طعمه در قفس گذاشته میشود و قفس را داخل آب میاندازند، خرچنگی وارد میشود و شروع میکند به خوردن طعمه. دومین خرچنگ خرچنگ اول را میبیند و همراهش به سمت مقصد خرچنگ اول راهی میشود، بعد نوبت خرچنگ سوم است. در نهایت طعمه تمام میشود! در این مرحله خرچنگها خیلی راحت میتوانند بروند بالا و از سوراخ خارج شوند، ولی این کار را نمیکنند و در قفس میمانند . مدت طولانی بعد از تمام شدن طعمه باز هم خرچنگها وارد قفس میشوند ؛ جمعیت داخل قفس جذبشان میکند.
هیچ خرچنگی آنجا را ترک نمیکند، فکر می کنید واقعا چرا ؟
اگر خرچنگی متوجه شود چیزی آنجا نیست و بخواهد از قفس برود بقیه خرچنگها هر کاری میکنند که مانعاش شوند ؛ خرچنگ ها زاده شدند از هم پیروی کنند و اگر کسی بخواهد خارج شود بقیه خرچنگ ها بارها بارها از دیواره ی قفس به پایین هدایتش می کنند، اگر مقاومت کند و به تلاشش ادامه دهد ، خرچنگهای دیگر حتی چنگالهایش را میشکنند تا دیگر نتواند بالا برود. اگر باز هم مقاومت کند او را از بین می برند !
بعضی افراد از ذهنیت مسمومی به نام ذهنیت خرچنگی رنج میبرند .
خرچنگ ها می توانند به هم کمک کنند تا از چاله ای در آن گیر کردند رها بشوند اما ترجیح می دهند ؛ یکی یکی از گرسنگی بمیرند ؛ اما به حکم غریزهای ناشناخته خودکشی دسته جمعی را انتخاب میکنند . از این طرز فکر با عنوان “ذهنیت خرچنگی” یاد میشود
🌸🍃 @poetss👈join🍃