لیلای من،
فحشهای من، اخم و تشر و قربونصدقههای مسخره من، پشتش دلیل داره، یه دوهزاری کهنه هم کسی مغز داشته باشه میفهمه هدف چیست! و چه اتفاقات خوشایندی سالها دیدیم که می ارزه به حسادتها و برخوردنهای الکی و بیمغز خیلیها... که اصلا پشیزی برام ارزش نداشتن و ندارن.
میدونم جای خیلیها این جملات رو نوشتی، حتی اوناییکه طی این سالها هنوز نفهم باقی موندن و هرگز هم نمیفهمن، اما نگو ببخش، کلمه بخشش اصلا توی دایره لغات من جایی نداره، هیچوقت کاری نکنن که بیان دنبال بخشش من، چون ناخواسته نبوده رفتارشون و کاملا اختیاری انجام میدن.
بخشش خواستن برای من، فقط و فقط برای لگد کردن کفش دیگری به کار میره که اتفاقیست نه دوروییها و تهمتها و ....
.
مربی، باید تمام کارهاش هدفمند باشه و دلیل داشته باشه، حتی اگه با مشت بزنه توی شکم شاگردش، دعواش کنه، فحش بده، محل نده یا هرچیزی.
.
سالها موفق بودم، برای تک تک هدفهام، با " خودی" و " غیر خودی" جنگیدم، و مطمئنم بازم باید بجنگم، چون آگاهی در جامعه ما هنوز باید راه طولانیای رو بره، ماهها مراکز روانشناختی و کتابهای روانشناسی ورزش و ... رو گذروندم تا فقط مربی ورزشی برای شکل پا و شکم و دست نباشم.
.
رژیمهای غذایی مختلف رو گرفتم تا یاد بگیرم و تجربه کنم، حتی آسیب دیدم تا آسیب نزنم. طب مختلف رو خوندم، نظرات همه رو شنیدم، مسخره شدم تهمت شنیدم، تهدیدم کردن و ... چرا که نخواستم دنبالهرو شخص باشم. خواستم خودم بدونم و بفهمم و بفهمونم.
و فهمیدم هیچ نظریهای غلط نیست و درست هم نیست، مهم خودِ فرد هست.
تو، وزنه رو فهمیدی، کلام من رو یاد گرفتی، تو هم مثل من میدونی که ما مردمی هستیم که تا کنار هم هستیم قدر همو نمیدونیم، دور بشیم یا به دیار باقی بشتابیم عزیز میشیم.
دمهمتون گرم که وزنه رو فهمیدین- سودابه صبور
.