شعر محرم - اشعار مذهبی @shermoharram Channel on Telegram

شعر محرم - اشعار مذهبی

@shermoharram


دوستان و ذاکرین عزیز را به این کانال دعوت بفرمایید
ارتباط با ما👇👇👇
@SeyyedMohammadMousavi213
کارشناس زبان و ادبیات فارسی

شعر محرم - اشعار مذهبی (Persian)

با ورود به کانال "شعر محرم - اشعار مذهبی" به دنیایی از شعر و ادبیات مذهبی عمیق و زیبا وارد می‌شوید. این کانال فضایی منحصر به فرد برای دوستداران شعر و اشعار محرم است که با آثاری با ارزش از ادبیات مذهبی در ارتباط هستند. از آرامش و انس با زیبایی‌های کلام الهی لذت ببرید و در معنا و مفهوم غمگین و عمیق شعرهای مذهبی فرو برید. این کانال با محتوای برگزیده و تحت نظر کارشناس زبان و ادبیات فارسی، آماده‌ی پذیرایی از علاقمندان به ادبیات مذهبی است. برای ارتباط با ما و شرکت در این فضای دینی و ادبی، با آیدی کارشناس زبان و ادبیات فارسی به آدرس @SeyyedMohammadMousavi213 متصل شوید. منتظر حضور گرمتان هستیم.

شعر محرم - اشعار مذهبی

11 Nov, 19:15


#فاطمیه
🆔 @shermoharram
مادرم این آه این زاری برایت خوب نیست
گریه کمتر کن تو بیماری  برایت خوب نیست

درد داری استراحت کن کمی بهتر شوی
اینکه شب تا صبح بیداری برایت خوب نیست

دردهایت را نگویی با علی با من بگو
درد خود در دل نگهداری برایت خوب نیست

غصه آشفتگی موی زینب را نخور
شانه با این دست برداری برایت خوب نیست

موقع برخواستن از جا کمک از من بگیر
خون سینه میشود جاری  برایت خوب نیست

کار خانه با من و فضه تو از جا پانشو
زخم‌های تو بود کاری برایت خوب نیست

من خودم در را به روی شوهرت وا میکنم
تو خودت محتاج دیواری برایت خوب نیست

من خودم شب آب در دست حسینت میدهم
استراحت کن تو بیماری برایت خوب نیست
#التماس_دعا
#کانال_شعر_محرم
#کانال_اشعار_مذهبی
🆔 @shermoharram

شعر محرم - اشعار مذهبی

11 Nov, 19:15


#فاطمیه
🆔 @shermoharram
ای تمام تار و پود مرتضی
ای همه بود و نبود مرتضی

خانه را خالی ز خوشحالی مکن
یار من پشت مرا خالی مکن

ای تمام عشق ای خونین جگر
یا بمان یا که مرا با خود ببر

ای تمام عشق بانوی علی
لرزه افتاده به زانوی علی

از سخن افتاده ای با من ولی
چشم بگشای, علی هستم علی

رفتنت خانه خرابم می‌کند
ماندنت چون شمع آبم می کند

ای مسیحای علی اعجاز کن
مشگل مشگل گشا را باز کن

ای کتاب عشق من بسته مشو
مثل مردم از علی خسته نشو
--
فاطمه چشمان خود را باز کرد
با زبان دل سخن آغاز کرد

ای همیشه همنشین فاطمه
ای امیرالمؤمنین فاطمه

ای که غمها را عسل کردی علی
گوچه را زانو بغل کردی علی

ای که برارض و سماء هستی امیر
جان زهرایت سرت بالا بگیر

این دل غمدیده را هم زنده کن
جان من, جان من یکبار دیگر خنده کن

آنکه باید دل غمین باشد منم
دل غمین و شرمگین باشد منم

خواستم یاری کنم اما نشد
ریسمان از دستهایت وا نشد
#التماس_دعا
#کانال_شعر_محرم
#کانال_اشعار_مذهبی
🆔 @shermoharram

شعر محرم - اشعار مذهبی

11 Nov, 19:15


#فاطمیه
🆔 @shermoharram

بر سینه اش زخمی عمیق از میخِ در دارد
پس هر نفس که میکشد ، یک درد سر دارد

دیدند زهرا راه که میرفت در خانه
یک دست بر دیوار و دستی بر کمر دارد

میخواهد او تا موی زینب را کند شانه
سخت است با این وضع بازو ، شانه بر دارد

او بیشتر از غربت مولای خود سوزَد
هرچند بر روی دلش داغ پسر دارد

آن بانویی که پهلویش بشکسته و نالد
یک لحظه خواب راحتی آیا دگر دارد؟

با ناله ی عَجِّل وَفاتی اش علی فهمید
یارِ جوانش گوئیا قصد سفر دارد!
#یونس_وصالی
#التماس_دعا
#کانال_شعر_محرم
#کانال_اشعار_مذهبی
🆔 @shermoharram

شعر محرم - اشعار مذهبی

11 Nov, 19:15


#فاطمیه
🆔 @shermoharram
خوشی ز عمر ندیده خدا نگهدارت
صنوبری که خمیده خدا نگهدارت
قرار بعدی ما کربلا زمان غروب
کنار راس بریده خدا نگهدارت
#التماس_دعا
#کانال_شعر_محرم
#کانال_اشعار_مذهبی
🆔 @shermoharram

شعر محرم - اشعار مذهبی

11 Nov, 19:15


#حضرت_زهرا_س
#فاطمیه
🆔 @shermoharram

شکسته شد کمرم فاطمه زجا برخیز
ترحمی بنما یار باوفا برخیز

بدون تو به زمین میخورد یل یلها
سلاله ی نبوی جان مرتضی برخیز

چراغ خانه ی من قوت دلم زهرا
گره ز کار علی وا کن و بیا برخیز

غریب گشتم و بشنو تو التماس مرا
بیا برای رضامندی خدا برخیز

غریق ترس عجیبی ببین شده حسنم
تسلیه دل لرزان مجتبی برخیز

ببین که گیسوی زینب به شانه محتاج ست
دلش تو خوش کن و ای نازنین ما برخیز

ببین فتاده حسین ات ز رنگ و رو زهرا
بیا به نور دو عین ات، گل ولا برخیز

دلم شکسته و زخمی و کوه دردم من
به اشک دیده ی این خسته، دلربا برخیز

به پای درد تو من رفته ام از این دنیا
ببخش بر تن بی جان من بقا برخیز

بیا زکیه دوباره تو مهربانی کن
پناه شیر خدا معنی صفا برخیز
#رضا_آهی
#التماس_دعا
#کانال_شعر_محرم
#کانال_اشعار_مذهبی
🆔 @shermoharram

شعر محرم - اشعار مذهبی

11 Nov, 19:15


#فاطمیه
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
🆔 @shermoharram

ای آفتاب روشنم ای همسرم مرو
اینگونه از مقابل چشم ترم مرو

با تو تمام زندگیم بوی سیب داشت
ای میوه بهشتی پیغمبرم مرو

جان مرا بگیر خدا حافظی مکن
از روبروی دیده ی نا با ورم مرو

تا قول ماندن از تو نگیرم نمی روم
ای سایه بلند سرم. از سرم مرو

لطف شب عروسی دختر به مادر است
پس لااقل به خاطر این دخترم مرو
علی اکبر لطیفیان
#التماس_دعا
#کانال_شعر_محرم
#کانال_اشعار_مذهبی
🆔 @shermoharram

شعر محرم - اشعار مذهبی

11 Nov, 19:15


#فاطمیه
🆔 @shermoharram

چه می شد گر مرا مادر از آن کوچه نمی بردی
من آن جا را نمی دیدم توهم سیلی نمی خوردی

🆔 @shermoharram

شعر محرم - اشعار مذهبی

11 Nov, 19:15


#فاطمیه
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
🆔 @shermoharram

خدا کند که کسی بی هوا زمین نخورد
به ضرب پا وسط شعله ها زمین نخورد

هزار مرد بیفتد به پیش چشم همه
ولی زنی وسط کوچه ها زمین نخورد

در ازدحام هجوم ستم ، در خانه
خدا کند که زنی (پا به ما) زمین نخورد....

به آن عبا که علی روی همسرش انداخت
زنی مقابل نامردها زمین نخورد

به اشک چشم حسینش خدا کند دیگر
که مادری جلوی بچه ها زمین نخورد

زدند فاطمه را هر چه ، باز هم میگفت
که من زمین بخورم ، مرتضی زمین نخورد

پس از مدینه و این مادر و زمین خوردن
خدا کند پسرش کربلا زمین نخورد

خدا کند که کسی نیزه بی هوا نزند
خدا کند که دگر بی هوا زمین نخورد

خدا کند که دگر پیش خواهری مضطر
سر برادری از نیزه ها زمین نخورد

سر بریده به نیزه خدا خدا میکرد
رقیه ام زروی ناقه ها زمین نخورد

رباب هم به روی ناقه ها دعا میکرد
علی اصغرم از نیزه ها زمین نخورد

#عبدالحسین_میرزایی
#التماس_دعا
#کانال_شعر_محرم
#کانال_اشعار_مذهبی
🆔 @shermoharram

شعر محرم - اشعار مذهبی

11 Nov, 19:15


#فاطمیه
🆔 @shermoharram

ای تکیه گاه زندگی حیدر غریب
ای لشکر علی چقدر زود می روی

شرمنده ی تو هستم و پهلوی زخمی ات
ای یاور علی چقدر زود می روی
#التماس_دعا
#کانال_شعر_محرم
#کانال_اشعار_مذهبی
🆔 @shermoharram

شعر محرم - اشعار مذهبی

11 Nov, 19:15


#فاطمیه
🆔 @shermoharram

ای کوثر علی چِقَدَر زود می روی
بال و پر علی چقدر زود می روی

بعد از نبی دلم به تو خوش بود فاطمه
هم سنگر علی چقدر زود می روی

ای تکیه گاه زندگی حیدر غریب
ای لشکر علی چقدر زود می روی

شرمنده ی تو هستم و پهلوی زخمی ات
ای یاور علی چقدر زود می روی

دردت به سینه بود و به حیدر نگفتیش
غم پرور علی چقدر زود می روی

نه سال از علی تو بدی دیده ای مگر
ای همسر علی چقدر زود می روی

بد جور زندگی علی را به هم زدند
ای دلبر علی چقدر زود می روی

خیری که نیست بعد تو در زندگی من
ای کوثر علی چقدر زود می روی
وحید محمدی
#التماس_دعا
#کانال_شعر_محرم
#کانال_اشعار_مذهبی
🆔 @shermoharram

شعر محرم - اشعار مذهبی

11 Nov, 19:15


#فاطمیه
🆔 @shermoharram

این صفای سینه هامان از صفای فاطمه است
هر چه داریم و نداریم از عطای فاطمه است

چادر خاکی او بر قلب ما هم نور داد
باز هم در جان ما حال و هوای فاطمه است

باز هم این سفره های هئیتی رونق گرفت
رونق این روضه ها از اعتنای فاطمه است

باز هم مهدی ما شال عزا انداخته
باز دلخون از غم و سوزِ عزای فاطمه است

بوی زهرا را گرفته باز شهر مصطفی
کوچه های شهر مست ربنای فاطمه است

آبرومان رفته اما بازهم ما را خرید
آنچه آورده است ما را هم، وفای فاطمه است

حاجت یک ساله می خواهیم این شب ها از او
دستِ رحمت، بازوی مشکل گشای فاطمه است

مریم و آسیه و حوا و آدم جای خود
خوب می دانیم ما، عالم گدای فاطمه است

من نمی دانم چه سری هست در خلقت ولی
خلق مجنون علی، او مبتلای فاطمه است

از همان اول خدا در شأن زهرا گفته بود
او برای حیدر و حیدر برای فاطمه است

کی فروشیم عزتِ خود از برای آب و نان
بشنوید، این مملکت تحت لوای فاطمه است

مادری کرده برای بی پلاکان شهید
قبر این گمنام ها پائین پای فاطمه است

گرچه پنهان ماند، قبر مادر آلاله ها
سینه ی سینه زنان تا هست، جای فاطمه است

علت این گریه های ماست، اشک فاطمه
گریه های ما همه از گریه های فاطمه است

گوش کن، از کوچه ها دارد صدایی می رسد
یا صدای مجتبی، یا نه... صدای فاطمه است

علت چشمان تارش بعد ها معلوم شد
جای دست گرگ روی پلک های فاطمه است
وحید محمدی
#التماس_دعا
#کانال_شعر_محرم
#کانال_اشعار_مذهبی
🆔 @shermoharram

شعر محرم - اشعار مذهبی

11 Nov, 19:15


#فاطمیه
🆔 @shermoharram

ما أدراکَ ما زهرا
زنی از خاک، ‌از خورشید، از دریا،‌ قدیمی‌تر
زنی از هاجر و آسیه و حوا قدیمی‌تر
زنی از خویشتن حتی، از أعطینا، قدیمی‌تر
زنی از نیّت پیدایِش دنیا، قدیمی‌تر

که قبل از قصۀ ‌«قالوا بلی» این زن بلی گفته‌ست
نخستین زن که با پروردگارش یا علی گفته‌ست

ملائک در طواف چادرش، پروانه پروانه
به سوی جانمازش می‌رود سلانه سلانه
شبی در عرش از تسبیح او افتاد یک دانه
از آن دانه بهشت آغاز شد، ریحانه ریحانه

نشاند آن دانه را در آسمان با گریه آبش داد
زمین خاکستری بود، اشک او رنگ و لعابش داد

زنی آن‌سان که خورشید است سرگرم مصابیحش
که باران نام او را می‌ستاید در تواشیحش
جهان آرایه دارد از شگفتی‌های تلمیحش
جهان این شاه‌مقصودی که روشن شد ز تسبیحش

ابد حیران فردایش، ازل مبهوت دیروزش
ندانم‌های عالم ثبت شد در لوح محفوظش

چه بنویسم از آن بی‌ابتدا، بی‌انتها، زهرا
ازل زهرا، ابد زهرا، قدر زهرا، قضا زهرا
شگفتا فاطمه! یا للعجب! واحیرتا! زهرا
چه می‌فهمم من از زهرا و ما أدراک ما زهرا!

مرا در سایۀ خود بُرد و جوهر ریخت در شعرم
رفوی چادرش مضمون دیگر ریخت در شعرم

مدام او وصله می‌زد، وصلۀ دیگر بر آن چادر
که جبرائیل می‌بندد دخیل پر بر آن چادر
ستون آسمان‌ها می‌گذارد سر بر آن چادر
تیمّم می‌کند هر روز پیغمبر بر آن چادر

همان چادر که مأوای علی در کوچه‌ها بوده‌ست
کمی از گرد و خاکش رستخیز کربلا بوده‌ست

غمی در جان زهرا می‌شود تکرار در تکرار
صدای گریه می‌آید به گوشش از در و دیوار
تمام آسمان‌ها می‌شود روی سرش آوار
که دارد در وجودش روضه می‌خواند کسی انگار

برایش روضه می‌خواند صدایی در دل باران
که یا أماه! أنا المظلوم، أنا المقتول، أنا العطشان

خدا را ناگهان در جلوه‌ای دیگر نشان دادند
که خوبِ آفرینش را به زهرا ارمغان دادند
صدای کودکش آمد، تمام عرش جان دادند
ملائک یک به یک گهوارۀ او را تکان دادند

صدای گریه آمد، مادرم می‌سوخت در باران
برای کودک خود پیرُهن می‌دوخت در باران

وصیت کرد مادر، آسمان بی‌وقفه می‌بارید
حسینم هر کجا خُفته، قدم آرام بردارید!
تن او را به دست ابری از آغوش بسپارید
جهان تشنه‌ست، بالای سر او آب بگذارید

زمان رفتنش فرمود: می‌بخشید مادر را
کفن‌هایم یکی کم بود، می‌بخشید مادر را

بمیرم بسته می‌شد آن نگاه آهسته آهسته
به چشم ما جهان می‌شد سیاه آهسته آهسته
صدای روضه می‌افتد به راه آهسته آهسته
زنی آمد به سوی قتلگاه آهسته آهسته

بُنَّیَ تشنه‌ای مادر برایت آب آورده...

#التماس_دعا
#کانال_شعر_محرم
#کانال_اشعار_مذهبی
🆔 @shermoharram

شعر محرم - اشعار مذهبی

11 Nov, 19:15


#فاطمیه
🆔 @shermoharram

شاعر: حاج غلامرضا سازگار

باغ سبز آرزویم شد خزانی
مادرم جان داده در سن جوانی
یار حیدر یار حیدر
مادر ای مظلومه مادر

دیدی آخر حق پیغمبر ادا شد
مادر از ما محسن از مادر جدا شد
یار حیدر یار حیدر
مادر ای مظلومه مادر

یاس بابا رنگ نیلوفر گرفتی
روز و شب رو از من و حیدر گرفتی
یار حیدر یار حیدر
مادر ای مظلومه مادر

بشکند دستی که بر زخمم نمک زد
مادر مظلومه ما را کتک زد
یار حیدر یار حیدر
مادر ای مظلومه مادر

عاقبت شد سهم بانوی مدینه
زخم پهلو زخم بازو زخم سینه
یار حیدر یار حیدر
مادر ای مظلومه مادر

کاش می‌مردم نمی‌دیدم به خانه
در کف دست مغیره تازیانه
یار حیدر یار حیدر
مادر ای مظلومه مادر

شهر پیغمبر دگر زهرا ندارد
پیش چشمم مادرم جان می‌سپارد
یار حیدر یار حیدر
مادر ای مظلومه مادر

او ز من پوشد کبودی تنش را
من تماشا می‌کنم جان دادنش را
یار حیدر یار حیدر
مادر ای مظلومه مادر

چشم خود بستی و راحت آرمیدی
رفتی و رخسار محسن را ندیدی
یار حیدر یار حیدر
مادر ای مظلومه مادر

شعر محرم - اشعار مذهبی

11 Nov, 19:15


#فاطمیه
🆔 @shermoharram

شعر معروف و قدیمی حاج غلامرضا سازگار درباره شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها

بریز آب روان اسما، ولی آهسته آهسته
به جسم اطهر زهرا ولی آهسته آهسته

بریز آب روان تا من، بشویم مخفی از دشمن
تنش از زیر پیراهن، ولی آهسته آهسته

ببین بشکسته پهلویش، سیه گردیده بازویش
تو خود ریز آب بر رویش، ولی آهسته آهسته

همه خواب و علی بیدار، سرش بنهاده بر دیوار
بگرید از فراق یار، ولی آهسته آهسته

حسن ای نورچشمانم حسین ای راحت جانم
بنالید ای عزیزانم، ولی آهسته آهسته

بیا ای دخترم زینب به پیش مادرت امشب
بخوان او را به تاب و تب، ولی آهسته آهسته

روم شب ها سراغ او، به قبر بی چراغ او
کنم زاری ز داغ او، ولی آهسته آهسته

#التماس_دعا
#کانال_شعر_محرم
#کانال_اشعار_مذهبی
🆔 @shermoharram

شعر محرم - اشعار مذهبی

11 Nov, 19:15


#فاطمیه
#حضرت_زهرا_س
#مرثیه_حضرت_زهرا_س
🆔 @shermoharram

چرا مادر نماز خویش را بنشسته می خواند؟!
ز فضّه راز آن پرسیدم و گویا نمی داند!

نفَس از سینه اش آید به سختی، گشته معلومم
که بیش از چند روزی پیش ما، مادر نمی ماند!

به جان من، تو لب بگشا مرا پاسخ بده فضّه!
که دیده مادری از دختر خود رو بپوشاند؟!

الهی! مادرم بهر علی جان داد، لطفی کن
که جای او، اجل جان مرا یکباره بستاند!

به چشم نیمْ باز خود، نگاهم می کند گاهی
کند از چهره تا اشک غمم را پاک و نتواند!

دلم سوزد بر او، امّا نمی گریم کنار او
مبادا گریه من، بیشتر او را بگریاند!

کنار بسترش تا صبحدم او را دعا کردم
که بنشیند، مرا هم در کنار خویش بنشاند

بسی آزار از همسایگانش دید و، می بینم
دعا درباره همسایگانش بر زبان راند!
#التماس_دعا
#کانال_شعر_محرم
#کانال_اشعار_مذهبی
🆔 @shermoharram

شعر محرم - اشعار مذهبی

11 Nov, 19:15


#فاطمیه
#حضرت_زهرا_س
#مرثیه_حضرت_زهرا_س
🆔 @shermoharram

اشک از دیده ی خونبار بیفتد سخت است
هر کجا بستر بیمار بیفتد سخت است

اوج این واقعه را جان علی می داند
خانم خانه که از کار بیفتد سخت است

به خدا فرق ندارد که کجا، یک مادر ...
کوچه یا در خم بازار بیفتد سخت است

مرد باشد، و زنش پشت در خانهء او
در دل آتش اغیار بیفتد سخت است

سینه اش شد سپر شیر خدا، امّا حیف
کار این سینه به مسمار بیفتد سخت است

صورت حور که از برگ گلی نازک تر
گذرش چون که به دیوار بیفتد سخت است ...

آنکه مادر شده این واقعه را می فهمد
بعدِ شش ماه اگر بار بیفتد سخت است

خواست تا شانه کند موی سر زینب را ...
شانه از دست گرفتار بیفتد سخت است!

دیدنِ نیمه در سوخته سخت است ولی
دیدنِ صحنه به تکرار بیفتد سخت است ...

کوچه ها اوّل غم واقعهء کرببلاست
... علم از دست علمدار بیفتد سخت است

وحید محمدی
#التماس_دعا
#کانال_شعر_محرم
#کانال_اشعار_مذهبی
🆔 @shermoharram

شعر محرم - اشعار مذهبی

11 Nov, 19:15


#فاطمیه
#حضرت_زهرا_س
#مرثیه_حضرت_زهرا_س
🆔 @shermoharram

مادر نگو که حال تو بهتر نمی شود
بی گریه بعد تو شب ما سر نمی شود

دیشب دوباره آن زن همسایه طعنه زد:
این اشک ها برای تو مادر نمی شود

گفتم: طبیب، مادرمان خوب می شود؟
با سر اشاره کرد که دیگر نمی شود

مادر ببین برای خودم خانمی شدم
دیگر غریب، بعد تو حیدر نمی شود

داغ تو بُرد تاب پدر را اگر نه صد
لشگر حریف فاتح خیبر نمی شود

بی مرغ عشق خانه مان سرد و ساکت است
کوچه بدون یاس، معطر نمی شود

عباس احمدی
#التماس_دعا
#کانال_شعر_محرم
#کانال_اشعار_مذهبی
🆔 @shermoharram

شعر محرم - اشعار مذهبی

11 Nov, 19:15


#فاطمیه
#حضرت_زهرا_س
#مرثیه_حضرت_زهرا_س
🆔 @shermoharram

مردک پست که عمری نمک حیدر خورد
نعره زد بر سر مادر به غرورم برخورد

ایستادم به نوک پنجه ی پا اما حیف
دستش از روی سرم رد شد و بر مادر خورد

هرچه کردم سپر درد و بلایش گردم
نشد ای وای که سیلی به رخش آخر خورد

آه زینب تو ندیدی! به خدا من دیدم
مادرم خورد به دیوار ولی با سر خورد

سیلی محکم او چشم مرا تار نمود
مادر از من دوسه تا سیلی محکمتر خورد

حسن ازغصه سرش را به زمین زد، غش کرد
باز زینب غم یک مرثیه ی دیگر خورد

قصه ی کوچه عجیب است مهاجر اما
وای از آن لحظه که زهرا لگدی از در خورد

مهاجر
#التماس_دعا
#کانال_شعر_محرم
#کانال_اشعار_مذهبی
🆔 @shermoharram

شعر محرم - اشعار مذهبی

11 Nov, 19:15


#فاطمیه
#حضرت_زهرا_س
#مرثیه_حضرت_زهرا_س
🆔 @shermoharram

شده زهرا به پشت در فدایی
زده آتش عدو با بی حیایی

برآن بیت شریف هل اتایی
شده زهرا به پشت در فدایی

واویلا آه و واویلا واویلا

به کوچه محشر کبری به پا شد
که زهرا بهر حیدر جان فدا شد

مدینه ای خدا کرب و بلا شد

واویلا آه و واویلا واویلا

چرا این گونه گشته یار حیدر

چه آمد بر سر دلدار حیدر
که گشته بستری بیمار حیدر

واویلا آه و واویلا واویلا

کسی این غصه را باور ندارد
که قرآن علی کوثر ندارد

حسین فردا دگر مادر ندارد

واویلا آه و واویلا واویلا

علی جانم علی جانم علی جان

حسین جانم حسین جانم حسین جان

ابوفاضل ابوفاضل اباالفضل
#التماس_دعا
#کانال_شعر_محرم
#کانال_اشعار_مذهبی
🆔 @shermoharram

شعر محرم - اشعار مذهبی

11 Nov, 19:15


#فاطمیه
#حضرت_زهرا_س
#مرثیه_حضرت_زهرا_س
🆔 @shermoharram

مادری خورد زمین و همه جا ریخت بهم
همه ی زندگیِ شیر خدا ریخت بهم

داغی و تیزیِ مسمار اذیّت میکرد
تا که برخاست ز جا عرش خدا ریخت بهم

بشکند پای کسی که لگدش سنگین بود
تا که زد، سلسله ی آل عبا ریخت بهم

ثلث سادات میان در و دیوار افتاد
نسل سادات به یک ضربه ی پا ریخت بهم

گُر گرفته بدنِ فاطمه، ای در بس کن
وسط شعله ببین زمزمه ها ریخت بهم

رویِ او ریخت بهم پهلویِ او ریخت بهم
دهنش غرقِ به خون گشت و صدا ریخت بهم

شدتِ ضربه چنان بود که سر خورد به در
رویِ آشفته یِ اُمّ النُجَبا ریخت بهم

پشتِ در سینه یِ سنگین شده هم ارثی شد
گیسوانِ پسرش کرب و بلا ریخت بهم

مادرش آمده گودال نچرخان بدنش
استخوان های گلویش ز قفا ریخت بهم

با ترک های لبش با نوک پا بازی کرد
همه ی صورت او با کف پا ریخت بهم...

قاسم نعمتی
#التماس_دعا
#کانال_شعر_محرم
#کانال_اشعار_مذهبی
🆔 @shermoharram

1,172

subscribers

947

photos

2

videos