تاوان | پژوهش‌های حدیثی @tavanerejal Channel on Telegram

تاوان | پژوهش‌های حدیثی

@tavanerejal


تاوان: جبران خسارت|
تلاشی برای جبران کم‌کاری و خسارتمان در حدیث‌پژوهی|
مصطفی قناعتگر

تاوان | پژوهش‌های حدیثی (Persian)

با عرض سلام و خوش آمدگویی به تمامی علاقمندان به پژوهش‌های حدیثی! آیا شما هم به دنبال جبران خسارت‌ها و کم‌کاری‌های خود در حدیث‌پژوهی هستید؟ اگر بله، کانال تلگرام "تاوان" مناسب‌ترین جای برای شما است. در این کانال، مصطفی قناعتگر با نام کاربری @Qanaatgar_m مطالب و پژوهش‌های خود را در زمینه حدیث‌پژوهی به اشتراک می‌گذارد. این کانال به شیوه‌ای حرفه‌ای و علمی، تالیفات و تحقیقات در حوزه حدیث‌پژوهی را به شما ارائه می‌دهد. برای عضویت در این کانال قرآنی، کافیست به لینک زیر مراجعه کنید: https://t.me/qurantavan

تاوان | پژوهش‌های حدیثی

01 Jan, 14:48


🔻امام هادی، فرهیخته‌ای در دوران وحشی‌گریِ وایکینگی
مصطفی قناعتگر
روزنامه شهرآرا، ۲۵ دی ۱۴۰۲

وایکینگ‌ها یا همان غارتگران دریایی، در جنوب اسکاندیناوی زندگی می‌کردند و برای گذران زندگی به سرزمین‌های مجاور هجوم می‌بردند؛ از سال ۷۰۰ تا ۱۱۰۰ میلادی. تولد غارت وایکینگی که در رسانه‌های عصر ما سعی در تحریف و تطهیر آن است، همزمان بود با تولدِ فرهیختگیِ اسلامی با ولادت امام صادق. اما امام علی النقی ملقّب به هادی از نوادگان امام صادق، در اوج بربریت و شورش  وایکینگ‌ها به سراسر اروپا به دنیا آمدند. این شخصیت فرهنگی و ادامه جریان فرهیختگی و علم و اخلاق، در شهر پادگانی و تازه‌تاسیس سامرا حبس خانگی بود. برای همین هم هست که سخنان اندکی از ایشان به ما رسیده است؛ مثلا در کتاب «الکافی» که مهم‌ترین کتاب حدیثی ما هست، ۱۲۴۷۱ سندِ روایی به امام صادق علیه السلام منتهی می‌شود و حال آنکه تنها ۱۶۳ سند روایی به امام هادی علیه السلام منتهی شده است. طبیعی است بزرگی که اجازه دیدار با پیروان خود را ندارد و در یک شهر نظامی تحت نظر حکومت ستمگر است، نمی‌تواند سخنان زیادی را به دوستانش منتقل کند. امام هادی هفته‌ای یک بار باید نزد دستگاه خلافت اعلام حضور می‌کرد و ‏شیعیان در این فرصت کوتاه در دو طرف مسیر می‌ایستادند تا حضرت را ملاقات کنند. ایشان می‌گفت: « ‏به من حتی اشاره هم نکنید؛ چون شناسایی می‌شوید و برایتان مشکل ایجاد می‌شود».
اما مفهوم «برکت» اینجا خود را نمایان می‌کند. در میان آن روایات اندک از امامِ هادی که از لابلای ملاقات‌های محدود ایشان با شیعیان درز کرده، چند روایت کلیدی داریم که فرهنگ‌ساز، هویتی و ‏ماندگار شدند. شاید گل سرسبد این روایات، روایتی معروف به «زیارت جامعه کبیره» باشد. این زیارت، در کتب روایی قدیمی مانند «من لا یحضره الفقیه»، «عیون اخبار الرضا» و «تهذیب الاحکام» نقل شده است. جامعه‌بودنش به دلیل این است که جامعیت دارد و زیارت‌نامه‌ای برای تمام امامان است و به امام خاصی مربوط نمی‌شود. کبیره‌نامیدنش نیز به این دلیل است که در میان سایر زیارات جامعه، مفصل‌تر و بزرگ‌تر است. این متن از یک بخش مقدماتی کوتاه و بدنه اصلی زیارت‌نامه تشکیل شده است. موسى بن عمران‏ نخعى می‌گوید از حضرت هادى علیه السّلام درخواست نمودم كه زیارتى کامل به من بیاموزند تا بتوانم هرکدام از امامان را با آن زیارت كنم. امام نیز این زیارت را به او آموزش دادند. به جرأت می‌توان گفت تقویت و دفاع از اصول «توحید» و «امامت»، هدف اصلی آموزش این متن مقدس است. این زیارت با صد تکبیر آغاز می‌شود و خواننده از همان ابتدا متذکر به اصل توحید می‌شود تا مبادا تبلیغات غالیان درباره جایگاه امامان شیعه سبب تضعیف اصل محوری توحید شود. کل کلمات این زیارت‌نامه حدود ۱۶۸۲ است و اسم «الله»  ۵۷ بار در آن تکرار شده است (به غیر از آن ۱۰۰ الله اکبر ابتدایی). همچنین ضمیرهایی که به خدا برمی‌گردد نیز بیش از ۹۰ مورد است و در مجموع، کل اشاره به خدا و توحید بالغ بر ۲۴۷ بار است. یعنی در واقع نزدیک به یک سوم زیارت‌نامه‌ای که برای تعظیم و تقدیس امامان شیعه است، به اصل توحید می‌پردازد. بنابراین یکی از هدف‌های صدور این زیارت و بیان این مقامات، مبارزه با جریان غلو و این نوع کفرِ در پوششِ دین بوده است. این می‌تواند بطلانی بر این ادعا باشد که زیارت جامعه را غالیان جعل کرده و به امام دهم منسوب کرده‌اند.
زیارت دیگر، زیارت ناحیه مقدسه است که خود روضه‌ای مجسّم از فاجعه کربلاست. آری، زیارت ناحیه مقدسه، از امام زمان نیست؛ از امام هادی است. تاریخ روایت اینگونه است: «سال ۲۵۲ از منطقه ناحیه». مقصود از ناحیه، سامراء است؛ چون رفتن به آنجا ممنوع بود به آن ناحیه (کناره) گفتند. این تاریخ مربوط به دوره امامت امام هادی و دو سال پیش از شهادت وی است؛ در نتیجه معنا ندارد زیارت ناحیه مقدسه از امام مهدی باشد. این زیارت‌نامه نیز جای خود را در فرهنگ زیارت شیعی به خوبی باز کرده است.
سخنان جالب دیگری نیز از ایشان به ما رسیده است. اینکه حضرت زهرا در خانه خودشان دفن شدند و نه در بقیع؛ یا اینکه زیارت عبدالعظیم حسنی مانند زیارت سید الشهدا علیه السلام پاداش دارد. زیارت غدیریه ایشان نیز جای بحث جداگانه دارد.
دومین ابن الرضا، حدود ۴۲ سال بیشتر عمر نکرد؛ گرچه عمر فرهنگیِ او هیچ‌گاه به اتمام نرسیده است. درود خدا بر ایشان، یادشان گرامی.

@tavanerejal

تاوان | پژوهش‌های حدیثی

27 Dec, 05:03


📚دومین ترجمه کامل الکافی به فارسی، تدوین و چاپ شد. اولین‌بار در دوره صفوی و به قلم پرتوان ملاخلیل قزوینی، الکافی به طور کامل به فارسی ترجمه شده بود.

🔻این ترجمه جدید، نوید نشر عمومی مهمترین کتاب حدیثی شیعه را میان خوانندگان فارسی‌زبان می‌دهد؛ به ویژه با اطلاعی که از توانایی مترجمان و اعتبار انتشاراتش دارم.
اگر بشود خواند (۷۰.۰۰۰.۰۰۰ ریال) دقیق‌تر می‌توان نظر داد.

@tavanerejal

تاوان | پژوهش‌های حدیثی

24 Dec, 16:12


📎مقاله
🔻بررسی صحت انتساب شعرخوانی به امام هادی (ع) نزد متوکل عباسی
🔹دوفصلنامه علمی‌پژوهشی آموزه‌های حدیثی
✍🏼محمدمهدی دخانی
✍🏼مصطفی قناعتگر

ماجرای شعرخوانیِ امام هادی (ع) در مجلس متوکل را برخی محدثان و مورخان گزارش کرده‌اند. مقالۀ پیشِ‌رو در پی آن است که با ارائۀ قراین و شواهدی نشان دهد کسی که در مجلس متوکل شعر خوانده، امام علی بن محمد هادی، امام دهم امامیه نبوده، بلکه علی بن محمد علوی حِمّانی، شاعر مشهور و نقیب شیعه در عصر متوکل بوده است. توجه به شواهد درون‌متنی و برون‌متنی، بررسی‌های رجالی و تراجمی، یافته‌های حدیثی و تاریخی مرتبط، دقت در نسخه‌های خطی و بررسی برخی کتب ادبی، نشان می‌دهد که تطبیق رایج و مشهورِ داستان این شعرخوانی بر امام هادی (ع) نادرست بوده است.

دریافت مقاله

@tavanerejal

تاوان | پژوهش‌های حدیثی

24 Dec, 14:46


🔸 هفدهمین نشست مدرسه آزاد علمی حکمت و حرکت:

🔻 حجاب؛ حدود عرفی و آزادی‌های شرعی

🔹با ارائه جناب حجت‌الاسلام و المسلمين مهدی مهریزی

ساعت ۱۷:۱۵ عصر چهارشنبه ۵ دی ماه ۱۴۰۳

🔻🔻🔻
@Hekmat_Harkat

تاوان | پژوهش‌های حدیثی

17 Dec, 10:09


🔻متولدین ۱۳۶۳، تاوان و جبران

کلینی و صدوق به سند صحیح از امام صادق علیه السلام نقل کرده‌اند:

إِنَّ الْعَبْدَ لَفِي فُسْحَةٍ مِنْ أَمْرِهِ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ أَرْبَعِينَ سَنَةً فَإِذَا بَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً أَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى مَلَكَيْهِ قَدْ عَمَّرْتُ عَبْدِي هَذَا عُمُراً فَغَلِّظَا وَ شَدِّدَا وَ تَحَفَظَّا وَ اكْتُبَا عَلَيْهِ قَلِيلَ عَمَلِهِ وَ كَثِيرَهُ وَ صَغِيرَهُ وَ كَبِيرَهُ.

"إِنَّ الْعَبْدَ لَفِي فُسْحَةٍ مِنْ أَمْرِهِ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ أَرْبَعِينَ سَنَةً":
این عبارت نشان می‌دهد که انسان در مرحله قبل از چهل سالگی در وسعت و گشایشی از کار خود قرار دارد، یعنی خداوند متعال برای او آسان می‌گیرد و ممکن است نوعی تخفیف در حساب و مؤاخذه برایش وجود داشته باشد. گویا این مرحله به عنوان دوره شکل‌گیری، آزمایش و تجربه برای انسان محسوب می‌شود.

"فَإِذَا بَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً أَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى مَلَكَيْهِ":
رسیدن به چهل سالگی نقطه عطفی در زندگی انسان است. در این هنگام، خداوند متعال به دو فرشته‌ای که مأمور ثبت اعمال انسان هستند دستور ویژه‌ای ابلاغ می‌کند.

"قَدْ عَمَّرْتُ عَبْدِي هَذَا عُمُراً":
این عبارت بیانگر لطف خدا تا این مرحله از زندگی است، به طوری که خداوند آن را عمری قابل توجه می‌داند که به بنده‌اش ارزانی داشته است.

"فَغَلِّظَا وَ شَدِّدَا وَ تَحَفَظَّا وَ اكْتُبَا عَلَيْهِ قَلِيلَ عَمَلِهِ وَ كَثِيرَهُ وَ صَغِيرَهُ وَ كَبِيرَهُ":
این گزاره، جوهر اصلی حدیث است و به تشدید نظارت و محاسبه بر اعمال انسان پس از رسیدن به چهل سالگی اشاره دارد. "غلظا و شددا و تحفظا" به معنای دستور به دقت و سختگیری بسیار در ثبت اعمال فرد چهل ساله است. اما "اكتبا عليه قليل عمله وكثيره وصغيره وكبيره" به معنای جامعیت ثبت و عدم غفلت از هیچ عمل فرد، اعم از عمل کوچک یا بزرگ، کم یا زیاد است.

📿این حدیث انسان را به اهمیت مرحله بعد از چهل سالگی آگاه می‌کند، زمانی که انسان در برابر خداوند مسئولیت بیشتری پیدا می‌کند. این مرحله نیازمند محاسبه دقیق نفس، تلاش ویژه در انجام اعمال نیک و دوری از گناهان و جبران گذشته است.
رسیدن به چهل سالگی هشداری لطیف برای انسان است تا مسیر زندگی خود را مرور کند، اشتباهاتش را اصلاح کند و به انجام وظایف دینی و دنیوی خود به بهترین شکل ممکن بپردازد.
این حدیث و برخی از احادیث مشابه پیرامون هشدار به چهل‌ساله‌ها، به این معنا نیست که انسان قبل از چهل سالگی مسئولیتی ندارد، بلکه او نیز مسئول است، اما بعد از چهل سالگی مسئولیت به طور خاص افزایش می‌یابد.

متولدین ۱۳۶۳: عقلتان کامل‌تر و تجربه‌تان بیشتر و مرگتان نزدیک‌تر شد. گذشته‌های دوری از خدا و غفلت از امور مهم دنیوی و اخروی را به یاد بیاوریم که جز خسران و افسوس چیزی نداشت. از این بیشتر تاوان ندهیم، جبران کنیم.

عمرتان دراز باد

@tavanerejal

تاوان | پژوهش‌های حدیثی

05 Dec, 20:33


🔻معنی لَکَزَها
🎤استاد  سید محمدجواد شبیری زنجانی

🔥نفرین بر دشمنانِ پاکان و خوبان

@tavanerejal

تاوان | پژوهش‌های حدیثی

18 Nov, 07:27


🕋مکعب مقدس، از موسم حج تا موسم ریاض
مصطفی قناعتگر

محترم‌ترین ماده در میان مادیات حاضر در فرآیند حج، کعبه است؛ به گونه‌ای که حتی مسجدالحرام و مکه نیز احترام خود را از دربردارندگی کعبه به دست آورده‌اند[1]. اندیشۀ «حرمت» کعبه نزد زائر به ضمیمۀ معرفت بزرگان دین، در افزونیِ رتبۀ زیارت موثر می‌افتد[2]. حرمت کعبه در دوران پیشااسلامی، در زیارت مومنان به آن و عقاب حرمت‌شکنان آن نمود یافته است[3]. نیز اساسا تمام بایدها و نبایدهای «اِحرام» که برای زائر در نظر گرفته شده، به هدف «کعبه‌پایی» و حفظ حرمت آن است[4].
کعبه نزدیک‌ترین مکان مادی زمینی است که «نماد» حضور خداست. این حضور به کعبه قداست داده، نمود آن قداست در حرمت‌گزاری به آن بروز کرده است. گرچه حضور خدا همه‌جایی است و حس حضور وی در همه‌جا بایسته است، اما تجسّم این تقّدس در فضاها و اشیاء مرتبط با کعبه و زمین حرم در مکه بیش از سایر مکان‌هاست و زائر خود را بیش از سایر فضاها در حضور خدا می‌یابد.
چیستیِ کعبه، چراییِ محوریت آن برای جهان اسلام، چراییِ طواف گرد آن و واردنشدن زائران به داخل آن، فلسفۀ پوشش آن با پارچه‌ای ابریشمی و سیاه، مورد توجه برخی مطالعات در غرب قرار گرفته است. نیز سخن از شش نمودِ مادی آن یعنی: به‌عنوان قبله، به عنوان محور و مبدأ جهان اسلام، به‌عنوان یک معماری در بستر این جهان، به‌عنوان مقصدی زیارتی و یک پایگاه اتحاد معنوی برای عرفا و متصوفه و به عنوان یک سکونتگاه، بررسی شده است[5].
ساختمان کعبه همانگونه که از نامش نیز پیدا است، به شکل یک مکعب ساده است که با معماری‌های پُرکار و پرخرج بسیاری از بناهای مقدس دنیا متفاوت است (گرچه امروزه مینیمالیسم و سادگی در معماری خود جذابیت‌ها و طرفدارانی پیدا کرده است). ارتفاع کعبه که به هیبت آن افزوده اینک بیش از 13متر است؛ اما شواهدی نشان می‌دهد که این ارتفاعِ نسبتا زیاد، اصالت ندارد. کعبه در دورانی به اندازه قد انسان بوده و بعدها به دست خلفای اسلامی مرتفع گردیده است[6].
شکل مکعب که در عربستان و فرهنگ اسلامی نماد بیت الله الحرام است، در جشنواره «موسم ریاض» و به صورت کلی در بناهای تجاری و تفریحی عربستان جدید به گونه معناداری به کار رفته است. این کاربست در معماری بناهای تفریحی و دیزاین محافل عیش، به صورت مشهود و غیرقابل کتمانی طعنه به حرمت کعبه می‌زند.

-------------------------------------------------------

[1]. حُرِّمَ الْمَسْجِدُ لِعِلَّةِ الْكَعْبَةِ وَ حُرِّمَ الْحَرَمُ لِعِلَّةِ الْمَسْجِدِ وَ وَجَبَ الْإِحْرَامُ لِعِلَّةِ الْحَرَمِ (‌‏ابن‌بابویه، محمدبن علی، من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 195؛ برقی، احمد بن محمد، «المحاسن»، جلال‎الدین محدث، ج 2، ص 330.).

[2]. مَنْ أَتَى الْكَعْبَةَ فَعَرَفَ مِنْ حَقِّنَا وَ حُرْمَتِنَا مَا عَرَفَ مِنْ حَقِّهَا وَ حُرْمَتِهَا لَمْ يَخْرُجْ مِنْ مَكَّةَ إِلَّا وَ قَدْ غُفِرَ لَهُ ذُنُوبُه ...‏ (‏برقی، احمد بن محمد، المحاسن، ج 1، ص 69.).

[3]. إِنَّ الْعَرَبَ لَمْ يَزَالُوا عَلَى شَيْ‏ءٍ مِنَ الْحَنِيفِيَّةِ يَصِلُونَ الرَّحِمَ وَ يَقْرُونَ الضَّيْفَ وَ يَحُجُّونَ الْبَيْتَ- وَ يَقُولُونَ اتَّقُوا مَالَ الْيَتِيمِ فَإِنَّ مَالَ الْيَتِيمِ عِقَالٌ وَ يَكُفُّونَ عَنْ أَشْيَاءَ مِنَ الْمَحَارِمِ مَخَافَةَ الْعُقُوبَةِ وَ كَانُوا لَا يُمْلَى لَهُمْ إِذَا انْتَهَكُوا الْمَحَارِمَ وَ كَانُوا يَأْخُذُونَ مِنْ لِحَاءِ شَجَرِ الْحَرَمِ- فَيُعَلِّقُونَهُ فِي أَعْنَاقِ الْإِبِلِ فَلَا يَجْتَرِئُ أَحَدٌ أَنْ يَأْخُذَ مِنْ تِلْكَ الْإِبِلِ حَيْثُ ذَهَبَتْ ... (حر عاملی، محمد بن حسن، تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة، ج 13، ص 238.).

[4]. حُرِّمَ الْمَسْجِدُ لِعِلَّةِ الْكَعْبَةِ وَ حُرِّمَ الْحَرَمُ لِعِلَّةِ الْمَسْجِدِ وَ وَجَبَ الْإِحْرَامُ لِعِلَّةِ الْحَرَم‏ (‏ابن‌بابویه، محمد بن علی، علل الشرائع، ج 2، ص 415.).

[5]. See: Simon O’Meara, The Kaʿba Orientations: Readings in Islam’s Ancient House (Edinburgh University Press, 2022).

[6]. نک: ‏جعفریان، رسول، «آثار اسلامی مکه و مدینه»، صص 53-92.

@tavanerejal

تاوان | پژوهش‌های حدیثی

21 Sep, 05:34


🔻چه کسی جعفری است؟
🔹️کلینی به اسناد خود از حنان بن سدير روايت كرده مى‌گويد:
«ابو الصّباح كنانى به حضرت صادق علیه‌السلام عرض كرد: به خاطر شما چه ناروايی‌ها از مردم مى‌بينيم [و زخم زبان‌ها می‌شنویم]!
امام فرمود: مگر به خاطر من از مردم چه مى‌بينى؟
گفت: هرگاه ميان من و مردى سخنى ردّ و بدل مى‌شود به من مى‌گويد: جعفرى خبيث!
فرمود: شما را به من سرزنش مى‌كنند؟
ابو الصبّاح گفت: آرى.
فرمود: به خدا در ميان شما كسانى كه پيروى جعفر مى‌كنند بسيار اندک‌ هستند! همانا صحابه من كسى است كه ورعش بسيار باشد و براى آفريدگارش عمل كند و به پاداش او اميدوار باشد.
اينان اصحاب من هستند».

@tavanerejal

تاوان | پژوهش‌های حدیثی

02 Sep, 05:24


📑 متن ارائه‌شده در نشست «عیون اخبار الرضا و سیزده معجزه (برکت) از مزار حضرت رضا علیه السلام»

@tavanerejal

تاوان | پژوهش‌های حدیثی

02 Sep, 05:24


🎤صوت نشست «عیون اخبار الرضا و سیزده معجزه (برکت) از مزار حضرت رضا علیه السلام»

@tavanerejal

تاوان | پژوهش‌های حدیثی

01 Sep, 07:04


🔻جهانی موازی میان منبر و قبر نبی
بر اساس شمار زیادی از روایات، بین منبر پیامبر و منزل ایشان که در همانجا هم دفن شدند، باغی از باغ‌های بهشت است. حضور زائر در این قطعه از زمین و با توجه به این دسته از روایات، معنایی هتروتوپیایی دارد. فوکو از اصطلاح هتروتوپیا برای توصیف فضاهایی استفاده می‌کند که دارای لایه‌های مختلف معنا و رابطه با دیگر مکان‌ها هستند؛ هر چند در ابتدا چنین به نظر نرسند. زائر در مسجدالنبی و بین منبر و قبر است، اما خود را در مکانی دیگر یعنی بهشت می‌بیند. به طور کلی هتروتوپیا «بازنماییِ مادیِ فضاهایی موازی»‌ است. بودن بین قبر و منبر، بودن در جهانی موازی یعنی بهشت است.

📚برای نمونه نک: کلینی، الکافي، ج 4، ص 553؛ طوسی، تهذيب الأحكام، ج 6، ص 7.

@tavanerejal

تاوان | پژوهش‌های حدیثی

28 Aug, 20:51


🔻سلسله نشست‌های علمی دهه آخر صفر ۱۴۴۶ق / ۱۴۰۳ش
🔹️ بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی، گروه حدیث‌پژوهی پژوهشکده علوم اسلامی رضوی با همکاری انجمن ایرانی تاریخ شعبه خراسان رضوی برگزار می‌کند:

🔹️«امام رضا علیه السلام و دو کتاب کهن»🔹️
۱.صاحب بن عَبّاد وزیر آل بویه؛ نقش سیاسی و فرهنگی با تأکید بر ارتباط با شیخ صدوق، دکتر علی یحیایی، استادیار دانشگاه حکیم سبزواری، پنج شنبه، ۸ شهریور، ساعت ۱۷
۲. عیون اخبار الرضا و سیزده معجزه از مزار حضرت رضا علیه السلام، استاد مصطفی قناعتگر، پژوهشگر حوزه علمیه خراسان، شنبه، ۱۰ شهریور، ساعت ۱۶
۳. داستان کتابی از امام رضا علیه السلام در قزوین، دکتر محمود ملکی، استادیار پژوهشکده علوم اسلامی رضوی، یکشنبه، ۱۱ شهریور، ساعت ۱۷:۳۰


لینک ورود به جلسه (گوگل میت): https://B2n.ir/u29762

آی دی ارتباطی در ایتا:
@mohammd4030000

گواهی حضور در نشست صادر می‌شود

تاوان | پژوهش‌های حدیثی

15 Aug, 04:40


🔻پیرامون تنها شرح کامل فارسی بر الکافی کلینی
مصطفی قناعتگر

🔹کتاب «صافی در شرح کافی» (ملا خلیل قزوینی) از جهات مختلف بسیار حائز اهمیت است. این کتاب، تنها کتاب فارسی است که به صورت کامل، الکافی را شرح کرده است. ما فقط دو شرح داریم که به صورت کامل الکافی را توضیح داده باشد؛ یعنی هر سه قسمت اصول، فروع و روضه را شرح زده باشد. یکی مرآة العقول مرحوم مجلسی دوم است و دوم همین کتاب صافی در شرح کافی. این دو کتاب از این جهت نمونه و سرآمد سائر شروح هستند.

🔸نکته‌ی جالب توجه این است که نسخ خطی که از کتاب صافی در شرح کافی وجود دارد، بیش از نسخی است که از مرآة العقول وجود دارد؛ یعنی اقبال نُسّاخ و کاتبان به این کتاب خیلی بیشتر از کتاب مرحوم مجلسی بوده است. شاید دلیل آن، فارسی بودن این کتاب باشد که در برهه‌ای از تاریخ صفویه، خیلی مورد مراجعه مردم بوده است.

🔹شاه عباس دوم، پیشنهادی به ملا خلیل قزوینی داد که: شما شرحی فارسی بر کتاب الکافی بنویس. مرحوم ملا خلیل قزوینی این پیشنهاد را قبول کرد که بیست سال تالیف این کتاب در ۳۴ جلد طول کشید! مانند مدت زمان تالیف الکافی توسط کلینی.

🔸مرحوم ملا خلیل از اخباریان متصلب بوده و تند بودن زبان ایشان، نسبت به اصولیان مشهود و در آثار ایشان مانند حاشیه بر العده مرحوم شیخ طوسی دیده می‌شود. شاید یکی از نکاتی که انتشارات وزین دارالحدیث از ادامه‌ی تحقیق و تصحیح و چاپ سایر مجلدات این کتاب منصرف شد (در کنار کمبود بودجه)، همین زبان تند ایشان علیه اصولیان باشد.

👈 متن کامل گزارش را در «اجتهاد» ملاحظه نمایید.

🆔 @ijtihadnetwork

تاوان | پژوهش‌های حدیثی

09 Aug, 17:13


علماء معاصر "مطالعات تطبیقی قرآن و عهدین" جمع هستند. رویکردهای مختلف و متضاد گاهی دارند. مثلا بین گویم دی و نیکولای ساینای اختلاف نظر جدی وجود دارد.
https://t.me/inekas
https://t.me/qurantavan

تاوان | پژوهش‌های حدیثی

29 Jul, 19:44


شگفتا!
یا علی بن الحسین!
چرا برای نشان‌دادن اهمیت امانت‌داری، این چنین تصویرگری می‌کنی؟
چرا برای اینکه بگویی امانت‌دار باشیم، می‌گویی اگر قاتل حسین شمشیرش را، همان شمشیری که با آن حسین را شهید کرد به تو امانت دهد، به او باز خواهی گرداند؟

تو چه بزرگی!
تو چه اخلاق‌مداری!
تو چه حق می‌گویی!

هیهات!
ما فقط بر شما گریسته‌ایم و هنوز به شما نگرویده‌ایم.
درود پروردگار بر شما صاحبان اخلاق و انسانیت.

@tavanerejal

تاوان | پژوهش‌های حدیثی

26 Jul, 20:35


نمی‌دانم باید به أمثال ایشان چه گفت؟ یک‌بار و دوبار و سه‌بار هم نیست؛ کذب و تحریف و جعل!

این حجم از وقاحت!

@Bandani1
@tavanerejal

تاوان | پژوهش‌های حدیثی

25 Jul, 15:19


🔻کلینی و استحسان؛ محیط‌شناسی علمی
مصطفی قناعتگر
 
🔹️کلینی در دیباچه الکافی، چندباری استحسان را می‌نکوهد. آیا استحسان در کلام کلینی همان استحسان اصطلاحی است یا تنها معنای لغوی را در نظر داشته؟
استحسانِ اصطلاحی در کلمات فقیهان عامه پیش از کلینی نیز به وفور دیده می‌شود. گرچه برای استحسان تعریف واحدی از سوی باورمندان به آن نمی‌بینیم، اما دیرین بودن این اصطلاح و رواجش در متون فقهی سده دوم به بعد امری روشن است (احمد پاکتچی، دایرة المعارف بزرگ اسلامی، حقوق، ج۸).
استحسان را چه به معنای افتاء بر اساس میل و خوشایند شخصی بدانیم (آنگونه که بیشتر منتقدان آن تعریفش کرده‌اند) و چه به معنای یک ابزار روشمند و دارای ملاک (با زیرمجموعه‌های اختلافی‌اش)، مورد پذیرش بیشتر فقیهان عامه‌ی پیشاکلینی است.
می‌توان این احتمال را داد وقتی کلینی استحسان را مذمت می‌کند، صرفا دینداری بر اساس ذوق و سلیقه را اراده کرده؛ اما از کنار این احتمال نیز نمی‌توان گذشت که او صراحتا استحسان اصطلاحی را هدف گرفته و مورد نقد قرار می‌دهد.
چه در ری و چه در بغداد (زیست‌بوم کلینی)، تمام مکاتب فقهی عامه حضور دارند. کلینی وقتی در مقام نکوهش دینداری نادرست می‌گوید: «وَ سَأَلْتَ: هَلْ يَسَعُ النَّاسَ الْمُقَامُ عَلَى الْجَهَالَةِ، وَ التَّدَيُّنُ بِغَيْرِ عِلْمٍ، إذْ كَانُوا دَاخِلِينَ فِي الدِّينِ، مُقِرِّينَ بِجَمِيعِ أُمُورِهِ عَلى‏ جِهَةِ الْاسْتِحْسَانِ وَ النُّشُوءِ عَلَيْهِ، و التَّقْلِيدِ لِلْآبَاءِ وَ الْأَسْلَافِ وَ الْكُبَرَاءِ، وَ الْاتِّكَالِ عَلَى‏ عُقُولِهِمْ فِي دَقِيقِ الْأَشْيَاءِ وَ جَلِيلِهَا؟» یا «وَ مَنْ أَرَادَ اللَّهُ خِذْلَانَهُ وَ أَنْ يَكُونَ دِينُهُ مُعَاراً مُسْتَوْدَعاً سَبَّبَ لَهُ أَسْبَابَ الاسْتِحْسَانِ وَ التَّقْلِيدِ وَ التَّأْوِيلِ مِنْ غَيْرِ عِلْمٍ وَ بَصِيرَة»، گویا ناظر به احناف و مالکی‌ها و تاثر آنان بر سبک دین‌داری اقلیّت شیعی است. از حنابله دو گونه نظر حول پذیرش استحسان رسیده. اما شافعی به شدت استحسان را نکوهیده است. حدیث‌گرایان عامی نیز با استحسان مخالفت کرده‌‌اند. سیاق نکوهش شافعی(م ۲۰۴) و کلینی (م۳۲۹) شبیه یکدیگر است. شافعی کتابی مستقل با عنوان «ابطال الاستحسان» دارد. او علاوه بر کتاب و سنت، قیاس و حکم المسلمین را نیز حجت می‌داند؛ اما استحسان را خروج از امر و نهی الهی وپانهادن در مسیل جهل برمی‌شمارد. کلینی نیز در فرازهای متعدد در دیباچه الکافی، به سان شافعی کتاب و سنت را منابع اخذ دین و راه علم و پرهیز از جهالت می‌داند والبته قیاس را برنمی‌تابد (در مقدمه تصریح به رد قیاس ندارد؛ اما در بَابُ الْبِدَعِ وَ الرَّأْيِ وَ الْمَقَايِيس‏، احادیث رد قیاس را آورده است).
این شباهت مکتب فقهی کلینی و شافعی در رد استحسان، با لحاظ همزیستی دو مکتب امامی و شافعی در کنار احنافِ استحسان‌باور و منازعاتی که طبیعتا رخ می‌دهد، به ما کمک می‌کند تا ذهن کلینی را بخوانیم. کلینی که در جواب سائل و همنوای با او از انحراف جامعه شیعه از مسیر دین‌داری اصیل گلایه دارد، استحسان را در زمره‌ی قواعد نادرست می‌داند و جامعه شیعه را تحت تاثیر هجوم مکاتب استحسان‌باور می‌داند (الکافی، دارالحدیث، ص۱۵). نسخه‌ی او برای خروج از این فساد و دیگر مفاسدی که یاد کرده، بازگشت به احادیث است که با نوشتن الکافی در پی تحقق آن است.
اینک به فرد شاخص دیگری از عامه که هم‌عصر کلینی و منتقد جدی استحسان است اشاره می‌کنیم. ابو أحمد محمد بن علي بن محمد الكَرَجي القصَّاب (م حدود ۳۶۰)، از عالمان ذوالفنون و مستقل در فکر و عقیده بوده. علاوه بر جهات علمی، بسیار اهل جهاد با کفار بوده و از همین روی وی را قصّاب لقب داده‌اند. او در «النُکَت» نه تنها استحسان، بلکه قیاس و تقلید را نیز می‌نکوهد که در این دو مورد نیز باید نوشتار مجزایی ارائه داد.
این نکات نشان می‌دهد که گفتمان رد استحسان، گفتمانی بوده که به موازات تایید استحسان برقرار بوده و قائلین بزرگی برای خود داشته. اساسا توجه به بسترهای تاریخی و علمی که یک دانشمند در آن می‌زیسته، ما را در فهم درست یا حداقل فهم بهتر کلام او یاری می‌دهد؛ چیزی که می‌توان از آن به «محیط‌شناسی علمی، اجتماعی، تاریخی» و مانند آن تعبیر کرد. این منهج به خصوص برای فهم فضای مبهم جامعه‌ی شیعیِ عصر غیبت تا تشکیل مکتب بغداد، کمک شایانی خواهد کرد.

پرونده کتب اربعه حدیثی و مطالعات مغفول

@tavanerejal

تاوان | پژوهش‌های حدیثی

25 Jul, 15:18


🔻ضعف لهوف و گلایه از سید بن طاووس؛ باز هم نقش رُمان الفتوح در مقتل‌سازی
محمدهادی یوسفی غروی (پژوهشگر و مورخ معاصر)

🔹️اصلاً نیازی نیست از لهوف، جدای از مقتل خوارزمی سخن بگوییم. لهوف همان خوارزمی است. مقتل لهوف عبارت است از ده مجلس که سید بن طاووس در شب‌های محرم برای اهل شهر حله تهیه کرده بود. مخاطبان نیز اهل علم نبودند. نام کامل کتاب الملهوف علی قتلی الطفوف (آهی سوزان بر مزار شهیدان) است. کتاب مقتل خوارزمی و لهوف هر دو در دسترس است و می‌توانید آن‌ها را مقایسه کنید و متوجه شباهت بسیار زیاد آن‌ها به همدیگر شوید.
🔹️گلۀ ما از مرحوم سید بن طاووس این است که پیشنیۀ کار خودش را ذکر نکرده است. عجیب است که سید بن طاووس به کتاب ارشاد شیخ مفید که ثلث میانی‌اش مقتل امام حسین است توجهی نکرده و سراغ فردی سنی و حنفی رفته که همان‌طور که کتاب مناقب الامام امیرالمؤمنین دارد، کتاب مناقب الامام ابی‌ حنیفه هم دارد.
🔹️خمیرمایۀ اصلی کتاب مقتل خوارزمی کتاب الفتوح ابن‌اعثم کوفی است. احمد بن اعثم کوفی معاصر طبری، و هر دو با هم ساکن بغداد هستند. ولی کتاب طبری و کتاب ابن‌اعثم از نظر اعتبار بسیار متفاوت‌اند. ابن‌اعثم کتابش را پر از خواب‌نامه کرده است. خوارزمی، مقتل امام حسین در تاریخ طبری را رها کرده و رفته سراغ الفتوح ابن‌اعثم کوفی نامعتبر.

┏━━━━🆔️
@tavanerejal
┗━━━━📚

تاوان | پژوهش‌های حدیثی

16 Jul, 01:37


امروز برای شیعه روز مهمی است. هم‌کیشان ما در طول قرون، روز عاشورا را به عزا پرداخته‌اند. ما میراث‌دار بیش از هزارسال مناسکِ سوک عاشورا هستیم. تاریخ صبر نمی‌کند؛ وارثِ شایسته‌ای باشیم و این میراث را به دست آیندگان برسانیم.

#فرهنگ
#هویت
#عاشوراء

تاوان | پژوهش‌های حدیثی

14 Jul, 18:56


بر اساس روایتی کهن، مزار جناب عباس بن علی در زمان امام صادق علیه السلام دارای بنا بوده است. ابن قولویه در کامل الزیارت به سند خود از امام صادق، مفید در المزار و طوسی در مصباح المتهجد آن را نقل کرده‌اند:
قَالَ الصَّادِقُ علیه السلام: إِذَا أَرَدْتَ زِيَارَةَ قَبْرِ الْعَبَّاسِ بْنِ عَلِيٍّ وَ هُوَ عَلَى شَطِّ الْفُرَاتِ بِحِذَاءِ الْحَائِرِ 👈فَقِفْ عَلَى بَابِ السَّقِيفَةِ👉 وَ قُلْ سَلَامُ اللَّهِ وَ سَلَامُ مَلَائِكَتِهِ الْمُقَرَّبِينَ ... ثُمَّ 👈ادْخُلْ👉 وَ انْكَبَّ عَلَى الْقَبْرِ وَ قُلِ السَّلَامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ الْمُطِيعُ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْن‏ ... .
سقیفه، به مکانی گویند که سقف دارد. امر به داخل‌شدن هم حکایت از وجود بنا دارد.

به گمان قریب به یقین بر اساس گزارشات تاریخی، مختار بوده که این بارگاه را روی قبر ایشان ساخته است (با آجر و گچ).

پ.ن: عکس، تزئینی است.

@tavanerejal

تاوان | پژوهش‌های حدیثی

12 Jul, 06:10


🔻روز عاشورا، روز عزا باشد و پِیِ کاری دگر رفتن نشاید

شیخ صدوق به دو سند معتبر از امام‌ رضا (الامام الرئوف الذی هیّج احزان یوم الطفوف) نقل می‌کند:

هر که در روز عاشورا به‌دنبال برآوردن نیازهای زندگی‌اش نرود، خداوند نیازهای دنیا و آخرتش را برآورده می‌کند. هر که روز عاشورا اندوهگین و مصیبت‌زده و گریان باشد، روز قیامت روز شادی او خواهد بود.

📚امالی،ص۱۲۹/عیون،ج۱،ص۲۹۸/علل،ج۱،ص۲۲۷

┏━━━━🏴
@tavanerejal
┗━━━━🏴

تاوان | پژوهش‌های حدیثی

12 Jul, 06:10


عن ابی‌عبدالله علیه‌السلام:
«تاسُوعَاءُ» يَوْمٌ حُوصِرَ فِيهِ الْحُسَيْنُ َ عَلَيْهِ السَّلَام‏ وَ أَصْحَابُهُ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ بِكَرْبَلَاءَ وَ اجْتَمَعَ عَلَيْهِ خَيْلُ أَهْلِ الشَّامِ وَ أَنَاخُوا عَلَيْهِ وَ فَرِحَ ابْنُ مَرْجَانَةَ وَ عُمَرُ بْنُ سَعْدٍ بِتَوَافُرِ الْخَيْلِ وَ كَثْرَتِهَا وَ اسْتَضْعَفُوا فِيهِ الْحُسَيْنَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَ أَصْحَابَهُ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ أَيْقَنُوا أَنْ لَا يَأْتِيَ الْحُسَيْنَ َ عَلَيْهِ السَّلَام‏ نَاصِرٌ وَ لَا يُمِدَّهُ أَهْلُ الْعِرَاقِ.
بِأَبِي الْمُسْتَضْعَفُ الْغَرِيب‏.

تاسوعاء، روزى است كه حسين و يارانش در كربلاء محاصره شدند، اهل شام در اطراف آنان اجتماع نمودند. ابن‌مرجانه و ابن‌سعد از كثرت لشكر خود خوشحال شدند و حسين و ياران او را در آن روز ضعيف شمردند. آنان يقين كردند كه براى حسين ياورى نخواهد آمد و اهل عراق آن حضرت را امداد نخواهند كرد.
پدرم فداى آن حسينى كه ناتوانش دیدند و غريب بود.

📚الکافی، ج۴، ص۱۴۷

تاوان | پژوهش‌های حدیثی

21 Jun, 19:28


🔻امام هادی، فرهیخته‌ای در دوران وحشی‌گریِ وایکینگی
مصطفی قناعتگر
روزنامه شهرآرا، ۲۵ دی ۱۴۰۲

وایکینگ‌ها یا همان غارتگران دریایی، در جنوب اسکاندیناوی زندگی می‌کردند و برای گذران زندگی به سرزمین‌های مجاور هجوم می‌بردند؛ از سال ۷۰۰ تا ۱۱۰۰ میلادی. تولد غارت وایکینگی که در رسانه‌های عصر ما سعی در تحریف و تطهیر آن است، همزمان بود با تولدِ فرهیختگیِ اسلامی با ولادت امام صادق. اما امام علی النقی ملقّب به هادی از نوادگان امام صادق، در اوج بربریت و شورش  وایکینگ‌ها به سراسر اروپا به دنیا آمدند. این شخصیت فرهنگی و ادامه جریان فرهیختگی و علم و اخلاق، در شهر پادگانی و تازه‌تاسیس سامرا حبس خانگی بود. برای همین هم هست که سخنان اندکی از ایشان به ما رسیده است؛ مثلا در کتاب «الکافی» که مهم‌ترین کتاب حدیثی ما هست، ۱۲۴۷۱ سندِ روایی به امام صادق علیه السلام منتهی می‌شود و حال آنکه تنها ۱۶۳ سند روایی به امام هادی علیه السلام منتهی شده است. طبیعی است بزرگی که اجازه دیدار با پیروان خود را ندارد و در یک شهر نظامی تحت نظر حکومت ستمگر است، نمی‌تواند سخنان زیادی را به دوستانش منتقل کند. امام هادی هفته‌ای یک بار باید نزد دستگاه خلافت اعلام حضور می‌کرد و ‏شیعیان در این فرصت کوتاه در دو طرف مسیر می‌ایستادند تا حضرت را ملاقات کنند. ایشان می‌گفت: « ‏به من حتی اشاره هم نکنید؛ چون شناسایی می‌شوید و برایتان مشکل ایجاد می‌شود».
اما مفهوم «برکت» اینجا خود را نمایان می‌کند. در میان آن روایات اندک از امامِ هادی که از لابلای ملاقات‌های محدود ایشان با شیعیان درز کرده، چند روایت کلیدی داریم که فرهنگ‌ساز، هویتی و ‏ماندگار شدند. شاید گل سرسبد این روایات، روایتی معروف به «زیارت جامعه کبیره» باشد. این زیارت، در کتب روایی قدیمی مانند «من لا یحضره الفقیه»، «عیون اخبار الرضا» و «تهذیب الاحکام» نقل شده است. جامعه‌بودنش به دلیل این است که جامعیت دارد و زیارت‌نامه‌ای برای تمام امامان است و به امام خاصی مربوط نمی‌شود. کبیره‌نامیدنش نیز به این دلیل است که در میان سایر زیارات جامعه، مفصل‌تر و بزرگ‌تر است. این متن از یک بخش مقدماتی کوتاه و بدنه اصلی زیارت‌نامه تشکیل شده است. موسى بن عمران‏ نخعى می‌گوید از حضرت هادى علیه السّلام درخواست نمودم كه زیارتى کامل به من بیاموزند تا بتوانم هرکدام از امامان را با آن زیارت كنم. امام نیز این زیارت را به او آموزش دادند. به جرأت می‌توان گفت تقویت و دفاع از اصول «توحید» و «امامت»، هدف اصلی آموزش این متن مقدس است. این زیارت با صد تکبیر آغاز می‌شود و خواننده از همان ابتدا متذکر به اصل توحید می‌شود تا مبادا تبلیغات غالیان درباره جایگاه امامان شیعه سبب تضعیف اصل محوری توحید شود. کل کلمات این زیارت‌نامه حدود ۱۶۸۲ است و اسم «الله»  ۵۷ بار در آن تکرار شده است (به غیر از آن ۱۰۰ الله اکبر ابتدایی). همچنین ضمیرهایی که به خدا برمی‌گردد نیز بیش از ۹۰ مورد است و در مجموع، کل اشاره به خدا و توحید بالغ بر ۲۴۷ بار است. یعنی در واقع نزدیک به یک سوم زیارت‌نامه‌ای که برای تعظیم و تقدیس امامان شیعه است، به اصل توحید می‌پردازد. بنابراین یکی از هدف‌های صدور این زیارت و بیان این مقامات، مبارزه با جریان غلو و این نوع کفرِ در پوششِ دین بوده است. این می‌تواند بطلانی بر این ادعا باشد که زیارت جامعه را غالیان جعل کرده و به امام دهم منسوب کرده‌اند.
زیارت دیگر، زیارت ناحیه مقدسه است که خود روضه‌ای مجسّم از فاجعه کربلاست. آری، زیارت ناحیه مقدسه، از امام زمان نیست؛ از امام هادی است. تاریخ روایت اینگونه است: «سال ۲۵۲ از منطقه ناحیه». مقصود از ناحیه، سامراء است؛ چون رفتن به آنجا ممنوع بود به آن ناحیه (کناره) گفتند. این تاریخ مربوط به دوره امامت امام هادی و دو سال پیش از شهادت وی است؛ در نتیجه معنا ندارد زیارت ناحیه مقدسه از امام مهدی باشد. این زیارت‌نامه نیز جای خود را در فرهنگ زیارت شیعی به خوبی باز کرده است.
سخنان جالب دیگری نیز از ایشان به ما رسیده است. اینکه حضرت زهرا در خانه خودشان دفن شدند و نه در بقیع؛ یا اینکه زیارت عبدالعظیم حسنی مانند زیارت سید الشهدا علیه السلام پاداش دارد. زیارت غدیریه ایشان نیز جای بحث جداگانه دارد.
دومین ابن الرضا، حدود ۴۲ سال بیشتر عمر نکرد؛ گرچه عمر فرهنگیِ او هیچ‌گاه به اتمام نرسیده است. درود خدا بر ایشان، یادشان گرامی.

@tavanerejal

تاوان | پژوهش‌های حدیثی

09 Jun, 17:34


🔻 مادّیّت حج: موردِ «کعبه»
🔸️ مطالعاتی در پیوند «مادیت زیارت*» با مفاهیم غیرمادی در روایات امامیه



▪️ محترم‌ترین ماده در میان مادیات حاضر در فرآیند حج، «کعبه» است؛ به‌گونه‌ای که حتی مسجدالحرام و مکه نیز احترام خود را از دربردارندگی کعبه به دست آورده‌اند[1].
▪️ اندیشه «حرمت کعبه» نزد زائر، در افزونیِ رتبه زیارت موثر می‌افتد[2]. حرمت کعبه در دوران پیشااسلامی، در زیارت مومنان به آن و عقاب حرمت‌شکنان آن نمود یافته است[3]. نیز اساسا تمام بایدها و نبایدهای «اِحرام» که برای زائر در نظر گرفته شده، به هدف «کعبه‌پایی» و حفظ حرمت آن است[4].
▪️ کمترین انتظاری که حرمت کعبه ایجاد می‌کند، ممنوعیت تخریب[5] و بایستگیِ بازسازی[6] آن در صورت ویرانیِ احتمالی است.
▪️ «هیبت» اماکن مقدس از مسائل مطالعات زیارت و پیوسته با «حرمت» است. بسیاری از زیارتگاه‌ها به‌گونه‌ای طراحی شده‌اند تا زائران را با ابعاد گسترده، شکوه معماری و تزئینات خود متحیر کنند. این هیبت، دو پیام را به زائران منتقل می‌کند: الف) شکوه و عظمت خدا/مراد ما بسیار زیاد و قابل احترام است. ب) هیبتِ مادی که این شگفتی را ساخته، احترام مشابهی (شبیه به احترام مزور) را می‌طلبد.
کعبه در این مساله مسیری میانه را برگزیده است. این بنا در گودی قرار دارد؛ در حالی که در نظر گرفتن شکوه و هیبت اقتضا می‌کند اماکن مقدس در موقعیت‌های مرتفع ساخته شوند (بسیاری از معابد شرق آسیا). با این حال حفظ شکوه و مهابت و حرمت آن، ممنوعیت مرتفع‌سازی در اطراف آن را مطالبه می‌کند[7].
ساختمان کعبه همانگونه که از نامش نیز پیدا است، به شکل یک مکعب ساده است که با معماری های پُرکار و پرخرج بسیاری از بناهای مقدس دنیا متفاوت است (گرچه امروزه مینیمالیسم در معماری، جذابیت‌ها و طرفدارانی پیدا کرده است). با این حال، پوشیدگیِ این بنا با پرده، تمهیدی است برای هیبت‌افزایی[8].
ارتفاع کعبه که به هیبت آن افزوده اینک بیش از 13متر است؛ اما شواهدی نشان می‌دهد که این ارتفاع نسبتا زیاد، مورد تاکید نیست. ارتفاع کعبه در عهد رسول خدا حدود ۲متر بوده و بعدها به دست خلفای اسلامی چندین برابر مرتفع گردیده است.
▪️ «نذر و هدیه» (پیشکش)، واکنشی از جنس ارج‌نهی در برابر حرمت اماکن زیارتی است که از سوی زائران در بسیاری از ادیان و فرهنگ‌ها، انجام می‌شود. این پدیده از مصادیق چالش‌برانگیز مادیت حج است. میل به پیشکش اموال به پیشگاه کعبه با انگیزه‌های حاجت‌خواهانه یا ثواب‌طلبانه پیوسته طرفدارانی داشته است[9]. واقعیت این است که کعبه نه می‌خورد و نه می‌نوشد[10]؛ بلکه در نهایت این متولیان کعبه هستند که از این مادیات پیشکشی‌شده بهره‌مند می‌شوند[11]. به همین دلیل پیشکش به کعبه از اساس نکوهیده است[12]. راهکار ایجابی به پیشکش‌های احتمالی زائران، تقدیم آنان به زائران نیازمند است[13].

مصطفی قناعتگر
@tavanerejal
 ____
* materiality of pilgrimage
[1] علل الشرائع ؛ ص415 ؛ الفقيه ؛ ج2 ؛ ص191
[2] وسائل الشيعة ؛ ج‏13 ؛ ص242
[3] وسائل الشيعة ؛ ج‏13 ؛ ص238
[4] علل الشرائع ؛ ص415
[5] وسائل الشيعة ؛ ج‏13 ؛ ص236
[6] وسائل الشيعة ؛ ج‏13 ؛ ص208
[7] الكافي ؛ ج‏4 ؛ ص230
[8] وسائل الشيعة ؛ ج‏13 ؛ ص207 و ص211
[9] وسائل الشيعة، ج‏13، ص: 247
[10] وسائل الشيعة، ج‏13، ص: 254
[11] وسائل الشيعة ؛ ج‏13 ؛ ص255
[12] همان
[13] وسائل الشيعة ؛ ج‏13 ؛ ص250

تاوان | پژوهش‌های حدیثی

04 Jun, 11:03


🔻زیارت عوام، نخبگان، مومنان
🔹️اواخر  دوره‌ی دبیرستان (حدود بیست سال پیش) برای اولین‌بار به زیارت خانه‌ی خدا مشرف شدم. زیارت آن سال اما با یک چالش همراه بود: من به سختی می‌توانستم مقابل کعبه نماز بخوانم!
ذهنیت انتزاعیِ تربیت‌نشده از امر قدسی، کارم را به هنگام مواجهه با مادیتِ امر قدسی سخت کرده بود.
برای من سخت بود روبه‌روی خانه‌ای که از سنگ ساخته شده بایستم و خدا را بخوانم. بدیهی است که می‌دانستم برای خدا نماز می‌خوانم و این خانه‌ی سنگی، قبله است تنها؛ اما چالش عمیق‌تر از این حرف‌ها بود. من در ایام شباب قبل حج، خدا را وجودی منزه از ماده می‌دانستم به درستی و به هنگام نماز در بلد خویش، هیچ تصویر مادی از معنایِ پیشِ‌رو نداشتم. اما در مسجدالحرام قرار بود در برابر بنایی مکعب به ارتفاع بیش از ۱۳متر، ساخته‌شده از سنگ‌های گرانیت سجده کنم.
بازگویه می‌کنم: بدیهی بود که نماز برای کعبه نیست و برای الله است و کعبه قبله است؛ اما تا به زیارتش مشرف نشده بودم، چالش "خدای منزّه و خانه‌ی نامنزّه" را وجدان نکرده بودم.
سال‌ها بعد روایات امامیه را در موضوع حج خواندم. درست فهمیده بودم! کعبه از سنگ‌هایی است که نه سودی می‌رسانند و نه زیانی می‌زنند و نه مقدس‌اند (الکافی، ج۴، ص۱۹۹). در کعبه به‌خودی‌خود خبری نیست. اما غلط فهمیده بودم! هم امتحانِ حج همین است و هم سنگ‌ها به جعل الهی مبارک و محترم هستند.
سنگ‌ها بوسیدنی شده‌اند، لمس‌شان شایسته است و برکت‌بخش هستند و پناهگاه (ابواب متعدد کتاب الحج در وسائل الشیعه). رسیدن به این درک که کعبه و سنگ‌هایش ماده هستند و هیچ ارزشی ندارند حتما لازم است؛ اما بسندگی به این درک، درست نمی‌نماید. مادیت حج، ممتاز شده است به جعلِ حرمت و برکتی که خداوند در آن قرار داده است.
باز بایسته است در کنار این حرمت و برکتِ اعطائیِ واقعیِ کعبه، آن بی ارزشیِ ذاتیِ واقعیِ کعبه را نیز در ذهن داشته باشیم. این همان بخش سخت و امتحان‌زای حج است.
در شماری از مکتوبات برادران دانشیِ علوم اجتماعی می‌خواندم که زیارت نخبگان، هرچه بیشتر به سمت انتزاع می‌رود و زیارت عوام به سمت ماده.‌ می‌پذیرم و وجدان کرده‌ام. اما بالاتر از این دو، زیارتِ مومنان است (نه اینکه آن دو مرتبه مومن نیستند). مومن به اینکه خدای منزّهِ از ماده، مسیر وصول عباد به خودش را همین ماده قرار داده در شمار مهمی از منزلگاه‌ها. قال زیاد است و حال و مجال اندک.
مصطفی قناعتگر

@tavanerejal

تاوان | پژوهش‌های حدیثی

28 May, 13:47


🔻نقش اصطلاحات مرکّب در فهم حدیث
🔹️مورد «رغم انف»، «القم حجرا»

فهم معنای اصطلاحات مرکب برای یک حدیث‌پژوه ضروری می‌نماید. بسیاری از این اصطلاحات در احادیث آمده که بدون فهم آن، فقه و فهم کاملی از حدیث به دست نمی‌آید. در پیگیری «اصطلاحات مرکّب» چهار نکته مورد توجه است:
۱. برخی واژگان در سیر تطور خویش، به اصطلاح تبدیل می‌شوند. به این معنا که مقید به حدود و ثغور معنای لغوی نیستند و معنایی دیگر به خود می‌بینند. این معنای دوم یا همان «معنای اصطلاحی» گاه در حوزه عرف و محاورات اجتماعی است و گاه در یک علم خاص.
۲. اصطلاحات وقتی از ترکیب چند واژه تشخّص می‌یابند، «اصطلاح مرکب» نامیده می‌شوند. فهم این مرکبات تا حدودی از فهم اصطلاحات مفرد پیچیده‌تر است.
۳. اصطلاحات مرکب گاه به معنای لغوی واژگانِ به‌کاررفته نزدیک‌تر و پایبندتر و گاهی از آن رهاتر و دورتر هستند.
۴. اصطلاح مرکب گاهی در کلام امام و گاهی در کلام راوی است. حتی در صورت دوم نیز فهم درست آن اصطلاح، فوائد حدیثی فراوان دارد.
در گذشته به نمونه «اصلحک الله» اشاره شد که مقاله‌اش به زودی منتشر خواهد شد. در این نوشتار به بررسی دو نمونه دیگر از این اصطلاحات که در کتب حدیثی یافت می‌شوند پرداخته شده است.

🔸️رغم انف
این اصطلاح و اصطلاحات شبیه (علی رَغم اَنفِه، و اِن رَغِمَ انفُه، رَغِمَ لک انفُه و ...) در کلام امامان آمده است؛ برای نمونه در بصائر الدرجات دو بار (ص156 و 160)، در الکافی هفت بار (ج1، ص342؛ ج2، ص590 و 655؛ ج3، ص313؛ ج6، ص57 و 58؛ ج7، ص220) و در بحارالانوار سی و چهار بار (مثلا ج5، ص160).
در کتب لغت بیان شده که عبارت «ارغم الله انفَه»، یعنی خداوند بینی او را به خاک چسباند (الصقه بالرَّغام و هو التراب). این در اصل لغت است؛ اما در استعمال به هنگام رساندن معنای «ذلّت» استعمال می‌شود (النهایه، ج2، ص238).
این اصطلاح مرکّب در برخی کاربست هایش، معنای «علی رغم میلش، به کاری مجبور شد/ کسی کاری را کرد که او دوست نداشت» مانند: «و ان رغم انفه» (الکافی، ج6، ص57)؛ نیز مانند: «علی رغم انفه» (الکافی، ج3، ص313).
گاهی عبارت «رغم انفی لله» (الکافی، ج2، ص655) به کار رفته که معنای خضوع و تذلل و تواضع در برای خدای متعال دارد.
در فارسی نیز اصطلاح «بینی‌اش را به خاک مالاندم» و امثال آن برای معانی پیش گفته به کار می‌رود. البته مانند استعمال عربی، در موارد اعلام تواضع و فروتنی گوینده به کار نمی‌رود.

🔸️القم حجرا
اصطلاح «اُلقِمَ حجراً» یا «اَلقَمَه الحجر» هنگامی به کار می‌رود که شخص در برابر استدلال دیگران یا در مناظره و امثال آن، شکست بخورد و نتواند پاسخ دهد.
ارتباط معنای لغوی و اصطلاحی نیز جالب است. وقتی کسی در دهانش سنگ نسبتا بزرگی داشته باشد، نمی‌تواند سخن بگوید و سکوت می‌کند. در اصطلاح نیز وقتی شخصی با استدلال و قوت کلام خودش چیزی بگوید که مخالفانش نتوانند پاسخش را دهند و به تعبیری کم بیاورند، گویا در دهان آنان سنگی فرو کرده که آنان نتوانند حرف بزنند. در برخی کتب لغت آمده است:
أَلْقَمْتُهُ‏ الْحَجَرَ: أَسْكَتُّهُ عِنْدَ الْخِصَامِ (المصباح المنير في غريب الشرح الكبير، ج‏2، ص: 558).
در روایتی از امام رضا علیه السلام در بیان علت استلام حجر در حج آمده:
وَ عِلَّةُ اسْتِلَامِ‏ الْحَجَرِ أَنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَمَّا أَخَذَ مِيثَاقَ بَنِي آدَمَ الْتَقَمَهُ الْحَجَرُ فَمِنْ ثَمَّ كَلَّفَ النَّاسَ تَعَاهُدَ ذَلِكَ الْمِيثَاق‏ (عيون أخبار الرضا عليه السلام ؛ ج‏2 ؛ ص91).
در برخی احادیث، «اُلقِمَ فوه الحجر» آمده که به واژه دهان تصریح شده است (بحارالانوار، ج5، ص27).
گاهی به معنای صرفاً لغوی این ترکیب برخورد می کنیم؛ مانند «وَ أَمَّا الرَّجُلُ الَّذِي أَتَيْتَ عَلَيْهِ فَيَسْبَحُ فِي النَّهْرِ وَ يُلْقَمُ الْحِجَارَةَ فَإِنَّهُ آكِلُ الرِّبَا» (الدعوات للراوندی، ص284).
اصطلاح مرکب فارسی که بتوان عدیل این اصطلاح عربی و نزدیک به آن یاد کرد «دهانش را دوختم/ دهانش دوخته شد» است.

مصطفی قناعتگر
@tavanerejal

2,449

subscribers

101

photos

14

videos