نگار حسینی 🌱 Telegram 帖子

بی تـــــو هیچم..
و پُــــرم از غـــــزلِ دلتـــنگی..

#نگار_حسینی 🌱

گمان نکن بروی، اشک‌وغصه گم‌شدنی‌ست..
ببـین اگـر که بـــمانی،، غــمـم نیامدنی‌ست..

در ازدحــــامِ پــُر از خـــلوتِ خــــیابـــانــم؛
تو همسفر بشوی، یک جهان قدم‌زدنی‌ست..


#نگار_حسینی 🌱

بیا و بر دلِ تنگم قرار هدیه بده
بر این سکوت، نماهنگِ تار هدیه بده

بیا و شانه‌ی امنی که سرپناه من است
به چشمِ تر شده و اشک‌بار هدیه بده

به‌من‌که زاده‌یِ پاییزِ خشک‌و بی‌رمقم
کمی لطافتِ فصلِ بهار هدیه بده

بیا به دفتر شعرم که بی ترانه شده
ترانه یا غزلی ماندگار هدیه بده

مثال برکه‌‌ام و شب‌گرفته‌ام، سردم
به من ستاره‌یِ دنباله‌دار هدیه بده

بیا و از کفِ پایت که قبله‌گاهِ من است
برای سرمه‌ی چشمم، غبار هدیه بده

نمانده طاقت دوری نمانده صبر، بیا
به دفترم غزلِ انتظار هدیه بده

بیا به بوم سیاه و سفید چشم و دلم
از آبرنگِ نگاهت، نگار هدیه بده

بیا شرابِ بهشت و نگاهِ معجزه‌ای
به چشم‌ها و لبم، یادگار هدیه بده


✍️#مجتبی_خوش_زبان🌱
🎙#نگار‌‌_حسینی ✨️

❥᭄͚ٖٜ@shernegar1023◍⃟❣️

#7600✨️


چه خوب اگر که به چشمت نگاه ماه بتابد
و تا سپیده کــنار شــب و ستــاره بمانی..
و بهتر این‌که سری روی شانه‌اش بگذاری
سکوت باشی و با او غزل‌ترانه بخوانی..

دوان‌دوان برسد تا خیال چشمه‌ی چشمت
نــفس‌زنان بــتکاند غــــبارِ پــیرهنت را..
کــلافِ مــویِ شبت را به تـار عشق ببافد
به دستِ بوسه سپارد گدازه‌های تنت را..

چه خوب اگر که رفیقت، که سایه‌سار بماند
و دسـتهای نجیبش فقط به دوشِ تو باشد..
کسی که دردِ گـــرانِ تو را به جــان بخرد تا
همیشه همدم و همراه و غم‌فروشِ تو باشد..

قـــرار، عصر زمــستان میانِ کافه‌ی دنجی
مقابلش بنشینی، دوبـــاره قــهوه بنوشی‌..
دلت چکامه بخواهد و بغض یخ زده باشد
لباس پشمیِ آغــوش، باشد و تو بپوشی..

هــزار واژه بکارد به خــاکِ تـازه‌ی شعرت
به دفتــرت، که اگر او نبود رنگ نمی‌شد..
به قلب هم برساند نگار و بــغضِ قــلم را
قطار فاصله‌ گم بود، دل که تنگ نمی‌شد..

جهان مـجال قشنگی برای پاسخ دل نیست
خیال کن که نمردی،جواب مسأله این است..
بـریز در سـبد عــشق، ســیب ســرخ دلـت را
نگو که عشق‌دروغ‌و نگو که گوشه‌نشین است..



#نگار‌‌_حسینی 🌱
#چهارپاره ❣️

نمی‌شود بدون دوست داشتن کسی زنده ماند ..
تجربه کهنه‌ام را باور کنید!

📕 #زندگی_در_پیش_رو
✍🏻 #رومن_گاری
#معرفی_کتاب 🌱

صــدبــار گفتم مـَطلعِ شعرم،
تــویی،" تـــو"
حس‌کن نبودی،
شعر بی‌معنا چه می‌شد..؟


#نگار_حسینی 🌱
#لحظه‌ای_موسیقی 🎼🎻✨️


❥᭄͚ٖٜ@shernegar1023◍⃟❣️

بـی تو بگو تکلیف این تــنها چه می‌شد..؟
تـکلیف این دیوانه‌ی رســوا چه می‌شد..؟

وقتی که تــاریکی نـگاهی بر من انداخت؛
بی‌چشم‌های روشنت، شبها چه می‌شد..؟

گیرم که شــب را تا ســـپیده مـی‌رساندم؛
حـــالِ دلِ آشــفته‌ام، فــردا چه می‌شد..؟

شـــاید خـــیالت چــترِ بـی‌بـارانی‌ام بود؛
امـّا بــدون ســـاحلت، دریـا چه می‌شد..‌؟

گـُـم بــود قــلبـم، کــنجِ انــبارِ پـُر از کــاه؛
دیـگر نمی‌شد سـوزنم پیدا، چه می‌شد..؟

سـوزاند جــای خـالی‌ات خشک و تـَرم را؛
خاکــسترم در بـسترِ سـرما، چه می‌شد..؟

صــدبــار گفتم مـَطلعِ شعرم تــویی، تـــو؛
حس‌کن نبودی، شعر بی‌معنا چه می‌شد..؟

مــن مـــانده بودم تا کـــنارت جـان بگیرم؛
بی جان مگر من زنده‌ام آیا؟ چه می‌شد..؟


#نگار_حسینی 🌱
#غزل

مى خواهم دوستت بدارم..
تا به جایِ همه یِ جهانيان
پوزش بخواهم
از همه یِ جناياتى كه
مرتكب شده اند در حقِ زنان..


#نزارقبانی🌱
#هشتم‌مارس_روز_جهانی_زن

دوبـاره از تهِ دل بی‌ بهانه خـندیدم..
به شوقِ روشنی‌ات،،
تا سـتاره روئیدم..


طلوع کردی و با عاشقانه‌ی شعرت،،
چه نرم بوسه زدی بر لبم،،
نفهمیدم..


#نگار‌‌_حسینی 🌱

اگر روزی بر آن شدی که بگریزی؛
مرا صدا کن،
قول نمی‌دهم از تو بخواهم که بمانی،
ولی می‌توانم با تو بگریزم..


#گابریل_گارسیا_مارکز🌱