهبر جمهوری
اسلامی تقاضای نیم‌میلیارد دلار کرده بود. چگونه می‌توان همدلی انسانی داشت با کسی که تامین سلاح‌هایش از بریدن نان از گلوی کودکان محروم ایران باشد!

⭕️دو: تضاد درونی و رشد شخصیت
یک قهرمان داستان باید با تضادهای درونی روبرو باشد و در طول داستان رشد کند. این رشد نشان‌دهنده یادگیری از تجربیات و تغییرات درونی است. سنوار بیشتر به عنوان یک شخصیت دارای ایدئولوژی ثابت شناخته می‌شود که در طول زمان تغییرات شخصیتی نشان نمی‌دهد.

⭕️سه: مبارزه با موانع برای نجات انسان‌ها. قهرمانان داستانی معمولاً با موانعی روبرو می‌شوند که آن‌ها را به سمت نجات یا کمک به دیگران سوق می‌دهد. این مبارزات باید برای خیر و نجات جان انسان‌ها باشد. همه می‌دانند سنوار سربازانی را که نمی‌خواستند بجنگند جلوی چشم دیگران اعدام می‌کرد. او خودش به تنهایی مانع نجات سربازان و یاران خودش شده بود. قهرمان برای قهرمان‌شدن، باید تصاویری از خود مبتنی بر نجات و تلاش برای آینده‌ای بهتر انسان‌ها داشته باشد.

⭕️چهار: ارزش‌های اخلاقی جهانی
قهرمانان داستانی باید دارای ارزش‌های اخلاقی و انسانی باشند که به راحتی درک و پذیرفته شوند. این ارزش‌ها شامل عدالت، صلح، همزیستی و آزادی برای همه است. سنوار با رهبری یک سازمان نظامی و شرکت در منازعات مسلحانه، بیشتر به خشونت و درگیری نظامی تکیه دارد. این موضوع او را از ارزش‌های قهرمانان داستانی که معمولاً به دنبال صلح و راه‌حل‌های مسالمت‌آمیز هستند، دور می‌کند.

⭕️پنج: داشتن انگیزه‌های شخصی فراتر از ایدئولوژی. قهرمانان داستان‌ها باید انگیزه‌هایی شخصی و انسانی داشته باشند که فراتر از سیاست و ایدئولوژی باشد. کسانی مانند ماندلا که برای مفاهیمی مانند عشق یا بقای بشریت مبارزه می‌کنند. سنوار به عنوان شخصیتی که بیشتر توسط ایدئولوژی سیاسی و نظامی هدایت می‌شود، فاقد این انگیزه‌های شخصی و انسانی است.(نقش سنوار را در ایجاد شبکه‌های وسیع قاچاق ماده‌ی مخدری به نام کاپتاگون را گوگل کنید)

⭕️شش: پیچیدگی شخصیتی و انتخاب‌های اخلاقی. یک قهرمان باید انتخاب‌های اخلاقی سختی داشته باشد و شخصیت او پیچیدگی‌های خاصی داشته باشد که او را به فردی چندلایه تبدیل کند. در حالی که سنوار به عنوان یک رهبر نظامی و سیاسی شناخته می‌شود، این پیچیدگی و تضادهای اخلاقی که برای قهرمانان داستانی لازم است، در او هرگز دیده نشد. قهرمانان معمولاً با تصمیمات سخت روبرو می‌شوند که نه تنها در خدمت خود، بلکه در خدمت بشریت است. به یاد داشته‌باشید که او قبول کرد
با اسراییل صلح کند به شرط نجات جان خودش! و یا ادامه‌ی جنگ به شرط دریافت نیم میلیارد دلار از خامنه‌ای!

⭕️هفت: نتیجه‌گیری
در دنیای امروز با انبوه شبکه‌های اجتماعی، خوشبختانه دیگر ساختن قهرمان از چگوارآیی که ماشین کشتار بود، آسان نیست. سنوار به عنوان یک رهبر نظامی ممکن است برای گروهکی خاص نماد مبارزه باشد، اما برای تبدیل شدن به قهرمان یک داستان فراگیر و جهانی، فاقد شرایط کلیدی است که همانا «انسانی بودن اهداف» است و بس.


⭕️زندگی و مرگ او نشان‌داد، اهداف او بیشتر به مسائل نظامی و سیاسی محدود بود که از ارزش‌های اخلاقی و انسانیِ جهانی، بسیار فاصله دارد.

زهرا عبدی

18 Oct, 18:26


شخصیت او از رشد و پیچیدگی لازم برای تبدیل شدن به قهرمان داستانی برخوردار نیست، و به جای همدلی جهانی، بیشتر مورد مناقشه و تضاد قرار دارد.
خوشحالم که رشد و آگاهی به حدی رسیده که دیگر کسانی چون چگوارا توانایی قهرمان‌شدن ندارند.
درود بر آگاهی .

https://t.me/Abdinovelist

زهرا عبدی

17 Oct, 18:44


«آخر قصه‌ی ما مردم ایران چه می‌شود؟»

⭕️ساختار سه پرده‌ای در قصه‌نویسی از رایج‌ترین الگوهای داستان‌پردازی است. رابطه‌ی علّی-معلولی‌اش در داستان، یک رابطه‌ی منطقی-فلسفی در زندگی بشر است.

جمهوری‌اسلامی با صرف انبوهی از اموال ما مردم، سرمایه‌گذاری هنگفتی برای ساختن هیولای دست‌آموزی به نام «محور مقاومت» کرد. امروز آخرین رهبر مقاومت به بهشتِ وعده‌داده‌شده‌ و نزد دیگر رهبران رفت. امروز دیگر عمویی باقی نمانده که انتقام سخت یا نرم بگیرد.

من عمرم را روی ساختار قصه کار کردم. یا خواندم یا نوشتم یا درس‌اش دادم.پترن‌ها و الگوها را خوب می‌شناسم. ما اکنون در پرده ی سوم‌ایم. پرده‌ی سوم یعنی چه؟ آبان ۹۸ را نقطه ی مهمی در آغاز ماجراست.پیامی از جانب مردم شنیده شد: «اصلاح‌طلب اصولگر، دیگه تمومه ماجرا» در آبان‌۹۸ مردم نشان دادند دیگر زندگی‌شان فقط گذرانِ توالی رویدادها نخواهد بود ، آنها حالا می‌خواهند قصه را خودشان بنویسند و پیرنگ خلق کنند. حال با این مقدمه، آخر چه خواهد شد؟

پرده اول: معرفی شخصیت‌ها و حادثه محرک (Setup)

⭕️معرفی وضعیت جامعه: ما مردم ایران در طول سال‌ها با مشکلات اقتصادی، سیاسی، و اجتماعی متعددی روبرو بودیم. تورم، بیکاری، فساد گسترده، و سرکوب‌های شدید سیاسی باعث نارضایتی گسترده‌ی ما شده بود. نابرابری‌ها و شکاف طبقاتی به اوج خود رسید و امید به اصلاحات داخلی صفر شد.

⭕️حادثه محرک: در آبان ۹۸،

با
افزایش ناگهانی قیمت بنزین اعتراضات گسترده‌ای در سراسر ایران شکل گرفت. مردم ما به خیابان‌ها آمدند و خواسته‌های خود را برای تغییرات بنیادین هم در نظام سیاسی و هم اجتماعی مطرح کردند. این قیام با سرکوب شدید مواجه شد و تعداد زیادی از معترضان کشته یا زندانی شدند، اما جرقه‌ای که روشن شده بود، ادامه یافت.

⭕️پیامدها:
سرکوب خونین آبان ۹۸، ما را مرعوب نکرد و حتا بر همبستگی و جرات ما برای رفتن به پرده‌ی دوم افزود.



⭕️پرده دوم: تقابل و بحران
افزایش کشمکش‌ها:


پس از آبان ۹۸، موج
اعتراضات به شکل‌های مختلفی ادامه یافت. اعتراضات گسترده دانشجویان، کارگران، و معلمان در سراسر کشور، نمادهایی از این مبارزات بودند. سرکوب‌ها هم به موازات بیشتر شد. هرچند این سرکوب‌ها موقتاً معترضان را به عقب نشاند، اما هیچ‌گاه نتوانست قصه‌ی ما مردم را ناتمام بگذارد و آتش را خاموش کند.

⭕️نقطه میانی: نقطه میانی این پرده

زمانی رخ داد که قتل مهسا (ژینا) امینی در شهریور ۱۴۰۱ موجی از اعتراضات جدید را در سراسر کشور به راه انداخت. موج جدید اعتراضات نه تنها سرکوب ناپذیرتر،
بلکه جهانی‌تر شد و توجه بین‌المللی را به خود جلب کرد. اتحاد اقشار مختلف جامعه، از جمله جوانان، زنان، و اقلیت‌ها، باعث تقویت این جنبش شد.

⭕️نقطه‌ی بحران:
حکومت وحشی‌تر و بی‌رحم‌تر به سرکوب پرداخت. اینترنت قطع و کنترل شد، و بسیاری دستگیر شدند، اما مردم نه تنها از خواسته‌های
خود عقب‌نشینی نکردند، بلکه عزم آن‌ها برای تغییرات‌ در نظام محکم‌تر شد.

⭕️پرده سوم: اوج (Resolution)
کوتاه‌ترین بخش قصه است و نتیجه به زودی معلوم می‌شود و شاملِ :

⭕️اوج:
در این پرده، اوج کشمکش‌ها همچنان در جریان است.حکومت با صرف انبوهی ازاموال‌ملی،سرمایه‌گذاری هنگفتی برای پرورش هیولای دست‌آموزی به نام محور مقاومت کرد. امروز آخرین رهبرش به ملکوت پیوست و اکنون نزد پروردگارش روزی می‌خورد!


همین حالا ما مردم در میانه‌ی یک نقطه حساس از این داستان هستیم. حکومت به جنگ روانی متوسل شده اما انرژی مردم برای مبارزه همچنان بالاست.

⭕️تحول شخصیت:
تحول اصلی در این قصه، آگاهی جمعی مردم ایران است. روحیه‌ی ملی‌گرایی به شدت بالاست.
خواسته‌ها از اصلاحات سطحی به سمت تغییرات اساسی در ساختار سیاسی کشور رفته است. نسل جدید به دنبال بازپس‌گیری هویت ملی و اجتماعی خود از ساختارهای سرکوبگرانه موجودند.

⭕️نتیجه (تا این لحظه):

ما اکنون به مرز نتیجه نهایی رسیدیم. هزاران پترن‌ و الگوهای مشابه نشان داده که اراده‌ای که تا اینجای قصه رسیده، در نهایت به خواسته‌اش می‌رسد.

🛑و اما آخرین جمله‌ی این قصه: مادر پژمان انگشت اشاره بالا برد و گفت« شما خودتان هم می‌دونید با آبان نابود شدید و این آبان ادامه داره...» ادامه داشت…
و آبان ۱۴۰۳، آخرین آبان در تقویم جمهوری اسلامی بود.

پایان قصه،
نویسنده:
مردم ایران.

https://t.me/Abdinovelist

زهرا عبدی

11 Oct, 18:18


نام عکاس را نمی‌دانم.

https://t.me/Abdinovelist

زهرا عبدی

11 Oct, 18:18


شریعتمداری کیهان گفته اولویت ما لبنان است.

جنابان جنگ و فتنه،
ای قیّم‌های لبنان و غزه،
سر خم کنید و به فرش ایرانی زیر پایتان دمی نگاه کنید.
به رنگ‌هایش نگاه کنید. این رنگ‌ها شور زندگی ما ملت ایران است.
جنگ لبنان ، جنگ غزه، جنگ سوریه، هرگز جنگ ما نبوده و نخواهد بود.
اگر کسی تمایل به جنگ و ویرانی دارد، زحمت بکشد و برود دینِ جنگش را در محل مورد نظرش ادا کند.

جناب شریعتمداری، از دفتر کیهان بیرون بیا و برو لبنان. رافعی‌پور را با هم خودت ببر. اشکال ندارد، منقل‌ات را هم ببر.
تو که نفهمیدی و هرگز هم نخواهی فهمید، وقتش رسیده زورفهم شوی که ملت ایران یعنی شگفتی رنگ و عطر و طعم و در یک کلام؛ زندگی.
تو و هم سلک‌هایت؛ مثل اعلای مرگ و نابودی و نیستی هستید. شما از ما نبوده و نخواهید بود چون مانند رهبر «هیچ» و پوچ‌تان هیچ تعلق و مهری به این خاک گرامی ندارید.

ادامه‌ی تو و یارانت یعنی خشکی دریاچه‌ی ارومیه و زاینده‌رود و نشست‌زمین و…

ما؛ خالقان رنگ‌ها و طعم‌ها و عطرها و در یک کلام زندگی،
مثل تو نبوده و هرگز هم نخواهیم بود.
اولویت ما، زندگیست
اولویت ما رفاه سیستان و بلوچستان است و نه لبنان و نه هیچ جای دیگری.

سرنوشت کولبران کردستان برای ما در اولویت است.

ما که کمرمان خم شده از پنج دهه تورم و تبعیض و فقر و فلاکت حاصل از سیاست شما، حق داریم نگران فردای بچه‌هایمان باشیم و نه لبنان.

حق ندارید ما را وارد جنگی کنید که به ما ربطی ندارد.

حق ندارید شور رنگ‌ها، طعم‌ها و زیبایی‌های سرزمین‌مان را به آتش بکشید.

ما می‌توانیم برای درد همه‌ی مردم جهان (و نه فقط غزه)، ابراز همدردی کنیم اما در عمل، اولویت ما بچه‌های خودمان در بلوچستان و کردستان است.

#نه_غزه_نه_لبنان_جانم_فدای_ایران #ایران_دورت_بگردم #ایراندوستی

https://t.me/Abdinovelist

زهرا عبدی

10 Oct, 04:45


▪️پادکست آناتومی جهان در داستان

@anatomijahan


▪️اپیزود هفتم


▪️تقابل خرده‌روایت‌ها با روایت‌های کلان،

▪️تحلیلی بر رمان تاریکی معلق روز، اثر زهرا عبدی



🔻همچنین می‌توانید در کست‌باکس و شنوتو صدای داستان ما را بشنوید.

زهرا عبدی

07 Oct, 16:48


.
🟢 نتایج نهایی نخستین دوره‌ جایزه‌ی مستقل فرهنگی و ادبی ایران‌ویج
#کشف_دوباره_ایران
.
هیئت داوران بخش ترانه (به ترتیب حروف الفبا):
مونا برزویی؛ شاعر و ترانه‌سرا
سهراب پورناظری؛ موسیقیدان، آهنگساز، نوازنده و فعال اجتماعی
کامران رسول‌زاده؛ آهنگساز، ترانه‌سرا، شاعر، خواننده و بنیانگذار فستیوال یوالیتی (فیلم و تئاتر موزیکال) در فرانسه

هیئت داوران بخش داستان کوتاه (به ترتیب حروف الفبا):
بهنام بهزادی؛ کارگردان، فیلمنامه‌نویس و تدوینگر
محمدحسن شهسواری؛ نویسنده، رمان‌نویس، فیلمنامه‌نویس و مدرس داستان‌نویسی
زهرا عبدی؛ نویسنده، رمان‌نویس، مدرس داستان‌نویسی، شاعر و فعال اجتماعی
مرتضی مردیها؛ فیلسوف، نویسنده و استاد دانشگاه
علی مصفا؛ فیلمساز، بازیگر و مترجم

شاخه‌‌ ویژه محیط زیست ایران؛
در دو مرحله‌ی انتخاب مردمی و انتخاب کارشناسان محیط زیستی

🔴 خبر خوب:
سایت #جایزه_ایرانویج به آدرس زیر راه‌اندازی شد:
Iranvijprize.com
.
.
.
@iranvijprize
@iranvijprize
.
.
.
#ایرانویج #جایزه_ادبی #جایزه #ایران #تمدن_ایران #فراخوان_ادبی #فراخوان #محیط_زیست_ایران

زهرا عبدی

01 Oct, 17:45


جمهوری اسلامی با سیاست خارجی که سرلوحه‌ی آن «مرگ بر...» بود، بی‌کم‌و کاست نیم قرن از زندگی ما ملت ایران را سوزاند و تباه کرد.

در تک‌تکِ روزهای این نیم قرن، یک روزِ بی‌تن‌لرز نداشتیم که سایه‌ی شوم جنگ همواره بر سر ما بود. ساکنان کدام کشور چنین احوالی را تجربه کردند؟
اینکه ندانی نانی را که امروزدر سفره داری، فردا چند است؟
اصلا فردا کیلو چند است وقتی حکومت بالای سرت با همه‌ی عالم در جنگ است؟

فردا... فردا... چه مفهوم بی‌پناهی برای ما ملت بی‌پناه بود. فردایی که در این حکومت هرگز از راه نرسید و بی ذره‌ای تردید تا این حکومت عربده‌کش وجود دارد، هرگز هم از راه نخواهد رسید.
تنِ نان در سفره‌ی ما با هر عربده‌ی جنگ‌طلبانه می‌لرزید. هشت سال جنگ و صدها هزار کشته و مفقود‌الاثر و جانباز نتیجه‌ی سیاست نابخردانه‌ی جمهوری اسلامی بود و باز هم خواهد بود.

همین حالا ( شامگاه سه‌شنبه دهم مهرماه ۱۴۰۳) که این خط را می‌خوانید در خبرهاست که موشک بالستیک شلیک شد.

بالستیک برای ما و جهان همان عربده های همیشه تو خالی‌تان است که برای شما عمر خریده و برای ما مردن تدریجی.
این‌بار به جای آبگرمکن، واقعا بالستیک زدید، چرا؟ چون طرفداران‌تان هم در تمام کانال‌های خودتان داشتند مسخره‌تان می‌کردند.
این موشک‌ها چه نفعی برای مردم دارد؟ هیچچچچ

به انتقام حسن نصرالله زدید؟ که گفت «چیزی به نام تمدن ایران دیگر اصلا وجود ندارد»
گفت و جگر ما را سوزاند که« خیلی آشکار می‌گویم نه تنها پول تسلیحات که پول تعدد زوجات ما را هم جمهوری اسلامی می‌دهد»
گفت و خون را در تن ما لخته کرد« مرگِ مهسا امینی اصلا چیزی نبود که شلوغش می‌کنید»

گفت و ما را خراشید « خامنه‌ای والاتر از آن است که منافع ملی ایران را فدای منافع امت اسلام نکند»

دنیا بداند، ما ملتی صلح‌طلبیم.

نشان به آن نشان که در تقویم ایرانی هر ماه جشنی مخصوص به خود دارد.اکنون جشن مهرگان است. مهرگان یعنی پیروزی مهر. هیچ‌کس نتوانسته ما ملت بزرگ ایران را که هزاران سال دیرینگی پسِ پشت داریم، از بین ببرد.

چرا؟ به یک دلیل آشکار:
ما ملتی مهرورزیم و مهر و عشق همواره پیروز است.
همین الان که دارم می‌نویسم موشک‌ها به اسراییل رسید اما شما به آرزوی کثیف‌تان نمی‌رسید.

دنیا دارد نظاره می‌کند که اسراییل دارد از مردم خودش دفاع می‌کند و و شما از بیگانه.

و اما هر اتفاقی بیفتد، ما ملت بزرگ ایران باید بدانیم تا اولویت ما ملی است و ایران عزیزمان است، هیچ دشمن داخلی و خارجی نتوانسته و نخواهد توانست ما را از بین ببرد.

#ایران_دورت_بگردم #ما_ملت_کبیریم_ایران_را_پس_میگیریم #ایران_آزادم_آرزوست #نه_به_جمهوری_اسلامی


https://t.me/Abdinovelist

زهرا عبدی

30 Sep, 03:28


در دوران هر حکومتی برهه‌هایی وجود دارد که حتا اگر نخواهد بفهمد هم، به زور می‌فهمد عملکردش در ذهن و دل مردمش، چه جایگاهی را برایش فراهم کرده است.
روز مرگ حسن نصرالله یکی از ان روزهاست.

روزی که حکومت ج.ا به روشنی دید پولی را که از گلوی کودکان محروم بلوچستان برید و نیم قرن خرج «اندوه لبنان» کرد، مطلقا سودی برایش نداشت.
اکنون در سوریه و لبنان بیش از هر جای دیگری پایکوبی است و این نشان می‌دهد که اندوه لبنان بیش از آن که به ما ملت ایران ربطی نداشته باشد، به خود حسن نصرالله ربطی نداشت!

مرگ حسن نصرالله اما برای ما ملت ایران از جهتی دیگر درخور تامل است.
او آشکارا در چند سخنرانی گفت که چیزی به اسم تمدن ایران وجود ندارد.
او رسما هویت ایرانی را انکار کرد.
شما بگویید، نام کسی را که هویت و ملیت تو را انکار می‌کند، چه باید نامید؟

در یک سخنرانی دیگر گفت: «خیلی روشن می‌گویم که نه تنها از نظر سلاح که حتا خورد و خوراک ما را جمهوری اسلامی تامین می‌کند.»
آه که هیچ چیزی اندازه‌ی این حرف جگرخراشیِ ما ملت ایران نبود.

حکومتی که می‌تواند پول موشک‌های بالستیک حسن حزب‌الله را به همراه خرجی صیغه‌های رنگارنگ ارتش حزب‌الله تامین کند، چرا از تامین آب (مایع حیات) عاجز است.
آیا واقعا عاجز است؟
خیر، هر کسی که توان دودوتا چهارتا داشته باشد، می‌داند عامدانه عاجز است.

در حالی که در همین شش ماه گذشته چند کودک در هوتک( گودال آب که تنها منبع آب آشامیدنی انسان ودام در بلوچستان است) غرق شدند و یا توسط تمساح‌ها کشته یا دست > پایشان قطع شده...

آنان که پس از نیم قرن چپاول روزگار ملت ایران
فکر می‌کنند هنوز می توانند با مهره‌های شعاریِ اندوه لبنان، بازی کنند، بدانند که امروز همان روز موعود است. روزی که نخواهند هم شیرفهم شدند که تنها کسانی برای ما ارزش دارند که اولویت شادی و اندوه‌شان، ایران باشد.
و آبان ۹۸ ادامه دارد تا کار را تمام کند که :
جانان من، اندوه ایران کشت ما را.
عزیزان ایران هرگز از بین نمی‌رود و هزاران سال تمدن ایرانی نشان داده که کسانی که به انکار ما ملت نجیب و مهرپرور برخاستند، یکی یکی چنان محو شدند که اگار از ابتدا وجود نداشتند.
پاینده ایران
.
.
#حسن_نصراللَّه #جانان_من_اندوه_آبان_کشت_ما_را #جانان_من_اندوه_ایران_کشت_مارا #بلوچستان_آب_ندارد #آبان۹۸ #آبان_ادامه_دارد #ایران_دورت_بگردم #پاینده_ایران #تمدن_شکوهمند_ایران #تمدن_هزاران_ساله_ایران #ایرانی_آباد #آینده_درخشان


https://t.me/Abdinovelist

زهرا عبدی

30 Sep, 03:00


https://t.me/Abdinovelist

زهرا عبدی

22 Sep, 06:01


🟢 آثار راه‌یافته به مرحله‌ی پایانی
جایزه‌ی مستقل فرهنگی و ادبی ایران‌ویج #کشف_دوباره_ایران
.
📚 در بخش داستان کوتاه:
(داستان‌ها به ترتیب حروف الفبا)
- داستانِ «اردشیرنامک» نوشته‌ی علی شادکام
- داستانِ «باروی رِی» نوشته‌ی سعید احسان‌دار
- داستانِ «پروین، ندیده‌ی جهان‌بانو» نوشته‌ی مریم نورزاد
- داستانِ «پیشکشی هلنا خاتون» نوشته‌ی پونه مقدسی
- داستانِ «جرعه‌هایی از جادو زیرِ اَزار دار» نوشته‌ی لیلا سروش
- داستانِ «ساریگل» نوشته‌ی معصومه قدردان
- داستانِ «سیاوشان در شرق اروند» نوشته‌ی هانیه سلطانپور
- داستانِ «فیلتر جورابی» نوشته‌ی مریم ایجادی
- داستانِ «ققنوس» نوشته‌ی منصوره محمدصادق
- داستانِ «هجرت بغض مهاجر» نوشته‌ی باسط بای
.
🎶 در بخش ترانه:
(ترانه‌ها به ترتیب حروف الفبا)
- ترانه‌ی «ایران» سروده‌ی المیرا اسمی
- ترانه‌ی «به ضحاک و به مار و لشکر او» سروده‌ی حامد اشرف زارعی
- ترانه‌ی «ترک تاریخی» سروده‌ی حامد بیرالوندی
- ترانه‌ی «خدای خواجه در خانه» سروده‌ی علی حبیب‌پور
- ترانه‌ی «دخترم ایران» سروده‌ی سیامک عشقعلی
- ترانه‌ی «کوچه‌ی بن‌بست» سروده‌ی احسان بایگی
- ترانه‌ی «گهواره کهن» سروده‌ی افرا عسکریان
- ترانه‌ی «لبخند» سروده‌ی پرنیان روحانی
- ترانه‌ی «مادر» سروده‌ی نیما طباطبایی
- ترانه‌ی «مرز زیبایی» سروده‌ی فرحناز شهبازی‌فر
.
🍀 در بخش محیط‌زیست:
(برگزیدگان به ترتیب حروف الفبا)
- محمد ارجمندی
- سالار اسفندیاری
- سعید انصاریان
- کوروش بختیاری
- علی کشمیری
- آرش نیک‌خو
- کیان یزدانپور
.
🔴 برگزیدگان نهایی در هر سه بخش، در روز ۱۶ مهر، همزمان با جشن مهرگان اعلام خواهند شد.
.
.
.
@iranvijprize
@iranvijprize
.
.
.
#جایزه_ایرانویج #فراخوان_ادبی #محیط_زیست #محیط_زیست_ایران #داستان #داستان_کوتاه #ترانه #جشن_مهرگان #ایران
.
.
.
https://www.ddinstagram.com/p/DANP2ZOuncg/?igsh=Nm11OW9qNzd3a2ky

زهرا عبدی

22 Sep, 04:56


برای عکس سینه‌خیز در گل‌ولایِ « حسن جنگجو » به تاریخ ۳۱ شهریور ۵۹.
.
حسن جان! به هر مدرسه‌ای که رفتم، نگاره‌ی چهره‌ی کودکانه‌ات، پیش از من روی دیوار مدرسه‌‌ بود. من بازی می‌کردم و تو آنجا روی دیوار تا سینه در گِل‌ولای بودی.
پشت کتاب‌درسی‌ام، پشت دفتر مشقم، روی دیوارهای شهر، همه جا سینه‌خیز، با صورت گِلی، به سمت آینده‌ای که نبود، سینه‌خیز و گل‌آلود می‌رفتی.
هر وقت دفتر مشقم را می‌بستم، تو پشت جلد منتظرم بودی، انگار این سرنوشت ِسینه‌خیز، این چشمان نگران، پشت همه‌ی مشق‌ها، همه‌ی کتاب‌ها، چیزهایی دیده بود. همان آینده‌ای را دیده‌بود که تا چشم کار می‌کرد، گل‌آلود بود.
حسن جان! همه می‌دانند؛ چشمان سرباز، چیزهایی را در گِل می‌بیند که تاریخ در آینه نمی‌بیند. سرباز می‌بیند که این سینه‌خیز رفتن تمام نمی‌شود. می‌بیند که هیچ جنگی در تاریخی که تمام شد، تمام نمی‌شود. می‌بیند که هیچ تکه استخوانی برای مادر، پسر نمی‌شود. می‌شنود حزن مادر را که می‌خواند«پسر! بی‌همگان به‌سر شود، بی‌تو به سر نمی‌شود.»
حسن جان،
اربابان جنگ،عاشق نماد‌اند. تو اما سینه‌خیز از هر چه نماد است، بیرون زدی. وقتی در هیات تکه استخوانی بعد از ۳۴ سال به خانه برگشتی. مادرت تمام این سال‌ها، رنج را سینه‌خیز بود. مادرت هم در نماد نماند. برای همین تا به خانه رسیدی، در آغوشت گرفت و جان داد. هیچ مادری بعد از استخوانِ پسرش، حوصله‌ی نماد ندارد. .
حسن جان! امروز ۳۱ شهریور است. جنگ آغاز شد.
چگونه بگویمت، هر زنی، حتا اگر مادری نکرده، از وقتی این تصویر را دیده، منتظر پسری است که سینه‌خیز به خانه برمی‌گردد...
.«زهرا عبدی»
.
آدرس کانال https://t.me/Abdinovelist
.
#سی_و_یک_شهریور_پنجاه_و_نه #جنگ_ایران_عراق
#حسن_جنگجو #مادر_حسن_جنگجو #جنگ #فقدان #سوگ #نه_به_جنگ #جنگ_هرگز_تمام_نمیشود #زهراعبدی

زهرا عبدی

19 Sep, 18:36


«تمامِ صبح های سیصد و شصت روز دیگرِ سال، یک طرف و آن پنج روزِ دیگرش که شهریور در شهر به وصالِ مهر می‌رسد، یکطرف. ‏این وقتِ سال، رازهای مگویِ شهرها را، نسیمِ با خودش می‌برد به جایی که رازهای تمامِ شهرهای غمگین جهان در آنجا بهم می‌رسند؛ شوکرانْ‌شهری در دوردست‌های نزدیک. ‏تمامِ رازهای تلخ و مگو، درست در همین موقعِ سال یا دسته‌جمعی خودکشی می‌کنند، یا با آن نسیم در جهتی بی‌جهت، همدیگر را می‌وزند و می‌روند تا شوکران‌شهر و آنجا به شوکران تبدیل می‌شوند و گوشه‌ای آرام می‌مانند تا سقراطی از راه برسد.»

#زهرا_عبدی
📚تاریکی معلق روز
#تاریکی_معلق_روز

https://t.me/Abdinovelist

زهرا عبدی

19 Sep, 17:03


https://t.me/Abdinovelist

زهرا عبدی

19 Sep, 17:03


چرا مینی‌سریال «یک جنتلمن در مسکو» برای مخاطبان ایرانی جذاب است؟

مینی‌سریال «یک جنتلمن در مسکو» بر اساس رمانی به همین نام نوشته آمور تولز، روایتی است از زندگی یک اشراف‌زاده در روسیه پس از انقلاب بلشویکی که شباهت‌های معناداری با واقعه‌ی ۵۷ در ایران و سرنوشت نخبگان دارد. برای مخاطب ایرانی، این سریال درک عمیق‌تری از انقلاب‌های سیاسی و پیامدهای آن‌ها به ارمغان می‌آورد و این مقایسه به ویژه در فهم ایدئولوژی‌های سرکوبگر و اثرات آن‌ها در دوران مدرن بسیار جذاب است

با توجه به شباهت‌های تاریخی و فرهنگی دوره آی که سریال در آن می‌گذرد با اتفاق ۵۷ ، به چند دلیل دیدن این مینی سریال را به مخاطب ایرانی بسیار پیشنهاد می‌کنم:

یک: بررسی ابعاد پیچیده‌ی زندگی در سایه‌ی یک تحول اجتماعی مانند انقلاب بلشویکی که شباهت هایی به۵۷ در ایران دارد. داستان سریال حول شخصیت کنت روستوف می‌چرخد که پس از انقلاب روسیه محکوم به حصرخانگی در هتل متروپلیس می‌شود. این تجربه، شباهت‌های عمیقی با وضعیت برخی از افراد پس از اتفاق ۵۷ در ایران دارد، جایی که برخی از نخبگان، هنرمندان، نظامیان و... به زندگی در انزوا مجبور شدند.

دو: نشان دادن ابعاد پنهان‌کاری‌هایی در دولت بلشویک‌ها و ۵۷. پنهان‌کاری‌هایی چون کشتن‌ها و حبس‌هایی که نتیجه‌ی تغییرات شدید در طبقات اجتماعی و سیاسی بود.

سه: هر دو اتفاق، بر زندگی مردم عادی تاثیر عمیقی گذاشتند مانند کمیاب و نایاب شدن‌ خوراکی‌ها و اجناس لوکس.

چهار: سریال به زیبایی نشان می‌دهد که چگونه تحمیل و تاثیر ایدئولوژی جدید، زندگی مردم را زیرورو می‌کند. مشابه اتفاقی که در ۵۷ برای مردم رخ داد. مانند حجاب اجباری بعد از ۵۷.

پنج: از درخشان‌ترین نکات این مینی‌سریال نشان‌دادن تضادهای اخلاقی در شرایط بحرانی است. لو دادن دوست و گرفتن مقام بالا درحکومت جدید یا ایستادن بر حفظ ارزش‌های انسانی چون حفظ روابط زیبای انسانی، دوستی و مهر ...

شش: یکی از مضامین برجسته سریال، وفاداری به اصول شخصی برابر فشارهای سیاسی و اجتماعی است. این نکته لذت بسیار دارد.

هفت: داستان سریال، روایتگر بقای انسانی در برابر تغییرات اجتماعی عظیم و ویرانگر است. هر دو اتفاق منجر به تصفیه‌های گسترده سیاسی شد. در روسیه، بلشویک‌ها مخالفان را سرکوب و حذف کردند، مشابه ج.ا که پس از ۵۷، بسیاری از افراد برجسته سیاسی دستگیر، زندانی یا تبعید شدند.


با این شباهت‌ها و البته روایت هنری بسیار زیبا،
دیدن#یک_جنتلمن_در_مسکو ، تجربه‌ای است که در هم‌تجربگی با بخشی از تاریخ معاصر ایران، برای مخاطب ایرانی می‌تواند جذاب باشد #معرفی_سریال

https://t.me/Abdinovelist

زهرا عبدی

15 Sep, 04:53


#مهسا_امینی

این دختر معصوم، عصاره‌ی معصومیت دختران و ‌پسران ایران‌ بود
بعد از کشتن سیاوش، (که او نیز عصاره‌ی معصومیت دورانش بود) دیگر هیچ چیز به قبل از کشتن سیاوش، برنگشت

هیچ‌کس نتوانسته در این سرزمین معصومیت را بکشد و قسر دربرود.
تاوان کشتن معصومیت هولناک است.
وقتی معصومیت در سرزمینی کشته می‌شود، افراد آن سرزمین پس از این مرگ، روزگار دیگری خواهند داشت،
آنها از زیستن در «غیاب»،
به زیستن در «حضوری دیگر» می‌رسند.

ما خیلی وقت بود می‌دانستیم ما را در «غیاب» حبس کرده بودند.
ما بعد از ژینا، «غیاب» از خویشتن را با شجاعت خط زدیم.

قتل معصومیت، رمزگشایی این تغییر بود
از این روست که وقتی خون سیاوش بر زمین ریخت از آن گیاهی رویید که هیچ‌کس نتوانست روییدنش را مانع شود.
آن گیاه؛ پایان «غیاب» و آغاز «حضور» بود.

«حضور» یعنی از بودن ِما،
چیزی در هستی بر جای بماند، وگرنه حضورمان یک غیاب محض است
بود و نبودمان فرق نمی‌کند

ما خیلی وقت بود فهمیده بودیم، ما را به غیاب مبتلا کردند.
هنوز گیج‌گاه‌مان منگ از ضربه‌ی سخت قتل‌عام آبان ۹۸، بود که ژینا را کشتند.
معصومیت را فجیع کشتند.

ما دیگر به غیاب تن نخواهیم داد تا زمانی که خون سیاوش‌ را دادخواهی نکنیم

بعد از این جنس حضور است که یک سرزمین و یک ملت،
تا ابد حاضر خواهد بود
تا هزاران هزار سال، وقتی بی‌خیال مرگ معصومیت نشود.

بعد از مهسا هیچ چیزی نتوانست این جنس «حضور» را غیاب کند چرا که ما به «بود» در جهان انسانی چیزی افزوده‌ایم:
بیرون کشیدن زندگی از دهان مرگ و به میراث گذاشتن یاقوت «زندگی» برای آیندگان این سرزمین.
آی معصومیت کشته شده
آی مهسا امینی،
به نام تو که چه زیبا
نام تو
رمز ما شد.
.
#مهسا_امینی #نام_تو_رمز_میشود .

https://t.me/Abdinovelist