محمد سهرابی ( معنی زنجانی )

یاغی نی ام، ترحمی ای پادشاه حسن
گردن کشیده ام که تماشا کنم تو را


@sohrabiOfficial

بعد از این، خاک سرِ هر چه ثواب است که قوم
هر چه کردند به شَه بهر ثوابش کردند...


@sohrabiOfficial

🖐صلی‌الله‌علیک‌یاأباعبدالله‌الحسین...

ز هر هلال توان روضه‌ای برون آورد
‏حلول ماه محرّم بُود به هر ناخن...

معنی زنجانی
@shah_e_najaf110

بازار حسن داغ نمودی برای که
چون جز تو نیست پس تو شدستی خدای که

آخر نویسم این همه عشوه به پای که
ما بهتریم جان علی یا ملائکه

ما را بچسب نی ملک بالدار را


@sohrabiOfficial

💐رزاق خلق...

زائر اوست زائر زهرا
تِلو خیرالنساست معصومه

دستگیری کند ز زائر خویش
چقدَر با وفاست معصومه

آل احمد به سایه‌اش جمع‌اند
چون حدیثِ کساست معصومه

سیر در خود کند ز فیض قِدم
کی حدوثش رَواست معصومه

وین عجب بین که در تشعشع خویش
خویش تحت‌الشعاعست معصومه

خاطرم زنده می‌شود با او
چقدَر آشناست معصومه

شوهرش نیست لیک مادر ماست
فیض بی ردِپاست معصومه

صَرف مِهر است فعل و قول کریم
خبر و مبتداست معصومه

در اصولش کَرم قضا نشود
چون فریضه اَداست معصومه

دست و پا چون زنم که رزاقِ
خلق بی دست و پاست معصومه

معنی زنجانی
@shah_e_najaf110

صلی‌الله‌علیک‌یاأباعبدالله‌الحسین...

حیف آیدم بریده بماند اذان تو...

@sohrabiOfficial

کُویی که حُسین اَست بَر آن شاهِد و ناظِر
زَر می‌چِکَد از خارَش و از سَنگِ، جَواهِر

جارُوب‌ کِشانِ حَرَم خُسرُوِ رِی را
جا دارَد اَگر جای دَهی بِینِ مَفاخِر

شَه عَبدالعَظِیم اَست، رَعِیّت هَمِه نُوکَر
فَرمان هَمِه از اوُست، رَعِیّت هَمِه چاکَر

چَندان اَثر از قَبرِ حُسین اَست دَر اِینجا
گُویی که هَمِین‌ جاست حَبِیب اِبنِ مَظاهِر

دَریاست یِکی شَهرِ رِی و بَندَرَش اِین‌ جاست
بَس بار که بَستَند به سَکّوی بَنادِر

بارِی که دَر اَین مَرحَلِه بِندَند کَریمان
تا کَرب و بَلا هَست به هَمراهِ مُسافِر

بارِی، سَرِ اِین طائفِه خُوش گرَم فَقِیر اَست
تا عَبدالعَظِیم اَست چِرا منّتِ سایِر؟

معنی زنجانی
@sohrabiOfficial

شه عبدالعظیم است رعیت همه نوکر
فرمان همه از اوست، رعیت همه چاکر

معنی زنجانی
@sohrabiOfficial

سبو که باده ندارد کسی نگرداند
کسی که عشق نداند دگر نمی‌ماند

تو را به کس نفروشم، توهم مرا مفروش
که کس بهای تو و مزد من نمی‌داند

به اشک دیده نوشتم به سوی تو نامه
چرا که نامه‌رسان اشک را نمی‌خواند

ز روضه‌ات نگریزم که این حیات من است
چنانکه ماهی دریا به آب می‌ماند

ز یک مزار من و تو به حشر برخیزیم
که وسعت حرمت را فقط خدا داند

بیا و کشتن ما را به دست غیر مده
بدان که تیغ بلایت مرا نرنجاند

مریض عشق چه داند که کیست بر سر او
ولی طبیب چو آید، سری بجنباند

ز کاروان حقیقت جدا شدم در راه
چنانکه یار ز دامن غبار افشاند

معنی زنجانی
@sohrabiOfficial

صلی‌الله‌علیک‌یاأباعبدالله‌الحسین...


چنان گذشت ز خون تو روزگار دنی
که خون گذشت ز ایوان خسرو مدنی

کجا رسید سرانجام آن لباس شریف
چه ها گذشت بر آن تن بدون پیرهنی

لباست از اثر تیر آنچنان ماند
که جای مانده ز هر کوک سوزنی ز زنی

غلام بیت گلوسوز ناصرالدینم
که همطراز ندیدم به شأن او سخنی

تو آن حسین غریبی که ظهر عاشورا
جهان مصالحه کردی به کهنه پیرهنی

معنی زنجانی
@sohrabiOfficial

چه خلاف سر زد از ما
که در سرای بستی؟

@sohrabiOfficial

لال ابراز محبت چه کند وقت وصال...

@sohrabiOfficial

صلی‌الله‌علیک‌یاأباعبدالله‌الحسین...


هست در مسلک ما قند مکرّر بوسه
آری این گونه شود طرح مصوّر بوسه

در خیالم دهم از دور به دلبر بوسه
می زنم بر لب و چشم و قدم و سر بوسه

پلک ناقص زدن از بوسه ی کامل کم نیست
هست با چشمک عشاق تو خواهر بوسه

سجده بر خاک تو دانی ز چه رو می ارم
می زنم برکف پاهای تو با سر بوسه

هرحسین از لب من بوسه به حلقوم کسی است
در دل سینه زنی هست مکرر بوسه

ترسم از چاک گریبان تو جبریل دمد
به گلوی تو زند بس که پیمبر بوسه

بوسه بر کام تو خود موعظه ای شیرین است
مصطفی داد تو را بر سر منبر بوسه

لال ابراز محبت چه کند وقت وصال
می‌دهد برلب معشوق چنان کر بوسه

کر و لالان تو هستیم به ما هیچ مگوی
حرف بگذار و بیانگیز لبی بر بوسه

مادرت چشم تو را بست به لب موقع خواب
آری اینگونه توان بست به محشر بوسه

زیرتیغ است دوچشمی که بر آن بوسه زدیم
با جهاد است از این روی برابر بوسه

فسق لب بوسه نچیدن ز ضریح تو بود
در مقامی که به پایت زند اکبر بوسه

بوسه برگونه ی تو بوسه به لعل الله است
روز اول زده بر روی تو داور بوسه

می کند تب به هوای لب شیرین دهنان
دل بی تاب من از هر سخن و هر بوسه

بوسه ای نیز سه شعبه به علی اصغر داد
سخت بنشست در آن معرکه تا پر بوسه

در ره کوفه چو بر نیزه علی اصغر رفت
مادر از روی شتر داد به اصغر بوسه

دست بر کام نهاد از دل خونین معنی
به سوی نیزه رها شد چو کبوتر بوسه

معنی زنجانی
@sohrabiOfficial

🍎 ¹²⁸
معنی برو به کرببلا عید کن که حق
روزی هزار بار در آن عید می کند...

معنی زنجانی
@shah_e_najaf110

زکاتی داشت خونم، گیج تحویلش شدم دیدم
که حتی می‌رود عید سعید فطر، قربانش...

معنی زنجانی
@sohrabiOfficial

بگو با ماه نو تا درنیاید...
هلال عید معنی غبغب اوست...

معنی زنجانی
@sohrabiOfficial

در آن مقام که کس را نمی خرند به چیزی
جسور باش و بگو ای جناب هیچ کسم من

معنی زنجانی
@sohrabiOfficial

به یاد شیر یزدان با وضو بنشین که "مصحف" اوست...

معنی زنجانی
@sohrabiOfficial

شد فتح دلم به ذوالفقارت...

@sohrabiOfficial

به ساحتی که کند جبرئیل عرض ارادت
گر از سگان علی نیستی، برو؛ بسلامت

کدام نشئه ی روحانی است شارح شاهی
که در نماز شب دفن خویش، کرده امامت

ز آفتاب قیامت گرت هوای جدائی ست
غبار قبر علی باش تا قیام قیامت

بگو به کعبه نشیند خدا که حضرت حیدر
نشسته بر سر تخت خدا، به قصد اقامت

قضا به نفع سگان علی ببرد و دوزد
رسد به نوبت تنظیم، اگر حدیث شکایت

معنی زنجانی

@sohrabiOfficial