شعر و متن های ادبی و ... @sherbaranast2 Channel on Telegram

شعر و متن های ادبی و ...

@sherbaranast2


🔸 اشعار شاعران پارسی و مطالب ادبی فرهیختگان و ادیبان ایران و جهان،‌... ( تنوع سلایق جهت اندیشمندی)
📌کانال های دیگر ما👇
https://t.me/robaii2beiti
https://t.me/hamidehaskari

شعر و متن های ادبی و ... (Persian)

🔸 شعر و متون ادبی یکی از دروازه‌هایی است که به عمق احساسات و اندیشه‌های شاعران پارسی و ادیبان ایران و جهان نگاهی می‌اندازد. کانال "شعر و متن های ادبی و ..." یک فضای زیبا و الهام بخش برای علاقه‌مندان به ادبیات و شعر است. اینجا جایی است که تنوع سلایق جهت اندیشمندی و تأمل در زیبایی‌های کلمات و احساسات فراهم شده است

در این کانال علاوه بر شعرهای شاعران پارسی، متون ادبی فرهیختگان و ادبان ایران و جهان نیز به اشتراک گذاشته می‌شود. با ورود به این فضا، شما قادر خواهید بود به دنیایی زیبا و عمیق از اندیشه و هنر پرداخته و از غنیمت‌های ادبیات لذت ببرید

آیا شما نیز علاقه‌مند به شعر و ادبیات هستید؟ آیا می‌خواهید با زبان زیبا و معناگرایی که در شعر و متون ادبی پنهان است، آشنا شوید؟ پس حتما به کانال "شعر و متن های ادبی و ..." بپیوندید و از تماشای زیبایی‌های ادبیات لذت ببرید

برای اطلاعات بیشتر و بررسی کانال‌های دیگر ما، می‌توانید به لینک‌های زیر مراجعه کنید:n- https://t.me/robaii2beitin- https://t.me/hamidehaskari

شعر و متن های ادبی و ...

21 Nov, 14:01


بزنی ناوَک و دل،  شُکر نگوید  چه کند؟
بزنی خنجر و سر ، پیش ندارم چه کنم؟

#اوحدی
@sherbaranast2

شعر و متن های ادبی و ...

21 Nov, 12:09


به من یاد بده
انسان مدرنی باشم و
هر بار که دلتنگت می شوم
به جای بغض و اشک،
تنها به این جمله اکتفا کنم که :
“هوای بدِ این روزها
آدم را افسرده می کند”

#سیاوش_میرزایی

@sherbaranast2

شعر و متن های ادبی و ...

21 Nov, 04:01


شاخ خشکیم به ما سردیِ عالَم چه کند؟
پیش ما برگ و بری نیست که سرما ببرد

#وحشی_بافقی

@sherbaranast2

شعر و متن های ادبی و ...

21 Nov, 03:58


خواهم آن عشق که هستی ز سرِ ما ببَرد
بیخودی آید و ننگ خودی از ما ببرد

خانه آتش زدگانیم ستم گو می‌تاز
آنچه اندوخته باشیم به یغما ببرد

شاخ خشکیم به ما سردیِ عالَم چه کند؟
پیش ما برگ و بری نیست که سرما ببرد

دوزخ جور برافروز که من تاقوکم
نشنیدم که مرا اخگری از جا ببرد

جرعهٔ پیر خرابات بر آن رند، حرام
که به پیش دگری دست تمنا ببرد

وحشی از رهزن ایام چه اندیشه کنی
ما چه داریم که از ما ببرد یانبرد

تاقوک: سقف آسمان ، درگاه و ...

#وحشی_بافقی

@sherbaranast2

شعر و متن های ادبی و ...

20 Nov, 17:01


زان شبی که وعده کردی روز وصل
روز و شب را می‌شمارم روز و شب

#مولوی

@sherbaranast2

شعر و متن های ادبی و ...

20 Nov, 11:54


تو را دوست می‌دارم
طرفِ ما شب نیست
صدا با سکوت آشتی نمی‌کند
کلمات انتظار می‌کشند
من با تو تنها نیستم،
هیچ‌کس با هیچ‌کس تنها نیست
شب از ستاره‌ها تنهاتر است…

#احمد_شاملو

@sherbaranast2

شعر و متن های ادبی و ...

20 Nov, 06:06


قومی به فکر مشغول،  قومی به دین گرفتار
غافل که آنچه‌ جویند در کفر و دین نباشد

#ملک_الشعرا_بهار
@sherbaranast2

شعر و متن های ادبی و ...

20 Nov, 06:05


مشتاقی و صبوری با هم قرین نباشد
این باشد آن نباشد آن باشد این نباشد

با انگبین لبت را سنجیده‌ام مکرر
شهدی که در لب توست در انگبین نباشد

قومی به فکر مشغول، قومی به دین گرفتار
غافل که آنچه‌ جویند در کفر و دین نباشد

در نکتهٔ دهانت هر کس کند گمانی
تا تو سخن نگویی کس را یقین نباشد

ماه فلک ز حسنت خواهد برد نصیبی
ورنه همیشه سیرش گرد زمین نباشد

خواهم سر ارادت سایم بر آستانت
شرمنده‌ام که چیزیم در آستین نباشد

یابد ز دام زلفش صید دلم رهایی
گر چشم صیدگیرش اندر کمین نباشد

با ترکتاز چشمش نیکو مقاومت کرد
حقا که چون دل من حصنی حصین نباشد

گفتم بهار مسکین خواهد گلی ز باغت
گفتا خزان رسیده است گل بعد از این نباشد

#ملک_الشعرا_بهار
@sherbaranast2

شعر و متن های ادبی و ...

19 Nov, 13:49


این روزها که می گذرد ، هر روز
احساس می کنم که کسی در باد
فریاد می زند
احساس می کنم که مرا
از عمق جاده های مه آلود
یک آشنای دور صدا می زند
آهنگ آشنای صدای او
مثل عبور نور
مثل عبور نوروز
مثل صدای آمدن روز است
آن روز ناگزیر که می آید
روزی که عابران خمیده
یک لحظه وقت داشته باشند
تا سربلند باشند
و آفتاب را
در آسمان ببینند...

#قیصر_امین_پور

@sherbaranast2

شعر و متن های ادبی و ...

19 Nov, 03:03


به داغ بندگی مردن بر این در
به جان او که از مُلک جهان،  به

#حافظ
@sherbaranast2

شعر و متن های ادبی و ...

19 Nov, 03:02


وصال او ز عمر جاودان ، بِه
خداوندا مرا آن ده که آن، بِه

به شمشیرم زد و با کس نگفتم
که راز دوست از دشمن نهان به

به داغ بندگی مردن بر این در
به جان او که از مُلک جهان، به

خدا را از طبیب من بپرسید
که آخر کی شود این ناتوان به؟

گلی کآن پایمال سرو ما گشت
بود خاکش ز خون ارغوان به

به خُلدم دعوت ای زاهد مفرما
که این سیب زنخ زان بوستان به

دلا دایم گدای کوی او باش
به حکم آن که دولت جاودان به

جوانا سر متاب از پند پیران
که رأی پیر از بخت جوان به

شبی می‌گفت چشم کس ندیده‌ست
ز مروارید گوشم در جهان به

اگر چه زنده‌رود آب حیات است
ولی شیراز ما از اصفهان به

سخن اندر دهان دوست شِکَّر
ولیکن گفتهٔ حافظ از آن به

#حافظ

@sherbaranast2

شعر و متن های ادبی و ...

18 Nov, 13:37


شاه‌نشین چشم من، تکیه‌گه خیال توست
جای دعاست شاه من ، بی‌تو مباد جای تو

#حافظ

@sherbaranast2

شعر و متن های ادبی و ...

18 Nov, 07:42


جزر و مد اشک های من
از
نگاه ماه تو
آب می خورد.

#مونا_اکبریان

  @sherbaranast2

شعر و متن های ادبی و ...

18 Nov, 04:53


یا رب مباد کز پا ، جانان من بیفتد
درد و بلای او کاش،  بر جان من بیفتد

#شهریار
  @sherbaranast2

شعر و متن های ادبی و ...

18 Nov, 04:51


یا رب مباد کز پا ، جانان من بیفتد
درد و بلای او کاش، بر جان من بیفتد

من چون ز پا بیفتم درمان درد من اوست
درد آن بُوَد که از پا، درمان من بیفتد

چشمم به چشمش افتاد اما نبود چشمی
کز برق آن شرر در ارکان من بیفتد

یک عمر گریه کردم ای آسمان روا نیست
دردانه‌ام ز چشمِ گریان من بیفتد

ماهم به انتقام ظلمی که کرده با من
ترسم به درد عشق و هجران من بیفتد

دور فلک فکنده در چاهم و عجب نیست
ماهش به دور آه و افغان من بیفتد

از گوهر مرادم چشم امید بسته است
این اشک نیست کاندر دامان من بیفتد

من خود به سر ندارم دیگر هوای سامان
گردون کجا به فکر سامان من بیفتد

دست خیال یازد شب در کمند مهتاب
رستم اگر به چاه زندان من بیفتد

خواهد شد از ندامت دیوانه شهریارا
گر آن پری به دستش، دیوان من بیفتد
 
#شهریار
  @sherbaranast2

شعر و متن های ادبی و ...

17 Nov, 16:12


کو پیک صبح؟ تا گِله‌های شبِ فِراق
با آن خجسته طالعِ فرخنده پِی کنم

#حافظ
  @sherbaranast2

شعر و متن های ادبی و ...

17 Nov, 07:57


میان آفتاب و مردم راه می‌روم
و ترانه‌هایم را که از امید سرشارند
در جیبشان می‌ریزم
در سبدهای خالی شان
در دلشان
و دفتر لبخندهایم را
با مردم کوچه و خیابان
ورق می‌زنم...

#سلمان_هراتی

@sherbaranast2

شعر و متن های ادبی و ...

17 Nov, 02:47


خلق گویند که: ترکش کن و عهدش بشکن
ای عزیزان، چو من این کیش ندارم چه کنم؟

#اوحدی
@sherbaranast2

شعر و متن های ادبی و ...

17 Nov, 02:40


تیرِ تدبیرِ تو در کیش ندارم،، چه کنم؟
سپرِ جورِ تو با خویش ندارم،، چه کنم؟

خلق گویند که: ترکش کن و عهدش بشکن
ای عزیزان، چو من این کیش ندارم چه کنم؟

بزنی ناوَک و دل، شُکر نگوید چه کند؟
بزنی خنجر و سر ، پیش ندارم چه کنم؟

طبعم اندیشهٔ سودای تو کرده‌است و خطاست
چارهٔ طبعِ بداندیش ندارم چه کنم؟

طاقت ناوک چشم تو مرا نیست، ولیک
چون زدی درد، جگر، ریش ندارم چه کنم؟

جان فدا کردم و گفتی که: نه اندر خورِ ماست
در جهان چون من از این بیش ندارم چه کنم؟

هر که را دولت وصل تو بُوَد محتشم است
این سعادت ،منِ درویش ندارم چه کنم؟

دی غمت گفت که بیگانه مشو با خویشان
من بیگانه سر خویش ندارم چه کنم؟

گشت قربان غمت اوحدی و می‌گوید:
تیر تدبیر تو در کیش ندارم چه کنم؟

#اوحدی

@sherbaranast2

شعر و متن های ادبی و ...

16 Nov, 19:32


دست‌هاى هم را گرفته بوديم
تو در شب قدم مى‌زدى؛
من در تاريكى...

#گروس_عبدالملکیان


@sherbaranast2

11,096

subscribers

542

photos

78

videos