پاییـز‌دیگـر؛ @vkolaris Channel on Telegram

پاییـز‌دیگـر؛

@vkolaris


‌— تو را خواهـم دید، "در پاییـز دنیـای دیگـر." ‌

جهت ارتبـاط با صاحب‌خـونه : vkcore.t.me

پاییـز‌دیگـر؛ (Persian)

با پاییز دیگر؛ همراه باشید! این کانال یک فضای زیبا و انسانی برای اشتراک گذاری داستان‌ها، اشعار، و تجربیات شخصی در مورد فصل پاییز است. اگر به دنبال یک مکان آرام و دلنشین برای تبادل احساسات و انرژی مثبت هستید، پاییز دیگر؛ مناسب‌تان است. این کانال با نام کاربری "vkolaris" با ارائه محتوای انتخابی و الهام‌بخش، به شما اجازه می‌دهد تا پاییز را با دیدگاه‌ها و احساسات مختلف تجربه کنید. از شعر تا داستان‌های کوتاه و انرژی مثبت، همه چیز در پاییز دیگر؛ موجود است. برای ارتباط با صاحب کانال، می‌توانید به آدرس vkcore.t.me مراجعه کنید.

پاییـز‌دیگـر؛

20 Dec, 19:10


من ناقص و بی سقف‌تر از اونم که خونه باشم برات.

پاییـز‌دیگـر؛

22 Nov, 18:34


پاییـز‌دیگـر؛ pinned «بابونه‌ها، این پیام رو همراه ادیت فور کنید، در مقابل دو پست ازتون فور می‌کنم تا شب بمونه.»

پاییـز‌دیگـر؛

22 Nov, 13:33


بابونه‌ها، این پیام رو همراه ادیت فور کنید،
در مقابل دو پست ازتون فور می‌کنم تا شب بمونه.

پاییـز‌دیگـر؛

11 Nov, 17:24


تو برای من، شبیه کوچه‌ای بودی که به "دریا" می‌رسید.

پاییـز‌دیگـر؛

01 Nov, 18:35


‌— don't look at me " with those eyes."

پاییـز‌دیگـر؛

27 Oct, 19:49


‌—حـداقل امیـدوارم خـراب کردن "زندگی‌مـن"
بخشی از زندگیت رو ساخته باشه.

پاییـز‌دیگـر؛

25 Oct, 13:58


◝ به قلم : آمـایا ◟

🎙️| @benimsesim

پاییـز‌دیگـر؛

04 Oct, 20:15


اما عشـق به نرسـیدنه..
اگه عاشقا به هم برسن که دیگه عشق نیست.

پاییـز‌دیگـر؛

04 Oct, 19:04


— گم شدی.. گم شدی و نتونسـتم پیدات کنم. می‌دونی، من فقط با تو می‌خندیدم و فقط با وجود تو زنده بودم. حتی گاهی خواب برگشتنت رو می‌بینم و فکر می‌کنم این یعنی دلم خیلی برات تنگ شده " تمـوم جونم."

پاییـز‌دیگـر؛

04 Oct, 19:01


‌— تو یه آدم دل مُرده‌ای.
- شاید. ولی تو هم کاری به کارم نداشتی.

پاییـز‌دیگـر؛

02 Oct, 18:45


‌— the next station is " shibuya."

پاییـز‌دیگـر؛

25 Sep, 20:00


باورم نمیشـه انقدر ساده از دستـم دادی..
می‌دونی بعد اینهمه اتفاق، تنها دلیلی
که تو اون خـونه موندم چی بود؟
اینکه از ته دل باور داشتـم دوستم داری.

پاییـز‌دیگـر؛

25 Sep, 17:59


بیا برگردیم به سه ماه قبل.. اصلا از کجا شروع شد؟‌ از ماه قبل یا ماه قبلش؟ شایدم از همون اول، نه؟ انقدر دوست دارم بشینم روبه روت، تو چشم‌هات نگاه کنم و این دفعه بپرسم.. بپرسم چی‌شد که اینطوری شد؟! حتی نمی‌دونی چند بار این سوالارو از خودم پرسیدم.. نمی‌دونی هر شب که پرستاره قرص‌هام رو می‌داد چندبار بهت فکر کردم، نمی‌دونی هر صبح که برای هواخوری بیدارم می‌کرد چندبار از خودم پرسیدم که کجای راه رو اشتباه رفتم؟ من مقصر بودم؟ اصلا اشتباهم کجا بود؟ کجای جاده منو جا گذاشتی که دیگه نیومدی دنبالم؟ دوست نداشتم که داشتم، بلدت نبودم که بودم. هردفعه خواستم بخندونمت اخم کردی‌. هردفعه پشت کردی بهم،موندم کنارت. اگه اونطور که تو می‌خواستی نبودم برا اذیت کردنِ تو نبود، بلد نبودم، یاد نگرفته بودم. نتیجه‌ی هر روز این سه‌ ماه خلاصه شد تو کلی سوالِ بی‌جواب و همه‌ی اون شیش سال و نه ماه خلاصه شد تو دوتا چمدون و یه نامه‌ی تک خطی. یه جور رفتی انگار از همون اول نبودی، انگار خیلی عجله داشتی برا کندن از من که حتی پشت سرت هم نگاه نکردی..

پاییـز‌دیگـر؛

12 Sep, 20:02


من مدت‌ها بود که به نفرت از خودم معتاد شده بودم
اما هیچ‌وقت دست از دوست‌داشتن تو برنداشتم.

پاییـز‌دیگـر؛

12 Sep, 18:34


چیزی نیست که ساده رفع شود.
دل‌درد و سردرد نیست.. بند بند زندگیمان درد می‌کند.